فصلنامه علمی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بو علی سینا، همدان، ایران

چکیده

پیشینه و اهداف: بخش کشاورزی از جمله بخش‌های مهم اقتصادی و اجتماعی کشور است که برای پیشبرد هدف‌های خود در راستای توسعه کشاورزی و روستایی نیازمند داشتن مدیریت مناسب است. بررسی مدیریت دانش و چابکی سازمانی دو راهکار مهم در مسیر مدیریت سازمان‌هاست. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ ﺑﻪ تلاش‌هایی اﺷﺎره دارد ﮐﻪ به‌طور نظام‌مند ﺑﺮای ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻣﺴﺘﻤﺮ و ﺗﺴﻬﯿﻢ داﻧﺶ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﻮرت می‌گیرد و شامل مؤلفه‌های کسب، ذخیره، انتقال و کاربرد دانش است. چابکی سازمانی نیز شامل مؤلفه‌های توانایی ایجاد تغییر، انعطاف‌پذیری، پاسخگویی، همکاری، آموزش و یادگیری در سازمان است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت ‌دانش با چابکی‌ سازمانی در سازمان جهاد کشاورزی استان تهران می‌باشد

روش‌ها‌: : این تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده‌ها از نوع پیمایشی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 450 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی استان تهران بودند که به روش نمونه‌گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران 207 نفر از آن‌ها به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش‌نامه استاندارد است که از سه بخش تشکیل‌شده است: 1- مشخصات بیوگرافی پاسخگویان، 2- سؤالات مربوط به چابکی سازمانی با تعداد 27 گویه و 3- سوالات مدیریت دانش با 23 گویه. منبع پرسش‌نامه استاندارد مدیریت دانش لاوسن (2003) با 23 گویه و 4 متغیر شامل: کسب دانش با 4 سوال، انتقال دانش با 6 سوال، ذخیره‌ دانش با 6 سوال، و کاربرد دانش با 7 سوال می‌باشد که بر اساس طیف پنج گزینه‌ای لیکرت به بررسی اثر مدیریت دانش می‌پردازد. پرسش‌نامه چابکی سازمانی این پژوهش مربوط ژانگ (2012) است که دارای 27 گویه و4 متغیر شامل: سرعت با 7 سوال، پاسخگویی 6 سوال، انعطاف‌پذیری با 7سوال، شایستگی با 7 سوال و بر اساس طیف پنج گزینه‌ای لیکرت سنجیده می‌شوند. تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام شد. متغیرهای اصلی این تحقیق شامل چابکی سازمانی، مدیریت دانش و متغیرهای فردی بودند.

یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین چابکی ‌سازمانی و مدیریت ‌دانش رابطه معناداری وجود دارد و از میان مؤلفه‌های چابکی سازمانی، مؤلفه «توانایی ایجاد تغییر»، «انعطاف‌پذیری» و «توانایی پاسخگویی» به ترتیب از مهم‌ترین تبیین‌کننده‌ها بوده و نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کنند. نتایج در خصوص مؤلفه‌ مدیریت دانش نیز نشان داد که «کاربرد دانش» با ضریب تأثیر 902/0 بیشترین تأثیر را در تبیین متغیر وابسته مدیریت دانش داشته است. پس ‌از آن به ترتیب مؤلفه‌ «انتقال دانش»، «کسب دانش»، و «ذخیره دانش» با ضرایب 894/0، 720/0 و 474/0 در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند و این ارتباط مثبت و معنی‌دار است.

نتیجه‌گیری نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش چابکی سازمانی مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی استان تهران نیز افزایش می‌یابد و بالعکس. یعنی با افزایش هرکدام از مؤلفه‌های مدیریت دانش، مؤلفه‌های چابکی سازمانی نیز افزایش می‌یابد و سازمان به همان نسبت چابک‌تر خواهد شد. با توجه به اینکه مهم‌ترین بعد چابکی سازمانی در این تحقیق «توانایی ایجاد تغییر» بود لذا یک سازمان چابک باید توانایی شناسایی و ایجاد تغییرات در محیط سازمانی را داشته باشد. علاوه بر این، مدیریت نیز خود باید به دنبال تغییر بوده و از آن استقبال کند. در همین راستا، استفاده از برنامه‌های آموزشی فنون مدیریت تغییر در جهت تحقق چابکی سازمانی پیشنهاد می‌شود.
پیشینه و اهداف: بخش کشاورزی از جمله بخش‌های مهم اقتصادی و اجتماعی کشور است که برای پیشبرد هدف‌های خود در راستای توسعه کشاورزی و روستایی نیازمند داشتن مدیریت مناسب است. بررسی مدیریت دانش و چابکی سازمانی دو راهکار مهم در مسیر مدیریت سازمان‌هاست. ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ داﻧﺶ ﺑﻪ تلاش‌هایی اﺷﺎره دارد ﮐﻪ به‌طور نظام‌مند ﺑﺮای ﺗﻘﻮﯾﺖ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻣﺴﺘﻤﺮ و ﺗﺴﻬﯿﻢ داﻧﺶ در ﺳﺎزﻣﺎن ﺻﻮرت می‌گیرد و شامل مؤلفه‌های کسب، ذخیره، انتقال و کاربرد دانش است. چابکی سازمانی نیز شامل مؤلفه‌های توانایی ایجاد تغییر، انعطاف‌پذیری، پاسخگویی، همکاری، آموزش و یادگیری در سازمان است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت ‌دانش با چابکی‌ سازمانی در سازمان جهاد کشاورزی استان تهران می‌باشد
روش‌ها‌: این تحقیق ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش گردآوری داده‌ها از شیوه پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 450 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی استان تهران بودند که به روش نمونه‌گیری طبقه‌ای و با استفاده از فرمول کوکران 207 نفر از آن‌ها به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش‌نامه استاندارد است که از سه بخش تشکیل‌شده است: 1- مشخصات بیوگرافی پاسخگویان، 2- سؤالات مربوط به چابکی سازمانی با تعداد 27 گویه و 3- سؤالات مدیریت دانش با 23 گویه. منبع پرسش‌نامه استاندارد مدیریت دانش لاوسن (2003) با 23 گویه و 4 متغیر شامل:  کسب دانش با 4 سؤال، انتقال دانش با 6 سؤال، ذخیره‌ دانش با 6 سؤال، و کاربرد دانش با 7 سؤال می‌باشد که براساس طیف پنج گزینه‌ای لیکرت به بررسی اثر مدیریت دانش می‌پردازد. پرسش‌نامه چابکی سازمانی این پژوهش مربوط ژانگ (2012) است که دارای 27 گویه و4 متغیر شامل: سرعت با 7 سؤال، پاسخگویی 6 سؤال، انعطاف­پذیری با 7سؤال، شایستگی با 7 سؤال  و براساس طیف پنج گزینه‌ای لیکرت سنجیده می‌شوند. تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزار اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام شد. متغیرهای اصلی این تحقیق شامل چابکی سازمانی، مدیریت دانش و متغیرهای فردی بودند.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین چابکی ‌سازمانی و مدیریت ‌دانش رابطه معناداری وجود دارد و از میان مؤلفه‌های چابکی سازمانی، مؤلفه «توانایی ایجاد تغییر»، «انعطاف‌پذیری» و «توانایی پاسخگویی» به ترتیب از مهم‌ترین تبیین‌کننده‌ها بوده و نقش مهمی در این زمینه ایفا می‌کنند. نتایج در خصوص مؤلفه‌ مدیریت دانش نیز نشان داد که «کاربرد دانش» با ضریب تأثیر 902/0 بیشترین تأثیر را در تبیین متغیر وابسته مدیریت دانش داشته است. پس ‌از آن به ترتیب مؤلفه‌ «انتقال دانش»، «کسب دانش»، و «ذخیره دانش» با ضرایب 894/0، 720/0 و 474/0 در رتبه­های بعدی قرار گرفتند و این ارتباط مثبت و معنی­دار است.
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش چابکی سازمانی مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی استان تهران نیز افزایش می‌یابد و بالعکس. یعنی با افزایش هرکدام از مؤلفه‌های مدیریت دانش، مؤلفه‌های چابکی سازمانی نیز افزایش می‌یابد و سازمان به همان نسبت چابک‌تر خواهد شد. با توجه به اینکه مهم­ترین بعد چابکی سازمانی در این تحقیق «توانایی ایجاد تغییر» بود؛ لذا یک سازمان چابک باید توانایی شناسایی و ایجاد تغییرات در محیط سازمانی را داشته باشد. علاوه بر این، مدیریت نیز خود باید به دنبال تغییر بوده و از آن استقبال کند. در همین راستا، استفاده از برنامه­های آموزشی فنون مدیریت تغییر در جهت تحقق چابکی سازمانی پیشنهاد می­شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

The relationship between organizational agility and knowledge management in Agricultural Jihad Organization: A Case study in Tehran

نویسندگان [English]

  • R. Movahedi
  • F. Bakhtiari-Hamedani
  • H. Saadi

Department of Agricultural Extension and Education, Faculty of Agriculture, Bu- Ali Sina University, Hamadan, Iran

