محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
ریحانه پیروزمند؛ محمد علی رستمی نژاد؛ نسرین محمدحسنی؛ محسن آیتی
چکیده
پیشینه و اهداف: پیشرفتهای اخیر در فناوری رایانه، هوش مصنوعی و فناوری واقعیت مجازی، این امکان را به طراحان آموزشی داده که بتوانند عاملهای آموزشی را در روی صفحه نمایش در محیطهای یادگیری چندرسانهای ایجاد کنند؛ اما آنچه که مورد نیاز است تحقیقاتی در مورد چگونگی مؤثرتر ساختن عوامل آموزشی در بهبود یادگیری در بالاترین سطح ممکن، برای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پیشرفتهای اخیر در فناوری رایانه، هوش مصنوعی و فناوری واقعیت مجازی، این امکان را به طراحان آموزشی داده که بتوانند عاملهای آموزشی را در روی صفحه نمایش در محیطهای یادگیری چندرسانهای ایجاد کنند؛ اما آنچه که مورد نیاز است تحقیقاتی در مورد چگونگی مؤثرتر ساختن عوامل آموزشی در بهبود یادگیری در بالاترین سطح ممکن، برای یادگیرندگان است. از این رو، آنچه که در حال حاضر در حوزه پژوهش بر روی عوامل آموزشی متحرک حائز اهمیت است افزایش کارایی عوامل آموزشی با استفاده از راهبردهای پشتیبان است. نکته مهم در اولویت انتخاب از میان انواع راهبردهای پشتیبان، توجه به تفاوتهای فردی یادگیرندگان است که ضرورت استفاده از انواع راهبرد را مشخص میسازد. از جمله تفاوتهای فردی که میتواند بر یادگیری و پردازش یادگیرندگان تأثیر بگذارد و در طراحی آموزشی نیاز است مورد توجه طراحان قرار گیرد تفاوت در سبکشناختی یادگیرندگان است. نظر به اهمیت تفاوتهای فردی در طراحی محتوای آموزشی و نیز با توجه به اهمیت توجه دیداری در فرآیند دریافت و پردازش محتوای آموزشی، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر علامتدهی دیداری عامل آموزشی متحرک بر توجه دانشجویان با سبک شناختی وابسته به زمینه در محیط یادگیری چندرسانهای، صورت گرفته است. روشها: مطالعه حاضر، پژوهشی کاربردی و از نوع طرح شبهآزمایشی تکآزمودنی است و در آن از طرح A-B-A با پیگیری استفاده شد. برای این کار ابتدا آزمون گروهی اشکال نهفته (GEFT) اجرا شد و سه دانشجو با سبکشناختی وابسته به زمینه که شرایط شرکت در آزمایش را داشتند، انتخاب شدند. سپس مشارکتکنندگان در مرحله خط پایه، طی 8 جلسه در معرض آموزش گرامر زبان انگلیسی با استفاده از چندرسانهای با عاملآموزشی متحرک قرار گرفتند و همزمان دادههای ردیابی چشم مشارکتکنندگان جمعآوری شد. در ادامه شرکتکنندگان در مرحله آزمایش به مدت 8 جلسه در معرض آموزش گرامر زبان انگلیسی با استفاده از چندرسانهای با عامل آموزشی متحرک همراه با علامتدهی دیداری قرار گرفتند و مطابق مرحله قبل دادههای مورد نظر جمعآوری شد. مرحله بازگشت به خط پایه نیز به مدت 8 جلسه، مانند مرحله خط پایه انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار Spss و تحلیل نمودار دیداری استفاده شد.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که، با افزوده شدن علامتدهی دیداری به عامل آموزشی متحرک، توجه یادگیرنده با سبکشناختی وابسته به زمینه، به محتوای آموزشی افزایش مییابد( ). همچنین بررسی نمودارهای دیداری دستگاه ردیاب چشمی در پژوهش حاضر نشاندهنده این مهم بود که رفت و برگشت توجه یادگیرندگان بین محتوا و عاملآموزشی در موقعیت مداخله (علامتدهی دیداری عاملآموزشی متحرک)، مؤثر و هدفمند بوده است.نتیجهگیری: با توجه به تأثیر مثبت علامتدهی دیداری عامل آموزشی متحرک بر توجه یادگیرندگان با سبکشناختی وابسته به زمینه، طراحی چندرسانهایهای آموزشی همراه با عامل آموزشی متحرک با علامتدهی دیداری، میتواند بهعنوان محتوای آموزشی مفید، برای یادگیرندگان با سبکشناختی مذکور مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، با توجه به تأثیر مثبت همزمانی علامتدهی دیداری با اشاره کلامی و غیرکلامی عامل آموزشی، بر هدفمند شدن روند انتخاب، در یادگیرندگان با سبک شناختی وابسته به زمینه، توصیه میشود از مجموع اشارات کلامی و غیرکلامی عاملآموزشی، در طراحی و تدوین محتواهای آموزشی چند رسانهای استفاده شود.
تهیه و تدوین محتوای الکترونیکی
مهدیه خسروی چهکندک؛ محمد علی رستمی نژاد؛ محمد اکبری بورنگ
چکیده
پیشینه و اهداف: در دنیای امروز و در محیط های کسب وکار رقابتی ظرفیت ها، شایستگی ها و قابلیت های نیروی انسانی و شناسایی، پرورش و روزآمدسازی آنها نقش بسیار تعیین کنندهای در بقا و ادامه حیات سازمان دارد و سازمان ها بدون برنامه نظاممند به هیچ عنوان نم یتوانند از کنار آنها بگذرند. نیروی انسانی به عنوان ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دنیای امروز و در محیط های کسب وکار رقابتی ظرفیت ها، شایستگی ها و قابلیت های نیروی انسانی و شناسایی، پرورش و روزآمدسازی آنها نقش بسیار تعیین کنندهای در بقا و ادامه حیات سازمان دارد و سازمان ها بدون برنامه نظاممند به هیچ عنوان نم یتوانند از کنار آنها بگذرند. نیروی انسانی به عنوان منابع استراتژیک و سرمایه های دانشی سازمان ها شناخته میشوند و قطعاً هرگونه بی توجهی به توانایی ها و شایستگی های آنها سازمانها را خلع امتیاز رقابتی کرده و آنها را قربانی تغییرات و رقابت های شدید میکند. پیشرفت تکنولوژی و دیجیتالی شدن زندگی انسان در چند سال اخیر باعث ایجاد نیازهای جدیدی در بازار کار و حتی زندگی مردم شده است که در نتیجه بازار مشاغل روز به روز تغییر کرده و انواع و اقسام شغلهای مختلف بهوجود آمده است. حضور گسترده کسب وکارها در وب و شبکه های اجتماعی و استفاده از سایت و وبلاگ برای معرفی و فروش محصولات باعث شده که نیاز به تولید محتوا و درنتیجه نیاز به متخصص تولید محتوای الکترونیکی هم بیش از هر زمان دیگری احساس شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی های حرفه ای متحصصان تولید محتوای الکترونیکی است.روشها: پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد. داده های موردنیاز برای دستیابی به هدف پژوهش از طریق بررسی اسناد و متون داخلی و خارجی و مصاحبه با خبرگان، اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامه ریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی که تجربه تولید محتوای الکترونیکی را دارند، گردآوری شد. ابتدا در گام اول برای شناسایی شایستگی های متخصص تولید محتوای الکترونیکی، با روش مرور مطالعاتی نقلی مقالات، کتب، نشریات و سایت های معتبر علمی داخلی و خارجی مرتبط با برنامه درسی تولید محتوای الکترونیکی مورد بررسی قرار گرفتند. جهت انتخاب منابع علمی از سایتهای معتبر همچون ScienceDirect SAGE, Elsevier, Scopus, Eric)) استفاده شد. ملاک شمول در مورد مقالات و منابع این سایت ها این بود که مقالات موردنظر در بازه سالهای 2000 تا 2021 باشند و همچنین در ارتباط با تولید محتوای الکترونیکی و معیارهای شایستگی در برنامه درسی باشند. در گام دوم بعد از شناسایی عناصر و شاخصها با خبرگان، اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامهریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی که تجربه تولید محتوای الکترونیکی را دارند، در مورد این شاخص ها و میزان اهمیت و کفایت هر یک مصاحبهای به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفت. هدف از مصاحبه ها شناسایی ابعاد و مؤلفههای پنهان یا شاخص هایی بود که در مبانی نظری و پژوهش های پیشین ممکن بود به آنها اشارهای نشده باشد. قلمروی پژوهش کلیه اساتید و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری تکنولوژی آموزشی، فناوری اطلاعات، رایانه و برنامهریزی درسی صاحب تجربه در زمینه آموزش الکترونیکی و تولید محتوای الکترونیکی بودند. نمونه پژوهش به صورت هدفمند و بر مبنای اصل کفایت دادهها تعیین شد.