برنامه ریزی درسی
سارا دشت گرد؛ کاوه بذرافکن؛ حیدر جهانبخش
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از عوامل محوری در تدریس، آموزش و یادگیری معماری، محتوا و برنامه آموزشی آنهاست. به نظر میرسد آموزش معماری ایران در عدم تطابق با نیازهای جامعه و مسائل جاری آن، فراموشی ارزشهای فرهنگ ایرانی و فقدان پژوهشهای بنیادین و کاربردی روبروست و منجر به رونق گرایش به شیوهی زندگی، هنجارها و فرهنگ غرب شده است. یکی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از عوامل محوری در تدریس، آموزش و یادگیری معماری، محتوا و برنامه آموزشی آنهاست. به نظر میرسد آموزش معماری ایران در عدم تطابق با نیازهای جامعه و مسائل جاری آن، فراموشی ارزشهای فرهنگ ایرانی و فقدان پژوهشهای بنیادین و کاربردی روبروست و منجر به رونق گرایش به شیوهی زندگی، هنجارها و فرهنگ غرب شده است. یکی از علتهای اساس این تمایل، پیوستگی آموزش رسمی و امروزی به شیوهی آموزشی مدارس فرانسوی (مدرسه هنرهای زیبای پاریس و اکادمی سلطنتی هنرها) ، آلمانی (آموزش پلی تکنیک، آموزش مهندسی و مدارس مهارتی)، انگلیسی (آموزش حرفهای و تجربی) و آمریکایی (آموزش تلفیقی) بوده است. شکلگیری و رشد اولیهی مدارس معماری ایران برآمده از وارادات مستقیم شیوههای آموزشی فرنگی به ایران بود. پس از انقلاب اسلامی نیز اگرچه تلاشهایی برای یافتن الگویی بومی صورت گرفت ولی نتوانست گسترش یابد. در دهههای اخیر هم تنوع و پیشرفتهای چشمگیر آموزشی در مدارس امریکایی- انگلیسی و اروپایی آموزش معماری در مدارس ایرانی را مقهور خود کرده است. اگرچه پژوهشهای مختلفی در حوزهی آموزش معماری در ایران انجام شده است اما کمتر به حوزهی روح زمان پرداختهاند.هدف از پژوهش حاضر همگامی با درونزایی از جامعه و بستر اجتماعی، رهیافتهای جهانی و نیازهای جامعه، بازیابی و برساختن الگوهای کارآمد نظری و عملی است که برای شرایط و بستر ایران مناسب باشد. بررسی موضوع با تأکید بر تأثیرپذیری روند آموزش معماری از روح زمانه که از حوزهی ادبیات و فلسفهی هگلی به معماری وارد شده است، به تبیین مؤلفههای سهگانهی آن شامل (یک) دیالکتیک، (دو) تفکر انتقادی و (سه) بهروز رسانی میپردازد، سپس ارزیابی برنامههای آموزشی نسبت به این مولفههای صورت گرفته است.روشها:پژوهش حاضر مقطعی و از نوع کاربردی است. روش تحقیق، براساس راهبرد کیفی و تحلیل محتوای آشکار پیامهای موجود درسرفصلها، با رویکرد استدلال منطقی به تحلیل محتوای برنامه درسی نه دانشگاه برتر دنیا که منتخب ارزیابیهای معتبر با محوریت مفهوم روح زمان میپردازد. عامل جغرافیایی و سهم پراکندگی آن در هر قاره یکی از ملاک انتخاب نمونهها بوده است. تحلیلهای آمار توصیفی زمینهی رسیدن به یافتههای پژوهش و نتیجهگیریهای آن است.یافتهها: این پژوهش نشان داده است که دانشگاه دلفت در دو حوزه دروس تاریخ و نظریه با سی و پنج درصد و در حوزه فنآوری تقریبا با سی و دو درصد، بیشترین آمار این بخش و دانشگاه ماساچوست تقریبا با پنجاه و دو درصد سهم بخش طراحی، پیشتاز است و در حوزه دروس بینارشتهای دانشگاههای کالیفرنیا با حدود سی و پنج درصد از دروس در این زمینه از سایرین متمایزند و جالب اینکه برنامه درسی ایران سهم معنادار در رقابت میان دانشگاههای جهان را بدست نیاورده است.نتیجهگیری: این پژوهش نشان میدهد روح زمان فراروندگی مسائل روز، تاریخ و فرهنگ است که از درون جامعه برگرفته میشود؛ اگرچه مدلهای آموزشی متنوعی هست و بسیاری از این مدلها کاربردهای اختصاصی و مناسب خود را دارند؛ ولی تغییرپذیری، آزادی طراحی و انتخاب برنامهی آموزشی و انعطافپذیری آن، تفکر انتقادی و بازتعریف مسأله در روند آموزشی و شبیهسازی وضعیتهای زمینهای، محلی و بومی نقشی محوری در روح زمان در آموزش معماری دارد.
برنامه ریزی درسی
حسین معافی؛ فایزه ناطقی؛ علیرضا فقیهی؛ محمد سیفی
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی شیمی دوره متوسطه دوم بر اساس میزان تأکید بر اهداف اقتصاد مقاومتی انجام شده است .روشها: روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. در این پژوهش پس از گردآوری داده های کمی از تکنیک آنتروپی شانون جهت تحلیل آنها بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش را محتوای کلیه ی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی شیمی دوره متوسطه دوم بر اساس میزان تأکید بر اهداف اقتصاد مقاومتی انجام شده است .روشها: روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. در این پژوهش پس از گردآوری داده های کمی از تکنیک آنتروپی شانون جهت تحلیل آنها بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش را محتوای کلیه ی کتابهای شیمی متوسطه دوم تشکیل داد. روش نمونه گیری در این پژوهش تمام شماری بود؛ لذا تمام کتاب های شیمی دوره متوسطه دوم به عنوان نمونه مورد تحلیل قرار گرفتند. واحد ثبت در این تحقیق، مضمون بود. در این تحقیق، فراوانی مولفه ها و مضامین اقتصاد مقاومتی در برنامههای درسی شیمی، مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که در کتاب های شیمی متوسطه دوم به اهداف اقتصاد مقاومتی در بعد مصرف در حیطه ی مهارتی بیشترین توجه و در بعد تولید در حیطه ی نگرشی کمترین توجه صورت گرفته است.نتیجهگیری: از پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که در کتاب های شیمی متوسطه دوم به اهداف اقتصاد مقاومتی به میزان خیلی کمی توجه شده است. همچنین در برنامه های درسی شیمی متوسطه دوم به اهداف و مولفه های اقتصاد مقاومتی توجه کمی صورت گرفته و میزان توجه به اهداف اقتصاد مقاومتی از توزیع نرمال برخوردار نیست و تنها به برخی از مولفههای اقتصاد مقاومتی در دوره متوسطه دوم (سه بعد و سه حیطه) در محتوای کتابهای درسی شیمی این دوره توجه شده است
برنامه ریزی درسی
عباس صداقتی؛ عیسی حجت
چکیده
پیشینه و اهداف جهت تحقق بخشیدن به اهداف و رسالتهای آموزش عالی، متخصصین انجام پژوهشهای متعدد را برای چگونگی بررسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت برنامه درسی ضروری میدانند. ارزشیابی محتوای دوره آموزشی به روشهای مختلفی انجام میشود. مقایسه محتوای برنامههای درسی با یکدیگر از روشهای مورد استفاده است. محتوای دوره آموزشی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف جهت تحقق بخشیدن به اهداف و رسالتهای آموزش عالی، متخصصین انجام پژوهشهای متعدد را برای چگونگی بررسی و شناسایی نقاط ضعف و قوت برنامه درسی ضروری میدانند. ارزشیابی محتوای دوره آموزشی به روشهای مختلفی انجام میشود. مقایسه محتوای برنامههای درسی با یکدیگر از روشهای مورد استفاده است. محتوای دوره آموزشی، مجموعهای است که فرصتهای برنامهریزی شدهای را برای فراگیران فراهم میکند تا آنها بتوانند از طریق یک رویداد تعاملی، یادگیری را تجربه کنند. عمدهترین هدف برنامه آموزشی، تربیت و آمادهسازی فراگیران برای زندگی و انجام فعالیتهای حرفهای در جامعه است. رشته معماری تلفیقی از مباحث علوم انسانی، هنر و علومفنی است. لذا تحقق معماری، نیازمند برخورداری از مجموعهای از معرفتها و دانشهای گوناگون است. از سال 1939، آموزش آکادمیک معماری در دو مقطع کاردانی و کارشناسیارشد پیوسته، جهت تربیت نقشهکش و معمار تعریف و جایگزین شیوه سنتی گردید و در سال 1998دوره کارشناسی پایهریزی شد.روش ها: مسئله پژوهشی حاضر، بررسی و مقایسه میزان انطباق برنامه درسی رشته معماری به شیوه کارشناسیارشد پیوسته با شیوه ناپیوسته، بر مبنای بنیانهای آموزش معماری است. این پژوهش کاربردی، از نظر ماهیت در شمار تحقیقات توصیفی تحلیلی و در طیف مطالعات ارزشیابی قرار میگیرد. به لحاظ نحوه جمعآوری داده، روش آمیخته تشریحی استفاده شده است. ابتدا محتوای آموزش و آنچه دانشجوی معماری باید بیاموزد، بحث و ارائه گردید. سپس در مورد بنیانهای آموزش، تفسیرها و نظرات صاحبنظران با پرسشنامه در مقیاس5 گزینهای لیکرت، اخذ گردید.یافتهها: بر اساس یافتهها، محتوای آموزش معماری در سه بنیان دانش، توانش و بینش نمود مییابد. در دوره کارشناسیارشد پیوسته در حوزه دانش 67واحد درسی ( 1663ساعت) و 88واحد ( 3426ساعت) در حوزه توانش قرار میگیرد. در مجموع دوره ناپیوسته، در حوزه دانش، 65واحد ( 1204ساعت) و 85واحد ( 2690ساعت) در حوزه توانش وجود دارد. از دیدگاه اساتید، کارفرمایان و دانشآموختگان، در هر سه حیطه دانش و بهخصوص توانش و بینش، دوره کارشناسیارشد پیوسته دوره موفقتری است و در اکثر زمینهها بر دوره کارشناسیارشد ناپیوسته ارجحیت دارد.نتیجهگیری: در مجموع، در هرسه حیطه دانش و به خصوص توانش و بینش، دوره کارشناسیارشد پیوسته دوره موفقتری است. تبدیل رشته معماری از کارشناسیارشد پیوسته به ناپیوسته (برخلاف رشتههای فنی و ...) تجربه موفقی در ایران نمیباشد و دوره کارشناسیارشد پیوسته، در اکثر زمینهها بر دوره کارشناسیارشد ناپیوسته ارجحیت دارد.
برنامه ریزی درسی
مریم یوسفی؛ علیرضا عصاره؛ علی حسینیخواه
چکیده
پیشینه و اهداف: با تأمل در جوامع گوناگون و باوجود ادعای پیشرفت در زمینههای آموزشی، فنّاوری، اجتماعی و ...، بازهم مشکلات عدیدهای در ارتباطات انسانی، روابط مدنی و ناکارآمدی افراد به چشم میخورد. با این توضیح این سؤال مطرح میشود که آیا پیشرفتهای مختلف در عمل نتوانسته مورداستفاده قرار گیرد؟ توسعه آموزش و فنّاوری با منافع عمومی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با تأمل در جوامع گوناگون و باوجود ادعای پیشرفت در زمینههای آموزشی، فنّاوری، اجتماعی و ...، بازهم مشکلات عدیدهای در ارتباطات انسانی، روابط مدنی و ناکارآمدی افراد به چشم میخورد. با این توضیح این سؤال مطرح میشود که آیا پیشرفتهای مختلف در عمل نتوانسته مورداستفاده قرار گیرد؟ توسعه آموزش و فنّاوری با منافع عمومی و واقعی انسانها همسو نبوده است؟ آموزش با نیازهای جامعه تطبیق داده نشده است؟ پیشرفتهای مختلف زمینه عملیاتی پیدا نکرده است؟ و شاید سؤالات بسیار دیگری که میتوان در این مورد مطرح کرد؛ اما باکمی دقت میتوان دریافت که هرکدام از این عوامل ریشه در یک علت عمده دارد و آنهم نوع آموزش و اهداف آموزشی است. اعتراض گسترده نظریهپردازان آموزشی این است که فراگیران در نظامهای سنتی با شیوه انتقال عناوین درسی، بهندرت فرصت مییابند که چیزی را بهطور عمیق بیاموزند. این در حالی است که در عصر کنونی باید تلاش شود که شالوده مهارتهای فکری کودکان را در همان سالهای اولیه کودکی پایهریزی کرد و شخصیت آنها را بهگونهای شکل داد تا بتوانند با نگرشی باز، مستقل و انتخابگر به آینده خود بنگرند. به این منظور باید از همه پتانسیلها و امکانات موجود نظیر معلم، دانشآموز، والدین، همسالان، محیط یادگیری و اجتماع که در پیرامون مدرسه هستند، بهره گرفته شود تا بتوان تا جای ممکن شاخصهای موردنظر را تأمین نمود. هدف مقاله، کندوکاو و تبیین منطق برنامه درسی مبتنی بر پروژه هست. در این نوشتار، منطق یادگیری مبتنی بر پروژه از جنبههای مختلف موردبررسی قرار گرفت.روش ها: با توجه به هدف اصلی پژوهش و عنایت به اینکه منطق بر اساس مبانی، اصول و رسالتهای آن تعریف میشود، پرسشهای پنجگانه پژوهش مبنی بر چگونگی مبانی فلسفی، روانشناختی و اجتماعی یادگیری مبتنی بر پروژه، رسالت و اصول این یادگیری موردبررسی قرار گرفت. برای دستیابی به تحلیل و تبیین فوق از روش سنتز پژوهی استفاده شد که در آن پژوهشهای مرتبط با یادگیری مبتنی بر پروژه با روشی نظاممند انتخاب، واکاوی محتوایی و دستهبندی شدند. در مرحله بعد 101 پژوهش که معیارهای موردنظر را داشتند انتخاب شدند، سپس ترکیبی از یافتههای آنان طبق اصول تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی دادهها، ارائهشده است.یافتهها: محقق بهوسیله یافتههای این پژوهش و با مشخص نمودن مبانی فلسفی، روانشناختی و اجتماعی یادگیری مبتنی بر پروژه و ترسیم رسالت و اصول این نوع یادگیری تلاش کرد تا منطق برنامه درسی مبتنی بر پروژه را تحلیل و تبیین نماید.نتیجهگیری: مطالعه پژوهشهای پیشین مشخص کرده که مطالعه مستقیمی مرتبط با یادگیری مبتنی بر پروژه در قالب یک برنامه درسی انجام نشده است. بیشتر پژوهشهای مبتنی بر پروژه مربوط به شاخههای کشاورزی، دانشکدههای معماری و یا مدیریت پروژه بوده است. اگر هم در موارد معدودی در آموزش رسمی مورد توجه واقع شده، بیشتر به عنوان یک روش تدریس مورد مطالعه قرار گرفته است و تنها به یک عنصر پرداخته نه این که کل برنامه درسی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
برنامه ریزی درسی
غلامعلی احمدی؛ هاله شیخ الاسلامی؛ علیرضا عصاره؛ ابراهیم ریحانی
چکیده
پیشینه و اهداف: نقش ریاضی در عرصههای مختلف علوم و فناوری و سودمندی آن در بهبود زندگی بشر، آنچنان موثر و بیبدیل بوده که مادر علوم نام گرفته است. ازاینرو توسعه و بهبود برنامههای درسی ریاضی همواره در دستور کار برنامهریزان قرار داشته است. بهگونهای که این برنامهها بتوانند بیش از پیش، زمینهی رشد فرآیندی و مهارتی و نگرشی فراگیران ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نقش ریاضی در عرصههای مختلف علوم و فناوری و سودمندی آن در بهبود زندگی بشر، آنچنان موثر و بیبدیل بوده که مادر علوم نام گرفته است. ازاینرو توسعه و بهبود برنامههای درسی ریاضی همواره در دستور کار برنامهریزان قرار داشته است. بهگونهای که این برنامهها بتوانند بیش از پیش، زمینهی رشد فرآیندی و مهارتی و نگرشی فراگیران را در ریاضی فراهم آورده، موجب رشد و بالندگی قوه درک و استدلال منطقی آنان گردد.از این جهت دستیابی به اهداف آموزش ریاضی باید به روشهای مختلف پایش شود. آزمونهای بینالمللی نیزکه به همین منظور انجام میشوند، برای اندازهگیری سواد ریاضی دانشآموزان کشورهای شرکتکننده طراحی و اجرا میگردند و نشاندهندهی حساسیت نظامهای آموزشی نسبت به وضعیت عملکرد ریاضی دانشآموزان هستند. این مقاله به ارزشیابی برنامه درسی ریاضی دهم انسانی از دیدگاه دبیران این درس در شهر تهران میپردازد. این پژوهش بر اساس عناصر دهگانه برنامه درسی اکر و با تاکید بر رویکرد زمینهمحور انجام شده است.روش ها: روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایش است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده و روایی آن با روش اعتبار محتوا مورد تایید قرار گرفته است. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که در این پژوهش برابر 0/910 بوده است. جامعه آماری این پژوهش دبیران ریاضی دهم انسانی دبیرستانهای شهر تهران که درسال تحصیلی 95 -96 مشغول به تدریس بودهاند، میباشد. برای تعیین نمونه از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون t تک نمونهای استفاده شد.یافتهها: تفسیر نتایج یافتههای پژوهش نشان میدهد که پاسخ به شش پرسش پژوهشی از دیدگاه دبیران منفی بوده است. یعنی در برنامه درسی ریاضیات دهم انسانی به عناصر برنامه درسی ریاضیات زمینه محور توجه نشده است.نتیجه گیری: پژوهشهای ارزشیابی زمینهساز ورود به عرصه تغییر و تحول برنامههای درسی محسوب میشوند. تغییر برنامههای درسی ریاضی به سمتوسوی رویکرد زمینهمحور و پیوند ریاضیات مدرسهای به زندگی روزمره و تجربیات دانشآموزان میتواند مفید بودن ریاضی را برای آنها عیان نماید. بدین وسیله علاقه و انگیزه یادگیری در فراگیران افزایش مییابد. بنابراین لازم و ضروری است که پژوهشهای دیگری در بعد نظری برای تدوین مبانی نظری این رویکرد مطابق با فرهنگ کشور انجام پذیرد تا بتوان با استفاده از این مبانی اصول مستخرج شده را در طراحی برنامه درسی ریاضیات زمینهمحور بهکار گرفت. همچنین در بعد عملی با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود سازماندهی محتوای کتاب ریاضی دهم انسانی به گونهای تغییر کند که مباحث کتاب با یک مسئله از زندگی روزمره دانشآموزان آغاز شود تا در طی حل این مسائل دانشآموزان مفاهیم ریاضی را خود بازآفرینی کنند. تغییر سازماندهی محتوا مستلزم در نظر گرفتن زمان مناسب
برنامه ریزی درسی
مظاهر آبادی؛ ناصر نوشادی؛ احسان ممتحن
چکیده
پیشینه و اهداف: هنر محاسبه به قدمت آدمی است و مهارتهای تفکر انتقادی همواره یکی از ابزارهایی است که انسان برای رویارویی با چالشهای زندگی از آن بهره میگیرد. روزانه با تصمیمگیریهایی مواجه میشویم که نیاز به استدلال، درک و فهم، تفسیر، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اطلاعات دارند. مهارتهای تفکر انتقادی فرد را قادر میسازد تصمیمی قابل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هنر محاسبه به قدمت آدمی است و مهارتهای تفکر انتقادی همواره یکی از ابزارهایی است که انسان برای رویارویی با چالشهای زندگی از آن بهره میگیرد. روزانه با تصمیمگیریهایی مواجه میشویم که نیاز به استدلال، درک و فهم، تفسیر، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اطلاعات دارند. مهارتهای تفکر انتقادی فرد را قادر میسازد تصمیمی قابل اعتماد و با ارزش اتخاذ کند، رفتاری اخلاقی انجام دهد و توان تطبیق خود، با شرایط محیطی را داشته باشد. اما به نظر میرسد برخی از معلمان ریاضی برای القای مفهوم تفکر انتقادی در شیوه تدریسشان دچار سردرگمی و مشکل هستند، پس دانشآموزان نیز به دلیل مشکل در درک این مفهوم در آزمونهای ریاضی عملکردی پایینتر از حد متوسط از خود بروز میدهند. از این رو دانشآموزان فاقد توان لازم جهت تدوین فرضیهها و ارزیابی آنها با استفاده از ایدههای انتزاعیاند. به رغم تاکید بر بسط تفکر انتقادى، مطالعات متعدد بیانگر این مطلب است که مدارس هنوز استدلال را در دستور کار خود ندارند. از طرفی، مطالعه بینالمللی روندهای آموزش ریاضیات و علوم (تیمز) که از مهمترین و بزرگترین مطالعات تطبیقی در قلمرو ارزشیابی پیشرفت تحصیلی هستند واقعیتهایی را آشکار مینمایند که نشاندهنده ضعف دانش آموزان ایرانی در درس ریاضیات است. این در حالی است که با وجود سرمایهگذاری زیاد در بخش ریاضی، فاصله دانش ریاضی دانش آموزان ایرانی با سایر کشورها نگرانکننده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، ارزشیابی جایگاه مهارتهای تفکر انتقادی در برنامه درسی ریاضیات مدارس متوسطه عادی و تیزهوشان بود.روش ها: روش تحقیق توصیفی و از نوع زمینهیابی بود. برای این منظور، نمونه مورد بررسی شامل 71 معلم ریاضی، 360دانشآموز مقطع متوسطه اول ناحیه دو شیراز، سه کتاب درسی ریاضی و سه کتاب کمک درسی ریاضی، سوالات امتحان پایانی ریاضی همین مقطع به همراه سئوالات ریاضی آزمون تیمز بود. جهت سنجش میزان مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان و معلمان ریاضی از مقیاس مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا (Cctst) که شامل پنج مولفه (تحلیل، استنباط، تفسیر، استدلال استقرایی و استدلال قیاسی) میباشد استفاده شد. همچنین کتابهای درسی و کمک درسی ریاضی، سوالات امتحان پایانی ریاضی دوره متوسطه و سئوالات ریاضی آزمون تیمز با روش تحلیل محتوای کمّی بر اساس مولفه های مقیاس مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا مورد سنجش قرار گرفتند. روش تحلیل آماری شامل آزمون خی دو، آزمون تی برای گروههای مستقل و آزمون تی تک نمونهای بود. یافتهها: یافتهها نشان دادند که مهارتهای تفکر انتقادی سهم معناداری در آزمون تیمز دارند. همچنین نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در کتب درسی و کمک درسی ریاضی، بیشترین سهم مربوط به مولفه تحلیل و کمترین سهم مربوط به مولفههای استدلال استقرایی و ارزشیابی بود. از طرفی، یافتهها نشان دادند که بین سوالات امتحانی درس ریاضی مدارس عادی و تیزهوش تفاوت معناداری در مهارتهای تفکر انتقادی وجود نداشت. از سویی دیگر، میزان مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان و معلمان بر اساس معیار حد مطلوب، ضعیف ارزیابی شد.نتیجهگیری:ضعف دانش آموزان ایرانی در آزمون تیمز به طور معناداری پیامد ضعف معلمان ریاضی در مهارتهای تفکر انتقادی و نیز سهم اندک کتب درسی ریاضی از مولفههای مهارتهای تفکر انتقادی است. از این رو پیشنهاد میگردد که پودمان درس مهارتهای پنج گانه تفکر انتقادی در ضمن خدمت فرهنگیان طراحی و برای معلمان ریاضی اجرا شود.
برنامه ریزی درسی
سمیه زارع؛ حسین زینلی پور؛ اقبال زارعی؛ مهدی محمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه با گسترش فناوری های نوین مطالعاتی و ارتباطی، روش کسب و کار، فعالیت های روزمره، ارتباط با دیگران، دستیابی به اطالعات و به طور کلی تمامی ارکان زندگی بشر دچار تحولی عظیم گشته است. این فناوری ها عمدتا با هدف ارتقاء سطح کیفی ارائه خدمات آموزشی و نیز اهدافی چون گسترش تعداد مخاطبین، آموزش دهندگان و موسسات آموزشی و حتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه با گسترش فناوری های نوین مطالعاتی و ارتباطی، روش کسب و کار، فعالیت های روزمره، ارتباط با دیگران، دستیابی به اطالعات و به طور کلی تمامی ارکان زندگی بشر دچار تحولی عظیم گشته است. این فناوری ها عمدتا با هدف ارتقاء سطح کیفی ارائه خدمات آموزشی و نیز اهدافی چون گسترش تعداد مخاطبین، آموزش دهندگان و موسسات آموزشی و حتی شرکت ها و مراکز کسب و کار را قادر می سازند تا به صورتی مقرون به صرفه و در کوتاه ترین زمان ممکن مطالب و محتویات مورد نظر را به دانشجویان، مشتریان و به طور کلی مخاطبین منتقل نمایند. آموزش برای توسعه پایدار ، رویکردی از آموزش است که در جستجوی توانمندسازی مردم برای پذیرش مسئولیت برای ایجاد یک آینده پایدار میباشد. می توان در جهت تحقق بهتر اهداف آموزش برای توسعه پایدار، از رویکرد یادگیــری الکترونیــکـی استفاده کرد، که در این تحقیق به تدوین و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی الکترونیکی توسعه پایدار در آموزش عالی پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی محتوای الکترونیکی برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی بود. روشها: طرح پژوهش کیفی و به طور ویژه «مطالعه موردی کیفی» بوده است؛ جامعه آماری عبارت بود از: 1- تمامی اعضای هیأت علمی رشته های مهندسی عمران، معماری، کشاورزی؛ 2- تمامی اعضای هیأت علمی رشته روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز و 3-تمامی متخصصین، صاحبنظران و پژوهشگران حوزه برنامه ریزی درسی و اموزش الکترونیکی. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 8 از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: طرح محتوای برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی ایران، به عنوان مضمون فراگیر 4 مضمون سازمان دهنده و 73 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج شد. چارچوب برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در سطح آموزش عالی در قالب عناصر دوازده گانه: هدف، محتوا، نقش مربی، نقش فراگیرنده، روش یاددهی- یادگیری، ارزشیابی، مواد آموزشی، نوع برنامه درسی، سطح تحصیلی، مشارکتکنندگان در طراحی و اجرای برنامه درسی، مکان آموزش، زمان آموزش، طراحی شد و برنامه درسی نیز در پنج فصل، پنج عنوان و شانزده سر فصل تدوین گردید. به طوریکه، می توان این برنامه درسی تدوین شده را در قالب کتاب اموزشی، به صورت درس دو واحدی- عمومی در رشته های مختلف، از جمله مهندسی عمران، معماری، کشاورزی به صورت الکترونیکی تدریس کرد. بدیهی است که یافته های این پژوهش امکان آموزش توسعه پایدار در سطح آموزش عالی بر مبنای محتوای الکترونیکی را فراهم آورده است. نتیجهگیری: در نظام آموزش عالی، بحث توسعه پایدار به صورت خاص مطرح نشده لکن به عنوان بخشی از دروس رشته های مهندسی عمران، معماری، کشاورزی به دانشجویان آموزش داده میشود؛ از طرفی دیگر، تلفیق آمـوزش الکترونیکـی بـه عنـوان دستاورد نظام آموزشی نوین در فرآیند آموزش و یـادگیری و برنامـه درسـی مؤسسـات آموزشـی، امری اجتنـاب ناپـذیر اسـت. با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت: بسیاری از واحدهای درسی رشتههای مهندسی عمران، معماری، کشاورزی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم اشاراتی به موضوع توسعه پایدار دارند و یا اساتید، طبق تخصص و عالیق خود، در رابطه با موضوع توسعه پایدار اطالعاتی را به دانشجویان ارائه می کنند. در تحقیق حاضر، ضمن توجه به این موضوع، سعی شد محتوای الکترونیکی برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی طراحی شود.
برنامه ریزی درسی
اسکندر فتحی آذر؛ غلامحسین میکائیلو؛ یوسف ادیب؛ علی اصغر خلاقی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های مطلوب برنامه درسی آموزش همراه با تولید در رشته خیاطی شاخه کاردانش صورت پذیرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی–پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کل هنرآموزان رشته خیاطی شاخه کاردانش کشور بوده که از مجموع 1720 هنرآموز رشته خیاطی، مطابق با فرمول کوکران 314 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگی های مطلوب برنامه درسی آموزش همراه با تولید در رشته خیاطی شاخه کاردانش صورت پذیرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی–پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کل هنرآموزان رشته خیاطی شاخه کاردانش کشور بوده که از مجموع 1720 هنرآموز رشته خیاطی، مطابق با فرمول کوکران 314 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید، که روایی آن توسط متخصصان برنامه ریزی درسی و آموزشی و هنرآموزان خیاطی تائید و پایایی آن نیز از طریق محاسبه آلفای کرانباخ 845/. به دست آمد. نتیجه پژوهش نشان داد که در تعیین ویژگی های مطلوب برنامه درسی آموزش همراه با تولید باید علاوه بر ویژگی های لازم برای عناصر برنامه درسی از قبیل؛ اهداف، محتوا، روش های یاددهی-یادگیری، ارزشیابی، زمان، مکان و گروه بندی به برخی ویژگی های مولفه های مربوط به این الگو از قبیل؛ میزان تولید، نحوه تامین هزینه، نحوه خرید مواد اولیه و فروش محصولات و شایستگی های غیر فنی نیز توجه شود.
برنامه ریزی درسی
سینا رزاقی اصل؛ مریم فرهادیان
چکیده
برنامههای آموزشی دانشگاهی ازجمله آموزشمعماریمتأثر از کیفیت آموزشی و استفاده از اساتید برجسته بوده و شامل واحدهای نظری، عملی و پژوهشی است. یکی از معیارهای ارزش گزاری برنامههای آموزشی در سطح بینالمللی میزان بروندادهای پژوهشی در ردهبندی بینالمللی یا QSاست. عدم شناخت ارتباط بین ساختار برنامه آموزشی و میزان بروندادهای پژوهشی ...
بیشتر
برنامههای آموزشی دانشگاهی ازجمله آموزشمعماریمتأثر از کیفیت آموزشی و استفاده از اساتید برجسته بوده و شامل واحدهای نظری، عملی و پژوهشی است. یکی از معیارهای ارزش گزاری برنامههای آموزشی در سطح بینالمللی میزان بروندادهای پژوهشی در ردهبندی بینالمللی یا QSاست. عدم شناخت ارتباط بین ساختار برنامه آموزشی و میزان بروندادهای پژوهشی در سطح جهانی باعث عدم هماهنگی برنامههای آموزشی با بروندادهای پژوهشی و درنتیجه رتبهبندی پایینتر دانشگاهها میشود. لذا برای نخستین بار در این مقاله این مسئله بررسی شد. جهت گردآوری داده ابتدا 10 دانشکده برتر معماری جهان و سه دانشکده برتر ایران که داری ضریب تأثیر بالاتر در ردهبندی جهانی بودند انتخاب و سپس معنیداری سطوح بالادست و پاییندست ساختار برنامه آموزشی آنها ازجمله کیفیت آموزشی، استفاده از اساتید برجسته و هر یک از ساعت واحدهای عملی، نظری و پژوهشی با میزان بروندادهای پژوهشی بررسی شد. نتایج این مقاله نشان میدهد که ارتباط بین استفاده از اساتید برجسته و ساعت واحد آموزش عملی و نظری با بروندادهای پژوهشی در تمامی این 13 دانشگاه برتر وجود ندارد. دیگر یافته این مقاله مبین نبود ارتباط بین ساعت واحدهای پژوهشی با بروندادهای پژوهشی سه دانشکده برتر معماری ایران است.
برنامه ریزی درسی
مهدی خاکزند؛ سعید بابایی
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائهی راهکاری برای طراحی فضای باز در محیطهای آموزشی کودکان با تأکید بر ارتقای یادگیری بوده است. راهکاری که برخلاف سایر تحقیقات تنها به یک عامل نپرداخته و متشکل از مجموعهای از مهمترین عوامل کاربردی برای طراحان در این زمینه میباشد. ابتدا با شناخت مؤلفههای مؤثر بر فضای باز مختص کودکان و ارتباط آن ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر، ارائهی راهکاری برای طراحی فضای باز در محیطهای آموزشی کودکان با تأکید بر ارتقای یادگیری بوده است. راهکاری که برخلاف سایر تحقیقات تنها به یک عامل نپرداخته و متشکل از مجموعهای از مهمترین عوامل کاربردی برای طراحان در این زمینه میباشد. ابتدا با شناخت مؤلفههای مؤثر بر فضای باز مختص کودکان و ارتباط آن با یادگیری بستری برای مطالعه فراهم شد. بر همین اساس با معرفی نظریه (Seven Cs) که شامل *(C1: character, C2: context, C3: connectivity, C4: change, C5: chance, C6: clarity, C7: challenge) میشود، بهعنوان راهکاری مناسب و تحلیل نقش آن در رشد فکری کودکان از منظر محیطی پرداخته شده است. نظریهای که حاصل تلاشی چندین ساله به روش میدانی و تجربی بوده است و بیان میدارد که با استفاده از این شیوه میتوان محیطی مطلوب و متناسب با اهداف آموزشی، یعنی افزایش سطح کیفی یادگیری و بازدهی مؤثر برای کودکان فراهم کرد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش از نوع تحلیل محتوای جهتدار است که در پی توسعه و بسط یک نظریه برای بهرهوری بیشتر از آن گام برمیدارد. ابتدا منابع و اسناد کتابخانهای مرتبط مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و پسازآن عوامل مؤثر محیطی بر کودکان استخراج شد. سپس این عوامل با نظریه مذکور سنجیده شد و مشخص گردید که این دو در راستای یکدیگر حرکت میکنند. درنهایت چارچوب و اصولی برای طراحی فضاهای باز آموزشی ارائه شده است که با توجه به نیازهای متفاوت کودکان، میتواند راهنمای مناسبی برای طراحان باشد. چارچوبی که افزایش رضایت کودکان و بهرهوری بیشتر از مفاهیم آموزشی و یادگیری هدفمند را به همراه دارد.
برنامه ریزی درسی
مرجان سپه پناه؛ علی اصغر میرک زاده؛ محمد مسعود فرشادیان
چکیده
چکیده: هدف از این مطالعه، بررسی سطح دانش - مهارت کنونی و مورد نیاز مربیان مؤسسات آموزش کشاورزی از دیدگاه دانشجویان کشاورزی در (n= نفر از دانشجویان مراکز آموزش کشاورزی استان همدان و کرمانشاه است که ( 398 (N= برنامه ریزی آموزشی است. جمعیت مورد مطالعه( 1214 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از جدول کوکران انتخاب شدند. داده های این ...
بیشتر
چکیده: هدف از این مطالعه، بررسی سطح دانش - مهارت کنونی و مورد نیاز مربیان مؤسسات آموزش کشاورزی از دیدگاه دانشجویان کشاورزی در (n= نفر از دانشجویان مراکز آموزش کشاورزی استان همدان و کرمانشاه است که ( 398 (N= برنامه ریزی آموزشی است. جمعیت مورد مطالعه( 1214 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از جدول کوکران انتخاب شدند. داده های این بررسی با پرسشنامه ساختارمند جمعآوری و با نرم 0 مشخص / با سطح معنی داری 05 t تجزیه و تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده از آزمون اندازه اثرکوهن و مقایسه میانگین درآزمون SPSS افزار ،(C.d.= شد که مربیان مراکز آموزش کشاورزی در سه سطح دانش- مهارت حرفهای به ترتیب ارائه برنامه درسی و آموزشی خلاقانه با ضریب اثر( 2.00 در سطح (C.d.= و روش های ارزیابی و ارزشیابی علمی با ضریب اثر ( 1.41 (C.d.=1/ به کارگیری تکنولوژی آموزشی در ارائه دروس با ضریب( 54 متوسط به پایین قرار دارد.
برنامه ریزی درسی
سمیه گلکاری؛ محسن آیتی؛ میترا راستگومقدم
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه ی درسی مبتنی بر وبلاگ؛ برخلاقیت دانش آموزان متوسطه انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان شهر بیرجند بودند. گروه نمونه 50 نفر (25 نفر گروه کنترل و 25 نفر گروه آزمایش) به شیوه ی نمونه گیری در ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر برنامه ی درسی مبتنی بر وبلاگ؛ برخلاقیت دانش آموزان متوسطه انجام شده است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع اول دبیرستان شهر بیرجند بودند. گروه نمونه 50 نفر (25 نفر گروه کنترل و 25 نفر گروه آزمایش) به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی خلاقیت عابدی استفاده شد. نمرات تفاضل پیش آزمون- پس آزمون گروه ها، با استفاده از آزمون «t» تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد، برنامه ی درسی مبتنی بر وبلاگ، بر خلاقیت گروه آزمایش موثر بوده است. در خصوص مولفه های چهار گانه ی خلاقیت نیز، اثر برنامه ی درسی مبتنی بر وبلاگ بر مولفه های سیالیت، ابتکار، انعطاف پذیری، بسط و گسترش معنی دار بود.
برنامه ریزی درسی
صادق رحیمی شعرباف
چکیده
یکی از مسائل مهم در آموزش ریاضی بررسی چگونگی تلاش در ایجاد فهم عمیق از تعاریف، قضایا و ساختارهای ریاضی است. برای دست یابی به این منظور، معلم باید تمام دانش و ابزار را برای فهماندن به کار گیرد و فراگیرنیز باید تمام همت خود را مصروف فهمیدن نماید. در این مقاله ابتدا در مورد حوزه ریاضیات مفهومی بحث می شود و سپس موضوع روش آموزشی مباحثه ای ...
بیشتر
یکی از مسائل مهم در آموزش ریاضی بررسی چگونگی تلاش در ایجاد فهم عمیق از تعاریف، قضایا و ساختارهای ریاضی است. برای دست یابی به این منظور، معلم باید تمام دانش و ابزار را برای فهماندن به کار گیرد و فراگیرنیز باید تمام همت خود را مصروف فهمیدن نماید. در این مقاله ابتدا در مورد حوزه ریاضیات مفهومی بحث می شود و سپس موضوع روش آموزشی مباحثه ای ریاضی مطرح خواهد گردید. در هر دو حوزه، مصداق های عملی از نحوه طرح موضوع ارائه گردیده است. در حوزه اول ضمن ارائه یک شیوه الگوریتمی، مراحل اجرای الگوریتم، برای ایجاد فهم عمیق مفهوم مشتق، و در حوزه دوم ضمن توضیح شیوه آموزش مباحثه ای ، مفهوم تابع بیان شده است. همچنین در این مقاله با استفاده از نتایج یک تحقیق که در دانشگاه صنعتی شاهرود انجام شده است و همچنین با توجه به مستندات علمی دیگر، اثر بخشی روش مباحثه درسی، نشان داده شده است.
برنامه ریزی درسی
سمیرا سیدی؛ فاطمه احمدی؛ صادق نصری؛ مسعود صدرالاشرافی
چکیده
امروزه در تلاش برای بهبود و ارتقای فرایند یادگیری، استفاده از روش های فعال و نوینبه جای روش های سنتی در آموزش، بسیار ضروری است.از جمله روش های فعال در تدریس علوم تجربی، روش دست به کار و روش آزمایشگاهی است. در این راستا برای جبران برخی از کمبودهای امکانات آزمایشگاهی استفاده از وسایل، ابزارهای ساده و دست سازه ها پیشنهاد می گردد.لذا در ...
بیشتر
امروزه در تلاش برای بهبود و ارتقای فرایند یادگیری، استفاده از روش های فعال و نوینبه جای روش های سنتی در آموزش، بسیار ضروری است.از جمله روش های فعال در تدریس علوم تجربی، روش دست به کار و روش آزمایشگاهی است. در این راستا برای جبران برخی از کمبودهای امکانات آزمایشگاهی استفاده از وسایل، ابزارهای ساده و دست سازه ها پیشنهاد می گردد.لذا در این پژوهش سعی شده است تاثیر استفاده از دست سازه های آزمایشگاهی بر یادگیری و سطوح شناختی بلوم (دانش، فهم و کاربرد) در دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه در یکی از مباحث فیزیک (مبحث شکست نور هندسی)بررسی شود. شیوه تحقیق از نوع شبه آزمایشی به روش طرح چهارگروهی سولومون می باشد وجامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهرستان دهگلان و حومه آن به تعداد 527نفراست. نمونه آماری شامل چهارگروه است که مجموعاً 97 نفر هستند.انتخاب دبیرستان محل اجرای طرح و انتخاب کلاس ها و اختصاص آنها به گروه های آزمایش و گواه تصادفی است. در گروه های آزمایش تدریس همراه با استفاده از دست سازه ها است و در گروه-های گواه، تدریس به روش سنتی بوده است. نتایج حاصل از تحلیل های آماری، در سطح% 5(05/0 >p ) تفاوت معنی داری را بین گروه-های گواه وآزمایش در زمینه های یادگیری و کاربرد نشان داده است، که نشان دهنده موثرتر بودن استفاده از دست سازه ها در یادگیری و سطح کاربرد در مبحث شکست نور نسبت به روش سنتی است.
برنامه ریزی درسی
عادل زاهدبابلان؛ مهران فرج اللهی؛ محمد همرنگ
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی عوامل موثر در کاربرد ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان پایه دوم و سوم ابتدایی شهر اردبیل انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را معلمان پایه دوم و سوم ابتدایی شهر اردبیل که بنابر آمار 700 نفر (260 نفر در ناحیه یک و 440 نفر در ناحیه دو) تشکیل میداد. از این تعداد 300 نفر(150نفر مرد و 150 ...
بیشتر
این پژوهش به منظور بررسی عوامل موثر در کاربرد ارزشیابی توصیفی از دیدگاه معلمان پایه دوم و سوم ابتدایی شهر اردبیل انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را معلمان پایه دوم و سوم ابتدایی شهر اردبیل که بنابر آمار 700 نفر (260 نفر در ناحیه یک و 440 نفر در ناحیه دو) تشکیل میداد. از این تعداد 300 نفر(150نفر مرد و 150 نفر زن) به طور تصادفی با استفاده از نمونه گیری خوشهای انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامههای محقق ساخته از معلمان جمع آوری شد، روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و ضریب پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ (91/0)به دست آمد. دادهها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی(تحلیل عاملی)تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که 5 عامل از نظر معلمان دارای بار عاملی هستند . از بین 5 عامل فوق عامل روانی بیشترین درصد کل واریانس را تبیین میکند(21%) و سپس عامل مدیریتی(19%)، آموزشی(17%)، فرایندی(7%) و فردی(4%) قادر به تبییین واریانس هستند.
برنامه ریزی درسی
سعید صفری؛ مهدی سمیع زاده
چکیده
این تحقیق با هدف شناسایی وضعیت آموزش کارآفرینی و نیازسنجی آموزشکارآفرینی دررشتههای علوم انسانی با توزیع 97 پرسشنامه بین دانشجویان و 36 پرسشنامه بین استادان انجام شده است. نتایج حاصل نشان میدهد تقریباً در همه رشتههای علوم انسانی دانشگاه ، وضعیت آموزش کارآفرینی چه از دید دانشجویان و چه از دید استادان دارای وضعیت نامناسبی ...
بیشتر
این تحقیق با هدف شناسایی وضعیت آموزش کارآفرینی و نیازسنجی آموزشکارآفرینی دررشتههای علوم انسانی با توزیع 97 پرسشنامه بین دانشجویان و 36 پرسشنامه بین استادان انجام شده است. نتایج حاصل نشان میدهد تقریباً در همه رشتههای علوم انسانی دانشگاه ، وضعیت آموزش کارآفرینی چه از دید دانشجویان و چه از دید استادان دارای وضعیت نامناسبی است. در حقیقت مواد، محتوا و برنامههای فرعی علمی آموزشی و حتی شیوههای تدریس در رشتههای علوم انسانی در انتقال مفاهیم کارآفرینی و کسبوکار به دانشجویان وضعیت مناسبی ندارند. همچنین از نظر استادان رشتههای علوم انسانی دانشگاه، گنجاندن موضوعات آموزشی چون: مبانی کسبوکار، طرح کسبوکار، ارتباطات، مدیریت و سازمان، قوانین و مقررات حقوقی و تجاری، حسابداری، مدیریت مالی، کسبوکار الکترونیک، تأسیس کسبوکار، بازاریابی، مدیریت استراتژیک، کسبوکار بینالملل، مهارتهای کارآفرینی، به عنوان یک واحد علمی-آموزشی در واحدهای درسی دانشجویان، برای گسترش دانش و مهارت کارآفرینی و افزایش آگاهی کارآفرینانه دانشجویان لازم است.
برنامه ریزی درسی
مرضیه امینی؛ احمد علیپور؛ عیسی ابراهیمزاده؛ بهمن زندی؛ مهران فرج الهی
چکیده
در چند دهه اخیر حجم انبوهی از دانش و تحقیقات نو در رشتههای مختلف علوم از جمله، رشتههای متنوع مهندسی افزوده گردیده و به ویژه سرعت فرسودگی اطلاعات و جایگزینی آنها با یافتههای نو توانمندیهای یادگیرندگان را به چالش کشیده است. یادگیریهای نوین، نیازمبرمی به تمرکز برشیوهها و سبکهای متناسب با تفکر انتقادی و حل مسأله و ...
بیشتر
در چند دهه اخیر حجم انبوهی از دانش و تحقیقات نو در رشتههای مختلف علوم از جمله، رشتههای متنوع مهندسی افزوده گردیده و به ویژه سرعت فرسودگی اطلاعات و جایگزینی آنها با یافتههای نو توانمندیهای یادگیرندگان را به چالش کشیده است. یادگیریهای نوین، نیازمبرمی به تمرکز برشیوهها و سبکهای متناسب با تفکر انتقادی و حل مسأله و به کارگیری آموختهها دارد. از این رو جهت دستیابی به طراحیهای آموزشی متناسب با رشتههای تحصیلی، لازم است تا شیوههای برخورد و پردازش اطلاعات و نیز سبکهای یادگیری دانشجویان رشتههای مختلف به ویژه مهندسی مورد دقت و بازبینی قرار گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه سبکهای یادگیری و رابطه آن با غلبه طرفی (جانبی شدن) مغز در دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در رشتههای مهندسی، با هدف به کارگیری یافتهها در راستای طراحیهای آموزشی متناسب به ویژه در آموزشهای راه دور برای آنان بود. تحقیق از نوع توصیفی- مقایسهای بوده و دادهها با به کارگیری آزمونهای متناسب آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که دانشجویان دختر و پسر رشته مهندسی از لحاظ شیوههای درک و پردازش اطلاعات با یکدیگر تفاوت دارند. همچنین یافتهها حاکی از رابطه بین سبک یادگیری و غلبه طرفی و سبک یادگیری و جنسیت میباشند.
برنامه ریزی درسی
سعید هداوند
چکیده
بررسی و شناخت نیازها، اولین گام در برنامهریزی آموزشهای مهندسی محسوب می گردد که اگر به درستی انجام شود، مبنای عینیتری برای تطابق آموزشها با نیازهای سازمان فراهم میآورد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی نیازهای آموزشی مهندسان شرکت صنایع الکترونیک ایران به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی مورد بحث و تجزیه ...
بیشتر
بررسی و شناخت نیازها، اولین گام در برنامهریزی آموزشهای مهندسی محسوب می گردد که اگر به درستی انجام شود، مبنای عینیتری برای تطابق آموزشها با نیازهای سازمان فراهم میآورد. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی نیازهای آموزشی مهندسان شرکت صنایع الکترونیک ایران به مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، شامل کلیه مهندسانی است که از سال 1384 تا سال 1388 تحت پوشش آموزشهای مهندسی قرار داشتهاند. از آن جا که مطالعه تمام افراد جامعه ممکن نبود، با روش نمونه گیری تصادفی ساده 150 نفر از آنها انتخاب و پرسشنامههای تهیه شده در اختیار آنان قرار گرفت که از این تعداد 110 نفر به پرسش نامهها پاسخ دادهاند. پرسشنامه متشکل از 30 سؤال بسته پاسخ میباشد که اعتبار آن از طریق محاسبه ضریب «آلفای کرونباخ» 92% برآورد شده است که نشان میدهد از پایایی مناسبی برخوردار بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که اغلب مهندسان به یادگیری مهارتهای فنی و سپس مهارتهای ادراکی و انسانی اهمیت بیشتری میدهند. بر اساس تحلیلهای انجام شده، مشخص گردید که بین نوع تحصیلات و مقاطع تحصیلی، میزان سوابق کاری و شغل در اختیار مهندسان با نیازهای مهارتی آنها رابطه معنیداری وجود ندارد.
برنامه ریزی درسی
غلامرضا عباسیان؛ مهدی شیری پریزاد
چکیده
پیشرفتهای حاصله در حوزه فناوری و کاربرد آنها در زمینههای مختلف از جمله حوزه آموزش مزایای بزرگی را برای انسان به ارمغان آورده است. یکی از برجستهترین دستاوردها در این عرصه ابداع در حوزه نرمافزارهای رایانهای نظیر نرمافزار نیمرخ بسامد واژگانی (LFP) و کاربردهای آموزشی آن در تدریس و سنجش بوده است. در این راستا و در جهت حصول ...
بیشتر
پیشرفتهای حاصله در حوزه فناوری و کاربرد آنها در زمینههای مختلف از جمله حوزه آموزش مزایای بزرگی را برای انسان به ارمغان آورده است. یکی از برجستهترین دستاوردها در این عرصه ابداع در حوزه نرمافزارهای رایانهای نظیر نرمافزار نیمرخ بسامد واژگانی (LFP) و کاربردهای آموزشی آن در تدریس و سنجش بوده است. در این راستا و در جهت حصول اطمینان از برخورداری این ابزار از ویژگیهای لازم سنجش، این مقاله در صدد اعتبار سنجی کارکرد نرمافزار نیمرخ بسامد واژگانی به عنوان شاخصه غنای واژگانی در گفتمان کتبی زبانآموزان ایرانی زبان انگلیسی میباشد. در این خصوص 50 زبانآموز رشته مترجمی زبان انگلیسی در این مطالعه شرکت جستند. از هر زبان آموز خواسته شد تا دو متن به زبان انگلیسی در خصوص موضوعات عمومی به عنوان شاخص غنای واژگانی بنویسد. به منظور حصول اطمینان از روایی و پایایی این ابزار، شاخصهای نیمرخ واژگانی از طریق همبستگی مورد محاسبه قرار گرفت لیکن هر ویژگی بطریق مقتضی خود مورد محاسبه قرار گرفت. روایی این ابزار بر اساس ضریب همبستگی نمرات ماخوذه با شاخصهای چهارگانه سنجش سطح دشواری واژگانی محاسبه شد اما در ارتباط با پایایی این نیمرخ ابتدا نسخه تولیدی آزمون سطوح واژگانی به اجرا درآمد و سپس متون نگارشی زبانآموزان به نرمافزار نیمرخ واژگانی (P_Lex)وارد شد. یافتهها حاکی از همبستگی معنادار بین نیمرخهای غنای واژگانی زبان آموزان بر اساس پردازش نرمافزاری میباشد. بنا به نمایش ضریب همبستگی معنادار و ارتیاط این شاخصها با آزمون سطوح واژگانی ادعا میشود که شاخصهای نیمرخ واژگانی تا حدودی از روایی و پایایی مورد نظر برخوردار بوده لیکن توصیه میشود که این ابزار ملازم با سایر ابزارهای مرتبط در جهت سنجش توانایی و دانش واژگانی به کار گرفته شود.
برنامه ریزی درسی
فرزانه نوروزی؛ شهرناز بخشعلی زاده؛ زینب قربانی سی سخت
چکیده
تحقیق حاضر، با هدف بررسی نقش آموزش مبتنی بر بازنماییهای چندگانه و اثرات آن روی درک دانشآموزان از کسرها، و عملکردشان در حل مسائل شامل کسر اجرا گردید. شرکت کنندگان در این مطالعه 40 دانشآموز دختر بودند که در دو مدرسه ابتدایی و در دو کلاس پایه چهارم درس میخواندند. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق، تلفیقی از دو روش کمّی و کیفی ...
بیشتر
تحقیق حاضر، با هدف بررسی نقش آموزش مبتنی بر بازنماییهای چندگانه و اثرات آن روی درک دانشآموزان از کسرها، و عملکردشان در حل مسائل شامل کسر اجرا گردید. شرکت کنندگان در این مطالعه 40 دانشآموز دختر بودند که در دو مدرسه ابتدایی و در دو کلاس پایه چهارم درس میخواندند. روش تحقیق استفاده شده در این تحقیق، تلفیقی از دو روش کمّی و کیفی بود. در روش کمّی از طرح شبه تجربی استفاده شد و دانشآموزان یک مدرسه به عنوان گروه کنترل و دانشآموزان مدرسه دیگر به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند. به دانشآموزان گروه کنترل، مفاهیم شامل کسر با یک رویکرد آموزشی سنتی آموزش داده شد و به دانشآموزان گروه آزمایش، همان مفاهیم با رویکرد آموزشی مبتنی بر بازنماییهای چندگانه آموزش داده شد. اثر آموزش مبتنی بر بازنماییهای چندگانه روی درک دانش آموزان از کسرها، با یک پیش آزمون و پس آزمون (که قبل و بعد از شروع فرایند آموزش، از هر دو گروه به عمل آمد)، ارزیابی شد. همچنین، برای بررسی عمیقتر فرایند درک و تفکر دانش آموزان، و عملکرد آن ها هنگام حل مسائل شامل کسر، 6 مصاحبه با 6 دانشآموز (3 نفر از هر گروه) انجام شد. علاوه بر این، پس از گذشت حدود چهار ماه از زمانی که مفاهیم شامل کسرها به دانشآموزان آموزش داده شده بود آزمونی تحت عنوان آزمون پایداری یادگیری، از دانشآموزان دو گروه به عمل آمد. یافتههای مطالعه نشان داد، که دانشآموزان گروه آزمایش، عملکرد بهتری از خود نشان داده بودند و درک مفهومیشان از کسرها توسعه یافته بود. یافتهها، همچنین نشان داد که یادگیری دانش آموزان گروه آزمایش از مفهوم کسر، نسبت به یادگیری دانشآموزان گروه کنترل پایدارتر بود.