فصلنامه علمی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه فلسفه تعلیم و تربیت، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه خوارزمی تهران، ایران

2 گروه علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران

3 گروه علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تربت حیدریه، خراسان رضوی، ایران

چکیده

پیشینه و اهداف: با رشد فناوری­های نوین اطلاعاتی، نظام­های آموزشی نیز دست­خوش تغییراتی شده است. بدین صورت که به استفاده از فناوری­های نوین در آموزش و یادگیری پرداخته­اند. فناوری­های نوین آموزشی این قابلیت را دارد که آموزش رایگان را در سرتاسر جهان فراهم آورد و تحقق­بخش عدالت آموزشی گردد. اما در کشورهای در حال توسعه و توسعه­نیافته به دلیل چالش­های فراوان، موجب ایجاد شکاف دیجیتال بین شهرهای  برخوردار و کمتر برخوردار و  در نتیجه موجب ناعدالتی آموزشی شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر تبیین چالش­های شکاف دیجیتال بر اجرای عدالت آموزشی است تا بتواند مشکلات پیش­روی تحقق عدالت آموزشی را  در کشور برطرف سازد.
روش ­ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. لذا از جنس پژوهش­های کیفی و از نوع تحلیل فلسفی است.  رویکرد پژوهش تحلیلی و انتقادی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه­ای- اسنادی است. جامعه پژوهش، کلیه پژوهش­هایی است که به بررسی شکاف دیجیتال و عدالت آموزشی پرداخته بودند و با بررسی پیشینه، تعداد 30پژوهش به‌صورت مستقیم در این زمینه یافت شد. روش تحلیل داده­ها، پژوهشگرمحور است. روایی داده­ها براساس تحلیل دیدگاه صاحب­نظران به‌دست آمد. پایایی پژوهش نیز در هم­سویی یافته­ها با دیگر پژوهش­های انجام گرفته، صورت پذیرفت.
یافته­ ها: بیانگر آن است که چالش­های گوناگونی بر شکاف دیجیتال و ناعدالتی آموزشی اثرگذار بوده است. از جمله چالش­­های عمده که موجب شکاف دیجیتال در نظام آموزش و پرورش کشور شده است عبارتند از: چالش­های حاکمیتی- زیرساختی،  آموزشی، فرهنگی و اقتصادی. چالش حاکمیتی- زیرساختی براساس شاخص توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات مورد تحلیل قرار گرفته است و گویای نابرابری در زیرشاخص­های دسترسی، استفاده و مهارت در میان استان­های کشور است. بدین صورت که استان­های مرکزی در رتبه بالا قرار دارند و استان­های محروم و مرزنشین در رتبه آخر در هر سه زیرشاخص قرار دارند. چالش آموزشی نیز  مبتنی بر مؤلفه­هایی چون پایین بودن سطح سواد دیجیتال معلمان و خانواده­ها، مدیریت آموزشی متمرکز، سیاست­گذاری آموزشی و تکیه بر روش­های تدریس سنتی است. چالش فرهنگی نیز بر مؤلفه­هایی همچون جنسیت، نژاد و زبان مبتنی است. چالش اقتصادی نیز مبتنی بر مؤلفه­هایی چون سطح پایین درآمد خانواده­ها، فقر، اولویت تأمین معاش بر یادگیری و گران بودن ابزارهای فناوری آموزشی معطوف است. راهکارهایی برای برون­رفت از هریک از چالش­ها می­توان برشمرد که عبارتند از: بالابردن سطح سواد دیجیتال در دانش­آموزان و والدین، تقویت انگیزه رقابت و تلاش، تأکید بر روش­های تدریس الکترونیکی و بهره­گیری از فناوری نوین آموزشی در تدریس. همچنین برخی راهکارهای دیگر مانند ارتقاء سطح باند استفاده از اینترنت، سرمایه‌گذاری در منابع انسانی و توسعه اینترنت داخلی؛، نظیر تهیه نقاط دسترسی به اینترنت در هر مدرسه و کتابخانه، ارائه وام با بهره کم برای تجهیزات عمومی در مناطق روستایی و مناطق فقیرنشین شهری، اقداماتی برای کاهش قیمت تجهیزات (برداشتن مالیات، ارائه یارانه) و وام­های کم بهره برای خانواده های کم درآمد، تشکیل جلسات آموزش وب رایگان برای محرومان و ارائه آدرس اینترنتی رایگان به همه دانش­آموزان است.
نتیجه‌گیری: گویای آن است که شکاف دیجیتالی در سه سطح قابل بررسی است: محلی، ملی و جهانی. در هر سه سطح، چهار عنصر در شکاف دیجیتال دخیل هستند که عبارتند از:  آموزش، اقتصاد، حکمرانی و فرهنگ. لذا برای برون­رفت از شکاف دیجیتال و تحقق عدالت آموزشی در نظام آموزشی کشور باید ابتدا شکاف­ها را شناسایی کرد و سپس نسبت به برطرف کردن آن­ها اقدام نمود. بر همین اساس نظام تعلیم و تریت کشور زمانی می­تواند به هدف غایی خود که جامعه عادل است دست یابد که بتواند مشکلات پیش­روی عدالت را از میان بردارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Explanation of the challenges of the digital divide over the implementation of educational justice

نویسندگان [English]

  • S. Torkashvand 1
  • B. Yarigholi 2
  • V. Moradiyan Mohammadieh 3

1 Department of Philosophy of Education, Faculty of Psychology and Educational Science, kharazmi University, Tehran, Iran

2 Department of Educational Sciences, Azarbaijan Shahid Madani University, Tabriz. Iran

3 Department of Educational Sciences, Islamic Azad University, Torbat Heydariyeh Branch, Khorasan Razavi. Iran

چکیده [English]

Background and Objectives: With the growth of new information technologies, educational systems have also undergone changes in terms of using new technologies in teaching and learning. New educational technologies have the potential to provide free education around the world and to achieve educational justice. But in developing and underdeveloped countries, due to their many challenges, a digital divide has been created between the rich and the poor cities which, in itself, has led to educational injustice. Accordingly, the purpose of this study is to explain the challenges of the digital divide on the implementation of educational justice in order to solve the problems leading to the realization of educational justice in the country.
Methods: The present study is a descriptive-analytical study. Therefore, it is a qualitative research and philosophical analysis. The research approach is analytical and critical. The method of data collection is library- documentary. The research population includes all the studies that had examined the digital divide and educational justice and by investigating the background, 30 research studies directly related to this context were found. The data analysis method was researcher-oriented. The validity of the data was obtained based on the analysis of experts' views. The reliability of the study was in line with the findings of other studies.
Findings: The findings of the study indicate that various challenges have affected the digital divide and educational injustice. The challenges that have caused the digital divide in the country's education systems are as follows: governance-infrastructure challenges, educational, cultural and economic challenges. The governance-infrastructure challenge has been analyzed based on the Communication and Information Technology Development Index and shows inequality in the sub-indicators of access, usage and skills among the provinces of the country. Thus, the central provinces are in the top rank and the deprived and border provinces are in the last rank in all three sub-indicators. The educational challenge is also based on components such as the low level of digital literacy of teachers and families, centralized educational management, educational policy-making and reliance on traditional teaching methods. The cultural challenge is also based on components such as gender, race and language. Economic challenge is also based on components such as: low income of families, poverty, priority of earning a living on learning and expensive educational technology tools. Solutions to overcome each of these challenges can be listed as follows: raising the level of digital literacy in students and parents, strengthening the motivation to compete and strive, emphasizing e-learning methods and using new technology  in teaching. Also, some other solutions such as upgrading the bandwidth of using the Internet, investing in human resources and developing the internal Internet such as  providing Internet access points in every school and library, providing low-interest loans for public equipment in rural areas and urban slums, measures to reduce equipment prices (tax exemption, subsidies provision) and low-interest loans for low-income families, free web education sessions for the deprived, providing free Internet address for all students.
Conclusion: The findings show that the digital divide can be examined at three levels: local, national and global. At all three levels, four elements are involved in the digital divide, namely education,  economy, governance, and culture. Therefore, in order to get out of the digital divide and achieve educational justice in the country's educational system, we must first identify the gaps, and then take action to eliminate them. Therefore, the country's education system can achieve its ultimate goal, which is a fair society, when it can eliminate the problems facing justice.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Digital divide
  • Educational justice
  • Online education
  • Education
  • challenges

COPYRIGHTS 
©2022 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers. 

[17] Waltenberg DF. Education justice as equality of opportunity for achieving essindanc education outcomes. Belgium: University of Courain; 2016.
[23] https://www.khabaron p186l.
[43]http://www.itu.int/net/ pressoffice/backgrounders/general/pdf/5.pdf. 2011

نامه به سردبیر

سر دبیر نشریه فناوری آموزش، با تواضع انتشار نامه های واصله از نویسندگان و خوانندگان و بحث در سامانه نشریه را ظرف 3 ماه از تاریخ انتشار آنلاین مقاله در سامانه و یا قبل از انتشار چاپی نشریه، به منظور اصلاح و نظردهی امکان پذیر نموده است.، البته این شامل نقد در مورد تحقیقات اصلی مقاله نمی باشد.

توچه به موارد ذیل پیش از ارسال نامه به سردبیر لازم است در نظر گرفته شود:


[1]نامه هایی که شامل گزارش از آمار، واقعیت ها، تحقیقات یا نظریه ها هستند، لازم است همراه با منابع معتبر و مناسب باشند، اگرچه ارسال بیش از زمان 3 نامه توصیه نمی گردد

[2] نامه هایی که بجای انتقاد سازنده به ایده های تحقیق، مشتمل بر حملات شخصی به نویسنده باشند، توجه و چاپ نمی شود

[3] نامه ها نباید بیش از 300 کلمه باشد

[4] نویسندگان نامه لازم است در ابتدای نامه تمایل یا عدم تمایل خود را نسبت به چاپ نظریه ارسالی نسبت به یک مقاله خاص اعلام نمایند

[5] به نامه های ناشناس ترتیب اثر داده نمی شود

[6] شهر، کشور و محل سکونت نویسندگان نامه باید در نامه مشخص باشد.

[7] به منظور شفافیت بیشتر و محدودیت حجم نامه، ویرایش بر روی آن انجام می پذیرد.

CAPTCHA Image