یافتهها: یافتههای پژوهش شایستگی های حرفهای متخصصان تولید محتوای الکترونیکی را در سه درونمایه شناختی (با دو طبقه دانش تخصصی رشته تولید محتوای الکترونیکی و دانش عمومی)، شایستگی های مهارتی (با چهار طبقه مهارتهای آموزشی، مهارتهای طراحی، مهارتهای تولید و مهارتهای نرم) و شایستگی های نگرشی (با سه طبقه اصول نگرشی مربوط به رشته تولید محتوای الکترونیکی، اصول اخلاقی و اصول فرهنگی و اجتماعی) شناسایی کرد.نتیجهگیری: یافته های این پژوهش میتواند در مراحل مختلف طراحی برنامه درسی تولید محتوای الکترونیکی مبتنی بر شایستگی مورد استفاده قرار گیرد.
آموزش الکترونیکی
صادق حامدی نسب؛ محسن آیتی؛ محمد علی رستمی نژاد؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایت ها و نرمافزارهای شبکه های اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیده ها در بین فناوری های جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در چند سال اخیر سایت ها و نرمافزارهای شبکه های اجتماعی بهعنوان یکی از بانفوذترین پدیده ها در بین فناوری های جدید تبدیلشده است. یادگیریهای دانشجومعلمان و توسعۀ حرفهای آنها نیز در این بستر بهصورت رسمی و غیررسمی اتفاق میافتد. در این راستا هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی برای استفاده از یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکههای اجتماعی مجاز در جهت توسعۀ حرفهای دانشجو معلمان است.روشها: این پژوهش با رویکرد چند روشی انجام شد. برای طراحی الگوی فوق، ابتدا از روش زمینه بنیاد استفاد گردید. مشارکتکنندگان این پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی بودند که در سال 1398-1397 مشغول به تحصیل بودند. براساس نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساختار یافته، تا اشباع نظری داده ها، با 15 نفر از این دانشجویان مصاحبه انجام شد. برای تحلیل دادهها، با استفاده از رویکرد تحلیل ابعاد و طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی، الگوی موجود مربوط به یادگیری غیررسمی مبتنی بر شبکه های اجتماعی دانشجو معلمان در جهت توسعۀ حرفه ای آنها استخراج شد. برای بهدست آوردن اعتبارپذیری و تأییدپذیری دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده شد. در پایان با روش پژوهش نظریهای و براساس یافتههای قبلی، در ابتدا عناصر نهگانه کلاین مبنای کار قرار گرفت و براساس آن، الگوی موردنظر طراحی شد. در مرحله بعد به شناسایی مفاهیم اساسی یا همان ویژگیهای عناصر برنامه درسی و مفاهیم ساختاری که در واقع همان شناسایی ارتباط بین این عناصر هست، پرداخته شد. درنهایت الگوی ارائهشده توسط متخصصان اعتباربخشی شد.یافتهها: یافتهها نشان داد که اهداف در شبکههای اجتماعی پیشبینینشده، انعطافپذیر و پیوسته هستند که خاصیت گلوله برفی دارند و باید اعتباریابی شوند. محتوا در شبکههای اجتماعی لازم است از ویژگیهایی مانند؛ هماهنگ با مخاطب، زمینهساز تفکر انتقادی، کنشگرا و غربالگر بودن برخوردار باشد. فعالیتهای یادگیری؛ زمینهساز خودکفایی و تعلق، برآوردهکننده خواستهها، برانگیزاننده و بسترساز آموزش فردی و گروهی است. مواد و منابع؛ متنوع، سهلالوصول، سیال و تعاملی است. گروهبندی فراگیران نیز غیرخطی، اختیاری و مبتنی بر تشریکمساعی و پاسخگویی آنلاین است. همچنین در شبکههای اجتماعی؛ زمان کافی برای تأمل در پاسخ، امکان برقراری ارتباط با گرههای ارتباطی در هرزمان، امکان هدر رفت زمان مفید با محتوای جذاب و دستیابی به حجم انبوهی از اطلاعات در زمان کم وجود دارد. علاوه بر این، دسترسی به اطلاعات و منابع آموزشی در هر مکان وجود دارد و مکان یادگیری، خالق فرصتها و مبتنی بر زیستبوم و ارتباطات تعاملی است. راهبردهای تدریس در این پزوهش، مسئله محور، تعاملی، مبتنی بر شناورسازی فراگیر و با هدایتمنعطف مدرس همراه است. شیوههای ارزشیابی هم کیفیت گرا، فرآیندمدار، خودارزیابانه، پیوسته و مبتنی بر بازخورد آنی است. همچنین یافتهها نشان داد که اکثر متخصصان اعتبار الگو را در سنجههای مربوط به اعتبار، انسجام، ادراکپذیری، نوآوری، کاربردپذیری، مقبولیت و جامعیت تأیید کردند.نتیجهگیری: با توجه به ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی، به برنامه ریزان درسی پیشنهاد میشود که برای طراحی برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی در راستای تحقق توسعۀ حرفهای دانشجومعلمان از مختصات این عناصر استفاده کنند. همچنین پیشنهاد میشود دانشگاه فرهنگیان زیرساختهای لازم را برای استفاده هدفمند از شبکههای اجتماعی در جهت توسعه حرفهای دانشجومعلمان فراهم کند.
آموزش الکترونیکی
صادق حامدی نسب؛ محسن آیتی؛ محمد علی رستمی نژاد؛ فرهاد سراجی
چکیده
پیشینه و اهداف: برای استفاده اثربخش از شبکههای اجتماعی نیازمند شناسایی و بهکارگیری پیامدهای نظریههای حمایتکننده استفاده از شبکههای اجتماعی هستیم. نظریههای یادگیری متفاوت تفاسیر متنوعی از یادگیری فراهم میکنند. نظریههای یادگیری متفاوت منجر به جهتگیریها و نتایج مختلفی در برنامهریزی درسی میشوند؛ ازاینرو نظریههای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: برای استفاده اثربخش از شبکههای اجتماعی نیازمند شناسایی و بهکارگیری پیامدهای نظریههای حمایتکننده استفاده از شبکههای اجتماعی هستیم. نظریههای یادگیری متفاوت تفاسیر متنوعی از یادگیری فراهم میکنند. نظریههای یادگیری متفاوت منجر به جهتگیریها و نتایج مختلفی در برنامهریزی درسی میشوند؛ ازاینرو نظریههای یادگیری بهعنوان چارچوب برای هدایت تصمیمگیریها در طول طراحی و اجرای برنامه درسی عمل میکنند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی انواع نظریات یادگیری حمایتکننده استفاده از شبکههای اجتماعی و واکاوی نظریههای یادگیری در شبکههای اجتماعی بهمنظور بسترسازی نظری برای طراحی برنامه درسی بود.روشها: برای این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اسناد و مدارک معتبر مرتبط با موضوع، از سال 1995 تا سال 2018 تشکیل میدهد که محتوای آنها به روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس انتخاب نظریههای حمایتکننده یادگیری در شبکههای اجتماعی که تعداد آنها 30 مورد بود، مورد تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل آن مضمون (تم) است. برای تحلیل یافتهها، پس از کدگذاری باز، طبقات اصلی و فرعی استخراج شد. جهت اطمینان از روایی پژوهش، از روشهای بررسی توسط اعضا، مثلثسازی منابع دادهها و بازبینی توسط همکاران استفاده شد و برای اطمینان از پایایی، روش توافق بین دو کدگذار به کاربرده شد.یافتهها: یافتهها، انواع نظریههای زمینهمحور، اجتماعمحور و فردمحور حمایتکننده یادگیری در شبکههای اجتماعی را مشخص کرد. همچنین یافتهها، 4 طبقه اصلی شاملِ ابعاد شبکههای اجتماعی، تعاملات شبکهای، انواع یادگیری و عناصر برنامه درسی را نشان داد. یافتهها بیانگر این نکته است که روابط شبکهای در شبکههای اجتماعی شامل تعامل اجتماعی، ارتباطات بین فردی و ارتباط تعاملی با ادمین و ارتباط استاد و دانشجو است که این تعاملات گسترده و مبتنی بر تشریکمساعی، توافق محوری و مبتنی بر اشتراک عقاید است. انواع یادگیری در شبکههای اجتماعی، شامل ِ یادگیری شبکهای، یادگیری موقعیتی، یادگیری مسأله محور، یادگیری شخصی و یادگیری غیرمستقیم است. عناصر برنامه درسی دربردارندهی اهداف شبکهای، محتوای شبکهای، محیط یادگیری شبکهای، فراگیر شبکهای و ارزشیابی شبکهای بود. اهداف شبکهای، ویژگیهایی از قبیل پیشبینینشده، واگرا، از پیش تعیینشده نبودن، متغیر بودن، عدم خطی بودن، منعطف، ارزشی، زایشی و تعاملی را دارند. محتوای شبکهای از ویژگیهایی مثل دانش توزیعشده، تعدد منابع، منابع قابلاعتماد، دسترسپذیری، دانش زمینه محور، دانش اشتراکی، دانش فراگیر، اطلاعات خودمحور، خلق داوطلبانه دانش و محتوای تبادلپذیر برخوردارند. محیط شبکهای شامل ویژگیهای فنی و آموزشی هستند. ازجمله ویژگیهای فنی این محیط میتوان به تنوع زبان، وجود ابزارهای ارتباطی، امکان سفارشیسازی پیام و شبیهسازی ارتباطات اشاره کرد. ویژگیهای آموزشی این محیط نیز شاملِ غنی بودن از ابزارهای مدیریت دانش، شناخت موقعیتی، اطلاعات شخصیسازیشده، محیط باز و منعطف، است. فراگیر شبکهای، آگاه و بروز، مستقل و فعال است که توانایی انجام چند کار را باهم دارد. فراگیر شبکهای، بازیگر و عامل اجتماعی است که به پردازش منظم، انتشار و مدیریت دانش میپردازد. ارزشیابی در شبکههای اجتماعی نیز فرآیندی، غیرخطی، تکوینی، آگاهانه، سریع و مداوم است که با حذف رتبهها و آزمونهای استاندارد همراه است.نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش پیشنهاد میشود متصدیان امر تعلیم و تربیت از مختصات عناصر برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی برای طراحی برنامه درسی مبتنی بر شبکههای اجتماعی استفاده کنند. همچنین برای تحقیقات آتی نیز پیشنهاد میشود که یافتههای این پژوهش را در محیطهای آموزشی آزمایش و اجرا کنند تا گامی مثبت در جهت استفاده بهینه از شبکههای اجتماعی برای یادگیری فراگیران برداشته شود.
فناوری آموزش
محمد علی رستمی نژاد؛ محمدرضا محمدی
چکیده
پیشینه و اهداف:به طور حتم همه ما بهاین موضوع واقفیم که به دلیل تنوع و تعدد رسانههای مختلف در اطراف فرزاندانمان، امروزه ذائقه یادگیری آنها تغییر کرده و برای یادگیری به آنان چارهای جز استفاده از فنآوری در آموزش و استفاده از ابزارها و روشهای تدریس مبتنی بر جندرسانهای وجود ندارد.امروزه در کنار کتابهای درسی، چندرسانهایها، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف:به طور حتم همه ما بهاین موضوع واقفیم که به دلیل تنوع و تعدد رسانههای مختلف در اطراف فرزاندانمان، امروزه ذائقه یادگیری آنها تغییر کرده و برای یادگیری به آنان چارهای جز استفاده از فنآوری در آموزش و استفاده از ابزارها و روشهای تدریس مبتنی بر جندرسانهای وجود ندارد.امروزه در کنار کتابهای درسی، چندرسانهایها، محیطهای یاددهی و یادگیری دیجیتال نیز به حمایت و پشتیبانی آموزشی فراگیران آمدهاند. ضمن اینکه همه میدانیم استفاده از کامپیوتر و جندرسانهای به تنهایی تاثیر آموزشی ندارد بلکه ترکیب آن با یک تفکر آموزشی خوب و خود آموز است که کاربرد دارد.در این میان، در رشتههایی مانند کامپیوتر، که تدریس انها نرم افزار محور است و معلم لازم است برای اموزش یک نرمافزار، بهطور همزمان آموزش خود را بهطور مستقیم بر روی نرمافزار مربوطه ارائه نماید، درس افزارها و چندرسانهایهایی تهیه و تولید شده اندکه معلمان برای تدریس و دانش آموزان نیز برای یادگیری، در کنار کتب درسی تخصصی رشته، از آنها به عنوان یک منبع کمک درسی بهره می برند اما مهمترین نکته در طراحی این درس افزارها و چندرسانهایها، عدم استفاده از یک رویکرد آموزشی مناسب همراه با طراحی آموزشی کارآمد می باشد.یکی از الگوها ورویکردهای آموزشی مناسب برای این منظور الگوی ساختن گرایی است این الگو، بر یک مساله، سوال یا پروژه به عنوان کانون و نظامهای پشتیبانی و ذهنی در برگیرنده آن است. هدف شاگرد، تفسیر مساله یا حل مساله یا اتمام پروژه است. شاگردان برای تامل بر عمل باید از عملکردی که برایشان الگو سازی شده، تقلید کنند و معلمان نیز باید عملکرد شاگردان را دوباره به نمایش گذارند تا شاگردان درگیر تامل بر عمل شوند. راهبردهای الگوسازی بر نحوه عملکرد افراد متخصص متمرکز می شود.ضمن اینکه برای آموزشهای مبتنی بر پروژه سه مدل تمرین محور،موقعیت محوروپروژه محور وجود دارد که دراین پژوهش پس از طراحی یک نرم افزار چند رسانه ای با رویکرد ساختن گرایی پروژه محور، که عموماً از دو مدل تمرین محور و پروژه محور برای یادگیری استفاده شده، در نهایت میزان تاثیر چندرسانهای با رویکرد پروژه محور بر یادگیری و یادسپاری هنرجویان پایه دهم رشته کامپیوتر هنرستان در شهرستان بیرجند مورد بررسی قرارگرفته است.روشها: روش پژوهش نیمهتجربی است و جامعه پژوهش را دانشآموزان پایه دهم هنرستان در رشته کامپیوتر شاخه فنیوحرفهای و کاردانش شهرستان بیرجند تشکیل میدهند. از بین جامعه تحقیق دو گروه آزمایش و گواه 25 نفره به عنوان گروه نمونه و به شیوه نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از شیوه چندرسانهای پروژه محور و گروه گواه با استفاده ازروش سنتی آموزش دیدند. یادگیری هنرجویان از طریق آزمونهای معلمساخته (پیشآزمون و پسآزمون) مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت و پایایی آنها به کمک آلفای کرونباخ %77 برآورد گردید. دادهها از طریق آمار استنباطی (تحلیلواریانس با اندازهگیری مکرر و تحلیلکواریانس) تجزیه و تحلیل شد.یافتهها:نتایج تحقیق نشان داد که تاثیر آموزش با استفاده از چندرسانهای با رویکرد پروژهمحور بر یادگیری –یادسپاری هنرجویان 5/68 % بیشتر از روش سنتی تاثیر مثبت داشته است.نتیجهگیری: پژوهش حاضر نشان میدهد که آموزشمبتنیبررایانه با استفاده از چندرسانهای با رویکرد پروژهمحور هم بر یادگیری در سطوح پایین (دانش، فهمیدن و کاربست) و هم برسطوح بالای حیطه شناختی (تجزیه و تحلیل، ارزشیابی و آفریدن) وهم بریادسپاری هنرجویانهنرستانتأثیربهسزاییدارد.
آموزش الکترونیکی- مجازی
محمد علی رستمی نژاد؛ علی اکبر عجم؛ حسن ضابط
چکیده
پیشینه و اهداف: یکی از دورههای تحصیلی حساس در زندگی هر فرد، دوران تحصیل ابتدایی است. دورانی که نقش بسیار مهمی در زندگی هر فرد بازی میکند و موفقیت یا شکست در این دوران تأثیرات بسیار جدی در آینده فرد خواهد داشت. در این میان نقش و اهمیت ریاضی به دلیل ضعف بیشتر دانشآموزان در این درس، بیش از سایر دروس احساس میشود. به همین علت تدریس این ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: یکی از دورههای تحصیلی حساس در زندگی هر فرد، دوران تحصیل ابتدایی است. دورانی که نقش بسیار مهمی در زندگی هر فرد بازی میکند و موفقیت یا شکست در این دوران تأثیرات بسیار جدی در آینده فرد خواهد داشت. در این میان نقش و اهمیت ریاضی به دلیل ضعف بیشتر دانشآموزان در این درس، بیش از سایر دروس احساس میشود. به همین علت تدریس این درس باید از حالت خشک و غیر منعطف و منحصر به سخنرانی به روشهای متنوع، متناسب با آموزش ریاضی و روشهای تدریس فعال همراه با فناوریهای نوین آموزشی تغییر یابد. فناوری آموزشی و یادگیری الکترونیکی از مفاهیمی است که با رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، در حوزه تعلیم و تربیت مطرح شد و توجه زیادی را به خود جلب کرد. بهتازگی، وانزر تئوری پردازش طنز آموزشی را پیشنهاد داده است، این تئوری یک تئوری یکپارچه است که از مدلهای اولیه تئوریهای ترغیب و تئوری ناسازگاری نشات گرفته است تا نقش طنز آموزشی در تسهیل یادگیری را تشریح نماید. این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی محتوی الکترونیکی آمیخته به طنز بر یادگیری و یادداری ریاضی دانشآموزان انجام شد. مطالعه حاضر یک پژوهش نیمهآزمایشی بود.روشها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه مورد پژوهش تمامی دانشآموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان بیرجند (2200 نفر) در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس تعداد 58 نفر انتخاب گردید. نمونه مورد مطالعه از بین چهار کلاس که هرکدام شامل 29 نفر بود، یک کلاس (کلاس ج) بهعنوان گروه آزمایشی و کلاس دیگر (کلاس الف) نیز بهعنوان گروه کنترل انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پیشآزمون – پسآزمونهای محقق ساخته ریاضی استفاده گردید. جهت تجزیهوتحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد.یافتهها: بین میانگین نمرات متغیر یادگیری ریاضی گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد. با در نظر گرفتن مجذور اتا میتوان گفت کاربرد محتوای الکترونیکی مبتنی بر طنز، 4/15 درصد واریانس نمرات پسآزمون یادگیری را تبیین میکند ( = 15.4% و p <0.05). بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون یادداری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تأثیر محتوای الکترونیکی ریاضی آمیخته به طنز بر یادگیری (15%) معنادار بود؛ اما تأثیر محتوای الکترونیکی آمیخته به طنز بر یادداری معنیدار نبود.نتیجهگیری: استفاده از محتوای الکترونیکی طنزمحور گامی در جهت اثربخشی فرآیند تدریس و یادگیری ریاضی است. کاربرد نتایج این پژوهش برای متصدیان تعلیم و تربیت، این است که به منظور بهبود یادگیری ریاضی باید به نقش و کارکردهای طنزآموزشی، محتوای الکترونیکی و تلفیق و امتزاج این دو با یکدیگر توجه کرد و روشهای آموزش ریاضی را در مسیر ایجاد علاقه به این درس سوق داد. ادغام فرآیند تدریس ریاضی با محتوای الکترونیکی طنز محور ضمن افزایش توجه و انگیزش دانشآموزان، بهبود یادگیری ریاضی و پرورش قدرت خلاقیت در آنان را بههمراه خواهد داشت. یافتههای پژوهشهای متعدد بیانگر آن است که فراهم ساختن فرصتهایی برای یادگیری همکارانه، تعدیلجو و رقابتی در مدارس میتواند به کاهش اضطراب و بهبود عملکرد ریاضی دانشآموزان کمک کند. این مهم مستلزم کوششی نظامدار و هدفمند از سوی نظام تعلیم و تربیت جامعه در جهت ایجاد تحول در کتابهای آموزش ریاضی و روشهای تدریس ریاضی است. به همین دلیل لازم است که تمهیدات لازم برای اثربخشی هر چه بیشتر محتوای الکترونیکی صورت بگیرد. لازمه این امر آن است که متخصصان، معلمان و تمامی متصدیان آموزشی برای طراحی و تولید الکترونیکی موفق تعامل مفید و اثربخشی داشته باشند.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
محمد علی رستمی نژاد؛ عبدالله اخباری؛ محمد اکبری بورنگ
چکیده
امروزه مدارس هوشمند و هوشمندسازی مدارس در کانون توجه نظام آموزشی کشور قرار دارد؛ بر اساس دیدگاه اجتماعی– شناختی، نگرش دانشآموز به مدرسه در موفقیت تحصیلی و انگیزة یادگیرنده اثر میگذارد. با توجه به اهمیت شناسایی نگرش یادگیرندگان نسبت به فناوری و مدرسه، پژوهش پیشرو در صدد تهیة پرسشنامهای برای بررسی نگرش دانشآموزان نسبت ...
بیشتر
امروزه مدارس هوشمند و هوشمندسازی مدارس در کانون توجه نظام آموزشی کشور قرار دارد؛ بر اساس دیدگاه اجتماعی– شناختی، نگرش دانشآموز به مدرسه در موفقیت تحصیلی و انگیزة یادگیرنده اثر میگذارد. با توجه به اهمیت شناسایی نگرش یادگیرندگان نسبت به فناوری و مدرسه، پژوهش پیشرو در صدد تهیة پرسشنامهای برای بررسی نگرش دانشآموزان نسبت به مدارس هوشمند است. برای این منظور، نمونة 305 نفری از دانشآموزان پایة هفتم و هشتم متوسطة دورة اول استان خراسان جنوبی انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی ابزار ساخته شده 9 عامل را شناسایی کرد که شامل نگرش نسبت به تابلوی تعاملی، معلم، بیمیلی به کلاس، نگرش کلی به مدرسة هوشمند، آزمون و بازخورد، تنهایی در مدرسه، رضایت دانشآموز از تدریس، تصور از مدرسه و نگرش خانواده هستند. این عوامل در مجموع 62 درصد از واریانس سازة نگرش دانشآموز به مدرسه هوشمند را تبیین میکنند. پایایی ابزار 89/0 =ɑ به دست آمد. مدل رگرسیون 9 عاملی 5/22 درصد از تغییرات معدل دانشآموزان را تبیین میکند. این ابزار برای انجام پژوهشهای آتی و تصمیمگیریهای مدیریتی توصیه میشود.