آموزش الکترونیکی
حسین پورمهدی قایم مقامی؛ آزاده خاکی قصر
چکیده
پیشینه و اهداف: در دروان پاندمی کووید-19، همه رشته ها از جمله معماری به صورت برخط تدریس شدند. در میان دروس رشته معماری، کارگاههای طراحی معماری چالش برانگیزترین دروسی بودند که به صورت برخط برگزار شدند. در طول دوران پاندمی و پس از آن، محققان حوزه آموزش معماری درباره بازخوردهای تجربه زیسته تدریس در کارگاه های طراحی معماری برخط پژوهش هایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دروان پاندمی کووید-19، همه رشته ها از جمله معماری به صورت برخط تدریس شدند. در میان دروس رشته معماری، کارگاههای طراحی معماری چالش برانگیزترین دروسی بودند که به صورت برخط برگزار شدند. در طول دوران پاندمی و پس از آن، محققان حوزه آموزش معماری درباره بازخوردهای تجربه زیسته تدریس در کارگاه های طراحی معماری برخط پژوهش هایی انجام داده اند و مزایا و معایب آن را برشمرده اند. مطالعه پیش رو با تمرکز بر نقاط قوت کارگاه های برخط و توجه به اهمیت بازنمایی کلامی در فرایند طراحی معماری، سعی دارد با نظر به آنکه بازنمایی کلامی در فرآیند طراحی کاربرد دارد و توصیف کلامی یکی از ابزارهای آن است پاسخ این پرسش را بیابد : آیا با وجود محدودیت های انتقال محتوا و شرایطی که در برگزاری کارگاههای برخط داشتیم، امکان تقویت مهارت ارائه کلامی برای دانشجویان معماری فراهم شد؟روشها: روش به کار رفته، کیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و موردپژوهی تجربه زیسته کارگاه های برخط طراحی معماری در پاندمی کروناست. در مطالعات کتابخانه ای از مرور نظام مند استفاده شده است. در موردپژوهی از روش کیفی تحلیل مضمون به پشتوانه کدگذاری با استفاده از روش های مشاهده، یادداشت برداری، بررسی بروندادهای دانشجویان، پرسشنامه و خودارزیابی دانشجویان بهره گرفته شده است. مدت مطالعه، پنج نیمسال تحصیلی (دوران پاندمی کرونا : 2022-2019) در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهیدبهشتی است. جامعه آماری متشکل از 147 دانشجو است (111N= دانشجویان کارشناسی و 36N= دانشجویان کارشناسی ارشد).یافتهها: نتایج نشان میدهد که کارگاه های برخط طراحی معماری، به دلیل محدودیتهای به اشتراک گذاشتن محتوا به نسبت با کارگاه های حضوری و در جبران آن، اتکای بسیار به حواس شنیداری و ظرفیت های زبانی دارند. نتایج حاکی از ارتقای توان بازنمایی کلامی (شامل شفاهی و مکتوب) دانشجویان است که بسته به شرایط هر کارگاه آموزشی میزان آن متغیر است. از نگاه 86% از دانشجویان، توان بازنمایی کلامی آنها به صورت مکتوب در کارگاه های برخط پیشرفت داشته است و 73% از دانشجویان مهارت بازنمایی کلامی شفاهی خود را ارتقایافته ارزیابی کردند. شایان ذکر است مهارت بازنمایی کلامی به صورت مکتوب به عنوان دومین مهارت ارتقا یافته دانشجویان از میان 6 مهارت ارتقا یافته در کارگاه های برخط توسط دانشجویان ارزیابی شد. از دیگر نتایج آنست که سطح استفاده و مقبولیت بازنمایی های نوشتاری و گفتاری در فرآیند خلاقیت در کارگاههای برخط ثابت نبوده است و ممکن است به دلایل مختلفی تغییر کند. برخی از مولفه های توفیق این امر عبارتند از: ترجیح مدرس کارگاه برای به کارگیری مهارت بازنمایی کلامی در کارگاه، استعداد و ظرفیت بالفعل دانشجویان در توصیف کلامی، موضوع کارگاه طراحی و موقعیتی که کارگاه در فرآیند طراحی در آن قرار دارد. نتیجهگیری: کارگاه های برخط طراحی معماری، امکانی برای تقویت مهارت بازنمایی کلامی دانشجویان هستند. فراتر از آن، مهارت بازنمایی کلامی، از پایههای برپایی کارگاه های برخطِ طراحی معماری است و نقش جبرانی در تامین کیفیت آموزشی کارگاهها به ویژه در فرایند طراحی دارد. از این ویژگی می توان استفاده کرد و در کارگاه های آینده، به صورت حضوری یا ترکیبی بهره برد. پیشنهاد بر این است تمرین هایی هدفمند در این راستا تعریف و تجربه شوند تا در مراحل آغازین و میانی و نهایی فرایند طراحی به کار گرفته شوند. از آن جمله می توان به تمرین بیان سناریو، بیان صورت مساله طراحی، نوشتن بیانیه طراحی و تدارک جلساتی برای توصیف خوانی از میان متون نویسندگان برجسته و همچنین جلسات نقد کارهای دانشجویان و آثار معماران در کارگاه طراحی معماری برخط اشاره کرد.
فناوری های آموزشی نوظهور
علی افشاری؛ فرهاد کاروان؛ جمال الدین مهدی نژاد درزی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از رویکردهای مهم در آموزش، نظریه شناختی است. با وجود کاربرد فراوان رویکرد شناختی در آموزش طراحی، هنوز چالشهایی وجود دارد. رویکرد شناختی، به مطالعه علمی فرآیندهای ذهنی مانند تفکر، درک، حـل مسـأله و استدلال می پردازد. شیوه آموزش در رویکرد شناختی، به راهبردهای شناختی مرتبط است. راهبردهای شناختی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از رویکردهای مهم در آموزش، نظریه شناختی است. با وجود کاربرد فراوان رویکرد شناختی در آموزش طراحی، هنوز چالشهایی وجود دارد. رویکرد شناختی، به مطالعه علمی فرآیندهای ذهنی مانند تفکر، درک، حـل مسـأله و استدلال می پردازد. شیوه آموزش در رویکرد شناختی، به راهبردهای شناختی مرتبط است. راهبردهای شناختی، فرآیندهایی است که به کمک آنها یادگیری، یادآوری و تفکر صورت می پذیرد. از اینرو، شناخت و راهبردهای شناختی نقش بسیار مهمی در فرآیند آموزش و یادگیری دارند. الگوها و راهبردهای شناختی مختلفی در آموزش مورد استفاده قرار میگیرند. پژوهش حاضر، به سه الگوی یادگیری نقشه ذهنی، حل مسأله و وسعت بخشی به تفکر پرداخته است. هدف این پژوهش، طراحی و اعتباریابی روش آموزش شناختی در معماری مبتنی بر الگوهای یادگیری مسأله محور، نقشه ذهنی و وسعت بخشی به تفکر و تأثیر آن بر ایدهپردازی دانشجویان معماری بود.روشها: پژوهش حاضر، از نوع آمیخته (کیفی و کمّی) و از نظر زمانی، جزو مطالعات مقطعی است. شیوه گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر، به روش کتابخانهای و میدانی بود. در این مطالعه، آموزش الگوی شناختی متغیر مستقل و ایدهپردازی دانشجویان بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. ابتدا، منابع مختلف بررسی و با استفاده از روش تحلیل محتوا، مؤلفه های الگوی آموزشی شناختی مشخص شد. سپس، با استفاده از روش دلفی و نظر داوران، مؤلفه ها مورد تأیید نهایی قرارگرفتند. در مرحله اعتباریابی بیرونی از روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری، شامل اساتید گروه معماری و تکنولوژی آموزشی (در بخش کیفی) و دانشجویان معماری دانشگاه آزاد واحد همدان (در بخش کمّی) بودند. روش نمونهگیری در این پژوهش، به صورت در دسترس بود. در گروه اساتید، 12 نفر جهت اعتبار درونی الگو با روش در دسترس انتخاب شدند. 50 نفر از دانشجویان معماری درس طراحی3، بهعنوان نمونه در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بر این اساس، بهطور تصادفی 25 نفر در گروه آزمایش و 25 نفر، در گروه گواه قرار گرفتند. الگوی آموزش شناختی به مدت 10 هفته و در هر هفته یک جلسه آموزشی 90 دقیقهای برای گروه آزمایش ارائه شده است. تحلیل دادهها، با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 22 انجام گرفت.یافتهها: نتایج، در تدوین الگوی آموزش شناختی ترکیبی نشان داد که این الگو، شامل 7 مقوله و 57 مؤلفه بود. اعتبار درونی الگو با روش دلفی بررسی شد که 11 مؤلفه حذف شد و ضریب هماهنگی کندال براساس نظر 12 داور برای مؤلفه های الگو 82/0 بهدست آمد که در سطح 01/0 معنادار بود. در زمینه اعتبار بیرونی نیز، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش مبتنی بر الگوی تدوین شده بر ایدهپردازی دانشجویان اثر معناداری دارد.نتیجهگیری: الگوی آموزشی شناختی مبتنی بر راهبردهای حل مسأله، نقشه ذهنی و تفکر سطح بالا در مقطع کارشناسی رشته معماری از 3 محور، 7 مقوله و 46 مؤلفه تشکیل شده است. سه محور اصلی یا همان اهداف آموزشی شامل محتوا، شیوه تدریس و ارزشیابی بود. محور محتوا، شامل سه مقوله (راهبردهای مبتنی بر دانش قبلی، مبتنی بر حل مسأله و مبتنی بر تفکر سطح بالا) بود. محور شیوه تدریس یا یادگیری شامل دو مقوله (تعاملی و فردی) و محور ارزشیابی نیز شامل دو مقوله (فرآیند محور و نتیجه محور) بود. اعتبار درونی و بیرونی الگو مورد بررسی قرار گرفت و نتایج، اعتبار آن را مورد تأیید قرار دادند. براین اساس، میتوان پیشنهاد داد که الگوی حاضر در آموزش دروس طراحی معماری مورد استفاده قرار گیرد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
سید محمدعلی احمدی طباطبایی؛ سید محسن موسوی
چکیده
پیشینه و اهداف: پیشرفت سریع فناوری کامپیوتر، جنبههای مختلف کار و زندگی را متحول کرده و بر لزوم آموزش و استفاده صحیح از ابزارهای دیجیتال تاکید دارد. نرمافزارهای معماری به فرآیند طراحی تبدیل شدهاند و معماران را قادر میسازند تا روشهای جدید را کشف کنند. با این حال، نگرانیهایی در مورد تأثیر نرمافزار بر خلاقیت و نوآوری ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پیشرفت سریع فناوری کامپیوتر، جنبههای مختلف کار و زندگی را متحول کرده و بر لزوم آموزش و استفاده صحیح از ابزارهای دیجیتال تاکید دارد. نرمافزارهای معماری به فرآیند طراحی تبدیل شدهاند و معماران را قادر میسازند تا روشهای جدید را کشف کنند. با این حال، نگرانیهایی در مورد تأثیر نرمافزار بر خلاقیت و نوآوری ایجاد شده است. این مطالعه با هدف تعیین زمان و روش مناسب برای آموزش نرمافزار به دانشجویان معماری ضمن کاهش اثرات منفی بر خلاقیت انجام شده است. این یافتهها به توسعه رویکردهای آموزش نرمافزار موثرتر در دانشکدههای معماری و شرکتهای طراحی کمک خواهد کرد. در حالی که فناوری مزایایی مانند افزایش سرعت طراحی و تجسم را ارائه میدهد، تعادل بین ابزارهای دیجیتال و روشهای سنتی باید در آموزش معماری حفظ شود.روشها: این مطالعه رویکردی کیفی را اتخاذ میکند که شامل فعالیتهایی مانند مشاهده، مصاحبه و مشارکت گسترده در فعالیتهای پژوهشی برای به دست آوردن اطلاعات دست اول در مورد موضوع تحقیق است. تحقیق کیفی شامل روشهای مختلف گردآوری دادهها مانند تحقیق میدانی، مشاهده یا مشارکت و مصاحبههای عمیق است. در مرحله اول از روش اسنادی و مطالعه کتابخانهای برای ایجاد مبانی نظری موضوع تحقیق استفاده شد. مصاحبههای عمیق برای جمعآوری اطلاعات از کارشناسان در زمینه آموزش معماری انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها شامل تحلیل محتوا بود که در آن اجزای متن جمعآوری شده دسته بندی و شمارش شدند. متغیر مستقل تحقیق روش و زمان بندی صحیح آموزش نرمافزارهای معماری به دانشجویان و متغیر وابسته ارتقای کارایی و بهره مندی دانشجویان از یادگیری نرمافزار میباشد. یافتهها از تجزیه و تحلیل پاسخهای مصاحبه و استدلال منطقی به دست آمده است.یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که دانشجویانی که وارد رشته معماری میشوند، قبل از پرداختن به نرمافزارهای معماری، ابتدا باید پایهای محکم در اصول طراحی دستی و طراحی ایجاد کنند. استفاده زودهنگام از نرمافزار بدون درک صحیح از معماری میتواند مانع خلاقیت شود و منجر به تولید فرمهای پیچیده عاری از هدف و درک فضایی شود. توصیه میشود که دانشجویان قبل از شروع به استفاده نرمافزار دیجیتال، از طریق طراحی دست آزاد و تفکر خلاق، ارتباط قوی بین دست، چشم و ذهن خود برقرار کنند. مرحله مفهومی طراحی به بهترین وجه از طریق طرحهای دستی و مدل سازی انجام میشود؛ نرمافزار را میتوان در مراحل بعدی مورد استفاده قرار داد. آموزش همزمان نرمافزار در کنار سایر موضوعات معماری ممکن است منجر به اضافه بار اطلاعات و کاهش تمرکز شود. یک رویکرد مترقی و یکپارچه برای آموزش نرمافزار در برنامه درسی برای افزایش کاربرد عملی ابزارهای نرمافزاری توسط دانش آموزان پیشنهاد شده است. این تحقیق بینشهایی را برای توسعه یک روش آموزشی مؤثر ارائه میدهد که دانشجویان را برای بازار کار آماده میکند و در عین حال خلاقیت و درک معماری آنها را تقویت میکند.نتیجهگیری: یافتههای تحقیق نشان میدهد که دانشجویان باید نرمافزار معماری را پس از ایجاد پایهای در طراحی دستی و اصول طراحی بیاموزند. شروع زودهنگام آموزش نرمافزار میتواند مانع خلاقیت شود و منجر به طراحیهای سطحی شود. آموزش نرم افزار در کنار سایر دروس معماری به صورت پیش رونده و یکپارچه توصیه میشود. آموزش عملی و مبتنی بر پروژه به دانشآموزان کمک میکند ویژگیهای نرمافزار را درک کنند و یادگیری پایدار را ترویج میکند. برای جلوگیری از سردرگمی باید از اجزای نرم افزاری غیر ضروری اجتناب شود. دانشگاهها باید برنامههای خود را برای رفع نیازهای دانشجویان در بازار کار اصلاح کنند و آموزش نرمافزاری جامع ارائه دهند.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
مریم منشی؛ سیّد عطااله طاهایی؛ شروین میرشاهزاده
چکیده
پیشینه و اهداف: تعلیم و تربیت دردانشکدههای معماری ایران با شیوههای نوین آموزشی در کشورهای پیشرفته صنعتی فاصله قابل توجهی دارد. شیوههای آموزشی ایران همچنان مانند دوران گذشته است که متأسفانه همگام با تغییرات عصر جدید پیش نرفته است و این میتواند یکی از دلایل ناکارآمدی آموزش معماری در ایران باشد.دانشکدههای معماری، با توجه به ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تعلیم و تربیت دردانشکدههای معماری ایران با شیوههای نوین آموزشی در کشورهای پیشرفته صنعتی فاصله قابل توجهی دارد. شیوههای آموزشی ایران همچنان مانند دوران گذشته است که متأسفانه همگام با تغییرات عصر جدید پیش نرفته است و این میتواند یکی از دلایل ناکارآمدی آموزش معماری در ایران باشد.دانشکدههای معماری، با توجه به تحولات سیستم آموزشی و نیازهای رو به افزایش دانشجویان به ارتباطات وتکنولوژیهای روز،نیازمندتغییراست.به عبارت دیگر،فراگیر بودن فناوریهای نوین، بر نظام آموزشی تأثیر میگذارد و محیط آموزشی باید به طور پیوسته خود را با پیشرفتها و تحولات دنیای امروز هماهنگ سازد.مهم ترین هدف نظام آموزشی،تربیت و تعلیم افراد توانا و شایسته و تولید دانش گسترده برای رفع نیازهای متغیر دنیای مدرن برای زندگی و جامعهای در حال رشد است.در واقع، نظام آموزشی باید به طور پیوسته در پاسخ به تحول و نوآوریهای آموزشی و آمادهسازی دانشجویانی برای یک جهان به سرعت در حال تغییرتلاش کند.لزوم تغییرات،معاصرسازی و بهروزرسانی فضاهای آموزشی به موازات جریان نوین آموزشی در دانشکدههای معماری و شهرسازی دارای اهمیت است.این پژوهش به بررسی تطبیقی برنامه آموزشی،فضاهاوفناوریهای نوین آموزشی در نظام آموزش معماری دردانشگاههای منتخب جهان پرداخته است. هدف از پژوهش،شناخت راهکارهایی جهت اصلاح نظام آموزش دانشگاهی معماری ایران است.روشها: پژوهش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و کاربردی است و تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی بود. نمونه پژوهش ، به صورت هدفمند از میان دانشگاههای معماری مطرح دنیا و پیشرو در آموزش معماری که منتخب ارزیابی های معتبر است ، انتخاب شد. رویکرد پژوهش کیفی و به روش تطبیقی طبق چهار مرحله تطبیق جرج بردی شامل توصیف،تفسیر، هم جواری و مقایسه صورت گرفته است. اسناد و مدارک مرتبط با موضوع از مطالعات کتابخانهای، کتب و مقالات، جستجو در منابع اینترنتی جمعآوری و درقالب جداول دستهبندی و تحلیل تطبیقی شدند و خصوصیات کیفی مشترک دانشکدههای برتر معماری جهان مشخص شد.یافتهها: تحلیلهای انجام شده روی نمونهها، نشان میدهد که به کارگیری فناوریهای نوین آموزشی در برنامه درسی نظام آموزش معماری نقش محوری دارد و در ارتقاء سطح آموزشی و یادگیری دانشجویان مؤثر است و همچنین بعضی از نوآوریهای این رشته در دانشگاههای برتر جهان شناسایی شد. از جمله، مهمترین این نوآوریها، بازنگریهای مکرر برنامه آموزشی،کار در محیطهای کارگاهی با تجهیزات پیشرفته، برگزاری سفرهای آموزشی، آمادهسازی دانشجویان برای بازار کار،برگزاری سخنرانیها و نمایشگاهها با حضور معماران معاصر،کار در محیطهای کاری با کارفرمای حقیقی و دفاتر برجسته معماری بود.نتیجهگیری: نتایج مقایسه ساختار آموزشی دانشگاههای ام ای تی،هاروارد،رایس ،سای – آرک وکوپرنیون نشان داد که دانشگاههای ام آی تی وهاروارد ضمن بهرهگیری از محیط آموزشی مناسب و دارای تجهیزات و امکانات پیشرفته و به روزمعماری،متنوعترین و منعطفترین برنامه آموزشی را میان دانشگاههای مورد مطالعه ارائه میدهند. دانشگاه رایس با امکان کارآموزی در دفاتر معماران برجسته و برگزاری کلاس و دورههایی درباره مسائل و چالشهای به روز و آینده معماری که سبب افزایش خلاقیت دانشجویان است،تأکید میکند. مدرسه سای – آرک با رویکرد ایجاد انعطاف و پویایی در روش آموزش،ابداعات نوآورانه و راهکارهای خلاقانه در طراحی معماری و برگزاری سخنرانیها و نمایشگاهها باحضور اساتید و معماران مطرح دنیا بر تعامل اساتید و دانشجویان تأکید میکند.مدرسه کوپرنیون علاوه بر مهیا ساختن فضای آموزشی مناسب،بر اجتماعپذیری فضاهای تجمعی و افزایش تعاملات اجتماعی میان عموم مردم و دانشجویان و اساتید متمرکز است.در نتیجه، دوره آموزش معماری دانشگاهی باید با تحولات جدید در فرایند آموزش هماهنگی داشته باشد.فناوری و ابزار پیشرفته آن و تفکر انتقادی بهعنوان عامل ضروری و اساسی برای موفقیت در آموزش معماری شمرده میشوند.لازم است تا با بهرهگیری از فناوریها و انجام کلیه تغییرات لازم برای بازنگری و سازماندهی مجدد نظام آموزشی،گامیدر جهت ارتقای کیفیت آموزش معماری برداشته شود.
