فناوری آموزش- دوره ابتدایی
سعید انصاری؛ فرهاد سراجی؛ محمدرضا یوسف زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به اهمیت آموزش سواد رسانهای به کودکان در برنامههای آموزشی بسیاری از مدارس دنیا و خلأهای موجود در آموزش سواد رسانهای کشور ایران و همینطور تأکید پژوهشهای مختلف بر استفاده از روشهای یادگیرنده محور مبتنی بر الگوهای پردازش اطلاعات و یادگیری اجتماعی در آموزش سواد رسانهای، این مسأله مطرح میشود که ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به اهمیت آموزش سواد رسانهای به کودکان در برنامههای آموزشی بسیاری از مدارس دنیا و خلأهای موجود در آموزش سواد رسانهای کشور ایران و همینطور تأکید پژوهشهای مختلف بر استفاده از روشهای یادگیرنده محور مبتنی بر الگوهای پردازش اطلاعات و یادگیری اجتماعی در آموزش سواد رسانهای، این مسأله مطرح میشود که با توجه به ویژگیهای آموزش سواد رسانهای در مطالعات پیشین، عناصر برنامه درسی آموزش سواد رسانهای چیست؟ هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگیهای عناصر برنامه درسی سواد رسانهای دوره دوم ابتدایی در جهت مصرف کارکردی، مصرف انتقادی، تولید-مصرف کارکردی و تولید-مصرف انتقادی رسانه بود.روشها: این پژوهش با روش ترکیبی (کیفی و کمّی) انجام گرفت. در مرحله اول جهت شناسایی ویژگیهای برنامه درسی آموزش سواد رسانهای دوره دوم ابتدایی از روش کیفی سنتز پژوهی (فراترکیب کیفی)، در مرحله بعد جهت بررسی نظر متخصصان از روش توصیفی- پیمایشی و در بررسی میزان تأثیر اجرای برنامه از طرح شبهتجربی پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه و آزمایش استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش از سه گروه تشکیل شده است. الف) پژوهشهای انتشار یافته در حوزه آموزش سواد رسانهای در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی که از تعداد4309، 18 سند مرتبط در حوزه سواد رسانهای بهصورت هدفمند، بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ب) در بخش اعتبار سنجی اولیه طرح نیز، 15 نفر از متخصصان بهصورت هدفمند (با معیار تخصص و تجربه در حوزه آموزش سواد رسانهای) از جامعه آماری مدرسان و متخصصان برنامهریزی درسی حوزههای سواد رسانهای بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ج) در بخش کمّی جامعه آماری شامل دانشآموزان دوره دوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای تصادفی چندمرحلهای 2 کلاس و درمجموع 63 دانشآموز دختر پایه ششم بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها برای استخراج اطلاعات از پژوهشها و تحلیل و ترکیب یافتهها در تعیین ویژگیهای برنامه درسی، از روش تحلیل محتوا به شیوه کدگذاری استفاده شد. در این مرحله علاوه بر استفاده از ابزار CASP در انتخاب واحدهای مناسب مطالعاتی، برای اطمینان از نحوه کدگذاریها، علاوه بر استفاده از تکنیک خود بازبینی محقق، از دو نفر از متخصصین حوزه ارتباطات و برنامه درسی جهت کدگذاری مجدد یافتهها استفاده شد. در مرحله دوم با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، ارزیابی دادههای حاصل از نظرخواهی جهت اعتبار سنجی برنامه درسی، با ضریب CVR انجام گرفت. در مرحله سوم برای تجزیهوتحلیل دادههای حاصل از آزمونهای محقق ساخته(عملکردی، والد سنجی و خود سنجی) در چهار سطح مصرف کارکردی، مصرف انتقادی، تولید-مصرف کارکردی و تولید-مصرف انتقادی، با توجه به عدم برخورداری دادهها از توزیع نرمال در پیشآزمون و پسآزمون از آزمون یومان-ویتنی استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش در بخش فراتحلیل حاکی از آن بود که ویژگیهایی چون توجه به رویکرد انتقادی، سواد رسانهای انتقادی، سواد رسانهای شناختی و سواد رسانهای جدید و مبانی برنامه فلسفه برای کودکان در عنصر مبانی؛ کسب و ارتقای شاخصهای مصرف رسانهای (پرورش تفکر مراقبتی)، سواد رسانهای انتقادی (پرورش تفکر انتقادی) و تولید پیامهای رسانهای (پرورش تفکر خلاقانه) در عنصر هدف؛ توجه به ابعاد شناختی، احساسی، زیباییشناختی و اخلاقی، تجارب زیسته دانشآموزان در مواجهه با رسانههای مختلف، مؤلفههای مورد تأکید در نظریههای سواد رسانهای و در تلفیق با سایر دروس در عنصر محتوا؛ توجه به بحث و مشارکت در حلقههای کندوکاو کلاسی، پژوهشمحوری، مبتنی بودن بر الگوهای شخصی (فردی) و همچنین بهرهگیری از روشهای تلفیقی در عنصر روش؛ تأکید بر بحثوگفتوگو، توجه به ابعاد مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری، استفاده از ابزارهای مختلف ارزشیابی و همچنین خودارزیابی فراشناختی، در عنصر ارزشیابی برنامه درسی سواد رسانهای در دوره دوم ابتدایی بودند. در بخش اعتبارسنجی از نظر متخصصان، با توجه به بالاتر بودن ضریب CVR بهدستآمده در تمامی گویهها از حداقل ضریب قابلقبول برای 15 نفر (49/0)، ویژگیهای ذکر شده در برنامه درسی دوره دوم ابتدایی تأیید شد. در بخش بررسی تأثیر برنامه درسی اجرا شده بر شایستگیهای سواد رسانهای دانشآموزان دوره دوم ابتدایی، نتایج پسآزمون مان-ویتنی نشان داد که اثر گروه آزمایش در سطح اطمینان 95/0 معنیدار است (000/0=P، 939/5-=Z).نتیجهگیری: تجمیع مطالعات کتابخانهای، طرحهای تجربی و مصاحبههای انجامشده با متخصصان و صاحبنظران در پژوهشهای پیشین و همچنین تأیید اعتبار ویژگیهای استخراجشده از نظر متخصصان حوزه آموزش سواد رسانهای و اثربخشی الگو در اجرا، برنامه درسی را پیشنهاد میدهد که در جریان آن دانشآموزان با تشکیل اجتماع پژوهشی، در جهت یافتن، ساختن و پرداختن پیامهای رسانهای به تبادلنظر و مشارکت مثبت (بهجای فضای رقابتی) در محتواهای چالشانگیز مرتبط با شاخصهای سواد رسانهای مشغول خواهند شد و نتیجه آن پرورش افکار براساس تأمل و تعمق غیرخصمانه، تقویت التذاذ حاصل از توانایی مطالعه و درک عمیق پیامهای رسانهای براساس گفتوگو، رشد خلاقیت در ضمن ایجاد شناختهای مشترک، پایبندی به اصول اخلاقی چون تحمل و مدارا، سعهصدر و پذیرش ابهامات و بهطورکلی زمینهسازی و ارتقای سواد رسانهای و خود رهبری فرد از طریق پرورش انواع تفکر مراقبتی، انتقادی و خلاقانه است.
فناوری آموزش- تربیت معلم
علی راهبر؛ سیدمحمدرضا امام جمعه؛ افضل السادات حسینی دهشیری؛ علیرضا عصاره
چکیده
پیشینه و اهداف: تربیتمعلم بهعنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت، وظیفه آموزش و تربیت دانشجومعلمان برای ورود به شغل خطیر معلمی را بر عهده دارد. خلاقیت یکی از مسائل مهم در میان محققان خصوصاً متخصصان آموزشی بوده که همواره باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. بهبود خلاقیت بهعنوان یک دغدغه همواره از سوی محققان موردتوجه بوده است. دنیای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تربیتمعلم بهعنوان مهمترین رکن تعلیم و تربیت، وظیفه آموزش و تربیت دانشجومعلمان برای ورود به شغل خطیر معلمی را بر عهده دارد. خلاقیت یکی از مسائل مهم در میان محققان خصوصاً متخصصان آموزشی بوده که همواره باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. بهبود خلاقیت بهعنوان یک دغدغه همواره از سوی محققان موردتوجه بوده است. دنیای معاصر مربیان و برنامهریزان آموزشی را بر آن داشته تا به دنبال روشهایی باشند که فراگیران را برای آینده آماده سازد. واضح است در دورهای که فراگیران با استفاده از اینترنت در چند ثانیه میتوانند به هر اطلاعاتی دسترسی داشته باشند تأکید بر حفظ و به خاطر آوردن محتوای کتابهای درسی کفایت لازم را ندارد. تمرکز اصلی باید بر رشد مفهومی، تفکر انتقادی، همکاری و از همه مهمتر خلاقیت باشد؛ زیرا که در جهان امروز احتمال مواجهشدن با مشکلاتی که در مورد آن راهحل از پیش تعیینشدهای وجود ندارد؛ افزایش پیداکرده است. ازاینجهت حل مشکلات جدید، نیازمند خلاقیت است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر خلاقیت برای دانشجومعلمان است.روشها: این پژوهش ازنظر روش کیفی و از نوع داده بنیاد و رویکرد تحلیل ابعاد است. شرکتکنندگان در پژوهش کلیه متخصصان برنامه درسی و اساتید دانشگاه فرهنگیان بودند. با نمونهگیری معیاری برای مصاحبه نیمه ساختاریافته و اکتشافی 18 نفر انتخاب شدند. مصاحبهها تا رسیدن دادهها به اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی با استفاده از نرمافزار MAXQDA استفاده شد. اعتبار دادهها با روشهای تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار و مصاحبههای آزمایشی تأیید شد.یافتهها: براساس عناصر برنامه درسی اکر (Akker) یافتهها نشان داد که منطق برنامه درسی خلاقیت محور مبتنی بر تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و یادگیری خلاقیت، بومیسازی خلاقیت، آموزش و بهبود مهارتهای خلاق دانشجومعلمان جهت پرورش دانشآموزان خلاق در مدارس پس از فراغت از دوره تربیت معلم و وارد شدن به مدارس است. محتوا باید متنوع و متکثر، برانگیزاننده، استفاده از فناوریهای نوین آموزشی و ابزارهای چندرسانهای و جذاب در تولید محتوا، سازماندهی این محتوا باید مبتنی بر مارپیچی و تلفیقی باشد. معلم نقش تسهیلگری و محرک خلاقیت را دارد. فعالیتهای یادگیری باید مبتنی بر روشهای ترکیبی، کارگاهی، پرسشگری و مبتنی بر یادگیری مشارکتی باشد. از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تدریس، بهمنظور غنیسازی فرآیند تدریس استفاده شود. همچنین محیط خلاق باید ویژگیهایی مثل محرک خلاقیت، مشارکت، مبتنی بر معماری خلاق و با گرافیک رنگارنگ جذاب رایانهای داشته باشد. ارزشیابی برنامه درسی باید بهصورت کیفی و توصیفی در طی زمان و بهطور مستمر ادامه داشته باشد. قرار گرفتن فراگیران در موقعیتهایی متفاوت از امتحان همچون نمایش خلاق یا بازیهای گروهی، ارزشیابیهایی خلاقانه با استفاده از مفاهیم درسی ولی متفاوت با سؤالات کلیشهای داخل کتاب، برگزاری آزمونهای گروهی و یا انفرادی پس از ایجاد فرصتهای مشاورهای در گروه، خودارزیابی، ارزشیابی هدف آزاد، سنجش مهارتهای خلاق، فرآیندی و عملکردی نیز از دیگر ویژگیهای محیط خلاق است.نتیجهگیری: با توجه به اینکه برنامه درسی خلاقیت محور در دوره تربیتمعلم نیازمند یک فضای تعاملی، باز و آزاد است؛ لذا در کنار برنامه تجویزی نیازمند فضای غیردستوری و انعطافپذیر منطبق با اقتضائات و ویژگیهایی اجرایی است. استفاده از فناوریهای نوین آموزشی و همچنین تلفیق تکنولوژیهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در همه عناصر برنامه درسی توصیه میشود. همچنین پیشنهاد میشود تغییر و تحول در برنامههای درسی مراکز تربیتمعلم بهقصد ایجاد برنامه درسی آموزش خلاقیت یا تلفیق خلاقیت در محتوای دروس دیگر مثل درس اصول و روشهای تدریس یا درس نظریههای یادگیری و آموزش که مناسبتر برای این کارند، جهت تربیت دانشجومعلمان خلاق صورت پذیرد تا از این طریق گامی مثبت در جهت کیفیت بخشی به برنامههای درسی دانشگاه فرهنگیان در جهت رشد و توسعه خلاقیت دانشجومعلمان برداشته شود.
تهیه و تدوین محتوای الکترونیکی
مهدیه خسروی چهکندک؛ محمد علی رستمی نژاد؛ محمد اکبری بورنگ
چکیده
پیشینه و اهداف: در دنیای امروز و در محیط های کسب وکار رقابتی ظرفیت ها، شایستگی ها و قابلیت های نیروی انسانی و شناسایی، پرورش و روزآمدسازی آنها نقش بسیار تعیین کنندهای در بقا و ادامه حیات سازمان دارد و سازمان ها بدون برنامه نظاممند به هیچ عنوان نم یتوانند از کنار آنها بگذرند. نیروی انسانی به عنوان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دنیای امروز و در محیط های کسب وکار رقابتی ظرفیت ها، شایستگی ها و قابلیت های نیروی انسانی و شناسایی، پرورش و روزآمدسازی آنها نقش بسیار تعیین کنندهای در بقا و ادامه حیات سازمان دارد و سازمان ها بدون برنامه نظاممند به هیچ عنوان نم یتوانند از کنار آنها بگذرند. نیروی انسانی به عنوان منابع استراتژیک و سرمایه های دانشی سازمان ها شناخته میشوند و قطعاً هرگونه بی توجهی به توانایی ها و شایستگی های آنها سازمانها را خلع امتیاز رقابتی کرده و آنها را قربانی تغییرات و رقابت های شدید میکند. پیشرفت تکنولوژی و دیجیتالی شدن زندگی انسان در چند سال اخیر باعث ایجاد نیازهای جدیدی در بازار کار و حتی زندگی مردم شده است که در نتیجه بازار مشاغل روز به روز تغییر کرده و انواع و اقسام شغلهای مختلف بهوجود آمده است. حضور گسترده کسب وکارها در وب و شبکه های اجتماعی و استفاده از سایت و وبلاگ برای معرفی و فروش محصولات باعث شده که نیاز به تولید محتوا و درنتیجه نیاز به متخصص تولید محتوای الکترونیکی هم بیش از هر زمان دیگری احساس شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های حرفه ای متحصصان تولید محتوای الکترونیکی است.روشها: پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. داده های موردنیاز برای دستیابی به هدف پژوهش از طریق بررسی اسناد و متون داخلی و خارجی و مصاحبه با خبرگان، اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامه ریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی که تجربه تولید محتوای الکترونیکی را دارند، گردآوری شد. ابتدا در گام اول برای شناسایی شایستگی های متخصص تولید محتوای الکترونیکی، با روش مرور مطالعاتی نقلی مقالات، کتب، نشریات و سایت های معتبر علمی داخلی و خارجی مرتبط با برنامه درسی تولید محتوای الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت انتخاب منابع علمی از سایتهای معتبر همچون ScienceDirect SAGE, Elsevier, Scopus, Eric)) استفاده شد. ملاک شمول در مورد مقالات و منابع این سایت ها این بود که مقالات موردنظر در بازه سالهای 2000 تا 2021 باشند و همچنین در ارتباط با تولید محتوای الکترونیکی و معیارهای شایستگی در برنامه درسی باشند. در گام دوم بعد از شناسایی عناصر و شاخصها با خبرگان، اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامهریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی که تجربه تولید محتوای الکترونیکی را دارند، در مورد این شاخص ها و میزان اهمیت و کفایت هر یک مصاحبهای به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. هدف از مصاحبه ها شناسایی ابعاد و مؤلفههای پنهان یا شاخص هایی بود که در مبانی نظری و پژوهش های پیشین ممکن بود به آنها اشارهای نشده باشد. قلمروی پژوهش کلیه اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامهریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی و تولید محتوای الکترونیکی بودند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و بر مبنای اصل کفایت دادهها تعیین شد.یافتهها: یافتههای پژوهش شایستگی های حرفهای متخصصان تولید محتوای الکترونیکی را در سه درونمایه شناختی (با دو طبقه دانش تخصصی رشته تولید محتوای الکترونیکی و دانش عمومی)، شایستگی های مهارتی (با چهار طبقه مهارتهای آموزشی، مهارتهای طراحی، مهارتهای تولید و مهارتهای نرم) و شایستگی های نگرشی (با سه طبقه اصول نگرشی مربوط به رشته تولید محتوای الکترونیکی، اصول اخلاقی و اصول فرهنگی و اجتماعی) شناسایی کرد.نتیجهگیری: یافته های این پژوهش میتواند در مراحل مختلف طراحی برنامه درسی تولید محتوای الکترونیکی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد.
آموزش الکترونیکی
صادق حامدی نسب؛ محسن آیتی؛ محمد علی رستمی نژاد؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایت ها و نرمافزارهای شبکه های اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیده ها در بین فناوری های جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایت ها و نرمافزارهای شبکه های اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیده ها در بین فناوری های جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده از یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکههای اجتماعی مجاز در جهت توسعۀ حرفهای دانشجو معلمان است.روشها: این پژوهش با رویکرد چند روشی انجام شد. برای طراحی الگوی فوق، ابتدا از روش زمینه بنیاد استفاد گردید. مشارکتکنندگان این پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی بودند که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. براساس نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساختار یافته، تا اشباع نظری داده ها، با 15 نفر از این دانشجویان مصاحبه انجام شد. برای تحلیل دادهها، با استفاده از رویکرد تحلیل ابعاد و طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، الگوی موجود مربوط به یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکه های اجتماعی دانشجو معلمان در جهت توسعۀ حرفه ای آنها استخراج شد. برای بهدست آوردن اعتبارپذیری و تأییدپذیری دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد. در پایان با روش پژوهش نظریهای و براساس یافتههای قبلی، در ابتدا عناصر نهگانه کلاین مبنای کار قرار گرفت و براساس آن، الگوی موردنظر طراحی شد. در مرحله بعد به شناسایی مفاهیم اساسی یا همان ویژگیهای عناصر برنامه درسی و مفاهیم ساختاری که در واقع همان شناسایی ارتباط بین این عناصر هست، پرداخته شد. درنهایت الگوی ارائهشده توسط متخصصان اعتباربخشی شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که اهداف در شبکههای اجتماعی پیشبینینشده، انعطافپذیر و پیوسته هستند که خاصیت گلوله برفی دارند و باید اعتباریابی شوند. محتوا در شبکههای اجتماعی لازم است از ویژگیهایی مانند؛ هماهنگ با مخاطب، زمینهساز تفکر انتقادی، کنشگرا و غربالگر بودن برخوردار باشد. فعالیتهای یادگیری؛ زمینهساز خودکفایی و تعلق، برآوردهکننده خواستهها، برانگیزاننده و بسترساز آموزش فردی و گروهی است. مواد و منابع؛ متنوع، سهلالوصول، سیال و تعاملی است. گروهبندی فراگیران نیز غیرخطی، اختیاری و مبتنی بر تشریکمساعی و پاسخگویی آنلاین است. همچنین در شبکههای اجتماعی؛ زمان کافی برای تأمل در پاسخ، امکان برقراری ارتباط با گرههای ارتباطی در هرزمان، امکان هدر رفت زمان مفید با محتوای جذاب و دستیابی به حجم انبوهی از اطلاعات در زمان کم وجود دارد. علاوه بر این، دسترسی به اطلاعات و منابع آموزشی در هر مکان وجود دارد و مکان یادگیری، خالق فرصتها و مبتنی بر زیستبوم و ارتباطات تعاملی است. راهبردهای تدریس در این پزوهش، مسئله محور، تعاملی، مبتنی بر شناورسازی فراگیر و با هدایتمنعطف مدرس همراه است. شیوههای ارزشیابی هم کیفیت گرا، فرآیندمدار، خودارزیابانه، پیوسته و مبتنی بر بازخورد آنی است. همچنین یافتهها نشان داد که اکثر متخصصان اعتبار الگو را در سنجههای مربوط به اعتبار، انسجام، ادراکپذیری، نوآوری، کاربردپذیری، مقبولیت و جامعیت تأیید کردند.نتیجهگیری: با توجه به ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی، به برنامه ریزان درسی پیشنهاد میشود که برای طراحی برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی در راستای تحقق توسعۀ حرفهای دانشجومعلمان از مختصات این عناصر استفاده کنند. همچنین پیشنهاد میشود دانشگاه فرهنگیان زیرساختهای لازم را برای استفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی در جهت توسعه حرفهای دانشجومعلمان فراهم کند.
