فصلنامه علمی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه علوم تربیتی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران

چکیده

پیشینه و اهداف: با توجه به اهمیت آموزش سواد رسانه‌ای به کودکان در برنامه‌های آموزشی بسیاری از مدارس دنیا و خلأهای موجود در آموزش سواد رسانه‌ای کشور ایران و همین‌طور تأکید پژوهش‌های مختلف  بر استفاده از روش‌های یادگیرنده محور مبتنی بر الگوهای پردازش اطلاعات و یادگیری اجتماعی در آموزش سواد رسانه‌ای، این مسأله مطرح می‌شود که با توجه به ویژگی‌های آموزش سواد رسانه‌ای در مطالعات پیشین، عناصر برنامه درسی آموزش سواد رسانه‌ای چیست؟ ‌هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی‌های عناصر برنامه درسی سواد رسانه‌ای دوره‌ دوم ابتدایی در جهت مصرف کارکردی، مصرف انتقادی، تولید-مصرف کارکردی و تولید-مصرف انتقادی رسانه بود.
روش‌ها‌: این پژوهش با روش ترکیبی (کیفی و کمّی) انجام گرفت. در مرحله‌ اول جهت شناسایی ویژگی‌های برنامه درسی آموزش سواد رسانه‌ای دوره‌ دوم ابتدایی از روش کیفی سنتز پژوهی (فراترکیب کیفی)، در مرحله‌ بعد جهت بررسی نظر متخصصان از روش توصیفی- پیمایشی و در بررسی میزان تأثیر اجرای برنامه از طرح شبه‌تجربی پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه و آزمایش استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش از سه گروه تشکیل شده است. الف) پژوهش‌های انتشار یافته در حوزه‌  آموزش  سواد رسانه‌ای در پایگاه‌های علمی معتبر داخلی و خارجی که از تعداد4309،  18 سند مرتبط در حوزه‌ سواد رسانه‌ای به‌صورت هدفمند، به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ب) در بخش اعتبار سنجی اولیه طرح نیز،  15 نفر از متخصصان به‌صورت هدفمند (با معیار تخصص و تجربه در حوزه‌ آموزش سواد رسانه‌ای) از جامعه‌ آماری مدرسان و متخصصان برنامه‌ریزی درسی حوزه‌های سواد رسانه‌ای  به‌عنوان  نمونه انتخاب شدند. ج) در بخش کمّی جامعه‌ آماری شامل دانش‌آموزان دوره‌ دوم ابتدایی شهر همدان در سال تحصیلی 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی چندمرحله‌ای 2 کلاس و درمجموع 63 دانش‌آموز دختر پایه ششم به‌عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها برای استخراج اطلاعات از پژوهش‌ها و تحلیل و ترکیب یافته‌ها در تعیین ویژگی‌های برنامه درسی، از روش تحلیل محتوا به شیوه‌ کدگذاری استفاده شد. در این مرحله علاوه بر استفاده از ابزار CASP  در انتخاب واحدهای مناسب مطالعاتی، برای اطمینان از نحوه کدگذاری‌ها، علاوه بر استفاده از تکنیک خود بازبینی محقق، از دو نفر از متخصصین حوزه‌ ارتباطات و برنامه درسی جهت کدگذاری مجدد یافته‌ها استفاده شد. در مرحله‌ دوم  با استفاده از پرسش‌نامه محقق ساخته، ارزیابی داده‌های حاصل از نظرخواهی جهت اعتبار سنجی برنامه درسی، با  ضریب CVR انجام گرفت. در مرحله‌ سوم برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های حاصل از آزمون‌های محقق ساخته(عملکردی، والد سنجی و خود سنجی) در چهار سطح مصرف کارکردی، مصرف انتقادی، تولید-مصرف کارکردی  و تولید-مصرف انتقادی، با توجه به عدم برخورداری داده‌ها از توزیع نرمال در پیش‌آزمون و پس‌آزمون از آزمون یومان-ویتنی استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش در بخش فراتحلیل حاکی از آن بود که ویژگی‌هایی چون توجه به رویکرد انتقادی، سواد رسانه‌ای انتقادی، سواد رسانه‌ای شناختی و سواد رسانه‌ای جدید و مبانی برنامه فلسفه برای کودکان  در عنصر مبانی؛ کسب و ارتقای شاخص‌های مصرف رسانه‌ای (پرورش تفکر مراقبتی)، سواد رسانه‌ای انتقادی (پرورش تفکر انتقادی) و تولید پیام‌های رسانه‌ای  (پرورش تفکر خلاقانه) در عنصر هدف؛ توجه به ابعاد شناختی، احساسی، زیبایی‌شناختی و اخلاقی، تجارب زیسته‌ دانش‌آموزان در مواجهه با رسانه‌های مختلف، مؤلفه‌های مورد تأکید در نظریه‌های سواد رسانه‌ای  و در تلفیق با سایر دروس در عنصر محتوا؛  توجه به  بحث و مشارکت در حلقه‌های کندوکاو کلاسی، پژوهش‌محوری، مبتنی بودن بر الگوهای شخصی (فردی) و همچنین بهره‌گیری از روش‌های تلفیقی در عنصر روش؛ تأکید بر بحث‌وگفت‌وگو، توجه به ابعاد مختلف شناختی، عاطفی و رفتاری، استفاده از ابزارهای مختلف ارزشیابی و همچنین خودارزیابی فراشناختی، در  عنصر ارزشیابی برنامه درسی سواد رسانه‌ای در دوره‌ دوم ابتدایی بودند. در بخش اعتبارسنجی از نظر متخصصان، با توجه به بالاتر بودن ضریب CVR به‌دست‌آمده در تمامی گویه‌ها از حداقل ضریب قابل‌قبول برای 15 نفر (49/0)، ویژگی‌های ذکر شده در برنامه درسی دوره‌ دوم ابتدایی تأیید شد. در بخش بررسی تأثیر برنامه درسی اجرا شده بر شایستگی‌های سواد رسانه‌ای دانش‌آموزان دوره‌ دوم ابتدایی، نتایج پس‌آزمون مان-ویتنی نشان داد که اثر گروه آزمایش در سطح اطمینان 95/0 معنی‌دار است                          (000/0=P، 939/5-=Z).
نتیجه‌گیری: تجمیع مطالعات کتابخانه‌ای، طرح‌های تجربی و مصاحبه‌های انجام‌شده با متخصصان و صاحب‌نظران در پژوهش‌های پیشین و همچنین تأیید اعتبار ویژگی‌های استخراج‌شده از نظر متخصصان حوزه‌ آموزش سواد رسانه‌ای و اثربخشی الگو در اجرا، برنامه درسی را پیشنهاد می‌دهد که در جریان آن دانش‌آموزان با تشکیل اجتماع پژوهشی، در جهت یافتن، ساختن و پرداختن پیام‌های رسانه‌ای به تبادل‌نظر  و مشارکت مثبت (به‌جای فضای رقابتی) در محتواهای چالش‌انگیز مرتبط با شاخص‌های سواد رسانه‌ای مشغول خواهند شد و نتیجه‌ آن پرورش افکار براساس تأمل و تعمق غیرخصمانه، تقویت التذاذ حاصل از توانایی مطالعه و درک عمیق پیام‌های رسانه‌ای براساس گفت‌وگو، رشد خلاقیت در ضمن ایجاد شناخت‌های مشترک، پایبندی به اصول اخلاقی چون تحمل و مدارا، سعه‌صدر و پذیرش ابهامات و به‌طورکلی زمینه‌سازی و ارتقای سواد رسانه‌ای و خود رهبری فرد از طریق پرورش انواع تفکر مراقبتی، انتقادی و خلاقانه است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Features of media literacy education curriculum in the second primary

نویسندگان [English]

  • S. Ansari
  • F. Seraji
  • M. Yousefzadeh

Department of Educational Sciences, Faculty of Literature and Humanities,Bu-Ali Sina University, Hamean, Iran

چکیده [English]

Background and Objectives: Given the importance of media literacy education to children in the curricula of many schools around the world and the gaps in media literacy education in Iran as well as the emphasis of various studies on using learning-based methods based on information-processing models and social learning in media literacy education, the question arises as to what the characteristics of media literacy curriculum elements are according to previous studies in the field of media literacy education. The aim of the present study was to determine the characteristics of the second primary media literacy curriculum elements for functional consuming(FC), critical consuming(CC), functional presuming(FP), and critical presuming(CP) media.
Methods: This research was conducted using mixed-methods design (qualitative and quantitative). In the first stage, to identify the features of the media literacy curriculum of the second primary school, the qualitative method of synthesis research (qualitative Meta-Synthesis) was used, and in the next stage, to examine the opinion of experts from the descriptive-survey method and to evaluate the effect of program implementation, a quasi-experimental pre-test-post-test design with a control and experimental group was used. The statistical population of this study consisted of three groups, A) The studies published in the field of media literacy education were in local and international scientific databases; out of 4309, 18 related documents in the field of media literacy were purposefully selected as samples, B) In the initial validation section of the project, 15 specialists were purposefully selected (with criteria of expertise and experience in the field of media literacy education) from the statistical community of instructors and curriculum planning specialists in the field of media literacy as a sample, and C) In the quantitative part of the statistical population, the students of the second primary school in Hamedan in the academic year of 2019-2020 were included who were selected as a research sample using the multi-stage random cluster sampling method and consisted of a total of 63 sixth-grade female students. In order to analyze the data, to extract information from research and to analyze and combine the findings in determining the characteristics of the curriculum, the content analysis method was used via coding. At this stage, in addition to using the CASP tool in selecting appropriate study units, to ensure the coding method, in addition to using the researcher self-review technique, two experts in the field of communication and curriculum were used to re-codify the findings. In the second stage, using a researcher-made questionnaire, the data obtained from the survey to validate the curriculum were evaluated with a CVR coefficient. In the third stage, in order to analyze the data obtained from the researcher-made tests (functional evaluation, parent evaluation and self-evaluation) in four levels of functional consumption, critical consumption, functional prosumption, and critical prosumption, according to the fact that the data does not have a normal distribution in the pre-test and post-test, the Uman-Whitney test was used.
Findings: Findings of the research in the meta-analysis section indicated characteristics such as attention to critical approach, critical media literacy, cognitive media literacy and new media literacy, and the basics of the philosophy program for children in the basics element; Acquisition and promotion of media consumption indicators included (fostering caring thinking), critical media literacy (fostering critical thinking) and producing media messages (fostering creative thinking) in the target element; Attention to cognitive, emotional, aesthetic and moral dimensions, students' life experiences in the face of different media, components emphasized in media literacy theories and in combination with other courses were included in the content element; Attention to discussion and participation in classroom community of inquiry, research-oriented, based on personal (individual) patterns, as well as the use of integrated methods were considered in the method element; Emphasis on discussion, attention to different cognitive, emotional and behavioral dimensions, use of different evaluation tools as well as metacognitive self-evaluation were the elements of media literacy curriculum evaluation in the second primary school. In the field of validation according to experts, due to the higher CVR coefficient obtained in all items of the minimum acceptable coefficient for 15 people (0.49), the features mentioned in the curriculum of the second primary school were confirmed. In the study of the effect of the implemented curriculum on media literacy competencies of second primary school students, the results of Mann-Whitney post-test showed that the effect of the experimental group was significant at the confidence level of 0.95 (P = 0.000, Z = -5.93).
Conclusion: Combining library studies, experimental designs, and interviews with experts in previous studies, as well as validating the features extracted by experts in the field of media literacy training and model effectiveness in implementation suggests a curriculum during which students form a research community  to find, build, and engage in media messages involving positive exchange and participation (instead of a competitive environment) in challenging content related to media literacy indicators and results in the cultivation of thoughts based on non-hostile reflection, an increased enjoyment stemming from the ability to read and deeply understand media messages based on dialogue, the development of creativity while creating common perceptions, adherence to ethical principles such as tolerance and acceptance of ambiguities and in general grounding and promoting media literacy and self-leadership through cultivating a variety of caring, critical and creative thinking abilities.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Media literacy
  • Curriculum
  • Primary education

COPYRIGHTS 
©2023 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers. 

[40] Sandelowski M, Barroso J. Handbook for synthesizing qualitative research. New York: Springer publishing company; 2006.

نامه به سردبیر

سر دبیر نشریه فناوری آموزش، با تواضع انتشار نامه های واصله از نویسندگان و خوانندگان و بحث در سامانه نشریه را ظرف 3 ماه از تاریخ انتشار آنلاین مقاله در سامانه و یا قبل از انتشار چاپی نشریه، به منظور اصلاح و نظردهی امکان پذیر نموده است.، البته این شامل نقد در مورد تحقیقات اصلی مقاله نمی باشد.

توچه به موارد ذیل پیش از ارسال نامه به سردبیر لازم است در نظر گرفته شود:


[1]نامه هایی که شامل گزارش از آمار، واقعیت ها، تحقیقات یا نظریه ها هستند، لازم است همراه با منابع معتبر و مناسب باشند، اگرچه ارسال بیش از زمان 3 نامه توصیه نمی گردد

[2] نامه هایی که بجای انتقاد سازنده به ایده های تحقیق، مشتمل بر حملات شخصی به نویسنده باشند، توجه و چاپ نمی شود

[3] نامه ها نباید بیش از 300 کلمه باشد

[4] نویسندگان نامه لازم است در ابتدای نامه تمایل یا عدم تمایل خود را نسبت به چاپ نظریه ارسالی نسبت به یک مقاله خاص اعلام نمایند

[5] به نامه های ناشناس ترتیب اثر داده نمی شود

[6] شهر، کشور و محل سکونت نویسندگان نامه باید در نامه مشخص باشد.

[7] به منظور شفافیت بیشتر و محدودیت حجم نامه، ویرایش بر روی آن انجام می پذیرد.

CAPTCHA Image