نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه زبانهای خارجی، واحد میبد، دانشگاه آزاد اسلامی، میبد، ایران
2 گروه زبانهای خارجی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران
3 گروه زبانهای خارجی، واحد کرمان، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمان، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: در جهانی که به لحاظ فناوری بهسرعت در حال تکامل است، توسعه فردی بهطور فزایندهای، مورد توجه قرار گرفته است. این امر به نوبه خود، سیستمهای آموزشی مسئول را واداشته تا آموزش مهارتهای زندگی در قرن بیست و یکم، به ویژه یادگیری مهارت تفکر انتقادی از طریق تجربه و فناوری را، در برنامههای درسی خود نیز بگنجانند. ممکن است، بین آنچه دانشآموزان در مدرسه یاد میگیرند و آنچه که در واقعیت، برای رویارویی و مشارکت در موقعیتهای غیرقابلپیشبینی زندگی تجربه میکنند، تفاوتهایی وجود داشته باشد. این امر، بخشهای مختلف آموزشی را تحت فشار قرار داده است، تا به بهبود و گسترش فرایندهای آموزشی خود بهصورت خلاقانه و مبتکرانه، بپردازند و از این طریق، به دانشآموزان در کسب تجربه و توسعه مهارتهای زندگی مورد نیاز، کمک کنند. بهمنظور آماده کردن دانشآموزان برای ایفای نقش فعال و سازنده در زندگی شخصی و اجتماعی، نظام آموزشی باید با کمک روشهای مختلف و براساس نظریههای متفاوت آموزشی، تمرکز خود را از صرفاً محتوا و رشد تحصیلی، به رشد فردی و غیرتحصیلی، تغییر دهد. یکی از این نظریهها، نظریه یادگیری تجربی کلب (1984Kolb, ) است. همانطور که از اسم نظریه مشخص است، یادگیری از طریق انجام دادن، صورت میگیرد که شامل فعالیتهای دانشآموزان و تقویت مهارتهای زبانی خود در داخل و خارج از کلاس است. برای مدیریت این امر، معلمان بهعنوان راهنمایان باور و عمل، باید فرهنگ خلاقیت، حل مسأله و تعامل و مشارکت در کلاس را با فرآیندهای ذهنی مانند مفهومسازی، بهکارگیری، تجزیه و تحلیل، ترکیب، و یا ارزیابی اطلاعات جمعآوری شده از طریق مشاهده، تجربه، تأمل و استدلال را، بهطور واضح و ماهرانه، ترویج و پرورش دهند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یادگیری تجربی مبتنی بر فناوری بر درک مطلب و تفکر انتقادی زبانآموزان دختر 10 ساله، در یکی از مدارس ابتدایی شهر کرمان میباشد.
روشها: پژوهش حاضر، یک تحقیق شبه آزمایشی با بهکارگیری طرح پیشآزمون و پسآزمون و با اختصاص دادن دو گروه کنترل و آزمایش بوده و از روش نمونهگیری در دسترس، با مشارکت 60 دانشآموز(هر گروه شامل 30 دانشآموز) به شیوه تصادفی در طول 4 ماه )هشتاد جلسه به مدت 75 دقیقه) انجام شده است. در ابتدای تحقیق، برای حصول اطمینان از عدم مداخله هرگونه متغیر تعدیلگر، و در معرض نبودن فراگیران به فرآیندهایی غیر از روند یادگیری تجربی زبان، از دانشآموزان و والدین آنها، خواسته شد تا زبانآموزان در معرض عوامل تأثیرگذار و مداخلهگر در روند تحقیق، اعم از کلاسهای متفرقه، خواندن متون متفاوت و استفاده از فناوریهای مختلف نباشند. در طول این مدت، شرکتکنندگان گروه آزمایش در معرض یادگیری تجربی مبتنی بر فناوری و گروه کنترل، در معرض یادگیری تجربی به روش سنتی قرار گرفتند. متغیر مستقل در این پژوهش، یادگیری از طریق تجربه برگرفته از تئوری (1984Kolb, ) و متغیرهای وابسته، تفکر انتقادی بر اساس طبقهبندی بلوم )1956(Bloom, و درک مطلب فراگیران زبان انگلیسی است.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمون شاپیرو- ویلک (Shapiro-Wilk Test) نشان میدهد که برابری واریانسها برقرار بوده و در نتیجه نرمال بودن توزیع دادهها، تأیید شد. با توجه به یافتههای بهدست آمده از آزمون همگنی واریانسها، پیشفرض همگنی واریانسها نیز، مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس، نشان میدهد بین نمرات پسآزمون درک مطلب در گروه آزمایش فناوری- محور با گروه کنترل مبتنی بر روش سنتی تفاوت معنیداری وجود دارد. بنابراین، یادگیری تجربی مبتنی بر فناوری تأثیر قابل ملاحظهای بر بهبود درک مطلب فراگیران داشت (۰۱/۰ > P)، زیرا مجذور اتای جزئی که برابر است با (81/۰ = ۲ جزئی) بیانگر تأثیر چشمگیر تجربه بر مبنای فناوری است. علاوه بر آن، تفاوت معناداری میان میانگین نمرات گروه آزمایش فناوری- محور و گروه کنترل مبتنی بر روش سنتی در ارتباط با پسآزمون تفکر انتقادی وجود دارد. اگرچه، هر دو گروه در سطح تفکر انتقادی پیشرفت داشتند؛ اما تلفیق روش یادگیری تجربی با فناوری، تأثیر قابل ملاحظهتری بر بهبود تفکر انتقادی فراگیران در گروه آزمایش داشت (۰۱/۰ > P). مجذور اتای جزئی برابر با (90/۰ = ۲ جزئی) بیانگر تأثیر قابل توجه است.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر، اهمیت تلفیق فناوری با روش یادگیری از طریق تجربه را در آموزش و یادگیری زبان، مورد توجه قرار میدهد. براساس مباحث مطرح شده، اگرچه روش یادگیری تجربی در ارتقا درک مطلب و تفکر انتقادی دانشآموزان مؤثر است؛ اما ترکیب کلاسها با فناوری از طریق سیستمهای مدیریت یادگیری، فرصتها را برای افزایش مؤثرتر درک مطلب، ایجاد تفکر انتقادی و پیشرفت فردی دانشآموزان فراهم میسازد. امید است، پژوهش حاضر، نقش اثربخشی در شناسایی عوامل مؤثر آموزشی مبتنی بر تجربه و فناوری ایفا کند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The effect of technology-integrated experiential learning on EFL learners’ critical thinking and reading comprehension
نویسندگان [English]
- S. Sahebalzamani 1
- A. Naeimi 2
- M. Haddad Narafshan 3
1 Department of Foreign Languages, Maybod Branch, Islamic Azad University, Maybod, Iran
2 Department of Foreign Languages, Yazd Branch, Islamic Azad University, Yazd, Iran
3 Department of Foreign Languages, Kerman Branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran
چکیده [English]
Background and Objectives: As the result of a rapidly evolving, technology-saturated world, individual development has become increasingly noteworthy. This development makes education systems accountable to incorporate 21st-century skills, especially critical thinking skill into their experiential learning curricula. There may be a divergence between what students learn in school and what they experience to get through the real world and to handle the real-life participations conforming to the unpredictable changes in the world and educational systems. This pressurizes educational sectors to improve and expand their educational instruction processes in an innovative and creative design which helps students to acquire experiences and develop the required life skills. To prepare students to be sufficiently constructive in their personal and social life, education should change its focus from merely content and academic development to individual and non-academic development according to different methods and diverse theories. One of these theories is experiential learning. As the name implies, learning by doing involves students acting and honing their language skills in and out of the classroom. To manage this, teachers must cultivate a culture of creativity, problem-solving and engagement in the classroom by the intellectually disciplined process of actively and skillfully conceptualizing, applying, analyzing, synthesizing, and/or evaluating information gathered from or generated by observation, experience, reflection, reasoning, or communication as a guide to belief and action. The purpose of this study was to find out the impact of technology-integrated experiential leaning on reading comprehension and critical thinking of English language learners (aged 10) in one of the primary schools in Kerman.
Methods: This study was quasi-experimental in terms of research method, using pre-test and post-test design with experimental and control groups who were chosen randomly. The independent variable in this study was technology-integrated experiential learning, and the dependent variables were learners' critical thinking and reading comprehension. Over four months, two groups of 60 learners (30 students in each group) were exposed to experiential learning in two forms of technology-mediated and traditional classrooms. The instruction in both groups was based on experiential learning theory by Kolb (1984). In the experimental group, the activities were done using technology potentials, and in the control group, the activities were done using classroom potentials. Pre-tests and post-tests were used to measure learners’ improvements in reading comprehension and Naieni’s (2005) questionnaire was acquired to assess learner’s level of critical thinking.
Findings: The results of the Shapiro-Wilk test showed that the equality of variances was established, and the normality of the data distribution was confirmed. According to the findings obtained from the homogeneity of variances test, the assumption of homogeneity of variances was also confirmed. The results of covariance analysis showed that there was a significant difference between the post-test scores of reading comprehension in the technology-integrated experimental group and the traditional control group. Therefore, experiential learning based on technology had a significant effect on improving students' reading comprehension (P < 0.01). Because the square of partial Eta, which is equal to (partial ɳ2= 0.81), expressed the tremendous effect of experience on the basis of technology. In addition, there was a significant difference between the average scores of the technology-integrated group and the traditional control group in connection with the post-test of critical thinking. Although both groups improved in the level of critical thinking, but combining experiential learning with technology had a more significant effect on improving critical thinking. Learners in the experimental group (P < 0.01) with the partial square root equal to (partial ɳ2= 0.90) indicated a significant effect.
Conclusion: The present research showed that learning by experience through the integration of technology is extremely significant for language learning. Additionally, it highlights the possibility of research and its effectiveness not only for school achievement but also for developing personal skills and critical thinking in primary school students. Even though experiential learning is effective in improving students' comprehension and critical thinking, combining classes with technology through learning management systems is a more effective way to increase students' understanding and critical thinking. It is hoped that the present research play a significant role in helping identify effective educational factors based on experience.
کلیدواژهها [English]
- Critical Thinking
- Experiential Learning
- Learning Management System
- Reading Comprehension
COPYRIGHTS
©2023 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله