نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه ریاضی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 گروه ریاضی، واحد علوم و تحقیقات ، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: استدلال تناسبی، پیش درآمد تفکر تابعی و ابزاری قدرتمند در جهت توسعه تفکر جبری است که مستلزم درک دانشآموزان از رابطه تابعی میان فضاهای اندازه میباشد. توانایی بازشناسی و تشخیص شباهت ساختاری و مقایسه های ضربی در فرایند استدلال تناسبی ، پایه ی جبر و ریاضیات پیشرو می باشد مفهوم تناسب و استلزامهای توسعه تفکر تناسبی، به لحاظ شناختی، پیچیده و تدریس آن نیازمند رویکردهای مفهوم مدار است. مطالعه کیفیت ادراک معلمان دورنمای شیوه ایجاد و توسعه ساختارهای مفهومی نزد فراگیران است. این پژوهش به بررسی میزان تشخیص موقعیتهای غیرتناسبی و نیز نوع استراتژیهای انتخابی برای حل مسائل کلامی تناسبی در فعالیت تدریس پرداخته است.بدلیل اهمیت زمینه مساله، مطالعه با تمرکز بر چهارگونه معنایی از مسائل این حوزه صورت گرفت. ملاحظه ی تفکر پداگوژی معلمان در حل مسائل تناسبی، بحث بر سر موانع بکارگیری استدلال تناسبی را در گونههای معنایی متفاوت فراهم می سازد.
روشها: مطالعه به روش توصیفی از نوع زمینهیابی انجام گرفته است. نمونه آماری مورد بررسی، یک نمونه در دسترس، شامل 180 نفر از معلمان حین خدمت مقاطع ابتدایی، ریاضی متوسطه اول، و دانشجو معلمان بود که به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش، آزمون محقق ساخته، شامل 17 مسأله متشکل از سه موقعیت غیرتناسبی از نوع جمعی و 14 مساله تناسب مستقیم از نوع مقدار مجهول که طراحی و یا از منابع پژوهشی معتبر انتخاب شد. روایی محتوای آزمون مورد تأیید استادانی از حوزه «آموزش ریاضی» و «آزمونسازی و روانسنجی» قرار گرفت. دادههای حاصل، با استفاده از آمار استنباطی و توصیفی تحلیل شد.
یافتهها: نتایج بررسی نخست، نشان داد در تشخیص مسالههای کلامی غیرتناسبی، معلمان ابتدایی و دانشجو معلمان آموزش ابتدایی، با مشکلاتی مواجه هستند.. به نظر می رسد در مورد این دو گروه، مشخصههای سطحی مسائل کلامی اعم از داشتن ساختار مشابه با مسائل تناسبی از نوع مقدار مجهول و نیز ماهیت مضربی ساختار عددی، در تشخیص موقعیت بعنوان یک ساختار تناسبی دخیل است. در بررسی شیوه حل مسائل تناسبی، در فعالیت تدریس، پاسخ شرکتکنندگان مبتنی بر نه مورد از استراتژیهای حل مسائل این حوزه، مورد تحلیل توصیفی قرار گرفت. مبتنی بر تحلیلها، معلمان مقطع متوسطه اول و دانشجومعلمان هر دو مقطع، با تأثیرپذیری اندک از گونه معنایی مسأله، دستکم در یکی از دو اولویت نخست خود، در تدریس مسائل مذکور، روشهای الگوریتمی تناسبی و یا صورتبندی معادله جبری را بهکار گرفتند. معلمان ابتدایی تمایل کمتری به استفاده از روشهای الگوریتمی تناسبی داشتند. بکارگیری استدلالهای تناسبی عددی و تابعی، از سوی معلمان ابتدایی، بیش از سایر شرکت کنندگان بود؛ اما ترجیح به انتخاب استدلالهای تناسبی تابعی، در اقدام آنها مشاهده نشد. از سوی دیگر، دو اولویت نخست معلمان ابتدایی در هیچکدام از گونههای معنایی، انجام استدلالهای تناسبی پیچیدهتر «واحدپردازی» و «ضریب مقیاس» نبود.
