آموزش الکترونیکی
فاطمه عفتی؛ سید محمد شبیری؛ حسن 'برزگر؛ مهدیه رضائی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش در جهت اصلاح نگرش و رفتار انسان با محیط پیرامونش، کلیـد رفـع بحرانهـای محیطزیستی آینده است. این واقعیت، اجرای گسترده برنامههای آموزشی محیطزیست برای شهروندان در بستر آموزش الکترونیکی را بیش از پیش ضروری ساخته است. جهت پیادهسازی موفق آموزش الکترونیکی، اینگونه آموزشها نیاز به طراحی مدل مناسب دارد؛ ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش در جهت اصلاح نگرش و رفتار انسان با محیط پیرامونش، کلیـد رفـع بحرانهـای محیطزیستی آینده است. این واقعیت، اجرای گسترده برنامههای آموزشی محیطزیست برای شهروندان در بستر آموزش الکترونیکی را بیش از پیش ضروری ساخته است. جهت پیادهسازی موفق آموزش الکترونیکی، اینگونه آموزشها نیاز به طراحی مدل مناسب دارد؛ از اینرو هدف از انجام این پژوهش، طراحی و اعتباریابی مدل آموزش الکترونیکی در آموزشهای شهروند محیطزیستی است.روشها: پژوهش حاضر، به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی، کاربردی و توسعهای و روش بررسی آن نیز، توصیفی تحلیلی است. بر این اساس، این پژوهش در دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول، بهمنظور شناسایی مؤلفههای لازم، از روش فراترکیب استفاده شده است و ضمن اجرای مصاحبههای اکتشافی نیمه ساختاریافته، مجموعهای از پژوهشهای مرتبط داخلی و خارجی قابل دسترس در پایگاههای اطلاعاتی و کتابخانههای دانشگاهها یا مراکز دولتی مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. در عین حال، بررسی محتوایی برای استخراج کد از 150 پژوهش منتخب و نیز 22 مصاحبه انجام شده بهصورت هدفمند و با استفاده از نرمافزار مکس کیودا بر اساس ملاکهای تعیین شده انجام گرفته و برای سنجش پایایی نیز از ضریب کاپا استفاده شده است. در مرحله دوم پژوهش و بهمنظور اعتباریابی مدل، پرسشنامه پنج گزینهای مبتنی بر مقیاس لیکرت در اختیار 42 نفر از متخصصان محیطزیست، آموزش محیط زیست، آموزش الکترونیکی و آموزش شهروندی قرار داده شد و در نهایت، پس از جمعآوری اطلاعات، نتایج با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) بارویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها: در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش فراترکیب، 15 مؤلفه و 49 گویه مربوط به مدل آموزش الکترونیکی در آموزشهای شهروند محیط زیستی احصا شد. شاخص کاپا 95/0 پایایی مدل طراحی شده را تأیید میکند که در سطح توافق عالی قرار گرفته است. یافتههای بخش کمّی پژوهش نشان داد در این مدل، تمامی بارهای عاملی در حد بسیار مطلوب و یا در حد قابل قبول ارزیابی میشود. مقدار آلفای کرونباخ برای تمامی مؤلفهها بالای 7/0 و مقدار پایایی ترکیبی برای کلیه متغیرهای مدل بالای 6/0 بهدست آمده است که حاکی از پایایی درونی مناسب است. همچنین، میزان متوسط واریانس استخراج شده در تمامی سازههای مدل بالاتر از 5/0 بهدست آمده است. بر این اساس، روایی واگرای مدل نیز تأیید میشود. ضریب تعیین R2 برای تمامی سازههای مدل در حد قابلتوجهی ارزیابی و مناسب بودن برازش مدل ساختاری هم تأیید شدهاست. اندازه اثر استخراج شده نیز، نشان میدهد کیفیت سیستم (795/0=Q2) بیشترین تأثیر را بر مدل داشته است. مقادیر t در تمامی مسیرهای مدل از 96/1 بیشتر است. با توجه به نتایج بهدستآمده از مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی، یافتهها رابطه مثبت و معنادار مسیرهای طراحیشده میان مؤلفههای مدل را تأیید میکند.نتیجهگیری: گویهها و مؤلفههای معرفی شده در طراحی مدل پیشنهادی از تأییدیه خبرگان این امر نیز برخوردار هستند. مدل طراحی شده میتواند بهعنوان ابزار مدیریتی در تقویت ارائه آموزشهای مفید و بهبود عملکرد آموزشی در این زمینه مؤثر واقع شود. همچنین، توسعه چنین مدلهایی میتواند بهعنوان راهنمای بهبود فرآیند آموزش به تصمیمگیرندگان کمک کند تا خط مشی مناسبی را برای سرمایهگذاری عوامل اثربخش در اتخاذ و توسعه این رویکرد آموزشی بهکار گیرند.
فناوری آموزش - هوش مصنوعی
محمدرضا رضائی؛ احسان پازوکی؛ رضا ابراهیم پور
چکیده
پیشینه و اهداف: در عصر حاضر، با توجه به گسترش روزافزون فناوری در سراسر جهان، سیستمهای آموزش الکترونیکی بهسرعت در حال گسترش هستند. با پیشرفت آموزش الکترونیکی حرکت از سمت آموزش سنتی (رویکرد ارائه یک آموزش برای همه) به سمت آموزش شخصیسازی شده آغاز شد. آموزش شخصیسازی شده یک رویکرد آموزشی است که هدف آن، سفارشی کردن یادگیری براساس ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در عصر حاضر، با توجه به گسترش روزافزون فناوری در سراسر جهان، سیستمهای آموزش الکترونیکی بهسرعت در حال گسترش هستند. با پیشرفت آموزش الکترونیکی حرکت از سمت آموزش سنتی (رویکرد ارائه یک آموزش برای همه) به سمت آموزش شخصیسازی شده آغاز شد. آموزش شخصیسازی شده یک رویکرد آموزشی است که هدف آن، سفارشی کردن یادگیری براساس نقاط قوت، مهارتها، علایق و نیازهای یادگیرنده است. این روش از آموزش مانند هر شیوه نوین دیگری دارای نقاط ضعف و قوت است. در واقع، میتوان افزایش انگیزه و کسب مهارت خودحمایتی را از مزایای مهم این نوع از آموزش دانست. در مقابل، بهعنوان نقاط ضعف این روش میتوان به زمانبر بودن آموزش، چالش در پیادهسازی و عدم وضوح در شیوه بهکارگیری اشاره کرد. با توجه به در دسترس بودن دادههای بسیار از یادگیرندگان، استفاده از هوش مصنوعی جهت شخصیسازی آموزش هم کیفیت را افزایش میدهد و هم باعث جذابیت آموزش خواهد شد. امروزه، یکی از شیوههای شخصیسازی آموزش، ارائه براساس ترجیحات یادگیرندگان است. ترجیحات یادگیرنده میتواند بهصورت خودانگارانه و بهطور صریح با درخواست مستقیم از یادگیرنده یا بهصورت ضمنی و جمعآوری و پایش دادهها شناسایی و استخراج شود. امروزه مدلسازی ترجیحات کاربر یکی از چالش برانگیزترین وظایف در سیستمهای آموزش الکترونیکی است که با حجم زیادی از اطلاعات سروکار دارد. هدف این پژوهش، استخراج ضمنی ترجیحات یادگیرنده با بهرهگیری از یک سامانه آموزشی هوشمند تعاملی برخط است که مدلسازی ترجیحات یادگیرنده با استفاده از مفهومسازی برای اشیای یادگیری از طریق گسترش پروفایل و بهرهگیری از الگوریتمهای هوش مصنوعی انجام میشود. مدل با دادههای تعاملی جمعآوری شده آموزش دیده و اشیای یادگیری جدید را براساس ترجیحات یادگیرنده در اختیار او قرار میدهد. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی است.روشها: در این پژوهش، با توجه به جامعه در دسترس ما، 29 آقا و خانم دانشجوی کارشناسی رشته کامپیوتر، با میانگین سنی 5/21 سال که درس یادگیری ماشین را نگذرانده بودند، بهعنوان شرکتکننده همکاری داشتند. شرکتکنندگان پس از ثبتنام بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. به گروه آزمایش محتوای شخصیسازی شده منطبق با ترجیحات و به گروه کنترل محتوای نامنطبق با ترجیحات ارائه شد. پس از طی آموزش، میزان یادگیری و بار شناختی شرکتکنندگان توسط آزمون عملکردی طراحی شده و پرسشنامه شاخص بار کاری ناسا مورد سنجش قرار گرفت. در پایان سطح معناداری نتایج بهدست آمده دو گروه با استفاده از آزمون آماری تی مستقل مورد ارزیابی قرار گرفت.یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده، میانگین نمرات آزمون عملکردی گروه آزمایش که محتوای منطبق با ترجیحات دریافت کرده بودند نسبت به میانگین گروه کنترل با مقدار 7/0p= دارای اختلاف معنادار نبود (ضمن انجام یادگیری)؛ اما میانگین بار شناختی گروه آزمایش نسبت به میانگین بار شناختی گروه کنترل با مقدار 00/0p= بهصورت معنادار پایین تر گزارش شد.نتیجهگیری: براساس یافتههای پژوهش، ارائه محتوای آموزشی شخصیسازی شده براساس ترجیحات یادگیرندگان با استفاده از تکنیک گسترش پروفایل، در زمان یادگیری، بار شناختی را میزان قابل توجهی کاهش داد. بنابراین، ارائه محتوای آموزشی براساس ترجیحات یادگیرندگان، بهعنوان یکی از شیوههای آموزشی شخصیسازی شده در یادگیری الکترونیکی، نقش مهمیدر کاهش بار شناختی یادگیرندگان ایفا میکند.
تهیه و تدوین محتوای الکترونیکی
زهرا راه بر؛ فاطمه احمدی کلاته احمد؛ مودت سعیدی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه به دلایل مختلفی از جمله ظهور بیماری کرونا، شاهد استقبال نظام های آموزشی از آموزش های غیرحضوری هستیم. در این زمان، نقش اصلی در طراحی آموزشی دوره های آموزش غیرحضوری را معلمان هر درس برعهده دارند؛ بنابراین آن ها باید با نظریه های مربوط به ساختار شناختی و چگونگی یادگیری دانش آموزان از محتواهای الکترونیکی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه به دلایل مختلفی از جمله ظهور بیماری کرونا، شاهد استقبال نظام های آموزشی از آموزش های غیرحضوری هستیم. در این زمان، نقش اصلی در طراحی آموزشی دوره های آموزش غیرحضوری را معلمان هر درس برعهده دارند؛ بنابراین آن ها باید با نظریه های مربوط به ساختار شناختی و چگونگی یادگیری دانش آموزان از محتواهای الکترونیکی آشنا باشند تا آموزش های آن ها ضمن تسهیل فرآیند یادگیری، سبب بالا بردن سطوح یادگیری و افزایش میزان یادداری مطالب آموزشی در دانش آموزان نیز شود. زیرا چنانچه محتواهای الکترونیکی و چندرسانه ای طراحی شده به خصوص در درسی مانند فیزیک که از انواع رسانه ها و بازنمایی های متعدد برای انتقال مفاهیم بهره می گیرد طبق اصولی سازگار با ساختار شناختی یادگیرندگان طراحی نشود، ممکن است باعث واردآمدن بارشناختی اضافه به حافظه ی یادگیرندگان شود و این امر مانعی برای فرآیند یادگیری و یادداری مطالب در یادگیرندگان باشد. لذا پژوهش حاضر باهدف طراحی یک محتوای الکترونیکی برای درس فیزیک (مثلاً مبحث فشار) بر اساس اصول نظریه بارشناختی و بررسی تأثیر آن بر سطوح یادگیری (دانش، فهمیدن و بهکاربستن) و میزان یادداری دانشآموزان از مبحث آموزشی انجام شد.روشها: روش پژوهش نیمهآزمایشی از نوع طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه نهم دوره متوسطه اول مدارس عادی آموزشوپرورش ناحیه ۱۷ استان تهران است که در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بودند. نمونهگیری از نوع تصادفی خوشهای چندمرحلهای و تخصیص تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل انجامگرفته است. حجم نمونه آماری تحقیق ۱۲۰ نفر است که در دو گروه همسان آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمعآوری دادههای سطوح یادگیری و میزان یادداری از یک آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته به صورت پیشآزمون-پسآزمون استفاده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط دبیران با تجربه علومتجربی و اساتید آموزش فیزیک تایید و پایایی آن به روش آلفایکرونباخ 85/0 سنجیده شده بود. اجرای دورۀ آموزشی این پژوهش بهصورت مجازی و در بستر سامانه شاد (شبکه اجتماعی دانشآموزی) در طی ۳ هفته آموزشی، ۶ جلسة ۶۰ دقیقهای در کلاسهای مجازی علومتجربی پایه نهم انجامگرفته است. قبل از شروع دورۀ آموزشی، ابتدا طرح درسها و محتوای آموزشی مربوط به یک مبحث از فیزیک ( مبحث فشار و آثار آن) برای گروه کنترل به شیوه کلاسهای مجازی متداول تهیه و تدوین شدند و سپس با مطالعه دقیق مبانی نظری و تجربی نظریه بارشناختی، طرح درسها و محتواها با رعایت اصول نظریه بار شناختی برای گروه آزمایش تهیه و تدوین گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 20 استفاده شد.یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس برای سطوح یادگیری نشان داد، طراحی محتوای الکترونیکی مبتنی بر نظریه بارشناختی، سبب ارتقای بیشتر سطوح یادگیری(دانش، به فهمیدن و به کاربستن) دانشآموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میشود(05/0 p). همچنین نتیجه آزمون تی مستقل برای آزمون یادداری نشان میدهد، بین گروه کنترل و آزمایش در میزان یادداری آنها از مبحث تدریس شده تفاوت معناداری وجود دارد( 01/0 p).نتیجهگیری: باتوجهبه نتایج بهدستآمده از مطالعه حاضر میتوان نتیجهگیری کرد که رعایت اصول طراحی آموزشی مبتنی بر نظریه بارشناختی در تولید محتوای آموزشی الکترونیکی درس فیزیک، تأثیر مثبت قابلتوجهی بر روی سطوح یادگیری و میزان یادداری دانشآموزان از مباحث آموزشی دارد. لذا به طراحان محتواهای آموزش الکترونیکی توصیه میشود تا اصول نظریه ی بارشناختی را در طراحی و تولید محتوا های خود مدنظر قرار دهند.
آموزش الکترونیکی- مجازی
سهراب عظیم پور؛ حسین واحدی
چکیده
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر پژوهشهای بسیاری به استفاده از فناوری و رسانههای آموزشی در آموزش، توجه کردهاند. این رسانهها، هم دقت عمل را بهبود میبخشند و هم سرعت یادگیری و انتقال مفاهیم را افزایش میدهند. با توجه به ماهیت گرافیکی و فضایی محتوای درس هندسه و نیز مشکلات مربوط به ترسیم و تجسم دقیق و درست اشکال، استفاده از روشها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در سالهای اخیر پژوهشهای بسیاری به استفاده از فناوری و رسانههای آموزشی در آموزش، توجه کردهاند. این رسانهها، هم دقت عمل را بهبود میبخشند و هم سرعت یادگیری و انتقال مفاهیم را افزایش میدهند. با توجه به ماهیت گرافیکی و فضایی محتوای درس هندسه و نیز مشکلات مربوط به ترسیم و تجسم دقیق و درست اشکال، استفاده از روشها و ابزارهای نوین در آموزش، ضروری به نظر میرسد. هدف این پژوهش، بررسی و مقایسه اثربخشی روشهای آموزش با رسانههای آموزشی الکترونیکی (تصاویر گرافیکی پویا و ایستا) و آموزش به شیوهیمعمول در درس هندسه بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی هندسه دانشآموزان بود.روشها: با توجه به ماهیت کار، روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود. برای انجام پژوهش، از طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش، شامل کلیه دانشآموزان پسر پایه دهم رشته ریاضی در آموزش و پرورش ناحیه یک شهر تبریز در سال تحصیلی1400-1399 بود. نمونه آماری شامل 79 دانشآموز پسر پایه دهم رشته ریاضی است که شامل 3 کلاس بودند و بهصورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. این سه کلاس بهصورت تصادفی در سه گروه پژوهش جای گرفتند. در گروه کلاسی آموزش با رسانه الکترونیکی تصاویر گرافیکی پویا 26 نفر، گروه کلاسی آموزش با رسانه الکترونیکی تصاویر گرافیکی ایستا، 26 نفر و گروه کلاس آموزش معمول، 27 نفر حضور داشتند. کلاس اول، آموزش خود را با استفاده از رسانه الکترونیکی تصاویر گرافیکی پویا دریافت کرد. کلاس دوم، آموزش خود را با استفاده از رسانه الکترونیکی تصاویر گرافیکی ایستا دریافت کرد و گروه سوم به همان شیوه آموزش معمول پیش رفت. ابزار مداخله این پژوهش، شامل نرمافزار آموزش الکترونیکی تصاویر گرافیکی پویا (جئوجبرا) و مجموعه اسلایدهای آموزشی طراحی شده توسط محققان برای آموزش تصاویر گرافیکی ایستا بود. گروههای مورد مطالعه به مدت 6 هفته و در هر هفته، 1 جلسه و هر جلسه، 90 دقیقه با استفاده از یکی از روشها در مورد مفاهیم ترسیمهای هندسی و استدلال، آموزش دیدند. بهمنظور جمعآوری دادههای مربوط به پیشرفت تحصیلی، هر سه گروه قبل و بعد از مداخله، با استفاده از دو آزمون موازی معلم ساخته شامل 14 پرسش، بهصورت پرسشهای باز پاسخ (تشریحی) درباره مفاهیم ترسیم و استدلال هندسی از کتاب هندسه 1 سال دهم رشته ریاضی، ارزیابی شدند. آزمون اول، بهعنوان پیشآزمون و آزمون دوم بهعنوان پسآزمون مورد استفاده قرار گرفت. همچنین، آزمودنیها قبل و پس از آموزش به پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی پاسخ دادند. دادههای بهدست آمده از مراحل اجرای پیشآزمون و پسآزمون، پس از بررسی پیشفرضها، با استفاده از تحلیل کوواریانس یکراهه تحلیل شد.یافتهها: نتایج نشان داد که روشهای آموزش مورد مطالعه بر پیشرفت تحصیلی، تأثیر متفاوتی دارند. در پیشرفت تحصیلی، تفاوت بین گروههای آموزش الکترونیکی با تصاویر گرافیکی پویا و ایستا (009/0P<)، بین گروههای آموزش با تصاویر گرافیکی پویا و آموزش معمول (001/0P<) و بین گروههای آموزش الکترونیکی با تصاویر گرافیکی ایستا و آموزش معمول (001/0P<)، معنیدار است. همچنین، نتایج نشان داد که روشهای آموزش مورد مطالعه بر خودکارآمدی تحصیلی هندسه، تأثیر متفاوتی دارند. در خودکارآمدی تحصیلی، تفاوت بین گروههای آموزش با تصاویر گرافیکی پویا و ایستا (02/0P<)، بین گروههای آموزش با تصاویر گرافیکی پویا و آموزش معمول (05/0P<) و بین گروههای آموزش با تصاویر گرافیکی ایستا و آموزش معمول (001/0P<)، معنیدار است. در بین گروههای مورد مطالعه این پژوهش، بهترین نتیجه پیشرفت تحصیلی مربوط به آموزش الکترونیکی با تصاویر گرافیکی پویا است.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق، اثربخشی استفاده از رسانههای آموزش الکترونیکی در آموزش درس هندسه را در پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان، مورد تأئید قرار میدهد. بهکارگیری رسانههای الکترونیکی بهویژه استفاده از آموزش الکترونیکی تصاویر گرافیکی پویا، میتواند در بهبود عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانشآموزان بهعنوان تسهیلگر آموزشی نقش ایفا کند.
آموزش الکترونیکی- مجازی
حمید رضا مقامی؛ فاطمه اسدی؛ اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده
پیشینه و اهداف: روشهای سنتی تدریس، دانشآموزان را برای زیستن در قرن بیست و یکم آماده نمیکند. دانشآموزان در قرن بیست و یک باید فراتر از دانش اساسی در زمینه موضوعی حرکت کنند و دنبال موضوعات مهمتری مانند کسب مهارت باشند. درحال حاضر داشتن مهارت خودکارآمدی و ایجاد درگیری تحصیلی توسط دانشآموزان یکی از چالشهای نظام آموزشی است. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: روشهای سنتی تدریس، دانشآموزان را برای زیستن در قرن بیست و یکم آماده نمیکند. دانشآموزان در قرن بیست و یک باید فراتر از دانش اساسی در زمینه موضوعی حرکت کنند و دنبال موضوعات مهمتری مانند کسب مهارت باشند. درحال حاضر داشتن مهارت خودکارآمدی و ایجاد درگیری تحصیلی توسط دانشآموزان یکی از چالشهای نظام آموزشی است. همچنین نظامهای آموزش ابتدایی در کشورهای پیشرفته نیز تربیت دانشآموزانی با چنین مهارتهایی را جهت پیشرفت تحصیلی مدنظر قرار میدهند. لذا ضرورت دارد روشهای تدریس مناسبی که موجب ارتقای این دو مهارت در یادگیرندگان میشود را مورد بررسی قرار داد و از تمام ظرفیتهای موجود در آموزش برخط برای بهبود مهارت خودکارآمدی و درگیری تحصیلی استفاده نمود؛ زیرا استراتژیهای تدریس با پیشرفت چشمگیر فناوری در حال پیشرفتند و آموزش و پرورش باید به تدریج تمرکز خود را از فضای فیزیکی کلاس درس به محیطهای مجازی منتقل کند. یادگیری مبتنی بر پروژه یک رویکرد یادگیری عمیق و جامع برای تدریس و یادگیری در کلاس است و میتوان آن را با یادگیری الکترونیکی تلفیق کرد و برای دستیابی به مهارتهای اساسی مانند خودکارآمدی و درگیری تحصیلی از آن استفاده کرد. هدف این پژوهش نیز بررسی تأثیر آموزش الکترونیکی مبتنی بر پروژهی بر خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانشآموزان پایهی ششم ابتدایی است.روشها: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پایهی ششم ابتدایی سوادکوه در سال تحصیلی 1399-1400 بودهاند که 34 نفر از آنها (17 نفر در گروه آزمایش و 17 نفر در گروه کنترل) با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی آپلتون و همکاران (2006) و پرسشنامهی خودکارآمدی تحصیلی جینگ و مورگان (1999) بود.یافتهها: در یافتهها نشانه روشنی وجود داشت که یادگیری مبتنی بر پروژه میتواند دانشآموزان را به یادگیری ترغیب کند و خودکارآمدی و درگیری تحصیلی آنها را برای عملکرد بهتر در این زمینه تحریک کند. یافتههای تحقیق نشان داد آموزش مبتنی بر پروژه در محیط برخط بهطور کلی بر خودکارآمدی ( 05/0P< و46/4 F=) و درگیری تحصیلی دانشآموزان (05/0P< و 97/7 F=) تأثیر مثبت دارد.نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مثبت آموزش مبتنی بر پروژه در محیط برخط برخودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانشآموزان در این پژوهش و همچنین افزایش محبوبیت یادگیری مبتنی بر پروژه، باید برای بهبود آموزش و پرورش، معلمان رویکردهای تدریس خود را به سمت آموزش مبتنی بر پروژه سوق دهند. از الزامات این اقدام میتوان به توانمندسازی معلمان در حوزه نظام آموزش الکترونیک و طراحی کتابهای درسی متناسب برای یادگیری مهارتها و آموزش مبتنی بر پروژه اشاره نمود. همچنین پیشنهاد میشود معلمان به دانشآموزان مسئولیت یادگیری و نقش فعال ببخشند؛ زیرا آنها از طریق یادگیری مبتنی بر پروژه میتوانند یادگیری خود را درک کنند، محصولات خود را ارائه دهند که یادگیری و تلاش آنها را نشان میدهد.
آموزش الکترونیکی- مجازی
کاظم حسنی؛ مستوره شفیعیان؛ شهریار میرزایی
چکیده
پیشینه و اهداف: ابزارهای آموزشی جدید فرصتهایی را برای دانشآموزان فراهم میکنند تا آن چیزی را که مورد علاقه آنها است انتخاب کنند. تکنولوژی با ابزارهای یادگیری چند رسانهای باعث میشود تا دانشآموزان در یادگیری درگیر شوند و با علاقه یاد بگیرند. به همین منظور، پژوهش حاضر، با هدف مقایسه آموزش حضوری با آموزش الکترونیکی، برسطوح ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ابزارهای آموزشی جدید فرصتهایی را برای دانشآموزان فراهم میکنند تا آن چیزی را که مورد علاقه آنها است انتخاب کنند. تکنولوژی با ابزارهای یادگیری چند رسانهای باعث میشود تا دانشآموزان در یادگیری درگیر شوند و با علاقه یاد بگیرند. به همین منظور، پژوهش حاضر، با هدف مقایسه آموزش حضوری با آموزش الکترونیکی، برسطوح یادگیری شناختی دانشآموزان در سه حیطة (دانش، فهم و کاربرد) بلوم، در درسهای ریاضی و علوم پایة ششم شهر روانسر انجام شده است.روشها: روش پژوهش شبه آزمایشی و نحوه نمونهگیری به این صورت بود که برای شرکت در این پژوهش به روش نمونهگیری در دسترس، 60 نفر از دانشآموزان پایة ششم دبستان نیایش انتخاب، سپس بهصورت تصادفی ساده، به دو کلاس 30 نفره تقسیم شدند. دانشآموزان هر دو کلاس بهطور همزمان بهمدت دو ماه، یکی تحت آموزش حضوری و دیگری آموزش الکترونیکی قرارگرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی با آلفای (87/0) و علوم با آلفای (91/0 ) محقق ساخته استفاده شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سطوح یادگیری بلوم بود، که بهمنظور سنجش سطح یادگیری دانشآموزان در سه حیطه (دانش، فهم و کاربرد) در درس ریاضی و علوم طراحی شد. در ابتدا با جلب مشارکت و همکاری آزمودنیها، در گروه آزمایشی1 (آموزش حضوری) و گروه آزمایشی2 (آموزش الکترونیکی)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی ریاضی و علوم که بهمنظور سنجش سطح یادگیری دانشآموزان در سطح دانش، فهم و کاربرد در درس ریاضی و علوم طراحی شده بود، بین آنها توزیع و اجرا گردید و دادههای مربوط به پیشآزمون جمعآوری شد. پس از برگزاری پیشآزمون، سه فصل درس علوم و دو فصل درس ریاضی به مدت دو ماه تدریس و سپس پسآزمون گرفته شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، در آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون کولموگروف- اسمیرنف تک نمونهای و جهت آزمون فرضیهها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش حضوری و آموزش الکترونیکی بر سطوح یادگیری شناختی دانشآموزان اثربخشی دارند (05/0 < P). آموزش الکترونیکی (درس ریاضی با میانگین 63/15 و درس علوم با میانگین 33/17) در مقایسه با آموزش حضوری (درس ریاضی با میانگین 73/14و درس علوم با میانگین 08/16)، نقش بیشتری در افزایش یادگیری دانشآموزان دارد و با افزایش آموزش الکترونیکی در فرآیند آموزش، افزایش بیشتری در سطوح شناختی یادگیری دانشآموزان به وجود میآید. بهعلاوه این اثربخشی در درس علوم (71.R) بیشتر از درس ریاضی (26.R) است.نتیجهگیری: نتیجه تحقیق نشان داد که آموزش به شیوه الکترونیکی و حضوری بر افزایش سطوح یادگیری شناختی دانشآموزان تأثیر دارد؛ بنابراین پیشنهاد میشود در فرایند تدریس و آموزش، معلمان از (آموزش ترکیبی) استفاده کنند تا از جنبههای سودمند، هر دو آموزش الکترونیکی (انعطافپذیری بیشتر) و حضوری (تعاملات اجتماعی بیشتر) استفاده شود. در شیوه ترکیبی، طراح آموزشی سعی دارد تا محتوای یادگیری را از طریق آموزشهای کلاسی چهره به چهره و کتابهای چاپی با آموزشهای تعاملی مبتنی بر وب و کلاسهای درس مجازی ترکیب کند تا با ایجاد فرصتهای یادگیری اثربخش، محیط غنیتری برای یادگیرنده شکل گیرد. همچنین با توجه به اثربخشی بیشتر آموزش الکترونیکی در این تحقیق، توسعه مهارتهای رایانهای و اینترنتی معلمان و استفاده بیشتر از این شیوه آموزش در فرایند یادگیری، بیشتر باید مورد توجه مدارس و معلمان باشد.
آموزش الکترونیکی
محمد جعفرآبادی آشتیانی؛ منصور نعمانوف
چکیده
پیشینه اهداف: ازآنجاییکه روش آموزش مبتنی بر حل مسأله روشی کارا، پذیرفتهشده و دانشآموز محور میباشد و در این روش یادگیرنده در کل فرآیند آموزش و یادگیری فعال است، روشی مناسب برای آموزش مفاهیم ریاضی است. بااینحال پژوهشگران خاطرنشان کردهاند که اجرای این روش به شیوه سنتی با محدودیتهای جدی نظیر کمبود منابع مالی، کمبود زمان ...
بیشتر
پیشینه اهداف: ازآنجاییکه روش آموزش مبتنی بر حل مسأله روشی کارا، پذیرفتهشده و دانشآموز محور میباشد و در این روش یادگیرنده در کل فرآیند آموزش و یادگیری فعال است، روشی مناسب برای آموزش مفاهیم ریاضی است. بااینحال پژوهشگران خاطرنشان کردهاند که اجرای این روش به شیوه سنتی با محدودیتهای جدی نظیر کمبود منابع مالی، کمبود زمان و کمبود تعداد آموزشگران ماهر روبرو است. درنتیجه پیادهسازی این روش بهصورت الکترونیکی بهمنظور بهرهگیری از امکانات موجود در فضای مجازی ازجمله ابزار نوشتاری،دسترسی به منابع،بحث و تبادل نظر بین دانشآموزان و به اشتراکگذاری نظرات و ایدهها، یک ضرورت انکارناپذیر است. هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی نرمافزار جدید بر پایه یادگیری مبتنی بر حل مسأله (بنام نرمافزار تسهیلگر) و همچنین بررسی تأثیر این نرمافزار بر بهبود عملکرد ریاضی دانشآموزان پایه سوم متوسطه دوم میباشد. نرمافزار تسهیلگر با مشاوره گروهی از متخصصین زمینه فناوری آموزشی و ریاضی برای یادگیری برخی از مباحث ریاضی دوره متوسطه طراحی و تولید شده است. نرمافزار طراحیشده ضمن فراهم نمودن بستری مناسب برای آموزش ریاضی در محیطهای دیجیتال باعث افزایش فعالیت دانشآموزان در درس ریاضی، صرفهجویی در زمان و هزینههای آموزش، فراهم آوردن امکان برگزاری آزمونهای مستمر تشریحی برای دانشآموزان و خودارزیابی آنلاین در محیطهای الکترونیکی میشود.روشها: پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی و با تکیه بر روش پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. به این منظور دو پیشآزمون و پسآزمون ریاضی محقق ساخته در قالب هشت سؤال 20 نمرهای از کتاب پایه سوم متوسطه طراحی شد. گردآوری دادهها با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته با ملاحظات تأمین روایی و پایایی، انجام شد. روایی محتوایی آزمونها با روش لاووشه بررسی و مورد تائید قرار گرفت. همچنین از روش دونیمه کردن برای بررسی پایایی آزمونهای ریاضی استفاده شد. بدین منظور از نرمافزار آماری به جهت بررسی و سنجش پایایی از ضریب دونیمه کردن استفاده گردید و درنهایت برای آزمونهای ریاضی پایایی به مقدار ۷۸/۰ به دست آمد. شرکتکنندگان در این تحقیق 65 دانشآموز دختر و پسر پایه سوم متوسطه دوم از دو مدرسه در شهر تهران بودند که با توجه به نمونهگیری تصادفی ساده و با تکیه بر فرمول کوکران، 32 دانشآموز بهعنوان گروه آزمایش و 31 نفر بهعنوان گروه کنترل از یک مدرسه و همچنین 33 دانشآموز بهعنوان گروه آزمایش و 30 دانشآموز بهعنوان گروه کنترل از مدرسه دیگر انتخاب شدند. در گروههای آزمایش، آموزش ریاضی به کمک نرمافزار تسهیلگر و در گروههای کنترل آموزش به روش سنتی انجام شد. دادهها از طریق آزمون ریاضی جمعآوری و تحلیل آنها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی صورت گرفت.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات پسآزمون دانشآموزان، در گروههای کنترل و گروههای آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین نمرات پسآزمون گروههای آزمایش بیشتر از گروههای کنترل است.نتیجهگیری: درمجموع، یافتهها نشان داد که ایده طراحی نرمافزار تسهیلگر با تأکید بر آموزش مبتنی بر حل مسأله موفقیتآمیز بوده و استفاده از این نرمافزار در عملکرد ریاضی دانشآموزان پایه سوم متوسطه تأثیر مثبت و معناداری داشته است. درنتیجه میتوان از نرمافزار تسهیلگر بهعنوان یک مداخله مفید و کارآمد برای بهبود یادگیری درس ریاضی استفاده کرد.
سواد اطلاعاتی
زهرا بتولی؛ فاطمه فهیم نیا؛ نادر نقشینه؛ فخرالسادات میرحسینی
چکیده
پیشینه و اهداف: باوجود ظهور و پیشرفت فناوریهای نوین و به دنبال آن تغییر روش زندگی در دهه های اخیر، سیستمهای آموزش همان روش آموزش سنتی خود را حفظ کرده و خود را مطابق با ویژگی های نسل دیجیتال تغییر ندادهاند. این در حالی است که ویژگی های اهالی دیجیتال بر روشهای یاددهی-یادگیری آنها نیز مؤثر بوده است. یکی از جدیدترین ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: باوجود ظهور و پیشرفت فناوریهای نوین و به دنبال آن تغییر روش زندگی در دهه های اخیر، سیستمهای آموزش همان روش آموزش سنتی خود را حفظ کرده و خود را مطابق با ویژگی های نسل دیجیتال تغییر ندادهاند. این در حالی است که ویژگی های اهالی دیجیتال بر روشهای یاددهی-یادگیری آنها نیز مؤثر بوده است. یکی از جدیدترین تحولات رخداده در حیطه فناوریهای نوین، بازیوارکردن محیطهای آموزشی یا به عبارتی استفاده از عناصر بازی در محیطهای غیربازی است. بازیوارسازی، استفاده از مکانیکهای بازی، زیبایی شناسی و تفکر بازی جهت درگیرکردن افراد، انگیزهبخشی به اعمال، ارتقاء یادگیری و حل مسئله است. استفاده از عناصر بازی در آموزش الکترونیکی نیز در کشورهای پیشرفته و حتی کشورهای درحالتوسعه جایگاه ویژهای جهت مواجهه با مشکلات آموزش کنونی یافته است. این پژوهش با هدف مرور مقاله های قلمرو «بازیوارسازی در آموزش الکترونیکی»، ارائه طرحی کلی از موضوعهای مورد پژوهش و بررسی اثربخشی آن در آموزش، با روش مرور نظام مند انجام شده است. روشها: جستجوی نظاممند مقالات در بهمن 1396 انجام گرفت. بعد از جستجو در پایگاههای اطلاعاتی Web of Science, Scopus, PubMed, Siencedirect, Wiley, Taylor&Francis, Emerald با واژگان کلیدی Gamification, gamify, and gameful همراه با online, web, tutorial, modual, e-learning, electronic, "e-course و بر اساس معیارهای ورودی، 60 مقاله انتخاب شد. در ادامه مقالههای منتخب به لحاظ جامعه پژوهش، تعداد عناصر بازی مورداستفاده، عناصر بازی مورد استفاده، دورههای آموزشی بازیوارشده و موضوع مقالات بررسی شد. یافتهها: نمونه مورد مطالعه در این پژوهشها شامل دانشآموزان مقاطع تحصیلی مختلف و دانشجویان رشته های گوناگون همچون کامپیوتر، روانشناسی، مهندسی ساختمان، توریسم، کتابداری، روزنامه نگاری و پرستاری بود. در این مطالعات، اثربخشی بازی وارسازی بر یادگیری مباحث مختلف آموزشی همچون برنامه نویسی، زبان انگلیسی، ریاضی، فناوری اطلاعات و ارتباطات، اقتصاد، روانشناسی، فیزیک، زبان آلمانی، زیستشناسی و پزشکی مورد بررسی قرارگرفته است. اثربخشی بازیوارسازی بر مشارکت، یادگیری، انگیزه، اضطراب، ارزیابی همتایان، همکاری متقابل، بهینه سازی وبسایت آموزشی، کاهش هزینه و بارکاری اساتید ازجمله حوزههای موضوعی این مقالات بود. بررسی اثربخشی یکی از عناصر بازی بر رفتار نیز در این مطالعات مورد بررسی قرار گرفته است مانند اثربخشی تابلو امتیاز بر یادگیری و مشارکت؛ اثربخشی تابلو امتیاز بر اضطراب؛ اثربخشی امتیاز بر انگیزه؛ اثربخشی آواتار نیمهگمنام بر انگیزه و مشارکت؛ و اثربخشی آواتار بر انگیزه. ازجمله سایر موضوعات مورد بررسی در این مطالعات میتوان به بررسی تفاوتهای جنسیتی در برخورد با بازیوارسازی، بررسی امکان پیشبینی عناصر بازی مناسب برای کاربران مختلف، تعیین عناصر بازیوارسازی مؤثر بر یادگیری و انگیزه، و بررسی امکان استفاده از عناصر بازی متناسب با نوع انگیزه فراگیر اشاره کرد. عنصر بازی امتیاز، تابلو امتیاز، نشان، سطوح، چالش و بازخورد بیشتر از سایر عناصر مورد استفاده قرار گرفته بودند. ازجمله سایر عناصر بازی مورد استفاده در محیطهای آموزشی میتوان به آواتار، نوار پیشرفت، اشتراک اجتماعی، محدودیت زمانی، رهایی از شکست، مأموریت و قانون اشاره نمود. تعداد عناصر بازی مورداستفاده در این مطالعات متفاوت است. در برخی مطالعات تنها یک عنصر بازی و در سایر مطالعات دو، سه و یا حتی تعداد بیشتری از عناصر بازی مورداستفاده و ارزیابی قرارگرفته است.نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثربخشی محیط های آموزشی بازیوارشده بر افزایش یادگیری، مشارکت و انگیزه فراگیران است. این امر به خاطر ویژگی هایی است که در بطن بازی وارسازی وجود دارد؛ چراکه بازی وارسازی منجر به تغییر رفتار پیشبینی شده و تجربه های یادگیری گسترده میشود.
آموزش الکترونیکی- مجازی
مهدی عرب پشتکوهی؛ افسانه زمانی مقدم؛ علی رجب زاده قطری
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن اخیر که دوره گذر از عصر صنعتی به عصر اطلاعات و ارتباطات است، تعلیم و تربیت نسبت به دوران گذشته هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت بهطور چشمگیری دچار تحول شده است. ورود فناوری اطلاعات تمامی شئون زندگی بشری را دست خوش تغییر و تحول کرده است؛ در این میان نظامهای آموزشی به دلیل ماهیت معرفتیشان بیش از دیگر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن اخیر که دوره گذر از عصر صنعتی به عصر اطلاعات و ارتباطات است، تعلیم و تربیت نسبت به دوران گذشته هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت بهطور چشمگیری دچار تحول شده است. ورود فناوری اطلاعات تمامی شئون زندگی بشری را دست خوش تغییر و تحول کرده است؛ در این میان نظامهای آموزشی به دلیل ماهیت معرفتیشان بیش از دیگر نظامها از فناوریهای اطلاعاتی متأثر شدهاند. تا چندین سال پیش افراد برای آموزش و یادگیری نیاز به زمان و مکان مشخصی داشتند ولی امروزه با پیشرفت فناوریهای رایانه و شبکه اینترنت تا حدودی این نیاز از بین رفته است و هر کس بهزودی قادر خواهد بود هر چیزی را در هر زمانی و هر مکانی یاد بگیرد. روشهای سنتی آموزش دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای رشد و گسترش مداوم مهارتهای آموزشی نیستند. کاربرد فناوری در آموزش، نظامهای آموزش الکترونیکی را بهوجود آورده و باعث تغییراتی در نقش عناصر آموزش و طراحی آموزشی شده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اهمیت اجزای تشکیلدهنده آموزش الکترونیکی درس کار و فناوری از دیدگاه صاحبنظران است. رویکرد پژوهش کمی و از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است.روشها: رویکرد پژوهش کمی و از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. این روش در هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبروست قابل استفاده است. معیارهای مطرح شده میتوانند کمی و کیفی باشند. سپس یک سری مقایسههای زوجی انجام میگیرد. این مقایسات وزن هریک از فاکتورها را در راستای گزینههای رقیب مشخص میسازد. در نهایت منطق تحلیل سلسله مراتبی به گونهای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه حاصل آید.جامعه پژوهش صاحبنظران حوزه آموزش، برنامهریزی فناوریهای نوین و درس کار و فناوری هستند که به صورت هدفمند تعداد 18نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد و شاخصهای تشکیل دهندۀ آن اجزای تشکیل دهنده آموزش الکترونیکی کرسلی بود که در مجموع در 10 شاخص دستهبندی شدند. در این مطالعه به بررسی ضرایب اهمیت شاخصها پرداخته است. سپس این شاخصها در یک پرسشنامه در اختیار نمونه تحقیق قرار داده شد و شاخصهای مذکور به وسیله نرمافزار اکسپرت چویس (expert choice 11) و بر مبنای روش تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مقایسه زوجی شاخصها استفاده شد. یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده مهمترین اجزای تشکیل دهنده آموزش الکترونیکی از دیدگاه صاحبنظران به ترتیب محتوا (با وزن 116/0)، طراحی صفحات (با وزن 128/0)، سازماندهی (با وزن 124/0)، انگیزش (با وزن 099/0)، انعطافپذیری (با وزن 093/0)، ارزشیابی (با وزن 092/0)، بازخورد (با وزن 098/0)، حجم کاری متعادل (با وزن 090/0)، کمکرسانی (با وزن 081/0) و فعالیت یاددهی- یادگیری (با وزن 079/0) است.نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش به تصمیمگیرندگان در اتخاذ راهبردهای اثربخش برای دورههای آموزش کمک میکند چراکه مهمترین اجزای تشکیلدهنده آموزش الکترونیکی مشخص است و تصمیمگیرندگان میتوانند به موجب آن میزان تخصیص منابع را کنترل نمایند.
آموزش الکترونیکی- مجازی
زهرا عباسی
چکیده
پیشینه و اهداف: بهطورکلی، هدف از آموزش الکترونیکی، فراهم نمودن امکان دسترسی یکسان، رایگان و جستجو پذیر در دورههای درسی و ایجاد فضای آموزشی یکنواخت برای افراد مختلف در هر جا و بهینهسازی شیوههای ارائه مطالب درسی بهمنظور یادگیری عمیقتر است. در چنین فضای آموزشی برخلاف روشهای آموزشی سنتی (استاد محور)، افراد بهاندازه ظرفیت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: بهطورکلی، هدف از آموزش الکترونیکی، فراهم نمودن امکان دسترسی یکسان، رایگان و جستجو پذیر در دورههای درسی و ایجاد فضای آموزشی یکنواخت برای افراد مختلف در هر جا و بهینهسازی شیوههای ارائه مطالب درسی بهمنظور یادگیری عمیقتر است. در چنین فضای آموزشی برخلاف روشهای آموزشی سنتی (استاد محور)، افراد بهاندازه ظرفیت و توانایی خود از موضوعات بهرهمند میگردند. در آموزش الکترونیکی میتوان از ترکیب شیوههای مختلف ارائه محتوای آموزشی از قبیل متن، صوت و تصویر و غیره به حداکثر بهرهوری در آموزش دستیافت. آموزش مجازی از ظرفیت شبکههای کامپیوتری، فنآوریهای اینترنت، شبکههای ماهوارهای و علوم جدید دیجیتالی بهره میبرد و درواقع هنر استفاده از فنآوریهای شبکهها بهمنظور طراحی، انتخاب، تحول و اداره فرایند آموزش است. هدف این پژوهش بررسی، شناسایی و رتبهبندی مهمترین عوامل کلیدی موفقیت در دوره آموزش الکترونیکی زبان فارسی در دانشگاههای (جامعه المصطفی و دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین) است.روشها: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف تحقیق، کاربردی و ازلحاظ نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی مقطعی است جامعه آماری این پژوهش، 60 مدرس زبان فارسی به خارجیان بود که حداقل یکترم آموزشی کامل زبان فارسی را با استفاده از سامانه یادگیری الکترونیکی تدریس کردهاند. ابزار اصلی گردآوری دادههای پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت 5 مقیاسی است. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که عامل محتوایی دارای اولویت اول، عامل فنآوری دارای اولویت دوم، عامل دانشجو اولویت سوم و پسازآن عامل سازمانی و درنهایت عامل عمومی دارای اولویت پنجم میباشد. در بررسی مجموعه عوامل سازمانی، عامل «استراتژیهای آموزشی- مدیریتی سازمانی» با بیشترین مقدار ویژه 12.32 و بیشترین درصد واریانس تبیین شده 32.08 و بیشترین ضریب پایایی 0.875 بهعنوان مهمترین زیر عامل از عوامل سازمانی در نظر گرفته میشود. در میان عوامل دانشجو عامل «اعتماد، انطباق و پاسخگویی به نیازها» با مقدار ویژه 8.094 و واریانس 27.93 مهمترین عامل است. همچنین در بررسی عوامل محتوایی عامل «عوامل مؤثر بر ایجاد محتوا» با مقدار ویژه 5.314 بیشترین درصد یعنی از کل واریانس مربوط به عامل محتوایی 42.151 را تبیین میکند. عامل «کاربردی بودن فنآوری» با مقدار ویژه 6.07، و 36.54 درصد از کل واریانس مهمترین عوامل فنآوری محسوب میشود. «عوامل راهبری و راهبردی» با مقدار ویژه 10.404 و 26.035 درصد از کل واریانس مهمترین عامل عمومی بهحساب میآید.نتیجهگیری: بر پایه مجموعه نگرشهای عوامل موفقیت در بهکارگیری آموزش الکترونیکی در مراکز آموزش عالی، این پژوهش اولویتبندی این عوامل را در آموزش زبان فارسی به خارجیان هدف خود قرار داده است. در این تحقیق به این دو پرسش پاسخدادهشده است: عوامل کلیدی موفقیت در بهکارگیری سیستم آموزش مجازی زبان فارسی بهعنوان زبان دوم/ خارجی از منظر مدرسان این دورها کدام است؟ و اولویت و اهمیت این عوامل کلیدی موفقیت شناساییشده در سیستم آموزش دانشگاههای کشور چگونه است؟ در پاسخ به پرسش اول پژوهش یافتهها نشان میدهد که از منظر مدرسان دورههای آموزش الکترونیکی زبان فارسی به خارجیان عامل محتوایی رتبه اول، عامل فنآوری رتبه دوم، عامل دانشجو رتبه سوم و عامل عمومی رتبه آخر پس از عامل سازمانی در عوامل کلیدی موفقیت را کسب نموده است. همچنین در پاسخ به پرسش دوم هر یک از این عوامل دارای زیر عوامل متعددی هستند.
رویکردهای نوین آموزشی
جلال الدین نصیری؛ امیر محمود میر؛ سمیه فتاحی
چکیده
پیشینه و اهداف:دسترسی به اینترنت و کامپیوتر فرصتهایی را برای آموزش الکترونیکی ایجاد کردهاند. دسترسی راحتتر به منابع و آزادی عمل کاربران از مزایای آموزش الکترونیکی است. با این حال آموزش الکترونیکی جذابیت و پویایی آموزشهای سنتی یا چهره به چهره را ندارد و در این سیستمها وضعیت کاربر مانند نرخ یادگیری و وضعیت انگیزشی آنها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:دسترسی به اینترنت و کامپیوتر فرصتهایی را برای آموزش الکترونیکی ایجاد کردهاند. دسترسی راحتتر به منابع و آزادی عمل کاربران از مزایای آموزش الکترونیکی است. با این حال آموزش الکترونیکی جذابیت و پویایی آموزشهای سنتی یا چهره به چهره را ندارد و در این سیستمها وضعیت کاربر مانند نرخ یادگیری و وضعیت انگیزشی آنها در نظر گرفته نمیشود. از این رو، توسعه دهندگان سیستمهای آموزش الکترونیکی می توانند با در نظر گرفتن سبک یادگیری و طراحی رابطهای کاربری تعاملی به حل کردن مشکلات مذکور در این سیستمها کمک نمایند. همچنین تشخیص خودکار سبک یادگیری نه تنها جذابیت آموزش الکترونیکی را افزایش میدهد، بلکه موجب افزایش کارایی و انگیزه یادگیرندگان در محیطهای الکترونیکی نیز میشود.مطالعات روانشناسی نشان میدهد که افراد در تصمیمگیری، حل مسئله و یادگیری با یکدیگر متفاوت هستند. سبک یادگیری باعث میشود که افراد به گونه متفاوتی یک مطلب را درک کنند. برای مثال افرادی که حافظه بصری خوبی دارند، ارائه مباحث به صورت بصری را نسبت به صورت شفاهی ترجیج میدهند. لحاظ کردن یک شیوه مناسب آموزش باعث بهبود عملکرد یادگیرنده در محیط آموزشی میشود. عدم توجه به سبک یادگیری دانشجویان باعث کاهش انگیزه و علاقهی آنها به مطالعه و شرکت در دورههای آموزشی میشود.موفقیت تحصیلی دانشجویان از اهداف مهم در محیطهای آموزشی است. یکی از عوامل مهم در تحقق این هدف، توجه به سبک یادگیری دانشجویان است. آگاهی از سبک یادگیری دانشجویان به طراحی یک روش مناسب آموزش کمک میکند. لحاظ کردن یک شیوه مناسب آموزش باعث بهبود عملکرد دانشجویان در محیط آموزشی میشود. در این مقاله، هدف ساخت یک مدل برای تشخیص خودکار سبکهای یادگیری است.روش ها: بدین منظور از یک محیط آموزش الکترونیکی متشکل از 202 دانشجو رشته مهندسی برق و کامپیوتر، دو مجموعه داده برای ایجاد مدل جمع آوری شده است. ویژگیهای رفتاری از نحوه تعامل دانشجویان با سامانه آموزش الکترونیکی استخراج شده و سپس سبکهای یادگیری با روش ماشین بردار پشتیبان دو قلو دستهبندی میشوند. ماشین بردار پشتیبان دو قلو گونه جدیدی از دستهبندهای مبتنی بر مرز مانند SVM است که هدف آن بدست آوردن حاشیه ناموازی است. این دستهبند به دادگان نامتوزان حساس نمی باشد و سرعت آموزش آن بسیار سریع است.یافته ها: در این پژوهش، ضمن تاکید بر افزایش جذابیت آموزش الکترونیکی، مسئله تشخیص خودکار سبک یادگیری دانشجویان بررسی شده است و مدل MBTI برای تعیین سبکهای یادگیری استفاده شده است. دو مجموعه داده از تعامل 202 دانشجو مهندسی برق و کامپیوتر با سامانه آموزش الکترونیکی مودل جمع آوری شده است. مجموعه داده جمعآوری شده بسیار نامتوزان است که تاثیر منفی روی دقت دسته بندها دارد. با در نظر گرفتن این نکته، ماشین بردار پشتیبان دو قلو کمترین مربعات به عنوان دستهبند استفاده شده است. ویژگی بارز این دستهبند حساسیت کم به توازن دادهها و سرعت بسیار زیاد است. نتایج نشان میدهد که روش پیشنهادی با وجود نامتوزان بودن دادهها، در دستهبندی سبک یادگیری دانشجویان بسیار خوب عمل کرده است و با دقت 95 درصد سبکهای یادگیری را تشخیص میدهد.
