فناوری آموزش - هوش مصنوعی
مریم رجبیان ده زیره
چکیده
پیشینه و اهداف: در دهههای اخیر، هوش مصنوعی بهطور فزایندهای در زندگی ما حضور پیدا کرده است و تأثیر قابلتوجهی در زمینههای مختلف ازجمله آموزش داشته است. در قرن بیست و یکم، آموزش دستخوش تحولی عظیم است و قلب این انقلاب در هوش مصنوعی قرار دارد. هوش مصنوعی نحوه آموزش و یادگیری ما را اصلاح میکند و فرصتهای فراوانی را برای بهبود تجربهآموزشی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دهههای اخیر، هوش مصنوعی بهطور فزایندهای در زندگی ما حضور پیدا کرده است و تأثیر قابلتوجهی در زمینههای مختلف ازجمله آموزش داشته است. در قرن بیست و یکم، آموزش دستخوش تحولی عظیم است و قلب این انقلاب در هوش مصنوعی قرار دارد. هوش مصنوعی نحوه آموزش و یادگیری ما را اصلاح میکند و فرصتهای فراوانی را برای بهبود تجربهآموزشی برای معلمان و دانش آموزان فراهم میکند. سکوهای آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی، توانایی جمعآوری و تجزیهوتحلیل حجم وسیعی از دادهها را دارند و به آنها امکان میدهد تا بینشهایی درباره نقاط قوت، ضعف و اولویتهای یادگیری دانشآموزان بهدست آورند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالشها و قابلیتهای هوش مصنوعی در آموزش و یادگیری با ارائه راهکارها بود.روشها: روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی و با استفاده از راهبرد اکتشافی انجام شد. در پژوهش حاضر ابتدا اسناد مقالات و منابع با روش مرور نظاممند موردبررسی قرار گرفت. بعد از بررسی پیشینه تحقیق و تعیین شاخصهای اولیه، مصاحبه با متخصصان انجام شد. متن مصاحبه با روش تحلیل مضمون تجزیهوتحلیل شد. جامعه آماری شامل کلیه متخصصین و اعضای هیئتعلمی رشته تکنولوژی آموزشی و هوش مصنوعی بودند که 15 نفر از آنها با روش نمونهگیری هدفمند و با رعایت قانون اشباع نظری دادهها بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری دادهها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. دادهها از طریق تحلیل مضمون و با رویکرد تفسیری کدگذاری شدند. برای تائید و برقراری روایی و قابلیت اعتماد دادهها از معیار قابلیت اطمینان و اعتبار نهایی استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که 112 مضمون پایه، 29 مضمون سازماندهنده و 3 مضمون فراگیر شناسایی شد. در این راستا مشکلات و چالشهای هوش مصنوعی شامل چالش آموزشی، اخلاقی، حقوقی و امنیتی، اجتماعی و تعاملی، تکنولوژیکی و زیرساختی، فرهنگی و اقتصادی بود. براساس یافتههای پژوهش، قابلیتهای پژوهش شامل بهبود فرایند سنجش و ارزشیابی و ارائه بازخورد، دسترسی جهانی و عدالت آموزشی، ارتقای توانایی اساتید در فرایند آموزشی، آموزش رشتههای مختلف، تولید محتوا، طراحی آموزشی، نوآوری در فرایند آموزشی، تقویت خلاقیت و تفکر، تعاملی کردن آموزش، آموزش و پشتیبانی کودکان با نیازهای ویژه، تقویت مهارتهای علمی، ترغیب به یادگیری، نوآوری در ارائه خدمات آموزشی، هوش مصنوعی بهعنوان دستیار آموزشی، انطباق آموزش با توجه به نیازهای فردی با بهرهگیری از هوش مصنوعی بود. یافتههای پژوهش نشان داد راهکارهای حل چالشها عبارتند از استفاده از هوش مصنوعی بهعنوان دستیار آموزشی، بررسی و ارزیابی دادههای حاصل از هوش مصنوعی، تدوین سیاستها، قوانین و آییننامهها در حوزه کاربرد هوش مصنوعی، تولید، ساخت و طراحی اپلیکیشنهای هوش مصنوعی، تعامل بین متخصصان در حوزه هوش مصنوعی در آموزش، توسعه سختافزارها و نرم فزارهای موردنیاز برای کاربرد هوش مصنوعی، بهبود روشهای ارزیابی عملکرد با هوش مصنوعی، فرهنگسازی و آموزش نحوه استفاده از هوش مصنوعی بود.نتیجهگیری: ایجاد برنامههای جامع سواد هوش مصنوعی برای اطمینان از اینکه فراگیران و مدرسان میتوانند بهطور مؤثر در چشمانداز هوش مصنوعی حرکت کنند، ضروری است. این برنامهها نهتنها باید به جنبههای فنی، بلکه به حفظ حریم خصوصی دادهها و ملاحظات اخلاقی نیز بپردازند. با ارائه دانش و مهارتهای لازم به افراد، مؤسسات میتوانند استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی را تشویق کنند و خطرات بالقوه را کاهش دهند.
یادگیری سیار
مریم سادات قریشی خوراسگانی
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از فناوریهای پیشگام که در بحران کووید 19 نقش مهمی ایفا نموده است، یادگیری سیار است. یادگیری سیار بهعنوان ابزاری قدرتمند در آموزش و یادگیری پدیدار شده است و بهعنوان یکی از راهحلهای عملی جلوگیری از تعطیلی دانشگاهها قلمداد میشود. علیرغم اهمیت یادگیری سیار بهعنوان ابزاری که استراتژیهای یادگیری را تغییر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از فناوریهای پیشگام که در بحران کووید 19 نقش مهمی ایفا نموده است، یادگیری سیار است. یادگیری سیار بهعنوان ابزاری قدرتمند در آموزش و یادگیری پدیدار شده است و بهعنوان یکی از راهحلهای عملی جلوگیری از تعطیلی دانشگاهها قلمداد میشود. علیرغم اهمیت یادگیری سیار بهعنوان ابزاری که استراتژیهای یادگیری را تغییر داده تا فراگیر بتواند با رویکرد انعطافپذیری، یادگیری خود را مدیریت کند و افقهای جدیدی را در حوزه نظام آموزشی گسترده است؛ چالشهایی را نیز همراه خواهد داشت؛ بنابراین، شناسایی این چالشها میتواند، به ارائه راهکارهای حل آن و بهرهمندی بیشتر از فناوری در فرایند یاددهی – یادگیری کمک کند. بر این اساس، پژوهش حاضر به شناسایی چالشهای یادگیری سیار از دیدگاه دانشجویان پرداخته است.روشها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه هدف، دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه الزهرا (س) بودند که تجربه استفاده از تلفن همراه برای آموزش الکترونیکی را داشتند. براین اساس، با استفاده از نمونهگیری هدفمند، با تعداد 32 دانشجو تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه انجام گرفت. برای تجزیهوتحلیل مصاحبهها از روش تحلیل محتوای کلایزی استفاده شد. برای اعتباربخشی دادهها، از روش بازبینی توسط همکاران و بررسی پایایی از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار استفاده شد و میزان توافق بین دو کدگذاری برابر با 86 بهدست آمد.یافتهها: یافتهها نشان داد، از مجموع 315 کد استخراجشده، 68 کد به چالشهای جسمی، 35 کد به چالشهای روانشناختی، 31 کد به چالشهای کیفیت یادگیری، 63 کد به چالشهای سختافزاری،52 کد به چالشهای زیرساختی، 39 کد به چالشهای مهارتی،27 کد به چالشهای حمایتی اختصاص داشت. چالشهای جسمی شامل سردرد و سرگیجه، خستگی مفرط چشم، تشدید بیماریهای عصبی و اختلال خواب؛ چالشهای روانشناختی شامل استرس و اضطراب، افسردگی و ناامیدی و عدم تمرکز و حواسپرتی؛ چالشهای سختافزاری شامل مشکلات صفحهکلید، مشکلات باطری و شارژ آن، مشکلات میکروفن و صدا، مشکلات دانلود فایلها، مشکلات آی سی، مشکلات حجم کم حافظه موبایل؛ چالشهای زیرساختی شامل اینترنت ضعیف و امکانات و تجهیزات؛ چالشهای مهارتی شامل مهارتهای فردی؛ چالشهای کیفیت یادگیری شامل کیفیت امور آموزشی و پژوهشی و چالشهای حمایتی شامل حمایت سازمانی، حمایت خانواده و حمایت اساتید بوده است.