معماری
غلامحسین معماریان؛ سیدمجید هاشمی طغرالجردی؛ مهدی حمزهنژاد
چکیده
در دهههای اخیر نیاز به پژوهشهای میانرشتهای در موضوع آموزش معماری، بیش از پیش آشکار شده است. در این میان، طراحان، برای حل مسائل معماری از تفسیرهای عینی و ذهنی کمک گرفتهاند؛ لذا شناخت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه معمار و مخاطبان، مؤلفه مهمی جهت خواندن معماری شده است. یکی از شیوههای مطرح آموزشی در ایتالیا، شیوه مدرسه معماری موراتوری ...
بیشتر
در دهههای اخیر نیاز به پژوهشهای میانرشتهای در موضوع آموزش معماری، بیش از پیش آشکار شده است. در این میان، طراحان، برای حل مسائل معماری از تفسیرهای عینی و ذهنی کمک گرفتهاند؛ لذا شناخت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه معمار و مخاطبان، مؤلفه مهمی جهت خواندن معماری شده است. یکی از شیوههای مطرح آموزشی در ایتالیا، شیوه مدرسه معماری موراتوری است که بر مبنای گونه شناسی تاریخی- تکاملی و با هدف بازسازی زنجیره تاریخی شیء، که در واقع بخشی از ضمیر ناخودآگاه معمار بوده، شکل گرفته است. از مزایای این شیوه، فرآیند مشخص پژوهش، آموزش و طراحی جهت رسیدن به الگوهای پایه در مقیاس منطقه، شهر، بافت و معماری است که امکان پیروی از آن را در سایر دانشکدههای معماری فراهم میکند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن شرح این مدرسه به نقد مبانی نظری و برنامه آموزشی آن پرداخته و با توجه به مناسب بودن یافتههای آن برای دانشکدههای معماری، نتایج آن را جهت استفاده در دروسی چون کارگاه طراحی مجموعههای مسکونی و در موضوع شناسایی الگوهای پایه، توصیه مینماید.
معماری
آرزو صدوقی؛ غلامحسین معماریان؛ سید محسن فاطمی؛ حسام کمالی پور
چکیده
آموزشهای نظری خصوصا در رشته های هنر و معماری در دوره تحصیلات تکمیلی متوجه نظریات پایه اندیشمندان در شاخه های مختلف این رشته ها بوده که اغلب به شکل خطی و یک سویه از دانش مکتوب در کلاسهای درس انتقال داده می شود. هدف این تحقیق، در نقد روشهای کمی رایج، خطی و یک سویه در کلاس نظری، پیشنهاد روش کیفی است که بتواند با مشارکت مستقیم دانشجویان، ...
بیشتر
آموزشهای نظری خصوصا در رشته های هنر و معماری در دوره تحصیلات تکمیلی متوجه نظریات پایه اندیشمندان در شاخه های مختلف این رشته ها بوده که اغلب به شکل خطی و یک سویه از دانش مکتوب در کلاسهای درس انتقال داده می شود. هدف این تحقیق، در نقد روشهای کمی رایج، خطی و یک سویه در کلاس نظری، پیشنهاد روش کیفی است که بتواند با مشارکت مستقیم دانشجویان، ارتباط نزدیک مصرف کننده با بنا را در مفاهیم نظری انتقال دهد. در اینجا، مفاهیم نظری را در مفهوم مکان و تجربه بودن افراد در مکان به عنوان یکی از مباحث رابطه فرد و محیط جستجو کرده است. رویکردی کیفی که توسط این تحقیق در دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت در دوره کارشناسی ارشد گرایش مسکن برای نخستین بار مطرح شد بر پایه یکی از روشهای تحقیق کیفی در ادراک محیط با عنوان پدیدارشناسی شکل گرفت. هدف زیربنایی این روش، فهم تجربه بودن است که در اینجا به منزله ارتباط مستقیم و زنده دانشجویان با محیط معماری است. لذا از سر فصل کلاس سیر اندیشه با محوریت شکل گیری معماری، مسئله ای که در این باب طرح گردید جایگاه مفهوم مکان و چگونگی درک آن بود. بنابراین، دانشجویان با قرارگیری در مکانی که قبلا آن را تجربه نکرده اند، به طریقی متفاوت از مطالعه صرف در مکان قرار گرفته و با آن مکان ارتباط برقرار کردند. نتیجه ای که در نهایت از این تجربه بدست آمد، درک جایگاه مفهوم مکان که به ارتباط استفاده کننده و معماری بر می گردد توسط دانشجویان ارشد معماری بود که البته تا پیش از آن غالبا خود را در جایگاه حرفه مند معمار قلمداد می کردند.
معماری
غلامحسین معماریان؛ حیدر جهان بخش؛ فرزانه میرکاظمی
چکیده
دروس معماری در سه گروه دانشی، توانشی و بینشی دسته بندی می شوند و انسان طبیعت معماری که در گروه دروس بینشی جا میگیرد، از جمله دروس پایه و تخصصی در آموزش معماری است که جهت دهی به توجهات دانشجو را ممکن می نماید. اما گوناگونی و بی سامانی روشهای ارایه ی این درس که باید پیش درآمدی مؤثر در فرایند تعمیق تفکرات و نظرات ...
بیشتر
دروس معماری در سه گروه دانشی، توانشی و بینشی دسته بندی می شوند و انسان طبیعت معماری که در گروه دروس بینشی جا میگیرد، از جمله دروس پایه و تخصصی در آموزش معماری است که جهت دهی به توجهات دانشجو را ممکن می نماید. اما گوناگونی و بی سامانی روشهای ارایه ی این درس که باید پیش درآمدی مؤثر در فرایند تعمیق تفکرات و نظرات مخاطبین باشد نه تنها باعث کاهش نسبی نقش آن گردیده، بلکه سبب بی انگیزه شدن دانشجویان و بی توجهی به اهمیت این درس شده است. شیوه های جاری در ارایه انسان طبیعت معماری، اغلب نسبت به کلیات محتوایی و مورد هدف شرح درس فاصله زیادی و موجب کاهش تأثیرات آن در نگرش دانشجویان می شود. مقالهی حاضر با بازشناسی این درس و تأکید بر اهمیت شناخت محیط زیست در آموزش معماری، به تأثیر ارایه مطلوب آن در فرایند ارتقای سطح بینش مخاطبین می پردازد. روند نگارش مقاله بر پایهی بررسی کامل مشخصه های مبنایی درس و تحلیل مقایسه ای شیوه های تدریس آن، به روش پرسش نامهای و آماری تکیه دارد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل گروه مدرسان و دانشجویان از پنج دانشکده ی معماری است و در پی آن سایر روشهای تدریس با شرح درس مصوب، مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته و نتایج آن ها ارزیابی شده اند. نتیجه پژوهش تدوین چارچوبی از روش سامان مند در ارایه انسان طبیعت معماری است که انتظار می رود در شناخت روش فراگیر، مورد استفادهی مدرسان قرار گیرد.