تربیت بدنی
امیر دانا؛ سعید قربانی؛ اعظم فتحی زادان
چکیده
تربیت بدنی یکی ازدروس مهم و مورد اعتنا درحوزه آموزش در جهت اجتماعی بار آوردن دانش آموزان و به تبع آن مسئولیت پذیری دانش آموزان است.با توجه به اینکه استفاده ازتکنولوژی آموزشی میتواند مشارکت دانش آموزان رافعالانه تر و درگیر در این درس کند لذاهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات ذکر شده و استفاده ازتکنولوژی در یادگیری و آموزش درس تربیت بدنی ...
بیشتر
تربیت بدنی یکی ازدروس مهم و مورد اعتنا درحوزه آموزش در جهت اجتماعی بار آوردن دانش آموزان و به تبع آن مسئولیت پذیری دانش آموزان است.با توجه به اینکه استفاده ازتکنولوژی آموزشی میتواند مشارکت دانش آموزان رافعالانه تر و درگیر در این درس کند لذاهدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات ذکر شده و استفاده ازتکنولوژی در یادگیری و آموزش درس تربیت بدنی در مدارس است. مطالعه حاضر از نوع کیفی مشاهده ای و مطالعه موردی میباشد که ازطریق مصاحبه و مشاهده فعالیت صورت گرفت. جامعه آماری تمامی دانش آموزان و معلمان شهر گرگان میباشدکه به صورت تصادفی سه مدرسه ازمیان مدارس مورد مطالعه انتخاب شدند و از میان کلاسهای هر مدرسه هشت دانش آموز به صورت کاملا تصادفی انتخاب شدند. برای مصاحبه با معلمین هم شش نفر از میان معلمین هر مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. نتایج نشان دادکه دانش آموزان برای یادگیری مهارت های جدید در درس تربیت بدنی مانند مبازه طلبی و سرگرمی ارزش قائل هستند و آن را مؤلفه کلیدی برای تربیت بدنی باکیفیت قلمداد میکنند، همچنین دانش آموزان استفاده ازتکنولوژی در آموزش تربیت بدنی رایکی از راههای کسب موفقیت در تربیت بدنی میدانند. در این راستا معلمین استفاده از تکنولوژی در آموزش تربیت بدنی در مدارس را بیش از بیش مفید میدانند و معتقدند که رشد عاطفی و اجتماعی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار میدهد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
سمیه بیطرف؛ محسن کاملی؛ بهرام صالح صدق پور
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به گسترش مکانی- محتوایی حوزههای دانش، توجه به رویکردهای نو در آموزش، با تأکید بر فرصتها و محدودیتها، ضروری است. بنابراین، در این مقاله ارائۀ الگوی آموزشی مناسب با رویکرد قابلیت محیطی (شامل ویژگیهای محیطی و خصوصیات فیزیکی، فرهنگی، رفتاری و ادراکی کاربران) در سطوح مختلف، در آموزش طراحی مجموعههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به گسترش مکانی- محتوایی حوزههای دانش، توجه به رویکردهای نو در آموزش، با تأکید بر فرصتها و محدودیتها، ضروری است. بنابراین، در این مقاله ارائۀ الگوی آموزشی مناسب با رویکرد قابلیت محیطی (شامل ویژگیهای محیطی و خصوصیات فیزیکی، فرهنگی، رفتاری و ادراکی کاربران) در سطوح مختلف، در آموزش طراحی مجموعههای مسکونی مورد نظر است. پژوهشهای انجام گرفته در اینباره در دو موضوع آموزش معماری مسکونی و قابلیتهای محیطی قابل بررسی هستند. در این راستا هدف مقاله، بررسی مبانی آموزش معماری با رویکرد قابلیت محیطی و حد مطلوب ارتباط محیط و انسان در فضای مسکونی و ارائۀ الگوی عملیاتی در برنامهریزی آموزشی درس طراحی معماری مسکونی است. در حقیقت واکاوی معیارهای بنیادین طراحی مجموعههای مسکونی در مقولۀ آموزش معماری با تمرکز بر ارتقاء کیفی این فضاها، معطوف به ابعاد پایداری در این تحقیق مورد نظر است. روشها: این تحقیق بر حسب هدف، کاربردی و بر حسب نحوۀ گردآوری دادهها، توصیفی، از نوع پس رویدادی (علی- مقایسهای) است. در مرحلۀ اول تحقیق، به روش کیفی و توصیفی به بررسی و جمع آوری مؤلفههای اثرگذار بر آموزش معماری در طراحی مجموعههای مسکونی به کمک منابع کتابخانهای و میدانی و مصاحبۀ ساختار نایافته با متخصصان پرداخته شد. ابزار تحقیق در این مرحله، پرسشنامه مستخرج از مدل اولیه است و مصاحبه با متخصصان به کمک مقیاس لیکرت انجام شد که شامل شش عامل 1- عوامل محیطی 2-عوامل فردی 3- برنامهریزی آموزشی 4- پیسیکی آموزش 5- پیسیکی مدرس 6- عوامل درونی و بیرونی است که در دو مرحله با هدف بالا بردن روایی صوری(تأیید پرسشنامه توسط متخصصان) و پایایی پژوهش صورت گرفت. جامعۀ آماری شامل خبرگان و متخصصان در دو حوزۀ مدرسان دانشگاه و دست اندرکاران طراحی معماری مسکونی بودند. روش نمونهگیری به دلیل حفظ اصل جامعیت و رعایت تنوع جامعه، بهصورت هدفمند انتخاب شده است. مرحلۀ دوم تحقیق در جهت انجام کار محاسباتی و آماری تحقیق، به لحاظ هدف تبیین و پیشبینی؛ به کشف متغیرها به کمک ابزار تحلیل عاملی پرداخته شد. سپس رتبهبندی عاملهای کشف شدۀ موثر بر آموزش معماری مسکونی انجام گرفت. یافتهها: نتایج بهدست آمدۀ آمار توصیفی پرسششوندگان از هر دو جنس خانم و آقا با تحصیلات کارشناسی ارشد و دکترا و شغل هیأت علمی، مدرسان دانشگاه و دستاندرکاران معماری مسکونی، در سه بازۀ سنی کمتر از 40 سال، 40 تا60 سال و 60 سال به بالا میباشد. یافتهها نشان داد هرشش عامل بر آموزش معماری اثرگذارند. از میان تمام این مؤلفهها پیسیکی آموزش و عوامل محیطی بیشترین تأثیر را داراست. نتیجهگیری: براساس مطالعات انجام شده و نتایج مطالعات آماری، الگویی جامع و عملیاتی برای برنامهریزی آموزش طراحی معماری مسکونی تدوین شد. در این الگو، تیپیسیکی و مؤلفههای محیطی (شامل طراحی نور، طراحی رنگ، رفتار قلمرو پایی، تهویه، تجهیزات محیطی، امنیت و احترام به محیط) بهعنوان موثرترین مؤلفههای عامل محیطی در آموزش معماری مسکونی مطرح شدند. همچنین با توجه به تأکید بر تعامل مدرس و دانشجو و نقش راهنما بودن مربی و تسهیلگری مدرس در نوع روش آموزش، ویژگی مهم این الگو، محوریت مؤلفههای یاد شده در سه حوزۀ یاد دهنده (مدرس)، یادگیرنده (دانشجو) و محیط است.
فناوری آموزش- تربیت معلم
محمد قاسمی ارگنه؛ سعید پورروستایی اردکانی؛ علیرضا محسنی؛ روح الله فتح آبادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر بازیگونه سازی بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان با نارسایی ذهنی انجام شده است. روش پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که بدین منظور از جامعه آماری دانشآموزان استثنایی با نارسایی ذهنی استان کرمانشاه ، تعداد 32 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر بازیگونه سازی بر انگیزش تحصیلی دانشآموزان با نارسایی ذهنی انجام شده است. روش پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که بدین منظور از جامعه آماری دانشآموزان استثنایی با نارسایی ذهنی استان کرمانشاه ، تعداد 32 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 20 جلسه به روش گیمیفیکیشن مورد آموزش قرار گرفت. ابزار پژوهش، ﻣﻘﯿﺎس اﻧﮕﯿﺰش ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﻫﺎرﺗﺮ بود که به منظور جمعآوری اطلاعات در دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون روی آزمودنیها اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که شیوههای آموزش مبتنی برگیمیفیکیشن بر انگیزش تحصیلی درونی و بیرونی تأثیر مثبت معناداری دارد(01/0 P
اموزش الکترونیکی- مجازی
اسماعیل جعفری؛ نسرین همایونی بخشایش؛ جمیله علم الهدی
چکیده
پیشینه اهداف: امروزه، آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است این امکان میتواند یکی از گزینههای مورد توجه برای پر کردن خلأهای آموزشی، در نبود دسترسی به آموزش حضوری و در نهایت ارتقای عدالت آموزشی برای افراد در مناطق روستایی ...
بیشتر
پیشینه اهداف: امروزه، آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است این امکان میتواند یکی از گزینههای مورد توجه برای پر کردن خلأهای آموزشی، در نبود دسترسی به آموزش حضوری و در نهایت ارتقای عدالت آموزشی برای افراد در مناطق روستایی و دوردست باشد. مساله ای که ما در این پژوهش به دنبال دستیابی به آن بودیم این است که آیا کسانی که مخاطب این شکل از آموزش بودهاند نیز آن را به عنوان یک تجربه عادلانه درک کردهاند؟ یا در نگاهی دقیقتر کدام بخش از این نوع آموزشها به درک احساس عدالت در این افراد منجر شده و در کدام بخش بیعدالتی وجه پررنگ درک افراد در تجارب زیستهشان بوده است؟ در یک جمله هدف این پژوهش بررسی تجربیات دانشجویان مجازی دانشگاههای جامع تهران از وضعیت عدالت آموزشی در آموزش مجازی بود تا زوایا و ابعاد آن مشخص شود. روشها: این مطالعه به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی انجامشده است. یکى از موارد مناسب براى کاربرد روش پدیدارشناسى پاسخ به این سؤال است که آیا نیاز به روشنسازی بیشتر پدیدهای خاص وجود دارد؟ وضعیت عدالت در آموزشهای مجازی هنوز به درستی در هیچ پژوهشی بررسی نشده است؛ ازاینرو پژوهشگران حاضر رویکرد فوق را براى بررسى این مسأله انتخاب کردند. در این پژوهش با توجه به هدف مطالعه، شرکتکنندگان بر اساس نمونهگیری معیاری از بین دانشجویان مجازی که دورههای مجازی دانشگاههای جامع تهران (دانشگاههای امیرکبیر، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی و دانشگاه تهران) را تجربه نموده و معیارهای ورود به این مطالعه را دارا بودند انتخاب شدند. فرایند گزینش نمونهها ادامه پیدا کرد تا هنگامیکه دادهها در 32 مصاحبه به اشباع رسیدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در این پژوهش متن مصاحبهها با استفاده از روش اسمیت مورد تحلیل قرار گرفت در ادامه کار جهت تائید روایی و دقت تحقیق، معتبر بودن، اطمینانپذیری و قابلیت تأیید دادهها مورد بررسی قرار گرفت. برای تضمین معتبر بودن، یافتههای این مطالعه به شرکتکنندگان ارائه شد و ایشان نظرات خود را در مورد هماهنگى یافتهها با تجربیات خود به پژوهشگر ابراز کردند، همچنین تعمق مشارکتی پیرامون مضمونهای پدیدار شده توسط پژوهشگر انجام شد. پژوهشگران با حفظ مستندات در تمام مراحل پژوهش قابلیت تأیید این پژوهش را تضمین نمودند. بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، قبل از شروع مصاحبه، شرکتکنندگان از اهداف و اهمیت تحقیق آگاه شدند و با رضایت آگاهانه در تحقیق شرکت نمودند. همچنین به شرکتکنندگان تأکید شد که مشخصات آنان در طول تحقیق و بعدازآن بهصورت محرمانه حفظ میگردد. یافتهها: سوال اصلی پژوهش این بود: دانشجویان در مورد عدالت و بی عدالتی در آموزش مجازی چه تجربیاتی دارند؟ در این بخش از پژوهش اطلاعات جمعآوریشده از اجرای مصاحبهها مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. مصاحبهشوندگان در این پژوهش 32 نفر دانشجوی مجازی بودند که در دامنه سنى 23-49 سال قرار داشتند. در آنالیز مصاحبهها، مفاهیم اصلی از دل جملات ابراز شده توسط سوژهها بیرون کشیده شد و در قالب مفهومی تقلیل یافته بیان شد، در نتیجه 153 کد توصیفی حاصل شد. در مرحله بعد با تأمل در کدهای توصیفی کدهای متداخل و مشابه و مرتبط شناسایی شد. این مفاهیم بر اساس اشتراکات، تشابهات و همپوشی معنایی در قالب 20 کد تفسیری ادغام گردید . در نهایت در آخرین مرحله کدهای تفسیری به 7 کد تبیینی تقلیل یافت: برابری دانشجویان با ویژگیهای متفاوت (وضعیت جغرافیایی، وضعیت شغلی و توانایی یادگیری)، برابری دانشجویان در تعامل با اساتید (برابری باوجود ویژگیهای ظاهری و فرهنگهای متفاوت)، شکل نگرفتن تعامل واقعی (تعاملات کوتاه و شکننده)، مشکلات محتوایی (محتوای غیرکاربردی، عدم نظارت در تدوین محتوا و نداشتن برنامهریزی مدون و مشخص در ارائه دروس)، نگرش نادرست سازمانی به دانشجویان مجازی (نگرش سرمایهای داشتن به دانشجویان و عدم توجه به تواناییهای واقعی دانشجویان) نابرابری در استفاده از تسهیلات و میزان هزینهها (هزینههای بالای آموزشی و نابرابری در استفاده از تسهیلات) و نابرابری در ارائه خدمات آموزشی (نداشتن الگوی رفتاری سازمانی متناسب با آموزش مجازی، تعداد کم کارمندان جهت پاسخگویی به نیازهای آموزشی دانشجویان، تعداد بالای دانشجویان در کلاس و استفاده از اساتید نامناسب در تدریس). نتیجهگیری: عدالت و تحقق آن همواره یکی از اصلیترین شعارها در عرصه آموزش است. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر گاه آنرا در ارتباط جستجو کرده و گاه بر روی امکانات ارائه شده در فرایند آموزش تمرکز کردهاند. اگر نگاهی کلی بر مضامین به دست آمده داشته باشیم میتوان آنها را در دو طیف عدالت و بیعدالتی جای داد، هر چند مصادیق بیشتری در بخش بیعدالتی یافت شد. نتیجهگیری اصلی دیگری که از پژوهش حاضر حاصل شد پیوند غالب مصادیق عدالت به خصوصیات ذاتی آموزش مجازی و پیوند غالب مصادیق بیعدالتی به نحوه مدیریت در اجرای آموزش مجازی و نداشتن امکانات متناسب با این شکل از آموزش است. در نهایت باید متذکر شد که با توجه به استفادهی روزافزون از آموزش مجازی و تفاوت اساسی آن با آموزش حضوری، مسائل اخلاقی نیز به شکل متفاوتی در فرایند آن بروز مییابد که نیازمند شناخت و بررسی دقیق است.
محیط یادگیری
فریده کامیاب کهران؛ محمود طباطبایی؛ مجید اسدی فارسانی؛ مسعود احمدخانی
چکیده
پیشینه و اهداف: در ادبیات صنایع دستی، هنر فرش دستباف عبارت است از آنچه به وسیله دست از تار و پود بافته و پرزدار میشود. دو هزار سال فرهنگ و تمدن ایرانی و تمامی دستاوردهای فنی ایرانیان در عرصه هنرهای دستی، در فرش خلاصه میشود تا آنجا که ساختار معماری ایرانی را شبیه فرش میتوان دانست. با توجه به ارزش و اهمیت فرش دستباف و آموزش آن در ایران ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در ادبیات صنایع دستی، هنر فرش دستباف عبارت است از آنچه به وسیله دست از تار و پود بافته و پرزدار میشود. دو هزار سال فرهنگ و تمدن ایرانی و تمامی دستاوردهای فنی ایرانیان در عرصه هنرهای دستی، در فرش خلاصه میشود تا آنجا که ساختار معماری ایرانی را شبیه فرش میتوان دانست. با توجه به ارزش و اهمیت فرش دستباف و آموزش آن در ایران این موضوع را مورد بررسی قرار میدهیم که در ایران قالی بافی یکی از کهنترین فعالیتهای اقتصادی به شمار میآید با توجه به این پیشینه فرهنگسراهای شهرداری اقدام به تشکیل دوره های کوتاه مدت آموزش فرش بافی نمودند و هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر در استقبال از دورههای کوتاه مدت آموزش فرشبافی در فرهنگسراهای شهرداری تهران است. جامعه آماری در این تحقیق شامل تمام کسانی هست که از هنر فرشبافی استقبال میکنند. بنابراین جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه فراگیران و متخصصین رشته فرش در فرهنگسراهای شهرداری تهران است. روشها: روش تحقیق در این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت آن توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق همه مردمی هستند که از هنر فرش استقبال میکنند. روش نمونه گیری بر اساس روش نمونه گیری خوشهای بوده که در این روش نمونه آماری، فراگیران و متخصصین رشته فرش در١٠ فرهگسرای شهرداری تهران در نظر گرفته شد که تعداد فراگیران آنها ١۲۶نفر و تعداد متخصصین بافت فرش١٠ نفر و جمعا نمونه آماری این پژوهش١۳۶ نفر میباشد. برای اندازه گیری متغیرهای این تحقیق، از پرسشنامه محقق ساخته برای استقبال از دورههای کوتاه مدت آموزش فرشبافی استفاده گردید. به منظور پیاده سازی مدل ساختاری پژوهش از نرمافزار Smart PLS استفاده شده است. یافتهها: نتایج نشان داد که همه عوامل در استقبال از دورههای کوتاه مدت آموزش فرشبافی در فرهنگسراهای شهرداری تهران تاثیر دارد. نتیجه گیری: در این پژوهش هفت عامل برای استقبال فراگیران از آموزش فرشبافی در فرهنگسراهای مورد مطالعه بررسی شد که این هفت عامل عبارتند از تبلیغات، درآمد، زیبایی آفرینی، اصالت فرش ایرانی، علاقه، نیاز فرهنگی و فضای آموزشی که با نظرسنجی از اساتید خبره فرش دستباف و با توجه به وجود این رشته در فراهنگسراهای مناطق مختلف تهران و شناخت اولویتهای فراگیران با خاستگاههای متفاوت اجتماعی و فرهنگی و فعال بودن فرهنگسراهای متعدد در تهران بزرگ این نتیجه یافت شد که چهار عامل اصلی (تبلیغات، در آمد، فضای آموزشی و علاقه) که بیشتر در استقبال از دورههای کوتاه مدت آموزش فرش بافی موثر هستند، بررسی شود. که در نهایت مهمترین و بیشترین عامل تاثیر گذار بر استقبال از دورههای کوتاه مدت آموزش فرشبافی در فرهنگسراهای شهرداری تهران علاقه بوده و کمترین عامل تاثیر گذار تبلیغات میباشد.
رویکردهای نوین آموزشی
زهرا کلانترنیا؛ احمد شاهورانی سمنانی؛ محمد حسن بهزادی؛ محسن رستمی مال خلیفه؛ محمدرضا مردان بیگی
چکیده
پیشینه و اهداف: تربیت افراد خلاق یکی از اهداف مهم نظامهای آموزشی است. بی شک بهکارگیری الگوهای آموزشی متناسب با محتوای آموزشی، فراهمکننده بستر مناسبی جهت تحقق این هدف است. الگوهای بدیعهپردازی و 5E منجر به افزایش خلاقیت دانشآموزان میگردند. در الگوی بدیعهپردازی فرد تلاش میکند تا با دید تازهای به مسأله بنگرد و آن را به ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تربیت افراد خلاق یکی از اهداف مهم نظامهای آموزشی است. بی شک بهکارگیری الگوهای آموزشی متناسب با محتوای آموزشی، فراهمکننده بستر مناسبی جهت تحقق این هدف است. الگوهای بدیعهپردازی و 5E منجر به افزایش خلاقیت دانشآموزان میگردند. در الگوی بدیعهپردازی فرد تلاش میکند تا با دید تازهای به مسأله بنگرد و آن را به وسیله قیاس و تشبیه به مسالهای آشنا تبدیل کند. در الگوی 5E فراگیر از طریق شرکت در فعالیتهای متنوع به کشف روابط، راه حلها و مفاهیم نایل میشود. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مداخلات آموزشی مبتنی بر الگوهای بدیعهپردازی و 5E در عملکرد تحصیلی هندسه دانشآموزان پایه نهم است. روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی بوده که در آن از طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. از جامعه آماری دانشآموزان دختر پایه نهم دبیرستان دولتی شهر تهران، 3 کلاس پایه نهم به روش نمونهگیری در دسترس، هر کلاس شامل 30 نفر دانشآموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس دو کلاس به صورت تصادفی به عنوان گروههای آزمایشی بدیعهپردازی و 5E و یک کلاس به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها شامل آزمونهای عملکرد محقق ساخته، متناسب با الگوهای بدیعهپردازی و 5E بود که پایایی و روایی این آزمونها فقط برای گروه 5E بررسی شد و نتایج آن برای گروههای بدیعهپردازی و 5E تعمیم داده شد. به منظور جمعآوری دادهها در ابتدا پیش آزمونهای عملکرد مبتنی بر مفاهیم پایهای هندسی مورد نظر برای گروههای بدیعهپردازی، 5E و کنترل اجرا شد. سپس محتوای درسی مبتنی بر الگوهای بدیعهپردازی و 5E و روش سنتی برای گروههای بدیعهپردازی، 5E و کنترل، در 8 جلسه 60 دقیقهای در پنج هفته متوالی توسط محقق اجرا شد. در انتها پس آزمونهای عملکرد محقق ساخته مبتنی بر مفاهیم هندسی تدریس شده برای گروههای بدیعهپردازی، 5E و کنترل اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمونهای کلوموگروف اسمیرنف (جهت بررسی نرمال بودن دادهها) و آزمون آنوا توسط نرم افزار آماری Spss استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش در بخش آمار توصیفی نشان داد که اختلاف میانگین بین پیش آزمون پس آزمونهای عملکرد گروههای بدیعهپردازی با 37/2 نمره و 5E با 61/3 نمره نسبت به گروه کنترل با 42/0 نمره از افزایش قابل توجهی برخوردار است. همچنین در بخش آمار استنباطی نتایج آزمون آنوا برای پیش آزمونهای گروههای بدیعهپردازی، 5E و کنترل حاکی از آن است که سطح علمی دانشآموزان گروههای بدیعهپردازی، 5E و کنترل یکسان است (05/0<963/0). نتایج آزمون آنوا برای پس آزمونهای گروههای بدیعهپردازی، 5E و کنترل نشان داد که آموزش مبتنی بر الگوهای بدیعهپردازی، 5E بر عملکرد دانشآموزان پایه نهم در درس هندسه تأثیر مثبت دارد (00/0<05/0). نتیجهگیری: کاربرد الگوهای بدیعهپردازی و 5E منجر به بهبود عملکرد دانشآموزان گردیده است؛ لذا باید تأکید سیستم آموزشی بر استفاده از روشهایی باشد که هدفشان افزایش تعامل و همکاری بین دانشآموزان است؛ لذا پیشنهاد میشود آموزشهای لازم جهت آشنایی و کاربرد شیوههای تدریس فعال مانند استفاده از الگوهای بدیعهپردازی، بایبی و ... در برنامه درسی معلمان تربیتمعلم و دانشکدهها گنجانده شود. همچنین محتوای کتابهای درسی براساس شیوههای تدریس فعال، بهصورتی که این روشها قابل آموزش و اجرا باشند، سازماندهی شود. این پژوهش با محدودیتهایی همراه بوده که ممکن است در تعمیمپذیری یافتههای پژوهش تأثیرگذار باشند. از آنجاکه امکان کنترل متغیرهای مزاحمی چون هوش و جنسیت برای محقق وجود ندارد؛ این متغیرها تا حدودی در نتایج تأثیرگذارند. همچنین بهدلیل محدودیتهای زمانی و مکانی و صدور مجوزهای لازم، این پژوهش فقط در بین دانشآموزان دختر پایه نهم انجام شد. طبیعی است افزایش نمونه منجر به نتایج دقیقتری خواهد شد.
فناوری آموزش
افسانه حبیبی آذر؛ جواد کیهان؛ بهنام طالبی
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهشهای انجام شده در موضوع کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیتهای کلاس درس، نشان داده است که تلاشهای صورت گرفته و هزینههای کلان مصرف شده در راستای توانمندسازی مهارتهای رایانهای معلمان، نتوانسته است تحولات مورد نظر را در نقش و فعالیت معلمان در مدارس ایجاد کند. از اینرو، هدف پژوهش حاضر مطالعهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهشهای انجام شده در موضوع کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در فعالیتهای کلاس درس، نشان داده است که تلاشهای صورت گرفته و هزینههای کلان مصرف شده در راستای توانمندسازی مهارتهای رایانهای معلمان، نتوانسته است تحولات مورد نظر را در نقش و فعالیت معلمان در مدارس ایجاد کند. از اینرو، هدف پژوهش حاضر مطالعهی پدیدارشناسانه فرآیند کسب شایستگی فناورانه معلمان ایران با هدف ارائه یک مدل بومی است. روشها: این پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است؛ چراکه برای دستیابی به اهداف تحقیق از تجارب زیسته معلمان در دستیابی به شایستگی فناورانه در کلاس درس استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کیفی، تمام معلمان آموزشوپرورش شهرستان ارومیه است؛ با روش نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند و ملاحظه کردن ویژگیهای مورد نظر در انتخاب نمونه، و قاعده اشباع نظری، با 22 نفر از معلمان (13 زن و 9 مرد) مصاحبه شد. مشارکتکنندگان در مدارس دولتی، هیئتامنایی، هوشمند، غیرانتفاعی و روستایی (17 مدرسه مختلف) مشغول بودند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه بود. دو تکنیک ضبط صدا و یادداشتبرداری (با تأکید بر ضبط صدا) برای روش گردآوری دادهها استفاده گردید و طرح انجام مصاحبه، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیهوتحلیل دادهها از رویکرد چهار مرحلهای گیورگی (1970) در کدگذاری مصاحبهها استفاده گردید. انجام فرآیند کدگذاری در نرمافزار MAXQDA10 انجام گرفت. یافتهها: یافتههای تحلیل کیفی حاکی از آن بود که فرآیند کسب شایستگی معلمان را میتوان در پنج مؤلفه یا گام دستهبندی نمود که شامل مؤلفههای 1) ایجاد انگیزه/رغبت/علاقه در معلمان شامل زیرمولفههای: «تغییر در دریافتی معلمان»، «تاثیرگذاری روی جایگاه معلمان»، «ایجاد احساس نیاز»، «دسته بندی معلمان بر اساس دانش پیشین»، «توجه به زمان بندی برگزاری دوره ها»، «تغییر نوع نگاه به شغل معلمی»، و «انتخاب استاد مناسب»؛ 2) برنامهریزی، شامل زیر مولفههای «سطح بندی معلمان (نیازسنجی)»، «تعیین برنامه درسی (سرفصلهای آموزشی)»، «تعیین استاد مناسب»، «تعیین مکان مناسب» و «تعیین زمان مناسبم؛ 3) «شروع فرآیند یادگیری» شامل زیر مولفههای «آموزش سخت افزارها»، «آموزش نرم افزارها»، «آموزش مساله گشایانه»، «آموزش سواد اطلاعاتی»، «تسهیل دسترسی به منابع آموزشی» و «حمایت و پشتیبانی»؛ 4) پیادهسازی فرایند یادگیری شامل زیر مولفههای «دوره های آماده سازی بدو خدمت»، «دورههای آموزشی ضمن خدمت»، «دوره های تخصصی مدارس» و «دوره های آموزشی بیرون از مدارس»؛ و 5) «نهادینه ساختن شایستگی فناوری» شامل زیر مولفههای «آموزش مسئله گشایانه»، «نهادینه ساختن همکاری بین معلمان» و «نهادینه ساختن دوره های پیگیری آموزش ها و یادگیری» است. نتیجه گیری: این مدل با نگاه به نیازهای معلمان، شرایط و ساختار اداری آموزشوپرورش، امکانات مدارس، وضعیت برگزاری دورهها، همکاری بین معلمان و غیره ارائه شده است. در این مدل سعی شده است تمام عوامل تأثیرگذار در فرآیند کسب شایستگی فناوری معلم مطمح نظر قرار گرفته و هر کدام از آنها بر اساس محتوای مصاحبهها در گام مربوطه ملاحظه شود. این مؤلفهها یا گامها هر چند ساختاری سلسله مراتبطی و مرحله به مرحلهای میتوانند داشته باشند ولی در بسیاری از مواقع قابلیت بازگشت و شروع از مرحله قبلی نیز میتوانند دارا باشند. امید است این مدل که مبتنی بر واقعیت زیسته موجود معلمان در ایران بنا نهاده شده استِ، گامی در راستای توسعه الگویی مناسب برای سازمان آموزشوپرورش و دیگر سازمانها در زمینه کسب شایستگی فناوری کارکنان باشد.
برنامه ریزی درسی
سارا دشت گرد؛ کاوه بذرافکن؛ حیدر جهانبخش
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از عوامل محوری در تدریس، آموزش و یادگیری معماری، محتوا و برنامه آموزشی آنهاست. به نظر میرسد آموزش معماری ایران در عدم تطابق با نیازهای جامعه و مسائل جاری آن، فراموشی ارزشهای فرهنگ ایرانی و فقدان پژوهشهای بنیادین و کاربردی روبروست و منجر به رونق گرایش به شیوهی زندگی، هنجارها و فرهنگ غرب شده است. یکی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از عوامل محوری در تدریس، آموزش و یادگیری معماری، محتوا و برنامه آموزشی آنهاست. به نظر میرسد آموزش معماری ایران در عدم تطابق با نیازهای جامعه و مسائل جاری آن، فراموشی ارزشهای فرهنگ ایرانی و فقدان پژوهشهای بنیادین و کاربردی روبروست و منجر به رونق گرایش به شیوهی زندگی، هنجارها و فرهنگ غرب شده است. یکی از علتهای اساس این تمایل، پیوستگی آموزش رسمی و امروزی به شیوهی آموزشی مدارس فرانسوی (مدرسه هنرهای زیبای پاریس و اکادمی سلطنتی هنرها) ، آلمانی (آموزش پلی تکنیک، آموزش مهندسی و مدارس مهارتی)، انگلیسی (آموزش حرفهای و تجربی) و آمریکایی (آموزش تلفیقی) بوده است. شکلگیری و رشد اولیهی مدارس معماری ایران برآمده از وارادات مستقیم شیوههای آموزشی فرنگی به ایران بود. پس از انقلاب اسلامی نیز اگرچه تلاشهایی برای یافتن الگویی بومی صورت گرفت ولی نتوانست گسترش یابد. در دهههای اخیر هم تنوع و پیشرفتهای چشمگیر آموزشی در مدارس امریکایی- انگلیسی و اروپایی آموزش معماری در مدارس ایرانی را مقهور خود کرده است. اگرچه پژوهشهای مختلفی در حوزهی آموزش معماری در ایران انجام شده است اما کمتر به حوزهی روح زمان پرداختهاند. هدف از پژوهش حاضر همگامی با درونزایی از جامعه و بستر اجتماعی، رهیافتهای جهانی و نیازهای جامعه، بازیابی و برساختن الگوهای کارآمد نظری و عملی است که برای شرایط و بستر ایران مناسب باشد. بررسی موضوع با تأکید بر تأثیرپذیری روند آموزش معماری از روح زمانه که از حوزهی ادبیات و فلسفهی هگلی به معماری وارد شده است، به تبیین مؤلفههای سهگانهی آن شامل (یک) دیالکتیک، (دو) تفکر انتقادی و (سه) بهروز رسانی میپردازد، سپس ارزیابی برنامههای آموزشی نسبت به این مولفههای صورت گرفته است. روشها:پژوهش حاضر مقطعی و از نوع کاربردی است. روش تحقیق، براساس راهبرد کیفی و تحلیل محتوای آشکار پیامهای موجود درسرفصلها، با رویکرد استدلال منطقی به تحلیل محتوای برنامه درسی نه دانشگاه برتر دنیا که منتخب ارزیابیهای معتبر با محوریت مفهوم روح زمان میپردازد. عامل جغرافیایی و سهم پراکندگی آن در هر قاره یکی از ملاک انتخاب نمونهها بوده است. تحلیلهای آمار توصیفی زمینهی رسیدن به یافتههای پژوهش و نتیجهگیریهای آن است. یافتهها: این پژوهش نشان داده است که دانشگاه دلفت در دو حوزه دروس تاریخ و نظریه با سی و پنج درصد و در حوزه فنآوری تقریبا با سی و دو درصد، بیشترین آمار این بخش و دانشگاه ماساچوست تقریبا با پنجاه و دو درصد سهم بخش طراحی، پیشتاز است و در حوزه دروس بینارشتهای دانشگاههای کالیفرنیا با حدود سی و پنج درصد از دروس در این زمینه از سایرین متمایزند و جالب اینکه برنامه درسی ایران سهم معنادار در رقابت میان دانشگاههای جهان را بدست نیاورده است. نتیجهگیری: این پژوهش نشان میدهد روح زمان فراروندگی مسائل روز، تاریخ و فرهنگ است که از درون جامعه برگرفته میشود؛ اگرچه مدلهای آموزشی متنوعی هست و بسیاری از این مدلها کاربردهای اختصاصی و مناسب خود را دارند؛ ولی تغییرپذیری، آزادی طراحی و انتخاب برنامهی آموزشی و انعطافپذیری آن، تفکر انتقادی و بازتعریف مسأله در روند آموزشی و شبیهسازی وضعیتهای زمینهای، محلی و بومی نقشی محوری در روح زمان در آموزش معماری دارد.
کاربرد فناوری های نوظهور در آموزش
سید علی فارغ؛ میلاد جعفری سیسی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش در زندگی بشر نقشی اساسی دارد. آموزش علوم تجربی در دوران تحصیل با اینکه از اهم موضوعاتی است که بایستی همراه با تجربه مستقیم دانشآموز همراه باشد، در بسیاری مواقع به دلیل محدودیتهای مکانی، زمانی و یا ریالی تنها مبتنی بر کتب سنتی و رسانههای تکبعدی موجود در آنها صورت میپذیرد. با گسترش فنآوریهای نوین، فرصتهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش در زندگی بشر نقشی اساسی دارد. آموزش علوم تجربی در دوران تحصیل با اینکه از اهم موضوعاتی است که بایستی همراه با تجربه مستقیم دانشآموز همراه باشد، در بسیاری مواقع به دلیل محدودیتهای مکانی، زمانی و یا ریالی تنها مبتنی بر کتب سنتی و رسانههای تکبعدی موجود در آنها صورت میپذیرد. با گسترش فنآوریهای نوین، فرصتهای جدیدی پیش روی شیوههای آموزش و یادگیری موجود قرار میگیرند که میتوانند ساختار آموزشی را متحول کنند. فنآوری واقعیت افزوده بهسان پدیدهای نوین و به صورت بالقوه وادی جدیدی را به محدوده کتابهای سنتی دانشآموزان اضافه میکند که علاوه بر استفاده از عناصر چندرسانهای، امکان تعامل با محتوا را نیز میسر میسازد. واقعیت افزوده، به عنوان یکی از راههای آموزش از راه دور، با شبیهسازی دنیای واقعی به صورت انیمیشن، اجسام مجازی، تصاویر سهبعدی، صدا و عناصر مشابه امکان تعامل کاربر را با مفاد درسی ممکن میسازد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده تعاملی بر یادگیری و یادداری محتوای کتب درسی و مقایسه آن با روش موجود (سنتی) است. روشها: این پژوهش یک بررسی تجربی در چارچوب شبه آزمایشی پیشآزمون-پسآزمون روی دو گروه 18 نفره از دانشآموزان کلاس ششم ابتدایی انجام داده است. بدین منظور دو سناریو از کتاب علوم دانشآموزان انتخاب و بهصورت واقعیت افزوده تعاملی پیادهسازی شده است. گروه گواه از طریق آموزش سنتی و تنها کتاب و گروه آزمایش به صورت آموزش بهوسیله کتاب و واقعیت افزوده مورد تعلیم قرار گرفتند. ارزیابی یادگیری و یادداری دانشآموزان از طریق دو آزمون صورت پذیرفت که روایی آنها از طریق معلمان علوم ناحیه 2 آموزش و پرورش تبریز تأیید و پایایی آنها نیز از طریق روش کودر-ریچاردسون محاسبه شده است. یافتهها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل کواریانس (ANCOVA) اختلاف آماری معنیداری را میان گروه کنترل و آزمایش نشان میدهد. میزان یادگیری و یادداری مطالب درسی نیز در دانشآموزانی که از طریق واقعیت افزوده تعاملی آموزش دیده بودند در مقایسه با آنهایی که با کتاب سنتی و به شیوه مرسوم این آموزش را طی کرده بودند، مؤثرتر و مطلوبتر مشاهده شد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج آزمایشها، عملکرد بهتر گروه آزمایش و بررسی تطبیقی مباحث نظری، استفاده از فنآوری واقعیت افزوده به عنوان مکمل کتابهای درسی مفید و مؤثر گزارش شده است که میتواند ورای محدودیتهای مکانی و زمانی به تسهیل فرآیندهای آموزشی بپردازد. همچنین، تعامل موجود در واقعیت افزوده، فراگیران را تشویق میکند تا نقش فعال را جایگزین نقش منفعل کرده و با مشارکت ذهنی بیشتری به یادگیری مباحث بپردازند. از سویی دیگر، امکان تکرارپذیری سناریوهای واقعیت افزوده در مباحث آموزشی، فارغ از محدودیتهای مکانی، زمانی و ریالی، امکان رفع اشکال و ابهامات را در اختیار کاربران قرار میدهد که از سایر مزیتهای بهرهگیری از این فنآوری به شمار میآید. در نهایت، با بررسی این قابلیتها و همهگیری گوشیهای تلفن همراه در جهان امروز، میتوان در افق آیندهای نزدیک، حضور آزمایشگاههای مجازی را در گوشیهای هوشمند تلفن همراه پیشبینی کرد؛ چیزی که میتواند با تدابیری صحیح، حتی دوردستترین مدارس مناطق محروم کشور را نیز با کمترین هزینهای از بابت دروس آزمایشگاهی تا حد زیادی بینیاز کند.
معماری
خسرو دانشجو؛ آرش حسینی علمداری؛ محمد معینی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: در روند شکلگیری طرح، از وظایف معمار طراح است که بر اساس تجربه و دانش خود در مواجهه با مسئلههای طراحی پاسخهایی مناسب بیابد که از معیارهای مختلف و متفاوت تأمین کننده اهداف طراحی باشد. لذا توانایی ایجاد راهحل جدید و ناشناخته برای مسائل که بهطور معمول به نام خلاقیت از آن یاد میشود، یکی از مهارتهای بنیادی موردنیاز ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در روند شکلگیری طرح، از وظایف معمار طراح است که بر اساس تجربه و دانش خود در مواجهه با مسئلههای طراحی پاسخهایی مناسب بیابد که از معیارهای مختلف و متفاوت تأمین کننده اهداف طراحی باشد. لذا توانایی ایجاد راهحل جدید و ناشناخته برای مسائل که بهطور معمول به نام خلاقیت از آن یاد میشود، یکی از مهارتهای بنیادی موردنیاز هر طراح معمار است. پاسخگویی به مسائل یکتا و منحصربهفرد طراحی، نیازمند ذهنی خلاق و منعطف است. بر همین اساس در آموزش معماری پرورش خلاقیت دانشجویان در جهت حل مسائل طراحی امری بسیار مهم برشمرده میشود. مقاله حاضر به بررسی میزان تحقق این امر در دوره آموزشی کارشناسی مهندسی معماری در ایران میپردازد. روشها: مقاله حاضر بر اساس روش تحقیق آمیخته اکتشافی و دو پارادایم اثباتگرایی و پساساختارگرایی طراحی و اجرا گردیده است. در این راستا، جامعهی تحقیق بر اساس دستهبندی کیفی وزارت علوم خوشهبندی گردید و یک دانشگاه از بزرگترین خوشه (دانشگاههای درجه سه) انتخاب شد. با توجه به ماهیت دوگانه خلاقیت، با استفاده از دو آزمون استاندارد و متفاوت سنجش خلاقیت (تورنس و ندهرمان) اقدام به اندازهگیری میزان افزایش خلاقیت دانشجویان بهوسیله هر دو آزمون استاندارد اندازهگیری خلاقیت گردید. در مرحله بعدی پژوهش، میزان مناسب بودن محیط آموزشی برای پرورش خلاقیت بر اساس پنج شاخص اساسی حاصل از مطالعات سویر مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمون از دانشجویان فارغالتحصیل خواسته شد در پرسشنامهای به شیوه بسته بر اساس این معیارهای پنجگانه محیط آموزشی خود در طی تحصیل را ارزیابی کنند. یافتهها: نتایج تحقیق نشانگر عدم افزایش خلاقیت عمومی دانشجویان و کاهش چشمگیر استفاده آنها از قدرت تخیل و خلاقیت بهعنوان ابزاری برای حل مسئله در طول دوره آموزش است. بر اساس نتایج تحقیق عدم ثبات اهداف و ارزشهای طراحی در طول دوره آموزشی که از ساختار سیستم آموزشی ناشی میشود، از عوامل اساسی ناتوانی محیط آموزش معماری در پرورش خلاقیت دانشجویان است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل از بررسی خلاقیت عمومی در دانشجویان به نظر میرسد محیط آموزش معماری بهگونهای است که برای افراد با خلاقیت عمومی پایین مفید بوده اما خلاقیت بسیار بالای افراد را برنمیتابد و شرایطی فراهم میشود که خلاقیتهای بالا سرکوب شده و به متوسط جامعه نزدیک شوند. این محیط درمجموع نیز اثر معنیداری بر خلاقیت عمومی جامعه دانشجویان ندارد. از سوی دیگر کاهش شدید استفاده از شیوه تفکر تصوری و خلاق در طول دوره آموزشی نشان میدهد محیط آموزش طراحی معماری تفکر خلاق را پشتیبانی و تکریم نکرده و حتی خلاقیت را بیشازحد مشخصی برنمیتابد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
بیژن ابدی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از چالشهای اساسی در نظام درسی آموزش عالی این است که دانشجویان از مهارت تفکر، استدلال و اندیشه ورزی برخوردار نیستند. به ویژه این مسئله، در موقعیتهایی خود را نشان میدهد که از فراگیران انتظار میرود با قدرت خلاقیت و ابداع، به نقد و بازطراحی اندیشه ها و افکار قدیمی بپردازند و حتی ایده ها و نظریات جدید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از چالشهای اساسی در نظام درسی آموزش عالی این است که دانشجویان از مهارت تفکر، استدلال و اندیشه ورزی برخوردار نیستند. به ویژه این مسئله، در موقعیتهایی خود را نشان میدهد که از فراگیران انتظار میرود با قدرت خلاقیت و ابداع، به نقد و بازطراحی اندیشه ها و افکار قدیمی بپردازند و حتی ایده ها و نظریات جدید و نوآورانه را خلق نمایند. عدم توجه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی پیرامون آموزش و انتقال مهارتهای اندیشه ورزی، تفکر خلاق و توانایی حل مسئله برای چالش با موقعیتهای تصمیمگیری، دانشجویان را به افرادی تبدیل نموده است که تنها بر حفظیات و نتایج از پیش آماده شده تکیه کنند. یکی از زمینههای کاربرد آموزش تفکر مبحث کارآفرینی است که ارتباط تنگاتنگ آن با بحث خلاقیت به وضوح در ادبیات تحقیق مورد تأیید قرار گرفته است. با نهادینه سازی آموزشهای کارآفرینی از طریق انتقال مهارت اندیشه ورزی به دانشجویان برای خلق ایدهها، فرصت مناسبی برای آشناسازی آنها با مفهوم کارآفرینی، تشویق، ایجاد علاقمندی و برانگیختن آنها ایجاد میشود. در این راستا، دانشگاههای کارآفرین به توسعه مهارتهای کارآفرینی و کمک به دانشجویان برای شروع کسب و کار جدید و ایجاد شبکهسازی با عاملان اقتصادی در راستای حمایت از کارآفرینان دانشگاهی میپردازند. اگر دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به سمت توسعه کارآفرینی گام بر ندارند و به این موضوع توجه نکنند، در طولانی مدت در قالب چارچوبهای توسعه کلان کشور که مبنای خود را بر اساس شاخصها و معیارهای عینی و لازم الاجرای اقتصادی قرار میدهند، توجیهی برای بقا و ادامه کار نخواهند داشت. در این رابطه، روش شش کلاه تفکر، بر قدرت اندیشه ورزی دانشجویان جهت طراحی موضوعات شغلی تکیه مینماید. در واقع، این روش به دانشجویان کمک میکند تا آنها در تفکر پیرامون جنبههای مختلف یک موضوع کسب و کار به ویژه در طراحی یک برنامه کسب و کار، کارایی و مهارتهای لازم را داشته باشند. بنابراین، مطالعه تدریس پژوهی حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش شش کلاه تفکر دوبونو در بهبود تواناییهای شناختی دانشجویان کشاورزی در درس کارآفرینی انجام گرفت. روشها: در این پژوهش، 80 دانشجوی کارشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه مراغه (سال تحصیلی 96-95) طبق طرح شبه آزمایشی چهار مرحلهای سولومون به شکل تصادفی در گروههای تیمار و کنترل تقسیم شدند. برای سنجش توانایی شناختی آزمودنیها از یک پرسشنامه کسب و کار احداث واحد پرورش ماهی استفاده شد که روایی صوری آن توسط گروهی از اعضای هیأت علمی تأیید و سازگاری آن با ضریب پایایی کودرریچاردسون 21 تأیید شد (rKR21= 0/72). از نرمافزار SPSS نیز برای تحلیل دادهها و محاسبه اندازه اثر نتایج استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان میدهد که روش شش کلاه تفکر دوبونو اختلاف معناداری را در دانش شناختی آزمودنیها در چهار گروه آزمایشی پیرامون تدوین طرح کسب و کار ایجاد مینماید (0.001 < p، 79= df، 40.89= F). همچنین، بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون آزمودنیهای گروه یک اختلاف معناداری وجود دارد (0.001 < p، 22= df، 8.16 = SΔ) که اندازه اثر 0/75 (0.75=ø ) نیز تأثیر قابل توجه آموزش روش شش کلاه تفکر را نشان داد. همچنین، نتایج کیفی تحقیق نشان میدهد که آزمودنیها توانستند یک طرح کسب و کار استاندارد را طراحی نمایند. نتیجهگیری: بکارگیری روش شش کلاه تفکر در مراکز کارآفرینی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی توصیه میشود.
محیط یادگیری
حامد حیاتی؛ فاطمه غلامی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش از مسائل مهم موجود در هر جامعه است و نقش تعیینکنندهای در ارتقای سطح دانش افراد و رشد فرهنگ آن جامعه دارد. در زمانهای گذشته وظیفه و مسئولیّت مدارس، بیشتر آموزشهای دینی بود. مدارس به منزله یکی از ارکان اصلی سازمانهای شهری به وسیلۀ قشرهای مختلفی همچون علماء و مدرسان، سلاطین و ثروتمندان و ... ساخته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش از مسائل مهم موجود در هر جامعه است و نقش تعیینکنندهای در ارتقای سطح دانش افراد و رشد فرهنگ آن جامعه دارد. در زمانهای گذشته وظیفه و مسئولیّت مدارس، بیشتر آموزشهای دینی بود. مدارس به منزله یکی از ارکان اصلی سازمانهای شهری به وسیلۀ قشرهای مختلفی همچون علماء و مدرسان، سلاطین و ثروتمندان و ... ساخته میشد و علاوه بر کارکرد آموزشی مذهبی در بسیاری از اوقات نقش سیاسی اجتماعی نیز بر عهده میگرفت. مدرسه طرحی برای پاسخ به نیازهای جامعۀ اسلامی است. «مدرسه بنایی سفارشی بود که به منظور خدمت به نهادی ایجاد شد که خود نوعی نوآوری در عرصه آموزش به شمار میآمد. به علاوه، مدرسه عبارت بود از ایجاد نوعی تمدن ریشهدار که دستاوردهای جدیدی را برای جامعه در پی داشت. در گذشته هستة مرکزی آموزش دانش اسلامی در مساجد بود، چون نخستین مکانی که در سدههای نخستین اسلامی به منظور آموزش مورد استفاده قرار میگرفت؛ مسجد بود. از همین رو مسجد از دیرباز تاکنون در کنار کارکرد عبادت، مکان گردهمآیی مسلمانان و کسب علم بوده است. این تحقیق به پیدایش مراکز آموزشی مذهبی که همان مسجد-مدرسهها هستند، میپردازد و چون عمدۀ این مراکز در زمان قاجاریه ساخته شدهاند، جمعیتّ آماری را مسجد- مدرسههای این دوره تشکیل داده است. این مقاله در نظر دارد تا با بررسی مدارس دورة قاجار و ویژگیهای آن به آزمون کیفیتّ آموزش در این مدارس بپردازد. روش ها: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش تفسیری-تاریخی است و تحلیلهای مربوط به بناها با روش استدلال منطقی صورت گرفته است. در جمعآوری اطلاعات از اسناد و متون تاریخی، منابع کتابخانهای استفاده شده است. در این مقاله به منظور بررسی مفهوم آموزش، سه مورد از مسجد-مدرسههای دوره قاجار به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. یافتهها: نتایج نشان میدهد اولاً مفهوم آموزش و شیوههای آموزشی در طول دوره قاجار، تغییراتی داشته است. ثانیا این تغییرات در مفهوم آموزش باعث به ایجاد تنوع فرمی و شکلی و تغییرات در کالبد و معماری مدارس شده است؛ این نکته در پلان بنا، عملکرد داخلی بنا از جمله تغییر در دستگاه ورودی، حیاط مدارس، تعداد و کیفیت حجرهها مشهود است. نتیجهگیری: مفهوم آموزش در دورهی قاجار رویکرد همگانیتر نسبت به ادوار گذشته به خود گرفت و از انحصار اشراف و نجیبزادگان خارج شد. این امر علاوه بر اینکه باعث گسترش و پیشرفت مدارس از لحاظ مقیاس و تعداد گردید؛ باعث شد تا فضاهای اقامتی و حجره با تعداد و کیفیت بالاتر در مدارس قاجار شکل گیرند. در دوره سنتی، مدارس دارای معماری کاملا سنتی است. مدرسه سردار، سپهسالار و آقابزرگ از نمونههای این دورهاند. الگوی این مدارس شامل یک حیاط مرکزی با تعدادی حجره اطراف آن است و ساختار آموزشی- اقامتی دارد. رویکرد عمومی در مدارس قاجار، باعث شد تا این مدارس نقشی اساسی در فعالیتهای اجتماعی داشته باشند و حتی برخی مراسم مذهبی و نمازهای جماعت برای عموم مردم در آنجا شکل گیرند. همین امر باعث تغییر در سیستم ورودی و ایجاد ورودیهای جداگانه برای طلاب و مردم عادی گردید. حیاط در معماری مدارس قاجار از اهمیت ویژهای برخوردار است. حیاط مدرسه فضایی روحافزا، چشمنواز و آرامش بخش را با استفاده از گیاهان، درختان و حوض آب برای طلاب فراهم میآورد. این حیاطها در برخی مواقع حتی محل مباحثه و تدریس نیز بودهاند.
معماری
جمال الدین مهدی نژاد؛ بهرام صالح صدق پور؛ رعنا نجاری
چکیده
پیشینه و اهداف در ریشهیابی بحرانهای اخیر معماری معاصر، یکی از ریشه های این بحران، عدم توجه و یادگیری از معماری سنتی در سیستم آموزشی می باشد. آموزش معماری در ایران به صورت برنامه های یکنواخت مدون گردیده ، که بر معماری سایه افکنده است. برنامههایی ثابت و یکسان در آموزش عالی معماری، در حوزه فعالیتی معماری توجه کمی بر معماری سنتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف در ریشهیابی بحرانهای اخیر معماری معاصر، یکی از ریشه های این بحران، عدم توجه و یادگیری از معماری سنتی در سیستم آموزشی می باشد. آموزش معماری در ایران به صورت برنامه های یکنواخت مدون گردیده ، که بر معماری سایه افکنده است. برنامههایی ثابت و یکسان در آموزش عالی معماری، در حوزه فعالیتی معماری توجه کمی بر معماری سنتی داشته است که با گذری در شهر و نظارهی بناهای ساختهشده در چند سال اخیر میتوان به عمق مشکل پیبرد. جهت تدوین نظامی سازمانیافته برای آموزش معماری در مراکز آموزشی نیاز به شناخت اصول اساسی تاثیرگذار در آموزش معماری میباشد. در پروسههای آموزشی، ارتباط بین آموزش سنتی و جدید تعیین کننده میباشد هدف از این ارتباط، علاوه بر انتقال اطلاعات، کسب دانش عمیق میباشد که بیش از معنی دقیق پیام فرستاده شده ، اهمیت دارد. به منظور تعریف ویژگیهای خاص ارتباط علمی، مفاهیم مدرن در قالب دیدگاههای جدید در باب روشهای آموزشی باید مورد استفاده واقع گردد. این باعث ایجاد تئوریهای جدیدی از ارتباطات میگردد که متضمن روشهای مختلف شناخت، یادگیری و انتقال اطلاعات به منظور ارتباط غیر متقابل بین آموزش مدرن و سنتی میگردد. آموزش و یادگیری از پتانسیل های معماری سنتی به خصوص بازارهای سنتی راهگشای طراحی فضاهای تجاری- اجتماعی نوین در فضای شهری امروزی است. خلـق فضای شهری مؤثر، کارآمـد و پویـا کـه بـا نیازهـای اجتمــاعی، فرهنگــی، زیســت محیطــی، فیزیکــی، روانشناسانِ واقتصادی مردم جامعـه هماهنـگ باشـد، همواره مورد توجه برنامهریزان ، طراحـان شهری، معماران و شهرسازان بودهاست. روش ها: هدف از پژوهش حاضر، ساخت، اعتباریابی، پایاسازی و هنجاریابی مقیاس اجتماعپذیری در بازارهای سنتی (بازار تبریز) می باشد. ساخت گویههای مربوط به اجتماعپذیری ، از طریق مصاحبه باز و سپس کدگذاری باز و محوری صورت گرفت. پس از ارزیابی روایی و پایایی با حذف گویههای مشکلدار، 58 گویه در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. حجم نمونه، 326 نفر می باشد که به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدهاند. جهت ارزیابی هماهنگی درونی سوالات از روش ضریب تمییز و به منظور اعتباریابی، تحلیلعاملیاکتشافی بهکار گرفته شد. در نهایت برای عوامل اصلی، جدول هنجار ارایه گردید. یافتهها: با در نظر گرفتن نتایج پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که این پرسشنامه از اعتبار و روایی مناسبی برخوردار بوده و عوامل مستخرج از تحلیلعاملی می تواند در یادگیری از معماری سنتی به خصوص در بعد اجتماع پذیری بازار های سنتی را اندازه گیریکند. نتیجهگیری: یافته ها نشان از روایی و پایایی ابتدایی قابل قبول برای مقیاس اجتماعپذیری میباشد. برای برآورد اعتبار پرسشنامه از تحلیلعاملیاکتشافی استفاده شد که حاکی از استخراج 12 مولفه می باشد: فرهنگو اعتقاد، مراکزتجاریجدید، مولفهی فعالیتی- رفتاری، قابلیت عملکردی، مولفهی فرهنگی- اجتماعی بازار، عاملاجتماعی، تنوعوجذابیتبصری، اختلاطاجتماعی، مولفهی کالبدی، ارزشهای ساختاری مکان، تاثیر محیط بر مکان،کیفیت کالبدی،دسترسی و ارتباطات . که دارای بارعاملی کافی جهت پیشبینی ابزار اندازهگیری اعتبارسنجی، تضمین میزان اجتماعپذیری میباشد.
فناوری آموزش
مهدی معینی کیا؛ عادل زاهدبابلان؛ ابراهیم آریانی قیزقاپان؛ زهرا بیگدلی
چکیده
پیشینه و اهداف: در عصر حاضر قدرت ابداع و نبوغ بشر فناوری دیگری به نام فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) را به ارمغان آورده است. این فناوری، ظرفیت اثرگذاری بسیار گستردهتری، در مقایسه با فناوریهای گذشته داراست و در عرصهی تعلیم و تربیت میتوان با اثرپذیری از این ظرفیت جدید، تحولات سودمندی را در ارکان اجزاء مربوط رقم زد که لازمهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در عصر حاضر قدرت ابداع و نبوغ بشر فناوری دیگری به نام فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) را به ارمغان آورده است. این فناوری، ظرفیت اثرگذاری بسیار گستردهتری، در مقایسه با فناوریهای گذشته داراست و در عرصهی تعلیم و تربیت میتوان با اثرپذیری از این ظرفیت جدید، تحولات سودمندی را در ارکان اجزاء مربوط رقم زد که لازمهی این امر تأمل و تدبر بیشتر در شناخت وجوه گوناگون، اعم از فرصتها یا تهدیدهای ناشی از کاربرد این فناوری است. به بیان دیگر امروزه جهانی با ویژگیهایی که ارتباطات رایانهای و اینترنتی آن را رقم زده است، پدید آمده است تا جایی که جامعهی شبکهای باعث شده تا جامعیت، پیچیدگی و شبکهسازی فناورانه به حوزههای متنوع زندگی و آموزشی نفوذ کند و جنبشهای آموزشی، اقتصادی و فرهنگی در اثر انقلاب فاوا پدیدار شود. هدف پژوهش حاضر توصیف، تحلیل و ترکیب تحلیلهای ارائه شده در زمینهی نقش کاربست فاوا در جریان آموزش و یادگیری بر بازده یادگیری فراگیران بود، روش ها: روش این پژوهش فراتحلیل است. جامعهی آماری پژوهش حاضر را آثار مکتوب اعم از پایاننامهها و مقالات مندرج در سایتهای علمی ایران داک، مگ ایران، اس.آی.دی، نورمگز و برخی از مقالات نمایه شده در مجلات در بین سالهای 94-87 تشکیل دادند، که از بین آثار انجام شده 36 پژوهش برای بررسی برگزیده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک سه نرم افزار SPSS 22 ، CMA2 و Excel صورت گرفته است. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و درصد فراوانی و در سطح آمار استنباطی برای محاسبه اندازه اثر از g هجز و مدل اثرات ثابت و اثرات تصادفی، برای بررسی معنیداری فراوانی پژوهشها از روش شمارش مربع خی و جهت ترکیب اندازه اثرها از روش ترکیب احتمالات t واینر استفاده گردید. یافتهها:به منظور بررسی وجود سوگیری انتشار در مطالعات اولیه از نمودار فونل استفاده شد که سوگیری انتشار را در مطالعات اولیه در متغیر بازده تحصیلی نشان داد. برای رفع این مشکل از آزمون برازش دووال و توییدی برای هر دو مدل اثرات ثابت و تصادفی استفاده گردید. به منظور بررسی همگنی مطالعات از آزمونI2 وQ استفاده شد که نشان داد مطالعات اولیه همگن نیستند. اندازه اثر محاسبه شده برای مطالعات تحت هر دو مدل ثابت و تصادفی از نظر آماری برای متغیر مورد بررسی معنادار بود. همچنین نتایج ترکیب احتمالاتt واینر نشان داد بین اندازهی اثرهای ترکیب شده تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نقش کاربست فاوا در جریان آموزش و یادگیری بر بازده یادگیری فراگیران تأیید میگردد. تیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق مبنی بر معنیدار بودن تأثیر استفاده از فاوا در بازده یادگیری فراگیران، پیشنهاد میگردد دستاندرکاران (برنامهریزان آموزش و پرورش)، استفاده از نرمافزارهای کمک آموزشی و بهره گیری از فناوریهای نوین را در اولویت قرار دهند. بدیهی است که توسعه زیرساختهای گسترش فاوا در کشور و به ویژه در مراکز آموزشی و فراهم کردن زمینههای ورود فناوریهای اطلاعاتی به مدارس و دانشگاههای فاقد فاوا که سبب خلق زمینههای جدید اجتماعی برای یادگیری دانشآموزان و دانشجویان میشود، گامی اساسی در این راستا میباشد. در نهایت، مسلما این معلمان هستند که کلید کاربرد اثربخش فناوری در جهت بهبود یادگیری را در دست دارند، اما اگر معلمان کاملا درک نکنند که چگونه به طور مؤثری فاوا را برای پیشبرد یادگیری دانشآموزان به کار برند، سرمایه گذاریهای کلانی که در نوآوریهای فاوا صورت گرفته به آسانی به هدر خواهد رفت. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، پیشنهاد میگردد تا جهت به کارگیری هر چه بیشتر و بهتر معلمان از فناوریهای نوین در فرآیند یاددهی و یادگیری، آنها را مورد تشویق قرار داده و برای بالا بردن سطح دانش علمی آنها در زمینه فوق، دورههای آموزشی متناسب برگزار گردد. مطمئناً، برای موفقیت در این راه، سرمایه گذاری مناسب جهت تجهیز نمودن مدارس به ابزارهای نوین تکنولوژی، امری مهم و حیاتی میباشد که لازم است مورد توجه بیشتر مسئولین امر قرار گیرد.
محیط یادگیری
یزدان موحدی
چکیده
پیشینه و اهداف خلاقیت، یکی از ویژگی های عالی تفکر انسانی می باشد. یکی از راهکارهای پشتیبانی خلاق در آموزش و پرورش شناختی و افزایش خلاقیت، طراحی فضای آموزشی است. فضای آموزشی که با هدف تقویت خلاقیت طراحی می گردد می بایست فراتر از ایجاد کلاسی برای ارائه برنامه درسی، برای دانش آموزان امکان یادگیری از طریق قرار گرفتن در موقعیت را نیز ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف خلاقیت، یکی از ویژگی های عالی تفکر انسانی می باشد. یکی از راهکارهای پشتیبانی خلاق در آموزش و پرورش شناختی و افزایش خلاقیت، طراحی فضای آموزشی است. فضای آموزشی که با هدف تقویت خلاقیت طراحی می گردد می بایست فراتر از ایجاد کلاسی برای ارائه برنامه درسی، برای دانش آموزان امکان یادگیری از طریق قرار گرفتن در موقعیت را نیز ایجاد کند. بر این مبنا، فضای آموزشی طراحی شده بر اساس آموزش شناختی باید ضمن آشنا کردن دانش آموزان با خلاقیت در حل مسائل باز، آنها را به مکاشفه و جستجو دعوت کرده و به تجربه و دست ورزی با پدیده ها ترغیب نماید. در حیطه آموزش و پرورش شناختی نیز، تقویت خلاقیت دانش آموزان و افزایش توانایی آنها در حل مسائل باز بعنوان یکی از اولویتهای اصلی مورد توجه است. همچنین، خلاقیت و ابتکار عمل برای رشد و ارتقای علمی کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است. جامعهای که بتواند خلاقیت نسل جوان و به خصوص دانش آموزان را فراهم سازد به طور حتم از رشد و شکوفایی علمی بهره مند خواهد شد. سازمان آموزش و پرورش به عنوان متولی این بخش می تواند بستر مناسبی برای رشد فکری دانش آموزان ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف تاثیر طراحی بهینه فضای آموزشی بر ارتقای خلاقیت انجام شد. روش ها: مطالعه حاضر از نوع طرح های تحلیلی توصیفی بود که به روش رگرسیون یا پیش بین انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تبریز در سالتحصیلی 97-1396 بودند. تعداد 370 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسشنامه طراحی بهینه فضای آموزشی و خلاقیت در بین آنها توزیع شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSSنسخه 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش تحلیل آماری داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تنوع در جزئیات فضا، استفاده از مصالح طبیعی، تنوع در رنگ پردازی، تنوع در نورپردازی، فضای متنوع و انعطاف پذیر و وجود گل و گیاه با خلاقیت شناختی ارتباط معناداری دارد و این تفاوت در سطح p نتیجه گیری: طراحی فضاهای آموزشی مانند مدارس از آن جهت با ارزش است که به طور میانگین هر فردی، حدود 14 هزار ساعت از زندگی خویش را از دبستان تا دبیرستان در فضای آموزشی میگذراند. این در حالی است که بسیاری از ساختمان های مدارس بنا به علل مختلفی دچار صدمات جدی شده اند و این در تناقض با محیط جذاب برای افزایش خلاقیت است. در این چنین فضاهای آموزشی که فضای کالبدی مدرسه و محیط حاکم بر روح و روان دانش آموزان باعث خستگی، اختلال در تمرکز، بی انظباطی در دانش پژوهان می شود و به همین خاطر تحقق یافتن اهداف مورد نظر در زمینه خلاقیت با مشکلات جدیدی روبرو می شود. تنوع پذیری عناصر طبیعی در ارتقاء خلاقیت کودکان تاثیر به سزایی دارد. برای مثال گیاهان با شکل، رنگ و اندازه گل و برگ های متفاوت در فصل های مختلف به تنوع فضایی کمک شایانی می کند یا همچنین رنگ های متفاوت طیف نور با استفاده از شیشه های رنگی و یا ایجاد حوض آب، آبشار، آکواریوم و فواره برای تنوع در فضای آموزشی بسیار موثر می باشد. بازی با آب، کاشت گیاهان توسط خود فرد و مانند آن علاوه بر اینکه در ارتقاء انگیزش و آزاد سازی هیجانات تاثیر به سزایی دارد و می تواند یک بستر مناسب برای مشارکت دانش آموز در فعالیت های گروهی به شمار بیاید.به متصدیان آموزش و پرورش توصیه میشود برای ارتقای خلاقیت دانش آموزان مولفه های محیطی و کالبد پردازی بیرونی را مد نظر قرار دهند.
کاربرد بازی در آموزش
مینو شفایی
چکیده
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در حال حاضر تکنیک ها و شیوه های آموزشی متفاوتی در آموزش طراحی معماری استفاده می شود. برگزاری همایش های آموزش معماری در سطح ملی، نشان از توجه صاحب نظران و محققان به اهمیت این موضوع دارد. در سالهای اخیر، شیوه های آموزش انتقادی، مشارکتی و یا تکنیک هایی مانند پرسش و پاسخ جهت افزایش انگیزش دانشجویان، مورد توجه محققان و مدرسان معماری قرار گرفته است. اما برگزاری دروس طراحی معماری به صورت کارگاهی (عملی) طی ساعات متمادی، تکراری شدن و یکنواختی تکنیک هایی مانند اسکیس های یک روزه، کرکسیون های فردی و جمعی، آموزش طراحی معماری را به امری کسالت بار برای استاد و دانشجو تبدیل می کند. این مساله در مورد اساتید جوان که تجربه کافی تدریس ندارند تبدیل به یک چالش جدی می شود. به نظر می رسد شیوه آموزش بازی محور می تواند موجب ارتقای انگیزش دانشجویان شده و میزان یادگیری آنها را افزایش دهد. در همین راستا، هدف از این مقاله، بررسی تاثیر شیوه آموزش بازی محور بر میزان یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس طراحی معماری یک (کارشناسی) است. حقیقات گسترده درباره آموزش معماری، نشان از اهمیت این موضوع دارد. رویکرد اصلی در بیشتر تحقیقات اخیر، آموزش یادگیرنده محور است و بیشتر پژوهشگران بر تعامل و مشارکت استاد و دانشجو تاکید کرده اند. هدف اصلی این پژوهشها ارتقای انگیزش و یادگیری دانشجویان معماری است. از سویی در دنیای امروز، آموزش از طریق بازی های رایانهای مورد توجه قرار گرفته است. در همین راستا، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش از طریق بازی -و نه فقط بازی های رایانه ای- در ارتقای یادگیری، مشارکت و احساس دانشجویان در مورد فایده درس است. روش ها: در این پژوهش از روش تحقیق تجربی (عملی) استفاده شده است. جامعه آماری، دانشجویان معماری طرح یک کارشناسی و تعداد نمونه 51 نفر بودند که به سه گروه تقسیم شدند. در گروه آزمون، آموزش طراحی همراه با بازی صورت گرفت. گروه دوم (گروه کنترل 1) به شیوه کرکسیون جمعی و گروه سوم (گروه کنترل 2) از طریق کرکسیون های فردی اداره شد. در ابتدا و انتهای نیمسال در هر سه گروه، آزمون استاندارد MBI-SS برگزار شد. یافتهها: پس از سنجش توزیع فراوانی پاسخ ها در سه گروه و تجزیه تحلیل آنها، نتایج تحقیق نشان داد که آموزش توام با بازی های نمایشی، گفتاری، نوشتاری و ترسیمی می تواند در ارتقای انگیزش، یادگیری، میزان مشارکت و احساس مثبت دانشجو در مورد درس، موثر باشد. نتیجهگیری: پژوهش حاضر، در راستای آموزش مشارکتی و تعامل معلم و دانشجو، تاثیر آموزش از طریق بازی را بر ارتقای انگیزش دانشجویان نشان داد. هرچند در دنیای امروز، آموزش معماری از طریق بازی های رایانه ای، مورد بحث است، این پژوهش، آموزش از طریق بازی را به بازی های رایانه ای محدود نمی داند. بازیهای نمایشی، گفتاری و نوشتاری و ترسیمی بنا به خلاقیت معلم و تناسب بازی با موضوع می تواند در آموزش طراحی معماری گنجانده شود و علاقه دانشجویان را به طراحی معماری برانگیزد و مطابق ادبیات تحقیق، یادگیری دیرپای(دراز مدت) را موجب می شود.
آموزش از راه دور
افشین موسوی چلک؛ حسن کاویانی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش عالی در طول دو دهه گذشته با چالشها و مسایل بسیاری مواجه بوده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ناتوانی در تولید دانش نظری و مصرف دانشهای بنیادی و نظری تولید شده در سایر کشورهای جهان، کاربردی نبودن آموزشهای دانشگاهی، فقدان رابطه نامناسب بین دانشگاه و سایر بخشهای اجتماعی، بیتوجهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش عالی در طول دو دهه گذشته با چالشها و مسایل بسیاری مواجه بوده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ناتوانی در تولید دانش نظری و مصرف دانشهای بنیادی و نظری تولید شده در سایر کشورهای جهان، کاربردی نبودن آموزشهای دانشگاهی، فقدان رابطه نامناسب بین دانشگاه و سایر بخشهای اجتماعی، بیتوجهی به کارکردهای پژوهش و ارایه خدمات در دانشگاهها، مشکل تعدد مراکز تصمیم گیری و وجود متولیان متعدد از یک طرف و رشد فزاینده دانشجویان و متقاضیان ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، گسترش کمی نظام آموزش عالی بدون توجه به ظرفیتهای موجود و توان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه برای پذیرش دانش آموختگان دانشگاهی، کاهش منابع مالی و فشار از سوی جامعه برای مسؤولیت پذیری و پاسخ گویی؛ بنابراین نظام آموزش عالی برای مقابله با این چالشها، نیاز به حفظ و ارتقای کیفیت در آموزش عالی دارد. برای موفقیت در این امر، تمامی کارکردهای آموزش عالی به طور عام باید به طور جامع مورد توجه قرار گیرد. در این راستا یکی از تدابیری که آموزش عالی در جهت پاسخ به مسائل خود اندیشه کرد آموزش بر اساس فناوریها، از جمله آموزشهای از راه دور (Distance Education & Distance- Learning) بوده است. باتوجه به تناقض در یافتههای اثربخشی روشهای آموزش از راه دور، پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل اثربخشی آموزشهای از راه دور در آموزش عالی انجام گرفت. روش ها: روش پژوهش حاضر براساس روشهای تحلیل ثانویه و از نوع فراتحلیل و جامعه آماری آن شامل کلیه پژوهشهایی است که در ارتباط با اثربخشی انواع آموزشهای از راه دور در آموزش عالی در داخل کشور به روش نیمه تجربی انجام شده که از شیوه تمام سرشماری جهت نمونه گیری استفاده شد و بر اساس ملاکهای ورود و خروج 79 پژوهش به عنوان حجم نمونه شناسایی و محاسبه شد. جهت جمع آوری اطلاعات از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق در سه بخش اطلاعات کتاب شناختی، اطلاعات روش شناختی و یافتهها استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از شاخص اندازه اثر و آزمون همگنی با استفاده از نرم افزار آماری CMA ویرایش دوم انجام گرفت. یافتهها:یافتهها نشان داد تمام روشهای آموزش از راه دور در آموزش عالی کشور اثربخش بوده است اما این اثربخشی در حد متوسط بوده است ( 526.0ES=، 01.0p <) که باتوجه به جدول سطح زیرمنحنی بهنجار میانگین اجرای روشهای آموزشهای از راه دور 69 درصد اثربخشتر از روشهای سنتی و حضوری است. همچنین فرارگرسیون تاثیر سال بر نتایج پژوهش نشان داد که با یک واحد افزایش در اجرای روشهای آموزش از راه دور.07به اندازه اثر، اثربخشی این روشها افزوده میشود، به عبارت دیگر اجرای روشهای آموزش از راه دور در آموزش عالی با گذشت زمان اثربخشتر میشود. نتیجهگیری: باتوجه به اینکه بررسی متغیرهای تعدیل کننده جزء هدفهای این پژوهش نبوده است لذا توصیه میشود در پژوهش های بعدی تاثیر این مولفهها بر نتایج کار نیز مورد بررسی قرار گیرد تا سهم تاثیرگذاری این مولفهها جهت تببین و کنترل بر نتایج کار مشخص شود.
تحلیل محتوای آموزشی
زینب باقری نجف اباد؛ جلال رحیمیان
چکیده
پیشینه و اهداف سن یک عامل مهم در فراگیری زبان است. از نظر جامعه شناختی اعضای یک جامعه زبانی در سنین مختلف الگوهای رفتاری متفاوتی دارند که در طول زندگی و با گذر از مراحل مختلف دچار تحول میگردد. ویژگیهای زبانی مرتبط با عامل سن ممکن است تنها جنبه واژگانی داشته باشد و یا به صورت گرایش آوایی و دستوری بروز نماید. تفاوتهایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف سن یک عامل مهم در فراگیری زبان است. از نظر جامعه شناختی اعضای یک جامعه زبانی در سنین مختلف الگوهای رفتاری متفاوتی دارند که در طول زندگی و با گذر از مراحل مختلف دچار تحول میگردد. ویژگیهای زبانی مرتبط با عامل سن ممکن است تنها جنبه واژگانی داشته باشد و یا به صورت گرایش آوایی و دستوری بروز نماید. تفاوتهایی در رفتار زبانی گروههای سنی مختلف در یک جامعه زبانی وجود دارد. به این ترتیب هر گروه سنی به ویژگی های زبانی معینی گرایش دارد. هیچ پیشرفتی در یادگیری زبانپیش نخواهد آمد مگر اینکه خصوصیات یادگیرندگان زباندر نظر گرفته شود. ما گفتار را وابسته به این میدانیم که با چه کسی صحبت میکنیم، کجا صحبت میکنیم و چه وقت صحبت میکنیم. اهمیت جامعهشناسی زبانآنجا مشخص میشود که زبانوسیله ای است برای ارتباطات و باید توجه داشته باشیم که چه میگوییم و منظورمان از آن گفتار چیست؟. اگر با زبانآموزان درباره موضوع مورد علاقهشان بحث شود به طور حتم آن جملههای جدید درباره آن موضوع را به سادگی فراموش نخواهند کرد. به همین دلیل در یادگیری زباندوم باید مهارتهای جامعهشناسی زبانمثل: فرهنگ طبقه اجتماعی و سن و ... مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر مطالعهای میدانی است که به بررسی و تحلیل محتوایی متون کتابهای زبانفارسی (آموزش زبانفارسی به غیرفارسیزبانان) از نظر تناسب آنها با سن زبانآموزان پرداختهاست، روش ها: نمونهای تحقیق حاضر را تعداد 50 زبانآموز آموزش زبانفارسی تشکیل میدهند که با استفاده از پرسشنامهای محقق ساخته دادههای تحقیق جمعآوری شدهاند. در این پژوهش این پرسشهای مطرح میگردد که تا چه اندازه انتخاب متون درک مطلب کتاب درسی آزفا به غیرفارسیزبانان که متناسب با سن و علایق زبانآموزان در نظر گرفته شده، میتواند در یادگیری واژگان زبانفارسی به غیرفارسیزبانان مؤثر باشد؟ چه تغییراتی پیشنهاد میشود که کتابهای درسی آموزش زبانفارسی به غیرفارسیزبانان تناسب بیشتری با سن زبانآموزان داشته باشند؟ یافتهها: این پژوهش نشان میدهند که زبانآموزان خارجی به تناسب سنی که دارند تمایلات خاص سن خود را میطلبند و نسبت به برخی متون دارای علاقه و گرایش بیشتری هستند، بنابراین در تدوین کتب درسی به منظور یادگیری بیشتر واژگان و مطالب درسی باید علایق و گرایشات درونی ان سن به طور جدی در نظر گرفته شود، زیرا افراد به طور طبیعی مطالبی را که بیشتر مطابق تمایلات درونی آنهاست، با علاقه مطالعه کرده، درک میکنند و به ذهن میسپارند، بنابراین یادگیری لغات و واژگان آن متون نیز بهتر و مؤثرتر اتفاق میافتد. لذا تناسب متن با سن زبانآموز دارای اهمیت زیادی در یادگیری واژگان متن است. نتیجهگیری:از نگاه و دیدگاه معلمان و کارشناسان، محتوای کتابهای آموزش زبانفارسی به غیرفارسی زبانان باعث مسؤولیتپذیری و مشارکت زبانآموزان در حد مطلوبی در فعالیتهای یادگیری نمیشود. محتوای کتابهای درسی در ارائه مطالب، مثال ها و تصویرها درحد مطلوبی دارای تنوع نیست. در این دوره کتابها باید طوری طراحی و تنظیم شوند که در زبانآموزان توانایی لازم برای نوشتن پاسخ به تمرینهای کتاب، نوشتن خلاصهی متون درسی، نگارش جملات با املای صحیح و رعایت نکات تکنیکی نوشتاری، اعم از علامت گذاری، کاربرد حروف بزرگ و رسم الخط صحیح را ایجاد شود. زبانآموزان بایستی با حقایق زبانفارسی، فرهنگ فارسی زبانان آشنا شده و در زبانآموزان تفکر انتقادی بوجود آید. از آنجا که مفاهیم زبانفارسی برای زبانآموزان به عنوان یک زبانغیر مادری و زباندوم، دور از ذهن است و چندان قابل درک و فهم نیست، محتوای کتابهای آموزش زبانفارسی باید بهگونهای طراحی شوند که در آنها از مطالب و مثال های جذاب، شکلها و تصویرهای متنوع برای یادگیری بهتر مطالب درسی استفاده شود. کتابهای درسی میتوانند در پرورش تخیل، حس زیبایی، شخصیت زبانآموزان نسبت به زبانفارسی مؤثر باشند.
محیط آموزشی
خسرو موحد؛ خاطره سجادی
چکیده
پیشینه و اهداف: استفاده از محیط معماری بهعنوان ابزار آموزشی مستلزم شناسایی معیارهای محیطی مؤثر بر ارتقای کیفیت یادگیری کاربران است. با شناخت معیارهای مؤثر بر آرایش و نظم فضا میتوان اصولی را برای طراحی بهتر محیط یادگیری تبیین نمود و میزان عوامل مزاحم یادگیری را به حداقل رساند. از طرفی مدارس بهعنوان مهمترین فضاهای تربیت کنندهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استفاده از محیط معماری بهعنوان ابزار آموزشی مستلزم شناسایی معیارهای محیطی مؤثر بر ارتقای کیفیت یادگیری کاربران است. با شناخت معیارهای مؤثر بر آرایش و نظم فضا میتوان اصولی را برای طراحی بهتر محیط یادگیری تبیین نمود و میزان عوامل مزاحم یادگیری را به حداقل رساند. از طرفی مدارس بهعنوان مهمترین فضاهای تربیت کنندهی نیروی انسانی، نقش بهسزایی در افزایش یادگیری افراد جامعه ایفا میکنند. از اینرو طراحی محیطهایی مناسب در راستای تکامل همه جانبهی دانشآموزان، یک ضرورت است. مدرسه یک مرکز اجتماعی است و اساسیترین هدف آن یادگیری مفاهیم درسی و آموزش رفتار اجتماعی مطلوب است. رفتار مرتبط با کالبدی است که انسان در آن محیط قرار میگیرد، بنابراین ویژگیها و کیفیتهای فضاهای آموزشی در شکلگیری رفتارها تأثیرگذار هستند. محققان روانشناسی محیط، با مطالعه الگوهای رفتاری کودکان در فضاهای آموزشی به تأثیر عواملی مانند نور، تهویه، گرمایش و سرمایش، چیدمان و ... در افزایش روند یادگیری پرداختند. از مهمترین مؤلفههای کلاس درس با بهرهوری بالا، مبلمان مناسب با چیدمان مطلوب است. پژوهش حاضر به عملکرد و کارکرد مبلمان روی نحوه یادگیری دانشآموزان پرداخته است. هدف پژوهش طراحی بهینه محیطهای آموزشی در جهت ارتقاء کیفیت میزان یادگیری دانشآموزان است. روشها: روش جمعآوری مطالعات، میدانی و کتابخانهای در منابع روانشناسی محیطی و روش پژوهش همبستگی و استفاده از آزمون آماری مقایسهای تحلیل واریانس (ANOVA) میباشد. جامعهی آماری شامل تغییرات در مبلمان سه کلاس با شرایط نورگیری و تهویه یکسان در مدرسهای از شیراز بوده و بررسی رفتاری میزان یادگیری از طریق ایجاد تغییر در مبلمان فضای آموزشی و سنجش میزان یادگیری از طریق مقایسه معدل دانشآموزان چیدمانهای مختلف در دو ترم متوالی با استفاده از نرمافزارهای اکسل و SPSS بوده است. یافتهها: نتایج حاصل بیانگر تأثیر مثبت معیارهای چیدمان فضایی محیط مدرسه بر میزان یادگیری بوده است و محیط کالبدی کلاس درس میتواند بهعنوان معلمی جهت انگیزهی یادگیری برای دانشآموزان باشد. نتیجهگیری: بر اساس تحقیقات بهعمل آمده، این پژوهش بر روی یکی از عوامل مهم مؤثر بر کیفیت یادگیری دانشآموزان مدرسه جمعآوری شده است. همانطور که قبلا بیان شد، عوامل متفاوتی در کیفیت یادگیری نقش دارد و یا تجمیع عوامل، نتایج مطلوبتری میدهد؛ از جمله این عوامل میتوان به تأمین ارتباط فضای آموزشی با فضای سبز، پخش موسیقی، پیشبینی آزادی حرکتی و گردش در فضا، قابلیت نشستن و استراحت، خوردن و آشامیدن و ... اشاره کرد.با توجه به تحلیل یافتهها، فرضیه پژوهش ثابت شد و انعطافپذیری در کالبد محیط یادگیری، حس کنجکاوی کودک را بر انگیخته و منجر به بروز خلاقیت وی خواهد شد. در فضای آموزشی نحوه چیدمان میز و صندلی دانشآموزان موجب ارتباط فعال و دو سویه آنها با محیط میشود. در نهایت میتوان مبلمان را یکی از عوامل مؤثر بر یادگیری و تحریک حس کنجکاوی محسوب کرد. کیفیت محیط کالبدی با میزان یادگیریس ارتباط مستقیم دارد و طراحی فضای داخلی در محیط آموزشی میتواند باعث افزایش یادگیری دانشآموزان و پیشرفت آنها گردد.
اموزش الکترونیکی- مجازی
مجتبی باغدارنیا؛ اقدسی احقر؛ امینه احمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان در دهههای اخیر، افزایش بهره های علمی کسبوکار در مشکلات اطلاعات ناموزون و کاربرد فناوری ارتباطات و ساخت جامعه اطلاعاتی بین تمام کشورها در جهان را گسترش داده است. درحالیکه بهطور گسترده پذیرفتهشده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات پتانسیل ایجاد فرصتهای اقتصادی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان در دهههای اخیر، افزایش بهره های علمی کسبوکار در مشکلات اطلاعات ناموزون و کاربرد فناوری ارتباطات و ساخت جامعه اطلاعاتی بین تمام کشورها در جهان را گسترش داده است. درحالیکه بهطور گسترده پذیرفتهشده است که فناوری اطلاعات و ارتباطات پتانسیل ایجاد فرصتهای اقتصادی، ترویج تغییرات اجتماعی و سیاسی در جامعه، فراهم آوردن دسترسی به دانش، ایجاد محرک و زمینه برای به اشترک گذاری عملی به بهترین شکل ممکن در تمام زمینههای زندگی را فراهم میکند، فرایندهای واقعی آگاهسازی در سراسر جهان کاملا نامتقارن هستند. برعکس، درحالیکه انقلاب دیجیتال مرزهای دهکده جهانی را گسترش داده است، اکثریت قریب بهاتفاق جهان از این اتفاق آشکار جدا نشده است. هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی آموزش فاوا برای کارکنان است. روشها: جهت طراحی، تدوین و ساخت ابزار پژوهش با استفاده از مصاحبه و تحلیل کیفی مولفه هایی شامل مفاهیم پایه فناوری اطلاعات، بهکارگیری رایانه، واژهپرداز، صفحات گسترده، پایگاه داده، ارائه مطلب و اینترنت استخراجشده است. و بر اساس مولفه های فوق پرسشنامهای با 35 گویه تنظیم گردیده است. جامعه آماری پژوهش کارکنان حوزه ستاد وزارت آموزشوپرورش درسال تحصیلی 96-1395 میباشند و حجم نمونه مطالعاتی آن 280 نفر در نظر گرفتهشده است که با استفاده از نمونهگیری تصادفی بهمنظور اعتبارسنجی بیرونی انتخاب شدهاند. پایایی ابزار پرسشنامه در این پژوهش مقدار 92/0 برآورد گردید که نشان از پایایی بالای ابزار طراحیشده داشت.بهمنظور بررسی روایی مدل تحلیل ساختاری روشهای تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی، تحلیل مسیر و برازش بکار گرفتهشده که نتیجه تحلیل اکتشافی شامل هفت مولفه شد که همگی دارای همبستگی مثبت بودند. یافتهها: در پایان نتیجه تحلیل عامل تائیدی به دست آمد و شاخصهای برازش در مولفه های آموزش فاوا مورد ارزیابی قرار گرفتند که نشان از برازش مطلوب و مناسب دارد. نتیجهگیری: اقدامات لازم در جهت تبدیل الگوی پیشنهادی آموزش مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به برنامه آموزشی مدون قابلاجرا به عمل آید. این اقدامات شامل بازنگری در روش آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات کنونی، تدوین مواد آموزشی و تدوین دستورالعملها و ضوابط اجرایی و فراهم نمودن تمهیدات لازم جهت اجرا میباشد. در انجام اقدامات لازم برای تدوین و اجرای آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات باید هماهنگی با الگوی هفت نوع از مهارتهای آموزشICDL پیشنهاد شده فراموش نگردد. آموزشهایمستقلی به نام مهارتهای کاربردی رایانه قرار داده شود و کتابی با همین نام، راهنمای اساتید، و سایر مواد کمکآموزشی طراحی و تدوین گردد. و یا بهطور چندرسانهای انجام پذیرد. با توجه به اجرای این آموزشها بارویکرد جدید در حوزه ستاد وزارت آموزشوپرورش میتوان به کلیه معلمان کشور نیز این آموزشها داده شود و با بازنگری و اطلاعات لازم در بدو استخدام کارکنان و همینطور دورههای ضمن خدمت کارکنان ملحوظ گردد.
معماری
سعید عظمتی؛ فرهنگ مظفر؛ بهرام صالح صدق پور؛ سیدباقر حسینی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه مسئله الگوهای یاددهی و یادگیری و فعالیتهای گروهی از مسائل مورد توجه حوزههای مرتبط با آموزش در دانشگاهها می باشد. چگونگی دستیابی به الگوهای یاددهی ویادگیری جایگاه ویژهای در میان صاحب نظران علوم کسب نموده است. در سالهای اخیر با توجه به رشد روز افزون و وسعت تغییرات روشهای آموزشی، سازگار نمودن بستر یادگیری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه مسئله الگوهای یاددهی و یادگیری و فعالیتهای گروهی از مسائل مورد توجه حوزههای مرتبط با آموزش در دانشگاهها می باشد. چگونگی دستیابی به الگوهای یاددهی ویادگیری جایگاه ویژهای در میان صاحب نظران علوم کسب نموده است. در سالهای اخیر با توجه به رشد روز افزون و وسعت تغییرات روشهای آموزشی، سازگار نمودن بستر یادگیری با تمامی جوانب نیازهای یادگیرنده، در کانون توجه متخصصین آموزش قرار گرفته است. چرا که محیط فیزیکی به سبب ساختار خود میتواند تعاملات و در پی آن فرآیند یادگیری را تقویت و یا تضعیف نماید .از آنجا که تعاملات مداوم انسانها با یکدیگر و با منابع محیطی و الگوی یادگیرنده- محوری جوهره نظامهای آموزشی جهان امروز و فردا را شکل میبخشد، این اعتقاد وجود دارد که رویکردهای جدید، نیازمند حرکت، کار گروهی و پویایی دانشجویان است .از این رو تعریف نیازها و چگونگیِ سازماندهیِ بستری که چنین نحوهی یادگیری، در آن قابلیت ظهور داشته باشد، از اهمیت ویژهای برخوردار است. با توجه به تأثیری که فضاهای دانشگاهی میتواند برمخاطبان وکاربران اینگونه فضاها داشته باشد، هدف پژوهش حاضر ارائه رهنمودهایی برای طراحی فضاهای باز دانشگاهی مبتنیبر افزایش سرزندگی و تعاملات اجتماعی میان استفاده کنندگان و بهبود سطح آموزش در بین آنها است. پژوهش ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻲﻛﻮﺷﺪ ﺿﻤﻦ ﺷﻨﺎﺳـﺎﻳﻲ ﻋﻨﺎﺻـﺮ ﻣـﺆﺛﺮ ﺑـﺮ ارﺗﻘـﺎء سرزندگی و ارتقاء آموزش از طریق فعالیت گروهی، راﺑﻄﻪ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﺑﻴﻦ اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ را در ﻗﺎﻟﺐ ﻳﻚ مدل ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺗﺮﺳﻴﻢ ﻛﻨﺪ. روشها: دراین پژوهش از روش تحقیق تلفیقی (کیفی کمّی) استفاده شده است. پس از تدوین جدول هدف محتوی و پرسشنامه، حجم نمونه از طریق دیدگاه کلاین با توجه به تعداد سوالات پرسشنامه به 341 نفر رسید. لذا از دانشجویان در رشته های معماری، معماری منظر، شهرسازی و عمران در سطح دانشگاههای ایران بصورت نمونهگیری خوشهای تصادفی انجام گرفت و نتایج برای تحلیل دادههای جمعآوری شده، در نرم افزار SPSS نسخهی 22 بر اساس تحلیل عامل R استخراج، و مدل توسط Amos صورت گرفت. یافتهها: ﻧﺘﺎﻳﺞ اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ابعاد فیزیکی فضا شامل: انعطافپذیری، تنوع فضایی، عناصر محیطی، دسترسیپذیری، ابعاد انسانی و عملکردی شامل: شکلگیری رفتار انسانی، آسایش روانی و اجتماعپذیری، ابعاد معنا و سرزندگی شامل: سرزندگی محیطی ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعات گذشته و پژوهش حاضر، وجود صفات اجتماعی، کالبدی، طراحی و روانشناسی محیط، در فضاهای جمعی دانشگاه، میتواند شرایط لازم را برای افزایش سرزندگی، اجتماع پذیری و فعالیت گروهی تسهیل کنند. به اینترتیب که وجود صفت فضایی در فضاهای جمعی باز دانشگاهی، به واسطه افزایش امکان سرزندگی، فرآیند خلاقیت و نوآوری را برای محققین تسهیل و منجر به اجتماعپذیری میشود. همینطور، افزایش اشتیاق به انجام فعالیتهای گروهی و دسته جمعی و امکان حل مسائل در قالب گروه منجر به ارتقائ سطح آموزش در بین کاربران میشود. بازنگری این تحقیقات بیانگر این حقیقت است که رفتار انسان، برخوردها و کاربرد فضا میتوانند به واسطه فضا و ارتباطات فضایی تحت تاثیر قرار گیرند و نهایتاً منجر به سرزندگی اجتماعی در کانونهای جمعی شوند.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
حسین مرادی مخلص؛ جمشید حیدری؛ وحید صالحی؛ نسیبه پوطی
چکیده
عنصر تعامل یکی از عناصر تأثیرگذار بر یادگیری در محیطهای یادگیری الکترونیکی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر محیطهای یادگیری مبتنی بر رایانه و یادگیری غنیشدة مبتنی بر وب بر عناصر ششگانة تعامل (دانشجو– دانشجو، دانشجو–استاد، دانشجو– محتوا، استاد– استاد، استاد– محتوا و محتوا–محتوا) در فرایند آموزش درس بهداشت ...
بیشتر
عنصر تعامل یکی از عناصر تأثیرگذار بر یادگیری در محیطهای یادگیری الکترونیکی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر محیطهای یادگیری مبتنی بر رایانه و یادگیری غنیشدة مبتنی بر وب بر عناصر ششگانة تعامل (دانشجو– دانشجو، دانشجو–استاد، دانشجو– محتوا، استاد– استاد، استاد– محتوا و محتوا–محتوا) در فرایند آموزش درس بهداشت حرفهای بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعة آماری پژوهش را کلیه دانشجویان رشته بهداشت عمومی دانشکدة علوم پزشکی شهرستان اسدآباد در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل میدادند. از این تعداد 60 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 30 نفر) گماشته شدند. گروه اول (کنترل) در محیط یادگیری مبتنی بر رایانه و گروه دوم (آزمایش) در محیط یادگیری غنیشدة مبتنی بر وب آموزش دیدند. ابزار و مواد پژوهش شامل چندرسانهای آموزشی و پرسشنامه سنجش سطوح ششگانه تعامل با 60 سؤال در طیف لیکرت بود. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین آموزش در محیطهای یادگیری مبتنی بر رایانه و آموزش در محیطهای یادگیری غنیشدة مبتنی بر وب در شش بُعدِ تعامل، تفاوت معناداری وجود دارد(05/ p<.). بهعبارتدیگر، آموزش در محیط یادگیری غنیشدة مبتنی بر وب نسبت به آموزش در محیطهای یادگیری مبتنی بر رایانه، اثربخشی بیشتری بر سطوح تعامل دارد.
روباتیک آموزشی
علی مقداری؛ مینو عالمی؛ سینا رضایی زارعی
چکیده
آموزش همواره از مهمترین روشهای انتقال دانش بوده است. کارایی آموزش به عوامل متعددی همچون سناریوی آموزش (طراحی سناریوی بازی بر اساس استراتژی بٌرد)، شرایط محیطی، نحوة ارتباط با دانشآموز و نظیر آن ارتباط دارد. آموزگاران در طی تاریخ از ابزارهای مختلفی، از جمله تختهسیاه، کتاب و فیلمهای آموزشی برای این امر استفاده کردهاند. ...
بیشتر
آموزش همواره از مهمترین روشهای انتقال دانش بوده است. کارایی آموزش به عوامل متعددی همچون سناریوی آموزش (طراحی سناریوی بازی بر اساس استراتژی بٌرد)، شرایط محیطی، نحوة ارتباط با دانشآموز و نظیر آن ارتباط دارد. آموزگاران در طی تاریخ از ابزارهای مختلفی، از جمله تختهسیاه، کتاب و فیلمهای آموزشی برای این امر استفاده کردهاند. پژوهشگران همواره در تلاش بودهاند تا ابزارهای نوین و با بازدهی بیشتر را برای معلمان طراحی و پیادهسازی کنند. همراه با توسعة تکنولوژی و پیشرفت علم رباتیک، استفاده از رباتهای اجتماعی مجازی بهعنوان ابزاری کارا برای آموزش مطرح شده است. این مقاله به معرفی و بررسی تأثیر رباتهای اجتماعی مجازی بر بهبود عملکرد شناختی دانشآموزان در یک فرایند هوشمندانه بهعنوان یک روش نوپدید پرداخته و با مقایسه کیفی آن با روشهای سنتی آموزشی و نتایج به دست آمده در آزمایشهای مختلف، توصیههای ویژه ای را بهعنوان روشی نوین درآموزش ارائه کرده است.
فناوری آموزش- آموزش عالی
محسن کاملی؛ حمیدرضا عظمتی؛ فرزانه رمضی
چکیده
دروس طراحی معماری بهعنوان مهمترین دروس رشتة مهندسی معماری در مقطع کارشناسی حائز اهمیت بوده و بهنوعی آیندة حرفهای معماران بهواسطة این دروس رقم میخورد. در این مقاله مقایسه، تأثیر و میزان نزدیکی دروس طراحی معماری 2 و 4 در فعالیتهای حرفهای مهندسان معماری و بررسی مباحثی مانند اجرا، عملکرد، کارفرما، ایده پردازی و... در ...
بیشتر
دروس طراحی معماری بهعنوان مهمترین دروس رشتة مهندسی معماری در مقطع کارشناسی حائز اهمیت بوده و بهنوعی آیندة حرفهای معماران بهواسطة این دروس رقم میخورد. در این مقاله مقایسه، تأثیر و میزان نزدیکی دروس طراحی معماری 2 و 4 در فعالیتهای حرفهای مهندسان معماری و بررسی مباحثی مانند اجرا، عملکرد، کارفرما، ایده پردازی و... در آموزش و فعالیتهای حرفهای معماران مدنظر میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی است. همچنین به جهت ارزیابی اطلاعات از روش کمّی و از تکنیک پیمایش(مشاهده و پرسشنامه) استفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان داده است که نزدیکی و ارتباط موضوعات طراحی معماری 2 باکارحرفهای، نسبت به موضوع درس طراحی معماری 4 بیشتر است و عناوین مورد تدریس در طراحی معماری 4 با آنچه دانشآموختگان در فعالیت حرفهای خود تجربه میکنند فاصلة زیادی دارد. همچنین توجه به مسائل اجرایی، عملکرد و ایدهپردازی مؤثرترین موارد در کار حرفهای بهحساب میآیند که به این موضوع در دانشگاهها کمتر توجه میشود. از طرفی ارتقای کیفی دروس ساختمان و معماری در دانشگاهها، جهت تقویت معماران حرفهای ضروری به نظر میرسد.
جامعه شناسی فناوری آموزش
حمیدرضا آراسته؛ یاسین سعیدی
چکیده
تدوین پایاننامه یکی از مهمترین بخشهای آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت دانشجویان کارشناسی ارشد از سبکهای نظارتی و تعاملی استادان راهنما انجام شد. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بود. جامعهی آماری را کلیه دانشجویان دکتری ورودی سال تحصیلی 92-91 و 93-92 دختر و پسر رشتههای ...
بیشتر
تدوین پایاننامه یکی از مهمترین بخشهای آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت دانشجویان کارشناسی ارشد از سبکهای نظارتی و تعاملی استادان راهنما انجام شد. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بود. جامعهی آماری را کلیه دانشجویان دکتری ورودی سال تحصیلی 92-91 و 93-92 دختر و پسر رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و فنی و مهندسی دانشگاههای دولتی شهر تهران که در دو سال اخیر از پایاننامه کارشناسی ارشد خود دفاع نموده بودند تشکیل داد (3092N= ). با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران 342 نفر بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی محققساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق متخصصان به دست آمد و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد که ضریب 872/0 نشان از سطح قابل قبول ابزار تحقیق بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t تک نمونهای استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، دانشجویان از هیچیک از سبکهای نظارتی استادان راهنما رضایت نداشتند. در رابطه با سبکهای تعاملی نیز، دانشجویان سبک تعاملی افقی را بهعنوان مهمترین سبک تعاملی برگزیدند. در خصوص سبکهای نظارتی، استفاده از سبکهای تلفیقی و در خصوص سبکهای تعاملی، استفاده از سبک افقی و سبک مثبت و پویا به استادان راهنما پیشنهاد میشود.