نتیجهگیری: نتایج این بررسی، بر لزوم توسعه برنامههای حرفه ای دانش پداگوژی محتوای معلمان در این حوزه، بهواسطه اشاعه بکارگیری استراتژیهای استدلال تناسبی تابعی توام با بازنمایی های مناسب اشاره دارد. نامانوس بودن رفتار دانشجو معلمان در این مطالعه، بر ایجاد حساسیت در طراحی برنامههای تعلیمی مرتبط، نسبت به پیامد تاخیر ظهور تفکر تناسبی دانشآموزان، تاکید میکند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Investigating teachers and prospective teachers’ pedagogical content knowledge in the field of proportional reasoning with a focus on their problem solving activities on semantic types
نویسندگان [English]
- A. Poorang 1
- N. Asghary 1
- A. Shahvarani Semnani 2
1 Department of Mathematics, Central Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Department of Mathematics, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
and is a potent means for developing algebraic thinking which necessitates students’ understanding of the functional relationship between measure spaces. The ability to recognize and identify the structural similarity and multiple comparisons in the proportional reasoning process is the base of algebra and advanced mathematics. The concept of proportion and the necessities of developing proportional thinking are cognitively complex and its teaching demands concept-oriented approaches. Studing the quality of teachers' perceptions draws the perspective of the method and development of conceptual structures among the students. The present study focused on determining the extent of recognizing non-proportional situations and also the kind of selected strategies to solve proportional verbal issues in the teaching activity. Considering the importance of the context of this problem, the study focused on four semantic types of the problems in this field. Considering the pedagogical thinking of teachers in solving proportional problems provides the discussion on the obstacles of using the proportional reasoning among different semantic types.
Methods: The study was done by descriptive survey method. The statistical population included 180 teachers of primary schools and mathematics teachers of the first level of the secondary schools, and prospective teachers who participated in the study voluntarily. The research instrument was a researecher-developed test containing 17 problems comprised of 3 non-proportional situations of additive problem types and 14 direct proportional problems, presented in the missing-value type which were either researcher-devised or selected from reliable research sources. The content validity of the test was confirmed by professors in the field of mathematics and testing and psychometrics. The collected data were analyzed using inferential and descriptive statistics.
Findings: The results of the first study revealed that the primary school teachers and the prospective teachers were faced with some difficulties in recognizing non-proportional statements. It seems that the superficial characteristics of verbal problem including having a structure similar to the proportional problems of the type of missing value and also the multiplicative nature of numerical structure are involved in determining the situation as a proportional structure. In studying the the strategies of solving the proportional problems in the teaching activity, the responses of the participants were analyzed using the descrtiptive method based on 9 types of problem-solving strategies. The results of the analyses showed that all of the first levele of the secondary school teachers and the prospective teachers of both of these levels, at least in one of their first two priorities in teaching these problems, applied algorithmic proportional strategies or algebraic equation formulation while being slightly influenced by semantic types. Teachers of the primary schools had little desire to use the algorithmic proportional strategies. On the contrary, as compared to other teachers, they had a higher preference for using functional and numerical proportional reasoning. However, they did not prefer to use proportional functional reasoning in their activities. On the other hand, the first two priorities of the primary school teachers were not included in any semantic types, utilization of more complex proportional reasonings, and scale factor.
Conclusion: The results emphasize the necessity of the development of pedagogical content knowledge in this field in order to develop the application of the strategies of functional proportional reasoning and appropriate representations by teachers which are aimed at providing more desirable conditions for students’ proportional reasoning development. Unexpected behaviors of prospective teachers in this study emphasize creating higher sensitivity to the consequences of delaying the emergence of students’ relative thinking in the instructional plans of teacher training courses.
کلیدواژهها [English]
- Strategy
- Reasoning
- Proportional
- Semantic
- Nonproportional
COPYRIGHTS
©2021 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله