آموزش الکترونیکی- مجازی
نرجس امینی؛ احمدرضا نصراصفهانی؛ بی بی عشرت زمانی؛ بهروز ترک لادانی
چکیده
پیشینه و اهداف: ماهیت آموزش عالی به علت پیشرفت فاوا در حال تحول بوده و این فناوریها بر روی رسالت دانشگاهها در ابعاد آموزش و پژوهش تاثیر بهسزایی گذاشته است. فاوا واسطهایست که امکان بیان طیف گستردهای از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند. این پدیده با تمام ویژگیها و کاربردهایی که دارد، ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ماهیت آموزش عالی به علت پیشرفت فاوا در حال تحول بوده و این فناوریها بر روی رسالت دانشگاهها در ابعاد آموزش و پژوهش تاثیر بهسزایی گذاشته است. فاوا واسطهایست که امکان بیان طیف گستردهای از اطلاعات، اندیشهها، مفاهیم و پیامها را فراهم میکند. این پدیده با تمام ویژگیها و کاربردهایی که دارد، عبارت است از گردآوری، سازماندهی، ذخیره و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصویر، متن یا عدد که با استفاده از ابزارهای رایانهای و مخابراتی صورت پذیرد. فاوا به عنوان رویکردی نوین، مکمل آموزش است نه جایگزین آن، هدف از توسعه آن، بهبود و کارآمدتر ساختن منابع آموزش و پرورش، به ویژه منابع انسانی است. مطالعات متعددی در گذشته اثرات مثبت فاوا را در تدریس نشان دادهاند. گسترش فناوری اطلاعات و استفاده از ابزارها و مفاهیم نوین، زمینه بسط اطلاعات و دسترسی آسان و کم هزینه را برای فراگیران اعم از دانشآموزان، دانشجویان و معلمان به روش برخط فراهم کرده و تبادل سریع اطلاعات و تعاملات فرهنگی را میسر میسازد. مؤسسات آموزش عالی نیز به طور فزایندهای نسبت به استفاده از فاوابه عنوان ابزاری برای یاددهی یادگیری، همکاریهای علمی، ارتباطات علمی، توسعه و توانمندی اعضای هیئت علمی برنامهریزی کرده و در عمل، سعی بر آن دارند که فاوا را برای تحقق اهداف به کار ببرند. در مواجه با نیاز جهانی کاربرد فاوا به استادان در جایگزین نمودن روشهای آموزش سنتی با ابزار و امکانات آموزش و یادگیری مبتنی بر فناوری کمک خواهند کرد. اما امروزه این امر برای آموزش خیلی مهمتر از گذشته است، زیرا ابزارهای جدید و استفاده از فاوا در روشهای آموزشی مؤثرند. به نظر میرسد فاوا تاثیر شگرفی بر فرایند یادگیری در آموزش عالی از طریق ارائه فرصتهای جدید و جالبی برای اساتید و دانشجویان داشته باشد. هدف پژوهش حاضر فراتحلیل پژوهشهای انجام شده در زمینه تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان، جهت برآورد اندازه اثر واقعی فاوا بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان بود.روشها: کلیه پژوهشهای انجام شده، تا پایان سال 1396 در زمینه رابطهی میزان استفاده از فناوری اطلاعات با عملکرد آموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی در ایران جامعه پژوهشی میباشد. با بررسی همه پژوهشهای انجام شده تعداد 6 پژوهش درباره اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عملکرد آموزشی استادان و همچنین تعداد 5 پژوهش درباره اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات با عملکرد پژوهشی استادان که دارای ویژگیهای مناسب برای ورود به فراتحلیل بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، چک لیست گزینش پژوهشها از نظر فنی و روششناختی بود . مدل فراتحلیل ترجیحی در این پژوهش رویکرد ترکیب نتایج هانتر و اشمیت بود. برای تفسیر نتایج نیز از رویکرد کوهن استفاده شد.یافتهها: اندازه اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی استادان نیز 413/0 میباشد که برمبنای شاخصهای تفسیری، بالاتر از متوسط است. همچنین اندازه اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد پژوهشی استادان نیز 315/0 میباشد که برمبنای شاخصهای تفسیری، متوسط است.نتیجهگیری: کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد آموزشی و پژوهشی استادان به طور معناداری تأثیر دارد. با توجه به نتایج به دست آمده و کمیت و کیفیت پژوهشهای موجود، پیشنهاد میشود تحقیقات این دو حوزه در سطح بالاتری از لحاظ کیفی و رعایت قواعد تدوین مقاله و اجرای پژوهش انجام شود. همچنین برای رسیدن به یک نتیجه قابل اعتماد در مرحله اول از آمار پارامتریک درطرح خود استفاده کنند و روشهای آماری قوی همراه با نمونه متناسب و روش های نمونهگیری مناسب با جامعه استفاده گردد.
روانشناسی فناوری آموزش
بهرام صالح صدق پور؛ محمدصادق طاهرطلوع دل؛ سیده اشرف سادات
چکیده
پیشینه و اهداف: شادی بالاترین سطح عاطفهی مثبت است. شادی از نظر عصبشناختی بهوسیلهی کاهش سریع سرعت شلیک عصبی فعال میشود. رهایی از درد جسمی، رهایی از نگرانیها، حل کردن مسئلهای دشوار، و پیروز شدن در رقابتی اضطرابانگیز نمونهی الگوی کاهش برانگیختگی عصبشناختی شادی است. گریز از عوامل استرسزا و دوری از مواجهه با تغییرات ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: شادی بالاترین سطح عاطفهی مثبت است. شادی از نظر عصبشناختی بهوسیلهی کاهش سریع سرعت شلیک عصبی فعال میشود. رهایی از درد جسمی، رهایی از نگرانیها، حل کردن مسئلهای دشوار، و پیروز شدن در رقابتی اضطرابانگیز نمونهی الگوی کاهش برانگیختگی عصبشناختی شادی است. گریز از عوامل استرسزا و دوری از مواجهه با تغییرات شتابنده امکانپذیر نیست. در چنین وضعی افرادی میتوانند خود را برای مقابله مؤثر با موقعیت پراسترس زندگی آماده کنند که امکان بهزیستی، سلامت روانی و جسمانی را از پیش فراهم نموده باشند. بنابراین شناخت عواملی که منجر به بهزیستی و سلامت روانی افراد میگردد از اهمیت ویژهای برخوردار است. از آنجاییکه هدف اصلی بهزیستی روانی کمک به همه افراد در رسیدن به زندگی کاملتر، شادتر و پیشگیری از بروز اختلالات خلقی، عاطفی و رفتاری است، پیشگیری از بروز بیماریهای روانی بهمنظور ایجاد جامعه سالم از وظایف اصلی نظامهای آموزشی است. شادی و شادکامی از متغیرهای مهم و تأثیرگذار در طول زندگی آدمی است. شادی به نوعی معنای زندگی یا از معنا دهندگان آن است. تأثیر شادکامی در رضایت از زندگی موضوعی قابل توجه است. هدف از پژوهش حاضر، بازساخت، اعتباریابی، پایاسازی و هنجاریابی مقیاس سنجش شادکامی آکسفورد(OHI) آرگایل، مارتین و کراسلند است. این مقیاس شامل 29 گویه در قالب پنج حیطهی رضایت از زندگی، عزت نفس، بهزیستی، رضایت خاطر و خلق مثبت بوده است که در اختیار مشارکتکنندگان قرار گرفت.روشها: روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و از نوع تحلیل عاملی R میباشد. جامعه آماری پژوهش200 نفر از دانشجویان معماری در چهار دانشگاه تهران هستند که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند.یافتهها: پژوهش حاکی از آن است که در مقیاس آرگایل در زمینه شادکامی آکسفورد، پنج حیطهی عزت نفس، رضایت از زندگی، رضایت خاطر، بهزیستی و خلق مثبت مطرح هستند. در حالی که در این پژوهش، عاملهای امیدواری، رضایت از زندگی، بهزیستی، خلق مثبت و احساس زیباییشناختی تأیید شدهاند. این دو عامل متفاوت، "احساس زیباییشناختی" مختص رشته معماری و دیگری "امیدواری" مختص ایران میباشند.نتیجهگیری: در آخر با بررسی تطبیقی نتایج تحقیق پرسشنامه شادکامی آکسفورد در سالهای 1999 و 2007 نسبت به تحقیق حاضر در سال 2019 میزان مطابقت 95% و 96% به دست آمده است.
پردازش زبان طبیعی
محمد لطافت؛ عبدالرضا رسولی کناری؛ محبوبه شمسی
چکیده
پیشینه و اهداف: جریان اصلی جامعه به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط با جامعه ناشنوایی باعث گوشهگیری این افراد شده است. در حال حاضر سالانه 1400 ناشنوای عمیق در کشور متولد میشود که بیشتر این کودکان دارای خانواده شنوا هستند. به همین دلیل والدین در سالهای ابتدایی زندگی کودک، به دلیل عدم آشنایی با زبان اشاره نمیتوانند الگوی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جریان اصلی جامعه به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط با جامعه ناشنوایی باعث گوشهگیری این افراد شده است. در حال حاضر سالانه 1400 ناشنوای عمیق در کشور متولد میشود که بیشتر این کودکان دارای خانواده شنوا هستند. به همین دلیل والدین در سالهای ابتدایی زندگی کودک، به دلیل عدم آشنایی با زبان اشاره نمیتوانند الگوی کاملی از زبان اشاره را به آنها آموزش دهند. همانطور که از نام «زبان اشاره» پیداست، در زبان اشاره از اشارات و یا به عبارت دقیقتر از حرکات، حالات دست، چشم، و جهت ایستادن، برای انتقال منظور بهره برده میشود. چنانچه به طور مثال حرکت دهان یا حالت کلی صورت تغییر کند، معنای کلمه تولید شده نیز میتواند تغییر کند، یا به عبارت دیگر کلمه دیگری تولید میشود. همین اصل در مورد حرکات انگشتان و دستها نیز صادق است. مهمترین عامل ارتباط بین انسانها، توانمندی در برقراری ارتباط از روشهای مختلف مانند گفتار، نوشتار و زباناشاره میباشد. ناتوانی افراد کمشنوا و ناشنوا در برقراری ارتباط صمیمانه، همچنین نبود آموزش مرسوم با توجه به نیازهای جامعه، باعث کنارگذاری این افراد شده است. سیستمهای مترجم متن به زبان اشاره به منظور برطرف کردن مشکلات برقراری ارتباط بین افراد ایجاد شدهاند. به دلیل غیرساختیافته بودن زبان فارسی و همچنین مشکلات زبان اشاره فارسی استفاده از سیستمهای مترجم سایر کشورها عملا امکانپذیر نمیباشد. این پژوهش به دنبال معرفی سیستمی میباشد که متن فارسی را دریافت کرده و بعد از انجام پردازش زبان طبیعی لازم، آن را به زبان اشاره فارسی تبدیل کند.روش ها برای انجام این مهم با چالشهای متعددی چون کمبود حرکات اشاره به نسبت تعداد کلمات موجود در زبان فارسی و همچنین مشکل ابهام و جناس در برخی کلمات موجود در متون فارسی مواجه هستیم. به منظور رفع مشکلات، معماری سیستمهای مشابه قابل استفاده نمیباشد. بنابراین معماری جدیدی پیشنهاد شده است که از ارتباط بین ماژولهای برطرف کردن جناس و همچنین ماژول تبدیل متن ورودی به دنیای ناشنوایان، با استفاده از آنتولوژی طراحی شده استفاده میکند.یافتهها: استفاده از این معماری، نرخ کارایی سیستم مترجم متن فارسی به زبان اشارهی فارسی را تا 95٪ بهبود بخشیده و باعث افزایش دقت سیستم مترجم تا سه برابر شده است.نتیجهگیری: سیستم مترجم زبان اشاره به منظور برقراری ارتباط افراد ناشنوا با سایر افراد جامعه ایجاد شده است. به علاوه از سیستم مترجم زبان اشاره میتوان به منظور آموزش زبان اشاره نیز بهره برد. پیادهسازی سیستم مترجم زبان اشاره فارسی به دلیل غیرساخت یافته بودن و همچنین مشکل چندمعنایی و ابهام برخی کلمات در زبان فارسی، همچنین مشکلات موجود در زبان اشاره فارسی و محدودیتهایی که در تعداد حرکات شناخته شده این زبان وجود دارد، دارای چالشهای میباشد، که در این مقاله با ارائه یک معماری جدید چالشها تا حدود قابل قبولی برطرف شده است. در معماری جدید از دو ماژول تشخیص و تصحیح جناس و تبدیل جملات به دنیای ناشنوایان استفاده شده است. هر دو ماژول از آنتولوژی طراحی شده، مربوط به خود استفاده میکند.
مدیریت دانش
مهدی نوید ادهم؛ حمید شفیع زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: گرایش به نوآوری سازمانی می تواند در بخش نیروی انسانی، مطالعات رفتاری و روانشناختی کارکنان و شناخت ارزشها و تواناییهای آنان یا در بخش فنی و تکنولوژی، تجهیزات، مدرنیزه و فنون جدید و یا در بخش ساختار که شامل مجموعه قواعد، روشها، هنجارها و ضوابط می باشد، روی دهد. پرداختن معلمان و کارکنان اداری به نوآوری، چه به صورت ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: گرایش به نوآوری سازمانی می تواند در بخش نیروی انسانی، مطالعات رفتاری و روانشناختی کارکنان و شناخت ارزشها و تواناییهای آنان یا در بخش فنی و تکنولوژی، تجهیزات، مدرنیزه و فنون جدید و یا در بخش ساختار که شامل مجموعه قواعد، روشها، هنجارها و ضوابط می باشد، روی دهد. پرداختن معلمان و کارکنان اداری به نوآوری، چه به صورت مستقیم یعنی پیاده کردن ایده های نو در زمینه های اداری، فنی و تخصصی توسط خود آنان و چه به صورت غیرمستقیم یعنی استقبال و حمایت از نوآوریها در فضای آموزش و پرورش و کلاس، فضایی به وجود می آورد که در آن روحیه انجام کارهای یکنواخت و تکراری رفته رفته به رفتاری نوآورانه در سطح آموزش و پرورش تبدیل میگردد. با توجه به چالشهایی از جمله بحران در منابع مالی، افزایش دانش آموختگان بیکار و افزایش تقاضاهای اجتماعی باید به این نکته اشاره کرد که با تغییرات جزئی نمی توان در نظام آموزشی تحول ایجاد کرد. همچنین با توجه به آینده نظام های اجتماعی و اقتصادی و نقش و مسئولیت نظام آموزشی در پاسخگویی به نیازهای جامعه ضرورت تفکر استراتژیک در نظام آموزشی و شناخت و تسلط مدیران آموزشی نسبت به مدیریت و برنامهریزی استراتژیک، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش بررسی رابطه تفکر استراتژیک و سرمایه فکری با گرایش به نوآوری سازمانی میباشد.روش ها: پژوهش حاضر بر مبنای نوع، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی تحلیلی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش استان تهران و مناطق تابعه به تعداد 181 نفر بوده که تمام این افراد به عنوان حجم نمونه درنظر گرفته شدهاند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد تفکر استراتژیک گلدمن (2001)، سرمایه فکری بونتیس (1998) و نوآوری سازمانی جیمنز و همکارانش (2008) استفاده شده است. قابلیت اعتبار پرسشنامه با استفاده از روشهای روایی محتوا و روایی صوری و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و تحلیل فرضیات از آزمونهای آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، T استیودنت، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که تفکر استراتژیک و سرمایه فکری تأثیر مثبت و معناداری بر گرایش به نوآوری سازمانی دارند. ضمناً بر اساس نتایج تحقیق، توانایی تفکر استراتژیک در مقایسه با سرمایه فکری، تأثیر بیشتری بر گرایش به نوآوری سازمانی در میان مدیران ادارات آموزش و پرورش شهر تهران دارد. در مجموع با توجه به دادههای گردآوری شده و تحلیلهای انجام شده، تمامی فرضیهها و در نتیجه مدل مفهومی تحقیق پذیرفته شدند.نتیجهگیری: هر چه تفکر استراتژیک و میزان سرمایه فکری در مدیران ادارات آموزش و پرورش افزایش یابد، گرایش آنها به نوآوری سازمانی نیز افزایش مییابد. ضمناً بر اساس نتایج تحقیق، توانایی تفکر استراتژیک در مقایسه با سرمایه فکری، تأثیر بیشتری بر گرایش به نوآوری سازمانی دارد.
تربیت معلم
زهرا ابوالحسنی؛ محمد جوادی پور
چکیده
پیشینه و اهداف: مربیان از ارکان اصلی فرآیندیاددهی ـ یادگیری هستند که نقش انکارناپذیری درکیفیتزایی یا کیفیتزدایی نظام آموزشی ایفا میکنند. یونسکو آموزش را کلید توسعه جوامع و مسیری میداند که افراد را برای تحقق تواناییها و افزایش کنترل بر تصمیمات اثرگذار بر آنها توانمند میسازد. این در حالی است که برای آموزش و ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: مربیان از ارکان اصلی فرآیندیاددهی ـ یادگیری هستند که نقش انکارناپذیری درکیفیتزایی یا کیفیتزدایی نظام آموزشی ایفا میکنند. یونسکو آموزش را کلید توسعه جوامع و مسیری میداند که افراد را برای تحقق تواناییها و افزایش کنترل بر تصمیمات اثرگذار بر آنها توانمند میسازد. این در حالی است که برای آموزش و ایجاد یادگیری پایدار باید معلمان سیستم آموزشی یکسری اطلاعاتِ دانشی و مهارتی را داشتهباشند که به آن دانش حرفهای یا شایستگیحرفهای معلم (شایستگیهای شغلی معلم) میگویند؛ در عین حال که تربیت دانشآموزان توانا یکی از دغدغههای نظام آموزش و پرورش میباشد. برای اینکه بتوانیم افراد متخصص و کار آفرین داشته باشیم باید افراد در مدارس به شیوه صحیح و علمی آموزش دیده باشند تا بتوانند نقش خود را در بازار کار و جامعه درست ایفا کنند. این امر مستلزم اصلاح شیوههای تدریس و افزایش مهارت معلمان و مدرسان میباشد. با در نظر داشتن اینکه افراد بی شماری تحصیل میکنند و میخواهند کار خوب داشتهباشند، دولتها و به احتمال زیاد مردم، سیستم آموزشی و مخصوصا معلمان و مدیران را مسئول مستقیم یادگیری یا عدم یادگیری آنها میدانند. در این راستا یکی از راهبردهای یادگیری در برنامه درسی ملی بهرهمندی فزونتر از روشهای فعال، خلاق و تعالی بخش، با سازماندهی نوآورانه و خلاق فرآیند جمعآوری و انباشت حقایق، زمینه ساختن علم و معرفت را فراهم نماید، می باشد.هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رضایت شغلی و شایستگی حرفهای معلمان با تاکید بر دیدگاه سازندهگرایی و همچنین میزان شایستگی حرفهای سازندهگرایی معلمان مقطع متوسطه اول میباشد.روش ها: روش تحقیق از حیث اجرا توصیفی بخشی پیمایشی و همچنین در بخشی دیگر همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی میباشد. ابزار اندازهگیری پرسشنامه شایستگی حرفهای سازندهگرایی است که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 0.98 بدست آمده و پرسشنامه رضایت شغلی، با آلفای کرونباخ 0.81میباشد که روایی محتوایی هر دو پرسشنامه توسط اساتید دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران تایید شدهاست. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان بهارستان به تعداد 164 معلم مرد و 177 معلم زن که در سال تحصیلی 2016-2017مشغول تدریس بودهاند؛ میباشد. برای نمونهگیری از روش سرشماری استفادهشد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی )میانگین،فراوانی دادهها( و در بخش استنباطی از میانه، آزمون t تک نمونهای، t مستقل وضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.یافتهها: نتایج بدست آمده از آزمون tتک نمونهای نشان داد که معلمان به میزان متوسطی شایستگی حرفهای سازندهگرایی را دارا میباشند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین رضایت شغلی و شایستگی حرفهای سازندهگرایی همبستگی 0.37 وجود دارد. همچنین میانه و t مستقل بیانگر این موضوع بود که معلمانی که رضایت شغلی بالاتری دارند در نتیجه نمره شایستگی حرفهای سازندهگرایی بیشتری را دارا میباشند.نتیجهگیری: در مجموع این پژوهش نشان داد معلمان شایستگی حرفهای و در واقع نگرش سازندهگرا را در حد متوسطی دارند و این شایستگی با رضایت شغلی معلمان رابطه دارد. لذا به مسئولان امر پیشنهاد میشود دورههای متناسب ضمن خدمت برای آشنایی بیشتر معلمان با رویکرد سازندهگرایی برگزار گردد. همچنین از آنجایی که رضایت شغلی با شایستگی حرفهای سازندهگرا ارتباط دارد. برای اجراییتر شدن این رویکرد موفق سعی در فراهم آوردن شرایط رضایت شغلی معلمان شود.
رویکردهای نوین آموزشی
مسعود سامیان؛ رضا موحدی؛ ابراهیم صالحی عمران؛ حشمت اله سعدی
چکیده
پیشینه و اهداف: تجربه تاریخی فرایند توسعه در کشورهای پیشرفته صنعتی نشان می دهد که کشاورزی نقش اساسی در توسعه ملی این کشورها را به عهده داشته است. کشاورزی، دارای جنبه های پیچیده ی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بوم شناختی، زیبایی شناختی و اخلاقی است. رویارویی مطلوب با پیچیدگی ها، نبود قطعیت و هنجارها، ارزش ها و گرایش های متضاد، نیازمند دگرگونی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تجربه تاریخی فرایند توسعه در کشورهای پیشرفته صنعتی نشان می دهد که کشاورزی نقش اساسی در توسعه ملی این کشورها را به عهده داشته است. کشاورزی، دارای جنبه های پیچیده ی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، بوم شناختی، زیبایی شناختی و اخلاقی است. رویارویی مطلوب با پیچیدگی ها، نبود قطعیت و هنجارها، ارزش ها و گرایش های متضاد، نیازمند دگرگونی های بنیادی در کارهای کشاورزی و درنتیجه ایجاد تغییرپذیری های اساسی در شایستگی های موردنیاز دانشجویان کشاورزی و توسعه روستایی است. هدف آموزش، باید شکوفا کردن استعدادها، رشد و بروز قابلیت ها و شایستگی ها و نه تعریف آینده برای دانشجویان باشد. دانش آموختگان کشاورزی نه تنها باید مجهز به مهارت های فنی و تخصصی باشند، بلکه، باید دارای مهارت های تسهیل گری فرآیند های توسعه، شامل تبحر در مدیریت پروژه، ارتباطات و مذاکره نیز باشند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نیازهای دانشجویان کشاورزی در زمینه شایستگیهای حرفهای براساس مدل بوریج و رابطه آن با ساختار اجتماعی آموزش میباشد.روش ها: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان سال آخر مقطع کارشناسی و دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی در رشتههای مختلف کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا همدان و دانشگاه رازی کرمانشاه بودند (N=850). از این تعداد، 385 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونهگیری طبقهای متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه بود که سوالات آن در سه بخش شامل شایستگیهای حرفهای، ساختار اجتماعی آموزش، انگیزه تحصیلی طراحی شد. روایی سوالات پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان تایید و پایایی آن نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و به میزان 0.88 به دست آمد.یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که از دیدگاه دانشجویان کشاورزی از بین شایستگیهای حرفه ای، 8 مولفه شامل -1 کسب مهارتهای عملی، -2 مهارتهای زبان انگلیسی، -3 تجربه کار کشاورزی، -4 توانایی اجرا و انجام پروژه های مختلف کشاورزی، -5 توانایی اجرای پروژه تحقیقاتی، -6 آگاهی های فنی کشاورزی و زیست محیطی، -7 مهارتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، و -8 خلاقیت و نوآوری در رشته تحصیلی نیازمند آموزش و تلفیق در برنامههای درسی دانشجویان میباشند. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نیز نشان دهنده اثر مستقیم شایستگیهای حرفهای بر دو متغیر انگیزه تحصیلی (0.78) و ساختار اجتماعی آموزش (0.63)، بوده که در سطح 0.001 مثبت و معنادار شد. نتایج همچنین نشان داد انگیزه تحصیلی اثر مستقیم بر روی ساختار اجتماعی آموزش با ضریب مسیر (0.82) داشته است.نتیجهگیری: برای تدوین شایستگی ها و برخورداری از یک چارچوب شایستگی در حوزه معین و مورد نظر رویکردهای مختلفی می توانند مورد استفاده قرار گیرند. در این چارچوب، با توجه به حوزه های عملکردی و سطح و ماهیت رفتارهای مورد انتظار شایستگی ها را می توان به شایستگی فنی (تکنیکی)، شایستگی روش شناسی، شایستگی اجتماعی و شایستگی فردی، که نسبت آنها از شغلی به شغل دیگرمی تواند متفاوت باشد، تقسیم کرد. ترکیب انواع شایستگی ها با یکدیگر نوعی از شایستگی را به وجود می آورد که می توان از آن به عنوان شایستگی حرفه ای در عمل یاد کرد. سال های اخیر، یکی از موضوع های در حال ظهور این است که شایستگی ها و نقش های آن، عاملی کمک کننده به سازمان در رویارویی با محیط در حال تغییر می باشد. در این رابطه رویکرد شایستگی محور، افراد را در مرکز توجه قرار داده و اهمیت منابع انسانی را برای دستیابی به اهداف سازمانی برجسته می کند.
یادگیری الکترونیکی
پرستو مصباحی جمشید؛ محمدرضا سرمدی؛ مهران فرج اللهی؛ محمد میردامادی؛ زهره اسماعیلی
چکیده
پیشینه و اهداف: فناوری دیجیتال پدیدهای حیاتی در عصر حاضر است و همواره با دگرگونی ساختارهای اجتماعی همراه بوده است. از آنجا که ذات فناوری امری خنثی نیست، میان فناوری و تولید اندیشه رابطهای دو سویه وجود دارد و فناوری دارای دانش خاص خود است؛ لذا مرتبط با زیرساختهای فلسفی زمان تغییر میکند. یکی از رویدادهای فناورانه، تحقق فضای ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: فناوری دیجیتال پدیدهای حیاتی در عصر حاضر است و همواره با دگرگونی ساختارهای اجتماعی همراه بوده است. از آنجا که ذات فناوری امری خنثی نیست، میان فناوری و تولید اندیشه رابطهای دو سویه وجود دارد و فناوری دارای دانش خاص خود است؛ لذا مرتبط با زیرساختهای فلسفی زمان تغییر میکند. یکی از رویدادهای فناورانه، تحقق فضای سایبرنتیک است که با بیشترین نزدیکی ماهیت فناوری را آشکار میکند. هدف این پژوهش تحلیل فلسفی فناوری و یافتن نقش آن در شکلگیری فضای مجازی است که از خلال تکنولوژیکی بودن فضای مجازی، سکونت جدید انسانی در قالب فرا انسانگرایی و میل وافر به گردش اطلاعات از نوع ریزومی، چندوجهی و غیرمتمرکز به دست میآید. نگرش گشتالتی به فناوری، تبعات بسیاری برای رابطۀ انسان با فناوری دارد. این رابطه را دانش خاص فناوری با اتکای مفهومی خود به دانش پستمدرنی تبیین میکند. همین دانش در فضای مجازی به صورت وانمودگی، دولایهگی و توسعه شبکهای حضور دارد.روش ها: نوع این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی است و روش انجام آن اسنادی- تحلیلی است.یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد آن چیزی که یک شیء را به سطح تکنولوژیک میرساند، ساختار بندی و عقلانیت موجود در آن است که هم با ضرورتهای زیستی مواجه میشود و هم نیازهای جدید برای انسان تولید میکند و در یک فرآیند دیالکتیکی، برای یافتن نسبت خود با تولید اندیشه پیشروی میکند. همچنین بررسی رابطه فکر با فناوری نشان میدهد نگرش گشتالتی به فناوری با نسبت میان انسان و فناوری رابطه دارد؛ این نسبت را دانش خاص فناوری با اتکای مفهومی خود به دانش پستمدرنی تبیین میکند. دانشی که انعطاف پذیر، نسبی و شکننده است و مناسبتی با روشهای عقلانی مدرنیسمی ندارد؛ همین دانش در فضای مجازی که فراگیرترین شکل رویدادهای فناورانه است و بیش از هر چیز بیانگر ماهیت تکنولوژی است، به صورت وانمودگی، دولایهگی و توسعه شبکهای حضور دارد. در بخش مربوط به رابطه انسان با فناوری به این موضوع پرداخته شد که انسان به عنوان صانع و کاربر فناوری زمانی که از موضع غیر تکنولوژیکی با آن مواجه میشود با چالشهایی در حوزۀ اخلاق، معنایابی، تعالیجویی، نوع و میزان مسئولیتپذیری و درک نسبت حقیقی با بدن خود روبرو میشود و برای پاسخ به آنها تمام امکانات مادی و معنوی خود را به کار میگیرد. نهایتا در یک زمینه ایدئولوژیکی که رویارویی انسان با فناوری را ترسیم میکند، فضای مجازی به عنوان شکل گویا و گستردهای از فناوری ظهور میکند؛ فضایی که ماهیت تکنولوژی را به خوبی نمایان میکند و بستری است برای تلاقی امر تکنولوژیک و امر اجتماعی. یافتههای پژوهش نشان میدهد در هم تنیدگی وافر انسان با فناوری نشان دهندۀ سیطره شیء تکنیکی است؛ این سیطره به اندازهای است که در خدمت ایدۀ بههم پیوستگی مطلق جهان قرار میگیرد تا حیات کارکردی انسان پست مدرن را به گونۀ دقیقتری توصیف کند؛ انسانی که برخوردار از ساختارهای تخیلی سایبرنتیک شده و در اثر فنزدگی، زیست افراطی در فضای مجازی و انعزال از تجسد فیزیکی دچار توهم نارسیسی شده است.نتیجهگیری: نتیجه پژوهش حاکی از این است که سیطرۀ شیء تکنولوژیکی و جلوههای آن در فضای مجازی به کاهش مسئولیتپذیری، درگیری با مقولۀ معنا، تعالیجویی و مواجهات اخلاقی منجر شده است.
آموزش الکترونیکی
اسماعیل جعفری؛ کورش فتحی واجارگاه؛ محبوبه عارفی؛ مرتضی رضایی زاده
چکیده
پیشینه و اهداف: موک نهتنها بهعنوان یک ابزار آموزشی آنلاین توانسته است به جایگاه ارزشمندی در دنیای آموزش و یادگیری برسد بلکه بهعنوان یک موج فکری نیز شناختهشده است که توجه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هرچند این مسئله در ایران قابلتردید است چراکه نهتنها موک بهعنوان یک ابزار آموزشی غالب مورداستفاده ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: موک نهتنها بهعنوان یک ابزار آموزشی آنلاین توانسته است به جایگاه ارزشمندی در دنیای آموزش و یادگیری برسد بلکه بهعنوان یک موج فکری نیز شناختهشده است که توجه بسیاری از نویسندگان و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هرچند این مسئله در ایران قابلتردید است چراکه نهتنها موک بهعنوان یک ابزار آموزشی غالب مورداستفاده قرار نمیگیرد بلکه تاکنون هیچ پژوهشی در ارتباط باکم و کیف این مسئله انجامنشده است. اما برای استقرار اثربخشی این سیستم در دانشگاهها و مراکز آموزشی باید دیدگاه جامعی از وضعیت آن در سایر کشورها به دست آورد.با توجه به مزایا و نیز چالشها و تهدیداتی که موکها ممکن است برای آموزش عالی کشور داشته باشند، آیندهاندیشی و اتخاذ تدابیر و راهبردهایی درزمینه اعمال مدیریت صحیح در بهرهگیری از موک ها و نیز تولید بومی آنها بسیار اساسی است. همچنین با توجه بهضرورت سازگار شدن دانشگاهها و مؤسسات آموزشی کشور ایران با شیوههای مختلف یادگیری و طرحهای آموزشی آنلاین و جدید جهت تضمین کیفیت در ارائه خدمات به کاربران و سازگاری با فضاهای فناوریای که بهصورت آنلاین رشد و توسعه مییابند انجام پژوهشهای دانشگاهیای در خصوص تحولات موکها بر آموزش عالی بسیار حیاتی مینماید. هدف این پژوهش، تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر موکهادر آموزش عالی بود.روش ها: پژوهش حاضر کیفی بوده و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام گرفت . میدان پژوهش شامل متخصصان حوزه فنّاوری آموزشی و فناوریهای آموزش عالی بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر، اشباع نظری در دادهها حاصل گردید. برای به دست آوردن اعتبار و روایی دادهها از روش مرور خبرگان غیر شرکتکننده در پژوهش استفاده گردید.یافتهها: نتایج نشان داد مقوله محوری مطالعه حاضر الگوی برنامه درسی آموزش عالی است که در چهار بعد هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی تحلیل شد. این عناصر برنامه درسی بر پایه شرایط علی شکلگرفتهاند و به راهبردهایی منجر میگردد. این شرایط و فرایند منجر به پیامدهایی در برنامه درسی آموزش عالی میشود. مجموعه این کنش و واکنشها در بستر و زمینهای صورت میپذیرد که قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات، زمینههای لازم را برای این امر فراهم میآورند. نتیجهگیری: تولید موکها در ایران باملاحظه شرایط زمینهای و مقتضیاتی که محیط ایجاب میکند، در نظر داشتن فلسفه این امر، و اتخاذ راهبردهایی بهمنظور تحقق الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک انجام میپذیرد که در صورت درست انجام گرفتن این فرایند، شاهد پیامدهای اثربخش آن خواهیم بود. در پژوهش حاضر آشکار شد، باوجود ضعفها و چالشهایی که ملازم با موکها میباشد، اما دیدگاه خبرگان نسبت به وجود برنامه درسی مبتنی بر موکها مثبت است. این امر به معنای آن است که میتوان از الگوی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی بهره گرفت. آموزش عالی با اتخاذ تدابیر مناسب در راستای این چالشها، میتواند بسترسازی مناسب را برای این نوآوری در عرصه یاددهی- یادگیری فراهم سازد. همچنین با توجه به چند فرهنگی بودن جامعه ایران و نیز فضای گفتمانی و باز که در موکها وجود دارد، میتوان از آن برای ارتباط بین فرهنگها و خردهفرهنگها در ایران و در نظر گرفتن این خردهفرهنگها در عرصه تعلیم و تربیت بهره گرفت.
سمانه یارمحمدی؛ فریده اشرف گنجویی؛ علی زارعی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه بکارگیری فناوری اطلاعات بخشی لاینفک مشاغل علی الخصوص مدیریتی است . مدیران ورزشی باید بتوانند کارشناسان فنی را به شکلی وا دارند تا از نوآوری های فناوری اطلاعات در تغییر ماهیت مشاغل و امور سازمان در جهت بهره وری و اثر بخشی بیشتر استفاده کنند. در صورت وجود مانع در بکارگیری فناوری اطلاعات سازمان دیگر اثربخش و رقابتی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه بکارگیری فناوری اطلاعات بخشی لاینفک مشاغل علی الخصوص مدیریتی است . مدیران ورزشی باید بتوانند کارشناسان فنی را به شکلی وا دارند تا از نوآوری های فناوری اطلاعات در تغییر ماهیت مشاغل و امور سازمان در جهت بهره وری و اثر بخشی بیشتر استفاده کنند. در صورت وجود مانع در بکارگیری فناوری اطلاعات سازمان دیگر اثربخش و رقابتی عمل نمی نماید. فناوری اطلاعات به مدیران می آموزد که چگونه به تعمیر سازمان پرداخته و فعالیت کاری جدیدی آغاز کنند و اینکه چگونه در ارتباط با محیط و سایر سازمان ها اثربخش باشند. لذا در صورت بروز مشکل در پیاده سازی فناوری اطلاعات و وجود موانع در سر راه کاربرد آن در سازمان، سازمان به ویرانه ای غیر قابل استفاده و رقابت با دیگر سازمانها تبدیل خواهد شد. هدف از این پژوهش تحلیل شناختی عوامل موثر برکاربرد فناوری اطلاعات بر اساس مدیریت تغییر در وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران است.روش ها: روششناسی این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی و از حیث هدف از نوع کاربردی است. جامعه آماری، 812 نفر از کارمندان کلیه بخشهای وزارت ورزش و جوانان در سال 1395 است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 261نفر محاسبه شد که به صورت تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. جهت جمعآوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد و بینالمللی تم برای فناوری اطلاعات و ادکار برای مدیریت تغییر استفادهگردیده است.یافتهها: دادههای پژوهش از طریق آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون کالموگروف- اسمیرنف، آزمون t تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد در تحلیل شناختی موانع کاربرد فناوری اطلاعات از نگاه مدیریت تغییر به ترتیب سودمندی درک شده، تمایل به استفاده، نگرش نسبت به کاربرد و در نهایت، سهولت درک شده در وضعیت کاربرد اولویت اول تا چهارم را دارند که نشاندهنده میزان کاربرد و تاثیرگذاری این مولفه ها در بکارگیری های فناوری در وزارت ورزش و جوانان میباشد.نتیجهگیری: وقتی که استفاده از یک فناوری جدید خصوصا فناوری اطلاعات توسط مدیران بخش ورزشی با توجه به ارزشهای موجود و نیازهای حرفهای حمایت گردد، منابع انسانی آن سازمان نه تنها اعتماد به نفس بیشتری در استفاده از فناوری اطلاعات را خواهند داشت، بلکه درجه بالاتری از ادراک و مزایای سیستم را نشان میدهند. و به احتمال زیاد از این فناوری استفاده بهینهتری خواهند کرد. لذا پیشنهادهایی در ادامه ارایه میشود.مدیران ارشد و دست اندرکاران ورزش و به جنبههای فردی افراد مشغول در سازمان توجه بیشتری کرده، آموزشهای لازم قبل پیاده سازی سیستمهای اطلاعاتی را به خوبی در اختیار افراد قرار دهند و آنها را با مزایا و قابلیتهای فناوریهای جدید همچنین سودمندی و سهولت کاربری مولفه های فناوری اطلاعات آشنا کنند. همچنین، آنها را در تصمیماتی که برای استفاده از این گونه فناوری ها گرفته میشود دخیل کنند تا انجام امور در زمان کمتری یا تسهیل روند کاری صورت پذیرد.
فناوری آموزش
مهدی معینی کیا؛ عادل زاهدبابلان؛ ابراهیم آریانی قیزقاپان؛ زهرا بیگدلی
چکیده
پیشینه و اهداف: در عصر حاضر قدرت ابداع و نبوغ بشر فناوری دیگری به نام فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) را به ارمغان آورده است. این فناوری، ظرفیت اثرگذاری بسیار گستردهتری، در مقایسه با فناوریهای گذشته داراست و در عرصهی تعلیم و تربیت میتوان با اثرپذیری از این ظرفیت جدید، تحولات سودمندی را در ارکان اجزاء مربوط رقم زد که لازمهی ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در عصر حاضر قدرت ابداع و نبوغ بشر فناوری دیگری به نام فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) را به ارمغان آورده است. این فناوری، ظرفیت اثرگذاری بسیار گستردهتری، در مقایسه با فناوریهای گذشته داراست و در عرصهی تعلیم و تربیت میتوان با اثرپذیری از این ظرفیت جدید، تحولات سودمندی را در ارکان اجزاء مربوط رقم زد که لازمهی این امر تأمل و تدبر بیشتر در شناخت وجوه گوناگون، اعم از فرصتها یا تهدیدهای ناشی از کاربرد این فناوری است. به بیان دیگر امروزه جهانی با ویژگیهایی که ارتباطات رایانهای و اینترنتی آن را رقم زده است، پدید آمده است تا جایی که جامعهی شبکهای باعث شده تا جامعیت، پیچیدگی و شبکهسازی فناورانه به حوزههای متنوع زندگی و آموزشی نفوذ کند و جنبشهای آموزشی، اقتصادی و فرهنگی در اثر انقلاب فاوا پدیدار شود. هدف پژوهش حاضر توصیف، تحلیل و ترکیب تحلیلهای ارائه شده در زمینهی نقش کاربست فاوا در جریان آموزش و یادگیری بر بازده یادگیری فراگیران بود،روش ها: روش این پژوهش فراتحلیل است. جامعهی آماری پژوهش حاضر را آثار مکتوب اعم از پایاننامهها و مقالات مندرج در سایتهای علمی ایران داک، مگ ایران، اس.آی.دی، نورمگز و برخی از مقالات نمایه شده در مجلات در بین سالهای 94-87 تشکیل دادند، که از بین آثار انجام شده 36 پژوهش برای بررسی برگزیده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک سه نرم افزار SPSS 22 ، CMA2 و Excel صورت گرفته است. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و درصد فراوانی و در سطح آمار استنباطی برای محاسبه اندازه اثر از g هجز و مدل اثرات ثابت و اثرات تصادفی، برای بررسی معنیداری فراوانی پژوهشها از روش شمارش مربع خی و جهت ترکیب اندازه اثرها از روش ترکیب احتمالات t واینر استفاده گردید.یافتهها:به منظور بررسی وجود سوگیری انتشار در مطالعات اولیه از نمودار فونل استفاده شد که سوگیری انتشار را در مطالعات اولیه در متغیر بازده تحصیلی نشان داد. برای رفع این مشکل از آزمون برازش دووال و توییدی برای هر دو مدل اثرات ثابت و تصادفی استفاده گردید. به منظور بررسی همگنی مطالعات از آزمونI2 وQ استفاده شد که نشان داد مطالعات اولیه همگن نیستند. اندازه اثر محاسبه شده برای مطالعات تحت هر دو مدل ثابت و تصادفی از نظر آماری برای متغیر مورد بررسی معنادار بود. همچنین نتایج ترکیب احتمالاتt واینر نشان داد بین اندازهی اثرهای ترکیب شده تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نقش کاربست فاوا در جریان آموزش و یادگیری بر بازده یادگیری فراگیران تأیید میگردد.تیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق مبنی بر معنیدار بودن تأثیر استفاده از فاوا در بازده یادگیری فراگیران، پیشنهاد میگردد دستاندرکاران (برنامهریزان آموزش و پرورش)، استفاده از نرمافزارهای کمک آموزشی و بهره گیری از فناوریهای نوین را در اولویت قرار دهند. بدیهی است که توسعه زیرساختهای گسترش فاوا در کشور و به ویژه در مراکز آموزشی و فراهم کردن زمینههای ورود فناوریهای اطلاعاتی به مدارس و دانشگاههای فاقد فاوا که سبب خلق زمینههای جدید اجتماعی برای یادگیری دانشآموزان و دانشجویان میشود، گامی اساسی در این راستا میباشد. در نهایت، مسلما این معلمان هستند که کلید کاربرد اثربخش فناوری در جهت بهبود یادگیری را در دست دارند، اما اگر معلمان کاملا درک نکنند که چگونه به طور مؤثری فاوا را برای پیشبرد یادگیری دانشآموزان به کار برند، سرمایه گذاریهای کلانی که در نوآوریهای فاوا صورت گرفته به آسانی به هدر خواهد رفت. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق، پیشنهاد میگردد تا جهت به کارگیری هر چه بیشتر و بهتر معلمان از فناوریهای نوین در فرآیند یاددهی و یادگیری، آنها را مورد تشویق قرار داده و برای بالا بردن سطح دانش علمی آنها در زمینه فوق، دورههای آموزشی متناسب برگزار گردد. مطمئناً، برای موفقیت در این راه، سرمایه گذاری مناسب جهت تجهیز نمودن مدارس به ابزارهای نوین تکنولوژی، امری مهم و حیاتی میباشد که لازم است مورد توجه بیشتر مسئولین امر قرار گیرد.
محیط یادگیری
آزاده منتظری؛ محبوبه شمسی؛ روح الله دیانت
چکیده
پیشینه و اهداف: پردازش تصویر یکی از مسائل مهم در حوزهی هوش مصنوعی میباشد که در موارد مختلف صنعتی، پزشکی، نظامی، سیستم مای امنیتی و.. کاربرد دارد. از مهمترین زمینههای کـاربـردی پردازش تصویر استخـراج قـواعـد طبقهبندی در حیطـه علـم پـزشکی است. با بهکارگیری الگوریتمهای قدرتمند این حوزه میتوان سیستم های هوشمندی ابداع کرد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: پردازش تصویر یکی از مسائل مهم در حوزهی هوش مصنوعی میباشد که در موارد مختلف صنعتی، پزشکی، نظامی، سیستم مای امنیتی و.. کاربرد دارد. از مهمترین زمینههای کـاربـردی پردازش تصویر استخـراج قـواعـد طبقهبندی در حیطـه علـم پـزشکی است. با بهکارگیری الگوریتمهای قدرتمند این حوزه میتوان سیستم های هوشمندی ابداع کرد که به شکل خودکار و بدون نیاز به نظارت پزشک قادر به فهم و تفسیر ویژگیهای پزشکی افراد باشند یا اطلاعات مفیدی را اکتشاف کنند که متخصصان را در قضاوت صحیح یاری رساند. زمانی که پارامترهای لازم برای تشخیص بیماری زیاد میشود، تشخیص و پیشبینی بیماری حتی برای یک متخصص خبره پزشکی نیز بهسختی ممکن میگردد به همین دلیل در چند دهه اخیر ابزار تشخیص کامپیوتری باهدف کمک به پزشک مورد استفاده قرارگرفته است. این مهم موجب شده است که خطاهای احتمالی ناشی از خستگی یا بیتجربگی فرد متخصص تا حدی کاهش پیدا کند و دادههای پزشکی موردنیاز، طی مدتزمان کمتر و با جزئیات و دقت بیشتر در اختیار پزشک قرار گیرد. هدف از این مطالعه بهبود عملکرد طبقهبندی روشهای نوین، با استفاده از مدلی چندلایه بهمنظور کمک به تشخیص بیماریهای شبکیهی چشم است.روش ها: این مدل از الگوریتم K-SVD پیشرفته، برای یادگیری ماتریس دیکشنری و الگوهای پایه استفاده میکند تا بتواند با الگوپذیری از معماری چندلایه، ویژگیهای بهتری را در تصاویر OCT شبکیه بیاموزد. همچنین در این معماری، علاوه بر استفاده از برچسبهای کلاس دادههای آموزشی، اطلاعات برچسب نیز در هر ستونپایه در ماتریس دیکشنری ترکیب میشود تا در کدگذاری تنک در طی فرآیند یادگیری دیکشنری بیشترین تبعیض اعمال شود که این منجر به موفقیت مراحل کدگذاری تنک و جمعبندی، در پیدا کردن نمایش مؤثرتری از داده بهمنظور طبقهبندی میگردد. برای اعتبارسنجی الگوریتم، از مجموعه دادههای داک استفادهشده است. این مجموعه داده شامل اسکنهای حجمی از 45 نوع، که 15 نوع حجم از آن طبیعی، 15 نوع بیمار تخریب ماکولای وابسته به سن (AMD) و 15 نوع بیمار ورم ماکولای دیابتی (DME) است که تعداد اسکنهای OCT در هر حجم بین 36 تا 97 تصویر متغیر میباشد.یافته ها: نتایج تجربی نشان میدهد که الگوریتم پیشنهادی این مقاله توانسته است با پیشی گرفتن از بسیاری از مدلهای جدید یادگیری دیکشنری و نمایش تنک، بسیار خوب عمل نماید و با دقت خوبی منجر به طبقهبندی صحیح %95.85 برای تصاویر نرمال و صد درصد برای تصاویر بیمار (DME و AMD) شود.نتیجه گیری: نتیجهی این تحقیق ارائهی سیستمی اتوماتیک بهمنظور تشخیص برخی ناهنجاری مای شبکیه بود بهطوریکه با تحلیل و آنالیز بر رویدادههای دام توانست با دقت بسیار خوبی در مقایسه با روشهای نوین این حوزه در شناسایی الگوهای ظریف بیماری در تصاویر OCT موفق عمل نموده، تصاویر نرمال و بیمار را در دو بیماری تباهی ماکولای وابسته به سن یعنی AMD ورم ماکولای دیابتی یعنی DME را تفکیک و در تشخیص پاتولوژی شبکیه با دقت بسیار بالایی به پزشک معالج کمک کند. بهعنوان یک پیشنهاد تحقیقاتی و کاربردی برای متخصصین و آیندگان با تعمیم این روش به کلاس مای بیشتر میتوان تمام بیماری مای شبکیه را پوشش داد و از آن بهعنوان ابزاری بالقوه مؤثر در تشخیص کامپیوتری و غربالگری بیماریهای شبکیه و یا در حوزه مای وسیعتر چشم استفاده نمود.
تربیت معلم
اسمعیل علی سلیمی؛ محمد میثم صفرزاده
چکیده
پیشینه و اهداف: جهانیسازی و حرکت به سمت یک اجتماع بینالمللی به هم پیوسته توسط تغییرات بزرگ در حوزه فنآوری مانند پیشرفتهای ارتباطات دیجیتال و انتقال پیوسته حجم زیادی از دادهها در سرتاسر جهان و پیشرفتهای صنعت حمل و نقل که موجبات تسهیل جابهجایی ارزان و سریع مسافران و کالاها را به همراه داشته است، تسریع شده است. این ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جهانیسازی و حرکت به سمت یک اجتماع بینالمللی به هم پیوسته توسط تغییرات بزرگ در حوزه فنآوری مانند پیشرفتهای ارتباطات دیجیتال و انتقال پیوسته حجم زیادی از دادهها در سرتاسر جهان و پیشرفتهای صنعت حمل و نقل که موجبات تسهیل جابهجایی ارزان و سریع مسافران و کالاها را به همراه داشته است، تسریع شده است. این جهانیسازی باعث ایجاد سطحی از تعاملات بین افراد با ملیتها، فرهنگها و قومیتهای گوناگون شده است که با گذشته قابل قیاس نیست. اگر چه برقراری ارتباط موفق در گذشته یکی از مهمترین ویژگیهای یک تعامل اجتماعی کارا بوده است ولی در سالهای اخیر، همین برقراری ارتباط موفق به یک ویژگی حیاتی تبدیل شده است.همنوا با فرآیند جهانیسازی، انگلیسی بهعنوان زبان میانجی خود را بهعنوان رایجترین زبان در تعاملات علمی و تجاری به اثبات رسانده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش معلمان ایرانی زبان انگلیسی پیرامون پدیده جهانی-بومیسازی آموزش زبان از طریق پرسشنامهی ابداعی برای نخستین بار صورت پذیرفت.روش ها: شرکتکنندگان در مطالعه معلمان زبانی بودند که دارای پیشینه تحصیلاتی، سن، تجربه تدریس و جنسیتهای متفاوت بودند. این مطالعه در دو مرحله انجام گرفت که در مرحله اول یک پرسشنامه طراحی و ساخته شد. در مرحله دوم مطالعه، پرسشنامه ابداعی به منظور جمعآوری اطلاعات درباره نگرش معلمان بهکار گرفته شد و روش تحلیل آماری توصیفی برای تحلیل دادهها استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامه نشان داد که معلمان معتقدند که دیگر انگلیسی آمریکایی و انگلیسی بریتانیایی تنها گونههای انگلیسی نیستند. گونههای مختلفی از زبان انگلیسی نیز وجود دارند که متناسب با نیازهای جهانی-بومی کاربران آنها دارای رشد مستقل و ویژگیهای خاص خود هستند. همچنین معلمان بر این باورند که در فرآیند جهانی-بومیسازی میبایست نیازهای جهانی و بومی پوشش داده شوند. نکته مهم دیگر اینکه معلمان بر این باورند که آموزش زبان نباید تنها منعکسکننده فرهنگ و گونهی زبانی انگلیسیزبانان باشد.نتیجه گیری: یافتههای حاصل از این تحقیق با کمک به معلمان در یافتن نقش واقعی و حرفهای خود در آموزش زبان، بینش مناسبتری را در طرح برنامههای آموزشی برای بافت ایران به دست میدهد. نتایج حاصل از این مطالعات میتواند آموزشدهندگان به معلمان را از تواناییهای فردی آنها آگاه سازد و برای طراحی و اجرای هرچه بهتر برنامههای آموزشی کمککننده باشد. همچنین شناخت نسبت به نگرش و تواناییهای معلمان میتواند به سیاستگذاران و طراحان طرحها و مواد آموزشی در انجام هر چه بهتر وظایف خود کمک شایانی نماید.
فناوری آموزش
رضا شریفی؛ قاسمعلی بازآیی؛ حسن اسدزاده
چکیده
پیشینه و اهداف: حمل نقل ریلی با توجه به مزایای ویژه و سازگاری با محیطزیست، از زیرساختهای مهم توسعه کشور محسوب میشود. در بندهای 24 و 25 امور اقتصادی سیاستهای کلی برنامهی ششم توسعه بر اولویت صنعت حملونقل ریلی تأکید شده و در بندهای 34 و 38 امور فناوری اطلاعات و ارتباطاتِاین برنامه به توسعه زیرساخت ارتباطی و هوشمندسازی سامانهها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: حمل نقل ریلی با توجه به مزایای ویژه و سازگاری با محیطزیست، از زیرساختهای مهم توسعه کشور محسوب میشود. در بندهای 24 و 25 امور اقتصادی سیاستهای کلی برنامهی ششم توسعه بر اولویت صنعت حملونقل ریلی تأکید شده و در بندهای 34 و 38 امور فناوری اطلاعات و ارتباطاتِاین برنامه به توسعه زیرساخت ارتباطی و هوشمندسازی سامانهها اشاره دارد. نقش آموزش در راستای تحقق این برنامهها بسیار پراهمیت است و بررسی، طراحی مدل و پیادهسازی سامانه هوشمند یادگیری همچون اهرمی به توسعه یادگیری در حملونقل ریلی شتاب خواهد داد.رسیدن به اهداف سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با محیط متغیر دارد. اجرای آموزش و بهسازی نیروی انسانی سبب میشود تا افراد بتوانند متناسب با تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر فعالیتشان را ادامه داده و بر کارایی خود بیفزایند. سامانه یادگیری همراه تعاملی بهعنوان ابزاری برای تحقق نظریه هیتاگوژی قابل طرح و بررسی است. این رویکرد بهعنوان زنجیرهای از آندراگوژی مطرح است و نگاه فرآیندی دارد. با توجه به اهمیت ارتقاء ایمنی در بهرهبرداری راهآهن، تجهیزات متعددی در حوزههای تأسیسات زیربنایی، ناوگان و سیر و حرکت این وظیفه را بر عهده دارند. مسئلهای که راه آهن با آن روبرو است، ضعف در بهرهبرداری مطمئن از این تجهیزات و نگهداری و تعمیرات (نت) نامطلوب ناشی از عدم آموزش اثربخش است که میتوان بهعنوان یکی از عوامل ایجاد سانحه از آن نام برد.روش ها: جامعه آماری این پژوهش لوکوموتیورانان شرکت راهآهن جمهوری اسلامی ایران به تعداد 3000 نفر بودند که از میان آنان 280 نفر به روش خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ضمن بررسی و مطالعه مدلها و رویکردهای یادگیری، از طریق بهکارگیری ابزارهای آماری، مدلی هوشمند برای حرکت از آموزش به سمت یادگیری همراه، مشارکتی، همهجا حاضر و زمینه آگاه، متناسب با راهآهن کشور و زیرساختهای موجود بهوسیله نرمافزار Smart PLS طراحی و پیادهسازی شد. تأثیر استقرار این سامانه بر ایمنی و مؤلفه کاهش خطرات بالفعل محیط کار، مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد استقرار سامانه هوشمند یادگیری همراه تعاملی از طریق اثرگذاری بر قابلیت اطمینان، قابلیت دسترسی و عملکرد شخصی لوکوموتیوران، بر ایمنی تأثیر گذار است.نتیجه گیری: سامانه یادگیری همراه تعاملی هوشمند بهعنوان یک ابزار بالقوه در امر آموزش و توانمندسازی کارکنان قابل طرح و بررسی است. نقش آموزش در راستای تحقق این برنامهها بسیار پر اهمیت است و بررسی، طراحی مدل و پیادهسازی این سامانه همچون اهرمی به توسعه یادگیری حملونقل ریلی شتاب خواهد داد. امروزه مسائلی از قبیل قابلیت اطمینان، قابلیـت نگهـداری و در دسـترس بـودن بهعنوان یکـی از مهمترین اصول مدیریت زیرساختها مورد توجه است و هدف اصلی آن ارائه خدمات در زمان مطلـوب و بـا کیفیت مناسب با رویکردی رقابتی است؛ بهطوری که یک سازمان تنها در صورتی میتواند خود را با شرایط گسترده بازار خدمات سازگار کند که از یک ساختار در دسترس و قابلاعتماد برخوردار باشد. در این راستا ایمنی به عنوان یک مزیت رقابتی صنعت حمل و نقل ریلی مطرح و به دنبال کاهش خطرات بالفعل محیط کار است. بهطور کلی نتایج پژوهش نشان داد که استقرار سامانه هوشمند یادگیری همراه تعاملی از طریق اثرگذاری بر قابلیت اطمینان، قابلیت دسترسی و عملکرد شخصی لوکوموتیوران، بر ارتقاء ایمنی تأثیر گذار است.
فناوری آموزش
شهرام رنج دوست
چکیده
پیشینه و اهداف: استرس امتحان یکی از استرسهای موقعیتی است که با عملکرد و پیشرفت تحصیلی میلیونها دانشآموز و دانشجو در مراکز آموزشی رابطة تنگاتنگ دارد. افراد دارای استرس امتحان بالا بر خلاف افراد دارای استرس امتحان پائین که اغلب به متغیرهای مرتبط با تکلیف توجه دارند به متغیرهای مرتبط با خود توجّه میکنند. به بیان دیگر، افراد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: استرس امتحان یکی از استرسهای موقعیتی است که با عملکرد و پیشرفت تحصیلی میلیونها دانشآموز و دانشجو در مراکز آموزشی رابطة تنگاتنگ دارد. افراد دارای استرس امتحان بالا بر خلاف افراد دارای استرس امتحان پائین که اغلب به متغیرهای مرتبط با تکلیف توجه دارند به متغیرهای مرتبط با خود توجّه میکنند. به بیان دیگر، افراد دارای استرس امتحان در طی امتحان نگران و دلواپس هستند. افراد دارای اضطراب و استرس امتحان بالا در مقایسه با افراد دارای اضطراب و استرس امتحان پایین حواسپرتی بیشتری دارند و از خودشان ناراضیترند. این افراد وقتی که در یک موقعیت ارزیابی قرار میگیرند، از خود پاسخهای منفی و خود مدارانهای نشان میدهند که موجب میشود گذشت زمان آهستهتر به نظر آید و در انجام تکلیف در دست اقدام اختلال بوجود میآید. استرس امتحان مرکب از سه مؤلفه مهم نگرانی، هیجانپذیری و واکنش جسمانی است. اثرات منفی استرس امتحان بر پیشرفت تحصیلی در تحقیقات زیادی تأیید شده است.علت عمدة افت عملکرد این است که افراد دارای استرس امتحان نمیتوانند به بخشهای مرتبط با تکلیف توجه کنند و افکار نامربوطی به ذهنشان خطور میکند که مانع از پیشرفت آنها میشود. عوامل زیادی میتوانند استرس امتحانات را در بین دانشجویان پیام نور کاهش دهند؛ یکی از مهمترین این عوامل نقش برگزاری آزمونهای مجازی میباشد. آموزش مجازی یا آموزش الکترونیکی شیوه جدید یادگیری از راه دور، و مبتنی بر شبکه اینترنت- اینترانت میباشد. در این شیوهی آموزش، منابع مورد نیاز از طریق شبکه اینترنت دراختیار دانشجویان قرار گرفته و دانشجویان میتوانند درهرزمان و درهرمکان, از منابع آموزشی جهت یادگیری استفاده کنند. در این روش از ابزارهایی مانند قالبهای تعاملی، شبیهسازی، کلاس آنلاین، تمرینها، آزمون های مجازی، فیلم، تصویر و صوت، بر اساس استانداردهای رایج آموزشی، امکان آموزش مخاطبان را فراهم میسازد. این پژوهش باهدف بررسی نقش آزمونهای مجازی در کاهش استرس از دیدگاه استادان و دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند درسال تحصیلی1395-1396انجام گرفته است. روش ها: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع میدانی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل اساتید و دانشجویان دانشگاه پیام نور مرند به تعداد1896می باشد (تعداد جامعه آماری دانشجویان1740 و اساتید156 نفر). تعداد نمونه آماری دانشجویان بر اساس جدول مورگان293 نفرو تعداد نمونه آماری اساتید27 نفر است. روش نمونه گیری برای هر دو گروه روش نمونه گیری طبقه ای نسبی است. ابزار اندازه گیری در پژوهش حاضر، دو پرسشنامه است. پرسشنامه اول، پرسشنامه استاندارد آموزش مجازی و پرسشنامه دوم محقق ساخته میباشد. روایی پرسشنامهها حاضر توسط اساتید متخصص مورد تایید قرار گرفته است. در بررسی پایایی این آزمون، میزان همسانی درونی با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردیده که برای پرسشنامه استاندارد آموزش مجازی 91.0 و برای پرسشنامه محقق ساخته 0.87 می باشد. برای تحلیل دادهها در سطح آمار توصیفی از نمودار، درصد و فراوانی و در سطح آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شده است.یافته ها: از این مطالعه نتایج زیر حاصل شده است: برگزاری آزمونهای مجازی در کاهش نگرانی نقش دارد؛ برگزاری آزمونهای مجازی در کاهش هیجانپذیری نقش دارد؛ برگزاری آزمونهای مجازی در کاهش انجام واکنشهای جسمانی نقش دارد.نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد آزمونهای مجازی در کاهش نگرانی، کاهش هیجان پذیری و کاهش واکنش های جسمانی نقش دارد بنابراین برای کاهش میزان استرس در دانشجویان و به بوجود آوردن شرایط لازم برای کاهش استرس توصیه میشود زیر ساختهای آزمونهای مجازی جهت کاهش استرس در دانشگاهها توسعه و نهادینه شود.
قاسم آذری آرانی؛ جلال رضائی نور
چکیده
پیشینه و اهداف: جامعه در سطح کلان شامل انواع صنایع و سازمانهاست که هر یک به نوبه خود به سمت دانشبنیان شدن در حرکت هستند زیرا عدم تطابق با تحولات جهانی به منزله فناست. پس باید سازمانها انعطاف لازم برای تغییر ساختار، اهداف، استراتژیها و چشمانداز خود داشته باشند. یکی از ابزارهای مورد استفاده برای ایجاد سازمان دانشبنیان، ایجاد ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: جامعه در سطح کلان شامل انواع صنایع و سازمانهاست که هر یک به نوبه خود به سمت دانشبنیان شدن در حرکت هستند زیرا عدم تطابق با تحولات جهانی به منزله فناست. پس باید سازمانها انعطاف لازم برای تغییر ساختار، اهداف، استراتژیها و چشمانداز خود داشته باشند. یکی از ابزارهای مورد استفاده برای ایجاد سازمان دانشبنیان، ایجاد فرایند خلق دانش سازمانی برای کسب مزیت رقابتی است. در سطح سازمان دانش کارکنان نقش تعیین کننده داشته و به تبع آن در سطح جامعه دانش افراد و سازمانها مدنظر خواهد بود. پس لازم است مدیریت دانش و به طور خاص خلق دانش در سطح ملی مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا دانش خلق شده به صورت نظاممند در اختیار همه افراد و سازمانها باشد و کل جامعه از آن منتفع شوند. امروزه کشورها برای توسعه و پیشرفت دانش نیازمند مدیریت منابع دانشی و به طور مشخص خلق دانش و نواوری در حوزه ملی هستند. ادبیات زیادی در حوزه خلق دانش سازمانی وجود دارد و مدلهای مختلفی بدین منظور توسعه داده شده است؛ اما موضوع خلق دانش تاکنون در سطح سازمان و در مواردی فراسازمانی و در بین زیرمجموعههای داخلی یک سازمان اتفاق افتاده است و در حوزه خلق دانش در سطح ملی فعالیتهای اندکی صورت پذیرفته است. آنچه به عنوان نوآوری این مقاله میتوان به آن اشاره کرد این موضوع است که خلق دانش در سطح ملی با چه فرایندهایی تعریف میشود.روش ها: بدین منظور پس از مرور ادبیات و تحلیل شکاف مطالعاتی، با استفاده از روش دلفی و نظرسنجی از خبرگان به شناسایی فرایندهای ممکن در خلق دانش ملی پرداخته شده است. پنل خبرگان شامل 7 تن از اساتید و متخصصان حوزه مدیریت دانش است که به صورت نظری و تجربی با این مفهوم آشنا هستند.یافته ها: نتایج حاصل از تکنیک دلفی نشان میدهد که فرایندهای اجتماعیسازی، بیرونیسازی، ترکیب، فرهنگسازی، کاربرد و درونیسازی را میتوان بعنوان فرایندهای خلق دانش در سطح ملی نام برد. با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری مشخص شد که فرایندهای اجتماعیسازی، بیرونیسازی و درونیسازی در سطح 1، فرایندهای فرهنگسازی و ترکیب در سطح دوم و فرایند کاربرد در سطح سوم مدل قرار دارند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از مدل خلق دانش ملی حاکی از این است که اجتماعیسازی، بیرونیسازی و درونیسازی سنگ بنای الگوی خلق دانش ملی هستند. این بدان معنا است که برای پیاده سازی موفق خلق دانش در سطح ملی، باید پیش از هر چیز روی این موارد سرمایهگذاری کرد. با توجه به نتایج به دست آمده از مدل نهایی ترسیمی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری نیز به وضوح مشاهده می شود، که فرایندهای ترکیب و فرهنگسازی ابعادی مستقل بوده و برنامهریزی برای ترکیب دانش در میان سازمانهای مختلف و نیز برنامهریزی برای فرهنگسازی در سطح سازمانها برای پذیرش و اعمال دانش جدید در سطح سازمانها مستقل از دیگر فرایندها قابل انجام است.باید این نکته را یادآوری کرد که شناسایی و سطحبندی سازههای فرایند خلق دانش ملی، مبتنی بر مبانی نظری موضوع و دریافت آرا و نظرات خبرگان دانشگاهی و تجربی محدودی به سرانجام رسیده است. از این رو، زمینة تحقیقاتی که می تواند در پژوهش های آینده مورد استفاده قرار گیرد، به کارگیری روش تحلیل عاملی، تحلیل مسیر و رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون مدل پژوهش پیش رو است تا اعتبار مدل به دست آمده بررسی شود.
رویکردهای نوین آموزشی
فهیمه رضایی؛ راحیل حسینی؛ مهدی مزینانی
چکیده
پیشینه و اهداف: ناتوانی در یادگیری یک اختلال عصبی است. به عبارت ساده، ناتوانی یادگیری از درک نادرست مغز یک فرد نتیجه میشود. کودکان با ناتوانی یادگیری دقیقتر و هوشمندتر از همسالان خود هستند، اما آنها ممکن است مشکل خواندن، نوشتن، تلفظ، تمرکز، استدلال، یادآوری و یا سازماندهی اطلاعات داشته باشند. در این بین خواندن اساسی ترین و ضروری ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: ناتوانی در یادگیری یک اختلال عصبی است. به عبارت ساده، ناتوانی یادگیری از درک نادرست مغز یک فرد نتیجه میشود. کودکان با ناتوانی یادگیری دقیقتر و هوشمندتر از همسالان خود هستند، اما آنها ممکن است مشکل خواندن، نوشتن، تلفظ، تمرکز، استدلال، یادآوری و یا سازماندهی اطلاعات داشته باشند. در این بین خواندن اساسی ترین و ضروری ترین وسیله آموزش است. زیرا فرد با کسب مهارت در آن قادرخواهدبود تا در امور زندگی معلومات لازم را کسب کند. گسترش و پیشرفت علوم در قرن حاضر چنان سریع انجام شده است که خواندن از جمله وسایل مهم فهمیدن در دنیای کنونی است فرد میتواند نتیجه تحقیقات و مطالعات دیگران را در مدت زمان کوتاهی فرا گیرد، که در این بین خوب خواندن از عوامل مهم پیشرفت است. خواندن فرآیندی پیچیده است که اجزای بسیار متفاوتی را دربرمیگیرد. یکی از شایعترین مشکلات در دانشآموزان اختلالخواندن است. در میان مهارتهایی که یک دانش آموز در مدرسه فرامیگیرد فرآیند خواندن از اهمیت ویژه ای برخورداراست. در این بین دانشآموزانی در مقاطع بالاتر تحصیلی وجود دارند که پیشرفت خواندن آنها در مقایسه با سن تقویمی به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از سطح استاندارد است. این پژوهش یک مدل هایبریدی فازی-ژنتیکی جهت مدیریت عدم قطعیت جهت تشخیص اختلالخواندن ارایه مینماید.روش ها: بدینمنظور از مدلهای طبقهبندی در فرآیند تشخیص اختلال استفادهشدهاست. در سیستم فازی، دانش مورد نیاز جهت طراحی سیستم از گروهی از افراد خبره شامل معلمان و متخصصان استخراج میشود. سیستم فازی پیشنهادی با قابلیت مدیریت عدمقطعیت در دانش، از مدل یادگیری تکاملی الگوریتم ژنتیک استفادهمیکند. جامعه آماری، شامل 260 دانشآموزان دختر دبیرستان دوره اول متوسطه مدرسه غیردولتی معرفت واقع در استان البرز در سال تحصیلی 95-94 است. به منظور ارزیابی کارایی سیستم از تحلیل منحنی ROC استفادهشدهاست.یافته ها: نتایج نشان میدهد که کارایی مدل طبقهبندی فازی بعد از یادگیری قوانین توسط الگوریتم ژنتیک به %98.51 افزایشیافتهاست. سیستم طبقه بندی فازی پیشنهادی قادر به تشخیص صحیح اختلالخواندن با درجه اطمینان بالا است و جهت مدیریت نایقینی در تشخیص اختلالخواندن و بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان می تواند موثرواقعشود.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این الگوریتم در مقایسه با چند روش دیگر نشانمیدهد که روش ترکیبی فازی-ژنتیک دارای عملکرد بهتری در مقایسه با روشهای دیگر است. نتایج حاصل از منحنی مشخصه عملکرد نیز این موضوع را اثبات میکند و مقایسه کارایی سیستم و تحلیل آن بااستفادهاز ROC نشان میدهد که سیستم طبقهبندی فازی قادر به تشخیص صحیح اختلالخواندن با درجه اطمینان بالا است. در آینده میتوان به تنظیم پارامترهای توابع عضویت پرداخت و هم چنین از سایر الگوریتم های فراابتکاری برای بهبود روش استفاده نمود. شیوع اختلالات یادگیری به ویژه خواندن در دانشآموزان نشاندهندهی ضرورت بهکارگیری راهکارهایی برای کاهش این اختلال برای پیشگیری از آسیب شناسی تحصیلی دانشآموزان است. از دیگر محدودیت ها ی این پژوهش میسر نبودن بررسی رابطه اختلالخواندن با متغیرهای مهم مانند سطح تحصیلات والدین، وضعیت اجتماعی-اقتصادی است که پیشنهاد میشود این محدودیت ها در بررسی های آینده مورد توجه قرار گیرند.
تربیت معلم
امیر پوراحمدعلی؛ علی اکبر شیخی فینی؛ حسین زینلی پور؛ صمد ایزدی
چکیده
پیشینه و اهداف: تجربه بعضی از کشورها ازجمله ژاپن نشان میدهد که باز کردن کلاس درس و کل فرایند آموزش از مرحله طراحی تا ارزشیابی به روی معلمان و ایجاد یک گروه آموزشی باعث ایجاد چرخهی بهسازی تدریجی فرایند آموزش در کلاس درس میشود و اثرات مثبتی را به همراه خواهد داشت. یکی از این روشها که از دل مدرسه و کلاس درس در نظام آموزشی ژاپن ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: تجربه بعضی از کشورها ازجمله ژاپن نشان میدهد که باز کردن کلاس درس و کل فرایند آموزش از مرحله طراحی تا ارزشیابی به روی معلمان و ایجاد یک گروه آموزشی باعث ایجاد چرخهی بهسازی تدریجی فرایند آموزش در کلاس درس میشود و اثرات مثبتی را به همراه خواهد داشت. یکی از این روشها که از دل مدرسه و کلاس درس در نظام آموزشی ژاپن پدید آمده است، درس پژوهی است. درس پژوهی بهعنوان مهمترین عامل عملکرد آموزشی برای توسعه حرفه معلمان است. درس پژوهی یک حلقهی پژوهش است که در آن معلمان بهصورت گروهی درباره موضوعات برنامه درسی به پژوهش میپردازن. در این مدل پیشرفته معلمان و متخصصان با یکدیگر همکاری میکنند. گروه ارزیاب (معلمان) تمامی نیروهای خود را بر آموزش دانشآموزان در کلاس درس متمرکز میکنند تا موجب رشد و پالایش درس موردمطالعه شوند. معلم از طریق درس پژوهی با عمل پژوهش ارتباط برقرار میکند تا عمل تدریس را بر تفکر و عمل بنیان گذارد. عمل فکورانه و مبتنی بر پژوهش درواقع مجموعهای از مهارتها و تواناییها را معرفی میکند که فرد را در یک موضع انتقادی برای حل مشکلات و مسائل قرار میدهد. این پژوهش باهدف تبین اصول حاکم بر اجرای مطلوب درس پژوهی درس ریاضی در آموزش پرورش استان مازندران انجامشده است.روش ها: روش تحقیق به روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه متخصصان و خبرگان درس پژوهی است. شرکتکنندگان این پژوهش به شیوه نمونهگیری هدفمند و از نوع گلوله برفی 16 نفر انتخاب شدند. حجم نمونه را اشباع نظری تعیین کرده است. روش جمعآوری دادهها در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی دادهها بهوسیله چک کردن اعضا بررسی و تائید شد. دادههای حاصل از مصاحبه به روش مقولهبندی تحلیل شدند.یافتهها: در کل 5 مقوله عمده از مصاحبهها استخراج شد که شامل جنبه انسانی (خلاقیت، مسئولیتپذیری و انتقادپذیری)، جنبه ساختاری (تجهیزات فناورانه، نظارت، برنامهها، حجم کار معلم، نسبت تعداد معلم به دانشآموز و بهکارگیری نتایج)، جنبه فرهنگی (کار تیمی، فرهنگ مدرسهای، اعتقاد و تعهد به تأثیر درس پژوهی، همکاری خانواده، روحیه پژوهشگری معلمان و مدیران، همکاری معلمان بجای رقابت)، جنبه مدیریتی (پشتیبانی، روند امتیازدهی، حمایت مسئولین، تأمین بودجه، حمایت سایر عوامل اجرائی مدرسه و زمان) و جنبه یاددهی-یادگیری (تبادل تجارب مفید آموزشی، کارگاههای آموزشی، سبکهای نوین تدریس، تیم استانی درس پژوهی، محتوای آموزشی، تبدیل ارزشیابی کمی به توصیفی و طراحی آموزشی) بوده است.نتیجهگیری: این پژوهش باهدف تبین اصول حاکم بر اجرای مطلوب درس پژوهی درس ریاضی در مدارس ابتدایی آموزشوپرورش استان مازندران انجام شد. مقولات استخراجشده از مصاحبهها شامل جنبه انسانی، جنبه ساختاری، جنبه فرهنگی، جنبه مدیریتی و جنبه یاددهی-یادگیری است. جنبه انسانی شامل متغیرهای خلاقیت، مسئولیتپذیری و انتقادپذیری است. جنبه ساختاری شامل متغیرهای تجهیزات فناورانه، نظارت، برنامهها، حجم کار معلم، نسبت تعداد معلم به دانشآموز و بهکارگیری نتایج است. جنبه فرهنگی شامل متغیرهای کار تیمی، فرهنگ مدرسهای، اعتقاد و تعهد به تأثیر درس پژوهی، همکاری خانواده، روحیه پژوهشگری معلمان و مدیران، همکاری معلمان بجای رقابت است. جنبه مدیریتی شامل پشتیبانی، روند امتیازدهی، حمایت مسئولین، تأمین بودجه، حمایت سایر عوامل اجرائی مدرسه و زمان است. جنبه یاددهی-یادگیری شامل متغیرهای تبدل تجارب مفید آموزشی، کارگاههای آموزشی، سبکهای نوین تدریس، تیم استانی درس پژوهی، محتوای آموزشی، تبدیل ارزشیابی کمی به توصیفی و طراحی آموزشی است.
فناوری آموزش- یادگیری مادام العمر
نرگس اکبری؛ محسن آیتی؛ علی زارع مقدم؛ هادی پورشافعی
چکیده
پیشینه و اهداف: در قرن حاضر یادگیری و سوادآموزی از اهمیت زیادی برخوردار است. سواد به عنوان یک فرایند یادگیری مادامالعمر و در سراسر گستره زندگی به عنوان بخشی از سیستم یادگیری مادام العمر شناخته شده است. مفهوم سواد به عنوان پایه ای برای یادگیری مادام العمر به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به عنوان یک اصل اساسی سازماندهی برای همه آموزشها ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در قرن حاضر یادگیری و سوادآموزی از اهمیت زیادی برخوردار است. سواد به عنوان یک فرایند یادگیری مادامالعمر و در سراسر گستره زندگی به عنوان بخشی از سیستم یادگیری مادام العمر شناخته شده است. مفهوم سواد به عنوان پایه ای برای یادگیری مادام العمر به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به عنوان یک اصل اساسی سازماندهی برای همه آموزشها و همچنین به عنوان یک ضرورت برای همه است و در چهارچوب یک دنیای سریع و ناپایدار، مخصوصاً برای افراد محروم و یا افرادی که مهارت های اساسی را از طریق تحصیلات رسمی به دست نمیآورند، ضروری است. یادگیری مادام العمر، دارای کلیتی است که همه سطوح و مراحل سنی را در برمیگیرد و در پی آن است که محیط های یادگیری خارج از آموزشگاه را با محیط یادگیری درون آموزشگاه ارتباط دهد و مرزهای تصنعی یادگیری را از بین ببرد. یادگیری مادام العمر بیانگر این است که هر محیطی، بالقوه یک محیط یادگیری است و درنتیجه مدرسه و آموزشگاه دیگر جایگاه انحصاری تعلیم و تربیت نیست. به عنوان هدف یادگیری در آموزش، جامعه و دولت مورد توجه قرار میگیرد و در بسیاری از محیطها، مانند خانه، مدرسه، محیط کار و جامعه، نیازمند ایجاد فرصتهای آموزشی مؤثر است. بدون شک امروزه جامعه نیازمند افرادی هست که بتوانند دانش خود را بهبود بخشند و دارای مهارتهای یادگیری مادام العمر در زندگی باشند. تغییرات سریع، ضرورت کسب دانش های جدید و تخصصی را موجب شده است؛ از این رو سواد یادگیری مادامالعمر و ارتقاء آن به عنوان یک توانمندی ضروری پیش روی کارکنان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر فرآیند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادامالعمر دبیران دوره دوم متوسطه شهر بیرجند است. روشها: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. نمونه آماری شامل 40 نفر دبیر زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه شهر بیرجند بوده که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش به دریافت آموزشهای لازم، طی فرایند مدیریت دانش طبق الگوی جاشپارا (2004) پرداختند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرده و فعالیتی در جهت مدیریت دانش نداشتند. و پرسشنامه سواد یادگیری مادامالعمر لی و تسای (2007) به عنوان ابزار استفاده شد. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که فرایند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادامالعمر دبیران تأثیر معناداری داشت. همچنین فرایند مدیریت دانش بر مؤلفههای سواد یادگیری مادامالعمر (ورودی، فرایندی و خروجی) دبیران تأثیر معناداری داشت نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد فرایند مدیریت دانش بر سواد یادگیری مادام العمر دبیران تأثیر معنی داری دارد. مدیریت دانش، فراتر از یادگیری است، به عبارت دیگر مدیریت دانش عبارت است از یادگیری مادام العمر. بنابراین می توان اینگونه تبیین کرد توانمندی در تبدیل شدن به یک فراگیر مادام العمر مستقل میشود. همچنین، مدیریت دانش، افراد را در جذب دانش ضروری کمک میکند، راه و رسم و آگاهی نسبت به یادگیری مادام العمر را پرورش میدهد، پایه و اساسی برای مطالعه دانش فردی و پیشرفت توانایی ایجاد میکند و به این ترتیب، مهارتهای تخصصی و قدرت رقابتی افراد را افزایش میدهد.معلمان از طریق مدیریت دانش، با محتوای الکترونیکی متنوع در دروس مختلف و مواد آموزشی جدید و خلق ایده ها و نظرات سازنده معلمان در امر تدریس موفق در کلاس درس آشنا میشوند. پاسخگویی به نیازهای معلمان در زمینه تدریس و به اشتراک گذاری منابع و کتابهای راهنمای تدریس و به وسیله همکاران و مدیر سایت در سامانه مدیریت دانش به کار گرفته میشود. معلمان باید چگونه واردکردن اطلاعات و دانش خلق شده خود را در مدیریت دانش یاد بگیرند و دوره های آموزشی برای ساختن محتوای الکترونیکی و کار با رایانه و اینترنت را فراگیرند تا بتوانند به عنوان افرادی توانا در فرایند مدیریت دانش فعالیت کنند و تدریس کارآمدتری داشته باشند. بر این اساس توصیه میشود از فرایند مدیریت دانش در توسعه سواد یادگیری مادامالعمر دبیران بهره گرفته شود.
حسن کاویانی؛ محمد جواد لیاقت دار؛ بی بی عشرت زمانی؛ یاسمین عابدینی
چکیده
پیشینه و اهداف: امروزه در کلاس های درس، بیشتر آموزش مستقیم مطالب مورد نظر است و نه برانگیختن حس تحقیق و خالقیت در فراگیران. با توجه به اینکه تدریس عاملی است که فرصتهایی برای یادگیری فراگیران فراهم میکند، لازم است فرآیندهای یاددهی- یادگیری نیز با این تحولات هماهنگ شود و از راهبردهای سنتی انتقال اطلاعات به سمت راهبردهای آموزشی جدید ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: امروزه در کلاس های درس، بیشتر آموزش مستقیم مطالب مورد نظر است و نه برانگیختن حس تحقیق و خالقیت در فراگیران. با توجه به اینکه تدریس عاملی است که فرصتهایی برای یادگیری فراگیران فراهم میکند، لازم است فرآیندهای یاددهی- یادگیری نیز با این تحولات هماهنگ شود و از راهبردهای سنتی انتقال اطلاعات به سمت راهبردهای آموزشی جدید مساله محوری و مشگل گشایی حرکت کند که به رشد توانایی های خالق در فراگیران منجر میشود. از سویی دیگر طی دهه های گذشته استانداردهای آموزشی بر ارزش بالقوه محیطهای یادگیری فراگیرمحور تاکید کرده اند که در آن فراگیران به طور فعالانه در فعالیت های یادگیری سطح بالا درگیر میشوند. محیط های یادگیری فراگیرمحور، مستلزم استفاده از روشهای یادگیری فعال در کلاس درس است، از جمله ارائه ها، حل مساله در گروه های کوچک، خود ارزیابی و ارزیابی توسط همکاران و بحث گروهی، اما ایجاد چنین محیط- هایی یک چالش است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی بازدههای آموزشی کلاس معکوس با استفاده از روش سنتزپژوهی انجام گرفت. روشها: از این رو واحد تحلیل، شامل کلیه پژوهشهای علمی مرتبط بود که باتوجه به جست و جوی منظم در پایگاههای اطلاعاتی داخلی و خارجی بر اساس معیارهای ورود تعداد 1298 پژوهش علمی شناسایی و در نهایت بر اساس معیارهای خروج تعداد 106 پژوهش جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از فرم کاربرگ طراحی شده توسط محقق استفاده گردید و برای اطمینان از نحوه کدگذاریها از دونفر ارزشیاب جهت کدگذاری مجدد یافتهها استفاده شد. جهت تحلیل یافتهها از الگوی شش مرحلهای سنتزپژوهی روبرتس با استفاده از روشهای کدگذاری باز و محوری از نرم افزار Nvivo-8 استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد کاربست کلاس معکوس در آموزش منجر به وقوع 119 نوع بازده آموزشی میشود که باتوجه به دسته بندی کردن بازدهها در محورهای کلی این بازدهها شامل 7 بعد در حیطههای زمانی، تعامل، مهارت، فردی، گروهی، تحصیلی و تدریس میشد که بیشترین بازده آموزشی آن متوجه فرد بود. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش نشان داد که باید پذیرفت که امروزه رویکردهای یاددهی- یادگیری دچار تحول شده است، فراگیران بیشتر ترجیح میدهند که در کلاس درس و یادگیری نقش فعالی داشته باشند، امروزه کمتر فراگیری یافت میشود که نقش منفعل در کلاس درس را ترجیح دهد، از سویی دیگر ابزارها و موقعیت های یادگیری نیز دچار تحول شده است، بنابراین در زمان حال متناسب با این تحولات صورت گرفته یکی از مهم ترین مواردی که باید در رویکردهای یاددهی-یادگیری به آن توجه کرد، خلق موقعیتهای یادگیری جذاب میباشد. این اقدام میتواند از طریق استفاده از فناوریهای صوتی و تصویری و همچنین کاربست کلاس معکوس در آموزش محقق شود. لذا انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه و شناخت مزایا و موانع آن در اجرا ضروری به نظر میرسد.
فناوری آموزش- آموزش عمومی
وحیده سادات واحدی؛ ملیحه ابراهیمی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای تفکر انتقادی بر درک مطلب و نوع راهبردهای یادگیری مورداستفاده توسط زبانآموزان ایرانی انجام شد. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعة آماری این پژوهش شامل 140 دانشجو بودند که به شیوة نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارتهای تفکر انتقادی بر درک مطلب و نوع راهبردهای یادگیری مورداستفاده توسط زبانآموزان ایرانی انجام شد. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعة آماری این پژوهش شامل 140 دانشجو بودند که به شیوة نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. 80 نفر از شرکتکنندگان در گروه آزمایشی در خلال جلسات آموزش زبان از آموزش مهارتهای تفکر انتقادی بهرهمند شدند، درحالیکه 60 نفرگروه کنترل چنین آموزشی دریافت نکردند. ابزار مورداستفادة تحقیق جهت گردآوری دادهها شامل آزمون درک مطلب خواندن و پرسشنامة راهبردهای یادگیری (SILL) بود که بهصورت پیشآزمون و پسآزمون اجرا شدند. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس پردازش شدند. نتایج نشان داد که گروه آزمایشی پس از مداخله عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل در پسآزمون درک مطلب خواندن داشتند (p<0.05). افزون بر این نتایج نشان داد شرکتکنندگان پس از پایان مداخله از راهبردهای فراشناختی، اجتماعی و جبرانی بیشتری در حین خواندن متون در مقایسه با قبل از شروع دورة آموزشی استفاده میکردند. درمجموع یافتههای مطالعة حاضر و همخوانی آن با نتایج پژوهشهای پیشین نشان داد که آموزش مهارتهای تفکر انتقادی نقش مهمی در افزایش توانایی خواندن و درک مطلب و نوع راهبردهای مورداستفاده توسط زبانآموزان بازی میکند. بهعبارتدیگر، حرکت بهسوی آموزش مبتنی بر تفکر و بهرهمندی از فعالیتهایی در راستای آموزش و تقویت مهارتهای تفکر انتقادی در خلال کلاسهای عادی آموزش زبان میتواند به دستاوردهای بهتری درزمینة فراگیری زبان منتهی گردد.
فلسفه تعلیم و تربیت
فتانه حسنی جعفری؛ فروزان ضرابیان؛ ابوالفضل عباسی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نمایش فیلمهای تاریخی بر پیشرفت تحصیلی درس تاریخ انجام گرفته است. روش پژوهش شبهآزمایشی است که در اجرای آن از طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکتکنندگان پژوهش شامل 60 نفر از دانشآموزان پایة پنجم ابتدایی بودند که به شیوة نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر نمایش فیلمهای تاریخی بر پیشرفت تحصیلی درس تاریخ انجام گرفته است. روش پژوهش شبهآزمایشی است که در اجرای آن از طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکتکنندگان پژوهش شامل 60 نفر از دانشآموزان پایة پنجم ابتدایی بودند که به شیوة نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پایایی آزمون درس از روش بازآزمایی و ضریب بهدستآمده برابر با 85/0 میباشد و دارای ضریب اعتبار است. دادهها با بهرهگیری از آمار توصیفی و استنباطی تحت نرمافزار spss توصیف و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که تفاوت معناداری بین استفاده از نمایش فیلمهای تاریخی در تدریس درس تاریخ در مقایسه با روش سخنرانی وجود دارد.
محیط های یادگیری مبتنی بر فناوری
محمدصادق طاهر طلوع دل؛ زینت امینی فر
چکیده
ویژگیهای کالبدی مدارس ازجمله مباحث مهم در ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری است. شرایط نامناسب محیط مدارس و عدم هماهنگی بنا با محیط اطراف لزوم توجه به مسائل آسایش محیطی را دوچندان مینماید. پژوهش حاضر با هدف بازشناسانی معیارهای آسایش محیطی و ارائه راهکارهایی برای ارتقای کیفی کالبد مدارس مبتنی بر بهبود یادگیری دانشآموزان، انجام ...
بیشتر
ویژگیهای کالبدی مدارس ازجمله مباحث مهم در ارتقای کیفیت آموزش و یادگیری است. شرایط نامناسب محیط مدارس و عدم هماهنگی بنا با محیط اطراف لزوم توجه به مسائل آسایش محیطی را دوچندان مینماید. پژوهش حاضر با هدف بازشناسانی معیارهای آسایش محیطی و ارائه راهکارهایی برای ارتقای کیفی کالبد مدارس مبتنی بر بهبود یادگیری دانشآموزان، انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و جامعة آماری مورد بررسی دو گروه میباشند. گروه اول متخصصان رشتههای معماری و روانشناسی دانشگاههای تهران و گروه دوم دبیران و هنرآموزان مشغول به فعالیت در سال تحصیلی 1394-1393 در شهرستان زاهدان هستند. گروه متخصصان مورد مصاحبه قرارگرفته، طبق روش دلفی1 12 نفر بودهاند و حجم نمونه گروه دوم 310 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تعیینشده است. استخراج متغیرهای تأثیرگذار با استفاده از پیشینة تحقیق و مصاحبه با متخصصان صورت گرفته است. در مرحلة دوم پرسشنامهای بر پایة متغیرهای بهدستآمده تهیه شده و از آن برای سنجش دیدگاه دبیران استفاده گردید. آنچه از تحلیل دادههای حاصل از پرسشنامه به دست آمد بیانگر این مطلب است که از میان عوامل تأمینکنندة آسایش محیطی، به ترتیب اهمیت پنج عامل شامل: استفاده از نور طبیعی، تعبیة پنجرة مناسب، کنترل دما، توجه به کیفیت هوا و کاهش آلودگیهای صوتی از مهمترین عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت یادگیری در فضاهای آموزشی هستند. در تحقیقات پیشین اغلب بهصورت کیفی به تأثیر نور، دما، تهویه و صوت پرداخته شده است. در برخی موارد نیز تأثیر یکی از عوامل بر یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است و معیار سنجش نمرات دانشآموزان یا دیدگاه آنها بوده است؛ اما در این پژوهش تأثیر پنج عامل محیطی بر یادگیری بهصورت کمّی و در قالب متغیر کلی آسایش محیطی مدارس بررسی شده است. در پایان توجه به هرکدام از مؤلفههای مؤثر در قالب راهکارهای معماری فضاهای آموزشی در راستای ارتقای یادگیری کاربران ارائه شده است.
فناوری آموزش- آموزش عالی
محسن کاملی؛ حمیدرضا عظمتی؛ فرزانه رمضی
چکیده
دروس طراحی معماری بهعنوان مهمترین دروس رشتة مهندسی معماری در مقطع کارشناسی حائز اهمیت بوده و بهنوعی آیندة حرفهای معماران بهواسطة این دروس رقم میخورد. در این مقاله مقایسه، تأثیر و میزان نزدیکی دروس طراحی معماری 2 و 4 در فعالیتهای حرفهای مهندسان معماری و بررسی مباحثی مانند اجرا، عملکرد، کارفرما، ایده پردازی و... در ...
بیشتر
دروس طراحی معماری بهعنوان مهمترین دروس رشتة مهندسی معماری در مقطع کارشناسی حائز اهمیت بوده و بهنوعی آیندة حرفهای معماران بهواسطة این دروس رقم میخورد. در این مقاله مقایسه، تأثیر و میزان نزدیکی دروس طراحی معماری 2 و 4 در فعالیتهای حرفهای مهندسان معماری و بررسی مباحثی مانند اجرا، عملکرد، کارفرما، ایده پردازی و... در آموزش و فعالیتهای حرفهای معماران مدنظر میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی است. همچنین به جهت ارزیابی اطلاعات از روش کمّی و از تکنیک پیمایش(مشاهده و پرسشنامه) استفادهشده است. نتایج بهدستآمده نشان داده است که نزدیکی و ارتباط موضوعات طراحی معماری 2 باکارحرفهای، نسبت به موضوع درس طراحی معماری 4 بیشتر است و عناوین مورد تدریس در طراحی معماری 4 با آنچه دانشآموختگان در فعالیت حرفهای خود تجربه میکنند فاصلة زیادی دارد. همچنین توجه به مسائل اجرایی، عملکرد و ایدهپردازی مؤثرترین موارد در کار حرفهای بهحساب میآیند که به این موضوع در دانشگاهها کمتر توجه میشود. از طرفی ارتقای کیفی دروس ساختمان و معماری در دانشگاهها، جهت تقویت معماران حرفهای ضروری به نظر میرسد.
روانشناسی فناوری آموزش
طالب زندی؛ یوسف مهدوی نسب؛ هاشم فردانش؛ روشن احمدی
چکیده
در پژوهش حاضر به تحلیل پایاننامههای کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی از منظر روششناسی و زمینهی اجرایی پژوهش پرداخته شد. روش پژوهش مورد استفاده روش تحلیل محتوا و جامعه پژوهش حاضر تمامی پایان نامههای کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی دانشگاههای دولتی ایران شامل 279 پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاههای علامه طباطبایی، ...
بیشتر
در پژوهش حاضر به تحلیل پایاننامههای کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی از منظر روششناسی و زمینهی اجرایی پژوهش پرداخته شد. روش پژوهش مورد استفاده روش تحلیل محتوا و جامعه پژوهش حاضر تمامی پایان نامههای کارشناسی ارشد رشته تکنولوژی آموزشی دانشگاههای دولتی ایران شامل 279 پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاههای علامه طباطبایی، خوارزمی و اراک میباشد. در این پژوهش کل جامعه مورد پژوهش به عنوان نمونه انتخاب گردید. نتایج نشانداد که پایان نامههای تکنولوژی آموزشی از لحاظ روششناختی بیشتر متکی بر روشهای کمّی به خصوص روشهای آزمایشی، پیمایشی، همبستگی و تحلیل محتوا بود. بنابراین بیشتر این پایاننامهها در چهارچوب پارادایم اثبات گرایی انجام شدهاند. تحلیل زمینه اجرایی پژوهش نیز بیانگر این بود که اکثر پژوهشها در دانشگاه و مقاطع مختلف آموزش و پرورش به اجرا درآمده و زمینههایی مانند صنعت و کسب و کار به ندرت مورد توجه بودهاند.
جامعه شناسی فناوری آموزش
حمیدرضا آراسته؛ یاسین سعیدی
چکیده
تدوین پایاننامه یکی از مهمترین بخشهای آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت دانشجویان کارشناسی ارشد از سبکهای نظارتی و تعاملی استادان راهنما انجام شد. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بود. جامعهی آماری را کلیه دانشجویان دکتری ورودی سال تحصیلی 92-91 و 93-92 دختر و پسر رشتههای ...
بیشتر
تدوین پایاننامه یکی از مهمترین بخشهای آموزش در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاهها است. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت دانشجویان کارشناسی ارشد از سبکهای نظارتی و تعاملی استادان راهنما انجام شد. روش پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بود. جامعهی آماری را کلیه دانشجویان دکتری ورودی سال تحصیلی 92-91 و 93-92 دختر و پسر رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و فنی و مهندسی دانشگاههای دولتی شهر تهران که در دو سال اخیر از پایاننامه کارشناسی ارشد خود دفاع نموده بودند تشکیل داد (3092N= ). با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران 342 نفر بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامهی محققساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق متخصصان به دست آمد و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد که ضریب 872/0 نشان از سطح قابل قبول ابزار تحقیق بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t تک نمونهای استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، دانشجویان از هیچیک از سبکهای نظارتی استادان راهنما رضایت نداشتند. در رابطه با سبکهای تعاملی نیز، دانشجویان سبک تعاملی افقی را بهعنوان مهمترین سبک تعاملی برگزیدند. در خصوص سبکهای نظارتی، استفاده از سبکهای تلفیقی و در خصوص سبکهای تعاملی، استفاده از سبک افقی و سبک مثبت و پویا به استادان راهنما پیشنهاد میشود.