فناوری آموزش - هوش مصنوعی
ویدا گوهری؛ مرضیه کرامتی نوجه ده سادات؛ فریبا رمضانی ویشکی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش و پرورش یکی از ارکان اصلی تولید دانش و علم در نیل به پیشرفت علمی و فرهنگی هر کشور توسط معلمان است و هرگونه ناکارآمدی در آن میتواند به چالشها و مشکلات گستردهای از منظر اجتماعی، فرهنگی، علمی، سیاسی، مذهبی و ... در جامعه بینجامد. ازاینرو تعیین ارزیابی شایستگی دانشجومعلمان به ویژه قبل از ورود به عرصه حرفه معلمی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش و پرورش یکی از ارکان اصلی تولید دانش و علم در نیل به پیشرفت علمی و فرهنگی هر کشور توسط معلمان است و هرگونه ناکارآمدی در آن میتواند به چالشها و مشکلات گستردهای از منظر اجتماعی، فرهنگی، علمی، سیاسی، مذهبی و ... در جامعه بینجامد. ازاینرو تعیین ارزیابی شایستگی دانشجومعلمان به ویژه قبل از ورود به عرصه حرفه معلمی از منظر دانش، مهارت و نگرش ضروری به نظر میآید. در این پژوهش، شایستگی نو معلمان قبل از ورود به آموزش و پرورش، با استفاده از شبکه عصبی هوش مصنوعی بهعنوان یک ابزار محاسباتی دقیق ارزیابی شد.روشها: در پژوهش حاضر، روش تحقیق از نوع کاربردی و بهصورت کمّی است. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و نمونه آماری بهصورت خوشهای، تعداد 91 دانشجو معلم ورودی 1395-13۹4 رشته آموزش زیستشناسی مرکز آموزش عالی شهید بهشتی دانشگاه فرهنگیان مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمونه آماری با حجم500 داده (80% آموزش و 20% تست) بهعنوان شرکتکننده انتخاب و دادهها، براساس ریز نمرات فارغالتحصیلان در دروس عمومی، تربیتی، تخصصی تربیتی، تخصصی تئوری، کارنما، کارورزی و معدل کل جمعآوری و سپس با بهرهگیری از تکنیکهای استخراج ویژگی از ریزنمرات دانشجو معلمان مذکور، در فایل اکسل به دادههای مناسب جهت تعیین شایستگی و عدم شایستگی آنها برچسبزنی شد و براساس یافتهها، به روش شبکه عصبی پیشخور مورد آموزش قرار گرفت. با توجه به بررسیهای انجام شده بر روی لایهها و تعداد نورونها بر دادگان الگوریتم، شبکه عصبی سه لایه با دو لایه پنهان با تعداد نورونهای 300 و یک لایه خروجی با تعداد 1 نورون طراحی شد.یافتهها: نتایج حاصل از بررسی شایستگی حرفهای براساس ریزنمرات دانشجومعلمان و استخراج دادگان جدید در هفت بعد تخصصی تئوری، تخصصی تربیتی، عملی تربیتی، عمومی، کارورزی، کارنما و معدل کل نشاندهندۀ بالاترین میانگین با عدد 8/19 در دروس تربیتی و کمترین میانگین با عدد 67/16 در دروس تخصصی تئوری بود. آنالیز یافتهها با توجه به دادگان آموزشی موجود از فارغ التحصیلان و برچسبزنی افراد خبره، میزان شایستگی را به میزان 77/17 نشان داد.نتیجهگیری: ارزیابی شایستگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان، براساس شبکه عصبی پیشخور هوش مصنوعی بهعنوان یک رویکرد جدید در کشور انجام شد. طراحی شبکه عصبی مورد نظر براساس معیارهای موجود در روش ماتریس درهمریختگی صورت گرفت. بر این اساس معیارهای صحت و دقت برای شبکه عصبی پیشخور با دو لایه پنهان به ترتیب 94% و 95% بود و میزان شایستگی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در دروس مختلف، نمرات بالای 17 بهعنوان شاخص مطلوب و نمرات پایینتر از 17 بهعنوان شاخص نامطلوب در نظر گرفته شد. میزان شایستگی دانشجویان در دروس تربیتی با میانگین عددی 8/19 در حد مطلوب و در دروس تخصصی تئوری با میانگین عددی 67/16 در حد نامطلوب برآورد شد. این نتایج، لزوم توجه بیشتر به دروس تخصصی تئوری را خاطر نشان کرد؛ چرا که هر معلمی، در کنار تمام شاخصههای تربیتی، بایستی دانش و سطح علمی مناسب و کافی جهت ارائه درست و اصولی مطالب علمی به دانشآموزان را داشته باشد. علاوه براین، پیشنهاد میشود در پژوهشهای دیگر با بهکارگیری پرسشنامههای خاص مبتنی بر نگرش دانشجویان از حرفه معلمی، ضریب شایستگی ارزیابی میشود. از طرفی، دستخط دانشجو میتواند بهعنوان یک شاخص دیگر در کنار سایر دادگان، مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. همچنین از الگوی شبکه عصبی هوش مصنوعی، جهت تعیین شایستگی دانشجو معلمان در سایر رشتههای علوم پایه و علوم انسانی استفاده شود.
