آموزش الکترونیکی- مجازی
اسماعیل جعفری؛ مرتضی رضائیزاده؛ راضیه شاهوردی؛ بهار بندعلی؛ محمود ابوالقاسمی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه معلمان به مجموعهای از صلاحیتهای گستردهتر و پیچیدهتر از قبل نیاز دارند. بهمنظور موفقیت یادگیری الکترونیکی، معلمانی که در خط مقدم قرار دارند باید دانش فناورانه لازم و راهبردهای پداگوژیکی مؤثر را برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس درس بهکار گیرند. همچنین، برای همراهی با یادگیرندگان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه معلمان به مجموعهای از صلاحیتهای گستردهتر و پیچیدهتر از قبل نیاز دارند. بهمنظور موفقیت یادگیری الکترونیکی، معلمانی که در خط مقدم قرار دارند باید دانش فناورانه لازم و راهبردهای پداگوژیکی مؤثر را برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس درس بهکار گیرند. همچنین، برای همراهی با یادگیرندگان جوان در توسعه شایستگیهای دیجیتال، لازم است که در درجه اول، معلمان آنها سواد و شایستگی دیجیتال لازم را داشته باشند. بنابراین، شایستگی دیجیتال یکی از شایستگیهای کلیدی برای معلمان است. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت شایستگیهای آموزشی دیجیتال معلمان براساس چارچوب اتحادیه اروپا است.روشها: طرح پژوهش حاضر کمّی است و شرکتکنندگان در پژوهش 182 نفر از معلمان و مدرسان سراسر کشور از 20 استان و 46 شهر مختلف بودند. برای ارزیابی شایستگیهای آموزشی دیجیتال معلمان، کارگاه مجازی با عنوان «معلمی؛ در مسیر دیجیتال شدن» برگزار شد. مدرس بعد از معرفی و توضیح هر شایستگی، سؤال مربوط به شایستگی را از طریق لینک گوگل فرم در اختیار شرکتکنندگان قرار داده تا از این طریق پرسشنامه تکمیل شود. پرسشنامه شامل 3 شایستگی کلی و 10 زیرشایستگی است. هر شایستگی دارای سه سطح تازهکار و کاوشگر، متخصص و یکپارچه کننده، و رهبر و پیشگام است. درواقع، معلم خود را در هر شایستگی براساس این سه سطح مورد ارزیابی قرار میداد.یافتهها: نتایج، نشان میدهد که وضعیت شایستگی منابع دیجیتال معلمان در زمینه مدیریت، مراقبت و به اشتراکگذاری منابع دیجیتال و تولید و تغییر منابع دیجیتال به ترتیب در سطح «تازهکار و کاوشگر» و «یکپارچهکننده و متخصص» قرار دارد. در ارتباط با شایستگی یاددهی- یادگیری به استثناء شایستگی یادگیری خودتنظیم شده که در سطح «تازهکار و کاوشگر» قرار دارد، سایر شایستگیها در سطح «یکپارچهکننده و متخصص» قرار دارند. شایستگی «راهبردهای ارزیابی» و «مستندسازی دیجیتال» که از زیرشایستگیهای ارزیابی هستند نیز در سطح «تازهکار و کاوشگر» هستند. در مورد سایر شایستگیها، ارتباط معناداری بین سطوح مشاهده نشد. همچنین، ارتباط معناداری بین مؤلفههای جمعیتشناختی (شغل، سن، جنسیت، و استان) و شایستگیها بهدست نیامد.نتیجهگیری: در پژوهش حاضر، علاوه بر آشنا کردن مدرسان کشور با این چارچوب و انواع شایستگیهای دیجیتال مورد نیاز آنها در حرفه معلمی، ارزیابی شایستگیهای دیجیتال شرکتکنندگان نیز مورد توجه قرار گرفت. با توجه به اینکه ارزیابی حین آموزش شایستگیها انجام شد، از این جهت با اطمینان بیشتری میتوان گفت که دادههای بهدست آمده دقیقتر بوده است. همچنین، ارزیابی شایستگیهای دیجیتال معلمان براساس یک طیف یا مدل پیشرفت به ارزیابی بهتر و دقیقتر معلمان و توسعه شایستگیهای دیجیتال آنها کمک میکند. در این صورت، آموزشها نیازمحور و به نوعی شخصیسازی شده خواهد شد. همچنین، بررسی ارتباط بین مؤلفههای جمعیتشناختی و وضعیت شایستگیها، به شناخت دقیقتر وضعیت موجود مدرسان کشور میانجامد. به طور کلی، نتایج استفاده از این خودارزیابی میتواند برای تنظیم دورههای آموزشی و توانمندسازی معلمان مورد استفاده قرار گیرد و به آمادگی آموزشی معلمان کمک کند. یکی از پیشنهادات این پژوهش برای محققان آینده این است که ارزیابی سایر شایستگیهای چارچوب شایستگیهای دیجیتال مدرسان (DigCompEdu) مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر، تمرکز اصلی بر شایستگیهای پایهای یعنی منابع دیجیتال، یاددهی- یادگیری، و ارزیابی بود.
فناوری آموزش- یادگیری تلفیقی
عباس حسینی؛ محمدرضا یوسف زاده چوسری؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: مأموریت نظام آموزش وپرورش تبدیل دانش آموزان بهعنوان شهروندان جامعه اطلاعاتی، متناسب با تحولات فناورانه است که بتوانند در آموزش، از امکانات و بسترهای بهوجود آمده برای راهبری و هدایت فعالیتهای روزمره و حل مسائل گوناگون به نحو مقتضی بهره گیرند. نظام آموزشی ایران با تدوین«سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مأموریت نظام آموزش وپرورش تبدیل دانش آموزان بهعنوان شهروندان جامعه اطلاعاتی، متناسب با تحولات فناورانه است که بتوانند در آموزش، از امکانات و بسترهای بهوجود آمده برای راهبری و هدایت فعالیتهای روزمره و حل مسائل گوناگون به نحو مقتضی بهره گیرند. نظام آموزشی ایران با تدوین«سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» بر بهکارگیری فناوریهای نوین، شبکه ملی اطلاعات وارتباطات در آموزش و پرورش تأکید کرده است. با توجه به حساسیت دوره ابتدایی، ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ و استفاده ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﻄﻊ از فناوریهای ﺟﺪﯾﺪ سبب میشود فرهنگ تلفیق فناوری را از همان ابتدا در درون خود نهادینه کرده و همیشه علم را با عمل همراه کنند. همگام باگسترش تلفیق فاوا در مدارس، موضوع ارزشیابی تلفیق فاوا در مدارس ابتدایی از جهت تضمین و بهبود کیفیت یاددهی و یادگیری، تعیین بسترها و استلزامات تلفیق در برنامهدرسی جهت پیاده سازی و اجرا اهمیت مییابد. معیارهای ارزﺷﯿﺎﺑﯽ کلیه کارشناسان، مدیران و معلمان را یاری میکند که پیوسته از نتایج کار خویش آگاهی پیدا کنند و بدانند تا چه اندازه اهداف آموزشی و اهداف سازمان تحقق یافته است. این آگاهی سبب میشود تا تلفیق فاوا در برنامه درسی به شکل مطلوب صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر تعیین چارچوب ارزشیابی تلفیق فاوا در برنامهدرسی دوره ابتدایی است.روشها: این تحقیق به روش ترکیبی از نوع اکتشافی در دو مرحله انجام شد. مرحله اول با روش مطالعه کیفی که از نوع پدیدارشناسانه بود جهت تعیین معیارهای ارزشیابی با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختارمند، به روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی و در مرحله بعد برای تأیید معیارهای ارزشیابی از پرسشنامه به روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل معلمان و مدیران مدارس هوشمند و در بخش کمّی متخصصان حوزه یادگیری الکترونیکی بود. مشارکت کنندگان در بخش کیفی براساس روش نمونه گیری ملاک محور و قاعده رسیدن به اشباع نظری، شامل 6 مدیر و 9 آموزگار و جامعه آماری در بخش کمّی شامل 10 متخصص حوزه یادگیری الکترونیکی بود. بهمنظور تحلیل دادههای جمعآوریشده در بخش کیفی از روش کولایزری (کدگذاری باز، محوری وانتخابی) و در بخش کمّی از CVR استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش در بخش کیفی حاکی از آن بود که چارچوب ارزشیابی تلفیق فاوا شامل 13 ملاک در بخشهای مختلف پشتیبانی (3 ملاک)، محتوای الکترونیکی (2 ملاک)، فعالیتهای یاددهی معلم (2 ملاک)، مواد و منابع یادگیری (2 ملاک)، فعالیتهای یادگیری (2ملاک و فعالیتهای گروهی دانشآموزان (2 ملاک) است. در بخش کمّی درصد CVR همه شش مؤلفه ارزشیابی از عدد جدول (62/0) بالاتر بود. مؤلفههای محتوای الکترونیکی و پشتیبانی با بیشترین درصد و صلاحیت دانشآموزان کمترین درصد توافق در بین معیارهای ارزشیابی تأیید شدند.نتیجهگیری: برای افزایش کیفیت تلفیق در ارزشیابی باید به تعامل و تراکنش کلیه مؤلفه های ارزشیابی توجه ویژه شود. تأکید بر ارزشیابی مجزای ابعاد تلفیق، اجرای ناقص ارزشیابی تلفیق در برنامه درسی است. پیشنهاد میشود ارزیابان حوزه ستادی و صفی در ارزشیابی تلفیق فاوا در برنامهدرسی نگاه جامع و کلنگر به کلیه معیارهای ارزشیابی داشته باشند.
رویکردهای نوین آموزشی
محمدعلی اشرف گنجوئی؛ حمید ندیمی
چکیده
پیشینه و اهداف: در فرایند طراحی، تصاویر به عنوان محرک بصری ابزار مهمی در رسیدن به ایدههای خلاق طراحی هستند. این موضوع باعث شده تا در حوزه فناوری آموزش، مطالعات وسیعی در خصوص روشهای استفاده از محرکهای بصری به عنوان ابزاری آموزشی انجام شود. از آنجا که محرک میتواند بر اساس نوع تشابه با مسأله طراحی و کیفیت(واضح، مبهم) تقسیمبندی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در فرایند طراحی، تصاویر به عنوان محرک بصری ابزار مهمی در رسیدن به ایدههای خلاق طراحی هستند. این موضوع باعث شده تا در حوزه فناوری آموزش، مطالعات وسیعی در خصوص روشهای استفاده از محرکهای بصری به عنوان ابزاری آموزشی انجام شود. از آنجا که محرک میتواند بر اساس نوع تشابه با مسأله طراحی و کیفیت(واضح، مبهم) تقسیمبندی شود؛ در برخی از پژوهشها تأثیر انواع محرک بصری بر خلاقیت طراحی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته است. سطح دانشجویان موضوع دیگری بوده که در خلاقیت دانشجویان هنگام استفاده از انواع محرک، اثرگذار بوده است. همچنین برخی از مطالعات، ارتباط نوع تکلیف طراحی و محرک بصری را مورد کنکاش قرار دادهاند. با این حال ارزیابی جامعی از اثربخشی این روشها در حوزه آموزش طراحی معماری صورت نگرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی روشهای استفاده از محرکهای بصری در آموزش طراحی است.روشها: در این پژوهش ابتدا چارچوبی برای استفاده از محرک بصری براساس پژوهشهای قبلی تدوین میشود که شامل دو بخش است: در بخش اول ارتباط انواع محرک با وجوه مربوط به خلاقیت مشخص شد؛ بخش دوم شامل مواردی بود که بر شیوه استفاده از محرک توسط دانشجویان اثر میگذارد و شامل سطح دانشجویان، نوع تکلیف و مسأله طراحی میشد. سپس از روش مرور همقطاران برای سنجش میزان اثربخشی روشهای استفاده از محرکهای بصری در آموزش طراحی گرفت. بنابراین مدرسین با تجربه معماری از دو کشور ایران و ایالات متحده، متن تدوین شده را ارزیابی کردند. در این راستا، نظرات مدرسان از طریق مصاحبه ضبط و سپس نظرات آنها نگاشته شد، و به روش کیفی و از طریق کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت. بنابراین نظرات شرکتکنندگان براساس بخشهای مختلف تفکیک شد و در مرحله بعد محتوای آن در ارتباط با تأیید، تجربیات مشابه، نقد و یا پیشنهادات، کدگذاری شد.یافتهها: نظرات معلمین باتجربه در خصوص دو بخش روشهای استفاده از محرک؛ و همینطور شرایط تأثیرگذار دراستفاده از آنها مورد تحلیل قرار گرفت. شرکتکنندگان ضمن تأیید موضوعات مربوط به انواع محرک و تکلیف طراحی، تجربیات متعددی در خصوص برداشت صحیح از انواع محرک ارائه نمودند. در بخش دوم، در ارتباط با تأثیر سطح دانشجو و نوع مسأله طراحی، ضمن تأیید نقش این دو عامل، برخی از معلمین نقدها و پیشنهاداتی به دستهبندی موضوع داشتند.نتیجهگیری: نتایج حاصل از مرور همقطاران علاوه بر تأیید شیوههای استفاده از محرکهای بصری، روشهایی ارائه میکند که میتواند اثربخشی از محرکهای بصری را در آموزش طراحی بالا ببرد. همچنین معلمین باتجربه نقدها و پیشنهاداتی نسبت به برخی موضوعات داشتند. بهطور مثال محرکی که تشابه بیشتری با مسأله طراحی دارد؛ تأثیر بیشتری نسبت به تصاویری دارد که تشابه کمتری با مسأله طراحی دارد و یا هنگام استفاده از ترسیمات مبهم مربوط به طراحان باتجربه، باید به این نکته توجه داشت که آنها چگونه از ترسیماتشان استفاده میکنند و طی چه فرایندی آن ترسیمات تبدیل به ایده نهایی میشود و این موضوع لازم است به دانشجویان آموزش داده شود. همچنین تقسیم مسائل به فرمی و عملکردی ابهاماتی دارد و باید از روشهای دیگر برای تقسیم مسائل استفاده نمود. نتایج حاصل از تحلیل نظرات معلمین با تجربه میتواند علاوه بر توسعه موضوع، برای پژوهشهای بعدی استفاده شود.
