مقاله پژوهشی-شماره انگلیسی
آموزش الکترونیکی
فاطمه خدادادی آزادبنی؛ جواد کمالی
چکیده
پیشینه و اهداف: موضوع الکتریسیته اغلب یک مفهوم چالش برانگیز و انتزاعی در فیزیک در نظر گرفته میشود. یادگیری مفاهیم علمی غیر شهودی میتواند برای دانش آموزان چالش برانگیز باشد، زیرا آنها اغلب تصورات نادرستی در مورد پدیدههای طبیعی دارند که آنها را به سمت خطا سوق میدهد. شناسایی و اصلاح باورهای غلط فیزیک الکتریسیته برای ارتقای یادگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: موضوع الکتریسیته اغلب یک مفهوم چالش برانگیز و انتزاعی در فیزیک در نظر گرفته میشود. یادگیری مفاهیم علمی غیر شهودی میتواند برای دانش آموزان چالش برانگیز باشد، زیرا آنها اغلب تصورات نادرستی در مورد پدیدههای طبیعی دارند که آنها را به سمت خطا سوق میدهد. شناسایی و اصلاح باورهای غلط فیزیک الکتریسیته برای ارتقای یادگیری معنادار و درک مفهومی ضروری است. امروزه استفاده از فناوری در محیطهای آموزشی یکی از جنبههای ضروری آموزش و یادگیری محسوب میشود. استفاده از فناوری مانند نرمافزار شبیهسازی کامسول میتواند به تجسم و درک بهتر این مفاهیم کمک کند. این تحقیق با هدف شناسایی و اصلاح سوء تفاهمات دانشآموزان پایه یازدهم در یادگیری مفاهیم الکتریسیته با شبیهسازی نرمافزار کامسول انجام شده است.روشها: روش پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نوع روش، یک تحقیق ترکیبی است. بخش کیفی با روش تحلیل محتوا با هدف استخراج مقولههای کج فهمیهای فیزیک الکتریسیته انجام گرفته است. در این راستا، از پروتکل مصاحبههای نیمه ساختار یافته از 6 معلم با روش نمونهگیری هدفمند استفاده گردید. در این بخش از پژوهش، از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. مقولههای اصلی کج فهمیها از این نوع کدگذاری استخراج گردید. مقولههای اصلی الگوی سوء تفاهمهای مفاهیم فیزیک الکتریسیته عبارت شدند از: قانون کولن، شکل خطوط میدان بین دو بار نقطهای، میدان الکتریکی بین صفحات خازن، حرکت بار الکتریکی در میدان الکتریکی خارجی، توزیع بار روی سطوح و اثر میدان الکتریکی خارجی بر روی پوستههای رسانا و نارسانا. براساس این الگو، پرسشنامه 6 سوالی برای اعتباریابی الگوی سوء تفاهمهای مفاهیم فیزیک الکتریسته دانشاموزان طراحی گردید. برای اعتباریابی الگوی استخراجی و روایی محتوایی پرسشنامه از نظر متخصصان حوزه اموزش فیزیک استفاده شد. بخش کمّی پژوهش حاضر یک تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پسر پایه یازدهم دبیرستان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1401-1402 بود. با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی، 30 دانشآموزان برای هر گروه انتخاب شدند. در مرحله اول از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. سپس بر روی گروه آزمایش، متغیر مستقل (آموزش مبتنی بر مدلسازی با نرمافزار شبیهساز کامسول) طی 6 جلسه، 90 دقیقهای انجام شد. همزمان، در گروه گواه از آموزش سنتی (سخنرانی) استفاده گردید. پس از مداخله، بر روی هر دو گروه ( آزمایش و کنترل) متغیر وابسته (آزمون سوء تفاهمهای مفاهیم فیزیک الکتریسته) اجرا شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس با کمک نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج پس از آزمون نشان دادهاند که استفاده از کامپیوتر و نرمافزار شبیهسازی کامسول، بهبود قابل توجهی در تمرکز دانشآموزان، اصلاح کجفهمی و افزایش سطح یادگیری آنها داشته است. همچنین، این روش به دانشآموزان در درک بهتر مفاهیم کمک کرده است. نتیجه حاصل از این تجزیه تحلیل نشان داد که میزان یادگیری و پیشرفت دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری دارد (05/0>p). اشتباهات گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهطور قابل توجهی تغییر کرده است. در مباحث مورد بررسی کمترین درصد اصلاح کج فهمی در گروه آزمایش %66/46 میباشد. در حالی که کمترین درصد اصلاح کج فهمی در گروه گواه % 66/36 مشاهده شده است.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان دادهاند که با استفاده از نرمافزار شبیهسازی کامسول، دانشآموزان قادر به تصویرسازی و تعامل با مفاهیم انتزاعی میشوند که آنها را قابل درکتر و قابل فهمتر میکند. با استفاده از کامسول، دانشآموزان میتوانند متغیرهای مختلف در سیستمهای الکتریکی را تغییر داده، تأثیرات آن را مشاهده کرده و به اصول پایه آن بیشتر آگاه شوند. این رویکرد عملی به دانشآموزان در اصلاح کجفهمیها و بهبود درک آنان از الکتریسیته در فیزیک کمک میکند. با ارائه نمایش تعاملی و تصویری از پدیدههای الکتریکی، نرمافزار شبیهسازی موضوع را قابل دسترس و جذاب میسازد و در نتیجه، بهبود عملکرد و یادگیری دانشآموزان را به همراه دارد. بر اساس نتایج بدست آمده، پیشنهاد میشود که فناوری آموزشی و مدلسازی با استفاده از نرمافزار کامسول در برنامههای توسعه حرفهای معلمان ترویج یابد. این اقدام میتواند به توسعه دانش محتوای آموزشی و اصلاح کجفهمی مفاهیم کمک کند.
مقاله پژوهشی-شماره انگلیسی
آموزش الکترونیکی
حسین پورمهدی قایم مقامی؛ آزاده خاکی قصر
چکیده
پیشینه و اهداف: در دروان پاندمی کووید-19، همه رشته ها از جمله معماری به صورت برخط تدریس شدند. در میان دروس رشته معماری، کارگاههای طراحی معماری چالش برانگیزترین دروسی بودند که به صورت برخط برگزار شدند. در طول دوران پاندمی و پس از آن، محققان حوزه آموزش معماری درباره بازخوردهای تجربه زیسته تدریس در کارگاه های طراحی معماری برخط پژوهش هایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دروان پاندمی کووید-19، همه رشته ها از جمله معماری به صورت برخط تدریس شدند. در میان دروس رشته معماری، کارگاههای طراحی معماری چالش برانگیزترین دروسی بودند که به صورت برخط برگزار شدند. در طول دوران پاندمی و پس از آن، محققان حوزه آموزش معماری درباره بازخوردهای تجربه زیسته تدریس در کارگاه های طراحی معماری برخط پژوهش هایی انجام داده اند و مزایا و معایب آن را برشمرده اند. مطالعه پیش رو با تمرکز بر نقاط قوت کارگاه های برخط و توجه به اهمیت بازنمایی کلامی در فرایند طراحی معماری، سعی دارد با نظر به آنکه بازنمایی کلامی در فرآیند طراحی کاربرد دارد و توصیف کلامی یکی از ابزارهای آن است پاسخ این پرسش را بیابد : آیا با وجود محدودیت های انتقال محتوا و شرایطی که در برگزاری کارگاههای برخط داشتیم، امکان تقویت مهارت ارائه کلامی برای دانشجویان معماری فراهم شد؟روشها: روش به کار رفته، کیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و موردپژوهی تجربه زیسته کارگاه های برخط طراحی معماری در پاندمی کروناست. در مطالعات کتابخانه ای از مرور نظام مند استفاده شده است. در موردپژوهی از روش کیفی تحلیل مضمون به پشتوانه کدگذاری با استفاده از روش های مشاهده، یادداشت برداری، بررسی بروندادهای دانشجویان، پرسشنامه و خودارزیابی دانشجویان بهره گرفته شده است. مدت مطالعه، پنج نیمسال تحصیلی (دوران پاندمی کرونا : 2022-2019) در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهیدبهشتی است. جامعه آماری متشکل از 147 دانشجو است (111N= دانشجویان کارشناسی و 36N= دانشجویان کارشناسی ارشد).یافتهها: نتایج نشان میدهد که کارگاه های برخط طراحی معماری، به دلیل محدودیتهای به اشتراک گذاشتن محتوا به نسبت با کارگاه های حضوری و در جبران آن، اتکای بسیار به حواس شنیداری و ظرفیت های زبانی دارند. نتایج حاکی از ارتقای توان بازنمایی کلامی (شامل شفاهی و مکتوب) دانشجویان است که بسته به شرایط هر کارگاه آموزشی میزان آن متغیر است. از نگاه 86% از دانشجویان، توان بازنمایی کلامی آنها به صورت مکتوب در کارگاه های برخط پیشرفت داشته است و 73% از دانشجویان مهارت بازنمایی کلامی شفاهی خود را ارتقایافته ارزیابی کردند. شایان ذکر است مهارت بازنمایی کلامی به صورت مکتوب به عنوان دومین مهارت ارتقا یافته دانشجویان از میان 6 مهارت ارتقا یافته در کارگاه های برخط توسط دانشجویان ارزیابی شد. از دیگر نتایج آنست که سطح استفاده و مقبولیت بازنمایی های نوشتاری و گفتاری در فرآیند خلاقیت در کارگاههای برخط ثابت نبوده است و ممکن است به دلایل مختلفی تغییر کند. برخی از مولفه های توفیق این امر عبارتند از: ترجیح مدرس کارگاه برای به کارگیری مهارت بازنمایی کلامی در کارگاه، استعداد و ظرفیت بالفعل دانشجویان در توصیف کلامی، موضوع کارگاه طراحی و موقعیتی که کارگاه در فرآیند طراحی در آن قرار دارد. نتیجهگیری: کارگاه های برخط طراحی معماری، امکانی برای تقویت مهارت بازنمایی کلامی دانشجویان هستند. فراتر از آن، مهارت بازنمایی کلامی، از پایههای برپایی کارگاه های برخطِ طراحی معماری است و نقش جبرانی در تامین کیفیت آموزشی کارگاهها به ویژه در فرایند طراحی دارد. از این ویژگی می توان استفاده کرد و در کارگاه های آینده، به صورت حضوری یا ترکیبی بهره برد. پیشنهاد بر این است تمرین هایی هدفمند در این راستا تعریف و تجربه شوند تا در مراحل آغازین و میانی و نهایی فرایند طراحی به کار گرفته شوند. از آن جمله می توان به تمرین بیان سناریو، بیان صورت مساله طراحی، نوشتن بیانیه طراحی و تدارک جلساتی برای توصیف خوانی از میان متون نویسندگان برجسته و همچنین جلسات نقد کارهای دانشجویان و آثار معماران در کارگاه طراحی معماری برخط اشاره کرد.
مقاله پژوهشی-شماره انگلیسی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
ریحانه رئیسی؛ کاوه فتاحی؛ سید محمد حسین ذاکری؛ سارا دانشمند
چکیده
پیشینه و اهداف: محیط یادگیری به هر گونه محیطی اطلاق می شود که فرایند یادگیری در آن اتفاق می افتد. در سال های اخیر، پژوهشهای متنوعی با رویکردهای متفاوت به تجزیه و تحلیل کیفیتهای محیط فیزیکی یادگیری به منظور بهبود و ارتقا عملکرد یادگیرندگان در محیط های یادگیری پرداخته اند. در همین راستا پیشرفتهای شکل گرفته در رویکرد معماری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: محیط یادگیری به هر گونه محیطی اطلاق می شود که فرایند یادگیری در آن اتفاق می افتد. در سال های اخیر، پژوهشهای متنوعی با رویکردهای متفاوت به تجزیه و تحلیل کیفیتهای محیط فیزیکی یادگیری به منظور بهبود و ارتقا عملکرد یادگیرندگان در محیط های یادگیری پرداخته اند. در همین راستا پیشرفتهای شکل گرفته در رویکرد معماری عصب محور، زمینه ای رو به رشد که اصول علوم اعصاب را در طراحی معماری ادغام می کند، منجر به کاربست این رویکرد جدید در بهینه سازی ویژگیهای محیطهای یادگیری و ارتقا عملکرد یادگیرندگان شده است. تحقیقات قبلی در زمینه معماری عصب محور، ویژگیهای فیزیکی مختلفی را در محیطهای آموزشی، از جمله اندازه کلاس، رنگ کلاس، نورو صدا،و آسایش حرارتی در محیطهای یادگیری را بررسی کردهاند و تأثیرات آنها را بر حافظه، توجه، واکنشهای عاطفی، عملکرد شناختی و پیشرفت یادگیری آشکار کردهاند. با این وجود، بررسی ها نشان داد که در این پژوهشها توجه محدودی به بررسی تاثیر شیب سقف کلاس بر سطح استرس و عملکردهای شناختی دانشجویان شده است. در همین راستا، هدف این پژوهش آنست که با ارزیابیهای شناختی و عملکرد فیزیولوژیکی مخاطبان در مواجهه با کلاس درس به این سوال پاسخ دهد که چگونه جهتگیریهای شیب سقف بر پاسخهای فیزیولوژیکی مرتبط با برانگیختگی استرس مخاطبان و همچنین عملکرد شناختی آنها تأثیر میگذارد؟ یافتههای این پژوهش به حوزه معماری عصب محور کمک میکند و بینش جدیدی در مورد اینکه چگونه عوامل فیزیکی، بهویژه شیب سقف کلاسها، بر سلامت روان و عملکرد شناختی یادگیرندگان تأثیر میگذارد، ارائه میکند.روشها: در این پژوهش از روش شبه آزمایشی برای بررسی تأثیر تغییرات مختلف شیب سقف بر برانگیختگی ناشی از استرس و عملکرد شناختی شرکتکنندگان استفاده شده است. در این راستا 18 شرکت کننده، شامل 9 دانشجوی مرد و 9 دانشجوی زن، در محیط واقعیت مجازی(VR) مورد آزمایش قرارگرفتند، که انتخاب آنها به صورت نمونه گیری دو مرحله ای از بین داوطلبین شرکت در آزمایش و بر اساس پنج معیار تعیین شده برای حفظ روایی و پایایی پژوهش شکل گرفت. فرایند آزمایش شامل سه گام جداگانه بود: 1) سطح استرس شرکتکنندگان از طریق استفاده از حسگر فیزیولوژیکی Emotibit و آزمون مقیاسهای آنالوگ دیداری (VAS) مورد ارزیابی قرار گرفت. این فرایند شامل ثبت تنوع ضربان قلب (HRV) و فعالیت الکترودرمال (EDA) آنها بود. 2) با استفاده از آزمون استاندارد N-back حین تجربه مجازی فضای کلاسها، به ارزیابی عملکرد شناختی شرکتکنندگان پرداخته شد. هدف این دو گام آن بود که بررسی شود چگونه جهت گیری های مختلف سقف بر عملکرد شناختی و سطح برانگیختگی استرس شرکتکنندگان تأثیر میگذارد.3) رابطه بین جهت گیری های مختلف سقف و پاسخهای شناختی و فیزیولوژیکی شرکتکنندگان با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این بررسی با هدف تعیین ارتباط بین برانگیختگی ناشی از استرس و عملکرد شناختی در رابطه با جهتگیریهای متنوع شیب سقف انجام شد.یافتهها: یافته ها نشان می دهد که جهت شیب سقف، به سمت جلو و عقب کلاس درس، به طور معناداری بر سطح استرس و عملکرد شناختی شرکت کنندگان تأثیر می گذارد. طراحی سقف با شیب به سمت عقب کلاس درس، عملکرد شناختی بهتر و تعداد پاسخ های نادرست پایین تر در آزمون شناختی N-back را در مقایسه با کلاسهای درس با سقف بدون شیب و یا با شیب سقف به سمت جلو نشان می دهد. این مطالعه همچنین نشان میدهد که تغییرات شیب سقف باعث ایجاد تغییراتی در پاسخهای فیزیولوژیکی شرکت کنندگان میشود.از نتایج دیتالاگر Emotibit و آزمون VAS شرکتکنندگان مشخص میگردد، کلاس با سقف شیبدار به سمت عقب کلاس میتواند به طور قابلتوجهی سطح استرس را در شرکتکنندگان مورد بررسی کاهش دهد.نتیجهگیری: این پژوهش بر نقش کلیدی کیفیت طراحی محیطهای فیزیکی یادگیری در کاهش استرس و ارتقای عملکرد شناختی در بین یادگیرندگان تأکید میکند. نتایج نشان میدهند استفاده از طراحی سقف کلاسهای درس با شیب به سمت عقب کلاس میتواند منجر به کاهش سطح استرس و ارتقا عملکرد شناختی دانشجویان شود. این پژوهش هم راستا با مطالعات معماری عصب محور پیشین در زمینه محیطهای یادگیری، تاکید می کند که در طراحی کلاسهای درس، طراحان آموزشی باید به کیفیتهای فیزیکی محیطهای یادگیری از جمله جهت شیب سقف کلاسها توجه مضاعف داشته باشند تا محیطهایی را ایجاد کنند که فرآیندهای شناختی-احساسی-ادراکی یادگیرندگان را پشتیبانی کرده و به یادگیری، رشد، و در نهایت بهزیستی کلی دانشجویان و یادگیرندگان کمک کنند.
مقاله پژوهشی-شماره انگلیسی
آموزش الکترونیکی- مجازی
زهره مروتی سیبنی؛ نسرین محمدحسنی؛ یوسف مهدوی نسب
چکیده
پیشینه و اهداف:یادگیری مهارت خواندن و نوشتن در پایه اول ابتدایی همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. یادگیری مهارت خواندن به دانشآموزان این امکان را میدهد تا متون مختلف را با دقت و درک کامل بخوانند. این مهارت شامل خواندن کلمات، جملات و متون ساده است. با تقویت مهارت خواندن، دانشآموزان قادر خواهند بود اطلاعات موجود در ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:یادگیری مهارت خواندن و نوشتن در پایه اول ابتدایی همواره از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. یادگیری مهارت خواندن به دانشآموزان این امکان را میدهد تا متون مختلف را با دقت و درک کامل بخوانند. این مهارت شامل خواندن کلمات، جملات و متون ساده است. با تقویت مهارت خواندن، دانشآموزان قادر خواهند بود اطلاعات موجود در کتابها، روزنامهها، مجلات و سایر منابع را به درستی درک کنند و از آنها بهره ببرند. این مهارت مهم برای یادگیری موثر و پیشرفت در دروس مختلف ضروری است. از سوی دیگر مهارت نوشتن نیز در پایه اول ابتدایی بسیار اهمیت دارد زیرا با این مهارت، دانشآموزان میتوانند اندیشهها، ایدهها و تجربیات خود را به صورت کامل و صحیح بیان کنند. آنها میتوانند جملات را به ترتیب منطقی بچینند، از قواعد گرامری صحیح استفاده کنند و پاراگرافها را به درستی تشکیل دهند. این مهارت اساسی برای ارتباطات نوشتاری در آینده است و دانشآموزان را در توسعه مهارتهای تحلیلی، خلاقیت و ارتباطات کلامی قوی میکند. یکی از مسائلی که معلمان با آن روبرو هستند درگیری تحصیلی دانش آموزان در فرآیندیادگیری است. بنابراین استفاده از یک روش جذاب یادگیری به عنوان یکی از دغدغه های معلمان در حوزه فرآیندیاددهی_یادگیری می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نشانها در سیستم امتیازدهی بازیوارسازی بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن و درگیریتحصیلی دانشآموزان پایه اول ابتدایی انجام شده است.روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی استان قزوین بود، که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب و در سه گروه 25 نفری به صورت تصادفی گمارش شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش 1 (بازیوارسازی بانشان گروه آزمایش) 2 (بازیوارسازی بینشان) و گروه کنترل با روش معمول آموزش دیدند. روش پژوهش، روش آزمایشی (طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل) بود. ابزار پژوهش شامل آزمونهاییادگیری مهارت خواندن و نوشتن محقق ساخته و پرسشنامه درگیریتحصیلی ریو بود که پایایی هرکدام با آلفای کرونباخ محاسبه شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها در بخش آمار توصیفی میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی با استفاده از نرمافزار اسپیاس استفاده گردید.یافتهها:نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که استفاده از بازیوارسازی بر یادگیری مهارت خواندن(166/6= F، 003/0(sig و مهارت نوشتن ( 88/4= F، 010/0(sig= و درگیریتحصیلی(رفتاری: 462/134= F، 000/0sig=، عاملی: (853/349= F، 000/0sig=، شناختی: (598/348= F، 000/0sig= و عاطفی: 546/43= F، 000/0(sig= مؤثر بوده است، همچنین نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که گروه بازیوارسازی بانشان در 3 زیرمقیاس درگیریتحصیلی (رفتاری- عاملی و شناختی) نسبت به گروه بازیوارسازی بینشان عملکرد بهتری داشته است.نتیجهگیری: یافته های پژوهش نشان داد استفاده از بازی وارسازی بر یادگیری مهارت خواندن و نوشتن و درگیری تحصیلی دانش آموزان تاثیر مثبت داشته است. از جمله پیشنهادات پژوهش می توان به مواردی مانند بهره گیری از راهبرد بازی وارسازی برای ایجاد محیط های یادگیری تعاملی، جذاب و بانشاط؛ طراحی محیط های یادگیری بازی وارسازی برای افزایش انگیزه، مشارکت، همکاری و درگیری؛ و تاثیر بازی وارسازی (تابلوی پیشگامان) برافزایش میزان کارگروهی دانش آموزان اشاره کرد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
نسیم نادری؛ محمدجعفر مهدیان؛ زهرا تنها
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش ترکیبی بهعنوان رویکردی نوین در نظامهای آموزشی، ترکیبی از آموزش حضوری و مجازی است. این روش آموزشی تلاش میکند تا از مزایای هر دو نوع آموزش بهرهبرداری کند و معایب آنها را به حداقل برساند. در سالهای اخیر، بهویژه با شیوع ویروس کرونا و نیاز به فاصلهگذاری اجتماعی، این آموزش به یکی از روشهای محبوب و ضروری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش ترکیبی بهعنوان رویکردی نوین در نظامهای آموزشی، ترکیبی از آموزش حضوری و مجازی است. این روش آموزشی تلاش میکند تا از مزایای هر دو نوع آموزش بهرهبرداری کند و معایب آنها را به حداقل برساند. در سالهای اخیر، بهویژه با شیوع ویروس کرونا و نیاز به فاصلهگذاری اجتماعی، این آموزش به یکی از روشهای محبوب و ضروری در بسیاری از مؤسسات آموزشی تبدیل شده است. از سوی دیگر، ماتریس SWOT ابزاری راهبردی است که برای شناسایی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها در یک سازمان مورد استفاده قرار میگیرد. در مدارس، این ماتریس میتواند به بهبود فرآیندهای آموزشی و مدیریتی کمک کند تا با شناسایی و تحلیل عوامل داخلی و خارجی، راهبردهای مؤثری برای بهبود عملکرد و بهرهوری تدوین کنند. استفاده از ماتریس SWOT در مدارس میتواند به مدیران و معلمان کمک کند تا نقاط قوت و ضعف داخلی مدرسه را شناسایی کرده و فرصتها و تهدیدهای خارجی را مورد بررسی قرار دهند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفهها و شاخصهای مدل آموزش ترکیبی (حضوری و مجازی) در قالب SWOT انجام شده است.روشها: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، از انواع تحقیقات ترکیبی یا آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری شامل خبرگان و کارشناسان رشته علوم تربیتی و رشته مدیریت آموزشی دانشگاههای استان لرستان به تعداد 36 نفر بود و برای تعیین حجم نمونه، از شیوه نمونهگیری هدفمند و با استفاده از روش اشباع نظری شامل 14 نفر انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای تحقیق از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای محاسبه روایی بخش کیفی از ضریب توافقی کندال با مقدار (759/0) و برای پایایی بخش کیفی از روش کدگذاری مجدد با مقدار (92/0) استفاده کردیم که طبق نتایج بهدست آمده ابزار مصاحبه دارای روایی و پایایی مناسب است.یافتهها: طبق نتایج بهدست آمده، با در نظر گرفتن عوامل درون سازمانی (نقاط قوت و نقاط ضعف) و عوامل برونسازمانی (فرصتها و تهدیدها) ماتریس SWOT بعد از پایان مرحله سوم روش دلفی و ایجاد توافق در میان پاسخگویان تعداد 38 کد یا شاخصه برای عوامل درون سازمانی (نقاط قوت 19 کد و نقاط ضعف 19 کد) و 20 کد یا شاخصه برای عوامل برونسازمانی (فرصتها 10 کد و تهدیدها 10 کد) مورد تأیید خبرگان و کارشناسان قرار گرفت و جهت سنجش در قالب روش SWOT آماده شد. همچنین، در تعیین موقعیت راهبردی نظام آموزش ترکیبی، یک راهبرد تهاجمی حاصل و 14 راهبرد به همراه اولویت آنان ارائه شد.نتیجهگیری: شناسایی مؤلفه ها و شاخصهای مدل آموزش ترکیبی (حضوری و مجازی) در قالب SWOT و استفاده از این نتایج سبب مطلوبتر شدن روابط متقابل در فضاهای آموزشی شده و در نهایت، کیفیت آموزش را بالا میبرد.
مقاله پژوهشی
آموزش فنی حرفه ای
پرستو آریانژاد؛ فرهنگ مظفر؛ محمد علی خانمحمدی؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
پیشینه و اهداف: با بهرهگیری از امکاناتی که فناوری در اختیار آموزش قرار داده است، میتوان اثر کاستیهای وضع موجود آموزش را حذف کرد یا به حداقل رساند. شبیهساز آموزشی رایانهای یکی از این فناوریها بهشمار میرود که از گذشته تاکنون در حوزههای مختلف کاربرد فراوانی دارد. درحالحاضر در رشته معماری داخلی بهعنوان یک رشته پر متقاضی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با بهرهگیری از امکاناتی که فناوری در اختیار آموزش قرار داده است، میتوان اثر کاستیهای وضع موجود آموزش را حذف کرد یا به حداقل رساند. شبیهساز آموزشی رایانهای یکی از این فناوریها بهشمار میرود که از گذشته تاکنون در حوزههای مختلف کاربرد فراوانی دارد. درحالحاضر در رشته معماری داخلی بهعنوان یک رشته پر متقاضی در آموزشهای فنی و حرفهای،کسب مهارت برای اجرای تزئینات داخلی توسط هنرجویان این رشته و جذب آنها در بازار کار منوط به وجود کارگاههای مجهز، مواد و مصالح کافی و هنرآموزان خبره به همراه تمرین و تکرار فعالیتهاست. با توجه به کمبود برخی از مواد، مصالح و تجهیزات و تجربه اندک تعدادی از هنرآموزان، با استفاده از فناوری شبیهساز رایانهای بهعنوان مکمل آموزشی میتوان مشکلات موجود را مرتفع کرد. بهمنظور اثربخشی حداکثری شبیهساز موردنظر رواسازی مدل شبیهساز ویژه کارگاههای دروس عملی این رشته ضروری است. هدف از انجام این پژوهش رواکردن مدل شبیهساز آموزشی رایانهای از طریق بررسی روابط میان مؤلفههای آن است.روشها: این مطالعه از نوع مطالعات ترکیبی است که با شیوه سلسهمراتبی اکتشافی و در سه مرحله شامل اسناد پژوهی و دلفی، پیمایشی و همبستگی انجام شده است. جامعه آماری آن در مرحله اول، منابع مکتوب و الکترونیکی در حوزه آموزش، آموزش معماری داخلی و شبیهساز رایانهای و متخصصان، اساتید و کارشناسان حوزه معماری، معماری داخلی و تکنولوژی آموزشی است. در مراحل دوم و سوم جامعه آماری هنرآموزان رشته معماری داخلی هستند که در سال تحصیلی 1400-1399 حداقل یکی از دروس کارگاهی این رشته را در پایههای دهم، یازدهم و یا دوازدهم آموزش میدهند. چکلیست مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخت، ابزار مورداستفاده در این پژوهش است و ارزیابی مدل نیز با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شدهاست.یافتهها: یافتهها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده (00/0RMSEA=، 998/0GFI=، 00/1CFI= ،011/2x2=،570/0P-value=) و در مدل همه مسیرهای مستقیم معنادار است (05/0P<). همچنین کلیه مسیرهای غیرمستقیم واقعنمایی محتوای آموزشی مبتنی بر پداگوژی بر فرصتها و تجارب متنوع یادگیری از طریق متغیرهای میانجی تعامل با هنرجو، ارزشیابی هنرجو، تکرارپذیری فعالیتها، نظارت و راهبری هنرآموز، مدیریت محیط یادگیری و تناسب با توانمندیهای هنرجو معنادار است.نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهد که مدل ارائهشده از روایی کافی برای طراحی شبیهساز رایانهای آموزشی دروس کارگاهی رشته معماری داخلی برخوردار است. در مدل از میان هشت متغیر، واقعنمایی محتوای آموزشی مبتنی برپداگوژی بهعنوان متغیر مستقل از طریق متغیرهای میانجی تعامل با هنرجو، ارزشیابی هنرجو، مدیریت محیط یادگیری، نظارت و راهبری هنرآموز، تناسب با توانمندیهای هنرجو و تکرارپذیری فعالیتها بر ایجاد فرصتها و تجارب یادگیری بهعنوان متغیر وابسته اثر دارد. از بررسی روابط میان متغیرها در مدل و میزان اثر آنها بر یکدیگر میتوان اینگونه نتیجه گرفت که بازنمایی فعالیتهای کارگاهی در محیط شبیهسازی و نزدیکی تجربههای یادگیری به آنچه در واقعیت وجود دارد، احتمال انتقال تجارب یادگیری آنها را به موقعیتهای واقعی بیشتر میکند. در چنین محیطی لحاظ کردن تواناییهای فیزیکی و ذهنی کاربران و متناسبسازی امکانات محیط با توانمندیهای آنها، امکان بهرهگیری از فرصتها و تجارب یادگیری موجود در محیط را افزایش میدهد. طراحی تمرینها براساس محتوای آموزشی و سطوح مختلف هنرجویان، در کنار قابلیت تکرارپذیری آنها و نقش نظارت و راهبری هنرآموز میتواند اثربخشی شبیهساز را افزایش دهد. همچنین در محیط تعاملی شبیهساز که فرایند یادگیری توسط هنرجو مدیریت شده و ارزشیابی نیز از امکانات آن باشد، هنرجو یادگیری فعال را تجربه خواهد کرد.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عمومی
