مقاله پژوهشی
فناوری آموزش
امیرمحمود موسوی هریس؛ رضا ابراهیم پور
چکیده
پیشینه و اهداف: از دیرباز، فن آموزش و پروش، یک عمل اجتماعی مبتنیبر تجربیات مستقیم از گذشته بوده است و بسیاری از روشهای تدریس، بهطور سنتی شکل گرفتهاست. این روشها توسط یک سیستم مبتنی بر نظریههای علمی، پشتیبانی نمیشد و نمیتوانست نیازهای اجتماعی را که به سرعت در حال تغییر است برآورده کند. آموزش عصبی، یک علم تجربی و یک موضوع ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از دیرباز، فن آموزش و پروش، یک عمل اجتماعی مبتنیبر تجربیات مستقیم از گذشته بوده است و بسیاری از روشهای تدریس، بهطور سنتی شکل گرفتهاست. این روشها توسط یک سیستم مبتنی بر نظریههای علمی، پشتیبانی نمیشد و نمیتوانست نیازهای اجتماعی را که به سرعت در حال تغییر است برآورده کند. آموزش عصبی، یک علم تجربی و یک موضوع بین رشتهای است که آخرین پیشرفتهای نظری در مغز انسان و روانشناسی را در آموزش بهکار میبرد. با مطالعه دقیق نظریههای موجود در آموزش عصبی، میتوان نحوه ارائه محتوای بهینه برای یک دوره آموزشی، راهبرد تدریس و روشهای آموزش مطالب جدید و در عین حال بهبود توانایی تفکر محاسباتی دانشآموزان را بهبود بخشید. یکی از راههایی که میتوان این نظریهها را امتحان کرد، مطالعه نحوه شکلگیری تصمیم در مغز انسان است. تصمیم و رفتارهای مبتنیبر هدف، هم به سازوکارهای شواهدِ حسی که اطلاعاتِ ادراکی را از دنیای بیرون جمعآوری میکند و هم به سازوکارهای تصمیمگیری که رفتار مناسب را بر اساس آن اطلاعات حسی انتخاب میکنند، بستگی دارد. رفتارگرایی، یکی از پایههای اساسیِ نظریههای یادگیری و رفتار است. یکی از راههای مطالعه دقیق رفتار، استفاده از مدلهای محاسباتی مبتنیبر بیولوژی مغز است که متخصصان حوزه علوم اعصاب طی سالیان اخیر ارائه کردهاند. این مقاله سعی بر بررسی ارتباط بین آموزش عصبی و نحوه تدریس از طریق مطالعۀ دستاوردهای نظری تصمیمگیری در علوم اعصاب محاسباتی، عصب شناسی شناختی و روانشناسی، دارد.روشها: بهمنظور بررسی این مسأله، از یک مدل نورونی-محاسباتیِ تصمیمگیری مبتنیبر مغز استفاده شده است. این مدل، متشکل از دو نورون پویای بازگشتی است که میتواند نحوه شکلگیریِ تصمیمهای ادارکی را در فضاهای پیچیده رفتاری بررسی کند و پارامترهای کلیدی که باعث بهوجود آمدن تصمیم میشوند را نمایش دهد. در این پژوهش، سه آزمایش مختلف که شامل موازنه دقت-سرعت در هنگام پاسخ دادن، اثر توجه در تصمیمگیری و اثر قطعیت تصمیم بود، در مدل طراحی شده و سپس به تحلیل نحوه تغییر پارامترها و رفتار مدل و نگاشت آنها به کلاس درس و تغییرات تفکر دانشآموز پرداخته شده. است در نهایت با استفاده از مدل رگرسیون خطی، روابط و همبستگی بین پارامترهای رفتاری مدل مطالعه شد.یافتهها: نتایج نشان داد که با استفاده از این مدل تصمیمگیری محاسباتی، میتوان موازنه سرعت و دقت دانشآموزان در هنگام پاسخ به سؤالات امتحان را بهخوبی مطالعه کرد و با استفاده از مدل، به یک حد موازنه بهینه برای پاسخ به سؤالات رسید. همینطور تحلیل پارامترهای مدل نشان داد که میزان توجه دانشآموزان در کلاس درس توسط مدل قابل اندازهگیری است و تأثیر مهمی در تصمیمگیری و پاسخ به سؤالات دارد. در نهایت، مدل میتواند تأثیر میزان اعتماد بهنفس دانشآموزان بر روی عملکردشان را بهخوبی نمایش دهد و براساس دادههای برازششده مدل به دادههای رفتاری دانشآموزان، پیشنهادهای بهینهای را از منظر روانشناسی تربیتی ارائه کرد.نتیجهگیری: در این مطالعه، نشان داده شد که با استفاده از مدلهای نورونی-محاسباتی تصمیمگیری، میتوان رفتار دانشآموزان در کلاس درس و هنگام یادگیری را مدل کرد. کارشناسان علوم تربیتی و روانشناسان حوزه آموزش میتوانند از یافتههای مدل استفاده کنند تا طبق آن بهترین و بهینهترین روشهای آموزش را در جهت آموزش آسان و شکوفایی خلاقیت دانشآموزان ارائه کنند.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
فاطمه شرزه ئی؛ نازیلا خطیب زنجانی؛ مرجان معصومی فرد؛ محمد رضا سرمدی؛ نصیبه پوراصغر
چکیده
پیشینه و اهداف: تغییرات و رویکردهای جدید ایجاد شده توسط کووید 19 و حرکت شتابان به دنیای دیجیتال در آموزش، موجب رشد مهارت های فناورانه و یادگیری خودراهبر در دانش آموزان و دانشجویان شد. این امر منجر به استفاده از مدل های یادگیری جدیدی با استفاده از فناوری هایی مانند موک (دوره های آنلاین باز انبوه) شده است. بهره برداری بهینه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تغییرات و رویکردهای جدید ایجاد شده توسط کووید 19 و حرکت شتابان به دنیای دیجیتال در آموزش، موجب رشد مهارت های فناورانه و یادگیری خودراهبر در دانش آموزان و دانشجویان شد. این امر منجر به استفاده از مدل های یادگیری جدیدی با استفاده از فناوری هایی مانند موک (دوره های آنلاین باز انبوه) شده است. بهره برداری بهینه از امکانات موک ها مستلزم بررسی تازه ترین پژوهش های انجام شده در داخل و خارج از کشور است. با توجه به پراکندگی این پژوهش ها، یکپارچهسازی و تجمیع آنها در یک چارچوب جامع و بررسی اولویت های پژوهشی هرگروه ضروری بهنظر می رسد. بررسی ادبیات پژوهش حاکی از آن است که تعداد فراتحلیل های انجام شده در حوزه موک محدود بوده و چندین سال قبل انجام شده است. با توجه به سرعت رشد این فناوری بهخصوص در سال های اخیر، این پژوهش سعی دارد از پژوهش های جدید این حوزه در ایران و جهان، اطلاعات مفیدی را جهت توسعه دیدگاه پژوهشگران، جمعآوری و ارائه نماید. لذا هدف این پژوهش ترسیم سیمای پژوهش های حوزه موک در ایران و جهان است.روشها: این تحقیق از نظر هدف کاربردی، به لحاظ روش جمعآوری داده ها، توصیفی و از نظر ماهیت داده ها کیفی/کمّی می باشد. روش گردآوری دادهها بررسی مطالعات اسنادی به وسیله جستجوی الکترونیکی مقالات موجود در اینترنت و فیشبرداری از آنان است. روش پژوهش فراتحلیل منطبق با الگوی راث و شل و جامعه آماری پژوهش، کلیه رساله های دکتری و مقالات علمی پژوهشی داخلی و خارجی در حوزه موک بودند که در سایتهای ایرانداک، گیگالیب، مگیران، اس آی دی، اسپرینگر و ساینس دایرکت نمایه شده بودند و یا از طریق موتور جستجوی گوگل اسکالر دسترسی به آنها فراهم شد. نمونه آماری شامل 6 رساله دکتری و 42 مقاله خارجی به زبان انگلیسی و 5 رساله دکتری و 18 مقاله داخلی، در مجموع 69 پژوهش داخلی و خارجی بودند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. معیار ورودی پژوهش ها مرتبط بودن با موضوع موک، انتشار الکترونیکی، انتشار در پنج سال اخیر و انتشار در بانک های اطلاعاتی و مجلات معتبر بود که از میان آنها پژوهش هایی که از دیدگاه فنی در حوزه موک انجام شده بودند و یا دارای اعتبار علمی نبودند و یا دسترسی به تمام متن آنها امکان پذیر نبود، از نمونه آماری کنار گذاشته شدند. پژوهش های منتخب جهت تحلیل محتوا به نرمافزار مکس. کیو. دی. ای (Max QDA) وارد و در دو گروه پژوهش های داخلی و خارجی و براساس سال انتشار دستهبندی شدند تا مقالات تکراری حذف و مقایسه و بررسی مقالات دقیق تر انجام شود. پس از آن محتوای هریک از مقالات با دقت لازم، بررسی و مطالب مهم هر مقاله از جمله عنوان، کلمات کلیدی، نوع موک بحث شده و مقطع آمورشی موک در این پژوهش ها کدگذاری باز و محوری شده و با استفاده از آمار توصیفی، مقایسه داده ها در دو دسته از پژوهش های داخلی و خارجی انجام پذیرفت.یافتهها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که بهطور کلی ادبیات موک در ایران و جهان حول محورهای اثربخشی موک ها؛ تدوین الگوی طراحی آموزشی موک ها؛ چالش ها و راهکارها در موک ها؛ عوامل تأثیرگذار بر موک ها و فراتحلیل پژوهش ها، متمرکز بوده است. علاوه بر آن، در پژوهش های ایرانی در قیاس با مطالعات جهانی به مباحث تعامل در موک ها، مبحث هیبرید موک ها و موک های دانش آموزی بسیار محدود و ناچیز پرداخته شده است.نتیجهگیری: کمبود آمادگی فنی و زیرساخت های اینترنتی و عدم کفایت سواد فناورانه در قشر دانشآموزان و عدم توجه به ضرورت تعامل می تواند از دلایل عدم توجه کافی به هیبرید موک ها و موک های دانش آموزی باشد که با محدودیت های کرونایی و مهاجرت اجباری آموزش به فضای مجازی به نسبت بهبود یافته و ضرورت آن آشکار شده است. بنابراین با عنایت به یافته های پژوهش حاضر، مبنی بر اهمیت تعامل، هیبرید موک ها و موک های دانش آموزی در پژوهش های خارجی، برای استفاده بیشتر از امکانات موک ها، عنایت به این مباحث در ایران نیز ضروری به نظر می رسد.
مقاله پژوهشی
تهیه و تدوین محتوای الکترونیکی
منصوره سادات موسوی شفیق؛ زهره خوش نشین؛ یوسف مهدوی نسب؛ محمد مجدم
چکیده
پیشینه و اهداف: اثربخشی نظام آموزشی مرهون توجه به اصول آموزشی طراحی شده و هدفمند است که استفاده از نقشه مفهومی، یک نمونه از این نظام هدفمند است. روش آموزش مبتنی بر نقشه مفهومی در بسیاری از پژوهشها مورد بررسی قرار گرفته است. در این روش اصول آموزش بهصورت طبقهبندی و نظاممند به یادگیری منتهی میشود. در پژوهش حاضر استفاده از روش آموزش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: اثربخشی نظام آموزشی مرهون توجه به اصول آموزشی طراحی شده و هدفمند است که استفاده از نقشه مفهومی، یک نمونه از این نظام هدفمند است. روش آموزش مبتنی بر نقشه مفهومی در بسیاری از پژوهشها مورد بررسی قرار گرفته است. در این روش اصول آموزش بهصورت طبقهبندی و نظاممند به یادگیری منتهی میشود. در پژوهش حاضر استفاده از روش آموزش مبتنی بر استفاده از نقشه مفهومی به اشکال معلم و دانشآموزساخته بهعنوان ابزار و رویکردی برای پیشرفت در یادگیری مفاهیم درسی و ایجاد انگیزه مورد بررسی قرار گرفته است.روشها: در این پژوهش روش شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون (چند گروهی) با دو گروه آزمایش و یک کنترل استفاده شده است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پایه هشتم دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 است.60 نفر با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به 3 گروه 20 نفری تقسیم شدند. گروههای آزمایش با استفاده از نقشههای مفهومی معلم و دانشآموز ساخته و گروه کنترل به روش معمول آموزش دیدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و آزمون یادگیری است و برای سنجش روایی ابزار از نظرات اساتید و معلمان استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش به ترتیب 85/0 و 82/0 بهدست آمد. در تحلیل داده از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.یافتهها: نتایج تحلیل آماری برای فرضیهها در سطح معنیداری(05.0 )، حاکی از تأثیر معنیدار استفاده از روش های نقشه مفهومی معلم ساخته و دانش آموز ساخته بر پیشرفت انگیزه دانشآموزان و یادگیری آنان در گروههای آزمایش در مقایسه با روش معمول است. همچنین نتایج آزمون شفه نشان از اختلاف معنیدار بین آموزش مبتنی بر نقشه مفهومی معلم ساخته نسبت به آموزش مبتنی بر نقشه مفهومی دانشآموزساخته (875.0 p =) بر یادگیری نیست.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان از تأثیر نقشه مفهومی معلمساخته و دانشآموزساخته بر یادگیری مفاهیم درسی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان به نسبت روش معمول است. با توجه به نتایج پژوهش نقشه مفهومی بهعنوان ابزار و رویکرد مناسب برای رسیدن به یادگیری و ایجاد انگیزه میتواند مورد توجه قرار گیرد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که استفاده از هر دو نوع نقشه مفهومی بر یادگیری و انگیزش دانش آموزان تاثیر دارد و مقایسه این دو روش اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان نمیدهد.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- دوره ابتدایی
سروش سوزنگر؛ سعید شاه حسینی
چکیده
پیشینه و اهداف: دانشآموزان مدارس به دلیل دانش ناکافی در زمینه بهداشت فردی و شیوههای آن، اغلب تحتتأثیر خطرات سلامتی قرار میگیرند. مشکلات و بیماریهای به وجود آمده در اثر عدم رعایت بهداشت فردی، بهعنوان یک مشکل جدی در سلامت عمومی نمود پیدا میکند و نقش مهمیدر شیوع بیماری های مسری و قطع ارتباطات اجتماعی آنها دارد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: دانشآموزان مدارس به دلیل دانش ناکافی در زمینه بهداشت فردی و شیوههای آن، اغلب تحتتأثیر خطرات سلامتی قرار میگیرند. مشکلات و بیماریهای به وجود آمده در اثر عدم رعایت بهداشت فردی، بهعنوان یک مشکل جدی در سلامت عمومی نمود پیدا میکند و نقش مهمیدر شیوع بیماری های مسری و قطع ارتباطات اجتماعی آنها دارد. اهمیت مطالعه و استفاده از رسانه کمیک استریپ با موضوعات بهداشتی در آموزش آن است که فرصتی برای انعکاس مطالب در مورد اثرگذاری داروها، فشارهای پیش روی بیماران و خانوادههای آنها و حتی در مورد تجارب درونی برای دانشآموزان فراهم میکند. لذا نظر به اهمیت آموزش بهداشت فردی در سنین حساس کودکی و دوران مدرسه، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش به توسط رسانه کمیک استریپ بهداشت فردی برمهارتهای اجتماعی دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی انجام شد.روشها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ ملاک جمعآوری اطلاعات نیمه تجربی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان پایه چهارم شهر دزفول در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. حجم جامعه آماری 1825 نفر بوده که از بین آنان 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند (هرگروه 15نفر). ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، رسانه کمیک استریپ محقق ساخته و همچنین پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشاسم و الویت (1990) فرم معلم بود که طی دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون توسط معلم تکمیل شد. برنامه آموزشی طی 8 جلسه 45 دقیقه ای و در طی سه هفته برای گروه آزمایش انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. و در پایان جلسات هر دو گروه مجدد مورد ارزیابی قرار گرفتند. بهمنظور بررسی دادهها از نرمافزار spss نسخه 22 و روش تحلیل کوواریانس تحلیل شد. لازم به ذکر است که پیش فرض های آزمون مذکور از طریق آزمونهای کلموگروف- اسمیرنوف و لوین بررسی شد.یافتهها: یافته های بهدست آمده پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین افراد شرکتکننده در گروه آزمایش و کنترل در میزان کسب مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشته است، به گونهای که مهارت های اجتماعی دانشآموزانی که با استفاده از رسانه کمیک استریپ بهداشت فردی را یادگرفتهاند نسبت به دانشآموزان گروه کنترل بالاتر بوده است. لذا استفاده از روش مداخلهای (آموزش بهوسیله رسانه کمیک استریپ بهداشت فردی) بر متغیر مهارتهای اجتماعی مؤثربوده است (P≤0/05). نتیجهگیری: استفاده از کمیک استریپ بهعنوان یک رسانه تصویری و جذاب در جهت آموزش مطالب بهداشت فردی میتواند منجر به تقویت مهارت های اجتماعی دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی شود؛ زیرا دانشآموزان با تفسیر قاب های ناقص کمیک استریپ، بهطور فعال با داستانها و روایتهای بهداشتی تعامل خواهند داشت و در نتیجه دانش و سواد آنها در زمینه چگونگی ایجاد و ارتقاء مهارتهای اجتماعی مطلوب و سالم در موقعیت های واقعی زندگی بهبود خواهد داشت. به نظر می رسد رسانه کمیک استریپ به دلیل عینی کردن مطالب و متناسب بودن با مرحله رشد کودکان، رسانه مناسب و گزینه مطلوبی بهمنظور آموزش به فراگیران است؛ بنابراین پیشنهاد می شود استفاده از این رسانه جدید بهمنظور آشنایی و عمق بخشیدن به تجربیات یادگیری شاگردان در زمینه آموزش مهارت های اجتماعی، در دستور کار آموزش و پرورش قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
فرشیده فتحی هفشجانی؛ حسین زینلی پور؛ علی اکبر شیخی فینی؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ اسماعیل جعفری
چکیده
پیشینه و اهداف: سازمانها با آگاهی از عصری که با تغییرات روز به روز دنیا مواجه است، باید دائماً با فناوری و تغییرات فناوری همراه شده و آنها را برای بقا و دستیابی به بهترین نتایج ممکن اجرا کنند. یکی از این تغییرات فناوری تصمیمگیری برای پیادهسازی موک در حوزة یادگیری دیجیتالی آن هم در محیطکاری سازمانها است که موضوع پیچیدهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سازمانها با آگاهی از عصری که با تغییرات روز به روز دنیا مواجه است، باید دائماً با فناوری و تغییرات فناوری همراه شده و آنها را برای بقا و دستیابی به بهترین نتایج ممکن اجرا کنند. یکی از این تغییرات فناوری تصمیمگیری برای پیادهسازی موک در حوزة یادگیری دیجیتالی آن هم در محیطکاری سازمانها است که موضوع پیچیدهای بهحساب میآید و آگاهی و اطلاعرسانی از اثربخشی خدمات آموزشی این نوع تکنولوژی بهعنوان یکی از انواع نمودهای آموزش مجازی در انتخاب این راه بینتیجه نیست؛ چرا که موکها نقش مهّمی را بهعنوان یک استراتژی آموزشی بالقوه برای سازمانها و شرکتها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه داشتهاند. ازاینرو، هدف از این پژوهش شناسایی کارکردهای فناورانه آموزشی موکها برای کارکنان در محیطکار است.روشها: پژوهش براساس نوع هدف بنیادی، و از نظر رویکرد پژوهشی کیفی از نوع سنتز پژوهی صورت گرفته است. جامعة آماری شامل اسناد و مدارک (کتابها، مقالات پژوهشی و مروری، پایاننامهها و منابع اینترنتی) است که به طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی معتبر وب فارسی (پایگاه استنادی جهان اسلام، مگایران، پایگاه اطلاعاتی نور (نورمگز)، مؤسسة علومانسانی و مطالعات فرهنگی سیویلیکا، سیستم شبکة دانش باراکات، پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و پایگاه دادههای وب لاتین (پروکوئست، اشپرینگر، اسکوپوس، ساینسدایرکت، و همچنین موتور جستجوی گوگلاسکالر) از 183منبع دریافتی با نمونهگیری بهطریق معیاری (از سال موک شرکتی2014تا سال2022) 45 نمونه انتخاب شد که در نمونه 32 اشباع نظری مؤلفهها حاصل شد. بهمنظور گردآوری دادهها از روش تحقیق کتابخانهای و جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون که در تحقیقات کیفی کاربرد دارد، استفاده شده است. در انتها برای اعتباریابی مدل پیشنهادی تعداد 6 نفر از متخصصان در حوزههای مختلف چون برنامهریزی درسی و آموزشی، تکنولوژی آموزشی و یادگیری الکترونیکی بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید و سپس پرسشنامة محقق ساخته اعتباریابی محتوایی مدل مفهومی برای آنها ارسال شد و مدل نهایی پس از انجام اصلاحات مورد تأیید قرار گرفت.یافتهها: در پژوهش حاضر براساس یافتهها در نهایت سه مؤلفة اصلی حاصل شد. دستة اول فرایند آموزشی با 6 زیرمؤلفه (هدفگذاری آموزشی دورهها، محتواهای دورههای آموزشی، شیوههای یادگیری حرفهای متنوع، فعالیتهای آموزشی حرفهای، منابع آموزشی دورهها، ارزیابی عملکرد)، دسته دوم بخش حمایتی با 5 زیرمؤلفه (پوشش آموزشی کارکنان، پشتیبانی آموزشی، هزینههای آموزشی، برانگیزندههای آموزشی، قابلیتهای روش آموزشی) و دستة سوم بخش عملیاتی با 3 زیرمؤلفه (حیطههای آموزشی، آموزشهای تکمیلی مهارتی، ایجاد مهارتهای نرم حرفهای).نتیجهگیری: این مطالعه پیامدهای احتمالی کارکردهای آموزشی موک در محیطکار را نشان داده است که ذینفعان شامل سازمانها، شرکتها و کارکنان با اطمینان و با توجة بیشتر به این کارکردها میتوانند آن را در سیستم آموزشی خود بهکار گیرند چرا که به جرأت میتوان گفت هنوز اکثر سازمانها در ایران از مزایای بالقوه آموزشی آن بیخبر هستند. در دنیایی که با پیشرفت سریع تکنولوژی آنلاین بودن چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفهای در سازمانها از جمله کشورمان یک ضرورت محسوب میشود و انتظار میرود که نیروی کار امروزی بسیار ماهر باشند و پیوسته مهارتهای خود را با معیارهای روز جهانی بهبود بخشند، و آنها میتوانند این مهارتهای جدید را از طریق یادگیری مادامالعمر یعنی موکها یک محیط دیجیتالی پیشرفته کسب کنند.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش
مهدی خاک زند؛ فلورا فکوریان
چکیده
پیشینه و اهداف: در فرآیند آموزش رشته معماری، ادراک دیداری ابزار مهمی در جهت رسیدن به ایده های خلاق است و نقص های آن یکی از دلایل عمده ناتوانی یادگیری است. این امر موجب شده است تا در حوزه فناوری آموزش تحقیقات گسترده ای در خصوص نوع و روش مداخله در ادراک بصری به جهت ارتقا کیفیت آموزشی انجام پذیرد. بدین منظور هدف اصلی پژوهش تدوین ابزار شناسایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در فرآیند آموزش رشته معماری، ادراک دیداری ابزار مهمی در جهت رسیدن به ایده های خلاق است و نقص های آن یکی از دلایل عمده ناتوانی یادگیری است. این امر موجب شده است تا در حوزه فناوری آموزش تحقیقات گسترده ای در خصوص نوع و روش مداخله در ادراک بصری به جهت ارتقا کیفیت آموزشی انجام پذیرد. بدین منظور هدف اصلی پژوهش تدوین ابزار شناسایی میزان ادراک بصری دانشجویان است که نقش بسیار مهمی در شناسایی قابلیتها و سطوح ادراکی آنان بازی مینماید. برای بررسی ادراک دیداری در سنین مختلف آزمونهای متنوعی موجود است که در این میان چهار آزمون ((TVPS-4)،(DTVP-A/DTVP-2)، (OT-APST)،( Frostig Test)) بیشتر از سایرین برای افراد سالم و رده های سنی جوان مورد استفاده قرار گرفته اند.روشها: در تحقیق حاضر از بسط آزمونهای مذکور در جهت ایجاد آزمون جدید به منظور تشخیص نقصها و قابلیتهای دیداری دانشجویان دوره کارشناسی رشته معماری استفاده شده است. در قدم اول نظرات خبرگان رشتههای معماری و روانشناسی شناختی در بخش تدوین سؤالات آزمون مورد استفاده قرار گرفت و سؤالات تدوین شد. ضمن تأیید بخشهای نهایی تجربیات متعددی در خصوص حذف و یا بسط برخی خرده آزمونها ارائه شد. آزمون مذکور تحت عنوان سنجش ادراک متشکل از 9 خرده آزمون و مبتنی بر مهارتهای (فضایی، دیداری و ذهنی) است. برای تعیین هنجار و محاسبه پایایی و روایی آزمون 90 نفر از دانشجویان سال دوم کارشناسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس به روش نمونهگیری قضاوتی انتخاب و آزمون بصورت گروهی در مورد آنها اجرا شد.یافتهها: یافتههای پژوهش عبارتند از نمرات هنجار برای نمره کل آزمون بصورت جداگانه برای هر 9 خرده آزمون به تفکیک جنسیت و ترم تحصیلی از طریق محاسبه آلفای کرونباخ که 0.631 شد. تعیین روایی با استفاده از روایی ملاکی از طریق ملاک قرار دادن نمرات درس مقدمات 3، بیان 3 و طرح معماری 1 و میانگین آنها محاسبه ضرایب همبستگی بین نمرات حاصل از اجرای آزمون و نمرات هریک از ملاکها برای نمره کل آزمون بوده است. نهایتا مشخص شد که در این آزمون رشد ادراک دیداری در بانوان بیشتر از آقایان بوده است.نتیجهگیری: نتایج حاصل از بررسی یافتههای تحقیق با نتایج بدست آمده از سایر محققان این زمینه همراستا است. بدین معنی که آزمون سنجش ادراک از روایی قابل قبولی برخوردار است. در محاسبه ضریب همبستگی هر چه گروه از نظر ویژگی مورد نظر از همگنی بیشتری برخوردار باشد، ضریب همبستگی کوچکتر خواهد بود. همانطور که گفته شد ملاک در این پژوهش نمرات دروس بیان 2، مقدمات 3 و طرح 1 و میانگین آنها بود که از همگنی بالایی برخوردار است. در نهایت روشهایی ارائه شده است که میتواند تداخل اثر بخشی بر نتایج آزمون ادراک بصری داشته باشد. نتایج حاصل میتواند علاوه بر بسط آزمون ادراک بصری پیشنهاداتی را در برنامهریزی آتی درسهای عملی معماری به همراه داشته باشد و زمینههایی را جهت پژوهشهای بعدی معرفی نماید. نتایج تحقیق حاضر میتواند برای سنجش ادراک بصری دانشجویان معماری در مقطع کارشناسی مفید باشد و نقش موثری در برنامهریزی درسی معماری و همچنین شاخههای بین رشتهای ایفا کند، لازم به ذکر است که در زمینه برنامهریزی تحصیلی در مورد ترم و نظری و در دورههای عملی، میتوان تحقیقات گستردهتری را برای تعمیم نتایج برنامهریزی و اجرا کرد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
سعیده خجسته
چکیده
پیشینه و اهداف: نیاز به آموزش مجازی باتوجهبه مزایای آن در مقایسه با آموزش سنتی در هر زمان احساس میشد که در ایام شیوع کووید 19 و عدم حضور دانشجویان در دانشگاهها، ضرورت این نوع آموزش به اوج خود رسید. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مجازی بر اهمالکاری و میزان توجه دانشجویان دانشگاه پیامنور کرمان در دوره پاندمی کووید - 19 بود.روشها: ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نیاز به آموزش مجازی باتوجهبه مزایای آن در مقایسه با آموزش سنتی در هر زمان احساس میشد که در ایام شیوع کووید 19 و عدم حضور دانشجویان در دانشگاهها، ضرورت این نوع آموزش به اوج خود رسید. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مجازی بر اهمالکاری و میزان توجه دانشجویان دانشگاه پیامنور کرمان در دوره پاندمی کووید - 19 بود.روشها: روش تحقیق حاضر نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل و آزمایش بود.جامعه آماری حدود 4000 نفر دانشجوی رشتههای مختلف دانشگاه پیام نور مرکز کرمان بودند. حجم نمونه شامل 40 دانشجو بود که از طریق پیش آزمون، اهمال کار تشخیص داده شدند و تا حدودی دچار نقص توجه و تمرکز بودند. نمونه به شیوه در دسترس انتخاب و آزمودنیها بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگذاری شدند. همچنین این دو گروه از نظر ترم تحصیلی و سن تا حد ممکن همگون شدند. ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق دو پرسشنامه استاندارد اختلال کمبود توجه توسط سوانسون و نولان پلهام (1980) و مقیاس اهمالکاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) بود. در پژوهش حاضر ضریب آلفـای کرونبـاخ محاسبه شده، برای مقیاس اهمالکاری تحصیلی، برابر با 86/0 برآورد شده است که نشان میدهد در سطح مورد قبولی است. پیشآزمون و پسآزمون برای هرگروه قبل و بعد از آموزش انجام گرفت. آموزش مجازی در قالب کلاس روش تحقیق در محیط آموزشی مجازی توسط نرمافزار ادوبی کانکت با استفاده از پاورپوینت همراه با پخش صدا، تصاویر و جداول مرتبط، بهصورت آنلاین در 12 جلسه 2ساعته برای گروه آزمایش برگزار شد. البته لازم به ذکر است که مدرس در حین تدریس با استفاده از روش سخنرانی مطالب تکمیلی را ارائه میداد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی در قالب جداول و شکلها و همچنین تحلیل کواریانس و آزمون لوین و آزمون شاپیرو-ویلکز استفاده شد. افراد گروه آزمایش آموزش درس روش تحقیق را در 12 جلسه 2 ساعته بهصورت مجازی دریافت کردند؛ در حالیکه دانشجویان گروه کنترل به شیوه سنتی آموزش دیدند.یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس در متغیر اهمالکاری تحصیلی (sig=0.00،F=2.95) و میزان توجه (sig=0.00 F=9.5) معنادار است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در گروه آزمایش تغییر معناداری در اهمالکاری تحصیلی و میزان توجه نسبت به گروه کنترل تحتتأثیر مداخله بهوجود آمده است؛ به این معنی که آموزش مجازی بر اهمالکاری تحصیلی و میزان توجه دانشجویان دانشگاه پیامنور اثربخش است و ضرایب اتا اثربخشی روی متغیر اهمالکاری تحصیلی و میزان توجه را نشان داده است.نتیجهگیری: باتوجهبه انعطافپذیری بالای آموزش مجازی، دانشجویان میتوانند باتوجهبه شرایط و موقعیت خود و براساس آمادگی ذهنی به یادگیری بپردازند که این خود مانع حواسپرتی و کاهش عوامل مداخلهگر در تمرکز میشود.همچنین طراحی برنامههای آموزشی نظیر کارگاههایی بهمنظور ارتقای آگاهی و توانایی استفاده از آموزش مجازی بهعنوان ابزار آموزشی اثربخش و نیز ارتقای کیفیت سختافزاری پیشنهاد میشود. بنابراین علاوه بر فرهنگسازی در این زمینه، ضرورت تلاش در جهت بالابردن سطح دانش و ارتقای کیفیت امکانات و تجهیزات موردنیاز وجود دارد. ازاینرو پیشنهاد میشود باتوجهبه مباحث گسترده و پیچیده دروس دانشگاهی و در جهت کاهش اهمالکاری و افزایش میزان توجه دانشجویان، روش آموزش ترکیبی شامل آموزش مجازی در کنار آموزش حضوری (سنتی) در دانشگاههای کشور خصوصاً پس از پایان بیماری کووید 19 موردتوجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
مریم حسینی؛ سیدباقر حسینی؛ فرهنگ مظفر
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش همراه با تأمل، در پژوهشهای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. تأمل در هنگام آموزش معماری همراه با طراحی، به دانشجو کمک میکند که ایده طراحی را ارزیابی و اصلاح نماید و این روند رفت و برگشتی مجدداَ تکرار میشود. کاربست آموزش تأملی در رشته معماری و در حین طراحی و میزان پایبندی مدرسان به این شیوه آموزشی در آتلیهها، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش همراه با تأمل، در پژوهشهای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. تأمل در هنگام آموزش معماری همراه با طراحی، به دانشجو کمک میکند که ایده طراحی را ارزیابی و اصلاح نماید و این روند رفت و برگشتی مجدداَ تکرار میشود. کاربست آموزش تأملی در رشته معماری و در حین طراحی و میزان پایبندی مدرسان به این شیوه آموزشی در آتلیهها، نیاز به بررسی دقیقتر دارد. مطالعات نشان میدهد، ارزیابی (داوری) معماری بهعنوان ابزاری برای ایجاد تأمل، کاربرد دارد. در بررسی منابع گوناگون، چهار رویکرد پیمایش و پرسشنامه، مطالعات موردی تجربه محور، تحلیلهای بر پایه تجربه و پیشنهادات خبرگانی و نگاه کل نگر و معرفت شناسانه به موضوع داوری معماری تاکنون مورد برررسی قرار گرفتهاند. در این پژوهشها که در کشورهای گوناگون انجام شده، بررسی اثر داوری و رابطه آن با مقوله آموزش، ویژگیهای داوران مثل جنسیت و اثر آن بر نتایج داوری، نقد داوری موجود، ادراک ذهنی و اثر جلسات دانشجومحور بر داوری و نیز بررسی تاریخی شیوههای داوری و جهانبینی حاکم بر نگاه داوران مشاهده میشود. با توجه به گستردگی مطالعات انجام شده، بررسی و شناخت ویژگیهای داوری همراه با تأمل بهصورت تخصصی در آتلیه های معماری، موضوع این پژوهش استروشها: این پژوهش برای شناخت وضعیت داوری موجود در دانشکدههای معماری و بررسی رفتار مدرسان در این رشته و شناخت ترجیحات آنها در زمان داوری، انجام شد. از طریق پرسشنامه نیمه باز درباره میزان اهمیت به شاخصهای ارزیابی تأملی که شامل داوری منطقی همراه با ریزنمره، همراه با حضور دانشجویان، رفت و برگشتی و مبتنی بر فرآیند طراحی در کنار بررسی محصول نهایی میباشد، از یک نمونه پانزده نفره از جامعه مدرسان، سؤالاتی پرسیده شد. برای هر سؤال پاسخهای طیفی از یک(خیلی کم) تا پنج (خیلی زیاد) جمع آوری و بررسی شد. سپس از میزان ترجیحات آنها درباره انتخاب میان بیست و سه شاخص در داوری هر اثر بررسی به عمل آمد.یافتهها: بررسی شاخصهای ارزیابی تأملی در جامعه نمونه مورد بررسی این پژوهش نشان میدهد، 66 درصد از مدرسان، در عمل به ارزیابی تأملی پایبند هستند؛ بدین معنا که در زمان بررسی طرحها، به شیوه داوری منطقی همراه با ریزنمره، داوری در حضور دانشجویان و استفاده از الگوی همتایان مدرس، داوری رفت و برگشتی و مقایسه رشد هر دانشجو با خود او و داوری طرح همزمان با بررسی فرآیند طراحی عمل میکنند. همچنین بررسیها نشان میدهد، ارزیابی تأملی در معماری، در تمام انواع دانشگاههای کشور به یک اندازه کاربرد دارد. بررسی اثر جنسیت در داوری نشان میدهد، داوران زن، بیش از مردها به شاخصهای ارزیابی تأملی پایبند هستند. بررسی شاخص سن در داوری نشان میدهد، داوران مسنتر از داوری با ریزنمرات و رفت و برگشتی فاصله گرفته و به داوری تک مرحلهای و شهودی تمایل بیشتری نشان میدهند. کاربست ارزیابی تأملی در میان داوران نشان میدهد در میان داورانی که به ارزیابی تأملی پایبند هستند، بیش از هرچیز «کارایی و عملکرد طرح» اهمیت دارد و نوآوری در درجه بعدی قرار میگیرد؛ درحالیکه داوران دیگر، به «نوآوری»، «زیبایی طرح» ، «ارائه گرافیکی» و «کیفیت حجم پردازی و ترکیب بندی در طرح معماری» اهمیت بیشتری میدهند.نتیجهگیری: داوری همراه با تأمل، بهعنوان روشی جدید در پژوهش حاضر معرفی شده است. این شیوه با ارائه روشی منطقی، مرحله به مرحله، تعاملی و رفت و برگشتی، فرآیند داوری را از پایان ترم، به تمام طول ترم کشانده و از آن بهعنوان ابزاری برای آموزش استفاده کرده است. اثر این روش، که شاخصهای آن، مورد تأیید خبرگان جامعه آماری این پژوهش نیز قرارگرفت، نشان داد که تغییر شیوه آموزش، میتواند موجب ارتقای یادگیری مفاهیم پایه در دانشجویان معماری باشد. کارایی این روش، در زمانی است که مدرسان، فرآیند آموزش فعلی را بهصورت هدفمند، تغییر داده و با اولویتدهی به کارایی و عملکرد طرحهای دانشجویان، از داوری شهودی، تک مرحلهای، محصولمحور و فارغ از تعامل با دانشجویان، به سمت شاخصهای ارائه شده در این پژوهش حرکت کنند. یافتههای پژوهش نشان میدهد این مهم البته تاکنون در بیش از نیمی از آتلیههای آموزش معماری، محقق شده اما با توجه به نتایج مثبت آن در ارتقای یادگیری دانشجویان، نیاز به برنامهریزی دقیقتر و مدیریت منسجم در جهت تحقق این هدف دارد.
مقاله پژوهشی
روانشناسی فناوری آموزش
امید سیفوری؛ جمشید جراره؛ فریده حمیدی
چکیده
پیشینه و اهداف: تعطیل کردن مدارس و قرنطینه کردن خانگی به سبب شیوع بیماری مسری مانند کووید – 19 بر سلامت جسمی و روانی نوجوانان تأثیرگذار بوده است. دوره نوجوانی دورهای از رشد است که در آن برقراری روابط صمیمانه اهمیت بسیاری دارد. در جوامع امروزی نقش خانواده و مدرسه در تکوین شخصیت دانشآموزان، نقشی تعیینکننده و بنیادی است؛ چراکه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تعطیل کردن مدارس و قرنطینه کردن خانگی به سبب شیوع بیماری مسری مانند کووید – 19 بر سلامت جسمی و روانی نوجوانان تأثیرگذار بوده است. دوره نوجوانی دورهای از رشد است که در آن برقراری روابط صمیمانه اهمیت بسیاری دارد. در جوامع امروزی نقش خانواده و مدرسه در تکوین شخصیت دانشآموزان، نقشی تعیینکننده و بنیادی است؛ چراکه با پیچیده شدن مسائل اجتماعی و فرهنگی و پیشرفت تکنولوژی کارآیی این نقش در تکوین شخصیت تا حدودی کاهش پیدا کرده است. ویروس کرونا و خانهنشینی نوجوانان نیز این مسأله را دامن زده است. یکی از مسائل تربیت که در عملکرد و روحیه افراد نقش تعیینکنندهای دارد؛ اصل مسئولیتپذیری است. پژوهشها نشان میدهند که مسئولیتپذیری را میتوان با استفاده از روشهای مؤثر مداخلهای ارتقا داد. یکی از مداخلههای مناسب در این زمینه، مداخلات روان-آموزشی گروهی است که نه آموزش صرف است و نه مشاوره صرف؛ در این تحقیق مداخلات گروههای روانآموزشی از طریق یکی از روشهای درمان شناختی و رفتاری به نام درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) اجرا شد.روشها: این پژوهش نیمه آزمایشی و به سبب وجود گروه آزمایش و گروه گواه از طرح پیشآزمون- پسآزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه اول پسرانه است که در سال تحصیلی 1401-1400 در مدارس دولتی شهر اراک مشغول به تحصیل بودهاند. افراد بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای سه مرحلهای از جامعه مورد نظر انتخاب شده و در سه گروه( آزمایش حضوری، آزمایش مجازی و کنترل) بهصورت تصادفی جایگزین شدند. دادههای مورد نیاز برای این پژوهش بهوسیله مقیاس مسئولیتپذیری پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا (CPI) (1978)، جمعآوری شد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار 24 Spss و با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج نشان داد که مداخلات روان آموزشی گروهی حضوری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مسئولیتپذیری نوجوانان پس از پاندمی کووید 19 مؤثر بوده است ( 05/0>P). مداخلات روان آموزشی گروهی مجازی مبتنی بر پذیرش و تعهد نیز بر مسئولیتپذیری نوجوانان پس از پاندمی کووید 19 مؤثر بوده است ( 05/0>P) و بین اثربخشی مداخلات روان آموزشی گروهی حضوری و مجازی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر مسئولیتپذیری نوجوانان پس از پاندمی کووید 19 تفاوت معناداری وجود دارد.نتیجهگیری: هدف پژوهش حاضر تعیین مقایسه اثربخشی مداخلات روان آموزشی گروهی حضوری و مجازی مبتنی بر نظریه پذیرش و تعهد بر مسئولیتپذیری در نوجوانان در دوران پسا کرونا بود. یافتههای این پژوهش حاکی از اثربخشی مداخلات روان آموزشی گروهی حضوری و مجازی مبتنی بر نظریه پذیرش و تعهد بر افزایش مسئولیتپذیری در نوجوانان در دوران پساکرونا بود( 01/0P< ). بنابراین، پیشنهاد میشود مشاوران مدرسه و درمانگران در کار با دانشآموزان از رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بهعنوان رویکرد آموزشی روانشناختی گروهی مناسب جهت افزایش سطح سازگاری روانشناختی و مسئولیتپذیری آنها کمک بگیرند.
مقاله پژوهشی
کاربرد بازی در آموزش
سیده فاطمه نورانی؛ محمد سرکانی؛ زهرا کریمی
چکیده
موقعیتهایی مانند رقابت و مشارکت را به صورت ریاضی مدل کرده و نتایج آنها را پیشبینی کند. نکته کلیدی در نظریه بازی این است که سود طرفین رقابت یا مشارکت وابسته به تصمیمات یکدیگر است. فضای آموزش و یادگیری یک فضای انکارناپذیر از تعاملات بین یادگیرندگان، مدرسان و کارکنان آموزشی است، که با مدل کردن تعامل این افراد میتوان به تحلیل ...
بیشتر
موقعیتهایی مانند رقابت و مشارکت را به صورت ریاضی مدل کرده و نتایج آنها را پیشبینی کند. نکته کلیدی در نظریه بازی این است که سود طرفین رقابت یا مشارکت وابسته به تصمیمات یکدیگر است. فضای آموزش و یادگیری یک فضای انکارناپذیر از تعاملات بین یادگیرندگان، مدرسان و کارکنان آموزشی است، که با مدل کردن تعامل این افراد میتوان به تحلیل و ارائه شرایطی جهت پیشبینی و در نتیجه بهرهوری بیشتر آموزشی پرداخت. در این مقاله، برای اولین بار عبارت نظریه بازیِ آموزشی (Educational Game Theory) را برای استفاده از نظریه بازی در حوزه آموزش بهکار میبریم. هدف تحقیق حاضر، برجسته کردن انواعِ کاربرد و مدلسازیهای نظریه بازی در پرداختن به جنبههای مختلف آموزش و یادگیری در پژوهشهای انجام شده در طی سالهای 1987 تا 2022 و در نهایت اولویتبندی انواع کاربردها است.روشها: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و بررسی جامعی از تحقیقات انجام شده در خصوص استفاده از نظریه بازی در حوزه آموزش و یادگیری ارائه میدهد. در مرحله اول، با جستجو در منابع علمی و تحقیقاتی الکترونیکی و مطالعه اولیه چکیده، مقدمه و نتیجهگیری مقالات، 42 مقاله، مطابق هدف تحقیق تشخیص داده شدند. سپس، هرکدام از مقالات مورد مطالعه، از چهار جنبه مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گرفتند: این پژوهش در حوزه آموزش و یادگیری، چه استفاده و کاربردی از نظریه بازی را منظور نمودهاند؟ آیا در پژوهش مورد نظر طراحی مکانیزمی ارائه شده است؟ تعاملات چه افرادی در حوزه آموزش(اعم از یادگیرنده، استاد، کارکنان و والدین) مدل شده است و اساساً بازیکنان مدل پیشنهادی در مقاله چه کسانی در حوزه آموزش هستند؟ و در نهایت، مقاله مورد نظر، مدل پیشنهادی خود را چگونه ارزیابی و اثبات نموده است؟در مرحله دوم، با استفاده از ابزار پرسشنامه، کاربردهای نظریه بازی در حوزه آموزش اولویتبندی شدند. در این مرحله از روش تصمیمگیری چند معیاره بهترین – بدترین (BWM) بهمنظور اولویتبندی کاربردها استفادهشده است.یافتهها: در تحقیق حاضر، استفاده از نظریه بازی در حوزه آموزش و یادگیری را در شش دسته تقسیمبندی نمودیم. دسته اول تحقیقاتی هستند که به تحلیل رفتار مشارکتی در شرایط مختلف میپردازند. دسته دوم تحقیقاتی هستند که از نظریه بازی جهت ایجاد محیطی برای یادگیری بیشتر استفاده میکنند. دسته سوم، مقالاتی که از نظریه بازی جهت مدلسازی شرایط اثرگذار بر کیفیت آموزش و ایجاد محیط برای یادگیری بیشتر استفاده میکنند. دسته چهارم، پژوهشهایی که مدلسازی شرایط ارزیابی یادگیرنده را انجام میدهند. دسته پنجم، رفتارِآموزشی مدرسان با یکدیگر و شیوه تدریس آنها را مدلسازی و تحلیل مینمایند. دسته ششم، مقالاتی هستند که فضای یادگیری مشارکتی را مد نظر قرار داده و با استفاده از نظریه بازی، به توصیه منابع آموزشی به اعضای گروه میپرازند.از منظر مدلسازی روابط، %60 مقالات، تعامل بین یادگیرندگان با یکدگر را مدل نمودهاند، %29 تعامل مدرسان با یادگیرندگان را مدل نمودهاند و %7 مقالات به مدل نمودن تعامل مدرسان با یکدگر پرداختهاند. یک مقاله تعامل پدر و مادر در تصمیمگیری در خصوص بکارگیری معلم خصوصی را و یک مقاله نیز ارتباط کارمند و یادگیرنده در خصوص تقلب را مدل نمودهاند.تجزیهوتحلیل یافتهها با استفاده از روش BMW نشان داد که کاربردهایی مانند«ارزیابی یادگیرندگان»، «افزایش یادگیری» و «پیشنهاد محتوا» به ترتیب بالاترین اولویتها را به خود اختصاص دادهاند. کاربردهایی مانند «تحلیل رفتارِ آموزشی مدرسان»، «بررسی عوامل محیطی مؤثر بر آموزش» و «تحلیل رفتار مشارکتی» در اولویتهای پایینتر قرار دارند.نتیجهگیری: در این پژوهش، سازماندهی رویکردهای مختلف تحقیقاتی در استفاده از نظریه بازی در حوزه آموزش صورت میگیرد. حوزه ارزیابی یادگیرنده توسط استاد یا همگروه، گروهبندی برای فعالیت مشارکتی، استفاده از مدل کاربر و مدلسازی تلویحی، از موضوعاتی هستند که نیاز به پژوهش و تحقیق بیشتر در حوزه مدلسازی فضای آموزش با استفاده از نظریه بازی دارند. همچنین در مدلسازی تعامل یادگیرنده/ یادگیرنده و یادگیرنده/ استاد، پس از مدلسازی فضای یادگیری، طراحی مکانیزم های تشویق جهت ترغیب بازیکنان در مسیر حصول یادگیری بیشتر، از مواردی است که نیاز به پژوهش و تحقیق بیشتر دارد. نتایج حاصل از این پژوهش، دیدگاهی مهیا خواهد کرد که برای محققان بحث آموزش و یادگیری در خصوص استفاده از نظریه بازی در بحث مدلسازی فضای آموزش و یادگیری و ایجاد شرایطی برای افزایش بهره وری آموزشی میتواند ارزشمند باشد.
مقاله پژوهشی
فناوری های آموزشی نوظهور
اسمعیل علی سلیمی؛ مریم رضایی
چکیده
پیشینه و اهداف: این نگرش که جهان با روندها، فناوریها و نوآوریهای نوظهور جهانی مواجه است، جهان را به تجربه آیندهای نامطمئن، پیچیده و ناپایدار سوق میدهد. بنابراین، از میان بسیاری از چالشهای متنوع، بحث برانگیز و جذابی که امروزه بشر با آن دست و پنجه نرم میکند، جدیترین و حیاتیترین چالش، درک تأثیر انقلاب فناوری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: این نگرش که جهان با روندها، فناوریها و نوآوریهای نوظهور جهانی مواجه است، جهان را به تجربه آیندهای نامطمئن، پیچیده و ناپایدار سوق میدهد. بنابراین، از میان بسیاری از چالشهای متنوع، بحث برانگیز و جذابی که امروزه بشر با آن دست و پنجه نرم میکند، جدیترین و حیاتیترین چالش، درک تأثیر انقلاب فناوری جدید در حوزههای مختلف به ویژه آموزش است. اخیراً همهگیری کووید-۱۹ و قرنطینههای متعاقب آن نیز جهش تکنولوژیکی قابل توجهی در چشمانداز زندگی مدرن امروز ایجاد کرده است که منجر به تغییرات شدید و غیرمنتظره در آموزش شده است. از آنجا که کووید-۱۹ نیرویی برای انتقال از آموزش حضوری به آموزش برخط شده است؛ این مطالعه به دنبال بررسی این موضوع است که آیا فناوری زنجیره بلوکی میتواند به مقابله موفقیتآمیز با چنین چالش بزرگ و جدیدی در آموزش کمک کند یا خیر. در این راستا، هدف پژوهشگران پژوهش حاضر بررسی کاربردها، تأثیرات و پیامدهای فناوری بلاکچین در نظام آموزشی است تا بررسی شود که آیا کاربردهای بلاکچین می توانند باعث تحولاتی در آموزش و بهبود کیفیت نظام آموزشی آینده شود یا خیر. روشها: پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی برای ارائه بینش و تجربیات عمیق شرکتکنندگان انجام شد. جامعه هدف پژوهش حاضر شامل ۶۳ مرد و زن از پنج گروه افراد شامل سیاستگذاران آموزش عالی، مربیان تربیت معلم، متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات، کارشناسان فناوری آموزشی و محققین آینده نظام آموزشی بود که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز از طریق انواع مصاحبه، روایت-پژوهی و داستانسرایی برخط از طریق شبکه مجازی واتساپ، جمعآوری شد. مصاحبه به این دلیل انتخاب شد که در عمل راحتتر از سایر راهبردهای تحقیق کیفی بود. این راهبرد به دلیل ماهیتی که داشت، می توانست به درک صحیح و عمیق از موضوع تحقیق کمک بسیاری کند. به دلیل محوریت و نقش چشمگیر محیطهای دیجیتال در زندگی بشر، از روایت-پژوهی، از طریق شبکه مجازی واتساپ، بهعنوان دومین راهبرد مؤثر استفاده شد. از آنجاکه محدودیتهای زمانی و مکانی باعث کاهش تعاملات چهره به چهره شده است؛ چنین ابزار انعطافپذیر و جذابی میتوانست محیط تعاملی و مشارکتی جذابی را برای شرکتکنندگان فراهم کند تا داستانها را بهصورت همزمان یا غیرهمزمان بیان کنند. در مرحله جمعآوری دادههای مصاحبه، روند جمعآوری دادهها تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافت که براساس آن ۲۵ مصاحبه انجام شد و ۳۸ نفر در روایت-پژوهی شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها و استخراج مضامین مورد نیاز، تحلیل مضمون شامل کدگذاری اولیه، کدگذاری متمرکز و کدگذاری محوری انجام شد.یافتهها: نتایج تجزیه و تحلیل دادهها منجر به استخراج مضامین مختلفی شد؛ تنوع برنامههای درسی، ارزیابی عملکرد تحصیلی دانشجویان، مدیریت کیفیت دستاوردهای یادگیری، مدیریت ثبت و ذخیره نتایج یادگیری، مدیریت گواهینامههای دانشگاهی و یادگیری مادامالعمر. هریک از مضامین نشاندهنده یکی از کاربردهای مهم بلاکچین در آموزش آینده است. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بلاکچین به دلیل ویژگیهای خاص خود مانند امنیت، اعتماد، شفافیت، تغییرناپذیری، حریم خصوصی، یکپارچگی، احراز هویت، استحکام، مسئولیتپذیری و تمرکززدایی، نقش مهمی در تحول آموزش آینده ایفا میکند.نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر میتواند سیاستگذاران، مربیان، مدیران، رهبران، دست اندرکاران و تمامی ذینفعان نظام آموزشی بهویژه، آموزش عالی را از ظهور روندها، فناوریها، نوآوریها و تحولات جهانی و تأثیرات آنها بر آموزش آینده آگاه کند. اکنون که نفوذ روز به روز پیشرفتهای فناوری با همهگیری ویروس کرونا نیز در سراسر جهان همزمان شده است، لازم است تا با بهکارگیری فناوریها و انجام کلیه تغییرات لازم برای بازآفرینی نظام آموزشی، گامی در جهت ارتقای کیفیت آموزشی برداشته شود. امید است پژوهش حاضر منبع قابل اعتمادی برای تحقیقات آتی در زمینه آموزش باشد.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
عباس تقی زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: با افزایش بهکارگیری فناوریهای اطلاعاتی در حوزه آموزشی، اکنون خلق محیطهای یادگیری انعطافپذیر بدون موانع زمانی و مکانی در بستر اینترنت فراهم است. این محیطها فراگیران را قادر میسازد تا به مواد یادگیری مختلف دستیافته، ایدههایشان را به اشتراک بگذارند و با سایر مشارکتکنندگان برخط بحث کنند. باوجود افزایش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با افزایش بهکارگیری فناوریهای اطلاعاتی در حوزه آموزشی، اکنون خلق محیطهای یادگیری انعطافپذیر بدون موانع زمانی و مکانی در بستر اینترنت فراهم است. این محیطها فراگیران را قادر میسازد تا به مواد یادگیری مختلف دستیافته، ایدههایشان را به اشتراک بگذارند و با سایر مشارکتکنندگان برخط بحث کنند. باوجود افزایش چشمگیر دورههای مبتنی بر وب و فراگیرانی که در این دورهها ثبتنام میکنند، نشانههای زیادی مبنی بر اینکه دورههای فوق در برآوردهسازی نیازهای فراگیران ناموفق بوده و فراگیران تجارب ناخوشایندی را از چنین دورههایی به یاد دارند، به چشم میخورد. یکی از روشهای نسبتاً جدید در آموزش پارادایم آموزش معکوس یا همان کلاس درس معکوس است. ایده زیربنایی کلاس درس معکوس این است که آموزش اطلاعات و مفاهیم در زمان خارج از کلاس درس اتفاق میافتد و در مقابل از کلاس درس برای تعامل و تحول مفهومی بهرهگیری میشود. از سویی مطابق با چارچوب اجتماع کاوشگر، تجارب یادگیری از طریق تعامل حضور شناختی، حضور اجتماعی و حضور آموزشی شکل مییابند. گریسون و همکاران(2001) ادعا میکنند که ماهیت مشترک حضور شناختی، اجتماعی و آموزشی منجر به خلق یک اجتماع کاوشگر میشود که تجربه یادگیری همیارانه و اشتراکی غنی را برای فراگیران ایجاد میکند. لذا این مطالعه باهدف بررسی تأثیر استفاده بهکارگیری کلاس درس معکوس بر حضور ادراکشده آموزشی، اجتماعی و شناختی فراگیران دورههای آموزش برخط انجام شد.روشها: این پژوهش ازنظر روش تحقیق شبه آزمایشی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 58 دانشجو در قالب دو کلاس انتخاب و به شیوه تصادفی یک کلاس به گروه آزمایش(30 دانشجو) و کلاس دیگر به گروه کنترل(28 دانشجو) اختصاص پیدا کرد. ابزارهای تحقیق شامل روبریک برای سنجش عناصر حضور(حضور اجتماعی: شاخصهای ابداعی توسط رورکه و همکاران(1999)، حضور آموزشی: شاخصهای ابداعی توسط آندرسون و همکاران(2001) و حضور شناختی: شاخصهای ابداعی توسط پارک(2009)) و نیز ابزار پیمایش چارچوب اجتماع کاوشگر آربا و همکاران(2008) بود. آزمونهای خیدو و تحلیل کوواریانس چند متغیره برای تحلیل دادههای پژوهش استفاده شد.یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به لحاظ انواع مختلف سازه حضور(حضور آموزشی، حضور اجتماعی و حضور شناختی)، پیشرفت بهتری را در پسآزمون نشان دادند (p<0.05). همچنین نتایج آزمون خیدو نشان داد که فراوانی واحدهای معنایی تولیدشده در انواع مختلف سازه حضور(حضور شناختی، اجتماعی و آموزشی) در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل است (p>0.05)نتیجهگیری: نتایج این تحقیق بیانگر پتانسیل پداگوژی کلاس درس معکوس در راستای رشد فراگیران در 3 سازه کلیدی چارچوب اجتماع کاوشگر یعنی حضور شناختی، اجتماعی و آموزشی بود. همچنین یافتههای این تحقیق میتواند منجر به بهبود کیفیت آموزشهای ارائهشده در دورههای مبتنی بر وب شده و برای مجریان حوزه آموزش مبتنی بر وب که بهطور مستقیم و یا غیرمستقیم درگیر فرآیندهای طراحی و اجرا دورههای آموزش مبتنی بر وب هستند، مؤثر واقع شود.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
نرگس بردیا؛ رحیم مرادی؛ بهمن یاسبلاغی شراهی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه امر آموزش در مدارس نیازمند بهکارگیری روشهایی است که یادگیری برای دانش آموزان را لذتبخش و مؤثر نماید. از سوی دیگر، کاربست پیشنهادها و توجه به نتایج این پژوهش میتواند سبب تغییر نگرش معلمان، برنامهریزان و سیاستگذاران آموزشی نسبت به کاربرد هرچه بیشتر و هدفمندتر رویکردهای جدید در آموزش شود. پژوهش حاضر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه امر آموزش در مدارس نیازمند بهکارگیری روشهایی است که یادگیری برای دانش آموزان را لذتبخش و مؤثر نماید. از سوی دیگر، کاربست پیشنهادها و توجه به نتایج این پژوهش میتواند سبب تغییر نگرش معلمان، برنامهریزان و سیاستگذاران آموزشی نسبت به کاربرد هرچه بیشتر و هدفمندتر رویکردهای جدید در آموزش شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر یادگیری ریاضی به روش واک بر نگرش و عملکرد تحصیلی دانشموزان دوره ابتدایی در آموزش مجازی دوران کرونا انجام شده است.روشها روش پژوهش، شبه تجربی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آن، 30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش (15) و کنترل (15) تقسیم شدند. گروه آزمایش ۱۲ جلسه بهصورت برخط، مفاهیم ریاضی را با کمک راهبرد واک در برنامه آموزش مجازی شبکه شاد آموزش دیدند. هر دو گروه در آغاز و اتمام آموزش، از طریق پرسشنامههای نگرش درس ریاضی آیکن (۱۹۷۸) و آزمون محقق ساخته درس ریاضی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس برای آزمون فرضیهها) استفاده شد.یافتهها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش، در نگرش و عملکرد تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد(P<0.05) و روش واک منجر به افزایش عملکرد، نگرش به ریاضی دانش آموزان شده است.نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش میتوان نتیجه گرفت که راهبرد واک به دلیل استفاده از محتواهای بصری، شنیداری، عملکردی و توجه به سبکهای یادگیری موجب افزایش نگرش و عملکرد ریاضی دانش آموزان شده است.
