کارآقرینی
سروش رزقی؛ علیرضا مقدم؛ میثم مدرسی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش مهارتهای کارآفرینی از عوامل کلیدی برای رسیدن به توسعه اقتصادی پایدار به حساب میآید. در اکثر کشورها علاوه بر آموزش کارآفرینی در دورههای دانشگاهی، تلاشهای گستردهای برای آموزش کارآفرینی به کودکان و دانشآموزان ابتدایی در حال انجام است. با این حال در کشورهایی با اقتصاد وابسته به منابع، سطح آموزش کارآفرینی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش مهارتهای کارآفرینی از عوامل کلیدی برای رسیدن به توسعه اقتصادی پایدار به حساب میآید. در اکثر کشورها علاوه بر آموزش کارآفرینی در دورههای دانشگاهی، تلاشهای گستردهای برای آموزش کارآفرینی به کودکان و دانشآموزان ابتدایی در حال انجام است. با این حال در کشورهایی با اقتصاد وابسته به منابع، سطح آموزش کارآفرینی در مدارس پایین است. طراحی و توسعه برنامههای آموزشی در حوزه کارآفرینی در مدارس میتواند به تقویت نگرش کارآفرینانه و پیش زمینههای مورد نیاز برای ورود به عرصه کارآفرینی و ترجیح کارآفرینی بهعنوان یک گزینه مناسب شغلی کمک کند. البته شواهد حاکی از این است که آموزشهای رسمی کارآفرینانه نمیتواند انگیزه لازم برای شروع یک کسب و کار جدید را ایجاد کند. مهارتهای بهدست آمده از طریق انجام بازیها میتوانند سریعتر از آن چیزی که در کلاسها یادگرفته میشود، بهدست آیند و دوام بیشتری دارند. امروزه از بازیها و ویژگیهای بازی برای ایجاد نوآوری در امر آموزش و یادگیری در کارآفرینی استفاده می شود و این یکی از جذابترین و چالش برانگیزترین کاربردهای بازی است. استفاده از بازیها، روش مناسبی برای تجربۀ زندگی و دنیای پیچیده و ناشناخته کارآفرینی است بهخصوص آنکه این تجربه در محیطی شکل میگیرد که از دانشآموز در برابر خطرات جدی مانند ورشکستگی یا آسیبهای عاطفی محافظت میکند. بنابراین، این پژوهش به بررسی اثر بازیهای ویدئویی بر تقویت خودکارآمدی کارآفرینانه و ترجیح شغلی کارآفرینی نوجوانان پرداخته است.روشها: در این تحقیق از روش شبه آزمایشی استفاده شده است. برای این منظور جمعی از دانشآموزان متوسطه اول شهرستان بیرجند در تحقیق مشارکت داشتند. برای انتخاب مشارکتکنندگان از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای و بهصورت هدفمند استفاده شد. بدین ترتیب، ابتدا دو مدرسه پسرانه سماء و دارالعلوم با توجه به همسانی جنسیت، ویژگیهای خانوادگی و سطح درآمد خانوارها بهعنوان خوشههای اصلی در نظر گرفته شدند. در هر مدرسه تعداد 24 نفر از بین دانشآموزان 13 تا 14 ساله بهصورت تصادفی انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در نهایت 20 نفر بهعنوان گروه آزمایش و 22 نفر بهعنوان گروه کنترل، از ابتدا تا انتهای تحقیق مشارکت داشتند. از هر چهار گروه پیشآزمون و پسآزمون گرفته شد و برای آزمون فرضیههای تحقیق از آزمون t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. دادههای بهدست آمده بهوسیله نرمافزار SPSS26 تجزیه و تحلیل شد.یافتهها: براساس نتایج آزمون t نمونههای مستقل تقویت خودکارآمدی کارآفرینانه نوجوانان گروه آزمایش به دلیل انجام بازیهای ویدئویی (و نه شرایط محیطی و عوامل خارجی) تأیید شد. همچنین، نتایج آزمون t نمونههای مستقل تأثیر انجام بازیهای ویدئویی بر ترجیح شغلی کارآفرینی نوجوانان را تأیید کرد. براساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز رابطه مثبت و معنیدار خودکارآمدی کارآفرینانه و ترجیح شغلی کارآفرینی نوجوانان تأیید شد. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد انجام بازیهای ویدئویی بر تقویت خودکارآمدی کارآفرینانه و ترجیح شغلی کارآفرینی مشارکت کنندگان تأثیر مثبت و معنیداری دارد.نتیجهگیری: جنبه نوآوری تحقیق ما، انتخاب هوشمندانه بازیهای ویدئویی برای آموزش کارآفرینی بود. طی مشاهدات صورت گرفته تأثیر بازی بر ارتقای مهارتهای تیمی و کار گروهی کاملاً مشهود بود. همچنین، افزایش ترجیحات شغلی کارآفرینانه در گروه آزمایش را میتوان به بالا رفتن اعتماد به نفس و ارتقای مهارتهای رهبری نسبت داد. نتیجه جالب توجه دیگری که در مطالعه بهدست آمد مربوط به اهمیت نقش برنامهریزی و هماهنگی در افزایش اثربخشی بازیها برای آموزش است. بنابراین، پیشنهاد میشود بهمنظور افزایش اثربخشی بازیها در آموزش رضایت و پشتیبانی مسئولین مدرسه و اولیا، مشارکت بازیکنان و انجام بازی بهصورت تیمی، ایجاد فضای رقابتی و تسهیل خودارزیابی و انتخاب هوشمندانه بازیهای ویدئویی و برنامهریزی مدت بازی در نظر گرفته شود.
آموزش عالی
پروانه تقی نژاد؛ عزت الله نادری؛ مریم سیف نراقی
چکیده
پیشینه و اهداف: مقاله حاضر باهدف تحلیل کلمات و واحدهای معنایی استفادهشده برای تعریف کارآفرینی و توصیف کارآفرین در مقالات پژوهشی آموزش کارآفرینی در مؤسسات آموزش عالی انجامشده است.روشها:مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، سنتز پژوهشی (مروری نظاممند بر متون)، ولی به لحاظ روشهای تجزیهوتحلیل، جزو پژوهشهای تحلیلی-ترکیبی است. برای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مقاله حاضر باهدف تحلیل کلمات و واحدهای معنایی استفادهشده برای تعریف کارآفرینی و توصیف کارآفرین در مقالات پژوهشی آموزش کارآفرینی در مؤسسات آموزش عالی انجامشده است.روشها:مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، سنتز پژوهشی (مروری نظاممند بر متون)، ولی به لحاظ روشهای تجزیهوتحلیل، جزو پژوهشهای تحلیلی-ترکیبی است. برای این منظور از فنون تحلیل مضمون و تحلیل متن استفاده گردید. تمام مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام که موضوع آنها «آموزش کارآفرینی» در آموزش عالی بودند بهعنوان جامعه آماری انتخاب شدند. با راهبرد جستجوی برگزیده، تعداد 137 مقاله بازیابی شد که بعد از ملاحظه معیارهای مطالعه از قبیل داشتن داوری همتا و بحث شدن آموزش کارآفرینی در دانشگاه، 92 مقاله برای تحلیل باقی ماندند. در این فرآیند با استفاده از نرمافزارهای تکستاستات-2، ماکسکیودا-10 و اکسل، جملاتی که به تعریف کارآفرینی یا توصیف فرد کارآفرین پرداخته بودند، تحلیل شدند.یافتهها:یافتههای مقاله در سطح اول تحلیل، یعنی تحلیل «واژگان»، نشان داد که در متون پژوهشی در ایران، ده توصیف اول (به عبارتی ده واژه اول) که برای تعریف کارآفرینی یا توصیف کارآفرین بیشتر مورداستفاده قرارگرفتهاند به ترتیب عبارتند: نوآوری (فراوانی 156 و 8/8 درصد)، منبع (فراوانی 100 و 7/5 درصد)، کار/ فعالیت (فراوانی 75 و 2/4 درصد)، فرآیند (فراوانی 54 و 1/3 درصد)، کسبوکار (فراوانی 43 و 4/2 درصد)، خطرپذیری/ ریسکپذیری (فراوانی 43 و 4/2 درصد)، اقتصاد (فراوانی 41 و 3/2 درصد)، خلق/ ایجاد (فراوانی 41 و 3/2 درصد)، فرصت (فراوانی 38 و 2/2 درصد). یافتههای سطح دوم تحلیل، یعنی تحلیل واحدهای معنایی، نشان داد که بیشترین واحد معنایی در سطح تحلیل مقولههای اصلی مربوط به توصیف «ویژگیهای فرد کارآفرین» است. در بین تمام زیر مقولههای تحلیل واحدهای معنایی، ده واحد معنایی که بیشتر از بقیه به آنها پرداختهشده است به ترتیب عبارت است از: واحد معنایی «مخاطره پذیری یا ریسکپذیری» با 33 واحد معنایی در اولویت اول قرار دارد. در اولویت دوم واحد معنایی «فرصتطلب» بودن فرد کارآفرین با 22 واحد معنایی و «نوآوری» با 16 واحد معنایی در اولویت سوم قرار داشتند. اولویتهای بعدی به ترتیب عبارتند از: «ایجاد کسبوکار (جدید)» با تعداد 16 واحد معنایی،«عرضه محصول جدید به بازار» با تعداد 13 واحد معنایی، «خلاقیت» فرد کارآفرین با 13 واحد معنایی، «توانایی بسیج منابع» با 12 واحد معنایی،«اعتمادبهنفس» با 12 واحد معنایی؛ «بهبود وضعیت اقتصادی» با 11 واحد معنایی و «عرضه خدمتی جدید» با تعداد 8 واحد معنایی. مقایسه دو سطح تحلیل نشان داد که در ده مؤلفه اول هر دو سطح تحلیل، همپوشانی زیادی وجود دارد؛ ولی با مقایسه ترتیب اولویتبندی مؤلفهها، میتوان دریافت که محققان در ایران، کارآفرینی را بیشتر تحت سیطره افراد «مخاطره پذیر/ ریسکپذیر» و «فرصتطلب» میدانند و ویژگی «نوآوری» آنها در مرتبه سوم اولویت قرار دارد. درحالیکه در تعریف و توصیف کارآفرینی و زیر موضوعات آن، واژه «نوآوری» بیشترین کاربرد را داشته است.نتیجهگیری: نتیجه بهدستآمده حاکی از آن است که: اولاً، هم در سطح واحدهایی معنایی و هم در سطح واژگان مورداستفاده، متخصصان آموزش کارآفرینی در دانشگاههای ایران، همسو با متخصصان امر، آن را محرک نوآوری و منتهی به خلق کسبوکار و ایجاد اشتغال میدانند. دوم اینکه، چون در هر دو سطح تحلیل، یافتهها حاکی از توجه بیشتر به ویژگیهای فرد کارآفرین است؛ لذا شاید بتوان نتیجه گرفت که متخصصان آموزش کارآفرینی در دانشگاههای ایران، کارآفرین شدن را یک ویژگی فردی میدانند؛ از همین رو است که بهنوعی بر ویژگیهای افراد کارآفرین تأکید و توجه وجود دارد. سوم و شاید مهمترین نتیجه اینکه، علیرغم گستره و تنوع مفاهیمی که در متون آموزش کارآفرینی در ایران به آن توجه شده است، شاید سرفصل برنامههای درسی مصوب و موردقبول همگان برای آموزش کارآفرینی به دانشجویان وجود نداشته باشد؛ و در هر یک از دورههای انجامشده، بعدی خاص آموزش داده شود و بسیاری از موضوعات دیگر مورد غفلت قرار بگیرد یا زمان لازم برای پرداختن به آنها فراهم نشود. گردآوری جامعومانع منابع موردنظر هدف تحقیق و نیز استخراج جملات از متن اصلی مقالات برگزیدهشده برای تحلیل، محدودیتهای اصلی تحقیق حاضر بودند.
مدیریت آموزشی
حسین صفرزاده؛ محمود احمدی شریف؛ غلامرضا کارگریان مروستی
چکیده
در هزاره سوم که لازمه رشد اقتصادی در آن توسعه مراکز تولید دانش، فناوری و مهارتهای فنی است، از کارآفرینی میتوان به عنوان یکی از مهمترین موتورهای رشد و توسعه یاد کرد. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرینی در جامعه مشخص میشود. طبیعی است، بارزترین چیزی که میتواند ما را به این مقصود برساند دانشگاهها و مراکز کارآفرینی ...
بیشتر
در هزاره سوم که لازمه رشد اقتصادی در آن توسعه مراکز تولید دانش، فناوری و مهارتهای فنی است، از کارآفرینی میتوان به عنوان یکی از مهمترین موتورهای رشد و توسعه یاد کرد. اینجاست که نقش کارآفرین و نیاز به کارآفرینی در جامعه مشخص میشود. طبیعی است، بارزترین چیزی که میتواند ما را به این مقصود برساند دانشگاهها و مراکز کارآفرینی است. در این مقاله سعی بر آن است که ارتباط آموزش و نوع آموزشهای لازم با کارآفرینی و روند اجرایی کار آفرینی را روشن کنیم. در تجزیه و تحلیل استنباطی و آزمون فرضیه های این تحقیق که روش آن بر اساس هدف تحقیق، توسعه ای بوده و به صورت پیمایشی مقطعی انجام گرفته، از سه آزمون «کالموگروف- اسمیرنف»، «آزمون t یک نمونه» و «آزمون رتبه بندی فریدمن»، استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان داده است که در میان عوامل داخلی دانشگاه، فرآیند های دانشگاهی و در میان عوامل احیای سازمانی(دانشگاهی)، اعمال رهبری تحول بخش و در میان تغییرات اساسی و بنیادی دانشگاه، ایجاد یک محیط پویا و علمی بیشترین تأثیر را در شکل گیری و استقرار دانشگاههای کارآفرین دارند. در پایان مقاله نیز نتیجه گیری هایی به عمل آمده و براساس آن پیشنهادات خاصی در راستای توسعه «آموزش کارآفرینی» جهت استقرار دانشگاههای کارآفرین ارائه گردیده است.