محمد بداغی؛ عباس خورشیدی؛ بتول فقیه آرام؛ اسقندیار دشمن زیاری؛ سعید مرادی
چکیده
پیشینه و اهداف: نظام آموزشوپرورش در حال حاضر، بنا به ضرورت تغییرات گسترده اجتماعی، یکی از سازمانهای پیچیده و به اصطلاح پهنپیکر در هر کشوری محسوب میشود و با رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور پیوندی عمیق دارد. در این راستا، سیستم آموزشی سازمان آموزشوپرورش نیز بهعنوان یک سیستم باز که در تعامل با مؤلفههای درونی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: نظام آموزشوپرورش در حال حاضر، بنا به ضرورت تغییرات گسترده اجتماعی، یکی از سازمانهای پیچیده و به اصطلاح پهنپیکر در هر کشوری محسوب میشود و با رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور پیوندی عمیق دارد. در این راستا، سیستم آموزشی سازمان آموزشوپرورش نیز بهعنوان یک سیستم باز که در تعامل با مؤلفههای درونی و بیرونی متعدد و دارای راهبرد و اهداف خاص منطبق با راهبرد و ساختار آموزش و پروش است، در راستای حرکت بالنده خود نیازمند آن است که به نیازهای جامعه پاسخ مناسبی داده و یا نیازهای جامعه را تأمین نماید. براساس تحقیقات بهعمل آمده و نتایج حاصله میتوان گفت توجه جدی به مقوله کارآفرینی خصوصاً بهصورت علمی و از مسیر دستگاه تعلیم و تربیت باعث کاهش نرخ بیکاری، افزایش درآمد سرانه، توجه به تولید و توجه کمتر به درآمدهای حاصل از ارائه خدمات و عدم وابستگی اقتصاد به منابع زیرزمینی، تنوع تولید، توسعه صادرات، ارتقای نوآوری، رشد و شکوفایی استعدادهای دانشآموزان میشود. این مقاله، سعی بر این دارد که با استفاده از تجربیات اجرایی و دانش و سرمایههای علمی در مراکز علمی، مدارس و حوزههای مرتبط با کارآفرینی و نیز کارآفرینان موفق، به طراحی الگوی مدارس کارآفرین در دوره دوم متوسطه برای آموزشوپرورش در شهر تهران بپردازد.روشها: پژوهش حاضر، ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر نوع دادهها کیفی و ازنظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد به روش تحلیل ابعاد است. جامعه پژوهش حاضر، خبرگان این حوزه بودند که با روش نمونهگیری نظری از نوع گلولهبرفی و تا اشباع نظری با 15 نفر از آنها مصاحبه انجام شد. ابزار سنجش پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که براساس آن ابعاد، مؤلفهها و شاخصها ترسیم و توسط خبرگان تأیید و اعتباریابی شد. اعتبار و روایی ابزار سنجش، با روش اجماع سه سویه بهدست آمد و تجزیهوتحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاریهای باز، محوری و انتخابی انجام گرفت.یافتهها: در این مطالعه ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مدرسه کارآفرین مشخص شدند. 5 بعد، 18 مؤلفه و 139 شاخص برای الگوی مدارس کارآفرین در دوره دوم متوسطه نهایی شد. پس از تأیید نهایی و اولویتبندی خبرگان، ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای سازنده الگو ترسیم شده و مجدداً الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد. یافتهها، نشان داد که ابعاد سازنده الگوی مذکور مشتمل بر پنج بعد مربوط به مسائل زیرساختی، ساختاری، سرمایه انسانی، محیط کسبوکار و فرایندهای آموزشی بود که این ابعاد، شامل 18 مؤلفه فرعی بود که به ترتیب اولویت ارائه شد.نتیجهگیری: آموزش کارآفرینانه در ایران که اجراییترین راهبرد برون رفت از بن بستها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور است، از یک طرف به الگوگیری از برنامهها، خطمشیها و تجربیات کشورهای پیشرفته و از طرف دیگر به در نظر گرفتن شرایط بومی کشور نیاز دارد. کارشناسان آموزشی و مدیران مدارس، میتوانند از یافتههای الگو استفاده نموده و براساس آن بهترین و مناسبترین شیوه و روش را برای هدایت مدارس به سمت یک مدرسه کارآفرین بهکار گیرند.