آموزش عالی
پروانه تقی نژاد؛ عزت الله نادری؛ مریم سیف نراقی
چکیده
پیشینه و اهداف: مقاله حاضر باهدف تحلیل کلمات و واحدهای معنایی استفادهشده برای تعریف کارآفرینی و توصیف کارآفرین در مقالات پژوهشی آموزش کارآفرینی در مؤسسات آموزش عالی انجامشده است.روشها:مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، سنتز پژوهشی (مروری نظاممند بر متون)، ولی به لحاظ روشهای تجزیهوتحلیل، جزو پژوهشهای تحلیلی-ترکیبی است. برای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مقاله حاضر باهدف تحلیل کلمات و واحدهای معنایی استفادهشده برای تعریف کارآفرینی و توصیف کارآفرین در مقالات پژوهشی آموزش کارآفرینی در مؤسسات آموزش عالی انجامشده است.روشها:مطالعه حاضر به لحاظ ماهیت، سنتز پژوهشی (مروری نظاممند بر متون)، ولی به لحاظ روشهای تجزیهوتحلیل، جزو پژوهشهای تحلیلی-ترکیبی است. برای این منظور از فنون تحلیل مضمون و تحلیل متن استفاده گردید. تمام مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام که موضوع آنها «آموزش کارآفرینی» در آموزش عالی بودند بهعنوان جامعه آماری انتخاب شدند. با راهبرد جستجوی برگزیده، تعداد 137 مقاله بازیابی شد که بعد از ملاحظه معیارهای مطالعه از قبیل داشتن داوری همتا و بحث شدن آموزش کارآفرینی در دانشگاه، 92 مقاله برای تحلیل باقی ماندند. در این فرآیند با استفاده از نرمافزارهای تکستاستات-2، ماکسکیودا-10 و اکسل، جملاتی که به تعریف کارآفرینی یا توصیف فرد کارآفرین پرداخته بودند، تحلیل شدند.یافتهها:یافتههای مقاله در سطح اول تحلیل، یعنی تحلیل «واژگان»، نشان داد که در متون پژوهشی در ایران، ده توصیف اول (به عبارتی ده واژه اول) که برای تعریف کارآفرینی یا توصیف کارآفرین بیشتر مورداستفاده قرارگرفتهاند به ترتیب عبارتند: نوآوری (فراوانی 156 و 8/8 درصد)، منبع (فراوانی 100 و 7/5 درصد)، کار/ فعالیت (فراوانی 75 و 2/4 درصد)، فرآیند (فراوانی 54 و 1/3 درصد)، کسبوکار (فراوانی 43 و 4/2 درصد)، خطرپذیری/ ریسکپذیری (فراوانی 43 و 4/2 درصد)، اقتصاد (فراوانی 41 و 3/2 درصد)، خلق/ ایجاد (فراوانی 41 و 3/2 درصد)، فرصت (فراوانی 38 و 2/2 درصد). یافتههای سطح دوم تحلیل، یعنی تحلیل واحدهای معنایی، نشان داد که بیشترین واحد معنایی در سطح تحلیل مقولههای اصلی مربوط به توصیف «ویژگیهای فرد کارآفرین» است. در بین تمام زیر مقولههای تحلیل واحدهای معنایی، ده واحد معنایی که بیشتر از بقیه به آنها پرداختهشده است به ترتیب عبارت است از: واحد معنایی «مخاطره پذیری یا ریسکپذیری» با 33 واحد معنایی در اولویت اول قرار دارد. در اولویت دوم واحد معنایی «فرصتطلب» بودن فرد کارآفرین با 22 واحد معنایی و «نوآوری» با 16 واحد معنایی در اولویت سوم قرار داشتند. اولویتهای بعدی به ترتیب عبارتند از: «ایجاد کسبوکار (جدید)» با تعداد 16 واحد معنایی،«عرضه محصول جدید به بازار» با تعداد 13 واحد معنایی، «خلاقیت» فرد کارآفرین با 13 واحد معنایی، «توانایی بسیج منابع» با 12 واحد معنایی،«اعتمادبهنفس» با 12 واحد معنایی؛ «بهبود وضعیت اقتصادی» با 11 واحد معنایی و «عرضه خدمتی جدید» با تعداد 8 واحد معنایی. مقایسه دو سطح تحلیل نشان داد که در ده مؤلفه اول هر دو سطح تحلیل، همپوشانی زیادی وجود دارد؛ ولی با مقایسه ترتیب اولویتبندی مؤلفهها، میتوان دریافت که محققان در ایران، کارآفرینی را بیشتر تحت سیطره افراد «مخاطره پذیر/ ریسکپذیر» و «فرصتطلب» میدانند و ویژگی «نوآوری» آنها در مرتبه سوم اولویت قرار دارد. درحالیکه در تعریف و توصیف کارآفرینی و زیر موضوعات آن، واژه «نوآوری» بیشترین کاربرد را داشته است.نتیجهگیری: نتیجه بهدستآمده حاکی از آن است که: اولاً، هم در سطح واحدهایی معنایی و هم در سطح واژگان مورداستفاده، متخصصان آموزش کارآفرینی در دانشگاههای ایران، همسو با متخصصان امر، آن را محرک نوآوری و منتهی به خلق کسبوکار و ایجاد اشتغال میدانند. دوم اینکه، چون در هر دو سطح تحلیل، یافتهها حاکی از توجه بیشتر به ویژگیهای فرد کارآفرین است؛ لذا شاید بتوان نتیجه گرفت که متخصصان آموزش کارآفرینی در دانشگاههای ایران، کارآفرین شدن را یک ویژگی فردی میدانند؛ از همین رو است که بهنوعی بر ویژگیهای افراد کارآفرین تأکید و توجه وجود دارد. سوم و شاید مهمترین نتیجه اینکه، علیرغم گستره و تنوع مفاهیمی که در متون آموزش کارآفرینی در ایران به آن توجه شده است، شاید سرفصل برنامههای درسی مصوب و موردقبول همگان برای آموزش کارآفرینی به دانشجویان وجود نداشته باشد؛ و در هر یک از دورههای انجامشده، بعدی خاص آموزش داده شود و بسیاری از موضوعات دیگر مورد غفلت قرار بگیرد یا زمان لازم برای پرداختن به آنها فراهم نشود. گردآوری جامعومانع منابع موردنظر هدف تحقیق و نیز استخراج جملات از متن اصلی مقالات برگزیدهشده برای تحلیل، محدودیتهای اصلی تحقیق حاضر بودند.
آموزش عالی
محمدرضا میگون پوری؛ ابولقاسم عربیون؛ محمد مهدی پوربصیر؛ علی مبینی دهکردی
چکیده
پیشینه و اهداف:در سالهای اخیر توجه به کارآفرینی علاوه بر ماموریتهای آموزشی و پژوهشی در دانشگاهها و مراکز علمی در سراسر دنیا افزایش یافته و لذا دورههای آموزش کارآفرینی در آنها گسترش یافته است. شواهد نشان میدهد که حمایتهای محیطی و ایجاد محیط مناسب برای تاثیر پذیری نظام آموزشی و فناوریهای آموزشی در ایجاد و توسعه کسب ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:در سالهای اخیر توجه به کارآفرینی علاوه بر ماموریتهای آموزشی و پژوهشی در دانشگاهها و مراکز علمی در سراسر دنیا افزایش یافته و لذا دورههای آموزش کارآفرینی در آنها گسترش یافته است. شواهد نشان میدهد که حمایتهای محیطی و ایجاد محیط مناسب برای تاثیر پذیری نظام آموزشی و فناوریهای آموزشی در ایجاد و توسعه کسب و کارها میتواند تاثیر موثری بر مسیر کارآفرینی آنها داشته باشد. اکوسیستم کارآفرینی بهعنوان روابط تنگاتنگ مابین افراد، دولت و نهادهای وابسته به آن و سایر مولفههای تاثیر گذار به جهت حمایت از فعالیتهای کارآفرینی، در یک منطقهی جغرافیایی خاص تعریف میشود. این اکوسیستم ممکن است در سطح منطقهای و یا ملی و حتی در سطح خود دانشگاه تشکیل شود. بررسی سیاستهای آموزش عالی کشورهای توسعه یافته در طراحی و توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی به یکی از موضوعات نوین و مهم پژوهشی در حوزههای آموزش عالی و اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی تبدیل شده است. از این رو تغییر رویکرد دانشگاهها از برنامهریزی آموزشی و پژوهشی صرف به رویکرد ایجاد اکوسیستم کارآفرینی پردیس دانشگاهی مورد توجه دانشگاههای مطرح دنیا قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل ایجاد اکوسیستم کارآفرینانه پردیس دانشگاهی با پیکره بندی و سطح بندی عوامل اثرگذار بر آن است.روش ها: در این پژوهش ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی، مصاحبه عمیق و اکتشافی با 20 نفر از متخصصان وخبرگان جامعه تحقیق صورت گرفت.یافتهها: با روش کدگذاری باز و محوری 9 عامل محوری موثر بر ایجاد اکوسیستم کارآفرینانه پردیس دانشگاهی بهدست آمد. سپس از روش مدلسازی ساختاری- تفسیری جهت پیکره بندی اجزای مدل استفاده شد که این عوامل نه گانه در سه سطح طبقه بندی گشت و مدل اکوسیستم کارآفرینی پردیس دانشگاهی ارائه شده است.نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که عامل ارتقا فرهنگ اکوسیستم کارآفرینی پردیس دانشگاهی برغم آنکه از جنس عوامل داخلی دانشگاه محسوب میشود، نقش بسیار مهمی در ایجاد اکوسیستم کارآفرینانه پردیس دانشگاه (به عنوان یک نمونهای از جامعه) خواهد داشت و توسعه فرهنگ کارآفرینی فردی، فرهنگ کارآفرینی شرکتی و فرهنگ کارآفرینی سازمانی در درون دانشگاه نقش مهمی در ارتقا سطح آمادگی توسعه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی خواهد داشت. علاوه بر آن بهبود سیاستها و قوانین دانشگاه، ایجاد و گسترش زیرساختهای مورد نیاز برای ایجاد اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی، ارتقا سطوح سیاستگذاری و مدیریت منابع مالی دانشگاه، بالابردن شدت و سطح تحقیق و توسعه در اکوسیستم دانشگاه، تاثیر زیادی در ایجاد ایجاد اکوسیستم کارآفرینانه پردیس دانشگاه دارند. رویکرد جدید ارائه شده در نظام آموزش عالی مبتنی بر مدل جدید اکوسیستم کارآفرینی پردیس دانشگاهی ارائه شده در این مقاله، برای کلیه مدیران وزارت علوم و روسا و هیات رئیسه دانشگاههای کشور و محققان علاقمند به توسعه آموزش عالی کشور در ایران و کشورهای در حال توسعه قابل استفاده خواهدبود.