آموزش الکترونیکی
رضا نجاتی
چکیده
پیشینه و اهداف: شناخت الزامات منحصر به فرد آموزش برخط به دلیل گستردگی آن بسیار ضروری است. خودتنظیمی در یادگیری برای این رویکرد آموزشی ضروری است، زیرا دانش آموزان و معلمان از نظر فیزیکی از هم جدا هستند. افراد برای مدیریت موثر زمان خود، ایجاد اهداف و حفظ انگیزه، باید راهبردهای عملی اتخاذ کنند. مشارکت فعال در فرآیند یادگیری نیز مهم است ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: شناخت الزامات منحصر به فرد آموزش برخط به دلیل گستردگی آن بسیار ضروری است. خودتنظیمی در یادگیری برای این رویکرد آموزشی ضروری است، زیرا دانش آموزان و معلمان از نظر فیزیکی از هم جدا هستند. افراد برای مدیریت موثر زمان خود، ایجاد اهداف و حفظ انگیزه، باید راهبردهای عملی اتخاذ کنند. مشارکت فعال در فرآیند یادگیری نیز مهم است و دانشجویان را ملزم به مشارکت فعال، مشارکت و تعامل با مربیان و همسالان می کند. ارزیابی خودتنظیمی و مشارکت دانشجویان میتواند به مدیران و استادان کمک کند تا بر روند آموزشی نظارت کنند و در مواقعی که مشارکت دانشجویان کم است، اقدامات لازم را انجام دهند. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مشارکت و خودتنظیمی یادگیری بر نتایج یادگیری درک مطلب دانشجویان ایرانی در کلاسهای برخط انجام شده است.روشها: این پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه و یک آزمون انجام شد. از پرسشنامه خودتنظیمی یادگیری، مقیاس مشارکت دانشجویی برخط و بخش خواندن آزمون زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی استفاده شد. پرسشنامه خودتنظیمی دارای سه سازه با 30 گویه و پرسشنامه مشارکت چهار سازه با 19 گویه بود. این مقیاس ها به فارسی ترجمه و برای 345 دانشجو ارسال شد. از 287 پرسشنامه برگشتی، 21 پرسشنامه به دلیل بی دقتی پاسخ دهندگان حذف شدند. 266 پاسخ باقیمانده، همراه با نمره آزمون آزمون آنها، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. آزمون درک مطلب و پرسشنامه ها از طریق سامانه آموزش مجازی دانشگاه در پاییز 1401 اجرا شد.یافتهها: برای ارزیابی پایایی، ضرایب آلفای کرونباخ برای سه متغیر کلیدی مشارکت فعال، خودتنظیمی یادگیری و خواندن و درک مطلب محاسبه شد. ضرایب به دست آمده به ترتیب 89/0، 94/0 و 86/0 بود. این مقادیر نشان میدهد که ابزار اندازهگیری مورد استفاده برای ارزیابی این سازهها قابل اعتماد هستند. روایی سازه نیز از طریق مقادیر ریشه میانگین مربعات خطای تقریب (RMSEA) برای متغیرها بررسی شد. مقادیر RMSEA گزارش شده به ترتیب 0.08، 0.07 و 0.01 بود. این مقادیر در محدوده قابل قبولی قرار میگیرند که نشان میدهد مدلهای اندازهگیری به اندازه کافی با دادههای مشاهدهشده تناسب دارند . هر سه متغیر (مشارکت فعال، خودتنظیمی و خواندن) مقادیر t آماری معنیداری را نشان دادند که بر توانی های فراگیران دلالت می کند. رابطه مثبت معناداری بین مشارکت نظارتی و درک مطلب مشاهده شد. این یافته نشان میدهد که سطوح بالاتر مشارکت نظارتی با مهارتهای درک مطلب بهتر در بین دانشآموزان مرتبط است. علاوه بر این، تحلیل رگرسیون نشان داد که سازه های «عملکرد» و «تعامل دانشجو-دانشجو» با درک مطلب ارتباط قوی و مثبتی دارند. ضرایب بتا برای این متغیرها به ترتیب 0.25 و 0.21 بود. این نشان میدهد که بهبود عملکرد و افزایش تعاملات دانشجویان با افزایش تواناییهای درک مطلب مرتبط است.نتیجهگیری: رابطه بین مشارکت نظارتی و درک مطلب، پیام مهمی برای استادان و مدیران دارد. درک این ارتباط به منظور طراحی برنامه های مؤثر و رویکردهای آموزشی برای افزایش تواناییهای مشارکت نظارتی دانشجویان ضروری است. با این حال، باید اذعان کنیم که مطالعه انجام شده دارای محدودیتهای خاصی بود که دامنه آن را محدود میکرد و از بررسی کامل همه عوامل مؤثر بر مهارتهای درک مطلب جلوگیری میکرد. برای به دست آوردن درک جامع تر از موضوع، تحقیقات آینده باید متغیرهای اضافی فراتر از مشارکت نظارتی را بررسی کند. برای مثال، در نظر گرفتن تأثیر پیشینه فرهنگی بر درک مطلب میتواند بینشهای ارزشمندی در مورد توانایی خواندن زبانآموزان ارائه دهد. به همین ترتیب، بررسی روشهای تدریس مختلف میتواند اثربخشی رویکردهای آموزشی خاص در تقویت مهارت درک مطلب را روشن کند. علاوه بر این، عوامل شناختی فردی مانند حافظه فعال و کنترل توجه نقش مهمی در درک مطلب دارند و بررسی آنها میتواند به شناسایی راهبردهایی برای حمایت از دانشجویان کمک کند.
فناوری آموزش- واقعیت افزوده
سعید خزائی؛ رضا نجاتی؛ مجتبی کرباسی
چکیده
پیشینه و اهداف: برنامه ریزی برای ورود موفق دانش آموزان به جهان واقعی از جمله اولویت های آموزش زبان انگلیسی در دوره متوسطه در آسیا بهشمار میرود. ارتقای مهارت خواندن انگلیسی برای درک نیازهای واقعی که با عنوان زبان افزوده تعریف میشود با بازنمایی رخدادهای جهان پیرامون در پودمان های زبانآموزی مبتنی بر فناوری آموزشی در ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برنامه ریزی برای ورود موفق دانش آموزان به جهان واقعی از جمله اولویت های آموزش زبان انگلیسی در دوره متوسطه در آسیا بهشمار میرود. ارتقای مهارت خواندن انگلیسی برای درک نیازهای واقعی که با عنوان زبان افزوده تعریف میشود با بازنمایی رخدادهای جهان پیرامون در پودمان های زبانآموزی مبتنی بر فناوری آموزشی در جریان است. اگرچه بسط حواس در صحنه های بازیهای جدی برای زبان آموزی آسان صورت میگیرد؛ اما ظرفیت حافظه های فعال دیداری و شنیداری-کلامی دانش آموزان به عنوان عامل مؤثر در یادگیری خواندن به حاشیه رفته است. این پژوهش با هدف بررسی تخصیص وزن حسی در واقعیت مجازی برای آموزش خواندن انگلیسی به دانشآموزان آسیایی با ظرفیت های متفاوت حافظه فعال انجام شد.روشها: این پژوهش نیمه-تجربی با انتخاب در دسترس 916 دانشآموز دختر و پسر از مقطع متوسطه دوم انجام شد. این دانشآموزان ایرانی (612N =) و غیرایرانی (پاکستانی 204N =، عراقی 40N = و کشمیری 64N =) در پایه دهم دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل بودند و در آموزشگاههای آزاد در نیمسال تحصیلی 1401-1402 برای یادگیری زبان انگلیسی ثبتنام کرده بودند. برای همگونسازی شرکتکنندگان بهلحاظ سطح بسندگی زبان انگلیسی، یک آزمون تافل نوجوانان برگزار شد و دانشآموزانی که نمره بسندگی انگلیسی آنها بین یک انحراف معیار بالاتر و یک انحراف معیار پایینتر از میانگین بود، برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. با کاربرد طرح گروههای موازی، دانش آموزان در آزمون تعیین ظرفیت حافظه فعال شرکت کردند. نمرههای آزمون حافظه فعال شرکتکنندگان به نمرات معیار با میانگین صفر و انحراف معیار یک تبدیل شد. بر اساس ظرفیت حافظه فعال شرکتکنندگان در یکی از چارکهای حافظه فعال قرار گرفتند. سپس، شرکتکنندگان به شیوهی تصادفی بلوکی به دو گروه گواه و تجربی تقسیم شدند تا در 14 جلسه مهارت خواندن انگلیسی را به دو شکل برخط یا مبتنی بر واقعیت مجازی فراگیرند. در هر جلسه، نخست پژوهشگر اصلی محتوای خواندن انگلیسی را با استفاده نرمافزار آموزشی اسکایروم به شرکتکنندگان به مدت 30 دقیقه آموزش میداد. سپس، فعالیتهای برخط یا مبتنی بر واقعیت مجازی در اختیار دانشآموزان قرار داده میشد تا در مدت 20 دقیقه به تمرین مهارت خواندنی بپردازند. ارزیابی پیشرفت در یادگیری مهارت خواندن انگلیسی شرکتکنندگان، به شکل تکوینی هر جلسه انجام شد و برای هر دانش آموز نمرهای از 0-20 ثبت میشد. شرکتکنندگان تجربه خویش از حواس در جریان یادگیری خواندن در کلاسهای ترکیبی برخط یا واقعیت مجازی را در هر جلسه بهصورت شفاهی بیان یا بهشکل نوشتاری به زبان مادری، حین تمرین، حاشیهنویسی میکردند.یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس با مقادیر تکراری نشان داد که بسط حواس در آموزش خواندن انگلیسی از طریق واقعیت مجازی به شکل معناداری یادگیری دانشآموزان را تسهیل کرد. تخصیص حس شنیداری به صحنههای واقعیت مجازی بهطور معناداری پیشرفت خواندن دانش آموزانی را که از ظرفیت حافظه فعال کلامی-شنیداری قویتری برخوردار بودند، ارتقا داد. یادداشتها یا حاشیهنویسی شرکتکنندگان به شیوه مضمون-محور تحلیل شد. مضمون ها بهصورت استقرایی و از جزء به کل تعریف شد. اگرچه دو مقوله روانشناختی و زندگی واقعی تأکید دانش آموزان در مصاحبه بود؛ دانشآموزان با ظرفیت حافظه های فعال قوی، بسط حواس را برای یادگیری خواندن انگلیسی در رابطه با جهان پیرامون، مفید ارزیابی کردند.نتیجهگیری: یافته های این پژوهش نشان داد بسط حواس در واقعیت مجازی برای آموزش خواندن انگلیسی زمانی مفید واقع میشود که هم راستا با ظرفیت حافظههای فعال دانش آموزان باشد. تخصیص درست حواس در صحنه های واقعیت مجازی به دانشآموزان غیرانگلیسی زبان کمک میکند تا با برخورداری از سطح مهارت خواندن مناسب به آسانی نیازهای خویش در جهان واقعی را رفع کنند. کاربرد درست خواندن انگلیسی در جهان واقعی یا همان زبان افزوده را نتیجه می دهد. نتایج بهتفضیل بحث میشود.
آموزش زبان انگلیسی
رضا نجاتی
چکیده
تهیه وتدوین ابزاری مقبول یعنی پایا و معتبر برای برآورد سبکهای زبانآموزی (زبان خارجی) مهم است. این تحقیق نتیجه اجرای گونه اصلاح شده پرسشنامه «نشانگر سبکهای یادگیری» را گزارش و بحث میکند. این پرسشنامه را وینترگرست و دی کاپیوا در سال 2002 برای زبان آموزان (زبان دوم) تدوین کردهاند. پرسشنامه مذکور 3 عامل ...
بیشتر
تهیه وتدوین ابزاری مقبول یعنی پایا و معتبر برای برآورد سبکهای زبانآموزی (زبان خارجی) مهم است. این تحقیق نتیجه اجرای گونه اصلاح شده پرسشنامه «نشانگر سبکهای یادگیری» را گزارش و بحث میکند. این پرسشنامه را وینترگرست و دی کاپیوا در سال 2002 برای زبان آموزان (زبان دوم) تدوین کردهاند. پرسشنامه مذکور 3 عامل یعنی، تمایل به « فعالیت گروهی»، «فعالیت انفرادی» و «کارهای عملی» دارد. محقق پرسشنامه جدید را با افزودن دو عامل« استقرا» و «استنتاج» به پرسشنامه پیشینساخته و آن را «پرسشنامه سبکهای زبانآموزی» نامیده است. پرسشنامه به پانصد دانشجو داده شد. صد و سیهفت پرسشنامه مخدوش کنار گذاشته شدند و سیصد و شصت و سه پرسشنامه باقی مانده با استفاده از تحلیل عامل تأییدی وآلفای کرانباخ بررسی شدند. نتایج نشان میدهد که ریشه مجذور میانگین خطای برآورد 06/0 است و با 90% اطمینان بین 05/0 تا 07/0 خواهد بود و نزدیکی برازش آن در حد 005/. است؛ یعنی، پرسشنامه روایی دارد. ضمناً آلفای کرانباخ آن 71/0 است. بنابراین، میتوان گفت پرسشنامه پایایی دارد. خلاصه، پرسشنامه جدید ابزار مناسبی برای برآورد سبکهای زبانآموزان ایرانی است.