آموزش فنی حرفه ای
ملیحه اصغری؛ تورج هاشمی
چکیده
پیشینه و اهداف: آموزشهای فنیوحرفهای نقش مهمی درتشکیلسرمایهانسانی، ازطریقتربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفامیکنند. این آموزشها در کشورهای در حال توسعه نهتنها عهدهدار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاد این ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: آموزشهای فنیوحرفهای نقش مهمی درتشکیلسرمایهانسانی، ازطریقتربیت نیروهای ماهر مورد نیاز بازار کار در کشورهای مختلف جهان ایفامیکنند. این آموزشها در کشورهای در حال توسعه نهتنها عهدهدار تربیت نیروی کار مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاد این کشورها میباشند، بلکه ازطریق بسترسازی خوداشتغالی، بهحل مشکل بیکاری نیز کمک مینمایند. اینآموزشها همچنین از مزیت بازدهی درکوتاهمدت و یا میانمدت برخوردار میباشند، بههمین دلیل کشورهای جهان توجه روزافزونی را به آموزشهای فنیوحرفهای مبذول داشتهاند. با توجه به نقش گسترش شاخههای فنیوحرفهای و کاردانش در رونق تولید، اشتغالزایی و کاهش بیکاری، بررسی عوامل موثر در این حوزه اهمیت فراوان دارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آسیبهای گسترش شاخههای –فنیوحرفهای و کاردانش در آموزشوپرور شهر تبریز بوده است، تا با شناسایی آسیبهای موجود، در تصمیم سازیهای آینده در خصوص شاخههای فوق بهصورت علمی و کارشناسی شده اقدامگردد.روشها: تحقیق با روش تلفیقی انجام شد. هنرآموزان شاغل در آموزشوپرورش تبریز که تعداد آنها 1028 نفر بود، جامعه تحقیق کیفی و هنرجویان هنرستانهای تبریز، بهعنوان جامعه پژوهش کمی انتخاب شدند که تعداد آنها 14464 نفر بودند. با20 نفر از خبرگان که از طریق نمونهگیری گلوله برفی معرفی میشدند، در بخش کیفی، مصاحبه شد. نمونه هنرجویان براساس فرمول کوکران370 نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای هدفمند سهمیهای انتخاب شدند که هر هنرستان فنیوحرفهای و کاردانش، با توجه به تعداد و متناسب با آن در نمونهگیری نقش داشت. دادههای کمی با روش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، درصد) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون) و با استفاده از نرمافزار spssتجزیهوتحلیل شدند. ابزار پژوهش، یک پرسشنامه 17 سوالی محقق ساخته بود که روایی محتوایی آن از طریق نظرسنجی از اساتید مرتبط، تایید شد و پایایی آن با آلفای کرونباخ 82/0محاسبه گردید.یافتهها: پس از بررسی مصاحبههای گروه خبره، شش مؤلفه اصلی بهعنوان محل بررسی آسیبهای کلی شاخهها در نظر گرفته شد. که عبارت بودند از 1- حوزه برنامهریزی درسی و محتوا شامل (روشهای تدریس، اهداف آموزشی، سیستم ارزشیابی، کتب درسی) 2- حوزه مدیریت شامل (احتمال جذب در بازار کار، ایجاد انگیزش و علاقمندی نسبت به تحصیل در شاخههای مذکور، ارزیابی نیروها، ارتباط با صنعت، وجود اسناد بالا دستی موثر، عدم تمرکزگرایی) 3- حوزه نگرشی و فرهنگی شامل (دیدگاه رسانهها، گروه دوستان و خانوادها)، 4- تجهیزات و منابع شامل (وجود امکانات کارگاهی، ایمنی و ورزشی)، بودجه مالی شامل (پاسخگویی به نیازهای مخاطبان و میزان به روز رسانی تجهیزات)، تربیت معلم و نیروی انسانی شامل (ارتباط آموزشها با زندگی واقعی، تناسب آموزشها و کفایت آزمونها).نتیجهگیری:در بخش تجهیزات کارگاهی، آسیب اساسی از نظر مخاطبان، مربوط به کمبود تجهیزات ایمنی با ضریب همبستگی پیرسون (683/0%) بوده است. از لحاظ برنامهدرسی و محتوا، بهدلیل عدم استفاده از پتانسیل بومی در کتابهای درسی در شاخههای فنیوحرفهای و کاردانش، پاسخگویی به نیاز مخاطبان، مطلوبنبوده (7/23%)، در حوزه آموزش و بهسازی نیروی انسانی، عدم ارتباط آموزشها با زندگی واقعی (1/3%) و در بعد فرهنگی، نگرش نامناسب گروه دوستان (1/21%) و در درجه بعد، نگرش منفی والدین و عدم تولید و پخش برنامههای ویژه تلویزیونی بهعنوان آسیب شناخته شدند. از نظر امکانات مالی و تجهیزات، بنا به اظهار مخاطبان، میزان، پاسخگویی بودجه تخصیصی برای تأمین نیازهای کارگاههای فنیوحرفهای بسیار پایین بوده است (25%). همچنین، نتایج ضریب همبستگی پیرسون در جامعه هنرجویان نشان داد، حدود 90% از آسیبهای این شاخهها به روشهای مدیریتی مربوط بوده است، که براین اساس میبایست طراحی سازوکارهای مناسب در گزینش مدیران هنرستانها با توجه به تخصص کارآمد در این حوزه و آموزش و بهسازی این قشر از اولویتهای آموزشوپرورش باشد.