رضا پاشا؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ پرویز شریفی درآمدی؛ اسماعیل سعدی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: اختلال یادگیری ریاضی یکی از مشکلات یادگیری شایع در دانشآموزان است که میتواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی آنان داشته باشد. دانشآموزانی که با این اختلال روبرو هستند، معمولاً دشواریهایی در فهم مفاهیم ریاضی، حل مسائل ریاضی، استدلال منطقی و استفاده از روشهای ریاضی دارند. این مشکل میتواند باعث کاهش اعتماد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: اختلال یادگیری ریاضی یکی از مشکلات یادگیری شایع در دانشآموزان است که میتواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد تحصیلی آنان داشته باشد. دانشآموزانی که با این اختلال روبرو هستند، معمولاً دشواریهایی در فهم مفاهیم ریاضی، حل مسائل ریاضی، استدلال منطقی و استفاده از روشهای ریاضی دارند. این مشکل میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و انگیزه تحصیلی آنان شود و در نهایت تأثیر منفی بر پیشرفت تحصیلی آنان در ریاضی خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل تأثیر مداخلات آموزشی بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی دوره ابتدایی (مطالعات منتشر شده در سالهای 1390-1401) انجام شده است.روشها: روش بهکارگرفته شده در این پژوهش فراتحلیل بوده و جامعه آماری تحقیق شامل تمامی اسناد پژوهشی منتشر شده در بازه زمانی 1390 الی 1401 است. جهت غربالگیری و نمونهگیری از اسناد گردآوریشده ملاکهای ورودی شامل تناسب موضوعی، تناسب نوع روش تحقیق (مطالعات آزمایشی و نیمه آزمایشی)، بیان دقیق مختصات روشی، گزارش یافتههای آماری و محدوده انجام تحقیق (ایران) بوده و معیارهای خروجی شامل تحقیقات مرتبط به شیوعشناسی اختلال یادگیری ریاضی، تحقیقات موردی، مروری، رابطهای و توصیفی، عدم گزارش اطلاعات آماری مورد نیاز برای محاسبه اندازه اثر، تحقیقات مشابه و تحقیقات فاقد کفایت روشی بود. بر این مبنا، 49 سند پژوهشی بهعنوان اسناد پژوهشی معتبر در فرآیند فراتحلیل ورود یافته و دادهها با بهکارگیری نرم افزار CMA و با استفاده از رویکرد هانتر و اشمیت (آزمون تأمین اعتبار) به شاخص اندازه اثر تبدیل شد.یافتهها: میانگین اندازه اثر ترکیبی در مدل تصادفی مداخلات آموزشی بر عملکرد تحصیلی ریاضی دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی برابر 687/0 بهدست آمد. این برآورد نقطهای حاصله براساس نظام تفسیری کوهن گویای اثرگذاری قوی و در سطح بالای مداخلات آموزشی موجود بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان با اختلال یادگیری ریاضی است. همچنین، تحلیل متغیرهای تعدیلکننده نشان داد که ناهمگنی اندازه اثر در مطالعات پژوهش مرتبط به متغیرهای نوع جامعه آماری، جنسیت آزمودنی، پایه تحصیلی، موقعیت جغرافیایی، سال انجام پژوهش، راهبرد مداخلاتی و نوع مداخله آموزشی است.نتیجهگیری: روشهای مداخله آموزشی موجود با تمرکز بر راهبردهای فراشناختی و روشهای بازی محور و چندرسانهای، نقش مؤثری در بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی دارند و لازم است تا مداخلات مورد نیاز این گروه از دانش آموزان از پایه تحصیلی سوم ابتدایی به بعد اجرا شود. با توجه به یافتههای این تحقیق پیشنهاد میشود که در فرآیند سیاستگذاری کلان آموزشِ دانشآموزان دارای اختلال یادگیری، بر مقوله فراشناخت و بهکارگیری راهبردهای یادگیری فراشناختی توجه لازم مبذول شده و در عین حال، مداخلات آموزشی به سوی بهرهگیری هدفمند از بازی در اشکال مختلف آن از حرکتی تا رایانهای و چند رسانهای سوق یابد. همچنین، پیشنهاد میشود که مداخلات آموزشی از پایه تحصیلی سوم ابتدایی به بعد اجرا شده و در این میان گروههای با نیازهای ویژه همچون کودکان ناتوان ذهنی و حرکتی و نیز دانشآموزان آسیبدیده شنوایی و بینایی مورد توجه قرار گیرند.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش - هوش مصنوعی
آرمان مهری؛ اسماعیل سعدیپور؛ فریبرز درتاج
چکیده
پیشینه و اهداف: هوش مصنوعی، به مثابۀ یک فناوری آموزشی نوظهور، چشماندازها و رویکردهای آموزش و یادگیری را متحول کرده است. یکی از شاخههای حوزۀ هوش مصنوعی، پردازشگرهای زبان طبیعی هستند که میتوانند متون انسانوار تولید کنند که از انواع آن میتوان به چتباتهای هوش مصنوعی اشاره کرد. چتباتهای هوش مصنوعی به دلیل قابلیتهایی مانند ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هوش مصنوعی، به مثابۀ یک فناوری آموزشی نوظهور، چشماندازها و رویکردهای آموزش و یادگیری را متحول کرده است. یکی از شاخههای حوزۀ هوش مصنوعی، پردازشگرهای زبان طبیعی هستند که میتوانند متون انسانوار تولید کنند که از انواع آن میتوان به چتباتهای هوش مصنوعی اشاره کرد. چتباتهای هوش مصنوعی به دلیل قابلیتهایی مانند درک زبان انسانی و پاسخگویی به سؤالات کاربران، به عنوان منبعی برای آموزش و یادگیری محسوب میشوند. اما با توجه به تازگی موضوع کاربرد چتباتهای هوش مصنوعی در آموزش و یادگیری، فعلاً مطالعات بسیار اندکی راجع به اثربخشی این فناوری بر حوزۀ یادگیری انجام شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعۀ تأثیر آموزش ترکیبی مبتنی بر چتبات هوش مصنوعی در درس روانشناسی، بر میزان یادگیری خودراهبر، درگیری تحصیلی و گرایش به تفکر نقادانه دانشآموزان دختر پایۀ یازدهم رشتۀ انسانی شهر زنجان انجام شده است.
