فناوری آموزش- تربیت معلم
مریم ضرابی؛ مجتبی محمدی؛ زهره سیفوری
چکیده
پیشینه و اهداف: فناوری تا حد زیادی در کلاسهای درس زبانهای خارجی وارد شده است و انتظار میرود معلمان بتوانند در استفاده از آن موضع مناسبی اتخاذ کنند. علاوه بر عوامل بیرونی مانند زمان، تجهیزات و آموزش، عوامل درونی مانند باورها، تجربه تدریس و تمایل به استفاده از فناوری معلمان می تواند استفاده آن ها از فناوری در کلاس را پیش بینی کند. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: فناوری تا حد زیادی در کلاسهای درس زبانهای خارجی وارد شده است و انتظار میرود معلمان بتوانند در استفاده از آن موضع مناسبی اتخاذ کنند. علاوه بر عوامل بیرونی مانند زمان، تجهیزات و آموزش، عوامل درونی مانند باورها، تجربه تدریس و تمایل به استفاده از فناوری معلمان می تواند استفاده آن ها از فناوری در کلاس را پیش بینی کند. به نظر می رسد عوامل درونی می توانند دلیلی بر عدم توجه کافی معلمان به ادغام مؤثر فناوری در تدریس باشند. این مسئله هنوز به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هویت حرفهای معلمان و درک آنها از کاربرد فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی در بین معلمان ایرانی زبان انگلیسی و شیوهها، چالشها و راهحلهایی که مدنظر آنها است، انجام شده است. روشها: در این پژوهش مختلط، از بین تمامی معلمان زبان انگلیسی شاغل در دانشگاهها، موسسات زبان و مدارس، 174 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در مرحله کمّی، شرکت کنندگان دو پرسشنامه هویت حرفه ای معلمان و پرسشنامه درک استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را تکمیل کردند. در مرحله کیفی، 39 معلم که سطح بالایی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس داشتند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند وبه سئوالات مصاحبه ساختاریافته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها روش رگرسیون خطی چندگانه استاندارد و تحلیل فراوانی به ترتیب در فاز کمّی و کیفی انجام شد.یافتهها: نتایج رگرسیون خطی چندگانه استاندارد نشان داد که هویت حرفهای پیشبینیکننده قوی برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات است. با این حال، مشخص شد که تجربه تدریس در این زمینه نقشی ندارد. نتیجه بررسی داده های حاصل از پرسشنامه و مصاحبه مشابهتی نشان نداد. به علاوه، دادههای کیفی، چندین شیوه متداول استفاده از فنآوری از سوی معلمان را در کلاسهای درسشان نشان میدهد که در دو دسته ابزارها و برنامههای آموزشی (مانند ابزارهای چند رسانهای، ویدئو پروژکتور، ...) و فعالیت های آموزشی مبتنی بر فناوری (ضبط صدا/فیلم، بازی های رایانه ای، ...) طبقهبندی میشوند. چالشهای عمده معلمان نیز به سه گروه تقسیم می شود: چالش های مرتبط با معلم (نظیر فقدان سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات و آموزش حرفهای، عدم اعتماد به نفس، ...)، چالش های مرتبط با یادگیرنده (مانند عدم آگاهی و ناآشنایی با فناوری اطلاعات و ارتباطات،...) و چالش های مرتبط با نهادهای رسمی (ضعف اتصال به اینترنت، ناآشنایی مدیران با مفهوم و نفی مزایای فناوری و رفتار غیرحمایتی آنها،...). همچنین راه حلهایی برای رفع این چالشها پیشنهاد شد که در سه دسته طبقه بندی شدند: راهحلهایی که مسئولیت انجامش برعهده معلمان است (افزایش دانش فنی معلمان، ارتقاء نظم، سازماندهی، شکیبایی واعتماد به نفس، توجه کافی به نیازها و سبکهای یادگیری دانشآموزان،...). راهحلهای دیگر (ارائه امکانات و ابزارهای فنآوری بهروز، برگزاری دورههای آموزشی،...) بر عهده مؤسسات آموزشی است. برخی دیگر از راه حلهای ارائه شده از سوی معلمان باید مورد توجه قانون گذاران قرار گیرد ( تخصیص بودجه برای مؤسسات و مراکز آموزشی برای خرید تجهیزات فَناوری مناسب، ...).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه به وضوح نشان داد که هویت حرفه ای بالا و تمام مولفه های آن (تخصص در موضوع، تخصص در ارزش آفرینی آموزشی، تخصص در تدریس) می تواند بر کاربرد فناوری در کلاس تأثیر مثبتی بگذارد. از بین این سه، تخصص در تدریس نقش مهمتری را نشان داد. این امر حاکی از آن است که از مدیران آموزشی انتظار می رود علاوه بر تجهیز مراکز آموزشی و تسهیل دسترسی به فناوری در کلاس، امکان برگزاری دوره های آموزشی پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان را نیز فراهم کنند تا آنان را در مهارت ها و راهبردهای آموزشی توانمند سازند. افزایش آگاهی معلمان در مورد سایر جنبه های حرفهای معلمان نظیر اخلاق یا ارزشهای حرفهای و تقویت بنیه علمی آنها نیز توصیه می شود. این چالشها چندان با چالشهایی که منجر به مطالعات مشابه در سایر نقاط جهان شد، تناقض نداشت. علیرغم این مشکلات، معلمان با استفاده از روشهای مختلف مانند استفاده از نرمافزارها و برنامههای کاربردی، ابزارهای فناوری و اینترنت به عنوان منبع اصلی هر فعالیت فناورانه، به تمرین فناوری در کلاسهای خود ادامه میدهند. از محدودیت های این مطالعه می توان به این نکته اشاره کرد که اگر داوطلبان بیشتری از سراسر کشور در آن شرکت می کردند، نتایج این مطالعه میتوانست قدرت تعمیمپذیری بیشتری داشته باشد.
فناوری آموزش- تربیت معلم
عباس رمضانی؛ زهرا طالبی
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن بیست و یکم، فناوری نقش مهمی در تنظیم سبک زندگی جامعه دارد. بهدلیل پیشرفت سریع فناوری در رایانه، اینترنت و تلفن های هوشمند، زندگی مردم تحت سلطه یک محیط اطلاعاتی است. فناوری اطلاعات و ارتباطات شاخه خاصی از فناوری اطلاعات است که دسترسی به اطلاعات را تسهیل می کند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند به بهبود تجارب ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن بیست و یکم، فناوری نقش مهمی در تنظیم سبک زندگی جامعه دارد. بهدلیل پیشرفت سریع فناوری در رایانه، اینترنت و تلفن های هوشمند، زندگی مردم تحت سلطه یک محیط اطلاعاتی است. فناوری اطلاعات و ارتباطات شاخه خاصی از فناوری اطلاعات است که دسترسی به اطلاعات را تسهیل می کند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند به بهبود تجارب تدریس معلمان و آماده سازی آن ها برای خواسته های قرن 21 کمک کند. به منظور اثربخشی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، معلمان ملزم به داشتن مهارت های آموزشی خودکارآمدی کافی هستند. خودکارآمدی فناوری اطلاعات و ارتباطات مفهومی است که فرد باور دارد که توانایی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را برای وظایف خاص دارد. مهارتهای سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتالی برای اینکه معلمان توانایی خود را در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات توسعه دهند، مورد نیاز است. با این ملاحظات، در این پژوهش رابطه بین سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتالی معلمان پیش از خدمت و توانایی آنها در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای اهداف یادگیری بررسی شده است.روشها: این پژوهش از طرح تحقیق پیمایشی، جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه آنلاین و تحلیل دادهها از طریق تحلیل عاملی تأییدی بهره برده است. برای جمعآوری دادهها، یک نظرسنجی آنلاین مشتمل بر دو پرسشنامه، در بین دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان زنجان در سال 1402 انجام شد. یکی از پرسشنامهها توسط پینتو و مارکاوسکایت تدوین گردیده و روایی و پایایی آن تایید شد، در حالی که پرسشنامه دوم از چارچوب مرجع جهانی مهارت های سواد دیجیتال گرفته شده است. شرکت کنندگان از میان گروه های مورد مطالعه با شیوه نمونهگیری خوشهای طبقهای گزیده شدند و از مجموع 1700 دانشجومعلم در دو پردیس دانشگاه فرهنگیان زنجان (الزهرا و شهید بهشتی)، 313 دانشجومعلم به عنوان نمونه انتخاب شدند که طبق جدول مورگان کفایت لازم برای نمایندگی جامعه مذکور را دارد. داده های نظرسنجی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی (CFA) برای بررسی رابطه بین متغیرهای نهفته تجزیه و تحلیل شد. برای ارزیابی چارچوب پیشنهادی از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) نیز استفاده شده است.یافتهها: نتایج تحلیل CFA و SEM نشان داد که ادراک دانشجومعلمان از سواد اطلاعاتی، تأثیر مستقیم و مثبتی بر درک آنها از سواد دیجیتال دارد. همچنین یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی دانشجومعلمان تأثیر مستقیم و مثبتی بر اعتماد به نفس آن ها در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تدریس دارد (خودکارآمدی). علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که سواد دیجیتال ادراک شده دانشجومعلمان نیز تأثیر مستقیم و مثبتی بر اعتماد به نفس آن ها در بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تدریس دارد. با این حال، در مقایسه با سواد دیجیتال ادراک شده، سواد اطلاعاتی ادراک شده تأثیر قوی تری بر خودکارآمدی ICT دانشجومعلمان در هنگام تدریس دارد.نتیجهگیری: نتایج این مطالعه اهمیت اولویتدهی دانشجومعلمان به توسعه مهارتهای سواد اطلاعاتی و همچنین مهارتهای سواد دیجیتال را نشان میدهد، زیرا ارتباط تنگاتنگی با خودکارآمدی بالاتر در فناوری اطلاعات و ارتباطات در میان دانشجو معلمان در حین تدریس دارند. . همچنین نیاز به آموزش معلمان و برنامههای توسعه حرفهای با تمرکز بر افزایش سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتال را متذکر میگردد؛ زیرا این سوادها پتانسیل بهبود خودکارآمدی ICT دانشجومعلمان را در تدریس و استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات و ارتباطات در محیطهای آموزشی دارند.
