اموزش الکترونیکی- مجازی
محبوبه شمسی؛ مرضیه دیوانی؛ عبدالرضا رسولی کناری
چکیده
پیشینه و اهداف:زبان اشاره یک زبان دیداری است که از شکلهای دست، بیان چهرهای ژستها و زبان بدنی جهت برقراری ارتباط استفاده میکند. مطالعات زبانشناختی نشان دادهاند که زبانهای اشاره همچون زبانهای گفتاری، طبیعی و برطرفکننده نیاز ارتباطی گویشوران خود هستند. زبان اشاره نه یک زبان واحد است که جهانی باشد و نه هر کشوری زبان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:زبان اشاره یک زبان دیداری است که از شکلهای دست، بیان چهرهای ژستها و زبان بدنی جهت برقراری ارتباط استفاده میکند. مطالعات زبانشناختی نشان دادهاند که زبانهای اشاره همچون زبانهای گفتاری، طبیعی و برطرفکننده نیاز ارتباطی گویشوران خود هستند. زبان اشاره نه یک زبان واحد است که جهانی باشد و نه هر کشوری زبان اشاره معادل زبان گفتاری خود دارد. زبانهای اشاره بسیاری در جهان وجود دارند؛ از جمله زبان اشاره آمریکایی، انگلیسی، ژاپنی، ایتالیایی، ترکی، فارسی و... . زبان اشاره فارسی، زبان طبیعی ناشنوایان ایران میباشد. توانایی ارتباط مؤثر گامی پراهمیت در برقراری روابط و مشارکت ناشنوایان در اجتماع است. پشتیبانی و حمایت نشدن از جانب جامعه شنوا، افراد ناشنوا را به سمت منزوی شدن و سایر مشکلات اجتماعی میکشاند. بهمنظور غلبه بر موانعی که میان افراد شنوا و افراد دچار آسیب شنوایی وجود دارد، سیستم مترجمی نیاز است تا پیغامها را متناسب با زبان گفتاری به زبان اشارهای آن بازگرداند. یک سیستم مترجم زبان اشاره میتواند توسط ناشنوایان، خانوادهها و دوستان این دست از افراد، افراد نابینا – ناشنوا، افرادی که بر اثر عواملی، قدرت تکلم خود را از دست دادهاند، اساتید و معلمان، کادر پزشکی و نیز افرادی که علاقهمند به یادگیری این زبان هستند، مورد استفاده و بهرهبرداری قرار گیرد. این مقاله، با ارائه یک سیستم مترجم خودکار جهت ترجمه زبان فارسی به زبان اشاره فارسی، درصدد آن است که ناشنوایان ایران را در برقراری ارتباط هرچه بهتر یاری رساند. روشها: سیستم مترجم پیشنهادی، به منظور تبدیل متن فارسی به زبان اشاره فارسی نیازمند استفاده از یک معماری میباشد. به دلیل ماهیت زبان فارسی به عنوان زبان ورودی سیستم مترجم و نیز مشکلات موجود در زبان اشاره فارسی به عنوان زبان خروجی سیستم مترجم، معماری سیستمهای مترجم ارائه شده در سایر زبانها قابل ارائه و توسعه در خصوص زبان فارسی نمیباشند. یکی از مهمترین مسائل در زبان اشاره فارسی، عدم وجود اشاره معادل برای برخی کلمات است. به منظور فایق آمدن بر این مشکلات، معماری متناسب با زبان فارسی و زبان اشاره فارسی ارائه شد. سیستم ارائه شده، با استفاده از معماری پیشنهادی، متن به زبان فارسی را در قالب کلمه یا جمله از کاربر دریافت کرده، پس از انجام پردازشهای اولیه و با استفاده از ماژول تبدیل واژگانی، آن را به معادل خود در زبان اشاره فارسی تبدیل و ترجمه مینماید. در نهایت، زبان اشاره معادلِ یک کلمه، عبارت یا جمله ورودی، توسط یک آواتار، نمایش داده خواهد شد. برای این منظور، از انتقال کلمات ترجمهشده به زبان میانی سیستم نشانگذاری هامبورگ (HamNoSys)، تبدیل زبان میانی به زبان نشانگذاری حالات اشاره (SiGML) و آنگاه به حرکت درآوردن شخصیت انیمیشنی به کمک آن، استفاده میشود. یافتهها: برای ارزیابی سیستم مترجم زبان فارسی به زبان اشاره فارسی، از یک مجموعه جمله تست استفاده شده است. پس از بررسیهای صورت گرفته مشخص شد سیستم پیشنهادی کارایی، فضای ذخیرهسازی و سرعت قابل قبولی دارد. نتیجهگیری: تحقیقات در زمینه علوم بین رشتهای زمانی بسیار کارآمد و مؤثر است که تحقیقات در تمام علوم درگیر، به میزان برابر انجام شده و هریک چالشهای مربوط به رشته خود را برطرف سازند. بهعنوان نمونه، مهمترین چالش در تکمیل سیستم مترجم زبان اشاره فارسی، عدم وجود پژوهش زبان شناختی در خصوص زبان اشاره فارسی میباشد. سیستم مترجم ارائه شده، ترکیبی از علوم زبانشناسی، علوم اجتماعی و علوم مهندسی است. تمرکز بر روی هریک از این بخشها و ارتقای آنها، باعث پیشرفت چشمگیر در سیستم ارائه شده میشود. با این وجود، سیستم ارائهشده، میتواند تا حد زیادی روابط میان افراد شنوا و ناشنوا را بهبود بخشد. میتوان روی هریک از ماژولهای معماری پیشنهادی تمرکز کرد و به ارتقا و بهبود هرکدام پرداخت. همچنین میتوان به یکپارچهسازی واحد احساسات و حالات صورت با شخصیت انیمیشنی پرداخت تا حالات صورت این آواتار، متناسب با شرایط تغییر کند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
صادق حامدی نسب؛ محسن آیتی؛ محمد علی رستمی نژاد؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایتها و نرمافزارهای شبکههای اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیدهها در بین فناوریهای جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایتها و نرمافزارهای شبکههای اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیدهها در بین فناوریهای جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده از یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکههای اجتماعی مجاز در جهت توسعۀ حرفهای دانشجو معلمان است. مواد و روش این پژوهش با رویکرد چند روشی انجام شد. برای طراحی الگوی فوق، ابتدا از روش زمینه بنیاد استفاد گردید. مشارکتکنندگان این پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی بودند که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. براساس نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساختار یافته، تا اشباع نظری داده ها، با 15 نفر از این دانشجویان مصاحبه انجام شد. برای تحلیل دادهها، با استفاده از رویکرد تحلیل ابعاد و طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، الگوی موجود مربوط به یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکههای اجتماعی دانشجو معلمان در جهت توسعۀ حرفهای آنها استخراج شد. برای بهدست آوردن اعتبارپذیری و تأییدپذیری دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد. در پایان با روش پژوهش نظریهای و براساس یافتههای قبلی، در ابتدا عناصر نهگانه کلاین مبنای کار قرار گرفت و براساس آن، الگوی موردنظر طراحی شد. در مرحله بعد به شناسایی مفاهیم اساسی یا همان ویژگیهای عناصر برنامه درسی و مفاهیم ساختاری که در واقع همان شناسایی ارتباط بین این عناصر هست، پرداخته شد. درنهایت الگوی ارائهشده توسط متخصصان اعتباربخشی شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که اهداف در شبکههای اجتماعی پیشبینینشده، انعطافپذیر و پیوسته هستند که خاصیت گلوله برفی دارند و باید اعتباریابی شوند. محتوا در شبکههای اجتماعی لازم است از ویژگیهایی مانند؛ هماهنگ با مخاطب، زمینهساز تفکر انتقادی، کنشگرا و غربالگر بودن برخوردار باشد. فعالیتهای یادگیری؛ زمینهساز خودکفایی و تعلق، برآوردهکننده خواستهها، برانگیزاننده و بسترساز آموزش فردی و گروهی است. مواد و منابع؛ متنوع، سهلالوصول، سیال و تعاملی است. گروهبندی فراگیران نیز غیرخطی، اختیاری و مبتنی بر تشریکمساعی و پاسخگویی آنلاین است. همچنین در شبکههای اجتماعی؛ زمان کافی برای تأمل در پاسخ، امکان برقراری ارتباط با گرههای ارتباطی در هرزمان، امکان هدر رفت زمان مفید با محتوای جذاب و دستیابی به حجم انبوهی از اطلاعات در زمان کم وجود دارد. علاوه بر این، دسترسی به اطلاعات و منابع آموزشی در هر مکان وجود دارد و مکان یادگیری، خالق فرصتها و مبتنی بر زیستبوم و ارتباطات تعاملی است. راهبردهای تدریس در این پزوهش، مسئله محور، تعاملی، مبتنی بر شناورسازی فراگیر و با هدایتمنعطف مدرس همراه است. شیوههای ارزشیابی هم کیفیت گرا، فرآیندمدار، خودارزیابانه، پیوسته و مبتنی بر بازخورد آنی است. همچنین یافتهها نشان داد که اکثر متخصصان اعتبار الگو را در سنجههای مربوط به اعتبار، انسجام، ادراکپذیری، نوآوری، کاربردپذیری، مقبولیت و جامعیت تأیید کردند. نتیجهگیری: با توجه به ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی، به برنامه ریزان درسی پیشنهاد میشود که برای طراحی برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی در راستای تحقق توسعۀ حرفهای دانشجومعلمان از مختصات این عناصر استفاده کنند. همچنین پیشنهاد میشود دانشگاه فرهنگیان زیرساختهای لازم را برای استفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی در جهت توسعه حرفهای دانشجومعلمان فراهم کند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
نجف طهماسبی پور؛ فریده حمیدی؛ زهرا کاظمی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از محتوای الکترونیکی درس ریاضی بر یادگیری خود تنظیم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نهم بود. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد نظر، دانش آموزان سال سوم دوره اول متوسطه (نهم) دبیرستان دولتی پروین اعتصامی شهرستان الیگودرز بود که در سال96-97 به تحصیل مشغول بودند. ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از محتوای الکترونیکی درس ریاضی بر یادگیری خود تنظیم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نهم بود. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد نظر، دانش آموزان سال سوم دوره اول متوسطه (نهم) دبیرستان دولتی پروین اعتصامی شهرستان الیگودرز بود که در سال96-97 به تحصیل مشغول بودند. حجم نمونه ۴۰ نفرکه به روش نمونه گیری دردسترس از بین کلاس های سال سوم انتخاب شدند.20 نفر به عنوان گروه آزمایش و 20 نفر به عنوان گروه کنترل تعیین شدند. گروه آزمایش در ده جلسه یک ساعته مورد آموزش الکترونیک درس ریاضی قرار گرفتند. قبل از انجام تحقیق و بعد از پایان جلسات آموزشی آزمون خودتنظیمی بوفارد و آزمون محقق ساخته برای سنجش نمره پیشرفت تحصیلی در ریاضی بر روی دانش آموزان اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش با استفاده از محتوای الکترونیکی بر روی گروه آزمایش که این برنامه را دریافت کرده اند در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل که این برنامه را دریافت نکرده اند تاثیر معنی داری داشت، بطوری که موجب افزایش یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در گروه آزمایش شد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
فاطمه نارنجی ثانی؛ جواد پورکریمی؛ سمانه حجازی
چکیده
پیشینه اهداف: یادگیری الکترونیکی ضرورت جامعه اطلاعاتی و یکی از شرایط اصلی برای تحقق هدف برنامه چهارم توسعه کشور (توسعه مبتنی بر دانایی) است. در برنامه ی مذکور به دانشگاه ها اجازه داده شده است که به منظور پاسخگویی مناسب به افزایش تقاضا برای ورود به نظام آموزش عالی از یک سو و دسترسی به فرصت های برابر آموزشی و ارتقای پوشش جمعیت دانشجویی ...
