نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس، ایران
2 گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مشکلات معلمان در دوره ابتدایی کمبود وقت به خصوص در درس ریاضی است. کمبود زمان برای آموزش دانش آموزان باعث ایجاد افت تحصیلی و ضعف پایه ریاضی دانش آموزان دوره ابتدایی شده است. به همین دلیل لازم است از روش های درسی استفاده شود که معلمان بتوانند بر این کمبود زمان در برنامه درسی هفتگی فایق آیند. یکی از این روش ها که در تحقیقات انجام شده تاکید زیادی بر اثربخشی آن به خصوص در درس ریاضی شده است، روش تدریس معکوس است. بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یادگیری معکوس بر نگرش و عملکرد در درس ریاضی دانشآموزان پسر پایه چهارم دوره ابتدایی شهرستان نجفآباد بود.
روشها: این تحقیق از نوع تحقیقات شبه تجربی با دو گروه کنترل و آزمایش به همراه پیشآزمون و پسآزمون بهمنظور بررسی تغییرات حاصله پیش و پس از اعمال متغیر آزمایشی در گروه آزمایش و مقایسه آن با گروه کنترل میباشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم دوره ابتدایی شهر نجفآباد در سال تحصیلی 2019-2018 بود. روش نمونهگیری نیز بهصورت خوشهای چندمرحلهای بود. لازم به ذکر است بهمنظور کاهش تفاوتهای اقتصادی و فرهنگی دانش آموزان در این مدارس نمونه از بخش مرکزی شهرستان انتخاب شد. در میان مدارس این منطقه 2 مدرسه پسرانه بهتصادف انتخاب شد و پس از آن یک کلاس چهارم این مدارس بهصورت تصادفی به گروه کنترل و یک کلاس دیگر به گروه آزمایش اختصاص داده شد. از پرسشنامه نگرش به ریاضی ایکن (1971) برای اندازهگیری نگرش به درس ریاضیات دانش آموزان استفاده شد. روایی این پرسشنامه بهوسیله روایی محتوایی و پایایی آن بهوسیله آلفای کرانباخ بررسی و تائید شد. عملکرد تحصیلی ریاضی نیز بهوسیله آزمون ریاضی معلم ساخته اندازهگیری شد. روایی آن بهوسیله معلمان و پایایی آن بهوسیله تصنیف بررسی و تائید شد. دادهها بهوسیله تحلیل کوواریانس یکطرفه تحلیل گردید. روش اجرا به این صورت بود که آموزگار میبایست مواد آموزشی را برای دانش آموزان تدارک دیده و از دانش آموزان بخواهد پس از دیدن کلیپها و استفاده از نرمافزارهای آموزشی فعالیتهای کتاب ریاضی، کار در کلاس و تمرینهای کتاب را در منزل انجام دهد و پس از آن اشکالات خود را در جلسات کلاسی با آموزگار در میان گذاشته و رفع کند. نرمافزار آموزشی، به همراه کلیپها و فیلمهای آموزشی در فواصل زمانی مشخص در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و از آنها خواسته شد در منزل نخست فیلم آموزشی را به تعداد دفعات اختیاری دیده و پس از آن با استفاده از نرمافزار به تمرین مباحث بپردازند و پس از آن فعالیت، کار در کلاس و تمرینات را حل کنند. سپس در کلاس درس معلم فعالیتهای کتاب، بخش کار در کلاس و تمرینات را بررسی کرده و به دانش آموزان بهصورت انفرادی بازخورد توصیفی میدهد و ایرادات و مشکلات آنها را یادداشت کرده که در کلاس توضیح دهد. پس از ارائه توضیحات، از دانش آموزان خواسته می شد که اگر سؤالی دارند یا بخشی از درس را درست متوجه نشدهاند سؤال بپرسند. روند سؤال پرسیدن دانش آموزان تا جایی ادامه مییافت که دانش آموزان بیان میکردند تمام مطالب را آموختهاند و معلم نیز با مشاهده عملکرد دانش آموزان در حل تمرینات و مسائل از یادگیری دانش آموزان مطمئن میشد. این روند در مجموع دو جلسه 45 دقیقهای ریاضی را دربر میگرفت.
یافتهها: نتایج بیانگر این بود که روش یادگیری معکوس برنگرش و بر عملکرد تحصیلی درس ریاضیات تأثیرگذار است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان پیشنهاد کرد که از روش تدریس معکوس می توان برای تدریس ریاضیات در مدارس ابتدایی استفاده کرد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The effectiveness of filliped learning method on attitude and academic performance in Mathematics in elementary schools
نویسندگان [English]
- M. abolghasemi 1
- H. Mohamadi 2
1 Departement of Education, Faculty of Humanities, Hormozgan University, Bandar Abas, Iran
2 Departement of Psychology, Faculty of Humanities, Azad University of Najaf Abad Branch. Najaf Abad, Iran
چکیده [English]
Background and Objectives: One of the problems of elementary school teachers is the lack of time, especially in mathematics. Lack of time to educate students has caused academic failure and weakened the basic math of elementary students. For this reason, it is necessary to use teaching methods so that teachers can overcome this lack of time in the weekly curriculum. One of these methods, which has been emphasized in research, especially in mathematics, is the flipped instruction. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of flipped (or reverse) learning on elementary school students' attitude and performance in mathematics in Najafabad in Iran.
Methods: This study is a quasi-experimental research with pre-test and posttest experimental and control groups, in order to investigate the changes before and after applying the intervetnion in the experimental group and compare it with the control group. The population of this study included all fourth grade male students in Najafabad in the academic year 2019-2018. The sampling method was multistaged clustering. It should be noted that in order to reduce the economic and cultural differences of students in these schools, a sample was selected from the central part of the city. Among the schools in this area, 2 boys' schools were randomly selected, and then two grade 4 classes were randomly assigned to the control group and experimental group respectively. The Aiken Attitude Questionnaire (1971) was used to measure students' attitudes toward mathematics. The validity of this questionnaire was assessed by content validity and its reliability was estimated by Cronbach's alpha. Math academic performance was also measured by a teacher-made math test. Its validity was checked and confirmed by teachers. Data were analyzed by one-way analysis of covariance. The implementation was such that the teacher had to prepare educational materials for the students and ask the students to do the math book activities, work in the classroom and the book exercises at home after watching the clips and using the educational software, and then share and fix the problems in class sessions with the teacher. Educational software, along with educational clips and videos, were provided to students at regular intervals, and they were asked to watch the instructional video at home at an optional number of times, and then to practice the topics using the software, and then solve those activities, class work and exercises. In the classroom, the teacher reviewed the book activities, did classroom work, and exercises, gave students descriptive feedback individually, and wrote down their problems and issues to be explained in class. After the explanation, students were asked to ask questions if they had any or did not understand a part of the lesson correctly. The student questioning process continued until the students stated that they had learned everything, and the teacher was confident in students’ learning by observing their performance in solving exercises and problems. This process included a total of two 45-minute math sessions.
Findings: The results showed that the filliped learning method is effective and influences the academic performance of mathematics.
Conclusion: According to the obtained results, it can be suggested that the filliped instruction can be used to teach mathematics in primary schools.
کلیدواژهها [English]
- Filliped learning
- Mathematic attitude
- Academic performance
- Elementary school
COPYRIGHTS
©2021 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله