آموزش الکترونیکی- مجازی
نسترن زنجانی؛ زهره سادات میرمقتدایی؛ داوود رسولی
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به ماهیت در حال تحول علوم پزشکی، لازم است دانشجویان پزشکی علاوه بر دانش حرفهای، مهارتهای یادگیری مادام العمر مانند خودراهبری را نیز کسب کنند تا بتوانند با پیشرفت روزافزون دانش در این حوزه همگام شوند. بهکارگیری رویکرد جیگسا، بهعنوان یک روش مشارکتی، فرصتی را برای غلبه بر محدودیتهای رویکردهای سنتی تدریس ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به ماهیت در حال تحول علوم پزشکی، لازم است دانشجویان پزشکی علاوه بر دانش حرفهای، مهارتهای یادگیری مادام العمر مانند خودراهبری را نیز کسب کنند تا بتوانند با پیشرفت روزافزون دانش در این حوزه همگام شوند. بهکارگیری رویکرد جیگسا، بهعنوان یک روش مشارکتی، فرصتی را برای غلبه بر محدودیتهای رویکردهای سنتی تدریس فراهم میکند و میتواند مشارکت داوطلبانه دانشجویان در کلاس، یادگیری خودراهبر و کیفیت یادگیری را افزایش دهد. در روش جیگسا، هر گروه در مورد یک موضوع خاص مطالعه میکند و سپس، به گروه بزرگتری از همکلاسان خود در مورد آن آموزش میدهد. با وجود اینکه ابعاد مختلف رویکرد روش جیگسا، کلاس معکوس و یادگیری خودراهبر مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اثربخشی روش جیگسا در یک کلاس معکوس مجازی بر مهارت یادگیری خودراهبر دانشجویان به خوبی مطالعه نشده است. ازاینرو، پژوهش حاضر تأثیر این روش تدریس را در کلاس معکوس مجازی بر مهارت یادگیری خودراهبر دانشجویان مورد بررسی قرار میدهد.روشها: پژوهش حاضر، یک پژوهش نیمه تجربی با پیشآزمون- پسآزمون، گروه مداخله (گروه جیگسا) و گروه کنترل است که هر دو در یک کلاس معکوس مجازی شرکت کردند. شرکتکنندگان 50 نفر (هر گروه 25 نفر) دانشجوی کارشناسی ارشد رشته آموزش پزشکی دانشکده مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران در درس روش تحقیق بودند. پرسشنامه ارزشیابی یادگیری خودراهبر در محیط آموزش الکترونیکی، در این پژوهش استفاده شده است. به این منظور، ابتدا محتوا آماده شد و تمامی منابع شامل متون، برنامه درسی و جدول زمانی توسط مدرس در یک سیستم مدیریت محتوای (LMS) سفارشی بارگذاری شد. دانشجویان موظف بودند مطالب آموزشی را مرور کنند، تکالیف را انجام دهند و در یک زمانبندی از قبل برنامهریزی شده، ارسال کنند. استاد از روش یادگیری مسألهمحور در جلسات مجازی استفاده میکرد که در آن، یک مشکل یا سناریو ارائه میشد و دانشجویان میبایست بهصورت انفرادی، براساس دانش خود و از طریق چت خصوصی مشکل را حل میکردند. در مرحله آخر، همه دانشجویان با یکدیگر گفتگو میکردند تا به درک مشترکی از مسأله برسند. در گروه مداخله، دانشجویان به 5 گروه 5 نفره، تقسیم و محتوای طرح درس، بین گروهها تقسیم شد. گروههای جیگسا، موضوعات را به گروههای خبره اختصاص دادند و بهصورت مشترک یادگرفتند و سپس در گروههای خانگی از روش آموزش معکوس مجازی برای آموزش سایر دانشجویان استفاده کردند. اعضای گروهها، در