نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
گروه ترویج و آموزش کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: مهارتهای اندیشه گری انتقادی دارایی های ذهنی ارزشمندی هستند که هر فرد مستقلی باید به آنها مجهز باشد. مهارت های اندیشه گری انتقادی به افراد کمک می کند تا به جای انجام اقدامات واکنشی، قبل از انجام هر فعالیتی پیامدهای ناشی از آن را پیشبینی کنند. مجهز بودن افراد به مهارت های اندیشه گری انتقادی نه تنها از اهمیت ویژه ای برای خود آنها، بلکه برای اطرافیان و نسلهای آینده نیز برخوردار است؛ زیرا، افرادی که دارای سطوح پایینی از مهارتهای اندیشه گری انتقادی هستند دست به اقداماتی می زنند که مبتنی بر تحلیل عمیق مسائل و پیامدهای ناشی از اجرای آن نیست که این امر به نوبه خود، دیگران را نیز در معرض خطر قرار می دهد. از اینرو، پرورش مهارت های اندیشهگری انتقادی در میان هنرجویان رشته های فنی و حرفهای کشاورزی با توجه به ماهیت و اهداف این رشته ها از اهمیت ویژهای برای مقابله با مشکلات و نابسامانی های بخش کشاورزی برخوردار است. با در نظر گرفتن این نکته، تلاشهای بسیاری برای توسعه و نهادینه سازی این مهارتها در هنرجویان کشاورزی انجام شده است. با این وجود، این تلاش ها به اهداف خود نرسیده و بخش کشاورزی همچنان با چالش های بیشماری روبرو است. گروه پژوهش بر این باور است که پایین بودن مهارتهای اندیشه گری انتقادی در هنرجویان کشاورزی به دلیل توجه بیش از اندازه پژوهشهای این حوزه بر مسائل آموزشی و محیط خرد درون مدرسه است؛ در حالی که محیط بیرونی و ویژگیهای جمعیت شناختی طبق انگارههای شناختی اجتماعی بندورا و نظام های خودکار لومان جایگاه ویژهای در پرورش مهارتهای اندیشه گری انتقادی دارد. با چنین استدلالی، این پژوهش تلاش میکند که مهمترین عاملهای جمعیت شناختی اثرگذار بر مهارتهای اندیشه گری انتقادی هنرجویان رشته های کشاورزی را شناسایی کند تا از این طریق به بهبود برنامه ریزی های آموزشی و تقویت مهارتهای اندیشه گری انتقادی در هنرجویان کشاورزی یاری رساند.
روشها: با توجه به هدف، از روش تحقیق کمّی در این پژوهش استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل هنرجویان فنی و حرفهای کشاورزی ایران بود (5720 =N). از میان آنها، 282 هنرجو با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای چند مرحلهای بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از آماره نسبت روایی محتوا (75/ 0 CVR≥) و ضریب آلفای کرونباخ (71/0 ≤ α) تأیید شد. پرسشنامه دارای سه بخش بدین شرح بود: الف) بخش راهنما که در آن نحوه پاسخگویی به پرسشها توسط پاسخگویان تشریح شده بود؛ ب) بخش مربوط به ویژگیهای جمعیت شناختی؛ و ج) بخش مربوط به ارزیابی مهارتهای اندیشه گری انتقادی هنرجویان کشاورزی. در بخش سوم پرسشنامه از پاسخگویان خواسته شد که میزان موافقت خود را با هر یک از گویههای پرسشنامه با دادن نمرهای از 1 (کمترین موافقت) تا 10 (بیشترین موافقت) در مقیاس فاصلهای مشخص کنند. در نهایت امتیازات بهدست آمده مبنای تجزیه و تحلیل های بعدی در محیط نرمافزار SPSSVer20 قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد که بین هنرجویان هنرستانهای مورد مطالعه از نظر مهارت ارزیابی انتقادی مشکلات و اجرای عملی ایدهها و انگارهها تفاوت معنیداری در سطح پنج درصد خطا وجود دارد. با این وجود، تفاوت معنیداری بین هنرجویان از نظر نابرابریهای آموزشی مشاهده نشد. در بین ویژگیهای مورد بررسی، جنسیت (مرد یا زن بودن) و محل سکونت (روستایی یا شهری بودن) تفاوت معنیداری در مهارتهای اندیشهگری هنرجویان ایجاد نکرد. در مقابل، سابقه کار کشاورزی بهطور معنیداری موجب ایجاد تفاوت در مهارتهای اندیشهگری هنرجویان شد.
نتیجهگیری: یکی از نقاط ضعف پژوهشهای پیشین درباره مهارتهای اندیشهگری انتقادی فراگیران، استفاده از ابزارها و شاخصهای یکسان برای ارزیابی مهارتهای اندیشهگری انتقادی برای تمام رشتههای تحصیلی علیرغم تفاوت در محتوا و ماهیت آنها است. با چنین دیدگاهی، این پژوهش با مبنا قرار دادن پژوهشهای کالما و کاترونی-بایرد (Calma, Cotronei-Baird) (2021)، چهار مهارت ارزیابی انتقادی مشکلات، توسعه و ارائه استدلالها، اجرای ایدهها و انگارهها برای یک زمینه واقعی، و آمیختن ایدهها و انگارهها را بهعنوان چهار مهارت اصلی رشتههای فنی و حرفهای کشاورزی شناسایی کرد. با توجه به مهارتهای چهارگانه شناسایی شده، مصداقهای عینی برای آنها تعریف و در قالب یک ابزار کاربردی برای پژوهشهای آینده ارائه شد. همچنین، یافتههای این پژوهش نشان داد که مهارتهای اندیشهگری انتقادی هنرجویان تنها تابع مسائل آموزشی و محدود به محیط مدرسه (محیط خرد) نیستند؛ بلکه عاملهای گوناگون دیگری بر آنها اثرگذارند که برنامه ریزان آموزشی در برنامه ریزی های خود برای توسعه مهارتهای اندیشه گری انتقادی فراگیران باید به آنها توجه داشته باشند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Demographic characteristics and critical thinking skills of agricultural technical and vocational students: A comparison based on inequality of educational environments
نویسندگان [English]
- F. Monavvarifard
- A. H. Alibaygi
Agricultural Extension and Education Department, College of Agriculture & Natural Resources, Razi University, Kermanshah, Iran
چکیده [English]
Background and Objectives: Critical thinking skill is one of the important mental assets that a person needs to be able to develop as an independent individual. Critical thinking skill is important because it assists individuals to analyze situations before taking actions, instead of acting impulsively. The possession of critical thinking skill is important not only to the individual but to those around him or her as well as the society. This is because people who lack critical thinking skills very likely get engaged in actions that are not based on a deep analysis of the situation at hand, and thus expose themselves and others to danger. Therefore, developing critical thinking skills in agricultural technical and vocational students -due to the nature and purpose of their disciplines- is vital to deal with wicked problems in the agricultural sector. Based on this, many efforts have been done to embed critical thinking skills in agricultural students at the technical and vocational schools. However, these attempts have not achieved the desired goals and agricultural sector still faces many challenges. We believe that this is due to the extensive attention allocated to educational issues and as well as micro-environments within the school by researchers who are interested in this field of study; while according to Bandura’s social cognitive theory and Luhmann’s Autopoietic Systems Theory, critical thinking skills are significantly affected by outside school environment and students’ demographic characteristics. Accordingly, the study identified students’ the most important demographic characteristics which affect theirs critical thinking skills.
Methods: For the purpose of this study, a quantitative research method was used. The statistical population of the study consisted of Iranian technical and vocational students (N= 5720). Altogether, 282 students were included in the statistical sample using multi-stage stratified sampling method. A researcher-made questionnaire was used for data collection and its reliability and validity were confirmed by content validity ratio (CVR ≥ 0.75) and Coronbach's alpha coefficient (α ≥ 0.71), respectively. The included a help section on how to answer the items, demographic characteristics of the respondents, and latent variables of research (critical thinking skills). Respondents were asked to express their degree of agreement with each item by giving a score from 1 to 10 (minimum agreement = 1 & maximum agreement = 10). Finally, the data were analyzed using SPSS software.
Findings: Findings showed that there were significant differences between students’ critical thinking skills in relation to critical evaluation of issues and application of theories and ideas to real world context. However, no significant differences were observed in terms of the educational inequality condition of students. Among the demographic characteristics, gender (male of female) and lodging (rural area or city) were not significant ones for students critical thinking skills. In contrast, farming filed experiences significantly led to differences among the students’ critical thinking skills.
Conclusion: The findings showed that one of the weaknesses of previous research on students' critical thinking skills was the use of the same tools and indicators to assess critical thinking skills for all disciplines, despite differences in the content and nature of their disciplines. Therefore, based on Calma and Cotronei-Baird’s (2021) research, four skills were identified as critical thinking skills for agricultural students: 1) critical evaluation of issues; 2) development and presentation of arguments; 3) application of theories and ideas to real world context; and 4) synthesis of idea, theories and/or data. Finally, the results of the study indicated that students’ critical thinking skills were not only subject to educational issues or limited to the school environments, but also various demographic characteristics that significantly affected them. Therefore, it is important for the educational planners to consider these characteristics in their planning for developing and enhancing students’ critical thinking skills.
کلیدواژهها [English]
- Critical thinking skills
- Agricultural technical and vocational students
- Demographic characteristic
- Educational inequality
COPYRIGHTS
©2022 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله