فناوری آموزش- آموزش عالی
قدرت اله خلیفه؛ سعید لطیفی
چکیده
پیشینه و اهداف: در حال حاضر، در سراسر جهان شاهد تحول در روشهای یادگیری برخط و تغییر به سوی روشهای یادگیری همیارانه در محیط برخط هستیم. محیط یادگیری برخط به دلیل ماهیت مشارکتی و تعاملی خود در صورت استفاده از رویکردهای طراحی مناسب، فرصت منحصر به فردی را برای توسعه یادگیری انفرادی و همیارانه ایجاد میکند. بر این اساس، اگر توسعه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در حال حاضر، در سراسر جهان شاهد تحول در روشهای یادگیری برخط و تغییر به سوی روشهای یادگیری همیارانه در محیط برخط هستیم. محیط یادگیری برخط به دلیل ماهیت مشارکتی و تعاملی خود در صورت استفاده از رویکردهای طراحی مناسب، فرصت منحصر به فردی را برای توسعه یادگیری انفرادی و همیارانه ایجاد میکند. بر این اساس، اگر توسعه مهارتهای یادگیری در یک اجتماع اکتشافی و مشارکتجو مدنظر است؛ طراحی یک محیط یادگیری همیارانه برخط، عنصری اساسی و مهم است. در واقع، ایجاد یک اجتماع اکتشافی و همیارانه برای دستیابی به مهارتهای تفکر انتقادی و استدلالی الزامی بوده و باید همانند یک روش آموزشی به آن نگریسته شود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر طراحی یک محیط همیارانه برخط مبتنی بر بازخورد همتای استدلالی و بررسی تأثیر آن بر روی مهارتهای تفکر انتقادی و کیفیت استدلالورزی دانشجویان علوم تربیتی بود.روشها: این پژوهش، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. به منظور اجرای پژوهش، یک محیط همیارانه برخط مبتنی بر بازخورد همتای استدلالی طراحی و تولید شد. دانشجویان در این محیط بهصورت همیارانه به نوشتن نظرات خود درباره موضوع ارائه شده، ارائه بازخورد در مورد نوشتههای یکدیگر، و سپس بازنویسی نوشتههای خود براساس نظرات همتایان پرداختند. جامعه پژوهش، کلیه دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1400 – 1399 بود که 32 نفر از آنها بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب، و بهصورت تصادفی در یک طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل جایگزین، و بهصورت جفتهای یادگیری همتا شدند. ابزار اندازهگیری پژوهش، آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. همچنین، بهمنظور اندازهگیری کیفیت استدلالورزی دانشجویان از یک فهرست وارسی محقق ساخته استفاده شد. پایایی آزمون تفکر انتقادی، با استفاده از آزمون آلفای کودر- ریچاردسون (69/0) محاسبه گردید. برای بررسی پایایی فهرست وارسی کیفیت استدلالورزی نیز از آزمون کاپا (82/0) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد.یافتهها: نتایج تحلیل آماری برای سؤالات پژوهش در سطح معنیداری (01/0) نشان داد که ارائه بازخورد همتای استدلالی در محیط یادگیری همیارانه برخط، مهارتهای تفکر انتقادی، و همچنین کیفیت استدلالورزی دانشجویان را افزایش میدهد. به عبارت دیگر، دانشجویان گروه آزمایش نسبت به دانشجویان گروه کنترل در آزمون تفکر انتقادی نمرات بالاتری کسب کردند، و همچنین نوشتههای استدلالی با کیفیتتری نیز نوشتند.نتیجهگیری: نتایج پژوهش، حاکی از تأثیر محیط همیارانه برخط مبتنی بر بازخورد همتای استدلالی بر روی مهارتهای تفکر انتقادی و کیفیت استدلالورزی دانشجویان بود. در واقع، طراحی چنین محیطهایی با توجه به فرصتی که برای یادگیرندگان جهت استدلالورزی، بررسی نظرات و عقاید همتایان و در نهایت ارائه بازخورد به همتایان بهوجود میآورد مهارتهای تفکر انتقادی و استدلالورزی دانشجویان را تقویت میکند. بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد میشود که محیط یادگیری همیارانه برخط مبتنی بر بازخورد همتای استدلالی بهعنوان ابزار و رویکرد مناسبی برای بهبود مهارتهای تفکر انتقادی و افزایش کیفیت استدلالورزی دانشجویان مورد توجه قرار گیرد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
سعید مسلمی نژاد آرانی؛ عباسعلی زارعی؛ عبدالله سارانی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از ملاحظات اساسی در یادگیری مبتنی بر مسئله عدم وجود یک راه حل واحد برای پاسخگویی به مسئله است که البته در آموزش زبان به آن سناریو نیز گفته میشود. با اینحال، شیوه یادگیری مبتنی بر حل مسئله دارای ویژگیهای دیگری نیز میباشد که آن را از دیگر شیوههای مرسوم یادگیری زبان متمایز میسازد. در این شیوه، به منظور برقراری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از ملاحظات اساسی در یادگیری مبتنی بر مسئله عدم وجود یک راه حل واحد برای پاسخگویی به مسئله است که البته در آموزش زبان به آن سناریو نیز گفته میشود. با اینحال، شیوه یادگیری مبتنی بر حل مسئله دارای ویژگیهای دیگری نیز میباشد که آن را از دیگر شیوههای مرسوم یادگیری زبان متمایز میسازد. در این شیوه، به منظور برقراری ارتباط پایدار و معنیدار میان کسب دانش لازم برای پاسخگویی به مسئله از طریق کشف و بررسی راه حلهای ممکن و انتخاب مناسبترین راه حل، لازم است تا زبانآموز صرفا از طریف خود اکتشافی به بررسی و ارزیابی اطلاعات لازم برای پاسخ به مسئله بپردازد. البته، معلم، صرفا در نقش تسهیلگر ظاهر شده و در صورت لزوم زبان آموزان را راهنمایی میکند. این شیوه از یادگیری میتواند دررابطه با مهارتهای تولیدی زبانآموزان بسیار موثر باشد، چرا که آنها در صورت مشارکت در فرایند یادگیری- آن چه که این شیوه بر آن تاکید میکند - شیوایی کلام بهتری را تجربه میکنند. بدینترتیب میتوان گفت که این شیوه از آموزش صفات روانشناختی فراگیران را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. از اینرو، مطالعه حاضر خلاء تحقیقاتی در مورد کاربرد شیوه مسئله محور و تاثیر آن بر عوامل روانشناختی از قبیل تمایل به برقراری ارتباط، خودکارامدی، و اضطراب کلاس درس میپردازد.روشها: تعداد 90 نفر از زبان آموزان سطح پیش متوسط زبان انگلیسی بر مبنای آزمون تعیین سطح آکسفورد و روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. افراد مورد نظر، به صورت تصادفی در سه گروه 30 نفره (1) گروه شیوه مبتنی بر مسئله برخط، (2) گروه شیوه مبتنی بر مسئله حضوری، و (3) گروه کنترل با شیوه تدریس غیر از یادگیری مبتنی بر مسئله تقسیم بندی شدند. زبان آموزان در هر سه گروه فوق در یک دوره 10 جلسهای آموزش مهارت گفتاری شرکت کردند. سه پرسشنامه تمایل به برقراری ارتباط، خودکارآمدی، و اضطرب در کلاس زبان در ابتدا و پایان دوره توسط زبان آموزان پاسخ داده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از پرسشنامه ها از تحلیل کواریانس (انکووا) استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که کاربرد شیوه مبتنی بر مسئله در کلاس برخط به طور قابل توجهی موثرتر از شیوه مبتنی بر مسئله در کلاس حضوری بوده است. یافته ها همچنین نشان داد که فراگیران زبان انگلیسی در کلاسهای برخط و حضوری با بکارگیری شیوه مبتنی بر مسئله نسبت به زبان آموزان گروه کنترل در زمینه تمایل به برقراری ارتباط عملکرد بهتری داشتند. علاوه بر این، زبان آموزان در گروه های آموزش مبتنی بر مسئله برخط و حضوری به طور معناداری سطح پایینتری از اضطراب کلاس درس را در مقایسه با گروه کنترل تجربه کردند.نتیجهگیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر میتوان چنین استنباط کرد که شیوه مبتنی بر حل مسئله در ایجاد انگیزه در زبان آموزان در جهت ایجاد ارتباط کلامی در زبان مقصد موثر است. علاوه براین، زبان آموزانی که در کلاسهای برخط تحت تاثیر این شوه قرار میگیرند، حس مسئولیت بیشتری را نسبت به یادگیری خود پیدا میکنند و در نتیجه احساس خوشنودی بیشتری را نیز تجربه میکنند. از سویی دیگر، بهدلیل خود اکتشافی بودن این شیوه بویژه زمانی که زبان آموز به کشف راه حل پرداخته و آن را با هم کلاسیهای خود مورد بحث قرار میدهد، اضطراب بسیار کمتری را تجربه کرده که به فرایند یادگیری کمک میکند. کاربردهای استفاده از نتایج این مطالعه در پایان مورد بررسی و پیشنهاد قرار گرفته است.
فناوری آموزش- آموزش عالی
سید محمدعلی احمدی طباطبایی؛ سید محسن موسوی
چکیده
پیشینه و اهداف: پیشرفت سریع فناوری کامپیوتر، جنبههای مختلف کار و زندگی را متحول کرده و بر لزوم آموزش و استفاده صحیح از ابزارهای دیجیتال تاکید دارد. نرمافزارهای معماری به فرآیند طراحی تبدیل شدهاند و معماران را قادر میسازند تا روشهای جدید را کشف کنند. با این حال، نگرانیهایی در مورد تأثیر نرمافزار بر خلاقیت و نوآوری ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پیشرفت سریع فناوری کامپیوتر، جنبههای مختلف کار و زندگی را متحول کرده و بر لزوم آموزش و استفاده صحیح از ابزارهای دیجیتال تاکید دارد. نرمافزارهای معماری به فرآیند طراحی تبدیل شدهاند و معماران را قادر میسازند تا روشهای جدید را کشف کنند. با این حال، نگرانیهایی در مورد تأثیر نرمافزار بر خلاقیت و نوآوری ایجاد شده است. این مطالعه با هدف تعیین زمان و روش مناسب برای آموزش نرمافزار به دانشجویان معماری ضمن کاهش اثرات منفی بر خلاقیت انجام شده است. این یافتهها به توسعه رویکردهای آموزش نرمافزار موثرتر در دانشکدههای معماری و شرکتهای طراحی کمک خواهد کرد. در حالی که فناوری مزایایی مانند افزایش سرعت طراحی و تجسم را ارائه میدهد، تعادل بین ابزارهای دیجیتال و روشهای سنتی باید در آموزش معماری حفظ شود.روشها: این مطالعه رویکردی کیفی را اتخاذ میکند که شامل فعالیتهایی مانند مشاهده، مصاحبه و مشارکت گسترده در فعالیتهای پژوهشی برای به دست آوردن اطلاعات دست اول در مورد موضوع تحقیق است. تحقیق کیفی شامل روشهای مختلف گردآوری دادهها مانند تحقیق میدانی، مشاهده یا مشارکت و مصاحبههای عمیق است. در مرحله اول از روش اسنادی و مطالعه کتابخانهای برای ایجاد مبانی نظری موضوع تحقیق استفاده شد. مصاحبههای عمیق برای جمعآوری اطلاعات از کارشناسان در زمینه آموزش معماری انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها شامل تحلیل محتوا بود که در آن اجزای متن جمعآوری شده دسته بندی و شمارش شدند. متغیر مستقل تحقیق روش و زمان بندی صحیح آموزش نرمافزارهای معماری به دانشجویان و متغیر وابسته ارتقای کارایی و بهره مندی دانشجویان از یادگیری نرمافزار میباشد. یافتهها از تجزیه و تحلیل پاسخهای مصاحبه و استدلال منطقی به دست آمده است.یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که دانشجویانی که وارد رشته معماری میشوند، قبل از پرداختن به نرمافزارهای معماری، ابتدا باید پایهای محکم در اصول طراحی دستی و طراحی ایجاد کنند. استفاده زودهنگام از نرمافزار بدون درک صحیح از معماری میتواند مانع خلاقیت شود و منجر به تولید فرمهای پیچیده عاری از هدف و درک فضایی شود. توصیه میشود که دانشجویان قبل از شروع به استفاده نرمافزار دیجیتال، از طریق طراحی دست آزاد و تفکر خلاق، ارتباط قوی بین دست، چشم و ذهن خود برقرار کنند. مرحله مفهومی طراحی به بهترین وجه از طریق طرحهای دستی و مدل سازی انجام میشود؛ نرمافزار را میتوان در مراحل بعدی مورد استفاده قرار داد. آموزش همزمان نرمافزار در کنار سایر موضوعات معماری ممکن است منجر به اضافه بار اطلاعات و کاهش تمرکز شود. یک رویکرد مترقی و یکپارچه برای آموزش نرمافزار در برنامه درسی برای افزایش کاربرد عملی ابزارهای نرمافزاری توسط دانش آموزان پیشنهاد شده است. این تحقیق بینشهایی را برای توسعه یک روش آموزشی مؤثر ارائه میدهد که دانشجویان را برای بازار کار آماده میکند و در عین حال خلاقیت و درک معماری آنها را تقویت میکند.نتیجهگیری: یافتههای تحقیق نشان میدهد که دانشجویان باید نرمافزار معماری را پس از ایجاد پایهای در طراحی دستی و اصول طراحی بیاموزند. شروع زودهنگام آموزش نرمافزار میتواند مانع خلاقیت شود و منجر به طراحیهای سطحی شود. آموزش نرم افزار در کنار سایر دروس معماری به صورت پیش رونده و یکپارچه توصیه میشود. آموزش عملی و مبتنی بر پروژه به دانشآموزان کمک میکند ویژگیهای نرمافزار را درک کنند و یادگیری پایدار را ترویج میکند. برای جلوگیری از سردرگمی باید از اجزای نرم افزاری غیر ضروری اجتناب شود. دانشگاهها باید برنامههای خود را برای رفع نیازهای دانشجویان در بازار کار اصلاح کنند و آموزش نرمافزاری جامع ارائه دهند.
فناوری آموزش- آموزش عالی
سکینه طالبی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ هاشم فردانش؛ علی دلاور
چکیده
پیشینه و اهداف: تکنولوژیآموزشی بهعنوان یک حوزه میان رشته ای، متأثر از پیشرفت های علوم، فناوری و بهره گیری از یافته های آنها برای تسهیل فرآیند آموزش و ارتقاء کیفیت یادگیری است. با هدف بهره گیری از تفکر طراحی به عنوان رویکردی نوین برای نوآوری و حل خلاق مسأله و یک حوزه منشأ اثر در مسائل طراحیآموزشی، پژوهش حاضر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تکنولوژیآموزشی بهعنوان یک حوزه میان رشته ای، متأثر از پیشرفت های علوم، فناوری و بهره گیری از یافته های آنها برای تسهیل فرآیند آموزش و ارتقاء کیفیت یادگیری است. با هدف بهره گیری از تفکر طراحی به عنوان رویکردی نوین برای نوآوری و حل خلاق مسأله و یک حوزه منشأ اثر در مسائل طراحیآموزشی، پژوهش حاضر در جستجوی طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش تفکر طراحی برای طراحان آموزشی به منظور بهبود طراحیآموزشی، ایجاد تجارب غنی آموزشی و طرح مسائل نوآورانه آموزش است. عدم شکل گیری هویت طراح در طراح آموزشی و عدم تجهیز ذهن به طراحی خلاق و تفکرطراحی میتواند منجر به طراحی های آموزشی سطحی و باکیفیت پایین، دلزدگی و کاهش انگیزه و کاهش اثربخشی طرح های آموزشی شود. در این راستا، توجه به طراحانه اندیشیدن و تفکر طراحی می تواند چالشهای پیشروی طراحیآموزشی را پاسخگو بوده و آنها را حل نماید. خلأ اساسی در این زمینه، عدم وجود الگوی آموزش تفکر طراحی با اثربخشی مناسب برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی است که هدف پژوهش حاضر است.روش ها: در انجام پژوهش از روش آمیخته بهصورت طرح اکتشافی متوالی با دو بخش اصلی کیفی و کمّی استفاده شد. بهمنظور شـناسایی مؤلفه های تفکرطراحی در الگوی طراحی آموزشی از روش مرور نظام مند با بررسی تحقیقات سالهای 1980 تا 2021 در پایگاههای اطلاعاتی چندرشته ای و علمی مختلف لاتین و فارسی استفاده شد. 294 پژوهش شناسایی و پس از خواندن خلاصه مقالات و بررسی اولیه و حذف مقالات غیر مرتبط، 21 مقاله مورد تحلیل محتوای کیفی با طرح استقرایی قرار گرفت. مؤلفه های تفکر طراحی، سازنده گرایی اجتماعی، و طراحی آموزشی تفکر طراحی استخراج شد و براساس یافتههای بخش کیفی، الگوی پیشنهادی آموزش با الهام از مدل جاناسن طراحی و در بخش کمّی مورد اعتباریابی درونی و بیرونی قرار گرفت. برای اعتباریابی درونی الگو از روش توصیفی نظرسنجی با جامعه آماری متخصصان تکنولوژیآموزشی استفاده و اعتباریابی بیرونی الگو از طریق روش شبه آزمایشی (گروه پیشآزمون و پسآزمون گروههای آزمایش وگواه) با مشارکت32 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژیآموزشی انجام شد و از نتایج برای اصلاح و نهای یسازی الگو استفاده گردید.یافتهها: یافتههای بخش کیفی پژوهش با تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی نشان داد که الگوی آموزش تفکر طراحی، ترکیبی از مؤلفههای نظری و عملی تفکرطراحی، مؤلفههای طراحیآموزشی و سازندهگرایی اجتماعی است. شناسایی این مؤلفه ها، ارتباط آنها با یکدیگر و ترکیب آنها برای الگوی طراحیآموزشی تفکر طراحی منجر به ارائه مدل مفهومی و الگوی پیشنهادی طراحیآموزشی شد. در بخش کمّی پژوهش، اعتبار درونی الگوی پیشنهادی توسط 29 نفر از اساتید و متخصصین تکنولوژیآموزشی تأیید شد. یافته های توصیفی و مقایسة میانگین زوجی هریک از گروهها در رابطه با متغیرها و نیز میانگین و انحراف استاندارد نتایج حاصل از تحلیل واریانس گروههای آزمایش و کنترل بعد از مداخله، نشان داد بهره گیری از الگوی ارائه شده در آموزش تفکر طراحی با نمره شایستگیهای طراحیآموزشی دانشجویان در سطح آلفای P<0/01معنادار بوده و در سطح اطمینان 99 درصد فرض صفر ردّ و فرضیه پژوهش معطوف به دارابودن اعتبار الگوی پیشنهادی در آموزش تفکر طراحی و همچنین تأثیرآن در طراحیآموزشی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژیآموزشی تأیید شد.نتیجهگیری: با تأیید اعتبار درونی و بیرونی، این نتیجه حاصل آمد که الگوی پیشنهادی می تواند در آموزش تفکر طراحی به دانشجویان تکنولوژیآموزشی مناسب بوده و محیطی امن و منعطف را برای یادگیری تفکر طراحی ایجاد نماید. همچنین میتواند به تقویت شایستگی های طراحیآموزشی در حوزه های بنیان های حرفهای، برنامهریزی و تجزیه وتحلیل، و تدوین، سنجش و ارزیابی آموزش و بهبود طراحیآموزشی منجر شود. با این وجود، چالشهایی در اجرا و الزاماتی برای موفقیت آمیز بودن آموزش تفکر طراحی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد. این الگو میتواند برای بهبود عملکرد طراحیآموزشی در مراکزی که با تربیت و بهکارگیری طراحان آموزشی در ارتباط هستند مورد استفاده قرار گیرد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
فاطمه بهرامی؛ محسن نظرزاده زارع
چکیده
پیشینه و اهداف: نهادها معمولاً فناوریهای موردنیاز خود را از محیط پیرامونی خود وارد سازمان میکنند. بر این اساس، دانشگاه نیز بهعنوان یکی از نهادهای اجتماعی مهم، تحت تأثیر انقلاب الکترونیک و ظهور فناوریهای جدید در محیط پیرامونی خود، به سمتوسوی بهکارگیری نظامهای چندرسانهای و آموزش الکترونیکی سوق پیدا کرد؛ اما بهکارگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نهادها معمولاً فناوریهای موردنیاز خود را از محیط پیرامونی خود وارد سازمان میکنند. بر این اساس، دانشگاه نیز بهعنوان یکی از نهادهای اجتماعی مهم، تحت تأثیر انقلاب الکترونیک و ظهور فناوریهای جدید در محیط پیرامونی خود، به سمتوسوی بهکارگیری نظامهای چندرسانهای و آموزش الکترونیکی سوق پیدا کرد؛ اما بهکارگیری آموزش الکترونیکی باوجود فرصتهایی بیشمار، مشکلات و چالشهای عمدهای را نیز به همراه داشته است که در مطالعات گذشته به برخی از آنها ازجمله عدم ارتباط و تعامل حضوری بین یاددهنده و یادگیرنده اشاره شده است؛ بنابراین، راهحلی که در آموزش الکترونیکی برای مواجهه با این مشکل ارائهشده است، رویکرد یادگیری ترکیبی است. تحقیقات نشان داده که در بهکارگیری یادگیری ترکیبی عوامل مختلفی از قبیل آموزشی، محیطی، نهادی و سازمانی، تأثیرگذار هستند و عدم توجه به هریک از آنها میتواند موجب شکست این نوع از آموزش و یادگیری شود. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل نهادی در بهکارگیری یادگیری ترکیبی توسط اعضای هیأتعلمی دانشگاه ملایر بود.روشها: پژوهش حاضر ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی، ازنظر زمانی مقطعی- عرضی، ازلحاظ مکانی میدانی و از نظر نحوه گردآوری دادههای مورد نیاز، از نوع توصیفی همبستگی با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی اعضای هیأتعلمی دانشگاه ملایر با تعداد ۱۵۳ نفر بود. با توجه به حجم محدود جامعه پژوهش، همگی اعضای هیأتعلمی مورد آزمون قرار گرفتند که با نرخ بازگشتپذیری ۹۲ درصد، درنهایت، تعداد ۱۴۰ نفر در پژوهش مشارکت کردند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای عوامل نهادی و یادگیری ترکیبی بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی( فراوانی، درصد، میانگین) و استنباطی( آزمون همبستگی و تحلیل مسیر) در دو نرمافزار آماری اس پی اس اس نسخه ۲۲ و اسمارت پی ال اس نسخه ۶ استفاده شد.یافتهها: یافتههای بهدست آمده از تحلیل آماری دادهها، بیانگر تأثیر مثبت و معنادار عامل هنجاری با ضریب مسیر (151/0) در بهکارگیری یادگیری ترکیبی توسط اعضای هیأتعلمی، عامل تقلیدی با ضریب مسیر (413/0) در بهکارگیری یادگیری ترکیبی توسط اعضای هیأتعلمی و عامل اجباری با ضریب مسیر (362/0) در بهکارگیری یادگیری ترکیبی توسط اعضای هیأتعلمی داشت. همچنین، شاخصهای اندازهگیری و برازش مدل نیز حاکی از مطلوب بودن آن داشت.نتیجهگیری: درمجموع این پژوهش نشان داد عوامل نهادی (عوامل هنجاری، عوامل اجباری و عوامل تقلیدی) در بهکارگیری یادگیری ترکیبی توسط اعضای هیأتعلمی تأثیر زیادی دارد؛ بر این اساس از طریق تدوین آییننامهها و قوانین داخلی مبنی بر بهکارگیری یادگیری ترکیبی در فرایند یاددهی- یادگیری در دانشگاهها، فرهنگسازی بیشتر در استفاده از یادگیری ترکیبی در فرایند یاددهی- یادگیری توسط اعضای هیأتعلمی، الگوبرداری و تقلید از دانشگاهها و مؤسسات موفق در عرصه اجرای یادگیری ترکیبی، آموزش اساتید در نحوه بهکارگیری یادگیری ترکیبی در تدریس، تشویق بیشتر اعضای هیأتعلمی به استفاده از یادگیری ترکیبی و در نظر گرفتن امتیازهای آموزشی بیشتر برای اعضای هیأتعلمی در راستای استفاده از یادگیری ترکیبی در تدریس، میتوان به نهادینهتر شدن هرچه بیشتر بهکارگیری یادگیری ترکیبی در بستر دانشگاهی کمک کرد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
مصطفی ارغیانی؛ مهدی میرهاشمی؛ محمد مهوش
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مؤثر و مورد توجه طراحان در ارتباط انسان و محیط، حس تعلق است. در علم طراحی محیطی بهرغم استفادۀ فراوان از این واژه، تعریف واحدی از این مفهوم و عناصر تشکیل دهندۀ آن ارائه نشده است. در این پژوهش، برای استفادۀ کاربردی از مفهوم حس تعلق در حوزۀ طراحی، ابتدا ابعاد و مؤلفههای این مفهوم متناسب با نیازهای حوزۀ طراحی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مفاهیم مؤثر و مورد توجه طراحان در ارتباط انسان و محیط، حس تعلق است. در علم طراحی محیطی بهرغم استفادۀ فراوان از این واژه، تعریف واحدی از این مفهوم و عناصر تشکیل دهندۀ آن ارائه نشده است. در این پژوهش، برای استفادۀ کاربردی از مفهوم حس تعلق در حوزۀ طراحی، ابتدا ابعاد و مؤلفههای این مفهوم متناسب با نیازهای حوزۀ طراحی تعریف شده و سپس تأثیر ابعاد کالبدی و عاطفیِ حس تعلق در الگوهای متفاوتی از مدارس سنجیده شده است تا نقش این مؤلفهها در شکلگیری حس تعلق و نهایتاً کیفیت طراحی محیطهای آموزشی روشن شود. هدف اولیۀ این پژوهش، ایجاد زمینۀ بهبود کیفی در فضاهای آموزشی بهواسطۀ تقویت حس تعلق است و هدف ثانویه و تئوریک این پژوهش، تبیین مفهوم حس تعلق در چهارچوب طراحی محیطی است.روشها: بخش اول این پژوهش، از نوع بنیادی و بخش ثانویه آن به لحاظ هدف، کاربردی است که از نظر ماهیت، تحقیقی آمیخته را شکل میدهد. بخش اول، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با بررسی پیشینه نظری و فنی انجام شده است. بخش دوم، بهصورت پیمایشی و مبتنی بر آمار استنباطی است. برای گردآوری دادهها، هم زمان از ابزارهای کتابخانهای و پرسشنامه بهره گرفته شده است. ابزار بخش پیمایشی در این تحقیق، پرسشنامهای محقق ساخته است که پس از چند مرحله بررسی روایی ـ کیفی، نسخۀ نهایی آن تأیید شده است. جامعۀ آماری این تحقیق را دانشآموزان دبیرستانهای بجنورد تشکیل میدهند و نمونهها به شیوۀ تصادفی انتخاب شدهاند. سپس، مؤلفههای مؤثر بر حس تعلق، با تکیه بر شاخصهای پرسشنامه، تجزیه، تحلیل و اولویتبندی شده است. در پرسشنامههای جمعآوری شده، دو الگوی مدرسۀ مدرن و سنتی در شهر بجنورد، در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این راستا، از آزمون آماری همبستگی رگرسیون خطی برای بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده است. بر این اساس، 16 شاخص در قالب 3 بعد محیطی، فعالیتی و عاطفی– روانی مورد سنجش واقع شده است و میزان و شدت رابطه سنجیده شده است.یافتهها: با توجه به نتایج بهدست آمده « ابعاد محیطی» با ضریب بتا 243/0 و سطح معنیداری صفر، دارای بالاترین همبستگی با حس تعلق است. این یافته، نشان میدهد میزان حس تعلق، در بین متغیرهای پژوهش، بیشترین تأثیر را از ابعاد کالبدی و شاخصهای مرتبط با آن میپذیرد و تغییرات این مؤلفه، نزدیک به یک چهارم از تغییرات متغیر مورد سنجش، یعنی حس تعلق را پیش بینی میکند. دومین مؤلفه مؤثر بر حس تعلق، با بتای 208/0 و سطح معنیداری 004/0 « ابعاد عاطفی - روانی» است. این یافته، مبینِ اهمیتِ ارتباطِ عاطفی با مکان است. همچنین، متغیر « ابعاد فعالیتی» با عدد بتای 206/0 و سطح معنیداری001/0 سومین مؤلفۀ مؤثر در تبیین حس تعلق و ارتقای آن در دبیرستانهای مورد بررسی است.نتیجهگیری: مؤلفه « ابعاد محیطی» که متأثر از ویژگیهای کالبدی محیط است، تعیینکنندهترین عامل در تبیین حس تعلق است؛ زیرا، ابعاد محیطی منشأ ویژگیهای اصلی محیط هستند. انسان بهطور مستقیم با کالبد یک محیط در ارتباط است و سایر ادراکات انسان، پیامد تعامل اولیه با محیط کالبدی است. از این رو، لازم است به کیفیت محیطهای آموزشی در چارچوب ساختار کالبدی آن پرداخته شود. همچنین، یافتههای پژوهش نشان میدهد که مدارس سنتی میتوانند سطح بیشتری از تعلق را نسبت به محیط در افراد ایجاد نمایند. در نتیجه، میتوان ویژگیهای این مدارس را در تجارب جدید بازنمایی نمود.
فناوری آموزش- آموزش عالی
خلیل میرزائی؛ مرجان سپه پناه
چکیده
پیشینه و اهداف: در طی دهههای اخیر، توسعة بخش کشاورزی و روستایی بسیار مورد توجه بوده و در برخی موارد نیز از آن به مثابه محور توسعه یادشده است. از آنجا که توسعة کشورها بدون افراد کارآمد ناممکن است، آموزش از اولویتهای هر کشوری و از آن جمله ایران تلقی میشود. آموزش الکترونیکی با روشهای نوین ارتباطی یکی از نظامهای آموزشی است ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در طی دهههای اخیر، توسعة بخش کشاورزی و روستایی بسیار مورد توجه بوده و در برخی موارد نیز از آن به مثابه محور توسعه یادشده است. از آنجا که توسعة کشورها بدون افراد کارآمد ناممکن است، آموزش از اولویتهای هر کشوری و از آن جمله ایران تلقی میشود. آموزش الکترونیکی با روشهای نوین ارتباطی یکی از نظامهای آموزشی است که با توجه به رشد و گسترش شبکههای اینترنت، مورد توجه قرار گرفته و به صورت انگارة جدید و کلید گذر نیروی انسانی به جامعة اطلاعاتی مطرح شده است. امروزه، برای بالا بردن انگیزة فراگیران و بهبود بهرهوری آموزش، توجه به فنآوریهای دیجیتال دارای اهمیت روزافزون است. با شروع عصر فنآوری اطلاعات، سیستمهای آموزشی، یکی از نخستین حوزههایی بود که دچار تغییر و تحول شدند و استفاده از روشهای نوین و فعال یادگیری، از سوی برنامهریزان سیستمهای آموزشی در حوزههای مختلف مانند علوم کشاورزی، مهندسی، پزشکی و... احساس شده است. مطالعه حاضر، با هدف بررسی میزان اثربخشی وسایل ارتباطی نوین آموزشیمقایسه با روشهای سنتی در راستای دانشافزایی، در بین بهرهبرداران شهرستان ملایر، طراحی و در سال 1397 اجرا گردید.روشها: طی یک مطالعه نیمهآزمایشی، 60 باغدار بهعنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب و با توجه به سن، سواد، وضعیت اقتصادی؛ میزان زمین، عضو شبکههای اجتماعی بودن به دو گروه همتا (30 نفر آزمایش، 30 نفر شاهد) تقسیم شدند. ابزار اصلی تحقیق، پرسشنامه محققساخته بود که بر اساس مبانی نظری موجود شکل گرفت.یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد، راهبردهایی که باغداران در مقابل تغییرات آبو هوایی بهکار میگیرند، شامل؛ راهبرد کشت مختلط، تغییر در زمان کشت، کشت محصولات مقاوم به کمآبی، به عنوان مهمترین راهبردها در مقابل تغییرات آبوهوا میباشد. با توجه به آزمون لون و برابری واریانسها، مشخص شد که بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون گروه پذیرنده آموزش ترکیبی (تلگرام و واتساپ)، اختلاف معناداری وجود دارد. به طوری که آموزش از طریق شبکههای اجتماعی، در پذیرش راهبردهای سازگاری با تأثیرات تغییرات آبوهوا تأثیر معناداری داشته است.نتیجهگیری: نتایج گویای آن است که مؤلفه امید به بهبودی اوضاع، بیشترین تأثیر را در سازگاری با تغییرات آبوهوا را داشته و مؤلفه تقدیرگرایی، کمترین اثر را دارد و نیز، مؤلفههای جمعیتشناختی و روانشناختی 61 درصد از تغییرات سازگاری باغداران را تبیین میکنند. با توجه به نتایج تحقیق و به منظور افزایش راندمان یادگیری و ارتقاء سطح دانش و مهارت باغداران و بهرهبرداران، پیشنهاد میگردد، از روشهای جدید آموزش ترکیبی استفاده شود. همچنین، پیشنهاد میگردد: دورههای آموزشی بهکارگیری تجهیزات و وسایل کمک آموزشی مدرن برای باغداران توسط دستاندرکاران حوزه آموزش کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی در نظر گرفته شود. از آنجاییکه آموزشهای الکترونیکی و نیز آموزش از طریق تلفن همراه، محدود به زمان و مکان خاصی نبوده و دامنه عمل بسیار گستردهای دارند و اصطلاحاً به آموزشهای در هرزمان و هرمکان معروف هستند، بنابراین، پیشنهاد میگردد، جهت ایجاد رشد و توسعه در بین باغداران از این ظرفیت بالقوه استفاده حداکثری به عمل آید.
فناوری آموزش- آموزش عالی
اکبر جدیدی محمدابادی؛ محمد رضا سرمدی؛ مهران فرج اللهی؛ حسین زارع
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از شکلهای کسب دانش در عصر کنونی نظام آموزش از دور است، که روشهای سنتی آموزشی را تغییر داده، امکان یادگیری را برای همه در همه جا و در هر زمان فراهم نموده، موجب برقراری عدالت اجتماعی در توزیع منابع و امکانات گردیده است. شرایط لازم برای آموزش استاندارد و مطابق با نیازهای افراد و جامعه را ایجاد نموده است و همچنین کمک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از شکلهای کسب دانش در عصر کنونی نظام آموزش از دور است، که روشهای سنتی آموزشی را تغییر داده، امکان یادگیری را برای همه در همه جا و در هر زمان فراهم نموده، موجب برقراری عدالت اجتماعی در توزیع منابع و امکانات گردیده است. شرایط لازم برای آموزش استاندارد و مطابق با نیازهای افراد و جامعه را ایجاد نموده است و همچنین کمک شایانی که این نظام به سادگی و به هنگامسازی آموزش، صرفهجویی در وقت، هزینه و مصرف انرژی، ایجاد فرصت ادامه تحصیل برای افراد شاغل، تقویت تخصصهای از پیش کسب شده و ایجاد آرامش و کاهش اضطراب نموده است. و با توجه به اینکه علاوه بر آموزش کلاسی در دانشگاه، اکنون آموزش از دور، روشی معتبر در سراسر جهان بوده و یونسکو و سایر سازمانهای آموزشی جهان بر گسترش آموزش از دور تاکید میورزند، لازم است به طور جدی به توسعه آن پرداخته و مبانی معرفتشناسی آن برای سیاستگذاران، برنامهریزان و فراگیران شناخته شود. مطالعه حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی ویژگیهای معرفتشناسی موک (دورهها و انبوه) انجام گرفت.روشها: به این منظور از روش تحقیق آمیخته با مدل تو در تو استفاده شد. در مرحله کیفی از روش جستجوی اکتشافی و در مرحله کمی از روش پرسشنامهای استفاده شد. در بخش کیفی محیط پژوهش منابع الکترونیکی مرتبط با موضوع تحقیق که از 20 مقاله مرتبط و در بخش کمی، جامعه آماری شامل 60 نفر از متخصصان برنامهریزی آموزش از راه دور در سال 1397 در سطح کشور بودند که یک نمونه 36 نفری به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. جهت تحلیل دادههای کیفی از روش تحلیل محتوا و شاخص نسبت روایی محتوا و جهت تحلیل دادههای کمی از میانگین وزنی و آزمون فریدمن استفاده شد.یافتهها: نتایج تحلیل محتوا نشان داد در معرفتشناسی موک (انبوه و دوره ها) چهار بعد یادگیرنده، محتوا، محیط آموزش و یادگیری و سازمان یاددهنده قابل بررسی است که در مجموع 35 ملاک شناسایی و تایید شد. نتایج کمی، نشان داد بهبود سطح سواد اطلاعاتی و دیجیتالی استادان، ارتباط معرفت و دانش جدید با ساختارهای شناختی قبلی و استفاده از رسانههای مختلف برای یادگیری، صوتی و تصویری و الکترونیکی مهمترین ملاکهای معرفتشتاسی ویژگی دورههای موک؛ و ملاکهای سهولت استفاده از محتوای دیجیتال برای تمامی فراگیران، جذب متخصصان فناوری اطلاعات، برای دورههای دانش افزایی و فراهم سازی محیط گروهی آموزش با فناوری اینترنت، مهمترین ملاکهای معرفتشناسی ویژگی انبوه موک هستند.نتیجهگیری: نتایج نشان داد در معرفتشناسی دورههای انبوه (ساماندهی کامل و مقیاس پذیری) موک ابعاد یادگیرنده، محتوا و سازمان یاددهنده دارای اهمیت ویژهای هستند.
فناوری آموزش- آموزش عالی
بیژن ابدی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از چالشهای اساسی در نظام درسی آموزش عالی این است که دانشجویان از مهارت تفکر، استدلال و اندیشه ورزی برخوردار نیستند. به ویژه این مسئله، در موقعیتهایی خود را نشان میدهد که از فراگیران انتظار میرود با قدرت خلاقیت و ابداع، به نقد و بازطراحی اندیشه ها و افکار قدیمی بپردازند و حتی ایده ها و نظریات جدید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از چالشهای اساسی در نظام درسی آموزش عالی این است که دانشجویان از مهارت تفکر، استدلال و اندیشه ورزی برخوردار نیستند. به ویژه این مسئله، در موقعیتهایی خود را نشان میدهد که از فراگیران انتظار میرود با قدرت خلاقیت و ابداع، به نقد و بازطراحی اندیشه ها و افکار قدیمی بپردازند و حتی ایده ها و نظریات جدید و نوآورانه را خلق نمایند. عدم توجه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی پیرامون آموزش و انتقال مهارتهای اندیشه ورزی، تفکر خلاق و توانایی حل مسئله برای چالش با موقعیتهای تصمیمگیری، دانشجویان را به افرادی تبدیل نموده است که تنها بر حفظیات و نتایج از پیش آماده شده تکیه کنند. یکی از زمینههای کاربرد آموزش تفکر مبحث کارآفرینی است که ارتباط تنگاتنگ آن با بحث خلاقیت به وضوح در ادبیات تحقیق مورد تأیید قرار گرفته است. با نهادینه سازی آموزشهای کارآفرینی از طریق انتقال مهارت اندیشه ورزی به دانشجویان برای خلق ایدهها، فرصت مناسبی برای آشناسازی آنها با مفهوم کارآفرینی، تشویق، ایجاد علاقمندی و برانگیختن آنها ایجاد میشود. در این راستا، دانشگاههای کارآفرین به توسعه مهارتهای کارآفرینی و کمک به دانشجویان برای شروع کسب و کار جدید و ایجاد شبکهسازی با عاملان اقتصادی در راستای حمایت از کارآفرینان دانشگاهی میپردازند. اگر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به سمت توسعه کارآفرینی گام بر ندارند و به این موضوع توجه نکنند، در طولانی مدت در قالب چارچوبهای توسعه کلان کشور که مبنای خود را بر اساس شاخصها و معیارهای عینی و لازم الاجرای اقتصادی قرار میدهند، توجیهی برای بقا و ادامه کار نخواهند داشت. در این رابطه، روش شش کلاه تفکر، بر قدرت اندیشه ورزی دانشجویان جهت طراحی موضوعات شغلی تکیه مینماید. در واقع، این روش به دانشجویان کمک میکند تا آنها در تفکر پیرامون جنبههای مختلف یک موضوع کسب و کار به ویژه در طراحی یک برنامه کسب و کار، کارایی و مهارتهای لازم را داشته باشند. بنابراین، مطالعه تدریس پژوهی حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش شش کلاه تفکر دوبونو در بهبود تواناییهای شناختی دانشجویان کشاورزی در درس کارآفرینی انجام گرفت.روشها: در این پژوهش، 80 دانشجوی کارشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه (سال تحصیلی 96-95) طبق طرح شبه آزمایشی چهار مرحلهای سولومون به شکل تصادفی در گروههای تیمار و کنترل تقسیم شدند. برای سنجش توانایی شناختی آزمودنیها از یک پرسشنامه کسب و کار احداث واحد پرورش ماهی استفاده شد که روایی صوری آن توسط گروهی از اعضای هیأت علمی تأیید و سازگاری آن با ضریب پایایی کودرریچاردسون 21 تأیید شد (rKR21= 0/72). از نرمافزار SPSS نیز برای تحلیل دادهها و محاسبه اندازه اثر نتایج استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان میدهد که روش شش کلاه تفکر دوبونو اختلاف معناداری را در دانش شناختی آزمودنیها در چهار گروه آزمایشی پیرامون تدوین طرح کسب و کار ایجاد مینماید (0.001 < p، 79= df، 40.89= F). همچنین، بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون آزمودنیهای گروه یک اختلاف معناداری وجود دارد (0.001 < p، 22= df، 8.16 = SΔ) که اندازه اثر 0/75 (0.75=ø ) نیز تأثیر قابل توجه آموزش روش شش کلاه تفکر را نشان داد. همچنین، نتایج کیفی تحقیق نشان میدهد که آزمودنیها توانستند یک طرح کسب و کار استاندارد را طراحی نمایند.نتیجهگیری: بکارگیری روش شش کلاه تفکر در مراکز کارآفرینی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی توصیه میشود.
فناوری آموزش- آموزش عالی
علی محمد احمدوند؛ حسین نصیری؛ فاطمه نصرالهینیا؛ احمد محجوبیان
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه فناوریهای اطلاعاتی، فرایندهای تولید، توزیع و بهرهگیری از دانش را تحت تأثیر قرار دادهاند. در این میان، اینترنت اشیاء به عنوان شبکهای از انواع اشیاء متصل به هم میتواند ظرفیتهای جدیدی را در همه عرصهها ایجاد نماید. مفهوم اتصال وسایل و اشیاء به همدیگر، پیشرفت تازهای در اینترنت است؛ هر چیزی در هر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه فناوریهای اطلاعاتی، فرایندهای تولید، توزیع و بهرهگیری از دانش را تحت تأثیر قرار دادهاند. در این میان، اینترنت اشیاء به عنوان شبکهای از انواع اشیاء متصل به هم میتواند ظرفیتهای جدیدی را در همه عرصهها ایجاد نماید. مفهوم اتصال وسایل و اشیاء به همدیگر، پیشرفت تازهای در اینترنت است؛ هر چیزی در هر جایی میتواند به اینترنت متصل و "هوشمند" گردد. دستگاههای متصل میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و اطلاعات را به اشتراک بگذارند و پس از آن، این اطلاعات میتواند پردازش شده و منجر به اخذ تصمیماتی گردد. این مفهوم "اینترنت اشیاء" نامیده میشود. دامنهی وسیع کاربردهای اینترنت اشیاء باعث شده است تا محیطهای آموزشی در تمامی سطوح تحصیلی بتوانند از آن بهرهمند شوند. این دامنه از نظر نقش IOT]در آموزشعالی] مشتمل بر ذخیره انرژی، رصد سلامتی و ایمنی دانشجویان، بهینهسازی محیط پردیس و کلاس و همچنین ممکن کردن حضور از راه دور دانشجویان و ... میباشد. نکته اساسی که به نظر میرسد فناوری IOT را با سایر فناوریهای گذشتهی خود متفاوت میکند این است که شیوههای قدیمیتر ابعاد محدودی از حوزهی گستردهی سیستمهای آموزش عالی را پوشش میدهند. با استفاده از ابزارهای متعددIOT میتوان همهی این ابزار و امکانات را هوشمند کرد و در جهتهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی استفاده کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش و کارکرد اینترنت اشیاء در فرایندهای تولید، انتقال و کاربرد دانش در نظام آموزش عالی است.روشها: بدین منظور از رویکرد سیستمی و روش SSM چکلاند که یک روش تحلیل کیفی برای سیستمهای نرم همچون سیستم آموزش عالی است، استفاده شد. با مراجعه به چندین پایگاه اطلاعات علمی داخلی و خارجی تعداد 25 مقاله مرتبط شناسایی شد. سپس بدون انجام نمونهگیری، کلیه این مقالات توسط پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته و مطالب آنها در چهار مقوله معرفی اینترنت اشیاء، نقش اینترنت اشیاء در کارکردهای آموزش عالی، فرصتهای اینترنت اشیاء برای آموزش عالی و چالشهای اینترنت اشیاء در آموزش عالی دستهبندی شده و در ابعاد درونداد، فرایند و برونداد نظام آموزش عالی سازماندهی شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش نشاندهنده آن است که اینترنت اشیاء، با ارائه خدمات پیشرفته اطلاعاتی، یک سیستم انعطافپذیر و قابل سنجش تربیتی را برای جامعه دانشگاهی فراهم میکند که میتوان از قابلیتهای آن برای شخصیسازی آموزش و تقویت یادگیری، مدیریت بهتر فرایندهای آموزشی، مدیریت مؤثرتر لجستیکی و ... بهره گرفت. کاربرد اینترنت اشیاء چالشهایی را نیز برای آموزشعالی به دنبال خواهد داشت که نقض حریم خصوصی، مسائل امنیتی و بالا رفتن هزینهها از جمله این چالشها میباشند.نتیجهگیری: در پژوهش حاضر تلاش شد با نگاهی کاربردی و عملیاتی به فناوری اینترنت اشیاء، فرصتها و چالشهای آن برای نظام آموزش عالی با بررسی ادبیات علمی معرفی شود. اینترنت اشیاء فناوری است که وسعت کاربرد آن در دانشگاه از کلاس درس تا آزمایشگاه، محوطهی دانشکده و دانشگاه، پارکنیگها و ... را در بر میگیرد. در بُعد درونداد سیستم آموزشعالی اینترنت اشیاء میتواند در زنجیره تامین آموزش عالی به کار گرفته شود، تا ارتباطات بین درونداد، برونداد و فرایند دانشگاه روشنتر شده و نظارت و کنترل و مدیریت سیستم دانشگاه تسهیل گردد. به عبارت دیگر می توان گفت در اینجا اینترنت اشیا به مثابه یک مرکز ثقل ارتباطی برای سیستم دانشگاه عمل میکند. در بُعد فرایند آموزشعالی و دانشگاه، اینترنت اشیاء در تعامل و مشارکت دانشجویان، ارزشیابی، سلامت روحی و جسمی دانشجویان، مدیریت کلاس درس، رضایت دانشجویان، حضور و غیاب دانشجویان، صرفهجویی در وقت، مدیریت دانشکده، صرفهجویی در انرژی، جستجوی کتاب، بهبود امنیت در فضای دانشگاه، فراهم آوردن یادگیری واقعی، رشد و توسعه فردی هم برای معلم دانشگاه و هم دانشجو و ... میتواند مؤثر باشد. البته همانطور که اشاره شد، کاربرد این فناوری با چالشهایی نیز مواجه است. از جمله این چالشها میتوان به در خطر افتادن امنیت و حریم خصوصی، هزینههای فراوان، نیاز مداوم به اتصال اینترنت، مقیاسپذیری، خودسازماندهی و پذیرش آن و ... اشاره کرد. اما با وجود این موارد، باید گفت که به طور کلی صاحبنظران، آینده این فناوری را پرکاربردتر و پراهمیتتر از اکنون میدانند.
فناوری آموزش- آموزش عالی
اصغر زمانی؛ مهتاب پورآتشی؛ سیما قجربیگی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از فعالیتها در زمینه برندسازی، مدیریت برند یا مدیریت نام تجاری است که در تلاش است تا با سیاستگزاری دقیق و اصولی و برنامه ریزی های به موقع برای نام تجاری (برند)، ایجاد ارزش نماید و سپس، در راستای رهبری تغییرات برای توسعه و بهبود آن بکوشد . نام تجاری دانشگاه زمانی موفق میشود که مدیران آموزش عالی و سیاستگزاران حوزه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از فعالیتها در زمینه برندسازی، مدیریت برند یا مدیریت نام تجاری است که در تلاش است تا با سیاستگزاری دقیق و اصولی و برنامه ریزی های به موقع برای نام تجاری (برند)، ایجاد ارزش نماید و سپس، در راستای رهبری تغییرات برای توسعه و بهبود آن بکوشد . نام تجاری دانشگاه زمانی موفق میشود که مدیران آموزش عالی و سیاستگزاران حوزه کلان آموزش عالی درک درستی از دارائیهایی نامشهود دانشگاه و نظام آموزش عالی و برند دانشگاه داشته باشند. در این راستا، باید برای مدیریت نام تجاری و مدیریت برند دانشگاه برنامه ریزی استراتژیک داشت، به این معنی که ابتدا با تدوین بیانیه مأموریت و چشم انداز دانشگاه، اهداف را به خوبی و دقیق و روشن تعریف نمود. و سپس، بر اساس ارزیابی محیط داخلی و خارجی دانشگاه استراتژی هایی برای رسیدن به برند مطلوب دانشگاهی، اتخاذ نمود. و با استفاده از نظارت دقیق در هرمرحله ،بازخورد لازم به مدیران کلان دانشگاه در رابطه با میزان دستیابی به هدف ،داده شود. به بیان دیگر، برای هر دانشگاه یک نام تجاری دقیق باید انتخاب شود، و زمانی که به شیوهای جامع و یکپارچه نام تجاری مدیریت شود، به منزله یک دارایی با ارزش محسوب میشود. هویت نام تجاری دانشگاهو تصویر ذهنیمثبت یکی از مهمترین مواردی است که امروزه مورد توجه بسیاری از دانشگاها در سراسر دنیا می باشد. به همین دلیل، این مقاله به مطالعه مدیریت نام تجاری در آموزش عالی و بررسی ارزش ویژه برند بر جذب استعدادهای علمی در آموزش عالی پرداخته است. روشها: تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی است و جامعه آماری در این پژوهش کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاههای دولتی شهر تهران بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شد. ابزار اندازه گیری برای جمع آوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن با استفاده از نظر اساتید وآلفای کرونباخ (بیشتر از 7/0) تایید شد. جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار های SPSSو مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از LISRELاستفاده شد. یافتهها: یافتهها حاکی از آن بود که ارزش ویژه برند و معیار هویت نام تجاری دانشگاه بر جذب استعدادهای علمی تاثیر گذارند و بیشترین ضریب مسیر مربوط به «ارزش ویژه برند» است (88/0). نتیجهگیری: اکنون که دانشگاهها در کشور ما به تدریج به سمت رقابت با یکدیگر برای جذب استعدادهای علمی پیش میروند تا بهترین افراد را جذب نمایند باید تلاش کنند تا برند و تصویر ذهنی خود را در جامعه و بین نخبگان افزایش دهند و توسعه هویت برند دانشگاهی استراتژیک را در سندچشم انداز دانشگاه برنامهریزی و اجرا کنند. زیرا هویت معتبر دانشگاه از موفقیت و اعتبار درک شده آن سرچشمه میگیرد که میتواند شامل برند کلی دانشگاه باشد و یا زیربرندهای مختلف آن ،که علاوه بر برند اصلی دانشگاه، مواردی نظیر برند محوطهها، دانشکدهها، انجمنها و گروههای علمی، و تیمهای ورزشی را نیز شامل میگردد. در واقع نقش هویت برند در بازاریابی و موفقیت دانشگاه و همچنین چشمانداز سیاست عمومی دانشگاه موثر است.