آموزش الکترونیکی- مجازی
لیلا السادات حمیدیان دیوکلائی؛ سیده مهسا باقری
چکیده
پیشینه و اهداف: آشنایی با تفاوت های فرآیند یادگیری در میان دانشجویان یکی از عوامل مهم در توسعه و بهبود امر آموزش است. بررسی سبکهای یادگیری در میان دانشجویان، از جمله مواردی است که می توان از آن به منظور ارتقاء کیفیت آموزش به خصوص در حوزۀ آموزشهای مجازی بهره برد. یکی از موضوعاتی که ممکن است در حوزۀ آموزش مجازی نادیده گرفته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آشنایی با تفاوت های فرآیند یادگیری در میان دانشجویان یکی از عوامل مهم در توسعه و بهبود امر آموزش است. بررسی سبکهای یادگیری در میان دانشجویان، از جمله مواردی است که می توان از آن به منظور ارتقاء کیفیت آموزش به خصوص در حوزۀ آموزشهای مجازی بهره برد. یکی از موضوعاتی که ممکن است در حوزۀ آموزش مجازی نادیده گرفته شود، تفاوتهای یادگیری در بین دانشجویان است. سبک یادگیری مشخصه ای است که تعیین میکند دانشجو چگونه یاد می گیرد و چگونه دوست دارد یاد بگیرد. عدم توجه به تفاوت سبکهای یادگیری دانشجویان به ویژه در آموزشهای مجازی که در آن مدرس ارتباط دیداری و حضوری چندانی با دانشجویان ندارد، گاه منجر به عدم انتقال کامل مفاهیم آموزشی میشود. با توجه به اهمیت چگونگی برگزاری دروس در یادگیری الکترونیکی، در این مقاله سعی بر آن است تا با استفاده از تقسیمبندیهای چهارگانۀ سبک یادگیری کلب، عملکرد دانشجویان در دروس مختلف رشتۀ معماری مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. بررسی سبکهای مختلف یادگیری دانشآموزان، میتواند برای ارتقاء کیفیت آموزشی و یادگیری بهتر دانشآموزان به ویژه در آموزش مجازی مفید باشد. روشها: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و در زمان برگزاری فرآیند یادگیری الکترونیکی انجام شده است. این پژوهش بر روی 48 نفر از دانشجویان ترم اول از مقاطع کاردانی رشتۀ معماری و معماری داخلی و کارشناسی رشتۀ معماری صورت گرفته است. شروع به تحصیل این دانشجویان به صورت مجازی بوده است. انتخاب دروس نیز به گونهای بوده است که توزیع مناسبی از دروس عملی، نظری و عملی-نظری صورت گیرد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار spss23استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان میدهد که دانشجویان رشتۀ معماری در مقاطع کاردانی و کارشناسی جامعۀ آماری مورد نظر، بیشتر دارای سبک یادگیری انطباقدهنده با حداکثر میزان 39.6% در مقطع کارشناسی می باشند. از طرفی دانشجویان رشتۀ معماری داخلی بیشتر دارای سبک یادگیری همگرا با حداکثر میزان 25% بودهاند. کمترین سبک یادگیری که دانشجویان از آن بهره می بردند سبک یادگیری جذب کننده با میزان 14.6% بوده است. همچنین مطالعات نشان می دهد که بین رشته و مقطع تحصیلی دانشجویان با عملکرد ایشان ارتباط معناداری وجود ندارد.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که رفتار غالب دانشجویان نمونۀ آماری مورد نظر در رشتۀ معماری از نوع انطباق یابنده بوده است. همچنین نتایج نشان می دهد، تفاوت معناداری بین سبکهای مختلف یادگیری و عملکرد دانشجویان در مقاطع (کاردانی و کارشناسی) و واحدهای مختلف درسی (شامل نظری، عملی و نظری-عملی) وجود ندارد. در سبک یادگیری انطباق یابنده، فراگیران تمایل بیشتری به انجام آزمایش و عملی نمودن آموخته های خود دارند. این نتیجه از آن جهت حائز اهمیت است که ماهیت رشتۀ معماری به خصوص در دانشگاه فنی و حرفه ای که رسالتی مهارت محور دارد، مستلزم کار عملی و نقش فعال دانشجویان در فرآیند آزمایش آموخته ها میباشد. پیشنهاد میشود مربیان در ابتدای هر دورۀ آموزشی از سبکهای مختلف یادگیری آگاه باشند تا برای هر گروه از افراد دارای سبک یادگیری مشترک، طبقه بندی خاصی در نظر بگیرند. فراگیران با یادگیری سبک یادگیری خود میتوانند از ساختار انعطاف پذیری در آموزش الکترونیکی استفاده کنند تا به یادگیری مطلوب دست یابند.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
مریم حسینی؛ سیدباقر حسینی؛ فرهنگ مظفر
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش همراه با تأمل، در پژوهشهای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. تأمل در هنگام آموزش معماری همراه با طراحی، به دانشجو کمک میکند که ایده طراحی را ارزیابی و اصلاح نماید و این روند رفت و برگشتی مجدداَ تکرار میشود. کاربست آموزش تأملی در رشته معماری و در حین طراحی و میزان پایبندی مدرسان به این شیوه آموزشی در آتلیهها، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش همراه با تأمل، در پژوهشهای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است. تأمل در هنگام آموزش معماری همراه با طراحی، به دانشجو کمک میکند که ایده طراحی را ارزیابی و اصلاح نماید و این روند رفت و برگشتی مجدداَ تکرار میشود. کاربست آموزش تأملی در رشته معماری و در حین طراحی و میزان پایبندی مدرسان به این شیوه آموزشی در آتلیهها، نیاز به بررسی دقیقتر دارد. مطالعات نشان میدهد، ارزیابی (داوری) معماری بهعنوان ابزاری برای ایجاد تأمل، کاربرد دارد. در بررسی منابع گوناگون، چهار رویکرد پیمایش و پرسشنامه، مطالعات موردی تجربه محور، تحلیلهای بر پایه تجربه و پیشنهادات خبرگانی و نگاه کل نگر و معرفت شناسانه به موضوع داوری معماری تاکنون مورد برررسی قرار گرفتهاند. در این پژوهشها که در کشورهای گوناگون انجام شده، بررسی اثر داوری و رابطه آن با مقوله آموزش، ویژگیهای داوران مثل جنسیت و اثر آن بر نتایج داوری، نقد داوری موجود، ادراک ذهنی و اثر جلسات دانشجومحور بر داوری و نیز بررسی تاریخی شیوههای داوری و جهانبینی حاکم بر نگاه داوران مشاهده میشود. با توجه به گستردگی مطالعات انجام شده، بررسی و شناخت ویژگیهای داوری همراه با تأمل بهصورت تخصصی در آتلیه های معماری، موضوع این پژوهش استروشها: این پژوهش برای شناخت وضعیت داوری موجود در دانشکدههای معماری و بررسی رفتار مدرسان در این رشته و شناخت ترجیحات آنها در زمان داوری، انجام شد. از طریق پرسشنامه نیمه باز درباره میزان اهمیت به شاخصهای ارزیابی تأملی که شامل داوری منطقی همراه با ریزنمره، همراه با حضور دانشجویان، رفت و برگشتی و مبتنی بر فرآیند طراحی در کنار بررسی محصول نهایی میباشد، از یک نمونه پانزده نفره از جامعه مدرسان، سؤالاتی پرسیده شد. برای هر سؤال پاسخهای طیفی از یک(خیلی کم) تا پنج (خیلی زیاد) جمع آوری و بررسی شد. سپس از میزان ترجیحات آنها درباره انتخاب میان بیست و سه شاخص در داوری هر اثر بررسی به عمل آمد.یافتهها: بررسی شاخصهای ارزیابی تأملی در جامعه نمونه مورد بررسی این پژوهش نشان میدهد، 66 درصد از مدرسان، در عمل به ارزیابی تأملی پایبند هستند؛ بدین معنا که در زمان بررسی طرحها، به شیوه داوری منطقی همراه با ریزنمره، داوری در حضور دانشجویان و استفاده از الگوی همتایان مدرس، داوری رفت و برگشتی و مقایسه رشد هر دانشجو با خود او و داوری طرح همزمان با بررسی فرآیند طراحی عمل میکنند. همچنین بررسیها نشان میدهد، ارزیابی تأملی در معماری، در تمام انواع دانشگاههای کشور به یک اندازه کاربرد دارد. بررسی اثر جنسیت در داوری نشان میدهد، داوران زن، بیش از مردها به شاخصهای ارزیابی تأملی پایبند هستند. بررسی شاخص سن در داوری نشان میدهد، داوران مسنتر از داوری با ریزنمرات و رفت و برگشتی فاصله گرفته و به داوری تک مرحلهای و شهودی تمایل بیشتری نشان میدهند. کاربست ارزیابی تأملی در میان داوران نشان میدهد در میان داورانی که به ارزیابی تأملی پایبند هستند، بیش از هرچیز «کارایی و عملکرد طرح» اهمیت دارد و نوآوری در درجه بعدی قرار میگیرد؛ درحالیکه داوران دیگر، به «نوآوری»، «زیبایی طرح» ، «ارائه گرافیکی» و «کیفیت حجم پردازی و ترکیب بندی در طرح معماری» اهمیت بیشتری میدهند.نتیجهگیری: داوری همراه با تأمل، بهعنوان روشی جدید در پژوهش حاضر معرفی شده است. این شیوه با ارائه روشی منطقی، مرحله به مرحله، تعاملی و رفت و برگشتی، فرآیند داوری را از پایان ترم، به تمام طول ترم کشانده و از آن بهعنوان ابزاری برای آموزش استفاده کرده است. اثر این روش، که شاخصهای آن، مورد تأیید خبرگان جامعه آماری این پژوهش نیز قرارگرفت، نشان داد که تغییر شیوه آموزش، میتواند موجب ارتقای یادگیری مفاهیم پایه در دانشجویان معماری باشد. کارایی این روش، در زمانی است که مدرسان، فرآیند آموزش فعلی را بهصورت هدفمند، تغییر داده و با اولویتدهی به کارایی و عملکرد طرحهای دانشجویان، از داوری شهودی، تک مرحلهای، محصولمحور و فارغ از تعامل با دانشجویان، به سمت شاخصهای ارائه شده در این پژوهش حرکت کنند. یافتههای پژوهش نشان میدهد این مهم البته تاکنون در بیش از نیمی از آتلیههای آموزش معماری، محقق شده اما با توجه به نتایج مثبت آن در ارتقای یادگیری دانشجویان، نیاز به برنامهریزی دقیقتر و مدیریت منسجم در جهت تحقق این هدف دارد.
آموزش فنی حرفه ای
صبا حجازی؛ مینو شفایی
چکیده
پیشینه و اهداف: توانایی فضایی به دلیل کاربرد آن در زندگی روزمره و جایگاه آن در علوم و مهندسی اهمیتی ویژه دارد. در دهههای اخیر مطالعات زیادی در مورد توانایی فضایی در حوزه آموزش ریاضی صورت گرفته است. بخشی از این مطالعات در حوزهی ریاضیات مدرسهای بوده و در آن بر اهمیت جایگاه توانایی فضایی در فرآیند آموزش ریاضی مدرسهای تأکید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: توانایی فضایی به دلیل کاربرد آن در زندگی روزمره و جایگاه آن در علوم و مهندسی اهمیتی ویژه دارد. در دهههای اخیر مطالعات زیادی در مورد توانایی فضایی در حوزه آموزش ریاضی صورت گرفته است. بخشی از این مطالعات در حوزهی ریاضیات مدرسهای بوده و در آن بر اهمیت جایگاه توانایی فضایی در فرآیند آموزش ریاضی مدرسهای تأکید شدهاست. البته لازم به ذکر است که تعداد پژوهش های مرتبط با آموزش ریاضی در کشور ایران چندان زیاد نیست و بیشتر پژوهشها در حیطه روانشناسی انجام شده است. در اسناد آموزشی نظیر سند اصول و استانداردهای ریاضیات مدرسهای نیز به این نکته اشاره شده است که دانشآموزان باید انواع بازنماییهای تجسمی را در تحلیل مسألهها و موضوعات ریاضی بهکار ببرند. تعاریف متعدد و متنوعی از توانایی فضایی ارائه شده و برای توصیف آن، از عبارات مختلفی نظیر تفکر تجسمی، تفکر شهودی و توانایی بصری استفاده شده است. همچنین برای توضیح ماهیت آن، عوامل و مؤلفههای گوناگونی بر شمرده شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی توانایی فضایی در دانشآموزان، با ملاحظه جنسیت، رشته و پایه تحصیلی آنان و با توجه به عاملهای تجسم فضایی، دورانذهنی و جهتیابی فضایی است.روشها: روش این مطالعه روش پیمایشی است و شرکتکنندگان آن، 901 دانشآموز متوسطه دوم از شهرستان شهریار هستند که در سال تحصیلی 97-1396 در پایه دهم و یازدهم در دو رشته ریاضی و تجربی مشغول به تحصیل بودهاند. ابزار پژوهش، آزمونی محققساخته است که روایی صوری و محتوایی آن توسط تعدادی از اساتید آموزش ریاضی و نیز معلمان ریاضی، تأیید شد و معیار آلفای کُرونباخ با مقدار تقریبی 83/0، مؤید پایایی آن میباشد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (t مستقل) استفاده شد.یافتهها: یافتههای این مطالعه حاکی از تفاوت معنادار بین عملکرد دانشآموزان دختر و پسر در حوزه تواناییفضایی است. بهعلاوه دانشآموزان رشته ریاضی نسبت به دانشآموزان رشته تجربی و نیز دانشآموزان پایه یازدهم نسبت به پایه دهم بهشکل معناداری عملکرد قویتری داشتهاند. این تفاوت با توجه به آموزش ضمنی که در پایههای تحصیلی و در پایه دهم و یازدهم اتفاق میافتد و نیز دروسی که دانشآموزان دوره یازدهم تا زمان اجرای آزمون در درس هندسه گذراندهاند، قابل توجیه است. این یافتهها نشان میدهند که رشد توانایی فضایی به آموزش وابسته است و با توجه به جایگاه آن در زندگی روزمره و حرفهای نیازمند توجه بیشتری در ریاضیات مدرسهای است. یافتههای کیفی این مطالعه حاکی از آن است که تکالیف مرتبط با توانایی فضایی، بستری مناسب برای پرورش تفکر ریاضی و فرآیند های ریاضی نظیر حل مسأله، استدلال و اثبات است. به هر ترتیب به نظر میرسد آموزش و افزایش پایه تحصیلی بر رشد توانایی فضایی و بهبود عملکرد حل مسأله دانشآموزان تأثیری انکار ناپذیر دارد.نتیجهگیری: هرچند رویکرد حل مسأله در کتابهای درسی ریاضی ایران در دهه اخیر بهطور آشکاری حضور خود را تثبیت کرده است؛ اما مطالعات چندانی در مورد جایگاه و نقش توانایی فضایی در آموزش فرآیند حل مسأله ریاضی انجام نشده است و عرصه آموزش ریاضی مدرسهای نیازمند به پژوهشهای بیشتری در مورد توانایی فضایی در سطوح مختلف مانند برنامههای درسی، آموزش معلمان و یاددهی و یادگیری ریاضی است. یافتههای این پژوهش میتواند در تغییر و تقویت راهبردها، فرایندهای آموزشی، برنامهریزی درسی و ابزارهای آموزشی مناسب برای بهبود تجسم فضایی دانشآموزان، کارآمد باشد.
معماری
شایسته ولدی؛ سعید علی تاجر؛ حسن ختن لو
چکیده
پیشینه و اهداف: پیشرفت فناوری اطلاعات در زمینهی تکنولوژیهای قابل حمل، امکان توسعهی "یادگیری همهجا حاضر" را مهیا کرده است. یادگیری موبایل (یادگیری حاضر در همهجا)، محیط یادگیری جدیدی است که در آن یادگیرنده در سناریویی از دنیای واقعی، با امکان دسترسی به منابع آنلاین، از طریق ابزارهای قابل حمل و شبکههای بیسیم قرار میگیرد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پیشرفت فناوری اطلاعات در زمینهی تکنولوژیهای قابل حمل، امکان توسعهی "یادگیری همهجا حاضر" را مهیا کرده است. یادگیری موبایل (یادگیری حاضر در همهجا)، محیط یادگیری جدیدی است که در آن یادگیرنده در سناریویی از دنیای واقعی، با امکان دسترسی به منابع آنلاین، از طریق ابزارهای قابل حمل و شبکههای بیسیم قرار میگیرد. از سوی دیگر، تکنولوژی واقعیت افزوده با قرارگیری در میانهی دنیای واقعی و دنیای مجازی و ایجاد محیطی که در آن اجزای مجازی در یک تعامل پویا با محیط واقعی پیرامون ترکیب شده باشد، به تکمیل دریافتهای حسی انسان از محیط کمک کرده است. تکنولوژی واقعیت افزودهی قابل حمل، با افزودن اجزای مجازی و اطلاعات به یک موقعیت فیزیکی مشخص، ابزار مناسبی برای افزودن محتوا به بازدیدهای میدانی است. چنین ابزاری میتواند با ایجاد موقعیت یادگیری خودکفا برای دانشجویان، فرآیند آموزشی استاد محور و غیر فعّال را به فرآیندی دانشجو محور و فعّال تغییر دهد. محیط یادگیری حاصل از ترکیب دنیای حقیقی و دنیای مجازی در ایجاد یک محیط یادگیری معتبر برای دانشجویان، موثر است. پژوهشهای متعدّدی کاربرد تکنولوژیهای مبتنی بر واقعیت افزوده را در زمینههای آموزشی مختلف مانند مهندسی، پزشکی، اکولوژی، علوم، هنر، تاریخ و ... مورد بررسی قرار دادهاند. این تحقیق، با هدف افزایش کارائی بازدیدهای متداول در آموزش دروس فنی رشتهی معماری، ابزاری مبتنی بر تکنولوژی واقعیت افزوده به کار گرفته است.روشها:: این تحقیق از نوع کاربردی بوده و از روش تحقیق کمّی بهره گرفته است. شرکت کنندگان در این آزمایش تعداد 73 نفر از دانشجویان کلاس تأسیسات مکانیکی ساختمان در سال سوم کارشناسی رشتهی معماری بودند که بعد از مرحلهی اولیهی آموزش تئوری در کلاس و برگزاری پیش آزمون، به گروه آزمایشی (38 نفر) و گروه کنترل (35 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای سنجش در این مقاله پیشآزمون، پسآزمون، پرسشنامهی پیشین و پرسشنامهی پسین بودند. روند اجرای این آزمایش در سه هفتهی متوالی در کلاس تأسیسات مکانیکی ساختمان، و در جهت ایجاد محیط یادگیری فعال، انجام گرفته است.یافتهها: نتایج حاصل از بهکارگیری این ابزار از طریق پیش آزمون، آزمون پایانی و نظرسنجیها، نشان داده است که این ابزار کمک آموزشی مجهز شده به تکنولوژی واقعیت افزوده سبب افزایش میزان یادگیری دانشجویان از بازدید میدانی بوده است و در زمینهی ایجاد رضایت از رویکرد یادگیری و کسب اعتبار دانشی بیشتر برای بازدیدهای میدانی، از دیدگاه دانشجویان، نیز موثر بوده است.نتیجهگیری: استفاده از تکنولوژی واقعیت افزوده و ایجاد تمرکز بر نکات با اهمیت در بازدیدهای میدانی، فرآیند آموزش و یادگیری را برای دانشجویان کاراتر و خوشایندتر کرده است. از دیدگاه دانشجویان، اعتبار دانشی فعالیت طراحی شده برای گروه آزمایشی، بیشتر از فعالیت طراحی شده برای گروه کنترل بود. ترکیب اطلاعات مربوط به ساختمان در یک نرم افزار ساده و قابل فهم موجب اعتبار دانشی برتر این روش بوده است.
رویکردهای نوین آموزشی
سهراب سردشتی؛ مینو شفائی؛ فرهنگ مظفر
چکیده
پیشینه و اهداف: ساخت محیط یادگیری غنی از روابط اجتماعی که در آن تعاملات همسالان و یادگیری جمعی بتواند گسترش پیدا کند، هسته مرکزی تعلیم و تربیت آتلیه محور برای آموزش طراحی معماری را تشکیل میدهد. ابعاد اجتماعی آتلیه و فرصت هایی که برای همکاری و اشتراک به دست میدهد، به عنوان محرکی برای یادگیری عمل می کند و این فرهنگ آتلیه است که معنی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ساخت محیط یادگیری غنی از روابط اجتماعی که در آن تعاملات همسالان و یادگیری جمعی بتواند گسترش پیدا کند، هسته مرکزی تعلیم و تربیت آتلیه محور برای آموزش طراحی معماری را تشکیل میدهد. ابعاد اجتماعی آتلیه و فرصت هایی که برای همکاری و اشتراک به دست میدهد، به عنوان محرکی برای یادگیری عمل می کند و این فرهنگ آتلیه است که معنی ماندگاری برای دانشجویان می یابد. یکی از شیوه های آموزشی تعامل محور که با تکثر دنیای امروز و ماهیت متفاوت رشته معماری و سیستم آموزش کارگاهی هماهنگ به نظر میرسد، شیوه آموزش انتقادی ابداع اندیشمند برزیلی پائولو فریره است. فریره هدف اساسی تعلیم و تربیت را پرورش انسانهای خلاق و منتقد میداند که تمامی افکار، عقاید و ارزشهای موجود در جامعه و هم چنین عملکرد افراد و نحوه برخورد با حوادث و وقایع مختلف را با دیدی انتقادی مینگرند و در یافتن ریشههای آن میکوشند. الگوی فریره در آموزش انتقادی بیشتر گفتوگوی انتقادی را در بر میگیرد که در آن شاگردان (کل کلاس) به ارائه دیدگاههای خود پرداخته و ارزیابیها و نقدها را بررسی می کنند. در ارزیابی اندیشه دیگران با آنها مشارکت دارند و همراه آنها با در هم آمیزی دیدگاهها و بررسی استدلالها به نگرش دقیقتر و جامعتر نسبت به موضوع پرداخته و راه حل های موثر را کشف میکنند. لذا میتوان استنباط کرد که شیوه آموزش انتقادی با ویژگی های خاص خود، پتانسیل بالا بردن کیفیت کلاسهای طرح معماری را دارا باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین چگونگی بکارگیری آموزش انتقادی در زمینه آموزش عالی ایران -رشته معماری- و بررسی چالشها و ارائه راهکار برای بهینه سازی شیوه در محیط مورد آزمون شکل گرفته است.روش ها: روش تحقیق روش کیفی (تفسیرگرا) و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوا بوده است. پس از تبیین چگونگی اجرای روش انتقادی در کلاس طرح معماری کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد گرگان 24 دانشجو به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و با بکارگیری موضوعی دو بخشی، امکان مقایسه دو روش (معمول و انتقادی) فراهم شد. در انتهای ترم با کدگذاری و تحلیل پاسخنامه های بازپاسخ دانشجویان مدل تحقیق تبیین گردید. برای تایید و توسعه نتایج، آزمون در سال تحصیلی بعد با گروه دیگری متشکل از 22 دانشجو تکرار شد.یافتهها: نتایج نشان داد سازوکار اثرگذاری آموزش انتقادی در قالب هشت مقوله افزایش انگیزه، بالا رفتن مهارتهای اجتماعی، گفتاری و اعتماد به نفس، ارتقاء سرعت و کیفیت روند پرورش ایده های معماری، ایجاد تنوع و سرزندگی، کاهش استرس و اضطراب، اتلاف وقت و بحثهای بیهوده، حاشیه نشینی آموزشی و خودسانسوری توسط دانشجویان درک شده است، که پنج مقوله اول در دسته بازخوردهای مثبت و سه مقوله دوم در دسته بازخوردهای منفی قرار می گیرند که در واقع چالشهای بکارگیری این روش در نظام آموزش معماری محسوب می گردند.نتیجهگیری: در انتها راهکارهایی برای غلبه بر چالشها پیشنهاد شده است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: انتخاب موضوع دارای واقعیت خارجی توسط دانشجویان، فازبندی کرکسیونهای دسته جمعی، استمرار روش برای نهادینه شدن آن، تغییر نگاه دانشجویان به استاد به مثابه منبع اطلاعات یا استاد به عنوان شخص برتر و معجزه گر و تغییر نگاه و کاهش بیاعتمادی دانشجویان نسبت به خودشان. همچنین ویژگیهایی برای معلم انتقادی نیز برشمرده شده که می توان به فروتنی، شوخ طبعی، ظرفیت بالای معلم در برابر خنده و شوخی، حوصله بسیار زیاد معلم در برابر بحثهای بیهوده و آشنایی معلم انتقادی با نظریه های روان شناسی و روان کاوی اشاره کرد.
رویکردهای نوین آموزشی
سیما رضائی آشتیانی؛ جمالالدین مهدینژاد
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش معماری از موضوعات مهم در جریان رشد معماری است. یکی از ارکان مهم آموزش، ارزیابی است. ارزیابی پروژهها، رایجترین روش بازخورد در معماری است. در این دهه، دانشگاهها و مدارس به طور فزایندهای متعهد به ارزیابی و رتبهدهی مؤثر برای دانشجویان هستند، به طوری که ارزیابی و نمرهدهی باعث ارتقاء یادگیری دانشجویان شود ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش معماری از موضوعات مهم در جریان رشد معماری است. یکی از ارکان مهم آموزش، ارزیابی است. ارزیابی پروژهها، رایجترین روش بازخورد در معماری است. در این دهه، دانشگاهها و مدارس به طور فزایندهای متعهد به ارزیابی و رتبهدهی مؤثر برای دانشجویان هستند، به طوری که ارزیابی و نمرهدهی باعث ارتقاء یادگیری دانشجویان شود نه اینکه فقط، نمرهای به آنها داده باشند. اهمیت بررسی این موضوع در این است که به حتم روشهای ارزیابی در مورد سیستمهای آموزشی معماری که مبتنی بر طراحی و آتلیه است مثل معماری، نسبت به سایر رشتهها، نیاز بیشتری به تحقیق و بررسی دارد. در رشته طراحی معماری، مانند رشتههای دیگر نمیتوان از دانشجویان امتحان کتبی، تشریحی یا تستی گرفت و تبدیل کردن کاری که دانشجویان معماری ارائه میدهند به یک نمره، در مقایسه با بقیه رشتهها بسیار دشوارتر است. در تحقیقاتی که در مورد ارزیابی انجام شده، توجه کمی به احساس و دریافت دانشجویان از فرایند ارزیابی شده است، درحالیکه به عنوان یکی از بزرگترین نارضایتیهای دانشجویان شناخته شده است. هدف از این تحقیق، درک نظرات دانشجویان از روشهای رایج ارزیابی است تا ضمن بررسی روشهای سنجش توان طراحی دانشجویان، ارزیابی طرح و فرآیند، به شیوهای جهت قضاوت پروژههای معماری در جهت ارتقای کیفیت داوری و آموزش در این رشته بپردازد و الگویی را در خصوص روش صحیح سنجش و داوری مبتنی بر اهداف و فرآیند طراحی، با اتکای بر معیارهایی که بر اساس اهداف آموزشی است، ارائه دهد.روش ها:. نمونههای این تحقیق، 40 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده معماری دانشگاه سوره، به روش نمونهگیری خوشهای، به صورت گروههای تمرکز است و از متخصصین برای وزندهی به معیارها، به روش AHP استفاده شده است.یافته ها: پنج معیار اصلی برای ارزیابی ارائه شد: از بین آنها توضیح انتقادی با وزن 38% از اهمیت بیشتری برخوردار است، بعد از آن توسعه ایده منتخب با 21%، کانسپت و راه حل طراحی، با 17% و 14% و در نهایت طرح نهایی با 10% کمترین اهمیت را از بین پنج معیار به خود اختصاص میدهد.نتیجه گیری: در راستای ارزیابی طراحی معماری بر اساس بررسی نظر دانشجویان و بررسی روشهای گذشته ارزیابی، الگویی پیشنهاد شد. الگوی پیشنهادی هر چهار نقش ارزیابی- بازخورنده، ایجادکننده انگیزش، هدایت کننده، ارتباطی ارزیابی- را به درستی ایفا میکند. با این الگو به دانشجویان بر اساس کیفیت کارشان نمره داده میشود و هیچ ارتباطی با کارایی دانشجویان دیگر ندارد و بنابراین هیچ مقایسهای بین دانشجویان وجود ندارد. در عین حال، به دلیل اینکه یک عدد ارائه میشود، در آخر، جایگاه دانشجو در بین دانشجوهای دیگر تعیین میشود، در حالیکه کار هر شخص با خودش مقایسه شده است. در این الگو معیارها بر اساس اهداف دوره تعریف و الویتبندی شدهاند. الگوی ارائه شده میتواند راهبردهایی را برای کنشگران آموزش معماری، اعم از مدرس و دانشجو در امر ارتقا یادگیری ارائه دهد.
کاربرد بازی در آموزش
مینو شفایی
چکیده
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان معماری قرار گرفته است. اما برگزاری دروس طراحی معماری به صورت کارگاهی (عملی) طی ساعات متمادی، تکراری شدن و یکنواختی تکنیک هایی مانند اسکیس های یک روزه، کرکسیون های فردی و جمعی، آموزش طراحی معماری را به امری کسالت بار برای استاد و دانشجو تبدیل می کند. این مساله در مورد اساتید جوان که تجربه کافی تدریس ندارند تبدیل به یک چالش جدی می شود. به نظر می رسد شیوه آموزش بازی محور می تواند موجب ارتقای انگیزش دانشجویان شده و میزان یادگیری آنها را افزایش دهد. در همین راستا، هدف از این مقاله، بررسی تاثیر شیوه آموزش بازی محور بر میزان یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس طراحی معماری یک (کارشناسی) است. حقیقات گسترده درباره آموزش معماری، نشان از اهمیت این موضوع دارد. رویکرد اصلی در بیشتر تحقیقات اخیر، آموزش یادگیرنده محور است و بیشتر پژوهشگران بر تعامل و مشارکت استاد و دانشجو تاکید کرده اند. هدف اصلی این پژوهشها ارتقای انگیزش و یادگیری دانشجویان معماری است. از سویی در دنیای امروز، آموزش از طریق بازی های رایانهای مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش از طریق بازی -و نه فقط بازی های رایانه ای- در ارتقای یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس است.روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق تجربی (عملی) استفاده شده است. جامعه آماری، دانشجویان معماری طرح یک کارشناسی و تعداد نمونه 51 نفر بودند که به سه گروه تقسیم شدند. در گروه آزمون، آموزش طراحی همراه با بازی صورت گرفت. گروه دوم (گروه کنترل 1) به شیوه کرکسیون جمعی و گروه سوم (گروه کنترل 2) از طریق کرکسیون های فردی اداره شد. در ابتدا و انتهای نیمسال در هر سه گروه، آزمون استاندارد MBI-SS برگزار شد.یافتهها: پس از سنجش توزیع فراوانی پاسخ ها در سه گروه و تجزیه تحلیل آنها، نتایج تحقیق نشان داد که آموزش توام با بازی های نمایشی، گفتاری، نوشتاری و ترسیمی می تواند در ارتقای انگیزش، یادگیری، میزان مشارکت و احساس مثبت دانشجو در مورد درس، موثر باشد.نتیجهگیری: پژوهش حاضر، در راستای آموزش مشارکتی و تعامل معلم و دانشجو، تاثیر آموزش از طریق بازی را بر ارتقای انگیزش دانشجویان نشان داد. هرچند در دنیای امروز، آموزش معماری از طریق بازی های رایانه ای، مورد بحث است، این پژوهش، آموزش از طریق بازی را به بازی های رایانه ای محدود نمی داند. بازیهای نمایشی، گفتاری و نوشتاری و ترسیمی بنا به خلاقیت معلم و تناسب بازی با موضوع می تواند در آموزش طراحی معماری گنجانده شود و علاقه دانشجویان را به طراحی معماری برانگیزد و مطابق ادبیات تحقیق، یادگیری دیرپای(دراز مدت) را موجب می شود.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
محمودرضا ثقفی
چکیده
امروزه توجه روز افزونی به رویکرد ساختارگرا در یادگیری و یاددهی به منظور پاسخ گویی به تغییرات و چالشهای پیش روی آموزش عالی وجود دارد. رویکردی که به طور خاص متناسب با آموزش معماری و شیوه یاددهی1 کارگاه طراحی است. در حالیکه کارگاههای طراحی، محیط آموزشی ایدهالی برای رشتههای مبتنی بر حل مسأله2 هستند، تعداد کمی تحقیق کیفی ...
بیشتر
امروزه توجه روز افزونی به رویکرد ساختارگرا در یادگیری و یاددهی به منظور پاسخ گویی به تغییرات و چالشهای پیش روی آموزش عالی وجود دارد. رویکردی که به طور خاص متناسب با آموزش معماری و شیوه یاددهی1 کارگاه طراحی است. در حالیکه کارگاههای طراحی، محیط آموزشی ایدهالی برای رشتههای مبتنی بر حل مسأله2 هستند، تعداد کمی تحقیق کیفی جامع درباره آنها انجام شده است. این پژوهش با اتخاذ رویکردی جامع و کیفی و کاربرد روش نظریه زمینهگرا3 به این نیاز پاسخ میدهد. هدف پژوهش، کنکاش در یافتن مزایا و محدودیتهای هر یک از کارگاههای آموزش طراحی حضوری4 و مجازی5 است تا به ترکیب بهینه یک محیط مرکب6 به منظور ایجاد حداکثر زمینه یادگیری، دست یابد. نتیجه اصلی یک مدل مرکب چند بعدی جامع است، که انعطاف پذیری لازم را برای انطباق با محیطهای مختلف و تسهیل یادگیری ساختارگرا7 از طریق خود- تعیینی8، خود- تدبیری9، و شخصی سازی محیط یادگیری دارد. این مدل مرکب در ترم بهار ۱۳۹۲ در کارگاه طراحی معماری ۳ دانشگاه هنر اصفهان تست شد. نگارنده به عنوان مشاهدهگر فعال در کلیه جلسات حضور داشت و دانشجویان در انتهای ترم به بیان مزایا و محدودیتهای این مدل در قالب مباحثه گروهی پرداختند. دسترسی تمام وقت به کارگاه تحت وب و آرشیو فرآیند طراحی از مزایا، و مشکلات فنی اینترنتی و مشارکت مجازی محدود مهمترین محدودیتهای این تجربه بودند.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
سعید میرریاحی؛ فاطمه قارونی
چکیده
سواد محیطی 1 حوزه اصلی فعالیتهایی است که دانستن آن، برای افراد بهعنوان مصرف کننده، تولیدکننده و ناظر ضروری به نظر میرسد. هدف از آموزش محیطی بالا بردن و ارتقاء سواد کاربردی افراد است. مفهوم سواد محیطی شامل دانش (حقایق، مفاهیم و مهارت) و عمل (نگرش و آگاهی) میشود که با هم رفتار فردی را شکل میدهند. در این معنا و مفهوم آگاهی دارای دو مفهوم مبتنی ...
بیشتر
سواد محیطی 1 حوزه اصلی فعالیتهایی است که دانستن آن، برای افراد بهعنوان مصرف کننده، تولیدکننده و ناظر ضروری به نظر میرسد. هدف از آموزش محیطی بالا بردن و ارتقاء سواد کاربردی افراد است. مفهوم سواد محیطی شامل دانش (حقایق، مفاهیم و مهارت) و عمل (نگرش و آگاهی) میشود که با هم رفتار فردی را شکل میدهند. در این معنا و مفهوم آگاهی دارای دو مفهوم مبتنی بر دانش (شناخت) و درک مبتنی بر احساس می باشد. بهطور کلی آموزش علمی و سواد محیطی دارای یک رابطه دوطرفه هستند. آموزش علمی شرط لازم سواد محیطی است و سواد محیطی به عنوان پایه ای برای آموزش علمی محسوب میشود. علاوه بر آن، سواد علمی با سواد محیطی در بسیاری از مواقع همپوشانی می کند و به دلیل آنکه مرتبط و وابسته هستند، مشکل است تا تمایز شاخصی بین آن دو برقرار کرد. به همین دلیل است که لیتلدیک احتیاج به یک مدل آموزشی جدید که شامل دو زمینه آموزشی میباشد را بیان میکند. تحقیقات نشان میدهد که آموزش محیطی تا سه برابر منجر به بیشتر شدن سواد محیطی و در نهایت رفتار مسئوولانه در برابر محیط میشود. بر اساس این یافته ها، سواد محیطی نتیجه ای فراتر و مهمتر از آگاهی و رفتار مسئوولانه در برابر محیط دارد و میتواند به عنوان پروژهای برای زندگی شناخته شود. بیش از شش دهه است که از آموزش معماری آکادمیک در ایران سپری می شود اما هنوز روش آموزشی رضایت بخشی شکل نگرفته است و یک جانبه نگری کمابیش در دانشکده های معماری وجود دارد. در این مقاله تلاش می شود به رابطه آموزش معماری با سواد محیطی پرداخته و ضرورت آموزش سواد محیطی بهعنوان عاملی که در دانشکده های معماری نادیده گرفته شده بپردازد.
معماری
غلامحسین معماریان؛ سیدمجید هاشمی طغرالجردی؛ مهدی حمزهنژاد
چکیده
در دهههای اخیر نیاز به پژوهشهای میانرشتهای در موضوع آموزش معماری، بیش از پیش آشکار شده است. در این میان، طراحان، برای حل مسائل معماری از تفسیرهای عینی و ذهنی کمک گرفتهاند؛ لذا شناخت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه معمار و مخاطبان، مؤلفه مهمی جهت خواندن معماری شده است. یکی از شیوههای مطرح آموزشی در ایتالیا، شیوه مدرسه معماری موراتوری ...
بیشتر
در دهههای اخیر نیاز به پژوهشهای میانرشتهای در موضوع آموزش معماری، بیش از پیش آشکار شده است. در این میان، طراحان، برای حل مسائل معماری از تفسیرهای عینی و ذهنی کمک گرفتهاند؛ لذا شناخت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه معمار و مخاطبان، مؤلفه مهمی جهت خواندن معماری شده است. یکی از شیوههای مطرح آموزشی در ایتالیا، شیوه مدرسه معماری موراتوری است که بر مبنای گونه شناسی تاریخی- تکاملی و با هدف بازسازی زنجیره تاریخی شیء، که در واقع بخشی از ضمیر ناخودآگاه معمار بوده، شکل گرفته است. از مزایای این شیوه، فرآیند مشخص پژوهش، آموزش و طراحی جهت رسیدن به الگوهای پایه در مقیاس منطقه، شهر، بافت و معماری است که امکان پیروی از آن را در سایر دانشکدههای معماری فراهم میکند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن شرح این مدرسه به نقد مبانی نظری و برنامه آموزشی آن پرداخته و با توجه به مناسب بودن یافتههای آن برای دانشکدههای معماری، نتایج آن را جهت استفاده در دروسی چون کارگاه طراحی مجموعههای مسکونی و در موضوع شناسایی الگوهای پایه، توصیه مینماید.
معماری
سجاد نازی دیزجی؛ احمدرضا کشتکار قلاتی؛ رضا پرویزی
چکیده
بیان روایی در آموزش مطالب؛ مبتنی بر رعایت تمام عناصر ادبیات روایی و فنون روایتپردازی، یکی از روشهای فعال تدریس میباشد. بررسی کاربرد این روش در آموزش کودکان و نوجوانان بحث جدیدی نیست، اما تحقیق در مورد کاربرد روش در شاخههای مختلف آموزش دانشگاهی از قبیل علوم مهندسی، پزشکی و ... به تازگی شروع شده است. رواییگویی یکی از پایههای ...
بیشتر
بیان روایی در آموزش مطالب؛ مبتنی بر رعایت تمام عناصر ادبیات روایی و فنون روایتپردازی، یکی از روشهای فعال تدریس میباشد. بررسی کاربرد این روش در آموزش کودکان و نوجوانان بحث جدیدی نیست، اما تحقیق در مورد کاربرد روش در شاخههای مختلف آموزش دانشگاهی از قبیل علوم مهندسی، پزشکی و ... به تازگی شروع شده است. رواییگویی یکی از پایههای ذهن آدمی برای اندیشیدن در حوزههای مختلف علمی و هنری میباشد. با توجه به نو بودن موضوع پژوهش حاضر، ابتدا مطالعات کتابخانهای انجام و سپس در جهت اثبات از روش نیمه تجربی استفاده شده است. روش کار مطالعات کتابخانهای بر اساس مقایسه مابین ساختار داستان و معماری و ارتباط و تأثیرات متقابل آنهاست. همچنین تأثیرات روانشناسانه رواییگویی بر آموزش معماری در دروس مختلف بررسی شده است. در روش نیمه تجربی، دو شیوه تدریس سخنرانی و رواییگویی روی دو گروه 29 نفری از دانشجویان آزمایش شده و پس از آزمون، نتایج به دست آمده با آزمون t مستقل توسط نرم افزار spss مقایسه گردیده است. نتیجه اینکه با استفاده از ماهیت روایتگونه معماری میتوان از روایتها در زمینه حس مکان معماری و طراحی بنا استفاده نمود و از روش رواییگویی در تدریس دروس مختلف معماری بهره جست. این روش ماندگاری مفاهیم و ارزشهای اخلاقی معماری را در ذهن دانشجو افزایش میدهد. روش نیمه تجربی تفاوت معنادار در نتایج آزمون دو گروه را نشان داده، به طوری که میانگین نمره کل کسب شده در گروه سخنرانی31/1± 7/11 و در روش روایی گویی 01/1 ±1/14 از 20 میباشد. از این روش در مقیاس وسیعتر و پیشرفتهتر، میتوان در قصه گویی دیجیتالی، تولید کتاب، فیلم و بازیهای رایانهای برای آموزش دانشگاهی، آشنایی جامعه با معماری و همچنین آمادگی کودکان برای درک مفاهیم معماری استفاده نمود.
معماری
یوسف گرجی مهلبانی
چکیده
امروزه نگرانی درباره آینده آموزش معماری، در حال گسترش است. به نظر میرسد مدلهای امروزی آموزش و تمرین معماری ممکن است مناسب چالشهای آینده نباشند. در مدارس معماری، بیشتر به آموزش تاریخ معماری پرداخته میشود و یا به شرایط حال توجه میگردد و آینده کمتر به عنوان یک موضوع قابل بررسی مورد توجه قرار میگیرد. در حالیکه اندیشیدن به آینده ...