رویکردهای نوین آموزشی
سیما رضائی آشتیانی؛ جمالالدین مهدینژاد
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزش معماری از موضوعات مهم در جریان رشد معماری است. یکی از ارکان مهم آموزش، ارزیابی است. ارزیابی پروژهها، رایجترین روش بازخورد در معماری است. در این دهه، دانشگاهها و مدارس به طور فزایندهای متعهد به ارزیابی و رتبهدهی مؤثر برای دانشجویان هستند، به طوری که ارزیابی و نمرهدهی باعث ارتقاء یادگیری دانشجویان شود ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزش معماری از موضوعات مهم در جریان رشد معماری است. یکی از ارکان مهم آموزش، ارزیابی است. ارزیابی پروژهها، رایجترین روش بازخورد در معماری است. در این دهه، دانشگاهها و مدارس به طور فزایندهای متعهد به ارزیابی و رتبهدهی مؤثر برای دانشجویان هستند، به طوری که ارزیابی و نمرهدهی باعث ارتقاء یادگیری دانشجویان شود نه اینکه فقط، نمرهای به آنها داده باشند. اهمیت بررسی این موضوع در این است که به حتم روشهای ارزیابی در مورد سیستمهای آموزشی معماری که مبتنی بر طراحی و آتلیه است مثل معماری، نسبت به سایر رشتهها، نیاز بیشتری به تحقیق و بررسی دارد. در رشته طراحی معماری، مانند رشتههای دیگر نمیتوان از دانشجویان امتحان کتبی، تشریحی یا تستی گرفت و تبدیل کردن کاری که دانشجویان معماری ارائه میدهند به یک نمره، در مقایسه با بقیه رشتهها بسیار دشوارتر است. در تحقیقاتی که در مورد ارزیابی انجام شده، توجه کمی به احساس و دریافت دانشجویان از فرایند ارزیابی شده است، درحالیکه به عنوان یکی از بزرگترین نارضایتیهای دانشجویان شناخته شده است. هدف از این تحقیق، درک نظرات دانشجویان از روشهای رایج ارزیابی است تا ضمن بررسی روشهای سنجش توان طراحی دانشجویان، ارزیابی طرح و فرآیند، به شیوهای جهت قضاوت پروژههای معماری در جهت ارتقای کیفیت داوری و آموزش در این رشته بپردازد و الگویی را در خصوص روش صحیح سنجش و داوری مبتنی بر اهداف و فرآیند طراحی، با اتکای بر معیارهایی که بر اساس اهداف آموزشی است، ارائه دهد.روش ها:. نمونههای این تحقیق، 40 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشکده معماری دانشگاه سوره، به روش نمونهگیری خوشهای، به صورت گروههای تمرکز است و از متخصصین برای وزندهی به معیارها، به روش AHP استفاده شده است.یافته ها: پنج معیار اصلی برای ارزیابی ارائه شد: از بین آنها توضیح انتقادی با وزن 38% از اهمیت بیشتری برخوردار است، بعد از آن توسعه ایده منتخب با 21%، کانسپت و راه حل طراحی، با 17% و 14% و در نهایت طرح نهایی با 10% کمترین اهمیت را از بین پنج معیار به خود اختصاص میدهد.نتیجه گیری: در راستای ارزیابی طراحی معماری بر اساس بررسی نظر دانشجویان و بررسی روشهای گذشته ارزیابی، الگویی پیشنهاد شد. الگوی پیشنهادی هر چهار نقش ارزیابی- بازخورنده، ایجادکننده انگیزش، هدایت کننده، ارتباطی ارزیابی- را به درستی ایفا میکند. با این الگو به دانشجویان بر اساس کیفیت کارشان نمره داده میشود و هیچ ارتباطی با کارایی دانشجویان دیگر ندارد و بنابراین هیچ مقایسهای بین دانشجویان وجود ندارد. در عین حال، به دلیل اینکه یک عدد ارائه میشود، در آخر، جایگاه دانشجو در بین دانشجوهای دیگر تعیین میشود، در حالیکه کار هر شخص با خودش مقایسه شده است. در این الگو معیارها بر اساس اهداف دوره تعریف و الویتبندی شدهاند. الگوی ارائه شده میتواند راهبردهایی را برای کنشگران آموزش معماری، اعم از مدرس و دانشجو در امر ارتقا یادگیری ارائه دهد.
آموزش الکترونیکی- مجازی
خدایار ابیلی؛ فاطمه نارنجی ثانی؛ زینب السادات مصطفوی
چکیده
پیشینه و اهداف: ارزشیابی کیفیت نظام یاددهی- یادگیری، فرایندی است که به منظور بهبود کیفیت و افزایش رضایت ذینفعان از برنامه های یادگیری الکترونیکی انجام می شود و همسو با توسعه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشگاهی، توجه به ارزشیابی کیفیت این دوره ها از چند جهت اهمیت یافته است. اول اینکه مدیران و دست اندرکاران این دوره ها برای افزایش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ارزشیابی کیفیت نظام یاددهی- یادگیری، فرایندی است که به منظور بهبود کیفیت و افزایش رضایت ذینفعان از برنامه های یادگیری الکترونیکی انجام می شود و همسو با توسعه دوره های یادگیری الکترونیکی دانشگاهی، توجه به ارزشیابی کیفیت این دوره ها از چند جهت اهمیت یافته است. اول اینکه مدیران و دست اندرکاران این دوره ها برای افزایش کیفیت دوره ها به خود ارزیابی مداوم نیاز دارند. دوم، شناسایی دوره های یادگیری الکترونیکی با کیفیت در سطح ملی و بین المللی به توسعه افق فعالیت های این حوزه کمک خواهد کرد و در نهایت، توسعه یادگیری الکترونیکی امکان توجه به مشتری مداری در آموزش عالی را بیش از پیش فراهم می سازد و مشتریان آموزش عالی می توانند با شناسایی دوره های با کیفیت دانشگاهی، بهترین گزینه را انتخاب کنند. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نظام یاددهی- یادگیری الکترونیکی در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران از دیدگاه دانشجویان است. هم چنین این تحقیق به دنبال یافتن عوامل زیربنایی و متغیرهای مرتبط با ارزیابی نظام یادگیری الکترونیکی است.روش ها: تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای روش، از نوع توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه دانشجویان که در سال تحصیلی 1394-95 مشغول به تحصیل بودهاند. نمونه آماری نیز شامل 175 نفر از دانشجویان که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. در این تحقیق پس از بررسی ادبیات تحقیق در مورد سنجش کیفیت در حوزه های مختلف، 28 شاخص اصلی تاثیرگذار در ارزیابی کیفیت نظام یاددهی-یادگیری در بستر الکترونیکی شناسایی و پس از نظرسنجی از خبرگان، مدل نهایی طراحی شد. این مدل متشکل از هشت بعد تربیتی، فناوری، صفحات ارتباطی، ارزیابی، مدیریتی، پشتیبانی منابع، اخلاقی و سازمان مبتنی بر مدل بدرال خان می باشد. سپس داده های تحقیق پس از جمع آوری پرسشنامه ها و براساس سؤالات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفت.یافتهها: نتایج تحلیل ساختاری، حاکی از برازش مدل در حالت کلی میباشد. همچنین نتایج نشان دهنده این است که عامل مدیریت بیشترین و عامل اخلاقی کمترین ارتباط را در کیفیت نظام یاددهی-یادگیری از دیدگاه دانشجویان دارا میباشد.نتیجهگیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که به لحاظ مطلوبیت، نگرش دانشجویان در رابطه با عوامل ارزیابی در دوره های یادگیری الکترونیکی در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد که بیانگر برخی نقاط قوت و ضعف نظام آموزش الکترونیکی در کشور است که می تواند اطلاعات ارزشمندی را برای مدیران و مسؤولان نظام آموزش عالی کشور فراهم آورد تا با اتخاذ سیاست های اصولی و بهره گیری از راهبردها و راه کارهای مناسب در زمینه بهبود و ارتقاء کیفیت ابعاد گام بردارند و با تخصیص منابع و بازنگری در زمینه تدوین استانداردها و سازوکارهای مناسب در خصوص نظام یاددهی و یادگیری الکترونیکی برنامه ریزی مناسبی داشته باشند.
آموزش الکترونیکی
نسیبه پوطی؛ حسین مرادی مخلص؛ جمشید حیدری
چکیده
پیشینه و اهداف: در دهه های اخیر، هر روز با دستاوردهای جدیدی در کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه آموزش و پژوهش رو به رو هستیم. این دستاوردهای جدید انتظارات مخاطبان امر آموزش و پژوهش را از سطح خدماتی که ارائه میشود، تغییر داده است. امروزه دانشجویان و استادان خواهان دسترسی آسان و سریع به منابع جدید علمی و تحقیقاتی، تعامل با ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دهه های اخیر، هر روز با دستاوردهای جدیدی در کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه آموزش و پژوهش رو به رو هستیم. این دستاوردهای جدید انتظارات مخاطبان امر آموزش و پژوهش را از سطح خدماتی که ارائه میشود، تغییر داده است. امروزه دانشجویان و استادان خواهان دسترسی آسان و سریع به منابع جدید علمی و تحقیقاتی، تعامل با یکدیگر به صورت غیر حضوری، استفاده از فناوری برای تدریس و تفهیم بهتر و به طور کلی، دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن به منظور اثر بخشی بیشتر امر یاددهی و یادگیری هستند. برای تحقق این انتظارات باید دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی برای رسیدن به سطح مطلوب دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن خود را به طور مستمر ارزیابی و امکاناتشان را تجهیز کنند. هدف این پژوهش مطالعه سیر تکوینی مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیک با رویکرد آموزش الکترونیک است.روش ها: برای این منظور با دو رویکرد کیفی و کمی به بررسی پژوهشها پرداخته شده است. در رویکرد کیفی، با مطالعه مقالات این حوزه، روند مشاهده شده در این مقالات مورد مقایسه قرار گرفته است.یافتهها: در رویکرد کمّی جدیدترین مقالات این حوزه براساس پارامترهای مهمی مانند حوزه کاربرد، نوع مدل پایه ای مورد استفاده، روشهای جمع آوری و تحلیل داده، نوع تراکنش مورد بررسی در مقاله، شاخص های ارزیابی، منابع مورد استفاده برای انتشار مقاله، تمرکز جغرافیایی، خروجی های مطالعه، نوع داده های مورد استفاده، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند.براساس نتایج بدست آمده از رویکرد کیفی، 4 دوره تکوین مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیک قابل شناسایی می باشد که از مدل های ملی و اصطلاحا تک سایز با رویکرد بالا به پایین به سمت رویکردهای پایین به بالا و خاص منظوره تکامل یافته است. به علاوه نتایج رویکرد کمّی نشان دهنده سه عامل اصلی زیرساخت، افراد و خدمات به عنوان پارامترهای مهم در آمادگی الکترونیک بوده و حوزه ملی بیش از سایر حوزه ها مورد بررسی قرار گرفته است. اکثر مطالعات در این حوزه دارای رویکرد کمی با گرایش خدمات عمومی و تراکنش با شهروندان است. همچنین مدل های ارزیابی، بلوغ و انطباق به ترتیب پر کاربرد ترین مدل های پایه ای در مطالعات بودند.نتیجهگیری: مقایسه سه پارامتر اصلی مورد مطالعه در اکثر پژوهشها یعنی زیرساخت، افراد و خدمات نشان دهنده این است که نرخ بررسی زیرساخت روند کاهشی و نرخ بررسی افراد روند افزایشی داشته است و خدمات تقریبا نرخ متعادلی را طی این بازه زمانی حفظ کرده است. از نظر حوزه تمرکز جغرافیایی مطالعات، بررسی ارزیابی آمادگی در سطح کشور در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن بررسی آمادگی در سطح استان یا ایالت قرار دارد. مدل پایه ای مورد استفاده برای ارزیابی نیز از چندین رویکرد برخوردار است، رده اول مربوط به استفاده از مدل های آمادگی و رده بعدی مربوط به مدل های بلوغ است. مطالعات انجام شده خروجی های متفاوتی را ایجاد نموده اند و حدود 18 نوع خروجی داشته اند که مدل ارزیابی، چارچوب ارزیابی، پارامترهای مؤثر، وضعیت موجود، ارتباط شاخصها، راهکارها و خطوط راهنما در بین آنها دارای بیشترین تکرار بوده اند. به لحاظ نوع داده های جمع آوری شده داده های کمی دارای بیشترین تعدد بوده اند و سپس داده های تاریخی و در نهایت داده های کیفی قرار دارند. از نظر روشهای جمع آوری داده پرسش نامه در رتبه اول قرار دارد و مصاحبه و ارزیابی اسناد موجود در ردیفهای بعدی قرار می گیرند. در مورد تحلیل داده ها دسته بندی، تحلیل توصیفی و تحلیل راهبردی دارای بیشترین تعداد می باشند.
ژاله معماری؛ الناز گلچین؛ محمد اصغری جعفرآبادی
چکیده
تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت در دوره نوجوانی و جوانی است و به عنوان ابزاری مورد استفاده قرار میگیرد که فرصتهایی را برای کسب تجربیات زندگی واقعی افراد فراهم مینماید. لذا هدف از انجام این تحقیق، تبیین و مدلسازی ابعاد ارزیابی درس تربیت بدنی مدارس ابتدایی است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده. جامعهآماری مطابق ...
بیشتر
تربیت بدنی و ورزش جزء لاینفک تعلیم و تربیت در دوره نوجوانی و جوانی است و به عنوان ابزاری مورد استفاده قرار میگیرد که فرصتهایی را برای کسب تجربیات زندگی واقعی افراد فراهم مینماید. لذا هدف از انجام این تحقیق، تبیین و مدلسازی ابعاد ارزیابی درس تربیت بدنی مدارس ابتدایی است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده. جامعهآماری مطابق نمونههای تحقیق و شامل 100 نفر معلمان تربیت بدنی مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر بود، که در سال تحصیلی 92-91 شاغل به فعالیت بودند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساختهای با 30 سؤال بسته پاسخ بود که پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ (ارائه درس در قالب بازی 865/0، ارزیابی 912/0، ایجاد رقابت 61/0، کلاس داری60/0 و روشهای تدریس 891/0) به دست آمد. متغیرهای اصلی این مطالعه شامل ابعاد ارزیابی درس تربیت بدنی بود که طبق تحلیل اکتشافی، دستهبندی و نامگذاری شد. نتایج نشان داد، همبستگی معنیداری میان عوامل ارائه درس در قالب بازی، روش تدریس، ارزیابی و رقابت وجود دارد. اما میان کلاسداری و رقابت، همبستگی معنیداری بهدست نیامد. در فضای تدریس درس تربیت بدنی بهرهگیری از ارائه درس در قالب بازی، روش تدریس و رقابت عواملی بودند که در ارزیابی درس تربیت بدنی مورد توجه دبیران قرار گرفتند. اما روشهای کلاسداری دبیران، همبستگی معنیداری را با ایجاد حس رقابتجویی دانشآموزان نشان نداد. لذا بحثها و پیشنهادهای مدیریتی در این خصوص قابل طرح است.
شایستگی حرفه ای معلمان
علیرضا فراهانی؛ احمدرضا نصراصفهانی؛ سید مصطفی شریف
چکیده
با توجه به نقش بسیارموثر معلم درتوسعه کیفی نظام آموزشی، پژوهش حاضر به ارزیابی شیوه های انتخاب معلمان مدارس ابتدایی پرداخته است. برای انجام این پژوهش از روش مطالعه کمی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران مدارس ابتدایی، کارشناسان و مدرسان مراکز تربیت معلم شهر قم در سال تحصیلی 88-87 می باشد. برای انتخاب نمونه مدیران ، از روش ...
بیشتر
با توجه به نقش بسیارموثر معلم درتوسعه کیفی نظام آموزشی، پژوهش حاضر به ارزیابی شیوه های انتخاب معلمان مدارس ابتدایی پرداخته است. برای انجام این پژوهش از روش مطالعه کمی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران مدارس ابتدایی، کارشناسان و مدرسان مراکز تربیت معلم شهر قم در سال تحصیلی 88-87 می باشد. برای انتخاب نمونه مدیران ، از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و برای تعیین نمونه کارشناسان و مدرسان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در این زمینه دیدگاه های 162 مدیر و20 کارشناس و مدرس مراکز تربیت معلم، که دارای سوابق برجسته آموزشی بودند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی سوالات پرسش نامه و مصاحبه توسط چند نفر از استادان و تعدادی از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا تایید شده است. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 91/0 برآورد گردیده است و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسش نامه از نرم افزار آماری SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل مصاحبه نیز روش مقوله بندی به کار گرفته شد. نتایج حاصل برآن است که در فرآیند جذب و انتخاب معلمان باید به علاقه و انگیزه داوطلبان، توانایی ها و ویژگی های جسمی، روانی و علمی داوطلبان، اصلاح و بهبود فرایند جذب و انتخاب و استفاده از نیروهای بومی توجه شود. در این راستا، به دلیل رشد سریع تحولات علمی جهان و نیازهای روز جامعه، استفاده از تجارب کشورهای توسعه یافته، به گونه ای که بازنگری و اصلاح در روند انتخاب معلم امکان پذیر باشد، مورد تاکید قرار گرفت. در نهایت، پیشنهاد هایی برای بهبود شیوه های انتخاب معلمان ابتدایی ارائه شده است.
بازی های رایانه ای آموزشی
سیامک خادمی؛ نوشین نوری؛ علی فرنودی؛ هاجر حیدری
چکیده
پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که درک قوانین نیوتن و استفاده از آنها در مسائل واقعی زندگی روزمره برای بسیاری از دانشآموزان چندان ساده نیست. یکی از موضوعهای زیبا و جذاب که اکثر دانشآموزان به آن علاقه نشان میدهند، فیزیک پرواز است. در این مقاله، از فیزیک پرواز برای توجیه حرکات مختلف موشکهای کاغذی استفاده شده است و از این مثال ...
بیشتر
پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که درک قوانین نیوتن و استفاده از آنها در مسائل واقعی زندگی روزمره برای بسیاری از دانشآموزان چندان ساده نیست. یکی از موضوعهای زیبا و جذاب که اکثر دانشآموزان به آن علاقه نشان میدهند، فیزیک پرواز است. در این مقاله، از فیزیک پرواز برای توجیه حرکات مختلف موشکهای کاغذی استفاده شده است و از این مثال برای آموزش مفاهیم و کاربردهای قوانین نیوتن و حرکت روی مسیر دایرهای سود بردهایم. در این پژوهش50 نفردانش آموز دختر و پسر، درسه کارگاه آموزشی، با طراحی و ساخت انواع موشکها، که نوع حرکت ویژهای را بر اساس اصول و قوانین مکانیک دارند، درگیر شدند. مقایسه نتایج ارزیابی پس آزمون این گروه با پیش آزمون آنها، نشان داد که این کارگاه بر یادگیری قوانین نیوتن و کاربردهای آن تأثیر مثبتی داشته است و در ارزیابی، پاسخهای صحیح بیشتری بودهاند. در ضمن نگرش بهتری نسبت به فیزیک و کاربرد آن پیدا کرده بودند.
شایستگی حرفه ای معلمان
علیرضا فراهانی؛ احمدرضا نصر اصفهانی؛ سید مصطفی شریف خلیفه سلطانی
چکیده
با توجه به این که یکی از راههای توسعه آموزش و پرورش، ایجاد زمینههای مناسب برای آموزش و تربیت معلمان کارآمد میباشد، پژوهش حاضر به ارزیابی شیوههای آموزش و تربیت معلمان مدارس ابتدایی پرداخته است. برای انجام این پژوهش از روش مطالعه کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران مدارس ابتدایی، کارشناسان و ...
بیشتر
با توجه به این که یکی از راههای توسعه آموزش و پرورش، ایجاد زمینههای مناسب برای آموزش و تربیت معلمان کارآمد میباشد، پژوهش حاضر به ارزیابی شیوههای آموزش و تربیت معلمان مدارس ابتدایی پرداخته است. برای انجام این پژوهش از روش مطالعه کمّی و کیفی استفاده شده است. جامعه آماری شامل مدیران مدارس ابتدایی، کارشناسان و مدرسان مراکز تربیت معلم شهر قم در سال تحصیلی 88-87 میباشد. برای انتخاب نمونه مدیران، از روش نمونهگیری "طبقهای" متناسب با حجم، و برای تعیین نمونه کارشناسان و مدرسان از روش نمونهگیری "هدفمند" استفاده شده است. در این زمینه دیدگاههای 162 مدیر و20 کارشناس و مدرس مراکز تربیت معلم، که دارای سوابق برجسته آموزشی بودند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی سؤالات پرسشنامه و مصاحبه، توسط چند نفر از استادان و تعدادی از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا تأیید شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 87/0 برآورد گردیده است. برای تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه، از نرم افزار آماری SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی استفاده شد و تجزیه و تحلیل مصاحبه با روش مقولهبندی انجام گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در فرآیند آموزش و تربیت معلمان، باید به تدوین محتوا و مواد درسی کارآمد و به روز، به کارگیری مدرسان با تجربه و کارآمد، برگزاری دورههای کارورزی و امکانات و تجهیزات مراکز متناسب با نیازهای معلمان توجه شود. در این راستا، به جهت رشد سریع تحولات علمی جهان و نیازهای روز جامعه، ایجاد حداکثر انعطاف در برنامههای آموزشی تربیت معلم، به گونهای که بازنگری و اصلاح و تکمیل برنامهها امکان پذیر باشد، مورد تأکید قرار گرفت. در نهایت، پیشنهادهایی برای بهبود آموزش معلمان ابتدایی ارائه شده است.