تربیت بدنی
شیدا رنجبری؛ زین العابدین فلاح؛ وحید شجاعی
چکیده
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس با استفاده از الگوی مدلسازی ساختاری تفسیری انجام گردید. تحقیق حاضر از نوع، تحقیقات ترکببی از توع اکتشافی میباشد که به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، معلمان ورزش و خبرگان حوزه تربیتبدنی در آموزش و پرورش بودند که در عرصههای ورزش در آموزش و پرورش تجربه کافی و همچنین دانش مناسب را داشتند. بر اساس نمونهگیری گلولهبرفی، تعداد 17 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. همچنین در بخش کمی تحقیق تعداد 250 نفر کارشناسان تربیت بدنی آموزش و پرورش، اساتید مدیریت ورزشی و برخی از معلمان ورزش کشور به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. ابزار تحقیق پرسشنامهای محققساخته با 23 سوال که شامل 23 عامل موثر بر توسعه فاوا در ورزش مدارس، بود که بر اساس مطالعه جامع منابع شناسایی گردیدند. تمامی روند تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق حاضر در نرم افزارهای SPSS و MicMac انجام گرفت. تحقیق حاضر مشخص نمود که برخی عوامل به عنوان عوامل مستقل کلیدی نقش بسیاری مهمی در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس دارد. در جهت توسعه فاوا در ورزش مدارس نیاز می باشد که برنامه ریزی جامع ای در جهت گسترش برخی عوامل مستقل کلیدی انجام گردد.
واقعیت مجازی
فرشید طهماسبی؛ سیدکاوس صالحی؛ اوژن گل پیرا
چکیده
پیشینه و اهداف: گسترش فناوریهای نوین، موجب ظهور و تنوع روزافزون روشهای آموزشی کارآمدی شده است که با بهرهگیری از قابلیتهای بالقوه این فناوریها، فرصتهای جدیدی برای انتقال مؤثر دانش و یادگیری تکالیف فراهم شده است. از جمله این فناوریها، فناوری واقعیت مجازی (اگزرگیم) است که پیشرفتهای اخیر آن با بهرهگیری از امکاناتی همچون ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: گسترش فناوریهای نوین، موجب ظهور و تنوع روزافزون روشهای آموزشی کارآمدی شده است که با بهرهگیری از قابلیتهای بالقوه این فناوریها، فرصتهای جدیدی برای انتقال مؤثر دانش و یادگیری تکالیف فراهم شده است. از جمله این فناوریها، فناوری واقعیت مجازی (اگزرگیم) است که پیشرفتهای اخیر آن با بهرهگیری از امکاناتی همچون شبیهسازی محیطهای آموزشی، ارائه بازخورد لحظهای، افزایش فعالیت، صرف انرژی و غوطهورسازی عمیق یادگیرنده، منجر به گشوده شدن راههای نوینی برای آموزش و یادگیری مؤثر مهارتها شده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرینات بر مبنای فناوری واقعیت مجازی و تمرینات واقعی بر یادگیری مهارتهای ادراکی – حرکتی منتخب فوتبال انجام شده است.روشها: پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی و هدف آن، کاربردی است. در این مطالعه، از بین دانشآموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه سوم تا پنجم ابتدایی آموزشوپرورش منطقه 4 تهران، تعداد 30 نفر به شکل در دسترس و متناسب با اهداف تحقیق، انتخاب و براساس نمرات پیشآزمون در سه گروه تمرینات اگزرگیم، تمرینات واقعی و کنترل گمارده شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه مشخصات فردی، آزمون شوت، سرعت دریبلینگ و پاس مور - کریستین (دارای روایی محتوا و اعتبار آزمون – آزمون مجدد 93/0-90/0) و دستگاه ایکس باکس 360 استفاده شد. این تحقیق، شامل مراحل پیشآزمون، اکتساب، یادداری و انتقال بود. پس از تکمیل پرسشنامه اطلاعات فردی و رضایتنامه، شرکتکنندگان ابتدا مورد آموزش مقدماتی در مورد تکلیف ملاک قرار گرفتند و اطلاعات لازم را دریافت نمودند و پس از شرکت در پیشآزمون، وارد مرحله اکتساب شدند. در این مرحله، گروههای تجربی (تمرینات اگزرگیم، تمرینات واقعی) بهطور جداگانه به مدت 8 جلسه 45 دقیقهای مهارتهای مورد نظر (پاس، دریبل و شوت فوتبال) را تمرین نمودند. برای تمامی شرکتکنندگان، بعد از آخرین جلسه تمرینی، پسآزمون و 72 ساعت بعد نیز بهمنظور سنجش پدیده یادگیری حرکتی آزمون یادداری و ده دقیقه پس از آن، آزمون انتقال بهعمل آمد و نمرات آنها ثبت گردید. جهت تحلیل دادهها از آزمون شاپیرو ویلک (Shapiro-Wilk test)، آزمون لون (Levene's test) و آزمون تحلیل واریانس مرکب (Mixed ANOVA) استفاده شد.یافتهها: یافتهها، نشان داد هم در آزمون اکتساب و هم آزمون یادداری و انتقال، تفاوت معنیداری بین نمرات کسب شده توسط گروههای آزمودنی تمرینات واقعیت مجازی (اگزرگیم)، تمرینات واقعی و کنترل وجود داشت (p<0.05) و این تفاوت در گروههای تمرینات واقعیت مجازی و تمرینات واقعی بیشتر بود؛ بدین معنی که این گروهها هم در مرحله اکتساب و هم در آزمون یادداری و انتقال عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. علاوه بر این، بین عملکرد گروه تمرینات واقعیت مجازی و تمرینات واقعی در هیچکدام از مراحل تحقیق تفاوت معنیدار آماری یافت نشد (P>0.05). نتیجهگیری: نتایج این تحقیق بر سودمندی و اهمیت استفاده از تمرینات بر مبنای فناوری واقعیت مجازی و تمرینات واقعی در آموزش مهارتهای ادراکی– حرکتی به کودکان تأکید دارد. بر مبنای نتایج، به معلمان و مربیان پیشنهاد میشود در آموزش مهارتهای حرکتی در کلاسهای تربیت بدنی مقطع ابتدایی در کنار استفاده از تمرینات واقعی از تمرینات بر مبنای فناوری واقعیت مجازی جهت بهبود یادگیری حرکتی کودکان استفاده نمایند.
فناوری آموزش
زهره کرمی
چکیده
پیشینه و اهداف: انسانها، در قرن 21 با چالشهای متعددی مواجه هستند که برای غلبه بر آنها باید مهارتهایی را کسب کنند. برخی از ابزارها مانند هنر و فناوری، قابلیتهای منحصر به فردی برای تربیت ایجاد میکنند که از آنها میتوان برای رویارویی با چالشهای قرن 21 استفاده کرد. هدف از این مقاله، تشریح رویکرد تربیت هنری فناورانه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: انسانها، در قرن 21 با چالشهای متعددی مواجه هستند که برای غلبه بر آنها باید مهارتهایی را کسب کنند. برخی از ابزارها مانند هنر و فناوری، قابلیتهای منحصر به فردی برای تربیت ایجاد میکنند که از آنها میتوان برای رویارویی با چالشهای قرن 21 استفاده کرد. هدف از این مقاله، تشریح رویکرد تربیت هنری فناورانه برای پرورش مهارتهای قرن 21 در دانشآموزان است.روشها: این مطالعه، یک پژوهش کیفی است که به شیوه فراترکیب انجام شده است. در گام نخست، در بازه زمانی مشخص «از سال 1992 تا 2020»، پایگاههای معتبر علمی خارجی (ساینس دایرکت، اسپرینگر، گوگل اسکولار، اریک، تیلور اند فرانسیس، و ...) و پایگاههای داخلی بــا اسـتفاده از واژگان و اصطلاحات خاص مانند نظریه انعطافپذیری شناختی، محیطهای یادگیری الکترونیکی و مجازی، انعطافپذیری شناختی، اصول و معیارهای نظریه انعطافپذیری شناختی و ... جستجو و تمامی مقالات و متون مرتبط، جمعآوری شدند. در نهایت، 120 سند یافت شد کـه از این تعـداد، 60 سند، متناسب با سؤالات پژوهش بودند. بعد از مطالعه دقیق متون، با توجه به سؤالات پژوهش، اطلاعات لازم استخراج شد. بهمنظور تحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون و جهت سنجش پایایی، از روش توافق بین دو کدگذار استفاده شد.یافتهها: براساس یافتهها، الگوی مفهومی تربیت هنری فناورانه برای پرورش مهارتهای مورد نیاز افراد در قرن 21 ارائه شد. الگو، دارای 5 بخش اصلی (چالشهای قرن 21، مهارتهای مورد نیاز افراد برای رویارویی با چالشهای قرن 21، ابزارهای موردنیاز برای پرورش مهارتهای قرن21، روشهای پرورش مهارتهای قرن21، و فعالیتهای مبتنی بر هنر و فناوری برای پرورش مهارتهای قرن 21) است که هرکدام از این بخشهای اصلی، بخشهای فرعی دیگری نیز دارند. براساس این الگو، چالشهای قرن 21 عبارتند: از چالش فناوری، چالش ماهیت کار، چالش اقتصادی و چالش اجتماعی؛ مهارتهای مورد نیاز افراد برای رویارویی با چالشهای قرن 21 عبارتند از: مهارتهای عمومی و مهارتهای تخصصی؛ ابزارهای مورد نیاز برای پرورش مهارتهای قرن21 عبارتند: از ابزارهای تربیت هنری و ابزارهای تربیت فناورانه؛ روشهای پرورش مهارتهای قرن21 عبارتند از: تربیت هنری، تربیت فناورانه و تربیت هنری فناورانه؛ و فعالیتهای مبتنی بر هنر و فناوری برای پرورش مهارتهای قرن 21 نیز شامل: فعالیتهای هنری، فعالیتهای فناوری و فعالیتهای تلفیقی هنری و فناوری (هنری فناورانه) است. بهمنظور تسهیل اجرای الگوی تربیت هنری فناورانه، دو روش تلفیق هنر و فناوری در برنامه درسی رسمی و غیررسمی مدارس؛ و تلفیق چهار بخشی هنر و فناوری در برنامه درسی مدارس، پیشنهاد شد.نتیجهگیری: با بهره گیری از مزایای هنر و فناوری، میتوان افرادی را تربیت کرد که قادرند بر چالشهای قرن 21 غلبه کنند. تربیت هنری و تربیت فناورانه، به تنهایی این قابلیت را دارند که مهارتهای قرن21 را پرورش دهند؛ ولی با تلفیق این دو و اجرای تربیت هنری فناورانه میتوان به نتایج مطلوبتری دست یافت. آموزش و پروش، با تلفیق فناوری و هنر در برنامه درسی رسمی و غیررسمی مدارس، میتواند به یادگیرندگان کمک کند. بهمنظور غلبه بر بر چالشهای قرن21، تفکر خلاق، حل مسأله، تفکر انتقادی، مهارتهای فردی و بین فردی خود را بهبود بخشند. الگوی مفهومی تربیت هنری فناورانه با تلفیق هنر و فناوری در برنامه درسی رسمی و غیررسمی مدارس میتواند به یادگیرندگان کمک کند تا مهارتهای تفکر برتر خود را بهبود بخشند و با مجهز شدن به مهارتهای مورد نیاز در قرن 21، بر چالشهای این قرن، غلبه نمایند.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
سید جعفر مهدیخانی سروجهانی؛ حسین دوستی؛ ابوالفضل تهرانیان؛ احمد شاهورانی؛ مهدی آژینی
چکیده
پیشینه و اهداف: استعارهها ابزارهای قدرتمندی هستند که برای ارائه دیدگاه معلمان درباره ریاضیات بهکار گرفته میشوند و منعکسکننده تجربیات معلمان هستند. درک استعارهای معلمان میتواند بسیاری از وقایع آموزشی را برای بررسی وضعیت فعلی آموزش، ملموستر سازد. مطالعات پیشین از معلمان آیندهنگر خواستند تا برای تدریس ریاضیات استعاره ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استعارهها ابزارهای قدرتمندی هستند که برای ارائه دیدگاه معلمان درباره ریاضیات بهکار گرفته میشوند و منعکسکننده تجربیات معلمان هستند. درک استعارهای معلمان میتواند بسیاری از وقایع آموزشی را برای بررسی وضعیت فعلی آموزش، ملموستر سازد. مطالعات پیشین از معلمان آیندهنگر خواستند تا برای تدریس ریاضیات استعاره ارائه دهند و از این استعارهها برای درک نگرش آنها در مورد ریاضیات استفاده کنند. ازطرفی امروزه فناوریهای آموزشی بهسرعت فرصتهای جدیدی برای آموزش معنادار ریاضی بهوجود آورده است؛ از اینرو، نقش معلمان در تلفیق آموزش و فناوریها بیشازپیش اهمیت پیدا میکند. از آنجاکه تعبیر و تبیین دیدگاههای معلمان نسبت به حوزه فناوری درفرایند یاددهی - یادگیری حائز اهمیت است، از استعاره به جهت قیاس بین تعبیر محض و تعبیر عامیانه استفاده شد. انجمن ملی معلمان ریاضی اعلام کرده است که استفاده از فناوری در زمینه استدلال ریاضی، بیان، حل مسأله و ارتباط مؤثر، روش مناسبی است؛ بنابراین، استفاده متداول از فناوری، تقریباً در هر جنبهای از زندگی ما، نیازمند تغییر در محتوا و ماهیت برنامههای ریاضی مدرسه است و این امر برای دانشآموزان بسیار اهمیت دارد که از رایانه برای افزایش درک مفاهیم ریاضی مطابق با این تغییرات استفاده کنند و همچنین باید برای استفاده از رایانه در برنامههای آموزشی برنامهریزی و پشتیبانی شود؛ لذا هدف اصلی این تحقیق باتکیهبر روش ابزارسازی، هنجاریابی مقیاس درک استعارهای از کارآمدی نرمافزار آموزش ریاضی در فرایند یاددهی - یادگیری از دیدگاه دبیران ریاضی بود.روشها: روش پژوهش، توصیفی و متدلوژیک و از نوع ابزارسازی و هنجاریابی است. باتکیه برنمونهگیری خوشهای دومرحلهای و جدول مورگان، 198 دبیر ریاضی مرد و زن شاغل به خدمت در کلیه مدارس متوسطه اول و دوم دولتی و غیردولتی شهر تهران در مناطق 1، 2، 3، 4 آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1400-1399بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پژوهشگران، پرسشنامهای با 44 گویه باتکیهبر مبانی نظری و فناوریهای مربوطه در زمینه آموزش ریاضی تهیه و طراحی کردند. در مرحله اول، شاخصهای روایی محتوایی CVIو CVR بررسی شدند.یافتهها: نتایج پس از دو دوره برگزاری و توزیع پرسشنامهها در میان هشت متخصص در زمینه آموزش و تکنولوژی آموزش ریاضی نشان داد که برخی از گویهها به دلیل به حدنصاب نرسیدن به سطح استاندارد، حذف شدند و در نهایت 28 گویه مطابق با مؤلفههای مورد نظر در پرسشنامه، مورد تأیید واقع شد. سپس پرسشنامه در میان دبیران ریاضی در شبکههای مجازی توزیع شد. نتایج پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی، چهار عامل با 26 گویه را تأیید کرد و مقادیر پایایی هر عامل بین 78/0 تا 94/0 اثبات و ثبت شد. چهار عامل اصلی اعم از درک استعارهای از میزان دسترسی و آشنایی، میزان مهارت و تسلط، میزان علاقهمندی و نگرش و تأثیر و کاربرد استفاده از نرمافزارهای ریاضی، تعیین شدند.نتیجهگیری: نتایج این بررسی و ابزارسازی باتکیهبر دیدگاههای دبیران ریاضی نشان داد که چهار عامل ذکر شده از اهمیت بسیاری در میزان کارایی و کاربرد فناوریها و نرمافزارهای آموزش ریاضی در تدریس دوره متوسطه برخوردار است. تعیین و تبیین چنین عواملی میتواند موجبات بررسی دقیقتری از تشخیص چالشها و منابع موجود در تهیه و توزیع فناوریهای آموزش ریاضی در مدارس شود.روشها: روش پژوهش، توصیفی و متدلوژیک و از نوع ابزارسازی و هنجاریابی است. باتکیه برنمونهگیری خوشهای دومرحلهای و جدول مورگان، 198 دبیر ریاضی مرد و زن شاغل به خدمت در کلیه مدارس متوسطه اول و دوم دولتی و غیردولتی شهر تهران در مناطق 1، 2، 3، 4 آموزشوپرورش در سال تحصیلی 1400-1399بهعنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. پژوهشگران، پرسشنامهای با 44 گویه باتکیهبر مبانی نظری و فناوریهای مربوطه در زمینه آموزش ریاضی تهیه و طراحی کردند. در مرحله اول، شاخصهای روایی محتوایی CVIو CVR بررسی شدند.یافتهها: نتایج پس از دو دوره برگزاری و توزیع پرسشنامهها در میان هشت متخصص در زمینه آموزش و تکنولوژی آموزش ریاضی نشان داد که برخی از گویهها به دلیل به حدنصاب نرسیدن به سطح استاندارد، حذف شدند و در نهایت 28 گویه مطابق با مؤلفههای مورد نظر در پرسشنامه، مورد تأیید واقع شد. سپس پرسشنامه در میان دبیران ریاضی در شبکههای مجازی توزیع شد. نتایج پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی، چهار عامل با 26 گویه را تأیید کرد و مقادیر پایایی هر عامل بین 78/0 تا 94/0 اثبات و ثبت شد. چهار عامل اصلی اعم از درک استعارهای از میزان دسترسی و آشنایی، میزان مهارت و تسلط، میزان علاقهمندی و نگرش و تأثیر و کاربرد استفاده از نرمافزارهای ریاضی، تعیین شدند.نتیجهگیری: نتایج این بررسی و ابزارسازی باتکیهبر دیدگاههای دبیران ریاضی نشان داد که چهار عامل ذکر شده از اهمیت بسیاری در میزان کارایی و کاربرد فناوریها و نرمافزارهای آموزش ریاضی در تدریس دوره متوسطه برخوردار است. تعیین و تبیین چنین عواملی میتواند موجبات بررسی دقیقتری از تشخیص چالشها و منابع موجود در تهیه و توزیع فناوریهای آموزش ریاضی در مدارس شود.
فناوری آموزش
نسیم آل ابراهیم؛ رضا زارعی؛ نادر شهامت؛ مژگان امیریان زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: جنبههای مختلف زندگی جوامع بشری با سرعت شگفتانگیزی در حال توسعه و تغییر است و این امر سبب پیدایش دانشهای جدیدی میشود که نیازهای جدیدی را نیز برای انسانها دربرمیگیرد؛ بنابراین آموزش باید با سرعت و کیفیت بیشتر انجام شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای فناوری یادگیری در آموزش و پرورش است. روشها: پژوهش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جنبههای مختلف زندگی جوامع بشری با سرعت شگفتانگیزی در حال توسعه و تغییر است و این امر سبب پیدایش دانشهای جدیدی میشود که نیازهای جدیدی را نیز برای انسانها دربرمیگیرد؛ بنابراین آموزش باید با سرعت و کیفیت بیشتر انجام شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفههای فناوری یادگیری در آموزش و پرورش است. روشها: پژوهش حاضر به روش کیفی انجام شد. جامعۀ آماری شامل سه گروه: الف) پژوهشهای انتشاریافته در ارتباط با فناوری یادگیری که در مجلات معتبر داخلی و خارجی منتشر شدهاند. ب) متخصصان حوزۀ فناوری یادگیری. ج) اسناد بالادستی آموزش و پرورش است. نمونۀ آماری این پژوهش را سه گروه تشکیل میداد: الف) 82 پژوهش خارجی دو سال گذشته و 210 پژوهش داخلی. ب) مصاحبه با مشارکتکنندگان با روش نمونهگیری هدفمند از 22 متخصص در فناوری یادگیری که ابزار جمعآوری دادهها، مصاحبه باز با مشارکتکنندگان بود. ج) اسناد بالادستی (سند تحول بنیادین، برنامۀ درسی ملی، چشم انداز 1404، نقشه جامع علمی کشور، سیاستگذاری عمومی مجلس) تجزیه و تحلیل دادهها براساس تحلیل مضمون انجام شد. بعد از استخراج کدها، مقولههای اصلی با استفاده از کدگذاری محوری استخراج شدند. سپس در ادامه، با کشف ارتباط بین مقولههای محوری و بعد با انجام کدگذاری گزینشی، شناسایی مقوله مرکزی صورت پذیرفت. برای اعتباریابی دادهها از روشهای بازخورد به مشارکتکنندگان، بازبینی و موضعگیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی و اسناد کلیدی آموزش و پرورش استفاده شد. اعتمادپذیری یافتهها نیز با استفاده از نظرات خبرگان انجام شد.یافتهها: بخش تحلیل مضمون حاکی از آن بود که در پیشینهها از137 مفهوم، 15مؤلفه از مهمترین مؤلفههای فناوری یادگیری بودند. از مصاحبهای که به عمل آمد 128 مفهوم16 مؤلفه از مهمترین عوامل بودند. از دیدگاه اسناد بالادستی که مورد بررسی قرار گرفت 156 مفهوم 26 مؤلفه مهمترین مولفۀ فناوری یادگیری بودند. همانطورکه یافتههای این پژوهش نشان داد، 7 معیار و 26 شاخص مرتبط به آنها، برای فناوری یادگیری آموزش و پرورش منظور شد.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش بیانگر نکات مهمی است که میتواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران آموزش و پرورش در حوزۀ فناوری یادگیری فراهم آورد تا با اتخاذ سیاستهای اصولی در اینخصوص در جهت بهبود و ارتقای کیفیت و اثربخشی فناوری یادگیری گامهای اساسی بردارند. با طبقهبندی زیرمؤلفهها، مؤلفههای اصلی استخراج شده و شبکۀ مضامین ترسیم شد. همانطورکه یافتههای این پژوهش نشان داد، 7 معیار و 26 شاخص مرتبط به آنها، برای فناوری یادگیری آموزش و پرورش منظور گردید. معیارها شامل توانایی سیستم، توانمندسازی فردی، تسهیم دانش، تعامل با محیط، تسهیم یادگیری، منابع مالی، تولید محتوا بود. مؤلفه توانایی سیستم، شامل قابلیت مجازی، قابلیت جدید، تأمین فضا و تجهیزات، اصول تأمین لوازم و تجهیزات است. توانمندسازی فردی هم شامل نگرش، توانمندسازی افراد به سوی چشمانداز جمعی، آمادگی برای تغییر و اصول استفاده از فناوری است. تسهیم دانش از بخشهای ترغیب همکاران و یادگیری گروهی، کسب دانش، مدل رهبران و حمایت، آینده پژوهی تشکیل شده است. تعامل با محیط شامل ارتقای جستارگری و تبادل نظر، اتصال سازمان با محیط، محیط یادگیری، حوزۀ تربیت و یادگیری کار و فناوری میباشد. تسهیم یادگیری نیز شامل فرصت یادگیری مستمر، تسهیم یادگیری و استقرار سیستم، دانایی محوری، یادگیری الکترونیکی، اهداف جامع، اعتبار نقش یادگیرنده، اعتبار نقش مرجعیت معلم (مربی) و یاددهی- یادگیری است. منابع مالی متشکل از اصول تأمین منابع مالی است. در نهایت مولفۀ تولید محتوا شناسایی شد که شامل سیاستهای تولید محتوا است.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مهدی ملکی؛ محمد جواد لیاقتدار؛ محمدرضا نیلی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک برنامه سازمانیافته و درجهبندیشده ارائه بشود. در این راستا دستهبندیهای عمدهای از کار که بهطور خاص بر آنها تأکید میشوند عبارتاند از: کار مربوط به نیازهای فردی، کار در خانه، کار در کلاس، مدرسه و فعالیتهای خارج از مدرسه و یکپارچهشده بازندگی مدرسه، کار بهعنوآنیک تجربه یادگیری، کار در جامعه با تمرکز بر خدمات نوعپرستی و فداکارانه، و کارهای مربوط به رشد حرفهای، تولید، سودمندی اجتماعی و کشف فرصتها و راههای مراقبت. علاوه بر مهارتهای کسبوکار، در دنیای مدرن امروزی دسترسی به اطلاعات ودانش و کسب بینش و نگرش در این زمینه، امری مهم قلمداد میشود لذا مهارت کسب دانش و اطلاعات معتبر و موثق میتواند عاملی در جهت رشد و بالندگی جوامع باشد. و هر طرح، ابتکار، ابزار و وسیلهای که تعامل میان مربی و متربی را در جهت کسب شایستگیها در کانون توجه داشته باشد مصداق فناوری آموزشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است.روشها: این تحقیق به شکل کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش، شامل معلمان سرگروه درس کار و فناوری بود که برای نمونهگیری آن از روش هدفمند از نوع معیاری استفاده شد و با مصاحبه عمیق با 13 نفر از شرکتکنندگان در پژوهش مصاحبهها تا حد اشباع انجام شد. سپس برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه مستلزم یک سری مقولهها در بخشهای: ادراکی (11 زیر مقوله)، ارتباطی (5 زیر مقوله)، اخلاقی (5 زیر مقوله)، فنی (6 زیرمقوله) و فناورانه (3 زیرمقوله) است.نتیجهگیری: امروزه بدیهی است آموزش و یادگیری دانشآموزان در حوزه کار و فناوری تنها به مدرسه و دوران تحصیل در مقطع متوسطه خلاصه نمیشود، بلکه نیاز است که دانشآموزان در کل زندگی از آموزشهای رسمی گرفته تا غیررسمی نسبت به یادگیری مادامالعمر تمایل داشته باشند. دراینبین یکی از ابزارهای مهم یادگیری مادامالعمر که منجر به رشد و پیشرفت دانشآموزان میشود، کسب مهارت سواد اطلاعاتی و فناوانه است، بدینصورت که سواد از اطلاعاتی برای دانشآموزان باعث افزایش توانایی دانشآموزان در تشخیص نیاز به اطلاعات، تشخیص ناقص بودن اطلاعات، توانایی دسترسی و کشف اطلاعات، توانایی ارزیابی اطلاعات و انتخاب اطلاعات معتبر میشود. سواد فناورانه نیز باعث افزایش نوآوری دانشآموزان در عمل و نیز توانایی استفاده، مدیریت، ارزیابی و درک فناوری و به دنبال آن یادگیری مادامالعمر میشود. بهطورکلی صرفنظر از اینکه آیا دانشآموز، مقطع متوسطه را با موفقیت پشت سر میگذراند یا نه، آموختن مهارتهای اساسی میتواند او را برای آینده آماده کند. آموختن مهارتهای اساسی کار و فناوری باید بهگونهای باشد که دانشآموز پس از گذراندن مقطع متوسطه یا بهطورکلی پس از رفتن از مدرسه به تواناییها و مهارتها و تجارب و آمال و آرزوهایی مجهز شود که منجر به موفقیت در زندگی شود. بر این اساس ضروری است که برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه با توجه به مهارتهای اساسی استخراجشده در این پژوهش موردبازنگری قرار گیرد.
