آموزش الکترونیکی- مجازی
اسماعیل جعفری؛ مرتضی رضائیزاده؛ راضیه شاهوردی؛ بهار بندعلی؛ محمود ابوالقاسمی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه معلمان به مجموعهای از صلاحیتهای گستردهتر و پیچیدهتر از قبل نیاز دارند. بهمنظور موفقیت یادگیری الکترونیکی، معلمانی که در خط مقدم قرار دارند باید دانش فناورانه لازم و راهبردهای پداگوژیکی مؤثر را برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس درس بهکار گیرند. همچنین، برای همراهی با یادگیرندگان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه معلمان به مجموعهای از صلاحیتهای گستردهتر و پیچیدهتر از قبل نیاز دارند. بهمنظور موفقیت یادگیری الکترونیکی، معلمانی که در خط مقدم قرار دارند باید دانش فناورانه لازم و راهبردهای پداگوژیکی مؤثر را برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلاس درس بهکار گیرند. همچنین، برای همراهی با یادگیرندگان جوان در توسعه شایستگیهای دیجیتال، لازم است که در درجه اول، معلمان آنها سواد و شایستگی دیجیتال لازم را داشته باشند. بنابراین، شایستگی دیجیتال یکی از شایستگیهای کلیدی برای معلمان است. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت شایستگیهای آموزشی دیجیتال معلمان براساس چارچوب اتحادیه اروپا است.روشها: طرح پژوهش حاضر کمّی است و شرکتکنندگان در پژوهش 182 نفر از معلمان و مدرسان سراسر کشور از 20 استان و 46 شهر مختلف بودند. برای ارزیابی شایستگیهای آموزشی دیجیتال معلمان، کارگاه مجازی با عنوان «معلمی؛ در مسیر دیجیتال شدن» برگزار شد. مدرس بعد از معرفی و توضیح هر شایستگی، سؤال مربوط به شایستگی را از طریق لینک گوگل فرم در اختیار شرکتکنندگان قرار داده تا از این طریق پرسشنامه تکمیل شود. پرسشنامه شامل 3 شایستگی کلی و 10 زیرشایستگی است. هر شایستگی دارای سه سطح تازهکار و کاوشگر، متخصص و یکپارچه کننده، و رهبر و پیشگام است. درواقع، معلم خود را در هر شایستگی براساس این سه سطح مورد ارزیابی قرار میداد.یافتهها: نتایج، نشان میدهد که وضعیت شایستگی منابع دیجیتال معلمان در زمینه مدیریت، مراقبت و به اشتراکگذاری منابع دیجیتال و تولید و تغییر منابع دیجیتال به ترتیب در سطح «تازهکار و کاوشگر» و «یکپارچهکننده و متخصص» قرار دارد. در ارتباط با شایستگی یاددهی- یادگیری به استثناء شایستگی یادگیری خودتنظیم شده که در سطح «تازهکار و کاوشگر» قرار دارد، سایر شایستگیها در سطح «یکپارچهکننده و متخصص» قرار دارند. شایستگی «راهبردهای ارزیابی» و «مستندسازی دیجیتال» که از زیرشایستگیهای ارزیابی هستند نیز در سطح «تازهکار و کاوشگر» هستند. در مورد سایر شایستگیها، ارتباط معناداری بین سطوح مشاهده نشد. همچنین، ارتباط معناداری بین مؤلفههای جمعیتشناختی (شغل، سن، جنسیت، و استان) و شایستگیها بهدست نیامد.نتیجهگیری: در پژوهش حاضر، علاوه بر آشنا کردن مدرسان کشور با این چارچوب و انواع شایستگیهای دیجیتال مورد نیاز آنها در حرفه معلمی، ارزیابی شایستگیهای دیجیتال شرکتکنندگان نیز مورد توجه قرار گرفت. با توجه به اینکه ارزیابی حین آموزش شایستگیها انجام شد، از این جهت با اطمینان بیشتری میتوان گفت که دادههای بهدست آمده دقیقتر بوده است. همچنین، ارزیابی شایستگیهای دیجیتال معلمان براساس یک طیف یا مدل پیشرفت به ارزیابی بهتر و دقیقتر معلمان و توسعه شایستگیهای دیجیتال آنها کمک میکند. در این صورت، آموزشها نیازمحور و به نوعی شخصیسازی شده خواهد شد. همچنین، بررسی ارتباط بین مؤلفههای جمعیتشناختی و وضعیت شایستگیها، به شناخت دقیقتر وضعیت موجود مدرسان کشور میانجامد. به طور کلی، نتایج استفاده از این خودارزیابی میتواند برای تنظیم دورههای آموزشی و توانمندسازی معلمان مورد استفاده قرار گیرد و به آمادگی آموزشی معلمان کمک کند. یکی از پیشنهادات این پژوهش برای محققان آینده این است که ارزیابی سایر شایستگیهای چارچوب شایستگیهای دیجیتال مدرسان (DigCompEdu) مورد توجه قرار گیرد. در پژوهش حاضر، تمرکز اصلی بر شایستگیهای پایهای یعنی منابع دیجیتال، یاددهی- یادگیری، و ارزیابی بود.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
فرشیده فتحی هفشجانی؛ حسین زینلی پور؛ علی اکبر شیخی فینی؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ اسماعیل جعفری
چکیده
پیشینه و اهداف: سازمانها با آگاهی از عصری که با تغییرات روز به روز دنیا مواجه است، باید دائماً با فناوری و تغییرات فناوری همراه شده و آنها را برای بقا و دستیابی به بهترین نتایج ممکن اجرا کنند. یکی از این تغییرات فناوری تصمیمگیری برای پیادهسازی موک در حوزة یادگیری دیجیتالی آن هم در محیطکاری سازمانها است که موضوع پیچیدهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: سازمانها با آگاهی از عصری که با تغییرات روز به روز دنیا مواجه است، باید دائماً با فناوری و تغییرات فناوری همراه شده و آنها را برای بقا و دستیابی به بهترین نتایج ممکن اجرا کنند. یکی از این تغییرات فناوری تصمیمگیری برای پیادهسازی موک در حوزة یادگیری دیجیتالی آن هم در محیطکاری سازمانها است که موضوع پیچیدهای بهحساب میآید و آگاهی و اطلاعرسانی از اثربخشی خدمات آموزشی این نوع تکنولوژی بهعنوان یکی از انواع نمودهای آموزش مجازی در انتخاب این راه بینتیجه نیست؛ چرا که موکها نقش مهّمی را بهعنوان یک استراتژی آموزشی بالقوه برای سازمانها و شرکتها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه داشتهاند. ازاینرو، هدف از این پژوهش شناسایی کارکردهای فناورانه آموزشی موکها برای کارکنان در محیطکار است.روشها: پژوهش براساس نوع هدف بنیادی، و از نظر رویکرد پژوهشی کیفی از نوع سنتز پژوهی صورت گرفته است. جامعة آماری شامل اسناد و مدارک (کتابها، مقالات پژوهشی و مروری، پایاننامهها و منابع اینترنتی) است که به طریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی معتبر وب فارسی (پایگاه استنادی جهان اسلام، مگایران، پایگاه اطلاعاتی نور (نورمگز)، مؤسسة علومانسانی و مطالعات فرهنگی سیویلیکا، سیستم شبکة دانش باراکات، پایگاه اطلاعات علمی ایران (گنج) و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و پایگاه دادههای وب لاتین (پروکوئست، اشپرینگر، اسکوپوس، ساینسدایرکت، و همچنین موتور جستجوی گوگلاسکالر) از 183منبع دریافتی با نمونهگیری بهطریق معیاری (از سال موک شرکتی2014تا سال2022) 45 نمونه انتخاب شد که در نمونه 32 اشباع نظری مؤلفهها حاصل شد. بهمنظور گردآوری دادهها از روش تحقیق کتابخانهای و جهت تجزیهوتحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون که در تحقیقات کیفی کاربرد دارد، استفاده شده است. در انتها برای اعتباریابی مدل پیشنهادی تعداد 6 نفر از متخصصان در حوزههای مختلف چون برنامهریزی درسی و آموزشی، تکنولوژی آموزشی و یادگیری الکترونیکی بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید و سپس پرسشنامة محقق ساخته اعتباریابی محتوایی مدل مفهومی برای آنها ارسال شد و مدل نهایی پس از انجام اصلاحات مورد تأیید قرار گرفت.یافتهها: در پژوهش حاضر براساس یافتهها در نهایت سه مؤلفة اصلی حاصل شد. دستة اول فرایند آموزشی با 6 زیرمؤلفه (هدفگذاری آموزشی دورهها، محتواهای دورههای آموزشی، شیوههای یادگیری حرفهای متنوع، فعالیتهای آموزشی حرفهای، منابع آموزشی دورهها، ارزیابی عملکرد)، دسته دوم بخش حمایتی با 5 زیرمؤلفه (پوشش آموزشی کارکنان، پشتیبانی آموزشی، هزینههای آموزشی، برانگیزندههای آموزشی، قابلیتهای روش آموزشی) و دستة سوم بخش عملیاتی با 3 زیرمؤلفه (حیطههای آموزشی، آموزشهای تکمیلی مهارتی، ایجاد مهارتهای نرم حرفهای).نتیجهگیری: این مطالعه پیامدهای احتمالی کارکردهای آموزشی موک در محیطکار را نشان داده است که ذینفعان شامل سازمانها، شرکتها و کارکنان با اطمینان و با توجة بیشتر به این کارکردها میتوانند آن را در سیستم آموزشی خود بهکار گیرند چرا که به جرأت میتوان گفت هنوز اکثر سازمانها در ایران از مزایای بالقوه آموزشی آن بیخبر هستند. در دنیایی که با پیشرفت سریع تکنولوژی آنلاین بودن چه از نظر شخصی و چه از نظر حرفهای در سازمانها از جمله کشورمان یک ضرورت محسوب میشود و انتظار میرود که نیروی کار امروزی بسیار ماهر باشند و پیوسته مهارتهای خود را با معیارهای روز جهانی بهبود بخشند، و آنها میتوانند این مهارتهای جدید را از طریق یادگیری مادامالعمر یعنی موکها یک محیط دیجیتالی پیشرفته کسب کنند.
آموزش الکترونیکی
اسماعیل جعفری؛ نسرین همایونی بخشایش؛ جمیله علم الهدی
چکیده
پیشینه اهداف: امروزه، آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است این امکان میتواند یکی از گزینههای مورد توجه برای پر کردن خلأهای آموزشی، در نبود دسترسی به آموزش حضوری و در نهایت ارتقای عدالت آموزشی برای افراد در مناطق روستایی ...
بیشتر
پیشینه اهداف: امروزه، آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است این امکان میتواند یکی از گزینههای مورد توجه برای پر کردن خلأهای آموزشی، در نبود دسترسی به آموزش حضوری و در نهایت ارتقای عدالت آموزشی برای افراد در مناطق روستایی و دوردست باشد. مساله ای که ما در این پژوهش به دنبال دستیابی به آن بودیم این است که آیا کسانی که مخاطب این شکل از آموزش بودهاند نیز آن را به عنوان یک تجربه عادلانه درک کردهاند؟ یا در نگاهی دقیقتر کدام بخش از این نوع آموزشها به درک احساس عدالت در این افراد منجر شده و در کدام بخش بیعدالتی وجه پررنگ درک افراد در تجارب زیستهشان بوده است؟ در یک جمله هدف این پژوهش بررسی تجربیات دانشجویان مجازی دانشگاههای جامع تهران از وضعیت عدالت آموزشی در آموزش مجازی بود تا زوایا و ابعاد آن مشخص شود.روشها: این مطالعه به روش تحقیق کیفی با رویکرد پدیدارشناسی انجامشده است. یکى از موارد مناسب براى کاربرد روش پدیدارشناسى پاسخ به این سؤال است که آیا نیاز به روشنسازی بیشتر پدیدهای خاص وجود دارد؟ وضعیت عدالت در آموزشهای مجازی هنوز به درستی در هیچ پژوهشی بررسی نشده است؛ ازاینرو پژوهشگران حاضر رویکرد فوق را براى بررسى این مسأله انتخاب کردند. در این پژوهش با توجه به هدف مطالعه، شرکتکنندگان بر اساس نمونهگیری معیاری از بین دانشجویان مجازی که دورههای مجازی دانشگاههای جامع تهران (دانشگاههای امیرکبیر، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی و دانشگاه تهران) را تجربه نموده و معیارهای ورود به این مطالعه را دارا بودند انتخاب شدند. فرایند گزینش نمونهها ادامه پیدا کرد تا هنگامیکه دادهها در 32 مصاحبه به اشباع رسیدند. بهمنظور جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. در این پژوهش متن مصاحبهها با استفاده از روش اسمیت مورد تحلیل قرار گرفت در ادامه کار جهت تائید روایی و دقت تحقیق، معتبر بودن، اطمینانپذیری و قابلیت تأیید دادهها مورد بررسی قرار گرفت. برای تضمین معتبر بودن، یافتههای این مطالعه به شرکتکنندگان ارائه شد و ایشان نظرات خود را در مورد هماهنگى یافتهها با تجربیات خود به پژوهشگر ابراز کردند، همچنین تعمق مشارکتی پیرامون مضمونهای پدیدار شده توسط پژوهشگر انجام شد. پژوهشگران با حفظ مستندات در تمام مراحل پژوهش قابلیت تأیید این پژوهش را تضمین نمودند. بهمنظور رعایت ملاحظات اخلاقی، قبل از شروع مصاحبه، شرکتکنندگان از اهداف و اهمیت تحقیق آگاه شدند و با رضایت آگاهانه در تحقیق شرکت نمودند. همچنین به شرکتکنندگان تأکید شد که مشخصات آنان در طول تحقیق و بعدازآن بهصورت محرمانه حفظ میگردد.یافتهها: سوال اصلی پژوهش این بود: دانشجویان در مورد عدالت و بی عدالتی در آموزش مجازی چه تجربیاتی دارند؟ در این بخش از پژوهش اطلاعات جمعآوریشده از اجرای مصاحبهها مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. مصاحبهشوندگان در این پژوهش 32 نفر دانشجوی مجازی بودند که در دامنه سنى 23-49 سال قرار داشتند. در آنالیز مصاحبهها، مفاهیم اصلی از دل جملات ابراز شده توسط سوژهها بیرون کشیده شد و در قالب مفهومی تقلیل یافته بیان شد، در نتیجه 153 کد توصیفی حاصل شد. در مرحله بعد با تأمل در کدهای توصیفی کدهای متداخل و مشابه و مرتبط شناسایی شد. این مفاهیم بر اساس اشتراکات، تشابهات و همپوشی معنایی در قالب 20 کد تفسیری ادغام گردید . در نهایت در آخرین مرحله کدهای تفسیری به 7 کد تبیینی تقلیل یافت: برابری دانشجویان با ویژگیهای متفاوت (وضعیت جغرافیایی، وضعیت شغلی و توانایی یادگیری)، برابری دانشجویان در تعامل با اساتید (برابری باوجود ویژگیهای ظاهری و فرهنگهای متفاوت)، شکل نگرفتن تعامل واقعی (تعاملات کوتاه و شکننده)، مشکلات محتوایی (محتوای غیرکاربردی، عدم نظارت در تدوین محتوا و نداشتن برنامهریزی مدون و مشخص در ارائه دروس)، نگرش نادرست سازمانی به دانشجویان مجازی (نگرش سرمایهای داشتن به دانشجویان و عدم توجه به تواناییهای واقعی دانشجویان) نابرابری در استفاده از تسهیلات و میزان هزینهها (هزینههای بالای آموزشی و نابرابری در استفاده از تسهیلات) و نابرابری در ارائه خدمات آموزشی (نداشتن الگوی رفتاری سازمانی متناسب با آموزش مجازی، تعداد کم کارمندان جهت پاسخگویی به نیازهای آموزشی دانشجویان، تعداد بالای دانشجویان در کلاس و استفاده از اساتید نامناسب در تدریس).نتیجهگیری: عدالت و تحقق آن همواره یکی از اصلیترین شعارها در عرصه آموزش است. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر گاه آنرا در ارتباط جستجو کرده و گاه بر روی امکانات ارائه شده در فرایند آموزش تمرکز کردهاند. اگر نگاهی کلی بر مضامین به دست آمده داشته باشیم میتوان آنها را در دو طیف عدالت و بیعدالتی جای داد، هر چند مصادیق بیشتری در بخش بیعدالتی یافت شد. نتیجهگیری اصلی دیگری که از پژوهش حاضر حاصل شد پیوند غالب مصادیق عدالت به خصوصیات ذاتی آموزش مجازی و پیوند غالب مصادیق بیعدالتی به نحوه مدیریت در اجرای آموزش مجازی و نداشتن امکانات متناسب با این شکل از آموزش است. در نهایت باید متذکر شد که با توجه به استفادهی روزافزون از آموزش مجازی و تفاوت اساسی آن با آموزش حضوری، مسائل اخلاقی نیز به شکل متفاوتی در فرایند آن بروز مییابد که نیازمند شناخت و بررسی دقیق است.
آموزش الکترونیکی
اسماعیل جعفری؛ کورش فتحی واجارگاه؛ محبوبه عارفی؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: موک نهتنها بهعنوان یک ابزار آموزشی آنلاین توانسته است به جایگاه ارزشمندی در دنیای آموزش و یادگیری برسد بلکه بهعنوان یک موج فکری نیز شناختهشده است که توجه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هرچند این مسئله در ایران قابلتردید است چراکه نهتنها موک بهعنوان یک ابزار آموزشی غالب مورداستفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: موک نهتنها بهعنوان یک ابزار آموزشی آنلاین توانسته است به جایگاه ارزشمندی در دنیای آموزش و یادگیری برسد بلکه بهعنوان یک موج فکری نیز شناختهشده است که توجه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هرچند این مسئله در ایران قابلتردید است چراکه نهتنها موک بهعنوان یک ابزار آموزشی غالب مورداستفاده قرار نمیگیرد بلکه تاکنون هیچ پژوهشی در ارتباط باکم و کیف این مسئله انجامنشده است. اما برای استقرار اثربخشی این سیستم در دانشگاهها و مراکز آموزشی باید دیدگاه جامعی از وضعیت آن در سایر کشورها به دست آورد.با توجه به مزایا و نیز چالشها و تهدیداتی که موکها ممکن است برای آموزش عالی کشور داشته باشند، آیندهاندیشی و اتخاذ تدابیر و راهبردهایی درزمینه اعمال مدیریت صحیح در بهرهگیری از موک ها و نیز تولید بومی آنها بسیار اساسی است. همچنین با توجه بهضرورت سازگار شدن دانشگاهها و مؤسسات آموزشی کشور ایران با شیوههای مختلف یادگیری و طرحهای آموزشی آنلاین و جدید جهت تضمین کیفیت در ارائه خدمات به کاربران و سازگاری با فضاهای فناوریای که بهصورت آنلاین رشد و توسعه مییابند انجام پژوهشهای دانشگاهیای در خصوص تحولات موکها بر آموزش عالی بسیار حیاتی مینماید. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر موکهادر آموزش عالی بود.روش ها: پژوهش حاضر کیفی بوده و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام گرفت . میدان پژوهش شامل متخصصان حوزه فنّاوری آموزشی و فناوریهای آموزش عالی بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر، اشباع نظری در دادهها حاصل گردید. برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از روش مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده گردید.یافتهها: نتایج نشان داد مقوله محوری مطالعه حاضر الگوی برنامه درسی آموزش عالی است که در چهار بعد هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی تحلیل شد. این عناصر برنامه درسی بر پایه شرایط علی شکلگرفتهاند و به راهبردهایی منجر میگردد. این شرایط و فرایند منجر به پیامدهایی در برنامه درسی آموزش عالی میشود. مجموعه این کنش و واکنشها در بستر و زمینهای صورت میپذیرد که قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات، زمینههای لازم را برای این امر فراهم میآورند. نتیجهگیری: تولید موکها در ایران باملاحظه شرایط زمینهای و مقتضیاتی که محیط ایجاب میکند، در نظر داشتن فلسفه این امر، و اتخاذ راهبردهایی بهمنظور تحقق الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک انجام میپذیرد که در صورت درست انجام گرفتن این فرایند، شاهد پیامدهای اثربخش آن خواهیم بود. در پژوهش حاضر آشکار شد، باوجود ضعفها و چالشهایی که ملازم با موکها میباشد، اما دیدگاه خبرگان نسبت به وجود برنامه درسی مبتنی بر موکها مثبت است. این امر به معنای آن است که میتوان از الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی بهره گرفت. آموزش عالی با اتخاذ تدابیر مناسب در راستای این چالشها، میتواند بسترسازی مناسب را برای این نوآوری در عرصه یاددهی- یادگیری فراهم سازد. همچنین با توجه به چند فرهنگی بودن جامعه ایران و نیز فضای گفتمانی و باز که در موکها وجود دارد، میتوان از آن برای ارتباط بین فرهنگها و خردهفرهنگها در ایران و در نظر گرفتن این خردهفرهنگها در عرصه تعلیم و تربیت بهره گرفت.
