فناوری آموزش- دوره متوسطه
مهرانه شیبانی کارخانه؛ نرگس یافتیان
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مشکلات اساسی در نظامهای آموزشی، افت تحصیلی دانشآموزان در دروس پایه مانند درس ریاضی بوده است. عوامل مختلفی مانند پایین بودن خودراهبری دانشآموزان بر پیشرفت ریاضی آنها اثر دارند. ایجاد استقلال یکی از اهداف یادگیری خودراهبر و ضروریات کلاس درس ریاضی است. در اکثر اوقات، دانشآموزان در درس ریاضی به معلم وابستهاند ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مشکلات اساسی در نظامهای آموزشی، افت تحصیلی دانشآموزان در دروس پایه مانند درس ریاضی بوده است. عوامل مختلفی مانند پایین بودن خودراهبری دانشآموزان بر پیشرفت ریاضی آنها اثر دارند. ایجاد استقلال یکی از اهداف یادگیری خودراهبر و ضروریات کلاس درس ریاضی است. در اکثر اوقات، دانشآموزان در درس ریاضی به معلم وابستهاند و تمایلی به حل مسائل چالشبرانگیز ندارند. پرورش یادگیرندگان مستقلی که بتوانند کنجکاو، خلاق و توانمند در رهبری کردن یادگیری خودشان باشند از اهداف اصلی هر سیستم آموزشی است. یادگیری خودراهبر میتواند اعتماد به نفس، استقلال، ظرفیت یادگیری برای یادآوری مطالب در دوره زمانی طولانی و توانایی دانشآموزان در انتقال مفاهیم را افزایش و مهارت یادگیری مادامالعمر را در آنان توسعه دهد. جهت ارتقای سطح خودراهبری دانشآموزان میتوان از روشهای فعال استفاده نمود. از جمله روشهای تدریس فعال، تدریس به شیوه بازیوارسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تدریس به شیوه بازیوارسازی بر خودراهبری ریاضی دانشآموزان پایه دهم فنی و حرفهای است.روشها: پژوهش حاضر به شیوه نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعهآماری پژوهش را دانشآموزان دختر پایه دهم فنی و حرفهای شهرستان ورامین و نمونه شامل 194 دانشآموز (96 نفر گروه آزمایش و 98 نفر گروه کنترل) بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دانشآموزان گروه آزمایش، طی 8 جلسه بخشی از مفاهیم چالشبرانگیز ریاضی را به کمک بازیوارسازی آموزش دیدند و در گروه گواه، روش مرسوم و سنتی برای تدریس همان مفاهیم ریاضی بهکار گرفته شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه خودراهبری ریاضی شامل 15 گویه بود که مؤلفههای انگیزه یادگیری، برنامهریزی و اجرا، خودنظارتی و ارتباط بین فردی را اندازهگیری میکرد. آلفای کرونباخ پرسشنامه خودراهبری ریاضی برابر 892/0 و آلفای کرونباخ برای مؤلفههای انگیزه یادگیری، برنامهریزی و اجرا، خودنظارتی و ارتباط بین فردی به ترتیب 846/0، 787/0، 735/0 و 704/0 بهدست آمد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی مانند جدولهای توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تدریس به شیوه بازیوارسازی در گروه آزمایش، به جز مؤلفه انگیزه یادگیری (648/2=F، 105/0=Sig) بر سایر مؤلفههای خودراهبری ریاضی دانشآموزان از جمله برنامهریزی و اجرا (524/9=F، 002/0=Sig)، خودنظارتی (248/10=F، 002/0=Sig) و ارتباط بین فردی (598/5=F، 019/0=Sig) تأثیر معناداری داشته است به گونهای که میانگین نمرات گروه آزمایش از گروه کنترل بهطور معناداری بیشتر بود و همچنین میانگین مؤلفه انگیزه یادگیری در گروه آزمایش افزایش یافت اما تفاوت معنادار نبود.نتیجهگیری: نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که تدریس به شیوه بازیوارسازی در ارتقا استقلال و مسئولیت یادگیری دانشآموزان در ریاضی و بر سه مؤلفه یادگیری خودراهبری ریاضی تأثیر دارد. به بیان دیگر، در تدریس به شیوه بازیوارسازی با ایجاد احساس نیاز به یادگیری و قبول نقش و مسئولیت خود در آن، تأثیر مثبت بر یادگیری خودراهبر دانشآموزان دارد. نتایج پژوهشها نشان میدهند که آموزش با بهکارگیری بازی با افزایش سطح یادگیری خوراهبر و ایجاد استقلال در دانشآموزان بر عملکرد ریاضی آنها تأثیر مثبت دارد. دبیران، مؤلفان کتابهای درسی، برنامهریزان و دستاندرکاران آموزشی میتوانند جهت بهبود و اصلاح روشهای آموزشی، از نتایج پژوهش حاضر بهرهمند شوند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
ربابه افخمی؛ نسیم اصغری؛ علیرضا مدقالچی؛ فیروز پاشائی
چکیده
پیشینه و اهداف: اصول و استانداردهای ریاضیات مدرسه ای (NCTM) در شاخه جبر، استانداردهایی را مطرح میکند که توسعه فهم دانش آموزان از نمادین سازی جبری و به ویژه، درک مفهوم متغیر را، از نیازهای اساسی دانش آموزان می داند. تفکر تابعی نیز، شاه راه تفکر جبری است و معلمان، بایستی آن را بهعنوان قلب و روح آموزش ریاضی بهشمار ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: اصول و استانداردهای ریاضیات مدرسه ای (NCTM) در شاخه جبر، استانداردهایی را مطرح میکند که توسعه فهم دانش آموزان از نمادین سازی جبری و به ویژه، درک مفهوم متغیر را، از نیازهای اساسی دانش آموزان می داند. تفکر تابعی نیز، شاه راه تفکر جبری است و معلمان، بایستی آن را بهعنوان قلب و روح آموزش ریاضی بهشمار آورند. الگوهای شکلی، مشخصه هایی دارند که برای شروع تعمیم و توسعه تفکر تابعی، مطلوب هستند و می توان در ریاضیات مدرسه ای از آن بهره برد. همچنین، توجه به ساختار ریاضی باید بخش مهمی از یاددهی و یادگیری ریاضی باشد. ساختار یک الگوی ریاضی، روشی است که یک الگو، سازماندهی شده و غالباً به شکل تعمیم بیان می شود. هدف این تحقیق، بررسی عملکرد دانش آموزان در ساخت مفهوم تعمیم الگوهای شکلی براساس نظریه APOS (عمل-فرآیند- شیء و طرحواره) و ارتقای سطوح با استفاده از حالتهای آگاهی از ساختار است و معلمان و دانش آموزان را کمک خواهد کرد تا ارزیابی دقیقتری از فرآیند تعمیم الگوهای شکلی، داشته باشند و مشکلات را بهتر شناسایی کرده و سطح درک خود را بهبود دهند.روشها: روش جمع آوری داده ها، کمّی-کیفی و ابزار جمعآوری داده ها، شامل آزمون محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جامعه آماری، دانش آموزان پایه هفتم مدارس دولتی شهرستان ملکان (آذربایجانشرقی) به تعداد 493 نفر بودند. مطابق با فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 220 نفر دانشآموز دختر و پسر پایه هفتم انتخاب شدند و در آزمون محقق ساخته شرکت کردند. روایی آزمون را سه آموزشگر ریاضی و چهار معلم مجرب، بررسی کرده و مورد تأیید قرار دادند. پایایی آزمون و هماهنگی درونی سؤالها با یافتن ضریب آلفای کرونباخ و آلفای 69/0 تأیید شد.یافتهها: سازه های ذهنی دانش آموزان، طبق نظریه APOS در تعمیم الگوهای شکلی، شناسایی شد. بیشترین درصد پاسخگویی درست در سطح عمل و کمترین درصد در سطح شیء بود. مراحل APOS سلسله مراتبی و از ساده به پیچیده است و نتایج این تحقیق، تأییدی بر ویژگی های این نظریه است. در سطح عمل، حدود 18 درصد دانش آموزان ناموفق بودند که طبق اولین حالت توجه به ساختار، خیره نگاه کردن به الگوی شکلی بهعنوان ابزار ارتقای فهم این دانش آموزان معرفی شد. حدود 60 درصد در سطح فرآیند، ناموفق بودند که تمییز جزئیات و شناسایی روابط دومین و سومین حالت های توجه به ساختاری هستند که دانش آموزان را در رسیدن به سطح فرآیند کمک میکنند. حدود 88 درصد دانش آموزان به سطح شیء نرسیده بودند که ادراک ویژگی های الگوهای شکلی بهعنوان چهارمین حالت توجه، ابزار کمکی برای ارتقای سطح معرفی شد. استدلال بر مبنای ویژگیها نیز، آخرین حالت توجه به ساختار هست که برای رساندن دانش آموزان به سطح طرحواره در نظریه APOS می تواند کارساز باشد.نتیجهگیری: این تحقیق، چهارچوبی برای سنجش و ارزیابی دانش آموزان در تعمیم الگوهای شکلی فراهم کرده است که معلمان می توانند از آن در آموزش بهتر این مفهوم استفاده کنند. در هر مرحله، می توان راهکارهایی متناسب با سطح دانش آموز ارائه داد تا درک او از تعمیم، به سطوح بالاتر، ارتقا یابد. این تحقیق، قدرت نظریه APOS را در سازگاری با سایر نظریه های ساخت و سازگرا نشان می دهد. تطبیق نظریه APOS با نظریه آگاهی از ساختار و بهره مندی از این تطبیق در جهت ارتقای سطح درک دانش آموزان پایه هفتم در تعمیم الگوهای شکلی از جنبه های نوآورانه این تحقیق محسوب می شود.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مصطفی نورالهی؛ حسین زنگنه؛ مریم پورجمشیدی
چکیده
پیشینه و اهداف: تمام تلاشهای نظام آموزشی در راستای موفقیت، پیشرفت تحصیلی و ایجاد یادگیریهای عمیق و لذت بخش در دانشآموزان است. این امر بدون درگیر شدن دانشآموزان در فرآیند یادگیری امری غیرممکن است که نتیجهای جز شکست و عدم موفقیت در پی نخواهد داشت. اما کمّیت و کیفیت درگیری تحصیلی دانشآموزان متأثر از عوامل گوناگون و مختلفی است ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تمام تلاشهای نظام آموزشی در راستای موفقیت، پیشرفت تحصیلی و ایجاد یادگیریهای عمیق و لذت بخش در دانشآموزان است. این امر بدون درگیر شدن دانشآموزان در فرآیند یادگیری امری غیرممکن است که نتیجهای جز شکست و عدم موفقیت در پی نخواهد داشت. اما کمّیت و کیفیت درگیری تحصیلی دانشآموزان متأثر از عوامل گوناگون و مختلفی است که توجه و بررسی آن ها امری لازم و ضروری است. چنین ضرورتی با شیوع کووید 19 و آغاز آموزشهای مجازی که همراه با افت تحصیلی و عدم علاقه و لذت یادگیری در دانشآموزان بود بیش از گذشته آشکار شد. با بررسی و مطالعه عوامل تاثیرگذار بر درگیری تحصیلی میتوان به حمایت معلمان، والدین و همکلاسیها و همچنین فناوریهای نوینی که امروزه جز جدایی ناپذیر جریان آموزش شدهاند اشاره کرد که قادر هستند باعث ارتقا کمی و کیفی درگیری تحصیلی شوند؛ اما استفاده از فناوریها نوین نیز، چالشهای پیش روی خود را دارا بود. یکی از این چالشها اضطراب فناوری بود. زمانی که دانشآموزان هنگام مواجه با فناوریها، دچار اضطراب و ترس میشدند و لزوم حل چنین مشکلی اجتناب ناپذیر بود. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطهی بین حمایت اجتماعی با میزان درگیرسازی تحصیلی یادگیرنده با نقش تعدیلگری و میانجی اضطراب فناوری انجام شد تا راهکارهای متفاوت و بروزی را ارائه کند که در چنین شرایطی نیز حمایتهای اجتماعی اثرگذار باشند و در نتیجه شاهد موفقیت امر آموزش و یادگیری باشیم.روشها: روش پژوهش کمّی و از نوع پیمایشی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 528 نفر (264 دختر و 264 پسر) دانش آموزان پایه هشتم متوسطه شهرستان فامنین بود که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 225 نفر و به روش خوشهای تصادفی انتخاب گردید، اما به دلیل اطمینان بیشتر این نمونه به 402 نفر (221 دختر و181 پسر) تغییر یافت. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه درگیرسازی تحصیلی ریو 2013، پرسشنامه حمایت اجتماعی دیمرای و مالکی 2002 و پرسشنامهی اضطراب رایانه باندالوس و بنسون 1990 بود. روایی ابزاهای پژوهش بر اساس روایی همگرا و واگرا موردسنجش قرار گرفت. پایایی ابزارها نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ، آزمون پایایی ترکیبی و آزمون اسپیرمن موردسنجش قرار گرفت و مدل ارائه شده و نتایج حاصل از طریق معادلات ساختاری و آزمون همبستگی اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: نتایج معادلات ساختاری نشان داد که بین حمایت اجتماعی با میزان درگیرسازی تحصیلی یادگیرنده با نقش میانجی اضطراب فناوری رابطه معناداری وجود دارد و حمایت اجتماعی والدین، معلمان و همکلاسیها نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر درگیرسازی تحصیلی دانشآموزان تاثیرگذار است. حمایت اجتماعی والدین، معلمان و همکلاسیها که به صورت حمایتهای ابزاری، اطلاعاتی، عاطفی و ارزیابی ارائه شدند در سه بخش ارتباط دهی با فناوری، موفقیت کار در فناوری و اطمینان و صمیمت در فناوری موجب کاهش اضطراب فناوری و افزایش درگیری تحصیلی دانشآموزان در چهار بعد درگیری رفتاری، شناختی، عاطفی و عاملی شد. همچنین این تاثیر به صورت مستقیم و بدون در نظر گرفتن اضطراب فناوری نیز صادق بود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش والدین، معلمان و همکلاسیها با ارائه حمایتهای لازم میتوانند در حل مشکلات و چالشهای پیش روی دانشآموزان نقشی مهم و اساسی ایفا کنند. به ویژه اگر این مشکلات و چالشها در حوزه فناوری و کاربرد و استفاده آن در امر آموزش باشد. به همین دلیل سیاستگزاران و مسئولان آموزش و پرورش برای ارتقا کیفیت آموزشهای مجازی نباید از این ظرفیتهای بزرگ چشم پوشی کنند و با برنامهها و طرحهای لازم موجب تشویق والدین، معلمان و همکلاسیها دانشآموزان گردند تا به ارائه حمایتهای اجتماعی بیشتر روی آورند و کیفیت آموزش و یادگیری را بهبود بخشند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
زینب چلیات؛ قاسم رکابدار؛ بهاره سلیمانی
چکیده
پیشینه و اهداف: گسترش روزافزون آموزش مجازی و دسترسی هرچه بیشتر افراد به ابزارهای ارتباط جمعی ازجمله تلفن همراه، سبب شد که این ابزار، به منظور افزایش سهولت یادگیری و انتقال بهینه اطلاعات، مورد اقبال قرار گیرد. از آنجا که این رسانهها، نقش پل ارتباطی را بین معلم و یادگیرنده فراهم میسازند، بهکارگیری به موقع و صحیح آنها، میتواند ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: گسترش روزافزون آموزش مجازی و دسترسی هرچه بیشتر افراد به ابزارهای ارتباط جمعی ازجمله تلفن همراه، سبب شد که این ابزار، به منظور افزایش سهولت یادگیری و انتقال بهینه اطلاعات، مورد اقبال قرار گیرد. از آنجا که این رسانهها، نقش پل ارتباطی را بین معلم و یادگیرنده فراهم میسازند، بهکارگیری به موقع و صحیح آنها، میتواند نقش بهسزایی در انتقال بهینه اطلاعات و درک بهتر و آسانتر مواد درسی توسط یادگیرندگان، فراهم سازد. یادگیری، به کمک برنامههای قابل نصب بر تلفن همراه هوشمند، یکی از روشهای یاددهی- یادگیری در سالهای اخیر است و به طور چشمگیری به منزله مزیتهای فناوری در تدریس و یادگیری، در حال گسترش است. اثربخشی یادگیری، به کمک رایانه بر پیشرفت تحصیلی ریاضی در پژوهشهای گوناگون، بررسی شده است. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر آموزش ماشین حساب گرافیکی متلب، قابل نصب بر روی گوشی همراه، بر عملکرد و نگرش به ریاضی دانشآموزان پایه دهم رشته علوم انسانی است.روشها: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و روش، نیمه آزمایشی، با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری، دانشآموزان دختر پایه دهم رشته علوم انسانی شهرستان خرمشهر، در سال تحصیلی 1401-1400 و شیوه نمونهگیری، به صورت نمونه در دسترس است. نمونه، شامل 46 دانشآموز است که به طور تصادفی، به هر یک از گروههای آزمایش و گواه، 23 دانشآموز اختصاص یافت. جهت گردآوری دادهها، از نسخه کوتاه پرسشنامه سیاهه نگرش به ریاضی لیم و چاپمن(۲۰۱۳)، استفاده شده است. پایایی این پرسشنامه، به وسیله آلفای کرونباخ، بررسی شد. مقدار ضریب پایایی آلفای کرونباخ در پیشآزمون برای مقیاس کلی نگرش به ریاضی،87/0 و برای پسآزمون، ضریب آلفا 91/0 محاسبه شد. همچنین، عملکرد ریاضی، به وسیله آزمون معلم ساخته، اندازهگیری شده است. روایی محتوایی و صوری آن، توسط معلمان با سابقه ریاضی، مورد تأیید قرار گرفت و روایی ملاکی پرسشنامه عملکرد ریاضی با تعیین ضریب همبستگی پیرسون عملکرد ریاضی و نگرش به ریاضی در پیشآزمون،42/0 محاسبه شد. به منظور بررسی پایایی آزمون عملکرد ریاضی به دلیل تشریحی بودن سؤالهای آزمون، از روش پایایی مصححان استفاده شده است. قبل از آموزش، پیشآزمون برای دو کلاس، برگزار شد و سپس، در گروه آزمایش، به مدت ۷ جلسه و هر جلسه، 50 دقیقه نحوه استفاده از نرمافزار و ماشین حساب گرافیکی متلب، آموزش داده شد. در مقابل، گروه گواه، آموزشی از این نرمافزار، دریافت نکردند. در پایان، برای هر دو گروه پسآزمون، برگزار شده است. به دلیل نرمال نبودن دادهها و برقرار نبودن شروط تحلیل کوواریانس، دادهها با استفاده از روش تبدیل بازده بهنجار شده و آزمون من- ویتنی، تحلیل شده است.یافتهها: نتایج بهدست آمده، نشان داد که میانگین نگرش و عملکرد ریاضی در گروه آزمایش، بیشتر از گروه گواه است و تفاوت معناداری در سطح خطای 5 درصد، بین دو گروه وجود دارد. اندازه اثر آزمون من ویتنی، برای عملکرد ریاضی، برابر22/0 و برای نگرش به ریاضی، اندازه اثر برابر21/0 گزارش شده است. با استفاده از معیار کوهن، اندازه این اثر متوسط است.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده از این پژوهش، چنین برمیآید که استفاده از ماشینحساب گرافیکی متلب، میتواند نقش مؤثری در ایجاد نگرش مثبت و همچنین، افزایش عملکرد ریاضی دانشآموزان رشته علوم انسانی دوره دوم متوسطه، ایفا نماید. استفاده از برنامههای قابل نصب درگوشیهای همراه و ماشینحساب گرافیکی در برنامه درسی و همچنین، تدوین محتوا در این زمینه و تأثیر آن، در ارزشیابی میتواند، فرصتی برای ایجاد تغییرات با هدف پاسخگویی به تقاضای یادگیری دانشآموزان، فراهم نموده و این امکان را، برای یادگیری همیشگی بدون ارتباط با مکان یا زمان خاصی، ایجاد نماید.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
منیره مهری تکمه؛ محمد علی فریبرزی عراقی؛ ابراهیم ریحانی
چکیده
پیشینه و اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی استفاده از مثال های ساخته پژوهشگر توسط نر مافزار جئوجبرا به عنوان یک ابزار آموزشی برای افزایش مهارت یادگیری و اثبات قضایای هندسی و سنجش نگرش دانشآموزان پایه یازدهم ریاضی نسبت به درس هندسه و ارائه مدلی کاربردی برای آموزش درس هندسه است.روشها: این تحقیق از نوع شبه آزمایشی با یک گروه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هدف از این پژوهش، بررسی استفاده از مثال های ساخته پژوهشگر توسط نر مافزار جئوجبرا به عنوان یک ابزار آموزشی برای افزایش مهارت یادگیری و اثبات قضایای هندسی و سنجش نگرش دانشآموزان پایه یازدهم ریاضی نسبت به درس هندسه و ارائه مدلی کاربردی برای آموزش درس هندسه است.روشها: این تحقیق از نوع شبه آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و استفاده از پیش آزمون و پس آزمون بوده و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه یازدهم رشته ریاضی در ناحیه سه و چهار شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 است. نمونه آماری شامل 120 دانش آموز، به صورت هدفمند و به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. در همه گروه ها پیش آزمونی از درس هندسه 1، همچنین آزمون هوش کتل مقیاس سه به طوریکسان برگزارشد. سپس برای سنجش نگرش دانش آموزان نسبت به درس هندسه، هم قبل و هم بعد از انجام پژوهش، پرسشنامه ساخته پژوهشگر با طیف پنج درجهای مقیاس لیکرت، در اختیار تمام گروهها قرار گرفت. جهت سنجش روایـی پرسشنامه، از نظرات مشاوران و دبیران مجرب آموزش و پرورش استفاده شد. مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای سؤالات، 93/0 به دست آمد که نشان دهنده پایایی بسیار خوب پرسشنامه است. در ابتدا گروه آزمایش از طریق فضای مجازی، نحوه استفاده، ساخت اشکال ساده و اندازهگیری اجزای اشکال درجئوجبرا را دریافت کردند و اشکالاتشان در پنج جلسه یک ساعته، توسط نویسنده اول مقاله برطرف شد. پس از آن 9 مثال کاربردی ساخته پژوهشگر، مربوط به بخش های دایره و تبدیلات هندسه 2 در اختیار گروه آزمایش قرار گرفت که با بهره مندی از نظرات پنج تن از اساتید و معلمان با تجربه، اصلاح و جواب آنها با استفاده از نرم افزار جئوجبرا طراحی شده بود. دانش آموزان با استفاده از نرمافزار جئوجبرا به آنها پاسخ داده، رابطه بین اجزاء را حدس زده و در ادامه، درستی آن را تحقیق کردند. سپس با در اختیار داشتن جواب های درست، صورت اصلی قضایای مربوط را حدس زده و آنها را اثبات کردند. در این مدت، گروههای کنترل، مطالب همین قسمت ازکتاب را به روش معمول دریافت کردند در پایان این دوره از همه گروه ها پس آزمون، با سؤالات یکسان برگزار شد. جهت تجزیه و تحلیل دادههای به دست آمده از بخش استنباطی نرم افزار SPSS 25 که شامل تحلیل مانکوا، آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون لون و آزمون ام باکس بود، استفاده شد.یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان میدهد که استفاده از مثال های ساخته شده توسط نرمافزار جئوجبرا نسبت به تدریس به روش سنتی، تأثیر معنی داری بر افزایش توانایی دانش آموزان در حدس و یادگیری قضایای هندسی دارد. علاوه بر این، پرسشنامهای که در اختیار دانش آموزان قرار گرفت بیانگر آن است که آنها برای استفاده از جئوجبرا برای حل این مثال ها و حدس و اثبات قضایای مربوط به آنها ارزش قائل بوده و انگیزه بیشتری برای شرکت درکلاس هندسه دارند.نتیجهگیری: با توجه به تحقیق انجام شده میتوان گفت که شیوه تدریس و اثبات یک قضیه هندسی با استفاده از مثال های ساخته شده توسط نرمافزار جئوجبرا، با ارتقاء میزان یادگیری، انگیزه دانش آموزان را افزایش داده و کلاس درس را برای آنها جذابتر میکند. این روش، خلاقیت دانش آموزان را افزایش داده و باعث درگیری بیشتر آنها در فرایند یادگیری و فعالتر شدن آنها درکلاس درس شده و این مهارت ها باعث توانمند سازی دانش آموزان و تسهیل یادگیری درکلاس درس هندسه میشود. مشکلاتی برای انجام پژوهش به وجود آمد. از جمله مدیران بعضی مدارس، اجازه تدریس هندسه به روش مذکور را ندادند. بعضی از دبیران هندسه نیز خود، طرز کار با نرم افزار جئوجبرا را نمی دانستند. بسیار بجاست که دوره های ضمن خدمت در این زمینه برای معلمان ریاضی تشکیل شود تا دانش آموزان با اشتیاق بیشتری مطالب هندسه را بهتر یاد گیرند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
سید جعفر مهدیخانی سروجهانی؛ حسین دوستی؛ ابوالفضل تهرانیان؛ احمد شاهورانی؛ مهدی آژینی
چکیده
پیشینه و اهداف: استعارهها ابزارهای قدرتمندی هستند که برای ارائه دیدگاه معلمان درباره ریاضیات بهکار گرفته میشوند و منعکسکننده تجربیات معلمان هستند. درک استعارهای معلمان میتواند بسیاری از وقایع آموزشی را برای بررسی وضعیت فعلی آموزش، ملموستر سازد. مطالعات پیشین از معلمان آیندهنگر خواستند تا برای تدریس ریاضیات استعاره ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استعارهها ابزارهای قدرتمندی هستند که برای ارائه دیدگاه معلمان درباره ریاضیات بهکار گرفته میشوند و منعکسکننده تجربیات معلمان هستند. درک استعارهای معلمان میتواند بسیاری از وقایع آموزشی را برای بررسی وضعیت فعلی آموزش، ملموستر سازد. مطالعات پیشین از معلمان آیندهنگر خواستند تا برای تدریس ریاضیات استعاره ارائه دهند و از این استعارهها برای درک نگرش آنها در مورد ریاضیات استفاده کنند. ازطرفی امروزه فناوریهای آموزشی بهسرعت فرصتهای جدیدی برای آموزش معنادار ریاضی بهوجود آورده است؛ از اینرو، نقش معلمان در تلفیق آموزش و فناوریها بیشازپیش اهمیت پیدا میکند. از آنجاکه تعبیر و تبیین دیدگاههای معلمان نسبت به حوزه فناوری درفرایند یاددهی - یادگیری حائز اهمیت است، از استعاره به جهت قیاس بین تعبیر محض و تعبیر عامیانه استفاده شد. انجمن ملی معلمان ریاضی اعلام کرده است که استفاده از فناوری در زمینه استدلال ریاضی، بیان، حل مسأله و ارتباط مؤثر، روش مناسبی است؛ بنابراین، استفاده متداول از فناوری، تقریباً در هر جنبهای از زندگی ما، نیازمند تغییر در محتوا و ماهیت برنامههای ریاضی مدرسه است و این امر برای دانشآموزان بسیار اهمیت دارد که از رایانه برای افزایش درک مفاهیم ریاضی مطابق با این تغییرات استفاده کنند و همچنین باید برای استفاده از رایانه در برنامههای آموزشی برنامهریزی و پشتیبانی شود؛ لذا هدف اصلی این تحقیق باتکیهبر روش ابزارسازی، هنجاریابی مقیاس درک استعارهای از کارآمدی نرمافزار آموزش ریاضی در فرایند یاددهی - یادگیری از دیدگاه دبیران ریاضی بود.روشها: روش پژوهش، توصیفی و متدلوژیک و از نوع ابزارسازی و هنجاریابی است. باتکیه برنمونهگیری خوشهای دومرحلهای و جدول مورگان، 198 دبیر ریاضی مرد و زن شاغل به خدمت در کلیه مدارس متوسطه اول و دوم دولتی و غیردولتی شهر تهران در مناطق 1، 2، 3، 4 آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1400-1399بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پژوهشگران، پرسشنامهای با 44 گویه باتکیهبر مبانی نظری و فناوریهای مربوطه در زمینه آموزش ریاضی تهیه و طراحی کردند. در مرحله اول، شاخصهای روایی محتوایی CVIو CVR بررسی شدند.یافتهها: نتایج پس از دو دوره برگزاری و توزیع پرسشنامهها در میان هشت متخصص در زمینه آموزش و تکنولوژی آموزش ریاضی نشان داد که برخی از گویهها به دلیل به حدنصاب نرسیدن به سطح استاندارد، حذف شدند و در نهایت 28 گویه مطابق با مؤلفههای مورد نظر در پرسشنامه، مورد تأیید واقع شد. سپس پرسشنامه در میان دبیران ریاضی در شبکههای مجازی توزیع شد. نتایج پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی، چهار عامل با 26 گویه را تأیید کرد و مقادیر پایایی هر عامل بین 78/0 تا 94/0 اثبات و ثبت شد. چهار عامل اصلی اعم از درک استعارهای از میزان دسترسی و آشنایی، میزان مهارت و تسلط، میزان علاقهمندی و نگرش و تأثیر و کاربرد استفاده از نرمافزارهای ریاضی، تعیین شدند.نتیجهگیری: نتایج این بررسی و ابزارسازی باتکیهبر دیدگاههای دبیران ریاضی نشان داد که چهار عامل ذکر شده از اهمیت بسیاری در میزان کارایی و کاربرد فناوریها و نرمافزارهای آموزش ریاضی در تدریس دوره متوسطه برخوردار است. تعیین و تبیین چنین عواملی میتواند موجبات بررسی دقیقتری از تشخیص چالشها و منابع موجود در تهیه و توزیع فناوریهای آموزش ریاضی در مدارس شود.روشها: روش پژوهش، توصیفی و متدلوژیک و از نوع ابزارسازی و هنجاریابی است. باتکیه برنمونهگیری خوشهای دومرحلهای و جدول مورگان، 198 دبیر ریاضی مرد و زن شاغل به خدمت در کلیه مدارس متوسطه اول و دوم دولتی و غیردولتی شهر تهران در مناطق 1، 2، 3، 4 آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1400-1399بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پژوهشگران، پرسشنامهای با 44 گویه باتکیهبر مبانی نظری و فناوریهای مربوطه در زمینه آموزش ریاضی تهیه و طراحی کردند. در مرحله اول، شاخصهای روایی محتوایی CVIو CVR بررسی شدند.یافتهها: نتایج پس از دو دوره برگزاری و توزیع پرسشنامهها در میان هشت متخصص در زمینه آموزش و تکنولوژی آموزش ریاضی نشان داد که برخی از گویهها به دلیل به حدنصاب نرسیدن به سطح استاندارد، حذف شدند و در نهایت 28 گویه مطابق با مؤلفههای مورد نظر در پرسشنامه، مورد تأیید واقع شد. سپس پرسشنامه در میان دبیران ریاضی در شبکههای مجازی توزیع شد. نتایج پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی، چهار عامل با 26 گویه را تأیید کرد و مقادیر پایایی هر عامل بین 78/0 تا 94/0 اثبات و ثبت شد. چهار عامل اصلی اعم از درک استعارهای از میزان دسترسی و آشنایی، میزان مهارت و تسلط، میزان علاقهمندی و نگرش و تأثیر و کاربرد استفاده از نرمافزارهای ریاضی، تعیین شدند.نتیجهگیری: نتایج این بررسی و ابزارسازی باتکیهبر دیدگاههای دبیران ریاضی نشان داد که چهار عامل ذکر شده از اهمیت بسیاری در میزان کارایی و کاربرد فناوریها و نرمافزارهای آموزش ریاضی در تدریس دوره متوسطه برخوردار است. تعیین و تبیین چنین عواملی میتواند موجبات بررسی دقیقتری از تشخیص چالشها و منابع موجود در تهیه و توزیع فناوریهای آموزش ریاضی در مدارس شود.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مهدی ملکی؛ محمد جواد لیاقتدار؛ محمدرضا نیلی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک برنامه سازمانیافته و درجهبندیشده ارائه بشود. در این راستا دستهبندیهای عمدهای از کار که بهطور خاص بر آنها تأکید میشوند عبارتاند از: کار مربوط به نیازهای فردی، کار در خانه، کار در کلاس، مدرسه و فعالیتهای خارج از مدرسه و یکپارچهشده بازندگی مدرسه، کار بهعنوآنیک تجربه یادگیری، کار در جامعه با تمرکز بر خدمات نوعپرستی و فداکارانه، و کارهای مربوط به رشد حرفهای، تولید، سودمندی اجتماعی و کشف فرصتها و راههای مراقبت. علاوه بر مهارتهای کسبوکار، در دنیای مدرن امروزی دسترسی به اطلاعات ودانش و کسب بینش و نگرش در این زمینه، امری مهم قلمداد میشود لذا مهارت کسب دانش و اطلاعات معتبر و موثق میتواند عاملی در جهت رشد و بالندگی جوامع باشد. و هر طرح، ابتکار، ابزار و وسیلهای که تعامل میان مربی و متربی را در جهت کسب شایستگیها در کانون توجه داشته باشد مصداق فناوری آموزشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است.روشها: این تحقیق به شکل کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش، شامل معلمان سرگروه درس کار و فناوری بود که برای نمونهگیری آن از روش هدفمند از نوع معیاری استفاده شد و با مصاحبه عمیق با 13 نفر از شرکتکنندگان در پژوهش مصاحبهها تا حد اشباع انجام شد. سپس برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه مستلزم یک سری مقولهها در بخشهای: ادراکی (11 زیر مقوله)، ارتباطی (5 زیر مقوله)، اخلاقی (5 زیر مقوله)، فنی (6 زیرمقوله) و فناورانه (3 زیرمقوله) است.نتیجهگیری: امروزه بدیهی است آموزش و یادگیری دانشآموزان در حوزه کار و فناوری تنها به مدرسه و دوران تحصیل در مقطع متوسطه خلاصه نمیشود، بلکه نیاز است که دانشآموزان در کل زندگی از آموزشهای رسمی گرفته تا غیررسمی نسبت به یادگیری مادامالعمر تمایل داشته باشند. دراینبین یکی از ابزارهای مهم یادگیری مادامالعمر که منجر به رشد و پیشرفت دانشآموزان میشود، کسب مهارت سواد اطلاعاتی و فناوانه است، بدینصورت که سواد از اطلاعاتی برای دانشآموزان باعث افزایش توانایی دانشآموزان در تشخیص نیاز به اطلاعات، تشخیص ناقص بودن اطلاعات، توانایی دسترسی و کشف اطلاعات، توانایی ارزیابی اطلاعات و انتخاب اطلاعات معتبر میشود. سواد فناورانه نیز باعث افزایش نوآوری دانشآموزان در عمل و نیز توانایی استفاده، مدیریت، ارزیابی و درک فناوری و به دنبال آن یادگیری مادامالعمر میشود. بهطورکلی صرفنظر از اینکه آیا دانشآموز، مقطع متوسطه را با موفقیت پشت سر میگذراند یا نه، آموختن مهارتهای اساسی میتواند او را برای آینده آماده کند. آموختن مهارتهای اساسی کار و فناوری باید بهگونهای باشد که دانشآموز پس از گذراندن مقطع متوسطه یا بهطورکلی پس از رفتن از مدرسه به تواناییها و مهارتها و تجارب و آمال و آرزوهایی مجهز شود که منجر به موفقیت در زندگی شود. بر این اساس ضروری است که برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه با توجه به مهارتهای اساسی استخراجشده در این پژوهش موردبازنگری قرار گیرد.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
ابراهیم ریحانی؛ زهرا شریفی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مهم در ریاضیات که درک آن از سوی دانشآموزان همواره با مشکلاتی همراه بوده است، مفهوم حد است. به دلیل ارتباط این مفهوم به بسیاری از مفاهیم دیگر از جمله بینهایت بزرگ و بینهایت کوچک ، پیوستگی، مشتق و انتگرال، درک و فهم صحیح آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و همین امر سبب شده است آموزش و یاددهی آن از سوی آموزشگران ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مهم در ریاضیات که درک آن از سوی دانشآموزان همواره با مشکلاتی همراه بوده است، مفهوم حد است. به دلیل ارتباط این مفهوم به بسیاری از مفاهیم دیگر از جمله بینهایت بزرگ و بینهایت کوچک ، پیوستگی، مشتق و انتگرال، درک و فهم صحیح آن از اهمیت ویژهای برخوردار است و همین امر سبب شده است آموزش و یاددهی آن از سوی آموزشگران ریاضی مورد توجه قرار گیرد. گرچه این مفهوم بارها در تحقیقات آموزشی از سوی محققان مورد بررسی قرار گرفته است ولی هنوز هم مشکلات در زمینه درک آن توسط دانشآموزان به قوّت خود باقی است. برای شناسایی مشکلات به وجود آمده در زمینة درک مفاهیم از جمله مفهوم حد، روشهای متعددی وجود دارد. از جمله این روشها، بررسی چگونگی تشکیل مفهوم و ساختارهایی است که دانشآموزان برای یادگیری مفاهیم در ذهن خود میسازند است. هدف از این مطالعه بررسی درک دانشآموزان سال سوم متوسطه رشته تجربی و ریاضی از مفهوم حد بر اساس نظریه APOS است. نظریه APOS یک نظریه یادگیری است که بیشتر در ریاضیات دانشگاهی مورد استفاده قرار میگیرد. این نظریه درک دانشآموزان از مفاهیم را در سطوح مختلف دستهبندی میکند و قادر است ساختارهای ذهنی که شخص بهمنظور درک مفهوم میسازد را مدلسازی کند. روشها: این تحقیق یک تحقیق توصیفی است که به روش زمینهیابی انجام شده است. نمونه مورد مطالعه 234دانشآموز دختر سال سوم متوسطه شهرستان قرچک هستند که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. ابزار آزمون، پرسشنامهای شامل 6 سؤال است که توسط مؤلفین مقاله طراحی شده است. پایایی آزمون با محاسبه آلفای کرونباخ به میزان 0.82 مورد تأیید است. یافتهها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که اکثر دانشآموزان درک درستی از مفهوم حد نداشته و مسائل حد را در صورتی درست حل میکنند که به یک روش روتین برای حل دسترسی داشته باشند. عملکرد ضعیف دانشآموزان در پاسخ به سؤالات آزمون مخصوصاً گروه سوم تجربی این نکته را بهخوبی مشخص میکند که ساختوسازهای مفهوم حد در ذهن اکثر آنها بسیار ناقص است. این ساختارهای ضعیف نهتنها بر درک آنها از مفهوم حد تأثیر گذاشته است بلکه بر درک مفاهیم وابسته از جمله پیوستگی نیز مؤثر بوده است. نتیجهگیری: معلم زمانی که به معرفی مفهوم حد میپردازد با استفاده از زبان عامیانه و دادن ایدۀ اولیه، میتواند مانع ساخت طرحوارههای درستی از مفهوم حد شود. چون نقش معلم در ساخت طرحی از مفهوم حد بسیار مهم است، اگر معلم با روشی نامناسب به آموزش بپردازد، ممکن است مانع جذب مفهوم حد توسط دانشآموز گردد. علت دیگر توقف رشد و توسعة مفهوم، ارزشیابیهای مستمر در محیطهای آموزشی است که نیاز به درک مفهومی مفاهیم را مهم جلوه نداده و محدود به روشهای روتین برای دستیابی به نتایج بهتر هستند. به همین دلیلپرداختن به تحقیقاتی در زمینۀ تدریس و یادگیری هر مفهومی در ریاضی مانند مفهوم حد، میتواند منجر به ارائه راهکارهایی برای تدریس مؤثرتر شود.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
حسین رنگ آور؛ علی اصغر خلاقی؛ علی نصری فخر داود
چکیده
زش اصولی و مناسب و توأم کردن علم و فن در هنرستانهای کشور در شکوفایی صنعت و ایجاد اشتغال نقش اساسی دارد. در این خصوص تطابق محتوای آموزشی دروس فنی با نیازهای صنعت امری ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش انطباق محتوای آموزش دروس تخصصی رشته کابینتسازی چوبی هنرستانهای کاردانش با نیازهای صنعت موردبررسی قرار گرفت. برای این منظور پنج ...
بیشتر
زش اصولی و مناسب و توأم کردن علم و فن در هنرستانهای کشور در شکوفایی صنعت و ایجاد اشتغال نقش اساسی دارد. در این خصوص تطابق محتوای آموزشی دروس فنی با نیازهای صنعت امری ضروری به نظر میرسد. در این پژوهش انطباق محتوای آموزش دروس تخصصی رشته کابینتسازی چوبی هنرستانهای کاردانش با نیازهای صنعت موردبررسی قرار گرفت. برای این منظور پنج درس مهم تخصصی شامل«رسم فنی کابینت چوبی»، «ساخت کابینت چوبی»، «فرآیند اجرای پروژه»، «تکنولوژی فرآوردههای چوبی» و «ماشینهای سیار و ثابت» جهت بررسی انتخاب شد. جامعة آماری این پژوهش، هنرآموزان هنرستانهای کاردانش مجری رشتة کابینتسازی چوبی و صنعتگران فرآوردههای چوب در استان خراسان رضوی بود. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامة محققساخته استفاده شد. تعداد 50 پرسشنامه محققساخته به روش سرشماری بین هنرآموزان و تعداد 250 پرسشنامه محققساخته به روش تصادفی ساده بین صنعتگران توزیع شد. دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از این بود که بهطورکلی بین محتوای دروس تخصصی رشتة کابینتسازی چوبی هنرستانهای کاردانش با نیازهای صنعت چوب ازنظر صنعتگران و هنرآموزان بیشتر از حد متوسط انطباق وجود دارد. بنابراین محتوای آموزشی رشتة کابینتسازی چوبی توانسته است انتظارات صنعت را تا حد مناسبی برآورده نماید.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
کاظم عبدالهپور؛ ابوالفضل رفیعپور
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی تجربه زیستة چرخة مدلسازی دانشآموزان با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی است. برای این منظور، از یک مسأله با عنوان «نان محلی و نان شهری» استفاده شده است که حاصل تجربة 3 سالة نویسنده اول، در یکی از روستاهای واقع در محدودة جنوب شرقی ایران بوده است. در این پژوهش، از نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تا ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، بررسی تجربه زیستة چرخة مدلسازی دانشآموزان با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی است. برای این منظور، از یک مسأله با عنوان «نان محلی و نان شهری» استفاده شده است که حاصل تجربة 3 سالة نویسنده اول، در یکی از روستاهای واقع در محدودة جنوب شرقی ایران بوده است. در این پژوهش، از نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تا رسیدن به اشباع اطلاعات، نمونهگیری ادامه یافته است. در این مطالعه، جمعاً 16 دانشآموز دختر پایه نهم (8 گروه دو نفره) شرکت داشتند. دادههای مطالعه از منابع مختلف شامل مشاهده مشارکتی، برگههای دانشآموزان، گفتگوهای بین مصاحبهگر و دانشآموز و مصاحبههای نیمهساختیافته جمعآوری و با استفاده از روش تفسیری، تحلیل شدهاند. یافتههای مسأله پخت نان که مسألهای اصیل و برگرفته از زندگی واقعی دانشآموزان روستایی بود، نشان میدهد دانشآموزان از مرحلة اول تا پنجم مدلسازی به ترتیب قادرند مسأله دنیای واقعی را بیان کنند؛ از دادههای واقعی مدل ریاضی بسازند؛ با استفاده از تجربة زیسته و دانش ریاضی نتایج ریاضی را به دست آورند. تجربة پخت نان بر تجسم دانشآموزان در تفسیر نتایج و باور آنها اثر گذاشته است. بنابراین، مهمترین نتایجی که پژوهش حاضر به آن رسیده است عبارتند از اینکه تجربة زیستة دانشآموزان به حل مسألة مدلسازی کمک کرده است و نقش مهمی در پر کردن شکاف بین دنیای واقعی و دنیای ریاضی داشته است.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
نرگس یافتیان؛ آرزو بشیر
چکیده
: هدف این مقاله ارزیابی محتوای کتاب ریاضی پایة هفتم فصل جبر و معادله از نظر توجه به سطوح شناختی اندرسون، اهمیت به خلاقیت از طریق انطباق باعوامل خلاقیت گیلفورد، مهارتهای ذهنی گانیه و چرخة خلاقیت پلسک، همچنین تحلیل از نظر توزیع مسائل زمینهمدار است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا انجام شده و جامعة آماری آن کتاب ریاضی پایة هفتم است. ...
بیشتر
: هدف این مقاله ارزیابی محتوای کتاب ریاضی پایة هفتم فصل جبر و معادله از نظر توجه به سطوح شناختی اندرسون، اهمیت به خلاقیت از طریق انطباق باعوامل خلاقیت گیلفورد، مهارتهای ذهنی گانیه و چرخة خلاقیت پلسک، همچنین تحلیل از نظر توزیع مسائل زمینهمدار است. این پژوهش به روش تحلیل محتوا انجام شده و جامعة آماری آن کتاب ریاضی پایة هفتم است. برای تحلیل، فصل جبر و معادله به روش تصادفی ساده انتخاب شد. بهمنظور اعتباریابی و روایی صوری و محتوایی از نظرات صاحبنظران و استادان آموزش ریاضی استفاده شد. برای پایایی، درصد توافق سه کدگذار از طریق فرمول اسکات محاسبه و ضریب پایایی 84% بهدست آمد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد محتوا از نظر توجه به حیطههای شناختی بیشتر به دانشرویهای اهمیت داده است؛ تحلیل بر مبنای فرایندهای ذهنی نشان دهندة توجه کم به پرورش سطوح بالای خلاقیت است، ممکن است با توجه به شرایط سنی و سطح تفکر دانشآموزان این پایه باشد. از نظرتوزیع مسائل زمینهمدار، نتایج نشان دهندة ارتباط کم ریاضی با زندگی واقعی میباشد. عدم توجه به ارتباط معنادار موضوعات ریاضی با زندگی روزانه باعث میشود دانشآموزان مفاهیم ریاضی را جدای از تجارب واقعی خود بدانند و نسبت به ریاضی احساس مالکیت و تعلق نکنند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مریم صباغان؛ جهان شاهی بیگباغی؛ محمدرضا امام جمعه
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، آموزش شیمی سبز با طراحی و اجرای آزمایشهای سبز در مبحث استوکیومتری شیمیمتوسطه است. طرح آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون بوده است. انتخاب دبیرستان محل اجرای طرح و انتخاب کلاس ها و اختصاص آنها به گروه های آزمایش و کنترل تصادفی است و دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه شهر جعفرآباد می باشد. روش کار پژوهش در دو مرحله ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، آموزش شیمی سبز با طراحی و اجرای آزمایشهای سبز در مبحث استوکیومتری شیمیمتوسطه است. طرح آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون بوده است. انتخاب دبیرستان محل اجرای طرح و انتخاب کلاس ها و اختصاص آنها به گروه های آزمایش و کنترل تصادفی است و دانش آموزان دختر پایه سوم متوسطه شهر جعفرآباد می باشد. روش کار پژوهش در دو مرحله و به صورت عملی که در مرحلة اول، آزمایش چسبسازی جهت آموزش عملی مبتنی بر شیمی سبز، توسط گروه آزمون و در مرحلة دوم آزمایش صابونیشدن که با توجه به جنبههای نگرشی موضوع و مبحث استوکیومتری بسیاری از اهداف شیمی سبز را در بر میگرفت، انجام شد. آزمایش صابونی شدن بدون در نظر گرفتن اهداف شیمی سبز برای گروه کنترل انجام شد. دادههای مورد نیاز پژوهش برای حیطه شناختی بهصورت سؤالات چهار گزینهای، حیطة مهارتی بهصورت چکلیست مشاهدات و حیطة نگرشی فراگیران، ترسیم نقاشیِ باز در راستای شیمی سبز جمعآوری شده است. جامعة آماری پژوهش، شامل گروهآزمون (30نفر) و گروهکنترل (30 نفر) فراگیران متوسطة دورة دوم میباشد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که از بین 12 اصل شیمی سبز، فراگیران اهداف مربوط به اصول 1-2-3-4-6-7-11 و 12 را یاد گرفتهاند و مورد توجهشان قرارگرفته است. همچنین آموزش بر اساس اهداف شیمی سبز، در تربیت دانشآموزانی مسئول، پرورش خلاقیت، تشویق و ایجاد انگیزه در آنها برای مطالعه و پژوهش در زمینة شیمی سبز و جایگزین کردن روشهای سبز به جای روشهای سنتی در انجام واکنشها نقش بهسزایی دارد، و فراگیران راههای کاهش مصرف انرژی، به حداقل رساندن ضایعات و استفاده از کمترین مواد شیمیایی را بدون اُفت کیفیت محصول یاد میگیرند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
عبدالمحمد طاهری؛ نجف طهماسبی پور؛ معصومه صادقی کهمینی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی سال سوم راهنمایی براساس طبقهبندی بلوم در حیطهشناختی و مقایسة آن با حیطهشناختی آزمون تیمز 2007 انجام شدهاست. جامعة آماری این تحقیق کل محتوای کتاب علوم تجربی سال سوم راهنمایی سال 89-90 با 156 صفحه، 4 بخش و 14 فصل میباشد که پژوهشگران به منظور به دست آوردن نتایج قابل اعتماد، جامعة آماری ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی سال سوم راهنمایی براساس طبقهبندی بلوم در حیطهشناختی و مقایسة آن با حیطهشناختی آزمون تیمز 2007 انجام شدهاست. جامعة آماری این تحقیق کل محتوای کتاب علوم تجربی سال سوم راهنمایی سال 89-90 با 156 صفحه، 4 بخش و 14 فصل میباشد که پژوهشگران به منظور به دست آوردن نتایج قابل اعتماد، جامعة آماری را بهعنوان نمونه در نظر گرفتهاند. روش این پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. برای جمعآوری اطلاعات در رابطه با هدفهای رفتاری، به کمک متن کتاب و همچنین کتاب راهنمای معلم، اهداف رفتاری کتاب استخراج شد. ابزار مورد استفاده در تحلیل محتوا و طبقهبندی اهداف رفتاری در سطوح حیطهشناختی جدول "هدف محتوا"میباشد که برای سنجش روایی آن از روایی محتوایی استفاده گردید. همچنین برای سنجش پایایی با استفاده از ضریب توافق، مقدار 76/0 به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که 35/25 درصد اهداف کتاب در سطح دانش، 14/40 درصد در سطح درک و فهم، 56/10 درصد در سطح کاربرد، 15/9 درصد در سطح تجزیه و تحلیل، 93/4 درصد در سطح ترکیب و 87/9 درصد در سطح ارزشیابی است. سپس با توجه به حیطهشناختی مورد سنجش در آزمون تیمز که شامل 3 سطح: دانش، کاربرد و استدلال است، محققان با استفاده از سطوح حیطة بلوم (دانش و درک و فهم را معادل سطح دانش در آزمون تیمز، کاربرد را معادل سطح کاربرد و تجزیه و تحلیل و ترکیب و ارزشیابی را معادل سطح استدلال) فرض دانستند و سپس با استفاده از مولفة ترکیب نتایج زیر حاصل گردید؛ درصد اهداف اختصاص یافته به سطوح دانش، کاربرد و استدلال در حیطه شناختی، آزمون تیمز 2011 با درصد اهداف رفتاری کتاب علوم تجربی در این سه سطح تفاوت معنادار دارد. همچنین مقایسه بین حیطة محتوایی کتاب و حیطة محتوایی مورد سنجش در آزمون تیمز 2007 نشان دهندة این بود که بین دو حیطه نیز تفاوت وجود دارد. در نتیجه میتوان یکی از علل عدم موفقیت دانشآموزان ایران در آزمون تیمز 2011 را محتوای کتاب دانست که مستلزم تجدید نظرجدی مؤلفان در محتوای کتاب مذکور است.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
سید رسول عمادی؛ نیره زنجانی مسکن
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسة تأثیر روشهای تدریس متداول و ترکیبی بر میزان یادگیری و یادداری درس هندسة فضایی پایة دوم متوسطه است. این تحقیق از نوع مطالعات شبهتجربی میباشد و جامعة آماری آن را کلیة دانشآموزان کلاسهای پایة دوم متوسطة دولتی دخترانه ناحیة دو شهر زنجان تشکیل دادند که با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسة تأثیر روشهای تدریس متداول و ترکیبی بر میزان یادگیری و یادداری درس هندسة فضایی پایة دوم متوسطه است. این تحقیق از نوع مطالعات شبهتجربی میباشد و جامعة آماری آن را کلیة دانشآموزان کلاسهای پایة دوم متوسطة دولتی دخترانه ناحیة دو شهر زنجان تشکیل دادند که با استفاده از نمونهگیری خوشهای تصادفی دو کلاس30 نفره به تصادف انتخاب و سپس یک کلاس بهعنوان گروه آزمایش و یک کلاس بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای دستیابی به هدف پژوهش روش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل اتخاذ شده و برای گردآوری دادههای مورد نیاز از آزمون محقق ساخته استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی؛ همچون آزمون شاپیرو ویک، آزمون t و تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد: دانشآموزانی که با روش ترکیبی آموزش دیدهاند از یادگیری و یادداری بالاتری در درس هندسة فضایی برخوردار بودند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
طاهره شاه جعفری؛ حسین ابراهیم آبادی؛ عیسی ابراهیم زاده؛ محمد هاشم رضایی
چکیده
این پژوهش، طراحی الگوی برنامههای پس از مدرسه در فضای مجازی را برای دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران در سال92-1391مورد بررسی قرار داده است. در این چهارچوب مؤلفههای اصلی الگو به منظور تعیین نیازها وعوامل اصلی تعیینکنندة برنامههای پس از مدرسه در فضای مجازی، شناسایی و روابط بین آنها مورد مطالعه و بررسی قرار ...
بیشتر
این پژوهش، طراحی الگوی برنامههای پس از مدرسه در فضای مجازی را برای دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی شهر تهران در سال92-1391مورد بررسی قرار داده است. در این چهارچوب مؤلفههای اصلی الگو به منظور تعیین نیازها وعوامل اصلی تعیینکنندة برنامههای پس از مدرسه در فضای مجازی، شناسایی و روابط بین آنها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. بدین منظور از پرسشنامة محققساخته برای دانش آموزان و مصاحبة نیمهساختاریافته با مدیران و معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت استفاده گردید. دادههای استخراج شده از پرسشنامهها و نیز مصاحبه با متخصصان و صاحبنظران در حوزههای برنامهریزی درسی، تکنولوژی آموزشی و فناوری اطلاعات و ارتباطات با استفاده از دو نرم افزار SPSS و اموس AMOS مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به این ترتیب الگوی مفهومی "برنامههای پس از مدرسه در فضای مجازی" تأیید شد. با توجه به نیازسنجی انجام شده، مؤلفههای الگوی برنامههای پس از مدرسه در فضای مجازی، به دو دستة متغیر برونزاد «دانش و مهارت» و هفت متغیر درونزاد «فردی-اجتماعی»، «کسب اطلاعات»، «استفادة فوق برنامه»، «دسترسی به اطلاعات و منابع»، «فراغتی»، «محل برنامههای پس از مدرسه» و «ویژگیهای شبکه» تقسیم شدند. در نهایت نتایجنشان داد کهدو مؤلفة "ویژگیهای فردی – اجتماعی" و "محل برنامههای پس از مدرسه" بیشترین اثرات را به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر الگوی برنامههای پس از مدرسه در فضای مجازی دارند. همچنین علاوه برشناسایی مؤلفههای اصلی برنامههای پس از مدرسه و بررسی میزان تأثیرات هر کدام، علل و ضرورت این برنامهها بر اساس نتایج کمی و کیفی به دست آمده مورد بررسی قرار گرفته است.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
سیروس اسدیان؛ موسی پیری؛ لاله حسن ریحانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسهی اثربخشی روش تدریس مشارکتی و روش تدریس انفرادی در درس زبان انگلیسی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر اول متوسطهاست. تحقیق حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایشی1 و2 (به ترتیب روش تدریس مشارکتی و انفرادی) است. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان دختر کلاس ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، مقایسهی اثربخشی روش تدریس مشارکتی و روش تدریس انفرادی در درس زبان انگلیسی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر اول متوسطهاست. تحقیق حاضر از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با دو گروه آزمایشی1 و2 (به ترتیب روش تدریس مشارکتی و انفرادی) است. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان دختر کلاس اول دبیرستان شهرستان مهاباد است. برای نمونهگیری، از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شده است. حجم نمونه شامل 52 نفر است که 25 و27 نفر آنها به ترتیب در گروه آزمایش 1 و 2 قرار گرفتند. همسان بودن گروهها، از طریق کنترل معدلهای دانشآموزان، اجرای پیشآزمون و آزمون هوشی ریون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از عدم تفاوت معنادار بین گروهها بود. پایایی آزمون از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمد. سپس روش یادگیری مشارکتی و انفرادی به مدت 2 ماه اجرا شد و پسآزمون به عمل آمد. نمرات با استفاده از آزمون t-test در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید که یافتهها نشان داد در آموزش درس زبان انگلیسی به روش تدریس مشارکتی در مقایسه با روش تدریس انفرادی، برای دانشآموزان پیشرفت تحصیلی بیشتری، در پی دارد.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
محسن تقی زاده؛ اسکندر فتحی آذر؛ حمداله حبیبی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تجارب معلمان و دانشآموزان دورهی متوسطه در استفاده از فنآوری بوده است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران و دانشآموزان دوره متوسطه شهر بهبهان بود. بنابراین بر اساس روش نمونهگیری هدفمند، مصاحبههای نیمهسازمانیافته با هشت معلم و شش ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تجارب معلمان و دانشآموزان دورهی متوسطه در استفاده از فنآوری بوده است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دبیران و دانشآموزان دوره متوسطه شهر بهبهان بود. بنابراین بر اساس روش نمونهگیری هدفمند، مصاحبههای نیمهسازمانیافته با هشت معلم و شش دانشآموز دراستفاده از فنآوری صورت گرفت. برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری دادههای پژوهش از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر دادهها، خلاصهسازی و دستهبندی اطلاعات بدون اینکه دادهها آسیبی ببینند استفاده شد. دادهها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. دراستفاده از فنآوری سه مضمون اصلی شامل کارآیی استفاده از فنآوری، موانع استفاده از فنآوری و عوامل مؤثر بر استفاده بیشتر از فنآوری به دست آمد. همچنین یافتهها نشان داد که دبیران و دانشآموزان در استفاده از فنآوری با مسائل متعددی روبرو هستند . از مهمترین مسائل، جدی نگرفتن کتاب آموزش رایانه، قبولشدن در آزمون سراسری، علاقه معلمان و نوع درس را میتوان اشاره کرد.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
طاهره یعقوبی؛ محمد ابویی اردکان؛ فاطمه گوینده نجف آبادی
چکیده
امروزه دانشآموزان به عنوان بومیان دیجیتال در شبکههای اجتماعی، سایتهای اجتماعی، وبلاگنویسی و دیگر کاربردهای وب 2 فعال هستند، در حالی که به نظر میرسد دبیران به عنوان مهاجران دیجیتال نسبت به آنان از تمایل کمتری برای استفاده از این فناوریها برخوردارند. با توجه به شکاف آشکار بین بومیان و مهاجران دیجیتال، و با ...
بیشتر
امروزه دانشآموزان به عنوان بومیان دیجیتال در شبکههای اجتماعی، سایتهای اجتماعی، وبلاگنویسی و دیگر کاربردهای وب 2 فعال هستند، در حالی که به نظر میرسد دبیران به عنوان مهاجران دیجیتال نسبت به آنان از تمایل کمتری برای استفاده از این فناوریها برخوردارند. با توجه به شکاف آشکار بین بومیان و مهاجران دیجیتال، و با توجه به مزایای غیر قابل انکار بهکارگیری ابزار فوق برای تدریس یا کمک تدریس که منجر به ایجاد همکاری، به اشتراکگذاری و انتقال دانش و اطلاعات میشود، لازم است عواملی که باعث پذیرش و بهکارگیری این فناوری از سوی دبیران میشود شناسایی شود تا بر اساس آن سیاستگذاری درستی توسط متولیان امر در حوزه آموزش و پرورش صورت گیرد. لذا این تحقیق با کمک نظریه پذیرش فناوری 3 که در سال 2008 در ارتباط با فناوری اطلاعات بیان شد به بررسی این عوامل میپردازد. این کار از طریق انجام مطالعه توصیفی- پیمایشی صورت گرفته و دادهها با استفاده از پرسشنامه در بین نمونه آماری 340 نفر از دبیران متوسطه شهر اصفهان جمعآوری شده است. جهت تحلیل فرضیات پژوهش از روش مدل معادلات ساختاری و تحلیل مسیر و از نرمافزار Lisrel استفاده شده است. نتایج نشان میدهد درک استفاده راحت و آسان از این فناوری بیشترین تأثیر را بر پذیرش فناوری وب 2 توسط دبیران دارد. حمایت همکاران، پشتیبانی سازمانی و خوداتکایی نسبت به رایانه به صورت مثبت و اضطراب از رایانه به صورت منفی عواملی هستند که استفاده آسان را تحت تأثیر قرار میدهند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مسعود هادیان دهکردی؛ محمدجواد اسلام پور؛ ابراهیم ریحانی
چکیده
در رویکردهای جدید یاددهی-یادگیری بر یادگیری معنادار در مقابل با یادگیری طوطیوار تأکید میشود. پس ارزیابی و ارزشیابی به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از فرایند آموزش نیز باید متناسب بارویکردهای جدید آموزشی تغییر کند. از جمله ابزارهای نوین برای ارزیابی و ارزشیابی دانش مفهومی، نقشه مفهومی است. نقشه مفهومی نموداری شامل مفاهیم ...
بیشتر
در رویکردهای جدید یاددهی-یادگیری بر یادگیری معنادار در مقابل با یادگیری طوطیوار تأکید میشود. پس ارزیابی و ارزشیابی به عنوان جزئی تفکیک ناپذیر از فرایند آموزش نیز باید متناسب بارویکردهای جدید آموزشی تغییر کند. از جمله ابزارهای نوین برای ارزیابی و ارزشیابی دانش مفهومی، نقشه مفهومی است. نقشه مفهومی نموداری شامل مفاهیم یا اصطلاحاتی است که درون دایره یا اشکال هندسی دیگر قرار میگیرند و توسط خطوط و عبارات اتصالی تحت رابطهای معنادار به هم وصل میشوند. نقشه مفهومی ابزار مفیدی برای آموزش، طراحی برنامه آموزشی، ارزیابی و ارزشیابی یادگیری است. در این تحقیق به کمک نقشه مفهومی، درک 25 دانشجوی سال سوم رشته دبیری ریاضی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی از مفهوم حد مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. پس از آشنایی دانشجویان با نقشه مفهومی در طی سه مرحله، دانشجویان به صورت انفرادی، گروهی و گروهی همراه با استفاده از نرمافزار به رسم نقشه مفهومی "حد" پرداختند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در هر مرحله نسبت به مرحله قبل بدفهمیها و اشتباهات کاهش یافتند، ارتباطهای عرضی وطولی دقیقتر، بیشتر و پیچیدهتر شدند. برخی از بدفهمیهای دانشجویان که از این طریق شناسایی شد عبارتند از: 1) تعریف حد در یک نقطه که بعضی از دانشجویان فکر میکردند نقطه باید در دامنه تعریف تابع باشد. 2) بعضی از آنها حد را برای واگرایی دنبالهها میدانستند. 3) بیان نکردن تمام مجانبها به کمک حد. شناسایی این بدفهمیها در دانشجویان با استفاده از ابزارهای مرسوم ارزشیابی ممکن نبود. علاوه بر این، با استناد به استاندارد پیوندها و اتصالات در آموزش، بیشتر شدن ارتباطات بیانگر درک مفهومی عمیقتر از مفهوم است. نتایج این تحقیق میتواند مبنایی برای تجدید نظر در شیوههای ارزشیابی و ارتقا کیفیت طراحیهای آموزشی باشد.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
لیلا جوکار؛ محمدرضا فدایی
چکیده
در میان تنوع وگوناگونی حوزههای تعلیمی، ریاضیات بهعنوان یک موضوع محوری، از جنبههای مختلف مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است، اما ماهیت انتزاعی آن، سبب گردیده تا اغلب تصور شود ریاضیات و کلاسهای درسی آن با ارزشها ارتباطی ندارند. در پژوهش حاضر ضمن بررسی و معرفی ارزشها در ریاضیات و آموزش ریاضی، میزان گرایش معلمان ریاضی ...
بیشتر
در میان تنوع وگوناگونی حوزههای تعلیمی، ریاضیات بهعنوان یک موضوع محوری، از جنبههای مختلف مورد توجه و اهمیت قرار گرفته است، اما ماهیت انتزاعی آن، سبب گردیده تا اغلب تصور شود ریاضیات و کلاسهای درسی آن با ارزشها ارتباطی ندارند. در پژوهش حاضر ضمن بررسی و معرفی ارزشها در ریاضیات و آموزش ریاضی، میزان گرایش معلمان ریاضی دوره متوسطه به ارزشهای مختلف ریاضیات و ارتباط آن با روش تدریس آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. جمعآوری دادههای این پژوهش، از طریق پرسشنامهای که 53 نفر از معلمان ریاضی دوره متوسطه شهرستان فسا تکمیل کردهاند صورت گرفت. نتایج حاصل بیانگر آن است که از دیدگاه دبیران ریاضی منطقگرایی، به عنوان یکی از ارزشهای ریاضیات، بیشترین جذابیت را دارد اما فعالیتهایی که در کلاسهای درس انجام میدهند مبتنی بر ترویج ارزش کنترل است. همچنین بین اولویت ارزشی دبیران و روش کار آنان، بهجز در ارزش کنترل، رابطه ی معناداری وجود ندارد.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
ابراهیم ریحانی؛ مریم صدیقی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عملکرد دانشآموزان سال اول متوسطه در حل مسائل تعمیم جبری است. جامعه مورد مطالعهاین پژوهش، دانشآموزان سال اول متوسطه شهرستان مبارکه است. نمونه مورد مطالعه، 80 نفر ا ز دان شآموزا ن سال اول متوسطهدبیرستانهای دخترانه است که به طور تصادفی انتخاب شدهاند. دادههای این پژوهش از پاسخ دانش آموزان به سوالاتی در ارتباط باتعمیم ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عملکرد دانشآموزان سال اول متوسطه در حل مسائل تعمیم جبری است. جامعه مورد مطالعهاین پژوهش، دانشآموزان سال اول متوسطه شهرستان مبارکه است. نمونه مورد مطالعه، 80 نفر ا ز دان شآموزا ن سال اول متوسطهدبیرستانهای دخترانه است که به طور تصادفی انتخاب شدهاند. دادههای این پژوهش از پاسخ دانش آموزان به سوالاتی در ارتباط باتعمیم جبری، گرد آوری شده است. تحقیق حاضر از نوع کیفی و روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی-تحلیلی با استفاده از تحلیل محتوامی باشد. یافته ها نشان داد که دانشآموزان در محاسبه عددی موارد خاص و شبه تعمیمها، موفقتر از تعمیمهای کلی بودند. همچنی ندانشآموزان راهبردهای مختلفی شامل"حدس و آزمایش، رسم شکل، شمارش، تناسب، جایگزینی، بازگشتی، موضوع کلی، تنظیم روش،زمینه ای و خطی" را به صورت درست یا نامربوط برای رسیدن به تعمیم به کار بردند. با این حال بخش قابل ملاحظه ای از راه حل ه ایدرست ارائه شده برای برخی از مسائل مبتنی بر تفکر تجسمی است. از عمدهترین مشکل دانشآموزان در تعمیم جبری، میتوان به عدمآشنایی آنان با مفهوم متغیر اشاره کرد.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
جواد حاتمی؛ رسول عبدالله میرزایی؛ جواد عباسی
چکیده
همگام با پیشرفت و توسعه علوم و فناوری شاهد دگرگونیهایی در فلسفه، محتوا و روشهای آموزشی هستیم. رویکردهای سنتی و تصور انتقال دانش توسط معلم به مخاطبان، جای خود را به رویکردهای نوینی نظیر ساختن گرایی (ساختن دانش و ایجاد یادگیری معنادار توسط خود یادگیرنده) داده است. با این وجود هنوز شیوه ارائه محتوا در بیشتر مدارس ایران همان انتقال ...
بیشتر
همگام با پیشرفت و توسعه علوم و فناوری شاهد دگرگونیهایی در فلسفه، محتوا و روشهای آموزشی هستیم. رویکردهای سنتی و تصور انتقال دانش توسط معلم به مخاطبان، جای خود را به رویکردهای نوینی نظیر ساختن گرایی (ساختن دانش و ایجاد یادگیری معنادار توسط خود یادگیرنده) داده است. با این وجود هنوز شیوه ارائه محتوا در بیشتر مدارس ایران همان انتقال یک سری مفاهیم از سوی معلم به ذهن فراگیر است. محتوای برنامه درسی علوم ایران شباهت زیادی به سایر کشورها دارد؛ اما به نظر میرسد که ضعف عملکرد تحصیلی دانش آموزان ما در مقایسه با همسالان خود در کشورهای دیگر، به طور عمده به علت کاربست روشهای ناکارآمد یاددهی-یادگیری است. به همین دلیل بهترین سرمایه گذاری در آموزش و پرورش توجه بیشتر به شیوههای نوین آموزشی است. نقشه مفهومی یکی ازرویکردهای نوین یاددهی- یادگیری کارآمد، مبتنی بر دیدگاه ساختن گرایانه و براساس نظریهی یادگیری معنادار آزوبل شکل گرفته است. نقشه مفهومی را میتوان ابزار ترسیمی تعریف کرد که مجموعهای از مفاهیم و معانی را در چهارچوب مشخص با ارتباطهای منطقی به هم مرتبط میکند و دستیابی به یک یادگیری معنادار و عمیق را که نقطه مقابل یادگیری طوطی وار است امکان پذیر میسازد. برنامه درسی مبتنی بر نقشههای مفهومی مزیت فراوانی دارد. در این مقاله قصد داریم ضمن معرفی نقشههای مفهومی، کاربرد آن را به عنوان یک راهبرد یاددهی- یادگیری که یکی از مراحل اساسی یک برنامه ریزی درسی است، در بهبود کیفیت اجرای برنامه درسی شیمی دوره دبیرستان، بیان کنیم.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
ابراهیم ریحانی؛ حمید مسگرانی؛ فاطمه فرمهر
چکیده
یاددهی و یادگیری هندسه در دوره متوسطه، به طور معمول با مشکلات زیادی همراه بوده است. پژوهش ها در حوزهی آموزش ریاضی نشان میدهند که استفاده از نرم افزارهای هندسهی پویا میتواند برخی از این مشکلات را کاهش دهد. تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیر نرم افزارهای هندسهی پویا بر توانایی حدسیه سازی در حل مسائل هندسه، با شرکت 145 نفر از دانش ...
بیشتر
یاددهی و یادگیری هندسه در دوره متوسطه، به طور معمول با مشکلات زیادی همراه بوده است. پژوهش ها در حوزهی آموزش ریاضی نشان میدهند که استفاده از نرم افزارهای هندسهی پویا میتواند برخی از این مشکلات را کاهش دهد. تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیر نرم افزارهای هندسهی پویا بر توانایی حدسیه سازی در حل مسائل هندسه، با شرکت 145 نفر از دانش آموزان سال اول و دوم دبیرستان و معلمان ریاضی اجرا گردید. این تحقیق، کیفی و به صورت مطالعهی موردی، بر پایهی مشاهدهی مستقیم، مصاحبهی بالینی، تحلیل نوارهای ویدئویی و فعالیت های ذخیره شده در نرم افزار صورت گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق نشان میدهد که نرم افزار با فعال سازی طرحواره های مرتبط و مناسب تر، تشویق فرد به استفاده از راهبردهای حل مسئله، تأثیر مثبت در نحوهی کنترل فرایند حل و باورهای فرد، توانایی های حل مسئله به ویژه ساخت حدس های منطقی و خلاقانه را افزایش و توسعه میدهد.