مقاله پژوهشی
اموزش الکترونیکی- مجازی
علیرضا بادله؛ حمیدرضا غلامرضایی
چکیده
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش، بررسی تأثیر مدل آموزشی واقعی بر تجسم دیداری- فضایی با توجه به نقش خودکارآمدی فنی دانشجویان فنی مهندسی پسر در درس رسم فنی است. روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان فنی پسر دوره کاردانی به تعداد 400 دانشجو که با استفاده از روشنمونهگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هدف پژوهش، بررسی تأثیر مدل آموزشی واقعی بر تجسم دیداری- فضایی با توجه به نقش خودکارآمدی فنی دانشجویان فنی مهندسی پسر در درس رسم فنی است. روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان فنی پسر دوره کاردانی به تعداد 400 دانشجو که با استفاده از روشنمونهگیری تصادفیخوشهای تعداد 40 دانشجو به عنوان نمونهپژوهش انتخاب شد. ابزار پژوهش آزمون محقق ساخته، خودکارآمدیفنی، تجسم دیداری- فضایی و ارزیابی مدل آموزشواقعی است که روایی و پایایی پرسشنامههای مذکور بهوسیله روایی محتوا با در نظر گرفتن نظرات و پیشنهادات استادان صاحبنظر، کارشناسان برنامهریزیدرسی و خبرگان روانشناسی و ضریب آلفایکرنباخ برای خرده مقیاسهای اعتماد به نفس، انگیزه و پشتکار، ابتکار و پرسشنامههای خودکارآمدی فنی، تجسم دیداری- فضایی و ارزیابی مدل آموزش واقعی به ترتیب 88/.، 75/.، 81/.، 90/.، 80/. و 77/. بهدست آمد. یافتهها:نتایج نشان داد که روش مدل آموزش واقعی بر خودکارآمدی فنی، ابعادش و تجسم دیداری- فضایی و خودکارآمدی فنی با نقشمیانجی بر دانشجویان فنی مهندسی پسر تأثیر دارد و میزان رضایت دانشجویان از روش تدریس براساس مدل واقعی در مؤلفههای درک نقشه به کمک مدل، طراحی هندسی، مدلهای ملموس سهبعدی و سودمندی مدلهای واقعی درحد مطلوبی است؛ ولی در مؤلفههای بهکارگیری و آموزش عملی مدلهای واقعی درحد مطلوبی نمیباشد. نتیجهگیری: مدلهای واقعی دید دانشجویان را برای تهیه نقشه از روی نمونه واقعی صنعتی و همچنین ساخت مجدد تقویت میکنند. ترسیم نقشه از روی تصاویر سهبعدی، آسانسازی طراحی نقشهها و تسهیل فرایند کار با مجموعهها و مکانیزمهای صنعتی واقعی در شناسایی و درک حل مسائل فنی منجر به کسب تجربههای جدید و نو توسط دانشجویان میگردند.
مقاله پژوهشی
فلسفه تعلیم و تربیت
اسماعیل ضرغامی؛ سیدمحمد بهروز
چکیده
پیشینه و اهداف: چشماندازهای علمی میانرشتهای یادگیری را به مثابه بخشی از فرایند شکل دادن به فیزیولوژی، ریختشناسی و رفتار فرد در محدودهی مرزهای ذات زیستی ارگانیسم، برای تطبیق یافتن با محیط تعریف کردند. که برای کودکان جوامع پیشازمدرن به واسطۀ بازی، کاوش و مشارکت در زمینههای بامعنای اجتماعی، در طول دورۀ مدید پیش از بلوغ رخ ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: چشماندازهای علمی میانرشتهای یادگیری را به مثابه بخشی از فرایند شکل دادن به فیزیولوژی، ریختشناسی و رفتار فرد در محدودهی مرزهای ذات زیستی ارگانیسم، برای تطبیق یافتن با محیط تعریف کردند. که برای کودکان جوامع پیشازمدرن به واسطۀ بازی، کاوش و مشارکت در زمینههای بامعنای اجتماعی، در طول دورۀ مدید پیش از بلوغ رخ میدادهاست. این نوع یادگیری موقعیتمند در جوامع مدرن کمرنگ شده است و جای خود را به نظام رسمی آموزش داده است. در گذشته، کودکان اکثر اوقات فراغت خود را در فضای باز میگذراندند؛ که این زمان صرف فعالیتهایی در فضاهای غیررسمی، بدون مدیریت و به تعبیری بیساختار میشد. این فضاها در زندگی اجدادی (پیش از برآمدن کشاورزی و یکجانشینی) طبیعت اجدادی و پس از آن محیط محله بود، که جایگاه مهمی برای بازی کودکان در طول تاریخ و در اکناف جهان بوده است. با اینحال، کودکان امروز اغلب ساعات فراغت خود را در فضاهای بسته، و بیشتر زمان فضای باز خود را به فعالیتهای زمانبندیشده و ساختارمند میگذرانند. این روال به مشکلات جسمی و عاطفی از جمله بیتناسبی اندام، دیابت نوع 2، چاقی و حس تنهاییدامن زده است. رشد سیمکشی عصبی مغز در نخستین سالهای کودکی از طریق حرکت و تحریک رخ میدهد، که نشاندهندۀ اهمیت تجربیات، فعالیتها و تعاملات روزمرة کودکان برای رشد جسمی، شناختی، اجتماعی و هیجانی آنها است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان فرصتهای یادگیری طبیعی کودکان در محیطهایی با درجات متفاوت شهریشدن است روشها: با استفاده از مفهوم فراهمسازی گیبسون و با استفاده از طبقهبندی فراهمسازیهای هِفت-کیتا بر مبنای پرسشنامههایی برای کودکان10 تا 12 سالهها در محیطهایی شامل مناطق کلانشهری، شهری، روستا-شهری و روستایی در دو شهرستان مشهد و شیروان در سال 1397 بررسی و تحلیل واریانس شد. یافتهها: تفاوتهای معناداری بین محلات موردبررسی به لحاظ دسترسی به فراهمسازیها و میزان به فعلیت رسیدن آنها، در توزیع درون مقولات طبقهبندی، و همچنین محل فراهمسازیها مشاهده شد. نتیجهگیری: یادگیری طبیعی و روزمرهی کودکان به واسطهی فراهمسازیهای محیطی رخ میدهد. در محیطهای تاریخ گذشتۀ بشر، کودکان آزادی زیادی برای استفاده از عناصر و عوارض طبیعی موجود داشتند، در حالیکه تنیده در روابط روزمرهی اجتماعی و کاری محلهی خود بودند؛ حال آنکه در محیطهای شهریشدهی امروز هم آزادی کودکان کاسته شده، و هم آن عناصر و عوارض طبیعی از دسترس دور شدهاند (یا به تعبیری با دقت از محیط زندگی روزمره حذف شدهاند)، و محیط تعاملات اجتماعی و کاری از محل سکونت آنها فاصله گرفته است. نتایج این مطالعه گواه شدت این سه اتفاق به خصوص در محیطهای کلانشهری بود. این کاهش و فقدان به خصوص برای مواد ورز دادنی، اشیاء دستگرفتنی منفصل، سطوح و عوارض سرخوردنی، بالارفتنی، آویزان شدنی، و عوارض با تغییر ارتفاع مشهود بود. بر اساس یافتهها و تفسیر آنها، دسترسی به فضاهای «بههمریخته»، دسترسی به عوارض و عناصر متنوع ثابت فضایی، و عناصر و اشیاء منفصل میتواند باعث ارتقاء یادگیری طبیعی کودکان شود.
مقاله پژوهشی
سواد اطلاعاتی
مریم سادات قریشی خوراسگانی؛ محمد صادق کریمی مهرآبادی
چکیده
پیشینه و اهداف: مووکها بهعنوان یک فرم از شیوة آموزش الکترونیکی، توانایی و ظرفیت زیادی در یادگیری و آموزش دارند؛ بهطوریکه میتوانند نیازهای مختلف گروه متنوعی از یادگیرندگان را برطرف کنند. از این رو، دانشگاهها میتوانند از آن بهعنوان ابزار آموزشی اثربخش در دورههای آموزشی و پژوهشی خود، بهره برده و به بهبود کیفیت آموزش در ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مووکها بهعنوان یک فرم از شیوة آموزش الکترونیکی، توانایی و ظرفیت زیادی در یادگیری و آموزش دارند؛ بهطوریکه میتوانند نیازهای مختلف گروه متنوعی از یادگیرندگان را برطرف کنند. از این رو، دانشگاهها میتوانند از آن بهعنوان ابزار آموزشی اثربخش در دورههای آموزشی و پژوهشی خود، بهره برده و به بهبود کیفیت آموزش در دانشگاهها کمک کند. از آنجا که اعضای هیأت علمی بهعنوان یکی از مهمترین ارکان در دانشگاه، نقش زیادی در انتقال دانش و بهطورکلی فرایند یاددهی - یادگیری ایفا میکنند؛ بنابراین، شناخت و آگاهی اعضای هیأت علمی نسبت به شیوههای نوین آموزش ازجمله مووکها، کسب دانش و سواد اطلاعاتی در این زمینه ضروری است. بر این اساس، مقاله حاضر باهدف سنجش سواد اطلاعاتی مبتنی بر مووک در اعضای هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) انجام شده است. روشها: رویکرد حاکم بر پژوهش، کمّی و روش انجام آن، توصیفی - پیمایشی و به لحاظ هدف، کاربردی بوده است. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه الزهرا (س) است که با توجه به تعداد (381) عضو هیأت علمی، با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای سهمیهای و براساس جدول مورگان تعداد (181) نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات، براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با طیف پنج درجهای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تدوین گردید. جهت سنجش روایی پرسشنامه، از نظر متخصصان شیوههای نوین آموزشی و رویکردهای جدید یاددهی و یادگیری بهره گرفته شد. ضریب پایایی دادهها با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و 97/0 بهدست آمد که نشاندهنده پایایی بالای پرسشنامهها بوده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها نیز از نرمافزار SPSS 22 و آزمونهای تی تک گروهی، فریدمن و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شده است. یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که از دیدگاه شرکتکنندگان در مؤلفههای «دانش» (54/1)، «آماده سازی» (53/1) و «تحلیل/ اجرای دوره» (61/1)، «ارزشیابی» (74/1)، «بازنگری» (78/1)، «بهینه سازی» (76/1) و در کل وضعیت سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی مبتنی بر مووک نیز (66/1)، پایینتر از حد متوسط ارزیابی شده است. اولویت بندی مؤلفهها به ترتیب؛ «بهینه سازی»، «بازنگری»، «ارزشیابی»، «تحلیل / اجرای دوره»، «آمادهسازی» و «دانش» به دست آمده است. براین اساس «بهینه سازی» (74/3)، در بهترین وضعیت و «دانش» (25/3) در بدترین وضعیت قرار دارد. همچنین، بین دیدگاه شرکتکنندگان پژوهش در مورد «شکاف سواد اطلاعاتی هیأت علمی نسبت به مووکها» به تفکیک شاخصهایی ازجمله «سابقه، جنسیت، مرتبه علمی، سن، گروه آموزشی» تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر گویای آن است، سواد اطلاعاتی مبتنی بر مووک در اعضای هیأت علمی دانشگاه پایین است و شناخت و آگاهی آنها نسبت به مووکها بسیار کم است. بهروز نبودن اعضای هیأت علمی، کمرنگ بودن یا عدم وجود آموزشهای مختلف ازجمله کارگاه، همایش، نشستهای تخصصی در حوزه مووکها، بیتوجهی و عدم تأکید نهادهای بالادستی نسبت به الزام بهکارگیری شیوههای نوین آموزشی توسط دانشگاهها، عدم توجه به مهارتهای کاربردی و آشنایی با رویکردهای آموزشی جدید دنیا در جذب هیأت علمی، عدم استقبال و مطالبه دانشجویان از اعضای هیأت علمی دانشگاه در بهکارگیری مووکها در رویکردهای یاددهی – یادگیری و حاکمیت رویکرد سنتی صرف آموزش در دانشگاهها را میتوان بهعنوان دلایلی برای نتایج بهدست آمده برشمرد.
مقاله پژوهشی
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
رضوان محمدرضایی؛ رضا روانمهر
چکیده
پیشینه و اهداف: بسیاری از سیستمهای یادگیری مرسوم مبتنی بر دادههای ایستا هستند و همه دانشآموزان را یکسان و مشابه در نظر میگیرند. بنابراین نمیتوانند پاسخگوی نیازها و سلایق متنوع آنها باشند. مشکل اصلی آنها، درنظر نگرفتن علاقهمندیها و تعاملات پیشین کاربران است. سیستمهای پیشنهاددهنده یادگیری الکترونیکی با هدف ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بسیاری از سیستمهای یادگیری مرسوم مبتنی بر دادههای ایستا هستند و همه دانشآموزان را یکسان و مشابه در نظر میگیرند. بنابراین نمیتوانند پاسخگوی نیازها و سلایق متنوع آنها باشند. مشکل اصلی آنها، درنظر نگرفتن علاقهمندیها و تعاملات پیشین کاربران است. سیستمهای پیشنهاددهنده یادگیری الکترونیکی با هدف غلبه بر این مشکلات و پیشنهاد مناسبترین دورههای آموزشی شخصیسازیشده به هر کاربر مطرح شدهاند. هدف این مقاله،ارائه یک سیستم پیشنهاددهنده یادگیری الکترونیکی مبتنی بر اعتماد با استفاده از خوشهبندی فازی با در نظر گرفتن تعاملات پیشین کاربران و تمایلات آنها است. بدین منظور از کاوش قوانین انجمنی وزندار و پیشبینی رتبه برای تولید لیست کاندید دورههای آموزشی و رتبهبندی مجدد لیست کاندید برای تولید لیست نهایی استفاده شده است.
روشها: در این مقاله یک روش جدید مبتنی بر ترکیب روابط اعتماد بین کاربران و شباهت علایق آنها برای محاسبه میزان تشابه کاربران در یک سیستم پیشنهاددهنده یادگیری الکترونیکی با هدف پیشنهاد دورههای آموزشی به کاربران ارائه شده است که از روش خوشهبندی فازی و قوانین انجمنی وزندار استفاده میکند. در روش پیشنهادی بعد از بررسی شباهت میان کاربران و ساخت ماتریس اعتماد، ادامه مراحل به دو فاز کلی تقسیم میشود: فاز خوشهبندی کاربران و فاز تولید پیشنهاد دورههای آموزشی مناسب برای کاربر. فاز خوشهبندی شامل دو مرحله است که در مرحله اول با استفاده از الگوریتم X-Means، تعداد بهینه خوشهها بهدست میآید و در مرحله دوم بر اساس تعداد خوشههای بهدستآمده، خوشهبندی C-Means فازی انجام میشود. در فاز ایجاد پیشنهاد برای کاربر، با استفاده از قوانین انجمنی وزندار و بر اساس خوشههای نهایی که برای کاربران حاصل شدهاند، رتبه موردنظر کاربر هدف، برای هر آیتم آموزشی با توجه به همسایههای خوشههای کاربر پیشبینی میشود. در نهایت بر اساس رتبههای پیشبینیشده، N آیتم آموزشی با رتبه بالاتر به عنوان آیتمهای مورد علاقه کاربر هدف به وی پیشنهاد میشوند.
یافتهها: پیادهسازی و ارزیابی روش پیشنهادی بر روی مجموعه داده Moodle نشان میدهد که با کاهش دو معیار میانگین خطای مطلق و خطای جذر میانگین مربعات، دقت پیشنهادهای ارائه شده با استفاده از روابط اعتماد افزایش یافته و نرخ پوشش کاربران و رتبهها نیز با استفاده از خوشهبندی فازی و قوانین انجمنی وزندار نسبت به روشهای موجود بهبود یافته است. این نتایج حاصل استفاده از خوشهبندی فازی کاربران بر اساس علاقهمندیهای و روابط اعتماد میان آنها است که امکان عضویت هر کاربر را در چند خوشه با درجات عضویت مختلف، قرار میدهد. علاوه بر این، در استفاده از قوانین انجمنی وزندار، قوانین انجمنی که بیشترین مطابقت را با دوره های گذرانده شده توسط کاربر موردنظر دارند انتخاب میشوند. امتیازگذاری انتخاب قوانین، نه تنها بر اساس ضریب اطمینان، بلکه بر اساس ترکیبی از ضریب اطمینان و علاقه مندیهای کاربر به دورههای آموزشی، محاسبه شود.
نتیجهگیری: بهکارگیری معیار اعتماد میان کاربران باعث افزایش دقت در انتخاب همسایهها و محدود کردن اثرات مخرب کاربران و نظرات بیاعتبار میشود که منجر به ارائه پیشنهادهای دقیقتری خواهد شد. همچنین با توجه به خوشهبندی فازی کاربران، پیشبینی رتبه دورههای آموزشی مختلف فقط بر اساس همسایههای موجود در خوشههای کاربر هدف، انجام میشود و در نتیجه برای حجم انبوه اطلاعات موجود در یک
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- دوره متوسطه
سولماز حیدری؛ حامد مضطرزاده؛ حمید رضا عظمتی؛ ملیحه تقی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: از آنجایی که تمرکز ذهنی دانشآموزان یکی از اصلی ترین شروط یادگیری و موفقیت تحصیلی آنان می باشد، بررسی عواملی که به بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان کمک نماید بسیار قابل توجه به شمار می آید. در این راستا به نظر می رسد علاوه بر عوامل فردی، جسمی و روحی دانش آموزان و همچنین عوامل مرتبط با امور آموزشی، کیفیت تدریس و... ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: از آنجایی که تمرکز ذهنی دانشآموزان یکی از اصلی ترین شروط یادگیری و موفقیت تحصیلی آنان می باشد، بررسی عواملی که به بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان کمک نماید بسیار قابل توجه به شمار می آید. در این راستا به نظر می رسد علاوه بر عوامل فردی، جسمی و روحی دانش آموزان و همچنین عوامل مرتبط با امور آموزشی، کیفیت تدریس و... متغیرهای فیزیکی و کالبدی موجود در کلاس درس می توانند بر این مهم تأثیرگذار باشند. به نظر میرسد ایجاد نفوذپذیری بصری و ارتباط دیداری مطلوب کلاس های درس با منظره بیرون از طریق پنجره موجود در کلاس درس به عنوان یکی از متغیرهای فیزیکی کلاس درس می تواند از طریق ایجاد فرصتی دیداری هرچند کوتاه به منظره ای خارج از محیط کلاس، به بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان و رفع خستگی ذهنی آنان کمک شایانی نماید. این مقاله بر آن است تا از طریق بررسی برخی از متغیر های کالبدی پنجره کلاس درس که شامل طول و ارتفاع پنجره می باشد ؛ به حالتی بهینه در جهت بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان دست یافته تا بدین طریق گامی مؤثر در کاهش خستگی های ذهنی و ترمیم تمرکز ذهنی دانش آموزان مقطع متوسطه که در شرایط سنی خاصی قرار داشته و هدف تحصیلی والاتری نسبت به دانش آموزان دیگر مقاطع آموزشی دارند، برداشته شود. از آنجا که منظره حاصل از دید به پنجره تأثیر زیادی در روند این امر دارد، لازم به ذکر می باشد که پنجره موردنظر در این تحقیق به عناصر طبیعی و فضای سبز محوطه حیاط مدرسه مشرف بوده است. روشها: جامعه آماری پژوهش، تمامی دانش آموزان دختر و پسر محصل در سال تحصیلی 98-97 در مقطع متوسطه دوم شهر شیراز با گروه سنی 16 تا 18 سال می باشد که با استفاده از روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. آزمودنی ها ابتدا به وسیله آزمون روانشناسی که زیر نظر متخصصین حوزه روانشناسی تأیید شده بود ؛ مورد ارزیابی قرار گرفته و سپس به منظور عمومیت بخشیدن به موضوع، پرسش نامه محقق ساخته را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه ANOVA به منظور یافتن ارتباط میان متغیرهای کالبدی طول و ارتفاع پنجره و بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان می دهد که ایجاد تغییرات در ابعاد پنجره کلاس درس، می تواند بر بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان تأثیر بگذارد. بر اساس تحقیقات انجام شده در تحقیق حاضر کاهش طول پنجره از 5/3 به 5/2 و 5/1 تمرکز ذهنی دانش آموزان را از 149 به 9/148 و 1/148 کاهش و تغییر ارتفاع پنجره از 2 متر به 5/1 و 1 متر تمرکز ذهنی دانش آموزان را از149 به 8/148 و 3/147 تغییر می دهد. نتیجهگیری: میزان تمرکز ذهنی دانش آموزان صرفا" به شرایط دانش آموزان، امور تحصیلی و کیفیت و روش تدریس معلمین بستگی ندارد و محیط فیزیکی مدارس و طراحی داخلی کلاس های درس، می تواند در این مهم تأثیر بسزایی داشته باشد. وجود پنجره کلاس نیز به عنوان یکی از متغیرهای فیزیکی کلاس درس، نه تنها منجر به حواس پرتی دانش آموزان نمی گردد ؛ بلکه به وسیله ایجاد چشم انداز به عناصر طبیعی بیرون، جانمایی آگاهانه و ابعاد مناسب می تواند عامل مهمی در بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان باشد.
مقاله پژوهشی
اموزش الکترونیکی- مجازی
نسرین علی پور؛ داریوش نوروزی؛ محمد نوریان
چکیده
پیشینه و اهداف:هدف از این تحقیق، مطالعه نظاممند خصوصیات یک محیط یادگیری الکترونیکی است که در فرایند یاددهی- یادگیری در برنامه درسی و اجرای عملی آن، از تمام جوانب مورد توجه قرار میگیرد. منظور از محیط یادگیری، فضایی است که در آن مهمترین جنبههای فعالیتهای آموزشی و تعامل یادگیرنده با مدرس انجام میشود. این محیط متأثر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:هدف از این تحقیق، مطالعه نظاممند خصوصیات یک محیط یادگیری الکترونیکی است که در فرایند یاددهی- یادگیری در برنامه درسی و اجرای عملی آن، از تمام جوانب مورد توجه قرار میگیرد. منظور از محیط یادگیری، فضایی است که در آن مهمترین جنبههای فعالیتهای آموزشی و تعامل یادگیرنده با مدرس انجام میشود. این محیط متأثر از فرهنگ، سنت، تکنولوژی و غنا در طراحی و ساخت است. محیط یادگیری می تواند به یک رویکرد آموزشی، زمینه فرهنگی یا محیط فیزیکی اشاره کند که در آن تدریس و یادگیری رخ میدهد. آموزش الکترونیکی عبارت است از رویکردی خلاقانه برای انتقال بینشها، مهارتها و اطلاعاتی که بهمنظور خاص طراحی شده، فراگیر محور، تعاملی، انعطافپذیر و قابل گسترش و نوآورانه بوده و با استفاده از دستاوردهای فناوری دیجیتالی تولید و از طریق زیرساختهای شبکه و اینترنت انتقال مییابند. روشها: رویکرد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از تحلیل محتوا میباشد. برای دستیابی به تبیین فوق از روش سنتزپژوهی استفاده گردید. برای یافتن ویژگیها و مؤلفههای محیط یادگیری، پژوهشهای اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی، غربالگری و دستهبندی شدهاند. جامعه مورد مطالعه، تحقیقات انجام شده از پژوهشهای سالهای 2000 تا 2020 است که طی واکاوی محتوایی دستهبندی و غربالگری انجام گرفته و در حدود97 پژوهش، که واجد شرایط و معیارهای مد نظر بودند بهصورت هدفمند انتخاب گردید. ابتدا با تحلیلهای انجام شده، کد گذاری و طبقه بندی صورت گرفت و الگوها، پایههای نظری و مضامین اصلی استخراج شدند. برای تحلیل دادهها به روش کدگذاری باز و محوری، از نرم افزار Nvivo-8 استفاده شد. یافتهها:با استفاده از تحلیل محتوا، 29 زیرطبقه شناسایی گردید و مؤلفههای محیط یادگیری الکترونیکی که با استفاده از تحلیل محتوا، در 7 بعد استخراج شدند، عبارتند از: یادگیرنده، معلم، رویکردهای برنامه درسی، فرایند یاددهی- یادگیری، محتوای آموزش، فیزیک محیط یادگیری الکترونیکی و ارزشیابی. برای بررسی روایی و پایایی کد گذاری، از قابلیت اعتماد که دربرگیرنده چهار معیار باورپذیری( میزان باورداشتن به یافتههای تحقیق )، اطمینان پذیری( توانایی شناسایی جایی که دادههای یک مطالعه معین از آن آمده) تأییدپذیری( یافتهها عملاً و واقعاً مبتنی بر دادهها هستند )و انتقالپذیری(نتایج یک مطالعه کیفی میتواند به یک محیط متفاوت دیگر نیز منتقل شود ) هستند، استفاده گردید. نتیجهگیری: با طبقهبندی زیر مؤلفهها، مؤلفههای اصلی استخراج شده والگوی مفهومی طراحی شد. بُعد یادگیرنده در 6 زیر طبقه، شامل ویژگیهای فردی یادگیرنده، ملاحظات فرهنگی، رابطه یادگیرندگان با هم، رابطه یادگیرنده و معلم، پیش دانستههای یادگیرنده، تعامل یادگیرنده با فیزیک محیط و بُعد رویکردهای برنامه درسی در 5 زیر طبقه شامل فرایند یادگیرنده محور، رویکرد اجتماعی آموزش، رویکرد رفتاری، رویکرد سازنده گرا، رویکرد ساختن گرایانه و بُعد معلم در 4 زیر طبقه شامل صلاحیت معلم، رابطه تعاملی با یادگیرنده، تجربیات معلم، رابطه معلم با اولیای مدرسه و بُعد فرایند یاددهی- یادگیری در 4 زیر طبقه شامل سبکهای تدریس و یادگیری، برنامهریزی درسی، راهبردهای یادگیری مشارکتی، انگیزش یادگیرنده، بُعد محتوای آموزش در 2 زیر طبقه شامل انتخاب محتوا، مواد و رسانههای کمک آموزشی و بُعد فیزیک محیط یادگیری در4 زیر طبقه شامل محیط فیزیکی، چیدمان محیط، نور- مکان- صدا، ایمنی در محیط یادگیری و بُعد ارزشیابی در 4 زیر طبقه شامل خودارزیابی، تکالیف درسی، مشاهده معلم، معیارها در ارزشیابی، بهدست آمده است. با وجود تلاشهای زیاد در جهت رسیدن به اهداف برنامه درسی ملی، طراحی ویژهای برای محیط یادگیری الکترونیکی صورت نمیگیرد، لذا با توجه به الگوی طرح شده در این پژوهش میتوان مؤلفههای الگو را در نظر گرفته و محیط یادگیری الکترونیکی را با توجه به رویکرد برنامه درسی مورد نظر، طراحی کرد.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عالی
پروانه تقی نژاد؛ عزت الله نادری؛ مریم سیف نراقی
چکیده
پیشینه و اهداف: مقاله حاضر باهدف تحلیل کلمات و واحدهای معنایی استفادهشده برای تعریف کارآفرینی و توصیف کارآفرین در مقالات پژوهشی آموزش کارآفرینی در مؤسسات آموزش عالی انجامشده است. روشها:مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، سنتز پژوهشی (مروری نظاممند بر متون)، ولی به لحاظ روشهای تجزیهوتحلیل، جزو پژوهشهای تحلیلی-ترکیبی است. برای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مقاله حاضر باهدف تحلیل کلمات و واحدهای معنایی استفادهشده برای تعریف کارآفرینی و توصیف کارآفرین در مقالات پژوهشی آموزش کارآفرینی در مؤسسات آموزش عالی انجامشده است. روشها:مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، سنتز پژوهشی (مروری نظاممند بر متون)، ولی به لحاظ روشهای تجزیهوتحلیل، جزو پژوهشهای تحلیلی-ترکیبی است. برای این منظور از فنون تحلیل مضمون و تحلیل متن استفاده گردید. تمام مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام که موضوع آنها «آموزش کارآفرینی» در آموزش عالی بودند بهعنوان جامعه آماری انتخاب شدند. با راهبرد جستجوی برگزیده، تعداد 137 مقاله بازیابی شد که بعد از ملاحظه معیارهای مطالعه از قبیل داشتن داوری همتا و بحث شدن آموزش کارآفرینی در دانشگاه، 92 مقاله برای تحلیل باقی ماندند. در این فرآیند با استفاده از نرمافزارهای تکستاستات-2، ماکسکیودا-10 و اکسل، جملاتی که به تعریف کارآفرینی یا توصیف فرد کارآفرین پرداخته بودند، تحلیل شدند. یافته ها:یافته های مقاله در سطح اول تحلیل، یعنی تحلیل «واژگان»، نشان داد که در متون پژوهشی در ایران، ده توصیف اول (به عبارتی ده واژه اول) که برای تعریف کارآفرینی یا توصیف کارآفرین بیشتر مورداستفاده قرارگرفتهاند به ترتیب عبارتند: نوآوری (فراوانی 156 و 8/8 درصد)، منبع (فراوانی 100 و 7/5 درصد)، کار/ فعالیت (فراوانی 75 و 2/4 درصد)، فرآیند (فراوانی 54 و 1/3 درصد)، کسبوکار (فراوانی 43 و 4/2 درصد)، خطرپذیری/ ریسکپذیری (فراوانی 43 و 4/2 درصد)، اقتصاد (فراوانی 41 و 3/2 درصد)، خلق/ ایجاد (فراوانی 41 و 3/2 درصد)، فرصت (فراوانی 38 و 2/2 درصد). یافتههای سطح دوم تحلیل، یعنی تحلیل واحدهای معنایی، نشان داد که بیشترین واحد معنایی در سطح تحلیل مقولههای اصلی مربوط به توصیف «ویژگیهای فرد کارآفرین» است. در بین تمام زیر مقولههای تحلیل واحدهای معنایی، ده واحد معنایی که بیشتر از بقیه به آنها پرداختهشده است به ترتیب عبارت است از: واحد معنایی «مخاطره پذیری یا ریسکپذیری» با 33 واحد معنایی در اولویت اول قرار دارد. در اولویت دوم واحد معنایی «فرصتطلب» بودن فرد کارآفرین با 22 واحد معنایی و «نوآوری» با 16 واحد معنایی در اولویت سوم قرار داشتند. اولویتهای بعدی به ترتیب عبارتند از: «ایجاد کسبوکار (جدید)» با تعداد 16 واحد معنایی،«عرضه محصول جدید به بازار» با تعداد 13 واحد معنایی، «خلاقیت» فرد کارآفرین با 13 واحد معنایی، «توانایی بسیج منابع» با 12 واحد معنایی،«اعتمادبهنفس» با 12 واحد معنایی؛ «بهبود وضعیت اقتصادی» با 11 واحد معنایی و «عرضه خدمتی جدید» با تعداد 8 واحد معنایی. مقایسه دو سطح تحلیل نشان داد که در ده مؤلفه اول هر دو سطح تحلیل، همپوشانی زیادی وجود دارد؛ ولی با مقایسه ترتیب اولویتبندی مؤلفهها، میتوان دریافت که محققان در ایران، کارآفرینی را بیشتر تحت سیطره افراد «مخاطره پذیر/ ریسکپذیر» و «فرصتطلب» میدانند و ویژگی «نوآوری» آنها در مرتبه سوم اولویت قرار دارد. درحالیکه در تعریف و توصیف کارآفرینی و زیر موضوعات آن، واژه «نوآوری» بیشترین کاربرد را داشته است. نتیجه گیری: نتیجه بهدستآمده حاکی از آن است که: اولاً، هم در سطح واحدهایی معنایی و هم در سطح واژگان مورداستفاده، متخصصان آموزش کارآفرینی در دانشگاههای ایران، همسو با متخصصان امر، آن را محرک نوآوری و منتهی به خلق کسبوکار و ایجاد اشتغال میدانند. دوم اینکه، چون در هر دو سطح تحلیل، یافتهها حاکی از توجه بیشتر به ویژگیهای فرد کارآفرین است؛ لذا شاید بتوان نتیجه گرفت که متخصصان آموزش کارآفرینی در دانشگاههای ایران، کارآفرین شدن را یک ویژگی فردی میدانند؛ از همین رو است که بهنوعی بر ویژگیهای افراد کارآفرین تأکید و توجه وجود دارد. سوم و شاید مهمترین نتیجه اینکه، علیرغم گستره و تنوع مفاهیمی که در متون آموزش کارآفرینی در ایران به آن توجه شده است، شاید سرفصل برنامههای درسی مصوب و موردقبول همگان برای آموزش کارآفرینی به دانشجویان وجود نداشته باشد؛ و در هر یک از دورههای انجامشده، بعدی خاص آموزش داده شود و بسیاری از موضوعات دیگر مورد غفلت قرار بگیرد یا زمان لازم برای پرداختن به آنها فراهم نشود. گردآوری جامعومانع منابع موردنظر هدف تحقیق و نیز استخراج جملات از متن اصلی مقالات برگزیدهشده برای تحلیل، محدودیتهای اصلی تحقیق حاضر بودند.
مقاله پژوهشی
حامد حیاتی؛ مهسا بهداروند
چکیده
پیشینه و اهداف: مسجد- مدرسهها از مراکز اجتماعی، سیاسی و مذهبی مردم مسلمان بوده است که در سرزمینهای اسلامی بهعنوان پناهگاهی برای زندگی پرآشوب شهری بهشمار میآید. حکومتهای مذهبی در ایران بهمنظور آموزش امور دینی در فضایی مذهبی، به کمک زمینه فراهم شده به وسیله مسجد-آرامگاهها و مسجدخانقاهها، دست به ساخت کالبدی جدید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مسجد- مدرسهها از مراکز اجتماعی، سیاسی و مذهبی مردم مسلمان بوده است که در سرزمینهای اسلامی بهعنوان پناهگاهی برای زندگی پرآشوب شهری بهشمار میآید. حکومتهای مذهبی در ایران بهمنظور آموزش امور دینی در فضایی مذهبی، به کمک زمینه فراهم شده به وسیله مسجد-آرامگاهها و مسجدخانقاهها، دست به ساخت کالبدی جدید به نام مسجد-مدرسه زدند که با وجود مطالعات موجود در مورد کالبد و خصوصیات کالبدی آنها، به نظر میرسد ظاهر مسجد- مدرسهها هنوز برای معماری معاصر ایران آموزههای بسیاری دارد. اینکه دو فضای آموزشی (مدرسه) و نیایشی (مسجد) در دو دوره تیموری و صفوی چگونه با یکدیگر ارتباط داشتهاند و مسجد- مدرسه چه ویژگیهایی دارد که از دیگر گونههای ترکیبی متمایز میشود، بهطور مشخص شناخته شده نیست. این تحقیق به شناخت چگونگی پیوند مراکز آموزشی نیایشی که همان مسجد- مدرسهها هستند میپردازد. چگونگی ارتباط میان دو فضای آموزشی و نیایشی در دورههای تیموری و صفوی، و ویژگیهای متمایز مسجد- مدرسهها در مقایسه با دیگر گونههای ترکیبی، هدف این مقاله است. روشها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش تفسیری- تاریخی و پژوهش نمونه موردی است و تحلیلهای مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است که در این راستا ابتدا به بحث فضاهای آموزشی و نیایشی در هر دوره به صورت جداگانه پرداخته شد و بعد تأثیر این فضاها در فرم کلی مسجد مدرسههای مورد بحث و همچنین چگونگی ارتباط بخشهای مختلف آنها با یکدیگر تحلیل و بررسی شدند. یافتهها: بهمنظور بررسی تطبیقی رابطه میان مسجد مدرسههای دو دوره صفوی و تیموری، هفت مورد از مسجد- مدرسههای این دو دوره به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در رابطه با چگونگی ارتباط فضاهای آموزشی و نیایشی، دو دسته بندی کلی جهت گونهشناسی معرفی گردید. در این گونه بندیها، مسجد- مدرسهها از نظر سلسله مراتب و جایگیری و ترکیب فضاهای آموزشی و نیایشی تفکیک شدند و معیارهایی جهت نحوه رشد آموزش و پرورش به صورت همزمان، تمرکز بر آموزش، ارتقاء تعاملات اجتماعی طلاب و ... معرفی و در نهایت بهصورت اصول طراحی مراکز آموزشی-مذهبی تدوین و تبیین شد. اصولی همچون، رشد همه جانبه در ابعاد مختلف، اهمیت مباحثه، ارتقاء تعاملات اجتماعی، تذکردهی به معنویات و دیگر سیاستها، اهمیت توجه به این مسائل در مسجد مدرسهها را مشخص میکند. نتیجهگیری: عمدهترین دگرگونیها در مدارس دوره صفوی، پاسخ به تأمین فضاهای اقامتی، آموزشی و نیایشی مطلوبتر برای طلاب بوده است. گاهی مدارس دارای دو ورودی جداگانه جهت دسترسی به فضاهای آموزشی و عبادتی هستند. در دوره تیموری این دو بخش کاملاً در همجواری یکدیگر میباشند. مدارس غیاثیه و دودر مشهد از دوره تیموری و مدارس چهارباغ و حکیم اصفهان از دوره صفوی گواهی بر این مسأله هستند. در مورد اصول حاکم بر مسجد- مدرسهها نیز بهعنوان مثال میتوان به معیار رعایت حریم شخصی طلاب که باعث ایجاد سلسله مراتب فضایی و رعایت نظم در مسجد مدرسه میشود، اشاره داشت. همچنین اهمیت مباحثه و توجه به حیاط مرکزی همچنین باعث در نظر گرفتن فضای باز و نیمهخصوصی مانند ایوانچه، و همچنین توجه به حضور عناصر طبیعی جهت تمرکز ذهن برای تفکر و رشد آموزشی میشود. این اصول باعث نظمدهی و کمک به تمرکز به امر آموزش در جوار نیایش درمسجد مدرسهها میشود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- دوره ابتدایی
نصرت صفایی؛ اقبال زارع؛ عبدالوهاب سماوی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه خلاقیت و پرورش افراد خلاق موضوع بسیار با اهمیتی در آموزش و پرورش هر جامعهای محسوب میشود. افراد خلاق فعالانه قادرند علایق و خواستههای خود را هدایت کنند. خلاقیت فرایندی است که بهکارگیری آن در دوره بزرگسالی مشروط به پرورش آن در دوره کودکی است. بر این اساس تربیت افراد خلاق، نوآور و سازنده باید از سالهای نخستین ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه خلاقیت و پرورش افراد خلاق موضوع بسیار با اهمیتی در آموزش و پرورش هر جامعهای محسوب میشود. افراد خلاق فعالانه قادرند علایق و خواستههای خود را هدایت کنند. خلاقیت فرایندی است که بهکارگیری آن در دوره بزرگسالی مشروط به پرورش آن در دوره کودکی است. بر این اساس تربیت افراد خلاق، نوآور و سازنده باید از سالهای نخستین زندگی شروع شود. آنچه در ایجاد چیز جدید یا طرح جدید و بهطور کلی در فرایند خلاقیت اهمیت دارد تفکر است، زیرا خلاقیت یک نوع فعالیت فکری است. از ویژگیهای بارز انسان و محور اساسی حیات او قدرت اندیشه است. انسان در طول زندگی خویش هرگز از تفکر و اندیشه فارغ نبوده و با نیروی تفکر صحیح، تصمیم گرفته و توانسته است به حل مسائل و مشکلات بپردازد و به رشد و تعالی نایل گردد؛ بنابراین تمام موفقیتها و پیشرفتهای انسانی در گرو اندیشه بارور و پویا و موثر است. لذا پژوهش حاضر سعی نموده است تا نظریات مختلف مرتبط با مهارتهای تفکر خلاق را بهعنوان یکی از متغیرهای پژوهش، مورد مطالعه قرار داده، مبانی نظری، فلسفی، اجتماعی و روانشناختی آن را از منابع مختلف شناسایی و استخراج نموده و بر اساس آن مولفه های مختلف خلاقیت را که مناسب کودکان دوره دبستان هستند، مشخص کرده و به طراحی الگو برنامه درسی تفکر خلاق بر اساس عناصر اصلی برنامه درسی (اهداف، محتوا، روشهای تدریس و ارزشیابی) بپردازد. علاوه بر آن جهت اعتباربخشی الگوی طراحی شده در اختیار متخصصان برنامه درسی، روانشناسان تعلیم و تربیت و دستاندرکاران تربیتی (مربیان) قرار گرفت و درنهایت الگوی طراحی شده را به همراه پیشنهادها و راهکارهایی به متخصصان و دستاندرکاران تعلیم و تربیت ارائه نماید. روشها: این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی؛ به لحاظ ابزار از نوع ارزشیابی و روش انجام آن زمینهیابی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل متخصصان برنامه درسی و روانشناسان تعلیم و تربیت در دانشگاههای دولتی شهر بندرعباس، شیراز و روانشناسان تعلیم و تربیت و مربیان شاغل در مدارس ابتدایی شهر بندرعباس است. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری طبقاتی و در مجموع 208 نفر انتخاب شد. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است که بر اساس الگوی درسی مهارتهای تفکر خلاق طراحی و برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آمار استنباطی (خی دو) استفاده شده است. یافتهها: ازلحاظ آماری بین توزیع دیدگاه سه گروه یعنی گروه برنامهریزی درسی، روانشناسان تربیتی و مربیان در عنصر اهداف، محتوی، روش های تدریس و ارزشیابی برنامه درسی در رابطه با الگوی برنامه درسی مبتنی بر مهارتهای تفکر خلاق برای دانشآموزان دوره ابتدایی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق به طور کلی نشان می دهد بر اساس الگوی برنامه درسی طراحی شده مهارتهای تفکر خلاق بر پایه سه مولفه اصلی دانش، نگرش و مهارت برای کودکان دبستانی تجدیدنظر در برنامههای معمول آموزش دانشآموزان و توجه بیش-تر به عامل خلاقیت در برنامههای آموزشی ضرروت دارد. پیشنهاد میگردد برنامهریزان درسی و دست اندرکاران تربیتی در دوره ابتدایی، اهتمام و عنایت خود را در بهرهگیری از اهداف ذکر شده در این الگو به کار بسته و در برنامههای جاری و آتی خود آنها را لحاظ نمایند. همچنین مؤلفان و نویسندگان کتابهای دانشآموزان دوره ابتدایی، عنایت لازم در بهکارگیری و تنظیم محتوا بر اساس سرفصل پیشنهادی ذکر شده در الگوی مذکور را نموده و تدریس و ارزشیابی پیشنهادی را به کار گیرند. پیشنهاد میگردد با توجه به الگوی طراحی شده در قالب چهار عنصر اصلی برنامه درسی که شامل: اهداف، محتوا، روش تدریس و روش ارزشیابی انجام شده است، در پژوهشهای بعدی به دیگر عناصر برنامه درسی از قبیل نقش معلم، سازماندهی فضا و محیط یادگیری، زمان، ابزار و وسایل یادگیری و ... نیز پرداخته شود.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عالی
سمیه بیطرف؛ محسن کاملی؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به گسترش مکانی- محتوایی حوزههای دانش، توجه به رویکردهای نو در آموزش، با تأکید بر فرصتها و محدودیتها، ضروری است. بنابراین، در این مقاله ارائۀ الگوی آموزشی مناسب با رویکرد قابلیت محیطی (شامل ویژگیهای محیطی و خصوصیات فیزیکی، فرهنگی، رفتاری و ادراکی کاربران) در سطوح مختلف، در آموزش طراحی مجموعههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به گسترش مکانی- محتوایی حوزههای دانش، توجه به رویکردهای نو در آموزش، با تأکید بر فرصتها و محدودیتها، ضروری است. بنابراین، در این مقاله ارائۀ الگوی آموزشی مناسب با رویکرد قابلیت محیطی (شامل ویژگیهای محیطی و خصوصیات فیزیکی، فرهنگی، رفتاری و ادراکی کاربران) در سطوح مختلف، در آموزش طراحی مجموعههای مسکونی مورد نظر است. پژوهشهای انجام گرفته در اینباره در دو موضوع آموزش معماری مسکونی و قابلیتهای محیطی قابل بررسی هستند. در این راستا هدف مقاله، بررسی مبانی آموزش معماری با رویکرد قابلیت محیطی و حد مطلوب ارتباط محیط و انسان در فضای مسکونی و ارائۀ الگوی عملیاتی در برنامهریزی آموزشی درس طراحی معماری مسکونی است. در حقیقت واکاوی معیارهای بنیادین طراحی مجموعههای مسکونی در مقولۀ آموزش معماری با تمرکز بر ارتقاء کیفی این فضاها، معطوف به ابعاد پایداری در این تحقیق مورد نظر است. روشها: این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب نحوۀ گردآوری دادهها، توصیفی، از نوع پس رویدادی (علی- مقایسهای) است. در مرحلۀ اول تحقیق، به روش کیفی و توصیفی به بررسی و جمع آوری مؤلفههای اثرگذار بر آموزش معماری در طراحی مجموعههای مسکونی به کمک منابع کتابخانهای و میدانی و مصاحبۀ ساختار نایافته با متخصصان پرداخته شد. ابزار تحقیق در این مرحله، پرسشنامه مستخرج از مدل اولیه است و مصاحبه با متخصصان به کمک مقیاس لیکرت انجام شد که شامل شش عامل 1- عوامل محیطی 2-عوامل فردی 3- برنامهریزی آموزشی 4- پیسیکی آموزش 5- پیسیکی مدرس 6- عوامل درونی و بیرونی است که در دو مرحله با هدف بالا بردن روایی صوری(تأیید پرسشنامه توسط متخصصان) و پایایی پژوهش صورت گرفت. جامعۀ آماری شامل خبرگان و متخصصان در دو حوزۀ مدرسان دانشگاه و دست اندرکاران طراحی معماری مسکونی بودند. روش نمونهگیری به دلیل حفظ اصل جامعیت و رعایت تنوع جامعه، بهصورت هدفمند انتخاب شده است. مرحلۀ دوم تحقیق در جهت انجام کار محاسباتی و آماری تحقیق، به لحاظ هدف تبیین و پیشبینی؛ به کشف متغیرها به کمک ابزار تحلیل عاملی پرداخته شد. سپس رتبهبندی عاملهای کشف شدۀ موثر بر آموزش معماری مسکونی انجام گرفت. یافتهها: نتایج بهدست آمدۀ آمار توصیفی پرسششوندگان از هر دو جنس خانم و آقا با تحصیلات کارشناسی ارشد و دکترا و شغل هیأت علمی، مدرسان دانشگاه و دستاندرکاران معماری مسکونی، در سه بازۀ سنی کمتر از 40 سال، 40 تا60 سال و 60 سال به بالا میباشد. یافتهها نشان داد هرشش عامل بر آموزش معماری اثرگذارند. از میان تمام این مؤلفهها پیسیکی آموزش و عوامل محیطی بیشترین تأثیر را داراست. نتیجهگیری: براساس مطالعات انجام شده و نتایج مطالعات آماری، الگویی جامع و عملیاتی برای برنامهریزی آموزش طراحی معماری مسکونی تدوین شد. در این الگو، تیپیسیکی و مؤلفههای محیطی (شامل طراحی نور، طراحی رنگ، رفتار قلمرو پایی، تهویه، تجهیزات محیطی، امنیت و احترام به محیط) بهعنوان موثرترین مؤلفههای عامل محیطی در آموزش معماری مسکونی مطرح شدند. همچنین با توجه به تأکید بر تعامل مدرس و دانشجو و نقش راهنما بودن مربی و تسهیلگری مدرس در نوع روش آموزش، ویژگی مهم این الگو، محوریت مؤلفههای یاد شده در سه حوزۀ یاد دهنده (مدرس)، یادگیرنده (دانشجو) و محیط است.
مقاله پژوهشی
آموزش فنی حرفه ای
علیرضا کمرئی؛ عباس خورشیدی؛ فاطمه حمیدی فر؛ امیرحسین محمودی؛ مهدی شریعتمداری
چکیده
توسعه حرفه ی از مهمترین موضوعات حوزه مدیریت منابع انسانی است که منجر به پدید آمدن مراتبی از شایستگی های حرفه ای در کارکنان سازمان می شود. در آموزش و پرورش، تا کنون مطالعات پیرامون توسعه حرفه ای، با رویکردهای مختلف انجام شده است : شناسایی و تعیین نیازهای حرفه ای مدیران و معلمان و بررسی روش هایی توسعه حرفه ای آنان از جمله این رویکردها ...
بیشتر
توسعه حرفه ی از مهمترین موضوعات حوزه مدیریت منابع انسانی است که منجر به پدید آمدن مراتبی از شایستگی های حرفه ای در کارکنان سازمان می شود. در آموزش و پرورش، تا کنون مطالعات پیرامون توسعه حرفه ای، با رویکردهای مختلف انجام شده است : شناسایی و تعیین نیازهای حرفه ای مدیران و معلمان و بررسی روش هایی توسعه حرفه ای آنان از جمله این رویکردها می باشد. در هرحال تعیین ابعاد، مولفه ها و عناصر سازنده توسعه حرفه ای برای انواع رویکردها ضروری است.اهداف: هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های سازنده توسعه حرفهای و ارا ئه الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزشگاهی هنرستانهای فنی حرفه ای می باشد.روش: پژوهش حاضر از نظر اهداف ، کاربردی و از نظر داده کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد نوظهور است . جامعه آماری مورد نظر پژوهش حاضر را کلیه خبرگان حوزه علمی و مدیریتی در سطح مدیران ستادی وزارت آموزش وپرورش و دانشکده های فنی وحرفه ای تشکیل می داد که تعداد 30 نفر خبره از میان آنها به عنوان حجم نمونه براساس روش نمونه گیری آگاهانه از نوع هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار سنجش پژوهش حاضر را یک فرم مصاحبه نیمه ساختار یافته تشکیل می داد،که در آن، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی توسعه حرفه ای مدیران تنظیم و بکار گرفته شد. برای تنظیم فرم مصاحبه مذکور ابتدا تعداد قابل توجهی از الگوها، یافته ها، مطالعات و تئوری های ملی و جهانی بررسی شد. و سپس از طریق کد گذاری باز، شاخص های بیشتری احصا گردید و بوسیله کدگذاری محوری، در قالب ابعاد، مولفه ها و شاخص ها دسته بندی شد سرانجام شاخص های مقوله بندی شده در قالب یک فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته تنظیم و بر روی 18 نفر ازخبرگان اجرا شد و این فرایند به مدد کد گذاری انتخابی از طریق مصاحبه، فن دلفی و بارش فکری تا رسیدن به اشباع نظری دنبال شد.یافته ها: بعد ازطی مراحل پژوهش و بکار بستن سه مرحله کدگذاری باز ،کد گذاری محوری و کد گذاری انتخابی 10بعد،39مولفه و320شاخص برای الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزشگاهی هنرستانهای فنی حرفه ای شناسایی و نهایی گردید.نتیجه گیری: در نهایت ابعاد توسعه حرفه ای مدیران در 10 بعد ، به ترتیب اولویت شامل بعد دانش،بعدنگرش،بعد توانایی های فکری وذهنی،بعد توانایی های مدیریتی،بعد مهارت های مدیریتی عملکردی،بعد مهارت های میان فردی،بعد مهارت های مدیریتی تعالی و بهبود، بعد مهارت های رهبری تحول آفرین، بعد مهارت های حرفه ای وشغلی، بعد ویژگی های روان شناختی وشخصیتی تعیین گردید. این ابعاد 39 مولفه که نهایت ابعاد و مولفه های سازنده الگوی توسعه حرفه ای مدیران آموزشگاهی هنرستانهای فنی حرفه ای را تشکیل می داد را در بر می گرفت که عبارت بودند از: دانش عمومی،مدیریت آموزشی،مدیریت آموزشگاهی،دانش تخصصی،نگرش به منابع انسانی، نگرش به تغییر ،تحول وبهبود نگرش به مشارکت ذی نفعان،نگرش به تعلیم وتربیت، آموزش های فنی وحرفه ای ومهارتی، کارآفرینانه، تفکر استراتژیک ،تفکر تحلیلی،حل مسئله، تفکر خلاق، توانایی عمومی، توانایی حرفه ای، توانایی فنی وتخصصی، انگیزش افراد، آموزش توسعه، برنامه ریزی وسازماندهی،نتیجه گرایی،همکاری و همدلی، تیم سازی،ارتباط موثر،شبکه سازی،ذی نفع مداری، هوشیاری سازمانی، تغییر و بهبود، اقتدار، نفوذ آرمانی وکاریزماتیک، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی، توجه و ملاحظات فردی، مهارتهای حرفه ای،مهارت های فنی وتخصصی، اعتماد به نفس، مسوولیت پذیری،صداقت، کمال جویی ورشد حرفه ای.
مقاله پژوهشی
تهیه و تدوین محتوای الکترونیکی
ناصر بصیری؛ فاطمه احمدی؛ مهدی نیک عمل
چکیده
پیشینه و اهداف: نگاه تک بعدی به علم اعتبار اعتبار کافی ندارد زیرا علم ماهیت بین رشته ای و چندین بعدی دارد. علم به عنوان تلاش انسانی برای توضیح پدیدههای طبیعی است که نیاز به دانش بین رشته ای دارد. تلاش افراد از تمامی فرهنگها و شاخه های علوم دانش و معرفت علمی را به وجود می آورد این دانش مبتنی بر شواهد تجربی، استدلال عقلانی و شکگرایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نگاه تک بعدی به علم اعتبار اعتبار کافی ندارد زیرا علم ماهیت بین رشته ای و چندین بعدی دارد. علم به عنوان تلاش انسانی برای توضیح پدیدههای طبیعی است که نیاز به دانش بین رشته ای دارد. تلاش افراد از تمامی فرهنگها و شاخه های علوم دانش و معرفت علمی را به وجود می آورد این دانش مبتنی بر شواهد تجربی، استدلال عقلانی و شکگرایی است و در عین بادوام بودن، گذرا و موقتی بودن علم را نیز داراست. امروزه بحث و گفتگو پیرامون علم و چگونگی عملکرد آن باعث ظهور مباحثی چون «ماهیت علم» شده است. ماهیت علم فصل مشترک فلسفه، تاریخ، جامعهشناسی و روانشناسی علم است که به پرسشهایی از قبیل علم چیست و چگونه کار میکند؟ دانشمندان به عنوان یک گروه اجتماعی چگونه فعالیت میکنند و چگونه جامعه و علم تأثیر متقابل دارند، پاسخ میدهد. در این حوزه مؤلفههای مختلفی مانند مشاهده و استنباط، گذرا و موقتی بودن، تخیل و خلاقیت، جامعه و فرهنگ، قوانین و نظریهها در علم و روشهای علمی چندگانه مورد بررسی قرار میگیرند که از آنها با عنوان «مؤلفههای ماهیت علم» یاد میشود. در این پژوهش، در یک طرح توصیفی- پیمایشی و با رویکرد کمّی، درک دانشجویان فیزیک از علم و کاوشگری علمی مورد سنجش قرار گرفت. روش ها: جامعهی متشکل از دانشجویان سال دوم و سوم کارشناسی فیزیک دانشگاههای شهر تهران و اصفهان در نظر گرفته شد. نمونهی آماری شامل 4 کلاس از دو دانشگاه در دسترس بود. پرسشنامه بین الملی " درک دانشجویان از علم و کاوشگری علمی" در اختیار دانشجویان قرار گرفت. داده ها با آزمون تی-تک نمونه ای و ضریب همبستگی بررسی گردید. یافته ها:نتایج نشان دادکه دانشجویان مورد سنجش، درک ناقصی از مؤلفههای ماهیت علم دارند. بین درک دانشجویان از مفاهیم فیزیک و دیدگاه آنها نسبت به ماهیت علم همبستگی معنادار مثبت وجود دارد. در راستای ارایه راهکارهای به روز برای بالابردن سطح آشنایی دانشجویان از ماهیت علم، ارکانی از ابر فناوری قرن بیست و یکم -اینترنت- برای علم آموزی و شناخت ماهیت علم معرفی و مورد بررسی قرار گرفت و نشان داده شد که مشاهده و استنباط، خیال پردازی و خلاقیت، جامعه و فرهنگ، قوانین و نظریهها، و علاوه بر اینها گذرا و موقتی بودن علم و روشهای علمی همگی نیاز به آموزش با روشهای نوین اینترنتی دارند. نتیجهگیری: در این مقاله 1- با یک آمار معمولی این موضوع را که شناخت دانشجویان و عموم از علم و مولفه های اساسی آن ناقص است به اثبات رساندیم. 2- به پتانسیلهای فضای وب برای شناساندن علم و ماهیت متحول گونه و پر از خلاقیت آن پرداختیم. 3- پیشنهاداتی جهت ایجاد بستری مناسب برای آموزش و شناخت علم ارایه شد.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- دوره ابتدایی
سودابه نیائی؛ علی ایمان زاده؛ شهرام واحدی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از روشهای جدید در حوزه یاددهی و یادگیری، روش تدریس معکوس است. هدف از این مقاله بررسی تاثیر کلاس معکوس روی اضطراب ریاضی دانشآموزان و هم چنین عملکرد ریاضی آنان است. روشها: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم شهرستان مرند در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه آماری به صورت هدفمند بود، به طوری که ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از روشهای جدید در حوزه یاددهی و یادگیری، روش تدریس معکوس است. هدف از این مقاله بررسی تاثیر کلاس معکوس روی اضطراب ریاضی دانشآموزان و هم چنین عملکرد ریاضی آنان است. روشها: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم شهرستان مرند در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه آماری به صورت هدفمند بود، به طوری که از دو مدرسه همجوار (مدرسه آتیه و مدرسه راه بهشت)در یک منطقه از شهر مرند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند. مدرسه راه بهشت به عنوان انجام تدریس سنتی و مدرسه آتیه به عنوان انجام تدریس معکوس انتخاب شدند. مدرسه راه بهشت با 27 نفر دانشآموز به عنوان گروه کنترل و مدرسه آتیه با 29 نفر دانشآموز به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. برای سنجش اضطراب ریاضی آزمودنی ها از مقیاس ریاضی کودکان استفاده شد و برای بررسی عملکرد درس ریاضی نیز بهصورت مسئلههای ریاضی در سطوح مختلف حیطه شناختی از یک آزمون محقق ساخته 20 سوالی پیشآزمون و پسآزمون که به تایید متخصصان این حوزه رسید، استفاده شد. تدریس معکوس هر هفته چهار جلسه واحد درسی ریاضی کلاس پنجم ابتدایی بود که درهفته دو جلسه تدریس معکوس در منزل(یاد گیری در منزل توسط cd های آموزشی تهیه شده توسط معلم) انجام گرفت و در دو جلسه حل تمرینات در کلاس صورت گرفت.. یافتهها: نتایج حاصل از آزمون مانکوا و تست T نشان داد که چهار بعد اضطراب ریاضی اعم از (اضطراب یادگیری، اضطراب حل مسئله، اضطراب نسبت به معلم ریاضی و اضطراب ارزیابی ریاضی) در دانشآموزان کلاس معکوس نسبت به دانشآموزان کلاس سنتی کاهش چشمگیری داشته است. عملکرد ریاضی دانشآموزان کلاس معکوس نسبت به کلاس سنتی افزایش داشته است. نتیجهگیری: در تبیین نتایج میتوان گفت که کلاس معکوس باعث تسهیل یادگیری عمیق از طریق فعالیتهای یادگیری در کلاس درس میشود و باعث افزایش انگیزة معلمان و دانشآموزان شده و کلاس درس را برای آنها جذابتر و ارتباطیتر می نماید در نتیجه اعتماد به نفس دانشآموزان در یادگیری ریاضی افزایش می یابد. در کلاس معکوس دانشآموزان مهارتهایی همچون پرسش های باز و بسته، گوش دادن فعال، پرسشهای مستقیم، پرداختن به ناهمخوانی ها، حمایت و تشویق از سوی معلم را تجربه می کنند که این مهارتها باعث توانمندسازی دانشآموزان در تعیین هدف و حل مسئله میشود در نتیجه میزان اضطراب کمتری نسبت به دانشآموزانی که به روش معمول ریاضیات را یاد می گیرند دارند. از سویی دیگر در این نوع از یادگیری میتوان، زمان بیشتری را در کلاس برای مهارتهای تفکر گذاشت، همچنین فراگیران به صورت فعال، در یادگیری و ایجاد دانش بیشتر فعال هستند و همزمان دانش خود را آزمایش و ارزیابی میکنند. کلاس معکوس به فراگیران کمک میکند تا به درک وسیعی نسبت به سبکهای یادگیری و عملکردشان برسند. افزایش اطلاعات معلمان در زمینه تدریس معکوس و برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان، فراهم کردن اطلاعات تدریس معکوس از پیشنهادات کاربردی این مقاله است.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش
بی بی عشرت زمانی؛ سیدامین عظیمی؛ نسیم سلیمانی؛ فریدون پریش
چکیده
پیشینه و اهداف:هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان استفاده از فناوریهای آموزشی برای پرورش تفکر انتقادی دانشآموزان در کتابهای درسی علوم تجربی پایه اول ابتدایی کشورهای روسیه و ایران میباشد. روشها: روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و نمونه آماری آن کتابهای درسی علوم تجربی پایه اول ابتدایی کشورهای ایران و روسیه میباشد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه میزان استفاده از فناوریهای آموزشی برای پرورش تفکر انتقادی دانشآموزان در کتابهای درسی علوم تجربی پایه اول ابتدایی کشورهای روسیه و ایران میباشد. روشها: روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و نمونه آماری آن کتابهای درسی علوم تجربی پایه اول ابتدایی کشورهای ایران و روسیه میباشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش چکلیست محقق ساخته تفکر انتقادی و فناوری نرم و سخت است. روایی این چکلیست توسط آموزگاران مجرب و 4 نفر از اساتید حوزه علوم تربیتی (تکنولوژی آموزشی و آموزش ابتدایی) مورد تأیید قرار گرفت. تعیین پایایی ابزار و اطمینان از آن از طریق فرمول ویلیام رومی محاسبه شده است. یافتهها:نتایج تحلیل محتوای کتب علوم تجربی نشان داد که در کتابهای اول هر دو کشور از فناوریهای سخت و نرم برای آموزش تفکر انتقادی استفاده شده است. درصد فراوانی استفاده از فناوری نرم برای پرورش روحیه تفکر انتقادی در کتاب علوم تجربی پایه اول کشور ایران 65.75 و برای فناوری سخت 35.24درصد بوده است. به علاوه، درصد فراوانی استفاده از فناوری نرم برای پرورش روحیه تفکر انتقادی در کتاب علوم تجربی سال اول روسیه 51.64 درصد و استفاده از فناوری سخت 48.35 درصد روسیه بوده است. همچنین در بین مؤلفههای تفکر انتقادی بیشترین درصد فراوانی در کشور ایران مربوط به مؤلفه درگیرکردن با درصد فراوانی 49.25 و در روسیه مربوط به مؤلفه درگیر کردن با درصد فراوانی02.32درصد بوده است. کمترین درصد فراوانی در بین مؤلفههای تفکر انتقادی در ایران مربوط به مؤلفه قضاوت و ارزشیابی با درصد فراوانی 87.2 و در روسیه مربوط به مؤلفه قضاوت و ارزشیابی با درصد فراوانی 84.3 درصد بوده است. ترکیب فناوری های نرم و سخت در محتوای کتاب های علوم تجربی امکان یادگیری موثرتر فراهم می کند و فرایند یادگیری را برای دانش آموزان جذاب تر می کند. در مؤلفههای دیگر تفکر انتقادی درصد فراوانی در کشورهای روسیه و ایران بدین ترتیب بوده است: پرسش مناسب در روسیه 33.18 و ایران 60.11 درصد، در مؤلفه جمعی بودن در ایران 01.10 درصد و در روسیه 04.10، در مؤلفه تجزیه و تحلیل روسیه 30.7 درصد و در ایران 15.5، در مؤلفه استدلال روسیه 63.7 و ایران 15.5، در مؤلفه ترکیب درصد فراوانی روسیه 95.7 و در ایران درصد فراوانی این حیطه 5.6 درصد بوده است. نتیجهگیری: ترکیب فناوریهای نرم و سخت در محتوای کتب امکان یادگیری مؤثرتر و جذابتر را برای دانشآموزان فراهم میآورد. در واقع، فناوریهای نرم، فناوریهای سخت را تکمیل کرده و به آنها قوام میدهند که باعث جانبخشی به فناوریهای سخت شده و امکان رشد و توسعه تفکر انتقادی و حیطههای مربوط به آن را فراهم میآورد. فناوریهای سخت به عنوان ابزارهای قابل دسترس و ملموس و فناوریهای نرم به عنوان مجموعهای از ایدهها، طرحها، ابداعات و ابتکاراتی که در طراحی آموزشی، تعیین و تدبیر رویکردها و الگوهای آموزشی تبلور مییابد در افزایش اثر تدریس و بهبود یادگیری دانشآموزان نقش بسزایی دارند. فناوری سخت بهتنهایی دارای ارزش نیست؛ بلکه این فناوریهای نرم هستند که به فناوریهای سخت، اعتبار و ارزش میبخشند. باید درنظر داشت که دربازنگری برنامه درسی تغییرات صوری و سطحی جوابگو نخواهد بود و به تحولات بنیادین منطقی در کلیه فرایندهای برنامه درسی نیاز است. به همین دلیل پژوهشگران درهم تنیدگی منسجم و یکپارچه تفکر انتقادی در کتاب های درسی را توصیه میکنند. در این راستا روش استفاده از فناوریهای سخت و نرم و چگونگی پیادهسازی آنها در قالب مؤلفههای تفکر انتقادی در کتاب درسی علوم سال اول کشور ایران و روسیه مورد بررسی و تأکید قرار گرفته است.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- تربیت معلم
محمد قاسمی ارگنه؛ سعید پورروستایی اردکانی؛ علیرضا محسنی؛ روح الله فتح آبادی
چکیده
پیشینه و اهداف: ستونهای تمدن هر جامعه بر نظام و ساختار آموزش و پرورش آن استوار است؛ بدون تردید سلامت، جامعیت و کارآمدی نظام آموزش و پرورش آن جامعه نیز در گرو وسعت، گستردگی، تنوع و کیفیت برنامههای جامع آموزشی و خدمات آموزشی مؤثری است که در مدارس عادی یا کلاسهای ویژه به دانشآموزان ارائه میشود. بارها دانشآموزانی را دیدهایم ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ستونهای تمدن هر جامعه بر نظام و ساختار آموزش و پرورش آن استوار است؛ بدون تردید سلامت، جامعیت و کارآمدی نظام آموزش و پرورش آن جامعه نیز در گرو وسعت، گستردگی، تنوع و کیفیت برنامههای جامع آموزشی و خدمات آموزشی مؤثری است که در مدارس عادی یا کلاسهای ویژه به دانشآموزان ارائه میشود. بارها دانشآموزانی را دیدهایم که از لحاظ توانایی و استعداد یادگیری بسیار شبیه به هم هستند؛ اما در پیشرفت تحصیلی تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند. این تفاوتها نه تنها در یادگیری درسهای آموزشگاهی بلکه در سایر فعالیتهای غیرتحصیلی نیز به چشم میخورد. این جنبه از رفتار آدمی به حوزه انگیزش مربوط میشود. در واقع ﻓﺮاﮔﯿﺮاﻧﯽ ﮐﻪ از اﻧﮕﯿﺰش ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ، ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮاد درﺳﯽ ﺧﻮد را ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ میکنند و ﺑﻪ اﻫﺪاف آﻣﻮزﺷﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮی دﺳﺖ مییابند روانشناسان معمولاً انگیزش را فرآیندی میدانند که در برانگیختن، جهت دادن و پایایی رفتار دخیل است. انگیزش زیربنای رفتار انسانی و مهمترین عامل رفتارهای گوناگون و در حقیقت نیروی محرک فعالیتهای انسان و عامل جهت دهنده آنها است. در حال حاضر گیمیفیکیشن یکی از تکنیکهایی است که میتواند انگیزه را افزایش دهد. گیمیفیکیشن شیوه نوینی است که در بعضی منابع نیز «بازیگونه سازی» ترجمهشده و به معنای استفاده از المانها و تفکرات بازیگونه، در زمینههایی که ماهیت بازی ندارند گفته میشودگیمیفیکیشن از جمله موضوعات مورد بحث در سالهای اخیر بوده است، که میتوان آن را برای افزایش کارایی و تعامل کاربران مورد استفاده قرارداد. در صورت اعمال مناسب گیمیفیکیشن در محیطهای آموزشی به یادگیری بهتر کاربران منجر خواهد شد پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر گیمیفیکیشن بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان با نارسایی ذهنی انجام شده است. روشها: روش پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود که به این منظور از جامعه آماری دانشآموزان استثنایی با نارسایی ذهنی استان کرمانشاه، تعداد 32 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 20 جلسه به روش گیمیفیکیشن مورد آموزش قرار گرفت. ابزار پژوهش، ﻣﻘﯿﺎس اﻧﮕﯿﺰش ﺗﺤﺼﯿﻠﯽﻫﺎرﺗﺮ بود که به منظور جمعآوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون روی آزمودنیها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافتهها: در بخش آمار توصیفی متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از جداول شاخص های آماری، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی فرضیه های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که شیوههای آموزش مبتنی برگیمیفیکیشن بر انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی تأثیر مثبت معناداری دارد (01/0 p <) و اندازه اثر پژوهش بر انگیزش درونی 49/0 و انگیزش بیرونی 51/0 است. نتیجهگیری: با توجه معناداری نتایج تحلیل کوواریانس شیوههای آموزش مبتنی برگیمیفیکیشن بر انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی تأثیر مثبت دارد(01/0 p <). همانگونه که ذکر شد آموزش های مبتنی بر گیمیفیکیشن، یادگیری و مطالب آموزشی گیمیفاید شده، بیشتر و بیشتر به عنوان روشی برای ایجاد مشارکت و جریان در یادگیرندگان، به کار گرفته خواهند شد و این که انگیزش نیروی محرک فعالیتهای انسان به شمار میآید. استفاده از گیمیفیکیشن به خصوص در محیطهای آموزشی و برای دانشآموزان، برای ایجاد انگیزش درونی و بیرونی از اهمیت بالایی برخوردار است.
مقاله پژوهشی
علوم تربیتی
جواد ایمانی؛ مهدی باقری؛ نادرقلی قورچیان؛ پریوش جعفری
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان در رشته های مرتبط با تعلیم و تربیت بود که از بین ایشان 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین در بخش کیفی نیز حجم نمونه با اشباع نظری 10 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کمی از آزمون t تک نمونهای و در بخش کیفی از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بُعد از 24 مفهوم منجر شد که نامگذاری آنها ترتیب زیر بود: مدیریت و رهبری، اعتقاد به خرد جمعی، ارتقای سطح سلامت، بهداشت و ایمنی در مدرسه، توانمندسازی نیروی انسانی، استقرار نظام یاددهی – یادگیری و فعالیتهای فوقبرنامه.
مقاله پژوهشی
فناوری آموزش- آموزش عالی
داود رحیمی کینچا؛ عباس عباس پور؛ مرتضی طاهری؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی خورسندی طاسکوه
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نیازها و چالش های توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در تدریس آنلاین، به روش کمی و به شیوه توصیفی- تحلیلی اجرا شد. جامعه پژوهش عبارت بودند از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی که تعداد 113 نفر از 10 دانشکده مختلف به عنوان نمونه، به شکل در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نیازها و چالش های توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در تدریس آنلاین، به روش کمی و به شیوه توصیفی- تحلیلی اجرا شد. جامعه پژوهش عبارت بودند از اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی که تعداد 113 نفر از 10 دانشکده مختلف به عنوان نمونه، به شکل در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استفادهگردید که روایی آن با نظر متخصصان و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 849. تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از دیدگاه اعضای هیات علمی استفاده از فناوری، نگرش به تدریس آنلاین و پشتیبانی مدیریتی به ترتیب در تعیین نیازها و چالشهای اعضای هیات علمی در تدریس آنلاین دارای اولویت هستند. همچنین بین سن، رتبه دانشگاهی و سالهای تجربه تدریس اعضای هیات علمی از یک سو و نیازها و چالش هایشان در زمینه تدریس آنلاین تفاوت معناداری وجود دارد و بین جنسیت، دانشکده، سالهای تجربه تدریس آنلاین اعضای هیات علمی از یک سو و نیازها و چالشهایشان در زمینه تدریس آنلاین از سوی دیگر ارتباط معناداری مشاهده نشد.
مقاله پژوهشی
معماری
ملیحه تقی پور؛ علی اکبر حیدری؛ خاطره سجادی
چکیده
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش ...
بیشتر
یکی از مسائل اجتماعی امروز، بروز ناهنجاریهای رفتاری در نوجوانان است که این موضوع در قالب رفتارهای پرخاشگرانه نمود مییابد و پیشگری از وقوع آن یکی از مهمترین اولویتهای خانوادهها و ارگانهای تربیتی است. مدارس به عنوان اولین نهاد اجتماعی نقش بسزایی در ارتقا مهارتهای اجتماعی و مهار چنین رفتارهای پرخاشگرانهای دارد. در پژوهش سعی شده که با ارزیابی نقش ویژگیهای محیطی مدارس، تاثیر آن را بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان مورد ارزیابی قرار گیرد. از میان فضاهای مدرسه، حیاط به عنوان جمعیترین فضا انتخاب و ویژگیهای فضایی-کالبدی آن در 6 مدرسه ابتدایی پسرانه در شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفت. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استراتژیهای کمی و کیفی است و از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته با دانشآموزان و معلمین بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان ویژگیهای مختلف فضایی حیاط مدارس، پوشش گیاهی و فضای سبز موجود در حیاط و نیز تنوع فضاهای باز و نیمهباز در سطح حیاط مدارس، بیشترین تاثیر را در کاهش اختلال رفتاری دانشآموزان داشته است.
مقاله پژوهشی
معماری
الهام کاظمی؛ حسن ستاری ساربانقلی؛ رحمت محمدزاده؛ افرا غریب پور
چکیده
این پژوهش به بررسی کیفیت فرایند آموزش درس مقدمات طراحی معماری2 بر اساس ابعاد مورد توافق اکثر محققان از جمله بعد آموزشی، روانشناسی محیط، کالبدی و تکنولوژی در دو آتلیه5 و آتلیه6 در دانشکده هنرهای زیبا می پردازد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است که بخش اول شامل پرسشنامه و نظرسنجی از دانشجویان و بخش ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی کیفیت فرایند آموزش درس مقدمات طراحی معماری2 بر اساس ابعاد مورد توافق اکثر محققان از جمله بعد آموزشی، روانشناسی محیط، کالبدی و تکنولوژی در دو آتلیه5 و آتلیه6 در دانشکده هنرهای زیبا می پردازد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است که بخش اول شامل پرسشنامه و نظرسنجی از دانشجویان و بخش دوم تحلیل تمرین های انجام شده دانشجویان است. جمع آوری داده ها به روش میدانی با بهره گیری از منابع و نیز مصاحبه و پرسشنامه با بکارگیری طیف لیکرت بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه دانشجویان آتلیه 5 و آتلیه 6 نیم سالتحصیلی دوم 96-97، که درس مقدمات طراحی معماری2 را گذرانده اند، می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 5درصد، برای اتلیه5، 30 نفر و اتلیه6، 28 نفر بوده است. برای مقایسه چهار بعد ذکر شده، در دو آتلیه 5 و 6 از آزمون واریانس یکطرفه در برنامه spss استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بعد آموزشی در حالت کلی به صورت 636.2% خوب، بعد روانشناسی محیط 68.96% خوب، بعد کالبدی 31% خوب، بعد تکنولوژی 15.51% خوب ارزیابی گردیدند. از نظر اساتید هر دو آتلیه خلاقیت مهمترین مولفه، در طراحی تمرین های ارائه شده برای درس مقدمات طراحی معماری 2 است.
مقاله پژوهشی
تربیت بدنی
شیدا رنجبری؛ زین العابدین فلاح؛ وحید شجاعی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند که در عرصههای ورزش در آموزش و پرورش تجربه کافی و همچنین دانش مناسب را داشتند. بر اساس نمونهگیری گلولهبرفی، تعداد 17 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. همچنین در بخش کمی تحقیق تعداد 250 نفر کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، اساتید مدیریت ورزشی و برخی از معلمان ورزش کشور به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای محققساخته با 23 سوال که شامل 23 عامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس، بود که بر اساس مطالعه جامع منابع شناسایی گردیدند. تمامی روند تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق حاضر در نرم افزارهای SPSS و MicMac انجام گرفت. تحقیق حاضر مشخص نمود که برخی عوامل به عنوان عوامل مستقل کلیدی نقش بسیاری مهمی در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس دارد. در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس نیاز می باشد که برنامه ریزی جامع ای در جهت گسترش برخی عوامل مستقل کلیدی انجام گردد.
مقاله پژوهشی
معماری
محسن نوکاریزی؛ فاطمه تقی پناهی؛ محمد حسین دیانی
چکیده
در مقاله حاضر با هدف بررسی مؤلفههای موفقیت تولید و اشتراک محتوا در صفحههای آموزشی یا با محتوای آموزشی اینستاگرام، تجربههای موفق در جلب نظر کاربران با بهرهگیری از دو نظریه اشاعه نوآوریها و درگیر کردن کاربر واکاوی شد. پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. 30 صفحه آموزشی به صورت نمونه هدفمند و بر اساس رویکرد افزارسنجی ...
بیشتر
در مقاله حاضر با هدف بررسی مؤلفههای موفقیت تولید و اشتراک محتوا در صفحههای آموزشی یا با محتوای آموزشی اینستاگرام، تجربههای موفق در جلب نظر کاربران با بهرهگیری از دو نظریه اشاعه نوآوریها و درگیر کردن کاربر واکاوی شد. پژوهش کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. 30 صفحه آموزشی به صورت نمونه هدفمند و بر اساس رویکرد افزارسنجی رقابتی از رویکردهای پژوهش معماری اطلاعات گزینش و از روش سهسویهسازی برای روایی و پایایی پژوهش استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد بر اساس روند نظریه اشاعه نوآوریها و درگیر کردن کاربر، مؤلفههای متعددی وجود داشتند که باعث بهینهسازی جستجو و یافتپذیری اطلاعات بر اساس اطلاعات موجود در صفحه، رفتار برچسبگذاری اجتماعی، توجه به مشخصههای محتوا، شبکهسازی، و استفاده از فن توصیهیابی میشدند. نتایج پژوهش نشان داد تجربههای موفق در سه بعد بافت، محتوا و کاربر، مشخصهها و مولفههای ویژهای را به کار بستند که میتواند الگوی مناسبی برای تولیدکنندگان محتوا در این شبکه باشد.
مقاله پژوهشی
اموزش الکترونیکی- مجازی
سوسن مهرزاد؛ زینب گلزاری؛ زهرا طالب
چکیده
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح ...
بیشتر
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری و یادداری هنرجویان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هنرجویان هنرستان امام حسن مجتبی (ع) پایه دهم در سال تحصیلی 97-1396 می باشد که از این تعداد حجم نمونه 60 نفر ( 30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر در گروه گواه ) که به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه گواه و آزمایش است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته ( پیش آزمون و پس آزمون) با روایی مناسب و اعتبار 73/0 و 76/0 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از شاخصهای گرایش مرکزی، و پراکندگی و در سطح استنباطی نیز با استفاده از آزمون کوواریانس، استفاده گردیده است. علاوه بر این از آزمون تی همبسته، نمرات پس آزمون دوم که با فاصله یک ماه از پیش آزمون اول اجرا شد، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که استفاده از کتاب تعاملی بر یادگیری هنرجویان تأثیر مثبت دارد. استفاده از کتاب تعاملی بر یادداری هنرجویان تأثیر مثبت دارد.
مقاله پژوهشی
تربیت بدنی
امیر دانا؛ سعید قربانی؛ اعظم فتحی زادان
چکیده
تربیت بدنی یکی ازدروس مهم و مورد اعتنا درحوزه آموزش در جهت اجتماعی بار آوردن دانش آموزان و به تبع آن مسئولیت پذیری دانش آموزان است.با توجه به اینکه استفاده ازتکنولوژی آموزشی میتواند مشارکت دانش آموزان رافعالانه تر و درگیر در این درس کند لذاهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات ذکر شده و استفاده ازتکنولوژی در یادگیری و آموزش درس تربیت بدنی ...
بیشتر
تربیت بدنی یکی ازدروس مهم و مورد اعتنا درحوزه آموزش در جهت اجتماعی بار آوردن دانش آموزان و به تبع آن مسئولیت پذیری دانش آموزان است.با توجه به اینکه استفاده ازتکنولوژی آموزشی میتواند مشارکت دانش آموزان رافعالانه تر و درگیر در این درس کند لذاهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات ذکر شده و استفاده ازتکنولوژی در یادگیری و آموزش درس تربیت بدنی در مدارس است. مطالعه حاضر از نوع کیفی مشاهده ای و مطالعه موردی میباشد که ازطریق مصاحبه و مشاهده فعالیت صورت گرفت. جامعه آماری تمامی دانش آموزان و معلمان شهر گرگان میباشدکه به صورت تصادفی سه مدرسه ازمیان مدارس مورد مطالعه انتخاب شدند و از میان کلاسهای هر مدرسه هشت دانش آموز به صورت کاملا تصادفی انتخاب شدند. برای مصاحبه با معلمین هم شش نفر از میان معلمین هر مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان دادکه دانش آموزان برای یادگیری مهارت های جدید در درس تربیت بدنی مانند مبازه طلبی و سرگرمی ارزش قائل هستند و آن را مؤلفه کلیدی برای تربیت بدنی باکیفیت قلمداد میکنند، همچنین دانش آموزان استفاده ازتکنولوژی در آموزش تربیت بدنی رایکی از راههای کسب موفقیت در تربیت بدنی میدانند. در این راستا معلمین استفاده از تکنولوژی در آموزش تربیت بدنی در مدارس را بیش از بیش مفید میدانند و معتقدند که رشد عاطفی و اجتماعی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میدهد.
مقاله پژوهشی
معماری
علی شرقی؛ حمیدرضا عظمتی؛ سعیده اسدی؛ عبدالمجید خورشیدیان
چکیده
اهداف: رخداد سوانح و تجارب شکست معماران در پروژههای بازسازی و اسکان، وجود خلا در دیدگاههای آموخته و نیازهای برنامهریزی و طراحی در شرایط بحرانی پساسانحه را آشکار میکنند. مشارکت موفق این جامعه در بازسازی، مستلزم دانش و تخصص در ایجاد محیطی تابآور است. مقاله حاضرکارامدی فناوری آموزش بازسازی به دانشجویان معماری در دانشگاه شهید ...
بیشتر
اهداف: رخداد سوانح و تجارب شکست معماران در پروژههای بازسازی و اسکان، وجود خلا در دیدگاههای آموخته و نیازهای برنامهریزی و طراحی در شرایط بحرانی پساسانحه را آشکار میکنند. مشارکت موفق این جامعه در بازسازی، مستلزم دانش و تخصص در ایجاد محیطی تابآور است. مقاله حاضرکارامدی فناوری آموزش بازسازی به دانشجویان معماری در دانشگاه شهید بهشتی را که در دو مرحله؛ اول، سفر به منطقه سانحهدیده، مطالعه موردی و بحث گروهی پس از فراگیری مقدماتی چارچوبها، نظریات و دیدگاههای بازسازی و دوم، تعمیق و بسط مطالب با استفاده از تکنیک آموزش به شیوه روایتگری و مشارکت تنگاتنگ دانشجویان در مباحث کلاس اجرا می شود، را مورد بررسی قرار داده است. روش: ماهیت پژوهش شبهآزمایشی، با طرح طولی پیشآزمون و پسآزمون و استفاده از پرسشنامه استاندارد سنجش میزان رضایتمندی دانشجویان از کیفیت آموزش با 9 معیار سنجش است. جامعه پژوهش دانشجویان ترم اول کارشناسی ارشد بازسازی پس از سانحه هستند. تکمیل پرسشنامهها، در ابتدای ترم تحصیلی و سپس همزمان با امتحانات پایان ترم، اجرا شد. یافتهها: بر اساس تحلیلهای آماری تی زوجی، فناوری آموزش بازسازی با سطح اطمینان 95% منجر به افزایش معنادار سطح معیارهای ارزیابی دانشجو از یادگیری مباحث درسی، اشتیاق به درس و گرایش بازسازی، یادگیری تعاملی- مشارکتی و ارزیابی مثبت از تدریس استاد و گرایش شده است. همچنین در بررسی ارتباطات دوسویه معیارهای پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون، مشخص شد که، بین معیارهای دوگانه ارزیابی دانشجو از یادگیری مباحث درس مقدمات بازسازی و رضایت از تدریس استاد؛ و اشتیاق به گرایش و تعامل گروهی، روابط مثبت و معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: با توجه به کارامدی فناوری مورد نظر در آموزش مباحث عملی و نظری بازسازی پساسانحه به دانشجویان معماری، به منظور تقویت قابلیتهای معماران آینده در تصمیمات و طراحی در شرایط بحرانی سوانح، پیشنهاد میشود که این فناوری در برنامه کارگاههای طراحی معماری مورد توجه باشد.
مقاله پژوهشی
اموزش الکترونیکی- مجازی
نجف طهماسبی پور؛ فریده حمیدی؛ زهرا کاظمی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از محتوای الکترونیکی درس ریاضی بر یادگیری خود تنظیم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نهم بود. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد نظر، دانش آموزان سال سوم دوره اول متوسطه (نهم) دبیرستان دولتی پروین اعتصامی شهرستان الیگودرز بود که در سال96-97 به تحصیل مشغول بودند. ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از محتوای الکترونیکی درس ریاضی بر یادگیری خود تنظیم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نهم بود. این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و جامعه مورد نظر، دانش آموزان سال سوم دوره اول متوسطه (نهم) دبیرستان دولتی پروین اعتصامی شهرستان الیگودرز بود که در سال96-97 به تحصیل مشغول بودند. حجم نمونه ۴۰ نفرکه به روش نمونه گیری دردسترس از بین کلاس های سال سوم انتخاب شدند.20 نفر به عنوان گروه آزمایش و 20 نفر به عنوان گروه کنترل تعیین شدند. گروه آزمایش در ده جلسه یک ساعته مورد آموزش الکترونیک درس ریاضی قرار گرفتند. قبل از انجام تحقیق و بعد از پایان جلسات آموزشی آزمون خودتنظیمی بوفارد و آزمون محقق ساخته برای سنجش نمره پیشرفت تحصیلی در ریاضی بر روی دانش آموزان اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش با استفاده از محتوای الکترونیکی بر روی گروه آزمایش که این برنامه را دریافت کرده اند در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل که این برنامه را دریافت نکرده اند تاثیر معنی داری داشت، بطوری که موجب افزایش یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در گروه آزمایش شد.
مقاله پژوهشی
اموزش الکترونیکی- مجازی
صادق حامدی نسب؛ محسن آیتی؛ محمد علی رستمی نژاد؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایتها و نرمافزارهای شبکههای اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیدهها در بین فناوریهای جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایتها و نرمافزارهای شبکههای اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیدهها در بین فناوریهای جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده از یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکههای اجتماعی مجاز در جهت توسعۀ حرفهای دانشجو معلمان است. مواد و روش این پژوهش با رویکرد چند روشی انجام شد. برای طراحی الگوی فوق، ابتدا از روش زمینه بنیاد استفاد گردید. مشارکتکنندگان این پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی بودند که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. براساس نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساختار یافته، تا اشباع نظری داده ها، با 15 نفر از این دانشجویان مصاحبه انجام شد. برای تحلیل دادهها، با استفاده از رویکرد تحلیل ابعاد و طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، الگوی موجود مربوط به یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکههای اجتماعی دانشجو معلمان در جهت توسعۀ حرفهای آنها استخراج شد. برای بهدست آوردن اعتبارپذیری و تأییدپذیری دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد. در پایان با روش پژوهش نظریهای و براساس یافتههای قبلی، در ابتدا عناصر نهگانه کلاین مبنای کار قرار گرفت و براساس آن، الگوی موردنظر طراحی شد. در مرحله بعد به شناسایی مفاهیم اساسی یا همان ویژگیهای عناصر برنامه درسی و مفاهیم ساختاری که در واقع همان شناسایی ارتباط بین این عناصر هست، پرداخته شد. درنهایت الگوی ارائهشده توسط متخصصان اعتباربخشی شد. یافتهها: یافتهها نشان داد که اهداف در شبکههای اجتماعی پیشبینینشده، انعطافپذیر و پیوسته هستند که خاصیت گلوله برفی دارند و باید اعتباریابی شوند. محتوا در شبکههای اجتماعی لازم است از ویژگیهایی مانند؛ هماهنگ با مخاطب، زمینهساز تفکر انتقادی، کنشگرا و غربالگر بودن برخوردار باشد. فعالیتهای یادگیری؛ زمینهساز خودکفایی و تعلق، برآوردهکننده خواستهها، برانگیزاننده و بسترساز آموزش فردی و گروهی است. مواد و منابع؛ متنوع، سهلالوصول، سیال و تعاملی است. گروهبندی فراگیران نیز غیرخطی، اختیاری و مبتنی بر تشریکمساعی و پاسخگویی آنلاین است. همچنین در شبکههای اجتماعی؛ زمان کافی برای تأمل در پاسخ، امکان برقراری ارتباط با گرههای ارتباطی در هرزمان، امکان هدر رفت زمان مفید با محتوای جذاب و دستیابی به حجم انبوهی از اطلاعات در زمان کم وجود دارد. علاوه بر این، دسترسی به اطلاعات و منابع آموزشی در هر مکان وجود دارد و مکان یادگیری، خالق فرصتها و مبتنی بر زیستبوم و ارتباطات تعاملی است. راهبردهای تدریس در این پزوهش، مسئله محور، تعاملی، مبتنی بر شناورسازی فراگیر و با هدایتمنعطف مدرس همراه است. شیوههای ارزشیابی هم کیفیت گرا، فرآیندمدار، خودارزیابانه، پیوسته و مبتنی بر بازخورد آنی است. همچنین یافتهها نشان داد که اکثر متخصصان اعتبار الگو را در سنجههای مربوط به اعتبار، انسجام، ادراکپذیری، نوآوری، کاربردپذیری، مقبولیت و جامعیت تأیید کردند. نتیجهگیری: با توجه به ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی، به برنامه ریزان درسی پیشنهاد میشود که برای طراحی برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی در راستای تحقق توسعۀ حرفهای دانشجومعلمان از مختصات این عناصر استفاده کنند. همچنین پیشنهاد میشود دانشگاه فرهنگیان زیرساختهای لازم را برای استفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی در جهت توسعه حرفهای دانشجومعلمان فراهم کند.