آموزش الکترونیکی
اسماعیل جعفری؛ کوروش فتحی واجارگاه؛ محبوبه عارفی؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: با وجود اینکه از بیش از دو هزار سال قبل تاکنون، زمینههای یاددهی و یادگیری در مقایسه با سایر مقولهها تغییرات بسیار کمی داشته، اما امروزه به کمک فنآوری اطلاعات تحولات سریعی داشته است. در سالهای اخیر آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: با وجود اینکه از بیش از دو هزار سال قبل تاکنون، زمینههای یاددهی و یادگیری در مقایسه با سایر مقولهها تغییرات بسیار کمی داشته، اما امروزه به کمک فنآوری اطلاعات تحولات سریعی داشته است. در سالهای اخیر آموزش مجازی بهعنوان یکی از کاربردهای مهم فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح و فعالیتهای گستردهای در این راستا آغاز گردیده است. آموزش مجازی پارادایم جدیدی را پدید آورده و امکان یادگیری در هر زمینه، برای هر فرد، در هر زمان و هر مکان فراهم نموده است. از بین اشکال مختلف آموزش مجازی در سالهای اخیر دورههای آزاد برخط گسترده (MOOCs) گسترش قابلتوجهی داشته است. هدف این مطالعه، شناسایی قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدهای برنامه های درسی مبتنی بر MOOCها میباشد.روش ها: این پژوهش، کاربردی بوده و در انجام آن از روش کیفی استفاده شده است. بر این اساس با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع کرانهای و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر، اشباع نظری در مقولهها حاصل گردید.یافتهها: یافته ها نشان داده است که مهمترین قوتها عبارتند از: ارتقای دسترسی به برنامه درسی و فراگیرنده محوری، امکان تحقق جامعه یادگیری، بهره مندی از سطح بالای کیفیت تدریس، کمک به افزایش پویایی در برنامه درسی. مهمترین ضعفها عبارتند از امکان دور شدن از موقعیتهای حقیقی در آموزش، امکان سازمان نیافتگی مناسب آموزش، امکان افزایش بار مالی برنامه درسی، امکان انحصاری شدن تولید برنامه درسی، امکان عدم ارزیابی مهارتهای سطح بالای تفکر، امکان سلب آزادی مدرسان، امکان ساختارمند نبودن ارزشیابی، امکان بروز مشکلات مربوط به شناسایی دقیق فرد ارزشیابی شونده. مهمترین فرصتها عبارتند از کمک به گسترده تر نمودن عدالت آموزشی، امکان سرمایهگذاری، کمک به روزآمدبودن دانش، گسترش ارتباطات بینالمللی در برنامه درسیآموزشعالی، بازنگری برنامه درسی دانشگاهی، تسهیل ارتقای کارایی روش های ارزشیابی، کاربردی تر نمودن آموزشها. مهمترین تهدیدها عبارتنداز: اختلال در کارکرد دانشگاهی، زیر سوال رفتن رسالت مدرسان، هدفمندی کمترآموزش، کارآمدیکمتراهداف برنامه درسی، تضاد ارزشی و سطحی شدن اهداف برنامه درسی، استفاده ابزاری از MOOCها، تطابق کمتر محتوا با نیازهای مخاطبان، کمی شدن وکم توجهی به نیازهای بازار کار داخلی در فرایند ارزشیابی، احساس بدبینی و تردید نسبت به MOOCها.نتیجهگیری: براساس نتایج پژوهش حاضر، در نظر گرفتن شرایط زمینهای و برنامهریزی در زمینه تقویت و تدارک بهینهی آن، بهعنوان شرایط تاثیرگذار بر تمامی مولفهها و عوامل دخیل در طراحی موکها در آموزش عالی است؛ دانشگاهها و مراکز آموزش عالی سرمایهگذاری خود را در جهت گسترش فرهنگی که خواهان کشف، اختراع، نوآوری و خلق برنامههای درسی مبتنی بر موکها باشد بهمنظور استقرار ساختار دانشمحور فراهم نمایند؛ زمینه بسط برنامههای درسی مبتنی بر موکها در محیطهای دانشگاهی از طریق کارهای تیمی جلسات پرسش و پاسخ بین دانشجویان و اساتید، بحثهای گروهی و تشکیل کارگاههای آموزشی و سمینارها با همکاری سایر سازمآنها و مراکز آموزش عالی گسترش یابد.