فناوری آموزش- آموزش عالی
حشمت اله سعدی؛ خلیل میرزائی
چکیده
آموزش الکترونیکی یک نظام آموزشی هنرمندانه و یک راه حل جامع میباشد برای مؤسساتی که خواهان حرکت در مسیر فنآوری روز و تغییر روشها و محیطهای آموزشی خود هستند، بلوغ آموزش الکترونیکی، به دنبال شناسایی و آگاهی یافتن از وضعیت موجود آموزش الکترونیکی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی میباشد تا پس از این اقدام، بتواند وضعیت مطلوب را ...
بیشتر
آموزش الکترونیکی یک نظام آموزشی هنرمندانه و یک راه حل جامع میباشد برای مؤسساتی که خواهان حرکت در مسیر فنآوری روز و تغییر روشها و محیطهای آموزشی خود هستند، بلوغ آموزش الکترونیکی، به دنبال شناسایی و آگاهی یافتن از وضعیت موجود آموزش الکترونیکی در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی میباشد تا پس از این اقدام، بتواند وضعیت مطلوب را در آن زمینه ترسیم نموده، در عین حال، دلایل عدم توسعهیافتگی آموزش الکترونیکی در آن بخش را بررسی نماید. در این مقاله از مدل شش سطحی میسرا و دینگرا ، استفاده شده است. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، شامل اعضاء هیأت علمی و دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی آموزش عالی کشاورزی ایران هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه و جامعه نمونه تحقیق که بهشیوه نمونهگیری تصادفی در چند مرحله انتخاب شده است، حدود 517 نفر میباشد. در این پژوهش، به منظور جمعآوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. دقت شاخصها و گویهها در پرسشنامه یا روایی صوری توسط متخصصان فن و اساتید صاحبنظر مورد تأیید قرار گرفته است. برای بررسی پایایی و سازگاری درونی ابزار اندازهگیری تحقیق، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
منوچهر جعفریگهر؛ مهدی کرمی
چکیده
بسیاری از داوطلبان آزمون آیلتس در سراسر دنیا همچنان در زمینة تسلّط بر مهارتهای موردنیاز برای نگارش آکادمیک مشکلات زیادی دارند. شاید نگارش مشارکتی در سامانة اینترنتی ویکی راهحل خوبی برای رفع این مشکل باشد. ازاینرو، مطالعة حاضر به بررسی و مقایسة میزان اثربخشی راهبرد تکنویسنده ویرایش توسط همکلاسی و راهبرد چند نویسنده با هم ...
بیشتر
بسیاری از داوطلبان آزمون آیلتس در سراسر دنیا همچنان در زمینة تسلّط بر مهارتهای موردنیاز برای نگارش آکادمیک مشکلات زیادی دارند. شاید نگارش مشارکتی در سامانة اینترنتی ویکی راهحل خوبی برای رفع این مشکل باشد. ازاینرو، مطالعة حاضر به بررسی و مقایسة میزان اثربخشی راهبرد تکنویسنده ویرایش توسط همکلاسی و راهبرد چند نویسنده با هم در ویکی پرداخته است. شرکتکنندگان، 20 زبانآموز مرد با سطح تحصیلات کارشناسی و کارشناسیارشد بودند که در دورة آمادهسازی آیلتس آکادمیک ثبتنام کرده بودند. در این مطالعه از روش سریهای زمانی برابر استفاده شد که شامل شش مرحله مداخله بود: در مراحل فرد مداخله از راهبرد ویرایش توسط همکلاسی و در مراحل زوج از راهبرد با هم استفاده شد. در طول دورة مداخله، در تکالیف نگارشی که از راهبرد ویرایش توسط همکلاسی استفاده میشد، هر شرکتکننده مقالة آکادمیک خود را مینوشت و همزمان به ویرایش مقالات همکلاسیهای خود میپرداخت؛ امّا در تکالیفی که از راهبرد با هم استفاده میشد، از همة شرکتکنندگان خواسته شد تا با کمک یکدیگر یک مقاله منسجم بنویسند. برای مقایسة اثربخشی مداخلات در مراحل سریهای زمانی از تحلیل واریانس یکطرفه (اندازهگیریهای مکرّر) استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه ویکی هنگام استفاده از راهبرد با هم در نگارش عملکرد بهتری داشتند. باید خاطرنشان کرد که مطالعة حاضر یکی از اولین پژوهشها در زمینة شناسایی مؤثرترین راهبردهای نگارش مشارکتی در شبکههای اجتماعی بوده است، حالآنکه در بیشتر پژوهشهای قبلی، ابزارهای نگارش مشارکتی مورد مقایسه قرار میگرفتند. یافتههای این پژوهش میتواند گامی بسیار مهم در موفقیت شرکتکنندگان در آزمونهای بینالمللی زبان خارجی باشد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
محسن کاملی؛ حمیدرضا عظمتی؛ فرزانه رمضی
چکیده
دروس طراحی معماری بهعنوان مهمترین دروس رشتة مهندسی معماری در مقطع کارشناسی حائز اهمیت بوده و بهنوعی آیندة حرفهای معماران بهواسطة این دروس رقم میخورد. در این مقاله مقایسه، تأثیر و میزان نزدیکی دروس طراحی معماری 2 و 4 در فعالیتهای حرفهای مهندسان معماری و بررسی مباحثی مانند اجرا، عملکرد، کارفرما، ایده پردازی و... در ...
بیشتر
دروس طراحی معماری بهعنوان مهمترین دروس رشتة مهندسی معماری در مقطع کارشناسی حائز اهمیت بوده و بهنوعی آیندة حرفهای معماران بهواسطة این دروس رقم میخورد. در این مقاله مقایسه، تأثیر و میزان نزدیکی دروس طراحی معماری 2 و 4 در فعالیتهای حرفهای مهندسان معماری و بررسی مباحثی مانند اجرا، عملکرد، کارفرما، ایده پردازی و... در آموزش و فعالیتهای حرفهای معماران مدنظر میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی است. همچنین به جهت ارزیابی اطلاعات از روش کمّی و از تکنیک پیمایش(مشاهده و پرسشنامه) استفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان داده است که نزدیکی و ارتباط موضوعات طراحی معماری 2 باکارحرفهای، نسبت به موضوع درس طراحی معماری 4 بیشتر است و عناوین مورد تدریس در طراحی معماری 4 با آنچه دانشآموختگان در فعالیت حرفهای خود تجربه میکنند فاصلة زیادی دارد. همچنین توجه به مسائل اجرایی، عملکرد و ایدهپردازی مؤثرترین موارد در کار حرفهای بهحساب میآیند که به این موضوع در دانشگاهها کمتر توجه میشود. از طرفی ارتقای کیفی دروس ساختمان و معماری در دانشگاهها، جهت تقویت معماران حرفهای ضروری به نظر میرسد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
نادر بختیاری؛ محمد موسی خانی
چکیده
ضرورت توجه به عملکرد کارکنان و استفاده از سرمایههای فکری جهت رسیدن به اهداف و استفادة بهینه از امکانات موجود در سازمانها، به ویژه دانشگاهها که خود مرکز تولید سرمایههای فکری هستند، مدیران را ملزم به استفاده از سرمایههای فکری جهت رسیدن به عملکرد مطلوب مینماید. در این تحقیق از روش توصیفی همبستگی استفاده شده است و کلیه ...
بیشتر
ضرورت توجه به عملکرد کارکنان و استفاده از سرمایههای فکری جهت رسیدن به اهداف و استفادة بهینه از امکانات موجود در سازمانها، به ویژه دانشگاهها که خود مرکز تولید سرمایههای فکری هستند، مدیران را ملزم به استفاده از سرمایههای فکری جهت رسیدن به عملکرد مطلوب مینماید. در این تحقیق از روش توصیفی همبستگی استفاده شده است و کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران، جامعه آماری آن را تشکیل میدهند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون گام به گام و با بهرهگیری از امکانات نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان دهندة آن است که بین سرمایة فکری و عملکرد پژوهشی اعضای هیأت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از تحلیل رگرسیون نتیجهگیری میشود که از بین مؤلفههای سرمایه انسانی، سرمایة ساختاری و سرمایه رابطهای؛ سرمایه ساختاری بیشترین میزان همبستگی و پیشبینی را نسبت به عملکرد پژوهشی اعضای هیأت علمی دارد و پس از آن سرمایة رابطهای دارای همبستگی و پیشبینی بیشتری نسبت به عملکرد پژوهشی اعضای هیأت علمی است.