بیشتر
امروزه نگرانی درباره آینده آموزش معماری، در حال گسترش است. به نظر میرسد مدلهای امروزی آموزش و تمرین معماری ممکن است مناسب چالشهای آینده نباشند. در مدارس معماری، بیشتر به آموزش تاریخ معماری پرداخته میشود و یا به شرایط حال توجه میگردد و آینده کمتر به عنوان یک موضوع قابل بررسی مورد توجه قرار میگیرد. در حالیکه اندیشیدن به آینده به خصوص برای دانشآموزان امروز که زندگی و حرفهشان در آینده میباشد، بسیار ضروری است. این مقاله به بحثهایی راجع به ضرورت اندیشیدن به آینده، از طریق برنامه آموزشی معماری میپردازد. بدین منظور توجه به آینده از نهضت مدرن تا به امروز مختصراً مورد بررسی قرار میگیرد تا نگاه صحیح به مسائل گذشته، امروز و آینده، به ویژه نوع نگاه نقادانه به مسائل امروز، به دست آید؛ تا بتواند زمینهساز ورود به آینده شود. نگرانیهای معماری امروز و چارهجوییهای آن نیز باید مورد ملاحظه قرار گیرند تا موضوعات اساسی معماری آینده آشکار گردند. در واقع در این حالت نه تاریخ گذشته معماری بلکه آینده معماری آموزش داده میشود. این پژوهش بر پایه یک تحقیق توسعهای شکل گرفته است. تحقیقات توسعهای در واقع شبیه به تحقیقات کاربردی هستند و برخی آنها را از انواع پژوهشهای کاربردی میدانند. هدف این پژوهش، تدوین و تهیه برنامه و طرح، برای حل مسئله کیفیت آموزش معماری در آینده میباشد؛ لذا در این مقاله ابتدا موقعیت، شرایط و وضع موجود آموزش معماری بررسی و سپس، بر اساس یافتههای پژوهش توسعهای، برنامه یا طرح ویژه برای رفع معضل موجود تولید و تدوین میگردد. این تحقیق بیشتر به دنبال آن است که مشخص کند چگونه وضع موجود بهبود مییابد، و یا مدلها و روشهای جدید بهبود وضع موجود کدامند. به طور کلی هدف این تحقیق در راستای توسعه و بهبود شرایط، روشها، ابزار، یا ساختارهای آیندهی آموزش معماری در ایران است. جهت جمعآوری اطلاعات در این مقاله، از شیوه ترکیبی شامل: میدانی (پرسشنامه)، مطالعات اسنادی و کتابخانهای استفاده شده است. در این روش با مقایسه و تطبیق پدیدههای نظری مطروحه پیرامون هر مسئله و تجزیه و تحلیل کمّی اطلاعات جمعآوری شده از طریق پرسشنامه به دو شیوه توصیفی و استنباطی، جمعبندی و نتیجهگیری لازم ارائه شده است.
معماری
مهدی خاک زند؛ فرهنگ مظفر؛ محسن فیضی؛ مریم عظیمی
چکیده
دانشجویان معماری و حتی معماران حرفهای اغلب تصاویر مرجع را از کتابها، روزنامهها و دیگر مجموعههای تصویردار و در کل آنچه که در طول عمرشان دیدهاند، برداشت میکنند تا با بهرهگیری از آنها به شکلها و صورتهای جدیدی دست یافته، آنها را به هدف معینی نزدیک کنند و نهایتاً در طراحیشان به کار برند. طبق گفته بسیاری از طراحان ...
بیشتر
دانشجویان معماری و حتی معماران حرفهای اغلب تصاویر مرجع را از کتابها، روزنامهها و دیگر مجموعههای تصویردار و در کل آنچه که در طول عمرشان دیدهاند، برداشت میکنند تا با بهرهگیری از آنها به شکلها و صورتهای جدیدی دست یافته، آنها را به هدف معینی نزدیک کنند و نهایتاً در طراحیشان به کار برند. طبق گفته بسیاری از طراحان و اندیشمندان، آنچه معماران در تخیلات خود دارند، زاییده تصاویری است که دیدهاند. پس ناگفته پیداست که فاکتورهای بصری در فرایند طراحی، نقش به سزایی دارند. در همین راستا، از جمله مسائلی که جای آن در حوزه آموزش معماری خالی است، بحث تخیل و جایگاه آن در حوزه طراحی معماری است. بسیاری از معماران معتقدند که تخیل بخش لاینفک هنر است. از طرفی معماری رشتهای چندبعدی و فراگیر است. معماری هم هنر است، هم حرفه، و هم حالتی ذهنی دارد. بنابراین معمار خلاق هم از تخیل برخوردار است و هم در بسیاری از جنبهها خلاقیت دارد که برخی از آنها کاملاً هنری و فکریاند، و برخی دیگر عملی میباشند. از دید رایت، آلتو و لوکوربوزیه، خلق و خلاقیت و تجسم نه تنها «مقدس» و پوشیده در هالهای مذهبیاند، بلکه باعث تقابل و رویارویی مدام عوامل خلاقیت و جامعهاند. در این مقاله نیز ما نمونههایی را از چگونگی استفاده معماران از منابع تصویری و قیاس بصری میان اشکال و فرمها ارائه میدهیم و شیوههای خود را جهت پیدا کردن ترسیمهای مشابه تشریح میکنیم و نشان میدهیم طرحهای گرافیکی که موجب یادآوری میشوند و بر پایه اسکیسها به وجود آمدهاند، میتوانند به طراحان (به خصوص در سیستم دانشگاهی) جهت پیدا کردن منابع جالب توجه از زمینههای مختلف، کمک شایستهای کنند. گفته میشود هر چه دامنه این اطلاعات بصری جامعتر باشد، موجب افزایش خلاقیت طرح نیز میشود. در همین راستا این مقاله به تشریح “قیاس بصری” میان انواع ترسیمها و تصاویر میپردازد و بیان میکند که چگونه میتوان از اسکیسها و طرحوارهها به عنوان یک منبع استفاده کرد و مراجع بصری را برای طراحی خلاق در فرایند آموزش طراحی معماری بازیابی نمود.
آموزش فنی حرفه ای
مهران علی الحسابی؛ سعید نوروزیان ملکی
چکیده
این نوشتار در پی تأکید بر آموزش معماری کارآمدتر است تا معماران قادر به خلق محیطهایی انسانی در راستای پاسخ به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و محیطی طراحی شوند. منظور از محیطهای انسانی، محیطهایی است که فعالیتهای انسانی به صورت تعریفشده در آنها انجام میشود. فعالیتهایی که بازتابی از معیارهای رفتاری و فرهنگی مشخص شده توسط ...
بیشتر
این نوشتار در پی تأکید بر آموزش معماری کارآمدتر است تا معماران قادر به خلق محیطهایی انسانی در راستای پاسخ به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و محیطی طراحی شوند. منظور از محیطهای انسانی، محیطهایی است که فعالیتهای انسانی به صورت تعریفشده در آنها انجام میشود. فعالیتهایی که بازتابی از معیارهای رفتاری و فرهنگی مشخص شده توسط جامعه بوده و مسائلی مانند اقتصاد، اکولوژی و اجتماع را در بر میگیرند و سبب محیطهای زیستی میشوند. مقاله با بررسی و تحلیل معیارهای آموزش و محتوای آموزشی مدارس مختلف معماری، تلاش خواهد نمود تا گسست موجود میان آموزشهای صرفاً عملی و نظری در فرآیند آموزشی معماری را مشخص سازد. این تحقیق به ارائه روشهایی جهت پر نمودن این فواصل میپردازد؛ و در عین حال مفاهیم نظری موردنیاز برای ایجاد محیطهای انسانی را نیز به صورت توأمان در نظر دارد. این امر فهم جامعی از دو روش آموزش معماری مختلف، امّا وابسته را ضروری میسازد و به شناخت دو پایة اصلی این آموزش، یعنی پایة عملی و مهارتی، و پایة تئوری و نظری، مدد میرساند.
معماری
غلامحسین معماریان؛ حیدر جهان بخش؛ فرزانه میرکاظمی
چکیده
دروس معماری در سه گروه دانشی، توانشی و بینشی دسته بندی می شوند و انسان طبیعت معماری که در گروه دروس بینشی جا میگیرد، از جمله دروس پایه و تخصصی در آموزش معماری است که جهت دهی به توجهات دانشجو را ممکن می نماید. اما گوناگونی و بی سامانی روشهای ارایه ی این درس که باید پیش درآمدی مؤثر در فرایند تعمیق تفکرات و نظرات ...
بیشتر
دروس معماری در سه گروه دانشی، توانشی و بینشی دسته بندی می شوند و انسان طبیعت معماری که در گروه دروس بینشی جا میگیرد، از جمله دروس پایه و تخصصی در آموزش معماری است که جهت دهی به توجهات دانشجو را ممکن می نماید. اما گوناگونی و بی سامانی روشهای ارایه ی این درس که باید پیش درآمدی مؤثر در فرایند تعمیق تفکرات و نظرات مخاطبین باشد نه تنها باعث کاهش نسبی نقش آن گردیده، بلکه سبب بی انگیزه شدن دانشجویان و بی توجهی به اهمیت این درس شده است. شیوه های جاری در ارایه انسان طبیعت معماری، اغلب نسبت به کلیات محتوایی و مورد هدف شرح درس فاصله زیادی و موجب کاهش تأثیرات آن در نگرش دانشجویان می شود. مقالهی حاضر با بازشناسی این درس و تأکید بر اهمیت شناخت محیط زیست در آموزش معماری، به تأثیر ارایه مطلوب آن در فرایند ارتقای سطح بینش مخاطبین می پردازد. روند نگارش مقاله بر پایهی بررسی کامل مشخصه های مبنایی درس و تحلیل مقایسه ای شیوه های تدریس آن، به روش پرسش نامهای و آماری تکیه دارد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل گروه مدرسان و دانشجویان از پنج دانشکده ی معماری است و در پی آن سایر روشهای تدریس با شرح درس مصوب، مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته و نتایج آن ها ارزیابی شده اند. نتیجه پژوهش تدوین چارچوبی از روش سامان مند در ارایه انسان طبیعت معماری است که انتظار می رود در شناخت روش فراگیر، مورد استفادهی مدرسان قرار گیرد.