فناوری آموزش- دوره متوسطه
مهرانه شیبانی کارخانه؛ نرگس یافتیان
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از مشکلات اساسی در نظامهای آموزشی، افت تحصیلی دانشآموزان در دروس پایه مانند درس ریاضی بوده است. عوامل مختلفی مانند پایین بودن خودراهبری دانشآموزان بر پیشرفت ریاضی آنها اثر دارند. ایجاد استقلال یکی از اهداف یادگیری خودراهبر و ضروریات کلاس درس ریاضی است. در اکثر اوقات، دانشآموزان در درس ریاضی به معلم وابستهاند ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از مشکلات اساسی در نظامهای آموزشی، افت تحصیلی دانشآموزان در دروس پایه مانند درس ریاضی بوده است. عوامل مختلفی مانند پایین بودن خودراهبری دانشآموزان بر پیشرفت ریاضی آنها اثر دارند. ایجاد استقلال یکی از اهداف یادگیری خودراهبر و ضروریات کلاس درس ریاضی است. در اکثر اوقات، دانشآموزان در درس ریاضی به معلم وابستهاند و تمایلی به حل مسائل چالشبرانگیز ندارند. پرورش یادگیرندگان مستقلی که بتوانند کنجکاو، خلاق و توانمند در رهبری کردن یادگیری خودشان باشند از اهداف اصلی هر سیستم آموزشی است. یادگیری خودراهبر میتواند اعتماد به نفس، استقلال، ظرفیت یادگیری برای یادآوری مطالب در دوره زمانی طولانی و توانایی دانشآموزان در انتقال مفاهیم را افزایش و مهارت یادگیری مادامالعمر را در آنان توسعه دهد. جهت ارتقای سطح خودراهبری دانشآموزان میتوان از روشهای فعال استفاده نمود. از جمله روشهای تدریس فعال، تدریس به شیوه بازیوارسازی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تدریس به شیوه بازیوارسازی بر خودراهبری ریاضی دانشآموزان پایه دهم فنی و حرفهای است.روشها: پژوهش حاضر به شیوه نیمهآزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعهآماری پژوهش را دانشآموزان دختر پایه دهم فنی و حرفهای شهرستان ورامین و نمونه شامل 194 دانشآموز (96 نفر گروه آزمایش و 98 نفر گروه کنترل) بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. دانشآموزان گروه آزمایش، طی 8 جلسه بخشی از مفاهیم چالشبرانگیز ریاضی را به کمک بازیوارسازی آموزش دیدند و در گروه گواه، روش مرسوم و سنتی برای تدریس همان مفاهیم ریاضی بهکار گرفته شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه خودراهبری ریاضی شامل 15 گویه بود که مؤلفههای انگیزه یادگیری، برنامهریزی و اجرا، خودنظارتی و ارتباط بین فردی را اندازهگیری میکرد. آلفای کرونباخ پرسشنامه خودراهبری ریاضی برابر 892/0 و آلفای کرونباخ برای مؤلفههای انگیزه یادگیری، برنامهریزی و اجرا، خودنظارتی و ارتباط بین فردی به ترتیب 846/0، 787/0، 735/0 و 704/0 بهدست آمد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی مانند جدولهای توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد.یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تدریس به شیوه بازیوارسازی در گروه آزمایش، به جز مؤلفه انگیزه یادگیری (648/2=F، 105/0=Sig) بر سایر مؤلفههای خودراهبری ریاضی دانشآموزان از جمله برنامهریزی و اجرا (524/9=F، 002/0=Sig)، خودنظارتی (248/10=F، 002/0=Sig) و ارتباط بین فردی (598/5=F، 019/0=Sig) تأثیر معناداری داشته است به گونهای که میانگین نمرات گروه آزمایش از گروه کنترل بهطور معناداری بیشتر بود و همچنین میانگین مؤلفه انگیزه یادگیری در گروه آزمایش افزایش یافت اما تفاوت معنادار نبود.نتیجهگیری: نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که تدریس به شیوه بازیوارسازی در ارتقا استقلال و مسئولیت یادگیری دانشآموزان در ریاضی و بر سه مؤلفه یادگیری خودراهبری ریاضی تأثیر دارد. به بیان دیگر، در تدریس به شیوه بازیوارسازی با ایجاد احساس نیاز به یادگیری و قبول نقش و مسئولیت خود در آن، تأثیر مثبت بر یادگیری خودراهبر دانشآموزان دارد. نتایج پژوهشها نشان میدهند که آموزش با بهکارگیری بازی با افزایش سطح یادگیری خوراهبر و ایجاد استقلال در دانشآموزان بر عملکرد ریاضی آنها تأثیر مثبت دارد. دبیران، مؤلفان کتابهای درسی، برنامهریزان و دستاندرکاران آموزشی میتوانند جهت بهبود و اصلاح روشهای آموزشی، از نتایج پژوهش حاضر بهرهمند شوند.
بازی گونه سازی
فاطمه صدیقی مطللق؛ محسن روشنیان رامین؛ حمیده سادات خادمی
چکیده
پیشینه و اهداف: ریاضی، یکی از دروس اصلی دوره ابتدایی و نیازمند توجه ویژه است، به همین دلیل جهت بهبود پیشرفت ریاضی باید به نقش عوامل انگیزشی بهویژه، نگرش به ریاضی توجه کرد و روشهای آموزش را در مسیر ایجاد علاقه به این درس سوق داد، در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر بازی بر نگرش و یادگیری ریاضی در دانشآموزان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ریاضی، یکی از دروس اصلی دوره ابتدایی و نیازمند توجه ویژه است، به همین دلیل جهت بهبود پیشرفت ریاضی باید به نقش عوامل انگیزشی بهویژه، نگرش به ریاضی توجه کرد و روشهای آموزش را در مسیر ایجاد علاقه به این درس سوق داد، در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر بازی بر نگرش و یادگیری ریاضی در دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی انجام شد.روشها: روش تحقیق در این پژوهش، شبهآزمایشی از نوع طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی، سال تحصیلی 1401-1402 در شهرستان ملارد بود که نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد؛ بدینصورت که از بین مدارس ابتدایی شهرستان ملارد، مدرسه ابتدایی دخترانه ایران 2 انتخاب شد و از بین 4 کلاس اول این مدرسه، 2 کلاس درنظر گرفتهشد. دانشآموزان این دو کلاس براساس میانگین نمره ریاضی از کم به زیاد مرتب شدند، سپس از بالا دو نفر دو نفر انتخاب و بهصورت تصادفی یک نفر در گروه آزمایش و یک نفر در گروه گواه قرار گرفتند و درنهایت، گروه آزمایش 31 دانشآموز و گروه گواه نیز 31 دانشآموز بود. بهعبارت دیگر، از دو طریق شباهت میانگین و گمارش تصادفی، گروهها همگن شدند. ابزار این پژوهش، شامل 5 بازی غیردیجیتالی بود که توسط پژوهشگر طراحی و اجرا شد. پس از مشخص شدن دو گروه، پیشآزمون یادگیری درس ریاضی و آزمون نگرش به درس ریاضی از هر دو گروه بهعمل آمد، سپس، مباحث (آشنایی با اعداد، جمع اعداد، و آشنایی با جدول یکان-دهگان) طی پنج جلسه 45 دقیقهای (با جلسه پیشآزمون و پسآزمون 7جلسه) در گروه آزمایش به روش بازی توسط پژوهشگر در کلاس تدریس شد. همزمان، این مباحث در گروه گواه طی پنج جلسه 45 دقیقهای (با جلسه پیشآزمون و پسآزمون 7جلسه) به روش سنتی و متداول توسط معلم کلاس تدریس و سپس، پسآزمون اجرا شد. ابزار گردآوری دادهها در این پروژه شامل پرسشنامه نگرش به ریاضی آیکن و آزمون محققساخته ریاضی بود. پرسشنامه نگرش به ریاضی آیکن سه خرده مقیاس (لذت بردن از درس ریاضی، ترس از ریاضی و ارزش گزاردن و اهمیت دادن به درس ریاضی) را تحت پوشش قرار داده بود و ضریب پایایی ابزار پرسشنامه به ترتیب 887/0، 841/0، 912/0 است. آزمون یادگیری ریاضی توسط محققین طراحی شد، روایی این آزمون توسط معلمان پایه اول تأیید شد و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ 81/0 بهدست آمد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و در بخش آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد.یافتهها: بررسی دادهها، حاکی از آن بود که استفاده از بازی بر نگرش و یادگیری ریاضی دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی تأثیرمیگذارد و لذا فرضیه اصلی پژوهش، مبنی بر اینکه آموزش مبتنی بر بازی بر نگرش و یادگیری ریاضی در دانشآموزان دختر پایه اول ابتدایی مؤثر است، تأیید میشود. دیگر فرضیههای پژوهش نیز در سطح معناداری 001/0 تأیید شدند.نتیجهگیری: از نتایج پژوهش حاضر میتوان اینگونه برداشت کرد که فراگیران با استفاده از بازی درس را بهتر میآموزند و به خاطر میسپارند، آنها از این روش تدریس لذت بیشتری میبرند، فعالتر و پویاتر میشوند و روند یاددهی و یادگیری سرعت چشمگیری به خود میگیرد و این امر باعث بهبود نگرش نسبت به درس خواهد شد.
رویکردهای نوین آموزشی
سعید حق جو؛ ابراهیم ریحانی
چکیده
پیشینه و اهداف: پژوهشهای اخیر ریورا وسینکلیر و دیگران، تأثیر تواناییهای فضایی در دستیابی به اهداف مختلف در زمینههای متفاوت درسی و زندگی واقعی را نشان میدهند و نیاز به گسترش یادگیری آن را در تمامی سطوح تحصیلی پیشنهاد میکنند. رویکردهای سنتی گذشته به آموزش هندسه بر پایه طبقهبندی اشکال و اشیاء و خواص آنها به طور شهودی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پژوهشهای اخیر ریورا وسینکلیر و دیگران، تأثیر تواناییهای فضایی در دستیابی به اهداف مختلف در زمینههای متفاوت درسی و زندگی واقعی را نشان میدهند و نیاز به گسترش یادگیری آن را در تمامی سطوح تحصیلی پیشنهاد میکنند. رویکردهای سنتی گذشته به آموزش هندسه بر پایه طبقهبندی اشکال و اشیاء و خواص آنها به طور شهودی و در نهایت اثبات رسمی متمرکز شده است. در حال حاضر تأکید بیشتر بر تواناییهای فضایی مانند چرخش ذهنی، بازنمایی اشیاء سه بعدی، و هماهنگی حرکت و موقعیت میباشد. قراردادن چنین تواناییهایی در کتابهای درسی نقش بسزایی در درک دانشآموزان از مفاهیم هندسه دارد. طبقهبندی سولو (Structure of Observed Learning Outcome) یکی از کاربردیترین نظریهها میباشد که در زمرهی چارچوبهای عمومی و موضعی رشد شناختی قرار میگیرد. اهمیت این نظریه در این است که میتواند در همه مقاطع و سنین، درک و فهم دانشآموزان از یک موضوع را مورد ارزیابی قرار دهد. هدف از این پژوهش، بررسی توانایی مهارتهای فضایی دانشآموزان در حل یک تکلیف و تجزیه و تحلیل پاسخهای آنها بر اساس طبقهبندی سولو است. نظریه سولو یکی از نظریههای آموزش ریاضی است که کاربرد زیادی در شناخت ما از درک و فهم دانشآموزان و یادگیری ریاضی دارد.روش ها: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. سؤالی از آزمون استاندارد پردو (Purdue) در مورد تجسم فضایی انتخاب گردیده که روایی صوری و محتوایی آن توسط سه نفر از اساتید آموزش ریاضی و چهار نفر از دبیران هندسه تأیید شده است. به کمک معیار آلفای کرونباخ، ضریب پایایی تقریبی آن به دست آمد. شرکت کنندگان در این مطالعه، 498 نفر از دانشآموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم هستند که به طور خوشهای تصادفی چند مرحلهای، از مدارس نظری و فنی و حرفهای شهرستان بوشهر انتخاب شدهاند.یافتهها: نتایج نشان میدهند که در زمینه تجسم فضایی، دانشآموزان مدارس معمولی در سطح تکساختاری قرار دارند. در این آزمون دانشآموزان هنرستانی هیچکدام به سطوح چندساختاری و رابطهای نرسیدند. در حین بررسی پاسخها، نوع تفکر، راهحلهای چندگانه، استراتژیها و اشتباهات مفهومی رایج نیز تحلیل شده است.نتیجهگیری: مدل سولو به معلمان در مورد ارزیابی از نتایج یادگیری و بررسی درک و فهم دانشآموزان کمک میکند. در جهت بهبود درک دانشآموزان از تجسم فضایی و افزایش مهارتهای فضایی پیشنهاد میشود ارائه مسائلی از این دست در برنامهها و کتابهای درسی نیز مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از هندسه پویا و نرمافزارها در جهت درک بهتر تجسم فضایی همانطور که تحقیقات ازدمیر و ایلدیز نشان میدهد تأثیر گذار است. همچنین استفاده از مدل سولو به پژوهشگران و معلمان برای ارزیابی درک دانشآموزان از یک موضوع پیشنهاد میشود. نتایج مطالعه برای برنامهریزان، مؤلفان کتابهای درسی و محققان بسیار حائز اهمیت است.
آموزش الکترونیکی- مجازی
الهه امینی فر؛ بهرام صالح صدق پور؛ فاطمه ولی نژاد ترکمانی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر تکنولوژی در یادگیری ریاضی از دو کلاس دانش آموزان دختر دوره پیش- دانشگاهی ریاضی و فیزیک شهر ترکمنچای، یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان کنترل انتخاب شدند. مبحث گراف کتاب ریاضیات گسسته به گروه آزمایش با استفاده از نرم افزار آموزشی نیوگراف که نوعی نرم افزار تعاملی پویا است، و به گروه کنترل بدون استفاده ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر تکنولوژی در یادگیری ریاضی از دو کلاس دانش آموزان دختر دوره پیش- دانشگاهی ریاضی و فیزیک شهر ترکمنچای، یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر به عنوان کنترل انتخاب شدند. مبحث گراف کتاب ریاضیات گسسته به گروه آزمایش با استفاده از نرم افزار آموزشی نیوگراف که نوعی نرم افزار تعاملی پویا است، و به گروه کنترل بدون استفاده از این نرم افزار تدریس شد. در آغاز دوره آموزشی پیش آزمون و در پایان دوره پس آزمونی از هر دو گروه گرفته شد. نتایج استفاده از تحلیل کوواریانس یکطرفه نشان داد که در سطح معناداری 05/0 p<نمرات گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل است. این پژوهش همچنین در صدد پاسخگویی به سؤالات زیر می باشد: در تدریس ریاضیات آیا کل آموزش باید با استفاده از تکنولوژی باشد، یا تکنولوژی با سایر روش های آموزشی تلفیق شود؟، چه راهکارهایی می توان درصورت عدم تکنولوژی برای تدریس بکار برد؟