آموزش الکترونیکی- مجازی
مجتبی مقصودی؛ فاطمه صفایی؛ علی هاشمی
چکیده
پیشینه و اهداف: تأکید بر آموزش مجازی در آموزش عالی پدیدهای نوظهور نیست و همواره بهعنوان یک محیط آموزش کمکی در کنار آموزش مجازی مطرح بوده است؛ اما با وقوع ناگهانی همه گیری کرونا، نظام آموزش عالی غافلگیرانه به آن پناه برد. اگرچه پیش از این نیز کیفیت این محیط آموزشی پیوسته مورد سنجش قرار گرفته است ولی سؤال اصلی این است که ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تأکید بر آموزش مجازی در آموزش عالی پدیدهای نوظهور نیست و همواره بهعنوان یک محیط آموزش کمکی در کنار آموزش مجازی مطرح بوده است؛ اما با وقوع ناگهانی همه گیری کرونا، نظام آموزش عالی غافلگیرانه به آن پناه برد. اگرچه پیش از این نیز کیفیت این محیط آموزشی پیوسته مورد سنجش قرار گرفته است ولی سؤال اصلی این است که آیا آنچه در پیش از دوران کرونا در خصوص کیفیت آموزش مجازی و قابلیتهای آن گفته شد در این دوران که تنها محیط آموزش و یادگیری بوده است نیز صادق است. از این رو، هدف از انجام این تحقیق بررسی کیفیت آموزش مجازی ارائهشده در دانشگاه فرهنگیان در دوران همه گیری کرونا با تأکید بر سنجش نگرش استادان و دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی بود.روشها: در این تحقیق، از روش آمیخته کمّی-کیفی ترتیبی استفاده شد. به منظور گردآوری دادههای کمّی، دو پرسشنامه جداگانه برای استادان و دانشجویان استفاده شد که به ترتیب حاوی 15 و 19 سؤال بود که نگرش آنان را براساس یک مقیاس لیکرت پنج گزینهای اندازه می گرفت. نسخه اصلی پرسشنامه ویژه استادان توسط دیلون و مکلین [39] ساخته شده است و پرسشنامه وطنپرست و همکاران [40] نیز برای دانشجویان استفاده شد. در این تحقیق جامعه آماری مشتمل بر713 دانشجو و 89 استاد شاغل در دانشگاه فرهنگیان استان مرکزی بود. شرکتکنندگان این پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این پرسشنامه ها در میان 317 دانشجو و 36 استاد از گروه های آموزشی آموزش ابتدایی، مشاوره، آموزش کودکان استثنایی، تربیت بدنی، آموزش زبان انگلیسی و ادبیات فارسی، الهیات و فناوری اطلاعات توزیع شدند. پس از گردآوری داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای تحلیل دادهها استفاده شد. علاوه بر این، برای گردآوری داده های کیفی، پرسشهای مصاحبه بر مبنای نتایج تحلیل داده های کمّی طراحی شد و سپس مصاحبه با 22 تن (14 خانم و 8 آقا) از دانشجویان و 12 تن (6 آقا و 6 خانم) از استادان داوطلب در شرکت در مصاحبه از گروه های آموزشی فوقالذکر انجام شد. پس از ضبط جلسات مصاحبه و پیاده سازی آن، مرحله کدگذاری و دستهبندی آنها انجام شد.یافتهها: نتایج حاکی از این بود که استادان رشته های مختلف آموزشی از نگرش مثبت و رضایت بالایی از آموزش مجازی در این دوران برخوردار بودند و تفاوتی بین استادان گروه های آموزشی مختلف از این نظر وجود نداشت. درحالیکه، نتایج گویای این واقعیت بود که دانشجویان عموماً از نگرشی منفی و رضایت اندک نسبت به آموزش مجازی برخوردار بودند و تفاوت معناداری بین نگرش آنان با توجه به رشته تحصیلیشان وجود داشت. برای کشف علل تأثیرگذار بر بروز این نتایج، محققان تصمیم به انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته گرفتند. پس از تحلیل محتوای داده های کیفی حاصل از مصاحبه با استادان و دانشجویان با اتکا بر روش تحلیل محتوای کیفی هدایتشده، مشخص شد که عوامل مربوط به محیط آموزش مجازی و چندرسانهای و نیز یادگیری مشارکتی در شکل گیری نگرش استادان و دانشجویان مهم است. به همین ترتیب، علاوه بر این عوامل، عامل سوم که مربوط به یادگیری مستقل است در شکلگ یری نگرش و میزان رضایتمندی آنان از آموزش نقش ایفا می کرد.نتیجهگیری: این تحقیق نشان داد که استادان و دانشجویان تا چه اندازه می توانند نظرات متفاوتی داشته باشند. در حالیکه استادان شرکت کننده در این تحقیق نگرش مثبت نسبت به آموزش مجازی در دانشگاه فرهنگیان داشتند، دانشجویان در مجموع نگرشی منفی به آن در دوره همه گیری کرونا نشان دادند. بر اساس یافتههای این پژوهش از داده های کیفی، ابزارهای آموزش چندرسانهای و استفاده ناکافی از آموزش گروهی و مشارکتی از نقاط ضعف و علل اصلی نگرش منفی و نارضایتی نسبی دانشجویان بوده است و نیز طراحی محتوا و مطالب درسی و عدم تشویق دانشجویان بر یادگیری مستقل نیز از دیگر علل این نارضایتی بود. بنا بر نتایج این تحقیق پیشنهاد میشود که برای اجرای بهینه آموزش مجازی استادان علاوه بر دانش و مهارت، باید از نگرش مثبتی برخوردار باشند و با قاطعیت این نگرش را به دانشجویان منتقل کنند.
تربیت معلم
حسین عابدینی علوی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ محمد رضا نیستانی؛ محمد جواد لیاقت دار
چکیده
پیشینه و اهداف: هدف از آموزش معماری، آمادهسازی فارغالتحصیلان این رشته برای کارایی عمومی در این زمینه است. این در حالی است که بسیاری از فارغالتحصیلان معماری که جذب بازار کار میشوند، شکافی عمیق میان آنچه در دانشکده آموختهاند و آنچه در فعالیت حرفهای انجام میشود، مشاهده میکنند.در این تحقیق، ارزیابی دامنه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هدف از آموزش معماری، آمادهسازی فارغالتحصیلان این رشته برای کارایی عمومی در این زمینه است. این در حالی است که بسیاری از فارغالتحصیلان معماری که جذب بازار کار میشوند، شکافی عمیق میان آنچه در دانشکده آموختهاند و آنچه در فعالیت حرفهای انجام میشود، مشاهده میکنند.در این تحقیق، ارزیابی دامنه ارتباط آموزش و کار حرفهای معماری مد نظر است تا با بررسی نحوه آموزش معماری در مقطع کارشناسی و وضعیت بازار کار در ایران به این سؤالات پاسخ داده شود که «۱- مشکلات آموزش معماری در مقطع کارشناسی در ایران که باعث کم کارآمدی دانشآموخته معماری در محیط حرفهای میشود، کدامند؟»، «2- کدام ویژگیها در محیط حرفهای برای دانشآموخته معماری لازم و ضروری است؟» و «3- چگونه میتوان آموزش معماری را به حرفه معماری نزدیک کرد؟».روشها: تحقیق از نوع کاربردی و روش آن زمینهیابی (پیمایشی) است. شیوه تحلیل دادهها، تحلیلی– توصیفی است. گردآوری اطلاعات بهوسیله پرسشنامه و مصاحبه با دانشجویان سال آخر مقطع کارشناسی معماری بهعنوان جامعه آماری که قرار است بهزودی وارد بازار کار معماری شوند، اساتید دانشکدههای معماری بهعنوان افرادی که دانشجویان این رشته را آموزش میدهند و معماران حرفهای بهعنوان افرادی که بهطور حرفهای در رشته معماری فعالیت دارند، انجام شده است. دانشجویان و استادان مورد مطالعه در این تحقیق از 3 دانشگاه با سطح متوسط ایران و معماران حرفهای نیز از مدیران شرکتهای معماری انتخاب شدهاند. معیار انتخاب اساتید و معماران، پیشکسوتی آنها بوده است. ملاک پیشکسوتی اساتید، تجربه و سنوات کاری، و درجه علمی اساتید، و ملاک پیشکسوتی معماران، تجربه و سنوات کاری، تعداد قابل توجه پروژههای اجرا شده و کسب جوایز بوده است.یافتهها: طبق نقطه نظرات مشترک سه گروه مورد سؤال قرار گرفته در این پژوهش، مشکلات محیط آموزشی معماری که باعث ایجاد فاصله بین آموزش و حرفه معماری و کم کارآمدی دانشآموخته معماری در محیط حرفهای شدهاند، دامنه گستردهای دارد و از ابتدای پذیرش دانشجوی معماری تا پس از فارغالتحصیلی را شامل میشود که اصلیترین آنها عبارتند از: 1- نحوه پذیرش دانشجو، 2- پذیرش بیرویه دانشجو، 3- عدم تناسب مباحث آموزشی با نیازهای بازار کار، 4- جدا شدن دانشگاه از جامعه، 5- عدم آموزش اخلاق حرفهای، 6- عدم آموزش مهارتهای تعاملی، 7- عدم تجربه حرفهای اساتید، 8- مشکلات کلی جامعه از جمله مسائل اقتصادی. بنابراین ویژگیهایی که برای دانشآموخته معماری در محیط حرفهای لازم و ضروری است عبارتند از: 1- آشنایی با مباحث مورد نیاز بازار کار مانند تسلط به نرمافزارهای معماری، آشنا بودن با قوانین و ضوابط و غیره، 2- دارا بودن اخلاق حرفهای، و 3- دارا بودن مهارتهای تعاملی.نتیجهگیری: بر اساس فواید آموزش مشارکتی، تبدیل دانشکدههای معماری به فضای «آموزشی مشارکتی» بهمنظور کاهش خلأ میان آموزش و کار حرفهای و کاهش کم کارآمدی دانشآموخته معماری در محیط حرفهای پیشنهاد میشود. در این خصوص میتوان از آموزش هم زمان دانشجویان سالهای مختلف در دروس معماری و حضور معماران حرفهای بهعنوان افرادی ماهر در بعضی از جلسات بهره برد. به این ترتیب دانشجویان میتوانند از مشارکت یکدیگر در طراحی، نقد آثار و ارتقاء مهارتهای مرتبط با رشته معماری و از حضور معماران حرفهای در راستای کسب تدریجی مهارتهای مورد نیاز بازار کار معماری بهره برند. همچنین میتوان از تأسیس «سازمانهای مردم نهاد» که مسئول برقراری ارتباط دانشگاه با دفاتر معماری، بازار کار و کارفرمایان باشند، در کاهش خلأ میان آموزش و کار حرفهای استفاده کرد.
یادگیری سیار
ذبیح الله اللهی؛ فاضل برزگر؛ اله نظر علی صوفی؛ امین ملازهی
چکیده
پیشینه و اهداف: خودکنترلی از جهات مختلفی تعریف شده است اما به طور کلی به تنظیم فعال افکار، احساسات و رفتار شخص اشاره دارد. پژوهشهای نظری و تجربی نشان می دهد که توانایی کنترل خود مؤثر پیامدهای مهم و گسترده ای مانند توانایی در کنترل رفتارهای مثبت دارد که منجر به دستیابی به هدفهای بلند مدت می شود و از بروز رفتارهای منفی که باعث ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: خودکنترلی از جهات مختلفی تعریف شده است اما به طور کلی به تنظیم فعال افکار، احساسات و رفتار شخص اشاره دارد. پژوهشهای نظری و تجربی نشان می دهد که توانایی کنترل خود مؤثر پیامدهای مهم و گسترده ای مانند توانایی در کنترل رفتارهای مثبت دارد که منجر به دستیابی به هدفهای بلند مدت می شود و از بروز رفتارهای منفی که باعث تضعیف دستیابی به هدفهای بلند مدت می شود، پیشگیری میکند. هدف از اجرای پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای خودکنترلی بر کاهش استفاده آسیبزا از تلفن همراه در بین دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان بود.روشها: روش اجرای این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان استان سیستان و بلوچستان تشکیل دادند و نمونه پژوهش را تعداد 60 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه گواه) از افرادی تشکیل دادند که استفاده آسیبزا از تلفن همراه داشتند و داوطلب شرکت در آزمایش بودند. ابزار گردآوری دادهها، مقیاس استفاده آسیبزا از تلفن همراه جنارو و همکاران بود. این مقیاس بدون مولفه است و دارای 21 سوال در مقیاس لیکرت 6 درجه ای (هرگز تا همیشه) است. جمع نمرات 21 سوال، نمره کلی استفاده آسیب زا از تلفن همراه را مشخص میکند. برای اجرای طرح آزمایش، ابتدا مقیاس استفاده آسیب زا اجرا گردید و پس از مشخص شدن افرادی که استفاده آسیب زا از تلفن همراه داشتند، در کارگاههای آموزش مهارتهای خود کنترلی شرکت کردند.یافتهها:نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارتهای خودکنترلی بر استفاده آسیبزا از تلفن همراه در دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان زاهدان تأثیر منفی و معنادار دارد و باعث کاهش آن شده است. همچنین، در مرحله پیگیری بین میانگین پسآزمون استفاده آسیبزا از تلفن همراه در گروه با پیگیری از طریق شبکه مجازی و گروه بدون پیگیری از طریق شبکه مجازی تفاوت معناداری وجود دارد. یعنی آموزش مهارتهای خودکنترلی همراه با پیگیری از طریق گروه مجازی بر استفاده آسیبزا از تلفن همراه در دانشجویان پسر دانشگاه فرهنگیان زاهدان تأثیر بلندمدتتری داشته است.نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای خودکنترلی و پیگیری از طریق گروه مجازی برای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان به کاهش استفاده آسیبزا و حرکت بهسوی استفاده رایج از تلفن همراه کمک میکند. همچنین نتایج نشان داد، پیگیری آموزش مهارت های خودکنترلی از طریق شبکههای مجازی باعث میشود اثرات این آموزشها برای مدت طولانی تری بر رفتار استفاده از تلفن همراه اثر گذار باشد. با توجه به این که استفاده بیش از حد از تلفن همراه میتواند فعالیتهای آموزشی و یادگیری دانشجویان را تحت تاثیر قرار دهد، به مسئولان و برنامه ریزان آموزشی و پژوهشی دانشگاه پیشنهاد میشود تا آموزش مهارتهای خودکنترلی و پیگیری این آموزشها در زمانهای متوالی را در برنامههای آموزشی کوتاه مدت دانشگاه در نظر بگیرند. یکی از مهم ترین محدودیتهای این پژوهش گرایش دانشجویان به این مساله بود که در تشخیص اولیه از طریق پرسشنامه، وانمود کنند که استفاده آسیب زا از تلفن همراه ندارند. نتایج این پژوهش برای کارشناسان پژوهشی و آموزشی دانشگاه، اساتید و دانشجویان دانشگاه و تمامی برنامه ریزان آموزشی دانشگاه مفید و کاربردی است.
یادگیری الکترونیکی
مژگان اسمعیل نیا؛ حسینعلی کوهستانی؛ علی معقول
چکیده
پیشینه و اهداف: مدیران آموزش عالی به دنبال راههای افزایش تعداد دورهها و رشتهها هستند. این در حالی است که بودجه دانشگاهها پیوسته کاهش مییابد، لذا ناچارند دورههای آموزش از راه دور را افزایش دهند تا پاسخگوی نیاز روزافزون یادگیرندگان در دوران محدودیت بودجه و رکودهای اقتصادی باشند. زیرا این نوع آموزش نیاز به کلاس درس نداشته ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مدیران آموزش عالی به دنبال راههای افزایش تعداد دورهها و رشتهها هستند. این در حالی است که بودجه دانشگاهها پیوسته کاهش مییابد، لذا ناچارند دورههای آموزش از راه دور را افزایش دهند تا پاسخگوی نیاز روزافزون یادگیرندگان در دوران محدودیت بودجه و رکودهای اقتصادی باشند. زیرا این نوع آموزش نیاز به کلاس درس نداشته و استاد تماموقت کمتری را میطلبد. در طول دو دهه گذشته، موضوع کیفیت و تعالی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی به یکی از موضوعات مهم در حوزه آموزشعالی و علیالخصوص دانشگاه نوپایفرهنگیان تبدیل شده است؛ نظامهای ارزشیابی ملی جهت ارزیابی برنامههای تدریس و یادگیری در دانشگاهها طراحی شدهاند و در سطح بینالمللی در تحقیقات آموزش عالی مورد توجه قرارگرفته اند و علاقه به بهبود آموزش، به صورت ملی و بینالمللی افزایش یافته است. تعداد فزایندهای از دانشگاهها در ایران دورههای آموزش مجازی را آغاز کردهاند. دانشگاه فرهنگیان نیز بسترسازی مناسب جهت این آموزشها را فراهم کرده است ولی تا به حال نتوانسته آموزش صحیح و با کیفیت جامع را نهادینهکند. لذا با توجه به این مساله که رشد کمی آموزشهای مجازی در حال پیشرفت بوده، ولی بهبودی درکیفیت آموزشها صورت نگرفته، پژوهشگر را بر آن داشت تا گامی در جهت پاسخ به این چالشها و پرکردن شکاف ادبیات تحقیق در این زمینه بردارد. هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود کیفی آموزشهای مجازی به روش آمیخته است.روش ها: در بخش کمی 608 نفر دانشجو و استاد به شیوة تصادفی طبقهای انتخاب شدند. در بخش کیفی با 18 استاد مصاحبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای کمی از روشهای آمار توصیفی و در بخش کیفی از راهبرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در نهایت 14 مقوله اصلی شامل بهبود کیفی آموزش مجازی دانشگاه فرهنگیان به صورت موجبات علّی، راهبردها، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر و پیامدها بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت یاددهی، یادگیری و کنشگران انسانی تاثیر مثبت و معناداری روی بهبود کیفیت و راهبردهای استقرار دارند؛ همچنین راهبردهای استقرار بر روی بهبود کیفیت تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ ویژگیهای زمینهای تاثیر مثبت و معناداری روی راهبردهای استقرار و بهبود کیفیت دارد؛ همچنین راهبردهای استقرار و بهبود کیفیت بر پیامدهای فردی، سازمانی و فراسازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: با توجه به موقعیت دانشگاه فرهنگیان در الگوهای حاضر در بخش پیامدها به توزیع منصفانه علم و نادیده گرفتن منش معلم و اثر مثبت بر جذب اساتید برجسته تاکید شدهاست و در بخش موجبات علّی در بحث مدیریت به تصمیمگیریهای متمرکز و در بحث راهبردها به تدوین راهبرد اعتمادسازی و فرهنگسازی آموزشهای مجازی و استفاده از تجارب سایر کشورها و در بخش شرایط مداخلهگر استفاده از وب 2و وب3، دانشقبلی یادگیرندگان و ترکیب آموزشهای حضوری و مجازی در دانشگاه فرهنگیان اشاره شده است.