تربیت معلم
حسین عابدینی علوی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ محمد رضا نیستانی؛ محمد جواد لیاقت دار
چکیده
پیشینه و اهداف: هدف از آموزش معماری، آمادهسازی فارغالتحصیلان این رشته برای کارایی عمومی در این زمینه است. این در حالی است که بسیاری از فارغالتحصیلان معماری که جذب بازار کار میشوند، شکافی عمیق میان آنچه در دانشکده آموختهاند و آنچه در فعالیت حرفهای انجام میشود، مشاهده میکنند.در این تحقیق، ارزیابی دامنه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هدف از آموزش معماری، آمادهسازی فارغالتحصیلان این رشته برای کارایی عمومی در این زمینه است. این در حالی است که بسیاری از فارغالتحصیلان معماری که جذب بازار کار میشوند، شکافی عمیق میان آنچه در دانشکده آموختهاند و آنچه در فعالیت حرفهای انجام میشود، مشاهده میکنند.در این تحقیق، ارزیابی دامنه ارتباط آموزش و کار حرفهای معماری مد نظر است تا با بررسی نحوه آموزش معماری در مقطع کارشناسی و وضعیت بازار کار در ایران به این سؤالات پاسخ داده شود که «۱- مشکلات آموزش معماری در مقطع کارشناسی در ایران که باعث کم کارآمدی دانشآموخته معماری در محیط حرفهای میشود، کدامند؟»، «2- کدام ویژگیها در محیط حرفهای برای دانشآموخته معماری لازم و ضروری است؟» و «3- چگونه میتوان آموزش معماری را به حرفه معماری نزدیک کرد؟».روشها: تحقیق از نوع کاربردی و روش آن زمینهیابی (پیمایشی) است. شیوه تحلیل دادهها، تحلیلی– توصیفی است. گردآوری اطلاعات بهوسیله پرسشنامه و مصاحبه با دانشجویان سال آخر مقطع کارشناسی معماری بهعنوان جامعه آماری که قرار است بهزودی وارد بازار کار معماری شوند، اساتید دانشکدههای معماری بهعنوان افرادی که دانشجویان این رشته را آموزش میدهند و معماران حرفهای بهعنوان افرادی که بهطور حرفهای در رشته معماری فعالیت دارند، انجام شده است. دانشجویان و استادان مورد مطالعه در این تحقیق از 3 دانشگاه با سطح متوسط ایران و معماران حرفهای نیز از مدیران شرکتهای معماری انتخاب شدهاند. معیار انتخاب اساتید و معماران، پیشکسوتی آنها بوده است. ملاک پیشکسوتی اساتید، تجربه و سنوات کاری، و درجه علمی اساتید، و ملاک پیشکسوتی معماران، تجربه و سنوات کاری، تعداد قابل توجه پروژههای اجرا شده و کسب جوایز بوده است.یافتهها: طبق نقطه نظرات مشترک سه گروه مورد سؤال قرار گرفته در این پژوهش، مشکلات محیط آموزشی معماری که باعث ایجاد فاصله بین آموزش و حرفه معماری و کم کارآمدی دانشآموخته معماری در محیط حرفهای شدهاند، دامنه گستردهای دارد و از ابتدای پذیرش دانشجوی معماری تا پس از فارغالتحصیلی را شامل میشود که اصلیترین آنها عبارتند از: 1- نحوه پذیرش دانشجو، 2- پذیرش بیرویه دانشجو، 3- عدم تناسب مباحث آموزشی با نیازهای بازار کار، 4- جدا شدن دانشگاه از جامعه، 5- عدم آموزش اخلاق حرفهای، 6- عدم آموزش مهارتهای تعاملی، 7- عدم تجربه حرفهای اساتید، 8- مشکلات کلی جامعه از جمله مسائل اقتصادی. بنابراین ویژگیهایی که برای دانشآموخته معماری در محیط حرفهای لازم و ضروری است عبارتند از: 1- آشنایی با مباحث مورد نیاز بازار کار مانند تسلط به نرمافزارهای معماری، آشنا بودن با قوانین و ضوابط و غیره، 2- دارا بودن اخلاق حرفهای، و 3- دارا بودن مهارتهای تعاملی.نتیجهگیری: بر اساس فواید آموزش مشارکتی، تبدیل دانشکدههای معماری به فضای «آموزشی مشارکتی» بهمنظور کاهش خلأ میان آموزش و کار حرفهای و کاهش کم کارآمدی دانشآموخته معماری در محیط حرفهای پیشنهاد میشود. در این خصوص میتوان از آموزش هم زمان دانشجویان سالهای مختلف در دروس معماری و حضور معماران حرفهای بهعنوان افرادی ماهر در بعضی از جلسات بهره برد. به این ترتیب دانشجویان میتوانند از مشارکت یکدیگر در طراحی، نقد آثار و ارتقاء مهارتهای مرتبط با رشته معماری و از حضور معماران حرفهای در راستای کسب تدریجی مهارتهای مورد نیاز بازار کار معماری بهره برند. همچنین میتوان از تأسیس «سازمانهای مردم نهاد» که مسئول برقراری ارتباط دانشگاه با دفاتر معماری، بازار کار و کارفرمایان باشند، در کاهش خلأ میان آموزش و کار حرفهای استفاده کرد.
آموزش الکترونیکی
صادق حامدی نسب؛ محسن آیتی؛ محمد علی رستمی نژاد؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: برای استفاده اثربخش از شبکههای اجتماعی نیازمند شناسایی و بهکارگیری پیامدهای نظریههای حمایتکننده استفاده از شبکههای اجتماعی هستیم. نظریههای یادگیری متفاوت تفاسیر متنوعی از یادگیری فراهم میکنند. نظریههای یادگیری متفاوت منجر به جهتگیریها و نتایج مختلفی در برنامهریزی درسی میشوند؛ ازاینرو نظریههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برای استفاده اثربخش از شبکههای اجتماعی نیازمند شناسایی و بهکارگیری پیامدهای نظریههای حمایتکننده استفاده از شبکههای اجتماعی هستیم. نظریههای یادگیری متفاوت تفاسیر متنوعی از یادگیری فراهم میکنند. نظریههای یادگیری متفاوت منجر به جهتگیریها و نتایج مختلفی در برنامهریزی درسی میشوند؛ ازاینرو نظریههای یادگیری بهعنوان چارچوب برای هدایت تصمیمگیریها در طول طراحی و اجرای برنامه درسی عمل میکنند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی انواع نظریات یادگیری حمایتکننده استفاده از شبکههای اجتماعی و واکاوی نظریههای یادگیری در شبکههای اجتماعی بهمنظور بسترسازی نظری برای طراحی برنامه درسی بود.روشها: برای این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اسناد و مدارک معتبر مرتبط با موضوع، از سال 1995 تا سال 2018 تشکیل میدهد که محتوای آنها به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس انتخاب نظریههای حمایتکننده یادگیری در شبکههای اجتماعی که تعداد آنها 30 مورد بود، مورد تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل آن مضمون (تم) است. برای تحلیل یافتهها، پس از کدگذاری باز، طبقات اصلی و فرعی استخراج شد. جهت اطمینان از روایی پژوهش، از روشهای بررسی توسط اعضا، مثلثسازی منابع دادهها و بازبینی توسط همکاران استفاده شد و برای اطمینان از پایایی، روش توافق بین دو کدگذار به کاربرده شد.یافتهها: یافتهها، انواع نظریههای زمینهمحور، اجتماعمحور و فردمحور حمایتکننده یادگیری در شبکههای اجتماعی را مشخص کرد. همچنین یافتهها، 4 طبقه اصلی شاملِ ابعاد شبکههای اجتماعی، تعاملات شبکهای، انواع یادگیری و عناصر برنامه درسی را نشان داد. یافتهها بیانگر این نکته است که روابط شبکهای در شبکههای اجتماعی شامل تعامل اجتماعی، ارتباطات بین فردی و ارتباط تعاملی با ادمین و ارتباط استاد و دانشجو است که این تعاملات گسترده و مبتنی بر تشریکمساعی، توافق محوری و مبتنی بر اشتراک عقاید است. انواع یادگیری در شبکههای اجتماعی، شامل ِ یادگیری شبکهای، یادگیری موقعیتی، یادگیری مسأله محور، یادگیری شخصی و یادگیری غیرمستقیم است. عناصر برنامه درسی دربردارندهی اهداف شبکهای، محتوای شبکهای، محیط یادگیری شبکهای، فراگیر شبکهای و ارزشیابی شبکهای بود. اهداف شبکهای، ویژگیهایی از قبیل پیشبینینشده، واگرا، از پیش تعیینشده نبودن، متغیر بودن، عدم خطی بودن، منعطف، ارزشی، زایشی و تعاملی را دارند. محتوای شبکهای از ویژگیهایی مثل دانش توزیعشده، تعدد منابع، منابع قابلاعتماد، دسترسپذیری، دانش زمینه محور، دانش اشتراکی، دانش فراگیر، اطلاعات خودمحور، خلق داوطلبانه دانش و محتوای تبادلپذیر برخوردارند. محیط شبکهای شامل ویژگیهای فنی و آموزشی هستند. ازجمله ویژگیهای فنی این محیط میتوان به تنوع زبان، وجود ابزارهای ارتباطی، امکان سفارشیسازی پیام و شبیهسازی ارتباطات اشاره کرد. ویژگیهای آموزشی این محیط نیز شاملِ غنی بودن از ابزارهای مدیریت دانش، شناخت موقعیتی، اطلاعات شخصیسازیشده، محیط باز و منعطف، است. فراگیر شبکهای، آگاه و بروز، مستقل و فعال است که توانایی انجام چند کار را باهم دارد. فراگیر شبکهای، بازیگر و عامل اجتماعی است که به پردازش منظم، انتشار و مدیریت دانش میپردازد. ارزشیابی در شبکههای اجتماعی نیز فرآیندی، غیرخطی، تکوینی، آگاهانه، سریع و مداوم است که با حذف رتبهها و آزمونهای استاندارد همراه است.نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش پیشنهاد میشود متصدیان امر تعلیم و تربیت از مختصات عناصر برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی برای طراحی برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی استفاده کنند. همچنین برای تحقیقات آتی نیز پیشنهاد میشود که یافتههای این پژوهش را در محیطهای آموزشی آزمایش و اجرا کنند تا گامی مثبت در جهت استفاده بهینه از شبکههای اجتماعی برای یادگیری فراگیران برداشته شود.
بررسی کتب درسی
زهرا ابوالحسنی؛ مرضیه دهقانی
چکیده
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حوزه تربیت و یادگیری کار و فناوری از حوزههای یازده گانهای است که در برنامه درسی ملی لحاظ شده و شامل کسب مهارتهای عملی برای زندگی کار آمد و بهره ور و کسب شایستگیهای مرتبط با فناوری علوم وابسته، به فناوری اطلاعات و ارتباطات است. یکی از مبانی اصلی اصلاح برنامه درسی در قرن بیستم روند افزایش آموزش فناوری میباشد. این شایستگی برای تربیت فناورانه و زندگی سالم در فضای مجازی و نیز آمادگی ورود به حرفه و شغل در بخشهای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ضروریاند. با توجه به آموزههای اسلامی، کار و اشتغال از ارزش تربیتی برخوردار است و انسان از طریق کار، شخصیت وجودی خویش را صیقل میدهد، هویت خویش را تثبیت میکند و زمینه ارتقای وجودی خویش را مهیا و امکان کسب روزی حلال برای پاسخگویی به نیازهای جامعه را فراهم میآورد. مراحل دیگر برای توسعه حداقل مهارتها آموزش طراحی و فناوری در مدارس است. آموزش فناوری، کار و مهارت آموزی باعث پیشرفت فردی، افزایش بهرهوری، مشارکت در زندگی اجتماعی و اقتصادی، کاهش فقر، افزایش درآمد و توسعهیافتگی خواهد شد.باید در نظر داشت که آسیبشناسی فرایندی است نظاممند از جمعآوری دادهها به منظور تعامل اثربخش و سودمند در راستای حل مشکلات، چالشها، فشارها و محدودیتهای محیطی در اجتماعی میباشد. در واقع آسیبشناسی برنامه درسی کار و فناوری میتواند در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮاﻧﻊ، ﻧﻘﺎط ﺿﻌﻒ و ﻗﻮت و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ و ﺗﻬﺪﻳﺪﻫﺎ و اراﻳﻪ اﺳﺘﺮاﺗﮋیﻫـﺎی ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﻛﻤـﻚ کند. همچنین ﺗﻀﻤﻴﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ در آﻣـﻮزش کار و فناوری ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ اولویت ﻫـﺴﺘﻨﺪ ﻛـﻪ در ﺗﻮﺳـﻌﻪ و ﺑﻬﺒـﻮد ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎی آﻣﻮزش کار آفرینی، انتخاب شغل و رشتههای کاربردی و متنوع ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد. اﮔﺮ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪدرسی کار و فناوری ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻴﺴﺘﻤﺎﺗﻴﻚ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗـﺮار ﻧﮕﻴـﺮد، ﻋﻠﻢ کارآفرینی که نیاز اساسی کشور در عصر حاضر میباشد؛ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﻳﺎﻓﺖ. هدف پژوهش حاضر شناسایی آسیبهای موجود در اجرای برنامه درسی کار و فناوری میباشد.روشها: این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود که با استفاده از ابزار مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر تمامی معلمان کار و فناوری مناطق مختلف کشوری بود که 20 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شد و با آنان مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت و همچنین کلیه دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه اول شهرستان بهارستان بود که تعداد 80 نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و با آنان مصاحبه گروهی در گروههای 6 الی 8 نفر صورت گرفت. آنگاه متن مصاحبهها به روش 7 مرحلهای تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان آموزش کار وفناوری، در پنج مقوله "محدودیت، عوامل اجتماعی، عدم کفایت ساختاری، استراتژیهای انگیزهساز و برنامهریزی درسی" با ده مضمون فرعی و از دیدگاه دانشآموزان در سه مقوله "عوامل اجتماعی، استراتژیهای انگیزهساز و برنامه ریزی درسی " با یازده مضمون فرعی آسیبپذیر میباشد.نتیجهگیری: اجرای برنامه درسی کار و فناوری از دیدگاه معلمان و دانشآموزان با مشکلات و آسیبهای عدیدهای روبرو میباشد لذا توجه به بسترسازی شرایط لازم برای اجرای روشهای کارآمد برنامه درسی کار و فناوری؛ نقش بیبدیلی را در پرورش نسلی کار آفرین ایفا میکند. از اینرو لازم است سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. سیاستگذران و دست اندرکاران آموزشی توجه بیشتری را معطوف به اجرای صحیح این برنامه درسی داشته باشند. در راستای این پژوهش پیشنهادهای کاربردی زیر ارائه میگردد: دورههای ضمن خدمت مناسب برای معلمان در خصوص آموزش کامل مهارتها و پودمانها برگزارگردد. تامین بودجه لازم برای تجهیز کامل مدرسه به امکانات لازم برای انجام فعالیتها؛ محتوای برنامه درسی با توجه به نیازهای دانشآموزان و امکانات مدرسه نیز مورد بازبینی مجدد قرار گیرد تا بستر لازم برای ارتباط با زندگی واقعی دانشآموزان فراهم شود، ایجاد چارچوب و معیاری مشخص برای ارزشیابی دانشآموزان.
فناوری آموزش- دوره متوسطه
مهدی ملکی؛ محمد جواد لیاقتدار؛ محمدرضا نیلی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه آموزش حرفهای یا شغلی، آن قسمت از برنامه مدرسه است که بیشتر به آماده کردن دانشآموزان برای زندگی و اشتغال در جامعه مربوط میشود. این آموزش میتواند قسمت اصلی برنامه درسی با بخشی از دوره فارغالتحصیلی و یا قسمتی از سایر دروس باشد. این نوع آموزش میبایست جزء لاینفک تمامی مراحل تعلیم و تربیت بوده و از طریق یک برنامه سازمانیافته و درجهبندیشده ارائه بشود. در این راستا دستهبندیهای عمدهای از کار که بهطور خاص بر آنها تأکید میشوند عبارتاند از: کار مربوط به نیازهای فردی، کار در خانه، کار در کلاس، مدرسه و فعالیتهای خارج از مدرسه و یکپارچهشده بازندگی مدرسه، کار بهعنوآنیک تجربه یادگیری، کار در جامعه با تمرکز بر خدمات نوعپرستی و فداکارانه، و کارهای مربوط به رشد حرفهای، تولید، سودمندی اجتماعی و کشف فرصتها و راههای مراقبت. علاوه بر مهارتهای کسبوکار، در دنیای مدرن امروزی دسترسی به اطلاعات ودانش و کسب بینش و نگرش در این زمینه، امری مهم قلمداد میشود لذا مهارت کسب دانش و اطلاعات معتبر و موثق میتواند عاملی در جهت رشد و بالندگی جوامع باشد. و هر طرح، ابتکار، ابزار و وسیلهای که تعامل میان مربی و متربی را در جهت کسب شایستگیها در کانون توجه داشته باشد مصداق فناوری آموزشی است. هدف پژوهش حاضر تعیین مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه است.روشها: این تحقیق به شکل کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسانه صورت گرفته است. جامعه پژوهش، شامل معلمان سرگروه درس کار و فناوری بود که برای نمونهگیری آن از روش هدفمند از نوع معیاری استفاده شد و با مصاحبه عمیق با 13 نفر از شرکتکنندگان در پژوهش مصاحبهها تا حد اشباع انجام شد. سپس برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و گزینشی) استفاده شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که مهارتهای اساسی برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه مستلزم یک سری مقولهها در بخشهای: ادراکی (11 زیر مقوله)، ارتباطی (5 زیر مقوله)، اخلاقی (5 زیر مقوله)، فنی (6 زیرمقوله) و فناورانه (3 زیرمقوله) است.نتیجهگیری: امروزه بدیهی است آموزش و یادگیری دانشآموزان در حوزه کار و فناوری تنها به مدرسه و دوران تحصیل در مقطع متوسطه خلاصه نمیشود، بلکه نیاز است که دانشآموزان در کل زندگی از آموزشهای رسمی گرفته تا غیررسمی نسبت به یادگیری مادامالعمر تمایل داشته باشند. دراینبین یکی از ابزارهای مهم یادگیری مادامالعمر که منجر به رشد و پیشرفت دانشآموزان میشود، کسب مهارت سواد اطلاعاتی و فناوانه است، بدینصورت که سواد از اطلاعاتی برای دانشآموزان باعث افزایش توانایی دانشآموزان در تشخیص نیاز به اطلاعات، تشخیص ناقص بودن اطلاعات، توانایی دسترسی و کشف اطلاعات، توانایی ارزیابی اطلاعات و انتخاب اطلاعات معتبر میشود. سواد فناورانه نیز باعث افزایش نوآوری دانشآموزان در عمل و نیز توانایی استفاده، مدیریت، ارزیابی و درک فناوری و به دنبال آن یادگیری مادامالعمر میشود. بهطورکلی صرفنظر از اینکه آیا دانشآموز، مقطع متوسطه را با موفقیت پشت سر میگذراند یا نه، آموختن مهارتهای اساسی میتواند او را برای آینده آماده کند. آموختن مهارتهای اساسی کار و فناوری باید بهگونهای باشد که دانشآموز پس از گذراندن مقطع متوسطه یا بهطورکلی پس از رفتن از مدرسه به تواناییها و مهارتها و تجارب و آمال و آرزوهایی مجهز شود که منجر به موفقیت در زندگی شود. بر این اساس ضروری است که برنامه درسی کار و فناوری دوره اول متوسطه با توجه به مهارتهای اساسی استخراجشده در این پژوهش موردبازنگری قرار گیرد.
آموزش الکترونیکی- مجازی
سارا خداویسی؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: معلم بهعنوان یکی از عناصر اساسی برنامه درسی در اثربخش سازی آموزش و تسهیل یادگیری نقش موثری دارد. کیفیت کار معلمان مهمترین عامل موثر بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و موفقیت نظامهای آموزشی است. معلمان بهعنوان یکی از اجزای پیچیده اکوسیستم مدرسه باید بتوانند انتظارات و تقاضاهای مسئولان و ذینفعان مختلف ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: معلم بهعنوان یکی از عناصر اساسی برنامه درسی در اثربخش سازی آموزش و تسهیل یادگیری نقش موثری دارد. کیفیت کار معلمان مهمترین عامل موثر بر کیفیت یادگیری دانش آموزان و موفقیت نظامهای آموزشی است. معلمان بهعنوان یکی از اجزای پیچیده اکوسیستم مدرسه باید بتوانند انتظارات و تقاضاهای مسئولان و ذینفعان مختلف را برآورده سازند و از تحولات اجتماعی و تغییرات آینده درک عمیقی داشته باشند. بنابراین معلمان باید به طور مداوم به دنبال روزآمدسازی دانش و مهارتهایشان باشند و توسعه حرفهای خود را بهبود بخشند. حوزه توسعه حرفهای معلم جنبه های مختلف نظیر؛ عقاید، باورهای تربیتی، معرفت شناختی و تمامی ابعاد فکری، رفتاری و عملی مربوط به آموزش و تدریس را شامل میشودهدف این پژوهش شناسایی نحوه استفاده معلمان ایرانی از فضای مجازی برای توسعه حرفهای و استخراج الگوی آن است.روشها: در این پژوهش از روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. 25 نفر از معلمان فعال در کاربرد فضای مجازی در آموزش استان همدان در سال تحصیلی 1397-1396 به مصاحبه دعوت شدند. نمونهها با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و بر اساس منطق اشباع نظری تا 25 نفر ادامه یافت. برای اعتبار و اعتمادپذیری دادهها از قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اعتماد و قابلیت تایید استفاده شد.یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد معلمان با استفاده از ابزارهای بازیابی اطلاعات میتوانند به اطلاعات مورد نیازشان در زمینه های مختلف دسترسی آسان داشته باشند؛ از همایش ها و کارگاههای آموزشی مطلع شوند؛ در تجربه های خود بازاندیشی کنند و در پاسخگویی به مسائل تربیتی دانش آموزان اعتمادبه نفس داشته باشند. با استفاده از ابزارهای تولید و ارائه محتوا به تولید محتواهای چندرسانه ای باکیفیت بپردازند؛ فعالیتهای یادگیری متنوع طراحی کنند؛ انگیزه دانشآموزان را برای مشارکت افزایش دهند؛ از روشهای تدریس فعال استفاده کنند. همچنین آنها با استفاده از ابزارهای تعاملی میتوانند تجارب خود را بیان کنند؛ به تمرین نوشتن و تبادل اطلاعات با صاحب نظران و همکاران خود بپردازند؛ مهارتهای گفت وگوی خود را تقویت کنند؛ با همکاران و صاحبنظران به صورت مشارکتی یاد بگیرند و در انجام پروژه های گروهی شرکت نمایند.نتیجهگیری: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد معلمان ایرانی از ابزارهای سه گانه بازیابی اطلاعات، تولید و ارائه محتوا و ابزارهای تعاملی در راستای توسعه حرفهای خود بهره میگیرند و با استفاده از این ابزارها میتوانند به توسعه حرفهای در زمینه های دانش محتوایی، پداگوژیک و فناورانه بپردازند. بر اساس یافته ها، معلمان با استفاده از ابزارهای بازیابی می توانند به اطلاعات مورد نیازشان در زمینه های مختلف نظیر اطلاعات مربوط به رشته تحصیلی و آخرین تغییرات کتب درسی، اطلاعات مربوط به مسائل تربیتی دانش آموزان، شیوه های تدریس، شیوه های ارزشیابی، روشهای پژوهش، نظریه های یادگیری، آگاهی از وضعیت آموزش و پرورش کشورهای دیگر و دانش فناوری، زمان، مکان و موضوع همایشها و کارگاههای آموزشی حضوری و الکترونیکی دست یابند. همچنین نتایج یافته ها نشان داد که معلمان با استفاده از ابزارهای تعاملی می توانند تجارب خود را بیان کنند و از نظرات دیگران برای بهبود آنها استفاده کنند؛ فضای مشارکتی ایجاد کنند؛ تفکر انتقادی خود را تقویت کنند؛ مهارت نویسندگی خود را تقویت کنند و مهارتهای استفاده از ابزارهای واژه نگار را بهبود بخشند؛ به تبادل اطلاعات با صاحب نظران و همکاران خود بپردازند؛ مهارت گفتگوی خود را تقویت کنند؛ با همکاران و صاحب نظران در پروژههای مشارکتی فعالیت کنند؛ و به طراحی فعالیتهای یادگیری فردی و گروهی بپردازند. بنابراین معلمان میتوانند از فضای مجازی بهعنوان بستری برای توسعه حرفهای خود استفاده کنند.
برنامه ریزی درسی
مریم یوسفی؛ علیرضا عصاره؛ علی حسینیخواه
چکیده
پیشینه و اهداف: با تأمل در جوامع گوناگون و باوجود ادعای پیشرفت در زمینههای آموزشی، فنّاوری، اجتماعی و ...، بازهم مشکلات عدیدهای در ارتباطات انسانی، روابط مدنی و ناکارآمدی افراد به چشم میخورد. با این توضیح این سؤال مطرح میشود که آیا پیشرفتهای مختلف در عمل نتوانسته مورداستفاده قرار گیرد؟ توسعه آموزش و فنّاوری با منافع عمومی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با تأمل در جوامع گوناگون و باوجود ادعای پیشرفت در زمینههای آموزشی، فنّاوری، اجتماعی و ...، بازهم مشکلات عدیدهای در ارتباطات انسانی، روابط مدنی و ناکارآمدی افراد به چشم میخورد. با این توضیح این سؤال مطرح میشود که آیا پیشرفتهای مختلف در عمل نتوانسته مورداستفاده قرار گیرد؟ توسعه آموزش و فنّاوری با منافع عمومی و واقعی انسانها همسو نبوده است؟ آموزش با نیازهای جامعه تطبیق داده نشده است؟ پیشرفتهای مختلف زمینه عملیاتی پیدا نکرده است؟ و شاید سؤالات بسیار دیگری که میتوان در این مورد مطرح کرد؛ اما باکمی دقت میتوان دریافت که هرکدام از این عوامل ریشه در یک علت عمده دارد و آنهم نوع آموزش و اهداف آموزشی است. اعتراض گسترده نظریهپردازان آموزشی این است که فراگیران در نظامهای سنتی با شیوه انتقال عناوین درسی، بهندرت فرصت مییابند که چیزی را بهطور عمیق بیاموزند. این در حالی است که در عصر کنونی باید تلاش شود که شالوده مهارتهای فکری کودکان را در همان سالهای اولیه کودکی پایهریزی کرد و شخصیت آنها را بهگونهای شکل داد تا بتوانند با نگرشی باز، مستقل و انتخابگر به آینده خود بنگرند. به این منظور باید از همه پتانسیلها و امکانات موجود نظیر معلم، دانشآموز، والدین، همسالان، محیط یادگیری و اجتماع که در پیرامون مدرسه هستند، بهره گرفته شود تا بتوان تا جای ممکن شاخصهای موردنظر را تأمین نمود. هدف مقاله، کندوکاو و تبیین منطق برنامه درسی مبتنی بر پروژه هست. در این نوشتار، منطق یادگیری مبتنی بر پروژه از جنبههای مختلف موردبررسی قرار گرفت.روش ها: با توجه به هدف اصلی پژوهش و عنایت به اینکه منطق بر اساس مبانی، اصول و رسالتهای آن تعریف میشود، پرسشهای پنجگانه پژوهش مبنی بر چگونگی مبانی فلسفی، روانشناختی و اجتماعی یادگیری مبتنی بر پروژه، رسالت و اصول این یادگیری موردبررسی قرار گرفت. برای دستیابی به تحلیل و تبیین فوق از روش سنتز پژوهی استفاده شد که در آن پژوهشهای مرتبط با یادگیری مبتنی بر پروژه با روشی نظاممند انتخاب، واکاوی محتوایی و دستهبندی شدند. در مرحله بعد 101 پژوهش که معیارهای موردنظر را داشتند انتخاب شدند، سپس ترکیبی از یافتههای آنان طبق اصول تلفیق، بازاندیشی و بازآرایی دادهها، ارائهشده است.یافتهها: محقق بهوسیله یافتههای این پژوهش و با مشخص نمودن مبانی فلسفی، روانشناختی و اجتماعی یادگیری مبتنی بر پروژه و ترسیم رسالت و اصول این نوع یادگیری تلاش کرد تا منطق برنامه درسی مبتنی بر پروژه را تحلیل و تبیین نماید.نتیجهگیری: مطالعه پژوهشهای پیشین مشخص کرده که مطالعه مستقیمی مرتبط با یادگیری مبتنی بر پروژه در قالب یک برنامه درسی انجام نشده است. بیشتر پژوهشهای مبتنی بر پروژه مربوط به شاخههای کشاورزی، دانشکدههای معماری و یا مدیریت پروژه بوده است. اگر هم در موارد معدودی در آموزش رسمی مورد توجه واقع شده، بیشتر به عنوان یک روش تدریس مورد مطالعه قرار گرفته است و تنها به یک عنصر پرداخته نه این که کل برنامه درسی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
آموزش الکترونیکی
اسماعیل جعفری؛ کورش فتحی واجارگاه؛ محبوبه عارفی؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: موک نهتنها بهعنوان یک ابزار آموزشی آنلاین توانسته است به جایگاه ارزشمندی در دنیای آموزش و یادگیری برسد بلکه بهعنوان یک موج فکری نیز شناختهشده است که توجه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هرچند این مسئله در ایران قابلتردید است چراکه نهتنها موک بهعنوان یک ابزار آموزشی غالب مورداستفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: موک نهتنها بهعنوان یک ابزار آموزشی آنلاین توانسته است به جایگاه ارزشمندی در دنیای آموزش و یادگیری برسد بلکه بهعنوان یک موج فکری نیز شناختهشده است که توجه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هرچند این مسئله در ایران قابلتردید است چراکه نهتنها موک بهعنوان یک ابزار آموزشی غالب مورداستفاده قرار نمیگیرد بلکه تاکنون هیچ پژوهشی در ارتباط باکم و کیف این مسئله انجامنشده است. اما برای استقرار اثربخشی این سیستم در دانشگاهها و مراکز آموزشی باید دیدگاه جامعی از وضعیت آن در سایر کشورها به دست آورد.با توجه به مزایا و نیز چالشها و تهدیداتی که موکها ممکن است برای آموزش عالی کشور داشته باشند، آیندهاندیشی و اتخاذ تدابیر و راهبردهایی درزمینه اعمال مدیریت صحیح در بهرهگیری از موک ها و نیز تولید بومی آنها بسیار اساسی است. همچنین با توجه بهضرورت سازگار شدن دانشگاهها و مؤسسات آموزشی کشور ایران با شیوههای مختلف یادگیری و طرحهای آموزشی آنلاین و جدید جهت تضمین کیفیت در ارائه خدمات به کاربران و سازگاری با فضاهای فناوریای که بهصورت آنلاین رشد و توسعه مییابند انجام پژوهشهای دانشگاهیای در خصوص تحولات موکها بر آموزش عالی بسیار حیاتی مینماید. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر موکهادر آموزش عالی بود.روش ها: پژوهش حاضر کیفی بوده و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام گرفت . میدان پژوهش شامل متخصصان حوزه فنّاوری آموزشی و فناوریهای آموزش عالی بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر، اشباع نظری در دادهها حاصل گردید. برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از روش مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده گردید.یافتهها: نتایج نشان داد مقوله محوری مطالعه حاضر الگوی برنامه درسی آموزش عالی است که در چهار بعد هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی تحلیل شد. این عناصر برنامه درسی بر پایه شرایط علی شکلگرفتهاند و به راهبردهایی منجر میگردد. این شرایط و فرایند منجر به پیامدهایی در برنامه درسی آموزش عالی میشود. مجموعه این کنش و واکنشها در بستر و زمینهای صورت میپذیرد که قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات، زمینههای لازم را برای این امر فراهم میآورند. نتیجهگیری: تولید موکها در ایران باملاحظه شرایط زمینهای و مقتضیاتی که محیط ایجاب میکند، در نظر داشتن فلسفه این امر، و اتخاذ راهبردهایی بهمنظور تحقق الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک انجام میپذیرد که در صورت درست انجام گرفتن این فرایند، شاهد پیامدهای اثربخش آن خواهیم بود. در پژوهش حاضر آشکار شد، باوجود ضعفها و چالشهایی که ملازم با موکها میباشد، اما دیدگاه خبرگان نسبت به وجود برنامه درسی مبتنی بر موکها مثبت است. این امر به معنای آن است که میتوان از الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی بهره گرفت. آموزش عالی با اتخاذ تدابیر مناسب در راستای این چالشها، میتواند بسترسازی مناسب را برای این نوآوری در عرصه یاددهی- یادگیری فراهم سازد. همچنین با توجه به چند فرهنگی بودن جامعه ایران و نیز فضای گفتمانی و باز که در موکها وجود دارد، میتوان از آن برای ارتباط بین فرهنگها و خردهفرهنگها در ایران و در نظر گرفتن این خردهفرهنگها در عرصه تعلیم و تربیت بهره گرفت.
برنامه ریزی درسی
غلامعلی احمدی؛ هاله شیخ الاسلامی؛ علیرضا عصاره؛ ابراهیم ریحانی
چکیده
پیشینه و اهداف: نقش ریاضی در عرصههای مختلف علوم و فناوری و سودمندی آن در بهبود زندگی بشر، آنچنان موثر و بیبدیل بوده که مادر علوم نام گرفته است. ازاینرو توسعه و بهبود برنامههای درسی ریاضی همواره در دستور کار برنامهریزان قرار داشته است. بهگونهای که این برنامهها بتوانند بیش از پیش، زمینهی رشد فرآیندی و مهارتی و نگرشی فراگیران ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نقش ریاضی در عرصههای مختلف علوم و فناوری و سودمندی آن در بهبود زندگی بشر، آنچنان موثر و بیبدیل بوده که مادر علوم نام گرفته است. ازاینرو توسعه و بهبود برنامههای درسی ریاضی همواره در دستور کار برنامهریزان قرار داشته است. بهگونهای که این برنامهها بتوانند بیش از پیش، زمینهی رشد فرآیندی و مهارتی و نگرشی فراگیران را در ریاضی فراهم آورده، موجب رشد و بالندگی قوه درک و استدلال منطقی آنان گردد.از این جهت دستیابی به اهداف آموزش ریاضی باید به روشهای مختلف پایش شود. آزمونهای بینالمللی نیزکه به همین منظور انجام میشوند، برای اندازهگیری سواد ریاضی دانشآموزان کشورهای شرکتکننده طراحی و اجرا میگردند و نشاندهندهی حساسیت نظامهای آموزشی نسبت به وضعیت عملکرد ریاضی دانشآموزان هستند. این مقاله به ارزشیابی برنامه درسی ریاضی دهم انسانی از دیدگاه دبیران این درس در شهر تهران میپردازد. این پژوهش بر اساس عناصر دهگانه برنامه درسی اکر و با تاکید بر رویکرد زمینهمحور انجام شده است.روش ها: روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایش است. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده و روایی آن با روش اعتبار محتوا مورد تایید قرار گرفته است. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که در این پژوهش برابر 0/910 بوده است. جامعه آماری این پژوهش دبیران ریاضی دهم انسانی دبیرستانهای شهر تهران که درسال تحصیلی 95 -96 مشغول به تدریس بودهاند، میباشد. برای تعیین نمونه از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون t تک نمونهای استفاده شد.یافتهها: تفسیر نتایج یافتههای پژوهش نشان میدهد که پاسخ به شش پرسش پژوهشی از دیدگاه دبیران منفی بوده است. یعنی در برنامه درسی ریاضیات دهم انسانی به عناصر برنامه درسی ریاضیات زمینه محور توجه نشده است.نتیجه گیری: پژوهشهای ارزشیابی زمینهساز ورود به عرصه تغییر و تحول برنامههای درسی محسوب میشوند. تغییر برنامههای درسی ریاضی به سمتوسوی رویکرد زمینهمحور و پیوند ریاضیات مدرسهای به زندگی روزمره و تجربیات دانشآموزان میتواند مفید بودن ریاضی را برای آنها عیان نماید. بدین وسیله علاقه و انگیزه یادگیری در فراگیران افزایش مییابد. بنابراین لازم و ضروری است که پژوهشهای دیگری در بعد نظری برای تدوین مبانی نظری این رویکرد مطابق با فرهنگ کشور انجام پذیرد تا بتوان با استفاده از این مبانی اصول مستخرج شده را در طراحی برنامه درسی ریاضیات زمینهمحور بهکار گرفت. همچنین در بعد عملی با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود سازماندهی محتوای کتاب ریاضی دهم انسانی به گونهای تغییر کند که مباحث کتاب با یک مسئله از زندگی روزمره دانشآموزان آغاز شود تا در طی حل این مسائل دانشآموزان مفاهیم ریاضی را خود بازآفرینی کنند. تغییر سازماندهی محتوا مستلزم در نظر گرفتن زمان مناسب
روباتیک آموزشی
رحیمه منصوری گرگر؛ علی حسینیخواه؛ مینو عالمی؛ زهرا نیکنام
چکیده
پیشینه و اهداف: همزمان با تغییرات گسترده در اجتماع، استفاده از فناوری نیز گسترش یافته است. برای آمادهسازی و مقابله مؤثر دانشآموزان با تحولات قرن حاضر، نیازمند طراحی و تدوین برنامههای درسی ویژه هستیم. رباتیک تربیتی، فناوری آموزشی پیشرفتهای است که مستلزم توجه ویژه است. در دهه گذشته، رباتیک تربیتی بهمثابه یک ابزار ارزشمند در ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: همزمان با تغییرات گسترده در اجتماع، استفاده از فناوری نیز گسترش یافته است. برای آمادهسازی و مقابله مؤثر دانشآموزان با تحولات قرن حاضر، نیازمند طراحی و تدوین برنامههای درسی ویژه هستیم. رباتیک تربیتی، فناوری آموزشی پیشرفتهای است که مستلزم توجه ویژه است. در دهه گذشته، رباتیک تربیتی بهمثابه یک ابزار ارزشمند در راستای شکوفاسازی و پرورش مهارتهای شناختی/ اجتماعی دانشآموزان و در پشتیبانی از یادگیری موضوعات علوم، ریاضیات، زبان و فناوری توجه و علاقه پژوهشگران و معلمان را جلب کرده است. دلایل مهم متعددی برای در معرض قرار دادن دانشآموزان خردسال با رباتیک وجود دارد. چون دنیای ما بهطور فزایندهای فناورانه میشود، بنابراین دانشآموزان نیاز به تجارب سالهای اولیه دارند تا آنها در مورد فناوری احساس راحتی نموده و در مورد آن آگاه شوند. علاوهبراین، گنجاندن رباتیک در برنامه درسی مدارس به آماده شدن دانشآموزان برای ورود به بازار کار بهمنزله سواد فناورانه کمک خواهد کرد. رباتیک به علت ماهیت میانرشتهای که نیاز به تخصص در طیف وسیعی از حوزهها از ریاضیات تا زیباییشناسی دارد، یک رویکرد جذاب به تربیت فناوری محسوب میشود. این امر میتواند موجب جلب علاقه و درگیر ساختن دانشآموزانی شود که در دروس سنتی موفقیت کسب نکردند.هدف این نوشتار، تبیین جهتگیری فلسفی و مبانی رباتیک تربیتی در دوره ابتدایی است تا سیاستگذاران، مهندسان و برنامهریزان بر اساس آن، الگوهای درسی را برای اجرا تدوین کنند.روش ها: در این پژوهش، رباتیک تربیتی با استفاده از روش سنتزپژوهی مورد تحلیل و ترکیب قرار گرفت. اسناد و پژوهشهای معتبر چهار دهه اخیر با استفاده از فن نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکمحور انتخاب شده و مورد واکاوی و دستهبندی قرار گرفت.یافتهها: یافتههای سنتز حاکی از آن است که رباتیک در مدارس به دو صورت عمل میکند: الف) بهمنزله یک موضوع درسی مستقل؛ ب) یا بهمنزله یک توانمندساز آموزشی که در خدمت سایر موضوعات درسی است. توجیه منطقی رباتیک تربیتی، مبتنی بر نظریات سازندهگرایی شامل مبانی سهگانه معرفتشناختی (معرفت شخصی و چندرشتهای)، روانشناختی (توجه به انگیزش، خلاقیت و ...) و جامعهشناختی (تعامل، آیندهنگری و ...) است.نتیجه گیری: یک برنامهریز برای طراحی برنامه درسی ابتدا لازم است به ماهیت موضوع یا دانش موردنظر توجه نموده سپس بر اساس جهتگیریهای برنامه درسی نسبت به تدوین برنامه اقدام نماید. چون موضوع، تربیت رباتیک در دوره ابتدایی است؛ لذا برنامهریز به ماهیت آن بایستی توجه کند. یافتههای این سنتز نشان داد که رباتیک میتواند در مدارس در تمام سطوح بهعنوان یک موضوع درسی مستقل و یا بهعنوان یک توانمندساز آموزشی در خدمت سایر موضوعات درسی عمل کند. پس لازم است میان مفاهیم تربیت رباتیک و رباتیک تربیتی تفاوت قائل شد. در تربیت رباتیک موضوع تربیت ربات است؛ درصورتیکه در رباتیک تربیتی، ربات بهعنوان روش، ابزار یا فنی در نظر گرفته میشود که از آن برای تدریس سایر موضوعات استفاده میشود.
تکنولوژی آموزشی
محمد رحمان پور؛ محمدجواد لیاقتدار؛ فریدون شریفیان؛ مهران رضایی
چکیده
پیشینه و اهداف: هر موسسه آموزشی و هر یادگیرندهای باید برای رشد و توسعه خود را با محیط هماهنگ ساخته و مهارتهای لازم برای برآوردن نیازهای در حال تغییر جامعه داشته باشد. این امر در آموزش عالی و در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان شرایط ویژهای دارد و همواره از آنان انتظار میرود خود را با شرایط محیطی داخل و خارج از سیستم آموزشی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هر موسسه آموزشی و هر یادگیرندهای باید برای رشد و توسعه خود را با محیط هماهنگ ساخته و مهارتهای لازم برای برآوردن نیازهای در حال تغییر جامعه داشته باشد. این امر در آموزش عالی و در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان شرایط ویژهای دارد و همواره از آنان انتظار میرود خود را با شرایط محیطی داخل و خارج از سیستم آموزشی وفق دهند. استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی و ارتباطی که به شکلهای گوناگون در دسترس آنان قرار دارد میتواند یک راهکار منطقی و مطلوب بهحساب آید. استفاده هدفمند از این فنآوریها درزمینهٔ آموزشی امروزه با عنوان فنآوری آموزشی شناختهشده است که در مقیاس وسیع بهمنظور افزایش فعالیتهای تدریس و یادگیری گسترشیافته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود برنامه درسی کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی از دیدگاه دانشجویان بود. دانشجوی تکنولوژی آموزشی هم تولیدکننده اطلاعات است، هم مصرفکننده، و هم رابط بین تولیدکننده و مصرفکننده؛ و اینجاست که احساس مسئولیتی خطیر مینماید. تهیه برنامه درسی برای چنین دانشجویانی در محیطی اینچنین متغیر کار آسانی نیست. زیرا هم باید نیازهای دانشجویان را برآورده سازد و هم به نیازهای در حال تغییر جامعه و بازار کار نظر داشته باشد. ضمن اینکه رسالت و ماهیت رشته نیز باید محفوظ بماند و توسعه یابد. آنچه اهمیت دارد این است که صرفاً ابلاغ برنامه درسی رشته مذکور و اجرای آن در دانشگاهها کافی نخواهد بود. ارزشیابی و بررسی این برنامه بهمنظور ارائه و پیشنهاد برنامه درسی مطلوب و مناسب، امری مهم و حیاتی به شمار میرود.روش ها: پژوهش از نوع کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری، دانشجویان سال آخر رشته تکنولوژی آموزشی در مقطع ارشد بودند که در دانشگاههای دولتی ایران در دانشگاههای اراک، بوعلی، خوارزمی و علامه طباطبایی به تحصیل اشتغال داشتند. با توجه به حجم پایین جامعه آماری (58 نفر)، تمامی آنان با استفاده از روش سرشماری جهت انجام تحقیق انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن مورد تائید 5 نفر صاحبنظر قرار گرفت و آلفای کرون باخ آن نیز .89 به دست آمد. دادهها با نرمافزار SPSS محاسبه و در سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخصهای میانگین، فراوانی و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمونT مستقل و کلموگروف- اسمیرونوف استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که دانشجویان کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی از برنامه درسی این رشته رضایت ندارند. بهعبارتدیگر، دانشجویان سال آخر این رشته که برنامه درسی را تجربه کرده بودند، اعتقاد داشتند که برنامه درسی این رشته در راستای نیازها و انتظارات آنان نبوده است.نتیجهگیری: اگرچه در تمامی مؤلفههای برنامه درسی کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی ایران میانگینها پایینتر از حد متوسط بود اما دلیل بر ناکارآمدی این رشته و عدم اجرای نامناسب آن در دانشگاههای کشور نیست. بخشی از این نارضایتی شاید به مدیریت دانشگاهها و نه برنامه درسی مربوط میگردد. زیرا دانشگاهها و گروههای آموزشی چنانچه نتوانند امکانات و شرایط لازم را برای اجرای برنامه درسی فراهم سازند، نمیتوان انتظار زیادی از اساتید و دانشجویان داشت که بیشترین نتایج را عاید سازند. البته بازنگری مستمر و گرایشی کردن برنامههای درسی در راستای کاربردی ساختن این رشته با توجه به ماهیت و رسالت آن در سطح ملی و بینالمللی یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
آموزش الکترونیکی- مجازی
فاطمه جعفرخانی
چکیده
پیشینه و اهداف: برای ترغیب یادگیرندگان به یادگیری باید نیازهای آنان به امنیت، تعلق و احترام ارضا شود و تشویق شوند که به انتخابهای شناختی و رشدی خود دست بزنند. از جهات مختلف، تنها روش مؤثر برای رسیدن به این هدف تنظیم آموزشی است که در آن همه یادگیرندگان تا حدی احساس موفقیت کنند. این احساس موفقیت به ایجاد سطح واقعگرایانهای از توقع ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برای ترغیب یادگیرندگان به یادگیری باید نیازهای آنان به امنیت، تعلق و احترام ارضا شود و تشویق شوند که به انتخابهای شناختی و رشدی خود دست بزنند. از جهات مختلف، تنها روش مؤثر برای رسیدن به این هدف تنظیم آموزشی است که در آن همه یادگیرندگان تا حدی احساس موفقیت کنند. این احساس موفقیت به ایجاد سطح واقعگرایانهای از توقع میانجامد؛ احساس موفقیت نیاز مبرم به پیشرفت را تشویق میکند و موفقیت را برای پیشرفت آتی آماده میکند. هر روشی از رتبهبندی که یادگیرندگان را به احساس شکست برساند غیرمنطقی و مخرب میباشد و به انگیزه آنان در پیشرفت تحصیلی آسیب میرساند. به این ترتیب نوعی ارزشیابی نیاز است که بتواند با حفظ انگیزه نسبت به آگاهی دهی نقاط ضعف وقوت یادگیرنده بدون اعمال نظر شخصی کمک دهنده باشد. یکی از کاربردهای منطق فازی در ارزشیابی عملکردهای آموزشی است. گسترش مجموعههای فازی، موجب تعمیم کاربردهای آن به عرصه سایر علوم و فنون شده است بهنحویکه امروزه در زمینههای کنترل، پردازش تصویر، پزشکی، مطالعات اجتماعی و اقتصادی و هوش در رشتههای مختلف کاربردهای وسیعی پیداکرده است. نیاز به سیستمهایی از سنجش و ارزشیابی که بتواند علاوه بر بعد شناختی ابعاد دیگر رشد را موردتوجه قرار دهد یکی از چالشهای مطرح در آموزش بوده است. روشها: این مقاله با استفاده از معیارهای منطق فازی به ارزشیابی عملکرد درس تولید چندرسانهای پرداخته و با استفاده از نرمافزار مطلب برای یک گروه 30 نفره از دانشجویان دختر که بهصورت تصادفی از میان دانشجویانی که واحد مذکور را برای ترم ششم تحصیلی در دانشگاه علامه طباطبائی اتخاذ نموده بودند (50 نفر) پیادهسازی شد. نتایج حاصل با روش نمرهگذاری معمول با آزمون پیرسون همبستگی داشت (78) که حاکی از قوت اعتبار ساختاری در روش فازی بود. یافتهها: نتایج نشان داد متغیرهای کیفی مؤثر در تولید چندرسانهای (موضوع، طراحی پیام ، طراحی آموزشی و مهارت تولید) با استفاده از امکانات روش فازی قابل ارزشیابی است. بنابراین با توجه به ضرورت تقویت مهارتهای عملی و کاربردی دانش آموزان در زندگی واقعی میتوان در آموزش و ارزشیابی از قابلیت سیستم فازی استفاده کرد بهطوریکه جنبههای دیگر رشد یادگیرندگان چون بعد عاطفی، خلاقیت و یا مهارتهای تولید ازنظر دور نماند. نتیجهگیری: پیشنهاد میشود در ارزشیابی دیگر دروس عملی چون طراحی محیطهای یادگیری، آموزش مبتنی بر وب و دیگر مهارتهای مورد نیاز دانشجو معلمان این روش بکار گرفته شود. مخصوصاً در محیطهای که تاکید بر یادگیرنده محوری است و دانشجو باید از نقاط ضعف و قوت روند یادگیری خود آگاهی یابد. همچنین بستری فراهم میسازد تا با توافق یادگیرندگان با توجه به تحلیل ویژگی و نیاز آنها قوانین ارزشیابی را تعریف کرد. به این ترتیب با حفظ انگیزه میتوان به تداوم یادگیری امیدوار بود.
برنامه ریزی درسی
سمیه زارع؛ حسین زینلی پور؛ اقبال زارعی؛ مهدی محمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه با گسترش فناوری های نوین مطالعاتی و ارتباطی، روش کسب و کار، فعالیت های روزمره، ارتباط با دیگران، دستیابی به اطالعات و به طور کلی تمامی ارکان زندگی بشر دچار تحولی عظیم گشته است. این فناوری ها عمدتا با هدف ارتقاء سطح کیفی ارائه خدمات آموزشی و نیز اهدافی چون گسترش تعداد مخاطبین، آموزش دهندگان و موسسات آموزشی و حتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه با گسترش فناوری های نوین مطالعاتی و ارتباطی، روش کسب و کار، فعالیت های روزمره، ارتباط با دیگران، دستیابی به اطالعات و به طور کلی تمامی ارکان زندگی بشر دچار تحولی عظیم گشته است. این فناوری ها عمدتا با هدف ارتقاء سطح کیفی ارائه خدمات آموزشی و نیز اهدافی چون گسترش تعداد مخاطبین، آموزش دهندگان و موسسات آموزشی و حتی شرکت ها و مراکز کسب و کار را قادر می سازند تا به صورتی مقرون به صرفه و در کوتاه ترین زمان ممکن مطالب و محتویات مورد نظر را به دانشجویان، مشتریان و به طور کلی مخاطبین منتقل نمایند. آموزش برای توسعه پایدار ، رویکردی از آموزش است که در جستجوی توانمندسازی مردم برای پذیرش مسئولیت برای ایجاد یک آینده پایدار میباشد. می توان در جهت تحقق بهتر اهداف آموزش برای توسعه پایدار، از رویکرد یادگیــری الکترونیــکـی استفاده کرد، که در این تحقیق به تدوین و اعتباریابی چارچوب برنامه درسی الکترونیکی توسعه پایدار در آموزش عالی پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، طراحی محتوای الکترونیکی برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی بود. روشها: طرح پژوهش کیفی و به طور ویژه «مطالعه موردی کیفی» بوده است؛ جامعه آماری عبارت بود از: 1- تمامی اعضای هیأت علمی رشته های مهندسی عمران، معماری، کشاورزی؛ 2- تمامی اعضای هیأت علمی رشته روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز و 3-تمامی متخصصین، صاحبنظران و پژوهشگران حوزه برنامه ریزی درسی و اموزش الکترونیکی. برای جمع اوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 8 از طریق فن تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: طرح محتوای برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی ایران، به عنوان مضمون فراگیر 4 مضمون سازمان دهنده و 73 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج شد. چارچوب برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در سطح آموزش عالی در قالب عناصر دوازده گانه: هدف، محتوا، نقش مربی، نقش فراگیرنده، روش یاددهی- یادگیری، ارزشیابی، مواد آموزشی، نوع برنامه درسی، سطح تحصیلی، مشارکتکنندگان در طراحی و اجرای برنامه درسی، مکان آموزش، زمان آموزش، طراحی شد و برنامه درسی نیز در پنج فصل، پنج عنوان و شانزده سر فصل تدوین گردید. به طوریکه، می توان این برنامه درسی تدوین شده را در قالب کتاب اموزشی، به صورت درس دو واحدی- عمومی در رشته های مختلف، از جمله مهندسی عمران، معماری، کشاورزی به صورت الکترونیکی تدریس کرد. بدیهی است که یافته های این پژوهش امکان آموزش توسعه پایدار در سطح آموزش عالی بر مبنای محتوای الکترونیکی را فراهم آورده است. نتیجهگیری: در نظام آموزش عالی، بحث توسعه پایدار به صورت خاص مطرح نشده لکن به عنوان بخشی از دروس رشته های مهندسی عمران، معماری، کشاورزی به دانشجویان آموزش داده میشود؛ از طرفی دیگر، تلفیق آمـوزش الکترونیکـی بـه عنـوان دستاورد نظام آموزشی نوین در فرآیند آموزش و یـادگیری و برنامـه درسـی مؤسسـات آموزشـی، امری اجتنـاب ناپـذیر اسـت. با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت: بسیاری از واحدهای درسی رشتههای مهندسی عمران، معماری، کشاورزی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم اشاراتی به موضوع توسعه پایدار دارند و یا اساتید، طبق تخصص و عالیق خود، در رابطه با موضوع توسعه پایدار اطالعاتی را به دانشجویان ارائه می کنند. در تحقیق حاضر، ضمن توجه به این موضوع، سعی شد محتوای الکترونیکی برنامه درسی آموزش توسعه پایدار در نظام آموزش عالی طراحی شود.
آموزش فنی حرفه ای
علی اصغر خلاقی؛ غلامعلی احمدی
چکیده
چکیده: هدف اصلی این پژوهش تدوین الگو و چارچوبی برای تدوین کتاب راهنمای معلم در آموزش فنیوحرفهای است و پرسش اصلی آن این است که: "کتاب راهنمای معلم در آموزش فنیوحرفهای باید دارای چه ساختاری باشد و از چه الگویی پیروی کند؟" این تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل دادهها از نوع زمینهیابی و پیمایشی ...
بیشتر
چکیده: هدف اصلی این پژوهش تدوین الگو و چارچوبی برای تدوین کتاب راهنمای معلم در آموزش فنیوحرفهای است و پرسش اصلی آن این است که: "کتاب راهنمای معلم در آموزش فنیوحرفهای باید دارای چه ساختاری باشد و از چه الگویی پیروی کند؟" این تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر گردآوری و تحلیل دادهها از نوع زمینهیابی و پیمایشی است. برای دستیابی به پاسخ سوأل، ابتدا با مطالعه اسنادی و کتابخانهای براساس عناصر متشکله برنامه درسی الگوی اولیهای تدوین شد و در یک نظر خواهی میدانی مورد بازنگری قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، برنامهریزان درسی و معلمان باسابقه بودند و 32 پرسشنامه گردآوری شد. در مرحله بعد، با اجرای یک کارگاه آموزشی سه روزه برای کارشناسان و مؤلفان کتابهای درسی ضمن اجرای آزمایشی الگوی مذکور با دریافت بازخورد از شرکتکنندگان الگوی نهایی تدوین شد. نهایتا براساس این الگو ده کتاب راهنمای معلم در رشتههای فنیوحرفهای تألیف و چاپ شد. براساس نتایج این پژوهش، این الگو مبتنی بر چارچوب برنامه درسی است و از 7 فصل تشکیل شده است. فصل اول شامل بیان کلیات و توجیه مبانی برنامه درسی.فصل دوم شامل عناصر ساختار و محتوای برنامه درسی. فصل سوم چارچوبی برای معرفی فرصتهای یاددهی و یادگیری. فصل چهارم معرفی فضا و مواد آموزشی. فصل پنجم چارچوب و شیوه اجرای ارزشیابی از یادگیری فراگیران. فصل ششم ارائه جدول بودجهبندی فرایند اجرای درس و بالاخره در فصل هفتم شامل توصیههای عمومی برای اجرای برنامه درسی در آموزش فنیوحرفهای
آموزش فنی حرفه ای
مریم فرهنگی؛ محمد غفرانی؛ علی اصغر خلاقی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان پاسخگویی برنامه درسی رشته صنایع چوب در هنرستانها به نیازهای بخش صنعت دراستان تهران انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل هنرآموزان، هنرجویان، برنامهریزان درسی در رشته صنایع چوب ومدیران و سرپرستان صنایع چوب در استان تهران می باشد. به علت محدود بودن جامعه آماری در حوزه آموزش، نمونه آماری شامل تمامهنرآموزان، ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان پاسخگویی برنامه درسی رشته صنایع چوب در هنرستانها به نیازهای بخش صنعت دراستان تهران انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل هنرآموزان، هنرجویان، برنامهریزان درسی در رشته صنایع چوب ومدیران و سرپرستان صنایع چوب در استان تهران می باشد. به علت محدود بودن جامعه آماری در حوزه آموزش، نمونه آماری شامل تمامهنرآموزان، هنرجویان سال سوم و برنامهریزان(شامل اعضای کمیسیون تخصصی تألیف کتب درسی)به روش سرشماری انجام شد ودرحوزه صنعت به روش تصادفی ساده 50 نفر از صاحبان صنعت انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از ابزارپرسشنامه محقق ساختهاستفاده شد. نتایج نشان میدهد که دیدگاه پاسخگویان در باره انطباق محتوای کتابهای مورد بررسی با نیازهای بازار کار دارای پراکندگیو تفاوتهای فاحشی میباشد. از نظر برنامهریزان درسی محتوای کتابهای درسی از انطباق قابل قبول و زیادی برخوردار است، در حالی-که از نظر هنرآموزان و هنرجویان صاحبان صنعت این انطباق در حد متوسط میباشد.
فلسفه تعلیم و تربیت
مسعود علی اکبر گلکار
چکیده
این مقاله مزایای سیستم فیدبک از نحوه آموزش در دانشگاههای سنتی را مطرح میکند. فیدبک از نحوه تدریس در دانشگاههای سنتی از نظر خواهی از دانشجویان در مورد برنامه تدریس شده، تدریس توسط گروه آموزشی، در سطح گروه آموزشی یا دانشکده صورت گرفته به صورت آماری تهیه میشود. تمام دانشگاهها در سراسر جهان چنین سیستمی برای ارزیابی دارند. ...
بیشتر
این مقاله مزایای سیستم فیدبک از نحوه آموزش در دانشگاههای سنتی را مطرح میکند. فیدبک از نحوه تدریس در دانشگاههای سنتی از نظر خواهی از دانشجویان در مورد برنامه تدریس شده، تدریس توسط گروه آموزشی، در سطح گروه آموزشی یا دانشکده صورت گرفته به صورت آماری تهیه میشود. تمام دانشگاهها در سراسر جهان چنین سیستمی برای ارزیابی دارند. بعضی از دانشگاهها نتایج حاصل از این بررسی آماری را در سطح مدیریت دانشگاه مطرح میکنند، بعضی فقط بعضی فقط در سطح اساتید مدرس مطرح کرده و بعضی فقط به مطرح کردن در سطح دانشجویان اکتفا میکنند. یک مشکل معمول این است که نتایج این بررسیها ممکن است فقط توسط اساتید دیده شود و مهم نباشد که خوب یا بد باشد. در مقاله یک توسعه کیفیت آموزشی پویا ارائه میشود که به طور سیستماتیک اطلاعات را از دانشجویان و مدرسین و ناظران صنعت جمع آوری میکند. سپس یک مدیریت به صورت افزایش اطلاعات ورودی به طور دائم به کار گرفته شده تا از اطلاعات حاصل به صورت مبنایی برای تهیه و توسعه کیفیت دروس جاری استفاده شود. ضمناً ماتریسی از اندازه گیری نحوه این که هر کس چگونه از این فیدبک برای بهبود نحوه تدریس و یادگیری استفاده میکند تهیه میشود.