روشها: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت دادههای گردآوریشده کمّی بود و تحقیق با روش نیمهآزمایشی با پیشآزمون-پسآزمون و با حضور گروه گواه انجام شد. جامعۀ آماری این تحقیق شامل همۀ دانشآموزان دختر پایۀ یازدهم رشتۀ انسانی شهر زنجان بود. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. به طوری که از بین مناطق آموزشی و سپس مدارس دولتی دخترانۀ متوسطۀ دوم شهر زنجان، مدرسۀ روغنی زنجانی به صورت تصادفی برای مطالعه برگزیده شد که دانشآموزان دو کلاس، در گروههای آزمایش و گواه جایگذاری شدند. نمونۀ آماری پژوهش حاضر شامل 45 نفر شرکتکننده (21 نفر گروه آزمایش و 24 نفر گروه گواه) بوده است. ابزار گردآوری دادههای پژوهش حاضر پرسشنامۀ یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001)، پرسشنامۀ درگیری تحصیلی ریو و سنگ (2011) و پرسشنامۀ گرایش به تفکر نقادانۀ ریکتس و رود (2005) بود. مداخلۀ آموزشی به مدت 8 جلسۀ 90 دقیقهای و با استفاده از نرمافزار Sider که چتبات هوش مصنوعیِ ChatGPT را ارائه و پشتیبانی میکند، اجرا شد. به دلیل ماهیت چندمؤلفهای هر سه متغیر وابسته و نیز اجرای پیشآزمون، از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) استفاده شد و دادههای پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از نسخۀ 26 نرمافزار SPSS تحلیل شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل دادههای تحقیق با استفاده از شاخصهای آماری میانگین و انحراف معیار نشان داد که میانگین نمراتِ پسآزمون گروه آزمایش در قیاس با گروه گواه، نسبت به پیشآزمون، در هر سه متغیر وابسته، افزایش داشته است. همچنین یافتههای حاصل از تحلیل آماریِ کوواریانس چندمتغیره نشان داد بین یادگیری خودراهبر، درگیری تحصیلی و گرایش به تفکر نقادانۀ دو گروه آزمایش و کنترل، در پسآزمون تفاوت معناداری وجود دارد (01/0p<). لذا با توجه به بالاتربودن میانگین نمرات گروه آزمایش در مرحلۀ پسآزمون در مقایسه با شرکتکنندگان در گروه کنترل، نتیجه گرفته میشود که آموزش ترکیبی مبتنی بر چتبات هوش مصنوعی در درس روانشناسی موثر بوده و موجب افزایش میزان یادگیری خودراهبر، درگیری تحصیلی و گرایش به تفکر نقادانۀ دانشآموزان دختر پایۀ یازدهم رشتۀ انسانی شهر زنجان شده است.
نتیجهگیری: با تکیه بر یافتههای این تحقیق، میتوان گفت کاربرد چتبات هوش مصنوعی در ترکیب با برنامۀ درسی رسمی درس روانشناسی، قابلیتهای زیادی برای افزایش یادگیری خودراهبر، درگیری تحصیلی و گرایش به تفکر نقادانه دارد. با این حال، چون این احتمال وجود دارد که در صورت وابستگی به چتبات هوش مصنوعی، درگیری تحصیلی کاهش یافته و یادگیرندگان بدون ارزیابی انتقادی دادههای خروجی را بپذیرند، به آموزشگران و یادگیرندگان توصیه میشود با در نظرگرفتن ملاحظات اخلاق تحصیلی، اهمیتِ نظارتِ معلم و آموزش خودتنظیمی به یادگیرندگانِ نوجوان، از چتبات هوش مصنوعی به عنوان مکملِ آموزشی و دستیار یادگیری استفاده کنند.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی فناوری آموزش
حسین افلاکی فرد؛ محمد قلعه نوی؛ صفی اله رمضان خانی
چکیده
پیشینه و اهداف: زنان سرپرست خانوار زنانی عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار هستند. این زنان بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال سرپرستی خانوار را بر عهده میگیرند و مسئولیت اداره اقتصادی خانواده، تصمیمگیریهای عمده و حیاتی با آنهاست. این زنان به دلیل ایفای نقش دوگانه (پدر و مادر) برای فرزندان با مشکلاتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: زنان سرپرست خانوار زنانی عهده دار تأمین معاش مادی و معنوی خود و اعضای خانوار هستند. این زنان بدون حضور منظم و یا حمایت یک مرد بزرگسال سرپرستی خانوار را بر عهده میگیرند و مسئولیت اداره اقتصادی خانواده، تصمیمگیریهای عمده و حیاتی با آنهاست. این زنان به دلیل ایفای نقش دوگانه (پدر و مادر) برای فرزندان با مشکلاتی از قبیل از دست دادن درآمد، تربیت فرزندان، اداره امور خانه، کار در خارج از خانه با دستمزد پایین و ... مواجه شده و تحمل این مشکلات زندگی به سبب سبک زندگی متفاوتی که نسبت به سایر زنان دارند منجر به عواملی شده که در آنها رخنمایی کرده است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه سرسختی روانشناختی، تمایزیافتگی خود و فرسودگی روانشناختی در زنان سرپرست خانوار و عادی شهر مرودشت است.روشها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش علّی- مقایسهای است. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهر مرودشت بود. گروه نمونه متشکل از 80 نفر در دو گروه (40نفر زنان سرپرست خانوار و40 نفر زنان عادی) است که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند؛ ابزار گردآوری داده ها جهت بررسی میزان سرسختی روانشناختی پرسشنامه کوباسا و همکاران بود که روایی صوری و محتوایی آن در پژوهشهای مختلف مناسب گزارش شده است. همچنین میزان پایایی این ابزار به شیوه آلفای کرونباخ مطلوب بهدست آمد. برای سنجش تمایزیافتگی از مقیاس تمایزیافتگی خود (DSI) استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. فرسودگی روانشناختی زنان هم از طریق پرسشنامه اسمتس مورد سنجش قرار گرفت که روایی و پایایی این پرسشنامه در گروههای مختلف جمعیت شناختی، ارزیابی شد. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که سؤالات هر بعد، توصیفگر همان بعد بوده و پرسشنامه از همسانی درونی مناسبی برخوردار است. دادههای گردآوریشده در دو سطح مورد تجزیهوتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون تحلیل مانوا استفاده شد.یافتهها: با توجه جدول توزیع حجم نمونه آماری براساس سن، درگروه زنان سرپرست خانوار (00/35 درصد) افراد کمتر از 30 سال و (5/12 درصد) افراد بیشتر از 40 سال سن داشتهاند. در گروه زنان عادی (00/30 درصد) زنان کمتر از 30 سال و (00/20 درصد) زنان بیشتر از 40 سال سن داشتهاند. طبق جدول توزیع حجم نمونه آماری از نظر تحصیلات (00/35 درصد) زنان سرپرست خانوار زیر دیپلم و (00/65 درصد) بالای دیپلم بودهاند و در گروه زنان عادی (5/32 درصد) زیر دیپلم و (5/67 درصد) بالای دیپلم بودهاند. نتایج نشان داد که بین سرسختی روانشناختی و ابعاد آن در زنان سرپرست خانوار و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. بین تمایزیافتگی خود و ابعاد در زنان سرپرست خانوار و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد. بین فرسودگی روانشناختی و ابعاد آن در زنان سرپرست خانوار و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین سرسختی روانشناختی و فرسودگی روانشناختی در بین زنان سرپرست خانواده بیشتر از زنان عادی است.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند مورداستفاده سازمانهای ذیربط با زنان سرپرست خانوار و محققین علاقهمند به این حوزه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
آموزش الکترونیکی- مجازی
سوسن مهرزاد؛ زینب گلزاری؛ زهرا طالب
چکیده
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه گواه و آزمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته ( پیش آزمون و پس آزمون) با روایی مناسب و اعتبار 73/0 و 76/0 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از شاخصهای گرایش مرکزی، و پراکندگی و در سطح استنباطی نیز با استفاده از آزمون کوواریانس، استفاده گردیده است. علاوه بر این از آزمون تی همبسته، نمرات پس آزمون دوم که با فاصله یک ماه از پیش آزمون اول اجرا شد، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری هنرجویان تأثیر مثبت دارد. استفاده از کتاب تعاملی بر یادداری هنرجویان تأثیر مثبت دارد.
مقاله پژوهشی
علوم تربیتی
جواد ایمانی؛ مهدی باقری؛ نادرقلی قورچیان؛ پریوش جعفری
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان در رشته های مرتبط با تعلیم و تربیت بود که از بین ایشان 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین در بخش کیفی نیز حجم نمونه با اشباع نظری 10 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کمی از آزمون t تک نمونهای و در بخش کیفی از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بُعد از 24 مفهوم منجر شد که نامگذاری آنها ترتیب زیر بود: مدیریت و رهبری، اعتقاد به خرد جمعی، ارتقای سطح سلامت، بهداشت و ایمنی در مدرسه، توانمندسازی نیروی انسانی، استقرار نظام یاددهی – یادگیری و فعالیتهای فوقبرنامه.
مقاله پژوهشی
معماری
ملیحه تقی پور؛ علی اکبر حیدری؛ خاطره سجادی
چکیده
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش ...
بیشتر
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش سعی شده که با ارزیابی نقش ویژگیهای محیطی مدارس، تاثیر آن را بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان مورد ارزیابی قرار گیرد. از میان فضاهای مدرسه، حیاط به عنوان جمعیترین فضا انتخاب و ویژگیهای فضایی-کالبدی آن در 6 مدرسه ابتدایی پسرانه در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استراتژیهای کمی و کیفی است و از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته با دانشآموزان و معلمین بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان ویژگیهای مختلف فضایی حیاط مدارس، پوشش گیاهی و فضای سبز موجود در حیاط و نیز تنوع فضاهای باز و نیمهباز در سطح حیاط مدارس، بیشترین تاثیر را در کاهش اختلال رفتاری دانشآموزان داشته است.
مقاله پژوهشی
تربیت بدنی
شیدا رنجبری؛ زین العابدین فلاح؛ وحید شجاعی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند که در عرصههای ورزش در آموزش و پرورش تجربه کافی و همچنین دانش مناسب را داشتند. بر اساس نمونهگیری گلولهبرفی، تعداد 17 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. همچنین در بخش کمی تحقیق تعداد 250 نفر کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، اساتید مدیریت ورزشی و برخی از معلمان ورزش کشور به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای محققساخته با 23 سوال که شامل 23 عامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس، بود که بر اساس مطالعه جامع منابع شناسایی گردیدند. تمامی روند تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق حاضر در نرم افزارهای SPSS و MicMac انجام گرفت. تحقیق حاضر مشخص نمود که برخی عوامل به عنوان عوامل مستقل کلیدی نقش بسیاری مهمی در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس دارد. در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس نیاز می باشد که برنامه ریزی جامع ای در جهت گسترش برخی عوامل مستقل کلیدی انجام گردد.