آموزش الکترونیکی
احمد حبیبی زاد نوین
چکیده
پیشینه و اهداف: منابع انسانی یکی از داراییهای بسیار مهم و عامل کلیدی برای موفقیت هر سازمان است که اهداف آن را با استفاده از قدرت، تجربه، دانش، رفتار و مهارت آنها برآورده میسازد. از این رو آموزش منابع انسانی نقش مهمی در نیل به اهداف و رشد سازمان دارد. آموزش و یادگیری توسط فناوریهای مختلفی انجام میگیرد. آموزش سنتی، آموزش از ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: منابع انسانی یکی از داراییهای بسیار مهم و عامل کلیدی برای موفقیت هر سازمان است که اهداف آن را با استفاده از قدرت، تجربه، دانش، رفتار و مهارت آنها برآورده میسازد. از این رو آموزش منابع انسانی نقش مهمی در نیل به اهداف و رشد سازمان دارد. آموزش و یادگیری توسط فناوریهای مختلفی انجام میگیرد. آموزش سنتی، آموزش از راه دور، آموزش الکترونیکی، آموزش تحت شبکه توری و شبکههای اجتماعی چند نمونه از آن میباشد. مدلهای ارزیابی آموزش الکترونیکی موجود اکثراً از نظر آموزشی بطور جزئی، کارایی کارکنان و تاثیر آموزش بر آنان را بررسی نمودهاند، لذا در این مقاله مدلی جامع ارائه میشود که هم کارایی و هزینههای سازمان و زمان و کارایی پرسنل را در روش رایج و الکترونیکی مدلسازی و ارزیابی میکند.روش ها: ابتدا روابط موجود در سیستم آموزش الکترونیکی مدلسازی شده و به صورت رسمی با روابط ریاضی بیان گردید و سپس شبیهسازی انجام گرفته و نهایتاً هزینههای آموزش الکترونیکی براساس نتایج شبیهسازی، ارزیابی شد.یافتهها: نتایج بدست آمده از شبیهسازی نشان میدهد سیستم یادگیری الکترونیکی کارایی منابع انسانی سازمان را به میزان پانزده درصد بهبود داده و هزینههای آموزش سازمان را هیجده درصد نسبت به روشهای رایج کاهش میدهد.نتیجهگیری: اتلاف وقت نیروی انسانی در سازمانها موجب کاهش بازدهی سازمان میشود که برای رفع این مشکل در سازمانها و تبدیل آن به پتانسیل و افزایش سرمایههای نامشهود سازمان اموزش الکترونیکی مطرح گردید. سیستم آموزش الکترونیکی تحت وب نوعی سیستم آموزشی است که از یک معماری سه لایه تحت اینترنت استفاده میکند و باعث افزایش بهرهوری آموزشی سازمانها شده و در کل از اتلاف وقت کارکنان کاسته، بازدهی سازمان را افزایش داده و میزان هزینههای صرف شده برای آموزش را کاهش میدهد و از این طریق میتوان زمان بیکاری و فراغت و هدررفت کارکنان را از طریق آموزش تحت شبکه کامپیوتری و دستگاههای همراه و وب که همه جا و همیشه در دسترس هستند با هزینه کم به سرمایه نامشهود سازمان تبدیل کرده و موجب افزایش تخصص و خبرگی و توانمندی سازمان گردند. روشهای رایج مدلسازی و ارزیابی کارایی آموزش الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفت. اکثر این مدلها صرفاً بطور جزئی فقط تاثیر آموزش در کارایی یادگیرندگان را مورد ارزیابی قرار داده بودند. لذا، در این مقاله مدلی جامع ارائه شد که هم کارایی و هزینههای سازمان و زمان و کارایی پرسنل را در روش رایج و الکترونیکی مدلسازی و ارزیابی کرد. نتایج شبیهسازی با استفاده از نرمافزار متلب نشان میدهد تعداد کارکنان آموزش دیده و سرمایههای نامشهود در سیستم آموزش الکترونیکی تحت وب نسبت به روشهای رایج بیش از سه برابر افزایش مییابد. هزینههای آموزش به میزان هیجده درصد کاهش و کارایی کارکنان سازمان به میزان پانزده درصد افزایش مییابد. تحلیل و ارزیابی آموزش در شبکه توری و ابر برای سازمانهای بزرگ به عنوان کار آتی پیشنهاد میشود.
آموزش الکترونیکی- مجازی
داود کریم زادگان مقدم؛ فاطمه طالبان؛ داود وحدت
چکیده
آموزش یکی از ارکان اساسی توسعه توانمندیها، مهارتها و شایستگیها در بخشهای مختلف جامعه است که با ورود فناوریاطلاعات کاملاً دگرگون شده است. نرمافزارهای آموزشی به عنوان یکی از وجوه ورود فناوریاطلاعات در حوزه آموزش، در کنار روش سنتی تدریس نتایج یادگیری را بهبود میبخشند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزشالکترونیکی ...
بیشتر
آموزش یکی از ارکان اساسی توسعه توانمندیها، مهارتها و شایستگیها در بخشهای مختلف جامعه است که با ورود فناوریاطلاعات کاملاً دگرگون شده است. نرمافزارهای آموزشی به عنوان یکی از وجوه ورود فناوریاطلاعات در حوزه آموزش، در کنار روش سنتی تدریس نتایج یادگیری را بهبود میبخشند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی میزان اثربخشی آموزشالکترونیکی حفظ و روخوانی قرآن بر روی دانشآموزان میباشد، که برای آزمایش آن دانشآموزان پایه سوم ابتدایی استان تهران انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی تعمدی، 60 نفر انتخاب شدند که 30 نفر به عنوان گروه کنترل و 30 نفر به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از نرمافزار محققساخته به نام "فرشتههای قرآنی" و پرسشنامه منطبق بر اهداف کتاب درسی قرآن استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل آماری دادههای این پژوهش از آزمون t گروههای مستقل و t گروههای وابسته، استفاده گردیده است. نتایج بدستآمده نشان میدهند که اختلاف میانگین نمره پیش و پسآزمون حفظ و روخوانی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل، بیشتر بوده و با توجه به ارضا شدن شرط سطح معناداری (p < 0.05)، دریافتیم که آموزشالکترونیکی با استفاده از نرمافزار آموزشی محققساخته بر روخوانی و حفظ قرآن دانشآموزان پایه سوم مقطع ابتدایی تأثیر مثبت دارد.
آموزش الکترونیکی- مجازی
محمد رستمی؛ سید سعید آیت؛ فرید صاغری؛ فاطمه یعقوبی
چکیده
هدف این پژوهش ارائه الگویی جهت پیشبینی عملکرد و افزایش کارایی و موفقیت یادگیری دانشجویان در یک محیط آموزشی با استفاده از دادهکاوی است. با تکیه به روشهای کتابخانهای و پرسشنامهای و مشاوره با افراد خبره تعدادی از وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺗأﺛﯿﺮﮔﺬار در ﯾﺎدﮔﯿﺮی داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن شناسایی شد و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش اﻧﺘﺨﺎب وﯾﮋﮔﯽ، مؤثرترین ...
بیشتر
هدف این پژوهش ارائه الگویی جهت پیشبینی عملکرد و افزایش کارایی و موفقیت یادگیری دانشجویان در یک محیط آموزشی با استفاده از دادهکاوی است. با تکیه به روشهای کتابخانهای و پرسشنامهای و مشاوره با افراد خبره تعدادی از وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺗأﺛﯿﺮﮔﺬار در ﯾﺎدﮔﯿﺮی داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن شناسایی شد و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش اﻧﺘﺨﺎب وﯾﮋﮔﯽ، مؤثرترین آنها اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ و برای روشنتر شدن روابط بین ویژگیهای انتخاب شده، ﺧﻮﺷﻪﺑﻨﺪی ﻓﺎزی ﺑﺮ روی آﻧﻬﺎ اﻧﺠﺎم ﮔﺮﻓﺖ. در فاز دوم پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی دادهﮐﺎوی ﺑﻪ ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﺮات دانشجویان محیط آموزشی مورد مطالعه ﭘﺮداخته شد. ﻓﯿﻠﺪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﯿﺮ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ، ﻧﻤﺮه ﻣﯿﺎنﺗﺮم، ﭘﺎﯾﺎنﺗﺮم و ﻧﻤﺮه ﻧﻬﺎﯾﯽ (معدل) دروس اخذ شده در یک ترم توسط دانشجویان ورودی 1385 تا 1391 داﻧﺸﮕﺎه اﺳﺖ. ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی اﻟﮕﻮﻫﺎی ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه ﻣﯽﺗﻮان ﻫﺮ داﻧﺸﺠﻮ را در راستای ویژگیهای تأثیرگذار بر روی آنها (دانشجویان) از اﺑﺘﺪای ﺗﺮم راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻤﺮاﺗﯽ ﮐﻪ در ﻃﻮل ﺗﺮم ﮐﺴﺐ ﻣﯽﮐﻨﺪ، او را از ﻣﺤﺪوده ﻧﻤﺮه ﻧﻬﺎﯾﯽ ﺧﻮد آﮔﺎه ﮐﺮد و ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽﻫﺎﯾﺶ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﻧﻤﻮد. اﯾﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺑﺮای ﮐﺎرآﻣﺪﺗﺮ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﺷﻨد. نتایج آزمایشها حاکی از دقت مطلوب روش پیشنهادی 939/0 نسبت به روشهای قبلی (کشف قوانین همبستگی،کلاسبندی و تشخیص ناهمگونی).
آموزش الکترونیکی- مجازی
بهروز مقصودی؛ صادق سلیمانی؛ علی امیری؛ محسن افشارچی
چکیده
آموزش الکترونیکی، عبارت است از انجام فرایند آموزشی بر روی بستر ارتباطات الکترونیکی همچنین بهرهگیری از فناوری شبکه برای طراحی، ارائه و توسعه آموزش میباشد که فراگیران، کارشناسان و تهیهکنندگان مطالب را در بر میگیرد. در این میان حجم وسیعی از اطلاعات مانند نحوه تعامل کاربر با سامانههای مدیریتی آموزش، دروس انتخابی دانشجو ...
بیشتر
آموزش الکترونیکی، عبارت است از انجام فرایند آموزشی بر روی بستر ارتباطات الکترونیکی همچنین بهرهگیری از فناوری شبکه برای طراحی، ارائه و توسعه آموزش میباشد که فراگیران، کارشناسان و تهیهکنندگان مطالب را در بر میگیرد. در این میان حجم وسیعی از اطلاعات مانند نحوه تعامل کاربر با سامانههای مدیریتی آموزش، دروس انتخابی دانشجو و نمرات دانشجویان ذخیره میگردد. این دادهها حاوی اطلاعات با ارزشی برای مطالعه و تحلیل رفتار دانشجویان و ارائه مشاوره به دانشجویان میباشد. به علت دور بودن استاد از دانشجو و نبود کارشناس گروه در سیستمهای آموزش الکترونیکی نیاز به ارائه یک مشاوره مجازی و کارشناس گروه برخط ضروری میباشد که بتواند دانشجویان را در تصمیمگیری کمک کرده و در نهایت منجر به ارتقای کیفیت آموزش شود. هدف اصلی این پژوهش به دست آوردن تجربههایی فراتر از تجربیات یک کارشناس گروه و مدیرگروه حقیقی با استفاده از دادهکاوی و همچنین استفاده از این تجربیات در سیستم آموزش الکترونیکی جهت هدایت تحصیلی میباشد. در این پژوهش به کشف الگوهای نهفته در انتخاب واحد دانشجویان و پیشبینی نمرات آنان پرداخته شده است. همچنین تأثیر فعالیت، نحوه ورود، ساعت ورود، فصل و غیره در سامانه مدیریت آموزش الکترونیکی بررسی شده است.
فناوری آموزش- تربیت معلم
فروزان ده باشی شریف؛ بهمن زندی؛ عیسی ابراهیم زاده؛ سید محمد ضیاءحسینی؛ احمد علی پور
چکیده
: آشنایی مدرسان زبان خارجی با کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش زبان میتواند نقش بزرگی در بهبود آموزش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور ایفا کند. در مقاله حاضر میزان شناخت مدرسان آموزش زبان خارجی، در استفاده از فناوری اطلاعات در رشته آموزشی خود، دیدگاه آنها نسبت به امکانات موجود در محل خدمتشان و میزان آمادگی ذهنی استادان زبان برای ...
بیشتر
: آشنایی مدرسان زبان خارجی با کاربرد فناوری اطلاعات در آموزش زبان میتواند نقش بزرگی در بهبود آموزش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور ایفا کند. در مقاله حاضر میزان شناخت مدرسان آموزش زبان خارجی، در استفاده از فناوری اطلاعات در رشته آموزشی خود، دیدگاه آنها نسبت به امکانات موجود در محل خدمتشان و میزان آمادگی ذهنی استادان زبان برای شرکت در دورههای آموزش الکترونیکی با در نظر گرفتن متغیرهایی مانند سن، جنسیت، مرتبه علمی و نوع تدریس: (الکترونیکی (برخط) و سنتی) با استفاده از روش تحقیق توصیفی و پیمایشی مورد بررسی قرار گرفت. 68 نفر از مدرسان آموزش زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و فارسی به غیر فارسی زبانان از 7 دانشگاه سنتی و مجازی در این پژوهش شرکت نمودند. پس از پردازش اطلاعات حاصل از پرسشنامهها؛ مشخص شد که اگرچه با افزایش سطح مرتبه علمی و ارتقای مقطع تدریس مدرسان زبان، میزان آمادگی آنها برای گذار از آموزش سنتی به آموزش الکترونیکی بیشتر بود؛ ولی اکثریت مدرسان زبان خارجی نه تنها شناخت مناسبی از کاربرد ابزارها و راهبردهای مبتنی بر فناوری رشته خود نداشتند؛ بلکه باید تقریباً در تمام زمینههای وابسته به تدریس مبتنی بر آموزش الکترونیکی، تعلیم میدیدند. با توجه به اهمیت آشنایی مدرسان زبان با ابزارها و راهبردهای الکترونیکی در تدریس مؤثر زبان خارجی، برنامهریزی در زمینه تدوین الگویی مناسب برای تربیت مدرس آموزش زبان به شیوه الکترونیکی، در سطح کلان در کشور ضروری به نظر میرسد.
سواد اطلاعاتی
احمد کاردان؛ صمد کاردان
چکیده
در سیستمهای مدیریت یادگیری1 همواره ارزشیابی میزان دانش یادگیران بعنوان یک مسأله مهم مطرح است. روشهای ابتدایی ارزشیابی دانش یادگیران تنها به محاسبه امتیاز کسب شده در آزمونهایی بسنده میکنند که سؤالات آنها به صورت ماشینی قابل تصحیح باشند. مشکلی که در اینجا ممکن است رُخ دهد پاسخدهی صحیح به صورت تصادفی توسط کاربر بدون داشتن دانش ...
بیشتر
در سیستمهای مدیریت یادگیری1 همواره ارزشیابی میزان دانش یادگیران بعنوان یک مسأله مهم مطرح است. روشهای ابتدایی ارزشیابی دانش یادگیران تنها به محاسبه امتیاز کسب شده در آزمونهایی بسنده میکنند که سؤالات آنها به صورت ماشینی قابل تصحیح باشند. مشکلی که در اینجا ممکن است رُخ دهد پاسخدهی صحیح به صورت تصادفی توسط کاربر بدون داشتن دانش کافی2، و یا پاسخدهی اشتباه بر اثر عدم دقت3 با وجود برخورداری از دانش کافی میباشد. از طرف دیگر به منظور بهبود فرایند یادگیری لازم است که نتایج آزمونها به صورت تفصیلی و با تعیین نقاط ضعف و قوت کاربر مشخص شود، و بنا بر این فقط یک امتیازدهی کلی برای ارزشیابی دانش کاربر کافی نمیباشد. برای بدست آوردن سطح دانش کاربر به صورت تفکیکشده لازم است در مواردی که سؤالات چند مفهوم را مورد پرسش قرار میدهند تشخیص دهیم ضعف در دانستن کدام مفهوم آموزشی عامل پاسخ نادرست کاربر شده است4. در این پژوهش روشی بهبودیافته برای ارزشیابی دانش یادگیران ارائه شده است. در این روش مفاهیم آموزشی با استفاده از یک ساختار سلسله مراتبی اهداف آموزشی مدلسازی میشوند و از مدل دانش یادگیرنده برای تخمین میزان دانش او استفاده میشود. این مدل مبتنی بر شبکههای بیزی5 است و با در نظر گرفتن ساختار اهداف آموزشی ارائه شده است. در روش پیشنهادی برای ارزشیابی یادگیرنده از سؤالاتی استفاده شده است که با توجه به اهداف آموزشی تهیه شده و پس از سطحبندی بر اساس میزان پیچیدگی به کار گرفته شدهاند. در این پژوهش با ارائه الگوریتمیجدید برای روزآمد کردن گرهها در شبکه بیزی، تا حد امکان تأثیر پاسخهای صحیح تصادفی و نیز پاسخهای غلط ناشی از عدم دقت، در ارزیابی نهایی کاهش یافتهاند. در نهایت با بکارگیری مدل دانش ارائه شده و استفاده از ساختار اهداف آموزشی سلسله مراتبی راه حل مؤثری برای سه مسئلة مطرح در ارزشیابی یادگیران یعنی پاسخهای صحیح تصادفی، پاسخهای غلط ناشی از عدم دقت، و تشخیص ضعفهای یادگیرنده، ارائه شده است.