نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه تکنولوژیآموزشی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 گروه تعلیم و تربیت، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
3 گروه سنجش و اندازهگیری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: تکنولوژیآموزشی بهعنوان یک حوزه میان رشته ای، متأثر از پیشرفت های علوم، فناوری و بهره گیری از یافته های آنها برای تسهیل فرآیند آموزش و ارتقاء کیفیت یادگیری است. با هدف بهره گیری از تفکر طراحی به عنوان رویکردی نوین برای نوآوری و حل خلاق مسأله و یک حوزه منشأ اثر در مسائل طراحیآموزشی، پژوهش حاضر در جستجوی طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش تفکر طراحی برای طراحان آموزشی به منظور بهبود طراحیآموزشی، ایجاد تجارب غنی آموزشی و طرح مسائل نوآورانه آموزش است. عدم شکل گیری هویت طراح در طراح آموزشی و عدم تجهیز ذهن به طراحی خلاق و تفکرطراحی میتواند منجر به طراحی های آموزشی سطحی و باکیفیت پایین، دلزدگی و کاهش انگیزه و کاهش اثربخشی طرح های آموزشی شود. در این راستا، توجه به طراحانه اندیشیدن و تفکر طراحی می تواند چالشهای پیشروی طراحیآموزشی را پاسخگو بوده و آنها را حل نماید. خلأ اساسی در این زمینه، عدم وجود الگوی آموزش تفکر طراحی با اثربخشی مناسب برای دانشجویان تکنولوژی آموزشی است که هدف پژوهش حاضر است.
روش ها: در انجام پژوهش از روش آمیخته بهصورت طرح اکتشافی متوالی با دو بخش اصلی کیفی و کمّی استفاده شد. بهمنظور شـناسایی مؤلفه های تفکرطراحی در الگوی طراحی آموزشی از روش مرور نظام مند با بررسی تحقیقات سالهای 1980 تا 2021 در پایگاههای اطلاعاتی چندرشته ای و علمی مختلف لاتین و فارسی استفاده شد. 294 پژوهش شناسایی و پس از خواندن خلاصه مقالات و بررسی اولیه و حذف مقالات غیر مرتبط، 21 مقاله مورد تحلیل محتوای کیفی با طرح استقرایی قرار گرفت. مؤلفه های تفکر طراحی، سازنده گرایی اجتماعی، و طراحی آموزشی تفکر طراحی استخراج شد و براساس یافتههای بخش کیفی، الگوی پیشنهادی آموزش با الهام از مدل جاناسن طراحی و در بخش کمّی مورد اعتباریابی درونی و بیرونی قرار گرفت. برای اعتباریابی درونی الگو از روش توصیفی نظرسنجی با جامعه آماری متخصصان تکنولوژیآموزشی استفاده و اعتباریابی بیرونی الگو از طریق روش شبه آزمایشی (گروه پیشآزمون و پسآزمون گروههای آزمایش وگواه) با مشارکت32 دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژیآموزشی انجام شد و از نتایج برای اصلاح و نهای یسازی الگو استفاده گردید.
یافتهها: یافتههای بخش کیفی پژوهش با تجزیه و تحلیل محتوای استقرایی نشان داد که الگوی آموزش تفکر طراحی، ترکیبی از مؤلفههای نظری و عملی تفکرطراحی، مؤلفههای طراحیآموزشی و سازندهگرایی اجتماعی است. شناسایی این مؤلفه ها، ارتباط آنها با یکدیگر و ترکیب آنها برای الگوی طراحیآموزشی تفکر طراحی منجر به ارائه مدل مفهومی و الگوی پیشنهادی طراحیآموزشی شد. در بخش کمّی پژوهش، اعتبار درونی الگوی پیشنهادی توسط 29 نفر از اساتید و متخصصین تکنولوژیآموزشی تأیید شد. یافته های توصیفی و مقایسة میانگین زوجی هریک از گروهها در رابطه با متغیرها و نیز میانگین و انحراف استاندارد نتایج حاصل از تحلیل واریانس گروههای آزمایش و کنترل بعد از مداخله، نشان داد بهره گیری از الگوی ارائه شده در آموزش تفکر طراحی با نمره شایستگیهای طراحیآموزشی دانشجویان در سطح آلفای P<0/01معنادار بوده و در سطح اطمینان 99 درصد فرض صفر ردّ و فرضیه پژوهش معطوف به دارابودن اعتبار الگوی پیشنهادی در آموزش تفکر طراحی و همچنین تأثیرآن در طراحیآموزشی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری تکنولوژیآموزشی تأیید شد.
