کاربرد فناوری های نوظهور در آموزش
حامد عباسی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد فناوری نوین متاورس در آموزش و یادگیری جهت توسعه، تسهیل و کاربردیسازی آن در آموزش صورت گرفت. مسألهی پژوهش، چگونگی امکانپذیر شدن ناممکنهای واقعی در آموزش و یادگیری به صورت شهودی و نقش متاورس در این زمینه، میزان موفقیت پژوهشهای آموزشی صورت گرفته و دلایل علمی و پژوهشی آنها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد فناوری نوین متاورس در آموزش و یادگیری جهت توسعه، تسهیل و کاربردیسازی آن در آموزش صورت گرفت. مسألهی پژوهش، چگونگی امکانپذیر شدن ناممکنهای واقعی در آموزش و یادگیری به صورت شهودی و نقش متاورس در این زمینه، میزان موفقیت پژوهشهای آموزشی صورت گرفته و دلایل علمی و پژوهشی آنها برای کاربرد متاورس در آموزش بود. در پژوهشها اهداف، متغیرها، روشها، نتایج و چالشها در مورد کاربرد متاورس در آموزش بررسی شد.روشها: پژوهش، به روش مرور نظاممند صورت گرفت. جامعهی آماری (میدان تحقیق) محتوای مورد نیاز جهت انجام مرور نظاممند شامل مقالات علمی و پژوهشی معتبر بود. نمونه آماری به روش هدفمند و از بین 127 مقاله 23 مورد انتخاب گردید. معیارهای ورود به چرخهی پژوهش، ارتباط کامل عنوان مقاله با موضوع متاورس، جدید بودن سال انتشار، انتشار بین سالهای 2023-2020، اعتبار نشریه و سایت نمایه شده، معتبر و کافی بودن مرجع مقاله، استفاده از روشهای صحیح پژوهش و ارتباط آن با موضوع آموزش و یادگیری بود. معیارهای خروج مقاله از روند پژوهش شامل عدم ارتباط موضوعی، پایین بودن رتبه پژوهشی نشریه، جدید نبودن سال انتشار، تکراری بودن موضوع، زبانهای غیر از فارسی و انگلیسی میشد. کلمات کلیدی مورد استفاده، متاورس، آموزش و یادگیری به صورت فارسی و انگلیسی بود و مقالهها در پایگاههای معتبر داخلی و خارجی مورد جستجو قرار گرفت.یافتهها: پژوهش، نشان داد متاورس علیرغم نوپا بودن و توسعهی محدود ابعاد فناوری آن، توانسته در آموزش و یادگیری تأثیرگذار باشد. در پاسخ به سؤالها مشخص شد برجستهترین اهداف پژوهشهای مرتبط با کاربرد متاورس در آموزش، ارائهی تعریف واضح از متاورس، کاربردهای متاورس در آموزش، ارائهی مدل، تعیین چالشها، توصیف ویژگیها و روش استفاده، الزامات حقوقی، تحلیل نگرشها و نقش هوش مصنوعی در متاورس بود. کشورهای پیشتاز در این زمینه کره، چین، آمریکا، اسپانیا، تایوان و امارات بودند. روشهای تحقیق استفاده شده پیمایشی، توصیفی، آزمایشی، تحلیل محتوا، مدلسازی و مرور سیستماتیک بود. جامعهی آماری بیشتر پژوهشها دانشجویان و متغیرها به صورت کلی یادگیری، محتوای آموزشی، رضایت کاربر و چارچوب متاورس بود. همچنین، عمدهترین ابزارهای مورد استفاده در پژوهشهای انتخاب شده پرسشنامه، مصاحبه و آزمون بود. تعداد پژوهشهای آزمایشی در آموزش، 7 مورد میباشد. یافتههای اصلی پژوهشها بیشتر شامل ارائهی چارچوب فنی، بهبود تعامل، ایجاد یادگیری عمیق و معنادار، افزایش انگیزه، ایجاد خلاقیت، یادگیری شخصیسازی شده، آموزش موقعیتی و ایجاد فرصتهای آموزشی جدید میشد. چالشها، مربوط به نوپا بودن فناوری، تأثیر قابلیتهای فنی بر نتایج، محدودیتهای تکنولوژیکی، مسائل اخلاقی، تهدید سلامت، بالا بودن هزینه، مشکل تولید محتوا، کمبود متخصص و عدم دسترسی همگان بود.نتیجهگیری: از آنجایی که ظهور متاورس را به طور عملی باید از سال 2021 در نظر گرفت، اما قابلیتها و تواناییهای تأثیرگذار آن در آموزش توسط اکثر پژوهشها مورد تأیید قرار گرفته است و پیشبینی میشود متاورس آینده درخشانی را برای آموزش و یادگیری به ارمغان خواهد آورد و میتواند جهت تسهیل و تسریع در تحقق اهداف آموزشی مورد استفاده قرار گیرد. لذا، برای بهبود وضعیت موجود نیاز هست: الف) الگوهای طراحی آموزشی مبتنی بر متاورس طراحی گردد. ب) الگوی تولید محتوا برای متاورس طراحی و ارائه گردد. ج) اصول طراحی محیطهای آموزش و یادگیری مبتنی بر متاورس طراحی، تدوین و استانداردسازی شود. د) اصول و روش پیادهسازی، توسعه فنی و پشتیبانی متاورس تدوین گردد. ه) اصول و روشهای ارزشیابی برنامههای آموزشی مبتنی بر متاورس طراحی شود. و) منشور حقوقی و اخلاقی محیطهای آموزشی متاورسی تهیه شود. از محدودیتهای تحقیق میتوان به کم بودن پژوهشهای آزمایشی، عدم تکامل تکنولوژیهای کاربردی در متاورس و محدود بودن گسترهی پژوهشها اشاره کرد. پیشنهاد میشود با بهرهگیری از فناوری متاورس، آموزش از حالت کلاسی به جهان مجازی تبدیل و تأثیر آن در ابعاد مختلف آموزش و یادگیری مورد پژوهش قرار گیرد.
تهیه و تدوین محتوای الکترونیکی
حامد عباسی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ علی دلاور؛ اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده
پیشینه و اهداف: با توجه به نیاز روزافزون یادگیرندگان به فناوریهای نوین دیجیتالی در آموزش، بهویژه فناوری واقعیت افزوده که پتانسیلهای قابل توجهی دارد؛ نارسایی محتواهای الکترونیکی رایج، عدم برخورداری آنها از اصول و استانداردهای آموزشی و فقدان الگوی مناسب تولید محتوای واقعیت افزوده در آموزش با رویکرد سازندهگرایی براساس ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با توجه به نیاز روزافزون یادگیرندگان به فناوریهای نوین دیجیتالی در آموزش، بهویژه فناوری واقعیت افزوده که پتانسیلهای قابل توجهی دارد؛ نارسایی محتواهای الکترونیکی رایج، عدم برخورداری آنها از اصول و استانداردهای آموزشی و فقدان الگوی مناسب تولید محتوای واقعیت افزوده در آموزش با رویکرد سازندهگرایی براساس مطالعات صورت گرفته، پژوهشگران ضرورت دیدند بهمنظور پر کردن این خلأ و یافتن راه حل مسأله، پژوهشی با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تولید محتوای محیط واقعیت افزوده با تأکید بر رویکرد سازندهگرایی انجام دهند.روشها: پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی و براساس روش، آمیخته یا ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. جهت استخراج مؤلفههای الگو از روش تحلیل محتوای کیفی از نوع استقرایی استفاده شد. در بررسی متون و مقالهها روش مرور نظاممند و برای تعیین اعتبار درونی روش پیمایشی نظرسنجی بهکار رفت. جامعه آماری برای تحلیل محتوا شامل منابع علمی، کتب، مقالات، رسالهها و اسناد معتبر علمی در زمینه واقعیت افزوده بین سالهای 2022-2000 بود. با انتخاب کلمات کلیدی مرتبط با موضوع، جستجو در پایگاههای استنادی داخلی و خارجی صورت گرفت. نمونه آماری به روش هدفمند انتخاب شد و شامل 232 مورد بود. جامعه آماری برای مصاحبه شامل اساتید، متخصصین و تولید کنندگان واقعیت افزوده بود و نمونه آماری از جامعه مورد نظر با روش نمونهگیری هدفمند به تعداد 21 نفر انتخاب شد. همچنین جامعه آماری جهت اعتباریابی الگو شامل متخصصین واقعیت افزوده و اساتید دانشگاه بود که نمونه آماری از بین آنها با روش نمونهگیری هدفمند به تعداد 33 نفر انتخاب شد. ابزارهای گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته سنجش اعتبار درونی و مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای پایایی بین کدگذاران از دو روش بازکدگذاری و کدگذار دوم استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصین تأیید شد. بهمنظور تعیین ضریب پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ و برای تعیین اعتبار درونی الگو، از فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، خطای استاندارد میانگین و آزمون تی تک نمونهای استفاده شد.یافتهها: در روش اول بازکدگذاری پایایی کدگذاران 91 درصد و در روش دوم 87 درصد محاسبه شد. شاخص نسبت روایی محتوایی 93 درصد و شاخص روایی محتوایی 96 درصد بهدست آمد. ضریب پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرونباخ 96 درصد بهدست آمد. مقدار آزمون تی برای تمام سؤالها مثبت بوده و با توجه به سطح معناداری بهدست آمده (0.001 :Sig)، تفاوت میانگین سؤالها با میانگین نظری معنادار بود. نتایج تحلیل محتوا نشان داد تعداد 13 مقوله اصلی و 55 زیر مقوله برای الگوی تولید محتوای واقعیت افزوده استخراج شد. مقولههای اصلی الگوی تولید محتوای واقعیت افزوده شامل مدیریت، طراحی آموزشی، طراحی محیطهای یادگیری سازندهگرا، اصول طراحی چند رسانهای، کنترل بار شناختی، طراحی فنی، تولید، اجرا، نمایانسازی (نمایش)، انتشار، توسعه، ارزشیابی و پیشرفت تحصیلی است.نتیجهگیری: با مشخص شدن زیر مقولهها و مقولهها، ابتدا یک الگوی مفهومی و سپس یک الگوی روندی طراحی شد. نوآوری الگوی طراحی شده جامعیت در طراحی آموزشی و فنی، توجه همزمان به ابعاد آموزشی و فنی است. در الگوی مذکور مقولههای مربوط به ابعاد آموزشی بهصورت محیطی و مقولههای مربوط به ابعاد فنی بهصورت مرکزی قرار گرفتهاند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که از دیدگاه متخصصین الگوی طراحی شده از اعتبار بالایی برخوردار بوده و اعتبار آن تأیید شد. بنابراین پیشنهاد میشود از این الگو برای تولید محتوای واقعیت افزوده الکترونیکی، بهویژه زمانی که آموزشهای مبتنی بر موقعیت، مبتنی بر رویکرد سازندهگرایی و با محتوای واقعیت افزوده طراحی شدهاند، استفاده شود.
یادگیری الکترونیکی
خدیجه علی آبادی؛ حامد عباسی
چکیده
پیشینه و اهداف:پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر محتوای الکترونیکی تولید شده مبتنی بر الگوی چندرسانهای نئو و نئو با الگوی چند رسانهای محقق ساخته بر یادگیری دانشجو معلمان در آموزش برد هوشمند صورت گرفته است. برای تولید محتوای الکترونیکی چندرسانهای، الگوهای مختلفی ارائه شده است که الگوی چرخه حیات توسعه نرمافزار و الگوی طراحی و تولید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر محتوای الکترونیکی تولید شده مبتنی بر الگوی چندرسانهای نئو و نئو با الگوی چند رسانهای محقق ساخته بر یادگیری دانشجو معلمان در آموزش برد هوشمند صورت گرفته است. برای تولید محتوای الکترونیکی چندرسانهای، الگوهای مختلفی ارائه شده است که الگوی چرخه حیات توسعه نرمافزار و الگوی طراحی و تولید چندرسانهای آموزشی نئو و نئو با رویکرد سازندهگرایی میباشد.روشها: جامعه آماری 310 نفر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان پردیس الزهراء زنجان بود که به روش نمونهگیری هدفمند تعداد 110 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به صورت تصادفی تعداد 55 نفر در قالب 2 کلاس در گروه آزمایشی الگوی نئو و نئو و 55 نفر در قالب 2 کلاس در گروه آزمایشی الگوی چندرسانهای طراحی شده قرار گرفتند. نوع تحقیق بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش شبه آزمایشی با طرح پس آزمون میباشد. ابزار پژوهش، آزمون محقق ساخته بود و جهت روایی از دیدگاه متخصصان فناوری و برای تعیین پایایی از روش دو نیمه کردن استفاده گردید که ضریب پایایی آن 82% به دست آمد. آموزش در دو گروه آزمایشی 4 جلسه 90 دقیقهای اجرا و بعد از آن پس آزمون به عمل آمد. در آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در آمار استنباطی از آزمون T مستقل برای بررسی فرضیه استفاده شد. برای تعیین نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کولموگروف اسمیرنف استفاده گردید، همچنین جهت تجزیه و تحلیل نتایج از نرمافزار 22SPSS استفاده شد.یافتهها:برای بررسی آمار توصیفی از شاخصهای پراکندگی و مرکزی استفاده گردید. میانگین و انحراف معیار یادگیری دانشجو معلمانی که با استفاده از محتوای الکترونیکی با الگوی تولید چندرسانهای نئو و نئو آموزش دیدهاند برابر 26/2±05/8 و میانگین و انحراف معیار یادگیری دانشجو معلمانی که بر اساس الگوی تولید چندرسانهای محقق ساخته آموزش دیدهاند برابر 91/1±14/11 بدست آمد. بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون کولموگروف اسمیرنف برابری واریانس ها برقرار بود و نرمال بودن توزیع دادهها تأیید گردید. ضریب اطمینان 95/0 و سطح معناداری آزمون مقایسه میانگینها (000/0) شد که از مقدار پیش فرض (05/0) کمتر بود، لذا فرض صفر (برابری میانگین میزان یادگیری دانشجو معلمانی که با استفاده از محتوای الکترونیکی براساس الگوی تولید چندرسانهای نئو و نئو آموزش دیدهاند با دانشجو معلمانی که بر اساس الگوی تولید چندرسانهای محقق ساخته آموزش دیده اند)، رد و فرض مقابل (عدم برابری میانگین میزان یادگیری دانشجو معلمانی که با استفاده از محتوای الکترونیکی براساس الگوی تولید چندرسانهای نئو و نئو آموزش دیدهاند با دانشجو معلمانی که بر اساس الگوی تولید چندرسانهای محقق ساخته آموزش دیدهاند،) پذیرفته شد. همچنین مقدار73/7=t بدست آمد.نتیجهگیری: نتایج نشان داد بین میزان یادگیری دانشجو معلمانی که براساس الگوی تولید چندرسانهای نئو و نئو آموزش دیدهاند با دانشجومعلمانی که بر اساس الگوی تولید چندرسانهای محقق ساخته آموزش دیدهاند، تفاوت معناداری وجود دارد و میزان یادگیری دانشجو معلمانی که از محتوای الکترونیکی تولید شده بر اساس الگوی چندرسانهای محقق ساخته آموزش دیدهاند، بیشتر است. بنابراین الگوی محقق ساخته میتواند کاستیها و محدودیتهای موجود را بکاهد. پیشنهاد میشود در آموزش محتواهای ناآشنا، آموزشهای مستقیم و آموزش به مخاطبان تازه کار، الگوی چند رسانهای محقق ساخته استفاده شود.