آموزش الکترونیکی
سیده زهرا سیدی راد؛ امیرهوشنگ تاجفر
چکیده
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف بررسی اثرگذاری عوامل کیفی مؤثر بر موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک انجام شده است. مدل این پژوهش براساس مدل EESS و اعمال تغییرات بهدست آمده از تحقیقات قبلی است و شامل مؤلفههای مختلف کیفی از جمله کیفیت فنی سیستم، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات، کیفیت سیستم آموزشی، کیفیت عوامل حمایتی، کیفیت یادگیرنده و ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: این پژوهش با هدف بررسی اثرگذاری عوامل کیفی مؤثر بر موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک انجام شده است. مدل این پژوهش براساس مدل EESS و اعمال تغییرات بهدست آمده از تحقیقات قبلی است و شامل مؤلفههای مختلف کیفی از جمله کیفیت فنی سیستم، کیفیت اطلاعات، کیفیت خدمات، کیفیت سیستم آموزشی، کیفیت عوامل حمایتی، کیفیت یادگیرنده و کیفیت مربی و کیفیت محتوای آموزشی میشود.در این پژوهش تأثیرات این هشت عامل کیفی بر «سودمندی درکشده» و «رضایت درکشده» و همچنین میزان تأثیرات «سودمندی درکشده» بر «رضایت درکشده» بررسی شدهاند.روشها: جامعه آماری شامل 270 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات است که در نیم سال دوم سال تحصیلی 1399-1400 در دو دانشگاه مشغول به تحصیل بودند و از سیستم LMS با مشخصات تقریباً مشابه استفاده میکردند. تعداد 152 پرسشنامه معتبر جمعآوری شده است. از پرسشنامه با طیف لیکرت پنجتایی برای جمعآوری دادهها استفاده شد که شامل 3 سؤال عمومی و 51 سؤال مرتبط با متغیرهای مدل است.تجزیهوتحلیل فرضیههای تحقیق با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی انجام شده و از نرمافزار Smart PLS 3 برای انجام آزمونها و آزمایش فرضیهها استفاده شده است.یافتهها: نتایج تحلیل نشان میدهد کیفیت فنی، کیفیت یادگیرنده و کیفیت محتوای آموزشی بر میزان رضایت ادراک شده از سیستم آموزش الکترونیکی تأثیر میگذارد. کیفیت اطلاعات، کیفیت سرویس، کیفیت سیستم آموزشی، کیفیت خدمات حمایتی و کیفیت استاد بر میزان رضایت ادراک شده از سیستم آموزش الکترونیکی تأثیری ندارد. کیفیت اطلاعات، کیفیت یادگیرنده و استاد و کیفیت محتوای آموزشی بر سودمندی درکشده از سیستم آموزش الکترونیک مؤثر هستند. کیفیت فنی و کیفیت سرویس و کیفیت سیستم آموزشی و کیفیت عوامل حمایتی تأثیری بر میزان سودمندی درکشده ندارد.سودمندی ادراک شده به میزان قابل توجهی بر رضایت ادراک شده مؤثر است و همچنین سودمندی ادراک شده و رضایت ادراک شده، به میزان قابل توجهی بر منافع استفاده از سیستم آموزش الکترونیک تأثیر دارد.نتیجهگیری: نتایج این تحقیق، نتایج حاصل از سایر تحقیقات انجام شده در خصوص اثر کیفیت بر موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک را تأیید میکند و نشان میدهد که عوامل مختلف کیفی با اثرگذاری بر «رضایت درکشده» و «سودمندی درکشده» بر منافع یادگیرندگان مؤثرند و منجر به موفقیت سیستمهای آموزش الکترونیک خواهند شد. نتایج تحلیل آماری نشان میدهد که افزایش کیفیت سیستم آموزش الکترونیک میتواند منافع یادگیرندگان از جمله افزایش دانش و موفقیت تحصیلی، بهبود روند یادگیری، ارتباط اثربخش با سایر دانشجویان و اساتید، همچنین صرفهجویی در زمان و هزینه را تأمین کند.نتایج تحقیق اهمیت کیفیت یادگیرنده، کیفیت استاد و کیفیت محتوای آموزشی را در موفقیت سیستم آموزش الکترونیک به خوبی نشان میدهد و این موضوع نشانگر اهمیت آموزش در جهت بالا بردن توانایی فنی استفاده از سیستم و بررسی روشهایی برای افزایش اشتیاق و تشویق یادگیرندگان و استادان در استفاده از سیستم، همچنین تطبیق هرچه بیشتر محتوای درسی ارائه شده با سطح دانش و نیازمندی یادگیرندگان است. همچنین افزایش کیفیت اطلاعات شامل وجود و در دسترس بودن اطلاعات مورد نیاز، سهولت استفاده، بهروز بودن، وضوح و نحوه نمایش اطلاعات(قلمها، تصاویر،..) تا حد زیادی در موفقیت سیستم مؤثر است.انجام پژوهش مناسب در یک جامعه آماری با رشته تحصیلی متفاوت میتواند اطلاعات دقیقتری در خصوص ارتباط بین رشته تحصیلی با موفقیت سیستم آموزش الکترونیک ارائه دهد. در صورت تفاوت نتایج، در پژوهشهای آینده میتوان به بررسی میزان نیازمندی به سیستمهای سفارشیسازی شده برای رشتههای تحصیلی مختلف پرداخت.
آموزش الکترونیکی
نسیبه پوطی؛ حسین مرادی مخلص؛ جمشید حیدری
چکیده
پیشینه و اهداف: در دهه های اخیر، هر روز با دستاوردهای جدیدی در کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه آموزش و پژوهش رو به رو هستیم. این دستاوردهای جدید انتظارات مخاطبان امر آموزش و پژوهش را از سطح خدماتی که ارائه میشود، تغییر داده است. امروزه دانشجویان و استادان خواهان دسترسی آسان و سریع به منابع جدید علمی و تحقیقاتی، تعامل با ...
بیشتر
پیشینه و اهداف: در دهه های اخیر، هر روز با دستاوردهای جدیدی در کاربردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در حوزه آموزش و پژوهش رو به رو هستیم. این دستاوردهای جدید انتظارات مخاطبان امر آموزش و پژوهش را از سطح خدماتی که ارائه میشود، تغییر داده است. امروزه دانشجویان و استادان خواهان دسترسی آسان و سریع به منابع جدید علمی و تحقیقاتی، تعامل با یکدیگر به صورت غیر حضوری، استفاده از فناوری برای تدریس و تفهیم بهتر و به طور کلی، دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن به منظور اثر بخشی بیشتر امر یاددهی و یادگیری هستند. برای تحقق این انتظارات باید دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی برای رسیدن به سطح مطلوب دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات و استفاده از آن خود را به طور مستمر ارزیابی و امکاناتشان را تجهیز کنند. هدف این پژوهش مطالعه سیر تکوینی مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیک با رویکرد آموزش الکترونیک است.روش ها: برای این منظور با دو رویکرد کیفی و کمی به بررسی پژوهشها پرداخته شده است. در رویکرد کیفی، با مطالعه مقالات این حوزه، روند مشاهده شده در این مقالات مورد مقایسه قرار گرفته است.یافتهها: در رویکرد کمّی جدیدترین مقالات این حوزه براساس پارامترهای مهمی مانند حوزه کاربرد، نوع مدل پایه ای مورد استفاده، روشهای جمع آوری و تحلیل داده، نوع تراکنش مورد بررسی در مقاله، شاخص های ارزیابی، منابع مورد استفاده برای انتشار مقاله، تمرکز جغرافیایی، خروجی های مطالعه، نوع داده های مورد استفاده، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند.براساس نتایج بدست آمده از رویکرد کیفی، 4 دوره تکوین مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیک قابل شناسایی می باشد که از مدل های ملی و اصطلاحا تک سایز با رویکرد بالا به پایین به سمت رویکردهای پایین به بالا و خاص منظوره تکامل یافته است. به علاوه نتایج رویکرد کمّی نشان دهنده سه عامل اصلی زیرساخت، افراد و خدمات به عنوان پارامترهای مهم در آمادگی الکترونیک بوده و حوزه ملی بیش از سایر حوزه ها مورد بررسی قرار گرفته است. اکثر مطالعات در این حوزه دارای رویکرد کمی با گرایش خدمات عمومی و تراکنش با شهروندان است. همچنین مدل های ارزیابی، بلوغ و انطباق به ترتیب پر کاربرد ترین مدل های پایه ای در مطالعات بودند.نتیجهگیری: مقایسه سه پارامتر اصلی مورد مطالعه در اکثر پژوهشها یعنی زیرساخت، افراد و خدمات نشان دهنده این است که نرخ بررسی زیرساخت روند کاهشی و نرخ بررسی افراد روند افزایشی داشته است و خدمات تقریبا نرخ متعادلی را طی این بازه زمانی حفظ کرده است. از نظر حوزه تمرکز جغرافیایی مطالعات، بررسی ارزیابی آمادگی در سطح کشور در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن بررسی آمادگی در سطح استان یا ایالت قرار دارد. مدل پایه ای مورد استفاده برای ارزیابی نیز از چندین رویکرد برخوردار است، رده اول مربوط به استفاده از مدل های آمادگی و رده بعدی مربوط به مدل های بلوغ است. مطالعات انجام شده خروجی های متفاوتی را ایجاد نموده اند و حدود 18 نوع خروجی داشته اند که مدل ارزیابی، چارچوب ارزیابی، پارامترهای مؤثر، وضعیت موجود، ارتباط شاخصها، راهکارها و خطوط راهنما در بین آنها دارای بیشترین تکرار بوده اند. به لحاظ نوع داده های جمع آوری شده داده های کمی دارای بیشترین تعدد بوده اند و سپس داده های تاریخی و در نهایت داده های کیفی قرار دارند. از نظر روشهای جمع آوری داده پرسش نامه در رتبه اول قرار دارد و مصاحبه و ارزیابی اسناد موجود در ردیفهای بعدی قرار می گیرند. در مورد تحلیل داده ها دسته بندی، تحلیل توصیفی و تحلیل راهبردی دارای بیشترین تعداد می باشند.
آموزش الکترونیکی- مجازی
احمدرضا قاسمی؛ آذین شهریاری فرد
چکیده
کسب و کار و به تبع آن آموزش الکترونیکی ازجمله الزامات جوامع امروزی تلقی میشود. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، ارتباطات فرهنگی، توسعه شتابان علمی و فناوری، گستردگی جامعه هدف خواهان خدمات با کیفیت آموزشی از جمله این اقتضائات محسوب میشوند. هدف از پژوهش حاضر رتبهبندی شاخصهای مؤثر بر کیفیت آموزشهای الکترونیکی، از منظر دانشجویان ...
بیشتر
کسب و کار و به تبع آن آموزش الکترونیکی ازجمله الزامات جوامع امروزی تلقی میشود. توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، ارتباطات فرهنگی، توسعه شتابان علمی و فناوری، گستردگی جامعه هدف خواهان خدمات با کیفیت آموزشی از جمله این اقتضائات محسوب میشوند. هدف از پژوهش حاضر رتبهبندی شاخصهای مؤثر بر کیفیت آموزشهای الکترونیکی، از منظر دانشجویان مجازی است. به این منظور ابتدا با بررسی مطالعات پیشین، شاخصهای دخیل در کیفیت آموزش الکترونیک استخراجشدهاست. سپس پرسشنامه محققساخته الکترونیکی میان دانشجویان مجازی دانشگاه تهران در دروس محاسباتی علوم انسانی توزیع شد و 112 نفر به آن پاسخ گفتند. برای ارزیابی شاخصها در این نظرسنجی از طیف لیکرت استفادهشده است. در ادامه دادههای جمعآوریشده در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار با میانگین واریانس تبیین شده مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه با بهرهگیری ازآزمونهای آماری ناپارامتری کولموگروف-اسمیرونوف، نسبت (بینم)، میانگین رتبهها و آزمون من-ویتنی به بررسی پرسشهای پژوهش پرداخته شدهاست. نتایج گویای آن است که شاخصهای «زیرساخت و کیفیت»، «مدرس» و «عوامل فناوری» از منظر دانشجویان دانشگاه تهران به ترتیب واجد بالاترین اولویت هستند. همچنین میان نگرش دانشجویان پردیس فارابی و دانشکده مدیریت دانشگاه تهران تفاوت معناداری وجود ندارد. ارائه مدل جدید در ارزیابی کیفیت آموزش الکترونیکی از جمله نوآوریهای پژوهش محسوب میشود. همچنین عدم نگاه عمیق به پدیده مورد بررسی به واسطه رویکرد پژوهش کمی از جمله محدودیتهای پژوهش قلمداد میشود.