فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
زهرا رویتوند غیاثوند؛ ولیاله فرزاد؛ بهرام صالح صدق پور؛ آنیتا باغداساریانس؛ علی رضا کرمی گزافی
چکیده
پیشینه و اهداف: به تناسب گسترش مهارتهای گوناگون در زندگی، یادگیری و آموزش هر جامعهای نیاز به ارتقاء کمّی و کیفی دارد. در شرایط کنونی گسترش سریع تکنولوژی باعث تغییر در چگونگی یادگیری شده است و جهت افزایش یادگیری، کسب دانش و اطلاعات و مهارتهای مرتبط با آن، از روشهای مختلف تدریس و آموزش استفاده میشود که بر دانش افراد تأثیرگذار ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: به تناسب گسترش مهارتهای گوناگون در زندگی، یادگیری و آموزش هر جامعهای نیاز به ارتقاء کمّی و کیفی دارد. در شرایط کنونی گسترش سریع تکنولوژی باعث تغییر در چگونگی یادگیری شده است و جهت افزایش یادگیری، کسب دانش و اطلاعات و مهارتهای مرتبط با آن، از روشهای مختلف تدریس و آموزش استفاده میشود که بر دانش افراد تأثیرگذار است و سبب ارتقاء آن میگردد؛ از جمله این روشها استفاده از نقشههای مفهومی استاندارد است. در پژوهش حاضر، استفاده از روش آموزش نقشه مفهومی تدوین شده با روش تحلیل فرآیند شبکهای و روش سخنرانی بر مهارتهای یادگیری دانشآموزان در مبحث ساختار اتم شیمی مورد بررسی قرار گرفته است.روشها: مطالعه حاضر از نوع ترکیبی (اکتشافی- تبیینی) است و در دو گام انجام شد. گام اول، با روش تحقیق کیفی از نوع دلفی انجام شد. جامعه آماری شامل صاحبنظران، اساتید و متخصصین آموزش شیمی در 1400-1399 بود که با روش نمونهگیری هدفمند تعداد30نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده عبارتند از: مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و پرسشنامه مقایسات زوجی محقق ساخته. دادهها با روش تحلیل فرآیند شبکهای (که از روشهاى تصمیمگیرى چند معیاره است) و با نرمافزار سوپر دسیژن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گام دوم، روش تحقیق کمّی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) استفاده شده است. جامعه آماری کلیه دانشآموزان پایه دهم دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 است.30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به 2 گروه 15 نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش با استفاده از نقشههای مفهومی تدوین شده براساس ANP و گروه کنترل، به روش سخنرانی آموزش دیدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه مهارتهای یادگیری است و برای سنجش روایی ابزار از نظرات اساتید، صاحبنظران استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش 96/0 بهدست آمد. در تحلیل داده از آزمون تحلیل اندازهگیری مکرر و نرم افزار SPSS24استفاده شد.یافتهها: یافتههای گام اول نشان داد، به ترتیب لایههای ریاضی با میانگین وزنی 652/0، فیزیک 235/0و شیمی113/0 بیشترین تأثیر را به خود اختصاص دادند و در لایه فیزیک بیشترین میانگین وزنی مربوط به مفهوم ماده 381/0و کمترین میانگین وزنی مربوط به مفهوم حرکت الکترون در مدارهای معین (بور) 011/0 است. در لایه ریاضی بیشترین میانگین وزنی مربوط به مفهوم اعداد اصلی و چهار عمل اصلی آن 291/0و کمترین میانگین وزنی مربوط به مفهوم امواج سینوسی و مفهوم موج 014/0است. در لایه شیمی بیشترین میانگین وزنی مربوط به مفهوم ذرات زیر اتمی 407/0و کمترین میانگین وزنی مربوط به مفهوم کاربرد آرایش الکترونی 010/0 است. براساس این مدل کسب شده اثربخشی آن مطالعه شد و نتایج تحلیل آماری در گام دوم، برای فرضیهها در سطح معنیداری (05/0 )، حاکی از تأثیر معنیدار استفاده از روش نقشه مفهومی و روش سخنرانی بر مهارتهای یادگیری دانشآموزان است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش با روش نقشه مفهومی تأثیر بیشتری بر مهارتهای یادگیری دارد. این اثرات در پیگیری نیز پایدارتر است.نتیجهگیری: با توجه به میزان تأثیر بیشتر آموزش با روش نقشه مفهومی استاندارد و اهمیت پیشنیازها و مفاهیم و با توجه به اولویت رتبه آنها میتوان اقدام به تدوین نقشه مفهومی مبحث ساختار اتم شیمی کرد. همچنین میتوان با استفاده از روش تحلیل فرآیند شبکهای به رتبهبندی مفاهیم آموزشی پرداخت و از آن در تدریس و آموزش بهره جست. نتایج پژوهش نشان از تأثیر بیشتر نقشه مفهومی تدوین شده براساس نظر صاحبنظران بر مهارتهای یادگیری مبحث ساختار اتم شیمی دانشآموزان به نسبت روش معمول (سخنرانی) است و این یادگیری در پیگیری هم حفظ شده است. با توجه به نتایج پژوهش نقشه مفهومی استاندارد بهعنوان ابزار و رویکرد مناسب برای رسیدن به یادگیری میتواند مورد توجه قرار گیرد.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
فرشیده فتحی هفشجانی؛ حسین زینلی پور؛ علی اکبر شیخی فینی؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ اسماعیل جعفری
چکیده
پیشینه و اهداف: سازمانها با آگاهی از عصری که با تغییرات روز به روز دنیا مواجه است، باید دائماً با فناوری و تغییرات فناوری همراه شده و آنها را برای بقا و دستیابی به بهترین نتایج ممکن اجرا کنند. یکی از این تغییرات فناوری تصمیمگیری برای پیادهسازی موک در حوزة یادگیری دیجیتالی آن هم در محیطکاری سازمانها است که موضوع پیچیدهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سازمانها با آگاهی از عصری که با تغییرات روز به روز دنیا مواجه است، باید دائماً با فناوری و تغییرات فناوری همراه شده و آنها را برای بقا و دستیابی به بهترین نتایج ممکن اجرا کنند. یکی از این تغییرات فناوری تصمیمگیری برای پیادهسازی موک در حوزة یادگیری دیجیتالی آن هم در محیطکاری سازمانها است که موضوع پیچیدهای بهحساب میآید و آگاهی و اطلاعرسانی از اثربخشی خدمات آموزشی این نوع تکنولوژی بهعنوان یکی از انواع نمودهای آموزش مجازی در انتخاب این راه بینتیجه نیست؛ چرا که موکها نقش مهّمی را بهعنوان یک استراتژی آموزشی بالقوه برای سازمانها و شرکتها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه داشتهاند. ازاینرو، هدف از این پژوهش شناسایی کارکردهای فناورانه آموزشی موکها برای کارکنان در محیطکار است.روشها: پژوهش براساس نوع هدف بنیادی، و از نظر رویکرد پژوهشی کیفی از نوع سنتز پژوهی صورت گرفته است. جامعة آماری شامل اسناد و مدارک (کتابها، مقالات پژوهشی و مروری، پایاننامهها و منابع اینترنتی) است که به طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی معتبر وب فارسی (پایگاه استنادی جهان اسلام، مگایران، پایگاه اطلاعاتی نور (نورمگز)، مؤسسة علومانسانی و مطالعات فرهنگی سیویلیکا، سیستم شبکة دانش باراکات، پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و پایگاه دادههای وب لاتین (پروکوئست، اشپرینگر، اسکوپوس، ساینسدایرکت، و همچنین موتور جستجوی گوگلاسکالر) از 183منبع دریافتی با نمونهگیری بهطریق معیاری (از سال موک شرکتی2014تا سال2022) 45 نمونه انتخاب شد که در نمونه 32 اشباع نظری مؤلفهها حاصل شد. بهمنظور گردآوری دادهها از روش تحقیق کتابخانهای و جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون که در تحقیقات کیفی کاربرد دارد، استفاده شده است. در انتها برای اعتباریابی مدل پیشنهادی تعداد 6 نفر از متخصصان در حوزههای مختلف چون برنامهریزی درسی و آموزشی، تکنولوژی آموزشی و یادگیری الکترونیکی بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید و سپس پرسشنامة محقق ساخته اعتباریابی محتوایی مدل مفهومی برای آنها ارسال شد و مدل نهایی پس از انجام اصلاحات مورد تأیید قرار گرفت.یافتهها: در پژوهش حاضر براساس یافتهها در نهایت سه مؤلفة اصلی حاصل شد. دستة اول فرایند آموزشی با 6 زیرمؤلفه (هدفگذاری آموزشی دورهها، محتواهای دورههای آموزشی، شیوههای یادگیری حرفهای متنوع، فعالیتهای آموزشی حرفهای، منابع آموزشی دورهها، ارزیابی عملکرد)، دسته دوم بخش حمایتی با 5 زیرمؤلفه (پوشش آموزشی کارکنان، پشتیبانی آموزشی، هزینههای آموزشی، برانگیزندههای آموزشی، قابلیتهای روش آموزشی) و دستة سوم بخش عملیاتی با 3 زیرمؤلفه (حیطههای آموزشی، آموزشهای تکمیلی مهارتی، ایجاد مهارتهای نرم حرفهای).نتیجهگیری: این مطالعه پیامدهای احتمالی کارکردهای آموزشی موک در محیطکار را نشان داده است که ذینفعان شامل سازمانها، شرکتها و کارکنان با اطمینان و با توجة بیشتر به این کارکردها میتوانند آن را در سیستم آموزشی خود بهکار گیرند چرا که به جرأت میتوان گفت هنوز اکثر سازمانها در ایران از مزایای بالقوه آموزشی آن بیخبر هستند. در دنیایی که با پیشرفت سریع تکنولوژی آنلاین بودن چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفهای در سازمانها از جمله کشورمان یک ضرورت محسوب میشود و انتظار میرود که نیروی کار امروزی بسیار ماهر باشند و پیوسته مهارتهای خود را با معیارهای روز جهانی بهبود بخشند، و آنها میتوانند این مهارتهای جدید را از طریق یادگیری مادامالعمر یعنی موکها یک محیط دیجیتالی پیشرفته کسب کنند.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
مرجان معیری
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه یکی از اساسیترین امور در امر آموزش و یادگیری، استفاده از فناوری در محیطهای آموزشی است. با استفاده از فناوری روز دنیا، میتوان تا حد چشمگیری سطح یادگیری را ارتقا داد و درنتیجه سطح آگاهی جامعه را بالا برد. واقعیت افزوده، بهعنوان یکی از راههای آموزش از راه دور، با شبیهسازی دنیای واقعی بهصورت پویانمایی، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه یکی از اساسیترین امور در امر آموزش و یادگیری، استفاده از فناوری در محیطهای آموزشی است. با استفاده از فناوری روز دنیا، میتوان تا حد چشمگیری سطح یادگیری را ارتقا داد و درنتیجه سطح آگاهی جامعه را بالا برد. واقعیت افزوده، بهعنوان یکی از راههای آموزش از راه دور، با شبیهسازی دنیای واقعی بهصورت پویانمایی، اجسام مجازی، تصاویر سهبعدی، صدا و عناصر مشابه امکان تعامل کاربر را با مفاد درسی ممکن میسازد. هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ریاضی مبتنی بر واقعیت افزوده در فضای مجازی بر یادگیری مادامالعمر و اشتیاق تحصیلی دانشجو معلمان و مقایسه آن با روش موجود (سنتی) است.روشها: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی پردیس شهید بهشتی هرمزگان بود که 40 نفر بهطور هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه کنترل بهصورت سنتی مبتنی بر فضای مجازی (ادوبی کانکت) و گروه آزمایش به روش مبتنی بر واقعیت افزوده در فضای مجازی که با نصب برنامه حل مسائل ریاضی در موبایل خود در شش جلسه یکساعته تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه یادگیری مادامالعمر وتزل همکاران (2010) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) بود.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که آموزش ریاضی مبتنی بر واقعیت افزوده در فضای مجازی بر یادگیری مادامالعمر و اشتیاق تحصیلی دانشجو معلمان تأثیر دارد و باعث افزایش یادگیری مادامالعمر و اشتیاق تحصیلی در دانشجو معلمان میشود.نتیجهگیری: با توجه به نتایج آزمایشها، عملکرد گروه آزمایش در استفاده از آموزش ریاضی مبتنی بر واقعیت افزوده در فضای مجازی و تأثیر آن بر یادگیری مادامالعمر و اشتیاق تحصیلی مفید و مؤثر گزارششده است که فناوری واقعیت افزوده میتواند بهعنوان یک روش آموزشی استفاده شود که نهتنها سبب جلبتوجه دانشجو معلمان به موضوع مورد آموزش میشود؛ بلکه با توجه به رویههای تعامل بصری مناسب و کاربرپسند آن میتواند ضمن تلفیق مجاز با واقعیت، یادگیری عمیقتر و مادامالعمری را برای افراد فراهم کند و بهعنوان رقیبی برای ابزارهای سنتی آموزش در نظر گرفته شود. همچنین، جذابیتی که در این نوع از تدریس است باعث افزایش علاقه به محیط میشود و اشتیاق و علاقه افراد که یکی از مؤلفههای مهم برای یادگیری است را به دنبال دارد. بهطورکلی روش آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده سبب افزایش درک دانشجو معلمان از خود و افزایش سرعت یادگیری و درنتیجه شوق به آموختن میشود که تلاش آنان را دوچندان مینماید. درنهایت یافتههای این مطالعه نشاندهنده این است که واقعیت افزوده ابزاری است که توسط آن میتوان علاوه بر کارآمد بودن آموزش به برطرف کردن نیازهای معلمین آینده در کلاس درس ریاضی پرداخت. همچنین از طریق واقعیت افزوده درس ریاضی میتوان نیازهای دانشجو معلمان را بهخوبی پاسخ داد. افزایش اطلاعات دانشجو معلمان درزمینه آموزش واقعیت افزوده و برگزاری دورههای ضمن خدمت برای معلمان، فراهم کردن آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده از پیشنهادهای کاربردی این مقاله است.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
نرگس اکبری؛ محسن آیتی؛ علی زارع مقدم؛ هادی پورشافعی
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن حاضر یادگیری و سوادآموزی از اهمیت زیادی برخوردار است. سواد به عنوان یک فرایند یادگیری مادامالعمر و در سراسر گستره زندگی به عنوان بخشی از سیستم یادگیری مادام العمر شناخته شده است. مفهوم سواد به عنوان پایه ای برای یادگیری مادام العمر به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به عنوان یک اصل اساسی سازماندهی برای همه آموزشها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن حاضر یادگیری و سوادآموزی از اهمیت زیادی برخوردار است. سواد به عنوان یک فرایند یادگیری مادامالعمر و در سراسر گستره زندگی به عنوان بخشی از سیستم یادگیری مادام العمر شناخته شده است. مفهوم سواد به عنوان پایه ای برای یادگیری مادام العمر به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به عنوان یک اصل اساسی سازماندهی برای همه آموزشها و همچنین به عنوان یک ضرورت برای همه است و در چهارچوب یک دنیای سریع و ناپایدار، مخصوصاً برای افراد محروم و یا افرادی که مهارت های اساسی را از طریق تحصیلات رسمی به دست نمیآورند، ضروری است. یادگیری مادام العمر، دارای کلیتی است که همه سطوح و مراحل سنی را در برمیگیرد و در پی آن است که محیط های یادگیری خارج از آموزشگاه را با محیط یادگیری درون آموزشگاه ارتباط دهد و مرزهای تصنعی یادگیری را از بین ببرد. یادگیری مادام العمر بیانگر این است که هر محیطی، بالقوه یک محیط یادگیری است و درنتیجه مدرسه و آموزشگاه دیگر جایگاه انحصاری تعلیم و تربیت نیست. به عنوان هدف یادگیری در آموزش، جامعه و دولت مورد توجه قرار میگیرد و در بسیاری از محیطها، مانند خانه، مدرسه، محیط کار و جامعه، نیازمند ایجاد فرصتهای آموزشی مؤثر است. بدون شک امروزه جامعه نیازمند افرادی هست که بتوانند دانش خود را بهبود بخشند و دارای مهارتهای یادگیری مادام العمر در زندگی باشند. تغییرات سریع، ضرورت کسب دانش های جدید و تخصصی را موجب شده است؛ از این رو سواد یادگیری مادامالعمر و ارتقاء آن به عنوان یک توانمندی ضروری پیش روی کارکنان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرآیند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادامالعمر دبیران دوره دوم متوسطه شهر بیرجند است. روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. نمونه آماری شامل 40 نفر دبیر زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه شهر بیرجند بوده که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش به دریافت آموزشهای لازم، طی فرایند مدیریت دانش طبق الگوی جاشپارا (2004) پرداختند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرده و فعالیتی در جهت مدیریت دانش نداشتند. و پرسشنامه سواد یادگیری مادامالعمر لی و تسای (2007) به عنوان ابزار استفاده شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که فرایند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادامالعمر دبیران تأثیر معناداری داشت. همچنین فرایند مدیریت دانش بر مؤلفههای سواد یادگیری مادامالعمر (ورودی، فرایندی و خروجی) دبیران تأثیر معناداری داشت نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد فرایند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادام العمر دبیران تأثیر معنی داری دارد. مدیریت دانش، فراتر از یادگیری است، به عبارت دیگر مدیریت دانش عبارت است از یادگیری مادام العمر. بنابراین می توان اینگونه تبیین کرد توانمندی در تبدیل شدن به یک فراگیر مادام العمر مستقل میشود. همچنین، مدیریت دانش، افراد را در جذب دانش ضروری کمک میکند، راه و رسم و آگاهی نسبت به یادگیری مادام العمر را پرورش میدهد، پایه و اساسی برای مطالعه دانش فردی و پیشرفت توانایی ایجاد میکند و به این ترتیب، مهارتهای تخصصی و قدرت رقابتی افراد را افزایش میدهد.معلمان از طریق مدیریت دانش، با محتوای الکترونیکی متنوع در دروس مختلف و مواد آموزشی جدید و خلق ایده ها و نظرات سازنده معلمان در امر تدریس موفق در کلاس درس آشنا میشوند. پاسخگویی به نیازهای معلمان در زمینه تدریس و به اشتراک گذاری منابع و کتابهای راهنمای تدریس و به وسیله همکاران و مدیر سایت در سامانه مدیریت دانش به کار گرفته میشود. معلمان باید چگونه واردکردن اطلاعات و دانش خلق شده خود را در مدیریت دانش یاد بگیرند و دوره های آموزشی برای ساختن محتوای الکترونیکی و کار با رایانه و اینترنت را فراگیرند تا بتوانند به عنوان افرادی توانا در فرایند مدیریت دانش فعالیت کنند و تدریس کارآمدتری داشته باشند. بر این اساس توصیه میشود از فرایند مدیریت دانش در توسعه سواد یادگیری مادامالعمر دبیران بهره گرفته شود.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
منوچهر جعفریگهر؛ مهدی کرمی
چکیده
ارزشیابی خواندن و درک مطلب انگلیسی به شیوة سنتی به دلیل عدم ارائه بازخورد آموزشی کافی به فراگیر و نادیده گرفتن اصل ارتقای یادگیری و تربیت فراگیر مورد انتقاد قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجیگری در ارزشیابی پویا در بهبود راهبردهای خواندن و درک مطلب است. بدین منظور، چهار کلاس آموزش زبان انگلیسی (1) متشکل از 116 دانشآموز ...
بیشتر
ارزشیابی خواندن و درک مطلب انگلیسی به شیوة سنتی به دلیل عدم ارائه بازخورد آموزشی کافی به فراگیر و نادیده گرفتن اصل ارتقای یادگیری و تربیت فراگیر مورد انتقاد قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجیگری در ارزشیابی پویا در بهبود راهبردهای خواندن و درک مطلب است. بدین منظور، چهار کلاس آموزش زبان انگلیسی (1) متشکل از 116 دانشآموز پسر در دو دبیرستان شهرستان همدان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، و کلاسها به طور تصادفی به گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. به منظور مقایسة اثربخشی دو شیوة مداخلة مختلف، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. در طول دورة مداخله، به گروه کنترل آزمونهای خواندن غیرپویا داده شد، در حالی که گروه آزمایش در خلال آزمونهای ارزشیابی پویا، با هدف به کارگیری راهبردهای درک مطلب، میانجیگری دریافت کردند. همچنین به تمامی شرکتکنندگان پرسشنامه راهبردهای خواندن و درک مطلب داده شد. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای خواندن و درک مطلب از طریق حاشیهنویسی در برگههای آزمون و میانجیگریهای شفاهی در ارزشیابی پویا اثرات آنی و تأخیری مثبتی بر افزایش آگاهی و بهکارگیری چنین راهبردهایی به ویژه برای دانشآموزانی داشت که پیشرفت تحصیلی پایینتری داشتند.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
پوراندخت پورنادری؛ احمدرضا نصر؛ محمدرضا نیلی؛ زهره باقری
چکیده
چکیده: آموخته ها برای اعطای مجوز صلاحیت به دانشجویان و افزایش یادگیری های آنان از جمله اهداف سنجش در آموزش عالی است. اخیرا صاحب نظران بر این باورند که این اهداف باید در جهت توجه و تأکید بیشتر به یادگیری های پایدار در طول زندگی توسعه یابد. انتخاب روش هایی برای سنجش دانشجویان که بتواند اهداف مختلف سنجش را همزمان و بهطور اثر بخش مورد توجه ...
بیشتر
چکیده: آموخته ها برای اعطای مجوز صلاحیت به دانشجویان و افزایش یادگیری های آنان از جمله اهداف سنجش در آموزش عالی است. اخیرا صاحب نظران بر این باورند که این اهداف باید در جهت توجه و تأکید بیشتر به یادگیری های پایدار در طول زندگی توسعه یابد. انتخاب روش هایی برای سنجش دانشجویان که بتواند اهداف مختلف سنجش را همزمان و بهطور اثر بخش مورد توجه قرار دهد و محقق کند، از جمله چالش های سنجش است . این مقاله ضمن بررسی انواع شیوه های متداول سنجش دانشجویان، میزان تحقق اهداف یادگیری پایدار دانشجویان به کمک این شیوهها را مورد ارزیابی قرار داده است. پژوهش از نوع تحلیلی و توصیفی- پیمایشی است و جامعه ی آماری آن عبارت از دانشجویان شش رشته علوم انسانی دانشگاه اصفهان است که افراد نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بوده که با استفاده از مرور متون تخصصی و دیدگاه های صاحب نظران در مقیاس لیکرت تدوین شده است. با اطمینان از روایی و پایایی پرسشنامه، داده های حاصل از آن با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل گردیده است. بر اساس یافته ها، روشهای سنجش موجود غیر کاربردی، تراکمی، محدود و تا حد زیادی مبتنی بر امتحانات پایان ترم است و خود سنجی و همتاسنجی هنوز در آن جایی ندارد. همچنین یافته ها نشان داد که اقدامات سنجش، در جهت افزایش یادگیری های پایدار دانشجویان طرح ریزی نمیشوند و نیز برای هدف اندازه گیری آموخته ها از دقت و صحت کافی برخوردار نیست. انتخاب روش های سنجش بر اساس پیامدهای یادگیری، خصوصا یادگیری های پایدار و فعال ساختن دانشجویان در فرآیند سنجش از جمله پیشنهادهاست.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
عیسی ثمری؛ محمد آتشک
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی میزان شناخت معلمان از فناوری آموزشی و کاربست آن در فرایند یادگیری دانش آموزان با رویکرد نگرش سیستمی و حل مسأله در درس علوم تجربی دوره ابتدایی پرداخته است. در این تحقیق از دو روش تحقیق توصیفی (پیمایشی) به منظور سنجش میزان شناخت و آگاهی معلمان از فناوری آموزشی و کاربست آن در فرایند یاددهی و یادگیری (با استفاده از پرسشنامه ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی میزان شناخت معلمان از فناوری آموزشی و کاربست آن در فرایند یادگیری دانش آموزان با رویکرد نگرش سیستمی و حل مسأله در درس علوم تجربی دوره ابتدایی پرداخته است. در این تحقیق از دو روش تحقیق توصیفی (پیمایشی) به منظور سنجش میزان شناخت و آگاهی معلمان از فناوری آموزشی و کاربست آن در فرایند یاددهی و یادگیری (با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته) و روش نیمه تجربی از نوع طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون، به منظور کاربرد طرح آموزش ویژه استفاده شده است. آزمودنیهای طرح شامل معلمان و دانشآموزان پایه چهارم دوره ابتدایی شهر اردبیل بودهاند و نتایج تحلیل دادهها حاکی از آن است که میزان شناخت و استفاده معلمان از فناوری آموزشی در حد کم و متوسط بوده و بین شناخت و کاربست فناوری از سوی معلمان و هم چنین وجود مواد و وسایل آموزشی با استفاده از آنها از سوی معلمان رابطه معنی داری وجود داشته است. همچنین به کارگیری مواد و رسانههای آموزشی، استفاده از طراحی منظم آموزشی و ارزشیابی صحیح و اصولی از سوی معلمان در فرایند تدریس، موجب افزایش یادگیری دانشآموزان میشود.