پایان هر جلسه آموزشی فرصت تبادل نظر و بحث در مورد مطالب آموخته شده را داشتند. در گروه کنترل، تمامی مراحل توسط استاد انجام شد. در مرحله ارزشیابی، هر یک از اعضای گروه براساس تمام مواد آموزشی مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافتهها: نتایج، نشان داد که میزان یادگیری خودراهبر در هر دو کلاس معکوس مجازی که توسط استاد یا دانشجو اداره میشد، افزایش یافته است؛ اما تفاوت معنیداری در گروه مداخله (جیگسا) مشاهده شد.نتیجهگیری: با توجه به مزایای آموزش مجازی و قابلیتهای مؤثر آن در آموزش پزشکی، ادغام این رویکرد در برنامههای درسی فعلی دانشگاهها، مفید به نظر میرسد. این مطالعه، بیان میکند که چگونه رویکردهای آموزشی چهره به چهره میتواند به طور مؤثر در یک محیط مجازی، پیادهسازی شود. مدرسان، میتوانند روش بهکار رفته در این پژوهش را برای تقویت همکاری دانشجویان، بهرهبردای بیشتر از امکانات آموزش الکترونیکی و کاهش کاستیهای آموزش مجازی در جلب مشارکت دانشجویان، بهکار برند. اگر کلاس درس معکوس مجازی، به همراه رویکرد جیگسا اجرا شود، مهارتهای یادگیری خودراهبر دانشجویان بهبود مییابد.
آموزش الکترونیکی
سودابه نیائی؛ علی ایمان زاده؛ شهرام واحدی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از روش های جدید در حوزه یاددهی و یادگیری، روش تدریس معکوس است. هدف از این مقاله بررسی تاثیر کلاس معکوس روی اضطراب ریاضی دانشآموزان و هم چنین عملکرد ریاضی آنان است.روشها: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم شهرستان مرند در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه آماری به صورت هدفمند و از دو مدرسه همجوار ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از روش های جدید در حوزه یاددهی و یادگیری، روش تدریس معکوس است. هدف از این مقاله بررسی تاثیر کلاس معکوس روی اضطراب ریاضی دانشآموزان و هم چنین عملکرد ریاضی آنان است.روشها: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه پنجم شهرستان مرند در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه آماری به صورت هدفمند و از دو مدرسه همجوار (مدرسه آتیه و مدرسه راه بهشت) در یک منطقه از شهر مرند به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. مدرسه راه بهشت برای تدریس سنتی و مدرسه آتیه به برای تدریس معکوس انتخاب شدند. مدرسه راه بهشت با 27 نفر دانشآموز به عنوان گروه کنترل و مدرسه آتیه با 29 نفر دانشآموز به عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. برای سنجش اضطراب ریاضی آزمودنی ها از مقیاس ریاضی کودکان استفاده شد؛ و برای بررسی عملکرد درس ریاضی نیز بهصورت مسئلههای ریاضی در سطوح مختلف حیطه شناختی از یک آزمون محقق ساخته 20 سوالی پیشآزمون و پسآزمون که به تایید متخصصان این حوزه رسید، استفاده شد. تدریس معکوس هر هفته چهار جلسه واحد درسی ریاضی کلاس پنجم ابتدایی بود که درهفته دو جلسه تدریس معکوس در منزل (یاد گیری در منزل توسط CD های آموزشی تهیه شده توسط معلم) انجام گرفت و در دو جلسه حل تمرینات در کلاس صورت گرفت..یافتهها: نتایج حاصل از آزمون مانکوا و آزمون T نشان داد که چهار بعد اضطراب ریاضی اعم از (اضطراب یادگیری، اضطراب حل مسئله، اضطراب نسبت به معلم ریاضی و اضطراب ارزیابی ریاضی) در دانشآموزان کلاس معکوس نسبت به دانشآموزان کلاس سنتی کاهش چشمگیری داشته است. عملکرد ریاضی دانشآموزان کلاس معکوس نسبت به کلاس سنتی افزایش داشته است.نتیجهگیری: در تبیین نتایج میتوان گفت که کلاس معکوس باعث تسهیل یادگیری عمیق از طریق فعالیتهای یادگیری در کلاس درس میشود و باعث افزایش انگیزة معلمان و دانشآموزان شده و کلاس درس را برای آنها جذابتر و ارتباطیتر می نماید؛ در نتیجه اعتماد به نفس دانشآموزان در یادگیری ریاضی افزایش می یابد. در کلاس معکوس دانشآموزان مهارتهایی همچون پرسش های باز و بسته، گوش دادن فعال، پرسشهای مستقیم، پرداختن به ناهمخوانی ها، حمایت و تشویق از سوی معلم را تجربه می کنند، که این مهارتها باعث توانمندسازی دانشآموزان در تعیین هدف و حل مسئله میشود؛ در نتیجه میزان اضطراب کمتری نسبت به دانشآموزانی که به روش معمول ریاضیات را یاد می گیرند دارند. از سویی دیگر در این نوع از یادگیری میتوان زمان بیشتری را در کلاس برای مهارتهای تفکر صرف نمود؛ همچنین فراگیران به صورت فعال، در یادگیری و ایجاد دانش بیشتر درگیر هستند و همزمان دانش خود را آزمایش و ارزیابی میکنند. کلاس معکوس به فراگیران کمک میکند تا به درک وسیعی نسبت به سبکهای یادگیری و عملکردشان برسند. افزایش اطلاعات معلمان در زمینه تدریس معکوس و برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان، فراهم کردن اطلاعات تدریس معکوس از پیشنهادات کاربردی این مقاله است.
آموزش زبان انگلیسی
شکیبا زرین فرد؛ مهرک رحیمی؛ احمد محسنی
چکیده
پیشینه و اهداف: تفاوت بین دانشآموزان و نیازهای فردی آنان در دهههای اخیر مورد توجه بسیاری از متخصصان امر تعلیم و تربیت بوده است. با ظهور و توسعهی انواع فناوریها و گسترش زیر ساختهای دسترسی به فناوریهای نوظهور، زمینه برخورداری از انواع محتوای آموزشی برای طیف وسعیی از فراگیران ایجاد شده است. کلاس معکوس یکی از ایدههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تفاوت بین دانشآموزان و نیازهای فردی آنان در دهههای اخیر مورد توجه بسیاری از متخصصان امر تعلیم و تربیت بوده است. با ظهور و توسعهی انواع فناوریها و گسترش زیر ساختهای دسترسی به فناوریهای نوظهور، زمینه برخورداری از انواع محتوای آموزشی برای طیف وسعیی از فراگیران ایجاد شده است. کلاس معکوس یکی از ایدههای بلندپروازانه در امر تعلیم و تربیت است که با هدف توجه به نیازهای فراگیران و ارتقا یادگیری فراگیر-محور و با استفاده از فناوریهای بسیار ساده در دهه آخر قرن بیستم میلادی پا به منصه ظهور نهاد. کلاس معکوس میتواند بر روش تدریس معلم و تعامل وی با دانش آموزان و حتی ارتباط با اولیا تاثیرگذارد. فرق اساسی شیوه ارایه مطلب در کلاس معکوس با کلاس سنتی این است که معلم از حالت سخنران و کنترل کنندهی روند تدریس خارج شده و به راهنما و تسهیلکنندهی روند یادگیری تبدیل میگردد. کلاس معکوس کنترل روند تدریس معلم را از طریق متوقفکردن و برگرداندن فیلم تدریس معلم به دانشآموزان میدهد. بدین ترتیب دانشآموزان با سطوح مختلف توانایی میتوانند بنابر نیاز خود بارها و بارها بدون آنکه در مقابل هم کلاسیها متهم به دیرفهمی یا کج فهمی شوند به تدریس معلم گوشدهند یا آن را ببینند. بنابراین خود دانشآموز مسئولیت اصلی برنامهریزی برای درس خواندن را بر عهدهمیگیرد و بدون دغدغه مطالب آموزشی را میآموزد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کلاس معکوس بر مهارت خواندن زبان انگلیسی است.روشها: برای نیل به هدف، دو کلاس زبانعمومی بهعنوان نمونه در دسترس انتخاب و به عنوان گروه آزمایش (25 نفر) و گروه کنترل (25 نفر) در نظرگرفته شدند. توانائی خواندن هردوگروه پیشو پسازآزمایشبا آزمون PET (Preliminary English Test) مورد بررسی قرارگرفت. نمرات پیش آزمون نشان دهنده یکسان بودن سطح مهارتخواندن شرکتکنندگان قبل از آزمایش بود. تدریس درس زبان عمومی درگروهآزمایش ازطریق رویکردمعکوس و پیشمطالعه فایلهای صوتی و تصویری تدریس استاد قبل از کلاس از طریق وب سایت طراحی شده و حضور در فعالیتهای کلاسی صورت پذیرفت. آموزش گروه کنترل به روش سنتی انجام شد. نمرات پسآزمون با تحلیل واریانس چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: یافته ها نشان داد که کلاس معکوس در قیاس با روش سنتی تأثیر معناداری بر تقویت مهارت خواندن دانشجویان در درس زبان عمومی داشته است. بررسی اثرات بین آزمودنیها حاکی از تفاوت معنیدار بین دو گروه در چهار بخش پسآزمون که بر درک معنی کلی متون تمرکز دارد میباشد. تفاوت بین دو گروه در بخشی از آزمون که درک واژهها و دستور را در متونکوتاه میسنجید معنیدارنبود.نتیجهگیری: نتیجهی پژوهش نشان داد که استفاده از روش معکوس بطور کلی میتواند مهارت خواندن و درک مطلب فراگیران را بهبود بخشد. در عین حال این روش در تقویت مهارت خواندن و درک مطلب کلی و پیام متون بهتر از توجه به واحدهای کوچکتر خواندن مانند واژگان و دستور عمل کرده است. این امر با توجه به زیربنای نظری کلاس معکوس در تاکید بر مهارتهای شناختی سطوح بالاتر منطقی است و نشان از موفقیت مدل طراحی شده برای تدریس زبان عمومی دارد. در عین حال لازم است با طراحی مواد کمک آموزشی مناسب و آموزش راهبردهای یادگیری به فراگیران به تقویت مهارتهای سطوح پائین در روند خواندن نیز کمک نمود. همچنین، برای اینکه این روش بتواند در فعالیت های شناختی سطوح پایین تر نیز موفق عمل کند نیاز به استمرار استفاده ازآن و آشنایی فراگیران با این روش وجوددارد. در این پژوهش به علت دسترسی متوسط دانشجویان به فناوری، از فناوریهای پیچیده (مانند هوش مصنوعی، برنامههای هوشمند، ...) برای آمادهسازی محتوی الکترونیکی استفاده نشد. علاوه بر آن، کلاس معکوس اولین تجربهی دانشجویان شرکتکننده در این پژوهش بود و استمرار استفاده از کلاس معکوس (بیش از یک نیمسال تحصیلی) در پژوهشهای دیگر پیشنهاد میگردد.
آموزش زبان انگلیسی
موسی پیری؛ حافظ صاحب یار؛ آرش سعداللهی
چکیده
پیشینه و اهداف: عصرحاضر را عصر اطلاعات می نامند، چرا که شتاب تحول و پیشرفت علم و تکنولوژی در عصر حاضر خیلی زیاد و چشمگیر است. هر روز تکنولوژیهای جدیدی تولید شده و در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. بخش عظیمی از دانش و علومی که در مدارس و دانشگاهها آموخته میشود پس از مدتی به علت تغییرات اجتماعی و تکنولوژی نیاز به بازنگری پیدا میکنند. ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: عصرحاضر را عصر اطلاعات می نامند، چرا که شتاب تحول و پیشرفت علم و تکنولوژی در عصر حاضر خیلی زیاد و چشمگیر است. هر روز تکنولوژیهای جدیدی تولید شده و در اختیار مخاطبان قرار میگیرد. بخش عظیمی از دانش و علومی که در مدارس و دانشگاهها آموخته میشود پس از مدتی به علت تغییرات اجتماعی و تکنولوژی نیاز به بازنگری پیدا میکنند. به علاوه موقعیتهای شخصی و حرفه ای به طور فزاینده ای بستگی به یادگیری مستمر دارد در دهه های اخیر با توجه به تغییرات شگرف و گستردگی علوم، ضرورت ارتقاء و به روز رسانی دانش و مهارتهای انسان، ارتقاء مهارت ای یادگیری مادام العمر به عنوان یکی از اهداف اولیه نظام آموزشی میباشد. با ظهور فناوری اطلاعات و پیشرفت روزافزون نظام آموزشی فعالیت های خود را به سمت استفاده از آموزش الکترونیکی سوق داده است. اقبال عمومی به سوی این نوع آموزش تا جایی است که برخی مزایای آموزش سنتی و تعامل بین معلم و دانش آموز را نادیده گرفته و آموزش الکترونیکی را تنها راه آموزش برای یادگیری پایدار در صدر آموزش رسمی قلمداد کردند. بنابراین از نظر آموزشی، فضای جدیدی بر دنیا حاکم شده است. حجم زیاد اطلاعات و تحول آن در زمان اندک که در نظام آموزش و پرورش باید به آن پرداخته بشود؛ ولی به دلیل محدودیتهایی از جمله کمبود زمان، نبود انگیزه یادگیری، به روز نمودن اطلاعات با فضای جدید نظام آموزشی سازگار نیست. اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎﻫﺪف ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮ کلاس معکوس ﺑﺮ مهارت خودراهبری در یادگیری داﻧﺶآﻣﻮزان دختر پایه دهم شهرستان کلیبر در سال تحصیلی 96-1395 در درس زبان انگلیسی اﻧﺠﺎمﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. روشها: روش ﭘﮋوﻫﺶ حاضر نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه کنترل بود. ﺷﺮﮐﺖﮐﻨﻨﺪﮔﺎن در پژوهش 30 نفر بودند، که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و ﺑﻪﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﯽ به دو ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺶ و ﮐﻨﺘﺮل تقسیم شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه سنجش خودراهبردی در یادگیری دانشآموزان (SDL) با پایایی 82/0 برای کل آزمون و با روایی صوری و محتوایی تایید شده از سوی متخصصان، استفاده شد. داده ها با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافتهها: یافته ها ی حاصل از تحلیل کواریانس نشان دادند که کلاس معکوس توانسته است با کمک متغییر کووریت (پیش آزمون) اثر معنی داری بر متغییر خودراهبری (به جز مولفهی خود مدیریتی) در یادگیری اثر بگذارد (p <0.05). همچنین میانگین نمرات دانشآموزان درپیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش تفاوت چشمگیری با یکدیگر داشتند؛ که میانگین نمرات خود راهبری یادگیری دانشآموزان آموزش دیده از طریق کلاس معکوس بالاتر بود. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش علیرغم محدودیتهای روش شناختی، مانند عدم انتخاب تصادفی آزمودنیها و محدود بودن تعداد جلسات مداخلات آموزشی، می تواند تلویحات علمی و کاربردی برای نظام آموزشی داشته باشد. پیشنهاد مشخص این پژوهش، بکارگیری و استفاده از این روش در تدوین برنامهی درسی و کتب درسی و همچنین برگزاری دورههای آموزش ضمن خدمت کلاسهای معکوس برای معلمان جدید و نا آشنا به این روش و همچنین بکارگیری این روش توسط معلمان برای درگیری تحصیلی دانشآموزان، ایجاد و تقویت مهارتهای ضروری تحصیلی در این عصر انفجار اطلاعات، پیشنهاد می شود. مطالعات اثرات بلند مدت کلاس معکوس، اجرای پژوهشهای همانند در دروس و پایههای مختلف و همچنین مطالعهی آن بر روی نمونههای بیشتر در سایر مناطق آموزشی، از جمله پیشنهادها برای محققان آینده است.
حسن کاویانی؛ محمد جواد لیاقت دار؛ بی بی عشرت زمانی؛ یاسمین عابدینی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه در کلاس های درس، بیشتر آموزش مستقیم مطالب مورد نظر است و نه برانگیختن حس تحقیق و خالقیت در فراگیران. با توجه به اینکه تدریس عاملی است که فرصتهایی برای یادگیری فراگیران فراهم میکند، لازم است فرآیندهای یاددهی- یادگیری نیز با این تحولات هماهنگ شود و از راهبردهای سنتی انتقال اطلاعات به سمت راهبردهای آموزشی جدید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه در کلاس های درس، بیشتر آموزش مستقیم مطالب مورد نظر است و نه برانگیختن حس تحقیق و خالقیت در فراگیران. با توجه به اینکه تدریس عاملی است که فرصتهایی برای یادگیری فراگیران فراهم میکند، لازم است فرآیندهای یاددهی- یادگیری نیز با این تحولات هماهنگ شود و از راهبردهای سنتی انتقال اطلاعات به سمت راهبردهای آموزشی جدید مساله محوری و مشگل گشایی حرکت کند که به رشد توانایی های خالق در فراگیران منجر میشود. از سویی دیگر طی دهه های گذشته استانداردهای آموزشی بر ارزش بالقوه محیطهای یادگیری فراگیرمحور تاکید کرده اند که در آن فراگیران به طور فعالانه در فعالیت های یادگیری سطح بالا درگیر میشوند. محیط های یادگیری فراگیرمحور، مستلزم استفاده از روشهای یادگیری فعال در کلاس درس است، از جمله ارائه ها، حل مساله در گروه های کوچک، خود ارزیابی و ارزیابی توسط همکاران و بحث گروهی، اما ایجاد چنین محیط- هایی یک چالش است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی بازدههای آموزشی کلاس معکوس با استفاده از روش سنتزپژوهی انجام گرفت. روشها: از این رو واحد تحلیل، شامل کلیه پژوهشهای علمی مرتبط بود که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی داخلی و خارجی بر اساس معیارهای ورود تعداد 1298 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 106 پژوهش جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده گردید و برای اطمینان از نحوه کدگذاریها از دونفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافتهها استفاده شد. جهت تحلیل یافتهها از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روشهای کدگذاری باز و محوری از نرم افزار Nvivo-8 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد کاربست کلاس معکوس در آموزش منجر به وقوع 119 نوع بازده آموزشی میشود که باتوجه به دسته بندی کردن بازدهها در محورهای کلی این بازدهها شامل 7 بعد در حیطههای زمانی، تعامل، مهارت، فردی، گروهی، تحصیلی و تدریس میشد که بیشترین بازده آموزشی آن متوجه فرد بود. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که باید پذیرفت که امروزه رویکردهای یاددهی- یادگیری دچار تحول شده است، فراگیران بیشتر ترجیح میدهند که در کلاس درس و یادگیری نقش فعالی داشته باشند، امروزه کمتر فراگیری یافت میشود که نقش منفعل در کلاس درس را ترجیح دهد، از سویی دیگر ابزارها و موقعیت های یادگیری نیز دچار تحول شده است، بنابراین در زمان حال متناسب با این تحولات صورت گرفته یکی از مهم ترین مواردی که باید در رویکردهای یاددهی-یادگیری به آن توجه کرد، خلق موقعیتهای یادگیری جذاب میباشد. این اقدام میتواند از طریق استفاده از فناوریهای صوتی و تصویری و همچنین کاربست کلاس معکوس در آموزش محقق شود. لذا انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه و شناخت مزایا و موانع آن در اجرا ضروری به نظر میرسد.