فناوری آموزش
سمیه دمساز؛ کیومرث تقی پور؛ فیروز محمودی
چکیده
پیشینه و اهداف: توسعه و استقرار فناوریهای آموزشی در محیطهای آموزشی برای برخورداری از مزایای آن کافی نیست؛ بلکه باید به وسیله کاربران پذیرفته شود. پذیرش فناوری، به علاقه مشهود در بین یک گروه برای استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات بهمنظور انجام وظایفی که این فناوریها برای پشتیبانی از آنها طراحی شدهاند، اشاره دارد. پذیرش ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: توسعه و استقرار فناوریهای آموزشی در محیطهای آموزشی برای برخورداری از مزایای آن کافی نیست؛ بلکه باید به وسیله کاربران پذیرفته شود. پذیرش فناوری، به علاقه مشهود در بین یک گروه برای استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات بهمنظور انجام وظایفی که این فناوریها برای پشتیبانی از آنها طراحی شدهاند، اشاره دارد. پذیرش فناوری توسط افرادی که از آن استفاده میکنند یکی از عوامل تأثیرگذار بر موفقیت آن، نتایج و آثار مثبت آن برای سازمانها است. اگر کاربران بالقوه فناوری در برابر استفاده از آن مقاومت کنند، اهداف مورد نظر نمیتواند حاصل شود. یکی از فناوریهای نوپدید که با توجه به شرایط کرونایی در آموزش و پرورش ایران بهوجود آمده است، سامانه شاد است که در راستای آموزش الکترونیکی برای آموزش ابتدایی ایجاد شده است. از آنجاکه معلمان نقش کلیدی در استفاده مؤثر از سامانه شاد در آموزشوپرورش دارند و ادراکات و نگرشهای آنان نسبت به فناوری بر استفاده مؤثر از آنها در فرآیند تدریس و یادگیری تأثیر میگذارد، ضرورت دارد که پذیرش سامانه شاد در میان معلمان دوره ابتدایی بهطور دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش سامانه شاد در میان معلمان دوره ابتدایی شهر تبریز انجام شد.روشها: روش تحقیق به لحاظ هدف،کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی نواحی پنجگانه شهر تبریز در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که براساس جدول کرجسی مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای تعداد 343 نفر بهعنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری داده از پرسشنامه پذیرش فناوری گاردنر و آموروسو استفاده شد. برای بررسی پایایی تشخیصی از بارهای عاملی گویههای پرسشنامه، آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده، استفاده شده است. نتایج بارهای عاملی نشان میدهد تمام گویههای پرسشنامه در حد قابل قبول و خوب تعریف شده هستند و بین 66/0 و 95/0 در نوسان بودند. آلفای کرونباخ همه سازهها بیشتر از 70/0 است که نشانگر پایایی بسیار بالای ابزار اندازهگیری و خرده مؤلفهها است. برای بررسی پایایی ترکیبی هریک از سازهها از ضریب دیلون- گلداشتاین (ρc ) استفاده شد. مقادیر قابل پذیرش ρc باید 7/0 یا بیشتر باشند. مقادیر بهدست آمده نشان از تأیید پایایی ترکیبی دارند. برای بررسی روایی همگرا از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد که مقادیر AVE بزرگتر از 5/0بودند. این امر به معنای آن است که سازه مورد نظر حدود 50 درصد و یا بیشتر واریانس نشانگرهای خود را تبیین میکند. در بررسی روایی واگرای سازهها، جذر AVE یک سازه باید بیشتر از همبستگی آن سازه با سازههای دیگر باشد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که شاخصها برای سازهها معتبر هستند. تمام سازهها روایی همگرای مناسبی را با مقادیر AVE بالای5/0 نشان دادند. همه سازهها روایی رضایت بخشی را با مقادیر CR و CA بالاتر از 7/0 نشان دادند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از«الگویابی معادلات ساختاری» استفاده شد.یافتهها: نتایج، نشان داد که متغیرهای سودمندی درک شده، نگرش به استفاده، و استفاده داوطلبانه برخلاف متغیرهای سهولت استفاده درک شده و پیچیدگی درک شده با تمایل رفتاری برای استفاده از سامانه شاد (پذیرش سامانه شاد) رابطه معنیداری دارد و 69 درصد واریانس مربوط به تمایل رفتاری برای استفاده از سامانه شاد از طریق این متغیرها تبیین میشود.نتیجهگیری: برای افزایش میزان پذیرش سامانه شاد در بین معلمان ابتدایی توصیه میشود، چگونگی استفاده درست و مناسب از سامانه شاد توسط متخصصان تکنولوژی آموزشی برای معلمان آموزش داده شود تا برای استفاده و پذیرش این سامانه متقاعد شوند. رابط کاربری استفاده از سامانه بهگونهای تهیه شود که حتی معلمان با کمترین آگاهی از فناوری نیز بتوانند بهراحتی از این سامانه استفاده کنند. پشتیبانی 24 ساعته توسط کارشناسان مجرب در حیطه استفاده از سامانه شاد برای معلمان فراهم شود تا در صورت مواجهه با مشکل، معلمان بتوانند از راهنمایی آنها استفاده کنند.
آموزش الکترونیکی
کیومرث تقی پور؛ فیروز محمودی؛ میکائیل عباسی؛ مهری محمدی
چکیده
پیشینه و اهداف: شکاف دیجیتالی (Digital Divide) به نابرابری در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) اشاره دارد. نابرابری میان افرادی که دسترسی مؤثر به فناوری دیجیتال و اطلاعات دارند و کسانی که دسترسی بسیار محدود دارند و یا دسترسی ندارند. با توجه به اینکه آموزش و پرورش ایران بدون آمادگی و برنامه ریزی لازم وارد عرصه ارائه آموزش در ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: شکاف دیجیتالی (Digital Divide) به نابرابری در عرصه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) اشاره دارد. نابرابری میان افرادی که دسترسی مؤثر به فناوری دیجیتال و اطلاعات دارند و کسانی که دسترسی بسیار محدود دارند و یا دسترسی ندارند. با توجه به اینکه آموزش و پرورش ایران بدون آمادگی و برنامه ریزی لازم وارد عرصه ارائه آموزش در شرایط کرونایی شده است، بررسی وضعیت شکاف دیجیتالی و اطلاع از چگونگی اجرای آموزش در این شرایط می تواند به بهبود کیفیت ارائه آموزش در مدارس بی انجامد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان شکاف دیجیتالی در آموزش متوسطه دوم شهر تبریز در شرایط کرونایی، و شناسایی عوامل مؤثر بر آن انجام گرفت.روشها: روش پژوهش در زمره تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان و دانشآموزان مدارس پسرانه متوسطه دوم- پایه ۱۲ شهر تبریز در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۳۹۸- ۱۳۹۹ بودند که با روش نمونه گیری خوشهای- تصادفی و از هر پنج ناحیه آموزشی 3 مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس پایه 12 بهصورت تصادفی انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های حسینی و همکاران (1392)، گریگ (2016)، و زارعی زوارکی و سالمیان (1394) گردآوری شد. روایی پرسشنامهها مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای پرسشنامه حسینی و همکاران (1392)، پرسشنامه گریگ (2016)، و پرسشنامه زارعی زوارکی و سالمیان (1394) به ترتیب 796/0، 86/0، و 92/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون T مستقل، و آزمون فریدمن استفاده شد.یافتهها: نتایج مرتبط با وضعیت شکاف دیجیتالی نشان داد که بین معلمان نواحی آموزشی پنجگانه تبریز صرفاً در میزان دسترسی، و میزان استفاده از کامپیوتر در طول روز شکاف دیجیتالی وجود دارد؛ اما بین دانشآموزان در نواحی آموزشی پنجگانه تبریز در اکثر ابعاد شکاف دیجیتالی، دسترسی به فاوا، میزان استفاده از کامپیوتر در طول روز و سال، و میزان مهارت آنان در استفاده از فاوا تفاوت معنیداری وجود دارد. میزان دسترسی معلمان به فاوا در اکثر نواحی آموزشی تبریز نسبت به دانشآموزان بیشتر است؛ اما میزان نگرش، مهارت، و میزان استفاده دانشآموزان از فاوا بهتر از معلمان در اکثر نواحی تبریز است. طبق نتایج مرتبط با عوامل مؤثر بر شکاف دیجیتالی از دیدگاه معلمان، به ترتیب ضعف تجهیزات- فنی، ضعف مالی و اقتصادی، ضعف فرهنگی، ضعف انگیزشی- آموزشی و ضعف زیرساختهای مدیریتی و برنامهریزی به عنوان مهمترین عوامل مؤثر بر ایجاد شکاف دیجیتال در آموزش متوسطه دوم شهر تبریز شناسایی شدهاند.نتیجهگیری: با توجه به یافته بهدست آمده، شکاف دیجیتالی در آموزش دوره متوسطه دوم شهر تبریز مشهود است و ضرورت دارد که آموزش و پرورش در کنار تجهیز مدارس، مراکز فاوا در نواحی محروم جهت دسترسی بهتر معلمان و دانشآموزان راه اندازی کند و همچنین دوره های مهارت افزایی در ارتباط با فاوا برگزار کند.