فناوری آموزش
راضیه علی دهی راوندی؛ محمدصادق طاهرطلوع دل
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به این که قرن حاضر با نوآوری، سرعت و پیشرفتهایی در زمینه فناوری اطلاعات و انتقال دانش عجین شده است، نسل جدید در پی روشهایی است تا خود را با این تغییرات همگام سازد. بنابراین باید در محتوا و روش یادگیری اصلاحاتی انجام گیرد. یکی از روشهای نوین آموزشی، آموزش همراه با فناوری است. فناوری ابزاری است که توسط دانش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به این که قرن حاضر با نوآوری، سرعت و پیشرفتهایی در زمینه فناوری اطلاعات و انتقال دانش عجین شده است، نسل جدید در پی روشهایی است تا خود را با این تغییرات همگام سازد. بنابراین باید در محتوا و روش یادگیری اصلاحاتی انجام گیرد. یکی از روشهای نوین آموزشی، آموزش همراه با فناوری است. فناوری ابزاری است که توسط دانش بشری ایجاد شده تا همراه با منابع به تولید، حل مسئله و برآورده شدن نیازها یا خواستهها بپردازد. بنابراین میتوان فناوری آموزشی را به کارگیری فناوری جهت خلق و مدیریت منابع و فرایندهای فناورانه جهت بهبود عملکرد آموزشی با هدف ایجاد انگیزه و ترغیب دانشآموزان به یادگیری و تسهیل روند آموزش تلقی کرد. با توجه به پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در عصر حاضر و در نتیجه افزایش قابل ملاحظه مطالعات مربوط به بررسی تأثیر فناوری در اثربخشی آموزش، پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل و ترکیب نتایج پژوهشهای انجام یافته در زمینه بررسی تأثیر استفاده از فناوری در آموزش ریاضی انجام گرفته است.روش ها جامعه پژوهشی، پژوهشهایی است که به بررسی تاثیر استفاده از فناوری در پیشبرد اهداف آموزش ریاضی پرداخته بودند و با بررسی پیشینه تعداد 19 پژوهش در این زمینه یافت گردید.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که استفاده از فناوری به میزان 0.38 از واریانس متغیر دستیابی به اهداف آموزش ریاضی را پیشبینی میکند بنابراین در صورتی که فناوری به طور کامل در روشهای تعلیم و تربیت ادغام شود میتواند به عنوان ابزاری موثر در بهبود یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی عمل کند، لذا با توجه به اثربخشی استفاده از فناوری در آموزش ریاضی، ضروری است برنامههای درسی ریاضی به صورتی تدوین گردند که ارائه محتوا را با تلفیقی از فناوری همراه سازند.نتیجهگیری: مطالعهی حاضر با هدف تلفیق نتایج کسب شده در خصوص تأثیر بهرهگیری از فناوری در پیشبرد اهداف آموزش ریاضی به روش فراتحلیل انجام پذیرفت. متغیر مستقل این پژوهش شامل: نرمافزارهای آموزشی، بازیهای رایانهای، چندرسانهایها، تصاویر گرافیکی و استفاده از کامپیوتر و متغیر وابسته: یادگیری، خودکارآمدی، انگیزش تحصیلی، عملکرد، کارکردهای اجرایی، پیشرفت، خودتنظیمی،یادداری، نگرش و مشارکت در درس ریاضی میباشد. با توجه به وجود همبستگی میان استفاده از فناوری و پیشبرد اهداف آموزش ریاضی توصیه میگردد برنامهریزان آموزشی در امر تدوین کتابهای درسی اهتمام لازم را مطابق این مورد به کار گیرند و روشهای تدریس معلمان نیز متناسب با این موضوع و با استفاده از فناوریهای جدید تغییر یابد.
یادگیری الکترونیکی
پرستو مصباحی جمشید؛ محمدرضا سرمدی؛ مهران فرج اللهی؛ محمد میردامادی؛ زهره اسماعیلی
چکیده
پیشینه و اهداف: فناوری دیجیتال پدیدهای حیاتی در عصر حاضر است و همواره با دگرگونی ساختارهای اجتماعی همراه بوده است. از آنجا که ذات فناوری امری خنثی نیست، میان فناوری و تولید اندیشه رابطهای دو سویه وجود دارد و فناوری دارای دانش خاص خود است؛ لذا مرتبط با زیرساختهای فلسفی زمان تغییر میکند. یکی از رویدادهای فناورانه، تحقق فضای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: فناوری دیجیتال پدیدهای حیاتی در عصر حاضر است و همواره با دگرگونی ساختارهای اجتماعی همراه بوده است. از آنجا که ذات فناوری امری خنثی نیست، میان فناوری و تولید اندیشه رابطهای دو سویه وجود دارد و فناوری دارای دانش خاص خود است؛ لذا مرتبط با زیرساختهای فلسفی زمان تغییر میکند. یکی از رویدادهای فناورانه، تحقق فضای سایبرنتیک است که با بیشترین نزدیکی ماهیت فناوری را آشکار میکند. هدف این پژوهش تحلیل فلسفی فناوری و یافتن نقش آن در شکلگیری فضای مجازی است که از خلال تکنولوژیکی بودن فضای مجازی، سکونت جدید انسانی در قالب فرا انسانگرایی و میل وافر به گردش اطلاعات از نوع ریزومی، چندوجهی و غیرمتمرکز به دست میآید. نگرش گشتالتی به فناوری، تبعات بسیاری برای رابطۀ انسان با فناوری دارد. این رابطه را دانش خاص فناوری با اتکای مفهومی خود به دانش پستمدرنی تبیین میکند. همین دانش در فضای مجازی به صورت وانمودگی، دولایهگی و توسعه شبکهای حضور دارد.روش ها: نوع این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و روش انجام آن اسنادی- تحلیلی است.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد آن چیزی که یک شیء را به سطح تکنولوژیک میرساند، ساختار بندی و عقلانیت موجود در آن است که هم با ضرورتهای زیستی مواجه میشود و هم نیازهای جدید برای انسان تولید میکند و در یک فرآیند دیالکتیکی، برای یافتن نسبت خود با تولید اندیشه پیشروی میکند. همچنین بررسی رابطه فکر با فناوری نشان میدهد نگرش گشتالتی به فناوری با نسبت میان انسان و فناوری رابطه دارد؛ این نسبت را دانش خاص فناوری با اتکای مفهومی خود به دانش پستمدرنی تبیین میکند. دانشی که انعطاف پذیر، نسبی و شکننده است و مناسبتی با روشهای عقلانی مدرنیسمی ندارد؛ همین دانش در فضای مجازی که فراگیرترین شکل رویدادهای فناورانه است و بیش از هر چیز بیانگر ماهیت تکنولوژی است، به صورت وانمودگی، دولایهگی و توسعه شبکهای حضور دارد. در بخش مربوط به رابطه انسان با فناوری به این موضوع پرداخته شد که انسان به عنوان صانع و کاربر فناوری زمانی که از موضع غیر تکنولوژیکی با آن مواجه میشود با چالشهایی در حوزۀ اخلاق، معنایابی، تعالیجویی، نوع و میزان مسئولیتپذیری و درک نسبت حقیقی با بدن خود روبرو میشود و برای پاسخ به آنها تمام امکانات مادی و معنوی خود را به کار میگیرد. نهایتا در یک زمینه ایدئولوژیکی که رویارویی انسان با فناوری را ترسیم میکند، فضای مجازی به عنوان شکل گویا و گستردهای از فناوری ظهور میکند؛ فضایی که ماهیت تکنولوژی را به خوبی نمایان میکند و بستری است برای تلاقی امر تکنولوژیک و امر اجتماعی. یافتههای پژوهش نشان میدهد در هم تنیدگی وافر انسان با فناوری نشان دهندۀ سیطره شیء تکنیکی است؛ این سیطره به اندازهای است که در خدمت ایدۀ بههم پیوستگی مطلق جهان قرار میگیرد تا حیات کارکردی انسان پست مدرن را به گونۀ دقیقتری توصیف کند؛ انسانی که برخوردار از ساختارهای تخیلی سایبرنتیک شده و در اثر فنزدگی، زیست افراطی در فضای مجازی و انعزال از تجسد فیزیکی دچار توهم نارسیسی شده است.نتیجهگیری: نتیجه پژوهش حاکی از این است که سیطرۀ شیء تکنولوژیکی و جلوههای آن در فضای مجازی به کاهش مسئولیتپذیری، درگیری با مقولۀ معنا، تعالیجویی و مواجهات اخلاقی منجر شده است.
آموزش از راه دور
افشین موسوی چلک؛ حسن کاویانی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش عالی در طول دو دهه گذشته با چالشها و مسایل بسیاری مواجه بوده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ناتوانی در تولید دانش نظری و مصرف دانشهای بنیادی و نظری تولید شده در سایر کشورهای جهان، کاربردی نبودن آموزشهای دانشگاهی، فقدان رابطه نامناسب بین دانشگاه و سایر بخشهای اجتماعی، بیتوجهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش عالی در طول دو دهه گذشته با چالشها و مسایل بسیاری مواجه بوده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: ناتوانی در تولید دانش نظری و مصرف دانشهای بنیادی و نظری تولید شده در سایر کشورهای جهان، کاربردی نبودن آموزشهای دانشگاهی، فقدان رابطه نامناسب بین دانشگاه و سایر بخشهای اجتماعی، بیتوجهی به کارکردهای پژوهش و ارایه خدمات در دانشگاهها، مشکل تعدد مراکز تصمیم گیری و وجود متولیان متعدد از یک طرف و رشد فزاینده دانشجویان و متقاضیان ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، گسترش کمی نظام آموزش عالی بدون توجه به ظرفیتهای موجود و توان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه برای پذیرش دانش آموختگان دانشگاهی، کاهش منابع مالی و فشار از سوی جامعه برای مسؤولیت پذیری و پاسخ گویی؛ بنابراین نظام آموزش عالی برای مقابله با این چالشها، نیاز به حفظ و ارتقای کیفیت در آموزش عالی دارد. برای موفقیت در این امر، تمامی کارکردهای آموزش عالی به طور عام باید به طور جامع مورد توجه قرار گیرد. در این راستا یکی از تدابیری که آموزش عالی در جهت پاسخ به مسائل خود اندیشه کرد آموزش بر اساس فناوریها، از جمله آموزشهای از راه دور (Distance Education & Distance- Learning) بوده است. باتوجه به تناقض در یافتههای اثربخشی روشهای آموزش از راه دور، پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل اثربخشی آموزشهای از راه دور در آموزش عالی انجام گرفت.روش ها: روش پژوهش حاضر براساس روشهای تحلیل ثانویه و از نوع فراتحلیل و جامعه آماری آن شامل کلیه پژوهشهایی است که در ارتباط با اثربخشی انواع آموزشهای از راه دور در آموزش عالی در داخل کشور به روش نیمه تجربی انجام شده که از شیوه تمام سرشماری جهت نمونه گیری استفاده شد و بر اساس ملاکهای ورود و خروج 79 پژوهش به عنوان حجم نمونه شناسایی و محاسبه شد. جهت جمع آوری اطلاعات از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق در سه بخش اطلاعات کتاب شناختی، اطلاعات روش شناختی و یافتهها استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از شاخص اندازه اثر و آزمون همگنی با استفاده از نرم افزار آماری CMA ویرایش دوم انجام گرفت.یافتهها:یافتهها نشان داد تمام روشهای آموزش از راه دور در آموزش عالی کشور اثربخش بوده است اما این اثربخشی در حد متوسط بوده است ( 526.0ES=، 01.0p <) که باتوجه به جدول سطح زیرمنحنی بهنجار میانگین اجرای روشهای آموزشهای از راه دور 69 درصد اثربخشتر از روشهای سنتی و حضوری است. همچنین فرارگرسیون تاثیر سال بر نتایج پژوهش نشان داد که با یک واحد افزایش در اجرای روشهای آموزش از راه دور.07به اندازه اثر، اثربخشی این روشها افزوده میشود، به عبارت دیگر اجرای روشهای آموزش از راه دور در آموزش عالی با گذشت زمان اثربخشتر میشود.نتیجهگیری: باتوجه به اینکه بررسی متغیرهای تعدیل کننده جزء هدفهای این پژوهش نبوده است لذا توصیه میشود در پژوهش های بعدی تاثیر این مولفهها بر نتایج کار نیز مورد بررسی قرار گیرد تا سهم تاثیرگذاری این مولفهها جهت تببین و کنترل بر نتایج کار مشخص شود.