تربیت معلم
حسین واحدی کوجنق؛ ناصر کریمی؛ رسول رضایی؛ ایوب اسماعیل پور
چکیده
پیشینه و اهداف: در آرمانهای مطرح شده از طرف صاحبنظران برای نظامهای تعلیم و تربیت در قرن بیست ویکم، از معلم به عنوان تکیهگاه هر تغییر و تحولی یاد میشود. صلاحیت مجموعهای از دانش، مهارت و تواناییهای یک شغل خاص است که باعث میشود، فرد در انجام وظایف به موفقیت دست پیدا کند. درتحقیقات آموزشی اخیر، اصطلاح صلاحیت حرفهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در آرمانهای مطرح شده از طرف صاحبنظران برای نظامهای تعلیم و تربیت در قرن بیست ویکم، از معلم به عنوان تکیهگاه هر تغییر و تحولی یاد میشود. صلاحیت مجموعهای از دانش، مهارت و تواناییهای یک شغل خاص است که باعث میشود، فرد در انجام وظایف به موفقیت دست پیدا کند. درتحقیقات آموزشی اخیر، اصطلاح صلاحیت حرفهای برای توصیف پیش نیازهای خاصی استفاده میشود که معلمان برای موفقیت در کار لازم دارند. فرض بر این است که این صلاحیت حرفهای میتواند، آموخته و تدریس شود. صلاحیت حرفهای شامل دارا بودن دانش حرفهای و همچنین جنبههای انگیزشی و عاطفی میباشد. دانش حرفهای به انواع مختلفی از جمله دانش محتوا، دانش محتوای پداگوژیک و دانش پداگوژیکی-روانشناختی تقسیم میشود. صلاحیت معلم به توانایی او درکفایت تامین خواستها و مقتضیات حرفهی تدریس، با بکارگیری مجموعهای یکپارچه از دانش، مهارت، و نگرش گفته میشود به گونهای که این مجموعه در عملکرد و واکنش معلم تجلی یابد. بر اساس مدل رشدی صلاحیت حرفهای معلمان، به نظر میرسد ویژگیهای روانشناختی معلم نقش مهمی برای به دست آوردن فرصتهای یادگیری ایفا کند. علاوه بر این پیشنهاد شده است که فراتر از دانش موضوعی خاص جنبههای بیشتری ازمعلم مانند باور معلمان و ویژگیهای انگیزشی و عاطفی، پیش نیازهای مهمی برای آموزش و انگیزه دادن به دانشآموزان میباشند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی صلاحیتهای حرفهای معلمان، فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم سابق و سایر دانشگاه ها میباشد. روشها: طرح پژوهش حاضر از نوع تحقیقات علی-مقایسهای است. نمونه آماری عبارت است از 210 معلم فیزیک و ریاضی در سه گروه فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان، تربیت معلم سابق و سایر دانشگاههای کشور که از نظر ویژگیهای جمعیت شتاختی مشابه می باشند. هر سه گروه به وسیله پرسشنامه صلاحیتهای حرفهای معلمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافتهها: نتایج تحلیل واریانس دوراهه نتایج نشان میدهد که صلاحیتهای حرفهای معلمان سه گروه باهم تفاوت دارند. از نظر صلاحیت شناختی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان وضعیت بالاتری در مقایسه با دو گروه دیگر دارند. فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نیز تفاوت معنیداری با فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها دارند. از نظر صلاحیت مدیریتی تفاوت فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان با فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم معنی دار نیست، اما از فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها بالاتر است. در مورد صلاحیت نگرشی تفاوت بین گروه ها معنیدار نمیباشد. نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که صلاحیت حرفهای معلمان باهم تفاوت معنیداری دارد. صلاحیت شناختی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان از سایر فارغالتحصیلان بالاتر است. فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نیز صلاحیت شناختی بالاتری در مقایسه با فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها دارند. از نظر صلاحیت مدیریتی فارغالتحصیلان دانشگاه فرهنگیان تفاوت معنیداری را با فارغالتحصیلان مراکز تربیت معلم نشان ندادهاند، اما در مقایسه با گروه فارغالتحصیلان سایر دانشگاهها وضعیت بهتری دارند. در این مورد، تفاوت بین فارغالتحصیلان تربیت معلم سابق و سایر دانشگاهها معنیدار نمیباشد. در صلاحیت نگرشی، تفاوت بین گروههای معلمان معنیدار نمیباشد، به این معنی که این سه دسته، به یک اندازه در فارغالتحصیلان خود صلاحیت نگرشی ایجاد کردهاند.