نتیجهگیری: با تأیید اعتبار درونی و بیرونی، این نتیجه حاصل آمد که الگوی پیشنهادی می تواند در آموزش تفکر طراحی به دانشجویان تکنولوژیآموزشی مناسب بوده و محیطی امن و منعطف را برای یادگیری تفکر طراحی ایجاد نماید. همچنین میتواند به تقویت شایستگی های طراحیآموزشی در حوزه های بنیان های حرفهای، برنامهریزی و تجزیه وتحلیل، و تدوین، سنجش و ارزیابی آموزش و بهبود طراحیآموزشی منجر شود. با این وجود، چالشهایی در اجرا و الزاماتی برای موفقیت آمیز بودن آموزش تفکر طراحی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد. این الگو میتواند برای بهبود عملکرد طراحیآموزشی در مراکزی که با تربیت و بهکارگیری طراحان آموزشی در ارتباط هستند مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Investigating the effectiveness of "Instructional Design Thinking" on the instructional design capability of educational technology students
نویسندگان [English]
- S. Talebi 1
- M. R. Nili Ahmadabadi 1
- H. Fardanesh 2
- A. Delavar 3
1 Department of Educational Technology, Faculty of Psycology and Educational Sciences, Allameh Tabataba'i University, Tehran, Iran
2 Department of Education, Faculty of Human Sciences, Tarbiat modarres University, Tehran, Iran
3 Department of Educational Measurement, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabataba'I University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Background and Objectives: Educational technology, as an interdisciplinary field, is affected by the advances in science and technology and the use of their findings to facilitate the education process and improve the quality of learning. With the aim of using “Design Thinking” as a new approach for innovation and creative problem solving and a source of effect in instructional design issues, the current research is in search of design and validation of design thinking instructional model in educational technology in order to improve instructional design, create rich experiences and innovative issues in education. The lack of formation of the designer's identity in the instructional designer and the lack of equipping the mind with creative design and design thinking can lead to superficial and low-quality instructional designs, boredom and reduced motivation, and reduced effectiveness of educational plans. In this regard, paying attention to thinking designerly and design thinking can respond to the challenges facing instructional design and solve them. The basic gap in this field is the lack of effective design thinking instructional model for educational technology students, which is the aim of this research.
Methods: In conducting the research, a mixed method was used in the form of a sequential exploratory design with two main qualitative and quantitative parts. In order to identify the components of design thinking in the model of instructional design, a systematic review method was used by examining research from 1980 to 2021 in various multidisciplinary and scientific databases in Latin and Persian. 294 researches were identified and after reading the summary of articles and preliminary review and removing irrelevant articles, 21 articles were subjected to qualitative content analysis with inductive design. The components of design thinking, social constructivism, design-instructional design thinking were extracted and based on the findings of the qualitative part, the proposed model of education was designed inspired by Janasen's model and was subject to internal and external validation in the quantitative part. For the internal validation of the model, a descriptive survey method was used with the statistical community of experts in the field of educational technology. The external validation of the model was done through the quasi-experimental method (pre-test and post-test groups, experimental and reference groups) with the participation of 32 master's and doctoral students in educational technology, and the results were used to modify and finalize the model.
Findings: Inductive analysis of the content of the qualitative part of the research showed that the instructional pattern of DT is a mixture of the theoretical and practical components of DT, instructional design, and social constructivism. Identification of the components, their relationship, and their combination to conform to the pattern of the instructional design of DT resulted in the presentation of a conceptual model and a proposed pattern for instructional design. In the quantitative part of the research, the internal validity of the proposed pattern was confirmed by 29 educational technology experts and university instructors. The descriptive results and the t-test of each of the groups regarding the variables and the mean and standard deviation of the results of covariance of the experimental and control groups after intervention showed that using the pattern, that is proposed for DT, was significant at the alpha level of p<0.01 with the score for students’ DT qualification. The null hypothesis was rejected in the confidence interval level of 99 percent and the research hypothesis was confirmed on the condition of validity of the proposed pattern for teaching DT and its impact on the instructional design performance of the MA and Ph.D. students of educational technology.
Conclusion: Confirmation of the research's internal and external validity testifies that the proposed pattern can be suitable for teaching DT to students of educational technology while providing a safe and flexible environment for DT learning. Furthermore, it may promote qualifications for instructional design in the areas of professional foundations, planning, and analysis, compilation, assessment, instructional evaluation, and betterment of instructional design. However, there are certain challenges in the way of enforcement and some exigencies for successful DT teaching, which need to be taken into consideration. The pattern can be used in the centers for training and recruiting instructional designers, thus contributing to better performance of the instructional design.
کلیدواژهها [English]
- Design Thinking
- Instructional Design
- Instructional Pattern
- Istructional Design Competencies
- Educational Technology Students
COPYRIGHTS
©2023 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله