نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نائین، اصفهان، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: تربیت دانشآموزان موفق، جستجوگر و پژوهشگر در مرحله نخست مستلزم ایجاد علاقه و انگیزه در آنهاست. برانگیزاندن صحیح دانشآموزان تنها در سایه رویکرد درست آموزشی و تربیتی محقق میشود. این انگیزه در دوران ابتدایی اهمیت بیشتری دارد؛ چرا که در این دوران زیربنای آموزشی دانشآموزان شکل میگیرد و بر مقاطع تحصیلی بالاتر اثر زیادی میگذارد. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل تقویت انگیزش تحصیلی دانشآموزان مقاطع ابتدایی با تأکید بر فناوریهای آموزشی بود.
روشها: پژوهش حاضر از حیث هدف یک پژوهش کاربردی است و از جنبه ماهیت و روش پژوهش در دسته تحقیقات کیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را، اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه آموزش و پرورش تشکیل دادهاند که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. افراد خبره نیز در این پژوهش افرادی بودند که حداقل سابقه 15 سال مطالعه و یا تدریس در زمینه ارائه مدلهای آموزشی را داشتهاند. نمونهگیری تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد. در نهایت 20 نفر از اساتید دانشگاهی و خبرگان استان اصفهان به سؤالات پژوهش پاسخ دادند. برای بررسی روایی ابزار اندازهگیری، از روایی محتوا استفاده شد و سؤالات مصاحبه در اختیار اساتید و خبرگان قرار گرفت تا صحت سؤالات مورد تأیید قرار گیرد. همچنین برای تعیین پایایی ابزار اندازهگیری مقدار ضریب همبستگی بین کلاسی از لحاظ سازگاری و توافق مطلق مورد تأیید قرار گرفت. در این راستا، 70 درصد خبرگان پاسخگو را آقایان تشکیل دادهاند (14 نفر). از نظر سنی 30 درصد خبرگان پاسخگو (6 نفر) بیشتر از 50 سال سن داشتهاند. در کنار این گروه رده سنی 46 تا 50 سال نیز با 30% بیشترین پاسخگوها را تشکیل دادهاند. 40 درصد خبرگان پاسخگو (8 نفر) مدرک کارشناسی ارشد و 50 درصد دارای مدرک دکتری تخصصی بودهاند و با توجه به اینکه حداقل 15 سال سابقه کار داشتهاند از صلاحیت و دانش لازم برای پاسخگویی به سؤالات برخوردار بودهاند. مصاحبه با خبرگان در قالب چهار سؤال اصلی در رابطه با عوامل کلی مؤثر بر انگیزش دانشآموزان مقطع ابتدایی، عوامل مؤثر بر انگیزش دانشآموزان مقطع ابتدایی در ارتباط با فناوری اطلاعات و ارتباطات، عوامل مؤثر بر انگیزش دانشآموزان مقطع ابتدایی در ارتباط با معلم و عوامل مؤثر بر انگیزش دانشآموزان مقطع ابتدایی در ارتباط با خود دانشآموزان صورت گرفت. از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری به کمک نرم افزار متلب جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل میک مک نشان داد 8 عامل مرتبط با تقویت انگیزش تحصیلی دانشآموزان مقاطع ابتدایی با تاکید بر فناوری های آموزشی از بعد قدرت نفوذپذیری و وابستگی به دو دسته عوامل نفوذی و پیوندی تقسیم میشوند. عوامل نگرش دانشآموزان، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نگرش معلمان، کیفیت محتوا و نیاز به زیر ساخت های فنی و مخابراتی در ارتباط با موضوع دارای قدرت هدایت زیاد و وابستگی زیاد هستند. افزون براین، عوامل سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده و کیفیت سیستم بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری را در مدل حاضر از سایر مؤلفهها دارند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد عواملی نظیر نگرش دانشآموزان، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات، نگرش معلمان، کیفیت محتوا و نیاز به زیرساختهای فنی و مخابراتی نقش بسیار مهمی در انگیزش دانشآموزان دارند؛ به نحویکه میتوانند سیر انگیزشی آنها را پیشبینی کنند. افزون براین، سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده و کیفیت سیستم آموزشی براساس مدلسازی ساختاری تفسیری هم زمینه یادگیری بیشتر دانشآموزان باانگیزه و هم زمینه افزایش انگیزه دانشآموزان را برای یادگیری مهیا میسازد. افزایش آشنایی معلمان با دانش به روز فناوری اطلاعات و تصحیح نگرش دانشآموزان در راستای انگیزش تحصیلی از پیشنهادات کاربردی این مقاله میباشند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Presenting a model to strengthen the academic motivation of elementary school students with emphasis on educational technologies (interpretive modeling approach)
نویسندگان [English]
- H. Khosh Akhlagh
- M. Eslami
Department of Psychology, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Islamic Azad University, Naein Branch, Isfahan, Iran
چکیده [English]
stage requires invoking interest and motivation among them. In this regard their proper level of motivation can only be achieved through the right educational approach. This motivation is more important in elementary school because in this period, the educational infrastructure of students is formed and it has a great impact on higher education levels. The purpose of this study was to present a model to strengthen the academic motivation of elementary school students with emphasis on educational technologies.
Methods: The present study is an applied study in terms of purpose; in terms of nature and research method, it is considered as qualitative. The statistical population of the study consisted of university professors and experts in the field of education who were selected by purposive sampling. Experts in this study were people who had at least 15 years of studying or teaching experience in providing educational models. Sampling continued until the theoretical saturation was obtained. Finally, 20 university professors and experts from Isfahan province answered the research questions. To check the validity of the measurement tool, content validity was used and interview questions were given to the professors and experts to be checked in terms of their accuracy. Also, to determine the reliability of the measuring instrument, the value of interclass correlation coefficient in terms of compatibility and absolute agreement was confirmed. Interviews with experts were in the form of four main questions related to general factors affecting the motivation of elementary school students, factors affecting the motivation of elementary school students in relation to information and communication technology, factors affecting the motivation of elementary school students in relation to the teacher and factors affecting the motivation of primary school students were related to the students themselves. Interpretive structural modeling approach using MATLAB software was used to analyze the data.
Findings: The findings of Mick Mac analysis showed that eight factors were related to strengthening the academic motivation of elementary school students with emphasis on educational technologies which are divided into two categories of influential and linking factors with regard to permeability and dependence. The factors including students’ attitudes, knowledge of information and communication technology, teachers' attitudes, quality of content and the need for technical and telecommunication infrastructures in relation to the subject were highly guided and highly dependent. In addition, the factors of perceived ease, perceived usefulness and system quality had the highest impact and the least impact in the current model compared to that of other components, respectively.
Conclusion: The results of this study showed that such factors as students’ attitudes, information and communication technology knowledge, teachers' attitudes, content quality and the need for technical and telecommunication infrastructure had a prominent role in motivating students so that they could predict their motivational trajectory. In addition, perceived ease, perceived usefulness, and quality of the educational system based on interpretive structural modeling resulted in both having motivated students to learn more and increasing their motivation to learn. Increasing teachers’ familiarity with up-to-date information and technological knowledge and correcting students' attitudes towards academic motivation were some of the practical suggestions in this article.
کلیدواژهها [English]
- Academic Motivation
- Educational Technologies
- Interpretive Structural Modeling
COPYRIGHTS
©2022 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله