مقاله پژوهشی
سواد اطلاعاتی
سمیرا کلواری جانکی؛ عظیمه سادات خاکباز؛ مریم پورجمشیدی
چکیده
پیشینه و اهداف: سواد اطلاعاتی عبارتست از ایجاد توانایی در افراد تا بتوانند تشخیص دهند چه وقت به اطلاعات نیاز دارند و همچنین توانایی ذخیره کردن اطلاعات، ارزشیابی و استفاده مؤثر از آن را در زمان نیاز داشته باشند. آموزش سواد اطلاعاتی از طریق برنامه درسی یکی از مسایلی است که در سالهای اخیر مورد توجه برنامه ریزان درسی قرار گرفته است. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سواد اطلاعاتی عبارتست از ایجاد توانایی در افراد تا بتوانند تشخیص دهند چه وقت به اطلاعات نیاز دارند و همچنین توانایی ذخیره کردن اطلاعات، ارزشیابی و استفاده مؤثر از آن را در زمان نیاز داشته باشند. آموزش سواد اطلاعاتی از طریق برنامه درسی یکی از مسایلی است که در سالهای اخیر مورد توجه برنامه ریزان درسی قرار گرفته است. به این جهت، نظامهای آموزشی کشورهای مختلف به طرق متفاوتی سعی در مجهز کردن افراد جوامع به مهارتهای سواد اطلاعاتی دارند. در کشور ما نیز توجه به آموزش سواد اطلاعاتی در برنامه های درسی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دیده شده است. یکی از دروسی که می توان از طریق آن سواد اطلاعاتی را توسعه داد، درس فارسی و نگارش است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی جایگاه سواد اطلاعاتی در کتابهای فارسی و نگارش دوره اول متوسطه بود.روشها: روش پژوهش در این تحقیق، تحلیل محتوا با رویکرد کمّی بود. جامعه آماری شامل کتابهای فارسی و نگارش پایه های هفتم، هشتم و نهم دوره اول متوسطه (سال تحصیلی 98-1397) و در مجموع مشتمل بر شش کتاب بود. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند و حجم نمونه با جامعه برابر بود؛ زیرا هر شش کتاب مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار اندازه گیری، سیاهه وارسی استاندارد سواد اطلاعاتی است که از سیاهه لطفی ماهر (1389) اقتباس شد. این سیاهه شامل هشت مؤلفه احساس نیاز به اطلاعات و چگونگی بیان آن، جمع آوری اطلاعات و استراتژی های جستجو، درک، درونسازی و ثبت اطلاعات، کاربرد صحیح اطلاعات، سازماندهی اطلاعات، ارزیابی و تحلیل اطلاعات، کامیابی و تأکید بر جنبه های اجتماعی، اقتصادی و حقوقی اطلاعات است.. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد فراوانی، جدول و نمودار استفاده شد.یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که با آنکه از لحاظ کمّی، بهطور متوسط حدود یک سوم از پیام های همه این کتابها (45/35 درصد) به مؤلفه های سواد اطلاعاتی توجه کرده بود؛ بهطور صریح و روشن به مؤلفه های سواد اطلاعاتی پرداخته نشده و مطالب مربوط به سواد اطلاعاتی بیشتر به طور تلویحی در این کتابها گنجانده شده بود. در این بین، وضعیت کتابهای نگارش از نظر توجه به سواد اطلاعاتی بهتر از کتابهای فارسی بود و کتاب نگارش پایه هشتم با درصد فراوانی 82/51 رتبه اول و کتاب فارسی پایه هشتم با 84/23 درصد کمترین میزان پیامهای سواد اطلاعاتی را دارا بود. در بین مؤلفه های سواد اطلاعاتی، مؤلفه چهارم (کاربرد صحیح اطلاعات) رتبه اول را به خود اختصاص داد که بیشترین درصد تعلق گرفت و به مؤلفه هشتم (تأکید بر جنبههای اجتماعی، اقتصادی و حقوقی اطلاعات) هیچ توجهی نشده بود. همچنین به مؤلفه های هفتم (کامیابی) و ششم (ارزیابی اطلاعات) نیز توجه بسیار ناچیزی شده بود.نتیجهگیری: نتایج روشن می سازد که بازنگری این کتابها در خصوص پیام های سواد اطلاعاتی برای برنامه ریزان درسی لازم به نظر می رسد. در این راستا پیشنهاد میشود در محتوای این کتابها متنها یا فعالیتهایی تعبیه شود که دانش آموز را به پژوهش کردن و رجوع کردن به منابع مختلف اطلاعاتی تشویق کند. همچنین لازم است تا به شکل صریح تری در این کتابها به توسعه مهارت های سواد اطلاعاتی پرداخته شود.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
فرزانه هاشمی؛ سید علی قریشی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مشکلات دانشآموزان در دوره ابتدایی ضعف مهارت درک مطلب است که این امر منجر به ضعف عملکرد در تمامی حوزه های یاگیری شده است. یادگیری الکترونیکی بهعنوان یک راهبرد مبتنی بر جستجوگری و سازندگی مفاهیم، یادگیرندگان را وادار به تفکر در سطوح بالا نموده تا به این ترتیب بتوانند اطلاعات پیچیده را تحلیل کرده و بهکار ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مشکلات دانشآموزان در دوره ابتدایی ضعف مهارت درک مطلب است که این امر منجر به ضعف عملکرد در تمامی حوزه های یاگیری شده است. یادگیری الکترونیکی بهعنوان یک راهبرد مبتنی بر جستجوگری و سازندگی مفاهیم، یادگیرندگان را وادار به تفکر در سطوح بالا نموده تا به این ترتیب بتوانند اطلاعات پیچیده را تحلیل کرده و بهکار بندند و از این راه یک استراتژی آموزش و یادگیری برخطِ جذاب خلق کنند. محیط های یادگیری الکترونیکی در طراحی فعالیت ها نامحدود بوده و یادگیرندگان را به ارضای حس شهودی و کنجکاوی خود درگیر میسازند. در یادگیری از این طریق مهارت های تفکر در سطوح بالا که شامل تفکر محتوایی، تفکر انتقادی، تفکرخلاق و درک مطلب است ارتقا مییابد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عوامل آموزشی مبتنی بر محیط های یادگیری الکترونیکی بر مهارت درک مطلب دانشآموزان پایة ششم ابتدایی درسال تحصیلی1399- 1398 انجام شده است.روشها: پژوهش در دو بخش کیفی و کمّی صورت گرفته است. در بخش کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، ویژگی های درونی و بیرونی عوامل آموزشی مبتنی بر محیط های یادگیری الکترونیکی از منابع و پژوهش های مربوطه استخراج و در قالب یک الگو به تأیید متخصصان رسید. جامعة آماری پژوهش را دانشآموزان پایة ششم ابتدایی استان قم شامل 22854 نفرتشکیل میدادند که از میان آنان 90 دانشآموز از 3 مدرسه با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس بهمنظور بررسی تأثیر این ویژگیها بر یادگیری دانشآموزان، از روش شبه آزمایشی با سه گروه (گروه آزمایش:30نفر، گروه کنترل یک:30 و گروه کنترل دو: 30نفر) استفاده شد. ابزار و مواد پژوهش شامل چندرسانهای های آموزشی با محتوای یکسان اما با الگوی متفاوتی از عوامل آموزشی و نیز سؤالات آزمون یادگیری بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس صورت پذیرفت.یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از میانگین نمرات بیشتر گروه آزمایش(عامل آموزشی دارای ویژگیهای درونی و بیرونی) نسبت به گروه های کنترل و نیز درک مطلب بهتر گروه کنترل یک (عامل آموزشی فاقد ویژگی های درونی و بیرونی) نسبت به گروه کنترل دو(چندرسانه ای فاقد عامل آموزشی) بود. براساس نتایج پژوهش گفتار پویا (مکث کردن و بالا و پایین بردن صدای عامل) گفتار شخصیسازی شده (گفتار غیررسمی به جای رسمی) و صدای انسان در مقابل صدای رایانه مقبولیت بیشتری دارد و به درک بهتر منجر میشود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که نزدیکی شایستگی عامل و یادگیرنده، مهارت متناسب با مهارت یادگیرنده و نقش متغیر عامل آموزشی (انگیزه دهنده، کارشناس و مربی) به یادگیری بیشتری منجر میشود.نتیجهگیری: عوامل آموزشی میتوانند محیطهای یادگیری غنی برای درگیرساختن و با انگیزه ساختن یادگیرندگان ایجاد کنند. براساس یافته های پژوهش، نتیجهگیری میشود تا در طراحی عوامل آموزشی در چندرسانهایها، دستورالعملهای طراحی براساس ویژگی های درونی و بیرونی عوامل آموزشی در نظر گرفته شود. همچنین، به طراحان و تولیدکنندگان نرم افزارهای چندرسانهای آموزشی توصیه میشود، به هنگام طراحی و تولید چندرسانهای ها ازاستانداردها و اصول علمی مربوط به این زمینه استفاده کنند.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
افشین باباجانی؛ عاطفه شریف؛ محمد حسن زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: استفاده از شبکههای اجتماعی در بین دانشآموزان و گروههای سنی مختلف در حال گسترش است. با توجه به آمارهای منتشرشده، 67 درصد از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی را افرادی در سنین 12 تا 17 سال تشکیل میدهند. این افراد در سن تحصیل و بخش عمده ایشان دانشآموز هستند. با توجه به فعالیتهای اندکی که در حوزه طراحی و توسعه شبکه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استفاده از شبکههای اجتماعی در بین دانشآموزان و گروههای سنی مختلف در حال گسترش است. با توجه به آمارهای منتشرشده، 67 درصد از کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی را افرادی در سنین 12 تا 17 سال تشکیل میدهند. این افراد در سن تحصیل و بخش عمده ایشان دانشآموز هستند. با توجه به فعالیتهای اندکی که در حوزه طراحی و توسعه شبکه اجتماعی علمی برای این گروه سنی وجود دارد؛ ضرورت توجه به طراحی و پیادهسازی شبکههای اجتماعی برای دانشآموزان با توجه به نیازهای آنها و براساس ارزشهای جامعه ایرانی بیش از پیش احساس میشود. هدف این پژوهش شناسایی ویژگیهای ضروری شبکه اجتماعی علمی دانشآموزی در سه سطح کلاسی، عمومی و بازی و پنج قابلیت مدیریتی شامل مدیریت اطلاعات هویتی، مدیریت محتوا، مدیریت ارتباطات، مدیریت جستجو و مدیریت اطلاعرسانی است. بر این اساس یک پرسش و چهار فرضیه ساخته شد.روشها: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش آمیخته اکتشافی (کیفی و کمّی) به انجام رسید. در بخش کیفی، ابزار مشاهده و مصاحبه ساختیافته مبنای گردآوری دادهها بود. پیشنویس مصاحبه از مشاهده شبکههای اجتماعی علمی بینالمللی و مستندات مرتبط با آنها بهدست آمد. برای مصاحبه، 15 متخصص بهصورت هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه ساختیافته قرار گرفتند. در نهایت براساس تحلیل محتوای شبکههای اجتماعی و دادههای حاصل از مصاحبهها، دستهبندی قابلیتهای مدیریتی و شاخصهای هر یک بهدست آمد. در بخش کمّی، روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه بود. نظرات دو گروه یعنی 15 متخصص مرحله کیفی و 43 نفر از مسئولان فناوری اطلاعات مدارس هوشمند شهر تهران پیرامون اهمیت شاخصهای بهدست آمده برای هر یک از قابلیتهای مدیریتی گردآوری و اولویتبندی شد. در بخش کیفی برای اعتبار دادهها از روش بازبینی توسط اعضا و بازبینی توسط همکاران پژوهش بهره گرفتیم. در بخش کمّی، روایی پرسشنامه بهصورت صوری تأیید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ بهدست آمد.یافتهها: شاخصهای شناساییشده برای قابلیتهای مدیریتی در بخشهای اصلی شبکه اجتماعی علمی دانشآموزی شامل 36 شاخص در بخش کلاسی، 37 شاخص در بخش عمومی و 20 شاخص در بخش بازی است. در هر یک از بخشهای سهگانه، شاخصهای مربوط به قابلیتهای مدیریتی 5 گانه دستهبندی شدند. 11 شاخص مربوط به مدیریت اطلاعات هویتی، برای هر سه بخش مشترک است. یافتههای پژوهش نشاندهنده اهمیت تمامی شاخصهای شناساییشده در بخشهای اصلی شبکه اجتماعی علمی دانشآموزی است. بیشترین میانگین امتیازی کسب شده مربوط به بخش بازی با میانگین 66/8 در مقابل میانگین 30/8 برای بخش عمومی و 45/8 برای بخش کلاسی است. اگر چه درجه اهمیت آن شاخصها از نظر پاسخگویان یکسان نیست و بر همین اساس، اولویتدهی شاخصها انجام پذیرفت. مجموع امتیاز شاخصهای بخش بازی بیش از دو بخش عمومی و کلاسی است و میتوان از قابلیتهای بازی برای پیشبرد اهداف آموزشی بهره برد. همچنین میتوان بهمنظور تقویت و پشتیبانی بیشتر از آموزش درسی و عمومی دانشآموزان از عناصر بازی و قابلیتهایی که در پژوهش حاضر بهدست آمدهاند، استفاده کرد.نتیجهگیری: حضور شاخصهای مناسب برای استفاده از قابلیتهای سواد اطلاعاتی در شبکه اجتماعی علمی و همچنین استفاده از عوامل انگیزشی و بازیوارسازی نظیر بردهای امتیازی میتواند به افزایش مشارکت دانشآموزان در فعالیتهای آموزشی کمک کند. امکان به اشتراکگذاری مشکلات درسی، مشارکت کلاسی در تولید محتوا، اطلاعرسانی درباره فعالیتهای دوستان و گروه، امکان تعریف مسابقات و چالشهای شهری، امکان به اشتراکگذاری مسائل اجتماعی و پیشنهاد چالشها و مسابقات براساس علاقهمندیها که در این پژوهش بهعنوان شاخصهای مناسب در بخشهای مختلف شبکه اجتماعی پیشنهاد شد، میتواند به تقویت مشارکت گروهی، یادگیری پروژهمحور و حل مسأله گروهی یاری رساند. همچنین قابلیتهای به اشتراکگذاری و ارتباطی میتواند فرصتی برابر به منظور رشد و یادگیری در اختیار دانشآموزان مختلف قرار دهد. چارچوب پیشنهاد شده در این پژوهش میتواند با هدف ارزیابی شبکههای اجتماعی علمی دانشآموزی موجود مورد استفاده قرار گیرد. همچنین میتواند چارچوبی برای طراحی و توسعه نرمافزار شبکه اجتماعی علمی دانشآموزی با توجه به ویژگیهای بومی و الگوگیری از شبکههای اجتماعی دانشآموزی مشابه در سطح بین المللی فراهم آورد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
فخری زمانی؛ بهنام طالبی
چکیده
پیشینه و اهداف: کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس از نمادهای هوشمندسازی کلاسهای درس است که با ظهور شبکههای اجتماعی مجازی نمود بیشتری پیدا کرده و با شیوع بیماری کووید 19، فراگیر شده است. یکی از پیامدهای عمده این فراگیری، کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس است که میتواند موجب ارتقاء درگیری تحصیلی دانشآموزان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس از نمادهای هوشمندسازی کلاسهای درس است که با ظهور شبکههای اجتماعی مجازی نمود بیشتری پیدا کرده و با شیوع بیماری کووید 19، فراگیر شده است. یکی از پیامدهای عمده این فراگیری، کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس است که میتواند موجب ارتقاء درگیری تحصیلی دانشآموزان باشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین اثرات استفاده زبانآموزان از شبکههای اجتماعی بر درگیری تحصیلی آنان در یادگیری زبان انگلیسی میباشد.روشها: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه زبانآموزان مشغول به تحصیل در کانون زبان ایران – شعبات تبریز به تعداد 1874 نفر میباشد که در ترم بهار 1396 مشغول به تحصیل زبان انگلیسی بودهاند. از این تعداد براساس جدول کرجسی و مورگان و ابتدا با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و بهطور مساوی برحسب شعبات کانون و در مرحله بعد با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی برحسب جنسیت، تعداد 204 نفرشامل 90 نفر دختر و 114 نفر پسر انتخاب شدهاند. معیار ورود به مطالعه، حضور منظم در کلاسهای آموزشی و امتحانات میان ترم و پایان ترم و نیز تمایل به ادامه مشارکت در پژوهش و ارائه اطلاعات بوده و معیار خروج از پژوهش، عدم حضور منظم در کلاسها و یا عدم تمایل به ارائه اطلاعات بوده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه درگیری تحصیلی (96/0₌α) و پرسشنامه استفاده آموزشی از شبکه اجتماعی (96/0₌α) بوده است. هر دو پرسشنامه براساس طیف لیکرت و 5 درجهای میباشد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمون روابط ساختاری و پیش بینی با نرم افزار PLS و در سطح معناداری 05/0 استفاده شده است.یافتهها: شاخصهای توصیفی نشان داد: میانگین درگیری تحصیلی82/93±2/14، میانگین درگیری رفتاری 27/30± 41/4، میانگین درگیری هیجانی 8/33 ± 8/5، میانگین درگیری شناختی 57/29 ± 47/5، میانگین استفاده آموزشی از شبکه اجتماعی برای فعالیت کلاسی 97/22 ± 7/9، میانگین استفاده آموزشی از شبکه اجتماعی برای فعالیت فراکلاسی 38/33 ± 95/8 میباشد. استفاده از آزمون روابط ساختاری با نرم افزار PLS نشان داد: درگیری تحصیلی، درگیری رفتاری و درگیری هیجانی زبانآموزان با افزایش میزان استفاده آموزشی آنان از شبکه اجتماعی برای فعالیت کلاسی، افزایش مییابد (05/0₌P). درگیری تحصیلی و درگیری هیجانی زبانآموزان با افزایش میزان استفاده آموزشی آنان از شبکه اجتماعی برای فعالیت فراکلاسی، افزایش مییابد(05/0₌P). اثرات استفاده آموزشی زبانآموزان از شبکه اجتماعی برای فعالیت کلاسی، بر درگیری شناختی و استفاده آموزشی زبانآموزان از شبکه اجتماعی برای فعالیت فراکلاسی، بر درگیری رفتاری و درگیری شناختی معنادار نمیباشد (05/0< P). با توجه به ضریب تعیین تصحیح شده میتوان 17 درصد تغییرات درگیری تحصیلی را براساس میزان استفاده آموزشی زبانآموزان از شبکه اجتماعی پیشبینی نمود.نتیجهگیری: با افزایش کاربست فنآوریهای مبتنی بر شبکه اجتماعی مجازی در کلاس درس، برنامهریزی اصولی و تنظیم محتوای مناسب میتوان درگیری تحصیلی را در زبانآموزان ارتقاء داد. راه اندازی نرمافزارهای مختلف آموزشی در دوران شیوع کرونا، فرصت مناسبی برای استفاده متناسب از فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس و کلاسهای آموزش زبان خارجی در مراکز آموزش زبان میباشد که سرمایهگذاری مناسبی برای ارتقاء درگیری تحصیلی در کلاسهای درس خواهد بود.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
فاطمه فدایی؛ هانیه کلانتری دهقی؛ مهدی عبداله زاده رافی
چکیده
پیشینه و اهداف: کمک به کودکان مبتلا به اختلالهای یادگیری در سالهای اولیة تحصیل، با استفاده از راهکارهای جذاب، فناورانه، و در دسترس، ضرورتی است که میتواند برای غلبه بر اینگونه از مشکلات، در بسیاری از موقعیت ها مانند پاندمی کوید ۱۹، متولیان تعلیم و تربیت را در جهت پیشبرد اهدافشان یاری رساند. بدینترتیب، پژوهشگران پژوهش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کمک به کودکان مبتلا به اختلالهای یادگیری در سالهای اولیة تحصیل، با استفاده از راهکارهای جذاب، فناورانه، و در دسترس، ضرورتی است که میتواند برای غلبه بر اینگونه از مشکلات، در بسیاری از موقعیت ها مانند پاندمی کوید ۱۹، متولیان تعلیم و تربیت را در جهت پیشبرد اهدافشان یاری رساند. بدینترتیب، پژوهشگران پژوهش را حاضر با هدف بررسی تأثیر استفاده از روش ارائۀ متوالی حروف با استفاده از رایانه در بهبود توانایی خواندن دانش آموزان نارساخوان دورۀ ابتدایی طراحی و اجرا نمودند..روشها: پژوهش از نوع پژوهش های کمّی و در چهارچوب طرحهای پژوهشی تک آزمودنی، و از نوع A.B.A.B یا طرح بازگشتی است. جامعۀ پژوهش حاضر دانش آموزان نارساخوان شهر اراک که در سال تحصیلی 99-98 در این شهر مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند. از میان این جامعه تعداد 6 نفر (2 دختر و 4 پسر) به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش، یک چک لیست لغت محقق ساخته، آزمون خواندن شیرازی و نیلیپور(1383)، آزمون آگاهی واجشناختی سلیمانی (1379) و آزمون نامیدن سریع بودند. ابزار اجرای پژوهش نرم افزاری محقق ساخته بود که با استفاده از برنامۀ مایکروسافت پاورپوینت تهیه شده بود و در قالب نهایی برنامۀ آدوبی کپتیویت به اجرا درآمد و در آن کلمات بصورت حرف به حرف، هجا به هجا و نهایتاً بصورت کامل به دانش آموز نمایش داده شده و تلفظ میشدند. مداخلۀ پژوهش 4 هفته به طول انجامید. در هفتۀ اول و سوم، فقط هر روز آزمون خوانش از کلمات اجرا میشد. در هفته های دوم و چهارم، آموزش همان کلمات آزمون شده در هفتۀ قبلی اجرا می شد. ضمناً در پایان هر هفته در جلسۀ پنجم آزمون واجشناسی تکرار میشد. آزمون های سیالی و دقت خواندن متن، آگاهی واجشناختی و نامیدن سریع نیز بهصورت پیش آزمون-پس آزمون در ابتدا و انتهای اجرای مداخله اجرا شدند. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری ویلکاگسون و فریدمن انجام شد.یافتهها: یافته های پژوهش گویای آن بود که استفاده از روش مبتنی بر رایانۀ ارائۀ متوالی حروف می تواند دقت خواندن کلمات بهطور جداگانه، و همچنین، دقت و سیالی خواندن متن را ارتقا بخشد و دانش آموز خواهد توانست در زمان کوتاهتر و با تعداد خطای کمتری بخواند. روش بهکار رفته، بر آگاهی واجشناختی دانش آموزان نارساخوان نیز پیشرفتی مشهود و صعودی در طول اجرای مداخله را نشان داد. همچنین، مشخص شد که دانش آموزان پس از استفاده از این روش، تکلیف نامیدن رنگ را با سرعت بیشتر و تعداد خطای کمتری انجام میدهند که این گویای تأثیر معنادار مثبت این روش بر سرعت پردازش اطلاعات بود.نتیجهگیری: مداخلۀ اجرا شده در پژوهش حاضر، که با استفاده از نرم افزار در دسترس پاورپوینت تهیه شده بود توانست اثربخشی قابل قبولی را برای بهبود مهارت خواندن، آگاهی واجشناختی و سرعت پردازش اطلاعات در کودکان نارساخوان به اثبات برساند. پیشبینی بودجه و نیروی متخصص جهت تولید محتواها، یا آموزش روال تهیه و بهکارگیری اینگونه برنامه ها به معلمان میتواند در دستور کار مراکز آموزش ابتدایی قرار گیرد. همچنین، پژوهش بر روی نمونه هایی با فراوانی بیشتر می تواند قابلیت تعمیم پذیری نتایج را افزایش دهد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
پرستو علیخانی؛ مرتضی رضایی زاده؛ راضیه شاهوردی
چکیده
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سامانه درس افزار دانشگاه شهید بهشتی از نظر پشتیبانی فنی و آموزشی- مشاورهای بر اساس بُعد منابع حمایتیِ چهارچوب یادگیری الکترونیکی خان بود. این ارزیابی بواسطه تجارب دانشجویان صورت گرفت.روشها: طرح پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد اتخاذ شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سامانه درس افزار دانشگاه شهید بهشتی از نظر پشتیبانی فنی و آموزشی- مشاورهای بر اساس بُعد منابع حمایتیِ چهارچوب یادگیری الکترونیکی خان بود. این ارزیابی بواسطه تجارب دانشجویان صورت گرفت.روشها: طرح پژوهش کیفی از نوع داده بنیاد اتخاذ شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران بودند که تجربه فعالی در سامانه درس افزار داشتند. 32 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات لازم تا دستیابی محقق به اشباع نظری بدست آمد. یافته ها با استفاده از روش کدگذاری اشتراس و کوربین، تا دوسطح کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه های فرد به فرد دانشجویان، حاکی از این بود که 1. از دست رفتن اطلاعات بحثهای گروهی 2. عدم دسترسی به منابع و لینک های مفید در درون درس افزار 3. اطلاعات اندک در مورد حضور آنلاین و مشارکت کاربران و تیم پشتیبانی 4. کم توجهی به پشتیبانی آموزشی برای موفقیت دانشجویان در درسافزار 5. اطلاعات ناکافی در مورد فعالیت های میز خدمت، از جمله مسائلی است که بر میزان انگیزش و فعالیت مستمرشان در درس افزار تاثیرگذار بوده است. مهمتر آنکه، این مسائل بر نگرش کاربران نسبت به یادگیری الکترونیکی تأثیر خواهد گذاشت.نتیجهگیری: تحلیل تجارب دانشجویان نشان داد سامانه درسافزار از بعد حمایتی نیازمند بازبینی و توجه بیشتر است. نادیده انگاشتن این مسائل موجب ایجاد شکاف میان ظرفیت فناوری برای یادگیری و کاربست آن در عمل خواهد شد. به عبارت دیگر، ضعف در حمایت های آموزشی، مشاورهای و فنی، بر نگرش کاربران نسبت به یادگیری الکترونیکی تاثیر گذار است. طبق مدل پذیرش فناوری، سهولت کاربرد ادراک شده دانشجویان سامانه درسافزار از ضعف در مکانیسم های پشتیبانی میتواند تأثیر بگیرد و کاربران را نسبت به سودمندی این سامانه در یادگیری الکترونیکی دچار تردید خواهد کرد؛ بنابراین، به سمت استمرار فعالیت در آن متمایل نخواهند شد. لذا، پژوهش حاضر، ارزیابی سامانه درسافزار را بصورت مستمر توصیه مینماید تا از این طریق، الگوهای رفتاری کاربران در طول فعالیت در درس افزار شناسایی شده و مکانیسم های حمایتی موردنیاز اعمال شود. بعنوان مثال، برگزاری دوره های آموزشی اولیه برای آماده شدن دانشجویان به مشارکت در درس افزار.
مقاله مروری
رویکردهای نوین آموزشی
زهرا ابوالحسنی؛ مرضیه دهقانی؛ محمد جوادی پور؛ کیوان صالحی؛ نسرین محمدحسنی
چکیده
پیشینه و اهداف: : تفکر طراحی یک روش حل مسأله مشارکتی با رویکرد انسان محور است که با بالا بردن تواناییهای تفکر خلاق یادگیرندگان، نوآوری را تقویت میکند. تفکرطراحی به بخشی جداییناپذیر در زمینههای طراحی و مهندسی و همچنین تجارت تبدیل شدهاست؛ اما میتواند تأثیر مثبتی در آموزش قرن بیست و یکم در سایر رشتهها نیز داشته باشد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: : تفکر طراحی یک روش حل مسأله مشارکتی با رویکرد انسان محور است که با بالا بردن تواناییهای تفکر خلاق یادگیرندگان، نوآوری را تقویت میکند. تفکرطراحی به بخشی جداییناپذیر در زمینههای طراحی و مهندسی و همچنین تجارت تبدیل شدهاست؛ اما میتواند تأثیر مثبتی در آموزش قرن بیست و یکم در سایر رشتهها نیز داشته باشد. با استفاده از تفکر طراحی در محیطهای آموزشی، دانشآموزان بهطور منطقی میخوانند، فکر میکنند و استدلال کرده و مشکلات پیچیدهای را میتوانند، حل کنند. این در حالی است که تعاریف متعددی از تفکر طراحی آمدهاست بهطوریکه بسیاری از نویسندگان اظهار داشتهاند یک تعریف ثابت جهانی از تفکر طراحی وجود ندارد. لذا تلاش برای فهم و ابهامزدایی از تفکر طراحی ضروری بهنظر میرسد. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر تحلیل مفهوم تفکر طراحی و بررسی مدلهای تفکر طراحی و تعاریف مهارتهای قرن بیست ویکم، همچنین بررسی نقش تفکر طراحی بر روی مهارتهای قرن بیست و یکم با جمعآوری، ارزیابی و مرور نظاممند مقالات مرتبط با این موضوع میباشد.روشها: در این مطالعه جست و جو در بانکهای داده اریک، ساینس دایرکت، تایلر و فرانسیس و اسپرینگر و گوگل اسکلار انجام شد و کلیه مقالاتی که از سال 2000 تا 2020 در بانک دادههای آنها نمایه شده بود با زبان انگلیسی گردآوری شد. پس از جستوجو در بانکهای داده، مقالات مرتبط انتخاب شده و با ملاک ارزیابی casp مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از خواندن خلاصه مقالات و بررسی اولیه و حذف مقالات غیرمرتبط، نسخه کامل 83 مقاله تهیه و بررسی شد. مقالات مرتبط انتخاب، سپس از بین مقالات موجود شده و جهت ارزیابی تفصیلی بر اساس ملاک ارزیابیcasp مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین در جستجوی دستی که از طریق منابع مقالات انجام شد. با توجه به ماهیت تفکر طراحی 3 سایت مرجع برای ارائه مدل و 3 کتاب و 2 سایت برای مهارتهای قرن بیست و یکم را اضافه کردیم. در نهایت 54 مقاله، کتاب و سایت جهت مطالعه تفصیلی انتخاب شد.یافتهها: با توجه به مقالات مورد مطالعه بهدست آمده، یافتههای مقالات درچهار گروه طبقه بندی شدند که عبارتند از: 1- مقالاتی که مهارتهای قرن بیست و یکم را تبیین نمودهاند. 2- مقالاتی که تعریفی نو از تفکر طراحی ارائه دادهاند. 3- مقالاتی که????مدلهای جدیدی از تفکر طراحی را ارائه نمودهاند. 4-???? مقالاتی که از مدلها در اجرای طرح و ارتقای مهارتهای قرن بیست و یکم استفاده نمودهاند. با توجه به نتیجه بهدست آمده علیرغم شباهتها و ارتباطاتی که میتواند در چهارچوبهای مهارتهای قرن بیست و یکم شناسایی شود، اصطلاحات و تعاریف مختلف اغلب برای توصیف یک مهارت یا مجموعه مهارتها استفاده میشود که باعث ابهام و سردرگمی است. در همین راستا مهارتهایی که در تمامی چارچوبهای ذکر شدهاست عبارتند از: همکاری و ارتباطات؛ سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ مهارتهای اجتماعی؛ همچنین خلاقیت؛ تفکر انتقادی؛ حل مسأله، تولید محصولات با کیفیت و بهرهوری. همچنین نتایج مطالعات حاکی از این نکته بود که اجرای تفکر طراحی منجر به تقویت مهارت حل مسأله، نوآوری و خلاقیت و مهارت استفاده از تفکر تلفیقی میشود. در ادامه اجرای تفکر طراحی همراه با همدلی، همکاری، کار تیمی نیز همراه است که این امر به خودباوری و ارزشمند بودن فرد یادگیرنده منجر میشود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش بهطور کلی میتوان گفت، از آنجاکه جامعه امروز به تربیت نسل مجهز به مهارتهای قرن بیست و یکم، برای پیشبرد اهداف عالیه جامعه نیاز دارد؛ لذا توجه به بسترسازی شرایط لازم برای اجرای تفکر طراحی نقش بیبدیلی را در پرورش نسلی کارآمد ایفا میکند.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عالی
مصطفی ارغیانی؛ مهدی میرهاشمی؛ محمد مهوش
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مؤثر و مورد توجه طراحان در ارتباط انسان و محیط، حس تعلق است. در علم طراحی محیطی بهرغم استفادۀ فراوان از این واژه، تعریف واحدی از این مفهوم و عناصر تشکیل دهندۀ آن ارائه نشده است. در این پژوهش، برای استفادۀ کاربردی از مفهوم حس تعلق در حوزۀ طراحی، ابتدا ابعاد و مؤلفههای این مفهوم متناسب با نیازهای حوزۀ طراحی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مؤثر و مورد توجه طراحان در ارتباط انسان و محیط، حس تعلق است. در علم طراحی محیطی بهرغم استفادۀ فراوان از این واژه، تعریف واحدی از این مفهوم و عناصر تشکیل دهندۀ آن ارائه نشده است. در این پژوهش، برای استفادۀ کاربردی از مفهوم حس تعلق در حوزۀ طراحی، ابتدا ابعاد و مؤلفههای این مفهوم متناسب با نیازهای حوزۀ طراحی تعریف شده و سپس تأثیر ابعاد کالبدی و عاطفیِ حس تعلق در الگوهای متفاوتی از مدارس سنجیده شده است تا نقش این مؤلفهها در شکلگیری حس تعلق و نهایتاً کیفیت طراحی محیطهای آموزشی روشن شود. هدف اولیۀ این پژوهش، ایجاد زمینۀ بهبود کیفی در فضاهای آموزشی بهواسطۀ تقویت حس تعلق است و هدف ثانویه و تئوریک این پژوهش، تبیین مفهوم حس تعلق در چهارچوب طراحی محیطی است.روشها: بخش اول این پژوهش، از نوع بنیادی و بخش ثانویه آن به لحاظ هدف، کاربردی است که از نظر ماهیت، تحقیقی آمیخته را شکل میدهد. بخش اول، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی پیشینه نظری و فنی انجام شده است. بخش دوم، بهصورت پیمایشی و مبتنی بر آمار استنباطی است. برای گردآوری دادهها، هم زمان از ابزارهای کتابخانهای و پرسشنامه بهره گرفته شده است. ابزار بخش پیمایشی در این تحقیق، پرسشنامهای محقق ساخته است که پس از چند مرحله بررسی روایی ـ کیفی، نسخۀ نهایی آن تأیید شده است. جامعۀ آماری این تحقیق را دانشآموزان دبیرستانهای بجنورد تشکیل میدهند و نمونهها به شیوۀ تصادفی انتخاب شدهاند. سپس، مؤلفههای مؤثر بر حس تعلق، با تکیه بر شاخصهای پرسشنامه، تجزیه، تحلیل و اولویتبندی شده است. در پرسشنامههای جمعآوری شده، دو الگوی مدرسۀ مدرن و سنتی در شهر بجنورد، در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این راستا، از آزمون آماری همبستگی رگرسیون خطی برای بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است. بر این اساس، 16 شاخص در قالب 3 بعد محیطی، فعالیتی و عاطفی– روانی مورد سنجش واقع شده است و میزان و شدت رابطه سنجیده شده است.یافتهها: با توجه به نتایج بهدست آمده « ابعاد محیطی» با ضریب بتا 243/0 و سطح معنیداری صفر، دارای بالاترین همبستگی با حس تعلق است. این یافته، نشان میدهد میزان حس تعلق، در بین متغیرهای پژوهش، بیشترین تأثیر را از ابعاد کالبدی و شاخصهای مرتبط با آن میپذیرد و تغییرات این مؤلفه، نزدیک به یک چهارم از تغییرات متغیر مورد سنجش، یعنی حس تعلق را پیش بینی میکند. دومین مؤلفه مؤثر بر حس تعلق، با بتای 208/0 و سطح معنیداری 004/0 « ابعاد عاطفی - روانی» است. این یافته، مبینِ اهمیتِ ارتباطِ عاطفی با مکان است. همچنین، متغیر « ابعاد فعالیتی» با عدد بتای 206/0 و سطح معنیداری001/0 سومین مؤلفۀ مؤثر در تبیین حس تعلق و ارتقای آن در دبیرستانهای مورد بررسی است.نتیجهگیری: مؤلفه « ابعاد محیطی» که متأثر از ویژگیهای کالبدی محیط است، تعیینکنندهترین عامل در تبیین حس تعلق است؛ زیرا، ابعاد محیطی منشأ ویژگیهای اصلی محیط هستند. انسان بهطور مستقیم با کالبد یک محیط در ارتباط است و سایر ادراکات انسان، پیامد تعامل اولیه با محیط کالبدی است. از این رو، لازم است به کیفیت محیطهای آموزشی در چارچوب ساختار کالبدی آن پرداخته شود. همچنین، یافتههای پژوهش نشان میدهد که مدارس سنتی میتوانند سطح بیشتری از تعلق را نسبت به محیط در افراد ایجاد نمایند. در نتیجه، میتوان ویژگیهای این مدارس را در تجارب جدید بازنمایی نمود.
مقاله پژوهشی
یادگیری الکترونیکی
پرستو آریانژاد؛ فرهنگ مظفر؛ محمد علی خانمحمدی؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه استفاده از فناوری در بسیاری از حوزهها امری ضروری است و نتایج قابلتوجهی برای کاربران آن به همراه دارد. یکی از حوزههایی که استفاده از فناوری، اثربخشی آن را افزایش میدهد، تعلیم و تربیت است. ازجمله قابلیتهایی که فناوری آموزش در اختیار این حوزه قرار داده است، شبیهسازهای آموزشی هستند. شبیهسازها فرصتها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه استفاده از فناوری در بسیاری از حوزهها امری ضروری است و نتایج قابلتوجهی برای کاربران آن به همراه دارد. یکی از حوزههایی که استفاده از فناوری، اثربخشی آن را افزایش میدهد، تعلیم و تربیت است. ازجمله قابلیتهایی که فناوری آموزش در اختیار این حوزه قرار داده است، شبیهسازهای آموزشی هستند. شبیهسازها فرصتها و تجربههای یادگیری متنوعی را فراهم کرده و اثرات مثبتی بر بهبود کیفیت یادگیری دارند. در آموزشهای فنی و حرفهای که اغلب فعالیتهای هنرجویان در کارگاهها و بهصورت عملی صورت میگیرد، شبیهسازهای آموزشی میتوانند با کاهش خطرات احتمالی و همچنین با هزینه کمتر بهعنوان مکمل فعالیتهای واقعی در کارگاه استفاده شوند. از یک سو، در برنامه درسی رشته معماری داخلی، بخش عمدهای از فعالیتهای هنرجویان مربوط به اجرای تزیینات داخلی در فضاهای داخلی است که نیازمند تهیه مواد و مصالح، ابزار و تجهیزات لازم است. هنرجویان برای کسب مهارت لازم و کارآمدی در بازار کار باید بهدفعات فعالیتهای کارگاهی را تمرین کنند. از سوی دیگر به دلیل جدید بودن این رشته در نظام آموزشهای فنیوحرفهای برخی از هنرآموزان از مهارت کافی در تعدادی از فعالیتهای کارگاهی برخوردار نیستند و امکان دارد از شیوههای نامناسب فعالیتهای کارگاهی مانند سخنرانی استفاده کنند؛ ازاینرو تعیین ویژگیهای شبیهسازی که مطابق رویکرد برنامه درسی مربوطه باشد، میتواند زمینهساز ساخت شبیهسازی متناسب با برنامه شده و چالشهای ذکرشده را کاهش دهد. رویکردی که برنامه درسی رشته معماری داخلی براساس آن تدوین شده است، رویکرد شایستگی است. این رویکرد بر ویژگیهای شغلی فراگیران و نتایج یادگیری تأکید دارد. سه مؤلفه دانش، مهارت و نگرش، اجزای شایستگی بوده و بهصورت درهمتنیده عملکرد موردنظر برای فرد را به همراه دارند. ازآنجاکه رویکرد شایستگی معطوف به مهارتهای موردنیاز بازار کار است؛ یادگیری هدفمند بوده و سرعت یادگیری مطابق ویژگیهای یادگیرنده تنظیم میشود. شبیهسازهای آموزشی رایانهای در صورت طراحی منطبق بر رویکرد شایستگی میتوانند اهداف آموزشی موردنظر در رشته معماری داخلی را محقق کرده و بهعنوان ابزار مکمل و کارآمد در خدمت آموزش دروس کارگاهی باشند. این ابزار مکمل در کنار فعالیتهای کارگاهی زمینهساز ورود هنرجویان رشته معماری داخلی به بازار کار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر ارائه ویژگیهای شبیهساز رایانهای در آموزش معماری داخلی با رویکرد شایستگی از دیدگاه متخصصان است.روشها: روش این پژوهش ترکیبی(کیفی-کمّی) و بر استفاده از روش پیمایش دلفی استوار است. مرحله اول پژوهش از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با متخصصان حوزه معماری و فناوری آموزشی انجامشده است، سپس با تکنیک کدگذاری باز و محوری و تشکیل جدول هدف- محتوا، پرسشنامه محققساخت شکل گرفت. پسازآن پرسشنامه طی دو مرحله (اکتشافی، تأییدی) توسط متخصصان تکمیل شده است. نمونهگیری با استفاده از شیوه شبکهای (گلوله برفی) و حجم نمونه تا اشباع نظری که در مرحله مصاحبه 10 نفر و در مرحله تکمیل پرسشنامه شامل 26 نفر میشوند، صورت گرفته است.یافتهها: پس از تحلیل دادهها، نتایج براساس تحلیل عامل نوعQ استخراج شده است. ویژگیهای شبیهساز رایانهای در آموزش معماری داخلی با رویکرد شایستگی از دیدگاه متخصصان عبارتند از: واقعنمایی مبتنی بر استانداردهای محتوایی و پداگوژی، قابلیت تمرین و تکرار و کاربرپسندی محیط، دیداریسازی محتوا، فرصتهای متنوع یادگیری و سنجش، تعاملی بودن محیط و مدیریت یادگیری، تطبیق محتوا با اهداف تربیتی و ارزشهای اخلاق حرفهای.نتیجهگیری: با رعایت استانداردهای محتوایی و پداگوژی در محیط شبیهسازی که همانندی زیادی به فضای کارگاهی دارد، میتوان شایستگیهای هنرجویان معماری داخلی را ارتقا داد. تکرارپذیری فعالیتها با فراهم شدن جذابیت لازم، اثربخشی تمرین و تکرار و تمایل هنرجویان را برای انجام تمرین بالا میبرد. دیداریسازی مفاهیم بهویژه در مواردی که پیچیدگیهایی در فرایند انجام وجود دارد، درک هنرجویان را نسبت به محتوا افزایش میدهد. فرصتهای مختلف یادگیری با افزایش قابلیتهای شبیهساز امکانات بیشتری را در اختیار هنرجویان قرار میدهد. پیشبینی فرصتهای سنجش نیز علاوه بر ایجاد شرایط پایش از آموختههای هنرجویان، امکان خودارزیابی را نیز برای آنها فراهم میکند. همچنین تعاملی بودن شبیهساز و مدیریت فرایند یادگیری توسط هنرجو از ویژگیهای محیطی است که در آن یادگیری فعال رویداده و سبب هماهنگی یادگیری با سرعت پیشرفت هنرجو میشود. تأکید بر ارزشهای اخلاقی و تلفیق آن با مؤلفههای شایستگی، اهداف تربیتی را در طراحی فعالیتها تقویت میکند.
مقاله پژوهشی
آموزش فنی حرفه ای
سعید کدخدا؛ ناصر ناستی زایی
چکیده
پیشینه و اهداف: پس از اعلام وضعیت اضطراری ناشی از ویروس کرونا در اواخر سال 2019 کشورها برای کنترل این ویروس، دست به اقداماتی از قبیل قرنطینه کامل و یا اجرای فاصله اجتماعی زدند. یکی از اقدامات کشورها در حوزة آموزش از جمله کشور ما ایران تعطیلی مدارس و مراکز آموزش عالی بود. با تعطیلی مدارس و مراکز آموزش عالی، دغدغۀ تدوین و اجرای برنامههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پس از اعلام وضعیت اضطراری ناشی از ویروس کرونا در اواخر سال 2019 کشورها برای کنترل این ویروس، دست به اقداماتی از قبیل قرنطینه کامل و یا اجرای فاصله اجتماعی زدند. یکی از اقدامات کشورها در حوزة آموزش از جمله کشور ما ایران تعطیلی مدارس و مراکز آموزش عالی بود. با تعطیلی مدارس و مراکز آموزش عالی، دغدغۀ تدوین و اجرای برنامههای تحصیلی برای تداوم آموزشها در منزل و در شرایط قرنطینۀ خانگی به بزرگترین چالش نظامهای آموزشی تبدیل شد و بحث یادگیری مجازی اهمیت بسیار زیادی پبدا کرد. عوامل متعددی میتواند یادگیری مجازی را تحت تأثیر خود قرار دهد که در این مطالعه به دو عامل سواد اطلاعاتی و نگرش به یادگیری مجازی پرداخته شده است. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی سواد اطلاعاتی معلمان و رابطه آن با نگرش به یادگیری مجازی انجام گرفت.روشها: روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان هر سه مقطع شهر نیکشهر [استان سیستان و بلوچستان] در سال تحصیلی 1400-1399 به حجم 152 نفر بود. به شیوه نمونهگیری تصادفی- طبقهای (برحسب جنسیت و مقطع تدریس) و براساس فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 109 معلم بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامههای سواد اطلاعاتی (با حیطههای توانایی تعیین وسعت و ماهیت اطلاعات، توانایی دسترسی مؤثر به اطلاعات، توانایی ارزیابی نقادانة اطلاعات، توانایی کاربرد هدفمند اطلاعات و توانایی درک موارد حقوقی و اقتصادی کاربرد اطلاعات) و نگرش به یادگیری مجازی (با مؤلفههای احساس خودکامیابی، احساس رغبت، احساس مفید بودن، قصد بهکارگیری یادگیری الکترونیکی، احساس رضایتمندی از سیستم و تمایل به آموزشهای چندرسانهای) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد سواد اطلاعاتی معلمان در حیطههای توانایی تعیین وسعت و ماهیت اطلاعات، توانایی دسترسی مؤثر به اطلاعات، توانایی ارزیابی نقادانة اطلاعات، توانایی کاربرد هدفمند اطلاعات و توانایی درک موارد حقوقی و اقتصادی کاربرد اطلاعات، پایینتر از سطح متوسط است. در مقایسه سطح سواد اطلاعاتی معلمان برحسب ویژگیهای جمعیتشناختی بهجز جنسیت [برتری سواد اطلاعاتی معلمان زن] تفاوت معنیداری مشاهده نشد؛ نگرش معلمان به یادگیری مجازی و مؤلفههای آن (احساس خودکامیابی، احساس رغبت، احساس مفید بودن، قصد به کارگیری یادگیری الکترونیکی، احساس رضایتمندی از سیستم و تمایل به آموزشهای چندرسانهای) مثبت بود؛ بین سواد اطلاعاتی معلمان و نگرش آنان به یادگیری مجازی رابطه مثبت معنیداری وجود داشت و سواد اطلاعاتی از توان پیشبینی 4/73 درصد از واریانس نگرش به یادگیری مجازی برخوردار بود.نتیجهگیری: با توجه به پایین بودن سطح سواد اطلاعاتی معلمان در حیطههای توانایی تعیین وسعت و ماهیت اطلاعات، توانایی دسترسی مؤثر به اطلاعات، توانایی ارزیابی نقادانة اطلاعات، توانایی کاربرد هدفمند اطلاعات و توانایی درک موارد حقوقی و اقتصادی کاربرد اطلاعات و رابطه مثبت آن با نگرش به یادگیری مجازی، برگزاری دورههای آموزش ضمن خدمت سواد اطلاعاتی بر مبنای استانداردهای لازم تشکیل این دورهها پیشنهاد میشود. همچنین به سیاستگذاران و طراحان برنامه درسی وزارت آموزش و پرورش طراحی و اجرای درس سواد اطلاعاتی برای دورههای تربیت معلم توصیه میشود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- تربیت معلم
محمد علیزاده جمال؛ جواد کیهان
چکیده
پیشینه و اهداف: آمادگی برای یادگیری، آموزش و کاربرد فناوری و آگاهی از نقش آن در تسهیل یادگیری دانشآموزان، از جمله مهارتهای اصلی معلمان مخصوصاً در دوران کرونا بهشمار میرود؛ دورانی که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برحسب ضرورت و بالاجبار جای خود را در نظام تعلیموتربیت مستحکم نموده است. لذا ضرروت دارد استفاده از فناوری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آمادگی برای یادگیری، آموزش و کاربرد فناوری و آگاهی از نقش آن در تسهیل یادگیری دانشآموزان، از جمله مهارتهای اصلی معلمان مخصوصاً در دوران کرونا بهشمار میرود؛ دورانی که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برحسب ضرورت و بالاجبار جای خود را در نظام تعلیموتربیت مستحکم نموده است. لذا ضرروت دارد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان یک اصل بنیادین، در برنامهریزیهای آموزشی و درسی مدارس گنجانده شود. از طرف دیگر با توجه با توجه به ضعف مدلهای پذیرش فناوری اطلاعات در پیشبینی مناسب تغییرات پذیرش فناوری اطلاعات در سازمانهای آموزشی، پژوهشگران ضروری دیدند تا میزان پذیرش این فناوری را با استفاده از مدلهای نظری دیگر مورد آزمون قرار دهند؛ لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات جهت پیشبینی میزان استفاده معلمان از فناوری رایانهای در کلاس درس میباشد.روشها: روش تحقیق همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده و جامعه آماری نیز شامل کلیه معلمان دوره متوسطه ناحیه یک شهر ارومیه به تعداد 570 نفر است که از این تعداد با تأسی از فرمول کوکران 230 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به پرسشنامه انتظار عملکرد، انتظار تلاش، نفوذ اجتماعی، شرایط تسهیلکننده و استفاده داوطلبانه از فناوری اطلاعات ونکاتش و همکاران (2003) پاسخ دادند. همچنین تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار پی ال اس و آزمون معادلات ساختاری انجام شده است.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که متغیرهای انتظار عملکرد، انتظار تلاش و نفود اجتماعی اثر معنیداری بر تصمیم به استفاده از فناوری دارند. تصمیم به استفاده از فناوری و شرایط تسهیلکننده نیز اثر معنیداری بر میزان استفاده از فناوری داشتند. متغیرهای جنسیت، سن و استفاده از فناوری اختیاری، اثرات متغیرهای انتظار تلاش و نفوذ اجتماعی بر تصمیم به استفاده از فناوری را تعدیل میکنند. در کل متغیرهای مورد بررسی در مجموع 31 درصد از تصمیم به استفاده از فناوری و 16 درصد از میزان استفاده از فناوری را پیشبینی میکنند. در این پژوهش، متغیر تجربه رایانه نقش تعدیلکننده بر اثرات متغیر انتظار تلاش و نفوذ اجتماعی بر تصمیم به استفاده و شرایط تسهیل کننده بر میزان استفاده نداشت.نتیجهگیری: در مجموع یافتههای تحقیق از نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری حمایت نمود. معنیدار بودن اثر مستقیم متغیر انتظار عملکرد بر تصمیم به استفاده از فناوری به این معنی است که هرچه قدر فناوری اطلاعات بازده کاری فرد را افزایش داده و برای فرد مفید باشد؛ به همان نسبت تصمیم بیشتری برای استفاده از این فناوری اتخاذ خواهد نمود. معنیدار بودن اثر مستقیم انتظار تلاش بر تصمیم به استفاده از فناوری نیز به این معنی است که اگر فردی سیستم رایانه ای را وسیلهای آسان و به راحتی قابل استفاده قلمداد کند و خود را در کسب مهارتهای استفاده از آن توانا ببیند، گرایش بیشتری درباره تصمیمگیری در مورد استفاده از آن خواهد داشت. همچنین معنیدار بودن اثر مستقیم نفوذ اجتماعی بر تصمیم به استفاده نشانگر آن است که تأکید افراد مهم در زندگی فرد بر استفاده از فناوری اطلاعات موجب تصمیمگیری فرد از این فناوری میشود. علاوه برآن وقتی فرد به استفاده از فناوری اطلاعات گرفت، این تصمیم خود را به صورت استفاده واقعی آشکار میسازد که معنیدار بودن اثر تصمیم به استفاده از فناوری بر استفاده از فناوری آن را نشان میدهد. کم بودن مقدار میزان پیشبینی، نشانگر وجود متغیرهای دیگری است که بر میزان استفاده از فناوری
مقاله پژوهشی
رویکردهای نوین آموزشی
علی شرقی؛ حمیدرضا عظمتی؛ سعیده اسدی؛ عبدالمجید خورشیدیان
چکیده
پیشینه و اهداف: رخداد سوانح موجب دامنه وسیع تخریب و آسیب کالبدی محیط مصنوع و به دنبال آن نیاز گسترده به بازسازی میگردد. اما تجارب جهانی و شکست معماران در ارائه پروژههای بازسازی و اسکان، وجود خلا در دیدگاههای آموخته دانشگاهی و نیازهای ویژه برنامهریزی و طراحی در شرایط بحرانی پساسانحه را آشکار میکنند. شواهد دلالت بر آن ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: رخداد سوانح موجب دامنه وسیع تخریب و آسیب کالبدی محیط مصنوع و به دنبال آن نیاز گسترده به بازسازی میگردد. اما تجارب جهانی و شکست معماران در ارائه پروژههای بازسازی و اسکان، وجود خلا در دیدگاههای آموخته دانشگاهی و نیازهای ویژه برنامهریزی و طراحی در شرایط بحرانی پساسانحه را آشکار میکنند. شواهد دلالت بر آن دارند که مشارکت موفق جامعه حرفهای معماران و متخصصان محیط مصنوع در بازسازی، مستلزم دانش و تخصص در ایجاد محیط و جامعهای تابآور در شرایط پیچیده پس از سانحه است. بر اساس مسئله مذکور، مقاله حاضرکارامدی فناوری آموزش بازسازی به دانشجویان معماری در گروه بازسازی پس از سانحه، دانشگاه شهید بهشتی را که در دو مرحله؛ اول، سفر به منطقه سانحهدیده، مطالعه موردی و بحث گروهی پس از فراگیری مقدماتی چارچوبها، نظریات و دیدگاههای بازسازی و دوم، تعمیق و بسط مطالب با استفاده از تکنیک آموزش به شیوه روایتگری و مشارکت تنگاتنگ و نزدیک دانشجویان در مباحث کلاس اجرا می شود، را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.روشها: ماهیت پژوهش تجربی شبه آزمایشی بدون گروه کنترل و در بازه زمانی یک ترم تحصیلی است. در ابتدا، با هدف شناخت ماهیت فرایند آموزش، اقدام به مصاحبه عمیق با اساتید دروس کارگاههای بازسازی شد و کدهای اصلی این فرایند، به روش تحلیل محتوا استخراج شدند. سپس، با حضور محقق در کارگاههای مذکور، از طریق مشاهده مشارکتی، نقاط و فناوری های مشترک این کارگاهها، استخراج شده و بر اساس دیدگاه اساتید، مورد اصلاح و تایید قرار گرفتند. در مرحله بعد، فرایند استخراج شده، با طرح تحقیق طولی و به صورت پیشآزمون و پسآزمون و استفاده از پرسشنامه استاندارد سنجش میزان رضایتمندی دانشجویان از کیفیت آموزش با 9 معیار، مورد سنجش قرار گرفت. جامعه مشارکت کننده در پژوهش را دانشجویان ترم اول کارشناسی ارشد بازسازی پس از سانحه، به دلیل عدم وجود ذهنیت مشخص از فرایند آموزش تشکیل دادند. تکمیل پرسشنامهها، در ابتدای ترم تحصیلی و سپس همزمان با امتحانات پایان ترم، اجرا شد. به منظور سنجش اعتبار یافته ها، مجددا پژوهش در ترم تحصیلی 2019-2020 و توسط گروه 15 نفره دانشجویان جدیدالورود اجرا و با کمترین سطح خطا، یافته های تحقیق تایید شدند.یافتهها: بر اساس تحلیلهای آماری تی زوجی داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون، فناوری آموزش بازسازی در کارگاه مقدمات بازسازی، با سطح اطمینان 95% منجر به افزایش معنادار معیارهای ارزیابی دانشجو از یادگیری مباحث درسی، اشتیاق به درس و گرایشِ بازسازی، یادگیری تعاملی- مشارکتی و ارزیابی مثبت از تدریس استاد و گرایش شده است. همچنین در بررسی ارتباطات دوسویه معیارهای پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون، مشخص شد که بین معیارهای دوگانه ارزیابی دانشجو از یادگیری مباحث درس مقدمات بازسازی و رضایت از تدریس استاد؛ و اشتیاق به گرایش و تعامل گروهی، روابط مثبت و معنادار وجود دارد.نتیجهگیری: با توجه به سطح بالای کارامدی فناوری مورد سنجش در آموزش مباحث عملی و نظری بازسازی پساسانحه به دانشجویان معماری مورد پژوهش، به منظور تقویت قابلیتهای معماران آینده در تصمیمات و طراحی در شرایط بحرانی سوانح، پیشنهاد میشود که این فناوری در برنامه کارگاههای طراحی معماری مورد توجه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش
نسیم آل ابراهیم؛ رضا زارعی؛ نادر شهامت؛ مژگان امیریان زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: جنبههای مختلف زندگی جوامع بشری با سرعت شگفتانگیزی در حال توسعه و تغییر است و این امر سبب پیدایش دانشهای جدیدی میشود که نیازهای جدیدی را نیز برای انسانها دربرمیگیرد؛ بنابراین آموزش باید با سرعت و کیفیت بیشتر انجام شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای فناوری یادگیری در آموزش و پرورش است. روشها: پژوهش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جنبههای مختلف زندگی جوامع بشری با سرعت شگفتانگیزی در حال توسعه و تغییر است و این امر سبب پیدایش دانشهای جدیدی میشود که نیازهای جدیدی را نیز برای انسانها دربرمیگیرد؛ بنابراین آموزش باید با سرعت و کیفیت بیشتر انجام شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای فناوری یادگیری در آموزش و پرورش است. روشها: پژوهش حاضر به روش کیفی انجام شد. جامعۀ آماری شامل سه گروه: الف) پژوهشهای انتشاریافته در ارتباط با فناوری یادگیری که در مجلات معتبر داخلی و خارجی منتشر شدهاند. ب) متخصصان حوزۀ فناوری یادگیری. ج) اسناد بالادستی آموزش و پرورش است. نمونۀ آماری این پژوهش را سه گروه تشکیل میداد: الف) 82 پژوهش خارجی دو سال گذشته و 210 پژوهش داخلی. ب) مصاحبه با مشارکتکنندگان با روش نمونهگیری هدفمند از 22 متخصص در فناوری یادگیری که ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبه باز با مشارکتکنندگان بود. ج) اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین، برنامۀ درسی ملی، چشم انداز 1404، نقشه جامع علمی کشور، سیاستگذاری عمومی مجلس) تجزیه و تحلیل دادهها براساس تحلیل مضمون انجام شد. بعد از استخراج کدها، مقولههای اصلی با استفاده از کدگذاری محوری استخراج شدند. سپس در ادامه، با کشف ارتباط بین مقولههای محوری و بعد با انجام کدگذاری گزینشی، شناسایی مقوله مرکزی صورت پذیرفت. برای اعتباریابی دادهها از روشهای بازخورد به مشارکتکنندگان، بازبینی و موضعگیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی و اسناد کلیدی آموزش و پرورش استفاده شد. اعتمادپذیری یافتهها نیز با استفاده از نظرات خبرگان انجام شد.یافتهها: بخش تحلیل مضمون حاکی از آن بود که در پیشینهها از137 مفهوم، 15مؤلفه از مهمترین مؤلفههای فناوری یادگیری بودند. از مصاحبهای که به عمل آمد 128 مفهوم16 مؤلفه از مهمترین عوامل بودند. از دیدگاه اسناد بالادستی که مورد بررسی قرار گرفت 156 مفهوم 26 مؤلفه مهمترین مولفۀ فناوری یادگیری بودند. همانطورکه یافتههای این پژوهش نشان داد، 7 معیار و 26 شاخص مرتبط به آنها، برای فناوری یادگیری آموزش و پرورش منظور شد.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بیانگر نکات مهمی است که میتواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران آموزش و پرورش در حوزۀ فناوری یادگیری فراهم آورد تا با اتخاذ سیاستهای اصولی در اینخصوص در جهت بهبود و ارتقای کیفیت و اثربخشی فناوری یادگیری گامهای اساسی بردارند. با طبقهبندی زیرمؤلفهها، مؤلفههای اصلی استخراج شده و شبکۀ مضامین ترسیم شد. همانطورکه یافتههای این پژوهش نشان داد، 7 معیار و 26 شاخص مرتبط به آنها، برای فناوری یادگیری آموزش و پرورش منظور گردید. معیارها شامل توانایی سیستم، توانمندسازی فردی، تسهیم دانش، تعامل با محیط، تسهیم یادگیری، منابع مالی، تولید محتوا بود. مؤلفه توانایی سیستم، شامل قابلیت مجازی، قابلیت جدید، تأمین فضا و تجهیزات، اصول تأمین لوازم و تجهیزات است. توانمندسازی فردی هم شامل نگرش، توانمندسازی افراد به سوی چشمانداز جمعی، آمادگی برای تغییر و اصول استفاده از فناوری است. تسهیم دانش از بخشهای ترغیب همکاران و یادگیری گروهی، کسب دانش، مدل رهبران و حمایت، آینده پژوهی تشکیل شده است. تعامل با محیط شامل ارتقای جستارگری و تبادل نظر، اتصال سازمان با محیط، محیط یادگیری، حوزۀ تربیت و یادگیری کار و فناوری میباشد. تسهیم یادگیری نیز شامل فرصت یادگیری مستمر، تسهیم یادگیری و استقرار سیستم، دانایی محوری، یادگیری الکترونیکی، اهداف جامع، اعتبار نقش یادگیرنده، اعتبار نقش مرجعیت معلم (مربی) و یاددهی- یادگیری است. منابع مالی متشکل از اصول تأمین منابع مالی است. در نهایت مولفۀ تولید محتوا شناسایی شد که شامل سیاستهای تولید محتوا است.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
سیده زهرا سیدی راد؛ امیرهوشنگ تاجفر
چکیده