فناوری آموزش- آموزش عالی
امیر حسن منجمی؛ سولماز مسعودیان؛ افسانه استکی؛ ناصر نعمت بخش
چکیده
طراحی جدول زمانبندی، اساساً از وظایف پیچیده و وقت گیر برای پرسنل مسئول میباشد که از طرفی انجام خودکار آن گامی در جهت کاهش بار کاری پرسنل و از سوی دیگر یک نمونه مطلوب برای امتحان روشهای برنامهریزی و ارضای محدودیتها در هوش مصنوعی است. در این پژوهش، ابتدا الگوریتمهای ژنتیک مطالعه و بررسی شده، سپس در مسأله بهینه ...
بیشتر
طراحی جدول زمانبندی، اساساً از وظایف پیچیده و وقت گیر برای پرسنل مسئول میباشد که از طرفی انجام خودکار آن گامی در جهت کاهش بار کاری پرسنل و از سوی دیگر یک نمونه مطلوب برای امتحان روشهای برنامهریزی و ارضای محدودیتها در هوش مصنوعی است. در این پژوهش، ابتدا الگوریتمهای ژنتیک مطالعه و بررسی شده، سپس در مسأله بهینه سازی جدول زمانی دروس برای یک دانشکده فرضی مورد استفاده قرار گرفته است. در این رویکرد روند تکاملی پاسخها طی تکرار نسلها در یک الگوریتم ژنتیک، نهایتاً منجر به تولید یک جدول زمانبندی دروس خوش کیفیت خواهد گردید. در مرحله پیاده سازی، به کمک تغییراتی که در روند معمول الگوریتمهای ژنتیک صورت داده شد، نتایج بسیار خوبی در زمینه طراحی جداول زمانبندی دروس دانشگاهی حاصل گردیده است. اساس کار الگوریتم طراحی شده، حفظ کروموزومهای بهتر جمعیت و اعمال عملگرهای ژنتیکی بر روی بقیه کروموزومها به منظور بهبود آنها میباشد. در آزمونها، مقایسه بین الگوریتم ژنتیک عادی و الگوریتم پیشنهادی، طی چند مرحله، نقاط قوت الگوریتم پیشنهادی را مشخص کرد. ایدههای مطرح شده در این تحقیق قابل تسری به کاربردهای مشابه نیز خواهد بود.
فناوری آموزش- آموزش عالی
ناصر شابختی؛ سعید غفارپور جهرمی؛ حسین غلامعلی
چکیده
امروزه استفاده از روش های عددی در حل مسایل متفاوت، کاربرد فراوانی دارد. کاربرد این روش ها همراه با توسعه و ارایه روش های جدید و نو به منظور، پاسخگویی به نیازهای متفاوت مسایل عددی بوده است. هرچند روشهای عددی چون اجزای محدود، در حل مسایل سهبُعدی و با المان های چندوجهی بسیار وقتگیر و پرهزینه است، اما در این میان روش نقاط محدود به عنوان ...
بیشتر
امروزه استفاده از روش های عددی در حل مسایل متفاوت، کاربرد فراوانی دارد. کاربرد این روش ها همراه با توسعه و ارایه روش های جدید و نو به منظور، پاسخگویی به نیازهای متفاوت مسایل عددی بوده است. هرچند روشهای عددی چون اجزای محدود، در حل مسایل سهبُعدی و با المان های چندوجهی بسیار وقتگیر و پرهزینه است، اما در این میان روش نقاط محدود به عنوان یکی از روش های بدون شبکه توانسته است با قابلیتهای منحصر به فرد خود نظر بسیاری از محققان را برانگیزد. در این مقاله ضمن معرفی روش نقاط محدود، حل عددی مسایل عددی با استفاده از این روش تشریح میشود. در ادامه از این روش به عنوان یکی از روش هایسریع و مناسب در تعیین توزیع تنش زیر پیها استفاده میشود. نتیجه های حاصل از روش نقاط محدود با استفاده از توابع شکل و توزیع متفاوت نقاط، مورد تحلیل قرار گرفته و با روش های رایج دیگر چون روشهای سنتی و تجربی و همچنین روش اجزای محدود مقایسه میشود. مقایسه نتیجه ها نشان میدهد که روش نقاط محدود در مقایسه با دیگر روش ها به ویژه روش اجرای محدود، سرعت و دقت قابل قبولتری دارد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
محسن فیضی؛ محمد باقری؛ حمیدرضا عظمتی
چکیده
هدف اصلی این نوشتار،بازشناسی و تحلیل رویکرد های متفاوت در طراحی معماری منظر و پیشنهاد رویکرد کل گرای انسانی -محیطی در ارتباط با مسایل جاری معماری منظر در ایران است. به این منظور ابتدا هدف ها و رویکرد های رایج جزء گرا در معماری منظر معرفی و تحلیل می شود. آنگاه الگوی کل گرا، مبتنی بر رویکرد انسانی– محیطی به طراحی منظر در سه حوزه زیبایی ...
بیشتر
هدف اصلی این نوشتار،بازشناسی و تحلیل رویکرد های متفاوت در طراحی معماری منظر و پیشنهاد رویکرد کل گرای انسانی -محیطی در ارتباط با مسایل جاری معماری منظر در ایران است. به این منظور ابتدا هدف ها و رویکرد های رایج جزء گرا در معماری منظر معرفی و تحلیل می شود. آنگاه الگوی کل گرا، مبتنی بر رویکرد انسانی– محیطی به طراحی منظر در سه حوزه زیبایی شناسی، بوم شناسی و اجتماع محلی طرح شده و نقش هر حوزه در تامین نیازها و شکوفا سازی قابلیت های انسانی تبیین می شود. در رویکرد پیشنهادی، ادراک معماری منظر، فراورده ها تعامل بین ابعاد انسانی(تجربی) و محیطی(فضایی) شناخته می شود. ابعاد انسانی(تجربی) منظر شامل تقویت حس مکان و تعلق مکانی، بازسازی ذهنی و روحی انسان، تعریف قلمروهای عمومی، نیمه عمومی و خصوصی، تسهیل جهت یابی و راهیابی در فضا و نیز القای هویت، امنیت ومطلوبیت محلی است. ابعاد محیطی(فضایی) منظر شامل تعریف مکان ها، مسیرها و قلمروها است و طراح منظر بایستی به سامان دهی مکان ها (مراکز مبدا و مقصد)، مسیرها (راه ها ) و قلمروها (محدوده ها)ی کالبدی بپردازد. درپایان مقاله، طراحی منظر شهر ایرانی به عنوان یک نمونه موردی بررسی و چنین استنتاج شده است که، با توجه به گستردگی شهرهای ایران با مناظر انسانی- محیطی متنوع، باز شناخت چشم انداز شهر ایرانی، به عنوان پیش نیاز طرا حی معماری منظر ضروری است
فناوری آموزش- آموزش عالی
منصور شیخان؛ محمد اسماعیل کلانتری
چکیده
در این مقاله با هدف تخمین تعداد کاربران شخصی و سازمانی شبکهی دادهی کشور و به دنبال آن، برآورد بازار تجهیزات مورد نیاز مربوط تا چند سال آتی، در ابتدا آمار گروه های متفاوت این کاربران با توجه به اطلاعات آخرین سرشماری ها در کشور ، بررسی و با در نظر گرفتن نرخ رشد سالیانهی ترکیبی ، تعداد آنها تا پایان سال 1387 برآورد شده است. ...
بیشتر
در این مقاله با هدف تخمین تعداد کاربران شخصی و سازمانی شبکهی دادهی کشور و به دنبال آن، برآورد بازار تجهیزات مورد نیاز مربوط تا چند سال آتی، در ابتدا آمار گروه های متفاوت این کاربران با توجه به اطلاعات آخرین سرشماری ها در کشور ، بررسی و با در نظر گرفتن نرخ رشد سالیانهی ترکیبی ، تعداد آنها تا پایان سال 1387 برآورد شده است. در ادامه، پهنای باند مورد نیاز با توجه به تعیین سرویس های هدف برای کاربران مذکور، در سطح شهرها و استان های کشور تخمین زده شده و ظرفیت پورت های خروجی هر مسیریاب برآورد گردیده است. سپس توپولوژی شبکهی داده در طرح توسعة مذکور در سطح لایه های "هسته" و "توزیع" پیشنهاد و ظرفیت لینک های بین شهری در سطح کشور، در قالب یازده ناحیة متفاوت، برآورده شده است. در نهایت نیز حجم و بازار تجهیزات سخت افزاری و ملزومات نرم افزاری شبکهی داده را در طرح توسعهی مذکور تخمین زده ایم.