تحلیل محتوای آموزشی
زهرا کتابدار؛ منصور عبدی؛ سارا رمضانی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه، مردم دنیا با پدیده فراگیر شدن رسانه های جمعی و پیشرفت فناوری های جدید ارتباطی در جامعه روبه رو شده اند. پدیدهای که توانسته است بخش زیادی از زندگی روزمره آنها را در بر بگیرد و به عنوان مهمترین راه ارتباطی آنها با جهان پیرامون، به همه حوزه های خصوصی و عمومی زندگیشان، اعم از دین، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه، مردم دنیا با پدیده فراگیر شدن رسانه های جمعی و پیشرفت فناوری های جدید ارتباطی در جامعه روبه رو شده اند. پدیدهای که توانسته است بخش زیادی از زندگی روزمره آنها را در بر بگیرد و به عنوان مهمترین راه ارتباطی آنها با جهان پیرامون، به همه حوزه های خصوصی و عمومی زندگیشان، اعم از دین، اخلاق، سیاست، اجتماع و فرهنگ نفوذ کند. سواد رسانه ای به مخاطب کمک میکند تا با بالا بردن سطح دانش در این زمینه، به شناخت توأم با نگاه انتقادآمیز دست یافته شود. بنابراین سواد رسانه ای را می توان به عنوان توانایی مخاطب در تجزیه وتحلیل پیام رسانه های گوناگون توأم با نگاه انتقادی به محتوی این پیام ها عنوان کرد. لذا، آموزش سواد رسانه ای به دانش آموزان، به عنوان افرادی که مهمترین نقش را در آینده هر جامعه ایفا خواهند کرد، میتواند تأثیر بسزایی در ایجاد درک صحیح و کارآمد آنها نسبت به فضای جامعه امروزی و اتفاقات محیط پیرامون داشته باشد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش کتاب تفکر و سوادرسانه ای بر توانایی مصرف بهینه از رسانه و تحلیل نقادانه پیام های آن در دانش آموزان پایه دهم شهرستان خمین است.روشها:پژوهش حاضر از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع روش شبه آزمایشی است. در تحقیق حاضر طرح پیش آزمون- پس آزمون به ترتیب با اجرای مراحل پیشآزمون، قراردادن آزمودنی ها در معرض متغیر مستقل، اجرای پس آزمون و مقایسه نتایج حاصل با استفاده از ابزار آماری مناسب در یک گروه استفاده شده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه دهم شهرستان خمین در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 1173 نفر بوده است. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش، نمونه گیری در دسترس است. حجم نمونه انتخابی این پژوهش در گروه ازمایش مورد بررسی، یک کلاس 30 نفری است. برای سنجش متغیر تحلیل نقادانه پیام های رسانه و مؤلفه های آن نیز از دو پرسشنامه استاندارد سوادرسانه ای عزیزی و فلسفی به ترتیب با 59 و 20 گویه (شاخص) استفاده شد. روایی پرسشنامه ها به تأیید کارشناسان این زمینه رسید و پایایی آنها نیز با ضریب آلفای کرونباخ 89/0 برای پرسشنامه عزیزی و 79/0 برای پرسشنامه فلسفی تأیید شد. سپس طی سال تحصیلی کتاب تفکر و سوادرسانه ای به دانشآموزان آموزش داده شد. در انتها پس آزمون نیز از گروه مورد آزمایش گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها در بخش آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش استنباطی شامل آزمونt همبسته یا زوجی است؛ همچنین تحلیل داده ها با نرم افزار spss 25 انجام شد.یافتهها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان میدهند که میانگین نمرات توانایی مصرف بهینه از رسانه، تحلیل نقادانه پیام، ویژگیهای پیام و نقد پیام در پسآزمون نسبت به پیش آزمون افزایش چشمگیری داشته است. همچنین اختلاف میانگین زوج متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار است. به عبارت دیگر، در همه مؤلفه های دو متغیر مصرف بهینه از رسانه و تحلیل نقادانه پیام های رسانه، تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که آموزش کتاب تفکر و سوادرسانه ای میتواند بر مؤلفه های مورد استفاده در این پژوهش شامل توانایی مصرف بهینه از رسانه و تحلیل نقادانه پیام های رسانه در دانش آموزان مؤثر باشد.
تحلیل محتوای آموزشی
سیده زهرا اجاق؛ فاطمه احمدی؛ مهناز هدایتی
چکیده
پیشینه و اهداف: ایجاد تغییرات توسعه ای در هر جامعه ای نیازمند تحولات نظام مند در آن جامعه است. آموزش نیروی محرکهای قوی برای رخداد این تحولات است. با توجه به محدودیت های بودجه و فضا در اغلب مدارس ایران، و زمانبر بودن تغییرات اساسی در شیوه آموزش باید به ظرفیت های آموزش غیررسمی برای جبران این کمبودها در راستای دستیابی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ایجاد تغییرات توسعه ای در هر جامعه ای نیازمند تحولات نظام مند در آن جامعه است. آموزش نیروی محرکهای قوی برای رخداد این تحولات است. با توجه به محدودیت های بودجه و فضا در اغلب مدارس ایران، و زمانبر بودن تغییرات اساسی در شیوه آموزش باید به ظرفیت های آموزش غیررسمی برای جبران این کمبودها در راستای دستیابی به اهداف آموزشی و پرورشی دانشآموزان توجه داشت. موزه ها و مراکز علم از جمله این فرصت ها محسوب میشوند. موزه علوم و فناوری ایران به عنوان نهادی در نظام علم و نوآوری کشور تأسیس شده و میتواند با اتخاذ روشهای مختلف در بازنمایی علم، هم نقش مهمی در آموزش غیررسمی داشته باشد و هم با پیوند علم و جامعه موجب پرورش و رشد درک علمی شود؛ به طوریکه در کنار نهاد آموزش رسمی موجب تعمیق و گسترش فهم دانشآموزان از ماهیت علم شود. برای درک چگونگی ایفای این کارکرد، ارتباط موزه های علوم با مفاهیم علم و آموزش علوم باید از جنبه های مختلف مطالعه شود. با توجه به نوین بودن مطالعات علمی در این حوزه، پژوهش حاضر به مطالعه و تحلیل موزه ها از منظر میزان توجه به ماهیت علم و نحوه تبلور آن در نمایش های موزهای میپردازد. در این راستا، مسأله این پژوهش فهم و شناخت وضعیت گالری مکانیک موزه ملی علوم و فناوری ایران از نظر شمول مؤلفه های ماهیت علم است تا روشن شود که بازدیدهای آموزشی از این موزه چگونه به آموزش رسمی یاری میرساند.روشها: برای این منظور مفهوم «ماهیت علم» شرح داده شده و از طبقه بندی چیاپتا(Chiapetta) ، فیلمن (Fillman) و سنتا(Sentha) (1991) بهعنوان چارچوب مفهومی استفاده شده است. در این طبقهبندی، ماهیت علم شامل چهار مقوله است: علم به منزله مجموعهای از دانش، علم به منزله روش پژوهش، علم به منزله روش تفکر، و تعامل علم با جامعه. برای درک میزان حضور ویژگیهای ماهیت علم در نمایشهای موزهای از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی استفاده شده است. به این ترتیب که نمونه آماری پژوهش شامل (1) تمام برچسبهای توضیحدهنده نمایشها و اشیائی که در گالری مکانیک موزه ملی علوم و فناوری وجود دارند و (2) همه توضیحات شفاهی راهنماهای موزه به بازدیدکنندگان است که گردآوری و تحلیل شدهاند. لذا نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است.یافتهها: تحلیل محتوای 14 وسیله موجود در گالری مکانیک موزه ملی علوم و فناوری نشان میدهد که هر وسیله بعضی از مؤلفه ها را داراست و بعضی از مؤلفه ها را هم ندارد و کمتر وسیله ای در این گالری موجود است که هر چهار مؤلفه ماهیت علم را داشته باشد. این وضعیت درباره توضیحات راهنماها نیز صدق میکند. مقایسه دادهها نشان میدهند که هم در توضیحات راهنما و هم در برگه راهنما، میزان توجه به بعد «تعامل علم با جامعه و فناوری» از سایر ابعاد کمتر است. بیشترین توجه به ابعاد در برگه راهنما، به بعد «علم به منزله روش پژوهش» و در توضیحات راهنما به «علم به منزله مجموعه ای از دانش» بوده است. نتیجهگیری: موزه های علم به عنوان نهاد آموزش غیررسمی می توانند در افزایش سواد علمی، درک علمی و بهبود روند آموزش غیررسمی علوم در جامعه نقش داشته باشند و به آموزش رسمی یاری رسانند. اما موزه ملی علوم و فناوری ایران در صورتی می تواند این انتظار را برآورده سازد که نمایشهای موزهای، برگههای راهنماها و توضیحات شفاهی راهنمایان موزه مبتنی بر اصول ارتباطات، نمایشهای موزهای و آموزش غیررسمی طراحی، بازنمایی و تدوین شوند.
تحلیل محتوای آموزشی
زینب باقری نجف اباد؛ جلال رحیمیان
چکیده
پیشینه و اهداف سن یک عامل مهم در فراگیری زبان است. از نظر جامعه شناختی اعضای یک جامعه زبانی در سنین مختلف الگوهای رفتاری متفاوتی دارند که در طول زندگی و با گذر از مراحل مختلف دچار تحول میگردد. ویژگیهای زبانی مرتبط با عامل سن ممکن است تنها جنبه واژگانی داشته باشد و یا به صورت گرایش آوایی و دستوری بروز نماید. تفاوتهایی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف سن یک عامل مهم در فراگیری زبان است. از نظر جامعه شناختی اعضای یک جامعه زبانی در سنین مختلف الگوهای رفتاری متفاوتی دارند که در طول زندگی و با گذر از مراحل مختلف دچار تحول میگردد. ویژگیهای زبانی مرتبط با عامل سن ممکن است تنها جنبه واژگانی داشته باشد و یا به صورت گرایش آوایی و دستوری بروز نماید. تفاوتهایی در رفتار زبانی گروههای سنی مختلف در یک جامعه زبانی وجود دارد. به این ترتیب هر گروه سنی به ویژگی های زبانی معینی گرایش دارد. هیچ پیشرفتی در یادگیری زبانپیش نخواهد آمد مگر اینکه خصوصیات یادگیرندگان زباندر نظر گرفته شود. ما گفتار را وابسته به این میدانیم که با چه کسی صحبت میکنیم، کجا صحبت میکنیم و چه وقت صحبت میکنیم. اهمیت جامعهشناسی زبانآنجا مشخص میشود که زبانوسیله ای است برای ارتباطات و باید توجه داشته باشیم که چه میگوییم و منظورمان از آن گفتار چیست؟. اگر با زبانآموزان درباره موضوع مورد علاقهشان بحث شود به طور حتم آن جملههای جدید درباره آن موضوع را به سادگی فراموش نخواهند کرد. به همین دلیل در یادگیری زباندوم باید مهارتهای جامعهشناسی زبانمثل: فرهنگ طبقه اجتماعی و سن و ... مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر مطالعهای میدانی است که به بررسی و تحلیل محتوایی متون کتابهای زبانفارسی (آموزش زبانفارسی به غیرفارسیزبانان) از نظر تناسب آنها با سن زبانآموزان پرداختهاست،روش ها: نمونهای تحقیق حاضر را تعداد 50 زبانآموز آموزش زبانفارسی تشکیل میدهند که با استفاده از پرسشنامهای محقق ساخته دادههای تحقیق جمعآوری شدهاند. در این پژوهش این پرسشهای مطرح میگردد که تا چه اندازه انتخاب متون درک مطلب کتاب درسی آزفا به غیرفارسیزبانان که متناسب با سن و علایق زبانآموزان در نظر گرفته شده، میتواند در یادگیری واژگان زبانفارسی به غیرفارسیزبانان مؤثر باشد؟ چه تغییراتی پیشنهاد میشود که کتابهای درسی آموزش زبانفارسی به غیرفارسیزبانان تناسب بیشتری با سن زبانآموزان داشته باشند؟یافتهها: این پژوهش نشان میدهند که زبانآموزان خارجی به تناسب سنی که دارند تمایلات خاص سن خود را میطلبند و نسبت به برخی متون دارای علاقه و گرایش بیشتری هستند، بنابراین در تدوین کتب درسی به منظور یادگیری بیشتر واژگان و مطالب درسی باید علایق و گرایشات درونی ان سن به طور جدی در نظر گرفته شود، زیرا افراد به طور طبیعی مطالبی را که بیشتر مطابق تمایلات درونی آنهاست، با علاقه مطالعه کرده، درک میکنند و به ذهن میسپارند، بنابراین یادگیری لغات و واژگان آن متون نیز بهتر و مؤثرتر اتفاق میافتد. لذا تناسب متن با سن زبانآموز دارای اهمیت زیادی در یادگیری واژگان متن است.نتیجهگیری:از نگاه و دیدگاه معلمان و کارشناسان، محتوای کتابهای آموزش زبانفارسی به غیرفارسی زبانان باعث مسؤولیتپذیری و مشارکت زبانآموزان در حد مطلوبی در فعالیتهای یادگیری نمیشود. محتوای کتابهای درسی در ارائه مطالب، مثال ها و تصویرها درحد مطلوبی دارای تنوع نیست. در این دوره کتابها باید طوری طراحی و تنظیم شوند که در زبانآموزان توانایی لازم برای نوشتن پاسخ به تمرینهای کتاب، نوشتن خلاصهی متون درسی، نگارش جملات با املای صحیح و رعایت نکات تکنیکی نوشتاری، اعم از علامت گذاری، کاربرد حروف بزرگ و رسم الخط صحیح را ایجاد شود. زبانآموزان بایستی با حقایق زبانفارسی، فرهنگ فارسی زبانان آشنا شده و در زبانآموزان تفکر انتقادی بوجود آید. از آنجا که مفاهیم زبانفارسی برای زبانآموزان به عنوان یک زبانغیر مادری و زباندوم، دور از ذهن است و چندان قابل درک و فهم نیست، محتوای کتابهای آموزش زبانفارسی باید بهگونهای طراحی شوند که در آنها از مطالب و مثال های جذاب، شکلها و تصویرهای متنوع برای یادگیری بهتر مطالب درسی استفاده شود. کتابهای درسی میتوانند در پرورش تخیل، حس زیبایی، شخصیت زبانآموزان نسبت به زبانفارسی مؤثر باشند.