آموزش الکترونیکی- مجازی
مهدی عرب پشتکوهی؛ افسانه زمانی مقدم؛ علی رجب زاده قطری
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن اخیر که دوره گذر از عصر صنعتی به عصر اطلاعات و ارتباطات است، تعلیم و تربیت نسبت به دوران گذشته هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت بهطور چشمگیری دچار تحول شده است. ورود فناوری اطلاعات تمامی شئون زندگی بشری را دست خوش تغییر و تحول کرده است؛ در این میان نظامهای آموزشی به دلیل ماهیت معرفتیشان بیش از دیگر ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن اخیر که دوره گذر از عصر صنعتی به عصر اطلاعات و ارتباطات است، تعلیم و تربیت نسبت به دوران گذشته هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت بهطور چشمگیری دچار تحول شده است. ورود فناوری اطلاعات تمامی شئون زندگی بشری را دست خوش تغییر و تحول کرده است؛ در این میان نظامهای آموزشی به دلیل ماهیت معرفتیشان بیش از دیگر نظامها از فناوریهای اطلاعاتی متأثر شدهاند. تا چندین سال پیش افراد برای آموزش و یادگیری نیاز به زمان و مکان مشخصی داشتند ولی امروزه با پیشرفت فناوریهای رایانه و شبکه اینترنت تا حدودی این نیاز از بین رفته است و هر کس بهزودی قادر خواهد بود هر چیزی را در هر زمانی و هر مکانی یاد بگیرد. روشهای سنتی آموزش دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای رشد و گسترش مداوم مهارتهای آموزشی نیستند. کاربرد فناوری در آموزش، نظامهای آموزش الکترونیکی را بهوجود آورده و باعث تغییراتی در نقش عناصر آموزش و طراحی آموزشی شده است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اهمیت اجزای تشکیلدهنده آموزش الکترونیکی درس کار و فناوری از دیدگاه صاحبنظران است. رویکرد پژوهش کمی و از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است.روشها: رویکرد پژوهش کمی و از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. این روش در هنگامی که عمل تصمیمگیری با چند گزینه رقیب و معیار تصمیمگیری روبروست قابل استفاده است. معیارهای مطرح شده میتوانند کمی و کیفی باشند. سپس یک سری مقایسههای زوجی انجام میگیرد. این مقایسات وزن هریک از فاکتورها را در راستای گزینههای رقیب مشخص میسازد. در نهایت منطق تحلیل سلسله مراتبی به گونهای ماتریسهای حاصل از مقایسات زوجی را با همدیگر تلفیق میسازد که تصمیم بهینه حاصل آید.جامعه پژوهش صاحبنظران حوزه آموزش، برنامهریزی فناوریهای نوین و درس کار و فناوری هستند که به صورت هدفمند تعداد 18نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد و شاخصهای تشکیل دهندۀ آن اجزای تشکیل دهنده آموزش الکترونیکی کرسلی بود که در مجموع در 10 شاخص دستهبندی شدند. در این مطالعه به بررسی ضرایب اهمیت شاخصها پرداخته است. سپس این شاخصها در یک پرسشنامه در اختیار نمونه تحقیق قرار داده شد و شاخصهای مذکور به وسیله نرمافزار اکسپرت چویس (expert choice 11) و بر مبنای روش تحلیل سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مقایسه زوجی شاخصها استفاده شد. یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده مهمترین اجزای تشکیل دهنده آموزش الکترونیکی از دیدگاه صاحبنظران به ترتیب محتوا (با وزن 116/0)، طراحی صفحات (با وزن 128/0)، سازماندهی (با وزن 124/0)، انگیزش (با وزن 099/0)، انعطافپذیری (با وزن 093/0)، ارزشیابی (با وزن 092/0)، بازخورد (با وزن 098/0)، حجم کاری متعادل (با وزن 090/0)، کمکرسانی (با وزن 081/0) و فعالیت یاددهی- یادگیری (با وزن 079/0) است.نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش به تصمیمگیرندگان در اتخاذ راهبردهای اثربخش برای دورههای آموزش کمک میکند چراکه مهمترین اجزای تشکیلدهنده آموزش الکترونیکی مشخص است و تصمیمگیرندگان میتوانند به موجب آن میزان تخصیص منابع را کنترل نمایند.
یادگیری الکترونیکی
مهدی عرب پشتکوهی؛ افسانه زمانی مقدم؛ علی رجب زاده قطری
چکیده
پیشینه و اهداف: در طی سالیان گذشته با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد تغییرات بنیادی و فزایندهای در آموزش عالی بودهایم. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخش جداییناپذیر و تلفیق شده محیط کار و کلاس درآمده و شیوههای کسب و کار، برقراری ارتباط و یادگیری را تغییر داده است. هنر و علم تعلیم و تربیت با رشد فناوری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در طی سالیان گذشته با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاهد تغییرات بنیادی و فزایندهای در آموزش عالی بودهایم. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخش جداییناپذیر و تلفیق شده محیط کار و کلاس درآمده و شیوههای کسب و کار، برقراری ارتباط و یادگیری را تغییر داده است. هنر و علم تعلیم و تربیت با رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات تلفیق شده و رویکرد جدیدی در یادگیری را به نام یادگیری الکترونیکی به وجود آورده است. یادگیری الکترونیکی به عنوان پاردایم جدید آموزش مدرن مطرح میگردد و بسیاری از آرمانهای آموزشی را از جمله یادگیری در مکان و زمان، یادگیری مشارکتی، خودارزیابی و خودراهبردی تحقق بخشیده است. به همین دلیل در طیف گستردهای از فعالیتهای آموزشی به کار برده میشود و بسیاری از مدارس، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در حال تدارک دیدن و آماده کردن برنامههای آموزش الکترونیکی هستند.هدف پژوهش حاضر،شناسایی معیارهای اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی درس کار و فناوری از دیدگاه صاحبنظران میباشد. رویکرد پژوهش کیفی و از روش نظریه زمینهای اشتراوس و کوربین استفاده شده است.روش ها: جامعه پژوهش صاحبنظران حوزه آموزش، برنامهریزی فناوریهای نوین و درس کار و فناوری میباشند که به صورت هدفمند تعداد 18نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش مقولهبندی باز، محوری و گزینشی استفاده شد.یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده یک چارچوب اثربخشی ماتریسی از عوامل زمینهای، علی، بازدارنده، راهبردها و پیامدها شکل گرفت. بدین صورت که تدوین چارچوب اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی به عنوان مضمون فراگیر شامل عوامل مذکور بودند. هر یک از این دستهها خود دارای ابعاد گوناگونی در مضامین پایه میباشند. بدیهی است که یافتههای این پژوهش امکان ارزشیابی اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی درس کار و فناوری در نظام جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورده است.نتیجهگیری: هدف این مطالعه شناسایی معیارهای اثربخشی برنامههای آموزش الکترونیکی درس کاروفناوری از دیدگاه صاحبنظران بود. براساس نظر مصاحبهشوندگان زمانیکه این عوامل به صورت مطلوب پدیدار شوند و زمینههای مطلوب بودن آنها فراهم گردد، کسب فرصتهای جدیدیادگیری، همگام شدن باتکنولوژیهای روزجهانی، صرفهجویی دروقت،انرژی وهزینه، رشدودگرگونی جامعه کاروفناوری، رسیدن به یادگیری مادامالعمر، رسیدن به اهداف برنامههای آموزش الکترونیکی درس کاروفناوری، صرفهجویی درهزینههای اضافی ومازاد، رسیدن به اهداف بالادستی، تعامل باسایرجوامع بشری، بهرهوری کاردرمحیط کسب وکار، بهبودمهارتهای کاربردی، بالابردن مهارتهای فردی فراگیران و امکان یادگیری درحین کاربیش ازپیش خواهد شد. همچنین افزایش متقاضیان ورودبه دوره، افزایش رضایتمندی مخاطبان، افزایش سرعت یادگیری، ارتقاءدانش فناوری اطلاعات مدرسان وفراگیران اتفاق میافتد.