نتیجهگیری: بحران کرونا بار دیگر بیعدالتی آموزشی و توزیعی را نمایان کرد و بسیاری از دانشجویان مناطق محروم برای حضور در کلاسهای مجازی و انجام امور آموزشی و پژوهشی با چالشهای جدی روبرو شدهاند. ازآنجاکه، استفاده از موبایل برای اکثر دانشجویان تنها گزینه برای شرکت در کلاسهای مجازی محسوب میشود؛ بنابراین، برای رفع یا کاهش چالشهای جسمانی؛ برنامهریزی کلاسها با فواصل معین، استفاده از اسلایدهایی با رنگهای شاد و روشن، ترکیبی از متن، فیلم و استفاده از روشهای ترکیبی آنلاین و آفلاین، برای کاهش چالشهای جسمانی پیشنهاد میشود. جهت رفع چالشهای زیرساختی استفاده رایگان از اینترنت پرسرعت، خرید یا اجاره سرورهای قدرتمند برای ارائه خدمات آموزش مجازی توصیه میشود. حمایتهای مالی دانشگاه و خریداری امکانات مناسب ازجمله رایانه و تلفن همراه میتواند در رفع بسیاری از چالشهای سختافزاری مؤثر واقع شود. برای رفع چالشهای مهارتی؛ مهارتآموزی کار با نرمافزارهای آموزشی و پیامرسان دانشگاهی و برگزاری کارگاههای مختلف مقدماتی و پیشرفته برای دانشجویان ضروری است. همچنین در راستای چالشهای حمایتی، پیشنهاد میشود دانشگاه با جذب منابع مالی از سازمانهای مختلف و جذب حمایتهای خیرین و اختصاص بودجه مناسب، ابتدا به شناسایی دانشجویان کم برخوردار و نا برخوردار خود پرداخته و سپس با اختصاص وامهایی با بهره کم به دانشجویان مذکور برای تهیه رایانه و تلفن همراه و وامهای بلاعوض جهت دانشجویان کم برخوردار، در رفع چالشهای حمایتی بیشازپیش همت گمارد. همچنین، اساتید با شناسایی دانشجویان مذکور در کلاسهای خود، با انعطاف بیشتر و کمکهای آموزشی، شرایط دانشجویان را درک کنند. درک خانوادهها از شرایط تحصیلی و مهیا نمودن محیط آرام و امکانات در حد توان، میتواند چالشهای روانشناختی را به حداقل رساند. علیرغم اینکه توجه و رفع چالشهای زیرساختی و سختافزاری بهعنوان پیشنیاز کیفیت یادگیری از اهمیت زیادی برخوردار است؛ اما برای رفع چالشهای کیفیت یادگیری؛ راهکارهایی ازجمله، اختصاص فعالیتهای مفید برای افزایش یادگیری دانشجویان، انجام کار گروهی با تقسیمکار عادلانه جهت جلوگیری از فشار کار روی دانشجویان، بازخوردهای مناسب و بهموقع اساتید، تنوع ارائه تکالیف بهصورت کتبی و شفاهی، توصیه میشود. درنهایت با رفع چالشهای مذکور، چالشهای روانشناختی ناشی از استرس و ناامیدی در دانشجویان نیز رفع خواهد شد.
فناوری آموزش- آموزش عالی
علی محمد احمدوند؛ حسین نصیری؛ فاطمه نصرالهینیا؛ احمد محجوبیان
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه فناوریهای اطلاعاتی، فرایندهای تولید، توزیع و بهرهگیری از دانش را تحت تأثیر قرار دادهاند. در این میان، اینترنت اشیاء به عنوان شبکهای از انواع اشیاء متصل به هم میتواند ظرفیتهای جدیدی را در همه عرصهها ایجاد نماید. مفهوم اتصال وسایل و اشیاء به همدیگر، پیشرفت تازهای در اینترنت است؛ هر چیزی در هر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه فناوریهای اطلاعاتی، فرایندهای تولید، توزیع و بهرهگیری از دانش را تحت تأثیر قرار دادهاند. در این میان، اینترنت اشیاء به عنوان شبکهای از انواع اشیاء متصل به هم میتواند ظرفیتهای جدیدی را در همه عرصهها ایجاد نماید. مفهوم اتصال وسایل و اشیاء به همدیگر، پیشرفت تازهای در اینترنت است؛ هر چیزی در هر جایی میتواند به اینترنت متصل و "هوشمند" گردد. دستگاههای متصل میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و اطلاعات را به اشتراک بگذارند و پس از آن، این اطلاعات میتواند پردازش شده و منجر به اخذ تصمیماتی گردد. این مفهوم "اینترنت اشیاء" نامیده میشود. دامنهی وسیع کاربردهای اینترنت اشیاء باعث شده است تا محیطهای آموزشی در تمامی سطوح تحصیلی بتوانند از آن بهرهمند شوند. این دامنه از نظر نقش IOT]در آموزشعالی] مشتمل بر ذخیره انرژی، رصد سلامتی و ایمنی دانشجویان، بهینهسازی محیط پردیس و کلاس و همچنین ممکن کردن حضور از راه دور دانشجویان و ... میباشد. نکته اساسی که به نظر میرسد فناوری IOT را با سایر فناوریهای گذشتهی خود متفاوت میکند این است که شیوههای قدیمیتر ابعاد محدودی از حوزهی گستردهی سیستمهای آموزش عالی را پوشش میدهند. با استفاده از ابزارهای متعددIOT میتوان همهی این ابزار و امکانات را هوشمند کرد و در جهتهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی استفاده کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش و کارکرد اینترنت اشیاء در فرایندهای تولید، انتقال و کاربرد دانش در نظام آموزش عالی است.روشها: بدین منظور از رویکرد سیستمی و روش SSM چکلاند که یک روش تحلیل کیفی برای سیستمهای نرم همچون سیستم آموزش عالی است، استفاده شد. با مراجعه به چندین پایگاه اطلاعات علمی داخلی و خارجی تعداد 25 مقاله مرتبط شناسایی شد. سپس بدون انجام نمونهگیری، کلیه این مقالات توسط پژوهشگران مورد مطالعه قرار گرفته و مطالب آنها در چهار مقوله معرفی اینترنت اشیاء، نقش اینترنت اشیاء در کارکردهای آموزش عالی، فرصتهای اینترنت اشیاء برای آموزش عالی و چالشهای اینترنت اشیاء در آموزش عالی دستهبندی شده و در ابعاد درونداد، فرایند و برونداد نظام آموزش عالی سازماندهی شدند.یافتهها: یافتههای پژوهش نشاندهنده آن است که اینترنت اشیاء، با ارائه خدمات پیشرفته اطلاعاتی، یک سیستم انعطافپذیر و قابل سنجش تربیتی را برای جامعه دانشگاهی فراهم میکند که میتوان از قابلیتهای آن برای شخصیسازی آموزش و تقویت یادگیری، مدیریت بهتر فرایندهای آموزشی، مدیریت مؤثرتر لجستیکی و ... بهره گرفت. کاربرد اینترنت اشیاء چالشهایی را نیز برای آموزشعالی به دنبال خواهد داشت که نقض حریم خصوصی، مسائل امنیتی و بالا رفتن هزینهها از جمله این چالشها میباشند.نتیجهگیری: در پژوهش حاضر تلاش شد با نگاهی کاربردی و عملیاتی به فناوری اینترنت اشیاء، فرصتها و چالشهای آن برای نظام آموزش عالی با بررسی ادبیات علمی معرفی شود. اینترنت اشیاء فناوری است که وسعت کاربرد آن در دانشگاه از کلاس درس تا آزمایشگاه، محوطهی دانشکده و دانشگاه، پارکنیگها و ... را در بر میگیرد. در بُعد درونداد سیستم آموزشعالی اینترنت اشیاء میتواند در زنجیره تامین آموزش عالی به کار گرفته شود، تا ارتباطات بین درونداد، برونداد و فرایند دانشگاه روشنتر شده و نظارت و کنترل و مدیریت سیستم دانشگاه تسهیل گردد. به عبارت دیگر می توان گفت در اینجا اینترنت اشیا به مثابه یک مرکز ثقل ارتباطی برای سیستم دانشگاه عمل میکند. در بُعد فرایند آموزشعالی و دانشگاه، اینترنت اشیاء در تعامل و مشارکت دانشجویان، ارزشیابی، سلامت روحی و جسمی دانشجویان، مدیریت کلاس درس، رضایت دانشجویان، حضور و غیاب دانشجویان، صرفهجویی در وقت، مدیریت دانشکده، صرفهجویی در انرژی، جستجوی کتاب، بهبود امنیت در فضای دانشگاه، فراهم آوردن یادگیری واقعی، رشد و توسعه فردی هم برای معلم دانشگاه و هم دانشجو و ... میتواند مؤثر باشد. البته همانطور که اشاره شد، کاربرد این فناوری با چالشهایی نیز مواجه است. از جمله این چالشها میتوان به در خطر افتادن امنیت و حریم خصوصی، هزینههای فراوان، نیاز مداوم به اتصال اینترنت، مقیاسپذیری، خودسازماندهی و پذیرش آن و ... اشاره کرد. اما با وجود این موارد، باید گفت که به طور کلی صاحبنظران، آینده این فناوری را پرکاربردتر و پراهمیتتر از اکنون میدانند.
فناوری آموزش- ارزشیابی و آزمون سازی
بی بی عشرت زمانی؛ رقیه پرهیزی؛ حسن کاویانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهای ارزشیابی از دیدگاه دانشجویان دورههای الکترونیکی دانشکده مجازی اصفهان انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانشجویان مجازی دانشگاه اصفهان بود که برای نمونه تعداد 140 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا بود. دادههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهای ارزشیابی از دیدگاه دانشجویان دورههای الکترونیکی دانشکده مجازی اصفهان انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانشجویان مجازی دانشگاه اصفهان بود که برای نمونه تعداد 140 نفر از دانشجویان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا بود. دادههای حاصل نیز با استفاده از میانگین، انحراف معیار،آزمون تحلیل واریانس دو راهه و آزمونهای tهتلینگ t زوجی تحلیل شد. نتایج نشان داد بیشترین چالش مربوط به ارزشیابی از دیدگاه دانشجویان در دورههای الکترونیکی به ترتیب مربوط به مسائل فنی با میانگین71/3، مسائل پداگوژیکی با میانگین20/3 و مسائل روانی با میانگین 3 است. همچنین بین دیدگاه دانشجویان در ترمهای مختلف و رشتههای گوناگون در خصوص چالشهای ارزشیابی تفاوت وجود داشت. اما با این حال از دیدگاه دانشجویان رشتههای مورد نظر و در ترمهای مختلف تحصیلی، مسائل فنی به عنوان مهمترین چالش در سنجش و ارزشیابی عملکرد تحصیلی دانشجویان معرفی شد.