علوم تربیتی
جواد ایمانی؛ مهدی باقری؛ نادرقلی قورچیان؛ پریوش جعفری
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی ابعاد مؤثر برای ارتقاء اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان بود. این پژوهش نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه جمعآوری اطلاعات، با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود. که در بخش کمی شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاههای استان هرمزگان در رشته های مرتبط با تعلیم و تربیت بود که از بین ایشان 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. همچنین در بخش کیفی نیز حجم نمونه با اشباع نظری 10 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه از نمونهگیری هدفمند استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه و پرسشنامه بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها در بخش کمی از آزمون t تک نمونهای و در بخش کیفی از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 6 بُعد از 24 مفهوم منجر شد که نامگذاری آنها ترتیب زیر بود: مدیریت و رهبری، اعتقاد به خرد جمعی، ارتقای سطح سلامت، بهداشت و ایمنی در مدرسه، توانمندسازی نیروی انسانی، استقرار نظام یاددهی – یادگیری و فعالیتهای فوقبرنامه.
علوم تربیتی
مریم رجبیان ده زیره؛ فریبا درتاج؛ حبیبه بشیرنژاد دستجردی
چکیده
پیشینه و اهداف: ورود فناوریهای جدید، تغییرات عمدهای در کلاس درس به وجود میآورد که سبب ایجاد تغییر در ساختارهای آموزشی، الگوهای رفتاری داخل نظام آموزشوپرورش و حتی محتوای آموزشی شده است. استفاده از ابزارهای آموزشی و وجود آنها بیانگر این واقعیت است که دیگر عصر معلم بهعنوان یگانه نیروی صاحب اقتدار آموزش سرآمده است. کلاسهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ورود فناوریهای جدید، تغییرات عمدهای در کلاس درس به وجود میآورد که سبب ایجاد تغییر در ساختارهای آموزشی، الگوهای رفتاری داخل نظام آموزشوپرورش و حتی محتوای آموزشی شده است. استفاده از ابزارهای آموزشی و وجود آنها بیانگر این واقعیت است که دیگر عصر معلم بهعنوان یگانه نیروی صاحب اقتدار آموزش سرآمده است. کلاسهای آموزشی سنتی دیگر دارای اثربخشی چندانی نیستند، زیرا وابسته به زمان و مکان خاص بوده و نمیتوانند بافت واقعی و مناسب را برای یادگیری فراهم آورند. فناوریهای نوین منابع غنی را فراهم میآورند که میتوانند فرصتی برای رشد یادگیرندگان باشد. امروزه یکی از عوامل مؤثر در ایجاد انگیزهی دانش آموزان بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش است. علاوه بر این یکی از اهداف مهم آموزشوپرورش کمک به دانش آموزان است تا یاد بگیرند چگونه بهطور مولّد از طریق ترکیب تفکر سطح بالا (ارزیابی ایدهها) با تفکر خلاق (ایجاد ایدههای تازه) اندیشه ورزی کنند. با استفاده از فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی میتوان دانش آموزان و معلمان را یاری داد تا مهارتهای فکر کردن را فراگرفته و آن را ارتقا دهند. واقعیت افزوده یکی از فناوریهای نوین آموزشی است که توسط پژوهشگران آموزشی به رسمیت شناختهشده است. اثربخشی واقعیت افزوده را میتوان با نوع دیگری از فناوریها مانند دستگاههای سیار گسترش داد. ظهور اخیر گوشیهای هوشمند موجب شده است که برنامههای کاربردی واقعیت افزوده سیار تقریباً هر زمینهای از مطالعه را توسعه دهد. هدف از پژوهش حاضر تأثیر واقعیت افزوده آموزشی بر جو انگیزشی درک شده و تفکر سطح بالا در دانش آموزان میباشد.روشها: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشآموزان دوم دبیرستان منطقه دوازده شهر تهران میباشند که 60 نفر از آنها به روش نمونهگیری خوشهای بهعنوان نمونه انتخاب و در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه جو انگیزشی درک شده و تفکر سطح بالا میباشد. گروه آزمایش در شش جلسه یکساعته تحت آموزش با واقعیت افزوده آموزشی قرار گرفتند. تجزیهوتحلیل دادههای پژوهش با نرمافزار SPSS24 صورت گرفت و برای آزمون فرضیههای پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که تأثیر واقعیت افزوده آموزشی بر جو انگیزشی درک شده و تفکر سطح بالا در گروه آزمایش بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل است. همچنین تأثیر واقعیت افزوده آموزشی بر مؤلفه پیگیری پیشرفت توسط دانشآموزان در گروه آزمایش بهطور معناداری بیشتر از گروه کنترل است، اما بر بقیه مؤلفههای جو انگیزشی درک شده تفاوت معنیداری بین گروه آزمایش و کنترل وجود نداشت.نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد واقعیت افزوده آموزشی بر جو انگیزشی درک شده و تفکر سطح بالا دانش آموزان تأثیر دارد و باعث بهبود جو انگیزشی درک شده و تفکر سطح بالا در دانش آموزان میشود. همچنین واقعیت افزوده آموزشی بر یکی از مؤلفههای جو انگیزشی (پیگیری پیشرفت توسط دانشآموزان) تأثیر دارد. از آنجا که مهمترین مزیت واقعیت افزوده توانایی منحصربهفرد آن در ایجاد محیطهای آموزشی ترکیبی با استفاده از ترکیب اشیاء دیجیتال و فیزیکی است، از این طریق مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، حل مسئله و برقراری ارتباط از طریق تمرینات مشترک بهراحتی توسعه مییابد و با کاربرد این فناوری و تعامل با آن، انگیزش دانش آموزان افزایش مییابد. این فناوری در جمعآوری، پردازش و به یادآوری اطلاعات به دانش آموزان کمک میکند. بهعلاوه یادگیری جذاب و سرگرمکنندهای برای دانش آموزان به دنبال خواهد داشت. استفاده از فناوری واقعیت افزوده در آموزش جهت ارائه مطالب درسی به دانش آموزان، از بهترین روشهای تدریس و آموزش میباشد و دانش آموزان میتوانند مسائل علمی را بصورت مجازی با گذاشتن عینک واقعیت افزوده جلوی چشمان خود و یا گرفتن دوربین تلفن همراه روی متون درسی در محیط واقعی ببینند و بهراحتی همه مسائل را درک کنند؛ بنابراین انگیزه دانشجویان را افزایش میدهد و به آنها در به دست آوردن مهارتهای بهتر کمک میکند.
علوم تربیتی
علی دیناروند؛ زینب گلزاری
چکیده
پیشینه و اهداف: در میان عوامل و عناصر متعدد و فراوانی که در حوزه آموزشوپرورش دخیل هستند، یقیناً نقش معلم بهعنوان محور و مدار علم و دانش و چراغ هدایت از سایرین برجستهتر واصلیتر است در حقیقت رهبری نسل آیندهی هر جامعهای به دست معلمان آن جامعه است، بنابراین معلم باید ازلحاظ شخصیت آنچنان باشد که دانشآموزان او را بهعنوان یک ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در میان عوامل و عناصر متعدد و فراوانی که در حوزه آموزشوپرورش دخیل هستند، یقیناً نقش معلم بهعنوان محور و مدار علم و دانش و چراغ هدایت از سایرین برجستهتر واصلیتر است در حقیقت رهبری نسل آیندهی هر جامعهای به دست معلمان آن جامعه است، بنابراین معلم باید ازلحاظ شخصیت آنچنان باشد که دانشآموزان او را بهعنوان یک رهبر و راهنمای مطلع، مهربان و صدیق بپذیرند و الگوی رفتاری خویش قرار دهند. بدیهی است که معلم زمانی میتواند به رسالت آموزشی خود عمل نماید و انتظارات اجتماعی را برآورده سازد که از ویژگیهای مکفی و لازم برخوردار باشد. یکی از این ویژگیها که با موفقیت یا شکست معلمان در ارتباط است، خودکارآمدی است. ویژگی مهم دیگر نگرشی است که معلمان نسبت به شغل خوددارند. نگرش شغلی نیز یکی از مهمترین عواملی است که نقش برجستهای در اثربخشی سازمان دارد. همچنین این عوامل، علاوه بر رفتارهای فراتر از نقش در کارکنان برافزایش رقابت و عملکرد بهتر در آینده نیز اثر خواهند داشت و نیز ارتباط نیرومندی با موفقیت دانشآموزان دارد. با توجه به اهمیت نگرش حرفهای و خودکارآمدی پژوهش حاضر درصدد است تأثیر روش تدریس معکوس را بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر نگرش حرفهای و خودکارآمدی معلمان مقطع متوسطه شهر تهران را موردبررسی قرار دهد.روشها: روش پژوهش کمی، غیرآزمایشی از نوع علی-مقایسه ای (پس رویدادی) است. جامعهی آماری شامل معلمان مقطع متوسطه منطقه 4 تهران که از روش معکوس استفاده کردهاند، است که به کمک روش نمونهگیری در دسترس و هدفمند 15 نفراز معلمان مقطع متوسطه که دارای بیشترین فراوانی در جنسیت، سابقه، نوع استخدام و منطقهی محل خدمت بودند، انتخاب شدند. 15 نفر همتای آنان که به روش سنتی تدریس میکردند به گروه گواه گمارش یافتند.بهمنظورارزیابی اثربخشی روش تدریس معکوس، دو متغیر وابسته نگرش حرفهای و خودکارآمدی به ترتیب بهوسیلهی پرسشنامهی یزدان پناه (1393) وچانن موران و ولفولک هوی (2001) موردبررسی قرار گرفت. برای تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) و تحلیل واریانس یکراهه (آنوا) استفاده شد.یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر آن است میزان نگرش حرفهای و خودکارآمدی کلی و مؤلفههای خودکارآمدی معلمانی که از تدریس معکوس استفاده کردهاند بهطور معناداری بیش از معلمانی است که از روش سنتی در کلاس خود بهره بردهاند.نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان داد که یک روش تدریس نیز میتواند بر نگرش حرفهای وخودکارآمدی معلمان تأثیری مثبت بگذارد بنابراین جهت بازدهی بهتر این روش لازم است اولیا نسبت به انجام این روش همراهی کنند و متولیان آموزش و پروش کشور بر آموزش این رویکرد در قالب ضمن خدمتها و نیز فراهم نمودن امکانات لازم اهتمام ورزند. پژوهشگران در جهت ادامه پژوهش حاضر از جامعه مردان ونیز از معلمان دارای سابقهای کمتر از 20 سال استفاده نمایند و نیز به انجام پژوهش در سایر نقاط کشور مبادرت ورزند.
علوم تربیتی
الهام جمور؛ مریم پورجمشیدی
چکیده
پیشینه و اهداف: تکلیف فعالیتی است که بعد از تدریس به یادگیرندگان داده میشود و ممکن است در کلاس زیر نظر مدرس باشد یا در خارج از کلاس انجام شود. بخشی از تکالیف که به عنوان کار کلاسیدر محیط آموزشی انجام میشود را تکالیف کلاسی مینامند و بخش دیگر را یادگیرنده با خود به منزل برده تا علاوه بر حمایت معلمان از کمک والدین نیز بهرهمند شوند. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تکلیف فعالیتی است که بعد از تدریس به یادگیرندگان داده میشود و ممکن است در کلاس زیر نظر مدرس باشد یا در خارج از کلاس انجام شود. بخشی از تکالیف که به عنوان کار کلاسیدر محیط آموزشی انجام میشود را تکالیف کلاسی مینامند و بخش دیگر را یادگیرنده با خود به منزل برده تا علاوه بر حمایت معلمان از کمک والدین نیز بهرهمند شوند. بدینترتیب بخشی از وقت یادگیرنده در خارج از محیط آموزشگاه به انجام تکالیف اختصاص مییابد. درکل تکلیف یک اصل مهم در فرآیند یاددهی-یادگیری محسوب میشود. محققان معتقدند که تکالیف کلاسی فرصتی در اختیار یادگیرندگان میگذارد تا تمرین بیشتری روی مفاهیم ارائه شده در کلاس داشته باشند. همچنین مدرسان با ارائه تکلیف کلاسی از اوقات یادگیرندگان بعد از تعطیلی کلاس به منظور یادگیری بهتر و درگیرسازی استفاده میکنند و والدین نیز از روند آموزشی فرزندانشان آگاه میشوند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نوع تکالیف ساختاریافته و نیمهساختاریافته بر درگیرسازی رفتاری و انگیزشی دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 96-95 انجام شد.روشها: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با استفاده از گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه بوعلیسینا در سال تحصیلی 96-95 و حجم نمونه نیز 30 نفر از دانشجویان رشته علوم تربیتی بود که به صورت انتساب تصادفی در دو گروه 15 نفره، یک گروه با تکالیف ساختاریافته و گروه دیگر با تکالیف نیمهساختاریافته قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامهی درگیرسازی تینیو (2009) استفاده شد. روایی پرسشنامه درگیرسازی تحصیلی از طریق روایی محتوایی و صوری، و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ در کل 96/0و در زیر مولفهها برای بخش درگیرسازی رفتاری 90/0 و درگیرسازی هیجانی 92/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخص آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل آزمون t مستقل و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد.یافتهها: نتایج نشان داد که تأثیر نوع تکلیف (ساختاریافته، نیمهساختاریافته) بر درگیرسازی رفتاری و انگیزشی دانشجویان یکسان است و تفاوتی بین نوع تکلیف با درگیرسازی رفتاری و انگیزشی وجود ندارد.نتیجهگیری: با توجه به یافتههای حاصل از این پژوهش میتوان گفت هر دو نوع تکالیف شامل نیمه ساختارمند و ساختارمند شرایط درگیرسازی برای یادگیرندگان را دارند. تکالیف نیمه ساختاریافته به دلیل داشتن میزان استقلال و هویت بیشتر، موجب تعهد و رضایت و ساختار کنترل فکری یادگیرنده میشوند، تکالیف ساختاریافته نیز به علت داشتن ویژگیهایی چون ساختاری و منظم بودن و شبیه بودن به ساختار حافظه بلند مدت، برنامهریزی و زمانبندی دقیق باعث میشود افراد تنش کمتری داشته باشند و تکالیفشان را بدون ابهام انجام دهند و در نتیجه فرد فعالیتهایش را بدون دغدغه اتمام زمان با حس نیرومندی کنترل کند. همین امر درگیرسازی هیجانی فرد را نیز افزایش میدهد
علوم تربیتی
داود طهماسب زاده شیخلار؛ مهدی صادق پور
چکیده
پیشینه و اهداف: استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی به ویژه شبکههای اجتماعی در دهههای اخیر، ما را وارد عصر و جامعه تازهای کرده است؛ جامعهای که دانیل بل، آن را جامعه فرا صنعتی، تادا اومسو، آن را جامعه شبکهای و منوال کاستل، آن را جامعه اطلاعـاتی نامیدهاند. گسترش روزافزون فناوریهای مربوط به ارتباطات الکترونیکی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی به ویژه شبکههای اجتماعی در دهههای اخیر، ما را وارد عصر و جامعه تازهای کرده است؛ جامعهای که دانیل بل، آن را جامعه فرا صنعتی، تادا اومسو، آن را جامعه شبکهای و منوال کاستل، آن را جامعه اطلاعـاتی نامیدهاند. گسترش روزافزون فناوریهای مربوط به ارتباطات الکترونیکی همچون شبکههای ماهوارهای و اینترنتی و تأثیر آن روی بسیاری از شئون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، جامعه را دستخوش چنان تغییرات اساسی کرده است که برخی صاحبنظران شبکههای اجتماعی مجازی را بُعد جدید قدرت در سدة 21 دانستهاند. درحالیکه شاهد روند رو به رشد کاربران و اعضای شبکههای اجتماعی اینترنتی هستیم، شناخت ابعاد گوناگون شبکهها و آگاهی از تأثیرات آن امری ضروری است. با ورود تکنولوژی در عرصه کشورها، همواره باید شاهد فراز و نشیبهای آن نیز باشیم. استفاده از فناوریهای نوین در کنار ایجاد فرصت، به تهدید نیز تبدیل میشود. هدف این پژوهش پیشبینی اهمالکاری تحصیلی براساس استفاده از شبکههای اجتماعی با میانجیگری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در بین دانشآموزان دوره متوسطه بود.روشها: روش پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت موضوع از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر هشترود میباشد. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان 309 نفر برآورد و بهصورت تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها نیز از پرسشنامه شبکههای اجتماعی صادقی امین (1396)، یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (2000) و اهمالکاری تحصیلی سواری (1392) استفاده شد. برای تعیین میزان روایی پرسشنامهها از نظرات متخصصان این حوزه و برای تعیین پایایی آنها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید (شبکههای مجازی، 88/0؛ راهبرد یادگیری خودتنظیمی، 79/0؛ اهمالکاری تحصیلی، 80/0).یافتهها: نتایج نشان داد پرسشنامهها از پایایی مناسبی برخوردارند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای Spss و Lisrelو برای بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و برای بررسی تاثیر متغیرها از روش تحلیل مسیر استفاده شد.نتیجهگیری: نتایج تحلیل نشان داد که بین استفاده از شبکههای اجتماعی با اهمالکاری تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشآموزان رابطه وجود دارد و استفاده از شبکههای اجتماعی بر اهمالکاری دانش آموزان با میانجیگری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی تاثیر غیرمستقیم دارد. با توجه به یافتهها پیشنهاد میگردد: رسانههای ملی بهعنوان آموزش و پرورش غیر رسمی جهت اطلاع رسانی در مورد عواقب زیانبار استفاده نامناسب از شبکههای اجتماعی برنامهای را در نظر بگیرند. سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور و دفتر تالیف کتابهای درسی و موسسات مرتبط با تولید محتوای درسی، محتوایی را جهت ارتقاء آگاهی دانشآموزان در ارتباط با چگونگی استفاده مناسب از شبکه های اجتماعی تدوین کنند. مدیران مدارس باید کارگاههای آموزشی در جهت آگاهسازی جامعه دانشآموزان برگزار نمایند تا دانشآموزان با مضرات و مزایای شبکههای مجازی آگاه شوند و بتوانند از شبکههای اجتماعی در راستای پیشبرد تحصیل استفاده مطلوب داشته باشند. مدیران مدارس لازم است با والدین دانشآموزان ارتباط مستمر داشته باشند و آنها را در جریان رفتارها و عملکرد دانشآموزان قرار دهند تا والدین نیز در زندگی تحصیلی دانش آموزان سهیم باشند.معلمان، دانش آموزان را از وضعیت تحصیلی خود آگاه سازند تا از این طریق اهمالکاری دانشآموزان رفع گردد. مدیران، معلمان و اولیای دانش آموزان، در جهت کنترل استفاده مطلوب از شبکه های اجتماعی از سوی دانشآموزان همکاری کنند. معلمان دانشآموزان را از مزایا و اهداف استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی آگاه سازند.معلمان در فرصتهای مناسب مثل فوق برنامه، چگونگی استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در فرآیند یادگیری به دانشآموزان را آموزش دهند
علوم تربیتی
عبدالمحمد طاهری؛ نجف طهماسبی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: هوش هیجانی مجموعهای از تواناییهای اجتماعی و هیجانی انسان است که به شخص در حل مشکلات روزمره و تعامل با دیگران کمک میکند. اگرچه بهره هوشی عمومی نسبتا ثابت است، اما هوش هیجانی میتواند ایجاد و آموزش داده شود و سازمانها و شرکت میتوانند هوش هیجان را بیازمایند و یاد بدهند. هوش هیجانی به توانایی کنترل احساسات و عواطف ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هوش هیجانی مجموعهای از تواناییهای اجتماعی و هیجانی انسان است که به شخص در حل مشکلات روزمره و تعامل با دیگران کمک میکند. اگرچه بهره هوشی عمومی نسبتا ثابت است، اما هوش هیجانی میتواند ایجاد و آموزش داده شود و سازمانها و شرکت میتوانند هوش هیجان را بیازمایند و یاد بدهند. هوش هیجانی به توانایی کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران، تفکیک این احساسات و سمت و سو بخشیدن به رفتار و تفکر شخصی براساس این اطلاعات اطلاق میشود. پژوهشهای انجام شده در مورد هوش هیجانی نشان داده اند که هوش هیجانی عامل موثر و تعیین کننده ای در برآیندهای زندگی واقعی مانند موفقیت در مدرسه و تحصیل، موفقیت در شغل و روابط بین فردی و به طور کلی در کارکرد سلامت میباشد. هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت و با اختلالات روانی همبستگی منفی دارد. به علاوه پژوهشهای مختلف نقص در تنظیم هیجانات و هوش هیجانی را در برخی اختلالات از جمله اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت اسکیزوتایپیال، اسکیزوفرنی، افسردگی و اختلالات اضطرابی نشان داده اند. در واقع، ارتباط بین هوش هیجانی که با مقیاس رگه های فراخلقی اندازه گیری میشود با متغیرهایی مانند افسردگی، اضطراب و سلامت روانی و جسمانی کلی در بزرگسالان مورد تأیید قرار گرفته است.هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و مولفههای آن با علائم اضطرابی دانشآموزان المپیادی کشور در سال تحصیلی 94-93 بوده است. روشها: برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی استفاده گردیده است.جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان پسر المپیادی مقطع متوسطه سراسر ایران در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 380 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 181 نفر تعیین گردید. ابزارهای مورد مطالعه عبارتند از: مقیاس رگه های فراخلقی (TMMS) که این مقیاس یک ابزار خودگزارشی عینی بر مبنای الگوی رگهی هوش هیجانی است که توسط سالووی و همکاران برای سنجش سه مولفهی هوش هیجانی ساخته شده است؛ و پرسشنامه ی اضطراب بک (BAI): این پرسشنامه برای سنجش میزان اضطراب طراحی شده و شامل 21 عبارت است. روش تحلیل دادهها در این پژوهش ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون بود. یافتهها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که: بین هوش هیجانی و مولفههای آن با علایم اضطرابی دانشآموزان المپیادی رابطه معناداری وجود دارد. بین مولفه توجه به احساسات با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد. بین مولفه وضوح احساسات با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد. بین مولفه اصلاح خلق (ترمیم احساسات) با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری: مطابق با تجزیه و تحلیلهای انجام گرفته بین هوش هیجانی و اضطراب رابطه معنادار وجود دارد و این متغیر، اضطراب را به صورت منفی پیشبینی میکند. بدین معنا که دانشآموزانی که هوش هیجانی بالایی دارند به مراتب کمتر دچار اضطراب میشوند. علاوه بر این، تبیینی که در این رابطه وجود دارد این است که هوش هیجانی با دو گستره مهم خلق و خو یعنی عاطفه مثبت (احساس لذت، اشتیاق و علاقه مند و ...) و عاطفه منفی (اضطراب، احساس خصومت و نارضایتی و...) نیز رابطه دارد. افراد با خلق منفی به علت ثبات تجربه هیجانی گرایش دارند که چنین حالاتی ممکن است درک واقعی آنچه را که احساس میشود با مشکل مواجه سازد.
علوم تربیتی
حسین مهدی زاده؛ فریبا لطفی؛ مریم اسلام پناه
چکیده
هدف اصلی این مقاله شناخت و تعیین میزان تاثیر آموزش با استفاده از نقشه های استدلالی بر بهبود میانگین نمرات تفکر انتقادی دانش آموزان بود. این پژوهش در قالب یک طرح آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام یافته و داده های تحقیق با استفاده از آزمون ساده شده تفکر انتقادی واتسون گلیزر گردآوری شده است. در این راستا60 نفردانش آموز دختر ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله شناخت و تعیین میزان تاثیر آموزش با استفاده از نقشه های استدلالی بر بهبود میانگین نمرات تفکر انتقادی دانش آموزان بود. این پژوهش در قالب یک طرح آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام یافته و داده های تحقیق با استفاده از آزمون ساده شده تفکر انتقادی واتسون گلیزر گردآوری شده است. در این راستا60 نفردانش آموز دختر و 60 نفر دانش آموز پسر از میان دانش آموزان پایه دوم راهنمایی شهرستان ایوان در سال تحصیلی 90-89 انتخاب شدند و با رعایت اصل انتساب تصادفی در چهار گروه جای گرفتند. دانش آموزان طی 7 جلسه ی 90 دقیقه ای با استفاده از نقشه های استدلالی مورد آموزش و در معرض تجربیات و تکالیف یادگیری قرار گرفتند. دو هفته پس از پایان اجرای طرح مجدداً از همه آزمودنی ها آزمون تفکر انتقادی به عمل آمد. سپس فرضیات تحقیق با استفاده از آمار استنباطی شامل تجزیه و تحلیل واریانس، کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اجرای روش نقشه های استدلالی در کلاس در مباحث علوم بر افزایش میانگین نمرات تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر و پسر موثر واقع شد ه است.
علوم تربیتی
محمود قضاوی؛ سعید بزازیان بناب
چکیده
: In the present paper, lessons are learnt from ant society so that humankind can optimize his engineering issues. As an example of such issues, a reinforced concrete retaining wall for which the application of optimization can reduce the costs involved is considered. Traditional design procedure for reinforced concrete retaining walls is unable to design an optimized wall unless a large trial effort is undertaken. This paper introduces a learning procedure from ants, which is a general search technique for the solution of difficult combinatorial problems with its theoretical roots based on the ...
بیشتر
: In the present paper, lessons are learnt from ant society so that humankind can optimize his engineering issues. As an example of such issues, a reinforced concrete retaining wall for which the application of optimization can reduce the costs involved is considered. Traditional design procedure for reinforced concrete retaining walls is unable to design an optimized wall unless a large trial effort is undertaken. This paper introduces a learning procedure from ants, which is a general search technique for the solution of difficult combinatorial problems with its theoretical roots based on the foraging behavior of ants. This methodology arrives at an optimal design for concrete retaining walls due to its capability to explore and exploit the solution space effectively. The basis of analysis in this paper is to determine the minimum weight and costs in the design of concrete retaining walls following a computation of lateral total thrust on the wall due to backfill pressures, bearing capacity consideration, settlement analysis, stability analysis, and application of design of reinforced concrete principles. The results clearly indicate that ant colony can educate engineers comprehensively to reach a minimum cost justified retaining wall through an optimization approach.