آموزش الکترونیکی
فخری زمانی؛ بهنام طالبی
چکیده
پیشینه و اهداف: کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس از نمادهای هوشمندسازی کلاسهای درس است که با ظهور شبکههای اجتماعی مجازی نمود بیشتری پیدا کرده و با شیوع بیماری کووید 19، فراگیر شده است. یکی از پیامدهای عمده این فراگیری، کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس است که میتواند موجب ارتقاء درگیری تحصیلی دانشآموزان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس از نمادهای هوشمندسازی کلاسهای درس است که با ظهور شبکههای اجتماعی مجازی نمود بیشتری پیدا کرده و با شیوع بیماری کووید 19، فراگیر شده است. یکی از پیامدهای عمده این فراگیری، کاربرد فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس است که میتواند موجب ارتقاء درگیری تحصیلی دانشآموزان باشد. هدف از پژوهش حاضر تبیین اثرات استفاده زبانآموزان از شبکههای اجتماعی بر درگیری تحصیلی آنان در یادگیری زبان انگلیسی میباشد.روشها: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه زبانآموزان مشغول به تحصیل در کانون زبان ایران – شعبات تبریز به تعداد 1874 نفر میباشد که در ترم بهار 1396 مشغول به تحصیل زبان انگلیسی بودهاند. از این تعداد براساس جدول کرجسی و مورگان و ابتدا با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و بهطور مساوی برحسب شعبات کانون و در مرحله بعد با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی برحسب جنسیت، تعداد 204 نفرشامل 90 نفر دختر و 114 نفر پسر انتخاب شدهاند. معیار ورود به مطالعه، حضور منظم در کلاسهای آموزشی و امتحانات میان ترم و پایان ترم و نیز تمایل به ادامه مشارکت در پژوهش و ارائه اطلاعات بوده و معیار خروج از پژوهش، عدم حضور منظم در کلاسها و یا عدم تمایل به ارائه اطلاعات بوده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه درگیری تحصیلی (96/0₌α) و پرسشنامه استفاده آموزشی از شبکه اجتماعی (96/0₌α) بوده است. هر دو پرسشنامه براساس طیف لیکرت و 5 درجهای میباشد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمون روابط ساختاری و پیش بینی با نرم افزار PLS و در سطح معناداری 05/0 استفاده شده است.یافتهها: شاخصهای توصیفی نشان داد: میانگین درگیری تحصیلی82/93±2/14، میانگین درگیری رفتاری 27/30± 41/4، میانگین درگیری هیجانی 8/33 ± 8/5، میانگین درگیری شناختی 57/29 ± 47/5، میانگین استفاده آموزشی از شبکه اجتماعی برای فعالیت کلاسی 97/22 ± 7/9، میانگین استفاده آموزشی از شبکه اجتماعی برای فعالیت فراکلاسی 38/33 ± 95/8 میباشد. استفاده از آزمون روابط ساختاری با نرم افزار PLS نشان داد: درگیری تحصیلی، درگیری رفتاری و درگیری هیجانی زبانآموزان با افزایش میزان استفاده آموزشی آنان از شبکه اجتماعی برای فعالیت کلاسی، افزایش مییابد (05/0₌P). درگیری تحصیلی و درگیری هیجانی زبانآموزان با افزایش میزان استفاده آموزشی آنان از شبکه اجتماعی برای فعالیت فراکلاسی، افزایش مییابد(05/0₌P). اثرات استفاده آموزشی زبانآموزان از شبکه اجتماعی برای فعالیت کلاسی، بر درگیری شناختی و استفاده آموزشی زبانآموزان از شبکه اجتماعی برای فعالیت فراکلاسی، بر درگیری رفتاری و درگیری شناختی معنادار نمیباشد (05/0< P). با توجه به ضریب تعیین تصحیح شده میتوان 17 درصد تغییرات درگیری تحصیلی را براساس میزان استفاده آموزشی زبانآموزان از شبکه اجتماعی پیشبینی نمود.نتیجهگیری: با افزایش کاربست فنآوریهای مبتنی بر شبکه اجتماعی مجازی در کلاس درس، برنامهریزی اصولی و تنظیم محتوای مناسب میتوان درگیری تحصیلی را در زبانآموزان ارتقاء داد. راه اندازی نرمافزارهای مختلف آموزشی در دوران شیوع کرونا، فرصت مناسبی برای استفاده متناسب از فنآوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس و کلاسهای آموزش زبان خارجی در مراکز آموزش زبان میباشد که سرمایهگذاری مناسبی برای ارتقاء درگیری تحصیلی در کلاسهای درس خواهد بود.
آموزش الکترونیکی
فرهاد سراجی؛ رضا مالمیر؛ حامد عباسی کسانی
چکیده
پیشینه و اهداف: کاربران با انگیزههای متفاوت وارد شبکههای اجتماعی میشوند و نحوه مشارکت آنها نیز در شبکههای اجتماعی از هم متفاوت است. معلمان بهعنوان کاربر شبکههای اجتماعی با اهداف و انگیزههای گوناگون، شیوه مختلفی را برای مشارکت در این شبکهها برمیگزینند. لذا پژوهش حاضر با تأکید بر نقش انگیزهها در نحوه ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: کاربران با انگیزههای متفاوت وارد شبکههای اجتماعی میشوند و نحوه مشارکت آنها نیز در شبکههای اجتماعی از هم متفاوت است. معلمان بهعنوان کاربر شبکههای اجتماعی با اهداف و انگیزههای گوناگون، شیوه مختلفی را برای مشارکت در این شبکهها برمیگزینند. لذا پژوهش حاضر با تأکید بر نقش انگیزهها در نحوه استفاده از شبکههای اجتماعی معلمان به مطالعه انگیزهها و نحوه مشارکت معلمان در شبکههای اجتماعی میپردازد. اهداف ویژه آن عبارتند از:1. تعیین نحوه استفاده معلمان فعال در شبکههای اجتماعی مجازی از این شبکهها.2. تعیین نوع بازخوردهای معلمان در شبکههای اجتماعی.روشها: پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد کیفی انجام شده است. میدان پژوهش، گروهها و تالارهای گفتگوی شبکههای اجتماعی معلمان ایران میباشد. در این پژوهش با 30 نفر از معلمان فعال در شبکههای اجتماعی مصاحبه نیمهساختاریافته صورت گرفت که 14 نفر از آنان مرد و 16 نفر زن بودند که همه این افراد، مدیر کانال مجازی و ابرگروههای مختلف در شبکههای اجتماعی بودند و با استفاده از منطق نمونهگیری هدفمند و شیوه ملاکمحور انتخاب شدند. ملاک انتخاب آنها سابقه گروه یا کانال، تعداد دنبالکنندگان و تعداد بازدیدکنندگان بود. همچنین معلمانی برای مصاحبه انتخاب شدند که علاوه بر این ملاکها، در حوزه تولید محتوای الکترونیکی در شبکههای اجتماعی توسط سایت مرکز رشد به عنوان فرد فعال در تولید محتوا برگزیده شده بودند. هر مصاحبهشونده به مدت 40 الی 45 دقیقه حول محور سؤالات مصاحبه نظرات خود را مطرح کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. در این روش ابتدا مفاهیم و کدهای مهم از متن مصاحبه استخراج میشود و سپس جایگاه هر مضمون از نوع فراگیر، سازماندهنده و پایه در شبکه مضامین مشخص میگردد. در این پژوهش برای انجام این فرایند گامهای زیر طی شد: 1) در ابتدا با مطالعه مکرر دادهها و خواندن فعال آنها، جستجوی معانی و کشف الگوها با یاداشتبرداری و علامتگذاری دادهها آغاز گردید (آشنایی با دادهها). 2) پس از خواندن دادهها، کدها و مفاهیم معرف دادهها ایجاد شد (ایجاد کدهای اولیه). 3) کدهای شناساییشده، سازمان داده شده و به مضمونهای مشخص تبدیل شدند (ایجاد مضمونها). 4. در این مرحله مضمونها نامگذاری و در صورت نیاز بازنگری شدند. 5) شبکه مضامین برای شناسایی مضامین پایه، سازماندهنده و فراگیر ایجاد شد و در ادامه گزارش نهایی دادهها تنظیم شد.یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که معلمان از شبکههای اجتماعی با انگیزههای شخصی برای تفریح، دسترسی به اخبار و تعامل با آشنایان و با انگیزههای شغلی برای توسعه حرفهای و تعامل با همکاران بهره میگیرند. انگیزههای معلمان بر نحوه ارائه بازخورد و شیوه مشارکت آنها در شبکههای اجتماعی مؤثر است. بازخوردها و مشارکت آنها در شبکههای اجتماعی متنوع است که میتوان آنها را به شش سطح منتشرکنندگی، لایککنندگی، کنترلکنندگی، مشورتدهی، نقدکنندگی و کامنتگذاری مستدل طبقهبندی نمود.نتیجهگیری: سطوح مشارکت معلمان در شبکههای اجتماعی از منظر توسعه حرفهای و یادگیریهای شغلی آنها از این منظر حائز اهمیت است که هراندازه بتوان با طرحها و برنامههای مشخص، مشارکت معلمان در شبکههای اجتماعی را طوری سازماندهی کرد که از تعاملات ضعیف مانند منتشرکنندگی، لایککنندگی و کنترلکنندگی به سمت مشورتدهی، نقدکنندگی و استدلالورزی حرکت کنند؛ به شکل عمیق با مفاهیم شغلی خود در شبکههای اجتماعی درگیر میشوند و از ظرفیتهای هر زمانی، هر مکانی و تعاملی این محیط برای توسعه حرفهای خود بهره میگیرند.