فناوری آموزش- دوره متوسطه
کاظم عبدالهپور؛ ابوالفضل رفیعپور
چکیده
هدف مقاله حاضر، بررسی تجربه زیستة چرخة مدلسازی دانشآموزان با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی است. برای این منظور، از یک مسأله با عنوان «نان محلی و نان شهری» استفاده شده است که حاصل تجربة 3 سالة نویسنده اول، در یکی از روستاهای واقع در محدودة جنوب شرقی ایران بوده است. در این پژوهش، از نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تا ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر، بررسی تجربه زیستة چرخة مدلسازی دانشآموزان با استفاده از رویکرد پدیدارشناختی است. برای این منظور، از یک مسأله با عنوان «نان محلی و نان شهری» استفاده شده است که حاصل تجربة 3 سالة نویسنده اول، در یکی از روستاهای واقع در محدودة جنوب شرقی ایران بوده است. در این پژوهش، از نمونهگیری هدفمند استفاده شده و تا رسیدن به اشباع اطلاعات، نمونهگیری ادامه یافته است. در این مطالعه، جمعاً 16 دانشآموز دختر پایه نهم (8 گروه دو نفره) شرکت داشتند. دادههای مطالعه از منابع مختلف شامل مشاهده مشارکتی، برگههای دانشآموزان، گفتگوهای بین مصاحبهگر و دانشآموز و مصاحبههای نیمهساختیافته جمعآوری و با استفاده از روش تفسیری، تحلیل شدهاند. یافتههای مسأله پخت نان که مسألهای اصیل و برگرفته از زندگی واقعی دانشآموزان روستایی بود، نشان میدهد دانشآموزان از مرحلة اول تا پنجم مدلسازی به ترتیب قادرند مسأله دنیای واقعی را بیان کنند؛ از دادههای واقعی مدل ریاضی بسازند؛ با استفاده از تجربة زیسته و دانش ریاضی نتایج ریاضی را به دست آورند. تجربة پخت نان بر تجسم دانشآموزان در تفسیر نتایج و باور آنها اثر گذاشته است. بنابراین، مهمترین نتایجی که پژوهش حاضر به آن رسیده است عبارتند از اینکه تجربة زیستة دانشآموزان به حل مسألة مدلسازی کمک کرده است و نقش مهمی در پر کردن شکاف بین دنیای واقعی و دنیای ریاضی داشته است.