چکیده [English]

Background and Objectives: The agricultural sector is one of the most important economic and social sectors of the country that needs proper management to achieve the goals of agricultural and rural development. Knowledge management (KM) and organizational agility (OA) are two important strategies in managing organizations. KM refers to resources that are systematically designed to foster the most effective learning and lifelong learning in the organization and includes such components as acquisition, storage, transfer and application of knowledge. OA also includes such components as the ability to create change, flexibility, accountability, collaboration, training and learning in the organization. Therefore, the purpose of the present study was to investigate the relationship between KM and OA is in Agricultural Jihad Organization, Tehran branch.
Methods: This research was an applied one in terms of its aims and survey in terms of its data collection procedures. The statistical population includes 450 agricultural Jihad staff. Out of these, 207 were selected and included in the sample using Cochran formula. The research instrument was a standard questionnaire that consisted of three parts: 1) biographical characteristics of the respondents, 2) questions related to organizational agility, 3) questions related to knowledge management. The instrument for assessing knowledge management was used with 23 items and 4 variables including: knowledge acquisition with 4 questions, knowledge transfer with 6 questions, knowledge storage with 6 questions, and application of knowledge with 7 questions; all items were anchored on a five-point Likert scale. The organizational agility questionnaire was used by Zhang (2012), with 27 items and 4 variables including: quickness with 7 questions, responsiveness with 6 questions, flexibility with 7 questions, competency with 7 questions; all items were anchored on a five-point Likert scale. Statistical analysis was performed using SPSS software and Smart PLS. The main variables of this study included organizational agility, knowledge management and individual variables.
Findings: The results showed that there was a significant relationship between organizational agility and knowledge management, and among the components of organizational agility, the component of "ability to create change", "flexibility" and "ability to respond" were the most important determinants and played an important role in this regard. The results about knowledge management components showed that "knowledge application" by an effect coefficient of 0.902 had the highest impact on dependent variable of KM. The items including "knowledge transfer", "knowledge acquisition", and "knowledge storage" were other important components by coefficients of 0.894, 0.720, and 0.474, respectively.  
Conclusion: The results of this study showed that there was a positive and significant relationship between organizational agility and knowledge management in Agricultural Jihad Organization, Tehran branch. This means that increasing each component of organizational agility leads to an increase in knowledge management vice versa. Given that the most important dimension of organizational agility in this study was "ability to make a change", an agile organization would be able to identify and make changes in the organizational environment. In this regard, it is recommended to use educational programs to change management techniques in order to achieve organizational mobility.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Organizational Agility (OA)
  • Knowledge Management (KM)
  • Agricultural Jihad Organization
  • Organizational Mangement

COPYRIGHTS 
©2022 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers. 

[49] Roshan meidan R, Farajollah hosseini S, Dehyouri S. [Identifying the factors affecting the development of knowledge management (Case study Jihad-e-Agriculture Organization of Tehran province)]. Rural Economic Studies. 2017; 7(3): 11-26. Persian.

نامه به سردبیر

سر دبیر نشریه فناوری آموزش، با تواضع انتشار نامه های واصله از نویسندگان و خوانندگان و بحث در سامانه نشریه را ظرف 3 ماه از تاریخ انتشار آنلاین مقاله در سامانه و یا قبل از انتشار چاپی نشریه، به منظور اصلاح و نظردهی امکان پذیر نموده است.، البته این شامل نقد در مورد تحقیقات اصلی مقاله نمی باشد.

توچه به موارد ذیل پیش از ارسال نامه به سردبیر لازم است در نظر گرفته شود:


[1]نامه هایی که شامل گزارش از آمار، واقعیت ها، تحقیقات یا نظریه ها هستند، لازم است همراه با منابع معتبر و مناسب باشند، اگرچه ارسال بیش از زمان 3 نامه توصیه نمی گردد

[2] نامه هایی که بجای انتقاد سازنده به ایده های تحقیق، مشتمل بر حملات شخصی به نویسنده باشند، توجه و چاپ نمی شود

[3] نامه ها نباید بیش از 300 کلمه باشد

[4] نویسندگان نامه لازم است در ابتدای نامه تمایل یا عدم تمایل خود را نسبت به چاپ نظریه ارسالی نسبت به یک مقاله خاص اعلام نمایند

[5] به نامه های ناشناس ترتیب اثر داده نمی شود

[6] شهر، کشور و محل سکونت نویسندگان نامه باید در نامه مشخص باشد.

[7] به منظور شفافیت بیشتر و محدودیت حجم نامه، ویرایش بر روی آن انجام می پذیرد.

CAPTCHA Image