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف بررسی اثرگذاری عوامل کیفی مؤثر بر موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک انجام شده است. مدل این پژوهش براساس مدل EESS و اعمال تغییرات بهدست آمده از تحقیقات قبلی است و شامل مؤلفههای مختلف کیفی از جمله کیفیت فنی سیستم، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات، کیفیت سیستم آموزشی، کیفیت عوامل حمایتی، کیفیت یادگیرنده و ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف بررسی اثرگذاری عوامل کیفی مؤثر بر موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک انجام شده است. مدل این پژوهش براساس مدل EESS و اعمال تغییرات بهدست آمده از تحقیقات قبلی است و شامل مؤلفههای مختلف کیفی از جمله کیفیت فنی سیستم، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات، کیفیت سیستم آموزشی، کیفیت عوامل حمایتی، کیفیت یادگیرنده و کیفیت مربی و کیفیت محتوای آموزشی میشود.در این پژوهش تأثیرات این هشت عامل کیفی بر «سودمندی درکشده» و «رضایت درکشده» و همچنین میزان تأثیرات «سودمندی درکشده» بر «رضایت درکشده» بررسی شدهاند.روشها: جامعه آماری شامل 270 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات است که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1399-1400 در دو دانشگاه مشغول به تحصیل بودند و از سیستم LMS با مشخصات تقریباً مشابه استفاده میکردند. تعداد 152 پرسشنامه معتبر جمعآوری شده است. از پرسشنامه با طیف لیکرت پنجتایی برای جمعآوری دادهها استفاده شد که شامل 3 سؤال عمومی و 51 سؤال مرتبط با متغیرهای مدل است.تجزیهوتحلیل فرضیههای تحقیق با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی انجام شده و از نرمافزار Smart PLS 3 برای انجام آزمونها و آزمایش فرضیهها استفاده شده است.یافتهها: نتایج تحلیل نشان میدهد کیفیت فنی، کیفیت یادگیرنده و کیفیت محتوای آموزشی بر میزان رضایت ادراک شده از سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر میگذارد. کیفیت اطلاعات، کیفیت سرویس، کیفیت سیستم آموزشی، کیفیت خدمات حمایتی و کیفیت استاد بر میزان رضایت ادراک شده از سیستم آموزش الکترونیکی تأثیری ندارد. کیفیت اطلاعات، کیفیت یادگیرنده و استاد و کیفیت محتوای آموزشی بر سودمندی درکشده از سیستم آموزش الکترونیک مؤثر هستند. کیفیت فنی و کیفیت سرویس و کیفیت سیستم آموزشی و کیفیت عوامل حمایتی تأثیری بر میزان سودمندی درکشده ندارد.سودمندی ادراک شده به میزان قابل توجهی بر رضایت ادراک شده مؤثر است و همچنین سودمندی ادراک شده و رضایت ادراک شده، به میزان قابل توجهی بر منافع استفاده از سیستم آموزش الکترونیک تأثیر دارد.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق، نتایج حاصل از سایر تحقیقات انجام شده در خصوص اثر کیفیت بر موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک را تأیید میکند و نشان میدهد که عوامل مختلف کیفی با اثرگذاری بر «رضایت درکشده» و «سودمندی درکشده» بر منافع یادگیرندگان مؤثرند و منجر به موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک خواهند شد. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که افزایش کیفیت سیستم آموزش الکترونیک میتواند منافع یادگیرندگان از جمله افزایش دانش و موفقیت تحصیلی، بهبود روند یادگیری، ارتباط اثربخش با سایر دانشجویان و اساتید، همچنین صرفهجویی در زمان و هزینه را تأمین کند.نتایج تحقیق اهمیت کیفیت یادگیرنده، کیفیت استاد و کیفیت محتوای آموزشی را در موفقیت سیستم آموزش الکترونیک به خوبی نشان میدهد و این موضوع نشانگر اهمیت آموزش در جهت بالا بردن توانایی فنی استفاده از سیستم و بررسی روشهایی برای افزایش اشتیاق و تشویق یادگیرندگان و استادان در استفاده از سیستم، همچنین تطبیق هرچه بیشتر محتوای درسی ارائه شده با سطح دانش و نیازمندی یادگیرندگان است. همچنین افزایش کیفیت اطلاعات شامل وجود و در دسترس بودن اطلاعات مورد نیاز، سهولت استفاده، بهروز بودن، وضوح و نحوه نمایش اطلاعات(قلمها، تصاویر،..) تا حد زیادی در موفقیت سیستم مؤثر است.انجام پژوهش مناسب در یک جامعه آماری با رشته تحصیلی متفاوت میتواند اطلاعات دقیقتری در خصوص ارتباط بین رشته تحصیلی با موفقیت سیستم آموزش الکترونیک ارائه دهد. در صورت تفاوت نتایج، در پژوهشهای آینده میتوان به بررسی میزان نیازمندی به سیستمهای سفارشیسازی شده برای رشتههای تحصیلی مختلف پرداخت.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
سیده فاطمه نورانی؛ منیژه احمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: مودل یک سیستم مدیریت یادگیری است که با هدف راهاندازی آسانِ آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی و نیز اجرای هر برنامه یادگیری الکترونیکی و آنلاین طراحی و اجرا شده است. این سیستم، متن باز بوده و در هر حوزه یادگیری قابل استفاده است. با توجه به اهمیت و تأثیر یادگیری مشارکتی بهعنوان یک پارادیم آموزشی، مودل نیز ابزارهایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مودل یک سیستم مدیریت یادگیری است که با هدف راهاندازی آسانِ آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی و نیز اجرای هر برنامه یادگیری الکترونیکی و آنلاین طراحی و اجرا شده است. این سیستم، متن باز بوده و در هر حوزه یادگیری قابل استفاده است. با توجه به اهمیت و تأثیر یادگیری مشارکتی بهعنوان یک پارادیم آموزشی، مودل نیز ابزارهایی چون ویکی، کارگاه و انجمن را جهت ایجاد فضای تعاملات و مراودات مشارکتی فراهم نموده است. یادگیری همتا، گونهای از یادگیری مشارکتی است که یادگیرندگانی که از نظر سطح اجتماعی یکسان هستند، به یکدیگر آموزش میدهند و از یکدیگر میآموزند. در این مقاله با استفاده از تئوری بازی، سازوکاری جهت ایجاد یک محیط یادگیری همتا در محیط مودل، طراحی و پیادهسازی شده است. سازوکار پیشنهادی GT-Moodle نام دارد و با تلفیق ابزار تالار گفتگو در محیط مودل و بازی معمای زندانی در تئوری بازی، یک محیط یادگیری همتا را با هدف افزایش انگیزه در فرآیند یادگیری ایجاد میکند. معمای زندانی از معروفترین بازیهای تئوری بازی است. با مطالعه تحقیقات انجام شده در حوزه تئوری بازی که محوریت آنها آموزش هستند، مشخص شد، تحقیقات انجام شده در این حوزه به مدل کردن تعامل استاد/استاد، استاد/یادگیرنده، یادگیرنده/یادگیرنده و کارمند/یادگیرنده پرداختهاند و تحقیقی جهت استفاده از تئوری بازی بهمنظور ایجاد فضای یادگیری همتا در محیط مودل، توسط نویسندگان مقاله حاضر مشاهده نشد. فضا و شرایط بازی معمای زندانی، شباهت زیادی به محیط یادگیری همتا دارد. همانند بازی معمای زندانیها که همکاری و مشارکت هر دو بازیکن، دستاورد بیشتری را نسبت به عدم مشارکت و تخاصم بازیکنان به همراه دارد، در یادگیری همتا نیز تلاش و مشارکت هر دو یادگیرنده در فعالیتهای طراحی شده برای آموزش، دستاورد آموزشی و یادگیری بیشتری را برای یادگیرندگان به همراه دارد. همچنین در معمای زندانی، تلاش در هدایت بازیکنان برای مشارکت بیشتر است، همین شرایط در یادگیری همتا، نیز مطلوب است. مشارکت بیشتر در یادگیری همتا، افزایش یادگیری را به همراه خواهد داشت که این هدف اصلی سازوکار GT-Moodle است.روشها: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها و تجزیهوتحلیل، توصیفی و برحسب اجرا از نوع شبه تجربی با طرح پس آزمون با گروههای کنترل و آزمایش است. بهمنظور ارزیابی 26 نفر از دانشجویان درس ریاضیات گسسته در رشته مهندسی کامپیوتر بهصورت تصادفی بهعنوان گروه آزمایش و 27 نفر بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. در سازوکار GT-Moodle از ابزار انجمن برای گروهبندی و تعریف فعالیتهای گروهی استفاده میشود. این سازوکار در چند جلسه مختلف درس، و روی گروه آزمایش اجرا شدند. بهمنظور ارزیابی سازوکار GT-Moodle یک پس آزمون از گروه کنترل و آزمایش اخذ شد و نتایج آزمون بهمنظور ارزیابی سازوکار پیشنهادی استفاده شد.یافتهها: با استفاده از آزمون گروه مستقل یو من وینتی، نمرات گروه آزمایش و گروه کنترل در پس آزمون، مقایسه شدند. با استفاده از آزمون یومن وینتی P-Value=0.000<0.05 حاصل شد که نشان میدهد بین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنیداری در سطح 5 درصد وجود دارد. همچنین میانگین رتبه گروه آزمایش برابر 31/35 شد که این مقدار بیشتر از میانگین رتبه گروه کنترل با مقدار 19 است.؛ که نشاندهنده تأثیر مثبت سازوکار پیشنهادی در این پژوهش (GT-Moodle) برافزایش یادگیری است.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق برای هر مؤسسه آموزشی به دنبال استفاده از یادگیری همتا و بهمنظور ایجاد یک فضای یادگیری ثمربخش ، مفید و قابل اجرا و پیادهسازی است. از آنجا که در طراحی سازوکار، از ابزارهای موجود مودل استفاده شده است، پیادهسازی آن نیاز به مهارت اضافهتر از مهارت کار کردن با مودل ندارد و هر استاد و مربی با دانش استفاده از فضای مودل میتواند بهراحتی از سازوکار GT-Moodle استفاده کنند.