فناوری آموزش- تربیت معلم
عباس رمضانی؛ زهرا طالبی
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن بیست و یکم، فناوری نقش مهمی در تنظیم سبک زندگی جامعه دارد. بهدلیل پیشرفت سریع فناوری در رایانه، اینترنت و تلفن های هوشمند، زندگی مردم تحت سلطه یک محیط اطلاعاتی است. فناوری اطلاعات و ارتباطات شاخه خاصی از فناوری اطلاعات است که دسترسی به اطلاعات را تسهیل می کند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند به بهبود تجارب ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن بیست و یکم، فناوری نقش مهمی در تنظیم سبک زندگی جامعه دارد. بهدلیل پیشرفت سریع فناوری در رایانه، اینترنت و تلفن های هوشمند، زندگی مردم تحت سلطه یک محیط اطلاعاتی است. فناوری اطلاعات و ارتباطات شاخه خاصی از فناوری اطلاعات است که دسترسی به اطلاعات را تسهیل می کند. فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند به بهبود تجارب تدریس معلمان و آماده سازی آن ها برای خواسته های قرن 21 کمک کند. به منظور اثربخشی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، معلمان ملزم به داشتن مهارت های آموزشی خودکارآمدی کافی هستند. خودکارآمدی فناوری اطلاعات و ارتباطات مفهومی است که فرد باور دارد که توانایی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات را برای وظایف خاص دارد. مهارتهای سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتالی برای اینکه معلمان توانایی خود را در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات توسعه دهند، مورد نیاز است. با این ملاحظات، در این پژوهش رابطه بین سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتالی معلمان پیش از خدمت و توانایی آنها در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای اهداف یادگیری بررسی شده است.روشها: این پژوهش از طرح تحقیق پیمایشی، جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه آنلاین و تحلیل دادهها از طریق تحلیل عاملی تأییدی بهره برده است. برای جمعآوری دادهها، یک نظرسنجی آنلاین مشتمل بر دو پرسشنامه، در بین دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان زنجان در سال 1402 انجام شد. یکی از پرسشنامهها توسط پینتو و مارکاوسکایت تدوین گردیده و روایی و پایایی آن تایید شد، در حالی که پرسشنامه دوم از چارچوب مرجع جهانی مهارت های سواد دیجیتال گرفته شده است. شرکت کنندگان از میان گروه های مورد مطالعه با شیوه نمونهگیری خوشهای طبقهای گزیده شدند و از مجموع 1700 دانشجومعلم در دو پردیس دانشگاه فرهنگیان زنجان (الزهرا و شهید بهشتی)، 313 دانشجومعلم به عنوان نمونه انتخاب شدند که طبق جدول مورگان کفایت لازم برای نمایندگی جامعه مذکور را دارد. داده های نظرسنجی با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی (CFA) برای بررسی رابطه بین متغیرهای نهفته تجزیه و تحلیل شد. برای ارزیابی چارچوب پیشنهادی از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) نیز استفاده شده است.یافتهها: نتایج تحلیل CFA و SEM نشان داد که ادراک دانشجومعلمان از سواد اطلاعاتی، تأثیر مستقیم و مثبتی بر درک آنها از سواد دیجیتال دارد. همچنین یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی دانشجومعلمان تأثیر مستقیم و مثبتی بر اعتماد به نفس آن ها در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تدریس دارد (خودکارآمدی). علاوه بر این، این مطالعه نشان داد که سواد دیجیتال ادراک شده دانشجومعلمان نیز تأثیر مستقیم و مثبتی بر اعتماد به نفس آن ها در بهرهگیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای تدریس دارد. با این حال، در مقایسه با سواد دیجیتال ادراک شده، سواد اطلاعاتی ادراک شده تأثیر قوی تری بر خودکارآمدی ICT دانشجومعلمان در هنگام تدریس دارد.نتیجهگیری: نتایج این مطالعه اهمیت اولویتدهی دانشجومعلمان به توسعه مهارتهای سواد اطلاعاتی و همچنین مهارتهای سواد دیجیتال را نشان میدهد، زیرا ارتباط تنگاتنگی با خودکارآمدی بالاتر در فناوری اطلاعات و ارتباطات در میان دانشجو معلمان در حین تدریس دارند. . همچنین نیاز به آموزش معلمان و برنامههای توسعه حرفهای با تمرکز بر افزایش سواد اطلاعاتی و سواد دیجیتال را متذکر میگردد؛ زیرا این سوادها پتانسیل بهبود خودکارآمدی ICT دانشجومعلمان را در تدریس و استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات و ارتباطات در محیطهای آموزشی دارند.
فناوری آموزش- دوره ابتدایی
فاطمه قدردان؛ بتول سبزه؛ یاسمن اسکویی
چکیده
پیشینه و اهداف: در عصر دیجیتال، سواد فقط مهارتهای فردی را در برنمیگیرد، بلکه شامل مجموعهای از کنشهای اجتماعی در فضای واقعی یا دیجیتال است که از فناوریهای جدید و دیجیتالی برای برقراری ارتباط استفاده میکند. بنابراین، در تکمیل مبحث سواد رسانهای، نوع جدیدی از سواد به نام سواد دیجیتالی مطرح شدهاست؛ چراکه دانشآموزان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در عصر دیجیتال، سواد فقط مهارتهای فردی را در برنمیگیرد، بلکه شامل مجموعهای از کنشهای اجتماعی در فضای واقعی یا دیجیتال است که از فناوریهای جدید و دیجیتالی برای برقراری ارتباط استفاده میکند. بنابراین، در تکمیل مبحث سواد رسانهای، نوع جدیدی از سواد به نام سواد دیجیتالی مطرح شدهاست؛ چراکه دانشآموزان برای استفاده حداکثری از شبکههای اجتماعی، مشارکت در اقتصادهای پساصنعتی و ایفای نقش شهروند جهانی نیازمند مجموعهی کاملی از سوادها هستند. از این رو، سواد دیجیتال به عنوان یکی از سوادهای جدید و چند بعدی، بهترین و مفیدترین رویکرد برای درک چشمانداز دنیای در حال تغییر است و نمیتوان آن را از آموزش جدا کرد و لازم است زمینههای توسعهی آن در بین دانشآموزان بهخصوص در دورهی ابتدایی فراهم شود؛ زیرا یادگیریهای دورهی کودکی، پایه و اساس تمام آموزشهای بعدی است. در واقع، شناخت ابعاد و توسعهی سواد دیجیتال در میان دانشآموزان، پاسخی برای رویارویی با چالشهای عصر دیجیتال است. در این راستا، هدف از انجام این پژوهش شناسایی ابعاد سواد دیجیتال برای دانشآموزان دورهی ابتدایی است.روشها: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و روش انجام آن، به شیوهی ترکیبی (کیفی و کمّی) است بهطوری که در شناسایی ابعاد سواد دیجیتال برای دانشآموزان دورهی ابتدایی، از روش کیفی سنتز پژوهی و در اعتبارسنجی ابعاد شناسایی شده از روش توصیفی با تکنیک دلفی استفاده شده است. جامعهی آماری بخش کیفی این پژوهش شامل تمام کتابها، مقالات، پایاننامههای ارشد، رسالههای دکتری است که در فاصلهی زمانی 2014 تا 2023 با موضوع سواد دیجیتال دانشآموزان دورهی ابتدایی به چاپ رسیدهاند. نمونهی آماری با روش هدفمند و معیارمدار 36 سند تعیین شد. در بخش کمی نیز، 17 نفر از متخصصان بهصورت هدفمند از جامعهی آماری متخصصان علوم تربیتی و تکنولوژی آموزشی و معلمان دورهی ابتدایی به عنوان نمونه، انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها و اطلاعات و تحلیل یافتهها در شناسایی ابعاد سواد دیجیتال دانشآموزان، فرآیند کدگذاری نظری در سه مرحلهی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شد. در این مرحله، برای اطمینان از نحوه کدگذاریها، علاوه بر تکنیک خودبازبینی، از دونفر از متخصصان حوزهی سواد دیجیتال جهت کدگذاری مجدد یافتهها، استفاده شد. جهت اعتبارسنجی ابعاد شناسایی شده، با استفاده از پرسشنامهی محققساخته، ارزیابی دادههای حاصل از نظرخواهی با فرمول کندال انجام گرفت.یافتهها: پس از تجزیه و تحلیل دادههای استخراج شده، به کمک نرم افزار مکس کیودا11، نمودار کدگذاری ترسیم شده است. براساس نتایج بهدستآمده در فرآیند کدگذاری، در مرحلهی کدگذاری باز، 66 کد استخراج شده بود که در مرحلهی کدگذاری محوری، 13 مقولهی فرعی از آنها بهدست آمده است و در نهایت در کدگذاری انتخابی، پس از سنتز مفاهیم و مقولههای فرعی چهار بعد عملیاتی، انتقادی، فرهنگی، انتقالی برای دانشآموزان دورهی ابتدایی در سواد دیجیتال شناسایی شدهاند. نتایج بهدست آمده از پژوهش حاکی از آن است که میتوان برای سواد دیجیتال دانشآموزان دورهی ابتدایی چهار بعد عملیاتی، انتقادی، فرهنگی، انتقالی درنظر گرفت که هر کدام از این ابعاد دارای مولفههایی است که با ویژگیهای سنی و نیازهای آنها تناسب دارد. بعد عملیاتی شامل سواد فنی، سواد محتوای دیجیتال، سواد اطلاعاتی است. بعد انتقادی، شامل مولفههای سواد رسانهای و سواد انتقادی است. بعد فرهنگی، مولفههای مشارکت دیجیتال، سواد اجتماعی، اخلاق دیجیتال و ایمنی دیجیتال را در بر میگیرد و در بعد چهارم، خلاقیت و نوآوری دیجیتال، حل مسأله، سرگرمی دیجیتال و هوش دیجیتال مولفههای بعد انتقادی هستند. در بخش اعتبارسنجی از نظر متخصصان، مقدار w در ضریب هماهنگی کندال (658/0) بهدست آمده است که نشان میدهد شصت وپنج درصد هماهنگی بین دیدگاهها وجود دارد، بنابراین ابعاد شناسایی شده، مورد تأیید متخصصان است.نتیجهگیری: در این پژوهش، ابعاد سواد دیجیتال برای دانشآموزان دورهی ابتدایی با توجه به ویژگیها و نیازهای آنها و بر اساس مطالعهی تجارب کشورهای پیشرو در توسعه سواد دیجیتال برای کودکان، شناسایی شد که تعادل بین محافظت در برابر خطرات آنلاین و پرورش فرصتهای دیجیتال را به خوبی نشان میدهد و میتواند راهنمایی برای توسعهی سیاستها و برنامههایدرسی مرتبط با سواد دیجیتال در بین دانشآموزان دورهی ابتدایی ایران باشد.
آموزش الکترونیکی- مجازی
مهدی رجبی؛ سید عبدالله قاسم تبار؛ یوسف مهدوی نسب
چکیده
پیشینه و اهداف: وضعیت جدید ناشی از شیوع ویروس کرونا شرایط بیسابقهای بر سیستم آموزشی کشورها تحمیل کرد؛ در حالی که تا قبل از آن در بیشتر مواقع، معلمان در کلاس خود حاضر میشدند و با استفاده از روشهای کلاسیک و بهطور خاص با روش سخنرانی به امر تدریس میپرداختند؛ ولی در حال حاضر با وضعیتی جدید روبرو شدهاند بهطوری که ادامه تحصیل ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: وضعیت جدید ناشی از شیوع ویروس کرونا شرایط بیسابقهای بر سیستم آموزشی کشورها تحمیل کرد؛ در حالی که تا قبل از آن در بیشتر مواقع، معلمان در کلاس خود حاضر میشدند و با استفاده از روشهای کلاسیک و بهطور خاص با روش سخنرانی به امر تدریس میپرداختند؛ ولی در حال حاضر با وضعیتی جدید روبرو شدهاند بهطوری که ادامه تحصیل فقط با استفاده از ابزارهای ارتباطی از راه دور ممکن است و معلمان مجبور هستند به تدریس آنلاین رو بیاورند و سبکهای تدریس خود را متناسب با این فضا تغییر بدهند. لذا در این شرایط و باتوجه به اهمیت استفاده کارآمد معلمان از این فضا و با توجه به اطلاعات نامعتبر فراوان در فضای دیجیتال و لزوم داشتن نگاه نقادانه و ارزیابانه به این فضا، معلمان باید مهارت مورد نیاز متناسب با این شرایط را داشته باشند، که این مهارت را اصطلاحا سواد دیجیتال مینامیم. در ایران وزارت آموزش و پرورش تصمیماتی برای جبران اثرات ناشی از تعطیلی مدارس گرفته است که یکی از این تصمیمات راهاندازی «شبکه آموزشی دانشآموز» با نام اختصاری "شاد" است که از همان ابتدا بحثهای زیادی پیرامون کارایی آن از دیدگاه کاربران مطرح شده است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین میزان سواد دیجیتال معلمان و دیدگاه آنان نسبت به میزان کاربردپذیری شبکه آموزشی دانشآموز (شاد) است.روشها: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و نیز از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی-همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهر تربت حیدریه در سال تحصیلی 1399-1400 است که تعداد آنها 585 نفر است. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 232 نفر تعیین شد و همچنین از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. بهمنظور جمعآوری دادهها و اطلاعات در رابطه با سواد دیجیتال از پرسشنامه استاندارد سواد دیجیتال اینجی (2012) و در رابطه با کاربردپذیری از مقیاس کاربردپذیری سیستم بانگر و همکاران (2009) استفاده شد. این آزمون شامل 10گویه است. سؤالهای فرد آزمون سؤالهای مستقیم و سؤالهای زوج، سؤالهای غیرمستقیم هستند.یافتهها: پس از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نتایج بهدست آمده در آمار توصیفی حاکی از آن بود که میانگین سواد دیجیتال و ابعاد آن (فنی، نگرشی، عاطفی-اجتماعی و شناختی) و همچنین کاربردپذیری همگی بالاتر از سطح متوسط بوده است. نتایج آزمون همبستگی نیز که رابطه دو به دو متغیرها را بررسی میکند نشان داد که رابطه سواد دیجیتال و ابعاد آن با کاربردپذیری معنادار است و بیشترین مقدار مربوط به رابطه سواد دیجیتال و کاربردپذیری است که مقدار آن 49/0 میباشد. نتایج آزمون رگرسیون با هدف پیشبینی کاربردپذیری براساس سواد دیجیتال نیز نشان داد که سواد دیجیتال 24% از تغییرات متغیر کاربردپذیری را پیشبینی میکند. همچنین نتایج آزمون رگرسیون با هدف پیشبینی کاربردپذیری براساس ابعاد سواد دیجیتال نیز نشان داد که تأثیر ابعاد فنی و نگرشی بر کاربردپذیری تأیید شده و 26% از تغییرات متغیر کاربردپذیری را پیشبینی میکنند و تأثیر ابعاد شناختی و عاطفی-اجتماعی رد شد.نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از پژوهش حاکی از آن است که بین سواد دیجیتال و ابعاد فنی و نگرشی آن با کاربردپذیری رابطه معناداری وجود دارد و رابطه دو بعد شناختی و عاطفی-اجتماعی با کاربردپذیری رد شد. مزایای استفاده از یادگیری الکترونیکی منجر به ایجاد نگرش مثبت در افراد می شود و از طرفی کسانی که از لحاظ فنی مهارت لازم کار با نرم افزار را دارند آن را کاربردی میدانند. با توجه به نتایج بهدست آمده در این پژوهش اهمیت سواد دیجیتال معلمان مشخص میشود؛ زیرا معلمانی که سواد دیجیتال بالاتری دارند، در تدریس در فضای دیجیتال و استفاده از نرمافزارهای آموزشی مشکل چندانی نخواهند داشت و این امر موجب بهبود عملکرد آنها در این زمینه خواهد بود.