فناوری آموزش- تربیت معلم
علی راهبر؛ سیدمحمدرضا امام جمعه؛ افضل السادات حسینی دهشیری؛ علیرضا عصاره
چکیده
پیشینه و اهداف: تربیتمعلم بهعنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت، وظیفه آموزش و تربیت دانشجومعلمان برای ورود به شغل خطیر معلمی را بر عهده دارد. خلاقیت یکی از مسائل مهم در میان محققان خصوصاً متخصصان آموزشی بوده که همواره باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. بهبود خلاقیت بهعنوان یک دغدغه همواره از سوی محققان موردتوجه بوده است. دنیای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تربیتمعلم بهعنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت، وظیفه آموزش و تربیت دانشجومعلمان برای ورود به شغل خطیر معلمی را بر عهده دارد. خلاقیت یکی از مسائل مهم در میان محققان خصوصاً متخصصان آموزشی بوده که همواره باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. بهبود خلاقیت بهعنوان یک دغدغه همواره از سوی محققان موردتوجه بوده است. دنیای معاصر مربیان و برنامهریزان آموزشی را بر آن داشته تا به دنبال روشهایی باشند که فراگیران را برای آینده آماده سازد. واضح است در دورهای که فراگیران با استفاده از اینترنت در چند ثانیه میتوانند به هر اطلاعاتی دسترسی داشته باشند تأکید بر حفظ و به خاطر آوردن محتوای کتابهای درسی کفایت لازم را ندارد. تمرکز اصلی باید بر رشد مفهومی، تفکر انتقادی، همکاری و از همه مهمتر خلاقیت باشد؛ زیرا که در جهان امروز احتمال مواجهشدن با مشکلاتی که در مورد آن راهحل از پیش تعیینشدهای وجود ندارد؛ افزایش پیداکرده است. ازاینجهت حل مشکلات جدید، نیازمند خلاقیت است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت برای دانشجومعلمان است.روشها: این پژوهش ازنظر روش کیفی و از نوع داده بنیاد و رویکرد تحلیل ابعاد است. شرکتکنندگان در پژوهش کلیه متخصصان برنامه درسی و اساتید دانشگاه فرهنگیان بودند. با نمونهگیری معیاری برای مصاحبه نیمه ساختاریافته و اکتشافی 18 نفر انتخاب شدند. مصاحبهها تا رسیدن دادهها به اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی با استفاده از نرمافزار MAXQDA استفاده شد. اعتبار دادهها با روشهای تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار و مصاحبههای آزمایشی تأیید شد.یافتهها: براساس عناصر برنامه درسی اکر (Akker) یافتهها نشان داد که منطق برنامه درسی خلاقیت محور مبتنی بر تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و یادگیری خلاقیت، بومیسازی خلاقیت، آموزش و بهبود مهارتهای خلاق دانشجومعلمان جهت پرورش دانشآموزان خلاق در مدارس پس از فراغت از دوره تربیت معلم و وارد شدن به مدارس است. محتوا باید متنوع و متکثر، برانگیزاننده، استفاده از فناوریهای نوین آموزشی و ابزارهای چندرسانهای و جذاب در تولید محتوا، سازماندهی این محتوا باید مبتنی بر مارپیچی و تلفیقی باشد. معلم نقش تسهیلگری و محرک خلاقیت را دارد. فعالیتهای یادگیری باید مبتنی بر روشهای ترکیبی، کارگاهی، پرسشگری و مبتنی بر یادگیری مشارکتی باشد. از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس، بهمنظور غنیسازی فرآیند تدریس استفاده شود. همچنین محیط خلاق باید ویژگیهایی مثل محرک خلاقیت، مشارکت، مبتنی بر معماری خلاق و با گرافیک رنگارنگ جذاب رایانهای داشته باشد. ارزشیابی برنامه درسی باید بهصورت کیفی و توصیفی در طی زمان و بهطور مستمر ادامه داشته باشد. قرار گرفتن فراگیران در موقعیتهایی متفاوت از امتحان همچون نمایش خلاق یا بازیهای گروهی، ارزشیابیهایی خلاقانه با استفاده از مفاهیم درسی ولی متفاوت با سؤالات کلیشهای داخل کتاب، برگزاری آزمونهای گروهی و یا انفرادی پس از ایجاد فرصتهای مشاورهای در گروه، خودارزیابی، ارزشیابی هدف آزاد، سنجش مهارتهای خلاق، فرآیندی و عملکردی نیز از دیگر ویژگیهای محیط خلاق است.نتیجهگیری: با توجه به اینکه برنامه درسی خلاقیت محور در دوره تربیتمعلم نیازمند یک فضای تعاملی، باز و آزاد است؛ لذا در کنار برنامه تجویزی نیازمند فضای غیردستوری و انعطافپذیر منطبق با اقتضائات و ویژگیهایی اجرایی است. استفاده از فناوریهای نوین آموزشی و همچنین تلفیق تکنولوژیهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در همه عناصر برنامه درسی توصیه میشود. همچنین پیشنهاد میشود تغییر و تحول در برنامههای درسی مراکز تربیتمعلم بهقصد ایجاد برنامه درسی آموزش خلاقیت یا تلفیق خلاقیت در محتوای دروس دیگر مثل درس اصول و روشهای تدریس یا درس نظریههای یادگیری و آموزش که مناسبتر برای این کارند، جهت تربیت دانشجومعلمان خلاق صورت پذیرد تا از این طریق گامی مثبت در جهت کیفیت بخشی به برنامههای درسی دانشگاه فرهنگیان در جهت رشد و توسعه خلاقیت دانشجومعلمان برداشته شود.
فناوری آموزش- تربیت معلم
محمدرضا رحیمی؛ مریم پورجمشیدی؛ اکبر مومنی راد
چکیده
پیشینه و اهداف: مهارت تلفیق فناوری در کلاس درس جزء صلاحیتهای ضروری معلمان در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات محسوب میشود و تحقق استانداردهای جدید یادگیری و برآورده شدن نیازهای یادگیرندگان در قرن حاضر در گروی این صلاحیت است. از مهمترین مسائل و چالش های موجود در این زمینه، پایین بودن دانش، مهارت و نگرش معلمان در دستبابی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مهارت تلفیق فناوری در کلاس درس جزء صلاحیتهای ضروری معلمان در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات محسوب میشود و تحقق استانداردهای جدید یادگیری و برآورده شدن نیازهای یادگیرندگان در قرن حاضر در گروی این صلاحیت است. از مهمترین مسائل و چالش های موجود در این زمینه، پایین بودن دانش، مهارت و نگرش معلمان در دستبابی به سطح مطلوب تلفیق فناوری در کلاس درس ذکر شده است. این مسأله مانع بهره گیری از قابلیت های فناوری در راستای افزایش کیفیت فرایند یاددهی-یادگیری و نیز برآورده شدن نیازهای جامعۀ جهانی میشود. لذا ضرورت دارد تا روشها و راهبردهای توانمندسازی معلمان در این زمینه و بهبود سطح تلفیق فناوری آنها در کلاس درس مورد بررسی قرار گیرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اجتماع یادگیری بهعنوان یک راهبرد یادگیری بر بهبود صلاحیت معلمان متوسطه در زمینه تلفیق فناوری آنها در کلاس درس انجام شد.روشها: این پژوهش از نوع آمیخته با طرح متوالی تبیینی انجام شد. در بخش کمّی از روش نیمه آزمایشی و استفاده از پیشآزمون پسآزمون با گروه آزمایش و گواه و در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در اجرای پژوهش، دانش و مهارتهای مربوط به تلفیق فناوری در کلاس درس در گروه آزمایش از طریق اجتماع یادگیری و در گروه گواه، بهطور فردی ارائه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مرد شاغل در مقطع متوسطه اول ناحیه 2 شهر کرمانشاه در سال تحصیلی97-98، به تعداد 310 نفر بود که تعداد 30 معلم از جامعۀ آماری به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند که 15 نفر آنها بهصورت جایگذاری تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر در گروه گواه قرار گرفتند. در بخش کیفی نیز تمام 15مشارکتکننده در گروه آزمایش بهعنوان نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار جمعآوری دادهها در بخش کیفی، مصاحبۀ نیمه ساختارمند و در بخش کمّی پرسشنامۀ محقق ساخته بود که در 50 گویه تدوین شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان تأیید و پایایی آن نیز با استفاده از آلفای کرونباخ 97/0 بهدست آمد. در اجرای پژوهش نیز از الگوی طراحی اجتماع یادگیری مومنیراد (1399) استفاده شد. تجزیهو تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس از طریق نرم افزار SPSS و نیز کدگذاری باز با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شد.یافتهها: نتایج نشان داد اجتماع یادگیری معلمان بر دانش تلفیق فناوری آنها (01/0>002/0=p و 465/3=F)؛ نگرش معلمان نسبت به تلفیق فناوری،(05/0>016/0=p و 698/6=F)؛ و نیز کاربرد فناوری در کلاس درس توسط معلمان (05/0>012/0=p و 358/7=F)، تأثیر مثبت دارد و باعث افزایش دانش، نگرش و مهارت معلمان در تلفیق فناوری در کلاس درس میشود. همچنین تحلیل دادههای کیفی از طریق کدگذاری باز منجر به استخراج شش مضمون اصلی شامل جستجوگری؛ حمایتگری؛ خودارزیابی؛ توسعه شناخت نظری و عملی؛ جسارت یادگیری؛ و همافزایی شد که بهعنوان دلایل تأثیر اجتماع یادگیری بر تلفیق فناوری از دیدگاه معلمان شناسایی شد.نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش، میتوان گفت اجتماع یادگیری در راستای افزایش دانش، نگرش و مهارت تلفیق فناوری معلمان در کلاس درس یک عامل مؤثر و حمایتی است و توانایی معلمان در بهره گیری از فناوری را بهبود می بخشد. این امر می تواند علاوه بر رشد حرفهای معلمان، زمینهساز افزایش یادگیری دانشآموزان در کلاس درس شود. بنابراین با تشکیل اجتماع های یادگیری معلمان و حمایت و پشتیبانی از آن میتوان رشد و توسعۀ صلاحیتهای حرفهای معلمان در زمینۀ تلفیق فناوری در برنامه درسی را افزایش داد.
فناوری آموزش- تربیت معلم
محمد علیزاده جمال؛ جواد کیهان
چکیده
پیشینه و اهداف: آمادگی برای یادگیری، آموزش و کاربرد فناوری و آگاهی از نقش آن در تسهیل یادگیری دانشآموزان، از جمله مهارتهای اصلی معلمان مخصوصاً در دوران کرونا بهشمار میرود؛ دورانی که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برحسب ضرورت و بالاجبار جای خود را در نظام تعلیموتربیت مستحکم نموده است. لذا ضرروت دارد استفاده از فناوری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آمادگی برای یادگیری، آموزش و کاربرد فناوری و آگاهی از نقش آن در تسهیل یادگیری دانشآموزان، از جمله مهارتهای اصلی معلمان مخصوصاً در دوران کرونا بهشمار میرود؛ دورانی که استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برحسب ضرورت و بالاجبار جای خود را در نظام تعلیموتربیت مستحکم نموده است. لذا ضرروت دارد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان یک اصل بنیادین، در برنامهریزیهای آموزشی و درسی مدارس گنجانده شود. از طرف دیگر با توجه با توجه به ضعف مدلهای پذیرش فناوری اطلاعات در پیشبینی مناسب تغییرات پذیرش فناوری اطلاعات در سازمانهای آموزشی، پژوهشگران ضروری دیدند تا میزان پذیرش این فناوری را با استفاده از مدلهای نظری دیگر مورد آزمون قرار دهند؛ لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات جهت پیشبینی میزان استفاده معلمان از فناوری رایانهای در کلاس درس میباشد.روشها: روش تحقیق همبستگی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده و جامعه آماری نیز شامل کلیه معلمان دوره متوسطه ناحیه یک شهر ارومیه به تعداد 570 نفر است که از این تعداد با تأسی از فرمول کوکران 230 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب و به پرسشنامه انتظار عملکرد، انتظار تلاش، نفوذ اجتماعی، شرایط تسهیلکننده و استفاده داوطلبانه از فناوری اطلاعات ونکاتش و همکاران (2003) پاسخ دادند. همچنین تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار پی ال اس و آزمون معادلات ساختاری انجام شده است.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که متغیرهای انتظار عملکرد، انتظار تلاش و نفود اجتماعی اثر معنیداری بر تصمیم به استفاده از فناوری دارند. تصمیم به استفاده از فناوری و شرایط تسهیلکننده نیز اثر معنیداری بر میزان استفاده از فناوری داشتند. متغیرهای جنسیت، سن و استفاده از فناوری اختیاری، اثرات متغیرهای انتظار تلاش و نفوذ اجتماعی بر تصمیم به استفاده از فناوری را تعدیل میکنند. در کل متغیرهای مورد بررسی در مجموع 31 درصد از تصمیم به استفاده از فناوری و 16 درصد از میزان استفاده از فناوری را پیشبینی میکنند. در این پژوهش، متغیر تجربه رایانه نقش تعدیلکننده بر اثرات متغیر انتظار تلاش و نفوذ اجتماعی بر تصمیم به استفاده و شرایط تسهیل کننده بر میزان استفاده نداشت.نتیجهگیری: در مجموع یافتههای تحقیق از نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری حمایت نمود. معنیدار بودن اثر مستقیم متغیر انتظار عملکرد بر تصمیم به استفاده از فناوری به این معنی است که هرچه قدر فناوری اطلاعات بازده کاری فرد را افزایش داده و برای فرد مفید باشد؛ به همان نسبت تصمیم بیشتری برای استفاده از این فناوری اتخاذ خواهد نمود. معنیدار بودن اثر مستقیم انتظار تلاش بر تصمیم به استفاده از فناوری نیز به این معنی است که اگر فردی سیستم رایانه ای را وسیلهای آسان و به راحتی قابل استفاده قلمداد کند و خود را در کسب مهارتهای استفاده از آن توانا ببیند، گرایش بیشتری درباره تصمیمگیری در مورد استفاده از آن خواهد داشت. همچنین معنیدار بودن اثر مستقیم نفوذ اجتماعی بر تصمیم به استفاده نشانگر آن است که تأکید افراد مهم در زندگی فرد بر استفاده از فناوری اطلاعات موجب تصمیمگیری فرد از این فناوری میشود. علاوه برآن وقتی فرد به استفاده از فناوری اطلاعات گرفت، این تصمیم خود را به صورت استفاده واقعی آشکار میسازد که معنیدار بودن اثر تصمیم به استفاده از فناوری بر استفاده از فناوری آن را نشان میدهد. کم بودن مقدار میزان پیشبینی، نشانگر وجود متغیرهای دیگری است که بر میزان استفاده از فناوری
فناوری آموزش- تربیت معلم
صادق نصری؛ عبدالحسین کرمپور؛ مهرداد پیروزنیا
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی راههای کیفیتبخشی به آموزشهای ضمن خدمت در دانشگاه شهید رجایی بوده است. این تحقیق یک تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی است و چون در نهایت پیشنهادهای کاربردی ارائه خواهد نمود در دستهی تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای این منظور 5 شاخص نیازسنجی آموزشی، تدوین اهداف و محتوای آموزشی، راهبردهای یاددهی - یادگیری، شرایط ...
بیشتر
هدف این پژوهش شناسایی راههای کیفیتبخشی به آموزشهای ضمن خدمت در دانشگاه شهید رجایی بوده است. این تحقیق یک تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی است و چون در نهایت پیشنهادهای کاربردی ارائه خواهد نمود در دستهی تحقیقات کاربردی قرار دارد. برای این منظور 5 شاخص نیازسنجی آموزشی، تدوین اهداف و محتوای آموزشی، راهبردهای یاددهی - یادگیری، شرایط و امکانات آموزشی، و ارزشیابی، و مؤلفههای آنها مورد بررسی قرار گرفت. جامعهی آماری این تحقیق، کلیه کارکنان دانشگاه شهید رجایی که آموزشهای ضمن خدمت برای آنها به اجرا درآمده (حدود 223 نفر)، بوده است. نمونهگیری براساس جدول مورگان و بهصورت طبقهای تصادفی انجام شده است و در نهایت تعداد 150 نفر بهعنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی محققساخته استفاده و روایی محتوایی آن با نظر متخصصان تأیید شده است. پایایی ابزار در اجرای مقدماتی آن با آلفای کرونباخ 93/0 در حد مطلوب بوده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمون مجذور کای استفاده شد. یافتهها حاکی است که مهمترین عامل برای کیفیتبخشی به دورههای ضمن خدمت در دانشگاه به مدرسان دوره و کم اهمیتترین عامل به استفاده از آموزش از راه دور و مجازی اختصاص یافت. اولویتهای شاخصها نیز به ترتیب: نیازسنجی آموزشی، رویکردهای یاددهی – یادگیری، شرایط و امکانات آموزشی رفاهی، هدفگذاری و تعیین محتوای مناسب و در نهایت ارزشیابی از دورهها تعیین شد. در پایان الگوی نظری آموزشهای ضمن خدمت در دانشگاه شهید رجائی براساس یافتههای پژوهش پیشنهاد گردید.
فناوری آموزش- تربیت معلم
فرهاد سراجی؛ رضا موحدی؛ منیر سیاحت خواه
چکیده
هدف این پژوهش بررسی میزان برخورداری مدرسان دانشگاههای مجازی ایران با مهارتهای تدریس در این دورههاست. مدرسان مجازی برای تدریس اثربخش در محیط مجازی به مهارت های متنوعی نیاز دارند که با توجه به ویژگیهای این محیط، غالبا با مهارتهای تدریس در محیط حضوری تفاوت دارند. در این پژوهش مدل واسطه الکترونیکی سالمن (2004) به عنوان مدل ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی میزان برخورداری مدرسان دانشگاههای مجازی ایران با مهارتهای تدریس در این دورههاست. مدرسان مجازی برای تدریس اثربخش در محیط مجازی به مهارت های متنوعی نیاز دارند که با توجه به ویژگیهای این محیط، غالبا با مهارتهای تدریس در محیط حضوری تفاوت دارند. در این پژوهش مدل واسطه الکترونیکی سالمن (2004) به عنوان مدل مبنا مد نظر گرفته است و برای تهیه پرسشنامه محقق ساخته علاوه بر این مدل، از پیشینه پژوهشهای مرتبط نیز استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش با استفاده نمونهگیری چندمرحلهای صورت گرفته و از سه دانشگاه مجازی مهر البرز، دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی سهند تعداد 387 دانشجوی دوره کارشناسی ارشد در پژوهش شرکت کردهاند. تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون t تک نمونهای صورت گرفت. نتایج نشان داد که مدرسان دانشگاههای مجازی از نه مهارت مورد نیاز برای تدریس در دورههای مجازی در هشت مهارت؛ اداره و طراحی فرآیند آموزش، تسلط بر نرمافزارها و پشتیبانی فناورانه، ترغیب دانشجویان به تأمل، ارزشیابی فرآیند یادگیری، بیان اهداف و چارچوب کلی دروس، طراحی فعالیتهای یادگیری و ارائه بازخورد و ملاحظه تفاوتهای فردی وضعیت مناسبی ندارند. همچنین آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین این سه دانشگاه از لحاظ میزان برخورداری از مهارتهای تدریس مجازی تفاوت وجود دارد.