مقاله پژوهشی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
فاطمه خالوندی؛ سیدرسول عمادی؛ محمد ادیب عمرانی
چکیده
پیشینه و اهداف: مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی به معنای تأکید بر طراحی و اجرای آن دسته از راهبردهایی است که از یک طرف به تحقق رسالت و اهداف نظام تعلیم و تربیت کمک میکند و از طرف دیگر به یادگیری اثربخش میانجامد. این اصطلاح که در نوع خود به مجموعه جدیدی از دانش و مهارتها در زمینه استفاده مطلوب از مزایا و قابلیتهای محیط یادگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی به معنای تأکید بر طراحی و اجرای آن دسته از راهبردهایی است که از یک طرف به تحقق رسالت و اهداف نظام تعلیم و تربیت کمک میکند و از طرف دیگر به یادگیری اثربخش میانجامد. این اصطلاح که در نوع خود به مجموعه جدیدی از دانش و مهارتها در زمینه استفاده مطلوب از مزایا و قابلیتهای محیط یادگیری الکترونیکی نیز دلالت میکند، با رویکردی آیندهنگرانه در صدد آماده ساختن ذهنیت و توان مهارت آموزی فراگیران برای تغییرات و تحولاتی است که در نتیجه ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات به قلمروی آموزش به وقوع میپیوندد. از آنجا که طراحی و خلق الگوهای کاربردی و مفید در ارتباط با مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی در دورههای مختلف تحصیلی نقش مهمی را در تحقق اهداف آموزشی و تربیتی ایفا میکند، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی برای معلمان در مدرسه انجام گرفته است.روشها: این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی بوده و به روش آمیخته با طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. بدین ترتیب که با استفاده از روش کیفی، نخست الگو یا چهارچوب مفهومی پژوهش بهدست آمد. سپس الگوی مورد نظر با استفاده از روش کمّی اعتباریابی شد. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی شهر تهران در رشته تکنولوژی آموزشی و مدیریت آموزشی بود که با روش هدفمند گلوله برفی و رسیدن به اشباع نظری 17 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها در این مرحله، مصاحبه نیمهساختاریافته بود. برای سنجش روایی صوری و محتوایی ابزار در مرحله کیفی، از نظرات خبرگان شرکتکننده و برای اندازهگیری پایایی ابزار از ضریب هولستی استفاده شد که مقدار آن 92/0 محاسبه شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل همه 114 نفر از معلمان خبره، کارشناسان و تکنولوژیستهای اداره آموزش و پرورش شهرستان شاهیندژ بود که با روش سرشماری بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند که از این تعداد 103 نفر پرسشنامه را تکمیل کردند. برای گردآوری دادههای کمی، از پرسشنامه محققساخته طبق مقیاس 5 درجهای لیکرت استفاده شد که دارای 56 گویه براساس شاخصهای شناسایی شده در مرحله کیفی بود. برای سنجش روایی پرسشنامه، علاوه بر روایی صوری و محتوا که براساس نظرات خبرگان انجام گرفت، از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد که مقدار آن بیشتر از 6/0 محاسبه گردید. پایایی ابزار با دو معیار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) اندازهگیری شد که در هر دو معیار، مقدار پایایی بالاتر از 8/0 بود. یافتهها: در بخش کیفی، براساس تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها که با استفاده از روش تحلیل مضمون و کدگذاری باز، محوری و انتخابی اشتراوس و کوربین انجام گرفت، 4 بعد، 15 مؤلفه و 56 شاخص شناسایی شد که سپس بر آن اساس الگوی اولیه و مفهومی مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی پیشنهاد شد. 4 بعد این مدل به همراه مؤلفههای آنها عبارت بودند از «فرایند یاددهی-یادگیری» با مؤلفههای یادگیری فعال، نقش معلم، سبکهای یادگیری، انگیزش یادگیری، شیوههای ارزشیابی، «محتوای آموزش» با مؤلفههای تناسب محتوا، تولید محتوا، کیفیت محتوا، ارائه محتوا، «طراحی برنامه درسی» با مؤلفههای رویکرد سازندهگرایی، یادگیری مسأله محور، اجتماعی سازی فراگیران و «سطوح تعاملات» با مؤلفههای معلم-یادگیرنده، یادگیرنده-یادگیرند، معلم-والدین. اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار (Smart PLS) نشان داد که الگوی پیشنهادی از اعتبار لازم برخوردار است.نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش میتوان اظهار داشت که مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی یک رویکرد کلگرایانه است که هدف آن شناسایی و طراحی راهبردهایی است که دستیابی به یادگیری فعال را برای فراگیران به ارمغان میآورد. ایجاد یک نظام مدیریتی یکپارچه و اثربخش در محیط یادگیری الکترونیکی میتواند به کارآمدتر کردن نظام آموزش الکترونیکی و شفاف ساختن فعالیتهای آن کمک کند. بهکارگیری سازوکارهای مناسب در مدیریت محیط یادگیری الکترونیکی از طریق مشخص کردن وضعیت موجود و مطلوب نظام آموزش الکترونیکی کمک میکند تا فرصتها و چالشهایی که این نظام با آن روبهرو است آشکار شده و زمینه برای اصلاح و بهبود روندهای موجود و ارتقا و تعالی وضعیتهای آتی نظام آموزش الکترونیکی فراهم شود.
مقاله پژوهشی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
مصطفی ارغیانی؛ محی الدین صفار؛ محمد مهوش
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه یادگیری علوم مختلف به یکی از نیازهای اساسی انسانها تبدیلشده است و موانع متعددی وجود دارد که سرعت یادگیری را کاهش میدهد؛ ازجمله این موانع میتوان به استرس اشاره کرد. استرس نوعی پاسخ به تغییرات عاطفی یا فیزیکی ایجادشده در محیط و شرایط زندگی دانشآموزان است که میتواند با توجه به سن، موقعیت زندگی و شخصیت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه یادگیری علوم مختلف به یکی از نیازهای اساسی انسانها تبدیلشده است و موانع متعددی وجود دارد که سرعت یادگیری را کاهش میدهد؛ ازجمله این موانع میتوان به استرس اشاره کرد. استرس نوعی پاسخ به تغییرات عاطفی یا فیزیکی ایجادشده در محیط و شرایط زندگی دانشآموزان است که میتواند با توجه به سن، موقعیت زندگی و شخصیت آنها به گونههای مختلف بروز پیدا کند. فضای یادگیری اگر بهطور مناسب طراحی شود، میتواند بخش زیادی از استرس را در دانشآموزان از بین ببرد. کاهش استرس در دانشآموزان میتواند به کشف استعدادهای نهفته آنها، افزایش اعتماد بهنفس و استفاده حداکثر از پتانسیل آنها منجر شود که یادگیری را افزایش خواهد داد. همچنین پژوهشهای مختلفی در کشورهای غربی و داخل در زمینه تأثیر معماری بر کاهش استرس کاربران صورت گرفته است که تعدادی محدودی از آنها به تأثیر معماری فضای آموزشی بر کاهش استرس با روشها و رویکردهای پژوهشی مختلف انجامگرفته است که هرکدام دارای مشکلات و ایرادات پژوهشی در دو حوزه دانش موضوعی و روششناختی و ... هستند. تحقیقات نشان داد پژوهشهای متنوعی در سه حوزه روانشناسی محیط، روانشناسی و معماری فضاهای آموزشی انجام پذیرفته است؛ اما در فصل مشترک این سه موضوع پژوهشهای کافی و دقیقی یافت نشد. این تحقیق قصد دارد با داشتن رویکردهای کمّی و کیفی به موضوع در دو حوزه دانشی روانشناسی (استرس، نظریات استرس) و معماری (روانشناسی محیط فضاهای آموزشی، معماری فضاهای آموزشی، سلامت و معماری و ...) بپردازد. این پژوهش برخی مزایا برای گروه دانشآموزان، معلمان و بهطورکلی کاربران فضاهای آموزشی در عمل خواهد داشت؛ بهگونهای که دانشآموزان و معلمان در محیطهای سلامتمحور قادر خواهند بود با تأمین نیازهای جسمی و روانی خود، استرس را در خود کاهش دهند. درنهایت این کاهش استرس منجر به تأمین نیاز روانی دانشآموزان و تقویت انگیزه تحصیلی در دانشآموز شده و افزایش یادگیری را در پی خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، شناخت عوامل کالبدی مؤثر بر کاهش استرس دانشآموزان در فضاهای آموزشی مدرسه است. تا شرایط افزایش بهرهوری در مدارس فراهم شده و بدین ترتیب مدارس نقش پررنگتری در پیشرفت و ارتقای علمی کشور داشته باشند. در واقع هدف از این پژوهش این است که تأثیر ابعاد کالبدی کاهنده استرس مورد ارزیابی واقع شود.روشها: به کمک روش دلفی از خبرگان رشته معماری خواسته شده است تا به دستهبندی عوامل مؤثر کالبدی بر کاهش استرس بپردازند؛ سپس به کمک تحلیل سلسه مراتبی(AHP) به تحلیل آزمون پرداخته شده است.یافتهها: پس از انجام کامل تحلیل سلسله مراتبی در ابتدا به رتبه دهی معیارهای اصلی با توجه به هدف و سپس رتبه بندی زیر معیارها بهطور دقیق پرداخته و درصد اهمیت هرکدام نیز مشخص شد. ازمیان معیارهای اصلی، تلفیق طبیعت و محیط با وزن 534/0 بیشترین وزن را کسب کرده است؛ بنابراین در میان معیارهای اصلی بالاترین اهمیت را دارد. معیارهای الگوبرداری از طبیعت و ویژگیهای فضایی محیط نیز در رتبه های بعدی قرار دارند. در ادامه به مقایسه زوجی زیرمعیارهای تلفیق طبیعت و محیط و ترتیب اهمیت آنها پرداخته شد که زیرمعیار نور با وزن 541/0 رتبه اول را به خود اختصاص داده است و زیرمعیارهای گیاهان و مناظر طبیعی و اکوسیستمها در رتبههای بعدی قرار دارند.نتیجهگیری: در طراحی هنرستانی با رویکرد کاهش استرس بهوسیله معماری زیست گرا، نور بهعنوان مهمترین عامل و پس ازآن به ترتیب گیاهان در داخل و خارج از محیط، مناظر طبیعی و اکوسیستمها باید در طراحی مورد توجه قرار گیرند.