محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
زهره شرعی؛ هادی حاج آبادی
چکیده
پیشینه و اهداف: نوآوری به یکی از مهارتهای کلیدی سازمانها برای مقابله با تغییرات محیط خارجی تبدیل شدهاست. توسعه مبانی نظری و الزامات عملکرد مدیریت نشان میدهد که مکانیسم نوآوری کارکنان باید از منظر برنامهریزی فعال و خود مدیریتی کارکنان مورد بررسی قرار گیرد. براساس تئوری هدفگرا که بر ابتکار و خودانگیختگی تمرکز دارد، میتوان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نوآوری به یکی از مهارتهای کلیدی سازمانها برای مقابله با تغییرات محیط خارجی تبدیل شدهاست. توسعه مبانی نظری و الزامات عملکرد مدیریت نشان میدهد که مکانیسم نوآوری کارکنان باید از منظر برنامهریزی فعال و خود مدیریتی کارکنان مورد بررسی قرار گیرد. براساس تئوری هدفگرا که بر ابتکار و خودانگیختگی تمرکز دارد، میتوان مبنایی نظری برای مطالعه نحوه مدیریت فعال و ترویج نوآوری توسط کارکنان فراهم کرد. بنابراین، برای سازمان آموزش و پرورش شناخت کارکنان هدفگرا و بررسی تأثیر این ویژگی بر عملکرد نوآورانه میتواند اهمیت بسیاری داشته باشد و زمینهساز بهبود عملکرد نوآورانه در این سازمان باشد. شایان ذکر است که بسیاری از مطالعات تنها بر روی عامل واحد عملکرد نوآوری کارکنان تمرکز میکنند، درصورتیکه عملکرد نوآورانه نیازمند وجود کارکنانی است که خلاقیت داشته باشند و اهدافشان با اهداف سازمان سازگاری داشته باشد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر شخصیت خلاق و جهتگیری هدف بر عملکرد نوآورانه است.روشها: پژوهش حاضر از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی است و از لحاظ روش در دسته تحقیقات توصیفی- همبستگی قرار میگیرد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان آموزش و پرورش و معلمان شهرستان درمیان که 500 نفر بودند، تشکیل میدهد و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 217 نفر تعیین شد که پرسشنامهها بهصورت تصادفی ساده توزیع شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد جهتگیری هدف با ابعاد یادگیری هدف، اثبات عملکرد و اجتناب از عملکرد ونده، پرسشنامه عملکرد نوآورانه ژو و جورج و پرسشنامه شخصیت خلاق گاف با طیف پنج گزینهای لیکرت استفاده شد. فرضیهها بهروش مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار 3 PLS آزمون شدند و برازش مدل مورد بررسی قرار گرفت.یافتهها: یافتهها، نشانمیدهد جهتگیری یادگیری هدف، جهتگیری اثبات عملکرد و شخصیت خلاق تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد نوآورانه دارند؛ در حالی که تأثیر جهتگیری اجتناب از عملکرد بر عملکرد نوآورانه معکوس است (96/1<T). همچنین، یافتهها نشان داد جهتگیری هدف در رابطه بین شخصیت خلاق بر عملکرد نوآورانه نقش میانجی دارد (96/1<T) ولی این رابطه را تعدیل نمیکند (96/1>T).نتیجهگیری: معلمان و کارکنان آموزش و پرورش وقتی رویکرد جهتگیری هدف یادگیری را داشتهباشند، در پی افزایش مهارتها و کسب اطلاعات جدید در خصوص نحوه انجام کار خود و تدریس برمیآیند و نیازی به پاداش از طرف سازمان ندارند و بهخاطر احساس رضایت از خودشان و برتری، به کسب اطلاعات میپردازند تا شیوههای انجام کارشان را بهبود بخشند. همچنین، این معلمان و کارکنان بهخاطر جهتگیری اثبات عملکرد، به یادگیری روشهای جدید انجام وظایف علاقه نشان میدهند و از فراگیری مهارتهای جدید استقبال میکنند که اینها زمینه عملکرد نوآورانه معلمان و کارکنان را فراهم میکند. چنانچه یادگیری فقط برای اجتناب از شکست باشد، و معلمان و کارکنان از اینکه تواناییهای آنها زیر سؤال نرود به یادگیری روی آورند، این یادگیری نمیتواند آنها را به عملکرد نوآورانه تشویق کند. در سازمان آموزش و پرورش درمیان و معلمان شاغل در این شهرستان ویژگیهای شخصیتی خلاق میتوانند عملکرد نوآورانه را بهبود بخشند، افراد دارای شخصیت خلاق از ریسک کردن نمیترسند و در عین حال، فقط سعی میکنند که کارها را بهنحو درست و معنادار انجام دهند. این ویژگی برای معلمان میتواند در امر تدریس بسیار کمککننده باشد که بتوانند تدریس و رفتار متناسب با محیط درس و کلاس داشته باشند و با عملکرد نوآورانه خود باعث ایجاد خلاقیت و نوآوری در دانشآموزان شوند. پس میتوان گفت معلمان و کارکنانی که خلاقیت دارند با استفاده از کسب مهارت و تبادل دانش و یادگیری راه حلهای جدید برای انجام وظایف میتوانند عملکرد نوآورانهای داشته باشند؛ ولی اگر ترس از پرسیدن سؤالات و ابهامات داشته باشند و برای اجتناب از ناتوانی در حل مسائل با دیگر معلمان و کارکنان، دانشی را مبادله نکنند ممکن است قادر به بروز عملکرد نوآورانه نباشند. با توجه به نتایج بهدست آمده، اگر سازمان آموزش و پرورش بتواند آگاهی خود مدیریتی و جهتگیری هدف معلمان و کارکنان را از طریق یک سری اقدامات تحریک و تنظیم کند نقش بیشتری در بهبود منابع انسانی و دستیابی به رشد پایدار خواهد داشت.