بیشتر
پیشینه اهداف: یادگیری الکترونیکی ضرورت جامعه اطلاعاتی و یکی از شرایط اصلی برای تحقق هدف برنامه چهارم توسعه کشور (توسعه مبتنی بر دانایی) است. در برنامه ی مذکور به دانشگاه ها اجازه داده شده است که به منظور پاسخگویی مناسب به افزایش تقاضا برای ورود به نظام آموزش عالی از یک سو و دسترسی به فرصت های برابر آموزشی و ارتقای پوشش جمعیت دانشجویی از سوی دیگر، توجه ویژهای به رویکرد یادگیری الکترونیکی در فرایند یاددهی-یادگیری مؤسسه های آموزش عالی و دانشگاه ها نمایند. همگام با توسعه یادگیری الکترونیکی در سطح دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، موضوع ارزشیابی نظام یادگیری الکترونیکی و توجیه اجرای برنامهها و لزوم تأمین الزامات و استانداردهای مورد نظر برای طراحی، توسعه و پیادهسازی یادگیری الکترونیکی در آموزش عالی دارای اهمیت است. با توجه به اینکه ساختار یادگیری الکترونیکی پیچیده بوده و از مؤلفه های گوناگونی تشکیل شده، لازم است برای ارزیابی نظام یادگیری الکترونیکی تمام این مؤلفه ها بررسی شوند، بنابراین ضروری است با انجام مطالعه ای جامع، شاخص های اصلی و عملی ارزشیابی نظام یادگیری الکترونیکی شناسایی و معرفی گردند تا با استفاده از آنها به طراحی و تدوین چارچوب و ابزارهایی مناسب برای ارزشیابی این نظام پرداخته شود. ارزشیابی نظام یادگیری الکترونیکی به دست اندرکاران و مدیران مربوطه در مراکز آموزش عالی این فرصت را می دهد تا نقاط قوت و ضعف این نظام را شناخته و برای تقویت نقاط قوت و یا رفع کاستی ها و نقص های احتمالی اقدام نمایند. روشها: این پژوهش جستاری در تجربه زیسته اعضای هیات علمی دانشگاه تهران در سال 1398 از ارزشیابی نظام یادگیری الکترونیکی بوده است. در این مطالعه تلاش شد تا با بهرهگیری از روششناسی کیفی مؤلفههای ارزشیابی نظام یادگیری الکترونیکی در دانشگاه تهران شناسایی شوند. داده های این پژوهش از طریق رویکرد کیفی و با روشی پدیدارشناسانه توصیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج شده است و داده ها از طریق روش کدگذاری و مقوله بندی تجزیه و تحلیل شده اند.نمونه گیری در این پژوهش از طریق هدفمند و از نوع معیاری بوده و در مجموع 17نفر از متخصصان در زمینه یادگیری الکترونیکی دانشگاه تهران شرکت نموده اند. روایی دادههای کیفی با استفاده از چهار معیار قضاوت لینکن و گوبا (1985) شامل؛ باورپذیری، قابلیت انتقال/انتقالپذیری، قابلیت تأیید یا بیطرفی و قابلیت اطمینان یا سازگاری و پایایی دادههای کیفی توسط کدگذاری مجدد توسط کدگذار دوم و خودِ کدگذار تأیید شده است. یافتهها: بر اساس یافته های پژوهش عوامل مرتبط با ارزشیابی نظام یادگیری الکترونیکی در سه بعد پداگوژی، سازمانی و فناوری دسته بندی شده که در مجموع دارای 17 مؤلفه و 95 مفهوم بوده است. این مؤلفهها در قالب استاد، دانشجو، دستیار آموزشی، فرایند یاددهی- یادگیری، محتوا، ارزشیابی، خدمات پشتیبانی، تعامل، نظام آموزش و توانمندسازی، نظام انگیزش، اهداف و استراتژیهای دانشگاه، نظام مدیریت دانش، فرهنگ، منابع کالبدی، نرمافزار، سختافزار و زیرساخت شناسایی شدهاند. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر نکات مهمی است که می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران و مسوولان دانشگاه تهران در حوزه یادگیری الکترونیکی فراهم آورد تا با اتخاذ سیاست های اصولی در خصوص ارزشیابی این نظام در جهت بهبود و ارتقاء کیفیت و اثربخشی یادگیری الکترونیکی گام های اساسی بردارند. توصیه میشود دانشگاه به منظور ارزشیابی نظام یادگیری الکترونیکی دانشگاه تهران، از الگوی ارائه شده در پژوهش حاضر استفاده نماید.
اموزش الکترونیکی- مجازی
فرهاد سراجی؛ رضا مالمیر؛ حامد عباسی کسانی
چکیده
پیشینه و اهداف: کاربران با انگیزههای متفاوت وارد شبکههای اجتماعی میشوند و نحوه مشارکت آنها نیز در شبکههای اجتماعی از هم متفاوت است. معلمان بهعنوان کاربر شبکههای اجتماعی با اهداف و انگیزههای گوناگون، شیوه مختلفی را برای مشارکت در این شبکهها برمیگزینند. لذا پژوهش حاضر با تأکید بر نقش انگیزهها در نحوه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کاربران با انگیزههای متفاوت وارد شبکههای اجتماعی میشوند و نحوه مشارکت آنها نیز در شبکههای اجتماعی از هم متفاوت است. معلمان بهعنوان کاربر شبکههای اجتماعی با اهداف و انگیزههای گوناگون، شیوه مختلفی را برای مشارکت در این شبکهها برمیگزینند. لذا پژوهش حاضر با تأکید بر نقش انگیزهها در نحوه استفاده از شبکههای اجتماعی معلمان به مطالعه انگیزهها و نحوه مشارکت معلمان در شبکههای اجتماعی میپردازد. اهداف ویژه آن عبارتند از: 1. تعیین نحوه استفاده معلمان فعال در شبکههای اجتماعی مجازی از این شبکهها. 2. تعیین نوع بازخوردهای معلمان در شبکههای اجتماعی. روشها: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی انجام شده است. میدان پژوهش، گروهها و تالارهای گفتگوی شبکههای اجتماعی معلمان ایران میباشد. در این پژوهش با 30 نفر از معلمان فعال در شبکههای اجتماعی مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت که 14 نفر از آنان مرد و 16 نفر زن بودند که همه این افراد، مدیر کانال مجازی و ابرگروههای مختلف در شبکههای اجتماعی بودند و با استفاده از منطق نمونهگیری هدفمند و شیوه ملاکمحور انتخاب شدند. ملاک انتخاب آنها سابقه گروه یا کانال، تعداد دنبالکنندگان و تعداد بازدیدکنندگان بود. همچنین معلمانی برای مصاحبه انتخاب شدند که علاوه بر این ملاکها، در حوزه تولید محتوای الکترونیکی در شبکههای اجتماعی توسط سایت مرکز رشد به عنوان فرد فعال در تولید محتوا برگزیده شده بودند. هر مصاحبهشونده به مدت 40 الی 45 دقیقه حول محور سؤالات مصاحبه نظرات خود را مطرح کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در این روش ابتدا مفاهیم و کدهای مهم از متن مصاحبه استخراج میشود و سپس جایگاه هر مضمون از نوع فراگیر، سازماندهنده و پایه در شبکه مضامین مشخص میگردد. در این پژوهش برای انجام این فرایند گامهای زیر طی شد: 1) در ابتدا با مطالعه مکرر دادهها و خواندن فعال آنها، جستجوی معانی و کشف الگوها با یاداشتبرداری و علامتگذاری دادهها آغاز گردید (آشنایی با دادهها). 2) پس از خواندن دادهها، کدها و مفاهیم معرف دادهها ایجاد شد (ایجاد کدهای اولیه). 3) کدهای شناساییشده، سازمان داده شده و به مضمونهای مشخص تبدیل شدند (ایجاد مضمونها). 4. در این مرحله مضمونها نامگذاری و در صورت نیاز بازنگری شدند. 5) شبکه مضامین برای شناسایی مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر ایجاد شد و در ادامه گزارش نهایی دادهها تنظیم شد. یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که معلمان از شبکههای اجتماعی با انگیزههای شخصی برای تفریح، دسترسی به اخبار و تعامل با آشنایان و با انگیزههای شغلی برای توسعه حرفهای و تعامل با همکاران بهره میگیرند. انگیزههای معلمان بر نحوه ارائه بازخورد و شیوه مشارکت آنها در شبکههای اجتماعی مؤثر است. بازخوردها و مشارکت آنها در شبکههای اجتماعی متنوع است که میتوان آنها را به شش سطح منتشرکنندگی، لایککنندگی، کنترلکنندگی، مشورتدهی، نقدکنندگی و کامنتگذاری مستدل طبقهبندی نمود. نتیجهگیری: سطوح مشارکت معلمان در شبکههای اجتماعی از منظر توسعه حرفهای و یادگیریهای شغلی آنها از این منظر حائز اهمیت است که هراندازه بتوان با طرحها و برنامههای مشخص، مشارکت معلمان در شبکههای اجتماعی را طوری سازماندهی کرد که از تعاملات ضعیف مانند منتشرکنندگی، لایککنندگی و کنترلکنندگی به سمت مشورتدهی، نقدکنندگی و استدلالورزی حرکت کنند؛ به شکل عمیق با مفاهیم شغلی خود در شبکههای اجتماعی درگیر میشوند و از ظرفیتهای هر زمانی، هر مکانی و تعاملی این محیط برای توسعه حرفهای خود بهره میگیرند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
سوسن مهرزاد؛ زینب گلزاری؛ زهرا طالب
چکیده
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه گواه و آزمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته ( پیش آزمون و پس آزمون) با روایی مناسب و اعتبار 73/0 و 76/0 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از شاخصهای گرایش مرکزی، و پراکندگی و در سطح استنباطی نیز با استفاده از آزمون کوواریانس، استفاده گردیده است. علاوه بر این از آزمون تی همبسته، نمرات پس آزمون دوم که با فاصله یک ماه از پیش آزمون اول اجرا شد، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری هنرجویان تأثیر مثبت دارد. استفاده از کتاب تعاملی بر یادداری هنرجویان تأثیر مثبت دارد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
اسماعیل جعفری؛ نسرین همایونی بخشایش؛ جمیله علم الهدی
چکیده
پیشینه اهداف: امروزه، آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است این امکان میتواند یکی از گزینههای مورد توجه برای پر کردن خلأهای آموزشی، در نبود دسترسی به آموزش حضوری و در نهایت ارتقای عدالت آموزشی برای افراد در مناطق روستایی ...
بیشتر
پیشینه اهداف: امروزه، آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است این امکان میتواند یکی از گزینههای مورد توجه برای پر کردن خلأهای آموزشی، در نبود دسترسی به آموزش حضوری و در نهایت ارتقای عدالت آموزشی برای افراد در مناطق روستایی و دوردست باشد. مساله ای که ما در این پژوهش به دنبال دستیابی به آن بودیم این است که آیا کسانی که مخاطب این شکل از آموزش بودهاند نیز آن را به عنوان یک تجربه عادلانه درک کردهاند؟ یا در نگاهی دقیقتر کدام بخش از این نوع آموزشها به درک احساس عدالت در این افراد منجر شده و در کدام بخش بیعدالتی وجه پررنگ درک افراد در تجارب زیستهشان بوده است؟ در یک جمله هدف این پژوهش بررسی تجربیات دانشجویان مجازی دانشگاههای جامع تهران از وضعیت عدالت آموزشی در آموزش مجازی بود تا زوایا و ابعاد آن مشخص شود. روشها: این مطالعه به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی انجامشده است. یکى از موارد مناسب براى کاربرد روش پدیدارشناسى پاسخ به این سؤال است که آیا نیاز به روشنسازی بیشتر پدیدهای خاص وجود دارد؟ وضعیت عدالت در آموزشهای مجازی هنوز به درستی در هیچ پژوهشی بررسی نشده است؛ ازاینرو پژوهشگران حاضر رویکرد فوق را براى بررسى این مسأله انتخاب کردند. در این پژوهش با توجه به هدف مطالعه، شرکتکنندگان بر اساس نمونهگیری معیاری از بین دانشجویان مجازی که دورههای مجازی دانشگاههای جامع تهران (دانشگاههای امیرکبیر، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی و دانشگاه تهران) را تجربه نموده و معیارهای ورود به این مطالعه را دارا بودند انتخاب شدند. فرایند گزینش نمونهها ادامه پیدا کرد تا هنگامیکه دادهها در 32 مصاحبه به اشباع رسیدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در این پژوهش متن مصاحبهها با استفاده از روش اسمیت مورد تحلیل قرار گرفت در ادامه کار جهت تائید روایی و دقت تحقیق، معتبر بودن، اطمینانپذیری و قابلیت تأیید دادهها مورد بررسی قرار گرفت. برای تضمین معتبر بودن، یافتههای این مطالعه به شرکتکنندگان ارائه شد و ایشان نظرات خود را در مورد هماهنگى یافتهها با تجربیات خود به پژوهشگر ابراز کردند، همچنین تعمق مشارکتی پیرامون مضمونهای پدیدار شده توسط پژوهشگر انجام شد. پژوهشگران با حفظ مستندات در تمام مراحل پژوهش قابلیت تأیید این پژوهش را تضمین نمودند. بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، قبل از شروع مصاحبه، شرکتکنندگان از اهداف و اهمیت تحقیق آگاه شدند و با رضایت آگاهانه در تحقیق شرکت نمودند. همچنین به شرکتکنندگان تأکید شد که مشخصات آنان در طول تحقیق و بعدازآن بهصورت محرمانه حفظ میگردد. یافتهها: سوال اصلی پژوهش این بود: دانشجویان در مورد عدالت و بی عدالتی در آموزش مجازی چه تجربیاتی دارند؟ در این بخش از پژوهش اطلاعات جمعآوریشده از اجرای مصاحبهها مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. مصاحبهشوندگان در این پژوهش 32 نفر دانشجوی مجازی بودند که در دامنه سنى 23-49 سال قرار داشتند. در آنالیز مصاحبهها، مفاهیم اصلی از دل جملات ابراز شده توسط سوژهها بیرون کشیده شد و در قالب مفهومی تقلیل یافته بیان شد، در نتیجه 153 کد توصیفی حاصل شد. در مرحله بعد با تأمل در کدهای توصیفی کدهای متداخل و مشابه و مرتبط شناسایی شد. این مفاهیم بر اساس اشتراکات، تشابهات و همپوشی معنایی در قالب 20 کد تفسیری ادغام گردید . در نهایت در آخرین مرحله کدهای تفسیری به 7 کد تبیینی تقلیل یافت: برابری دانشجویان با ویژگیهای متفاوت (وضعیت جغرافیایی، وضعیت شغلی و توانایی یادگیری)، برابری دانشجویان در تعامل با اساتید (برابری باوجود ویژگیهای ظاهری و فرهنگهای متفاوت)، شکل نگرفتن تعامل واقعی (تعاملات کوتاه و شکننده)، مشکلات محتوایی (محتوای غیرکاربردی، عدم نظارت در تدوین محتوا و نداشتن برنامهریزی مدون و مشخص در ارائه دروس)، نگرش نادرست سازمانی به دانشجویان مجازی (نگرش سرمایهای داشتن به دانشجویان و عدم توجه به تواناییهای واقعی دانشجویان) نابرابری در استفاده از تسهیلات و میزان هزینهها (هزینههای بالای آموزشی و نابرابری در استفاده از تسهیلات) و نابرابری در ارائه خدمات آموزشی (نداشتن الگوی رفتاری سازمانی متناسب با آموزش مجازی، تعداد کم کارمندان جهت پاسخگویی به نیازهای آموزشی دانشجویان، تعداد بالای دانشجویان در کلاس و استفاده از اساتید نامناسب در تدریس). نتیجهگیری: عدالت و تحقق آن همواره یکی از اصلیترین شعارها در عرصه آموزش است. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر گاه آنرا در ارتباط جستجو کرده و گاه بر روی امکانات ارائه شده در فرایند آموزش تمرکز کردهاند. اگر نگاهی کلی بر مضامین به دست آمده داشته باشیم میتوان آنها را در دو طیف عدالت و بیعدالتی جای داد، هر چند مصادیق بیشتری در بخش بیعدالتی یافت شد. نتیجهگیری اصلی دیگری که از پژوهش حاضر حاصل شد پیوند غالب مصادیق عدالت به خصوصیات ذاتی آموزش مجازی و پیوند غالب مصادیق بیعدالتی به نحوه مدیریت در اجرای آموزش مجازی و نداشتن امکانات متناسب با این شکل از آموزش است. در نهایت باید متذکر شد که با توجه به استفادهی روزافزون از آموزش مجازی و تفاوت اساسی آن با آموزش حضوری، مسائل اخلاقی نیز به شکل متفاوتی در فرایند آن بروز مییابد که نیازمند شناخت و بررسی دقیق است.
اموزش الکترونیکی- مجازی
سید محمدباقر جعفری؛ جبار باباشاهی؛ ندا اسکندری؛ مصطفی زندی نسب
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه با پیشرفت ابزارهای ارتباط جمعی و رایانهها، نفوذ و گسترش شبکه اینترنت در عرصههای مختلف زندگی انکارناپذیر است. یکی از پدیدههای بسیار فراگیری که در چند سال اخیر بر روی شبکه اینترنت به وجود آمده، پیدایش رسانههای اجتماعی است. رسانههای اجتماعی، زندگی اجتماعی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار دادهاند. گسترش رسانههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه با پیشرفت ابزارهای ارتباط جمعی و رایانهها، نفوذ و گسترش شبکه اینترنت در عرصههای مختلف زندگی انکارناپذیر است. یکی از پدیدههای بسیار فراگیری که در چند سال اخیر بر روی شبکه اینترنت به وجود آمده، پیدایش رسانههای اجتماعی است. رسانههای اجتماعی، زندگی اجتماعی و اقتصادی را تحت تاثیر قرار دادهاند. گسترش رسانههای اجتماعی مورد توجه اقشار مختلف جامعه از جمله مدیران آموزشی قرار گرفته است؛ از دیدگاه مدیران آموزشی، رسانههای اجتماعی فرصتهای بی بدیلی برای آموزش و یادگیری فراهم میآورد. رسانههای اجتماعی عبارتاند از گروهی از برنامههای کاربردی مبتنی بر اینترنت که با اتکا به بنیانهای فناوری وب، امکان ایجاد و تبادل محتوای تولید شده توسط کاربران را فراهم مینمایند. رسانههای اجتماعی در کنار جنبه سرگرمی، برای دسترسی و انتشار اطلاعات مربوط به یادگیری مورد استفاده قرار میگیرند و استفاده از آنها در جهت تحقق اهداف آموزشی به طور مفصل مطالعه شده است. یکی از کاربردهای رسانههای اجتماعی، یادگیری میباشد که فرآیند یادگیری در آن از طریق به اشتراکگذاری دانش اتفاق میافتد. با گسترش رسانههای اجتماعی، استفاده مناسب و کارآمد از آن اهمیت ویژه پیدا کرده است. رسانههای اجتماعی ابزاری مناسب جهت یادگیری هستند و برای داشتن جامعهای بهتر و پیشرفتهتر باید به نقش یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی توجه ویژه نمود. یکی از مواردی که باعث توسعه یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی میگردد، وفاداری کاربران به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی میباشد؛ لذا در پژوهش حاضر پیشایندهای موثر بر وفاداری به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. روشها: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، یک پژوهش توصیفی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و جامعه آماری این پژوهش کاربران گروه تلگرامی کانون فناوری اطلاعات قم بودهاند. در این پژوهش از نمونهگیری در دسترس استفاده شد و تعداد 364 پرسشنامه جمعآوری گردید. تجزیه و تحلیل یافتهها با نرم افزارهایSPSS و LISREL انجام شده است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بیش از 95 درصد جامعه آماری مورد بررسی دارای تحصیلات دانشگاهی بودهاند و تمام فرضیههای پژوهش مورد تایید واقع شد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که دو شاخص سنجش وفاداری به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی (تمایل رفتاری به ادامه استفاده از آن و تمایل به توصیه به دیگران) تحت تاثیر رضایت از آن قرار دارند و رضایت نیز تحت تاثیر خودکارآمدی یادگیری و علاقه به یادگیری از طریق رسانه های اجتماعی قرار دارد. همچنین نتایج نشان داد، ناتوانی شناختی اینترنت معایبی دارد و باعث میگردد که خودکارآمدی و علاقه به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی کاهش پیدا کند. زمانی که فردی احساس خودکارآمدی یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی داشته باشد، در خود علاقه و رضایت در یادگیری از طریق آن مییابد. همچنین، علاقه به یادگیری از طریق رسانههای اجتماعی باعث رضایت به یادگیری از طریق آن میگردد و در نهایت، در صورتی که فرد رضایت از یادگیری را در خود دریابد، تمایل رفتاری به ادامه استفاده از رسانههای اجتماعی و تمایل به توصیه به دیگران دارد.از طریق موارد ذکر شده، گسترش رسانههای اجتماعی به عنوان یک ابزار یادگیری امکانپذیر است و این موضوع سبب مزایای زیادی از جمله کاهش هزینههای یادگیری، کاهش زمان صرف یادگیری، گسترش یادگیری به صورت عادلانه و بهبود یادگیری میگردد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
نرجس امینی؛ احمدرضا نصراصفهانی؛ بی بی عشرت زمانی؛ بهروز ترک لادانی
چکیده
پیشینه و اهداف: ماهیت آموزش عالی به علت پیشرفت فاوا در حال تحول بوده و این فناوریها بر روی رسالت دانشگاهها در ابعاد آموزش و پژوهش تاثیر بهسزایی گذاشته است. فاوا واسطهایست که امکان بیان طیف گستردهای از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند. این پدیده با تمام ویژگیها و کاربردهایی که دارد، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ماهیت آموزش عالی به علت پیشرفت فاوا در حال تحول بوده و این فناوریها بر روی رسالت دانشگاهها در ابعاد آموزش و پژوهش تاثیر بهسزایی گذاشته است. فاوا واسطهایست که امکان بیان طیف گستردهای از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند. این پدیده با تمام ویژگیها و کاربردهایی که دارد، عبارت است از گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد که با استفاده از ابزارهای رایانهای و مخابراتی صورت پذیرد. فاوا به عنوان رویکردی نوین، مکمل آموزش است نه جایگزین آن، هدف از توسعه آن، بهبود و کارآمدتر ساختن منابع آموزش و پرورش، به ویژه منابع انسانی است. مطالعات متعددی در گذشته اثرات مثبت فاوا را در تدریس نشان دادهاند. گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها و مفاهیم نوین، زمینه بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم هزینه را برای فراگیران اعم از دانشآموزان، دانشجویان و معلمان به روش برخط فراهم کرده و تبادل سریع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را میسر میسازد. مؤسسات آموزش عالی نیز به طور فزایندهای نسبت به استفاده از فاوابه عنوان ابزاری برای یاددهی یادگیری، همکاریهای علمی، ارتباطات علمی، توسعه و توانمندی اعضای هیئت علمی برنامهریزی کرده و در عمل، سعی بر آن دارند که فاوا را برای تحقق اهداف به کار ببرند. در مواجه با نیاز جهانی کاربرد فاوا به استادان در جایگزین نمودن روشهای آموزش سنتی با ابزار و امکانات آموزش و یادگیری مبتنی بر فناوری کمک خواهند کرد. اما امروزه این امر برای آموزش خیلی مهمتر از گذشته است، زیرا ابزارهای جدید و استفاده از فاوا در روشهای آموزشی مؤثرند. به نظر میرسد فاوا تاثیر شگرفی بر فرایند یادگیری در آموزش عالی از طریق ارائه فرصتهای جدید و جالبی برای اساتید و دانشجویان داشته باشد. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل پژوهشهای انجام شده در زمینه تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان، جهت برآورد اندازه اثر واقعی فاوا بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان بود. روشها: کلیه پژوهشهای انجام شده، تا پایان سال 1396 در زمینه رابطهی میزان استفاده از فناوری اطلاعات با عملکرد آموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی در ایران جامعه پژوهشی میباشد. با بررسی همه پژوهشهای انجام شده تعداد 6 پژوهش درباره اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عملکرد آموزشی استادان و همچنین تعداد 5 پژوهش درباره اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عملکرد پژوهشی استادان که دارای ویژگیهای مناسب برای ورود به فراتحلیل بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، چک لیست گزینش پژوهشها از نظر فنی و روششناختی بود . مدل فراتحلیل ترجیحی در این پژوهش رویکرد ترکیب نتایج هانتر و اشمیت بود. برای تفسیر نتایج نیز از رویکرد کوهن استفاده شد. یافتهها: اندازه اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی استادان نیز 413/0 میباشد که برمبنای شاخصهای تفسیری، بالاتر از متوسط است. همچنین اندازه اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد پژوهشی استادان نیز 315/0 میباشد که برمبنای شاخصهای تفسیری، متوسط است. نتیجهگیری: کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان به طور معناداری تأثیر دارد. با توجه به نتایج به دست آمده و کمیت و کیفیت پژوهشهای موجود، پیشنهاد میشود تحقیقات این دو حوزه در سطح بالاتری از لحاظ کیفی و رعایت قواعد تدوین مقاله و اجرای پژوهش انجام شود. همچنین برای رسیدن به یک نتیجه قابل اعتماد در مرحله اول از آمار پارامتریک درطرح خود استفاده کنند و روشهای آماری قوی همراه با نمونه متناسب و روش های نمونهگیری مناسب با جامعه استفاده گردد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
وحیدرضا میرزائیان
چکیده
پیشینه و اهداف: ترجمه ماشینی در حال حاضر به طور گسترده در همه جا مورد استفاده قرار میگیرد؛ با این حال، نقش آن به عنوان ابزار یادگیری زبان تأیید نشده است، زیرا نگرانیهایی در مورد کیفیت آن وجود دارد. با این حال، اگر خروجی ترجمه ماشینی را با خروجی تولید شده ده سال پیش مقایسه کنیم، شاهد پیشرفت چشمگیری در کیفیت آن بخصوص در بعد واژگانی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ترجمه ماشینی در حال حاضر به طور گسترده در همه جا مورد استفاده قرار میگیرد؛ با این حال، نقش آن به عنوان ابزار یادگیری زبان تأیید نشده است، زیرا نگرانیهایی در مورد کیفیت آن وجود دارد. با این حال، اگر خروجی ترجمه ماشینی را با خروجی تولید شده ده سال پیش مقایسه کنیم، شاهد پیشرفت چشمگیری در کیفیت آن بخصوص در بعد واژگانی و دستوری هستیم. ترجمه ماشینی را میتوان بدین شکل تعریف کرد: فرایندی که از طریق آن و با استفاده از دستگاههای الکترونیکی میتوان ورودی را از زبانی ارایه نمود و خروجی را به زبان دیگر تحویل گرفت. هنگامیکه ترجمه ماشینی روی گوشیهای هوشمند در دسترس همگان قرار گرفت به دلیل مزایایی همچون رایگان بودن و سهولت دسترسی، مقبولیتی همگانی کسب نمود. در حوزه تعلیم و تعلم، هر روزه یادگیرندگان زیادی از این فناوری برای اهداف مختلف شخصی و همچنین علمی استفاده میکنند. این اهداف به طور عمده عبارتند از درک متنی که به زبان مادری نوشته نشده است و یا ترجمه متون مختلف از زبانهای مختلف به زبانهای دیگر و تحویل آن بعنوان تکالیف درسی به مدرسان. ترجمه ماشینی با تولید نسخهای نه چندان کامل میتواند به یادگیرندگان کمک کند درک مختصری از متنی که از زبان دیگری به غیر از زبان مادری نگاشته شده است پیدا کنند هدف از این پژوهش بررسی تاثیر ترجمه ماشینی روی درک مطلب دانشجویان است. روشها: برای رسیدن به این هدف، سه نوع متن با سطوح مختلف دشواری انتخاب شد. این متون یک بار توسط مترجم انسانی و یک بار با ترجمه ماشینی (مترجم گوگل) ترجمه شد. در نهایت شش متن بدست آمد. خروجی ترجمه ماشینی مورد ارزیابی قرار گرفته و تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: سپس دانشجویان کارشناسی ارشد که بیشتر از ترجمه ماشینی برای درک مطالب درسی خود استفاده میکنند به صورت تصادفی به شش گروه تقسیم شدند و هر گروه یکی از این متون را خوانده و به سوالات چهار جوابی درک مطلب در انتهای متن پاسخ دادند. آزمون تی روی دادهها انجام شد و مشخص گردید که از سه نوع متن، دو نوع متن علیرغم داشتن برخی مشکلات واژگانی و دستوری توانست با ترجمه انسانی رقابت کند. نتیجهگیری: دادهها نشان داد کیفیت ترجمه ماشینی در حال بهبود است و هم اکنون به آن درجه از کیفیت رسیده است که از آن بتوان بعنوان ابزاری در محیطهای آموزشی استفاده نمود. راهکارهایی نیز در خصوص استفاده بهینه از این فناوری در کلاس درس ارایه گردیده است. با توجه به اینکه نوع متن تاثیر بسیار زیادی در کیفیت ترجمه ماشینی دارد و متون علمی بسیار خوب و متون ادبی بسیار بد ترجمه ماشینی میشوند این نکته نیز بایستی در تعمیم دادن نتایج این پژوهش مد نظر قرار گیرد. هر سه متن ترجمه شده توسط گوکل توانست با متن ترجمه شده انسانی از دیدگاه درک مطلب برابری نماید لیکن تعداد جملات مجهول در این متن از دو متن دیگر بیشتر بود که انتظار میرفت در درک مطلب دانشجویان تاثیر منفی بگذارد که چنین چیزی مشاهده نشد. مسئله جنسیت نیز می تواند مورد بررسی قرار گیرد تا بدانیم آیا ارتباطی بین جنسیت و نوع واکنش به ترجمه ماشینی وجود دارد یا خیر
اموزش الکترونیکی- مجازی
سیدامین عظیمی؛ گالیا کریلوا ایلدوسونا؛ نسیم سلیمانی
چکیده
پیشینه و اهداف: رویکرد گسترده جهان در بهکارگیری فناوری آموزش از راه دور برای تعلیم و تربیت خود گواه این است که استفاده از این ابزار فوائد و مزایای منحصر به فردی را برای آموزش و یادگیری به همراه دارد. با این حال، استفاده از فناوری باید با دقت مورد نظارت قرار گیرد. فناوریهای آموزشی ابزارهای کارآمدی محسوب میشوند، اما به تنهایی و ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رویکرد گسترده جهان در بهکارگیری فناوری آموزش از راه دور برای تعلیم و تربیت خود گواه این است که استفاده از این ابزار فوائد و مزایای منحصر به فردی را برای آموزش و یادگیری به همراه دارد. با این حال، استفاده از فناوری باید با دقت مورد نظارت قرار گیرد. فناوریهای آموزشی ابزارهای کارآمدی محسوب میشوند، اما به تنهایی و به خودیِ خود کار خارقالعادهای انجام نمیدهند. در واقع این نحوه استفاده و بهکارگیری صحیح آنها توسط دستاندرکاران از جمله اساتید و دانشجویان است که به این ابزارها ارزش، کارایی و اثربخشی میدهد. از جمله شاخصههای اصلی ورود فناوری به آموزش خودآموزی بوده است؛ اما در جریان خودآموزی مهارتهای اساسیتری در فرد باید پایهگذاری و تقویت شود، از جمله مهارتهای خودشناسی، خودسازماندهی، خودانگیزی برای مطالعه که در نهایت به خودتوسعهای منجر میگردد. استفاده مناسب از فناوریهای آموزشی مانند استفاده از سیستم مدیریت محتوا و امکانات آنها میتواند به طور بالقوه پشتیبان توسعه مراحل مختلف خودتوسعهای میباشد. استفاده از فناوریهای آموزشی برای رسیدن به خودتوسعهای با تلاشهای قابل توجهی از سوی معلمان و هزینههای زمانی همراه است. علاوه بر این، اساتید باید در این زمینه از دانش، مهارتهای فنی، استعداد و تجربه کافی برخوردار باشند. این تلاشها با بررسی اهداف، محتوا و همچنین انتخاب روشهای آموزشی مناسب تکمیل میشود. در نتیجه، در صورتی که اساتید قادر به انتخاب منابع اطلاعاتی مناسب، تجزیه و تحلیل و ترکیب دانشهای مختلف باشند، امکان دستیابی به یک نتیجه کیفی متفاوت وجود دارد. با وجود این، همواره هماهنگی میان عناصر مختلف فراهم نشده و در نتیجه کاستیهایی در این زمینه دیده میشود.هدف این مقاله بررسی تاثیر خودتوسعهای دانشجویان بر میزان پیشرفت تحصیلی آنها با بهکارگیری فناوری آموزش از راه دور توسط اساتید میباشد. روشها: این پژوهش به شیوه شـبهآزمایشـی (پیشآزمون- پسآزمون) در درس آمار انجام شد. جامعه آمـاری این پژوهش شامل 664 نفر از دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی (اقتصاد و مدیریت) دانشگاههای مجازی ایران و روسیه در سال تحصیلی 2015-2017 بودند که از بین آنها تعداد 242 دانشجو( 112 نفر از روسیه و 136 نفر از ایران) بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون در هر دو متغیر سطح خودتوسعهای و پیشرفت تحصیلی دانشجویان در هر دو کشور ایران و روسیه تفاوت معناداری وجود داشت. نتیجهگیری: بهکارگیری فناوریهای آموزشی توسط اساتید بر ارتقای پیشرفت تحصیلی و خودتوسعهای دانشجویان تاثیر محسوس دارد. استفاده هدفمند از فناوریها میتواند سودمندی آنها را بیش از پیش آشکار سازد. نتایج این پژوهش یادآور این مساله است که نگاهی جدید و متفاوت به فناوری و کاربردهای آن در ایجاد تحول و تجارب جدید در آموزش موثر است. در واقع، هدف از بهکارگیری فناوری در عصر امروز باید گسترش مهارتهای فردی و خودتوسعهای باشد، تا بتوان به غایت اصلی آموزش که تربیت فراگیرانی فعال و جستجوگر و آماده برای تحول است، نائل شد و بدینوسیله بتوانند راهحلهای خلاق، متفکرانه و اندیشمندانهای را برای مواجهه با مسائل زندگی در قرن حاضر، همچنین افزایش عملکرد تحصیلی خود، بیابند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
علیرضا بادله؛ نوش آفرین نصرت؛ وحیده سلیمانی راد
چکیده
پیشینه و اهداف: پیشرفت روزافزون تکنولوژی سبب پیدایش ماشین هایی به نام ربات شده، به طوری که امروزه رباتیک ابعاد مختلف زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. رباتیک یکی از جدیدترین فناوریهای جهان امروز است که امروزه نقش آن در صنعت بسیار زیاد بوده و به تدریج در حال گسترش در تمام زندگی بشری است. رباتیک ابزار نوینی است که میتواند بسیاری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پیشرفت روزافزون تکنولوژی سبب پیدایش ماشین هایی به نام ربات شده، به طوری که امروزه رباتیک ابعاد مختلف زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است. رباتیک یکی از جدیدترین فناوریهای جهان امروز است که امروزه نقش آن در صنعت بسیار زیاد بوده و به تدریج در حال گسترش در تمام زندگی بشری است. رباتیک ابزار نوینی است که میتواند بسیاری از نیازهای انسان را برطرف نماید و بر نگرشها و تفکرات آدمی به خصوص نوجوانان، تأثیر بگذارد و رفتار آنها را تحت تأثیر خود قرار دهد، زیرا نوجوانان علاقه دارند که تجربههای جدیدی را بدست آورند و تکنولوژی، به دلیل اختراعات جدید مانند رباتیک، این نیاز آنان را رفع می کند. دانشآموزان با تکنولوژی و رباتیک احساس راحتی بیشتری میکنند، چون این فناوری، حس کنجکاوی آنها را برطرف میکند. دنیای رباتیک، تلفیقی از الکترونیک، مکانیک، نرم افزار و سخت افزار میباشد که همواره در حال پیشرفت است. به عبارت دیگر، رباتیک یک دستگاه الکترومکانیکی یا یک نرمافزار هوشمند برای جایگزینی با انسان، با هدف انجام وظایف گوناگون است. یک ماشین که میتواند برای عمل به دستورات گوناگون برنامهریزی گردد یا یک سری کارهای ویژه را انجام دهد، به خصوص آن دسته از امور که فراتر از تواناییهای طبیعی و سرشتی بشر باشند. رباتیک، به علت داشتن ماهیت بین رشتهای، دارای رویکرد جذابی در آموزش است، زیرا نیازمند تخصص در رشتههای ریاضیات و زیباشناسی است که ریاضیات سبب تقویت تفکر حل مسئله و زیباشناسی سبب تقویت تفکر خلاق میگردد. بنابراین میتوان بیان کرد که رباتیک بر تفکرات حل مسئله و خلاق دانشآموزان مؤثر است. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش رباتیک بر مهارتهای حل مسئله در درس فیزیک دانشآموزان دوره ی متوسطه اول میباشد. روشها: این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع علی-مقایسهای است و جامعهی آماری آن شامل تمامی مدارس عضو طرح آموزشی رباتیک شهر تهران می باشد. به روش نمونهگیری خوشهای، از بین 5 منطقه ی تهران، یک منطقه و سپس به طور تصادفی از بین مدارس آن، 6 مدرسه با 173 دانش آموز انتخاب و به صورت هدفمند تعداد 120 دانشآموز از بین آن ها انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساختهی سنجش مهارتهای حل مسئله و بسته ی آموزش سازههای رباتیک در درس فیزیک بوده است که روایی آن با روش روایی محتوایی توسط متخصصین رباتیک و اساتید آزمونساز تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ، 95/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها ازSPSS در دو سطح آمار توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و آمار استنباطی (آزمون تی (t) مستقل، تحلیل واریانس و تحلیل کواریانس) استفاده شد. یافته ها: پژوهش نشان داد که بین آموزش رباتیک و مهارتهای حل مسئله ی دانشآموزان رابطهی معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین رابطه ی معناداری بین تأثیر آموزش رباتیک و مهارتهای حل مسئله در بین دانشآموزان دختر و پسر وجود نداشته و تفاوتی بین آن ها مشاهده نمی شود. نتیجهگیری: آموزش رباتیک بر مهارتهای حل مسأله دانشآموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد. پژوهش حاضر همانند هر پژوهش دیگر با محدودیتهایی همانند استفاده ی تنها از یکی از ابزارهای تحقیق، یعنی پرسشنامه و عدم استفاده از سایر ابزارها و محدودیتهایی جغرافیایی و دوره ی تحصیلی و هزینههای آموزشی و ساخت ربات، نیازمندی به تجهیزات کارگاهی پیشرفته، در دسترس نبودن نرم افزارهای اصل و استاندارد مواجه بود. بنابراین پیشنهاد میشود که پژوهش حاضر در سایر مناطق جغرافیایی و در دوره های تحصیلی مختلف و در مکانهای با امکانات پیشرفته ی مهندسی عملیاتی گردد تا قدرت تعمیم یافتهها افزایش یابد. براساس یافتههای حاصل از این پژوهش، پیشنهاد میشود ترتیبی داده شود تا در زمینه ی تأثیر رباتیک بر انگیزه و یادگیری دانشآموزان، تحقیقات بیشتری صورت گرفته و بتوان با کسب اطلاعات دقیق راهکارهایی در جهت استفاده ی صحیح از آموزش رباتیک ارائه داد. علاوه بر این پیشنهاد می گردد، شیوههای آموزش رباتیک در کشورهای دیگر جهت ارتقای تأثیرگذاری آموزش رباتیک بر دانشآموزان مورد توجه قرار گیرد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
مهدی عرب پشتکوهی؛ افسانه زمانی مقدم؛ علی رجب زاده قطری
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن اخیر که دوره گذر از عصر صنعتی به عصر اطلاعات و ارتباطات است، تعلیم و تربیت نسبت به دوران گذشته هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت بهطور چشمگیری دچار تحول شده است. ورود فناوری اطلاعات تمامی شئون زندگی بشری را دست خوش تغییر و تحول کرده است؛ در این میان نظامهای آموزشی به دلیل ماهیت معرفتیشان بیش از دیگر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن اخیر که دوره گذر از عصر صنعتی به عصر اطلاعات و ارتباطات است، تعلیم و تربیت نسبت به دوران گذشته هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت بهطور چشمگیری دچار تحول شده است. ورود فناوری اطلاعات تمامی شئون زندگی بشری را دست خوش تغییر و تحول کرده است؛ در این میان نظامهای آموزشی به دلیل ماهیت معرفتیشان بیش از دیگر نظامها از فناوریهای اطلاعاتی متأثر شدهاند. تا چندین سال پیش افراد برای آموزش و یادگیری نیاز به زمان و مکان مشخصی داشتند ولی امروزه با پیشرفت فناوریهای رایانه و شبکه اینترنت تا حدودی این نیاز از بین رفته است و هر کس بهزودی قادر خواهد بود هر چیزی را در هر زمانی و هر مکانی یاد بگیرد. روشهای سنتی آموزش دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای رشد و گسترش مداوم مهارتهای آموزشی نیستند. کاربرد فناوری در آموزش، نظامهای آموزش الکترونیکی را بهوجود آورده و باعث تغییراتی در نقش عناصر آموزش و طراحی آموزشی شده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اهمیت اجزای تشکیلدهنده آموزش الکترونیکی درس کار و فناوری از دیدگاه صاحبنظران است. رویکرد پژوهش کمی و از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. روشها: رویکرد پژوهش کمی و از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. این روش در هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبروست قابل استفاده است. معیارهای مطرح شده میتوانند کمی و کیفی باشند. سپس یک سری مقایسههای زوجی انجام میگیرد. این مقایسات وزن هریک از فاکتورها را در راستای گزینههای رقیب مشخص میسازد. در نهایت منطق تحلیل سلسله مراتبی به گونهای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه حاصل آید. جامعه پژوهش صاحبنظران حوزه آموزش، برنامهریزی فناوریهای نوین و درس کار و فناوری هستند که به صورت هدفمند تعداد 18نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد و شاخصهای تشکیل دهندۀ آن اجزای تشکیل دهنده آموزش الکترونیکی کرسلی بود که در مجموع در 10 شاخص دستهبندی شدند. در این مطالعه به بررسی ضرایب اهمیت شاخصها پرداخته است. سپس این شاخصها در یک پرسشنامه در اختیار نمونه تحقیق قرار داده شد و شاخصهای مذکور به وسیله نرمافزار اکسپرت چویس (expert choice 11) و بر مبنای روش تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مقایسه زوجی شاخصها استفاده شد. یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده مهمترین اجزای تشکیل دهنده آموزش الکترونیکی از دیدگاه صاحبنظران به ترتیب محتوا (با وزن 116/0)، طراحی صفحات (با وزن 128/0)، سازماندهی (با وزن 124/0)، انگیزش (با وزن 099/0)، انعطافپذیری (با وزن 093/0)، ارزشیابی (با وزن 092/0)، بازخورد (با وزن 098/0)، حجم کاری متعادل (با وزن 090/0)، کمکرسانی (با وزن 081/0) و فعالیت یاددهی- یادگیری (با وزن 079/0) است. نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش به تصمیمگیرندگان در اتخاذ راهبردهای اثربخش برای دورههای آموزش کمک میکند چراکه مهمترین اجزای تشکیلدهنده آموزش الکترونیکی مشخص است و تصمیمگیرندگان میتوانند به موجب آن میزان تخصیص منابع را کنترل نمایند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
نوری براری؛ مرتضی رضایی زاده؛ اباصلت خراسانی؛ فرنوش اعلامی
چکیده
پیشینه و اهداف: جدایی یادگیرنده و مدرس در یادگیری الکترونیکی باعث شده است که بازخورد بهعنوان پاشنه آشیل و مهمترین چالش در این نوع یادگیری محسوب شود. بااینوجود، هنوز دستورالعمل جامعی بر اساس علم آموزش وجود ندارد تا به چگونگی ایجاد بازخورد بر مبنای اهداف یادگیری بپردازد. هدف پژوهش حاضر تدوین استانداردهای آموزشی و شاخصهای بازخورد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جدایی یادگیرنده و مدرس در یادگیری الکترونیکی باعث شده است که بازخورد بهعنوان پاشنه آشیل و مهمترین چالش در این نوع یادگیری محسوب شود. بااینوجود، هنوز دستورالعمل جامعی بر اساس علم آموزش وجود ندارد تا به چگونگی ایجاد بازخورد بر مبنای اهداف یادگیری بپردازد. هدف پژوهش حاضر تدوین استانداردهای آموزشی و شاخصهای بازخورد در یادگیری الکترونیکی برای اطمینان از دستیابی به اهداف سطوح عالی یادگیری در طبقهبندی بلوم –اندرسون است. روشها: رویکرد پژوهش کیفی و از استراتژی طرح پدیدارشناسی بهره گرفتهشده است. جامعه پژوهش کلیه متخصصین و مدرسین مراکز یادگیری الکترونیکی دانشکدههای علوم تربیتی دانشگاههای دولتی شهر تهران و سه مرکز یادگیری الکترونیکی ایلینویز، خان و هاروارد در آمریکا هستند که تعداد 12 نفر از آنها به روش نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده انتخابشدهاند. افرادی میتوانستند در جامعه نمونه پژوهش قرار بگیرند که دارای سه ویژگی الف) تحصیلات آکادمیک در حوزه یادگیری الکترونیکی داشته باشند ب) در حوزه آموزش آموزش عالی در دانشکدههای علوم تربیتی مشغول تدریس باشند و ج) در مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاهها و مؤسسات آموزشی مشغول فعالیت باشند. برای جمعآوری داده موردنیاز از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. برای جمعآوری اطلاعات از شیوه مصاحبههای نیمه ساختاریافته استفاده گردید. تحلیل دادهها و تعیین مقولهها و استانداردها با تکنیک کدگذاری کوربین و اشتراوس و با نرمافزار ماکس کیودا انجام گردید. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش به تدوین 4 استاندارد آموزشی و 25 شاخص ضروری برای طراحی یک بازخورد مؤثر و بهموقع در حوزه یادگیری الکترونیکی انجامید. نتایج پژوهش میتواند بهعنوان راهنمای عمل در طراحی محیطهای یادگیری الکترونیک مورد استفاده طراحان و فناورانآموزشی قرار گیرد و یا بر اساس نتایج بدست آمده میتوان به ارزیابی دورههای یادگیری الکترونیک در بعد بازخورد پرداخت. نتیجهگیری: در مجموع بازخورد نقش اساسی در فرایند یادگیری الکترونیک ایفا میکند که زمینهسازی برای تشخیص مشکلات فرایند یاددهی- یادگیری و پیشنهادات اصلاحشده برای این چالشها را ایجاد میکند. با این حال، زمانی که بازخورد داده میشود حیاتی است. کمبود زمان نشان میدهد که مزایای بالقوه بازخورد اغلب به دست نمیآید و مدرسان اغلب قادر به ارائه بازخورد متناسب با شرایط و اهداف آموزشی نیستند. نتایج پژوهش حاضر میتواند طراحی و ارائه بازخورد مناسب باهدف یادگیری و استفاده مؤثر از فناوریهای آموزشی را در زمان مناسب فراهم کند و به طراحان محیط های یادگیری الکترونیک کمک نماید تا زمان مناسب برای ارائه بازخورد به هدر نرود و همیشه ارائه بازخورد در زمان مناسب و با روش مناسب انجام گیرد. بر اساس نتایج پژوهش، ارزیابان و مدیران محیطهای یادگیری الکترونیکی برای ارزشیابی از شیوه بازخورد دهی مدرسان یادگیری الکترونیکی میتوانند از فرم ارزیابی مقاله که بر اساس استانداردها و شاخصهای تدوینشده در یک طیف لیکرتی تدوینشده است استفاده ببرند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
خیراله سربلند
چکیده
پیشینه و اهداف: ورود فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، افزایش دسترسی به رایانه در آموزش عالی و مواجه شدن دانشگاهها با چالشهایی نظیر افزایش تقاضا برای آموزش، نیاز به فعالیتهای اقتصادی به منظور تهیۀ منابع جدید و کاربرد فناوری اطلاعات برای ارائۀ خدمات آموزش در بازار جهانی، سبب شده است که دانشگاهها در مورد نقشهای سنتی خود تجدیدنظر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ورود فناوریهای اطلاعات و ارتباطات، افزایش دسترسی به رایانه در آموزش عالی و مواجه شدن دانشگاهها با چالشهایی نظیر افزایش تقاضا برای آموزش، نیاز به فعالیتهای اقتصادی به منظور تهیۀ منابع جدید و کاربرد فناوری اطلاعات برای ارائۀ خدمات آموزش در بازار جهانی، سبب شده است که دانشگاهها در مورد نقشهای سنتی خود تجدیدنظر و ساختارهای سازمانی جدیدی را ایجاد کنند. یادگیری الکترونیکی یکی از شکوفاییهای پیشرفت تکنولوژی در تعلیم و تربیت میباشد. همگام با رشد تکنولوژی و تبلور آن در حوزه یادگیری، متخصصان این حیطه را به این فکر واداشت که به نیاز آموزشی فراگیران از طریق راهاندازی آموزش یادگیری الکترونیکی پاسخگو باشند. تعیین سطح رضایتمندی دانشجویان یکی از مهمترین شاخصهای دستیابی به کیفیت مطلوب در نظر گرفته شده است. مطالعات نیز نشان میدهد که برای اصلاح مداوم نظام دانشگاهی، ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی، پژوهشی و رفاهی، ضروری است. با توجه به دلایل ذکر شده، بررسی آمادگی و پتانسیل نظام بکارگیری یادگیری الکترونیکی اجتنابناپذیر است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی میزان کارآمدی روش یادگیری الکترونیکی در ایجاد رضایت بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی است. روشها: روش تحقیق (کیفی-کمی) بود که در بخش کیفی، از نوع تحلیل تم مصاحبهها / گروه کانونی، و در بخش کمی، توصیفی و به صورت پیمایش بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی صاحبنظران حوزه یادگیری الکترونیکی، نخبگان دانشگاهی، اساتید و کارشناسان خبره، بودند که تعداد 22 نفر به روش نمونهگیری غیراحتمالی و گلوله برفی انتخاب شدند، و معیار انتخاب دارا بودن سابقه بالای 10 سال و شاخص بودن در آموزش و پژوهش بود. همچنین جامعه آماری بخش کمی، دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی واحدهای دانشگاهی شمالغرب ایران بودند که از میان آنان حجم نمونهای 219 نفر به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شد. روش جمعآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبه بود، و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته 45 گویهای بر مبنای مقیاس لیکرت 5 درجهای، استفاده شد. قلمرو مکانی و زمانی تحقیق، واحدهای دانشگاهی شمالغرب ایران مشتمل بر 14 واحد دانشگاهی در سال 1397 میباشد که واحدهای دانشگاهی تبریز، بناب، مراغه، مرند، خوی، پارسآباد مغان، اردبیل، گرمی، خلخال، مشکینشهر، آذرشهر به دلیل دارا بودن اساتید با مرتبه علمی، استاد، دانشیاری و استادیار انتخاب شدند. یافتهها: بر اساس یافتههای پژوهش، سازههای پژوهش در سطح رضایتبخش بود. همچنین تمامی مؤلفههای کارآمدی روش یادگیری الکترونیکی به جز واسط کاربر و کارآمدی تمرین و تکالیف ارائه شده در روش یادگیری الکترونیکی مطلوب بود. نتیجهگیری: با الهام از مبانی نظری، پیشینه تحقیق و همچنین نتایج دادههای کیفی، و کمی مشاهده شد که کارآمدی روش یادگیری الکترونیکی بر رضایتمندی دانشجویان تأثیرگذار است و همچنین رضایتمندی دانشجویان نیز بر متغیرهای زیادی در واحدهای دانشگاهی شمالغرب ایران تأثیرگذار است و پیامدهای مثبتی از جمله: افزایش انگیزش در ارتباط با اهداف تعالی سازمانی، یادگیری در هر مکان و زمان، یادگیری مشارکتی، خودارزیابی و خود راهبری، ارتقای کارکردهای نظام آموزشی، بازده بالایی بر یادگیری برونداد را فراهم میآورد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
غلامرضا اصلانی؛ سیدامین عظیمی؛ نسیم سلیمانی
چکیده
پیشینه و اهداف: در دهه اخیر استفاده از فناوری های جدید اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان رشد سریعی داشته است. افزایش رایانههای شخصی، رایانه همراه یا گوشیهای مجهز به آندروید و دسترسی آسان به اینترنت که توسط اپراتورهای تلفن فراهم شده زندگی میلیونها انسان را تغییر داده است. این تغییرات به طور مستقیم و غیرمستقیم بر رفتارها و ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دهه اخیر استفاده از فناوری های جدید اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان رشد سریعی داشته است. افزایش رایانههای شخصی، رایانه همراه یا گوشیهای مجهز به آندروید و دسترسی آسان به اینترنت که توسط اپراتورهای تلفن فراهم شده زندگی میلیونها انسان را تغییر داده است. این تغییرات به طور مستقیم و غیرمستقیم بر رفتارها و عادات و حتی ویژگی شناختی و ذهنی افراد نیز تاثیر گذاشته است. از آنجا که استفاده از اینترنت توسط کودکان و نوجوانان افزایش مییابد، بنابراین نگرانیهایی در مورد ایمنی آنلاین آنها وجود دارد. ارائه یک محیط امن، به درک عمیق انواع خطرهای محیط آنلاین و همچنین راه حل های موثر در کاهش این خطرات نیازمند است. بحث سوءاستفاده از فضای مجازی و صدمات جبرانناپذیری که این محیط میتواند به شخصیت و وجهه اجتماعی وارد کند مساله قابل تاملی است که پیشگیری از آن بیشتر از همه بر عهده سازمانهای تعلیم و تربیتی و به ویژه بر عهده کانون خانواده میباشد.هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبکهای نظارتی والدین و امنیت اینترنتی فرزندان در میان دانشآموزان دبیرستانی دختر و پسر است. روشها: روش پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی(الگوسازی معادله ساختاری) بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان مدارس متوسطه دوم شهر دزفول و والدین ایشان در سال تحصیلی 97- 96 تشکیل میدهند که با توجه به حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 375 نفر تعیین شد. برای نمونهگیری از روش طبقهای نسبتی و نمونهگیری تصادفی خوشهای استفاده شد. به منظور جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه استاندارد تعیین سبکهای نظارتی والدین (2007) و پرسشنامه محققساخته بررسی امنیت اینترنتی فرزندان در مقیاس لیکرتی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل آماری از توزیع فراوانی، میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، و آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها: نتایج این تحقیق نشان داد بین سبکهای نظارت اینترنتی والدین و امنیت اینترنتی فرزندان بطور مستقیم رابطه وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داد بین سبکهای نظارت اینترنتی والدین و میزان امنیت اینترنتی فرزندان تفاوت وجود دارد و این تفاوت معنادار است. برخورد صمیمانه والدین با فرزندان و کنترل مناسب آنان اعتماد بیشتری را در میان اعضای خانواده فراهم میکند. فرزندی که چنین جوی را احساس میکند در بیان نیازهای خود درباره اینترنت، اتفاقاتی که در استفاده از اینترنت با آن روبه رو میشود، سوالات و مشکلاتی که در هنگام استفاده از اینترنت با آنها روبهرو میشود احساس امنیت و راحتی بیشتری برای طرح موضوعات فوق با والدین خواهد داشت. نتیجهگیری: نتایج حاکی از این است که بالاترین امنیت اینترنتی فرزندان در سبک نظارتی اقتدارگرا مشاهده میشود، پس از آن سبک مستبدانه، و سپس سبک سهلگیر و پایینترین امنیت اینترنتی در سبک غیرمداخلهگر مشاهده میشود. همچنین نتایج نشان داد که میان سبک نظارتی والدین و امنیت اینترنتی والدین ارتباط معناداری وجود دارد. برخورد صمیمانه والدین با فرزندان و کنترل مناسب آنان اعتماد بیشتری را در میان اعضای خانواده فراهم میکند. فرزندی که چنین جوی را احساس میکند در بیان نیازهای خود درباره اینترنت، اتفاقاتی که در استفاده از اینترنت با آن روبه رو میشود، سوالات و مشکلاتی که در هنگام استفاده از اینترنت با آنها روبه رو میشود احساس امنیت و راحتی بیشتری برای طرح موضوعات فوق با والدین خواهد داشت. والدین با سبک گرم و کنترل مناسب موارد لازم برای استفاده امن از اینترنت را لحاظ کردهاند و از پیشامد مخاطرات جدی جلوگیری میکنند. آنها قوانین و انتظارات خود را در زمینه استفاده از اینترنت برای فرزندان به طور واضح مشخص کردهاند. و فرزندان نیز به این مساله واقف شدهاند که برای برخورداری از محبت والدین باید به این قوانین و انتظارات احترام بگذارند. در واقع این گروه از والدین در زمینه سواد اینترنتی و سواد رسانهای از فرزندان خود عقب نیستند و آداب رفتار با فرزندان خود در زمینه استفاده از اینترنت را به خوبی میدانند و به آن عمل میکنند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
سارا خداویسی؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: معلم بهعنوان یکی از عناصر اساسی برنامه درسی در اثربخش سازی آموزش و تسهیل یادگیری نقش موثری دارد. کیفیت کار معلمان مهمترین عامل موثر بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و موفقیت نظامهای آموزشی است. معلمان بهعنوان یکی از اجزای پیچیده اکوسیستم مدرسه باید بتوانند انتظارات و تقاضاهای مسئولان و ذینفعان مختلف ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: معلم بهعنوان یکی از عناصر اساسی برنامه درسی در اثربخش سازی آموزش و تسهیل یادگیری نقش موثری دارد. کیفیت کار معلمان مهمترین عامل موثر بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و موفقیت نظامهای آموزشی است. معلمان بهعنوان یکی از اجزای پیچیده اکوسیستم مدرسه باید بتوانند انتظارات و تقاضاهای مسئولان و ذینفعان مختلف را برآورده سازند و از تحولات اجتماعی و تغییرات آینده درک عمیقی داشته باشند. بنابراین معلمان باید به طور مداوم به دنبال روزآمدسازی دانش و مهارتهایشان باشند و توسعه حرفهای خود را بهبود بخشند. حوزه توسعه حرفهای معلم جنبه های مختلف نظیر؛ عقاید، باورهای تربیتی، معرفت شناختی و تمامی ابعاد فکری، رفتاری و عملی مربوط به آموزش و تدریس را شامل میشود هدف این پژوهش شناسایی نحوه استفاده معلمان ایرانی از فضای مجازی برای توسعه حرفهای و استخراج الگوی آن است. روشها: در این پژوهش از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. 25 نفر از معلمان فعال در کاربرد فضای مجازی در آموزش استان همدان در سال تحصیلی 1397-1396 به مصاحبه دعوت شدند. نمونهها با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و بر اساس منطق اشباع نظری تا 25 نفر ادامه یافت. برای اعتبار و اعتمادپذیری دادهها از قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و قابلیت تایید استفاده شد. یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد معلمان با استفاده از ابزارهای بازیابی اطلاعات میتوانند به اطلاعات مورد نیازشان در زمینه های مختلف دسترسی آسان داشته باشند؛ از همایش ها و کارگاههای آموزشی مطلع شوند؛ در تجربه های خود بازاندیشی کنند و در پاسخگویی به مسائل تربیتی دانش آموزان اعتمادبه نفس داشته باشند. با استفاده از ابزارهای تولید و ارائه محتوا به تولید محتواهای چندرسانه ای باکیفیت بپردازند؛ فعالیتهای یادگیری متنوع طراحی کنند؛ انگیزه دانشآموزان را برای مشارکت افزایش دهند؛ از روشهای تدریس فعال استفاده کنند. همچنین آنها با استفاده از ابزارهای تعاملی میتوانند تجارب خود را بیان کنند؛ به تمرین نوشتن و تبادل اطلاعات با صاحب نظران و همکاران خود بپردازند؛ مهارتهای گفت وگوی خود را تقویت کنند؛ با همکاران و صاحبنظران به صورت مشارکتی یاد بگیرند و در انجام پروژه های گروهی شرکت نمایند. نتیجهگیری: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد معلمان ایرانی از ابزارهای سه گانه بازیابی اطلاعات، تولید و ارائه محتوا و ابزارهای تعاملی در راستای توسعه حرفهای خود بهره میگیرند و با استفاده از این ابزارها میتوانند به توسعه حرفهای در زمینه های دانش محتوایی، پداگوژیک و فناورانه بپردازند. بر اساس یافته ها، معلمان با استفاده از ابزارهای بازیابی می توانند به اطلاعات مورد نیازشان در زمینه های مختلف نظیر اطلاعات مربوط به رشته تحصیلی و آخرین تغییرات کتب درسی، اطلاعات مربوط به مسائل تربیتی دانش آموزان، شیوه های تدریس، شیوه های ارزشیابی، روشهای پژوهش، نظریه های یادگیری، آگاهی از وضعیت آموزش و پرورش کشورهای دیگر و دانش فناوری، زمان، مکان و موضوع همایشها و کارگاههای آموزشی حضوری و الکترونیکی دست یابند. همچنین نتایج یافته ها نشان داد که معلمان با استفاده از ابزارهای تعاملی می توانند تجارب خود را بیان کنند و از نظرات دیگران برای بهبود آنها استفاده کنند؛ فضای مشارکتی ایجاد کنند؛ تفکر انتقادی خود را تقویت کنند؛ مهارت نویسندگی خود را تقویت کنند و مهارتهای استفاده از ابزارهای واژه نگار را بهبود بخشند؛ به تبادل اطلاعات با صاحب نظران و همکاران خود بپردازند؛ مهارت گفتگوی خود را تقویت کنند؛ با همکاران و صاحب نظران در پروژههای مشارکتی فعالیت کنند؛ و به طراحی فعالیتهای یادگیری فردی و گروهی بپردازند. بنابراین معلمان میتوانند از فضای مجازی بهعنوان بستری برای توسعه حرفهای خود استفاده کنند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
محمد علی رستمی نژاد؛ علی اکبر عجم؛ حسن ضابط
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از دورههای تحصیلی حساس در زندگی هر فرد، دوران تحصیل ابتدایی است. دورانی که نقش بسیار مهمی در زندگی هر فرد بازی میکند و موفقیت یا شکست در این دوران تأثیرات بسیار جدی در آینده فرد خواهد داشت. در این میان نقش و اهمیت ریاضی به دلیل ضعف بیشتر دانشآموزان در این درس، بیش از سایر دروس احساس میشود. به همین علت تدریس این ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از دورههای تحصیلی حساس در زندگی هر فرد، دوران تحصیل ابتدایی است. دورانی که نقش بسیار مهمی در زندگی هر فرد بازی میکند و موفقیت یا شکست در این دوران تأثیرات بسیار جدی در آینده فرد خواهد داشت. در این میان نقش و اهمیت ریاضی به دلیل ضعف بیشتر دانشآموزان در این درس، بیش از سایر دروس احساس میشود. به همین علت تدریس این درس باید از حالت خشک و غیر منعطف و منحصر به سخنرانی به روشهای متنوع، متناسب با آموزش ریاضی و روشهای تدریس فعال همراه با فناوریهای نوین آموزشی تغییر یابد. فناوری آموزشی و یادگیری الکترونیکی از مفاهیمی است که با رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، در حوزه تعلیم و تربیت مطرح شد و توجه زیادی را به خود جلب کرد. بهتازگی، وانزر تئوری پردازش طنز آموزشی را پیشنهاد داده است، این تئوری یک تئوری یکپارچه است که از مدلهای اولیه تئوریهای ترغیب و تئوری ناسازگاری نشات گرفته است تا نقش طنز آموزشی در تسهیل یادگیری را تشریح نماید. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی محتوی الکترونیکی آمیخته به طنز بر یادگیری و یادداری ریاضی دانشآموزان انجام شد. مطالعه حاضر یک پژوهش نیمهآزمایشی بود. روشها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه مورد پژوهش تمامی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان بیرجند (2200 نفر) در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 58 نفر انتخاب گردید. نمونه مورد مطالعه از بین چهار کلاس که هرکدام شامل 29 نفر بود، یک کلاس (کلاس ج) بهعنوان گروه آزمایشی و کلاس دیگر (کلاس الف) نیز بهعنوان گروه کنترل انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پیشآزمون – پسآزمونهای محقق ساخته ریاضی استفاده گردید. جهت تجزیهوتحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها: بین میانگین نمرات متغیر یادگیری ریاضی گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد. با در نظر گرفتن مجذور اتا میتوان گفت کاربرد محتوای الکترونیکی مبتنی بر طنز، 4/15 درصد واریانس نمرات پسآزمون یادگیری را تبیین میکند ( = 15.4% و p <0.05). بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون یادداری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تأثیر محتوای الکترونیکی ریاضی آمیخته به طنز بر یادگیری (15%) معنادار بود؛ اما تأثیر محتوای الکترونیکی آمیخته به طنز بر یادداری معنیدار نبود. نتیجهگیری: استفاده از محتوای الکترونیکی طنزمحور گامی در جهت اثربخشی فرآیند تدریس و یادگیری ریاضی است. کاربرد نتایج این پژوهش برای متصدیان تعلیم و تربیت، این است که به منظور بهبود یادگیری ریاضی باید به نقش و کارکردهای طنزآموزشی، محتوای الکترونیکی و تلفیق و امتزاج این دو با یکدیگر توجه کرد و روشهای آموزش ریاضی را در مسیر ایجاد علاقه به این درس سوق داد. ادغام فرآیند تدریس ریاضی با محتوای الکترونیکی طنز محور ضمن افزایش توجه و انگیزش دانشآموزان، بهبود یادگیری ریاضی و پرورش قدرت خلاقیت در آنان را بههمراه خواهد داشت. یافتههای پژوهشهای متعدد بیانگر آن است که فراهم ساختن فرصتهایی برای یادگیری همکارانه، تعدیلجو و رقابتی در مدارس میتواند به کاهش اضطراب و بهبود عملکرد ریاضی دانشآموزان کمک کند. این مهم مستلزم کوششی نظامدار و هدفمند از سوی نظام تعلیم و تربیت جامعه در جهت ایجاد تحول در کتابهای آموزش ریاضی و روشهای تدریس ریاضی است. به همین دلیل لازم است که تمهیدات لازم برای اثربخشی هر چه بیشتر محتوای الکترونیکی صورت بگیرد. لازمه این امر آن است که متخصصان، معلمان و تمامی متصدیان آموزشی برای طراحی و تولید الکترونیکی موفق تعامل مفید و اثربخشی داشته باشند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
خدیجه علی آبادی؛ علی دلاور؛ محمدرضا نیلی احمد آبادی؛ مریم ایزی
چکیده
پیشینه و اهداف: نظام آموزشی، در هر دههای با مخاطبان خاص خود به عنوان یادگیرنده مواجه است که این دانشجویان دارای ویژگیها، نیازها، علایق و ترجیحات آموزشی خاصی هستند که به نحو قابل ملاحظهای سیاستها، کمیت و کیفیت خدمات نظام آموزشی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. ظهور پدیده نسلی در مباحث و گفتمانهای عمومی دانشگاهی با مضامینی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نظام آموزشی، در هر دههای با مخاطبان خاص خود به عنوان یادگیرنده مواجه است که این دانشجویان دارای ویژگیها، نیازها، علایق و ترجیحات آموزشی خاصی هستند که به نحو قابل ملاحظهای سیاستها، کمیت و کیفیت خدمات نظام آموزشی را تحت تأثیر خود قرار میدهد. ظهور پدیده نسلی در مباحث و گفتمانهای عمومی دانشگاهی با مضامینی چون، «دانشجوهای این دوره و زمانه» و مباحثی از این قبیل مطرح میشود که دانشجویان دوره حاضر نسبت به زمان گذشته چه تفاوتهایی دارند و اغلب در مورد تفاوتهای انگیزشی، پشتکار علمی، علایق تحصیلی و اخلاق آکادمیک دانشجویان، مباحثی مطرح میشود. از مبحث مربوط به تفاوتهای یادگیرندگان یک دوره نسبت به دوره دیگر، تحت عنوان شکاف نسلی یاد میشود. مباحث نسلی یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه نظام آموزشی به ویژه نظام آموزش عالی است. در سالهای آغازین قرن 21، در مورد نسل جدیدی که وارد دانشگاهها میشوند نظریههایی مطرح شد و آن اینکه این یادگیرندگان به دلیل تولد و رشد در عصر فناوری، دارای ویژگیهای خاصی هستند که به این نسل، برچسبهایی چون بومیان دیجیتال، هزاره گرایان، نسل شبکه، دیجیتالوند، نسل وای و یادگیرنده دیجیتال زده شده است. پژوهش حاضر در صدد اعتباریابی مقیاس سنجش ویژگیهای بومیان دیجیتال بود. روشها: با توجه به مساله اعتباریابی در نسخههای الکترونیکی، دو نسخه الکترونیکی و چاپی این مقیاس با استفاده از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و نمونهگیری خوشهای در نمونهای 374 نفری از دانشجویان نیمسال دوم تا سوم دانشگاه بیرجند اجرا شد. جامعه پژوهش حاضر 7320 دانشجوی کارشناسی دانشگاه بیرجند بودند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه پژوهش حاضر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای از 10 دانشکده دانشگاه بیرجند انتخاب شدند. روش نمونهگیری به گونهای بود که در هر دانشکده یک کلاس به طور تصادفی انتخاب شد و پس از هماهنگی با استاد به کلاس مذکور مراجعه و به طور تصادفی حدود 50 درصد از جمعیت کلاس به صورت الکترونیکی و 50 درصد دیگر به طور چاپی مقیاس سنجش بومیان دیجیتال را تکمیل کردند. یافتهها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با تحلیل مؤلفههای اصلی نشان داد، هر دو نسخه الکترونیکی و چاپی از روایی و پایایی مطلوب برخوردارند. این مقیاس چهار ویژگی 1) رشد با فناوری؛ 2) اتکاء بر تصویر در ارتباطات؛ 3) چندکارگی و 4) بازخورد سریع را برای بومیان دیجیتال شناسایی کرد. نسخه الکترونیکی 71/65 درصد و نسخه چاپی 43/62 درصد از تغییرات سازه بومیان دیجیتال را تبیین میکرد. پایایی کل ابزار برای نسخه الکترونیکی (0.89=a) و نسخه چاپی (0.91= a) به دست آمد. هر چهار مؤلفه شناسایی شده از پایایی مطلوب در هر دو نسخه چاپی و الکترونیکی برخوردار بودند. نتیجهگیری: مقایسه شاخصهای روانسنجی دو قالب الکترونیکی و چاپی در پژوهش حاضر تفاوت قابل ملاحظهای در هر دو نسخه نشان نداد. به توجه به یافتههای پژوهش که روایی سازه و پایایی این مقیاس را مورد تأیید قرار داده است، میتوان این ابزار را در پژوهشهای آتی برای اهداف سنجش ویژگیهای بومیان دیجیتال در فرهنگ ایران و در سطح جامعه دانشگاهی استفاده کرد، هر چند در مقاطع پیش از دانشگاه نیازمند پژوهش بیشتر است. استفاده دیگر اینکه، این ابزار میتواند، برای مقاصد طراحی آموزشی و تدریس توسط طراحان آموزشی بکار رود و برای انطباق آموزش با ویژگیهای این نسل استفاده شود. علیرغم روایی و پایایی مطلوب ابزار در جامعه این پژوهش، توصیه میشود در پژوهشهای آتی، با توجه به یافتهها و مؤلفههای پژوهش حاضر و با استفاده از نظریههای نسلی در ایران و همچنین با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص جامعه ایرانی، ابزار جدید طراحی و اعتبار یابی شود.
اموزش الکترونیکی- مجازی
زهرا عباسی
چکیده
پیشینه و اهداف: بهطورکلی، هدف از آموزش الکترونیکی، فراهم نمودن امکان دسترسی یکسان، رایگان و جستجو پذیر در دورههای درسی و ایجاد فضای آموزشی یکنواخت برای افراد مختلف در هر جا و بهینهسازی شیوههای ارائه مطالب درسی بهمنظور یادگیری عمیقتر است. در چنین فضای آموزشی برخلاف روشهای آموزشی سنتی (استاد محور)، افراد بهاندازه ظرفیت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بهطورکلی، هدف از آموزش الکترونیکی، فراهم نمودن امکان دسترسی یکسان، رایگان و جستجو پذیر در دورههای درسی و ایجاد فضای آموزشی یکنواخت برای افراد مختلف در هر جا و بهینهسازی شیوههای ارائه مطالب درسی بهمنظور یادگیری عمیقتر است. در چنین فضای آموزشی برخلاف روشهای آموزشی سنتی (استاد محور)، افراد بهاندازه ظرفیت و توانایی خود از موضوعات بهرهمند میگردند. در آموزش الکترونیکی میتوان از ترکیب شیوههای مختلف ارائه محتوای آموزشی از قبیل متن، صوت و تصویر و غیره به حداکثر بهرهوری در آموزش دستیافت. آموزش مجازی از ظرفیت شبکههای کامپیوتری، فنآوریهای اینترنت، شبکههای ماهوارهای و علوم جدید دیجیتالی بهره میبرد و درواقع هنر استفاده از فنآوریهای شبکهها بهمنظور طراحی، انتخاب، تحول و اداره فرایند آموزش است. هدف این پژوهش بررسی، شناسایی و رتبهبندی مهمترین عوامل کلیدی موفقیت در دوره آموزش الکترونیکی زبان فارسی در دانشگاههای (جامعه المصطفی و دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین) است. روشها: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف تحقیق، کاربردی و ازلحاظ نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است جامعه آماری این پژوهش، 60 مدرس زبان فارسی به خارجیان بود که حداقل یکترم آموزشی کامل زبان فارسی را با استفاده از سامانه یادگیری الکترونیکی تدریس کردهاند. ابزار اصلی گردآوری دادههای پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت 5 مقیاسی است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که عامل محتوایی دارای اولویت اول، عامل فنآوری دارای اولویت دوم، عامل دانشجو اولویت سوم و پسازآن عامل سازمانی و درنهایت عامل عمومی دارای اولویت پنجم میباشد. در بررسی مجموعه عوامل سازمانی، عامل «استراتژیهای آموزشی- مدیریتی سازمانی» با بیشترین مقدار ویژه 12.32 و بیشترین درصد واریانس تبیین شده 32.08 و بیشترین ضریب پایایی 0.875 بهعنوان مهمترین زیر عامل از عوامل سازمانی در نظر گرفته میشود. در میان عوامل دانشجو عامل «اعتماد، انطباق و پاسخگویی به نیازها» با مقدار ویژه 8.094 و واریانس 27.93 مهمترین عامل است. همچنین در بررسی عوامل محتوایی عامل «عوامل مؤثر بر ایجاد محتوا» با مقدار ویژه 5.314 بیشترین درصد یعنی از کل واریانس مربوط به عامل محتوایی 42.151 را تبیین میکند. عامل «کاربردی بودن فنآوری» با مقدار ویژه 6.07، و 36.54 درصد از کل واریانس مهمترین عوامل فنآوری محسوب میشود. «عوامل راهبری و راهبردی» با مقدار ویژه 10.404 و 26.035 درصد از کل واریانس مهمترین عامل عمومی بهحساب میآید. نتیجهگیری: بر پایه مجموعه نگرشهای عوامل موفقیت در بهکارگیری آموزش الکترونیکی در مراکز آموزش عالی، این پژوهش اولویتبندی این عوامل را در آموزش زبان فارسی به خارجیان هدف خود قرار داده است. در این تحقیق به این دو پرسش پاسخدادهشده است: عوامل کلیدی موفقیت در بهکارگیری سیستم آموزش مجازی زبان فارسی بهعنوان زبان دوم/ خارجی از منظر مدرسان این دورها کدام است؟ و اولویت و اهمیت این عوامل کلیدی موفقیت شناساییشده در سیستم آموزش دانشگاههای کشور چگونه است؟ در پاسخ به پرسش اول پژوهش یافتهها نشان میدهد که از منظر مدرسان دورههای آموزش الکترونیکی زبان فارسی به خارجیان عامل محتوایی رتبه اول، عامل فنآوری رتبه دوم، عامل دانشجو رتبه سوم و عامل عمومی رتبه آخر پس از عامل سازمانی در عوامل کلیدی موفقیت را کسب نموده است. همچنین در پاسخ به پرسش دوم هر یک از این عوامل دارای زیر عوامل متعددی هستند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
خدایار ابیلی؛ فاطمه نارنجی ثانی؛ زینب السادات مصطفوی
چکیده
پیشینه و اهداف: ارزشیابی کیفیت نظام یاددهی- یادگیری، فرایندی است که به منظور بهبود کیفیت و افزایش رضایت ذینفعان از برنامه های یادگیری الکترونیکی انجام می شود و همسو با توسعه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشگاهی، توجه به ارزشیابی کیفیت این دوره ها از چند جهت اهمیت یافته است. اول اینکه مدیران و دست اندرکاران این دوره ها برای افزایش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ارزشیابی کیفیت نظام یاددهی- یادگیری، فرایندی است که به منظور بهبود کیفیت و افزایش رضایت ذینفعان از برنامه های یادگیری الکترونیکی انجام می شود و همسو با توسعه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشگاهی، توجه به ارزشیابی کیفیت این دوره ها از چند جهت اهمیت یافته است. اول اینکه مدیران و دست اندرکاران این دوره ها برای افزایش کیفیت دوره ها به خود ارزیابی مداوم نیاز دارند. دوم، شناسایی دوره های یادگیری الکترونیکی با کیفیت در سطح ملی و بین المللی به توسعه افق فعالیت های این حوزه کمک خواهد کرد و در نهایت، توسعه یادگیری الکترونیکی امکان توجه به مشتری مداری در آموزش عالی را بیش از پیش فراهم می سازد و مشتریان آموزش عالی می توانند با شناسایی دوره های با کیفیت دانشگاهی، بهترین گزینه را انتخاب کنند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نظام یاددهی- یادگیری الکترونیکی در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان است. هم چنین این تحقیق به دنبال یافتن عوامل زیربنایی و متغیرهای مرتبط با ارزیابی نظام یادگیری الکترونیکی است. روش ها: تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای روش، از نوع توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه دانشجویان که در سال تحصیلی 1394-95 مشغول به تحصیل بودهاند. نمونه آماری نیز شامل 175 نفر از دانشجویان که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. در این تحقیق پس از بررسی ادبیات تحقیق در مورد سنجش کیفیت در حوزه های مختلف، 28 شاخص اصلی تاثیرگذار در ارزیابی کیفیت نظام یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیکی شناسایی و پس از نظرسنجی از خبرگان، مدل نهایی طراحی شد. این مدل متشکل از هشت بعد تربیتی، فناوری، صفحات ارتباطی، ارزیابی، مدیریتی، پشتیبانی منابع، اخلاقی و سازمان مبتنی بر مدل بدرال خان می باشد. سپس داده های تحقیق پس از جمع آوری پرسشنامه ها و براساس سؤالات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحلیل ساختاری، حاکی از برازش مدل در حالت کلی میباشد. همچنین نتایج نشان دهنده این است که عامل مدیریت بیشترین و عامل اخلاقی کمترین ارتباط را در کیفیت نظام یاددهی-یادگیری از دیدگاه دانشجویان دارا میباشد. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که به لحاظ مطلوبیت، نگرش دانشجویان در رابطه با عوامل ارزیابی در دوره های یادگیری الکترونیکی در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد که بیانگر برخی نقاط قوت و ضعف نظام آموزش الکترونیکی در کشور است که می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران و مسؤولان نظام آموزش عالی کشور فراهم آورد تا با اتخاذ سیاست های اصولی و بهره گیری از راهبردها و راه کارهای مناسب در زمینه بهبود و ارتقاء کیفیت ابعاد گام بردارند و با تخصیص منابع و بازنگری در زمینه تدوین استانداردها و سازوکارهای مناسب در خصوص نظام یاددهی و یادگیری الکترونیکی برنامه ریزی مناسبی داشته باشند.
اموزش الکترونیکی- مجازی
حامد عباسی کسانی؛ غلامرضا شمس
چکیده
پیشینه و اهداف: کاربرد تکنولوژیهای آموزشی در فرایندهای یاددهی – یادگیری به یک موضوع مهم در حوزه آموزش در سراسر جهان تبدیل شده است. با توجه به آمار و ارقام اعلام شده، این امر با سرعت و به طور وسیعی در حال گسترش است. یادگیری الکترونیکی به عنوان بارزترین کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، وجهی جدید به منشور آموزش در سطح پایه و عالی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کاربرد تکنولوژیهای آموزشی در فرایندهای یاددهی – یادگیری به یک موضوع مهم در حوزه آموزش در سراسر جهان تبدیل شده است. با توجه به آمار و ارقام اعلام شده، این امر با سرعت و به طور وسیعی در حال گسترش است. یادگیری الکترونیکی به عنوان بارزترین کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، وجهی جدید به منشور آموزش در سطح پایه و عالی افزوده است و جهت تسهیل فعالیتهای یاددهی – یادگیری، استفاده از منابع آنلاین به طور موفقیتآمیزی با آموزش ترکیب شده است. از همین روست که در سالهای اخیر سازمانها، دانشگاهها و شرکتهای متعددی به ارائه دورههای یادگیری الکترونیکی روی آوردهاند. یادگیری الکترونیکی عبارت است از مجموعه وسیعی از نرمافزارهای کاربردی و روشهای آموزشی شامل آموزش مبتنی بر رایانه، آموزش مبتنی بر وب، کلاسهای درسی مجازی و ... است هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی جامع عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی جهت ارائه یگ الگوی جامع برای موفقیت یادگیری الکترونیکی میباشد. روش ها: رویکرد پژوهش کیفی و روش آن، سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش، کلیه مقالاتی هستند (85 مقاله) که از سال 2007 تا 2017 در مورد عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی در مجلات معتبر و با کلمات کلیدی مشخص، یافت شدهاند. نمونه پژوهش شامل 41 مقاله است که این تعداد براساس اشباع نظری دادهها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. دادههای پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شدند. یافتهها: با تجزیه و تحلیل دادهها، عوامل کلیدی موفقیت یادگیری االکترونیکی در 3 بُعد، 8 عامل و 52 مقوله شامل بُعد ساختاری (عوامل سازمانی، پشتیبانی، کیفیت سیستم، محتوایی، و آموزشی)؛ بُعد رفتاری (یادگیرنده، یاددهنده)؛ و محیطی (فناوری) طبقهبندی شدند. نتایج تحلیل دادهها منجر به شناسایی عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی به صورت یک الگو گردید. نتیجهگیری: در این پژوهش تلاش شد تا ضمن تحلیل اسناد و مطالعات صورت گرفته در زمینه عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی و شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در یادگیری الکترونیکی، یک الگو برای موفقیت یادگیری الکترونیکی ارائه شود. همچنان که نتایج تحلیلها نشان میدهد، عوامل موفقیت یادگیری الکترونیکی شامل سه بُعد ساختاری (مشتمل بر عوامل: سازمانی، آموزشی، محتوایی، پشتیبانی، و کیفیت سیستم)؛ بُعد محتوایی یا رفتاری (مشتمل بر عوامل: یادگیرنده و یاددهنده)؛ و بُعد زمینهای یا محیطی (مشتمل بر عامل: فناوری) میباشد. با نگاهی کلنگر میتوان گفت که بررسی و ملاحظه کلیه عوامل موفقیت یادگیری الکترونیکی، جهت رشد و پیشرفت آن ضروری است. همچنین بیشتر پژوهشهای مطالعه شده بر اهمیت بُعد ساختاری در موفقیت یادگیری الکترونیکی تأکید داشتهاند، هر چند بُعد رفتاری و زمینهای نیز از ملزومات موفقیت یادگیری الکترونیکی هستند. بنابراین، مراکز یادگیری الکترونیکی نیز باید سعی کنند تا عواملی که ممکن است بر موفقیت آنها تأثیر میگذارند را شناسایی کنند و با توجه به این عوامل، موفقیت در یادگیری الکترونیکی را تضمین کنند، که یافتههای این پژوهش تا حدودی میتواند مراکز یادگیری الکترونیکی را از این عوامل آگاه سازد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
خلیل میرزایی؛ حشمت اله سعدی؛ سید حمید موحد محمدی؛ رضا موحدی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش الکترونیکی جدیدترین شکل آموزش از راه دور است و به رویکردی در برنامهریزی درسی گفته میشود که در آن علاوه بر استفاده از روشهای فراگیرمحور، از ابزارهای رایانهای و اینترنت استفاده میشود. اولین نسل از آموزش الکترونیکی یا برنامههای آموزشی مبتنی بر وب، تأکید بر ارائة کلاسهای فیزیکی بر پایة محتوای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش الکترونیکی جدیدترین شکل آموزش از راه دور است و به رویکردی در برنامهریزی درسی گفته میشود که در آن علاوه بر استفاده از روشهای فراگیرمحور، از ابزارهای رایانهای و اینترنت استفاده میشود. اولین نسل از آموزش الکترونیکی یا برنامههای آموزشی مبتنی بر وب، تأکید بر ارائة کلاسهای فیزیکی بر پایة محتوای آموزشی و اینترنت داشت. امروزه، بسیاری از دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در سراسر دنیا با طراحی و ارائة برنامهها و دورههای آموزش الکترونیکی پا به عرصة وجود نهادهاند تا پاسخگوی تقاضای روزافزون علاقهمندان برای آموزش باشند. یکی از ویژگیهای مطلوبی که میتواند نقش مهمی در افزایش کارایی و اثربخشی این نوع آموزش داشته باشد، شخصیسازی محیط یادگیری مطابق ویژگیهای یادگیرندگان است. این تطابق، به این منظور است که کاربر بتواند با توجه به اهداف، دانش و ترجیحاتش از محتوای یادگیری و خدمات دیگر نظام بهرهمند شود و نظام به جای یک برخورد یکسان با همه، با هرکس مطابق ویژگیهای خودش برخورد کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش آموزش الکترونیکی در مراکز آموزش عالی کشاورزی ایران و تعیین مؤثرترین سازهها بر پذیرش این فناوری از سوی اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی است. این پژوهش بـا اسـتفاده از پیمـایش و با بهرهگیری از تکنیک آماری چند متغیره تحلیل مسیرانجـام شد. روشها: جامعة آماری در این پژوهش، متشکل از اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی مراکز آموزش عالی کشاورزی ایران هستند. برای سنجش میزان پایایی پرسشنامه، از آلفای کرونباخ استفاده شد. میزان آلفای کرونباخ کلی برای 68 گویه پرسشنامه، عدد 5/88% به دست آمد که عدد قابل قبولی بوده و نشاندهنده پایایی بالای پرسشنامه است. در مجموع، تعداد 646 پرسشنامه از جامعه آماری پژوهش در چهار دانشگاه جمعآوری شد. پس از انجام تکنیک آماری چند متغیره تحلیل مسیر و از طریق محاسبه ارقام ضرایب بتا برای مسیرهای مختلف، اهمیت هر مسیر تعیین شد. یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد، در صورتی که اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی آموزش عالی کشاورزی ایران به این ذهنیت برسند که استفاده از آموزش الکترونیکی برای انجام فعالیتهای آموزشی آنان در مراکز آموزش عالی کشاورزی سودمند و قابل اعتماد است، حتی اگر با هنجار ذهنی آنان سازگار نبوده و دارای ریسک باشد، باز هم از آموزش الکترونیکی استفاده خواهند نمود؛ همچنین از منظر پاسخگویان، آموزش الکترونیکی، آموزشی امن و مناسب تشخیص داده شد، به گونهای که، ریسکهای احتمالی موجود در این گونه آموزشها در محیطهای مجازی، تأثیری در نگرش آنها نسبت به این نوع آموزش ندارد. نتیجهگیری: بنابراین، میتوان گفت در صورتی که اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی آموزش عالی کشاورزی ایران به این ذهنیت برسند که استفاده از آموزش الکترونیکی برای انجام فعالیتهای آموزشی آنان در مراکز آموزش عالی کشاورزی «سودمند» و همچنین «قابل اعتماد» است، حتی اگر با «هنجار ذهنی» آنان سازگار نبوده و «ریسک درکشدهای» نیز داشته باشد، باز هم از آموزش الکترونیکی استفاده خواهند نمود.
اموزش الکترونیکی- مجازی
مجتبی باغدارنیا؛ اقدسی احقر؛ امینه احمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان در دهههای اخیر، افزایش بهره های علمی کسبوکار در مشکلات اطلاعات ناموزون و کاربرد فناوری ارتباطات و ساخت جامعه اطلاعاتی بین تمام کشورها در جهان را گسترش داده است. درحالیکه بهطور گسترده پذیرفتهشده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات پتانسیل ایجاد فرصتهای اقتصادی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان در دهههای اخیر، افزایش بهره های علمی کسبوکار در مشکلات اطلاعات ناموزون و کاربرد فناوری ارتباطات و ساخت جامعه اطلاعاتی بین تمام کشورها در جهان را گسترش داده است. درحالیکه بهطور گسترده پذیرفتهشده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات پتانسیل ایجاد فرصتهای اقتصادی، ترویج تغییرات اجتماعی و سیاسی در جامعه، فراهم آوردن دسترسی به دانش، ایجاد محرک و زمینه برای به اشترک گذاری عملی به بهترین شکل ممکن در تمام زمینههای زندگی را فراهم میکند، فرایندهای واقعی آگاهسازی در سراسر جهان کاملا نامتقارن هستند. برعکس، درحالیکه انقلاب دیجیتال مرزهای دهکده جهانی را گسترش داده است، اکثریت قریب بهاتفاق جهان از این اتفاق آشکار جدا نشده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش فاوا برای کارکنان است. روشها: جهت طراحی، تدوین و ساخت ابزار پژوهش با استفاده از مصاحبه و تحلیل کیفی مولفه هایی شامل مفاهیم پایه فناوری اطلاعات، بهکارگیری رایانه، واژهپرداز، صفحات گسترده، پایگاه داده، ارائه مطلب و اینترنت استخراجشده است. و بر اساس مولفه های فوق پرسشنامهای با 35 گویه تنظیم گردیده است. جامعه آماری پژوهش کارکنان حوزه ستاد وزارت آموزشوپرورش درسال تحصیلی 96-1395 میباشند و حجم نمونه مطالعاتی آن 280 نفر در نظر گرفتهشده است که با استفاده از نمونهگیری تصادفی بهمنظور اعتبارسنجی بیرونی انتخاب شدهاند. پایایی ابزار پرسشنامه در این پژوهش مقدار 92/0 برآورد گردید که نشان از پایایی بالای ابزار طراحیشده داشت.بهمنظور بررسی روایی مدل تحلیل ساختاری روشهای تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی، تحلیل مسیر و برازش بکار گرفتهشده که نتیجه تحلیل اکتشافی شامل هفت مولفه شد که همگی دارای همبستگی مثبت بودند. یافتهها: در پایان نتیجه تحلیل عامل تائیدی به دست آمد و شاخصهای برازش در مولفه های آموزش فاوا مورد ارزیابی قرار گرفتند که نشان از برازش مطلوب و مناسب دارد. نتیجهگیری: اقدامات لازم در جهت تبدیل الگوی پیشنهادی آموزش مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به برنامه آموزشی مدون قابلاجرا به عمل آید. این اقدامات شامل بازنگری در روش آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات کنونی، تدوین مواد آموزشی و تدوین دستورالعملها و ضوابط اجرایی و فراهم نمودن تمهیدات لازم جهت اجرا میباشد. در انجام اقدامات لازم برای تدوین و اجرای آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات باید هماهنگی با الگوی هفت نوع از مهارتهای آموزشICDL پیشنهاد شده فراموش نگردد. آموزشهایمستقلی به نام مهارتهای کاربردی رایانه قرار داده شود و کتابی با همین نام، راهنمای اساتید، و سایر مواد کمکآموزشی طراحی و تدوین گردد. و یا بهطور چندرسانهای انجام پذیرد. با توجه به اجرای این آموزشها بارویکرد جدید در حوزه ستاد وزارت آموزشوپرورش میتوان به کلیه معلمان کشور نیز این آموزشها داده شود و با بازنگری و اطلاعات لازم در بدو استخدام کارکنان و همینطور دورههای ضمن خدمت کارکنان ملحوظ گردد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
فاطمه جعفرخانی
چکیده
پیشینه و اهداف: برای ترغیب یادگیرندگان به یادگیری باید نیازهای آنان به امنیت، تعلق و احترام ارضا شود و تشویق شوند که به انتخابهای شناختی و رشدی خود دست بزنند. از جهات مختلف، تنها روش مؤثر برای رسیدن به این هدف تنظیم آموزشی است که در آن همه یادگیرندگان تا حدی احساس موفقیت کنند. این احساس موفقیت به ایجاد سطح واقعگرایانهای از توقع ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برای ترغیب یادگیرندگان به یادگیری باید نیازهای آنان به امنیت، تعلق و احترام ارضا شود و تشویق شوند که به انتخابهای شناختی و رشدی خود دست بزنند. از جهات مختلف، تنها روش مؤثر برای رسیدن به این هدف تنظیم آموزشی است که در آن همه یادگیرندگان تا حدی احساس موفقیت کنند. این احساس موفقیت به ایجاد سطح واقعگرایانهای از توقع میانجامد؛ احساس موفقیت نیاز مبرم به پیشرفت را تشویق میکند و موفقیت را برای پیشرفت آتی آماده میکند. هر روشی از رتبهبندی که یادگیرندگان را به احساس شکست برساند غیرمنطقی و مخرب میباشد و به انگیزه آنان در پیشرفت تحصیلی آسیب میرساند. به این ترتیب نوعی ارزشیابی نیاز است که بتواند با حفظ انگیزه نسبت به آگاهی دهی نقاط ضعف وقوت یادگیرنده بدون اعمال نظر شخصی کمک دهنده باشد. یکی از کاربردهای منطق فازی در ارزشیابی عملکردهای آموزشی است. گسترش مجموعههای فازی، موجب تعمیم کاربردهای آن به عرصه سایر علوم و فنون شده است بهنحویکه امروزه در زمینههای کنترل، پردازش تصویر، پزشکی، مطالعات اجتماعی و اقتصادی و هوش در رشتههای مختلف کاربردهای وسیعی پیداکرده است. نیاز به سیستمهایی از سنجش و ارزشیابی که بتواند علاوه بر بعد شناختی ابعاد دیگر رشد را موردتوجه قرار دهد یکی از چالشهای مطرح در آموزش بوده است. روشها: این مقاله با استفاده از معیارهای منطق فازی به ارزشیابی عملکرد درس تولید چندرسانهای پرداخته و با استفاده از نرمافزار مطلب برای یک گروه 30 نفره از دانشجویان دختر که بهصورت تصادفی از میان دانشجویانی که واحد مذکور را برای ترم ششم تحصیلی در دانشگاه علامه طباطبائی اتخاذ نموده بودند (50 نفر) پیادهسازی شد. نتایج حاصل با روش نمرهگذاری معمول با آزمون پیرسون همبستگی داشت (78) که حاکی از قوت اعتبار ساختاری در روش فازی بود. یافتهها: نتایج نشان داد متغیرهای کیفی مؤثر در تولید چندرسانهای (موضوع، طراحی پیام ، طراحی آموزشی و مهارت تولید) با استفاده از امکانات روش فازی قابل ارزشیابی است. بنابراین با توجه به ضرورت تقویت مهارتهای عملی و کاربردی دانش آموزان در زندگی واقعی میتوان در آموزش و ارزشیابی از قابلیت سیستم فازی استفاده کرد بهطوریکه جنبههای دیگر رشد یادگیرندگان چون بعد عاطفی، خلاقیت و یا مهارتهای تولید ازنظر دور نماند. نتیجهگیری: پیشنهاد میشود در ارزشیابی دیگر دروس عملی چون طراحی محیطهای یادگیری، آموزش مبتنی بر وب و دیگر مهارتهای مورد نیاز دانشجو معلمان این روش بکار گرفته شود. مخصوصاً در محیطهای که تاکید بر یادگیرنده محوری است و دانشجو باید از نقاط ضعف و قوت روند یادگیری خود آگاهی یابد. همچنین بستری فراهم میسازد تا با توافق یادگیرندگان با توجه به تحلیل ویژگی و نیاز آنها قوانین ارزشیابی را تعریف کرد. به این ترتیب با حفظ انگیزه میتوان به تداوم یادگیری امیدوار بود.