فناوری آموزش- تربیت معلم
فروزان ده باشی شریف؛ بهمن زندی؛ عیسی ابراهیم زاده؛ سید محمد ضیاءحسینی؛ احمد علی پور
چکیده
: آشنایی مدرسان زبان خارجی با کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش زبان میتواند نقش بزرگی در بهبود آموزش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور ایفا کند. در مقاله حاضر میزان شناخت مدرسان آموزش زبان خارجی، در استفاده از فناوری اطلاعات در رشته آموزشی خود، دیدگاه آنها نسبت به امکانات موجود در محل خدمتشان و میزان آمادگی ذهنی استادان زبان برای ...
بیشتر
: آشنایی مدرسان زبان خارجی با کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش زبان میتواند نقش بزرگی در بهبود آموزش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور ایفا کند. در مقاله حاضر میزان شناخت مدرسان آموزش زبان خارجی، در استفاده از فناوری اطلاعات در رشته آموزشی خود، دیدگاه آنها نسبت به امکانات موجود در محل خدمتشان و میزان آمادگی ذهنی استادان زبان برای شرکت در دورههای آموزش الکترونیکی با در نظر گرفتن متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مرتبه علمی و نوع تدریس: (الکترونیکی (برخط) و سنتی) با استفاده از روش تحقیق توصیفی و پیمایشی مورد بررسی قرار گرفت. 68 نفر از مدرسان آموزش زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و فارسی به غیر فارسی زبانان از 7 دانشگاه سنتی و مجازی در این پژوهش شرکت نمودند. پس از پردازش اطلاعات حاصل از پرسشنامهها؛ مشخص شد که اگرچه با افزایش سطح مرتبه علمی و ارتقای مقطع تدریس مدرسان زبان، میزان آمادگی آنها برای گذار از آموزش سنتی به آموزش الکترونیکی بیشتر بود؛ ولی اکثریت مدرسان زبان خارجی نه تنها شناخت مناسبی از کاربرد ابزارها و راهبردهای مبتنی بر فناوری رشته خود نداشتند؛ بلکه باید تقریباً در تمام زمینههای وابسته به تدریس مبتنی بر آموزش الکترونیکی، تعلیم میدیدند. با توجه به اهمیت آشنایی مدرسان زبان با ابزارها و راهبردهای الکترونیکی در تدریس مؤثر زبان خارجی، برنامهریزی در زمینه تدوین الگویی مناسب برای تربیت مدرس آموزش زبان به شیوه الکترونیکی، در سطح کلان در کشور ضروری به نظر میرسد.
فناوری آموزش- تربیت معلم
محسن آیتی؛ مریم رستمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی بهرهگیری معلمان علوم مقاطع راهنمایی و متوسطه شهر بیرجند در سال 1389 از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اساس طبقهبندی یونسکو (سطوح ظهور کننده، کاربردی، ادغامی و تحولی) انجام شده است. این پژوهش از نظر روش، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی بوده است. جامعه پژوهش 217 نفر دبیران علوم (شامل رشتههای زیست، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی بهرهگیری معلمان علوم مقاطع راهنمایی و متوسطه شهر بیرجند در سال 1389 از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اساس طبقهبندی یونسکو (سطوح ظهور کننده، کاربردی، ادغامی و تحولی) انجام شده است. این پژوهش از نظر روش، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی بوده است. جامعه پژوهش 217 نفر دبیران علوم (شامل رشتههای زیست، شیمی، فیزیک و زمینشناسی) بوده و گروه نمونه 175 نفر را شامل شد که به شیوه طبقهای با نسبتهای یکسان انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر طبقه بندی یونسکو جمع آوری شد. اعتبار پرسشنامه توسط هشت نفر از اساتید علوم تربیتی که به طور تخصصی در حوزه فناوریاطلاعات و ارتباطات فعالیت دارند، مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ابزار 80/0 بهدست آمد. دادهها با روش خیدو تحلیل شدند. یافتهها در زمینه سطح کاربرد فناوریاطلاعات و ارتباطات توسط معلمان نشان داد بیشترین فراوانی مربوط به سطح کاربردی و کمترین فراوانی مربوط به سطح تحولی میباشد. همچنین یافتهها نشان میدهد بیشتر معلمان مورد مطالعه (5/53%) اظهار داشتهاند که به ندرت (هفتگی) از ابزارها استفاده میکنند و 5/10% معلمان اعلام کردهاند که در بسیاری موارد از ابزارها استفاده مینمایند. این امر نشان دهنده میزان پایین کاربرد این ابزارها توسط معلمان است.
فناوری آموزش- تربیت معلم
علیرضا ذاکری؛ صالح رشید حاجی خواجه لو؛ هادی افرایی؛ شهناز زنگوئی
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از فناوریهای نوین آموزشی در فرآیند تدریس به شدت در حال گسترش است. پژوهش حاضر به بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوریهای نوین آموزشی در فرآیند تدریس پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر سبزوار میباشد که 330 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. این ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از فناوریهای نوین آموزشی در فرآیند تدریس به شدت در حال گسترش است. پژوهش حاضر به بررسی نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوریهای نوین آموزشی در فرآیند تدریس پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر سبزوار میباشد که 330 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. این تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و در آن برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن بود که، نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوریهای نوین آموزشی در فرآیند تدریس مثبت بود. انجام آزمون خی دو، روی دادهها نشان دهنده عدم تفاوت معنادار آماری میان متغیرهای جنسیت و میزان تحصیلات معلمان و نگرش آنها نسبت به کاربرد فناوریهای نوین آموزشی در فرآیند تدریس و تفاوت معنادار آماری میان متغیرهای محل خدمت و سابقه تدریس و نگرش آنها نسبت به کاربرد فناوریهای نوین آموزشی در فرآیند تدریس بوده است.
فناوری آموزش- تربیت معلم
محمد درزی؛ مهدی حسینی؛ علیاصغر لیایی؛ زهرا مرادیمنش؛ حبیباله اصغری
چکیده
در این پژوهش، ابتدا دو مورد از چالشهای پیش روی شرکتهای کوچک و متوسط در نیازسنجی و برنامهریزی آموزشی مورد بررسی قرار میگیرد و مسأله انتخاب دورههای آموزشی و مهارتی مناسب تشریح میشود. سپس در جهت شناسایی نیازهای آموزشی شرکتها و برنامهریزی دورههای آموزشی مناسب، سیستمی برای پیشنهاد دورههای آموزشی با استفاده از ...
بیشتر
در این پژوهش، ابتدا دو مورد از چالشهای پیش روی شرکتهای کوچک و متوسط در نیازسنجی و برنامهریزی آموزشی مورد بررسی قرار میگیرد و مسأله انتخاب دورههای آموزشی و مهارتی مناسب تشریح میشود. سپس در جهت شناسایی نیازهای آموزشی شرکتها و برنامهریزی دورههای آموزشی مناسب، سیستمی برای پیشنهاد دورههای آموزشی با استفاده از روش استدلال مبتنی بر نمونه و منطق فازی ارائه میشود. استدلال مبتنی بر نمونه، برای حل مسائل جدید از مسائل مشابه حلشده پیشین استفاده میکند. پایگاه دانش این متدولوژی که در آن تجربیات و دانش اندوخته قبلی به صورت نمونهها ذخیره میشود، کمک میکند تا دانش متخصصان در سیستم پیشنهادی جمعآوری و حفظ شود. استفاده از این سیستم در برنامهریزی آموزشی شرکتها، گامی نوین در جهت همسوسازی فعالیتهای آموزشی و مدیریت دانش است و با هدف افزایش عملکرد و تعالی در سازمانها انجام میشود. از طرف دیگر در بازنمایی و بازیابی نمونهها (مقیاس شباهت) از منطق فازی استفاده شده است تا در مدیریت ابهام و عدم قطعیتی که در اطلاعات جمعآوری شده از شرکتهای کوچک و متوسط وجود دارد به سیستم کمک کرده و کارایی آن را افزایش دهد. در مدل کردن حوزههای عملکردی، چارچوب بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (EFQM) به کار رفته است و همچنین به منظور کاهش زمان به ثبات رسیدن عملکرد سیستم، با استفاده از یک آستانه شباهت و یک روش ابتکاری برای تکمیل فرایند پیشنهاد(SMART) که بر اساس عملکرد ذهن خبره عمل میکند، خلأ ارائه توصیههای مرتبط پوشش داده میشود. در پایان، مدل طراحیشده با روشهای مرسوم حوزه استدلال مبتنی بر نمونه، ارزیابی شده و نتایج ارزیابی گزارش شده است.
فناوری آموزش- تربیت معلم
محمد آتشک؛ پریسا ماه زاده
چکیده
کارکردهای متعدد و متنوع فناوری اطلاعات و ارتباطات تمامی سازمانها و از جمله نظام آموزشی را دچار تغییر و تحولات اساسی کردهاند؛ اما به نظر میرسد آن چنان که شایسته است فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی مورد استفاده معلمان قرار نمیگیرد؛ از این رو هدف پژوهش توصیفی حاضر، شناسایی و رتبه بندی موانع مؤثر بر عدم استفاده ...
بیشتر
کارکردهای متعدد و متنوع فناوری اطلاعات و ارتباطات تمامی سازمانها و از جمله نظام آموزشی را دچار تغییر و تحولات اساسی کردهاند؛ اما به نظر میرسد آن چنان که شایسته است فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی مورد استفاده معلمان قرار نمیگیرد؛ از این رو هدف پژوهش توصیفی حاضر، شناسایی و رتبه بندی موانع مؤثر بر عدم استفاده معلمان از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) بوده است که جهت تحقق این امر، پرسش نامه محقق ساختهای میان معلمان دبیرستانهای شهر تهران توزیع و دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمونهای تی و فریدمن تحلیل شدند؛ نتایج حاکی از آن است که مهمترین موانع عدم استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات توسط معلمان، عوامل زیرساختی- فنی، فردی، اقتصادی و فرهنگی- آموزشی بودهاند که متناسب با هر یک پیشنهادهایی ارائه شده است.