مقاله پژوهشی
محیط یادگیری
نسرین احمدپورسامانی؛ علیرضا فارسی محمدی پور؛ سیدمحمد بهروز
چکیده
پیشینه و اهداف: پرداختن به موضوع شناسایی عناصری از طبیعت که از نظر کودکان دارای اهمیتاند و موجب افزایش خلاقیت کودکان میشوند. به گونهای که بتوان این عناصر را در یک چهارچوب کلی ارائه کرد تا طراحان و معماران بتوانند با استناد بر آن، اهم مفاهیم و موارد مورد نیاز در طراحی، این فضاها را در نظر بگیرند و آنها را اعمال کنند. البته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پرداختن به موضوع شناسایی عناصری از طبیعت که از نظر کودکان دارای اهمیتاند و موجب افزایش خلاقیت کودکان میشوند. به گونهای که بتوان این عناصر را در یک چهارچوب کلی ارائه کرد تا طراحان و معماران بتوانند با استناد بر آن، اهم مفاهیم و موارد مورد نیاز در طراحی، این فضاها را در نظر بگیرند و آنها را اعمال کنند. البته باید این نکته را خاطرنشان کرد که عوامل محیطی متعددی بر خلاقیت تاثیرگذارند. ولی در این تحقیق سعی بر آن است تا عواملی که بیشترین تاثیرگذاری را دارد، شناسایی کردتا بتوان نیازها کودکان را متناسب با فعالیتشان برطرف نمود و چهارچوبی کلی برای طراحی فضاهای کودکان مطرح کرد. تفاوت اصلی این پژوهش با سایر تحقیقات در الویتبندی عوامل موثر در طبیعت از نظر کودکان و تاثیر آن بر خلاقیت و سپس ارائه نتایج به شکل یک چارچوب طراحی کلی است. تحقیقات مختلفی در ارتباط با این موضوع صورت گرفته است، اما به صورت تک بعدی و در آنها تنها به یک عامل اشاره شده است، مانند تاثیر خلاقیت بر یادگیری، اما هیچ یک از آنها به ارایه تاثیر نقش طبیعت در افزایش خلاقیت و ارائه مجموعهای از عواملی که بتواند طراح یک پروژه را در پاسخ به نیاز مذکور یاری دهد، وجود ندارد از همین رو این پژوهش سعی دارد تا به این مهم دست یابد. هدف این پژوهش این است که چه عناصری از طبیعت از نظر کودکان دارای اهمیت هستند و آیا امکان حضور و کاربست این عناصر در محیطهای آموزشی وجود دارد؟ این پژوهش بر آن است تا به کمک کودکان، راهکارهایی در طراحی حیاط مدرسه با توجه به نقش طبیعت در رشد آموزش آنان مطرح کند.روش ها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش کیفی با رویکرد تحلیل محتوایی است. براساس ماهیت موضوع، از تکنیک پرسشنامه و تصاویر، به عنوان روش اصلی گردآوری اطلاعات استفاده شده است. ساختار پرسشنامه براساس سنجهها و معیارهای بهدستآمده از ادبیات موضوع و براساس طیف لیکرت تدوین شده است. در مرحله اول، 120 عدد پرسشنامه در اختیار کودکان7- 12 سال، نمونه موردی قرار داده شد. پژوهشگر برای اطمینان اینکه نتایج حاصل از پرسشنامهها قابل بسط هستند، در مرحله دوم، تصاویری مرتبط با پرسشنامه، در اختیار کودکان قرار داد تا کودکان براساس ترجیحات بصری (Visual Preference survey)، به آن تصاویر پاسخ دهند. سپس پژوهشگر براساس تحلیل محتوای بصری به نتایجی دست یافت. مشخص گردید که این دو ابزار سنجش در راستای یکدیگر و متناسب با عوامل محیطی موثر بر کودکان حرکت میکنند.یافتهها: در نهایت چارچوبی برای سازماندهی فضایی حیاط مدرسه ارائه شده است. با توجه به نیازهای متفاوت کودکان، میتواند راهنمای مناسبی برای طراحان باشد. اصولی که موجب افزایش خلاقیت و یادگیری کودکان گردد و محیطی مطلوب در جهت رشد آموزش کودکان فراهم کند.نتیجهگیری: با ایجاد چهارچوبی مناسب، پاسخده و هدفمند در طراحی میتوان به هدف اصلی پژوهش، که شناسایی عوامل موثر در طبیعت از نظر کودکان با در نظر گرفتن افزایش خلاقیتشان است، پرداخته و در نهایت، چهارچوبی مناسب با در نظر گرفتن این عوامل جهت سازماندهی فضایی حیاط مدرسه ارایه دادهاست، میتوان ضرورت ارایه چهارچوب را اینگونه بیان کرد که، کمرنگ شدن ارتباط کودکان با بیرون از کلاس، برای کودک مضر است، از طرفی نیز یک نهضت فکری به سمت یادگیری در محیط بیرون(outdoor learning)حرکت میکند. وجود عناصر طبیعی یا همان طبیعت در میزان خلاقیت کودکان تاثیری مثبت دارد، استعداد نهفته در وجود کودکان را کشف و شکوفا میکند و زمینهای مناسب جهت آیندهای روشن برای کودکان ایجاد میکند.
مقاله پژوهشی
کاربرد بازی در آموزش
مینو شفایی
چکیده
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان معماری قرار گرفته است. اما برگزاری دروس طراحی معماری به صورت کارگاهی (عملی) طی ساعات متمادی، تکراری شدن و یکنواختی تکنیک هایی مانند اسکیس های یک روزه، کرکسیون های فردی و جمعی، آموزش طراحی معماری را به امری کسالت بار برای استاد و دانشجو تبدیل می کند. این مساله در مورد اساتید جوان که تجربه کافی تدریس ندارند تبدیل به یک چالش جدی می شود. به نظر می رسد شیوه آموزش بازی محور می تواند موجب ارتقای انگیزش دانشجویان شده و میزان یادگیری آنها را افزایش دهد. در همین راستا، هدف از این مقاله، بررسی تاثیر شیوه آموزش بازی محور بر میزان یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس طراحی معماری یک (کارشناسی) است. حقیقات گسترده درباره آموزش معماری، نشان از اهمیت این موضوع دارد. رویکرد اصلی در بیشتر تحقیقات اخیر، آموزش یادگیرنده محور است و بیشتر پژوهشگران بر تعامل و مشارکت استاد و دانشجو تاکید کرده اند. هدف اصلی این پژوهشها ارتقای انگیزش و یادگیری دانشجویان معماری است. از سویی در دنیای امروز، آموزش از طریق بازی های رایانهای مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش از طریق بازی -و نه فقط بازی های رایانه ای- در ارتقای یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس است.روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق تجربی (عملی) استفاده شده است. جامعه آماری، دانشجویان معماری طرح یک کارشناسی و تعداد نمونه 51 نفر بودند که به سه گروه تقسیم شدند. در گروه آزمون، آموزش طراحی همراه با بازی صورت گرفت. گروه دوم (گروه کنترل 1) به شیوه کرکسیون جمعی و گروه سوم (گروه کنترل 2) از طریق کرکسیون های فردی اداره شد. در ابتدا و انتهای نیمسال در هر سه گروه، آزمون استاندارد MBI-SS برگزار شد.یافتهها: پس از سنجش توزیع فراوانی پاسخ ها در سه گروه و تجزیه تحلیل آنها، نتایج تحقیق نشان داد که آموزش توام با بازی های نمایشی، گفتاری، نوشتاری و ترسیمی می تواند در ارتقای انگیزش، یادگیری، میزان مشارکت و احساس مثبت دانشجو در مورد درس، موثر باشد.نتیجهگیری: پژوهش حاضر، در راستای آموزش مشارکتی و تعامل معلم و دانشجو، تاثیر آموزش از طریق بازی را بر ارتقای انگیزش دانشجویان نشان داد. هرچند در دنیای امروز، آموزش معماری از طریق بازی های رایانه ای، مورد بحث است، این پژوهش، آموزش از طریق بازی را به بازی های رایانه ای محدود نمی داند. بازیهای نمایشی، گفتاری و نوشتاری و ترسیمی بنا به خلاقیت معلم و تناسب بازی با موضوع می تواند در آموزش طراحی معماری گنجانده شود و علاقه دانشجویان را به طراحی معماری برانگیزد و مطابق ادبیات تحقیق، یادگیری دیرپای(دراز مدت) را موجب می شود.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
حامد عباسی کسانی؛ غلامرضا شمس
چکیده
پیشینه و اهداف: کاربرد تکنولوژیهای آموزشی در فرایندهای یاددهی – یادگیری به یک موضوع مهم در حوزه آموزش در سراسر جهان تبدیل شده است. با توجه به آمار و ارقام اعلام شده، این امر با سرعت و به طور وسیعی در حال گسترش است. یادگیری الکترونیکی به عنوان بارزترین کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، وجهی جدید به منشور آموزش در سطح پایه و عالی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کاربرد تکنولوژیهای آموزشی در فرایندهای یاددهی – یادگیری به یک موضوع مهم در حوزه آموزش در سراسر جهان تبدیل شده است. با توجه به آمار و ارقام اعلام شده، این امر با سرعت و به طور وسیعی در حال گسترش است. یادگیری الکترونیکی به عنوان بارزترین کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات، وجهی جدید به منشور آموزش در سطح پایه و عالی افزوده است و جهت تسهیل فعالیتهای یاددهی – یادگیری، استفاده از منابع آنلاین به طور موفقیتآمیزی با آموزش ترکیب شده است. از همین روست که در سالهای اخیر سازمانها، دانشگاهها و شرکتهای متعددی به ارائه دورههای یادگیری الکترونیکی روی آوردهاند. یادگیری الکترونیکی عبارت است از مجموعه وسیعی از نرمافزارهای کاربردی و روشهای آموزشی شامل آموزش مبتنی بر رایانه، آموزش مبتنی بر وب، کلاسهای درسی مجازی و ... استهدف پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی جامع عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی جهت ارائه یگ الگوی جامع برای موفقیت یادگیری الکترونیکی میباشد.روش ها: رویکرد پژوهش کیفی و روش آن، سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش، کلیه مقالاتی هستند (85 مقاله) که از سال 2007 تا 2017 در مورد عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی در مجلات معتبر و با کلمات کلیدی مشخص، یافت شدهاند. نمونه پژوهش شامل 41 مقاله است که این تعداد براساس اشباع نظری دادهها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. دادههای پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شدند.یافتهها: با تجزیه و تحلیل دادهها، عوامل کلیدی موفقیت یادگیری االکترونیکی در 3 بُعد، 8 عامل و 52 مقوله شامل بُعد ساختاری (عوامل سازمانی، پشتیبانی، کیفیت سیستم، محتوایی، و آموزشی)؛ بُعد رفتاری (یادگیرنده، یاددهنده)؛ و محیطی (فناوری) طبقهبندی شدند. نتایج تحلیل دادهها منجر به شناسایی عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی به صورت یک الگو گردید.نتیجهگیری: در این پژوهش تلاش شد تا ضمن تحلیل اسناد و مطالعات صورت گرفته در زمینه عوامل کلیدی موفقیت یادگیری الکترونیکی و شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در یادگیری الکترونیکی، یک الگو برای موفقیت یادگیری الکترونیکی ارائه شود. همچنان که نتایج تحلیلها نشان میدهد، عوامل موفقیت یادگیری الکترونیکی شامل سه بُعد ساختاری (مشتمل بر عوامل: سازمانی، آموزشی، محتوایی، پشتیبانی، و کیفیت سیستم)؛ بُعد محتوایی یا رفتاری (مشتمل بر عوامل: یادگیرنده و یاددهنده)؛ و بُعد زمینهای یا محیطی (مشتمل بر عامل: فناوری) میباشد. با نگاهی کلنگر میتوان گفت که بررسی و ملاحظه کلیه عوامل موفقیت یادگیری الکترونیکی، جهت رشد و پیشرفت آن ضروری است. همچنین بیشتر پژوهشهای مطالعه شده بر اهمیت بُعد ساختاری در موفقیت یادگیری الکترونیکی تأکید داشتهاند، هر چند بُعد رفتاری و زمینهای نیز از ملزومات موفقیت یادگیری الکترونیکی هستند. بنابراین، مراکز یادگیری الکترونیکی نیز باید سعی کنند تا عواملی که ممکن است بر موفقیت آنها تأثیر میگذارند را شناسایی کنند و با توجه به این عوامل، موفقیت در یادگیری الکترونیکی را تضمین کنند، که یافتههای این پژوهش تا حدودی میتواند مراکز یادگیری الکترونیکی را از این عوامل آگاه سازد.
مقاله پژوهشی
برنامه ریزی درسی
مظاهر آبادی؛ ناصر نوشادی؛ احسان ممتحن
چکیده
پیشینه و اهداف: هنر محاسبه به قدمت آدمی است و مهارتهای تفکر انتقادی همواره یکی از ابزارهایی است که انسان برای رویارویی با چالشهای زندگی از آن بهره میگیرد. روزانه با تصمیمگیریهایی مواجه میشویم که نیاز به استدلال، درک و فهم، تفسیر، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اطلاعات دارند. مهارتهای تفکر انتقادی فرد را قادر میسازد تصمیمی قابل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هنر محاسبه به قدمت آدمی است و مهارتهای تفکر انتقادی همواره یکی از ابزارهایی است که انسان برای رویارویی با چالشهای زندگی از آن بهره میگیرد. روزانه با تصمیمگیریهایی مواجه میشویم که نیاز به استدلال، درک و فهم، تفسیر، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اطلاعات دارند. مهارتهای تفکر انتقادی فرد را قادر میسازد تصمیمی قابل اعتماد و با ارزش اتخاذ کند، رفتاری اخلاقی انجام دهد و توان تطبیق خود، با شرایط محیطی را داشته باشد. اما به نظر میرسد برخی از معلمان ریاضی برای القای مفهوم تفکر انتقادی در شیوه تدریسشان دچار سردرگمی و مشکل هستند، پس دانشآموزان نیز به دلیل مشکل در درک این مفهوم در آزمونهای ریاضی عملکردی پایینتر از حد متوسط از خود بروز میدهند. از این رو دانشآموزان فاقد توان لازم جهت تدوین فرضیهها و ارزیابی آنها با استفاده از ایدههای انتزاعیاند. به رغم تاکید بر بسط تفکر انتقادى، مطالعات متعدد بیانگر این مطلب است که مدارس هنوز استدلال را در دستور کار خود ندارند. از طرفی، مطالعه بینالمللی روندهای آموزش ریاضیات و علوم (تیمز) که از مهمترین و بزرگترین مطالعات تطبیقی در قلمرو ارزشیابی پیشرفت تحصیلی هستند واقعیتهایی را آشکار مینمایند که نشاندهنده ضعف دانش آموزان ایرانی در درس ریاضیات است. این در حالی است که با وجود سرمایهگذاری زیاد در بخش ریاضی، فاصله دانش ریاضی دانش آموزان ایرانی با سایر کشورها نگرانکننده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزشیابی جایگاه مهارتهای تفکر انتقادی در برنامه درسی ریاضیات مدارس متوسطه عادی و تیزهوشان بود.روش ها: روش تحقیق توصیفی و از نوع زمینهیابی بود. برای این منظور، نمونه مورد بررسی شامل 71 معلم ریاضی، 360دانشآموز مقطع متوسطه اول ناحیه دو شیراز، سه کتاب درسی ریاضی و سه کتاب کمک درسی ریاضی، سوالات امتحان پایانی ریاضی همین مقطع به همراه سئوالات ریاضی آزمون تیمز بود. جهت سنجش میزان مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان و معلمان ریاضی از مقیاس مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا (Cctst) که شامل پنج مولفه (تحلیل، استنباط، تفسیر، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی) میباشد استفاده شد. همچنین کتابهای درسی و کمک درسی ریاضی، سوالات امتحان پایانی ریاضی دوره متوسطه و سئوالات ریاضی آزمون تیمز با روش تحلیل محتوای کمّی بر اساس مولفه های مقیاس مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا مورد سنجش قرار گرفتند. روش تحلیل آماری شامل آزمون خی دو، آزمون تی برای گروههای مستقل و آزمون تی تک نمونهای بود. یافتهها: یافتهها نشان دادند که مهارتهای تفکر انتقادی سهم معناداری در آزمون تیمز دارند. همچنین نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در کتب درسی و کمک درسی ریاضی، بیشترین سهم مربوط به مولفه تحلیل و کمترین سهم مربوط به مولفههای استدلال استقرایی و ارزشیابی بود. از طرفی، یافتهها نشان دادند که بین سوالات امتحانی درس ریاضی مدارس عادی و تیزهوش تفاوت معناداری در مهارتهای تفکر انتقادی وجود نداشت. از سویی دیگر، میزان مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان و معلمان بر اساس معیار حد مطلوب، ضعیف ارزیابی شد.نتیجهگیری:ضعف دانش آموزان ایرانی در آزمون تیمز به طور معناداری پیامد ضعف معلمان ریاضی در مهارتهای تفکر انتقادی و نیز سهم اندک کتب درسی ریاضی از مولفههای مهارتهای تفکر انتقادی است. از این رو پیشنهاد میگردد که پودمان درس مهارتهای پنج گانه تفکر انتقادی در ضمن خدمت فرهنگیان طراحی و برای معلمان ریاضی اجرا شود.
مقاله پژوهشی
داده کاوری
حمیدرضا کوشا؛ ثناء دنگ کوب؛ امیرعباس برزنونی
چکیده
پیشینه و اهداف: داده مربوط به سلامت روان دانشجویان چندین سال است که در سیستمهای اطلاعاتی دانشگاههای سراسر کشور ثبت میشود و به علت حجم بالای آن روشهای معمول آماری و روانکاوی برای پیشبینی الگوها و عوامل مؤثر بر سلامت روان دانشجویان کارایی لازم را ندارد. اینجاست که فن دادهکاوی مفید واقع شده و کمک میکند بر اساس مجموعه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: داده مربوط به سلامت روان دانشجویان چندین سال است که در سیستمهای اطلاعاتی دانشگاههای سراسر کشور ثبت میشود و به علت حجم بالای آن روشهای معمول آماری و روانکاوی برای پیشبینی الگوها و عوامل مؤثر بر سلامت روان دانشجویان کارایی لازم را ندارد. اینجاست که فن دادهکاوی مفید واقع شده و کمک میکند بر اساس مجموعه داده ثبتشده از وضعیت جسمانی و بهخصوص روانی دانشجویان، آنهایی که در معرض ریسک بالا هستند، پیشبینی و شناسایی شده و تصمیمگیریهای مناسب و بههنگام برای بهبود وضعیت دانشجویان اتخاذ گردد. بهبود عملکرد دانشجویان همواره یکی از مهمترین اهداف مسئولان و مدیران دانشگاهها و مراکز آموزشی به شمار میرود. عوامل متعددی بر عملکرد مناسب دانشجویان تأثیرگذار است. علاوه بر عواملی که در حوزه آموزش و یادگیری دانشجویان است، موضوع سلامت جسمانی و روانی نیز بر نحوه عملکرد آنها تأثیر میگذارد. به منظور تصمیمگیری بهموقع و متناسب با وضعیت روانی هر دانشجو نیاز است الگوهایی در دسترس باشد تا بتوان بر اساس آنها وضعیت بهداشت روان هر دانشجو پیشبینی شود. در این پژوهش تلاش شده با بهکارگیری فن دادهکاوی، وضعیت دانشجویان ورودی جدید دانشگاه، از لحاظ نیاز به مراجعه به مشاوره مورد بررسی قرار گیرد و الگوهای پنهان نهفته در مجموعه داده پایش سلامت روان دانشجویان با بهکارگیری فنون رویکرد طبقهبندی استخراج گردد.روش ها: فنون استفادهشده در این پژوهش، شامل درخت تصمیم، طبقهبندی بر اساس قانون، شبکههای عصبی، رگرسیون لجستیک و ماشین بردار پشتیبان میباشد. برای تمامی پارامترهای فنون مذکور، تنظیم انجام شده و نشاندهنده علائم نیاز به مشاوره با نرخ صحت 99% میباشد.یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد: میتوان بر اساس مدل تدوین شده، وضعیت سلامت روانی دانشجویان را پیش بینی نمود. یکی از خروجیهای کاربرد روش درخت تصمیم، این است که اگر فردی از یک ماه گذشته تا به امروز شدیداً، احساس ناامیدی کند، یا به نظر اطرافیانش فردی وسواسی باشد یا احساس کند زندگی برایش بیارزش است به مشاوره احتیاج دارد.نتیجهگیری: با توجه به این که اکثر پژوهشهای موجود در زمینه دادهکاوی سلامت، تمرکز بر سلامت جسمانی داشتهاند، پیشنهاد میشود برای مطالعات آتی تمامی سطوح سلامت یعنی ابعاد سلامت دانشجویان شامل سلامت جسمانی، اجتماعی و معنوی و همچنین ترکیبی از این ابعاد مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این مطالعهای مروری بر روی انواع رویکردها و فنون مناسب برای مجموعه دادههای روانشناسی با هدف ایجاد یک تقسیمبندی مناسب برای فنون موجود در این حوزه انجام شود؛ همچنین پیشنهاد میشود، مجموعه داده حاضر و یا مجموعه دادههای مشابه (اطلاعات پایش سلامت دانشجویان) با فنون دیگر طبقهبندی مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل با نتایج پژوهش حاضر مقایسه گردد. به طور کلی پیشنهاد میشود از فن دادهکاوی برای استخراج الگوهای پنهان در مجموعه داده سلامت روان دانشآموزان مدارس در مقاطع تحصیلی متفاوت، کارمندان ادارات و سازمانها استفاده گردد. در نهایت توصیه میگردد پژوهشهای آتی در این زمینه ابتدا رویکرد خوشهبندی را بر روی مجموعه داده روانشناسی پیاده کنند و به دنبال آن از رویکردهای طبقهبندی و پیشبینی استفاده نمایند.
مقاله مروری
آموزش از راه دور
افشین موسوی چلک؛ حسن کاویانی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش عالی در طول دو دهه گذشته با چالشها و مسایل بسیاری مواجه بوده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ناتوانی در تولید دانش نظری و مصرف دانشهای بنیادی و نظری تولید شده در سایر کشورهای جهان، کاربردی نبودن آموزشهای دانشگاهی، فقدان رابطه نامناسب بین دانشگاه و سایر بخشهای اجتماعی، بیتوجهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش عالی در طول دو دهه گذشته با چالشها و مسایل بسیاری مواجه بوده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ناتوانی در تولید دانش نظری و مصرف دانشهای بنیادی و نظری تولید شده در سایر کشورهای جهان، کاربردی نبودن آموزشهای دانشگاهی، فقدان رابطه نامناسب بین دانشگاه و سایر بخشهای اجتماعی، بیتوجهی به کارکردهای پژوهش و ارایه خدمات در دانشگاهها، مشکل تعدد مراکز تصمیم گیری و وجود متولیان متعدد از یک طرف و رشد فزاینده دانشجویان و متقاضیان ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، گسترش کمی نظام آموزش عالی بدون توجه به ظرفیتهای موجود و توان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه برای پذیرش دانش آموختگان دانشگاهی، کاهش منابع مالی و فشار از سوی جامعه برای مسؤولیت پذیری و پاسخ گویی؛ بنابراین نظام آموزش عالی برای مقابله با این چالشها، نیاز به حفظ و ارتقای کیفیت در آموزش عالی دارد. برای موفقیت در این امر، تمامی کارکردهای آموزش عالی به طور عام باید به طور جامع مورد توجه قرار گیرد. در این راستا یکی از تدابیری که آموزش عالی در جهت پاسخ به مسائل خود اندیشه کرد آموزش بر اساس فناوریها، از جمله آموزشهای از راه دور (Distance Education & Distance- Learning) بوده است. باتوجه به تناقض در یافتههای اثربخشی روشهای آموزش از راه دور، پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل اثربخشی آموزشهای از راه دور در آموزش عالی انجام گرفت.روش ها: روش پژوهش حاضر براساس روشهای تحلیل ثانویه و از نوع فراتحلیل و جامعه آماری آن شامل کلیه پژوهشهایی است که در ارتباط با اثربخشی انواع آموزشهای از راه دور در آموزش عالی در داخل کشور به روش نیمه تجربی انجام شده که از شیوه تمام سرشماری جهت نمونه گیری استفاده شد و بر اساس ملاکهای ورود و خروج 79 پژوهش به عنوان حجم نمونه شناسایی و محاسبه شد. جهت جمع آوری اطلاعات از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق در سه بخش اطلاعات کتاب شناختی، اطلاعات روش شناختی و یافتهها استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از شاخص اندازه اثر و آزمون همگنی با استفاده از نرم افزار آماری CMA ویرایش دوم انجام گرفت.یافتهها:یافتهها نشان داد تمام روشهای آموزش از راه دور در آموزش عالی کشور اثربخش بوده است اما این اثربخشی در حد متوسط بوده است ( 526.0ES=، 01.0p <) که باتوجه به جدول سطح زیرمنحنی بهنجار میانگین اجرای روشهای آموزشهای از راه دور 69 درصد اثربخشتر از روشهای سنتی و حضوری است. همچنین فرارگرسیون تاثیر سال بر نتایج پژوهش نشان داد که با یک واحد افزایش در اجرای روشهای آموزش از راه دور.07به اندازه اثر، اثربخشی این روشها افزوده میشود، به عبارت دیگر اجرای روشهای آموزش از راه دور در آموزش عالی با گذشت زمان اثربخشتر میشود.نتیجهگیری: باتوجه به اینکه بررسی متغیرهای تعدیل کننده جزء هدفهای این پژوهش نبوده است لذا توصیه میشود در پژوهش های بعدی تاثیر این مولفهها بر نتایج کار نیز مورد بررسی قرار گیرد تا سهم تاثیرگذاری این مولفهها جهت تببین و کنترل بر نتایج کار مشخص شود.
مقاله مروری
آموزش فنی حرفه ای
محمدصادق طاهرطلوع دل؛ سیده اشرف سادات؛ راضیه علی دهی راوندی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزشهای فنیحرفهای، نقش مهمی را در توسعه اشتغال مولد، بهبود فضای کسب و کار، استفادهی بهینه از فرصتها و افزایش کارایی در اقتصاد جامعه بر عهده دارد. لذا افراد پس از به دست آوردن دانش و مهارتهای تخصصی در زمینههای مختلف میتوانند در شغلهای مناسب به فعالیت بپردازند و به عنوان کارآفرین پاسخگوی نیاز ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزشهای فنیحرفهای، نقش مهمی را در توسعه اشتغال مولد، بهبود فضای کسب و کار، استفادهی بهینه از فرصتها و افزایش کارایی در اقتصاد جامعه بر عهده دارد. لذا افراد پس از به دست آوردن دانش و مهارتهای تخصصی در زمینههای مختلف میتوانند در شغلهای مناسب به فعالیت بپردازند و به عنوان کارآفرین پاسخگوی نیاز اصلی کشور در الویت گسترش آموزشها و مهارتهای فنیحرفهای باشند. یکی از مهمترین بخشهای نظام آموزشی هر کشور، برنامه نظام آموزش فنیحرفهای است. توجه به آن از جمله خط مشیهای اساسی کشورها برای تربیت نیروی انسانی کارآمد در سطح پیش از دانشگاه به شمار میآید. از سوی دیگر نیز نقش و اهمیت بهسزای آموزش فنیحرفهای در تحقق اهداف اقتصادی، اجتماعی و فردی از تیررس پژوهشها دور نمانده است. از دیرباز ارزیابی وضعیت عملکرد سازمانهای متصدی امر تربیت کارورزان و متخصصین کارآمد و ماهر در حوزه فنیحرفهای کشور، نشاندهنده ضرورت پرداختن به این امر به عنوان نیاز اصلی جامعه درحال توسعه ایران بوده است. لذا با بررسی وضعیت ضرورتهای ایجابی جامعه فنیحرفهای کشور در تامین نیروی انسانی کارآمد، به موضوع آسیبشناسی وضع موجود، پرداخته شده است. با در نظر گرفتن عوامل همراستا با اهداف راهبردی و تعاملات بین المللی (همچون نهادهای آیسسکو و یونیوک در سازمان ملل)، تدوین طرح مداخله برای بهبود شرایط حاضر الزامی میگردد.روش ها: روش پژوهش مقاله حاضر با بررسی توانمندی سازمانهای فعال آموزش فنیحرفهای در ایران و جمعآوری مستندات مربوط به اهداف و فعالیتهای سازمانهای سیاستگذار و مجری؛ تبیین میزان توجهات و حساسیتهای تخصصی تحقیق شده طی سالیان اخیر انجام پذیرفته است. جامعه آماری شامل تحقیقات انجام شده تاکنون و ابزار تحقیق تحلیل روند تحولات آموزش فنیحرفهای است.یافتهها: دستاورد تحقیق نیز، راهکار مناسب بهبود روند آموزش فنیحرفهای ایران میباشد. از مهمترین عوامل کارآمدسازی در این پژوهش؛ توجه به وضعیت جذب و اشتغال به میزان 21%، لزوم تحول نظام آموزشی به میزان 13% و فرآیند یاددهی- یادگیری به میزان 8.5% در کنار دیگر عوامل مشاهده شدهاند.نتیجهگیری: بررسی روند تحقیقات مربوط به آموزشهای فنیحرفهای در طی سالهای 1388 تا 1396 در سالیان اخیر نشان میدهد که اولویتهای تحقیق براساس شرایط روز جامعه فنیحرفهای به ترتیب عبارت از: ارائه راهکار، عوامل دروندادی و بروندادی، مطالعات تطبیقی، لزوم بازبینی و تحول الگوگیری با اهداف جهانی، بررسی وضعیت اشتغال و جذب هنرجویان، ویژگیهای شخصیتی هنرجویان، ارائه مدل استاندارد ارزیابی عملکرد، محیط آموزشی، بررسی کتب فنیحرفهای، عوامل ایجاد گرایش دانش آموزان، متغیرهای درونی اثرگذار بر عملکرد، بررسی عدم گرایش دانشآموزان به آموزش فنیحرفهای و نهایتاً موانع توسعه آموزش فنیحرفهای به طور مشخص تاثیرگذار آموزش فنیحرفهای در توسعه پایدار نظام فنیحرفهای کشور میباشد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
ندا غضنفری؛ علیرضا بادله
چکیده
پیشینه و اهداف: قرن بیست و یکم قرن حرکت جوامع به سمت داناییمحوری، مشارکت دانش و تحول در محورها و مفاهیم بنیادین زندگی از جمله آموزش و تعلیم و تربیت از لحاظ کمیت، کیفیت و سرعت ارائه میباشد. گرایش جهان در چند دهۀ اخیر به استفاده از فنّاوری در آموزش به دلیل عدم پاسخگویی آموزش سنتی به نیازهای نظام آموزشی در برنامه درسی و محتوای آموزشی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: قرن بیست و یکم قرن حرکت جوامع به سمت داناییمحوری، مشارکت دانش و تحول در محورها و مفاهیم بنیادین زندگی از جمله آموزش و تعلیم و تربیت از لحاظ کمیت، کیفیت و سرعت ارائه میباشد. گرایش جهان در چند دهۀ اخیر به استفاده از فنّاوری در آموزش به دلیل عدم پاسخگویی آموزش سنتی به نیازهای نظام آموزشی در برنامه درسی و محتوای آموزشی، نظر بسیاری از اندیشمندان را به خلق شیوهها و نوآوریها در این زمینه جلب کرده است. امروزه با توجه به گسترش روزافزون روشهای آموزشی و پیشرفتهای شگرف در حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات، آموزش الکترونیکی یکی از بهترین راهبردها برای تحقق عدالت اجتماعی در حوزۀ آموزش عالی با شعار "آموزش عالی با کیفیت برای همه" میباشد. آموزش الکترونیکی قریب به یک دهه است که در جهان و به فاصله کمی در ایران توسعه یافته است. افزایش تقاضا برای کسب علم، محدودیتهای نظامهای سنتی آموزشی و تحولخواهی در روشهای فراگیری، جهان را بهسوی روشهایی سوق داده است که در آن زمان و مکان ارزش ذاتی خود را از دست داده است؛ از اینرو آموزش الکترونیکی را میتوان مهمترین عامل جهش علمی و فرهنگی در جهان معاصر دانست. با توجه به رشد روز افزون استفاده از استانداردهای تولید محتوا همچون استاندارد اسکورم در آموزش الکترونیکی، هدف پژوهش، ارزشیابی دورههای محتوای آموزش الکترونیکی دانشگاههای تحت استاندارد اسکورم از دیدگاه دانشجویان و اساتید است. روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید و دانشجویان دورههای مجازی دانشگاه شهید بهشتی بود که 230 نفر از دانشجویان و 45 نفر از اساتید به روش هدفمند و براساس جدولکرجسی مورگان انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامههای محققساختۀ اساتید و دانشجویان بود. روایی محتوایی پرسشنامهها توسط کارشناسان متخصص و استاد راهنما بررسی و پس از انجام اصلاحات لازم تائید شد و ضریب پایایی آلفا برای نسخه دانشجویان 0.77 و برای نسخه اساتید 0.90 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تیتک نمونهای) استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بین میانگین میزان دسترسپذیری، طراحی آموزشی، سازماندهی محتوا، بازخورد و ابرداده در دورههای محتوای آموزش الکترونیکی دانشگاه شهید بهشتی از دیدگاه دانشجویان و همچنین از دیدگاه اساتید براساس استاندارد اسکورم تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج نشان دادکه میانگین میزان مؤلفههای استاندارد اسکورم در دورههای محتوای آموزش الکترونیکی دانشگاه شهیدبهشتی از دیدگاه دانشجویان و اساتید براساس این استاندارد در حد مطلوبی میباشد.نتیجهگیری: پژوهش حاضر همانند هر پژوهش دیگر با محدودیتهایی همانند استفاده تنها از یکی از ابزارهای تحقیق، پرسشنامه و عدم استفاده از سایر ابزارها، محدودیت دانشگاه و رشته تحصیلی، دشواری در شناسایی کارشناسان مسلط در این زمینه و شناسایی شرکتهای تولید محتوا و دانشگاههای مجازی تحت استاندارد اسکورم در زمان انجام تحقیق، محدود بودن پیشینه مشابه خارجی آن، کار را برای محقق دشوار کرد. بنابراین پیشنهاد میشود که پژوهش حاضر در سایر دانشگاههای دارای آموزش الکترونیکی و در رشتههای تحصیلی دیگر عملیاتی گردد تا قدرت تعمیم یافتهها افزایش یابد؛ بر اساس یافتههای حاصل از پژوهش پیشنهاد میشود ضرورت دارد به اساتید نحوهی استاندارد سازی محتوای الکترونیکی آموزش داده شود و جهت کاهش هزینهها تولید محتواهای الکترونیکی در خود دانشگاه با همکاری اساتید و حتی خود دانشجویان صورت گیرد و همچنین ترتیبی داده شود تا بر تأثیر استانداردهای آموزش الکترونیکی اسکورم تحقیقات بیشتری صورت گیرد تا با کسب اطلاعات دقیق بتوان راهکارهایی جهت افزایش کیفیت آموزشی و رفاهی دانشگاههای دارای آموزش الکترونیکی تحت استاندارد اسکورم ارائه داد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
احمد حبیبی زاد نوین
چکیده
پیشینه و اهداف: منابع انسانی یکی از داراییهای بسیار مهم و عامل کلیدی برای موفقیت هر سازمان است که اهداف آن را با استفاده از قدرت، تجربه، دانش، رفتار و مهارت آنها برآورده میسازد. از این رو آموزش منابع انسانی نقش مهمی در نیل به اهداف و رشد سازمان دارد. آموزش و یادگیری توسط فناوریهای مختلفی انجام میگیرد. آموزش سنتی، آموزش از ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: منابع انسانی یکی از داراییهای بسیار مهم و عامل کلیدی برای موفقیت هر سازمان است که اهداف آن را با استفاده از قدرت، تجربه، دانش، رفتار و مهارت آنها برآورده میسازد. از این رو آموزش منابع انسانی نقش مهمی در نیل به اهداف و رشد سازمان دارد. آموزش و یادگیری توسط فناوریهای مختلفی انجام میگیرد. آموزش سنتی، آموزش از راه دور، آموزش الکترونیکی، آموزش تحت شبکه توری و شبکههای اجتماعی چند نمونه از آن میباشد. مدلهای ارزیابی آموزش الکترونیکی موجود اکثراً از نظر آموزشی بطور جزئی، کارایی کارکنان و تاثیر آموزش بر آنان را بررسی نمودهاند، لذا در این مقاله مدلی جامع ارائه میشود که هم کارایی و هزینههای سازمان و زمان و کارایی پرسنل را در روش رایج و الکترونیکی مدلسازی و ارزیابی میکند.روش ها: ابتدا روابط موجود در سیستم آموزش الکترونیکی مدلسازی شده و به صورت رسمی با روابط ریاضی بیان گردید و سپس شبیهسازی انجام گرفته و نهایتاً هزینههای آموزش الکترونیکی براساس نتایج شبیهسازی، ارزیابی شد.یافتهها: نتایج بدست آمده از شبیهسازی نشان میدهد سیستم یادگیری الکترونیکی کارایی منابع انسانی سازمان را به میزان پانزده درصد بهبود داده و هزینههای آموزش سازمان را هیجده درصد نسبت به روشهای رایج کاهش میدهد.نتیجهگیری: اتلاف وقت نیروی انسانی در سازمانها موجب کاهش بازدهی سازمان میشود که برای رفع این مشکل در سازمانها و تبدیل آن به پتانسیل و افزایش سرمایههای نامشهود سازمان اموزش الکترونیکی مطرح گردید. سیستم آموزش الکترونیکی تحت وب نوعی سیستم آموزشی است که از یک معماری سه لایه تحت اینترنت استفاده میکند و باعث افزایش بهرهوری آموزشی سازمانها شده و در کل از اتلاف وقت کارکنان کاسته، بازدهی سازمان را افزایش داده و میزان هزینههای صرف شده برای آموزش را کاهش میدهد و از این طریق میتوان زمان بیکاری و فراغت و هدررفت کارکنان را از طریق آموزش تحت شبکه کامپیوتری و دستگاههای همراه و وب که همه جا و همیشه در دسترس هستند با هزینه کم به سرمایه نامشهود سازمان تبدیل کرده و موجب افزایش تخصص و خبرگی و توانمندی سازمان گردند. روشهای رایج مدلسازی و ارزیابی کارایی آموزش الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفت. اکثر این مدلها صرفاً بطور جزئی فقط تاثیر آموزش در کارایی یادگیرندگان را مورد ارزیابی قرار داده بودند. لذا، در این مقاله مدلی جامع ارائه شد که هم کارایی و هزینههای سازمان و زمان و کارایی پرسنل را در روش رایج و الکترونیکی مدلسازی و ارزیابی کرد. نتایج شبیهسازی با استفاده از نرمافزار متلب نشان میدهد تعداد کارکنان آموزش دیده و سرمایههای نامشهود در سیستم آموزش الکترونیکی تحت وب نسبت به روشهای رایج بیش از سه برابر افزایش مییابد. هزینههای آموزش به میزان هیجده درصد کاهش و کارایی کارکنان سازمان به میزان پانزده درصد افزایش مییابد. تحلیل و ارزیابی آموزش در شبکه توری و ابر برای سازمانهای بزرگ به عنوان کار آتی پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
تربیت معلم
امیر پوراحمدعلی؛ علی اکبر شیخی فینی؛ حسین زینلی پور؛ صمد ایزدی
چکیده
پیشینه و اهداف: تجربه بعضی از کشورها ازجمله ژاپن نشان میدهد که باز کردن کلاس درس و کل فرایند آموزش از مرحله طراحی تا ارزشیابی به روی معلمان و ایجاد یک گروه آموزشی باعث ایجاد چرخهی بهسازی تدریجی فرایند آموزش در کلاس درس میشود و اثرات مثبتی را به همراه خواهد داشت. یکی از این روشها که از دل مدرسه و کلاس درس در نظام آموزشی ژاپن ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تجربه بعضی از کشورها ازجمله ژاپن نشان میدهد که باز کردن کلاس درس و کل فرایند آموزش از مرحله طراحی تا ارزشیابی به روی معلمان و ایجاد یک گروه آموزشی باعث ایجاد چرخهی بهسازی تدریجی فرایند آموزش در کلاس درس میشود و اثرات مثبتی را به همراه خواهد داشت. یکی از این روشها که از دل مدرسه و کلاس درس در نظام آموزشی ژاپن پدید آمده است، درس پژوهی است. درس پژوهی بهعنوان مهمترین عامل عملکرد آموزشی برای توسعه حرفه معلمان است. درس پژوهی یک حلقهی پژوهش است که در آن معلمان بهصورت گروهی درباره موضوعات برنامه درسی به پژوهش میپردازن. در این مدل پیشرفته معلمان و متخصصان با یکدیگر همکاری میکنند. گروه ارزیاب (معلمان) تمامی نیروهای خود را بر آموزش دانشآموزان در کلاس درس متمرکز میکنند تا موجب رشد و پالایش درس موردمطالعه شوند. معلم از طریق درس پژوهی با عمل پژوهش ارتباط برقرار میکند تا عمل تدریس را بر تفکر و عمل بنیان گذارد. عمل فکورانه و مبتنی بر پژوهش درواقع مجموعهای از مهارتها و تواناییها را معرفی میکند که فرد را در یک موضع انتقادی برای حل مشکلات و مسائل قرار میدهد. این پژوهش باهدف تبین اصول حاکم بر اجرای مطلوب درس پژوهی درس ریاضی در آموزش پرورش استان مازندران انجامشده است.روش ها: روش تحقیق به روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه متخصصان و خبرگان درس پژوهی است. شرکتکنندگان این پژوهش به شیوه نمونهگیری هدفمند و از نوع گلوله برفی 16 نفر انتخاب شدند. حجم نمونه را اشباع نظری تعیین کرده است. روش جمعآوری دادهها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی دادهها بهوسیله چک کردن اعضا بررسی و تائید شد. دادههای حاصل از مصاحبه به روش مقولهبندی تحلیل شدند.یافتهها: در کل 5 مقوله عمده از مصاحبهها استخراج شد که شامل جنبه انسانی (خلاقیت، مسئولیتپذیری و انتقادپذیری)، جنبه ساختاری (تجهیزات فناورانه، نظارت، برنامهها، حجم کار معلم، نسبت تعداد معلم به دانشآموز و بهکارگیری نتایج)، جنبه فرهنگی (کار تیمی، فرهنگ مدرسهای، اعتقاد و تعهد به تأثیر درس پژوهی، همکاری خانواده، روحیه پژوهشگری معلمان و مدیران، همکاری معلمان بجای رقابت)، جنبه مدیریتی (پشتیبانی، روند امتیازدهی، حمایت مسئولین، تأمین بودجه، حمایت سایر عوامل اجرائی مدرسه و زمان) و جنبه یاددهی-یادگیری (تبادل تجارب مفید آموزشی، کارگاههای آموزشی، سبکهای نوین تدریس، تیم استانی درس پژوهی، محتوای آموزشی، تبدیل ارزشیابی کمی به توصیفی و طراحی آموزشی) بوده است.نتیجهگیری: این پژوهش باهدف تبین اصول حاکم بر اجرای مطلوب درس پژوهی درس ریاضی در مدارس ابتدایی آموزشوپرورش استان مازندران انجام شد. مقولات استخراجشده از مصاحبهها شامل جنبه انسانی، جنبه ساختاری، جنبه فرهنگی، جنبه مدیریتی و جنبه یاددهی-یادگیری است. جنبه انسانی شامل متغیرهای خلاقیت، مسئولیتپذیری و انتقادپذیری است. جنبه ساختاری شامل متغیرهای تجهیزات فناورانه، نظارت، برنامهها، حجم کار معلم، نسبت تعداد معلم به دانشآموز و بهکارگیری نتایج است. جنبه فرهنگی شامل متغیرهای کار تیمی، فرهنگ مدرسهای، اعتقاد و تعهد به تأثیر درس پژوهی، همکاری خانواده، روحیه پژوهشگری معلمان و مدیران، همکاری معلمان بجای رقابت است. جنبه مدیریتی شامل پشتیبانی، روند امتیازدهی، حمایت مسئولین، تأمین بودجه، حمایت سایر عوامل اجرائی مدرسه و زمان است. جنبه یاددهی-یادگیری شامل متغیرهای تبدل تجارب مفید آموزشی، کارگاههای آموزشی، سبکهای نوین تدریس، تیم استانی درس پژوهی، محتوای آموزشی، تبدیل ارزشیابی کمی به توصیفی و طراحی آموزشی است.
مقاله مروری
آموزش فنی حرفه ای
احد نویدی؛ سید علی خالقی نژاد؛ علی اصغر خلاقی
چکیده
پیشینه و اهداف: مهارتها محرک رشد اقتصادی هستند و در جوامعی که افراد مهارت های پایینی دارند، ارائه و کاربست فناوری، بهره وری بالا و شیوه های جدید کار کردن به سختی پیش میرود و در حقیقت بهبود کیفیت استانداردهای زندگی را به تأخیر میافتد. بنابراین، آموزش فنی و حرفهای به منزله ابزاری مهم برای تربیت، افزایش کارایی و بهرهوری نیروی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مهارتها محرک رشد اقتصادی هستند و در جوامعی که افراد مهارت های پایینی دارند، ارائه و کاربست فناوری، بهره وری بالا و شیوه های جدید کار کردن به سختی پیش میرود و در حقیقت بهبود کیفیت استانداردهای زندگی را به تأخیر میافتد. بنابراین، آموزش فنی و حرفهای به منزله ابزاری مهم برای تربیت، افزایش کارایی و بهرهوری نیروی انسانی میتواند اولویت اصلی نظام آموزش ملل مختلف باشد و در برنامههای آموزش و پرورش به طور فزایندهای برجسته و مهم تلقی گردد. همچنین، شواهد وجود دارد آموزش فنی و حرفهای در گسترش دوره متوسطه نقش اثرگذاری بازی میکند. باوجود این، آموزش فنی و حرفهای هنوز از یک برچسب آموزش درجه دوم رنج میبرد و به همین دلیل در جذب دانشآموزان مستعدی که به جای آن،آموزش عمومی را انتخاب میکنند، شکست میخورد. در نتیجه، فقدان مهارت نیروی جوان جویای کار به یک بحران در این کشورها تبدیل شده است. حرفهای سازی دوره متوسطه برای دستیابی به هدف نهایی بهبود تناسب اقتصادی آموزش و پرورش با تحولات بازار کار به یک موضوع چالشبرانگیز در ایران همانند جوامع دیگر تبدیل شده است. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف ارائه چهارچوب برنامه درسی آموزش مهارت فنی و حرفهای به دانش آموزان شاخه نظری انجام شده است.روش ها: به این منظور، با رویکردی کیفی و با روش بررسی اسنادی پیشینه نظری و تجارب عملی مرتبط با برنامههای آموزش فنی و حرفهای، اسناد بالا دستی و الگوهای نظری و عملی موجود مورد بررسی قرار گرفت و چهارچوبی متشکل از 11مؤلفه (منطق و چرایی؛ اصول حاکم بر برنامه؛ رویکرد تربیتی برنامه؛ اهداف؛ قلمرو و جهتگیری محتوا؛ روشهای آموزشی- تربیتی(فعالیتهای یادگیری)؛ گروهبندی دانشآموزان؛ مواد و منابع یادگیری؛ ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ؛ منابع و امکانات و استلزامات برنامه (الزامات اجرایی) تدوین شد. سپس، از طریق تشکیل گروه کانونی با ذینفعان مختلف اعتبار چارچوب استخراج شده ارزیابی و تایید گردید.یافتهها: در مجموع، این چهارچوب به عنوان مبنایی برای برنامهریزی و اقدام برای آموزش مهارت فنی و حرفهای به دانش آموزان شاخه نظری پیشنهاد میشود.نتیجهگیری: در مجموع، این مطالعه با ترسیم خطوط اصلی برنامه درسی، چهارچوبی را برای آموزش مهارت فنی و حرفهای به دانش آموزان شاخه نظری در دوره دوم متوسطه فراهم کرده است که در آن با تکیه بر اسناد و ادراکات ذینفعان مختلف، مؤلفههای متعددی از عوامل ساختاری تا عوامل فرایندی با جزئیات کافی مطرح شده است. این چارچوب می تواند مبنای تصمیم گیری برنامهریزان و سیاستگذاران برای تدوین سیاستها و برنامه درسی آموزش یک مهارت به دانش آموزان دوره متوسطه دوم شاخه نظری قرار گیرد. ارتقای سطح هدایت شغلی و خدمات مشاوره برای دانشآموزان از دیگر دستاوردهای این چارچوب است که میتواند در عمل مورد استفاده قرار گیرد. به این معنی که از آنجا که یکی از اهداف مهم گسترش آموزش حرفهای و تجربیات مربوط به محیط کار است، فراهم ساختن مشاوره شغلی و خدمات مشاوره برای دانشآموزان به صورت عملی از طریق گسترش برنامههای متنوع آموزش حرفهای بسیار مهم است. چنین خدماتی، به منظور تسهیل تصمیمسازی آگاهانه دانش آموزان برای انتقال از سطح پایین به سطح بالاتر دوره متوسطه، باید حداقل درآخرین سال سطح پایینتر متوسطه یا در آغاز سطح بالاتر دوره متوسطه ارائه شوند.
مقاله پژوهشی
تحلیل محتوای آموزشی
زینب باقری نجف اباد؛ جلال رحیمیان
چکیده
پیشینه و اهداف سن یک عامل مهم در فراگیری زبان است. از نظر جامعه شناختی اعضای یک جامعه زبانی در سنین مختلف الگوهای رفتاری متفاوتی دارند که در طول زندگی و با گذر از مراحل مختلف دچار تحول میگردد. ویژگیهای زبانی مرتبط با عامل سن ممکن است تنها جنبه واژگانی داشته باشد و یا به صورت گرایش آوایی و دستوری بروز نماید. تفاوتهایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف سن یک عامل مهم در فراگیری زبان است. از نظر جامعه شناختی اعضای یک جامعه زبانی در سنین مختلف الگوهای رفتاری متفاوتی دارند که در طول زندگی و با گذر از مراحل مختلف دچار تحول میگردد. ویژگیهای زبانی مرتبط با عامل سن ممکن است تنها جنبه واژگانی داشته باشد و یا به صورت گرایش آوایی و دستوری بروز نماید. تفاوتهایی در رفتار زبانی گروههای سنی مختلف در یک جامعه زبانی وجود دارد. به این ترتیب هر گروه سنی به ویژگی های زبانی معینی گرایش دارد. هیچ پیشرفتی در یادگیری زبانپیش نخواهد آمد مگر اینکه خصوصیات یادگیرندگان زباندر نظر گرفته شود. ما گفتار را وابسته به این میدانیم که با چه کسی صحبت میکنیم، کجا صحبت میکنیم و چه وقت صحبت میکنیم. اهمیت جامعهشناسی زبانآنجا مشخص میشود که زبانوسیله ای است برای ارتباطات و باید توجه داشته باشیم که چه میگوییم و منظورمان از آن گفتار چیست؟. اگر با زبانآموزان درباره موضوع مورد علاقهشان بحث شود به طور حتم آن جملههای جدید درباره آن موضوع را به سادگی فراموش نخواهند کرد. به همین دلیل در یادگیری زباندوم باید مهارتهای جامعهشناسی زبانمثل: فرهنگ طبقه اجتماعی و سن و ... مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر مطالعهای میدانی است که به بررسی و تحلیل محتوایی متون کتابهای زبانفارسی (آموزش زبانفارسی به غیرفارسیزبانان) از نظر تناسب آنها با سن زبانآموزان پرداختهاست،روش ها: نمونهای تحقیق حاضر را تعداد 50 زبانآموز آموزش زبانفارسی تشکیل میدهند که با استفاده از پرسشنامهای محقق ساخته دادههای تحقیق جمعآوری شدهاند. در این پژوهش این پرسشهای مطرح میگردد که تا چه اندازه انتخاب متون درک مطلب کتاب درسی آزفا به غیرفارسیزبانان که متناسب با سن و علایق زبانآموزان در نظر گرفته شده، میتواند در یادگیری واژگان زبانفارسی به غیرفارسیزبانان مؤثر باشد؟ چه تغییراتی پیشنهاد میشود که کتابهای درسی آموزش زبانفارسی به غیرفارسیزبانان تناسب بیشتری با سن زبانآموزان داشته باشند؟یافتهها: این پژوهش نشان میدهند که زبانآموزان خارجی به تناسب سنی که دارند تمایلات خاص سن خود را میطلبند و نسبت به برخی متون دارای علاقه و گرایش بیشتری هستند، بنابراین در تدوین کتب درسی به منظور یادگیری بیشتر واژگان و مطالب درسی باید علایق و گرایشات درونی ان سن به طور جدی در نظر گرفته شود، زیرا افراد به طور طبیعی مطالبی را که بیشتر مطابق تمایلات درونی آنهاست، با علاقه مطالعه کرده، درک میکنند و به ذهن میسپارند، بنابراین یادگیری لغات و واژگان آن متون نیز بهتر و مؤثرتر اتفاق میافتد. لذا تناسب متن با سن زبانآموز دارای اهمیت زیادی در یادگیری واژگان متن است.نتیجهگیری:از نگاه و دیدگاه معلمان و کارشناسان، محتوای کتابهای آموزش زبانفارسی به غیرفارسی زبانان باعث مسؤولیتپذیری و مشارکت زبانآموزان در حد مطلوبی در فعالیتهای یادگیری نمیشود. محتوای کتابهای درسی در ارائه مطالب، مثال ها و تصویرها درحد مطلوبی دارای تنوع نیست. در این دوره کتابها باید طوری طراحی و تنظیم شوند که در زبانآموزان توانایی لازم برای نوشتن پاسخ به تمرینهای کتاب، نوشتن خلاصهی متون درسی، نگارش جملات با املای صحیح و رعایت نکات تکنیکی نوشتاری، اعم از علامت گذاری، کاربرد حروف بزرگ و رسم الخط صحیح را ایجاد شود. زبانآموزان بایستی با حقایق زبانفارسی، فرهنگ فارسی زبانان آشنا شده و در زبانآموزان تفکر انتقادی بوجود آید. از آنجا که مفاهیم زبانفارسی برای زبانآموزان به عنوان یک زبانغیر مادری و زباندوم، دور از ذهن است و چندان قابل درک و فهم نیست، محتوای کتابهای آموزش زبانفارسی باید بهگونهای طراحی شوند که در آنها از مطالب و مثال های جذاب، شکلها و تصویرهای متنوع برای یادگیری بهتر مطالب درسی استفاده شود. کتابهای درسی میتوانند در پرورش تخیل، حس زیبایی، شخصیت زبانآموزان نسبت به زبانفارسی مؤثر باشند.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
اسماعیل جعفری؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ محبوبه عارفی؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: با وجود اینکه از بیش از دو هزار سال قبل تاکنون، زمینههای یاددهی و یادگیری در مقایسه با سایر مقولهها تغییرات بسیار کمی داشته، اما امروزه به کمک فنآوری اطلاعات تحولات سریعی داشته است. در سالهای اخیر آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با وجود اینکه از بیش از دو هزار سال قبل تاکنون، زمینههای یاددهی و یادگیری در مقایسه با سایر مقولهها تغییرات بسیار کمی داشته، اما امروزه به کمک فنآوری اطلاعات تحولات سریعی داشته است. در سالهای اخیر آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است. آموزش مجازی پارادایم جدیدی را پدید آورده و امکان یادگیری در هر زمینه، برای هر فرد، در هر زمان و هر مکان فراهم نموده است. از بین اشکال مختلف آموزش مجازی در سالهای اخیر دورههای آزاد برخط گسترده (MOOCs) گسترش قابلتوجهی داشته است. هدف این مطالعه، شناسایی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای برنامه های درسی مبتنی بر MOOCها میباشد.روش ها: این پژوهش، کاربردی بوده و در انجام آن از روش کیفی استفاده شده است. بر این اساس با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع کرانهای و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر، اشباع نظری در مقولهها حاصل گردید.یافتهها: یافته ها نشان داده است که مهمترین قوتها عبارتند از: ارتقای دسترسی به برنامه درسی و فراگیرنده محوری، امکان تحقق جامعه یادگیری، بهره مندی از سطح بالای کیفیت تدریس، کمک به افزایش پویایی در برنامه درسی. مهمترین ضعفها عبارتند از امکان دور شدن از موقعیتهای حقیقی در آموزش، امکان سازمان نیافتگی مناسب آموزش، امکان افزایش بار مالی برنامه درسی، امکان انحصاری شدن تولید برنامه درسی، امکان عدم ارزیابی مهارتهای سطح بالای تفکر، امکان سلب آزادی مدرسان، امکان ساختارمند نبودن ارزشیابی، امکان بروز مشکلات مربوط به شناسایی دقیق فرد ارزشیابی شونده. مهمترین فرصتها عبارتند از کمک به گسترده تر نمودن عدالت آموزشی، امکان سرمایهگذاری، کمک به روزآمدبودن دانش، گسترش ارتباطات بینالمللی در برنامه درسیآموزشعالی، بازنگری برنامه درسی دانشگاهی، تسهیل ارتقای کارایی روش های ارزشیابی، کاربردی تر نمودن آموزشها. مهمترین تهدیدها عبارتنداز: اختلال در کارکرد دانشگاهی، زیر سوال رفتن رسالت مدرسان، هدفمندی کمترآموزش، کارآمدیکمتراهداف برنامه درسی، تضاد ارزشی و سطحی شدن اهداف برنامه درسی، استفاده ابزاری از MOOCها، تطابق کمتر محتوا با نیازهای مخاطبان، کمی شدن وکم توجهی به نیازهای بازار کار داخلی در فرایند ارزشیابی، احساس بدبینی و تردید نسبت به MOOCها.نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، در نظر گرفتن شرایط زمینهای و برنامهریزی در زمینه تقویت و تدارک بهینهی آن، بهعنوان شرایط تاثیرگذار بر تمامی مولفهها و عوامل دخیل در طراحی موکها در آموزش عالی است؛ دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سرمایهگذاری خود را در جهت گسترش فرهنگی که خواهان کشف، اختراع، نوآوری و خلق برنامههای درسی مبتنی بر موکها باشد بهمنظور استقرار ساختار دانشمحور فراهم نمایند؛ زمینه بسط برنامههای درسی مبتنی بر موکها در محیطهای دانشگاهی از طریق کارهای تیمی جلسات پرسش و پاسخ بین دانشجویان و اساتید، بحثهای گروهی و تشکیل کارگاههای آموزشی و سمینارها با همکاری سایر سازمآنها و مراکز آموزش عالی گسترش یابد.
مقاله پژوهشی
مدیریت آموزشی
زهرا کاشانیها؛ فاطمه خالوندی
چکیده
پیشینه و اهداف: ازآنجاییکه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سرمایه انسانی مولد جامعه را تربیت میکنند، از جانب سیاستگذاران آموزشی و جامعه در قبال عملکرد، پاسخگویی، رسیدن به عدالت و تحول اجتماعی تحتفشار هستند. همین امر، موجب ضرورت بازسازی مفهوم جدیدی از رهبری و اخلاقی کردن آن است. آموزش عالی، نهاد مکمل آموزشهای عمومی نظاممند ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ازآنجاییکه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سرمایه انسانی مولد جامعه را تربیت میکنند، از جانب سیاستگذاران آموزشی و جامعه در قبال عملکرد، پاسخگویی، رسیدن به عدالت و تحول اجتماعی تحتفشار هستند. همین امر، موجب ضرورت بازسازی مفهوم جدیدی از رهبری و اخلاقی کردن آن است. آموزش عالی، نهاد مکمل آموزشهای عمومی نظاممند ابتدایی و متوسطه و محصول تجدید حیات تمدنی است. آموزش عالی میتواند به توسعه زیرساختها و ساختارهای جامعه در همه ابعاد خدمت کرده و حفظ و پاسداری از دستاوردها و آرمانهای جامعه را تسهیل کند. نظام آموزش عالی بهواسطهی نقشی که در تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص موردنیاز بخشهای اقتصادی و اجتماعی ایفا میکند، از سهم و اهمیت قابلتوجهی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار است. آموزش عالی کارآمد موجب کارآمدی همه نهادها و سازمانهای جامعه شده و با توجه به محدودیت منابع، موجب افزایش بهرهوری و کار آیی افراد و سازمانها میشود؛ که عوامل مهمی همچون معنویت در محیط کار در کارکرد بهرهوری این نهاد میتوانند نقشآفرینی کنند.هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیشبینی کنندهی معنویتگرایی در اثربخشی رهبری در محیط کار دانشگاه است.روش ها: این پژوهش ازنظر هدف، یک تحقیق کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری دادهها، کمی به روش پیمایشی توصیفی میباشد. نمونه آماری به روش تصادفی طبقهای با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 115 نفر از اعضای هیئتعلمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در سال تحصیلی 94-93 بودند. ابزار اندازهگیری پرسشنامه «معنویت در محیط کار» میلیمان و همکاران و پرسشنامه رامسدن با عنوان «اثربخشی رهبری» در گروههای آموزشی دانشگاه است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامهها، توسط پنجتن از اساتید متخصص درزمینهٔ موضوع، تائید شد. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 بوده است. میزان آلفای کرونباخ برای تعیین پایایی ابزارها به ترتیب، .89 و .87 به دست آمد.یافتهها:یافتهها نشان داد که ضریب همبستگی معنویتگرایی در محیط کاربر اثربخشی رهبری با میزان .75 در سطح اطمینان 95% معنیدار است. همچنین، با توجه نتایج ضرایب استاندارد، کار معنادار و هم سویی باارزشها، به ترتیب.26 و .31 و در سطح اطمینان 95% معنیدار هستند؛ بر اساس نتایج حاصلشده، مؤلفهی هم سویی باارزشها بهتنهایی میتواند قویترین پیشبینی کنندهی اثربخشی رهبری مدیران در گروههای آموزشی باشد و 0.54 درصد از واریانس اثربخشی رهبری مدیران گروههای آموزشی را بهگونهای معنادار(.05 p < ) تبیین نمایند.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش، گویای آن هستند که توجه به دو مؤلفه کار معنادار و همسویی باارزشها در محیط کار بهعنوان پیشبینی کننده اثربخشی رهبری میتوانند اثربخشی رهبری مدیران را در گروههای آموزشی بهبود ببخشند. بدین منظور، پیشنهاد میشود در سطح مسئولین وزارت تحقیقات و علوم و فناوری، در تدوین آییننامهها در راستای وظایف آموزشی و پژوهشی اساتید مواردی را لحاظ کنند. اولاً ازنظر مبانی ارزشی آن کار ارزشمند تلقی شود و ثانیه انتظارات موردنظر با ارزشهای معنوی همسویی و همخوانی داشته باشند تا بر همین اساس، تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران دانشگاه با وضع راهبردها و اهداف کلان در اسناد بالادستی دانشگاه و همینطور تعریف عملیاتی آنها از طریق تدوین آییننامههای جدید در خصوص فعالیتهای آموزشی و پژوهشی برای تولید دانش اخلاق بنیان در میان اعضای هیئتعلمی جهت ایجاد احساس معناداری در کار به لحاظ ارزشی، اقدامات عملی انجام دهند.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
خدایار ابیلی؛ فاطمه نارنجی ثانی؛ زینب السادات مصطفوی
چکیده
پیشینه و اهداف: ارزشیابی کیفیت نظام یاددهی- یادگیری، فرایندی است که به منظور بهبود کیفیت و افزایش رضایت ذینفعان از برنامه های یادگیری الکترونیکی انجام می شود و همسو با توسعه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشگاهی، توجه به ارزشیابی کیفیت این دوره ها از چند جهت اهمیت یافته است. اول اینکه مدیران و دست اندرکاران این دوره ها برای افزایش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ارزشیابی کیفیت نظام یاددهی- یادگیری، فرایندی است که به منظور بهبود کیفیت و افزایش رضایت ذینفعان از برنامه های یادگیری الکترونیکی انجام می شود و همسو با توسعه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشگاهی، توجه به ارزشیابی کیفیت این دوره ها از چند جهت اهمیت یافته است. اول اینکه مدیران و دست اندرکاران این دوره ها برای افزایش کیفیت دوره ها به خود ارزیابی مداوم نیاز دارند. دوم، شناسایی دوره های یادگیری الکترونیکی با کیفیت در سطح ملی و بین المللی به توسعه افق فعالیت های این حوزه کمک خواهد کرد و در نهایت، توسعه یادگیری الکترونیکی امکان توجه به مشتری مداری در آموزش عالی را بیش از پیش فراهم می سازد و مشتریان آموزش عالی می توانند با شناسایی دوره های با کیفیت دانشگاهی، بهترین گزینه را انتخاب کنند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نظام یاددهی- یادگیری الکترونیکی در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان است. هم چنین این تحقیق به دنبال یافتن عوامل زیربنایی و متغیرهای مرتبط با ارزیابی نظام یادگیری الکترونیکی است.روش ها: تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای روش، از نوع توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه دانشجویان که در سال تحصیلی 1394-95 مشغول به تحصیل بودهاند. نمونه آماری نیز شامل 175 نفر از دانشجویان که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. در این تحقیق پس از بررسی ادبیات تحقیق در مورد سنجش کیفیت در حوزه های مختلف، 28 شاخص اصلی تاثیرگذار در ارزیابی کیفیت نظام یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیکی شناسایی و پس از نظرسنجی از خبرگان، مدل نهایی طراحی شد. این مدل متشکل از هشت بعد تربیتی، فناوری، صفحات ارتباطی، ارزیابی، مدیریتی، پشتیبانی منابع، اخلاقی و سازمان مبتنی بر مدل بدرال خان می باشد. سپس داده های تحقیق پس از جمع آوری پرسشنامه ها و براساس سؤالات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج تحلیل ساختاری، حاکی از برازش مدل در حالت کلی میباشد. همچنین نتایج نشان دهنده این است که عامل مدیریت بیشترین و عامل اخلاقی کمترین ارتباط را در کیفیت نظام یاددهی-یادگیری از دیدگاه دانشجویان دارا میباشد.نتیجهگیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که به لحاظ مطلوبیت، نگرش دانشجویان در رابطه با عوامل ارزیابی در دوره های یادگیری الکترونیکی در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد که بیانگر برخی نقاط قوت و ضعف نظام آموزش الکترونیکی در کشور است که می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران و مسؤولان نظام آموزش عالی کشور فراهم آورد تا با اتخاذ سیاست های اصولی و بهره گیری از راهبردها و راه کارهای مناسب در زمینه بهبود و ارتقاء کیفیت ابعاد گام بردارند و با تخصیص منابع و بازنگری در زمینه تدوین استانداردها و سازوکارهای مناسب در خصوص نظام یاددهی و یادگیری الکترونیکی برنامه ریزی مناسبی داشته باشند.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
نسیبه پوطی؛ حسین مرادی مخلص؛ جمشید حیدری
چکیده
پیشینه و اهداف: در دهه های اخیر، هر روز با دستاوردهای جدیدی در کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه آموزش و پژوهش رو به رو هستیم. این دستاوردهای جدید انتظارات مخاطبان امر آموزش و پژوهش را از سطح خدماتی که ارائه میشود، تغییر داده است. امروزه دانشجویان و استادان خواهان دسترسی آسان و سریع به منابع جدید علمی و تحقیقاتی، تعامل با ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دهه های اخیر، هر روز با دستاوردهای جدیدی در کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه آموزش و پژوهش رو به رو هستیم. این دستاوردهای جدید انتظارات مخاطبان امر آموزش و پژوهش را از سطح خدماتی که ارائه میشود، تغییر داده است. امروزه دانشجویان و استادان خواهان دسترسی آسان و سریع به منابع جدید علمی و تحقیقاتی، تعامل با یکدیگر به صورت غیر حضوری، استفاده از فناوری برای تدریس و تفهیم بهتر و به طور کلی، دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن به منظور اثر بخشی بیشتر امر یاددهی و یادگیری هستند. برای تحقق این انتظارات باید دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی برای رسیدن به سطح مطلوب دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن خود را به طور مستمر ارزیابی و امکاناتشان را تجهیز کنند. هدف این پژوهش مطالعه سیر تکوینی مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیک با رویکرد آموزش الکترونیک است.روش ها: برای این منظور با دو رویکرد کیفی و کمی به بررسی پژوهشها پرداخته شده است. در رویکرد کیفی، با مطالعه مقالات این حوزه، روند مشاهده شده در این مقالات مورد مقایسه قرار گرفته است.یافتهها: در رویکرد کمّی جدیدترین مقالات این حوزه براساس پارامترهای مهمی مانند حوزه کاربرد، نوع مدل پایه ای مورد استفاده، روشهای جمع آوری و تحلیل داده، نوع تراکنش مورد بررسی در مقاله، شاخص های ارزیابی، منابع مورد استفاده برای انتشار مقاله، تمرکز جغرافیایی، خروجی های مطالعه، نوع داده های مورد استفاده، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند.براساس نتایج بدست آمده از رویکرد کیفی، 4 دوره تکوین مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیک قابل شناسایی می باشد که از مدل های ملی و اصطلاحا تک سایز با رویکرد بالا به پایین به سمت رویکردهای پایین به بالا و خاص منظوره تکامل یافته است. به علاوه نتایج رویکرد کمّی نشان دهنده سه عامل اصلی زیرساخت، افراد و خدمات به عنوان پارامترهای مهم در آمادگی الکترونیک بوده و حوزه ملی بیش از سایر حوزه ها مورد بررسی قرار گرفته است. اکثر مطالعات در این حوزه دارای رویکرد کمی با گرایش خدمات عمومی و تراکنش با شهروندان است. همچنین مدل های ارزیابی، بلوغ و انطباق به ترتیب پر کاربرد ترین مدل های پایه ای در مطالعات بودند.نتیجهگیری: مقایسه سه پارامتر اصلی مورد مطالعه در اکثر پژوهشها یعنی زیرساخت، افراد و خدمات نشان دهنده این است که نرخ بررسی زیرساخت روند کاهشی و نرخ بررسی افراد روند افزایشی داشته است و خدمات تقریبا نرخ متعادلی را طی این بازه زمانی حفظ کرده است. از نظر حوزه تمرکز جغرافیایی مطالعات، بررسی ارزیابی آمادگی در سطح کشور در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن بررسی آمادگی در سطح استان یا ایالت قرار دارد. مدل پایه ای مورد استفاده برای ارزیابی نیز از چندین رویکرد برخوردار است، رده اول مربوط به استفاده از مدل های آمادگی و رده بعدی مربوط به مدل های بلوغ است. مطالعات انجام شده خروجی های متفاوتی را ایجاد نموده اند و حدود 18 نوع خروجی داشته اند که مدل ارزیابی، چارچوب ارزیابی، پارامترهای مؤثر، وضعیت موجود، ارتباط شاخصها، راهکارها و خطوط راهنما در بین آنها دارای بیشترین تکرار بوده اند. به لحاظ نوع داده های جمع آوری شده داده های کمی دارای بیشترین تعدد بوده اند و سپس داده های تاریخی و در نهایت داده های کیفی قرار دارند. از نظر روشهای جمع آوری داده پرسش نامه در رتبه اول قرار دارد و مصاحبه و ارزیابی اسناد موجود در ردیفهای بعدی قرار می گیرند. در مورد تحلیل داده ها دسته بندی، تحلیل توصیفی و تحلیل راهبردی دارای بیشترین تعداد می باشند.
مقاله پژوهشی
رویکردهای نوین آموزشی
بابک مطیعی؛ فاطمه مهدیزاده سراج؛ قادر بایزیدی
چکیده
پیشینه و اهداف: معماری، دانشی است که زیبایی شناسی و تجربههای حسی در آن بسیار مهم بوده و عمل خلاق روشی برای تفکر و فهمیدن میباشد. استفاده از آموزش ترکیبی در دروس پایه از اهمیت بالایی برخوردار بوده و به عبارتی، آموزش ترکیبی در به انجام رساندن موفقیتآمیز اهداف آموزشی بسیار مهم میباشد. با استفاده از شیوههای کارآمد آموزشی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: معماری، دانشی است که زیبایی شناسی و تجربههای حسی در آن بسیار مهم بوده و عمل خلاق روشی برای تفکر و فهمیدن میباشد. استفاده از آموزش ترکیبی در دروس پایه از اهمیت بالایی برخوردار بوده و به عبارتی، آموزش ترکیبی در به انجام رساندن موفقیتآمیز اهداف آموزشی بسیار مهم میباشد. با استفاده از شیوههای کارآمد آموزشی و روشهای علمی، کنار گذاشتن روشهای سنتی، به چالش کشیدن ذهن دانشجویان، به کارگیری عنصر خلاقیت در تمام سطوح تدریس و ایجاد کلاسهای فعال و پویا که یادگیری پایدار را در دانشجویان تضمین مینماید، میتوان به وضعیت مطلوب دست پیدا کرد. آموزش در معماری، از روشهای بصری در تدریس و روند طراحی استفاده میکند. روشهای تدریس دروس پایه معماری باید به گونهای باشند که موجب توسعه احساسات شخصی و کسب اعتماد به نفس نوآموزان گردد، لذا آموزش مناسب در آتلیههای دروس پایه از اهمیت ویژهای جهت ارتقاء مهارتهای نوآموزان برخوردار میباشد. هدف این پژوهش کیفی، آسیب شناسی آموزش معماری در دروس پایه و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقاء توانمندیهای نوآموزان میباشد.روش ها: بر این اساس، با استفاده از مصاحبه با اساتید و فارغ التحصیلان معماری و بررسی آثار دانشجویان در دروس پایه به استخراج مفاهیم مرتبط با آموزش معماری در دروس پایه با استفاده از نظریه زمینهای پرداخته و با استفاده از تحلیل SWOT فرصتها و تهدیدهای آموزش دروس پایه مشخص گردیده و راهکارهای مناسب جهت آموزش پویا و هدفمند معماری ارائه گردید.یافتهها: نتایج حاکی از این میباشد که با استفاده از آموزش ترکیبی و همزمان دروس پایه، تهیه طرح درس مشترک و پیوستگی تمرینها در جهت واقعیتر نمودن آنها، تاکید بر تمرینهای فردی و گروهی و با تاکید بر ارتقاء انگیزه، هوش هیجانی و خلاقیت نوآموزان معماری میتوان به آموزشی پویا و هدفمند دست یافت.نتیجهگیری: آموزش متفرقه و انتخاب سلیقهای نوع تمرینهای دروس پیش نیاز طراحی در برخی آتلیهها، عدم هماهنگی اساتید با یکدیگر در انتخاب نوع تمرینها و فقدان ارتباط متقن مابین دروس موجب سردرگمی، کاهش مهارتها و توانمندیهای نوآموزان و در نتیجه کاهش انگیزه تحصیلی آنان میگردد. لذا، نیاز به روشهایی برای ایجاد انگیزش تحصیلی و بالا بردن خلاقیت و هوش هیجانی در دانشجویان ضروری است. بر این اساس، آموزش دروس پیش نیاز طراحی با یک روش تدریس مناسب از جمله روش آتلیه ترکیبی (آموزش همزمان و ترکیبی دروس پایه) موجب ارتقاء خلاقیت دانشجویان شده، انگیزه تحصیلی و هوش هیجانی آنها را افزایش میدهد که میتوان آن را آموزشی پویا و هدفمند دانست که به موجب آن کیفیت آموزش ارتقاء مییابد و این امر نیازمند سامان دهی روشها و متدهای سلیقهای اساتید این رشته که در طی فرآیند کرکسیون استفاده مینمایند، میباشد. زمانی که نوآموز معماری، انگیزه، خلاقیت و هوش هیجانی بالایی داشته باشد، توانایی بیشتری در یافتن پاسخهای منحصر بهفرد طراحی خواهد داشت و در نتیجه با انتخاب یک مفهوم مناسب، مسیر طراحی خود را مشخص کرده و به طرحی قابل قبول دست پیدا خواهد کرد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی
بهاره عزیزی نژاد؛ فریدون الله کرمی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مهمترین موضوعاتی که امروزه دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور را به خود مشغول کرده است، نحوه ی مواجه شدن آموزش و پرورش با فرصت ها و تهدیدهای حاصل از گسترش و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و برنامه ریزی دقیق و اصولی برای بهره برداری و استفاده از آن است. به ویژه، با توجه به تأثیر این فناوری های نوین در شیوه های یاددهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مهمترین موضوعاتی که امروزه دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور را به خود مشغول کرده است، نحوه ی مواجه شدن آموزش و پرورش با فرصت ها و تهدیدهای حاصل از گسترش و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و برنامه ریزی دقیق و اصولی برای بهره برداری و استفاده از آن است. به ویژه، با توجه به تأثیر این فناوری های نوین در شیوه های یاددهی ـ یادگیری و تغییر نقش معلمان، ضروری است که زمینه هایی فراهم شود تا هم وزارت آموزش و پرورش بضاعت موجود در جامعه ی معلمان را شناسایی کند و هم معلمان گرامی به شناسایی و ارتقای مهارتهای خود در زمینه های کاربرد فناوری های نوین آموزشی بپردازند.پژوهش حاضر به منظور مقایسه آموزش مبتنی بر فاوا با آموزش سنتی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایه هشتم دوره اول متوسطه شهرستان جوانرود صورت گرفته است.روش ها: جامعه آماری پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان پایه هشتم دوره اول متوسطه شهرستان جوانرود که در سال تحصیلی1395-96مشغول به تحصیل بودند. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی است و برای رسیدن به هدف از روش تحقیق شبه آزمایشی استفاده شده است، به منظور انتخاب نمونه آماری، از روش در دسترس استفاده شد. بدین ترتیب یکی از مدارس شهرستان جوانرود که مجهز به امکانات لازم جهت اجرای آموزش مبتنی بر فاوا بود انتخاب، و با روش تصادفی از میان کلاسهای پایه هشتم، دو کلاس و در هر کلاس27 نفر دانش آموز به عنوان گروههای آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریک، بلوم و پاریسمشتمل بر 15 سوال و سه خرده مقیاس شناختی، رفتاری و عاطفی با طیف 5 گزینه ای لیکرت بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس یک نیمسال تحصیلی گروه آزمایش با روش آموزش مبتنی بر فاوا و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان نیمسال از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.یافتهها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. اهم یافته ها نشان داد که اشتیاق تحصیلی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری با هم دارند(p <0.001). به عبارت بهتر مقایسه دو گروه نشان داد که گروه تحت آموزش مبتنی بر فاوا، نسبت به آموزش سنتی، برای بهبود اشتیاق تحصیلی دانش آموزان موفق تر است.از این رو آموزش مبتنی بر فاوا در مقایسه با آموزش سنتی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان اثربخشی بیشتری دارد.نتیجهگیری: به طور خلاصه در مورد پژوهش حاضر می توان بیان کرد که آموزش مبتنی بر فاوا بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد و آن را افزایش می دهد. بدیهی است که اگر این روش به طور منظم و مستمر در طول دوره آموزش تداوم داشته باشد موجب رشد همه جانبه دانش آموزان، همکاری و مشارکت آنان و سلامت روانی آنها خواهد شد. از این رو پیشنهاد می شود که این روش، مخصوصا در کلاس هایی که از وجود دانش آموزانی که برای حضور و فعالیت در کلاس درس اشتیاق ندارند، مورد استفاده قرار گیرد و با برگزاری دوره های مختلف به معلمان ضرورت بکارگیری و آشنایی با فناوری های اطلاعاتی ارتباطاتی مختلف و مورد نیاز در امر تدریس، آموزش داده شود. حتی می توان فنون انگیزشی و تشویقی مختلف برای معلمانی که از فاوا در تدریس خود استفاده می کنند در نظر گرفت تا در ترویج این روش گام برداشته شود. برای مثال پیشنهاد می شود که فعالترین و موفق ترین معلمان از نظر بکارگیری فاوا شناسایی و تجلیل شوند. به مدیران مدارس نیز پیشنهاد می شود که تجهیز مدارس به فاوا و بستر سازی مناسباز این منظر را در اولویت قرار دهند تا معلمان بتوانند از امکانات تدارک یافته، در فرایند تدریس بهرهمند شوند.همچنین انجام حمایت های آموزشی از معلمان و دانش آموزان تا دیدگاه آنها در راستای نهادینه سازی کاربرد فاوا در فرایند یادگیری تقویت شود نیز نباید مغفول واقع شود.
