نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
2 گروه مدیریت آموزشی، واحد گرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، ایران
چکیده
پیشینه و اهداف: گرایش به نوآوری سازمانی می تواند در بخش نیروی انسانی، مطالعات رفتاری و روانشناختی کارکنان و شناخت ارزشها و تواناییهای آنان یا در بخش فنی و تکنولوژی، تجهیزات، مدرنیزه و فنون جدید و یا در بخش ساختار که شامل مجموعه قواعد، روشها، هنجارها و ضوابط می باشد، روی دهد. پرداختن معلمان و کارکنان اداری به نوآوری، چه به صورت مستقیم یعنی پیاده کردن ایده های نو در زمینه های اداری، فنی و تخصصی توسط خود آنان و چه به صورت غیرمستقیم یعنی استقبال و حمایت از نوآوریها در فضای آموزش و پرورش و کلاس، فضایی به وجود می آورد که در آن روحیه انجام کارهای یکنواخت و تکراری رفته رفته به رفتاری نوآورانه در سطح آموزش و پرورش تبدیل میگردد. با توجه به چالشهایی از جمله بحران در منابع مالی، افزایش دانش آموختگان بیکار و افزایش تقاضاهای اجتماعی باید به این نکته اشاره کرد که با تغییرات جزئی نمی توان در نظام آموزشی تحول ایجاد کرد. همچنین با توجه به آینده نظام های اجتماعی و اقتصادی و نقش و مسئولیت نظام آموزشی در پاسخگویی به نیازهای جامعه ضرورت تفکر استراتژیک در نظام آموزشی و شناخت و تسلط مدیران آموزشی نسبت به مدیریت و برنامهریزی استراتژیک، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش بررسی رابطه تفکر استراتژیک و سرمایه فکری با گرایش به نوآوری سازمانی میباشد.
روش ها: پژوهش حاضر بر مبنای نوع، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی تحلیلی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش استان تهران و مناطق تابعه به تعداد 181 نفر بوده که تمام این افراد به عنوان حجم نمونه درنظر گرفته شدهاند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد تفکر استراتژیک گلدمن (2001)، سرمایه فکری بونتیس (1998) و نوآوری سازمانی جیمنز و همکارانش (2008) استفاده شده است. قابلیت اعتبار پرسشنامه با استفاده از روشهای روایی محتوا و روایی صوری و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و تحلیل فرضیات از آزمونهای آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، T استیودنت، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که تفکر استراتژیک و سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری بر گرایش به نوآوری سازمانی دارند. ضمناً بر اساس نتایج تحقیق، توانایی تفکر استراتژیک در مقایسه با سرمایه فکری، تأثیر بیشتری بر گرایش به نوآوری سازمانی در میان مدیران ادارات آموزش و پرورش شهر تهران دارد. در مجموع با توجه به دادههای گردآوری شده و تحلیلهای انجام شده، تمامی فرضیهها و در نتیجه مدل مفهومی تحقیق پذیرفته شدند.
نتیجهگیری: هر چه تفکر استراتژیک و میزان سرمایه فکری در مدیران ادارات آموزش و پرورش افزایش یابد، گرایش آنها به نوآوری سازمانی نیز افزایش مییابد. ضمناً بر اساس نتایج تحقیق، توانایی تفکر استراتژیک در مقایسه با سرمایه فکری، تأثیر بیشتری بر گرایش به نوآوری سازمانی دارد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Investigating the Relationship between Strategic Thinking and Intellectual Capital with an Attitude Toward Organizational Innovation among Managers and Experts in Tehran Education Areas
نویسندگان [English]
- M. Navid Adham 1
- H. Shafizadeh 2
1 Department of Educational Science, Faculty of Humanities, Shahid Rajaee Teacher Training University, Tehran, Iran
2 Department of Educational Sciences, Garmsar Branch, Islamic Azad University, Garmsar, Iran
چکیده [English]
Background and Objective:Tendency to organizational innovation canhappen in the field of manpower, behavioral and psychological studies of employees and recognition of their values and abilities or in the field of technology and industry, equipment, modernization and new technologies or in the structure that includes a set of rules, methods, norms and criteria. Teachers and administrative staff engage in innovation, either directly, that is, implementing new ideas in administrative, technical and professional fields by themselves, or indirectly, i.e. welcoming and supporting innovations in the education and classroom environment, in which the spirit of monotonous and repetitive work gradually becomes an innovative behavior at the level of education. Given the challenges such as the crisis in financial resources, increasing unemployment rate of graduates and increasing social demands, it should be noted that minor changes cannot modify the education system. Considering the future of social and economic systems and the role and the responsibility of the educational system in responding to the needs of society, the necessity of strategic thinking in the educational system and the knowledge and mastery of educational managers over strategic management and planning, is a necessary and inevitable thing. The purpose of this study is the investigating the relationship between strategic thinking and intellectual capital with an orientation towards organizational innovation.
Methods: The present study is based on the type of applied and based on the method, descriptive-analytic and correlation type. The statistical population of the study consisted of all the managers of the educational districts of Tehran in 181 people, all of whom were considered as sample size. For gathering data, three standard questionnaires include Goldman’s strategic thinking questionnaire (2001), Bontis’s intellectual capital questionnaire (1998) and Jimenez’s organizational innovation questionnaire (2008). Validity of the questionnaire was verified using content and face validity and reliability using Cronbach's alpha coefficient. In order to analyze the data and analyze the hypotheses, inferential statistics tests including Kolmogorov-Smirnov test, T-student, Pearson correlation and regression analysis were used.
Findings:The results showed that strategic thinking and intellectual capital have a positive and significant effect on the orientation towards organizational innovation. In addition, according to the results of research, strategic thinking ability is more effective in orientation towards organizational innovation among Managers in Tehran Education Areas compared to the intellectual capital. In general, according to data collection and analysis of data, all hypotheses were accepted, and conceptual model is confirmed.
Conclusion: As strategic thinking and the amount of intellectual capital increase in the managers of education departments, their tendency to organizational innovation also increases. In addition, according to research results, the ability of strategic thinking compared to intellectual capital, has a greater impact on the tendency to organizational innovation.
کلیدواژهها [English]
- تفکر استراتژیک
- سرمایه فکری
- نوآوری سازمانی
COPYRIGHTS
©2019 The author(s). This is an open access article distributed under the terms of the Creative Commons Attribution (CC BY 4.0), which permits unrestricted use, distribution, and reproduction in any medium, as long as the original authors and source are cited. No permission is required from the authors or the publishers.
ارسال نظر در مورد این مقاله