آموزش الکترونیکی
نجف طهماسبی پور؛ فریده حمیدی؛ زهرا کاظمی
چکیده
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از محتوای الکترونیکی درس ریاضی بر یادگیری خودتنظیم و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نهم بود.روشها: این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و جامعه مورد نظر، دانشآموزان سال سوم دوره اول متوسطه (نهم) دبیرستان دولتی پروین اعتصامی شهرستان الیگودرز بود که ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی استفاده از محتوای الکترونیکی درس ریاضی بر یادگیری خودتنظیم و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نهم بود.روشها: این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیشآزمون، پسآزمون با گروه کنترل و جامعه مورد نظر، دانشآموزان سال سوم دوره اول متوسطه (نهم) دبیرستان دولتی پروین اعتصامی شهرستان الیگودرز بود که در سال96-97 به تحصیل مشغول بودند. حجم نمونه ۴۰ نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بین کلاسهای سال سوم متوسطه اول انتخاب شدند.20 نفر بهعنوان گروه آزمایش و 20 نفر بهعنوان گروه کنترل تعیین شدند. گروه آزمایش در ده جلسه یک ساعته مورد آموزش الکترونیک درس ریاضی قرار گرفتند.پیش از اجرای پژوهش و با اتمام برنامه های آموزش گروهی، پرسشتامه خودتنظیمی بوفارد و پرسشنامه محققساخته برای تعیین نمره پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی بر روی شرکت کنندگان انجام گردید.یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش با استفاده از محتوای الکترونیکی بر روی گروه آزمایش که این برنامه را دریافت کردهاند، در مقایسه با دانشآموزان گروه کنترل که این برنامه را دریافت نکردهاند، تأثیر معنیداری داشت؛ بهطوریکه موجب افزایش یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی درس ریاضی در گروه آزمایش شد ( بهعبارت دیگر، پس از تعدیل نمرههای پیش آزمون، عامل بین آزمودنیهای دو گروه اثر معناداری داشت. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت، بهکارگیری محتوای الکترونیکی بر خودتنظیمی شناختی دانشآموزان پایه نهم مؤثر است. میزان اثر بهکارگیری محتوای الکترونیکی بر خودتنظیمی شناختی6/27 درصد بود. نتیجهگیری: در این رویکرد آموزشی، دانش آموزان بازخورد مناسبی اخذ کرده و با راهکارهای مطلوب، از وقت مورد نظر برای فرایند یادگیری درس ریاضی بهره می بردند. توجه به پتانسیلهای متعدد صوتی، تصویری، طراحی و انیمیشن، نرمافزارهای چند رسانه ای، بطور همزمان چندین حس را تحریک کرده، باعث می شود که دانشآموزان بتوانند مطالب را جذابتر، با تنوع بیشتر و جامع تر درک کرده و موجب افزایش انگیزش تحصیلی آنان، به منظور فراگیری و فهم مناسبتر شود. استفاده از تکنیک خودتنظیمی در چارچوب ابزارهای چندرسانهای، فرایندهای پردازش اطلاعات را تقویت می کند کاربرد بموقع و مناسب این ابزارها، موجب وسعت بخشیدن به فرایندهای درکی، آسان سازی موقعیتهای شناختی، روان شدن برنامه های حل مسأله، افزایش خودانگیختگی، احساس خودکارآمدی و گسترش میزان تمرکز و هشیاری، یا به عبارتی باعث ایجاد خودتنظیمی بالا در فرایند یادگیری می شود. شرایط بوجود آمده در مسیر آموزش و یادگیری و نیز در زمانی طولانی تقریباً ثابت و عموما پایدار می باشد.
علوم تربیتی
عبدالمحمد طاهری؛ نجف طهماسبی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: هوش هیجانی مجموعهای از تواناییهای اجتماعی و هیجانی انسان است که به شخص در حل مشکلات روزمره و تعامل با دیگران کمک میکند. اگرچه بهره هوشی عمومی نسبتا ثابت است، اما هوش هیجانی میتواند ایجاد و آموزش داده شود و سازمانها و شرکت میتوانند هوش هیجان را بیازمایند و یاد بدهند. هوش هیجانی به توانایی کنترل احساسات و عواطف ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: هوش هیجانی مجموعهای از تواناییهای اجتماعی و هیجانی انسان است که به شخص در حل مشکلات روزمره و تعامل با دیگران کمک میکند. اگرچه بهره هوشی عمومی نسبتا ثابت است، اما هوش هیجانی میتواند ایجاد و آموزش داده شود و سازمانها و شرکت میتوانند هوش هیجان را بیازمایند و یاد بدهند. هوش هیجانی به توانایی کنترل احساسات و عواطف خود و دیگران، تفکیک این احساسات و سمت و سو بخشیدن به رفتار و تفکر شخصی براساس این اطلاعات اطلاق میشود. پژوهشهای انجام شده در مورد هوش هیجانی نشان داده اند که هوش هیجانی عامل موثر و تعیین کننده ای در برآیندهای زندگی واقعی مانند موفقیت در مدرسه و تحصیل، موفقیت در شغل و روابط بین فردی و به طور کلی در کارکرد سلامت میباشد. هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت و با اختلالات روانی همبستگی منفی دارد. به علاوه پژوهشهای مختلف نقص در تنظیم هیجانات و هوش هیجانی را در برخی اختلالات از جمله اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت اسکیزوتایپیال، اسکیزوفرنی، افسردگی و اختلالات اضطرابی نشان داده اند. در واقع، ارتباط بین هوش هیجانی که با مقیاس رگه های فراخلقی اندازه گیری میشود با متغیرهایی مانند افسردگی، اضطراب و سلامت روانی و جسمانی کلی در بزرگسالان مورد تأیید قرار گرفته است.هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و مولفههای آن با علائم اضطرابی دانشآموزان المپیادی کشور در سال تحصیلی 94-93 بوده است. روشها: برای رسیدن به این هدف از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی استفاده گردیده است.جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان پسر المپیادی مقطع متوسطه سراسر ایران در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 380 نفر بودند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 181 نفر تعیین گردید. ابزارهای مورد مطالعه عبارتند از: مقیاس رگه های فراخلقی (TMMS) که این مقیاس یک ابزار خودگزارشی عینی بر مبنای الگوی رگهی هوش هیجانی است که توسط سالووی و همکاران برای سنجش سه مولفهی هوش هیجانی ساخته شده است؛ و پرسشنامه ی اضطراب بک (BAI): این پرسشنامه برای سنجش میزان اضطراب طراحی شده و شامل 21 عبارت است. روش تحلیل دادهها در این پژوهش ضریب همبستگی، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون بود. یافتهها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که: بین هوش هیجانی و مولفههای آن با علایم اضطرابی دانشآموزان المپیادی رابطه معناداری وجود دارد. بین مولفه توجه به احساسات با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد. بین مولفه وضوح احساسات با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد. بین مولفه اصلاح خلق (ترمیم احساسات) با علایم اضطرابی دانشآموزان رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجهگیری: مطابق با تجزیه و تحلیلهای انجام گرفته بین هوش هیجانی و اضطراب رابطه معنادار وجود دارد و این متغیر، اضطراب را به صورت منفی پیشبینی میکند. بدین معنا که دانشآموزانی که هوش هیجانی بالایی دارند به مراتب کمتر دچار اضطراب میشوند. علاوه بر این، تبیینی که در این رابطه وجود دارد این است که هوش هیجانی با دو گستره مهم خلق و خو یعنی عاطفه مثبت (احساس لذت، اشتیاق و علاقه مند و ...) و عاطفه منفی (اضطراب، احساس خصومت و نارضایتی و...) نیز رابطه دارد. افراد با خلق منفی به علت ثبات تجربه هیجانی گرایش دارند که چنین حالاتی ممکن است درک واقعی آنچه را که احساس میشود با مشکل مواجه سازد.