مقاله پژوهشی
رویکردهای نوین آموزشی
سمیرا میرزایی؛ اعظم انارکی فیروز؛ رسول عبداله میرزائی
چکیده
پیشینه و اهداف: شیمی در تمدن آدمی نقش بنیادی دارد و جایگاه آن در اقتصاد، سیاست و زندگی روز به روز پررنگتر میشود و طیف وسیعی از محصولات شیمیایی از جمله مواد دارویی، رنگها، کودها و ... را پوشش میدهد. با این حال، آسیبهای زیست محیطی ناشی از آن، از نگرانیهای عمده بشری است. امروزه بسیاری از ما گامهایی را برای کاهش اثرات زیست محیطی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: شیمی در تمدن آدمی نقش بنیادی دارد و جایگاه آن در اقتصاد، سیاست و زندگی روز به روز پررنگتر میشود و طیف وسیعی از محصولات شیمیایی از جمله مواد دارویی، رنگها، کودها و ... را پوشش میدهد. با این حال، آسیبهای زیست محیطی ناشی از آن، از نگرانیهای عمده بشری است. امروزه بسیاری از ما گامهایی را برای کاهش اثرات زیست محیطی برمیداریم، برای مثال در برنامههای مربوط به بازیافت مواد شیمیایی شرکت کرده و از لامپهایکممصرفاستفاده میکنیم؛ فرآوردههای محلی میخریم و شاید خودروهای دوگانه سوز(هیبریدی) میرانیم. اما چه میشد اگر «بهطریقی میتوانستیم از ایجاد آلودگی از همان آغاز جلوگیری کنیم». از اینرو، با نگرش جدیدی به نام شیمی سبز، شیمیدانها به مرحله جدیدی از فعالیتهای پژوهشی برای ابداع واکنشهای سبز و استفاده از آنها به جای روشهای قدیمی سوق داده میشوند، تا با حذف مواد سمی ناشی از فرایندهای شیمیایی به سلامت بشر و جامعه کمک کنند. هدف از انجام این پژوهش، آموزش شیمی سبز مبتنی بر برنامه درسی آزمایشگاه شیمی عمومی1 طراحی شده با این اصول و بررسی تاثیر فعالیت عملی بر میزانیادگیری و نگرش دانشجومعلمان نسبت به اصول شیمی سبز میباشد.روش ها: دوره آموزشی شامل دو آزمایش در آزمایشگاه شیمی عمومی 1 بر مبنای اصول شیمی سبز میباشد. این آزمایشها عبارتند از تعیین رابطه جرمی مولی در یک واکنش شیمیایی و تعیین میزان آسکوربیک اسید موجود در قرص ویتامین C. روش پژوهش از نوع کاربردی، آزمایشی و نیمه تجربی بوده و ابزارهای مورد استفاده، آزمونهای محقق ساخته درحیطه یادگیری و آزمون نگرش سنج شیمی سبز بوده است. نمونه پژوهش، شامل گروه آزمون (30 نفر) وکنترل (30 نفر) ازدانشجومعلمان رشته شیمی در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی تهران در سال تحصیلی 97-96 میباشد که بصورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند.یافتهها: تجزیه تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی و با کمک نرم افزار SPSS انجام گرفته و نتایج بدست آمده بیانگر آن است که از بین 12 اصول شیمی سبز، فراگیران اهداف مربوط به اصول 1 تا 4 و 7 تا12 رایادگرفته و مورد توجهشان قرارگرفته است، همچنین اجرای برنامه درسی مرتبط با اصول شیمی سبز علاوه بر یادگیری بر روی نگرش دانشجومعلمان شیمی نیز تاثیر مثبتی داشته است.نتیجهگیری: یافتههای حاصل از پژوهش نشان می دهد آموزش اصول شیمی سبز می تواند براساس رویکرد فعالیت محور در برنامه درسی شیمی همانند بیشتر کشورهای توسعه یافته انجام گیرد. آموزش دانشجومعلمان می تواند منجر به آن شود که انان نگرش مثبت خود را به شیمی سبز را توسعه داده وانگیزه و رغبت بیشتری را برای مطالعه شیمی بر اساس اصول شیمی سبز داشته و این نگرش را به دانش آموزان خود نیزدر فرایند تدریس انتقال نمایند. همچنین در طراحی برنامه درسی بایستی توجه داشت که در توالی انجام فعالیت های عملی به گونه ای عمل نمود که تمامی اصول شیمی سبز را در بر بگیرد تا آموزش مبتنی بر آن بتواند همه اصول شیمی سبز را به فراگیران یا داده و نگرش مثبت را در انان ارتقا دهد.
مقاله پژوهشی
تکنولوژی آموزشی
محمد رحمان پور؛ محمدجواد لیاقتدار؛ فریدون شریفیان؛ مهران رضایی
چکیده
پیشینه و اهداف: هر موسسه آموزشی و هر یادگیرندهای باید برای رشد و توسعه خود را با محیط هماهنگ ساخته و مهارتهای لازم برای برآوردن نیازهای در حال تغییر جامعه داشته باشد. این امر در آموزش عالی و در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان شرایط ویژهای دارد و همواره از آنان انتظار میرود خود را با شرایط محیطی داخل و خارج از سیستم آموزشی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هر موسسه آموزشی و هر یادگیرندهای باید برای رشد و توسعه خود را با محیط هماهنگ ساخته و مهارتهای لازم برای برآوردن نیازهای در حال تغییر جامعه داشته باشد. این امر در آموزش عالی و در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان شرایط ویژهای دارد و همواره از آنان انتظار میرود خود را با شرایط محیطی داخل و خارج از سیستم آموزشی وفق دهند. استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی که به شکلهای گوناگون در دسترس آنان قرار دارد میتواند یک راهکار منطقی و مطلوب بهحساب آید. استفاده هدفمند از این فنآوریها درزمینهٔ آموزشی امروزه با عنوان فنآوری آموزشی شناختهشده است که در مقیاس وسیع بهمنظور افزایش فعالیتهای تدریس و یادگیری گسترشیافته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود برنامه درسی کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی از دیدگاه دانشجویان بود. دانشجوی تکنولوژی آموزشی هم تولیدکننده اطلاعات است، هم مصرفکننده، و هم رابط بین تولیدکننده و مصرفکننده؛ و اینجاست که احساس مسئولیتی خطیر مینماید. تهیه برنامه درسی برای چنین دانشجویانی در محیطی اینچنین متغیر کار آسانی نیست. زیرا هم باید نیازهای دانشجویان را برآورده سازد و هم به نیازهای در حال تغییر جامعه و بازار کار نظر داشته باشد. ضمن اینکه رسالت و ماهیت رشته نیز باید محفوظ بماند و توسعه یابد. آنچه اهمیت دارد این است که صرفاً ابلاغ برنامه درسی رشته مذکور و اجرای آن در دانشگاهها کافی نخواهد بود. ارزشیابی و بررسی این برنامه بهمنظور ارائه و پیشنهاد برنامه درسی مطلوب و مناسب، امری مهم و حیاتی به شمار میرود.روش ها: پژوهش از نوع کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری، دانشجویان سال آخر رشته تکنولوژی آموزشی در مقطع ارشد بودند که در دانشگاههای دولتی ایران در دانشگاههای اراک، بوعلی، خوارزمی و علامه طباطبایی به تحصیل اشتغال داشتند. با توجه به حجم پایین جامعه آماری (58 نفر)، تمامی آنان با استفاده از روش سرشماری جهت انجام تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن مورد تائید 5 نفر صاحبنظر قرار گرفت و آلفای کرون باخ آن نیز .89 به دست آمد. دادهها با نرمافزار SPSS محاسبه و در سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخصهای میانگین، فراوانی و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمونT مستقل و کلموگروف- اسمیرونوف استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که دانشجویان کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی از برنامه درسی این رشته رضایت ندارند. بهعبارتدیگر، دانشجویان سال آخر این رشته که برنامه درسی را تجربه کرده بودند، اعتقاد داشتند که برنامه درسی این رشته در راستای نیازها و انتظارات آنان نبوده است.نتیجهگیری: اگرچه در تمامی مؤلفههای برنامه درسی کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی ایران میانگینها پایینتر از حد متوسط بود اما دلیل بر ناکارآمدی این رشته و عدم اجرای نامناسب آن در دانشگاههای کشور نیست. بخشی از این نارضایتی شاید به مدیریت دانشگاهها و نه برنامه درسی مربوط میگردد. زیرا دانشگاهها و گروههای آموزشی چنانچه نتوانند امکانات و شرایط لازم را برای اجرای برنامه درسی فراهم سازند، نمیتوان انتظار زیادی از اساتید و دانشجویان داشت که بیشترین نتایج را عاید سازند. البته بازنگری مستمر و گرایشی کردن برنامههای درسی در راستای کاربردی ساختن این رشته با توجه به ماهیت و رسالت آن در سطح ملی و بینالمللی یک ضرورت اجتنابناپذیر است.